تعریف سواد ازنظر «یونسکو» و راهکارهای بهبود زندگی
رحمت اله اللهیاری (عضو هیات علمی گروه مدیریت و برنامه ریزی آموزشی دانشگاه تهران)
سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی ملل متحد، تعریف جدیدی از باسوادی ارائه داده است. شاید برای تان جالب باشد که بدانید مفهوم سواد در قرن گذشته،تغییرات بسیاری کرده است و این *چهارمین* تعریف سواد است که توسط یونسکو بهصورت رسمی اعلام میشود.
بهطور خلاصه و طبق این تعریف، *باسواد کسی است که بتواند از خواندهها و دانستههای خود تغییری در زندگی خود ایجاد کند.* با تعریف جدیدی که یونسکو ارائه داده باسوادی توانایی *«تغییر»* است و باسواد کسی است که بتواند با آموختههایش، تغییری در زندگی خود ایجاد کند.
بعد از مروری کوتاه بر تعاریف سواد از ابتدا تا امروز، نکاتی درباره ایجاد تغییر در زندگی بر اساس دانستهها و راه کار های دستیابی به این مهم، مطرح خواهیم کرد.
*اولین تعریف* توانایی خواندن و نوشتن، اولین تعریفی که از سواد در اوایل قرن بیستم ارائه شد،صرفاً به توانایی خواندن و نوشتن زبان مادری معطوف بود. طبق این تعریف، فردی باسواد محسوب میشد که توانایی خواندن و نوشتن زبان مادری خود را داشته باشد.
*دومین تعریف* اضافه شدن یادگرفتن رایانه و یک زبان خارجی در اواخر قرن بیستم، سازمان ملل تعریف دومی از سواد را ارائه کرد. در این تعریف جدید، علاوه بر توانایی خواندن و نوشتن زبان مادری، توانایی استفاده از رایانه و یاد داشتن یک زبان خارجی هم اضافه شد. بدین ترتیب به افرادی که توان خواندن و نوشتن، استفاده از رایانه و صحبت و درک مطلب به یک زبان خارجی را داشتند، باسواد گفته شد. قاعدتاً طبق این تعریف بسیاری از دانشجویان و دانشآموختگان دانشگاهی کشور ما بیسواد محسوب میشوند چون دانش زبان خارجی بیشتر افراد کم است.
*سومین تعریف* اضافه شدن ۱۲ نوع سواد: سازمان ملل در دهه دوم قرن ۲۱، بازهم در مفهوم سواد تغییر ایجاد کرد. در این تعریف سوم کلاً ماهیت سواد تغییر یافت. مهارتهایی اعلام شد که داشتن این تواناییها و مهارتها مصداق باسواد بودن قرار گرفت. بدین ترتیب شخصی که در یک رشته دانشگاهی موفق به دریافت مدرک دکترا می شود، حدود ۵ درصد با سواد است.
این مهارتها عبارتاند از:
سواد عاطفی: توانایی بر قراری روابط عاطفی با خانواده و دوستان
سواد ارتباطی: توانایی برقراری ارتباط مناسب با دیگران و دانستن آداب اجتماعی سواد مالی: توانایی مدیریت مالی خانواده، دانستن روشهای پسانداز و توازن دخلوخرج
سواد رسانهای: اینکه فرد بداند کدام رسانه معتبر و کدام نامعتبر است.
سواد تربیتی: توانایی تربیت فرزندان به نحو شایسته
سواد رایانهای: دانستن مهارتهای راهبری رایانه
سواد سلامتی: دانستن اطلاعات مهم درباره تغذیه سالم و کنترل بیماریها
سواد نژادی و قومی: شناخت نژادها و قومیتها بر اساس احترام و تبعیض نگذاشتن.
سواد بومشناختی: دانستن راههای حفاظت از محیط زیست
سواد تحلیلی: توانایی شناخت، ارزیابی و تحلیل نظریههای مختلف و ایجاد استدلالهای منطقی بدون تعصب و پیشفرض
سواد انرژی: توانایی مدیریت مصرف انرژی
سواد علمی: علاوه بر سواد دانشگاهی، توانایی بحث یا حلوفصل مسائل با راه کار های علمی و عقلانی مناسب جدیدترین تعریف سواد ازنظر یونسکو ازآنجاکه باسواد بودن به یادگیری این مهارتها وابسته شد، قاعدتاً سیستم آموزشی کشورها هم باید متناسب با این مهارتها تغییر رویه میداد که متأسفانه فعلاً سیستم آموزشی کشور ما، هنوز هیچ تغییری درزمینه آموزش مهارتهای ذکر شده نکرده است.
ادامه در:
https://modaresinpress.ir/cultural/4764/
/channel/anjomanemodaresin
پروژههای کلان دولت چهاردهم
سعید صافی(دانشجوی دکترای علوم سیاسی دانشگاه تهران)
با پیروزی دکترمسعود پزشکیان در آوردگاه 15 تیر 1403 و تشکیل دولت چهاردهم انتظار میرود که مهمترین معضلات ملی با اتکای به تدبیر، علم و عقلانیت مدرن حل و فصل گردد. به اعتقاد نگارنده اهم چالشهایی که دولت جدید باید فکری به حال آنها نماید و به این معضلات بزرگ بعنوان پروژههایی ضروری و کلان نگاهی ویژه بیفکند عبارتند از:
سیاست خارجی توسعه گرا: حرکت عقربه های سیاست خارجی ایران از امت گرایی، وابستگی شدید به شرق، هزینه زا بودن و سواری مجانی بده به سمت یک سیاست خارجی ملی گرایانه، توازن گرا میان شرق و غرب، هزینه زدا و محاسبه گر از اهم وظایف دولت جدید است. احیای برجام هسته ای، حل مسایل پولی و مالی با نهادها و رژیم های بین المللی مانند FATF ، عدم هزینه دادن های بیخودی و نهایتا در بلند مدت حرکت به سمت حل مسئله فلسطین با کمک چین،سعودی و گروه های مختلف فلسطینی میتواند عناصر سازنده یک سیاست خارجی توسعه گرا و محیطی امن برای فعالیت باشد. ذکر این نکته ضروریست که مشکلات ما با کشورهای مختلف جهان ازلی نیستند و ابدی نیز نباید شوند. اینکه حل مشکلات را به آخرالزمان یا تسویه حسابهای یوم القیامه حواله دهیم قطعا با هیچ عقلی سازگار نیست.
انتظام اجتماعی: حل مسایلی چون حجاب،به رسمیت شاختن سبک زندگی های متفاوت با قرائت رسمی،فراهم کردن زمینه آزادی های بیشتر برای جوانان و دانشجویان، پذیرش رسمی و نهادی پلورالیسم فرهنگی، تقویت حریم خانواده و بحث مهم و ملی جمعیت، نظم دهی به امور فرهنگی و اجتماعی و دانشگاهی و نهایتا مهار و تضعیف نیروهای رادیکال و خودسر مزاحم جامعه مدنی. بدیهی است که در آزادی های اجتماعی نباید دچار افراط و نهایتا غلطیدن در باتلاق استحاله فرهنگی گردید.
توسعه اقتصادی علم پایه و تکنولوژی محور: برای نیل به رفاه ملی و آسایش بلند مدت و پایدار شهروندان ایرانی چاره ای جز حرکت به سمت رشدهای اقتصادی بالا و افزایش GDP نداریم و هر آنچه غیر ازین گفته شود شعر و قصه است! در اینجا 3 نکته حایز اهمیت است:
۱-توسعه پایدار لزوم توجه به محیط زیست و حفظ منابع مخصوصا آبی را میطلبد.
۲-امروزه توسعه مبنایی علمی و فناورانه به خود گرفته است. ما باید در لبه تکنولوژی بشری حرکت کنیم وگرنه چونان انقلابات صنعتی اول و دوم، سده ها عقب میمانیم. توجه داشته باشیم که برای این کار باید شخصیت ملی علم گرا و تکنولوژی محور داشته باشیم و یکان یکان ایران نیز این شخصیت را کمابیش داشته باشند. دنیای آینده دنیای ایلان ماسک هاست...
۳-با توجه به گفتمان رییس جمهور محترم مبنی بر توجه به اقشار محروم و مستضعف در کنار توسعه پایدار باید گفت که مناسب ترین مکتب اقتصادی سازگار با گفتمان اقتصادی دولت عدالت و انصاف، مکتب نهادگرایی است و لازم است تیم اقتصادی دولت برای هماهنگی و توفیق، معتقد به این مکتب باشند.
سازماندهی اتباع افغان: حضور میلیونی اتباع یک کشور بیگانه در هر کشوری قطعا معضل آفرین است. حضور میلیونها افغانی آن هم با سطح بسیار پایین فرهنگی و کیفیت نازل در شاخصههای توسعه انسانی که بعضا دارای افکار خطرناک ضدشیعی و ضدایرانی نیز میباشند خطری بسیار مهم، تمدنی، امنیتی و اقتصادی برای میهن عزیزمان ایران است.
لازم است دولت جدید با همکاری سایر نهادهای نظام و با نقش آفرینی پررنگ نیروهای مسلح و وزارت اطلاعات نسبت به جمع آوری و اخراج اتباع غیر مجاز،ساماندهی اتباع مجاز و تلاش برای کاهش تعداد آنها تا حد نیاز، ایجاد محدودیت های بالا و جرایم سنگین برای حضور آنها در ایران، دیوار مرز شرقی و کنترل شدید بر مرزها اقدامات عاجلی انجام دهد.
تغییر بافت مذهبی کشور(بازگشت ایران به دوران پیشا صفویه) ، تغییر بافت نژادی کشور در بلند مدت (تبدیل ایران به افغانستان دوم)، استفاده از منابع ملی و یارانههای پیدا و پنهان که استفاده از آنها انحصارا و الزاما حق مسلم ایرانیان است و خدایی نکرده تبدیل خیابانهای تهران و مشهد و سایر شهرهای ایران به چیزی شبیه به حلب، لاذقیه، دیرالزور، پاراچنار و .. بخشی از خطراتی است که عاجلا باید فکری نمود.
/channel/anjomanemodaresin
«اسماعیل هنیه شهید آرمان فلسطین»
محسن صنیعی (عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها)
هنوز چند ساعتی از پایان مراسم تحلیف دکتر پزشکیان در مجلس شورای اسلامی با حضور میهمانان خارجی از جمله اسماعیل هنیه، زیاد نخاله و شیخ نعیم قاسم نگذشته بود که خبر ترور اسماعیل هنیه توسط پرتاب موشک با برد کوتاه، دنیا را در شوک فرو برد. اسماعیل هنیه از رهبران حماس، همه عمر خود را به مجاهدت در خدمت آرمان فلسطین گذراند. او شهادت بسیاری از فرزندان و نوههایش را در غزه، از نزدیک تجربه کرد و سرانجام در یک عملیات تروریستی در تهران توسط عوامل رژیم صهیونیستی، به شهادت رسید. رژیم صهیونیستی عامل اصلی این جنایت است و با تحلیل زمان و مکان، میتوان به اهداف پشت این ترور پی برد:
۱- همان طور که شهادت همه رهبران حماس، هدف ترور رژیم صهیونیستی بوده، قطعا اسماعیل هنیه از اهداف ماشین ترور رژیم صهیونیستی بوده است. هنیه در قطر و بسیاری جاهای دیگر بوده است. در هر لحظه مورد رصد اطلاعاتی اسرائیل به طرق مختلف یا از طریق موبایل یا ماموران محلی بوده است ولی در جاهای دیگر ترور نشد و در ایران ترور شد.
۲- هنیه بعد از طوفان الاقصی، چندین بار به ایران سفر کرده بود و با مقامات ایران، دیدار کرده بود. در زمانهای دیگر ترور نشد ولی در چهارشنبه ۱۰ مرداد ۱۴۰۳ و پس از مراسم تحلیف دکتر پزشکیان ترور شد و به شهادت رسید.
۳- پس انتخاب زمان و مکان ترور، دقیق انتخاب شده است. مکان ایران انتخاب شده است زیرا که رژیم اسراییل، از همان ۷ اکتبر، دنبال کشاندن ایران به صحنه مستقیم جنگ بود. در انتخاب زمان، زمانی انتخاب شده است که هنوز ترکیب وزرای دولت جدید ایران مشخص نشده است و عملا دولت جدید روی کار نیامده است. پس اگر دکتر پزشکیان، شعار اصلی خود را رفع تنش با دنیا قرار داده است، نتیجه این ترور، ناکام گذاشتن تلاشهایی است که تنش زدایی در سیاست خارجی را هدف قرار داده است. این ترور، درگیری ایران را با غرب که همیشه از پشتیبانان رژیم آدم کش اسرائیل بوده افزایش خواهد داد و عملا دولت جدید ایران را در حوزه اقتصاد هم فلج خواهد کرد.
۴- رژیم صهیونیستی، هیچ گاه یک ایران آرام که با همه کشورهای جهان، رابطه حسنه و بدون تنش دارد را نمیپسندد. همان طور که در مذاکرات هستهای در دولت روحانی، به ثمر رسیدن برجام را نمیخواستند و از طریق افراطیون امریکایی، برجام را هوا کردند و تحریمهای سنگین را بر ایران تحمیل کردند، در آستانه استقرار دولت جدید ایران نیز، ایران بدون تنش با غرب را نمیخواهند و از همان اول، دولت پزشکیان را وارد یک بحران سخت کردند.
۵- اسرائیل به دنبال متشنج کردن منطقه و روابط ایران و کشورهای منطقه با غرب است تا ناشی از آن در انتخابات امریکا، بتواند درصد احتمال پیروزی ترامپ را بالاتر ببرد. اگر چه هر دو حزب، حامیان و پشتیبانان قاطع اسرائیل هستند ولی شاید گمان میکنند ترامپ با شدت بیشتری از اسرائیل حمایت خواهد کرد.
۶- ترور اسماعیل هنیه، مذاکرات آتش بس غزه را که با نزدیکی فتح و حماس و وساطت چین در حال انجام بود را دچار اختلال خواهد کرد.
۷- ترور اسماعیل هنیه، آن هم توسط موشکهای با برد کوتاه با سیستم پرتابه زمین به زمین یا توسط پهپاد هوا به زمین، فقط از طریق عوامل داخلی سیستمهای امنیتی اسرائیل امکان پذیر است. متاسفانه این عملیات دقیق، در مجاورت یکی از محافظترین مناطق ایران، به جز از طریق عوامل نفوذی امکان پذیر نیست. خط عوامل نفوذی هم در ترور و شهادت شهید فخری زاده کاملا پیدا بود. در سرقت اسناد هستهای از یک پادگان نظا میو انتقال آنها به اسرائیل کاملا مشخص بود. در حملات پهپادی یا نفوذی به مراکز نظا می و هستهای هم کاملا مشخص بود. پس مهمترین اولویت برای حاکمیت، از بین بردن این شبکه نفوذ است. شبکه نفوذی که معلوم نیست که فقط در حد عملیات ترور، بسنده کرده باشد.
۸- ترور یک میهمان در خانه میزبان، آن هم توسط عوامل داخلی یک سرویس امنیت خارجی، بسیار گران است ولی باید توجه داشت که انتقامهای سخت، سلسله انتقامهای بعدی را به همراه دارد. چه باید کرد که ایران، بیشترین منافع و اسراییل، بیشترین خسارت را داشته باشد. مناسبترین پاسخ که متناسب با منافع ملی ایران، عزت، حکمت و مصلحت باشد و در بازی دشمنان ایران نباشد، در اختیار کارشناسان و خبرگان سیاسی، امنیتی و نظامیکشور است ولی، زمین سیاست بین المللی و فضای افکار عمومیجهانی و جهان اسلام و عرب را نباید فراموش کرد.
ما در این انتخابات امری ظاهرا امکانناپذیر را امکانپذیر کردیم/
جامعه سیاسی و مدنی ما گاهی توسعه یافتهتر از خود دولت است/
امروز FATF یک مسأله حیاتی است و ما استنکاف میکنیم/
در انتخابات اخیر یک جامعه سیاسی خیلی قدرتمند شکل گرفت/
نشست «توسعه سیاسی؛ جامعهمحور/ دولت محور»؛ (بخش اول)
ابوالفضل دلاوری، عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی، در نشست «توسعه سیاسی؛ جامعهمحور/ دولت محور» برگزار شده توسط دفتر سیاسی انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها، گفت: دموکراسی چیزی نیست که ما در اقتصاد و فرهنگ را ببندیم و بعد بگوییم در عرصه سیاست میتواند اتفاق بیفتد. طبقه متوسط بزرگ از یک فرآیند توسعه اقتصادی و اجتماعی خاص در میآید. پس توسعه سیاسی قابل تفکیک از عرصههای دیگر توسعه نیست؛ و ما باید آنها را در ارتباط با همدیگر و در یک پیوند سیستمیک ببینیم و خود اولویت هم با این نگاه یک امر بیمعنی میشود. یعنی اگر ما عرصه توسعه یافته نسبی سیاسی نداشته باشیم، توسعه اقتصادی هم نداریم؛ چیزی که اتفاق میافتد تغییرات ناپایدار، نامتعادل و بحرانزا است.
عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی با بیان اینکه توسعه سیاسی را باید در مقیاس کل زندگی اجتماعی نگاه کنیم، گفت: در انتخابات اخیر یک جامعه سیاسی خیلی قدرتمند شکل گرفت؛ گرچه هنوز شکل حزبی ندارد، اما خیل عظیمی از تحصیلکردههایی که تجربه یا علاقه سیاسی هم دارند، آنچنان عمل کردند که از یک فضای یخبندان یک انتخابات معنادار خلق کردند؛ و از یک فرد ناشناس، یک رئیس جمهوری که به او امید بستهاند، خلق کردند.
به گزارش خبرنگار جماران، ابوالفضل دلاوری در نشست «توسعه سیاسی؛ جامعهمحور/ دولت محور» دفتر سیاسی انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها، گفت: در عنوان این نشست گویا فرض بر این است که توسعه سیاسی یا از پایین و یا از بالا است. من این دو انگاری را به ویژه در این مورد خاص مفروض نمیگیرم؛ من پیشفرضهای دیگری دارم. توسعه سیاسی را به عنوان یک جزئی سیستمیک از توسعه کلان اجتماعی میدانم؛ یعنی نه سلسله مراتبی است و نه توالیهای زمانی خاصی دارد بلکه در هم آمیخته و در هم تنیده است.
عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی تصریح کرد: ابعاد مختلف زندگی اجتماعی اعم از اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی به معنای خاص و در عین حال سیاسی هم در موجودیت در هم آمیخته هستند و قابل تفکیک به معنی هستی شناختی نیستند. البته به صورت تحلیلی میشود آنها را موقتا تفکیک کرد ولی هستیهای آنها از هم منفک نیست. به همین ترتیب پویشها و تحولاتشان هم از هم منفک نیست.
وی ادامه داد: به عبارت دیگر وقتی میخواهیم بگوییم «توسعه سیاسی» باید این تصور را داشته باشیم که مجموعهای از زمینهها، ساختارها، نیروها، بازیگران، روندها و به طور کلی فرآیندها چیزی را شکل میدهد که البته میتواند ابعاد و لایههای سیاسی خودش را هم داشته باشد. چنانچه این مجموعه در ارتباط و تعامل خاصی با هم قرار بگیرند، آن وقت میشود گفت که ما به یک توسعه همهجانبه میرسیم که از جمله شامل توسعه سیاسی هم هست.
«توسعه اجتماعی» یعنی شکوفایی ظرفیتهایی که درون جامعه وجود دارد
دلاوری با تأکید بر اینکه توسعه یک چیز بیرونی نیست و از درون میجوشد، اظهار داشت: خیلی مهم است که توسعه جهت دارد ولی غایت ندارد؛ جهتش «افزایش مدام ظرفیتها برای شکوفایی استعدادها» است. «توسعه اجتماعی» یعنی شکوفایی ظرفیتهایی که درون جامعه وجود دارد برای اینکه این ظرفیتها منابع، فرصتها و ارزشهای بیشتری تولید کند و زندگی را به سمت بهبود و رضایت بیشتری ببرد و در عین حال از پایداری و دوام بیشتری برخوردار کند.
ادامه در:
https://modaresinpress.ir/news/4753/
/channel/anjomanemodaresin
دولت جدید و «ثبات» در ایران!
حسن دادخواه (عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها)
با توجه به توصیه موکد رهبری مبنی بر اولویت داشتن رسیدگی به مسائل و مشکلات اقتصادی، به عنوان ستون برنامه های دولت جدید با هدف کاهش آلام و مشکلات مردم، بی گمان پیشنیاز تحقق این اولویت، برقراری ثبات و آرامش روحی و روانی در جامعه ایرانی است!
ایجاد رونق کسب و کار و بر طرف کردن موانع حرکت و رشد اقتصادی در همه سرزمین ها از جمله کشور عزیزمان، نیازمند برقراری ثبات در نرخ ارز و ارزش پول ملی و کنترل تورم و دوری جستن از هیجانات و احساس ناامنی در فعالیت های اقتصادی است.
بر این پایه هر گونه اصلاح و تغییر با هدف بهبودی یافتن فضای کسب و کار و فعالیت های اقتصادی و جذب سرمایه داخلی و خارجی، در گرو برقراری ثبات و آرامش در کشور است.
بی گمان هر گونه کنش، اظهار نظر و واکنشی که شرایط ثبات و آرامش در کشور را به سوی هیجان و تندروی و احساسگرایی و شعلهور ساختن دشمنی با دیگران و برانگیختن بدخواهان، تشدید کند، راه اصلاح و تغییرات سازنده بر ما بسته و یا پیمودن آن دشوارتر خواهد شد.
بطور قطع و یقین در میانه ثبات و اصلاح امور از یک سو و ناآرامی و هیجان و انباشته شدن مشکلات معیشتی از سویی دیگر، راه سوم و میانبری وجود ندارد!
بر پایه آنچه گفته شد، بدخواهان و دشمنان نظام و کشور، در رویارویی با مسائل ایران راهی جز بر هم زدن نظم و انتظام اجتماعی و گسترش ناامیدی در مردم و برهم زدن ثبات و آرامش نمی گویند!
بدخواهان و دشمنان مردم و نظام جمهوری اسلامی، نیک می دانند که با تغییر شرایط و اصلاح امور و رفع موانع اقتصادی و برقراری تعامل میان ایران و جهان و همگرایی داخلی، میزان رضایتمندی شهروندان از کارگزاران و کلیت سیستم حکمرانی افزایش خواهد یافت و قدرت بازدارندگی اجتماعی در مقابل انواع آسیب ها تقویت خواهد گشت!
روی کار آمدن دولت جدید و رای اعتماد اکثریت مردم ایران به گفتمان اعتدالی و اصلاحی دولت و شعار ایجاد وفاق و همگرایی داخلی، این فرصت را در اختیار مقامات عالی کشور و نظام قرار داد تا بتوانند در یک بازه زمانی کوتاه، تصمیمات سخت و دشوار اتخاذ نمایند و نسبت به بازنگری سیاست های کلان، اصلاحات مورد نظر را به سامان برسانند!
ترور غیر قابل انتظار رهبر حماس در تهران و در روزهای انتقال قدرت به دولت جدید که بنای کار خود را بر تعامل با جهان و اصلاح امور و همگرایی داخلی نهاده است، بی گمان در راستای جلوگیری از برقراری ثبات در جامعه ایران و برهنه زدن آرامش مردم و افزایش نارضایتی هاست.
دلسوزان کشور و حکومت و عقلای ملت و کارگزاران و تاثیرگذاران در بدنه و بیرون از حکومت، همه و همه باید در جهت خنثی کردن نقشه های دشمن، حرکت کنند و بسترهای روانی و روحی ایجاد ثبات و آرامش را فراهم آورند!
/channel/anjomanemodaresin
«ایران در میان دو سوگ و یک انتخاب!»
حسن دادخواه (عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها)
دو حادثه، دو رخداد و دو سوگ بزرگ در طی دو ماه و برگزاری یک انتخابات موفق و آرام و رقابتی در میانه این دو سوگ، جامعه ایران و مقامات و کارگزاران و مردم را در یک وضعیت پیچیده و نسبتا بحرانی قرار داده است.!
اگرچه وقوع این گونه وضع، برای مردم و مقامات ایران تازه و جدید نیست و روزها و شبهای ناآرام بسیاری را در طی چهار دهه گذشته، پشت سر نهادهاند، اما، مجموعه شرایط کشور اکنون به گونهای است که مواظبت، احتیاط، خردورزی و دوری از شتابزدگی در نشان دادن واکنش را بیش از موارد گذشته، میطلبد.
انتخاب دکتر مسعود پزشکیان حتی در شرایطی که دولت ایشان هنوز معرفی نشده و رای اعتماد از مجلس نگرفته و بر امور جاری کشور، مسلط کامل نشده است با این وجود، اعلام دولت وفاق ملی و کوشش ایشان در راستای همگرایی نیروهای داخل کشور و دور نگه داشتن جامعه ایران از اختلافات فرساینده، در میانه این دو سوگ، میتواند نقطه اعتماد و امید و تکیه آی برای مردم در راه دستیابی به ثبات سیاسی و رونق اقتصادی و آسایش روانی و روحی مردم شود.!
علت یابی و کشف عوامل این دو حادثه و رخداد که ایران را در سوگ فرو برد، از صلاحیت این یادداشت بیرون است ولی تاثیر این دو فاجعه بر اقتصاد، سیاست و اداره داخلی و خارجی ایران بی گمان، قابل تامل است!
همه نیروهای داخلی و کارگزاران و مقامات عالی رتبه کشوری و لشگری ایران باید بکوشند تا در میانه این دو سوگ، ضمن آرام نگه داشتن اوضاع داخلی و خارجی ایران و انجام اقدامات حقوقی و پیشگیرانه، از ورود ایران به دالان کشورهای پر حادثه و پر خبر که همواره در تیتر یک رسانه ها قرار دارند، جلوگیری کنند!
جامعه ایران و دولت جدید، بیش از هر زمان دیگر نیازمند ثبات و آرامش و پرهیز از بالا رفتن تنشهای سیاسی و نظامی است! وقوع هر تشنج جدید و برهم خوردن نظم اجتماعی و روانی جامعه ایران، بازارهای مالی و پولی و اقتصاد کسب و کار و معاملات بازار را تحت تاثیر قرار می دهد و نارضایتی و ناامیدی خانوارهای ایرانی را دامن میزند!
در آستانه تغییر دولت و جابجایی وزیران و مقامات ارشد اجرایی، ناپایداری روانی و رسانه ای و بالا گرفتن میزان الحراره پیکر و کالبد ایران، آثار پلید و پنهانی بر جامعه ایران خواهد گذاشت که جبران آن، دشوار خواهد بود!
توصیه این است در کوتاه مدت و در چنین شرایطی، از تولید تیترهای هیجانی، اظهار نظرهای ناسنجیده ، تجمعات احساسی و موضع گیری های نابجا و پر هزینه و تولید برنامه های تبلیغی که روح و روان شهروندان ایرانی را زخمی و مجروح نشان می دهد، خودداری گردد!
در بلند مدت، لازم است تا سیاستهای امنیتی و مراقبتی و اطلاعاتی از یک سو و وضعیت مخاطره آمیز مهاجرت های غیر قانونی به ایران، برگزاری آئین ها و مراسم غیر ضرور که وقت و حوصله کارگزاران ارشد نظام را به هدر می دهد، سیاست های منطقه ای و جهانی دولت و نظام جمهوری اسلامی مورد بازنگری و وارسی قرار گیرد!
همه نیروهای دلسوز داخل و بیرون از کشور، موفقیت دولت دکتر پزشکیان و شکست آن را در رساندن ایران به جامعه آی برخوردار و نسبتا در رفاه، آخرین فرصت برای نظام جمهوری اسلامی ایران می دانند!
جامه عمل پوشاندن به دغدغه های مقام رهبری در مراسم تنفیذ، نیازمند فراهم شدن الزاماتی است که به دست نیروهای تاثیرگذار در بدنه قوای کشور و نیروهای مسلح باید تامین شود!
نگارنده با اطمینان می گوید جمعیتی که در دو سه انتخابات اخیر شرکت نکردند با دیدن کوچکترین تغییر در گفتمان و اهداف و سیاست ها و فرایندها و روش حکمرانی در ایران، به جمع و جامعه هواخواهان و دلباختگان حکومت و نظام خواهند پیوست!
عفو سریع متهمان و محکومان سیاسی رسانه ای و کنشگران اجتماعی و جوانانی که نادیده گرفتن جرائم آنان، موجب شادی و شعف جامعه غمزده ایران خواهد شد، بی گمان تاثیر خوبی در آشتی ملی و جلب نظر ناراضیان خواهد داشت! همین.
/channel/anjomanemodaresin
پیام تسلیت انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها به مناسبت شهادت اسماعیل هنیه
به نام خدا
اقدام تروریستی تجاوزکارانه علیه اسماعیل هنیئه رئیس دفتر سیاسی حماس که برای شرکت در مراسم تحلیف ریاست جمهوری در تهران میهمان رسمی جمهوری اسلامی ایران بود، نشان داد دولت افراطی رژیم صهیونسیتی، که پس از ده ماه جنایت در غزه و کشتار بیش از ۳۰ هزار زن و کودک بیگناه از رسیدن به اهداف خود ناکام مانده، راه نجات خود از این بحران را در گسترش دامنه جنگ در منطقه و درگیری مستقیم قدرتهای فرامنطقهای در آن جستجو میکند.
از مقامات و مسئولان عالی نظام انتظار میرود، ضمن واکنش قاطع به این اقدام جنایتکارانه، با اتخاذ تدابیر هوشیارانه از گسترش دامنه درگیری و افزایش سطح تنش در منطقه در آستانه تشکیل دولت جدید جلوگیری کنند. با توجه اینکه همه قرائن دلالت بر نقش مستقیم دولت نامشروع اسرائیل در این اقدام تجاوزکارانه دارد و این عمل مصداق استفاده غیر قانونی از زور و نقض حاکمیت ایران است، طرح شکایت در سازمان ملل متحد و شورای امنیت نیز میتواند یکی از اقدامات فوری وزارت امور خارجه باشد.
انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها این جنایت را شدیداً محکوم مینماید و شهادت این رهبر فداکار مقاومت را به مردم مظلوم فلسطین تسلیت میگوید و برای آن شهید سعید رضوان الهی را خواهان است.
انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها
۱۰ مرداد ۱۴۰۳
https://modaresinpress.ir/political/4742/
/channel/anjomanemodaresin
«تکهای از این خاک را برای ما باقی بگذارید»
♦️کلیپ دردمندانه شروین حاجیپور،
♦️چگونه میتوانستم شرایط را نقد کنم؟
♦️مگر مسالمتآمیز تر از ترانه برای میتوانستم نقد کنم؟
♦️ممنوع الخروجی را لغو کردهاند ولی من از ایران مهاجرت نمیکنم
♦️ایران را دوست دارم و در آن میمانم
♦️تکهای از این خاک را برای ما باقی بگذارید
♦️ شروین حاجیپور، در کلیپی خبر داد که تا چند روز دیگر باید خود را به زندان معرفی کند
♦️درخواست محمدرضا جلایی پور از رئیس قوه قضاییه
جناب آقای اژهای، وفاق ملی مبارکی که امروز در مراسم تحلیف رئیس جمهور شاهد بودیم را با شیرینی خبر تبرئهٔ شروین حاجیپور تقویت کنید. هر آنچه شروین حاجیپور در این ویدیو میگوید حرف حساب است و زندان کردنش غیرعادلانه. امید به بسط عدالت و گشایش و وفاق را با نقض این حکم زنده کنید.
یک شهروند ایران
محمدرضا جلائیپور
/channel/anjomanemodaresin
"نامزدهای زنبیل بدست به هوش باشید "
رحمت الله اللهیاری (عضو هیات علمی دانشگاه تهران)
امروز باید دعدغدمندی برای موفقیت دکتر پزشکیان داشته باشیم تا سهم خواهی
میدانیم که ایران عزیز با ۱۰ ابر بحران مواجه است:
۱_بزرگترین بدهکار دولت ایران است که حداقل باید برای یکماه دیگر ۵۵۰ همت اصل و سود اوراق مشارکت را تامین کند کل بودجه کشور ۶۳۰۰ همت است و بودجه عمومی دولت ۲۷۰۰ همت است (این را نوشتم که تقریبا بدانیم که یک و نیم برار بودجه یکسال کشور )
۲_وعده های بزرگ اما نشدنی دولت ۱۳ برای ساخت ۴ میلیون مسکن وووو.به عبارتی بحران نداشتن سرمایه اجتماعی برای دولت که بهنظر اینجانب از همه بحران ها بزرگتر و خطرناکتر است
وعده های بزرگ و اجرا نشدنی تا دلت بخواهد به مردم داده شده است اما در عمل اقدامی برای آنها میسر و ممکن نیست .
۳_بحران آب که حتی استانها پر آب کشور هم دچار آن هستند
۴_ بحران غیر نفتی شدن اقتصاد ایران
اقتصاد ایران از دهه پنجاه به نفت وابسته است و الان امکان فروش نفت و عدم سرمایهگذاری لازم در این بخش برای استحصال با بحران جدی مواجه است
۵_بحران تحریمها
از جهات مختلف اقتصاد ایران را با مشکل جدی مواجه کرده و کمر اقتصاد ایران را فلج کرده است
۶_بحران نظام بانکی کشور و عملا بانکهای کشور با علم اقتصاد اداره نمی شوند و به صورت دستوری اداره میشوند و چون رانتی و دستوری اداره میشوند خود بانک ها و ناترازی آنها تبدیل به یک بحران بزرگ تبدیل شده است
۷_بحران ناترازی و ورشکستگی صندوق های بازنشستگی که بزرگترین بحران کشور شرکتهای خصولتی است که دکتر پزشکیان هم به خوبی به اینها اشاره کرد شرکت های بازنشستگان ولی بازنشستگان نقشی در اداره آنها ندارند و هرروز با کسری درآمد مواجه هستند ولی با هزینه های سنگین بدون بهره وری اداره میشوند.
۸_بحران بیکاری که لشکر بیکاران در ایران هنوز در راه است
۹_بحران سالمندی جمعیت ایران رو به پیری است بدون داشتن برنامه برای این خیل عظیم سالمندی و عدم تناسب زاد ولد تا سال ۱۴۳۰ از هر ۴ نفر ایرانی یک نفر بالاتر از ۶۰ سال سن دارد
۱۰- بحران فقر فزاینده ایران گزارشهای رسمی (از جمله گزارش سازمان تامین اجتماعی)، نشان میدهد که حدود ۳۰ درصد از ایرانیها زیر «خط فقر مطلق» هستند.
گزارشهای غیررسمی، این میزان را تا ۵۰ درصد هم برآورد کرده اند. در واقع، بین ۳۰ تا ۵۰ درصد از ایرانیها در شرایط مردم آفریقا زندگی میکنند.
حالا کسانی که بدنبال وزارت یا پست هستند بنظر یا این بحران ها را نمی شناسند یا بدنبال رسیدن به قدرت برای رسیدن به ثروت است
بنظر اینجانب البته اینها هنوز دکتر پزشکیان را هم نشناخته اند
چون ایشان کنترل از راه دور کشور را اداره نخواهند کرد.
قطعا مدیران اتو کشیده که فقط برای گرفتن پست آمده اند بعد از ۶ ماه چه بسا زودتر با بحران مانیتورینگ دکتر پزشکیان مواجه خواهند شد.
صبح در محل کار یک دفعه متوجه شده اند که رئیس جمهور در داخل سازمان هستند و باید پاسخگوی عملکردشان باشند.
من به صداقت و اخلاص و پاک دستی دکتر پزشکیان ایمان دارم و کسانی در این عرصه با گفتمان و صداقت دکتر پزشکیان وارد میدان نشوند حتما جایی در ادامه این دولت نخواهند داشت.
پس مدیرانی کار آزمون بحران شناس و مسئله محور و صادق و با پشتکار نیاز است که بتواند با گفتمان عدالت برای توسعه در این دولت ورود پیدا بکنند.
امیدوارم دولت پزشکیان محل شایسته سالاران باشد تا فرصت طلبان سود جو
/channel/anjomanemodaresin
اقتصاد در اولویت!
حسن دادخواه (عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها)
به رغم مناسب بودن نسبی وضعیت عمومی و اقتصادی کشور در دهه اول پس از پیروزی انقلاب که بخش زیادی از آن با دوران جنگ همه جانبه با عراق، همپوشانی دارد، اما کاستی ها و بدی وضع اقتصادی کشور، دقیقا پس از پایان جنگ و از شروع دوران موسوم به سازندگی، چهره تیره و تار خود را آشکار نمود!
اکنون بیش از سه دهه از آن دوره میگذرد و به رغم ورود کشور در دالان و مسیر شش برنامه توسعه اقتصادی و شروع برنامه هفتم، ارقام و اعداد نشان می دهد که در دستیابی به اهداف اقتصادی در شش برنامه، ناکام بودیم و توفیقات ناچیز و غیر قابل دفاعی نصیب کشور و جامعه ایران شده است.
در سراسر این سال ها، رهبری معظم در نوروز هر سال، با پیام نوروزی و تشریح آن در سفرهای نوروزی خویش به مشهد، رسیدگی به اقتصاد کشور را یادآوری نمودند و شعار سال در دو دهه گذشته عملا از شعارهای مذهبی و فرهنگی و تربیتی، به شعارهای اقتصادی تبدیل شده است.
به رغم همه این تاکیدات و تشکیل شوراهای اقتصادی متعدد و تاکید بر رشد اقتصادی درونزا و با تکیه بر امکانات داخلی زیر عنوان شعار « ما می توانیم»، متاسفانه رسیدگی به مشکلات اقتصادی کشور، همچنان در اولویت قرار دارد و چشم انداز روشن و قابل اتکایی از بهبودی آن در آینده نزدیک متصور نیست!
به نظر می رسد که جامعه و کشور و سیستم حکمرانی در ایران در این باره، دو راه پیش رو خواهد داشت که البته انتخاب هر یک، نیازمند قبول اقتضاها و ملزومات ویژه ای است که چاره جز تن داده به آن متصور نیست!
راه اول، ادامه تکیه بر رشد آرام و کند اقتصادی درونزا و بسنده کردن به امکانات و سرمایه اندک داخلی همراه با ادامه سیاست های کنونی منطقه ای و جهانی در روابط بین المللی است. اتخاذ و انتخاب این راه با توجه به افزایش جمعیت ایران و کمبود منابع و اعتبارات داخلی و انباشت مشکلات گوناگون در دیگر حوزه های غیر اقتصادی، همراه با افزایش نارضایتی عمومی و فرسودگی زیر ساخت ها و عقب ماندگی کشور است.
راه دوم، تجدید نظر در سیاست های منطقه ای و جهانی و تسهیل در ارتباطات پولی و اقتصادی و مالی و بازرگانی با جهان است ضمن ادامه تکیه بر توانایی های داخلی و اصالت دادن بر حفظ نیروهای متخصص و مدیران لایق داخلی است.
این راه، در صورت کنترل و نظارت بر فرآیندهای مدیریتی و سالم سازی قوانین و جلوگیری از نفوذ نیروهای فرصت طلب و ناشایست به بدنه مدیریتی کشور، می تواند موجب رونق اقتصادی و تقویت پول ملی و گسترش رفاه عمومی و پیشرفت کشور شود! البته اقتضای این راه، گر چه علی الظاهر با ظواهر و آرایش های ظاهری و نمودهای دینی می تواند، اصطحکاک ایجاد کند ولی به جهت اصالت های فرهنگی و دینی جامعه ایران، در دراز مدت نشانه های تعادل و تعالی فرهنگی را می توانیم شاهد باشیم.
باید توجه داشت که ادامه پیمودن راه اول که اکنون در دستور کار سیستم حکمرانی ماست، گر چه در ظاهر و شعار، رنگ و بوی استقلال و خودکفایی را به مشام می رساند ولی در زیر پوست جامعه، ترویج دهنده انواع آسیب های اخلاقی زشت و ناشایسته است که درخور یک جامعه با فرهنگی مانند ایران نیست!
/channel/anjomanemodaresin
عارف در مقام مقایسه!
احمد_زیدآبادی
علی لاریجانی میتوانست رئیسجمهور به نسبت مناسبی برای جمهوری اسلامی در این مرحله از عمر خود باشد، اما معاون اول مناسبی برای مسعود پزشکیان نبود، درست به این دلیل که گرایشش به ایفای نقشِ اول است! به نظرم در مقام معاون اولی، با پزشکیان به اصطکاک میرسید.
محمدجواد ظریف از انرژی و انگیزهٔ لازم برای ایفای نقش معاون اولی برخوردار است، اما او بیش از اندازه تحریکپذیر و زودرنج و پرهیجان است. اگر معاون اول میشد، مخالفانش برای تحریک روزانهٔ اعصاب او، وسوسه میشدند و او را گرفتار حاشیه پس از حاشیه میکردند.
اسحاق جهانگیری، به رغم برخی تواناییهایش فقط میتوانست انگ تداوم دولت حسن روحانی را بر پیشانی دولت پزشکیان پررنگتر کند.
دکتر طیبنیا در مقام اقتصاددان و مدیر اقتصادی، شاید حوصلهٔ رسیدگی به انبوهی از کارهای اجرایی کسالتبار اما ضروری را نداشته باشد.
آذری جهرمی برای پست معاون اولی به نظرم بیش از اندازه جوان و فاقد تجربهٔ کافی برای هماهنگ کردن گلهای از گربههاست!
به همین دلایل نوشتم که دکتر عارف در بین گزینههای ممکن، انتخابیمناسبتر است.
/channel/anjomanemodaresin
@ahmadzeidabad
نامه محمود صادقی به رهبری انقلاب درباره توهین کیهان به شورای راهبری رئیس جمهور
به نام خدا
حضرت آیت الله خامنهای مدظله العالی مقام محترم رهبری
باسلام و احترام
به استحضار میرساند آقای حسین شریعتمداری طی یادداشتی در روزنامه کیهان مورخ ۶ مردادماه جاری اکثر اعضای شورای راهبری دوره انتقالی دولت چهاردهم و کمیتههای زیرمجموعه آن را صریحا متهم به عناوین مجرمانهای از قبیل: «همراهی با سرویسهای اطلاعاتی دشمن، آلودگی به فساد، دفاع از همجنسگرایی، بیاعتقادی به نظام و انقلاب، همسویی و همراهی برملا شده با مثلث آمریکا و انگلیس و اسرائیل در فتنهها و آشوبها، ملاقاتهای پنهان با دشمنان تابلودار ایران در آمریکا و دریافت دستورالعمل برای ایجاد فتنه در کشور» نموده است.
این در حالی است که حضرتعالی در دیدار اخیر با نمایندگان مجلس شورای اسلامی تصریح فرمودید: «من توصیهی مؤکّدی که اینجا یادداشت کردهام، تعامل سازنده با دولت جدید است… اگر ما توانستیم جوری رفتار کنیم که رئیسجمهور موفّق بشود، این موفّقیّت همهی ما است؛ اگر او در ادارهی کشور، در پیشبرد اقتصاد کشور، در مسائل بینالمللی کشور، در مسائل فرهنگی کشور به موفّقیّت دست پیدا کند، همهی ما به موفّقیّت دست [پیدا] کردهایم؛ پیروزی او پیروزی همهی ما است؛ این را باید واقعاً از بن دندان باور کنیم.»
با توجه به اینکه آقای حسین شریعتمداری عهده دار نمایندگی ولیفقیه و سرپرست موسسه کیهان است، انتظار میرود بیش از همه عامل به اخلاق و حقوق دیگران و ملتزم به رهنمودهای حضرتعالی باشند. متاسفانه نامبرده سالها است که چنین روشی را مورد عمل قرار داده و با استفاده از موقعیت خود حریم امنی را برای خود ساخته و شکایات متعدد اشخاص از او راه به جایی نبرده است.
اکنون که ملت ایران به امید بهبود اوضاع با هزار امید و آرزو در انتخابات ریاست جمهوری مشارکت و آقای دکتر مسعود پزشکیان را به عنوان رییس جمهور خود انتخاب کرده اند امید دارند با تدابیر رهبری فصل نوینی از هم افزایی و همکاری قوای سه گانه برای رفع مشکلات کشور گشوده شود.
در آستانه مراسم تنفیذ و تحلیف رییسجمهوری جدید انتشار این قبیل مطالب به قلم فردی که عهدهدار نمایندگی حضرتعالی است، موجبات تشویش اذهان عمومی و تفرقه انگیزی و آزردگی خاطر حداقل بیش از شانزده میلیون رأی دهنده به رییسجمهور منتخب را فراهم ساخته است.
لذا استدعا دارد نامبرده از سمت نمایندگی رهبری و سرپرستی مؤسسه کیهان عزل یا لااقل اکیدا از ادامه این روش منع شود.
با آرزوی موفقیت
محمود صادقی
دبیرکل انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها
۶ مرداد ۱۴۰۳
https://modaresinpress.ir/news/4731/
/channel/anjomanemodaresin
«بی طرفی سپاه پاسداران»
حسین آقایی جنت مکان (عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها)
۱. انتخابات ریاستجمهوری سال ۱۴۰۳ نکات جدیدی داشت که امید است، متخصصان و صاحبان دانش کشور به آن بپردازند؛
۲. یکی از پدیدههای انتخابات ۱۴۰۳ بی طرفی و عدم دخالت و جانبداری سیستماتیک سپاه پاسداران در این انتخابات بود؛
۳. شنیدم از فرماندهی کل قوا به مقامات سپاه یادآوری داده بودند که در انتخابات بیطرف باشند، و این بیطرفی و عدم جانبداری تا حدود زیادی در روزهای انتخابات احساس میشد،
۴. روز جمعه ۱۵ تیرماه که من بر اساس مسولیتم در ستاد دکتر پزشکیان به محل های رایگیری ها سر میزدم. ماموران ارشد سپاه همراه با تجهیزاتشان را در آنجا ملاقات کردم. با گفتگویی که با آنها داشتم گفتند ما به هیچ وجه دخالت نمی.کنیم. فقط حفظ انتظامات را به عهده داریم؛ البته، منظورم بسیج نیست که تمام قد در قالب یک حزب سیاسی کمپین راهاندازی کرده بود؛
۵. سپاه پاسداران یکنهاد ملی است، بودش برای بود کشور لازم است. نباید خود را مصرف یک فرد یا یک جریان سیاسی بکند.
۶. امروز هم که در آیین سپاس از ستادهای دکتر پزشکیان در تالار وزارت کشور بودیم، ایشان نکتهای را گفتند که در روزهای آینده برایتان خواهم نوشت.
/channel/anjomanemodaresin
«وزیر نیروی دولت چهاردهم و اولویت ها در بخش آب»
مهدی قمشی (استاد دانشگاه شهید چمران اهواز)
قبل از آنکه وارد اصل مطلب شوم چند نکته را باید متذکر شوم. اول آنکه وزارت نیرو یک حوزه تخصصی، زیربنایی و بسیار حساس می باشد. لذا می طلبد که ریاست محترم جمهور نسبت به انتخاب گزینه خود حساسیت بیشتری برای انتخاب وزیر آن بخرج دهند. در این وزارتخانه، پُر رنگ کردن مشخصات گرایش سیاسی وزیر مطلوب، بدون توجه به نیازمندی های تخصصی و بروز شده و دیدگاههای کارشناسی صحیح، جفا در حق مردم و جامعه است. دوم آنکه در جهان امروز حتی در زمینه مدیریت و برنامه ریزی منابع آب، نگرش های متفاوتی شکل گرفته است و دیدگاههای قدیمی (نگاه مهندسی خشک و سازه محور- همان نگاهی که سبب خشک شدن دریاچه ارومیه شد) به کنار رفته اند و نگاه محیط زیستی با لحاظ قرار دادن معیارهای توسعه پایدار و مدیریت مصرف و ارتقاء بهره وری، تفوق یافته اند. بنابراین حکمرانی افرادی با نگاه غلط به مقوله آب نه تنها مشکلی را حل نمی کند بلکه مشکلات کشور را به مراتب بیشتر خواهند کرد.
و امّا مطلب اصلی و اینکه وزیر پیشنهادی چه اولویت هایی را باید در حوزه آب مورد توجه قرار دهد؟
۱- همانطور که گفته شد اولین نکته ای که وزیر پیشنهادی باید از خود نشان دهد تسلط بر مبانی جدید مدیریت و برنامه ریزی منابع آب و به رسمیت شناختن وظایف اکوسیستمی آن است. داشتن چنین دیدگاهی سبب چرخش جّدی در برنامه های توسعه ای وزارتخانه خواهد شد. لذا با این پیش فرض، تنها یک وزیر قوی و مسلط که بتواند در مقابل همه لابی ها، سیاسی کاری ها، و زیاده خواهی ها بایستد و با نگاه ملی و پذیرفتن ریسکِ از دست دادن میز وزارت، چرخش در برنامه ریزی ها را شروع کند، می تواند وزیری شایسته تلقی شود.
۲- نگارنده کاملاً به این نکته توجه دارد که وزارت نیرو از دو بخش مهم آب و انرژی برق تشکیل شده امّا با توجه به بحرانی بودن شرایط در بخش آب، نیاز می بیند که در این مقطع زمانی، وزیر پیشنهادی احاطه صحیح علمی بر بخش آب داشته باشد تا بتواند بدرستی نگرش جدید را (که نیاز مبرم امروز کشور است) تغییر دهد. مشکلات بخش برق که کم هم نیستند می توانند با یک معاون قوی مرتفع گردند. خصوصاً اینکه اکنون ناترازی تولید و مصرف برق در کشورمان به ۱۰ تا ۱۲ هزار مگاوات رسیده است و به همین جهت فشار برنامه ریزی نشده بر نیروگاههای برقآبی در سالهای اخیر سالیانه سبب از دست رفتن حدود یک میلیارد مترمکعب از منابع آب حوضه کارون شده است. و امسال نیز مجدداً به منظور جبران کسری تولید برق تا کنون (که در اواسط فصل پیک مصرف تابستانه هستیم) حدود ۷۰۰ میلیون مترمکعب آب بصورت برنامه ریزی نشده از سیستم رودخانه کارون خارج شده است (این مقدار تا آخر فصل پیک مصرف ممکن است به یک و نیم میلیارد مترمکعب برسد که حجم قابل توجهی است). لذا با توجه به محدودیت منابع آب کشور ضرورت دارد تا ناترازی تولید برق کشور بدون فشار به منابع آب مرتفع گردد.
۳- انتظار می رود وزیر پیشنهادی، علاوه بر این با مدیریت خود بتواند چرخش در برنامه ریزی ها را در ساختار عریض و طویل آب وزارتخانه تعمیم دهد زیرا وجود ساختار صلب فعلی و خصوصاً وجود منافع ناشی از تعارض منافع از موانع جدّی باید تلقی شوند.
۴- در درجه بعدی ضرورت هماهنگی بین وزارتین نیرو و جهادکشاورزی است. در کشور ما متاسفانه حیف و میل منابع آب در همه بخش های مصرف جدّی است امّا از آنجایی که حدود ۹۰ درصد منابع آب برنامه ریزی شده در بخش کشاورزی و با راندمانی غیر قابل قبول مصرف می گردد. وزیر نیرو باید بتواند با هماهنگی وزیر جهادکشاورزی در یک دوره ۵ ساله راندمان مصرف آب و بهره وری در بخش کشاورزی را ارتقاء بخشند. به یقین با بهبود مصرف و ارتقاء راندمان در بخش کشاورزی وضعیت بحرانی آب کشور ترمیم چشمگیری پیدا خواهد کرد (در این بخش هماهنگی با وزارت خارجه برای کاهش مشکلات آبهای مرزی را نیز می توان ذکر کرد).
۵- نکته حائز اهمیت بعدی عدم تعلق خاطر، بخشی و منطقه ای است. اکنون که مسائل آب بین مناطقی از کشور سبب بوجود آمدن مسائل اختلافی تخصصی و اجتماعی شده است بر وزیر پیشنهادی نباید شائبه نگرش منطقه ای و بخشی نگری وارد گردد.
۶- و نکته آخر توجه به مسائل زیست محیطی آب است که نادیده گرفتن و یا کم اهمیت گرفتن آنها سبب مشکلات عدیده ای در بسیاری از استانها و تالابهای کشور شده است. مشکلاتی چون فرونشست زمین، خشکی تالابهای مهم کشور، رشد کانونهای ریزگرد، شوری آب در پایین دست رودخانه ها و پیشروی آب دریا به رودخانه ها، ورود پسآب ها و فاضلابها به منابع آب سطحی و زیر زمینی، با داشتن نگرش اکوسیستمی و هماهنگی فکری با سازمان محیط زیست کشور می توانند کاهش یابند.
به امید آنکه این نکات در گزینه وزیر پیشنهادی مورد لحاظ قرار گیرند.
به نقل از: خوزیها
/channel/anjomanemodaresin
«دین بدون اخلاق، دین نیست. عامل سقوط اخلاق در جامعه اسلامی آن زمان، استبداد دینی بود»
غلامرضا ظریفیان (استاد دانشگاه)
🔹اخلاق با دین دقیقا همپوشانی ندارد. برخی افراد ممکن است متدین نباشند و به ارزشهای اخلاقی نظیر راستگویی، امانتداری و نیکی به دیگران پایبند باشند. اما عکس آن صادق نیست، یعنی ممکن نیست یک دیندار حقیقی بدون اخلاق باشد، چون دین راستین مملو از اخلاق و مبتنی بر گزاره ها و ارزشهای اخلاقی است، هرچند در تاریخ بارها شاهد دوری دین از اخلاق و رفتارهای غیراخلاقی دینداران بوده.ایم.
🔹حال پرسش این است که چگونه جامعه دینی که پیامبر ساخت، طی چند دهه در اوج انحطاط اخلاقی قرار میگیرد و دست به کشتار فجیع خانواده پیامبر میزند؟
🔹پیامبر به رغم انکار اخیر یک منبری که رسانهها برایش شهرت درست کرده اند، فرمود: انی بعثت لاتمم مکارم الاخلاق. پیامبر نفرمود: من برای تکمیل علوم و دانش آمدم، یعنی حوزه اصلی کارکرد دین، نه علوم است نه سیاست و قدرت، بلکه همه اینها باید در خدمت اخلاق باشند.
🔹وقتی قرآن می خواهد پیامبر را در اوج توصیف کند، به نماز و روزه و حج و حکومت پیامبر اشاره نمی کند، بلکه می گوید: انک لعلی خلق عظیم. یعنی اسوه و الگو بودن پیامبر بیش از هر بعد دیگری در اخلاق او نمودار می شود.
🔹پس نسبت دین با اخلاق، نسبت وجودی است، یعنی دین بدون وجود اخلاق، دین نیست، دهها حدیث و روایت داریم که کسی که اخلاق ندارد، دین ندارد، کسی که امانتدار نیست، حیا ندارد یا صداقت ندارد، دین ندارد.
🔹قرآن می فرماید: دیدی چه کسی دین را تکذیب می کند؟ آنکه نسبت به گرسنگی فقرا و رنج یتیمان بی تفاوت است، پس وای بر نمازگزارانی که اهل تظاهرند و مردم را از حقشان محروم می کنند. اینها همه گزاره های اخلاقی است که عدم پایبندی به آنها در حکم تکذیب دین گرفته شده است.
🔹قرآن تصریح می کند: عمل نکردن به ادعا و شعار خود در مقابل خدا، بزرگترین گناه است، یعنی ملاک، رعایت ارزشهای اخلاقی در رفتار و نه فقط حرف است. بنابراین دینداری و هر مناسکی که به زیست اخلاقی منجر نشود، بویی از دین نبرده است.
🔹اما چه شد جامعه ای که پیامبر ظرف ۲۳ سال، آن را متحول کرد و از جاهلیت به ایمان رساند، ظرف پنجاه سال به جایی رسید که بدترین جنایت تاریخ بشریت را مرتکب شود.
🔹در تاریکترین عصر جاهلیت، آتش زدن خیمه ها، شکنجه کردن زنان، تکه تکه کردن جنازه های کشته ها و اسب تازاندن بر پیکرها بوقوع نپیوسته بود، چون خلاف مرام جاهلی بود، اما چه اتفاقی افتاد که مسلمانان با نیت قربه الی الله و پس از نماز اول وقت، فرزند پیامبر خود را کشتند؟
🔹مهمترین عامل رخ دادن چنین نتیجه ای به روایت نهج البلاغه و سخنان امام حسین، استبداد دینی است که خطرناکترین نوع استبداد و مبتنی بر جهل مقدس است.
🔹استبداد پیش از آنکه موضوعی سیاسی باشد، روانشناختی است، کسانی که در خود احساس حقارت می کنند، از طریق اعمال قدرت سعی در جبران ضعفهای درونی دارند.
🔹امام حسین در خطبه منا برای علمای دین، استبداد را تشریح می کند و می گوید علما و نخبگان با دو انگیزه طمع و ترس، با تهدید و تطمیع، زمینه ظهور استبداد را فراهم کردند.
🔹نخستین کسی که خطر بروز استبداد را در جامعه اسلامی مطرح کرد، حضرت زهراست که بلافاصله پس از رحلت پیامبر این خطر را گوشزد می کند: اقلیت مستبد و اکثریت پیرو!
🔹امیر مومنان می فرماید: هر که استبداد بورزد هلاک می شود، یعنی شخص یا جامعه استبدادورز عاقبتش نابودی است.
🔹اما جامعه و نخبگان به این اعلام خطر بی تفاوت بود، امام علی در خطبه ۱۵۰ نهج البلاغه فرمود بعد از رحلت پیامبر، جامعه به دوره جاهلیت بازگشت و ویژگی دوران جاهلی، این است که حق با کسی است که قدرت و زور دارد!
🔹در سیره پیامبر، نگاه افقی وجود دارد، حتی غیرمسلمانان و اهل کتاب نیز دارای اختیار و حقوق شهروندی و حرمت هستند اما در سیستم استبدادی هیچ کس جز حاکم و قدرت، حق ندارد، از بالا به مردم نگاه می کند و همه باید تسلیم و مطیع حکومت باشند.
🔹به تعبیر امیرمومنان، نتیجه این استبداد دینی، خروج بخشی از مردم از دین و گرویدن بخش دیگری به دین منحرف حاکمان بود و این سنت فرعون بود که خود را برتر و بالاتر از مردم می دانست خود را صاحب حق و امر و مردم را واجب الاطاعه خود می دانست تا آنها را به سعادت برساند.
🔹در نظام استبدادی قدرت در خدمت حقیقت نیست، بلکه حقیقت در خدمت قدرت است و در پای آن قربانی می شود. اما قرآن، سعادت و آخرت را متعلق به کسانی می داند که خود را ازدیگران برتر نمی دانند و به دنبال علو نیستند. (تلک الدارالاخره نجعلها للذین لایریدون علوا فی الارض ولا فسادا)
شب تاسوعای 1403
/channel/anjomanemodaresin
ارزشمندی « خردورزی» و « زمان» در حکمرانی!
حسن دادخواه (عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها)
در قرآن کریم، آیات فراوانی باورمندان مسلمان را به بهره جویی از تعقل و خردورزی تشویق و توصیه می کند. افزون بر این، در سخنان بزرگان معصوم (ع)، بر بهره گیری از «زمان» و عمر و فرصتهای گذرا، تاکید فراوان شده است!
گرچه امروزه ارزشمندی این دو سفارش و توصیه، بطور دقیق برای همه مردمان روشن شده است و بشریت مدرن بر پایه این دو، یعنی ارزشمندی خردورزی و استفاده بهینه از زمان و فرصتهای گذرا، نظریه و مکاتب فکری ارزشمندی بنا گذاشته است ولی همچنان نزد بسیاری از انسان ها و از جمله شهروندان ایرانی و کارگزاران وطنی، متاسفانه، به تعقل و تفکر و استفاده بهینه از زمان و فرصتهای گذرا، اعتنای درخوری نمی شود!
در گذشتهها و شاید تاکنون، باورمندان مسلمان و خوانندگان توصیههای امامان معصوم، توصیهها و سفارش های بزرگان را در محدوده امور شخصی و خصوصی تحلیل و دریافت می کردند در حالی که این توصیه ها، جنبه عام دارد و مصادیق بزرگ و مهمتری می توان برای آنها پیدا کرد؟
امروزه، اصل برنامه ریزی، استفاده از زمان و فرصتهای گذرا، هر دو بر پایه خردورزی و تفکر و تعقل و حساب و کتاب قرار گرفته است و نه تنها در حوزه و محدوده فردی و شخصی بلکه در حوزه عام حکمرانی که جمعیت های فراوانی از جامعه انسانی را شامل می گردد، کاربرد دارد و مورد توجه است!
سیاستورزی و اداره داخلی و بیرون جامعه و یک کشور بزرگ و پر مسأله ای مانند ایران عزیز، بدون اصالت و محوریت «دوری از احساس و عواطف پوچ و بی حاصل »، «برنامه ریزی و خردورزی» و « بهره گیری از زمان و فرصتهای گذرا» میسور و ممکن نیست!
اجازه دهید بی تعارف اعتراف کنم که ما یعنی دسته هایی از جمعیت جامعه ایرانی و کارگزاران دولتی و مقامات عالی، استاد و ماهر در هدر دادن فرصتها و انجام کارهای به دور از خرد و تفکر و منطق عقلایی هستیم!
برای نمونه در حوزه امنیت و نظم داخلی کشور، که این روزها در داغ و سوگ قهرمانان خویش نشسته ایم و یا در فلان مراسم، حدود صد و ده تن از شهروندان بی گناه و عادی، زیر دست و پا جان سپردند، فقدان تفکر و عقلانیت و تفکر و عمل بر اساس هزینه و فایده، آشکارا دیده می شود!
یا اینکه روز به روز بر ماموریت های قانونی نیروی انتظامی اضافه می شود فارغ از این که کثرت و تعدد و تنوع این ماموریتها، پرسنل این نیرو را از انجام ماموریت های ذاتی که همان استقرار امنیت و نظم داخلی کشور است، باز می دارد!
در حالی که کشورهای دوست و دشمن ما، پایه کار خویش را بر برنامه ریزی، انضباط مالی، جدید در اجرای قوانین، استفاده از زمان و فرصت های گذرا بنا نهاده اند، جامعه ایرانی و کارگزاران عالی رتبه ما، با شلختگی، خروج از وظایف سازمانی خود، ایراد سخنان گزاف و بی حاصل و طرح شعارهای پر هزینه روزگار می گذرانند و قدر سرمایه های انسانی و مالی کشور را نمی دانند!
اصالت دادن و تکرار مناسک غیر ضرور، جز هدر دادن سرمایه و وقت کارگزاران، درگیر کردن مردم با بیماری ها و فراموش شدن امور فوری و ضروری، پیامد فقدان تعقل و برنامه ریزی و بی اعتنایی به ارزشمندی زمان است!
/channel/anjomanemodaresin
این فرصت که اسرائیل همه خطوط قرمز بینالمللی را گذرانده است و در یک کشور خارجی، دست به عملیات ترور زده است، در هیچ قانون بینالمللی قابل پذیرش نیست.
۹- خوشبختانه وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی، شکایت به شورای امنیت سازمان ملل برده است. متاسفانه کشورهای غربی، همچنان به حمایت از اسرائیل و محکومیت ایران، موضع گرفتهاند. دولتهایی که مدعی دفاع از حقوق بشر هستند در آزمون فلسطین، مردود شدهاند. اتفاق ۷ اکتبر توسط نیروهای فلسطین، درست یا غلط ولی آن چه پس از آن اتفاق افتاد، قتل عام و آواره و بیپناه شدن مردم بی گناه فلسطین بود که تا کنون قریب چهل هزار نفر از مردم فلسطین کشته شدهاند و حدود دو میلیون نفر در بدترین شرایط، در نوار غزه در محاصره به سر میبرند. امروز، فلسطین، آزمون انسانیت جهانیان است. آنان که مدعی دفاع از حقوق بشر و انسان محوری هستند، برای حل مسأله فلسطین و رنج ۷۵ ساله مردم فلسطین و پایان دادن به کشتار و آوارگی و محنت مردم فلسطین باید گام بردارند.
۱۰- سخن آخر، اسرائیل با کمک عوامل نفوذی خود، مجاهد آرمان فلسطین، اسماعیل هنیه را در تهران به شهادت رساندند تا هم ایران را وارد یک جنگ منطقهای کنند و هم تلاشهایی را که برای رفع تنش ایران با جهان در حال انجام بود، فلج کنند. پس باید به نیروهای داخلی گفت فلج کردن دولتهایی که برای ایران، توسعه و اعتدال و وفاق ملی میخواهند خواست همه دشمنان ایران زمین است. برای توسعه ایران و رفاه ایرانیان، دست وفاق به دولت پزشکیان دهید که موفقیت او، موفقیت همه و شکست او، شکست همه خواهد بود.
به نقل از: همدلی
/channel/anjomanemodaresin
بیش از ۱۰۰ هزار تن خواستار لغو زندان شروین حاجیپور شدند/
شروین_حاجیپور از تایید حکم حبس خود بخاطر تولید آهنگ “برای…” خبر داد. به همین دلیل جمعی از شهروندان ایران با امضای کارزاری خواستار تبرئه شروین حاجی پور شدند.
در متن این کارزار آمده است:
جناب آقای اژهای
وفاق ملی مبارکی که امروز در مراسم تحلیف رئیسجمهور شاهد بودیم را با شیرینی خبر تبرئهٔ شروین حاجیپور تقویت کنید. هر آنچه شروین حاجیپور در ویدیوی اخیر خود میگوید حرف حساب است و زندان کردنش غیرعادلانه. امید به بسط عدالت و گشایش و وفاق را با نقض این حکم زنده کنید.
جمعی از شهروندان ایران
امضاء این کارزار در لینک زیر ادامه دارد:
https://www.karzar.net/shervin
/channel/anjomanemodaresin
این حادثه تروریستی اول از همه ذهنها را متوجه موضع تنشزدایی آقای پزشکیان نموده و ناخودآگاه به چالش کشیده شدن این موضع منطقی دولت جدید را یکی از اهداف شوم این ترور قلمداد میکند/
در انتخاب وزاری ذیربط و در گزینش و چینش نیروهای امنیتی و اطلاعاتی بازبینی و در سیستمهای امنیتی اطلاعاتی بازسازی اساسی صورت پذیرد/
اعلام مواضع حزب مجمع ایثارگران در واکنش به عملیات تروریستی شهید اسماعیل هنیه
مصاحبه رسانهای حسین احمدی سخنگوی مجمع ایثارگران
به نام خدا
سخنگوی حزب مجمع ایثارگران پس از برگزاری جلسه دوره ای شورای مرکزی این حزب ضمن محکوم کردن حرکت تروریستی در به شهادت رساندن اسماعیل هنیه سیاستمدار و دهمین نخست وزیر دولت فلسطین، در گفتگوی خبری با رسانه ها اظهار نمود:
بار دیگر دستان جنایتکار رژیم صهیونیستی از آستین بیرون آمده و با نقض آشکار حاکمیت و تمامیت ارضی کشورمان، مجاهد بزرگ اسمعیل هنیه را به شهادت رساند. بی تردید این شهید والامقام باکی از شهادت نداشت و هر لحظه انتظار آن را می کشید، همانگونه که بسیاری از اعضای خانواده اش در کنار مردم مظلوم غزه به دست رژیم کودک کش اسرائیل به شهادت رسیدند.
حزب مجمع ایثارگران با محکومیت شدید این جنایت، آن را اقدامی ماجراجویانه از سوی رژیم صهیونیستی می داند. رژیمی که پس از ۹ ماه از آغاز تهاجم سبعانه به غزه و کشتار قریب به ۴۰ هزار نفر که بخش اعظم آن را زنان و کودکان تشکیل می دهند هیچ دستاورد قابل توجهی از جنگ بدست نیاورده، با توسل به این گونه اقدامات در صدد گسترش دامنه جنگ در منطقه است.
حزب مجمع ایثار گران با عرض تسلیت شهادت مجاهد بزرگ اسمعیل هنیه به مردم قهرمان فلسطین، علی الخصوص ساکنان نوار غزه و همچنین خانواده شهید، این جنایت که مصداق نقض فاحش حقوق بشر و تجاوز به تمامیت ارضی کشوری مستقل است را محکوم کرده و دعوت مسئولان کشور را به خویشتن داری و پرهیز از اقدامات شتابزده و بازی در میدانی که نتانیاهو برای رهایی خود در پی آن است، مصرانه خواستار رسیدگی و برخورد متناسب وفق قوانین بین المللی برای حفظ صلح و امنیت اقدام وفق حقوق بین الملل از سوی سازمان ملل متحد و شورای امنیت آن سازمان می باشد.
در ادامه احمدی افزود: اعضای حزب مجمع ایثارگران در سلسله جلسات دوره ای ماهانه شورای مرکزی، مربوط به مرداد ماه سال ۱۴۰۳، دربارۀ دو رویداد مهم مراسم تنفیذ و تحلیف رئیس جمهور پزشکیان با تبادل اخبار و اطلاعات مهم در پیرامون آن و تشکیل کابینه دولت چهاردهم، از مواضع اصلاحطلبانه و تأکید ایشان بر مطالبات برحق ملت و توجه دادن به بازگشت سیاستمداران به خواست و اراده مردم ایران و اینکه ایران برای همه ایرانیان است، حمایت خود را اعلام نموده و برای توفیق ایشان با وجود موانع داخلی و بین المللی در مورد سختی های راه پیش روی دولت آقای دکتر پزشکیان آرزوی موفقیت نمودند.
ادامه در:
https://modaresinpress.ir/review/4747/
/channel/anjomanemodaresin
♦️چرا باید تنها راههای پیش پای معترضین، محکومیت قضایی یا خروج از کشور باشد؟
♦️در دلایل توصیه به جلوگیری از حکم زندان شروین حاجیپور
محمدرضا جوادی یگانه (استاد دانشگاه)
سه روز پیش شروین حاجیپور کلیپی منتشر کرد در باره اینکه حکم ۴۴ ماه زندانش تایید شده و باید به زندان برود. پرسش اصلی او این است که «آیا راه دیگری برای اعتراض کردن وجود دارد؟» و «آیا مدنیتر از قطعه برای، شیوهای برای اعتراض هست؟» شروین معترض است، نمیخواهد ایران را ترک کند و به زندان هم نمیخواهد برود.
اگر بنا باشد اصلاحی در جامعه ایران رخ دهد، باید کاری کرد که جمع این سه گزینه غیرممکن نباشد. و کسانی که طبق ارزشهایشان، نمیخواهند طبق ارزشهای رسمی عمل کنند، امکان کنش در ایران را داشته باشند. آنها، نه خودشان، خود را مجرم میدانند نه عرف آنها را مجرم و برانداز میشناسد؛ بلکه فقط متفاوت با نظام رسمی هستند و معترض به آن.
روشن است که انتظار شروین فقط این نیست که زندان نرود، بلکه میخواهد بتواند ترانه اعتراضی بسازد. ولی میداند که وقتی ترانه اعتراضی میسازد، نمیتواند از فضاهای رسمی استفاده کند، روی استیج برود و از پلتفرمها و تلویزیون استفاده کند. اما او میخواهد ترانه بسازد و در همین فضای مجازی فیلترشده منتشر کند.
چرا باید تنها راههای پیش پای معترضین، محکومیت قضایی یا خروج از کشور باشد؟ آلبرت هیرشمن در کتاب خروج، اعتراض و وفاداری، این سهگانه را به خوبی نشان داده است. منظورم از وفاداری، وفاداری به اصل نظام است که اصولگرایان و اصلاحطلبان هر دو در آن مشترک هستند. خروج هم خروج از نظام سیاسی است که براندازان با همه شقوق گوناگون، معرفش هستند. گروه سوم، یعنی معترضان، در همین کشور ساکن هستند، برانداز نیستند و نمیخواهد باشند، اما پارهای از قواعد اساسی نظام رسمی را قبول ندارند و علنا با آن مخالفت میکنند. ولی در مخالفت با آن، با براندازان همدست نمیشوند. و این، آن مرز آشکار ولی باریکی است که به آن توجه نمیشود. سیاست آنها سیاست زندگی است برخلاف براندازان، که تنفر و کینتوزی مبنای عملشان است.
درگذشت مهسا امینی در ۲۵ شهریور ۱۴۰۱ مقدمه اعتراضاتی شد که هنوز هم جامعه ایران تحت تاثیر آن است. چند روز پس از آن، ژانر «برای...» در توییتر به راه افتاد که معترضین توییت میکردند که به چه چیزی در ایران اعتراض دارند و ابعاد گوناگون اعتراضشان را مینوشتند. از میان هزاران «برای...»ی توییتشده در آن چند روز، شروین حاجی پور، ۲۹ مورد از آنها را انتخاب کرد و ترانه «برای...» را در ۶ مهر منتشر کرد. ترانه در یکیدو روز اول انتشار، فقط در صفحه اینستاگرام حاجیپور بیش از ۴۰ میلیون بار دیده شد، و به یکی از نمادهای این جنبش اعتراضی تبدیل شد.
این ترانه، یکی از نمونههای «ممکنترین اعتراض در جامعه ایران» است. نه در متن ترانهای که شروین حاجیپور خواند، نه در توییتهایی که به عنوان شاهد مثال در کلیپ آورد و نه در تصاویری که در یک روایت تصویری دیگر از این ترانه، همان روز ارائه شد، اعتراضی متوجه اصل نظام و رهبری نبود و تنها یک بار از تصویر رئیسجمهوری فقید استفاده شد.
محور اعتراضها هم عمدتا اجتماعی بود و نه سیاسی؛ اجتماعی به معنای عام و عمومیتیافته آن. من همان روز انتشار در توییتی نوشتم که «شعار زن_زندگی_آزادی و ژانر برای... که شروین حاجیپور امروز ترانهای برای آن سرود، نشان داد معترضین عاقلاند و از ایرانستیزان گذر کردهاند؛ نه شعار تجزیهطلبانه دادند و نه به میل پهلوی و رجوی و علینژاد عمل کردند.جامعه فرسنگها از تحلیلگران جلوتر است و از سیاستبازان متفاوت».
آنچه آن ترانه انجام داد، ایجاد بالاترین آگاهی جمعی ممکن یک گروه اجتماعی است، یعنی اینکه معترضین از طریق این ترانه به یک آگاهی جمعی و مشترک رسیدند که از چه چیزی ناراضی هستند و چگونه میتوان در ایران به همه چیز اعتراض کرد بدون آنکه اعتراض کردن غیرممکن شود. تبدیل اعتراض سیاسی به اعتراض اجتماعی، پس از شکست اعتراض سیاسی، در چارچوب همین رویکرد است. ترانه «برای...» یک نقد مدنی است، اعتراضی در قالب یک اثر هنری، بدون توهین به کسی. اما اینکه اثر به سرعت و به صورت گسترده دیده شد، بخاطر شرایط ایران بود.
غیرممکن کردن اعتراض و اسکات یا راندن معترضین به خارج از کشور، فرصتهای اصلاح در جامعه را هم از دست میدهد. باید برای نقد مدنی و شنیدن صدای متفاوت جایی گذاشت. نگاه کنید بعد از رای آوردن پزشکیان چقدر امید در جامعه افزایش یافته، با آزاد گذاشتن اعتراضات ممکن، و با بسط دامنه اعتراضات ممکن، این امید چند برابر خواهد شد. جناب آقای اژهای، جلوی زندانی شدن شروین را بگیرید. بگذارید ایران با کمک «همه» ایرانیان اوج بگیرد.
/channel/anjomanemodaresin
@javadimr
فایل صوتی جلسه سخنرانی و پرسش با عنوان
توسعه سیاسی
جامعه محور / دولت محور
سخنران: دکتر ابوالفضل دلاوری،
(دانشیار علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی)
زمان: سهشنبه ۹ مرداد ۱۴۰۳
دفتر سیاسی انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها
/channel/anjomanemodaresin
«بار دیگر تبریک و تسلیت»
فتح الله امی (عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها)
ترور «اسماعیل هنیه» ریس دفتر حماس در تهران در روز اول کاری دولت چهاردهم بی شباهت به ترور «فرانتس فردیناند» ولیعهد اتریش در ۲۸ژوین ۱۹۱۴(۷مرداد۱۲۹۳)در «سارایوو» در صربستان نیست، او که مهمان رسمی دولت صربستان بود بعلت عدم تامین امنیت دولت میزبان مورد مواخذه دولت اتریش قرار گرفت ولی صربستان از تحویل قاتل صرب خودداری کرد و همین موجب وقوع جنگ جهانی اول شد.
در این جنگ که پس از چهار سال در سال۱۹۱۸(۱۲۹۷)پایان یافت اتریش، آلمان، مجارستان، بلغارستان و امپراطور عثمانی در یک طرف و متفقین شامل بریتانیا، فرانسه، ایتالیا، روسیه، بلژیک و صربستان در یک طرف قرارداشتند.در این جنگ ۶۵میلیون نفر شرکت داشتند که ۹میلیون کشته و۲۲میلیون معلول و ۵میلیون نفر مفقود اثر شدند.
واقعه اسف بار ترور اسماعیل هنیه در تهران جای تسلیت عمیق دارد، از طرفی ایشان مهمان ایران بود و از طرف دیگر رهبریت حماس را به عهده داشت لذا این ننگ ابدی را نمیتوان جبران نمود کاش ایشان هم بصورت مجازی در مراسم تحلیف ریس جمهور چهاردهم شرکت میکرد. متاسفانه روز اول دولت چهاردهم با این واقعه تلخ شروع شد.
انتصاب جناب دکتر عارف «مرد اخلاق در سیاست»و فرهیخته گرانقدر هم بعلت تجارب گرانقدر در دولت اصلاحات از خبرگان محسوب میشود و هم بدلیل برجستگی در دوران تحصیل و اخذ دکترای الکترونیک ازMIT از نخبگان محسوب میشود، بعنوان معاون اول جای تبریک به ملت ایران دارد و این انتصاب آغاز درخشانی را به مردم ایران به ویژه دانشگاهیان نوید میدهد.
اینجانب که حدود چهل و دو سال توفیق آشنایی با ایشان دارم همواره شاهد موفقیت ایشان در مدیریت های کلان کشور بوده ام،از مسئولت وزارت ارتباطات تا معاون اول دولت اصلاحات و وکالت مجلس شورای اسلامی و رهبریت بنیاد امید و هدایت کانون استادان دانشگاهی که به پیشنهاد اینجانب در مراسم «تقدیر از عارف»تاسیس گردید و اکنون دارای بیش از سه هزار عضو از اعضاء هیات علمی دانشگاههای کشور است از افتخارات ایشان است.کانون استادان دانشگاهی میتواند بعنوان اتاق فکر دولت چهاردهم توسط ایشان به کار گرفته شود.
بار دیگر ضمن تسلیت شهادت «اسماعیل هنیه»ریس دفتر حماس در تهران،انتصاب جناب دکتر عارف بعنوان معاون اول ریس جمهور جناب دکتر پزشکیان را تبریک گفته و برای ایشان و دولت چهاردهم که با کوهی از مشکلات سیاسی و اقتصادی مواجه است ،از درگاه الهی آرزوی توفیق مسألت میشود.
در پایان در این ایام ماه محرم به اشعاری در وصف آزاد مردان تاریخ مثل «سردارسلیمانی »و «اسماعیل هنیه »که از انقلاب کربلا درس آزادگی آموختند اشاره میشود:
که اندر ره آزادگی از جان نبود بیم
دیگر نهراسد ز ستمکار ستمکش
مظلوم به ظالم نکند کرنش و تعظیم
بیدادگران را اثری نیست در عالم
زنده است حسین این علی آن حق مطلق
/channel/anjomanemodaresin
«نامه جمعی از اعضای هیات علمی دانشگاه تهران»
به نام خدا
سلام بر هم دانشگاهیان عزیز دانشگاه تهران
مبالغه نیست اگر بگوییم از زمانیکه آقای دکتر مقیمی ریاست دانشگاه تهران را به عهده گرفتند دانشگاه تهران یکی از سیاهترین دوران خود را تجربه کرده است:
۱- حاکم کردن حراست دانشگاه بر همه امور دانشجویان عزیز و استادان محترم
۲- صدور احکام محرومیت تحصیلی و انتقال به سایر دانشگاه ها و عدم تغییر وضعیت استخدامی اساتید جوان دانشگاه.
۳- بازنشسته کردن تعداد زیادی از استادان غیر هم خط و عدم بازنشسته نمودن اعضای مسن تر به صرف هم فکر بودن با خودشان.
۴- گماردن افراد غیر شایسته در پست های مدیریتی سازمان مرکزی.
۵- استخدام صدها نفر به عنوان عضو هیات علمی که مهمترین ویژگی آنها داشتن گرایش سیاسی همسو با اصولگران میباشد و یا ارتباط خانوادگی دارند.
۶- عقد قرارداد با ۵۰۰ نفر مرد و زن به عنوان حجاببان در همه دانشکده ها که مزاحمت فراوانی برای ورود دانشجویان ایجاد میکنند.
۷- راه اندازی دانشکدههایی که حتی یک ساختمان آبرومند ندارند تا چه برسد به کادر هیات علمی.
۸- تبدیل دانشگاه تهران به یک تجارتخانه شبیه کاراونسرا تحت عنوان دانشگاه کارآفرین با اجاره دادن تمامی فضاهای آموزشی.
ما جمعی از اعضای هیات علمی دانشگاه تهران، از جناب آقای دکتر پزشکیان میخواهیم که تا استقرار دولت متبوع و نصب وزیر برای وزارت علوم، سرپرستی برای دانشگاه تهران منصوب نمایند که بیش از این دانشگاه از عملکرد آقای دکتر مقیمی متضرر نشوند.
جمعی از اعضای هیات علمی دانشگاه تهران
۹ مرداد ماه ۱۴۰۳
/channel/anjomanemodaresin
بساط تکبیرگویی را جمع کنید! در مورد تنفیذ پزشکیان
میثم بادامچی
سخنرانی آقای خامنهای و دکتر پزشکیان در مراسم تنفیذ را با دقت گوش دادم. در مجموع فضا متعادل و مثبت و جالب بود و دست مریزاد. منتهی یک نقد اساسی بر اداره کنندگان مراسم در دفتر رهبری دارم: اگر قصد اصلاح و تلطیف روابط با دنیا را دارید که از مواضع رهبر برمیآید دارید، بساط این تکبیرگویی خودجوش وسط سخنان رهبر بقیه مقامات (سپاهیان و...) را باید جمع کنید. چند نکته:
تکبیرگو کسی است که وسط جمع نشسته و معلوم هم نیست که کیست و هویتش چیست. براساس زمانی که برای تکبیر انتخاب میکند به نظرم میرسد فردی وابسته به جناح تندرو و نهادهای نظامی امنیتی است. این فرد بیسواد جایی که دلش میخواهد بقیه را به تکبیر میخواند و اکثرا هم مجبورند جلوی دوربینها همرنگ جماعت شده پاسخ دهند. محتوای تکبیر هم که از دهه شصت مانده از مزخرفترین محتواهاست و توهین به مجموعهای از افراد و کشورها و این ادبیات حتی با سیاست داخلی و خارجی رسمی ج ا (همان اسناد بالادستی که پزشکیان مرتب میگوید) منافات دارد: "مرگ بر آمریکا، مرگ بر انگلیس، مرگ بر ضدولایت فقیه، مرگ بر منافقین و کفار، مرگ بر اسرائیل".
ج ا با آمریکا همین حالا دارد مذاکره غیرمستقیم میکند، با انگلیس روابط رسمی و گاهی حسنه دارد، در بسیاری موارد کسی به صرف کافر (نامعتقد به خدا و دین بودن) و منافق بودن در ایران مجازات نمیشود (اگر بصورت من درآوردی منافق را مساوی مجاهدین خلق ندانیم)، و حتی من ادعا میکنم ج ا امروزه دی فاکتو وجود اسرائیل را، برغم تروریستی دانستن این دولت، برسمیت شناخته و البته خواستار تاسیس دولت فلسطین است.
به علاوه اگر تکبیر خوبه، خب چرا مثلا "مرگ بر روسیه" به شعار تکبیر اضافه نمیکنید؟ مگر ایرانیان کم از روسیه در قیاس با آمریکا ضربه دیدهاند؟! از قضا مهمترین ضعف سخنان رهبر در مراسم تنفیذ این بود که غیرمستقیم مجیز روسیه و پوتین را گفت به عنوان کشورهای حامی ایران. آقای خامنهای! دست از عشق روسیه بردارید و میان روابط با آمریکا و روسیه توازن برقرار کنید! سفارت آمریکا را در تهران بازگشایی کنید و دست از خصومت بیهوده با این کشور و غرب بردارید.
پینوشت- ضعف خیلی بزرگ دیگر مراسم تنفیذ آن بود که جای محمدخاتمی و محمود احمدینژاد در مراسم خالی بود. میرحسین موسوی و زهرا رهنورد و کروبی را که نمیگویم. زشت است با مقامات ارشد قبلی نظام چنین رفتاری میکنید!
/channel/anjomanemodaresin
پیام تبریک محمود صادقی به دکتر عارف
به نام خدا
برادر گرامی جناب آقای دکتر محمد رضا عارف
باسلام و احترام
ضمن سپاس از حسن انتخاب رییس جمهور گرامی جناب آقای دکتر مسعود پزشکیان، انتصاب شایسته جنابعالی را به عنوان معاون اول رئیس جمهور تبریک میگویم.
بیتردید شخصیت وارسته، متدین، باتجربه و سرد و گرم چشیده ای چون جنابعالی لنگرگاه مطمئنی برای دولت چهاردهم چه در دورهی انتقالی و انتخاب و انتصاب اعضای هیات دولت و چه در دورهی استقرار آن و نویدبخش فصل نوینی از مدیریت تعاملی، عقلانی و کارآمد در کشور خواهد بود.
از خداوند بزرگ سلامتی و موفقیت شما را در انجام این مسئولیت خطیر خواستارم.
محمود صادقی
دبیرکل انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها
۷ مرداد ۱۴۰۳
/channel/anjomanemodaresin
هنر انتخاب وزیر؛
نگاهی به الگوهای انتخاب وزیران و اعضای هیئت دولت در جهان/
مهدی عباسی (دانشجوی دکتری سیاستگذاری عمومی)
مقدمه
بهدنبال انتخاب دکتر مسعود پزشکیان به ریاستجمهوری اسلامی ایران، موضوع انتخاب وزیران و سایر اعضای هیئت دولت، در صدر مهمترین مسائل روز کشور قرار گرفته است.
این موضوع به دلایل متعددی، اهمیتی ویژه یافته است که ازجملۀ آنها میتوان به ناگهانی و پیش از موعدبودنِ برگزاری انتخابات، کاهش مشارکت مردم در انتخابات و ضرورت رویکارآمدنِ دولتی کارآمد برای بازسازی اعتماد عمومی به کارآمدی دولتها، عدموابستگیِ حزبیِ رئیسجمهوری منتخب، و شعارهای وی برای استفاده از کلیه ظرفیتهای موجود در کشور بهویژه با رویکرد عدالت جنسیتی و قومیتی بوده است.
پزشکیان با اولویتقراردادنِ شفافیت و کارشناسی، شورایی به ریاست محمدجواد ظریف تشکیل داد که کمیتههای متعددی ذیل این شورا تشکیل شدهاند. وظیفه این کمیتهها بررسی افراد مختلف و تهیه فهرستی از کاندیداهای مناسب برای هریک از وزارتخانهها و ارائه فهرست نهایی به پزشکیان برای انتخاب اعضای هیئت دولت است.
حرف و حدیثهای فراوانی که درخصوص این الگوی منحصربهفرد و تجربهنشده در ایران شکل گرفته است، نگارنده این سطور را بر آن داشت تا تأملی در الگوها و مدلهای انتخاب وزرا و اعضای هیئت دولت در کشورهای مختلف جهان داشته باشد.
در دنیای معاصر، انتخاب وزرا و تشکیل کابینه یکی از مهمترین و پیچیدهترین فرایندهای حکومتی است که تأثیرات عمیقی بر سیاستها و مدیریت کشور دارد. این فرایند در کشورهای مختلف، بسته به ساختار سیاسی و قانونی متفاوت است.
به عنوان مثال، در بسیاری از کشورهای دموکراتیک، وزرا غالباً توسط رئیسجمهوری یا نخستوزیر پیشنهاد میشوند و باید ازسوی پارلمان تأیید شوند. در مقابل، در برخی نظامهای دیگر، وزرا بهطورِ مستقیم ازسوی نفر اول کشور منصوب میشوند و نیازی به تأیید پارلمان ندارند.
باید این نکته را در نظر گرفت که انتخاب وزرا و اعضای هیئت دولت، شامل فرایندهای رسمی و فرایندهای غیررسمی است. در فرایندهای رسمی ـ قانونی سازوکارهایی برای انتخاب وزیران در قوانین اساسی و قوانین عادی کشورها تعبیه شده است. اما فرایندهای غیررسمی فرایندهایی خارج از چارچوبهای قانونی ـ حقوقی هستند.
فرایندهای رسمیِ انتخاب وزیر
فرایندهای رسمی در انتخاب وزرا و اعضای هیئت دولت به مجموعهای از فرایندها، مراحل و قوانینِ مرتبط با آنها گفته میشود که باید در انتخاب و انتصاب وزرا رعایت شود. این فرایندها، بسته به نظامهای سیاسیِ و قوانینِ حاکم بر آنها، معمولاً شامل مراحلی مانند معرفی و پیشنهاد کاندیداهای وزارت ازسوی رئیسجمهوری یا نخستوزیر، و بررسیِ صلاحیت آنها ازسوی نهادهای مسئول بهویژه مجلس است.
ادامه در:
https://modaresinpress.ir/review/4737/
/channel/anjomanemodaresin
دفتر سیاسی انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها برگزار میکند:
توسعه سیاسی
جامعه محور / دولت محور
سخنران: دکتر ابوالفضل دلاوری،
دانشیار علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی
زمان: سهشنبه ۹ مرداد ۱۴۰۳ ؛ ساعت ۲۰
لینک حضور در جلسه:
https://meet.google.com/ebv-ezxa-xqi
/channel/anjomanemodaresin
سیمای کشور در میدان انقلاب تا دانشگاه تهران!
حسن دادخواه (عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها)
روبروی دانشگاه تهران تا میدان انقلاب، در تاریخ سیاسی معاصر ایران، به عنوان محل نمایش مقاومت دانشجویان علیه استبداد شاهنشاهی، فعالیتهای سیاسی معطوف و منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی و فراز و نشیبهای پس از آن، از اهمیت ویژهای برخوردار بوده است!
وجود کتابفروشیهای روبروی دانشگاه و ناشران سرشناس و فعال در همه موضوعات علمی و فرهنگی و اجتماعی نیز نقش موثری در فروش کتاب به مراجعان و توزیع و فرستادن کتاب به دورترین نقاط کشور دارد و تاثیرات فرهنگی و روشنگری این صنف در بالندگی فرهنگی و سواد علمی در جامعه ایران بر کسی پوشیده نیست!
دانش آموختگی هزاران نفر از جوانان ایرانی در طی سالیان دراز و بلندی که از تاسیس آن تاکنون ادامه دارد همچون پمپاژ خون در رگهای کالبد جامعه ایران، موجب تحولات تدریجی و پیشبرد علمی ایران و گسترش مدنیت و عقلانیت و خردورزی در این سرزمین شده است!
وجود استادان طراز اول در دانشگاه تهران به عنوان دانشگاه مادر، سرچشمه تربیت استادان برای دانشگاههای سراسر ایران و نگارش کتابهای علمی فاخر و ارزشمند بوده است!
از نخستین هفتههای پس از پیروزی انقلاب اسلامی، دانشگاه تهران چه به دلیل مرکزیت و قابل دسترسی بودن و چه به لحاظ مرکز روشنفکری و تولید اندیشههای نو، به محل و مرکزی برای فعالیتهای مذهبی و سیاسی مانند برگزاری نماز جمعه و شروع و پایان راهپیماییهای بزرگ تبدیل شد!
در یک نگاه بدبینانه میتوان علت تمرکز فعالیتهای مذهبی و تجمعات سیاسی را به گونهای به عنوان بهانهای برای تعادل در بهرهجویی از این مکان تفسیر کرد یعنی قرار است این محل، مرکز رشد تفکر دینی و حامی انقلاب باشد و نه محل رشد اندیشه های غیر مذهبی!
امروز برای هر رهگذر در حد فاصل میدان انقلاب تا روبروی دانشگاه تهران، دو صحنه و منظره متغایر و متباین قابل دریافت است بخصوص برای بینندگانش که مثلا پس از یک یا دو دهه، دوباره گذرشان به جلو دانشگاه تهران افتاده است!
سراسر کنجها و کالبد شهری در حد فاصل این دو نقطه، سرشار از شعارها و شعائر و المانهای دینی و سیاسی معطوف به گفتمان دینی و سیاسی رسمی کشور است! که همه اجزای آن، برآمده از آموزههای دینی و قابل احترام از سوی شهروندان ایرانی و تهرانی است و در این واقعیت، شکی نیست گر چه مجموع و تجمع آن از دیدگاه زیباییهای شهری و مهندسی و معماری و تاثیر روانی آن بر رهگذران قابل تامل و ارزیابی است!
این در حالی است که در پیادهروهای روبروی دانشگاه، به جهت وجود دستفروشان و کتابفروشانی که بساط پهن کرده و بیرون از فروشگاههای کتابفروشی، مشغول فروش کتابهای دست دون و کسب و کار و هستند! جای تردد برای رهگذران نیست!
این صحنهها نشان دهنده بازار آشفته نشر کتاب از سویی و دستههای فاقد شغل است که به دست فروشی مجبور شدهاند.
گرانی کاغذ و تجهیزات چاپ که عملا باعث گرانی قیمت کتاب و کاهش قدرت خرید طبقه متوسط شده است و کسادی فروش کتاب و نشر را فراهم ساخته و موجب تعطیل شدن بسیاری از شرکت های انتشاراتی گردیده است!
سیمای غیر جذاب فعالیتهای فرهنگی و دینی از سویی و بازار آشفته و نازیبای دستفروشی و پهن کردن انبوه متراکم کتاب های دست دوم، به نوعی نشان دهنده سیمای فرهنگی و اقتصادی کشور است که در جلو دانشگاه تهران به نمایش در آمده است! در این صحنه، نشانی از علم دوستی و بالندگی فرهنگی و نشاط اجتماعی دیده نمیشود!
/channel/anjomanemodaresin
مسأله آموزش عالی در ایران/
مهمترین معضلات و بحرانهای ساختاری آموزش عالی در ایران/
محسن صنیعی (عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها)
نشست تخصصی «بیمها و امیدها در دولت چهاردهم» به همت روزنامه وزین خوزیها، کتابخانه تخصصی خوزستانشناسی و پایگاه خبری عصر ما، در روز چهارشنبه ۱۴۰۳/۴/۲۰ برگزار گردید.
نگاهی به آموزش عالی به بنده واگذار شده بود. در این نوشتار، لازم میدانم با پس از یک مقدمه، با تفصیل و شرح بیشتری، مشکلات و بحرانهای آموزش عالی را تشریح کنم. الف- تاریخچه آموزش عالی در ایران آموزش عالی در ایران سابقه دیرینه دارد که می توان به قدیمی ترین دانشگاه جهان یعنی دانشگاه جندی شاپور واقع در دزفول را اشاره کرد.
پس از اسلام، ایرانیان بر اساس تجربه دانشگاه جندی شاپور، سهم به سزایی در شکوفایی تمدن اسلامی داشته اند. پس از اسلام، تأسیس بیت الحکمه در دوران خلافت عباسی و مدارس نظامیه در دوران سلجوقی در چندین شهر همانند بغداد، بلخ، نیشابور، هرات، و اصفهان به عنوان مدارس آموزش عالی دایر گشتند. آموزش عالی در دوران معاصر را می توان به تأسیس دارالفنون در سال ۱۲۳۴ هجری شمسی به همت امیرکبیر دانست.
پس از آن اعزام بورسیه ها به خارج از کشور، شدت گرفت. پس از آن، مدرسه علوم سیاسی، مدرسه طب، مدرسه عالی فلاحت و صنایع روستایی، مدرسه عالی معماری، مدرسه عالی حقوق، و چند مرکز آموزش عالی، شکل گرفتند که با تأسیس دانشگاه تهران در سال ۱۳۱۳، در دانشگاه تهران، ادغام گردیدند. پس از تأسیس دانشگاه تهران، در دهه های بعد، دانشگاه ها در استان های دیگر توسعه پیدا کردند ولی باید پذیرفت که مسأله دانشگاه در ایران، همچنان یک مسأله جدید است.
پس از انقلاب، آموزش عالی شاهد گسترش کمی و البته کیفی زیادی بود که حاصل آن را امروز می بینیم ولی همچنان، آموزش عالی ما از بحران ها و مشکلات ساختاری رنج می برد که در بخش دوم، به بعضی از مهم ترین های آن ها می پردازم.
مهمترین معضلات و بحرانهای ساختاری آموزش عالی در ایران:
۱- عدم استقلال دانشگاهها از سیاست. مهم ترین مشکل حاکم بر آموزش عالی کشور را باید عدم استقلال نهاد علم یعنی دانشگاه از نهاد سیاست یعنی حکومت دانست. همچنان، سیاست های حاکم بر آموزش عالی را حکومت تعیین می کند. همچنان مدیران آموزش عالی را حکومت تعیین می کند. همچنان با تغییر دولت ها، همه مدیران دانشگاه ها تغییر می کنند.
همچنان نهادهای حکومتی فرا دانشگاهی، در جذب و ارتقاء و حتی اخراج دانشگاهیان، نقش پر رنگ دارند. متاسفانه، دانشگاههای ما از بدو تاسیس آموزش عالی، پیوند تنگاتنگی با سیاست داشته اند. کمتر مدیرانی مانند دکتر علی اکبر سیاسی وجود داشته اند که در مقابل اخراج استادان مقاومت نشان می دادند. ضمنا باید گفت در همین دورانی که دانشگاه ها وابستگی تنگاتنگی با سیاست و قدرت داشته اند، مدیرانی چون دکتر مصطفی معین بودند که از استقلال دانشگاه ها دفاع کردند و تا استعفا هم پیش رفتند و کسی چون دکتر پزشکیان در دانشگاه علوم پزشکی تبریز بود که موقعی که لباس شخصی ها به دانشگاه علوم پزشکی تبریز حمله کردند، ماند و از دانشگاه و دانشجویان دفاع کرد.
در این سال های اخیر، عملا سیاست گذاری آموزش عالی به نهادی کاملا انتصابی مانند شورای عالی انقلاب فرهنگی واگذار شده است و انتصاب مدیران دانشگاه ها نیز از همین کانال می گذرد. در دولت اصلاحات، تلاش بسیار زیادی در استقلال دانشگاه ها انجام گرفت. در بسیاری از دانشگاه ها، ریاست دانشگاه ها، به صورت انتخابی انتخاب گردیدند. انتخاب روسای دانشکده ها به یک روند تبدیل شده بود که متاسفانه از دولت احمدی نژاد، این روند متوقف گردید و به مرحله ای رسیدیم که حتی مدیریت گروه ها نیز انتصابی گردید. امروز به مرحله ای رسیده ایم که حتی انتخاب اول استادان در هیات های ممیزه، به کناری زده می شوند و اعضای خودی در هیات ممیزه به خدمت گرفته می شوند.
۲- حاکمیت نگاه غیر علمی بر دانشگاهها. سال هاست که در دانشگاه ها در جذب، ارتقاء، تبدیل وضعیت، ماده ای به نام ماده فرهنگی وجود دارد که استادان بر اساس شرکت در دوره های فرهنگی، امتیازی به نام امتیاز فرهنگی می گیرند. این ماده، ماده وتویی است. این دوره ها بیشتر در حوزه معارف اسلامی است. بارها گفته ام که مشخصه فرهنگی با یکی دو کلاس و دوره، ساخته نمی شود. متاسفانه نگاه غیر علمی در مصاحبه های عمومی جذب، تبدیل وضعیت و ارتقاء هم وجود دارد. اگر بناست که شناخت افراد در یک دوره و یک مصاحبه صورت گیرد، دانشگاهیان از چنان ضریب هوشی برخوردار هستند که از این فیلترها گذر کنند.
۳- حاکم بودن فضای امنیتی بر دانشگاهها. در دانشگاه ها، کمتر انجمن غیر همسو، توان فعالیت دارد.
ادامه در:
https://modaresinpress.ir/review/4727/
/channel/anjomanemodaresin
«مسعود خان؛ من رأی دادم، ولی دست دوستی دارم نه مشت محکم»
حسین وفاپور (عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی مدرسین دانشگاهها)
دکتر پزشکیان عزیز؛ من در انتخابات ریاست جمهوری به شما رأی دادم و برای رأی آوری شما بسیار تلاش کردم، به قدری که هنوز هم از فشار فضای سنگین انتخابات و نگرانی عقبگرد شدید مملکت خستهام.
ولی مسعود خان من از مشتهای محکم خسته شدهام. سالهاست از مشت محکم بیزارم و به جای آن دست دوستی را به طرف همه ایرانیان و همه ملتها دراز کردهام.
من از مشتهای محکمی که در این چهار دهه به خیال خود بر دهان دشمن کوبیدید و به جای دشمن به دهان ملت عزیزمان خورد خسته و بیزارم.
اصلا من رأی دادم که دیگر مشت محکمی نبینم و فریاد مشت محکم کمتر بشنوم، پس لطفا از این ادبیات پرهیز کنید تا لازم نباشد دوستان با زحمت زیاد آن را تفسیر و تأویل کنند.
ظاهرا برای برخی دوستان سوء تفاهم شده است که واقعا پیروز انتخابات شدهاند و صدای بلند ملت ناراضی را نشنیدهاند. ولی همه بدانند که پیروز واقعی این انتخابات اکثریت مردمی هستند که با تحریم خود نارضایتی شدید خود را از کلیت نظام و سیاستهای آن از جمله مشتهای محکم بیان داشتند و سرآخر حضور 10 درصدی همان ناراضیان تحریمی در دور دوم انتخابات بود که پزشکیان را پیروز این میدان کرد.
پس همه ما، ریاست جمهوری پزشکیان را مدیون آن 10 درصد تحریمی عزیز هستیم که تصمیم گرفتند در دور دوم شرکت کنند و سایه شوم واپسگرایی را برای مدتی از سر این مملکت کوتاه کنند. پس دست همه تحریمیها را میبوسیم و به تصمیم ارزشمندشان احترام میگذاریم.
از طرف دیگر یکی از شعارهای مهم جنابعالی در انتخابات، گفتگو و تعامل با دنیا بود، پس مسعود خان عزیز لطفا مشت محکمت را باز کن و از طرف ملت مظلوم ایران دست دوستی را به همه مردم ایران و جهانیان دراز کن.
والسلام؛
/channel/anjomanemodaresin