جهت دعوت دیگران این لینک 👇 @askestanpic جهت ارسال مطلب به کانال 👇 @javadbakhshi60 @EshaghMusavi @ashp5213 @ahmadii61
(شَوان)
غم عالم چمَن مِهمانِه شَوان.
سرم پر شور و، بی سامانِه شَوان.
اشت دوری بیئم، درد گیریفتار.
هَنی تا صِب، دلم نالانهِ شَوان.
روشونَه آوتاوم، کَئنی پرای بس؟!.
شَوم دلگیر و بی پایانِه شَوان.
دیه بِ وَست آکَه، ام بی بفایی!.
خونیــنَه اســرگم، دامانِه شَوان.
زَر و سیمم چرای، تا گَنج عـشقر!.
جــیـگاش چمَن دل، ویــرانِه شَوان.
جـدایی آتشم ازبس ک، ویــندَه.
مثل مهجور دلم بریــانِه شَوان.
✍مهجور
در کتاب فیه ما فیه مولانا داستان بسیار تأملبرانگیزی به صورت شعر درباره جوان عاشقی است که به عشق دیدن معشوقهاش هر شب از این طرف دریا به آن طرف دریا میرفته و سحرگاهان باز میگشته و تلاطمها و امواج خروشان دریا او را از این کار منع نمیکرد. دوستان و آشنایان همیشه او را مورد ملامت قرار میدادند و او را به خاطر این کار سرزنش میکردند اما آن جوان عاشق هرگز گوش به حرف آنها نمیداد و دیدار معشوق آنقدر برای او انگیزه بوجود میآورد که تمام سختیها و ناملایمات را بجان میخرید.
شبی از شبها جوان عاشق مثل تمامی شبها از دریا گذشت و به معشوق رسید. همین که معشوقه خود را دید با کمال تعجب پرسید: «چرا این چنین خالی در چهره خود داری!»
معشوقه او گفت: «این خال از روز اول در چهره من بوده و من در عجبم که تو چگونه متوجه نشدهای.»
جوان عاشق گفت: «خیر، من هرگز متوجه نشده بودم و گویی هرگز آن را ندیده بودم.»
لحظهای دیگر جوان عاشق باز هم با تعجب پرسید: «چه شده که در گوشه صورت تو جای خراش و جراحت است؟»
معشوقه او گفت: «این جراحت از روز اول آشنایی من با تو در چهرهام وجود داشته و مربوط به دوران کودکی است و من در تعجبم که تو چطور متوجه نشدی!»
جوان عاشق میگوید: «خیر، من هرگز متوجه نشده بودم و گویی هرگز آن جراحت را ندیده بودم.»
لحظهای بعد آن جوان عاشق باز پرسید: «چه بر سر دندان پیشین تو آمده؟ گویی شکسته است!»
معشوقه جواب میدهد: «شکستگی دندان پیشین من در اتفاقی در دوران کودکیام رخ داده و از روز اول آشنایی ما بوده و من نمیدانم چرا متوجه نشده بودی!»
جوان عاشق باز هم همان پاسخ را میدهد.
آن جوان ایرادات دیگری از چهره معشوقهاش میبیند و بازگو میکند و معشوقه نیز همان جوابها را میگوید. به هر حال هر دو آنها شب را با هم به سحر میرسانند و مثل تمام سحرهای پیشیین آن جوان عاشق از معشوقه خداحافظی میکند تا از مسیر دریا باز گردد.
معشوقهاش میگوید: «این بار باز نگرد، دریا بسیار پر تلاطم و طوفانی است!»
جوان عاشق با لبخندی میگوید: «دریا از این خروشانتر بوده و من آمدهام، این تلاطمها نمیتواند مانع من شود.»
معشوقهاش میگوید: «آن زمان که دریا طوفانی بود و میآمدی، عاشق بودی و این عشق نمیگذاشت هیچ اتفاقی برای تو بیافتد. اما دیشب بخاطر هوس آمدی، به همین خاطر تمام بدیها و ایرادات من را دیدی. از تو درخواست میکنم برنگردی زیرا در دریا غرق میشوی.»
جوان عاشق قبول نمیکند و باز میگردد و در دریا غرق میشود.
مولانا پس از این داستان در چندین صفحه به تفسیر میپردازد مولانا میگوید تمام زندگی شما مانند این داستان است. زندگی شما را نوع نگاه شما به پیرامونتان شکل میدهد. اگر نگاهتان، مانند نگاه یک عاشق باشد، همه چیز را عاشقانه میبینید. اگر نگاهتان منفی باشد همه چیز را منفی میبینید. دیگر آدمهای خوب و مثبت را در زندگی پیدا نخواهید کرد و نخواهید دید. دیگر اتفاقات خوب و مثبت در زندگی شما رخ نخواهد داد و نگاه منفیتان اجازه نخواهد داد چیزهای خوب را متوجه شوید. اگر نگاه عاشقانه از ذهنتان دور شود تمام بدیها را خواهید دید و خوبیها را متوجه نخواهید شد. نگاهتان اگر عاشقانه باشد بدیها را میتوانید به خوبی تبدیل کنید…
"مولانا"
عشق را بیمعرفت معنا مکن
زر نداری مشت خود را وا مکن
گر نداری دانش ترکیب رنگ
بین گلها زشت یا زیبا مکن
خوب دیدن شرط انسان بودن است
عیب را در این و آن پیدا مکن
دل شود روشن زشمع اعتراف
با کس ار بد کردهای حاشا مکن
ای که از لرزیدن دل آگهی
هیچ کس را هیچ جا رسوا مکن
زر بدست طفل دادن ابلهیست
اشک را نذر غم دنیا مکن
پیرو خورشید یا آئینه باش
هرچه عریان دیدهای افشا مکن…
مثنوی، مولانا
شایان مصلح بازیکن سابق پرسپولیس
مهمان برنامه زنده رود اصفهان
تاتی رودبار گیلان
@tatistan
نمایش باران خواهی:
«چهل کچلان»(۲)
یکی دیگر ازبرنامه های نمایشی و روش های باران خواهی در بین کلوری ها ،نمایش باران خواهی به نام«چهل کچلان» است.
در برنامه «چهل کچلان » اینگونه عمل می شود که ابتدا چهل کچل را یاد کرده و طنابی را انتخاب کرده و به نیت و یاد هر کچلی گره ای بر طناب می زدند.پس از اینکه چهل گره به نیت چهل زده شد،طناب گره خورده را در جایی یا درختی آویزان می کردند.سپس با بیل و یا پارو بر طناب می کوبیدند.
این اعتقاد و باور وجود داشت که با این روش وکار ،باران می بارد.
باور هست کاریش نمیشه کرد حتی اگر خرافات باشد.
شاید در گذشته ها هنگام انجام اینگونه اقدامات ،تصادفا باران هم می بارید و اینگونه اقدامات به صورت تجربی به نسل های بعدی انتقال میافت.
محسن مجاوری کلور
*⃣@salamtat
موسیقی سنتی تالشی با اجرای بانوان هنرمند تقدیم نگاه پر مهرتون
ببینید و لذت ببرید.
چمه همراه ببه👇👇👇
*⃣@salamtat
(آرزو دارم)
آرزو دارم که روزی همچو من.
مرغکی بشکسته بال اندر چمن.
بینمت بنشسته ای، جز خار و خس.
ای گلم، کس را نداری هــمــسخن.
(تا بدانی دل که چون ساغر شکست)
(دیگرش نَبوَد علاج، با بند وبست)
آرزو دارم بسوزد جان و تن.
از تو چون، سوزنده شمع انجمن.
آتش اُفتد بر همه خشک و ترَت.
همچنان پروانه ای، سوزد پرَت.
هم به باد اندر شود خاکسترت.
بی نشانت بینم و، گور و کفن.
(تا بدانی دل که چون ساغر شکست)
(دیگرَش نَبوَد علاج،با بند وبست)
آرزو دارم که در دشت و دَمَن.
چون غبار، آواره گردی، همچو من.
هر طرف چون رو نهی، کس مهربان.
با خودت هرگز نبینی، همزبان.
شاید آگه از دلِ، زارم شوی.
با خبر از حال بیمارم شوی.
زار گشتم تا که دلدارم شوی.
کارم از دلداده گی، شد سوختن.
(تا بدانی دل که چون ساغر شکست)
(دیگرش نَبوَد علاج، با بند وبست)
آرزو دارم شوی شیدا چو من.
بر یکی نامهربان، چون خویشتن.
در تمنا غرق، سر تا پا شوی.
التماست بی ثمر، رسوا شوی.
همچو مهجور، دیده خون پالا شوی.
گوشه ای اندر جهان تنها شوی.
(تا بدانی دل که چون ساغر شکست)
(دیگرش نَبوَد علاج،بابند و بست)
✍️مهجور
(مولودکعبه)
لافـــــــتی الا علی لا سیف الا ذوالفقار.
دل، غمین منشین که آمد آن شهِ دُلدُل سوار.
شهریاری که ببخشد، کِســـوتِ شـاهانه را.
بر غــلام خویش قنبر، آن کــریم کامکار.
✍️مهجور
زاد روز مولود کعبه حضرت علی (ع) اسوهٔ شهامت وشجاعت ومظهرایمان وعدالت بر شما عزیزان خجسته و فرخنده باد. 💐💐💐💐💐💐💐
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ.
(پدر)
پدر را بوسه اش، هرگه به دستان.
زدم، دیدم که دارد بویی از نان.
درآغوشش چو هردم می فشُــردم!.
تنش لبریز بــود از عـــــطر باران.
✍️مهجور.
روز پدر بر تمامی پدران زحمتکش دنیا مبارک باد. 💐💐💐💐💐🌺🌺🌺🌺
ــــــــــــــــــــــــــ
(روز مرد)
خجسته روز مرد آمد دوباره!.
دلتان شادمان بادا هـــمــاره.
مبارک بادتان،یک شاخه گل با.
جورابِ تازه در، نایلون پاره.
✍مهجور
روز مرد هم چی بگم! موبارک 😁😁😁😁😁😁😁😁😁😂😂😂😂😂😂😂😂😂
شعر خوانی ومشاعره زیبای دوشاعر تالش زبان استاد مسعود شهبازلی سراینده فقیر بندلی واستاد سجاد سامانی
چمه همراه ببه👇👇
*⃣@salamtat
آی کیو مردم کشورهای مختلف جهان در سال 2024
🔹ایرانیان در رتبه سوم جهان
🔹هیچ کشور عربی در بین ۵۰ کشور اول جهان نیست!
#دهستان_رودپیش
@Roudpish
بفرستید برای همه تا بدونن.
گرفتن رضایت نامه از بیمار قبل از عمل جراحی، خلاف قانونه و بیمار میتونه از دکتر و بیمارستان و... شکایت کند.
این حق مُسلَم اوست .
شعر تاتی :چراغ روشن شب چله
شاعر : عبداله درویش
به لهجه کن تهران
زبان باستانی غرب تهران تا حدود صد سال پیش تاتی بوده است الان نیز افراد کهن سال با این زبان آشنایی دارند.
منبع :همشهری نیوز
@tatistan
رمان علی و نینو به زبان تاتی کشور جمهوری آذربایجان
نویسنده:تلمان کوک اسد علی اف
فرستنده:پیرعلی حسین اف باکو
@tatistan
(کَــئنــی بَس آی؟)
شـیـئِـه وَختَه باتر، درمان دردم!.
مَرار غـورصــه، باهارَه سر آگَردم.
باهار بامَه، گول و سونبول پِرامَه.
چرا نامَئر ت بس؟، دورر دَگَـــردم.
✍مهجور
قرض بهار
شاعر: ابوالحسن هدایتی
به زبان #گیلکی
@abolhassanhedayati
🌹(دوای دردِ دوری) 🌹
درد دوریِ دلِ ، دلداده را.
می دهد وصلِ دل آرامی دوا.
درد سرهای مدام، دارد همی.
دوری و دلداده گی، آری دلا.
کامکار دهر می گردد، کسی.
دارد او را ماهرو، مهری روا.
داد رس ما را الهی، کرده دل.
در هوای وصل دلداری، رها.
ای محمد، در سر سودای دل؟.
داده ای عمر گرامی. ما سرا.
✍مهجور.
سروده ای بدون نقطه گذاری تقدیم حضور دوستان.
(تا مجال هست)
عمر ما چون آفتابِ در زوال.
می رود چون آبِ، برگشتش محال.
مغتنم دان، هر دمی آید بــکف.
زین گُذار، هر شادمانی را مجال.
✍️مهجور
شایان مصلح بازیکن سابق پرسپولیس
مهمان برنامه زنده رود اصفهان
تاتی رودبار گیلان
همسر آقای شایان مصلح تات روستای درو خلخال هستند
@tatistan
🔵 جشنواره موسیقی ملی تات و تالش در ماسال
🔺 سهشنبه 9 بهمن 1403
🔺 از ساعت 14 تا 20
🔺 تالار پاتریس ماسال
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
منبع :رسانه ماسال سیتی
❥═━┈••°♥°••┈━═❥
@MasalCity2016
❥═━┈••°♥°••┈━═❥
/channel/salamtat
باران خواهی ها در شاهرود(کلور):(۱)
این روزها به دلیل بارش بسیار پایین علی رغم رسیدن به پایان ماه اول زمستان، در شرایطی قرار گرفته ایم که یا باید برای بارش یا به علم متوسل شویم ویا بارور کردن ابرها باران ببارانیم.یا متوسل به دعا و نماز باران شویم و یا به باورهای فولکلریک و سنتی خود:
در کلور چند نمایش باران خواهی داریم و چند نمایش برای بند آمدن بارش.
باران خواهی ها عبارتند از:کوسن گلین وچل کچلان یا چهل کچلان هست کوسن گلین را از کتاب سمبره کوه نگارش اینجانب پیشکش
می کنم.
کوسه یا کوسن گلین:
کوسه از کوسان گرفته شده و کوسا نام خنیاگران بود در دوره اشکانیان به معنی نوازنده دوره گرد و در زبان تاتی و فارسی به مردانی گفته میشد که در صورت خود مو و ریش نداشتند و یا در قسمت چانه کمی مو داشتند. ضرب المثل فلانی:« کوسه یا کوسنگلین بروارده »برای وقتی به کار میبردند که کسی در جایی هوچیگری کرده و شلوغی راه بیندازد و یا قصد اغفال و انحراف اذهان را داشته باشد بکار می رود.
یا«کوسه بشه ریش باره،ئشتن سمبیلشین دباخت» برای کسی که به ظاهر قصد داشته باشد کاری را درست انجام دهد ولی شرایط را از قبل هم بدتر کند ،کاربرد دارد.
خاستگاه این نمایش بیشتر اطراف رشت بود چون بیشتر دیالوگهای آن گیلکی است و هدف آن باران خواهی بود.مجموعه عناصر آن ۷ نفر بودند:کوسه در نقش داماد، ناز خانم در نقش عروس غول در نقش رقیب ،کوسه بالابان زن یا زرنا زن (دایره زن ),خواننده و تدارکاتچی. ناز خانم از بین پسران جوان خوش سیما انتخاب میشد که در تصور بینندگان نمایانگر یک زن زیبا بود و نقش کوسه را نیز مردی با لباس چوپانی با زنگولههایی که در اطراف کمرش که لباسش با پوست بزدرست شده بود و در مچ پاهایش آویزان میکرد و بقچه نان و چوب دستی به دست داشت.
ابتدا در میدان ده نمایش را اجرا میکردند، سپس منزل به منزل در میان اجتماع روستاییان حرکت میکردند و با خواندن اشعار واجرای موسیقی و رقصهای مخصوص به اجرای نمایش میپرداختند مردم نیز به بهانه تشکر از این گروه انعام و هدیه به مسئولان تدارک گروه میپرداختند. بین کوسه و غول بر سر تصاحب ناز خانم جنگ میشد. نازخانم نیز با رقص و گفتگوی دلبرانه و رندانه خود را به آنها مینمایاند در حالی که هر دو عاشق میخواستن او را بربایند بینشون دعوا میشد گاهی غول و گاهی کوسه موفق میشد و در نهایت غول کوسه را میکشت و ناز خانم را میدزدید و پس از دقایقی ناز خانم از چنگ غول فرار میکرد و بر سر جنازه کوسه میرسید و با نوازش و تکان دادن پارچههای لباسش بر سر او همراه با مونولوگویی و شعرخوانی او را به هوش میآورد و او را زنده میگردانید و این به صورت سمبولیک پیام معجزه آسای عشق را میرساند که حتی مرده را زنده میگرداند در بین دعوای غول و کوسه گاهی در فراق او گریه و زاری میکردند این نمایش باران خواهی بود و بیشتر در اواخر زمستان و اوایل بهار که فصل کشت و کار بود اجرا میشد.بخشی از اشعار این نمایش عبارت بود از:
ناز خانم بیا گل خانم بیا
فردا ته عروسیا. ترا چادر هینما
ترا دستمال هینما ته سر بنا بیا
نوروز ترا مبارک و...
======
منبع: کتاب سمبره کوه :
نوشته محسن مجاوری کلور
*⃣@salamtat
🅾پراكنش تات زبان ها
با ذكرنام استان ،شهرستان و روستا
✅استان اردبيل:
شهرستان خلخال شهر کلور ٬ درو ،شال ٬دیز ٬جیرنده ٬ طهارم ٬ عنبران ٬ میناباد ٬ میرزانق٬ کلش ٬ سروآباد ٬ پیله زیر٬ پیله رود ٬ جید ٬ لرد ٬ اسبو ٬ اسکستان ٬ تولش،علاالدین٬ کجل ،کرین ٬خانقاه گیلوان گیلوان ،گلوزان ،کهل ،گندم آباد ، طارم ، عنبران علیا ٬ لنکران٬ کرنق که از جاذبه هایی بسیار زیبای دارا است وبه جمعیت 300الی 500خانواری که اغلبشان در رشت زندگی میکنن ولی در این روستا خانه و زمین و املاک زراعی هم دارن وبه زبان شیرین واصیل تاتی صحبت میکنن و ...
✅استان قزوین:
شهرستان تاکستان ٬شهرتاکستان - اشتهارد ، بخش اسفرورین ٬ شهر اسفرورین -روستای قرقسین بوئین زهرا، و شهرستان بوپین زهرا شهرهای شال ٬ دانسفهان و روستاهای خیارج ٬خوزنین ٬خروزان ٬ ابراهیم آباد ، قلعه گنجی ٬سگزآباد٬ در اطراف قزوین روستای دیگر مثل انظیر ،رزجرد ٬الولک ٬حصار خروان ،طارم قزوین و روستاهای زیاران ،صمغ آباد،تیخور،توداران،آقچری، خوزنان ، آتانک ، جزمه ، دارسرور ، کهوان ، کذلک ،میانکوه ، ابراهیم آباد ، از توابع دهستان فشکلدره بخش آبیک استان قزوین و تعدادی از روستاهای شهرستان طالقان هم تات هستند
✅استان تهران :
شهرستان قدس و... ٬٬شهرستان شمران ٬روبار قصران ٬ و چند روستا در دماوند همسایه رودبار قصران
تهران بومی ها ش تات زبانن
خود شهرش و روستا های اطرافش مثلا بخش کن
که شامل روستا های : سولقان، کشار ، سنگان، کیگا، رندان ، تالون، وردیج و واریش اینا هم تات زبان هستن البته( با گویش منطقه تهران و شمیران)
بخش آفتاب هم هست که در منطقه ۱۸ تهران هست
✅استان البرز :
شهرستان کرج بخش حصارک و عظیمیه و.. شهرستان قدس و... شهرستان طالقان ٬ ٬شهرستان اشتهارد و...
✅استان آذربایجان شرقی:
روستای کرینگان از توابع شهرستان ورزقان ،روستاهای دیگری در منطقهی خاروانا ،میشهپارا ،ونستان و در بخش ارسباران دهستان حسنو ،خوی نرآو ، ارزین وکلاسور
✅استان زنجان :
شهرستان طارم روستاهای سیاهورود، گندمآباد، سرخه سنگ ٬ قوچان ٬نوکیان ٬بندرگاه٬ هزاررود، چرزه، جمال آباد، باکلور،سرخه میشه ، کلاسر و ی قسمت های از گیلوان - و روستای خوئین و سفیدکمر از توابع ایجرود استان زنجان
✅استان گیلان :
شهرستان رودبار و روستاهای....
شهرستان تالش روستاهای چوئه ژیه و گیلانده
✅استان اصفهان :
شهرستان نطنز روستای ابیانه شهر نایین
✅خراسان شمالی:
چند روستا از توابع شهرستان بجنورد ،اندقان ،خراشا،کرف،جربت،دوبرجه، جوشقان ،راز ، کیفان ، جاجرم ومحمودآباد
( منبع کتاب تاتهای ایران و قفقاز صفحه ۹ مولف دکتر علی عبدلی)
شهرستان شیروان روستای مشهد . روستاهای گلیان- برزلی - فیض آباد - برزل آباد
✅استان گلستان :
در استر آباد طایفه ای به زبان تاتی سخن میگویند(همان منبع صفحه ۱۰ مولف عبدلی) چند روستا از شهرستان مينودشت مثل ده چناشك ؛قلعه قافه؛ دوزين و ..
✅استان سمنان :
سرخه و مهدی شهر
✅استان مرکزی :
روستاهایی از توابع شهرستان اراک همچون عیسی آباد، اماران ، وفس ،تفرش
(منبع کتاب تاتهای ایران و قفقاز صفحه ۱۰ مولف دکتر علی عبدلی)
چهرقان
گورجان
الویر
ویدر
ابیانه یکی از روستاهای شهرستان نطنز در استان اصفهان
✳️در ديگر كشورها :
۱- قفقاز ۲- تاجیکستان ۳- آذربایجان۴- بمبئی هندوستان ۵- فلسطین اشغالی
✳️پراکنش تاتهای قفقاز :
داغستان - دربند - آبشوران - باکو - ناداران- سوراخانی - بالاخانی - موشتاغی -یوزونا - امیرخان - زیره - هووسن - بینه - خیله قویا - دوه چی - اسماعیل لی - خزین - قوناق کندی - قوتگاش - کابتاکو - تیرسران - مخاچ قلعه - افروجه - گنداب - سبازان - لاهیچ
توجه :
دهستان شال دراستان اردبیل شهرستان خلخال بخش شاهرود قرار دارد.
شهر شال هم در استان قزوین می باشد .
🅾 این فهرست را کمک نمایید اصلاح و کامل نماییم 🙏
✅/channel/salamtat
(ای کعبهٔ دل)
تُرا من دوست دارم،بیشتر از پیش.
نموده با جـــفا، ای دل ز من ریش.
چنان مشغول تو، اندر خـــیالـــم!.
که خود را برده ام، از خاطر خویش.
تُرا من طالــــــــبم، ای کعــــبهٔ دل.
چه بیمی کــز مغیلانم رســد نیــش!.
دل ودین و جهان، دادم به عشقت.
چه دارد عاشق بیچاره، زین بـیـش؟!.
کــجا باشــد، منــافــات بــزرگــی؟.
نظر کردن دمی، بر حـال درویش!.
اگرچــه شُهــرهٔ صبر م، مَـیازای.
ازیــنَم بیش، با بی مهــریِ خویش.
نمودن دلبری و، دل نــبــستن!.
بوَّد رسم کدامـیـن، مذهب و کیش؟.
پریـــشان بر سرِ کویــت، دلم را.
به لطفِ گه گهــت، برهان ز تشویش.
به یادی کن دل از مهجور خودشاد.
به رغم میل اغیار بـــد انـــدیـــش.
✍مهجور
دکلمه ای به گویش تاتی رودباری در مقام پدر از باران پوررضا عضو گروه شعرخوانی و قصه خوانی مرکز رودبار شناسی وابسته به موسسه شکوه مارلیک شهرستان رودبار.👌
روز پدر مبارک💐💐❤️❤️
*⃣@salamtat
عقابی بس گرسنه داشت می مرد
و کرکس سوی دیگر لاشه می خورد
کنارش هم کلاغی بهره می برد
از آن مردار او هم جیره می خورد
و جغد پیر دانایی در آنجا
نظاره می نمود احوالشان را
عقاب پیر را کرکس چنین گفت
بیا قدری بخور از لاشه ی مفت
بخور تا اندکی قوت بگیری
وگرنه ممکن است الان بمیری
عقاب اما نشد حاضر به خوردن
بهای امتناعش بود مردن
به جغد پیر دانا گفت کرکس
غرورش باعث مرگش شد و بس
اگر چه او همان شاه طیور است
ولیکن کرد ثابت بی شعور است
به لبخندی ملامت گونه اما
بگفتا پاسخش را جغد دانا
عقاب است و شکار تازه خوردن
نباشد در مرامش لاشه خوردن
نه او مانند کرکس مرده خوار است
و نه مثل کلاغان پاچه خار است
گرسنه مردنش مطلوب تر هست
ز عزت او نمی شوید دمی دست
الا ای آن که داری عزت نفس
مشو هرگز اسیر شهوت نفس
مهم باشد چگونه زیست کردن
نیرزد زندگی با یوغ گردن
گرسنه چون عقابی پیر مردن
به از مانند کرکس مرده خوردن
حسین قمی اویلی
@mokhatab_khas11
نخستین همایش ملی زبان و ادبیات ،فرهنگ وتمدن
تاتی و تاتی ها
دبیر علمی همایش :دکتر نادر کریمیان سردشتی
زمان :چهارشنبه اول اسفند ماه۱۴۰۳
@tatistan
شعر:جمشید حداد کلور
خط:شهدوست حداد کلور
برای آشنایی با کهن زبان تاتی به ما بپیوندید
@tatistan
شعر خوانی احساسی سرکار خانم فاطمه قسمتی کرنق
تقدیم به پدران آسمانی
تاتی لهجه کرنق بخش خورش رستم خلخال
@tatistan
پی دی اف کامل کتاب زبان تاتی که برای تدریس در کلاس اول ابتدایی مناطق تات نشین کشور آذربایجان تألیف شده است.
تاتی زبان باستان آذربایجان
@tatistan
# آموزش مجازی
#دلنوشته
وقتی به خوبیها فکر میکنید و منتظر آنها هستید روز شادتری برای خودتان رقم می زنید
موسیقی خوب گوش کنید
سلام و احترام فراوان
نثارتان همراهان گرانقدر
#گروه هنری تات زبانان(واران) تصمیم دارد هفته ای
یک روزرا اختصاص بدهدبه اموزش مجازی موسیقی
آموزش موسیقی تئوری
نُت خوانی
ریتم خوانی
سلفژ
لذا از علاقمندان دعوت به عمل می آید
که ساعتی رو در کنار ما در گروه آموزش موسیقی تئوری و..... زیر نظر جناب رحمان دانیال پور(مدرس و مربی موسیقی) حضور داشته باشند و آموزش ببینند
از مبتدی تا پیشرفته
بزرگوارانی که علاقمند هستند لطفا اعلام امادگی کنند و به آیدی زیر 👇👇👇
@sadattat
پیام دهند
یا با لینک درج شده در متن وارد گروه شوند
/channel/+8KAnGI0kJA5hMjZk
چند روز مانده تا شروع آموزش مجازی
همراهمون باشید
و بیاموزید
(الــهــی)
الهی، دور دار دیوِ جدایی.
ز بزم و محفل هر، آشنایی.
دلِ دلدادگان سر مست گردان.
ز صـهـــبای مُــدام، دلــربایــی.
✍️مهجور
الهی که پریشانی و پراکنده گی، در جمع دوستان عزیزم مباد. 🤲🤲🤲
(دشمَن وَردَه، سَختِه)
عزیزم. دار اِگنع.
تَبَر ژَنی، دار اِگنع.
دشمَن وَردَه، سَختِه؟.
دوست بژَن، یار اِگنع.
ـــــــــــــــــــــــــــــــ
درختی را تبر زد بر، رگ و پوست.
بنالید، دید همجنسش چو با اوست.
چه سخت است آدمی، گفتا: دراُفتد!.
به میل دشمنان، بــا خنـجـر دوست.
✍️مهجور