عاشقانه های من .... آی دی ادمین: @mhndd
تو آن آزار قشنگی
که دلخواه است تکرارت ...
و من هر بار
از هر بار
بیشتر دوستت دارم ...
@asheghane
عشـق از تو
آغاز میشود دختر.....
تویی کـه جان بخشیده ای
به این همه عشـق....
موی بلند و گونه سرخت اگـر نبود،
دنیا اگر لبِ اناری و بلندی مژگانت را
کـم داشت، عـاشق نداشتیم در جهان...
حتم دارم قبل از تو
احساسی وجود نداشت و
خدا به وقت آفریدن تو بیشتر از
همیشه لبریز عشـق بوده است.......
بستگـی به تو دارد عشـق
به تو و دخترانگیهایت...
هرچند ساله کـه هستی،
دخترانگیات را از یاد نبر
تا دنیا زیبایی کـم نیاورد....
روزت را جشن بگـیر چشم و چراغ دنیا...
به خودت ببال کـه اگر نبودی ،
نصف زیباییهای دنیا کـم بود!
نه فقط امروز کـه هرروز روز توست....!!
#روز_دختر_مبارک 🌷
#زهرا_سرکارراه
@asheghane
شب بخیر
از زبان کسی که دوستش داری
فقط یک کلمه ساده نیست!
شب بخیر
یعنی یک روز دیگر همراهت بودم
یک روز دیگر دوستت داشتم
یک روز دیگر حواسم به تو بود
یک روز دیگر جز تو کسی برایم مهم نبود..
@asheghane
عشق بی دلیل
دوست داشتن است.....
بیسبب به کـسی دلبستن است،
آب شدن است به وقت ِ
نگریستن به چشمانش.....
از درون لرزیدن است ، به وقت
گـرفتن دستانش با تمام وجود....!!
"#جان_یوجل"
@asheghane
مملو از دردی ولی کو آنکه درمانت کند
در میان قلب خود با عشق پنهانت کند
عشق یعنی بالبی خندان وغرق اشتیاق
یادِ "نامی آشنا" از پایه ویرانت کند
رو به قبله چشم بردستان پر مهر خدا
تاکه رحمی بردل وچشمان گریانت کند
با هجومِ هولناکِ خاطراتی شعله ور
اندک اندک آتشی بر کل بنیانت کند
جزقلم نه مرهمی داری ونه حال خوشی
تا نسیمی بر تنِ تب دارِ بی جانت کند
مینویسی ازدلی که پای وجدانش شکست
تا نبینی درد عشقی که پریشانت کند
حاصل اندوه هرشب میشود مشتی غزل
تا که شاید او بخواند فکر درمانت کند
@asheghane
صبح امروز کسی گفت به من؛
تو چقدر تنهایی!
گفتمش در پاسخ:
تو چقدر حساسی... تن من گر تنهاست،
دل من با دلهاست،
دوستانی دارم
بهتر از برگ درخت
که دعایم گویند و دعاشان گویم،
یادشان دردل من،
قلبشان منزل من...!
صافى آب مرا ياد تو انداخت، رفيق!
تو دلت سبز،
لبت سرخ،
چراغت روشن!
چرخ روزيت هميشه چرخان!
نفست داغ،
تنت گرم،
دعايت با من!
@asheghane
شب به دریا خیره گشتم عکس ماه افتاده بود
جـزر و مدّی زر نشـان بر دیــدگاه افتاده بود🍁
نغمه ی چنــگ ربـاب و نـالــه ی مستانه ام
همـرهِ امــواج غـــم در بــزمـگاه افتاده بود🍁
شاعـر گل پونه ها مجنـون شـده از هجـر او
عاقبت در دشت غـم بـی سـر پناه افتاده بود
@asheghane
زندگیِ من از روزی آغاز شد
که تو را دیدم
و بازوانت، راهِ دهشتناکِ جنون را
بر من سد کرد
و تو سرزمینی را نشانم دادی
که در آن تنها بذر نیکی میپاشند
تو از قلبِ پریشانی آمدی
تا تسکین دهی تب و دردم را
و من درختی بودم که در جشن انگشتانت
میسوختم از اشتیاق
من از لبهای تو متولد شدهام
و زندگیام از تو آغاز میشود.
@asheghane
نگاه های مکث دار
شیطنت های ریز و درشت
وَ یک آغوشِ پر بوسه!
می بینی
عشق غصه ندارد اگر...
آدمش باشیم!
اصلا
راستش را که بخواهی
تمام دونفره های جهان
شبیه هم اند!
رمان وُ فیلم وُ شعر وُ قصه را هم
رها کن!
مهم حال خودم است وُ خودت
که بی شک نقش اول تمام این دونفره ها هستیم!
#سپیده_پرکسب_کار
@asheghane
لبخندت چه زیبا
نقش می زند
زندگی را
هر صبح
بر تار و پود جان و دلم....
چه زیبا می بافی هر صبح
فرش دلم را با عشـق....!!
#نجفی
@asheghane
«من معلم هستم»
هرشب از آينه ها میپرسم :
به ڪدامين شيوه ؟
وسعت ِ ياد ِ خدا را
بڪشانم به ڪلاس؟
بچه ها را ببرم تا لب ِ درياچه یِ عشق؟
غرق ِ دریایِ تفڪّر بڪنم؟
با تبسّم يا اخم؟
«من معلّم هستم»
نيمڪت ها نفس ِ گرم ِ قدمهایِ مرا میفهمند
بال هایِ قلم و تخته سياه
رمز ِ پرواز ِ مرا میدانند
سيب ها دست ِ مرا میخوانند
«من معلّم هستم»
درد ِ فهميدن و فهماندن و مفهوم شدن
همگی مال ِ من است.
❤️ روز معلم مبارک ❤️
@asheghane
چطور میشود نزدیکت بود
و عاشقت نشد....؟
من به عشـق تو دخیل میبندم
و تو قول بده از تمام جهان
سهم من شوی .....!
دلبرِشیرین تر از شیرین من
بگـذار تا پایان دنیا
فقط من شـاعـر ِ
چشمانت باشم....!
کـمـی صبر کـن
فصلِ وصلـمان نزدیـک است.....!!
#علی_قاضی_نظام
@asheghane
در نمازم فکر میکردم چه کاری داشتم؟
یادم آمد با دل سنگت قراری داشتم
بر همین سجاده در مستی دلم را باختم
در همین میخانه با هستی قماری داشتم
شیشهی مِی را اگر نشکسته بودم دستِکم
با خود از لبهای سرخت یادگاری داشتم
آنچه ما آموختیم از عمر، درسِ رنج بود
ای فلک من سنگدل آموزگاری داشتم
چون صدف بر خاک ساحل ماندم اما مثل موج
باز میگشتم اگر چشمانتظاری داشتم
در دلت یادی هم از من نیست میدانم ولی
من زمانی در دلِ سنگت مزاری داشتم
#فاضل_نظری
@asheghane
خندهای کرد که یعنی به تو دارم نظری
ای خدا! نیست مرا طاقت عشق دگری
برو ای دانهی خوشطعم، که مرغِ دل من
از پی صید نماندیش دگر بال و پری
زآتشِ روی نگاری جگرم پاک بسوخت
تا بسوزی تو دگربار، ندارم جگری
پیر دهقان چه نکو گفت که با هرچه بهار
باغ آفتزده را نیست امید ثمری
ای به دریای محبت زده، زنهار! که من
غوطهها خوردم و زاین بحر نبردم گهری..
@asheghane
رابطه
مراقبت میخواهد
عشق
به تنهایی
همه چیز را نمیسازد .
#شیما_عبداللهي
@asheghane
حالا دیگر
در خوابهایم
جز تو کسی نیست،
یک شب کابوس نبودنت را میبینم
شبی دیگر خوابی خوش
که تا پایان
تکرارِ ممتد چشمانت مقابل چشمانم است..
گاهی تلخی و گاهی بیتاب
همین است داستانِ تکراریِ این شبهایم...!!
#مهشید_تمسکی
@asheghane
با اجازه غزلى تازه فدايت كردم
بر سر سجده نه در شعر دعايت كردم
با اجازه از همه دست كشيدم امشب
و تو را از وسط جمع سوايت كردم
با اجازه از تو و چشم و لبت مى گويم
چه كنم دست خودم نيست هوايت كردم
با اجازه تو طبيبى و منم باز مريض
تو بزن بوسه بگو باز دوايت كردم
با اجازه به خيالات خودم مى پيچم
مثلا بودى و اين بار صدايت كردم
با اجازه از شما و بى اجازه از همه
بوسه بر شعر زدم باز دعايت كردم
@asheghane
شرابی خوردم از دستِ عزیزِ رفته از دستی...
نمیدانم چه نوشیدم که سیرم کرده از هستی...
خودم مستُ ،غزل مستُ ،تمام واژه ها مستند...
قلم شوریده ای امشب،عجب اُعجوبه ای هستی!
به ساز من که میرقصی قیامت میکنی به به...
چه طوفانی به پا کردی،قلم شاید تو هم مستی؟!
زمین مستُ،زمان مستُ،مخاطب مست شعرم شد
بنازم دلبریهایت!قلم، الحق که تردستی
فلانی فرق بسیار است،میان مستی و مستی
عزیزم خوب دقت کن!به هر مستی نگو پستی
تظاهر میکنی اما،تو هم از دیدِ من مستی
اگر پاکیزه تر بودی،به شعرم دل نمی بستی
خودم مستُ ،غزل مستُ، تمام واژه ها مستند
مخاطب معصیت کردی!به مشتی مست پیوستی
@asheghane
مانند اسناد محرمانه
تو را در پستوی سینه
نهان باید کـرد
تا خلوتگاهمان لبریز از عشق گردد
بمان با من ....
بمان تا در قمار عشـق به یکدیگـر ببازیم
تو به من ناز نگاهت را.....
من به تو تمام جانم را.....!!
@asheghane
چگونه به تو سلام کنم؟
من که صبح خودم را
برای خودم پست میکنم
و غروب
به پستچی میگویم
گیرنده از اینجا رفتهاست
چگونه لمست کنم؟
من که دستهایم را دور انداختهام
و طوری گم شدهام
که باد پیدایم نمیکند
میبینمت
درد میکشی
و میدانم این سرنوشت توست
تو
که خواستی برفی را دوست بداری
که مشتاق تابستان است...
@asheghane