«تکلیف قوه مجریه سریعتر روشن شود»
حسین آقایی جنت مکان (دانش اموخته حقوق و عضو هیات علمی دانشگاه)
۱. حدود ۵۲ روز پیش، رئیس وقت قوه مجریه در یک سانحه ای هوایی کشته شدند،
۲. قانون اساسی ایران مشخص ساخته که ظرف ۵۰ روز انتخابات ریاست جمهوری برگزار و رئیس جمهور انتخاب گردد که تا اینجای کار همه چیز بخوبی پیش رفت،
۳. از روز ۵۰ ام به بعد کشور فاقد رئیس قوه مجریه است و کفیل ریاست جمهوری هم وظایفش به پایان می رسد،
۴. مراسم تنفیذ ریاست جمهور جدید را یکماه آینده تعیین کرده اند. علت این همه تاخیر چیست? در وضعیتی که رئیس جمهوری وجود ندارد و نیاز است رئیس قوه مجریه جدید بلافاصله آغاز بکار کند، چرا مراسم تنفیذ را به نیمه اول مردادماه واگذار کرده اند؟
۵. وضعیت قوه مجریه الان اضطراری است بایستی هر چه زودتر شروع بکار کند. مدیریت کفالتی، استثنایی، اضطرار_بنیان است که باید هرچه زودتر به آن پایان داد؛
۶. ۵۰ رور بدون رئیس قوه مجریه، یکماه هم در انتطار مراسم تنفیذ و تحلیف و دستکم حدود یکماه هم برای معرفی وزرا و کسب رای اعتماد، بدین معناست که حدود ۴ ماه قوه مجریه که با زندگی روزمره شهروندان ارتباط دارد، بلاتصدی است.
۷. جناب آقای دکتر پزشکیان نسبت به این موضوع واکنش نشان دهید و هرچه سریعتر تکلیف را روشن کنید. مجلس بر آمده از تفکر شکست خورده عجله ای برای شروع بکار شما ندارد. لطفا در زمین آنها بازی نکنید.
/channel/anjomanemodaresin
«برای ایران باشیم»
محسن صنیعی (عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها)
انتخابات ریاست جمهوری دوره چهاردهم که طبق برنامه باید در خرداد ۱۴۰۴ برگزار می شد، با سقوط بالگرد مرحوم رئیسی و هیات همراه در ۳۰ اردیبهشت، این انتخابات به طور زودهنگام در مرحله اول در ۸ تیر و در مرحله دوم در ۱۵ تیر برگزار شد. خوشبختانه با تصمیم مناسب جبهه اصلاحات و ورود جدی احزاب اصلاح طلب به صحنه انتخابات و حضور آقای دکتر پزشکیان در مجمع جبهه اصلاحات، ایشان یکی از سه کاندیدای جبهه اصلاحات در انتخابات ریاست جمهوری دوره چهاردهم شد. با اعلام کاندیداهای ریاست جمهوری توسط شورای نگهبان، تنها کاندیدای جبهه اصلاحات، دکتر مسعود پزشکیان شد. در مناظره های مرحله اول، عملا ۴ کاندیدای اصولگرا مقابل یک کاندیدای اصلاح طلب قرار داشتند. در مرحله اول، درصد مشارکت حدود ۴۰٪ و در مرحله دوم، رقابت بسیار سخت تری شکل گرفت به طوری که درصد مشارکت به حدود ۵۰٪ رسید. با برگزاری مرحله دوم در ۱۵ تیر، دکتر مسعود پزشکیان به عنوان رئیس جمهور دوره چهاردهم انتخاب شد. انتخابات ۱۵ تیر به رقابت دو گفتمان با سیاست داخلی، اجتماعی، فرهنگی و سیاست خارجی متفاوت تبدیل شد و نهایتا آن چه که توانست رأی اکثریت رای دهندگان را به دست آورد گفتمانی بود که اعتقاد به رجوع به کارشناسی و خرد جمعی، وفاق ملی، سیاست فرهنگی و اجتماعی مبتنی بر احترام انسان ها، فضای رسانه ای آزاد و سیاست خارجی تعاملی با همه دنیا با تاکید بر رفع تحریم ها داشت. متاسفانه این انتخابات، علی رغم وجود رقابت سخت، همچنان با مشارکت کمتر از ۵۰٪ برگزار گردید که این ضروری می نماید به این پرداخته شود که چرا از ۹۸ تاکنون، با کاهش مشارکت در انتخابات ها مواجه هستیم. حتما دلایل آن را باید در عملکرد همه نهادهای وابسته به نظام و قوای سه گانه بررسی کرد. پس از انتخاب دکتر پزشکیان به عنوان رئیس جمهور دولت چهاردهم، موج انتظارات آغاز خواهد شد. باید پذیرفت که ایران ما از بحران های مختلف رنج می برد. تورم، رکود و بیکاری بالا، نرخ رشد اقتصادی پایین، مهاجرت جوانان و صاحبان سرمایه، ناترازی های مختلف در حوزه انرژی، گاز و سوخت، ناترازی های مالی و بانکی، روابط تنش آلود با غرب و نیز افت سرمایه اجتماعی که با کاهش مشارکت در انتخابات از سال ۹۸ تا ۱۴۰۳، خود را نشان داده است. این بحران ها حل نخواهد شد مگر آن که یک وفاق ملی برای پیشرفت و توسعه کشور، شکل بگیرد. اگر چه بداخلاقی های فراوان در زمان انتخابات شکل گرفت، اما همه جناح ها و جریان ها و نهادها، باید بپذیرند که ایران متعلق به همه ایرانیان است نه یک گروه خاص. ما باید شرایط رفاه ایرانیان را مهیا کنیم. همه نیروهای درون ساختار نظام جمهوری اسلامی با هر گرایش سیاسی، لازم است که نسبت به تامین رفاه مردم و بالا بردن رضایت مندی مردم ایران، فکر کند. همان طور که دکتر پزشکیان در اولین پیام پس از انتخاب خود نوشت:
«مردم عزیز ایران انتخابات تمام شد و این تازه آغاز همراهی ماست. مسیر دشوار پیش رو جز با همراهی، همدلی و اعتماد شما هموار نخواهد شد دستم را به سوی شما دراز میکنم و به شرافتم سوگند میخورم که در این راه تنهایتان نخواهم گذاشت. تنهایم نگذارید.»
به نقل از: خوزیها
/channel/anjomanemodaresin
«بیانیه اکثریت زندگیخواه»
حمید سوری استاد (ارشد بین المللی، رانده شده وطن)
ما اکثریت زندگی خواه ایران ضمن تبریک به دکتر مسعود پزشکیان و اعلام آمادگی برای همکاری با برنامههای آشتیجویانه، ترقیخواه، استقلالطلبانه، آزادی محور و رفاه خواهانه تقاضا داریم ما و خواستههای ما مورد توجه قرار گیرد.
تقاضای غیرمنصفانه ای نیست که به عنوان اکثریت خاموش جامعه درخواست و اعلام کنیم که:
۱- ما از التهابات و تشنجات سیاسی و اجتماعی که زندگیمان را سالهاست متأثر کرده است خسته شده و دنبال آرامش هستیم.
۲- نه می خواهیم به کسی زور بگوییم و نه ستم ببینیم و وظیفه دولت است تا این فضا را فراهم کند.
۳- ما از تبعیض، رانت خواری، آقازادگی، فساد و ظلم به آحاد مردم کشور بیزاریم.
۴- ما از نظر روحی و روانی به دلایل بسیار آسیب دیده هستیم و نیازمند آرامسازی جامعه و پرهیز از هر گونه خشونت به شهروندان خود هستیم.
۵- ما هم مانند بسیاری مردم دنیا، میخواهیم به هر سفارتخانه یا کشوری میرویم مورد احترام قرار بگیریم و ما را بخاطر داشتن گذرنامه ایرانی در صف جداگانه نفرستند و با تحقیر با ما رفتار نکنند.
۶- بخشی از ما به به ناحق از کشورمان رانده و آواره شدهایم، خواهان بسترسازی مناسب برای بازگشت به میهن هستیم تا امکان کار و فعالیت و خدمت به مردم خود را پیدا کنیم.
۷- ما ساده ساده هستیم و هیچ پیچیدگی نداریم. نه به پررنگی عده ای که خود را کاتولیک تر از پاپ می دانند مذهبی و نه به وخامت برخی گروه های تندرو با رفتارهای ضداجتماعی و ضد ارزش های جامعه با ارزش ها عناد می ورزیم. آیا برای این گروه می توانید یک زندگی معمولی به دور از تبعیض و محرومیت فراهم کنید؟
۸- ما نه ایادی بیگانه هستیم. نه جاسوس و وطن فروش ، بلکه قربانیان اقلیتی هستیم که سالها خواستهاند طرز فکر و رفتار خاص و شکستخورده خود را به اکثریت تحمیل کنند.
۹- اکثر ما افراد تحصیلکرده و خوشنامی هستند و کوچکترین نقطه سیاهی در کارنامه زندگی خود نداریم. این گروه میتوانند در اعتلای ایران بزرگ در خدمت مردم و آیندگان باشند.
۱۰- ما به دنبال شایسته سالاری در مدیریت کشور هستیم. دیگر با گذشت بیش از ۴ دهه، ادامه دادن امتیازات خاص به عدهای معنا ندارد و ادامه این کار چه با قانون مجلس چه بدون آن بنفع آینده کشور نیست.
۱۱- ما میخواهیم مانند هر شهروند خارجی، با دنیا روابط اقتصادی، پولی و تجاری داشته باشیم. مانند اکثریت مردم جهان دسترسی به اینترنت و امکانات معمول باشیم و با مردم دنیا روابط شرافتمندانه برقرار کنیم.
۱۲- ما میخواهیم به حریم خصوصی مان احترام گذاشته شود و هر کسی اجازه ورود و تعدی به آن را بنام مامور و نیروی انتظامی و مانند اینها نداشته باشد.
۱۳- ما از بیعدالتی و ظلمی که به هر انسانی که در هر جای جهان میشود رنج می بریم ولی اولویت را مردم کشور خودمان می دانیم و دنبال تحمیل عقاید خود به دیگران نیستیم.
۱۴- ما دوستدار هنر فاخر و احترام به هنرمندان ارزشمند کشورمان هستیم و از تحمیل گزینشی آنها به جامعه و در اختیار گذاشتن امکانات دولتی مانند صدا و سیما به تنها عوامل حکومتی ناراحتیم. بله ما دوست داریم موسیقی گوش کنیم، شادی کنیم و حتی گاهی برقصیم و هلهله کنیم. و تا جایی که به آزادی دیگران تعرض نمی کنیم آزاد باشیم.
ادامه در:
https://modaresinpress.ir/review/4693/
/channel/anjomanemodaresin
«ترمیم اعتماد و سرمایه اجتماعی توسط رئیسجمهور منتخب»
سید ضیاء هاشمی (استاد دانشگاه)
انتخابات اخیر ریاست جمهوری پیامها و پیامدهای ویژه و مهمی برای جامعه و علم جامعهشناسی در ایران داشت. در جریان این انتخابات مفاهیم مهمی مانند سرمایه اجتماعی و اعتماد اجتماعی بیش از گذشته مورد توجه افکار عمومی و نخبگان جامعه قرار گرفت و ضرورت اتکا به رویکرد علمی در مدیریت جامعه و باور به اهمیت و ارزشمندی علوم اجتماعی بیش از گذشته بروز و ظهور یافت.
پیش از این مفاهیم و مباحث جامعهشناسانه بیشتر به عنوان بحثهای نظری و چه بسا فانتزی و رایج بین روشنفکران محسوب میشد، ولی در فرایند انتخابات به قدری این مضامین و تحلیلهای مرتبط با آنها مورد توجه محافل عمومی و نخبگانی قرار گرفت که دیگر نمیتوان آنها را در عرصههای سیاسی و مدیریتی و نیز در افکار عمومی نادیده گرفت. اعتماد اجتماعی که رکن اصلی مردمسالاری است و سرمایه اجتماعی که الگوی حکمرانی و رابطه حاکمان با جامعه را تنظیم و تعدیل میکنند، از جمله مفاهیمی هستند که تا کنون آنچنان که بایسته و شایسته است مورد توجه قرار نگرفتهاند چون اهمیت و اثر آنها در فرایند تحولات و وقایع جامعه، شناخته شده نبوده است.
اما در رویدادهای مهمی مانند انتخابات دومرحلهای اخیر سطح آگاهی و عقلانیت در جامعه رشد معناداری پیدا میکند.
انتخابات اخیر با مشارکت حدود ۵۰ درصدی همراه بود و این بدین معنی است که هنوز هم ۵۰ درصد مردم از حضور و شرکت در انتخابات خودداری کردند. گرچه این میزان نسبت به دور نخست که چیزی در حدود ۴۰ درصد بود، نزدیک به ۱۰ درصد رشد داشت، اما این رفت و برگشت و میزان مشارکت در قیاس با دورههای گذشته حاوی پیامی جدی بود. قهر یا رویگردانی بخشی از جامعه به معنای کاهش جدی سرمایه و اعتماد اجتماعی است.
این وضعیت نشان داد که اگر اعتماد اجتماعی به ویژه بین مردم و حاکمیت کاهش یابد، خطرات جدی اجتماعات انسانی را تهدید کند. افزایش موج مهاجرت عمومی و نخبگان و در نتیجه عدم بازتولید نیروهای متخصص و کارآمد در همه حوزهها تنها بخش کوچکی از این وضعیت است. تردیدی نیست که با کاهش سرمایه اجتماعی که به نوعی چسب نگهدارنده روابط اجتماعی است، جامعه انسانی که متشکل از روابط پیچیده و متقابل برای دستیابی به یک هدف مشترک در جهت بقا و دوام کلیت و همه اعضای آن است، در شرایط حاد به سمت فروپاشی برود و یا در حالت عادی جامعه به تعدادی از افراد تبدیل شود که کنار هم زندگی میکنند بدون آنکه منافع جمعی برایشان اهمیتی داشته باشد.
پس بیگمان رئیسجمهور منتخب در گام نخست نیازمند ترمیم اعتماد و سرمایه اجتماعی است. این که با چه روشی و با چه رویکردی چنین چیزی قابل دسترسی است مسالهای است که باید با کار کارشناسی بهطور جد بدان پرداخت. ایشان باید در نظر داشته باشند که ۴ سال زمان زیادی برای ارتقای اعتماد اجتماعی و جذب سرمایههای جمعی نیست، پس نباید زمان را از دست داد.
نتایج انتخابات دور دوم البته نشان داد که میتوان اعتماد اجتماعی را ارتقا داد و بر سرمایه اجتماعی تاکید کرد. این که ۶۰ درصد در دور اول از سر قهر وارد شد اما بعد از یک هفته ۱۰ درصد قانع و حاضر به مشارکت شدند، نشان دهنده یک زمینه مثبت و قدرت اجتماعی است که باید بدان ارج نهاد.
جامعه ایران امروز به عقلانیت بالایی دست یافته که مردم حتی در دورترین نقاط کشور و با استفاده از تلفن همراه میتوانند از وقایع جهانی و ملی باخبر شده و در متن آن قرار بگیرند.
رئیسجمهور منتخب همانگونه که بارها تاکید داشت، حقیقت و صداقت رکن اصلی گفتار و رفتار اوست، باید آنها را با چاشنی علمی همراه کند تا زمان کافی برای اجرای برنامههای دولت، توسط مردم وجود داشته باشد. اعتماد اجتماعی تنها اعتماد مردم به نظام نیست، بلکه اعتماد حاکمیت به مردم را هم شامل میشود. در مورد اول جامعه نشان داد که همچنان میتواند اعتماد کند، اکنون نوبت دولت است که این اعتماد به مردم را تجربه کند و برجسته سازد.
/channel/anjomanemodaresin
مردمِ عجول یا مردمِ صبور؟!
حسن دادخواه (عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها)
مردم یا ملتها در همه جای کره خاکی، آیا باید و بهتر است که عجول باشند یا صبور؟ اجازه دهید در ادامه این نوشته، از واژه، پرشتاب به جای عجول و از واژه شکیبا به جای صبور استفاده گردد!
آیا مردم و جامعه ایرانی، مردمی پرشتاب هستند یا مردم و جامعه شکیبا؟!
در پاسخ حتما گفته می شود که در رابطه و نسبت به چه چیزی، پرشتاب یا شکیبا هستند؟ چون خوب و شایسته است که مردم و جامعه ایرانی نسبت به چیزی پرشتاب باشند و نسبت به چیز دیگری باید شکیبا باشند!
پرسش پایه ای در این یادداشت معطوف به شتاب یا شکیبایی جامعه و مردم در برابر تحول و تغییرات جامعه ایران است.
دسته ای بر این باور هستند که ایرانیان در سراسر تاریخ قدیم و به ویژه تاریخ معاصر، مردمی پرشتاب و عجول بوده اند در حالی که تحول و تغییر در جامعه، امری تدریجی و گام به گام و آهسته است ولی باید پیوستگی آن تغییر، حفظ شود!
دسته ای دیگر بر این باورند که مردم و جامعه ایران، شکیبا و صبورند و در برابر انجام تغییرات،پرحوصله اند و مترصد فرصت مناسب می مانند!
بررسی در این زمینه البته نیازمند ذکر واقعیت های تاریخی و آوردن گواه و مدرک است! بررسی جامعه شناسی تاریخی خلقیات ایرانیان، موضوع تازه و شیرینی است که ظرفیت زیادی برای پژوهش میدانی دارد!
بی گمان پژوهش و بررسی میدانی در پیرامون این موضوع، نیازمند شناخت کامل و کافی از ساختار حکومت ها و اصول و ماهیت امر حکمرانی در ایران در سراسر تاریخ قدیم و جدید است! زیرا روحیات مردم و جامعه ایرانی و بلکه هر جامعه دیگر در هر جای جهان، از رفتار حاکمان و نوع حکمرانی در سرزمین ها، در بلند مدت تاثیر می پذیرد!
در حال حاضر، دیده می شود که با آمدن دولت جدید و انتخاب رئیس جمهور یا نمایندگان مجلس شورای اسلامی یا شورای شهر ، نه تنها مردم عادی بلکه فرهیختگان و نخبگان، از فردای اتمام و پایان انتخابات، شروع می کنند به ارایه لیستی از مطالبات و خواسته های انباشت شده و از رئیس جمهور منتخب، خواهان انجام تغییرات سریع و اقدامات انقلابی می شوند بدون رعایت تشریفات و فرآیندها و رویه ها!!
ناگفته نماند که ادامه یافتن و دنباله دار بودن حکمرانی های غیر مردمی در تاریخ ایران، موجب انباشت و متراکم شدن مطالبات و خواسته های دیرین جامعه ایرانی شده است تا حدی که جامعه ایرانی، ناامید و ناکام از تغییر شرایط، منتظر ظهور قهرمان و شخصیت های اسطوره ای شده اند! شاید پرشتابی و عجول بودن مردم ایران ریشه در ناکامی های مکرر آنان دارد!
/channel/anjomanemodaresin
آقای پزشکیان، مواظب #مجاهدین_شنبه باشید
محمد فاضلی (جامعه شناس)
مفهوم #مجاهدین_شنبه را دوست عزیزی در انتخابات سال ۱۳۹۲ به من یاد داد. گفت «محمد، عدهای هستند که از شنبه بعد از جمعه انتخابات، سر و کلهشان پیدا میشود. دنبال پست و مقام میگردند.»
آقای پزشکیان، اغلب #مجاهدین_شنبه، کارشان نابود کردن اعتماد مردم به شما، و زمین زدن دولتی است که تشکیل میدهید.
آقای پزشکیان، این کشور سامان سیاسی و نظم حزبی درستی ندارد تا آدمهای درجه یک و آگاه برای وزارتخانهها، استانداریها و سایر پستهای مهم از قبل پرورده شده باشند.
آقای پزشکیان #مجاهدین_شنبه در ستادهای مختلف زنبیل گذاشته بودند تا فردای انتخابات مدعی شوند، اما اغلب آنها که لیاقت و توانایی دارند، آنقدر نظربلند هستند و مناعت طبع دارند که داوطلب پست و مقام نمیشوند.
آقای پزشکیان، اگر از خطر #مجاهدین_شنبه اجتناب نکنی، و رویه روشن و شفافی برای برگزیدن کابینهای متخصص، باتجربه، پاکدست، و دارای بینش روشن درباره مشکلات کشور نداشته باشی، خیلی زود زمین میخوری.
آقای پزشکیان، اطمینان دارم از در و دیوار زندگی امروزت تا زمان انتخاب وزرا و استانداران، آدمهایی میبارد که میخواهند وزیر و رئیس سازمان و استاندار به شما معرفی کنند. اگر روالی برای انتخاب افراد همکارت نداشته باشی، به سرعت همه سرمایه اجتماعی که اندوختهای به باد خواهی داد.
آقای پزشکیان، تاریخ مصرف برخی تمام شده است. کشور به اندیشههای جدید، آدمهای جدید، و همزمان بهره بردن از تجربه مسنترها نیاز دارد. یکی از خطرات بزرگ این است که حلقه همکارانت را به حلقه همسالانت محدود کنی.
آقای پزشکیان، رویه روشنی برای انتخاب همکارانتان در دولت داشته باشید، آنرا به ملت اعلام کنید، و نشان دهید آنچه در دورههای مدیریت دانشگاههای آمریکا، انگلستان، سوئیس و سایر کشورها آموختهاید، بخشی از وجودتان شده و واقعاً قصد دارید کشور را با عقلانیت، شفافیت، پاسخگویی، و در مسیری که خالق سرمایه اجتماعی و اعتماد باشید اداره کنید.
اگر چنین کنید، پشتیبانی ملت را خواهید داشت، والا با #مجاهدین_شنبه تنها خواهید ماند؛ و در نهایت آنها نیز شما را تنها رها میکنند تا در فردای انتخاباتی دیگر، #مجاهدین_شنبه نامزد برنده دیگری باشند.
/channel/anjomanemodaresin
@fazeli_mohammad
تبریک انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها بابت پیروزی دکتر پزشکیان در انتخابات ریاست جمهوری/
به نام خدا
برگزاری چهاردهمین انتخابات ریاست جمهوری که بهصورت زودهنگام و غیر مترقبه طی دو مرحله با مشارکت کمتر از چهل درصد از واجدین شرایط در مرحله اول و نزدیک پنجاه درصد در مرحله دوم به انجام رسید، حاوی پیامها و درسهایی است که در فرصت مناسب باید به واکاوی و تحلیل و تبیین آنها پرداخت.
آنچه در این فرصت میتوان گفت اینکه این انتخابات نشان داد هرگاه فرصتی برای مشارکت و رقابت نسبی بین رویکردها و سلایق مختلف فراهم میشود، اقشار مختلف مردم و فعالان سیاسی و اجتماعی، باوجود همه تنگناها و گلهمندی ها، به صحنه میآیند و شور و نشاط و امید سراسر جامعه را فرا میگیرد.
انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها این پیروزی بزرگ را به ملت ایران و منتخب شایسته ملت جناب آقای دکتر مسعود پزشکیان شادباش میگوید. امید است این رویداد تاریخی بسترساز بازیابی امید و سرمایه اجتماعی، که نیاز مبرم امروز جامعه و حاکمیت است، شود و با همکاری بیشائبه و هم افزایی همه قوا و ارکان نظام با رییس جمهور منتخب زمینه برای کارآمد سازی دولت و اصلاح و تغییر در رویکردها و سیاستهای اعمالی آنچنان که مورد خواست و حمایت اکثریت مردم قرار گرفت فراهم آید.
انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها
شانزدهم تیر ۱۴۰۳
https://modaresinpress.ir/news/4690/
/channel/anjomanemodaresin
«خواب خوشی که تعبیر شد»
علی محمد حاضری (قائم مقام دبیرکل انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها)
نمیدانم چرا از اولین لحظه انتشار غمبار سقوط بالگرد مرحوم رییسی،از عمق وجودم گویی خوابهای خوشی از آغاز روند تحول و تغییر نجات بخش که همه علاقمندان به میهن رنجدیده ایران در خلق آن سهیم خواهیم بود احساس کردم.
خوشبینانه گمان بردم تقدیر الهی بار دیگر به نظام، رهبری، جریانهای سیاسی و مردم ایران فرصت داده است تا با درس گرفتن از تجارب خسارت بار سالهای اخیر و تصحیح خطاهای گذشته، تغییر مسیری آرام و نجات بخش را آغاز کنیم، بویژه آرزو داشتم رهبری نظام که در مجموعه عمر با برکت و مملو از خدمت و تلاش خود، در سالهای اخیر با لغزشها یا قصورهای ناخواسته خسارت بار مواجه شده بودند توفیق آنرا داشته باشند همچون امام راحل، گرههای ناگشودنی جنگهای تحمیلی و ترکیبی اخیر را بگشایند و نامی نیک و کارنامه ای موجه تر از آنچه در سالهای اخیر ایجاد شده بود به یادگار بگذارند.
به نظر میرسد نشانهدهای آشکار این روند مثبت در فرایند انتخابات اخیر که منتخب آن برگ برنده و مزیت آشکارش صداقت و سلامت وپاکدستی است نمایان شده است.
ان شاءالله این فرایند به بازگشت مجدد وحدت ملی،همدلی و همکاری همه جریانها در ساختن ایران آباد، به رسمیت شناختن تعدد و تکثر رویکردها و مدارا و تحمل برای شنیدن آراء رقیب و انتخاب برترین آنها در روندی سالم و دمکراتیک بینجامد.
بدیهی است این مهم از طریق یک معجزه سریع وقوع نخواهد یافت و صبوری، و پناه بردن به اصلاحات تدریجی از لوازم آنست.
اینک که همه دانستیم ناراستی و تنگ نظری و خالص سازی ولو با مقاصد و انگیزه های کاملا خیر خواهانه چون سرکنجبینی است که صفرا می افزاید، باید به صداقت و راستی که انتخاب مردم ایران بود باز گردیم و کدورتهای گذشته را در صفای آشتی ملی به تلاشی همه جانبه توام با خوش بینی و حسن ظن و البته با نظارت و پرسشگری مستمر همه مردم بر همه اجزای حاکمیت همراه سازیم.
در یک نگاه کلان، همه به جمهوری اسلامی یعنی اسلام گرایی آگاهانه و آزادانه باهمه لوازم و مقتضیات آن برگردیم و از اسلام گرایی تحمیلی و ایده بهشت اجباری برای مردم دست بر داریم و آموزه قرآنی لا اکراه فی الدین و میراث ارزنده امام در میزان بودن رای ملت را حقیقتا دنبال کنیم.
۱۶ تیرماه۱۴۰۳
/channel/anjomanemodaresin
.
.👈 پیروزی و توسعهخواهی
✍️ محسن رنانی
دکتر پزشکیان پیروز شد.
اما نمی دانم تبریک باید گفت یا نه؟
ما کاری را که عقلمان می گفت درست است، انجام دادیم؛
اما نمی دانیم حتما خیرمان در آن بوده است یا نه؟!
پس باید تکتک گامها را خیلی عقلانی و اخلاقی برداریم که از انتخاب ما شرّ تازهای خلق نشود.
یکی از آن گامها رعایت اخلاق پیروزی است.
امید که آقای دکتر پزشکیان در همین روز اول، تراز متفاوتی از اخلاق سیاستورزی را به نمایش بگذارد.
پیشنهاد من به خودمان هم این است که تکتک افرادی که به دکتر پزشکیان رای دادند:
نخست: مراقب شیوه بروز شادمانی خود باشند. شادمانی یک گروه نباید مولد ناشادی یا بیحرمتی برای دیگران یا بینظمی برای جامعه باشد؛
دوم: مراقبت کنند که خود و اطرافیانشان هیچگونه گفتار و رفتاری که حاوی طنز و طعنه باشد بروز ندهند؛
سوم: هر یک از رای دهندگان به دکتر پزشکیان بر خود واجب بداند که امروز به یکی از اطرافیانش که به دکتر جلیلی رأی داده است پیام همدلی و دوستی بدهد و از لغزشها یا خطاهای رفتاری و اخلاقی یاران پزشکیان در ایام انتخابات پوزشخواهی کند.
من امشب با همسرم و یک شاخه گل به دیدار یکی از آن هموطنان رأی دهنده به دکتر جلیلی خواهیم رفت. شما نیز چنین کنید. توسعهخواهی راهی جز همدلی، مدارا، تفاهم و همکاری ندارد.
یادمان نرود که نلسون ماندلا وقتی پیروز شد، زندانبانهایی که در زندان روی او ادرار کرده بودند را هم به جشن ریاستجمهوری خود دعوت کرد. پیروزی واقعی این است.
و دست آخر یک طنز هشدارگون:
یکی از تحریمیهایی که دیروز پیام داده بود «دکتر به خاطر تو رفتم رای دادم!»، امروز ساعت ۷ صبح پیام داد که: «دکتر پس تلگرام که هنوز فیلتره!!».
پاسخ دادم: الان هنوز ساعت اداری شروع نشده، ایشالا ساعت ۸ رفع فیلتر می شود.
مراقب انتظارات باشیم.
دکتر فرهاد نیلی نکته مهمی گفته است: «رئیس جمهور در ایران قدرت تخریب حداکثری و اصلاح حداقلی دارد». ما در این انتخابات احتمال وقوع بخش اول را خنثی کردیم؛ الان اگر همه مردم و نهادهای مدنی در صحنه بمانند و همکاری و نظارت کنند، امید میرود آن قدرت حداقلیِ اصلاح بتواند موثر عمل کند. / ۱۶ تیر ۱۴۰۲
./channel/anjomanemodaresin
/channel/Renani_Mohsen.
.
ضیاء موحد شاعر و منطقدان شناخته شده کشور با این شعر به جمع کمپین رای به پزشکیان پیوسته است.
🔸️ضیا موحد که تنها یک بار و آنهم دوم خرداد ۱۳۷۶ رأی داده است، به یکی از دوستانش گفته است، فردا برای دومین بار پای صندوق رأی خواهد رفت و از او خواسته است این پیام را منتشر کند.
#برای_ایران
/channel/anjomanemodaresin
خرد جمعی، رأی دادن یا رأی ندادن/
محمدحسین صبحیه (استاد دانشگاه)
با بررسی نتایجمرحله اول انتخابات ۱۴۰۳، سه جریان اجتماعی کلان فعال و سه گزینه رأی آنان را میتوان شناسایی کرد.
۱) جریانبنیادگرا: این جریان مذهبی، ریشه در سنتگرایی مشروعه خواه داشته و انسانها را مکلّف به پیروی از حق و مبارزه با باطل می خواند و آنان را فدای آرمان ایدئولوژیک کرده و رستگاری را در جهان آخرت دنبال میکند. برای این جریان، پیشبرد اهداف امت بر اهداف ملت ترجیح دارد و منابع ملی را با گشاده دستی برای پیشبرد ایدئولوژی، علیرغم نارضایتی ملت، هزینه میکند.
این جریان با انواع توجیهات شرعی، اهداف ایدئولوژیک خود را که عامل بحرانهای اصلی کشور می باشد، پنهان کرده و در مناظرات انتخاباتی، به دروغ به مردم وعده زندگی دنیایی بهتر میدهد. این جریان ایدئولوژیک، نظام جمهوری اسلامی را مقدس پنداشته و حفظ نظام را، اوجب واجبات میشمارد و در صورت احساس تهدید براندازی، بیمحابا صدها هموطن را در خیابان به گلوله میبندد.
این جریان، بدون باور به حقوق ملت برای تعیین سرنوشت، برای نمایش دمکراسی، در کلیه انتخابات شرکت کرده و با هدایت شبکه سازمانی (از ائمه جماعات تا نظامیان و اعزام طلاب) از حامیانش میخواهد به فرد مورد نظر هسته سخت قدرت بر اساس تکلیف رأی دهند. رأی این جریان در مرحله دوم انتخابات ۱۴۰۳ به آقای جلیلی است.
۲) جریان اصلاح طلب: این جریان فکری-اجتماعی، ریشه در روشنفکری مشروطه خواه دارد و معتقد است برخلاف پشتوانه قدرتهای استعماری انگلیس و آمریکا در برپایی حکومت نوگرای پهلویها، نظام جمهوری اسلامی با پشتوانه مردمی و متناسب با خرد جمعی ایرانیان در انقلاب مردمی ۵۷-ملتی با اکثریت روستایی و بیسواد با مرجعیت روحانیت- برپا شده است.
این جریان فکری، نه تنها نظام سیاسی، بلکه دین را نیز برای توسعه کشور و زندگی بهتر انسان می خواهد و به تفسیر سنت و نهادسازی، متناسب با معرفت دوران مدرن با محوریت توسعه کشور، حق تعیین سرنوشت ملت و رفاه آحاد جامعه می پردازد. در نتیجه، خواهان اصلاح گام به گام مستمر نظام سیاسی کشور، متناسب با رشد خرد جمعی ایرانیان می باشد.
با توسعه اجتماعی ایرانیان، این جریاناجتماعی موفق به تشکیل دولتاصلاحات خاتمی در سال ۷۶، با رأی اکثریت ایرانیان شد. اما هسته سخت ایدئولوژیکقدرت بر اساس اختیارات فراقانونی ولایت فقیه در قانون اساسی ۵۷، حاضر به پذیرش رأی ملت و همراهی با خوانش اصلاح طلبانه نظام متناسب با تحولات اجتماعی ایرانیان نشد.
مقابله هسته ایدئولوژیک سخت قدرت با اصلاحات با ترفندهای مختلف، از سال ۷۶ تا کنون، به تضعیف روزافزون و ناکارآمدی هرگونه اصلاحات دولت محور و ناامیدی ملت از صندوق رأی شد. اما تعارض درون حکومت، بین هسته سخت قدرت و اصلاح طلبان دولتی، تسهیلگر مهمی در رشد فکری، ایدئولوژی زدایی و گسترش وسیعاصلاحات اجتماعی ایرانیان شد. هنوز هم بخش وسیعی از نسل دهه چهل و پنجاه و شصت که برای اصلاحات مبارزه کردند، اصلاحات دولتی را ابزاری برای تسهیل اصلاحات جامعه محور و ورود عقلانیت مدرن در نظام جمهوری اسلامی و اصلاح غیرخشونت آمیز آن می شمارند. رأی این جریان در مرحله اول و دوم انتخابات ۱۴۰۳ به آقای پزشکیان است.
۳) جریان تحول خواه: این جریانفکری-اجتماعی، نظام ایدئولوژیک حاکم را اصلاح ناپذیر دانسته و خواهان گذار و رهایی از آن است. نسل دهه های ۷۰ و ۸۰ بر خلاف نسل های قبل، برای انقلاب ۵۷ و برای اصلاحات آن، مبارزه نکرده اند و به نظام و اصلاحات آنتعلق خاطری ندارند.
ادامه در:
https://modaresinpress.ir/review/4686/
/channel/anjomanemodaresin
«جمهوریت یعنی سیاست مردم بنیان»
محسن صنیعی (عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها)
در کنگره انجمن اسلامی مدرسین دانشگاه ها که روز پنج شنبه، ۲۵ آبان در کانون توحید تهران برگزار گردید، آقای دکتر ظریف، در یک سخنرانی اعلام کردند که سیاست خارجی باید مردم بنیان باشد.
ایشان بیان کردند که «باید هدف سیاست خارجی هم همین مردم باشد. بهبود وضعیت، بالارفتن اعتبار، آبرومندی، سربلندی، افتخار و عزت مردم باید از همین سیاست خارجی سرچشمه بگیرد.» «اگر ۷۳ درصد از مردم در انتخابات سال ۹۲ شرکت نمی کردند، نمی توانستیم در برابر شش قدرت جهانی بایستیم و برجام که کماکان فکر می کنم یک پیروزی برای ملت ایران بود، چون همان روایت امنیتی سازی ایران را نابود کرد.»
در حقیقت، هر کشور در صحنه سیاست خارجی، زمانی حرفی برای گفتن دارد که متکی به مردم باشد. حتی اگر قدرت بزرگ نظامی باشند ولی متکی به مردم نباشند، نمی توانند در صحنه سیاست جهانی، موثر باشند. به طور اساسی تر باید گفت نه تنها سیاست خارجی، که سیاست داخلی در حوزه های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی نیز باید مردم بنیان باشد. اصولا جمهوریتی که یکی از آرمان های انقلاب بود و نظام بر پایه آن شکل گرفته است بر اساس مردم بنیان کردن سیاست است. اگر در قانون اساسی، برای اقلیت های دینی، کرسی نمایندگی مجلس در نظر گرفته شده است بدان معناست که هر تفکر و عقیده ای که در کل کشور، دارای چند ده هزار هوادار است، حق مشارکت در سیاست را دارد.
قطعا حذف کسانی که می توانند در انتخابات ریاست جمهوری اسلامی، رای میلیون ها نفر را داشته باشند، یا در انتخابات مجلس، رای صدها هزار نفر را داشته باشند، مخالف روح قانون اساسی و آرمان های انقلاب است.
اسلامیتی که پایه دیگر تشکیل جمهوری اسلامی است، اسلام سازگار با جمهوریت است. اسلامیتی که ناقض جمهوریت باشد، نمی تواند در اشتراک بین اسلامیت و جمهوریت و تشکیل جمهوری اسلامی، نقش داشته باشد. برای مردم نهادکردن سیاست، مجلس و دولت، باید منتخب واقعی مردم و پاسخگو به مردم باشند. رئیس جمهور و در نتیجه خود دولت، دومین مقام اجرایی کشور است و پاسخگوی اجرای قانون اساسی در کشور است.
اگر شخصی بنا دارد ارادت خود را به رهبری نشان دهد، نباید سخنانی معارض با قانون اساسی بر زبان بیاورد. برای مردم بنیان کردن سیاست، دولت و مجلس، باید منتخب واقعی مردم باشند. احزاب و رسانه ها باید به طور واقعی در عرصه سیاست، نقش آفرین باشند. سیاست های حاکم باید برآیند خرد جمعی جامعه باشد. متاسفانه مدت هاست که احزاب واقعی، امکان نقش آفرینی ندارند. موقعی که احزاب واقعی، نقش آفرین نیستند و مردم نمی توانند نمایندگان واقعی خود را انتخاب کنند، طبیعی است که میل به مشارکت در انتخابات کاهش می یابد، مانند آن چه در انتخابات ۹۸ و ۱۴۰۰ شاهد بودیم.
به نقل از: همدلی
@anjomanemodaresin
انجمن مدرسین باید از حقوق و حرمت همه مدرسان، استادان و حتی دانشجویان با گرایشهای مختلف دفاع کند/
اگر مشکلات و تنگناهایی برای آنها پدید آید و نیز برای کل جامعه، باید آنها را شناخت، بیان کرد و برای رفع آنها پیشقدم شد حتی هزینههایش را هم پرداخت کرد/
با کسانی که میخواهند جمهوری اسلامی را براندازند، منطقی مقابله کنید/
متن سخنان جناب سید محمد خاتمی در دیدار با جمعی از اعضاء انجمن مدرسین دانشگاهها
بسم الله الرحمن الرحیم
از دیدار با عزیزان خشنودم، امیدوارم نشست سراسری عزیزان با خوبی وموفقیت برگزار شود.
بعد از انقلاب، ایجاد تشکل ها رسما و قانونا منع نشده است ولی عملا تشکلهای کارآمدی به وجود نیامده است و آنچه در عمل پدیدآمده، انجمنهای اسلامی است که متاسفانه برای بسیاری از آنها نیز محدودیتها ایجاد شده است و اگر حاکمیت آنها را نپسندیده است، یا تعطیل شده یا با محدودیت ها و فشارهای زیاد مواجه شدهاند.
به هرحال انجمنهای اسلامی جای اصناف را نمیگیرند. اگر جامعه مدنی و دموکراسی را میخواهیم، پیش از هرچیز (حتی احزاب) باید اصناف به رسمیت شناخته شوند. در شرایطی که صنف و سندیکا به معنای واقعی نداشته باشیم، حزب واقعی و فراگیر هم پدید نخواهد آمد یا کارآیی لازم را نخواهد داشت. در یک جامعه آزاد و مردمسالار، همه بخش های مختلف جامعه باید نمایندگان واقعی خود را داشته باشند تا از حقوق خود دفاع کنند و در سرنوشت جامعه حضور ومشارکت داشته باشند.
البته در مورد دانشگاهیان( اساتید و دانشجویان)، شاید تعبیر صنف درست نباشد ولی میتوانند نهاد یا تشکلی چون باشگاه داشته باشند که درآن امکان هم صحبتی، همدلی وهمکاری پدید آید. (فکر میکنم قبل ازانقلاب چیزی بنام باشگاه مهرگان برای معلمان وجود داشت که کار های مهمی هم کرد) در بخش دانشجویی هم چنین امکانی می تواند پدید آید که البته در شرایط و موقعیت فعلی بعید و حتی غیرممکن به نظر می رسد. من از ایده آل ها که باید برای رسیدن به آن کوشید صحبت میکنم.
حالا اینکه چنین امکانهای نیست وظیفه تشکل هایی چون انجمن شما بیشتر وسنگینتر میشود. انجمن شما باید از حقوق و حرمت همه مدرسان، استادان و حتی دانشجویان با گرایش های مختلف دفاع کند. اگر مشکلات و تنگناهایی برای آنها پدید می آید و نیز برای کل جامعه، باید آنها را شناخت، بیان کرد و برای رفع آنها پیشقدم شد حتی هزینه هایش را هم پرداخت کرد.
اگر حقوقی سلب می شود و برخوردهای ناروایی صورت میگیرد،انجمن اسلامی نسبت به آن به شیوه مدنی واکنش داشته باشد.
اینکار را از موضع اسلامی انجام دهید مگر اگر اسلام و اسلامی که با جمهوریت سازگار است بر کرامت انسان (هر انسانی) پا فشاری نمیکند؟ و حقوق دگراندیشان را به رسمیت نمیشناسد؟ شما میتوانید برغم محدودیت ها، بیانگر دردها باشید و برای رفع آنها چارهجویی کنید و در این صورت است که جایتان در میان جامعه و به خصوص اصحاب دانشگاه باز می شود. حتی در برابر دردها و مشکلات عموم مردم مسئولید.
امروز جامعه به لحاظ معیشت، امید به زندگی و برخورداری از یک زندگی قابل قبول، محیط زیستش و … با مشکلات بزرگی روبروست. شما باید اولین کسانی باشید که این مسائل را می شناسد و به آنها توجه دارد. و همچنین از آنچه در دنیای ما میگذرد نظیر آنچه امروز بر فلسطینیان مظلوم و مردم بی پناه غزه می رود، (گرچه در جریان هستم در این زمینه نامه ای با امضاهای زیاد تهیه شده که کار خیلی خوبی است ولی کافی نیست)
شما عنوان اسلامی دارید به همین دلیل باید در شناخت اسلام و تبیین درست نسبت آن با جمهوری و دفاع از همه وجوه آن پیشتاز باشید. با کسانی که میخواهند جمهوری اسلامی را براندازند، منطقی مقابله کنید و اگر حاکمان نیز از موازین جمهوریت و اسلامیت سازگار با آن عدول کرده یا منحرف شده اند، بیان کنید، تذکر دهید و حتی راههای بازگرداندن آنها را به موازین جمهوریت اسلامی جستجو کنید و در تحقق آن بکوشید.
باری وظیفه عزیزانی چون شما و دیگر تشکل های موجود در این موقعیت های خاص دشوار تر و سنگین تراست، موفقیت شما را در طی این مسیر دشوار آرزو میکنم.
https://modaresinpress.ir/news/3888/
@anjomanemodaresin
♦چرا طیف وسیعی از مردم، هرگز نتیجه انتخابات سال ۱۳۸۸ را نپذیرفتند؟
♦چگونه در انتخاباتی که ساعت ۸ و نهایتا ده شب به پایان رسید، و بسیاری از مردم از رای دادن محروم ماندند، بیش از ۹۳ تا ۹۵ درصد مردم مشارکت داشتهاند؟
♦آیا هدف از بستن صندوق ها در ساعت ۸ و ده شب و بازگرداندن بسیاری از مردم از پای صندوقها این شائبه را نداشت که این آمار عجیب به عددهای محیرالعقول فراتر از صددرصد در بسیاری از شعب نرسد؟
♦در سال ۸۸ حدود ساعت ۱۱ و نیم شب، در حالی که انتخابات الکترونیکی هم نبود، خبرگزاری رسمی ایرنا خبر داد که آقای احمدی نژاد برنده انتخابات است/
♦قضیهی صدور احکام دستگیری پیش از انتخابات و حمله به ستاد در عصر انتخابات و داستان کهریزک و محاکمات گروهی و اعترافگیریهای آنچنانی … را بازگویی نمیکنم/
ابوالفضل فاتح
باسمه تعالی
درباره ایرادات انتخابات سال ۱۳۸۸ فراوان سخن گفته شده است. خصوصیت زمان آن است که وقتی از واقعیتی دور میشویم و با نمونههایی دیگر مواجه میشویم، این امکان فراهم میشود که در مقایسه، ارزیابیهای خود را مورد بازخوانی و بازنگری قرار دهیم و واضحتر و وسیعتر به موضوع بنگریم. چه بسیار که زمان، حقیقت را آشکار میسازد. این روزها که مباحث آمار و ارقام انتخاباتی داغ است، نه به عنوان کسی که در کمپین آقای مهندس موسوی حضور داشتهام، صرفا به عنوان یک شهروند ایرانی بار دیگر مخاطبان محترم را دعوت میکنم که انتخابات ۱۳۸۸ را صرفا از منظر آماری مورد مطالعه مجدد قرار دهند.
کل واجدین شرایط سال ۸۸؛ در دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری اسلامی ایران در سال ۱۳۸۸ وزارت کشور اعلام کرد که ۴۶ میلیون و دویست هزار تن واجد شرایط بوده اند. این افراد، مجموع واجدین شرایط داخل و خارج کشور را شامل می شد. در انتخابات سال ۱۳۸۸، سن رای دهندگان نیز از ۱۵ سال به ۱۸ سال افزایش یافت و از این روی تعداد واجدان شرایط حدود ۵۰۰ هزار تن نسبت به سال ۱۳۸۴ کاهش یافت. مشارکت کنندگان سال ۸۸؛ انتخابات در روز ۲۲ خرداد برگزار شد و با وجود کاهش واجدان شرایط نسبت به دوره ی قبل از آن، طبق اعلام وزارت کشور آقای احمدی نژاد، بیش از ۸۵ درصد مردم یعنی ۳۹ میلیون و ۱۶۵ هزار تن در انتخابات مشارکت داشته اند که ده میلیون بیش از انتخابات سال ۱۳۸۴ بود.
مشارکت خارج از کشور؛ نکته ای که در گزارش وزارت کشور آن زمان مغفول مانده، میزان مشارکت ایرانیان خارج از کشور است. درباره آمار ایرانیان خارج از کشور تفاوت نظر هست. طبق اعلام مرحوم حسین امیرعبدالهیان در ۲۱ شهریور ۱۴۰۲، حداقل حدود ۵ میلیون و دویست هزار ایرانی رسما خارج از کشور زندکی میکردهاند. این در حالی است که طبق اعلام مجید حلاج زاده رئیس وقت مرکز مشاوره ایرانیان خارج از کشور، تعداد ایرانیان خارج از کشور در سال ۱۳۹۷ حدود ۷ میلیون نفر بوده است.
آقای سعید خطیب زاده سخنگوی وزارت خارجه در ۲۴ خرداد ۱۴۰۰ تعداد واجدان شرایط خارج از کشور را رسما ۳.۵ میلیون نفر اعلام کرده است. این در حالی است که رسانهها به نقل از خبرگزاری فارس در تاریخ ۱۴ اسفند ۱۴۰۲، تعداد واجدان شرایط خارج از کشور را حدود ۱۰ درصد کل واجدان شرایط دانسته است. طبق خبر خبرگزاری ایرنا در ۱۲ فروردین سال ۱۳۸۸، در جلسه احمدی نژاد با ایرانیان خارج از کشور، تعداد ایرانیان خارج از کشور حدود ۵ میلیون عنوان شده است.
ادامه در:
https://modaresinpress.ir/review/4699/
/channel/anjomanemodaresin
«شيرين کام و دل نگران»
دکتر مهدی قمیشی (استاد دانشگاه)
⬅️ بعد از سه سال دولت اصولگرا و حاکميت يکدست و خالص ساز که از نظر خود به نحو شايسته و ايده آل همه برنامههاي خود را با هماهنگي همه ارکان قدرت به پيش برد و باز از نظر خود نتايج عالي را نيز نصيب خود کرد، در يک واقعه ناخواسته و ناگوار خود را در معرض قضاوت مردم قرار داد و با حضور يک نماينده از تفکر رقيب و چندين نماينده از تفکر همراه خود و در يک مسابقه نابرابر و هجمه سنگين، نتوانست راي اکثريت راي دهندگان را بدست آورد. لذا پيروزي دکتر مسعود پزشکيان در اين انتخابات نفسگير رياست جمهوري چهاردهم بسيار دلچسب و داراي پيامي عميق بود و موجبات خرسندي اکثريت مردم ايران را فراهم نمود و با اين نتيجه، کام همه دوستداران اين مرز و بوم شيرين و کام براندازان تلخ گشت و بار ديگر وجهه جمهوريت نظام قد علم کرد. امّا نبايد فراموش کرد که با وجود فضاي نسبتاً رقابتي، در دوره اول انتخابات متأسفانه 60 درصد حائزين شرايط راي دادن همچنان با اعتقاد به عدم تأثيرگذاري در حکمراني حاضر به حضور در پاي صندوقهاي راي نشدند. در مرحله دوم نيز با تلاش صورت گرفته حدود 10 درصد از بخش نا اميد و مردد وارد گود شدند و البته تأثير خود را نيز گذاشتند و کار را تمام کردند. مسلم است که پيام 60 درصد ناراضي در دور اول و بخش زيادي از 20 درصد راي دهنده به رياست جمهور منتخب در دور اول، اميد به تغيير در سياستها و روندها بوده است و حال با اين اميد، توام با نگراني به آينده مينگرند و قطعاً اگر رياست جمهور منتخب بتواند مطابق مواضع اعلام شده خود و خواست اکثريت جامعه تغييرات را دنبال نمايد رابطه ملت و حاکميت بسيار بيشتر از شرايط فعلي ترميم خواهد شد. در اين بحبوحه اميدواري مهمتر اين است که 20 درصد شکست خورده در رقابت نيز پيام اکثريت جامعه را گرفته باشند و با تغييرات مد نظر جامعه همراهي نمايند. امّا اگر اين 20 درصد که متأسفانه بخش مهمي از آنها در قالبهاي سخت قدرت حضوري فعال دارند با توجيهاتي بخواهند اين انتخاب را تصادفي و يا اشتباه قاطبه مردم قلمداد کنند درد سرها و مشکلات و سنگ اندازيها مانند آنچه که در دولتهاي خاتمي و روحاني شاهدش بوديم مجدداً شروع ميشوند و اخلال در کارهاي دولت منتخب سرلوحه کار آنان قرار ميگيرد؟ امّا دل نگرانيها چيست که در ذهنها سو سو ميزنند و مسير دولت منتخب را مبهم ميکنند.
- آيا کفن پوشان دوباره براي اخلال در کار دولت منتخب فعال خواهند شد؟
- آيا کارشکني مجلس و ساير نهادهاي حاکميتي در کار رياست جمهوري شروع خواهد شد؟
- آيا صدا و سيماي جمهوري اسلامي مانند سوابق گذشته خود با توجيه آزادي بيان بمباران خود را بر رياست جمهوري شروع خواهد کرد؟
- آيا نهادهاي مقدس نماز جمعه و ائمه محترم جمعه جبهه گيري و تقابل را شروع خواهند کرد؟
- آيا نهادهاي نظامي از درِ همکاري و همراهي با سياستهاي دولت گامهاي خود را تنظيم خواهند کرد؟
- آيا مردم باز هم متقاعد ميشوند که دولت منتخب غير همراه با 20 درصد جناح مقابل تنها يک تدارکاتچي خواهد بود؟
مي بينيد که کام شيرين است و بهتر از اين نميشود امّا اين کام شيرين وقتي استمرار مييابد که ببينند ساير نهادهاي حاضر در حاکميت پيام اين انتخاب را گرفته باشند و به تغييرات به ديده مثبت مينگرند. اعلام اين همراهي و همدلي با مردم بايد از هماکنون شروع شود تا هستههاي مشکوک تندرو و تماميت خواه از نقشه چيني براي دولت منتخب نا اميد شده و عرصه بر آنها تنگ شود. مطمئن باشيد اگر اين بار، اميد مردم راي دهنده به تغيير، در عمل به نتيجه مطلوب خود نرسد و کارشکنيها آغاز شوند و به عبارتي اميد مردم به نا اميدي تبديل شود شاهد قهري آشتي ناپذير ازسوي مردمي خواهيم بود که اکنون دل به دريا زده و با اطمينان و يا ترديد وارد عرصه انتخاب شدند. انتظار از دستگاههاي حاکميتي زياد نيست خيلي ساده شرايطي را در اختيار قرار دهيد که دولت مرحوم رئيسي از آن بهرهمند بود. اين حق، بسيار طبيعي است و اگر دل در گرو اين نظام مقدس داريد زياده خواهي تلقي نکنيد. اجازه دهيد پشتوانه اکثريت جامعه به عنوان حاميان نظام مجدداً تکيه گاه حکمراني جمهوري اسلامي گردد.
به نقل از: روزنامه جمهوری اسلامی
/channel/anjomanemodaresin
«توصیههایی به رییس جمهور منتخب»
دکتر سعید صافی(دکترای علوم سیاسی دانشگاه تهران)
بعد از پیروزی تاریخی جریان اصلاحات و نمایندهاش دکتر مسعود پزشکیان در ۱۵ تیر ۱۴۰۳ بر خود فرض دانستم که توصیههایی به رییس جمهور منتخب داشته باشم چه آنکه این هم وظیفهای حزبی و ملی است و هم توصیه ای الهی و قرآنی( و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر ...)
۱_ بعد از شکست سنگین جریان تندرو و انقلابی خودخوانده، بخشهایی از این جریان قطعا به دنبال تنش و انتقام هستند. همانطوریکه همین جریانات پس از شکستهای مفتضحانه 92 و 96 نه تنها یار شاطر دولت روحانی نشدند بلکه بی وقفه به دنبال گذاشتن چوب لای چرخ این دولت بودند تا آن را به شکست بکشانند.اینکه پزشکیان بدنبال اجماع و وفاق ملی و شاید امتیاز دادن به محافل خاص برای رام کردن و آرام کردن آنهاست، دلیلی نمیشود که جریانات مذکور بدنبال زمین زدن پزشکیان نباشند. احتیاط شرط عقل است.
۲_ اگر رئیس جمهور منتخب گمان میکند که "اگر از اصلاح طلبان اصیل و پیشرو فاصله بگیرد آنگاه محبوب بعضی نهادهای قدرت میشود"، سخت در اشتباه است. حسن روحانی با همین تحلیل کوته بینانه در ایام پسا انتخابات ۹۶، کابینه را بشدت معتدل و اصولی چید و گمان کرد که این دلبری میتواند آینده سیاسی او را تضمین کند. اختلال شدید در دولت دوم روحانی، رد صلاحیت خود او در خبرگان ششم و نتیجتا بر باد رفتن رویاهای سیاسیش مهر بطلانی بر این خوش خیالی بود. پزشکیان نیز باید این خوش خیالی ها را از ذهن به در کند.
۳_ رییس جمهور باید رییس جمهور باشد نه رییس دفتر یا معاون اجرایی کسی. شخص پزشکیان باید در رفتار و گفتار در تراز یک رییس جمهور مقتدر مصلح ظاهر شود. انتظار کاریزمای هاشمی رفسنجانی یا محمدخاتمی را نداریم اما رعایت دیسیپلین ریاست جمهوری در ترازی معقول و متوسط، خواسته همگان است. مردمی بودن و خاکی بودن و به فکر محرومین و مستضعفین بودن نباید منجر به رفتارهایی شبیه رییس دولتهای نهم و دهم گردد. بدون این رفتارها و گفتارها نیز میتوان دولت عدالت و انصاف و اصلاحات را راهبری کرد و به سر منزل مقصود رسانید.
/channel/anjomanemodaresin
✅ علیرغم ۶۰ درصد عدم مشارکت در دور نخست، ترکیب شگفت آور آراء بگونهای بود که به موازنه میان پزشکیان با ۱۰ میلیون رای از یکسو و جلیلی با ۹ و نیم میلیون رای از سوی دیگر ، انجامید.
ارزیابی کوتاه انتخابات ریاست جمهوری؛
سید باقر موسوی
🔸 ابتدائا ذکر این نکته ضروری به نظر میرسد که ویژگی بارز دور نخست انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۳، سلامت بالای آن بود که عمدتا ناشی از رقابت میان آقایان قالیباف و جلیلی و حضور نمایندگان این دو در تمام مراحل رایگیری و شمارش و اعلام نتایج بود.
🔸به نظر میرسد این سلامت انتخاباتی در دوره نخست که به آشکار شدن نتایج بسیار قابل تامل و شگفت آوری در آن دوره منتهی شد، چارهای جز تامین سلامت انتخابات در مرحله دوم برای نظام جمهوری اسلامی نگذاشته بود و اگر جز این میشد هزینههای بسیاری میتوانست در پی داشته باشد؛ چندانکه به درگیریهای شدید در پایگاه سنتی نظام و ریزشهای اساسی، منجر میشد که در ادامه این یادداشت کوتاه به بررسی این واقعیتها خواهیم پرداخت.
🔸 با در نظر گرفتن نتایج دور دوم، میتوان گفت که برای نخستین بار بلحاظ میزان مشارکتِ حدودا ۴۹ درصدی، دو انتخابات مشابه با نتایج کاملا متفاوت را تجربه کردهایم.
یکی انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ و دیگری دور دوم انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۳.
🔸 در انتخابات ۱۴۰۰ چنین نتیجهگیری شد که انتخاب آقای رئیسی حاصل تحریم انتخابات بود، اما در انتخابات اخیر چه قضاوتی داریم؟
امروز هم با همان میزان از مشارکت ۱۴۰۰ و همان میزان از تحریم مواجهیم ولی آیا باز هم میتوان گفت که انتخاب پزشکیان حاصل تحریم انتخابات بوده است؟
🔸 به نظر میرسد باید پاسخ را در جابجاییهای جدید در چیدمان رایدهندگان انتخابات ۱۴۰۰، جستجو کرد.
برای درک این جابجایی میتوان انتخابات دور اول ریاست جمهوری ۱۴۰۳ را مد نظر قرار داد که پیام آشکار آن، کاهش ده درصدی میزان مشارکت بود.
🔸 اما علیرغم ۶۰ درصد عدم مشارکت در دور نخست، ترکیب شگفت آور آراء بگونهای بود که به موازنه میان پزشکیان با ۱۰ میلیون رای از یکسو و جلیلی با ۹ و نیم میلیون رای از سوی دیگر ، انجامید.
🔸 نخستین برداشت منطقی از نتایج دور اول این بود که جابجایی بزرگی درون پایگاه رای غیر تحریمیون سال ۴۰۰ مجموعا ۲۲ میلیون رای داده بودند، ایجاد شده است و شدت این جابجایی توازن جدیدی از آرایش سیاسی در جبهه اصولگرایان و انقلابیون و مردم همیشه در صحنه و پایکار ایجاد کرده است.
🔸 مفهوم این توازن جدید این است که ترکیب ۶۰ تحریم- ۴۰ مشارکت انتخابات ۱۴۰۰، امروز در مرحله گذار به ۸۰ تحریم- ۲۰ مشارکت قرار گرفته است و این انتخابات، آخرین فرصت برای توقف روند کاهشی جمعیت مشارکت کنندگان است.
🔸 اگر فرض را بر صحت این ارزیابی از ترکیب آراء قرار دهیم میتوان دریافت که :
اولا نظام جمهوری اسلامی برای پیشگیری از نقار و افتراق در پایگاه سنتی خود و جلوگیری از ریزشهای چشمگیر، چارهای جز تامین سلامت انتخابات نداشته است.
🔸 ثانیا با تداوم تحریم انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ بلحاظ عددی و درصدی در ۱۴۰۳، اصلاحطلبان و کارگزاران سازندگی و اعتدلایون عملا نتوانستند چیزی بیشتر از آرائی که در انتخابات ۱۴۰۰ برای آقای همتی جمع کردند، در این انتخابات، رای آوری داشته باشند. بنابراین لازم است از تحلیلهای کاذب و معطوف به افزایش پایگاه رای خود یا شروع فرایند افول تدریجی ایده تحریم انتخاباتها در میان اکثریت تحریمکنندگان، خودداری کنند.
✅ سخن آخر اینکه با تکیه بر تجارب پیشین، میدانیم که مافیای قدرت اکنون در فکر انتقام از مردم و تنبیه آنان به شیوههای پشیمان کننده و زمینگیر کردن دولت هستند.
لذا در چنین شرایطی، جبهه اصلاحات و اعتدال و سازندگی با پذیرش واقعیتها و اذعان به پایگاه بسیار اندک خود در سازمان رای دکتر پزشکیان، ضمن احترام به آزادی عمل او در چینش کابینه و انتخاب تیم اجرایی و مدیریتی، فرصت شکنندهای را که برای احیای جمهوریت نظام فراهم آمده است را قدر دانسته با سهمخواهی و تحمیل عناصر ضعیف، زمینههای فرصت سوزی را ایجاد نکنند.
/channel/anjomanemodaresin
«مقدسی که معیشت را حل نکرد»
حسین عباسی نژاد (استاد اقتصاد دانشگاه تهران)
امروز با نماینده دفتر نهاد رهبری در دانشکده اقتصاد بحث مفصلی صورت گرفت، فرمایش او دال برحل مشکل معیشت مردم در دولت پزشکیان بود. عرض کردم که مردم مشکل اقتصادی ندارند چون مرحوم رییسی اغلب آنها را بر طرف ساخت، گفت خیر مشکلات زیاد است، عرض کردم حاج آقا سه سال است شما و امثال شما دم بر نیاوردین و در هیچ منبر و سیما و صدایی نقدی بر عملکرد اقتصادی دولت رئیسی نداشتید، رهبری هم فرمودند من از همه دولتها حمایت میکنم اما از این دولت علاوه بر حمایت تمجید هم میکنم بعلاوه شما پس از مرگش از او یک قدیس ساختهاید، حالا یک دولت مردمی قرار است استقرار یابد و شما تازه متوجه شده اید مردم مشکل معیشت دارند، دیگر دم نزد.
عرض کردم حاج آقا مقدمه حل مشکلات اقتصادی رفع موانع آزادی است تا آزادی بیان نباشد مدیران و متخصصین کلامی به دهان نرانند مگر برای خوش آمد مرکز قدرت و نه بر مدار تخصص و حکمت. پس شرط لازم برای آنکه در مسیر توسعه قرار گیریم باید حق آزادی بیان و نقد قدرت پر اختیار و بیمسؤلیت، تضمین شود و الا معیشت مردم پیچیدهتر هم خواهد شد.
۱۶ تیر ۱۴۰۳
/channel/anjomanemodaresin
از « بیعت» تا « نافرمانی مدنی»!
حسن دادخواه (عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها)
در گوشه ذهن دسته هایی از روحانیان و متدینها، «انتخابات»، در یک نظام ولایی، چیزی جز بیعت با عالیترین مقام حکومتی نیست و فصل انتخابات، آزمون و برهه ای برای نشان دادن میزان ولایت دوستی و پایبندی به منویات « مراد» از سوی مریدان است!
این خوانش، تنها در گوشه ذهن آنان نمانده است و گاهی بطور تصریحی و تلویحی، به رسانه ها هم رسیده و آنان بطور علنی، اعتراف و اذعان کرده اند که مردم نقشی در کیفیت حکومت و اظهار نظر و انتقاد ندارند بلکه فقط باید با عالی ترین مقام ولایی، بیعت کنند و فرامین ایشان را بپذیرند.
البته این دیدگاه خلاف مواد متعددی در قانون اساسی جمهوری اسلامی است که نقش مردم را در تعیین سرنوشت خویش، از حقوق پایه ای و طبیعی آنان می داند! با این وجود، خوانش انحصاری یاد شده، عملا دست بالا را دارد و بر مواد قانون اساسی چیره و سیطره دارد!
انتخابات ریاست جمهوری در ایران در نخستین سال های پیروزی انقلاب اسلامی، فاقد رقابت بود و چه بسا نفر دوم نامزد، قبل از انتخابات اعلام میکرد که به نفر اول و رقیب رای خواهد داد . این روال موقت، متاسفانه موجب شد تا آحاد مردم، برداشت غیر متعارفی از انتخابات داشته باشند. در گذر زمان، انتخابات در ایران تا حدودی حالت رقابتی به خود گرفت و تا آنجا که به رغم مراجعه مکرر مردم به صندوق رای، هیچ گونه تغییر معناداری در شیوه اداره کشور مشاهده نکردند!
ناامیدی از کارآمدی صندوق رای، موجب شد که دسته های بزرگی از مردم بخصوص جوانان، از حضور در رای دادن خودداری نموده و این موضع خویش را نیز اعلام نمودند!
در چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، ناراضیان و مخالفان رای دادن، صدای بلندتری پیدا کردند و نبودن آنان در گزارش های آماری به روشنی خودنمایی کرد و وجود آنان در جامعه و جمعیت ایران، کاملا مشهود شد!
روند رو به توسعه سیاسی در مقوله انتخابات از بیعت تا نافرمانی مدنی و تحریم انتخابات بدون انجام حرکت خشونت آمیز، پدیده غیر قابل انکار است تا آنجا که مقام رهبری از کارشناسان خواستند تا با آسیب شناسی علل و اسباب ناامیدی و حاضر نشدن آنان در پای صندوق رای، راهکارهایی را برای جلب نظر ناراضیان پیشنهاد دهند.
/channel/anjomanemodaresin
سخنی با رئیس جمهور منتخب/
مهمترین و سختترین شعارتان انسجام ملی است؛ از همین امروز شروع کنید/
مردم در دور دوم از حق مسلم خود (تحریم انتخابات) گذشتند/
غلامرضا زکیانی (عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبائی)
جناب آقای دکتر پزشکیان
پیروزی استثنائی جنابعالی را در کارزار انتخاباتی، به همه ملت ایران تبریک میگویم و از خدای متعال سعادت دنیوی و اخروی و توفیق شما را برای پیمودن این مسیر دشوار خواهانم.
بنده از حامیان جنابعالی بودهام که در وسع خود برای پیروزی شما تلاش کردم. و از آنجا که رویکرد عدالتخواهی در وجود شما موج میزند بنابراین میتوانم، بدون لکنت پیشنهادات و مطالباتم را از همین روز نخست مطرح سازم.
۱/ به گمان حقیر، ورود شخصیتی چون شما به عرصه انتخابات ریاست جمهوری و پیروزی در این عرصه از الطاف جلیه الهی بود. بنابراین تقلیل پیروزی شما به غلبه یک جناح بر جناح دیگر خلاف واقعیات مسلم است.
۲/ خیلیها برای پیروزی شما تلاش کردند (سعیشان مشکور باد) ولی بر کسی پوشیده نیست که حقخواهی و عدالتطلبی شما حرف اول را زد.
۳/ از این پس تحلیلهای مختلفی در تبیین پیروزی جنابعالی نوشته و گفته خواهد شد، ولی یکی از هنرهای مردم ایران ـ با کمک رفتارهای ناپخته رسانه غیرملی ـ این بود که در دور دوم از حق مسلم خود (تحریم انتخابات) گذشتند. این رفتار مدنی و عقلپسند، در طول تاریخ ایرانیان، کمیاب نیست.
۴/ شما نشان دادید که انقلاب اسلامی در ایران ظرفیتهای زیادی دارد حتی اگر عدهای تندرو، مدتی توانستند این ظرفیتها را بپوشانند و یک چهره خشن، عبوس و تنگنظر از آن ارائه دهند.
۵/ خواه ناخواه حاکمیت ج.ا با حاکمیت علوی مقایسه میشود. اگر حکومت علوی، جهانی و انسانی است پس نیازمند نگاهی جهانی و انسانی در مدل حاکمیت است. اگر خیلی از ایرانیان چنین احساسی از ج.ا ندارند معلوم میشود با آن ملاکهای الهی و علوی فاصله گرفتهایم. و اگر ضربهای به ج.ا بخورد قطعا این ضربه به مدل حکومتی علوی خواهد خورد.
۶/ همانطور که خود بهتر از هر کس میدانید، ج.ا برای شکوفا کردن محسنات حکومت علوی احتیاج به یک پوستاندازی دارد. پس رسالت شما بسیار مهمتر و بیشتر از رسالت یک رئیس جمهور جدید است.
۷/ مهمترین تاکید جنابعالی در مناظرات، سه نکته بود: ایجاد انسجام، استفاده از ظرفیت همه ایرانیان، استفاده از ظرفیت کارشناسان. این سه شعار اصلی شاهکارند ولی خودتان بهتر میدانید که اعمال این سه شعار یعنی عقلانیت و میانهروی که سم مهلکی برای تندروهای چپ و راست محسوب میشود. از اینرو سختترین کار شما پیاده کردن این سه شعار و سختترین مانع شما تندروها هستند.
۸/ شاید مهمترین و سختترین شعارتان انسجام ملی است. از همین امروز شروع کنید. امروز بعد از پیروزی، باید نشان دهید که روز محبت است، نه روز انتقام، و این امر با حرف اتفاق نمیافتد. در گزینش کابینه خود، همچنان که بارها گفتهاید، تحت تاثیر نگاه جناحی دوستان یا سفارشهای این و آن قرار نگیرید. ملاکتان شایستگی باشد حتی اگر فردی از جناح اصولگرا بوده یا حتی علیه شما در انتخابات موضع گرفته باشد. و از وزرای خودتان میثاق بگیرید که تا آخرین روز خدمت، صرفا با ملاک شایستگی نیروهای خود را برگزینند نه از روی اشتراکات جناحی یا خانوادگی یا رفاقتی یا مالی یا …
ادامه در:
https://modaresinpress.ir/review/4688/
/channel/anjomanemodaresin
«سلام بر دولت نامقدس»
محسنحسام مظاهری
دولتی که «دولت امام زمان» نیست، «زمینهساز ظهور» نیست، «با عنایت امام هشتم» رأی نیاورده.
یک دولت عرفی است که در رقابتی نابرابر و دشوار، با رأی شکنندهی بخشی از مردم و عدم حضور و قهر نیمی از مردم بر سر کار آمده و باید با کارنامه و میزان کارآمدی ارزیابیاش کرد و بدون لکنت نقدش کرد و منافع جامعه را از او مطالبه کرد؛ بدون آنکه متهم به تقدسشکنی شویم.
و درود بر رییسجمهوری که گرچه شخصاً متدین است و اصول و زبان دیندارانه دارد، اما دین را نردبانی برای رسیدن به قدرت نساخت و در تبلیغات انتخاباتی از شعارها و مناسک دینی استفادهی ابزاری نکرد و رقابت بر سر منصبی دنیایی را رنگ تقدس نزد و لشکر مبلغان مذهبی و دینی برای رأیآوردنش بسیج نشدند و چوب حراج به معتقدات دینی مردم نزدند.
از امروز فصل تازهای در حیات جامعهی ایرانی رقم میخورد که امیدوارم برای همهی مردم ایران، هم آنها که به رییسجمهور منتخب رأی دادند، هم آنها که به رقیب او رأی دادند، و هم آن 50 درصد که پای صندوق نیامدند، فصل مبارک و امیدبخشی باشد.
امیدوارم دکتر پزشکیان، با استفاده از مشاوران و همکاران کاردان و مسئولیتپذیر و میهندوست و بهرهمندی از مشورت و نقد همهی صاحبنظران و دلسوزان کشور، فراتر از مناسبات باندی و جناحی، بتواند مسیر توسعهی پایدار کشور را دنبال کند؛ دو آموزهی انصاف و عدالت را فراموش نکند؛ فضیلتهای صداقت، مردمداری و پاکدستیاش را همچنان حفظ کند؛ مراقب نفوذ سهمخواهان و فرصتطلبان و مفسدان در حلقهی پیرامونی و دولت خود باشد؛ به تکثر جامعهی ایرانی در همهی اشکالش (فرهنگی، سیاسی، قومیتی، مذهبی، سبک زندگی و...) احترام بگذارد و تفاوتها را نه تهدید که فرصت بهشمار آورد؛ در احقاق حقوق زنان و عدالت جنسیتی بکوشد؛ در توزیع فرصتهای شغلی، شایستگی و رقابت علمی و تجربی را جایگزین وفاداری و سرسپردگی به سیستم کند؛ برابر تمامیتخواهیها و فشارها برای محدودکردن آزادیها و تضییع حقوق شهروندان ایستادگی کند؛ از سنگینی فشار معیشتی و اقتصادی بر دوش مردم بکاهد؛ طبقات فرودست و حاشیهنشینهای قدرت را فراموش نکند و چنانکه خود بارها گفته است «صدای بیصدایان» باشد؛ رفتار و گفتاری نداشته باشد که تشدیدکنندهی گسلها و شکافهای جامعه است و به فضای دوقطبی و رادیکال دامن میزند؛ با حذف مداخلات گسترده و نابهجای نهاد دولت، بستر رشد و تقویت جامعهی مدنی را فراهم کند؛ و نهایتاً بتواند کارنامهای موفق و نامی خوش از خود در تاریخ ایران بهجا گذارد.
/channel/anjomanemodaresin
@mohsenhesammazaheri
«روزهایی در ایران بوده که مردم آمدند و تاریخ را عوض کردند»
محمدرضا جوادی یگانه (استاد دانشگاه)
روزهایی در ایران بوده که مردم آمدند و تاریخ را عوض کردند.
در روزگاری که همه ایران شکست خورده بود و مشروطه برچیده شده بود، فقط یک شهر ایستاد. در آن شهر یک محله و در آن محله یک خیابان و در آن خیابان یک فرد و آن فرد، ستارخان بود؛ جوانمرد تبریزی که یک تنه در مقابل استبداد مستظهر به استعمار روسیه تزاری ایستاد. با مقاومت او، تبریز به خروش آمد و با همت او و کمک اصفهان و رشت و بختیاری، همه ایران در بازگرداندن مشروطه پیروز شد.
روزهای دیگری هم بود که مردم آمدند: در سی تیر ۱۳۳۱، در ۲۱ بهمن ۱۳۵۷ که بیتوجه به حکومت نظامی به خیابان آمدند، در مرداد ۱۳۶۷ که مردم دوباره به جبهه رفتند و سرنوشت جنگ تعیین شد، و در دوم خرداد ۷۶ که مردم، غیرمنتظره و ناباورانه رأی دادند و یک دوره جدید آغاز شد.
روزهایی هم بود که مردم یا نخبگان ساکت ماندند و سرنوشت تلخی برای یک ملت رقم خورد. در آبان ۱۳۰۴ که با سکوت و ارعاب اکثریت نمایندگان مجلس جز تعداد انگشتشمار نماینده شجاع، استبدادی به استبداد دیگر تبدیل شد و ایران فرصت تاریخی گذار به توسعهی همراه با آزادی را از دست داد.
امروز هم یک فرصت تاریخی است که مردم میتوانند علیرغم همه دلگیریها، گلایهها و انتقادها، به پای صندوق رأی بیایند و راهی را انتخاب کنند که از مشکلاتشان بکاهند و چشماندازی به آینده خود و فرزندانشان بگشایند.
صندوق رأی میراث انقلاب مشروطه و انقلاب اسلامی است. آزادی را بیگانگان هدیه نمیدهند، همچنین آزادی به رایگان و به سرعت به دست نمیآید. ایران امروز با تلاش همه ایرانیان بر فراز و برقرار مانده است و برای استقلال و آزادی ایران باید در میدان ماند و هزینه کرد. به ایران و برای ایران بیندیشیم و به فرزندانمان که مبادا بگویند چرا راهی را تا آخر نپیمودید؟
/channel/anjomanemodaresin
«تردید ایرانی با چاشنی خرد آلمانی»
مرضیه حاجی هاشمی
در هر دو دوره انتخابات جاری، هیچ استدلالی، تشخیص مرا خدشهدار نکرد و با همه نگرانی خود، نسبت به پیروزی بنیادگراترین تفکر در انتخابات، حتی هیچ تردیدی بر تصمیمم مبنی بر عدم مشارکت راه نیافت؛ چون رای دادن سلبی را ناکارآمد می دانم؛ اما این را تشخیصی میدانستم که فقط خودم را ملزم به عمل بدان میکند؛ چون گفته میشود هر فردی مبتنی بر دانشی تخصصی به تشخیصی رسید، شایسته نیست که به تشخیص دیگری عمل کند (مثل حرام بودن تقلید فردی که اجتهاد میکند)؛ مگر اینکه فکتها یا استدلالهای جدیدی او را به تشخیص جدیدی برساند؛ لذا هیچ دعوتی به مشارکت یا عدم مشارکت نداشتم.
⬅️ برخی از دلایل محکمی که منجر به این تشخیص شد، شامل موارد زیر است:
۱- نهادهای دموکراتیک، از محتوا و معنا تهی شده و جمعیتی که هیچ کس مطالبات اساسی شان را نمایندگی نمی کند، به اکثریت رسیده است؛
۲- تغییر در دولت، منجر به تغییرات چندانی نمی شود و دامنه تغییرات، رضایت اکثریت را جلب نمی کند؛
۳- عامل شکست پی در پی دولت ها در محقق ساختن اهداف برنامه های توسعه در ایران، عدم وجود نهادهای فراگیر اقتصادی است و نهادهای فراگیر اقتصادی بدون نهادهای فراگیر سیاسی و تکثرگرایی سیاسی ممکن نیست؛
۴- طبق معیارهای چهارگانه تیلی در مورد روند دموکراتیک شدن، نه تنها شواهدی مبنی بر آن وجود ندارد؛ بلکه واقعیات موجود، دال بر حرکت به سمت دموکراسی زدایی بیشتر است؛
۵- تحولخواهی یک حرکت رو به جلو است، شاید گاهی در ظاهر متوقف یا کند شود؛ ولی هیچگاه عقب نشینی در آن وجود ندارد، ولی اصلاح طلبی، منعطف است و بازی در میدان ممکن هاست، با تغییر مهره های بازی، چنیش ها و آرایش ها حتی گاهی نیاز به عقب نشینی می بیند تا حداقل اصلاحات را میسر سازد.
⬅️ دیروز با دوستی آلمانی گفتگو می کردیم. میدانیم که آلمانیها به خردورزی و محاسبهگری مشهورند، وی نیز همین گونه است؛ ولی برعکس بسیاری از آلمانیها همه ملیتها و ادیان را برابر میداند و این نقطه مشترک دوستی ماست.
او که خبر انتخابات ما را شنیده بود، از وجود امکان پیروزی کاندیدای اصلاحگر (reformer) پرسید، من گفتم: «اگر مشارکت، ۴۰ درصد باقی بماند، احتمال آن کاهش مییابد». او که وقایع ۱۴۰۱ را از رسانههای آلمان دنبال کرده بود و از تحریمها علیه ایران نیز مطلع بود، در زمینه مشارکت با من بحث کرد.
⬅️ خلاصه استدلالهای وی که به دلیل ذی نفع نبودن، می توانست، تأثیرگذارتر باشد، این بود:
۱- اینکه رای به یک فرد رای به همه سیاستهای یک حکومت است، فقط یک ادعاست. از نظر ما رای هر فرد، رای به وعدههای انتخاباتی یک کاندیداست که میزانی از مطالبات وی را تامین میکند. حتی رای به یک حزب خاص هم نیست؛ چون اکثر مردم، هوادار حزبی نیستند که تحت هر شرایطی وفادار بمانند، معیار، عمل به وعده هاست. مهم افکار عمومی جهان است که میبینند، ایرانیان برای نجات خود از این وضعیت، پویا هستند و تحسین میکنند؛
۲- طبق آنچه کارشناسان ما در رسانهها مطرح میکنند، مشکل شما فقط سیاسی نیست؛ بلکه اقتصادی نیز هست، پس رای دادن هر فرد باید در اولویت اول، بر حسب محاسبات بهبود وضع اقتصادی باشد ولو اندک؛ چون حیاتی است؛
۳-رای دادن، حق شماست که هم خودتان و تاریختان، قطعا برای به دست آوردن این حق جنگیده است؛
۴-اگر در محل کارتان یک رئیس، آتوریتی بالا داشته باشد و برخی امتیازات را از شما سلب کند، آیا برای مقابله با آتوریتی وی و گرفتن حق و امتیاز بیشتر، حقوق خود را هم نمی گیرید و بدون دستمزد می مانید؟
۴- ما بعد از حمله روسیه به اوکراین، دچار تورم زیر ۳ درصد شدیم و زندگی برای ما دشوار شده، چگونه شما با تورم بالای ۳۰ درصد می توانید زندگی کنید؟ شما باید حتی به دنبال یک نشانه برای کاهش تورم خود باشید و به کاندیدایی رای دهید که وعده انتخاباتی رفع تحریم می دهد؛
۵- تورم مداوم بالایی که شما چند سال اخیر دارید، طبق نظر تحلیل گران ما، هم در کوتاه مدت به افراد آسیب میزند و هم در دراز مدت، کل ساختار اقتصادی و جامعه شما را نابود می کند، شما به فرزندان خود چه پاسخی خواهید داد؟ این تورم در طول زمان، کیفیت زندگی شما را به شدت کاهش می دهد و شما را ملتی به لحاظ جسمی ناسالم و به لحاظ روحی ناشاد و ضعیف می کند؛
۶- آیا کسی که در حال سوختن است، در همان آتش می ماند تا کسی که او را آتش زده، تنبیه کند یا کوچکترین احتمال برای بیرون کشیدن از آتش را رد نمی کند و به آن امید دارد؟ شما اول باید از این وضعیت نابود کننده بیرون بیایید.
⬅️ با این استدلال ها از دیروز به فکری عمیق فرو رفته ام و تردیدی تشخیص مرا می ساید، این بار نه تردید فقط یک متخصص؛ بلکه تردید یک ایرانی با چاشنی خرد آلمانی.
/channel/anjomanemodaresin
@M_Hajihashemi_iran1
«برای نسل زد»
سابقه حمایت پزشکیان از مردم
#برای_ایران
#پزشکیان
/channel/anjomanemodaresin
«حمایت گروهی از اساتید حقوق دانشگاه های کشور از دکتر مسعود پزشکیان»
بسم الله الرحمن الرحیم
همکاران عزیز و مردم شریف ایران، شما شاهد مناظرات و گفتگوهای نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری دوره چهاردهم بودید. آنچه در گفتمان انتخاباتی آقای دکتر مسعود پزشکیان بیش از همه جلوه گر و متجلی بود، پای بندی وی به حاکمیت قانون در تمامی ارکان جمهوری اسلامی و بهره مندی برابر آحاد مردم ایران از تمامی فرصت ها و ظرفیت های قانونی است. به طوری که بارها بر اجرای برنامه هفتم توسعه به دلیل اینکه به یک نص قانونی قابل اجرا تبدیل شده، تاکید داشت. همچنین آنچه در سخنان ایشان به وضوح هویدا و آشکار بود دست پاکی، صداقت و شفافیت وی در همه امور بود تا جایی که برخی همکاران این میزان شفافیت را ضروری نمی دانستند.
ماحصل گفتمان انتخاباتی دکتر پزشکیان حول محور حاکمیت قانون، شفافیت، منزلت و کرامت ذاتی انسانها از هر قوم و مذهبی و زبانی بود. مفاهیم ارزشمند حقوقی که ارکان حکمرانی مطلوب به شمار می روند و در زمره خواست و مطالبه عمومی مردم عزیز ایران و به ویژه جامعه حقوقی کشور استاز این رو، ما اساتید و مدرسان حقوق دانشگاه های سراسر کشور حمایت قاطع خود را از دکتر مسعود پزشکیان اعلام می داریم و انتظار داریم دانشجویان عزیر به عنوان اینده سازان این کشور در این مرحله با شرکت در انتخابات حماسه حضور خود را تحقق بخشند.
ابدالی مهرزاد دانشگاه بین المللی امام خمینی
البرزی مسعود دانشگاه بین المللی امام خمینی
آقایی جنت مکان دانشگاه شهید چمران
اسلامی پناه علی دانشگاه تهران
آقابابایی حسین دانشگاه گیلان
ارفعنیا بهشید دانشگاه آزاد اسلامی
آقائی سید داود دانشگاه تهران
امینی عیسی دانشگاه آزاد
بیگدلی محمدرضاضیایی دانشگاه علامه طباطبایی
بابایی محمدعلی دانشگاه بین المللی امام خمینی
بشیریه تهمورث دانشگاه علامه طباطبایی
پزشکی علی دانشگاه آزاد زنجان
پارساپور محمدباقر دانشگاه تربیت مدرس
تدین عباس دانشگاه آزاد اسلامی
تقی پور بهرام دانشگاه خوارزمی
جواهر کلام محمد هادی دانشگاهعلامه طباطبایی
جعفری فریدون دانشگاه بوعلی
جنیدی لعیا دانشگاه تهران
جوان جعفری عبدالرضا دانشگاه فردوسی
حیاتی علی عباس دانشگاه رازی
حبیبا سعید دانشگاه تهران
حبیب زاده محمدجعفر دانشگاه تربیت مدرس
حبیبی درگاه بهنام دانشگاه خوارزمی
درودیان حسنعلی دانشگاه تهران
داوودی گرما رودی هما دانشگاه آزاد
رحیمی حبیبالله دانشگاه علامه طباطبایی
رامین نیا مژگان دانشگاه پیام نور
راسخ محمد دانشگاه شهید بهشتی
رحمانی هادی پژوهشکده شهردانش
/channel/anjomanemodaresin
🔻ترک تحریم میکنم، خطر جلیلی جدّی است/
🔻جلیلی را باید از روی مثلث مقتداهای فکری او شناخت: محمدتقی مصباح یزدی، احمد علمالهدی و محمدمهدی میرباقری. سه روحانی افراطی که هر سه تقدیسگر خشونتاند/
🔻برای اینکه پیروزیِ تحریمِ گسترده تبدیل به تلخی ریاست جمهوری جلیلی نشود، منِ تحریمی پس از تأمل بسیار، موقتاً ترک تحریم میکنم و برای دفع خطر جلیلی روز جمعه به پزشکیان رأی خواهم داد/
🔻رأی دادن در خارج از کشور یکپا جهاد است/
یاسر میردامادی
در بیست سال گذشته تنها در سه انتخابات رأی دادهام: ۱۳۸۴ (فقط دور اول به مصطفی معین، دور دوم شرکت نکردم)، ۱۳۸۸ (به میرحسین موسوی) و ۱۳۹۲ (به حسن روحانی). دور اول انتخابات اخیر هم رأی ندادم. در سه انتخابات اخیر در زمرهی تحریمیهای فعال بودم و بیانیههایی در تحریم انتخابات امضا کردم.
🔻بیش از ۶۰ درصد عدم شرکت در دور اول انتخابات ریاستجمهوری اخیر پیروزی بزرگی برای منتقدان جمهوری اسلامی بود. تحریم حالا یک گزینهی جدی روی میز سیاست ایران است و میشود حدس زد در آینده نیز چنین خواهد بود. اما اگر عدد تحریمیها قدری بیشتر شده بود حالا سعید جلیلی رییس جمهور بود. در دور دوم بخش قابل توجهی از رأیهای قالیباف پشت سر جلیلی خواهد رفت و خطر انتخاب شدن جلیلی حتی از دور اول جدیتر است.
برای اینکه پیروزیِ تحریمِ گسترده تبدیل به تلخی ریاست جمهوری جلیلی نشود، منِ تحریمی پس از تأمل بسیار با اجازهی بزرگترها موقتاً ترک تحریم میکنم و برای دفع خطر جلیلی روز جمعه به پزشکیان رأی خواهم داد (ایزد اگر مدد کند).
🔻رأی من برای اصلاح ساختاری نظام نیست زیرا میدانم که نظام همانا اصلاح(-ِ ساختاری)پذیر نیست. حتی اصلاحات غیر ساختاری هم چندان میسر نیست. تلاش دولت خاتمی برای اصلاح نظام اطلاعاتی (که دست به قتلهای زنجیرهای زده بودند و خودسر هم نبودند) و تلاش دولت روحانی برای جلوگیری از چپاول مؤسسات اعتباریِ تفنگبهدستها (که دست به قتل اقتصادی زده بودند و خودسر هم نبودند) هزینهی بسیاری بر دولتهای خاتمی و روحانی بار کرد و آنها را با بحرانهای حکومتساز بسیاری مواجه ساخت.
🔻تا نظام جمهوری اسلامی پابرجا است وضع را نمیشود از این بهتر کرد اما میشود بسا بدتر کرد. بالای سیاهی بسا رنگها است. به براندازی هم در کوتاه یا میانمدت امیدی نیست. براندازی نه فعلا ممکن است نه فعلا مطلوب. ممکن نبودن آن در چهل و اندی سال گذشته آشکارا ثابت شده است. تا اطلاع ثانوی مطلوب هم نیست، زیرا جریان اصلی مخالفان خارج از کشور (اپوزیسیون)، به ویژه مجاهدین و پهلویطلبها، یا مستقل نیستند، یا دموکرات نیستند یا حقوق بشری نیستند یا هیچ کدام نیستند.
🔻رضا پهلوی که دخیل به نتانیاهو و راست افراطی آمریکا بسته و مریم رجوی هم به عربستان، اسراییل و راست افراطی در هر جای دنیا دخیل بسته است. تکچهرههای ملی، مستقل، دموکرات و حقوق بشری بی شک در میان مخالفان وجود دارند و اگر کورسوی امیدی به اپوزیسیون خارج از کشور در آیندهی دور باشد به همینها است، اما این چهرهها هنوز تبدیل به جریان نشدهاند یا در نهایت جریان حاشیهای اند.
🔻«بگذار جلیلی رییس جمهور شود تا نظام را نابود کند». این را با رأی ندادن به هاشمی در دور دوم انتخابات ۱۳۸۴ آزمودیم و حسابی پوچ از کار در آمد. نظام نابود نشد مردم نابود شدند. بلای احمدینژاد و پول سرسامآور نفتی که او به باد داد و قطعنامههایی که به بار آورد هنوز با ما است. راه دیگری باید جست.
🔻«بگذار حکومت، یکدست، دست خود اصولگراها باشد خودشان هم توافق میکنند هم اقتصاد را اصلاح». این را هم با تحریم ریاستجمهوری سه سال پیش آزمودیم و دیدیم که اینکاره نیستند. نه افاِیتیاِف را تصویب کردند نه برجام را احیا. تورم هم سرسامآور بالا رفت. ترمیم رابطه با عربستان هم لرزان و فاقد عوائد اقتصادی از کار در آمد. اینکاره نیستند. حتی عباس عبدی و زیدآبادی که طراح ایدهی «خروج از حاکمیت» بودند از این نظر بازگشتهاند.
متن کامل در:
https://modaresinpress.ir/review/4683/
/channel/anjomanemodaresin
« گریه نکن! »
مرضیه حاجی هاشمی
🗒 مدتی است که میخواهم از مظلومیت کودکان و زنان غزه حمایت کنم؛ اما قلم بر من بانگ میزد که چگونه بر قلب سفید کاغذ بنگارم وقتی تو از مظلومیت کودکان و زنان سرزمین خودت اجازه دم زدن نداشتی و حتی از مظلومیت خودت ننگاشتی و فریاد نزدی.
این بود که روزها قلبم از دیدن و شنیدن رنج مظلومان شرحه شرحه میشد و جسمم ناتوان تر و در خلوت، خونابه از چشمانم جاری بود تا اینکه دیروز طاقتم فرسود و خودم را روی تخت بیمارستان یافتم. دیروز که برایم حجت را تمام کرد.
⬅️ دیروز که در جلسهای در دانشگاهی از من خواستند برای اساتید به قول خودشان بیانگیزه و بی حوصله شان مقالات علمی پژوهشی بنویسم و به نام آنان چاپ شود و در جواب به من گفتند بله نامی از شما نخواهد آمد چون شما دارید علمتان را میفروشید!
⬅️ دیروز که بعد از تعلیقم از دانشگاه به جرم «نمیدانم»! برای اولین بار به دانشگاه رفتم تا برگههای امتحانی ترم گذشته دانشجویان را به دایره امتحانات تحویل دهم و برای اولین بار دانشگاه را بی خود و خود را بی دانشگاه دیدم.
⬅️ دیروز که خارج از دانشگاه دخترکی دانشجو با موهایی کوتاه و زیبا و اشک در چشم درحالی که گربهای در آغوشش خوابیده دیدم و از او پرسیدم آیا این گربه متعلق به توست یا از اینجاست؟ و او گفت داشتم گریه میکردم این گربه آمد کنار من و تسلی گونه خودش را به من چسباند، در آغوشش گرفتم و او روی پاهایم خواب رفت، گفتم چه جالب! حالا چرا گریه میکنی؟ اشکهایش از چشمان زیبایش در غلطید روی چهره تنهاییاش و گفت باورتان میشود اگر بگویم استاد به من فحاشی کرد!؟ و وقتی به آموزش گفتم، گفت در این کمبود اساتیدی که به دروس تخصصی اشراف داشتند، تنها ایشان این درس را پذیرفته است و باید با او کنار بیایید و من به آن دانشجو گفتم وقتی اساتیدی مثل من که عاشق دانشجو و کلاس بودیم، از دانشگاه اخراج میکنند باید انتظار چنین شرایطی را داشت، موهای مجرمش را نوازش کردم و گفتم گریه نکن و رد شدم، با هر قدم که از دانشگاه دور می شدم، قطرات اشک بی اختیار از زیر عینک آفتابی ام به حال استاد و دانشجو در این سرزمین دود آلود فرو ریخت و با هر قطره آرام نجوا کردم که گریه نکن! گریه نکن!
⬅️ دیروز که وقتی خبرها را چک کردم دیدم ارتش اسرائیل با تانکهایش وارد بیمارستان الشفا شده تا مقر فرماندهی حماس را نابود کند!
⬅️ دیروز که تنها خبر خوشی که شنیدم زمانی بود که در حال خوردن آش شله قلمکار هر پرس ۷۰ هزار تومان بودم که دانشجوی ۱۰ سال پیشم وارد شد و گفت استاد! عصر به خانه اندیشه سازان علوم انسانی بیایید هشتمین کتابم که ترجمه کردم رونمایی میشود، گفتم کجا و در چه درسی دانشجوی من بودی؟ گفت دانشکده زبانهای خارجی درس روش تحقیق و فلسفه آموزش و پرورش، چنان با شور و هیجان در حالی که آش رشته میخورد از کتابهایی که ترجمه کرده بود، صحبت میکرد که دلم نیامد به او بگویم استادش دیگر استاد نیست!
⬅️ حالا که از بیمارستان برگشتم تصمیم گرفتم از مظلومیتهای مردم غزه بنویسم در حالی که بر این باورم مظلومیت، مظلومیت است نه کمیت میشناسد و نه مکان و زمان، به همان میزان که کیان پیر فلک ۱۰ ساله سرزمینم مظلوم است، نیکایی که شبانه در کوچه پس کوچههای تهران چنان کتک خورد که جسم نحیف ۱۶ سالهاش طاقت نیاورد و روح سرکشش را رها کرد مظلوم است به همان میزان ابیگیل دختر خردسال سه ساله آمریکایی که به گروگان حماس گرفته شد مظلوم است، به همان میزان حسام سه ساله فلسطینی که از شدت وحشت پس از بیرون آمدن از زیر آوار بدن خاک آلودش ساعتها میلرزید مظلوم است و به همان میزان تمام کودکان و زنان کشته شده و آواره سوری و اوکراینی.
⬅️ جهان چه هول انگیز مینماید وقتی هزاران زن و کودک و انسان بیگناه بی هیچ جرمی تمام هستیشان ربوده میشود و ما با عینکهای گزینشی به ملیت و نژاد آنها و توجیحات واهی خویش مینگریم و گمان میبریم در امان به سر میبریم در این دنیای ناامن!
زیستن در دنیایی هول انگیز با خدایی ساکت و صبور چقدر میتواند، هراسناک باشد، حال میخواهی در سرزمینی با رهبری اسلامی باشی یا در کیبوتص اسرائیلی یا در اوکراین اروپایی یا در سرزمینی محصور و مهجور چونان غزه مظلوم.
@anjomanemodaresin
/channel/M_Hajihashemi_iran1
هلو کاست حقیقی یا تکرار هلو کاست/
علی محمد حاضری (استاد دانشگاه)
ماجرای هلو کاست که روایتگر جنایات آلمان نازی در مورد یهودیان است انباشته از داستانهایی درباره جنایات ضدانسانی علیه یهودیان است و البته روایت مشهور در این زمینه همان است که صهیونیست ها مروج آن هستند و اتفاقا این مورد از نمونه های منحصر بفردی است که تحقیق و تتبع درباره صحت و سقم و یا تردید درباره جزئیات آن جرم انگاری شده است و لاجرم همین روایت مشهور، مسلم انگاشته میشود و دنیای غرب در واقع حمایت بی قید و شرط از دولت اسراییل را برای خود نوعی ادای دین و جبران مافات در قبال شرمندگی ناشی از جنایات هلو کاست قلمداد میکند.
گمان می رود آنچه امروز در باریکه غزه میگذرد و آنچه طی قریب ۸ دهه گذشته بر فلسطینیان مظلوم رفته است تکرار هلوکاست یا هلوکاستی فجیع تر است که این بار در ابعادی خشن تر بدست قربانیان هولوکاست اولیه و با حمایت عاملان همان هلوکاست در حال اجراست.
آنچه امروز در منظر چشم جهانیان و دوربین های رسانه های جهانی میگذرد و حمایت بیقید و شرط غالب کشور های غربی از این جنایات و از همه بدتر بیعملی سازمانهایی که رسالت صلح بانی و تامین امنیت جهانی را بر عهده دارند در جریان هلو کاست اولیه، به هیچ وجه در چنین ابعادی وجود نداشته یا در جریان وقوع آن، این سطح از ناظر و مطلع و گزارشگر و ثبت کننده از وقوع آن ممکن نبوده است.
بی تردید حمله به بیمارستانها، مدارس و نقاط امنی که امنیت آنها زیر نظر سازمانهای بین المللی تضمین و اعلام شده بود، به خطر انداختن جان بیماران و حتی نوزادان نارس و کادر پزشکی این بیمارستانها جنایاتی است که در هلو کاست اولیه نظیرش وجود نداشته است.
به گمان این حقیر، آنچه فراتر از جنایات هولناک در حال وقوع، آینده جهان و بشریت را تهدید میکند پیامد نظری و اندیشه ای ناشی از بیعملی نهادهای بین المللی و مدعیان حقوق بشر است.
جهان بشریت امیدوار بود بعد از هزاران سال تجربه جنگ و خشونت در فقدان اندیشه ها و نهادهای بازدارنده از جنگ، از نیمه قرن بیستم و بعد از پشت سر گذاشتن یکی از خونبار ترین و فجیع ترین جنگهایی که در نیمه اول قرن بیستم توسط مدعیان پیشرفت و ترقی اتفاق افتاد، بشریت به سطحی از شعور و عقلانیت رسید که بتواند به سازو کارهایی برای پیشگیری از چنین خشونت ورزی هایی دست یابد.
و به این ترتیب، اصل بقای اصلح در پناه رقابت تسلیحاتی کارکرد گذشته خودرا از دست داده باشد و گفتگو و تعامل گرایی و رقابت های برد برد جایگزین روشهای حذفی گذشته گردد.در پناه فرض چنین دستاوردی، تفکر و اندیشه های خشونت طلبی چون داعش و دیگر جریانهایی که اثبات حقانیت و اصالت خود را در پناه خشونت و کشتار مخالف دنبال میکردند برای همیشه اندیشه هایی واپسگرایانه و بدور از عقلانیت بحساب آید، اما تجربه اخیر مردم بی پناه غزه و بی عملی صلحبانان جهانی و بی اعتبار شدن مکانیسمهای مدنی در دفاع از حق و عدل ممکن است به اعتبار یابی مجدد ایده های انسان گرگ انسان است دامن بزند و رقابت تسلیحاتی و خشونت گرایی توجیه شده یا موجه را به دکترین غالب وجالب تبدیل کند.
بی تردید تداوم این بیعملی مدعیان حقوق بشر و نهاد های مدعی صلح بانی ممکن است به جاذبه چنین ایده ایی دامن بزند و بر اندیشمندان عالم است که این خطر را جدی بگیرند و برای پرهیز از آن دست بکار شوند.
اگر نهادهای بین المللی نتوانند این جریان جنایت بار را متوقف کنند یقین بدانند خشم حاصله از چنین بی عملی، امید به صلح بانان جهانی را به کلی زایل نموده بستری مساعد برای توجیه خشونت و خشونت طلبی ایدئولوژیک فراهم خواهد آورد و نسل های فعلی و آینده بسیاری از مناطق جهان را در بر خواهد گرفت.
https://modaresinpress.ir/review/3884/
@anjomanemodaresin