9939
"کتاب آنقدر خوب است که خود خدا هم کتاب دارد…" ⛔️رمان غیراخلاقی نمیذارم!. 🚫جلد دوم درخواست ندید!. ارتباط با ادمین: نظری انتقادی پیشنهادی @Hilda_MoonLight
-خیلی سخت است و دردناک! که دریک داستانی نه سر پیاز باشید،
نه ته پیاز؛ ولی متهم به بوی پیاز…!
📓 #قصه_های_امیرعلی
✍ #امیرعلی_نبویان
✔️ @asheqaneroman 🦋
-«برای احساس عشق؛ نیازی به حرف زدن و شنیدن نیست…»
📓 #سه_شنبه_ها_با_موری
✍ میچ آلبوم
✔️ @asheqaneroman 🍂
-«منصفانه نیست! کسی که این‌گونه قلبت را درهم شکسته است؛ هنوز این‌همه زیبا و خیره کننده باشد، و صورتش تنها چیزی باشد که بیش از هرچیزی در دنیا دوست داری، ببینی…»
📓 #بیا_گم_شویم
✔️ @asheqaneroman 🍂
-اگر از کسی بدمان می‌آید، در واقع از چیزی درون آن شخص نفرت داریم؛ که درون خودمان نیز هست! چیزی که جزئی از ما نباشد، ما را درگیر نمی‌کند...
📓 #دمیان
✍ #هرمان_هسه
✔️ @asheqaneroman 🍂
-A pain stabbed my heart, as it did every time I saw a girl I loved who was going the opposite direction in this too-big world.
📓 #On_the_Road
✍ #Jack_Kerouac
✔️ @asheqaneroman
-صبر
انتخاب نیست؛
اجبار است…
#علیرضا_روشن
✔️ @asheqaneroman 🍂
📓 #کنیز_سفید
✍ منوچهر دبیرمنش
🎧 #قسمت_هفتم
🎶 #کتاب_صوتی
✔️ @asheqaneroman 📚
-تنها گناه واقعی این است
آدم تلاش کند خودش را
چیزی نشان بدهد که در اصل نیست…
📓 #میوه_خارجی
✍ #جوجو_مویز
✔️ @asheqaneroman 🍂
-آدم همیشه توی ابرها
زندگی نمی‌کند؛
کم‌کم می‌آید پایین و آن‌وقت
تنهایی از همه‌چیز سخت‌تر میشود.
می‌فهمی؟!....
📓 #پاییز_فصل_آخر_سال_است
✍ #نسیم_مرعشی
✔️ @asheqaneroman 🍂
رمان: #محلل
مُحَلِل
نویسنده : سوگند.ن
📚📚 @asheqaneroman 📚📚
خلاصه :
شراره به اصرار پدرش با آرش ازدواج ميكنه اما به خاطر دخالت هاي مادر آرش؛ از هم جدا ميشن اين اتفاق دو بار ميفته و هربار به اصرار آرش و به خاطر پدرش كه بيماري قلبي داشته مجبور ميشه دوباره با آرش ازدواج كنه ! اما كارشكني هاي مادر آرش همچنان ادامه پيدا ميكنه تا اينكه آرش دهن بين براي بار سوم شراره رو طلاق ميده و بعد از مدتي ميفهمه باز هم اشتباه كرده و دوباره ميخواد با شراره ازدواج كنه اما اينبار اوضاع فرق ميكنه و يه مانع بزرگ براي ازدواج مجددشون وجود داره براي همين پاي صميمي ترين دوست آرش به قضيه باز ميشه و … پایان خوش
ژانر: #عاشقانه #اجباری
تعداد صفحات: 140 صفحه
📚📚 @asheqaneroman 📚📚
🎧 #هزار_و_یک_شب
#شب_پنجاهم
📓 «نورالدین و شمس‌الدین»
داستان ششم
🎙 آرش صفاری
🖋 به کوشش حمید عاملی
✔️ @asheqaneroman 🍂
-من دیگر معنای کلمه‌ی تنهایی را
در نمی‌یابم؛
در نظر من «تنها بودن»
یعنی کس دیگری نبودن.
من پر از دیگرانم…
📓 #مائده_های_زمینی
✍ آندره ژید
✔️ @asheqaneroman 🍂
-به گمانم این سخت‌ترین نوعِ ناتوانی است،اینکه بدانی می‌توانی از عهده‌ی چیزی بربیایی، اما شرایط جوری پیش می‌رود که توانایی‌ات، مفهومِ ناتوانی می‌گیرد…
📓 #بیدارشدن_به_وقت_وین
✔️ @asheqaneroman 🍂
-پرواز هم
دیگر رویای آن پرنده نبود؛
دانه‌دانه پرهایش را چید
تا بر این بالِش
خواب دیگری ببیند…
#گروس_عبدالملکیان
✔️ @asheqaneroman 🍂
📓 #کنیز_سفید
✍ منوچهر دبیرمنش
🎧 #قسمت_پنج
🎶 #کتاب_صوتی
✔️ @asheqaneroman 📚
رمان: #حریم_و_حرام
حریم و حرام
نویسنده :باران عبداللهی
📚📚 @asheqaneroman 📚📚
خلاصه:
رمان در مورد ماهک دختری که فریب معلمش رو میخوره و پا فراتر از حریم میگذاره…. فصل اول زندگی ماهک براساس واقعیت است آقای مهدیان به خاطر شغلش توی سفارت، دائم السفره و مدام به کشورهای مختلف سفر میکنه و در این بین همسر و تنها دخترش رو هم همراه خودش می بره. در سومین سال زندگی توی یکی از کشورای حاشیه ی خلیج فارس، ماهک دختر آقای مهدیان با پسر یکی از خانواده های سفارت آشنا میشه. دست بر قضا اون پسر معلم درس فلسفه ماهک توی مدرسه هم میشه و این فرصتی میشه برای آشنایی بیشتر ماهک با کیان…
ژانر: #عاشقانه #اجتماعی
تعداد صفحات: 230 صفحه
📚📚 @asheqaneroman 📚📚
رمان: #همین_که_حال_من_خوش_نیست
همین که حال من خوش نیست
نویسنده: رها امیری
📚📚 @asheqaneroman 📚📚
خلاصه :
ﮔﻠﺴﺎ ﮐﺎﻭﯾﺎﻥ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﭼﻬﺎﺭ ﺳﺎﻝ ﺩﻭﺭﯼ ﺍﺯ ﺷﻮﻫﺮﺵ ﺑﺮﻣﯽ ﮔﺮﺩﻩ . ﺑﺮ ﻣﯽ ﮔﺮﺩﻩ ﺗﺎ ﺍﺷﺘﺎﺑﺎﻫﺎﺗﺶ ﺭﻭ ﺟﺒﺮﺍﻥ ﮐﻨﻪ ﻭ ﭼﯿﺰﻫﺎﯾﯽ ﺭﻭ ﮐﻪ ﺑﺎﺧﺘﻪ ﺭﻭ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺑﺪﺳﺖ ﺑﯿﺎﺭﻩ . ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﻓﻠﺶ ﺑﮏ ﻫﺎﯾﯽ ﺑﻪ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺩﺍﺭﻩ ﻭ ﺗﻮﯼ ﺍﯾﻦ ﻓﻠﺶ ﺑﮏ ﻫﺎ ﻫﻤﻪ ﭼﯿﺰ ﺭﻭﺷﻦ ﻣﯿﺸﻪ … ﭘﺎﯾﺎﻥ ﺧﻮﺵ
ژانر: #عاشقانه
تعداد صفحات: 200 صفحه
📚📚 @asheqaneroman 📚📚
رمان: #بی_تردید
بی تردید
نویسنده : آزاده دریکوندی
📚📚 @asheqaneroman 📚📚
خلاصه:
حاج احمد کیانمهر از آدم های معتبرو ثروتمند تهران قدیم بوده است.. مردی که حتی پس از مرگش هم هنوز نامش روی زبان هاست و اکنون فرزندان و نوه هایش اعتبارش را بر دوش می کشند. حاج احمد پیش از مرگش وصایایی داشته که اکنون فرزندان و نوه هایش موظف به عمل کردن به آنها هستند اما فرزندان و نوه های حاج احمد با ماجراهای عاشقانه ای که برای نوه ها پیش می آید نا خواسته به هیچ یک از وصیت های حاج احمد عمل نمی کنند.
قصه در دهه ی هشتاد شروع میشود و در دهه ی نود به پایان می رسد!
ژانر: #عاشقانه #خانوادگی
تعداد صفحات: 440 صفحه
📚📚 @asheqaneroman 📚📚
رمان: #عشق_یا_عادت
عشق یا عادت
نویسنده: مهسا رمضانی و persian star
📚📚 @asheqaneroman 📚📚
خلاصه:
داستان راجع به دختری به نام آیسانه که به اجبار با یه پسری به اسم امیر علی نامزد میکنه, در طول نامزدی…
ژانر: #ازدواج_ اجباری #همخونه #کلکلی
تعداد صفحات: 330 صفحه
📚📚 @asheqaneroman 📚📚
رمان : #عشق_پیری
عشق پیری
نویسنده:satiris و دل‌آرا دشت‌بهشت
📚📚 @asheqaneroman 📚📚
خلاصه :
شایان یه جوون ۲۵ ساله س که بر خلاف ظاهر منطقیش که مورد اعتماد همه س، مهم ترین تصمیم زندگیش میشه عجیب ترین تصمیم و با گذشت سالها هیچ کس نمی تونه درک کنه که چرا اون کار رو کرد و هیچ کس به این مسئله فکر نکرد که این آدم منطقی معیار های عجیبی برای انتخاب یه زن مسن به عنوان شریک زندگیش داشت.
ژانر: #عاشقانه
تعداد صفحات: 330 صفحه
📚📚 @asheqaneroman 📚📚
🎧 #هزار_و_یک_شب
#شب_پنجاه‌یکم
📓 «نورالدین و شمس‌الدین»
داستان ششم
🎙 آرش صفاری
🖋 به کوشش حمید عاملی
✔️ @asheqaneroman 🍂
-فکر کرد بعضی آدم‌ها وقتی هستند، نیستند! و وقتی نیستند با تمام وجود هستند. وقتی هستند آنقدر حضور فراگیر و محسور کننده‌ای دارند که تو نمی‌توانی آنچنان که باید، بودنشان را بفهمی. اما وقتی نیستند اول جلو چشمانت ظاهر می‌شوند، کم‌کم تمام جانت را فرا می‌گیرند. بعد دلت تنگ میشود که چرا آن موقع حضورش را نفهمیده‌ای...
📓 #ناتمامی
✍ #زهرا_عبدی
📖 #چند_خط_رمان
📚📚 @asheqaneroman 📚📚
رمان: #دالیت
دالیت
نویسنده: نیلوفر قائمی فر
📚📚 @asheqaneroman 📚📚
خلاصه:
دالیت در آیین هندو به طبقه‌ای گفته می شه که از نظر مالی در سطح پایین هستند و از خیلی از خدمات اجتماعی محرومند و معمولا برای کارای پست جامعه منتخب میشن. معنی دیگه دالیت در فرهنگ هند (نجس ها) شناخته میشه.
چرا رمان به این اسم نامیده شد؟ توی این رمان نه قرار کسی فقیر و کسی غنی باشه نه کسی خدمتکار یه خونه است نه کسی کار پستی داره و نه کسی هندی…
این رمان مثل سایر رمان‌هام از ژانرهای شخصیت هایی که به یه نوع اختلال عامیانه که معمولا در جامعه به شکل یه انسان عادی ولی مشکل دار زندگی میکنن انتخاب شده که لازم به ذکره که خیلی از دخترا هستن که در خونواده دچار این موقعیت هستند و علت اصلی نوشتن این رمان، بیان سرنوشت دختری که در این موقعیت هست و تصمیمی میگیره که اونو تبدیل به یه دالیت میکنه حالا چرا دالیت؟ چرا بهش میگن تو یه دالیتی؟ نه میره هند، نه خیلی ازحدسیات دیگه… پایان خوش
ژانر: #عاشقانه #اجتماعی
تعداد صفحات: 230 صفحه
📚📚 @asheqaneroman 📚📚
-هر آدمی باید یک کتاب در حال مطالعه داشته باشه، حتی اگه شده یک کتاب صد صفحه‌ای رو دو ماه طول بده بخوندش؛ میخوام بگم هر کدوم از ما باید یک کتاب نیمه باز بالای سرمون داشته باشیم که حتی دقایقی وقت صرف خوندنش کنیم.
✔️ #روز_نوشت_عاشقان_رمان 🍂
📚📚 @asheqaneroman 📚📚
-تنها برای گریه بغل خواستم…
نبود!.
#فاطمه_اختصاری
✔️ @asheqaneroman 🍂
📓 #کنیز_سفید
✍ منوچهر دبیرمنش
🎧 #قسمت_ششم
🎶 #کتاب_صوتی
✔️ @asheqaneroman 📚
رمان: #عروس_گیسو_بریده
عروس گیسو بریده
نویسنده: چیکسای Chiksay
📚📚 @asheqaneroman 📚📚
خلاصه:
روناهی خبط کرد. ... اشتباه کرد... دختر خانِ ایل حق عاشق شدن نداشت... حالا که عاشق شده باید طرد شود... آنهم به دستور پدر... به دستور کسی که در چهره ی روناهی معشوقش را میدید... چه فرقی بود بین روناهی و دخترهای ایل که همه عاشق میشدند و پدر میانجی گری میکرد...
*
سالها بعد یک نفر فدا شد... یک زن... یک زن بیگناه.... آساره شایسته بدون هرگونه خطایی مورد اتهام قرار گرفت... به او تهمت زده شد... تهمتی ناگوار که پیش شوهر رسوایش کرد...
*
در تمام این سالها یک کلمه موج میزد: انتقام که گفته که خشم زن مانند الماس است، میدرخشد ولی نمیسوزاند.خدا نکند زنی بخواهد انتقام بگیرد که در اینصورت انتقام گرفتن، شیرین ترین تلاش زندگی او میشود و کشتن میل ستیزه جوئی در او کاری بیهوده است و درست مانند آن است که سعی کنی بادکنکی را با فشار زیر آب نگه داری!
ژانر: #عاشقانه #انتقامی #اربابی
تعداد صفحات: 240 صفحه
📚📚 @asheqaneroman 📚📚
رمان: #تلخ / تلخ
نویسنده : هما شیرازی
📚📚 @asheqaneroman 📚📚
خلاصه:
داستان زندگی مردی ۳۰ ساله است که با مرور دفتر خاطرات صمیمی ترین دوستش که به علت نامعلومی دست به خودکشی زده خاطرات تلخ گذشتشو روز و شب بازسازی میکنه.از طرفی دختر جوانی وارد جریان زندگی این مرد میشه که ناخواسته مشکلاتشون به هم گره میخوره و این مرد تصمیم به حمایت همه جانبه از زندگی آشفته دختر میکنه.در طول رمان دختر کم کم به گذشته مرد پی میبره و از علت واقعی طلاق و ناپدید شدن خواهر مرد با خبر میشه.داستان با شیب کند به سمت اوج ،یعنی درگیر شدن روحی این دو در حال پیشرویه که با ورود زنی از گذشته مرد، همه چیز به قعر چاه دوری سقوط میکنه.بعد از چند سال بر حسب اتفاق مرد و زن داستان به هم برخورد میکنن ولی آیا کسی این وسط مرد عمل هست؟
ژانر: #معمایی #غمگین
تعداد صفحات: 420 صفحه
📚📚 @asheqaneroman 📚📚
🎧 #هزار_و_یک_شب
#شب_چهل‌ونهم
📓 «نورالدین و شمس‌الدین»
داستان ششم
🎙 آرش صفاری
🖋 به کوشش حمید عاملی
✔️ @asheqaneroman 🍂
-اگه قراره زندگی‌های درستی داشته باشین، باید بدونین کی هستین و چی در انتظارتونه، تک‌تک شما…!
📓 #هرگز_رهایم_مکن
✍ کازو ایشی گورو
✔️ @asheqaneroman 📚