آسمانه: در تاریخ و تئوری معماری و هنر ــــــــــــــــــــــ با این نشانی با ما تماس بگیرید: asmanehchannel@gmail.com ــــــــــــــــــــــ نقل مطالب آسمانه در صورت ذکر نام این کانال و درج پیوند (لینک) آن مجاز است.
📢آسمانه با همکاری مدرسهی نوروزگان برگزار میکند:
گفتوگو دربارهی کتاب کلمات و بناها
ترجمهی هدیه نوربخش
🔹 با حضور:
محمدرضا حائری مازندرانی
مهرداد قیومی بیدهندی
سید حسین معینی
هدیه نوربخش
🔸زمان: سهشنبه، ۷ مرداد ۱۴۰۴، ساعت ۱۸
🔸برای حضور در این نشست بهصورت مجازی به پیوند زیر در پایگاه مدرسهی نوروزگان مراجعه کنید:
https://gap.nowruzgan.com/rooms/ejp-l2w-4mt-fg4/join
#خبر
@asmaaneh
🎙پای درس استاد پیرنیا: همبستگی و همارگی در هنر و معماری ایران
ستاره صابرینژاد
#پیرنیا #ستاره_صابرینژاد #صداهای_آسمانه
@asmaaneh
📝واژهی هفته: sheltered housing
🔸برگرفته از مصوبات کارگروه واژهگزینی نوروزگان
▪️sheltered housing
▫️ آسودخانه
ـ تعریف: نوعی از مسکن جمعی برای معلولان و سالمندان که در آنها خدمات مراقبت دائم عرضه نمیشود و خدمات اضطراری بهصورت «گوشبهزنگ» انجام میگیرد
ـ مثال کاربرد واژه در جمله: تفاوت اصلی آسودخانه با خانهی سالمندان و آسایشگاه معلولان این است که در آسودخانه، خدمات مراقبت فردی دائمی به ساکنان عرضه نمیشود.
🔸برای اطلاعات بیشتر و مشاهدهی روابط زبانی این واژه به پیوند زیر در واژگار مراجعه کنید:
https://vazhgar.com/lexicon/word/14100
#واژه_هفته #واژگار #نوروزگان
@asmaaneh
📢جلسهی چهارم درسگفتار «مقدمات پژوهش در معماری ایران در دوران اسلامی»
🔸مروری بر درس ۴: چونوچرا در مفهوم «هنر و معماری اسلامی» (۳)
در ادامهی مبحث چونوچرا در مفهوم هنر اسلامی یا معماری اسلامی، در این جلسه به نسبت میان موضوعاتی چون انسان، هنر و امور دنیوی پرداخته شده است. در سنت فکری اسلامی واژههایی چون «شریعت»، «طریقت» و «مذهب» همگی در اصل به معنای «راه»اند. این راهی است که آغاز آن خود انسان است، مقصد آن هم خود انسان است که قرار است در خدا فانی شود، و مسیر آن، نیز خود انسانی است که در سیر و سلوکی درونی در جهت تقرب دگرگون میشود. در این سیر، واجب چیزی است که انسان را در سیر نگه میدارد، مستحب چیزی است که در سیر به انسان کمک میکند، حرام چیزی است که انسان را از راه بیرون میاندازد یا مانع حرکت او میشود، و مکروه چیزی است که حرکت او را کند میکند.
در این مسیر، رنج، عنصری اجتنابناپذیر است. لذتهای دنیوی اگرچه نفی نمیشوند، اما دلبستگی به آنها نکوهیده است. بههمین سبب است که در کتب اخلاقی مسلمانان، گاه از مؤمنی سخن میرود که بنایی بلندتر از مسجد پدید آورده است و ملعون شمرده میشود؛ زیرا نشانهی ترجیح دنیا بر یاد خداست. در نگاه دینی کسی که برای بهبود وضعیت دنیوی خود تلاش میکند، بخشی از آخرت خود را فدا کرده است. بااینحال، همین دین به انسان فرمان میدهد که زمین را آباد کند. این آبادانی نه نشانهی دلبستگی به دنیا، بلکه تعهدی اخلاقی برای حفظ و بهسازی جهان است. از همین منظر قرآن مستقیماً به مقولهی هنر و معماری وارد نمیشود؛ زیرا اینها در کانون آن دعوت اصلی، یعنی دعوت به سیر به سوی خدا، نیست.
قرآن برای همه چیز انسان تعیین تکلیف نمیکند. دایرهای تعریف میکند که همان حدودی است که انسان باید در آن حرکت کند. در آن دایره، به روشن کردن همهچیز نمیپردازد و این را وظیفهی خود نمیداند. قرآن به «دعوت» بسنده میکند. این تصور که اسلام در همهی حوزهها، از جمله هنر و معماری، حکم صریح دارد، درست نیست. هنر و معماری باید در دایرهای قرار گیرد که با مرزهای واجبات و محرمات تعارضی پیدا نکند و نیز با یاد خدا در تعارض نباشد. اما قرآن به بیش از این کاری ندارد.
غزالی از برجستهترین متفکران مسلمان در آثاری چون احیاء علومالدین و کیمیای سعادت، بر زهد، ترک دلبستگیهای دنیوی، و تهذیب نفس تأکید میکند. به نظر او، دنیا مانند حمامی است که برخی برای استحمام وارد آن میشوند، و برخی برای گرم کردن آن در تون با پهن و دود سروکار دارد. میگوید وظیفهی ما گرداندن تون حمام نیست؛ بلکه استحمام و پاک شدن است. خدا همیشه کسانی را دارد که تون حمام دنیا را روشن نگاه دارند و آنان همان اهل غفلتاند! در همین معناست که مولانا میگوید «اُستُن این عالم ای جان غفلت است». از چنین منظری، پرداختن به معماری و فن و هنر اگر بیش از حد «ضرورت» باشد، کار کردن در تون حمام است. غزالی مؤمن واقعی را کسی میداند که تنها به اندازهی ضرورت وارد حمام دنیا میشود و به آن دل نمیبندد. در مثالی دیگر، دنیا را به چاهی تاریک و گود تشبیه کردهاند و مؤمن را به کسی که در آن چاه افتاده و به ریسمانی چنگ زده تا خود را بالا بکشد. مشغول شدن به درودیوار چاه و زینت کردن و آراستن آن با بالا رفتن از ریسمان تعارض دارد. پرداختن به هنر و معماری، بیش از حد «ضرورت زندگی»، مشغول شدن به دیوارهی چاه و غفلت از بالا رفتن و محروم ماندن از رهایی و رستگاری است. اینها لُبّ و اساس دین است. خدای قرآن میداند که انسان خواهینخواهی به فرزندش محبت دارد و این محبت در درون او نهادینه است. به همین جهت، در قرآن نمیبینید که خدا انسان را به محبت فرزند خوانده باشد؛ بلکه به او هشدار میدهد که ایبسا فرزند که مایهی غفلت و گرفتاری آدمی است. خدای اسلام میداند که انسان خواهینخواهی به معماری و هنر و مانند اینها میپردازد؛ پس خواندنِ به اینها در دعوت او جایی ندارد؛ بلکه هشدار دادن از هر مشغولیتی به دنیا در کنه و اساس و محور دعوت اوست. پیداست که با چنین جهتگیریای، نمیتوان از هنر و معماریای سخن گفت که موصوف به «دین اسلام» باشد. انتساب هنر و معماری به دینی که خودش انسانها را به هنر و معماری نخوانده است وارونه کردن دین است.
#مهرداد_قیومی #درس_گفتار
@asmaaneh
✏️دفترچهی تصاویر ترکستان: گنجینهای از زیست و فرهنگ ورارود در سالهای دههی ۱۸۵۰ و ۱۸۶۰م/ ۱۲۶۵-۸۵ ق
سیاوش گلمحمدی
دفترچهی تصاویر ترکستان (Turkestanskii Al’bom / Туркестанский альбом)[۱] مجموعهتصویری چشمگیر از زیست و فرهنگ آسیای میانه، شامل مناطقی از ازبکستان، تاجیکستان و قزاقستان کنونی است که در دههی ۱۸۵۰ و ۱۸۶۰ م/ ۱۲۶۵-۸۵ ق تهیه شد؛ روزگاری که یک دهه از استیلای روسیهی تزاری بر این سرزمین میگذشت.
گردآوری آن به سفارش ژنرال کنستانتین پتروویچ فون کافمن (۱۸۸۲-۱۸۱۸) [۲]، نخستین فرماندار نواحی ترکستان روسیه، با هدف آشنا ساختن روسها و غربیان با این منطقه، آغاز شد. سه بخش نخست آن زیر نظر خاورشناس روس، الکساندر لودویگوویچ کون (۱۸۸۸-۱۸۴۰)[۳] تهیه شد. در آغاز، مجموعه را با نام او، «مجموعهی کون»[۴] میشناختند. دیگر دستاندرکاران آن عبارتند از: م. ت. برودوفسکی[۵]، م. آ. ترنتییف [۶]، مهندس نیکلای. و. بوگایفسکی [۷] و عکاس ن. ن. نخوروشف[۸]. چاپ سنگی صفحات را ادارهی توپوگرافی ناحیهی نظامی تاشکند انجام داد و آمادهسازی آن عمدتاً در سنپترزبورگ و تاشکند در سالهای ۱۸۷۱–۱۸۷۲م صورت گرفت.
در سال ۱۹۳۴م، کتابخانهی کنگرهی ایالات متحدهی آمریکا[۹] این دفترها را از اسرائیل پرلشتاین[۱۰]، کتابفروش نیویورکی، خرید. در سالهای ۲۰۰۵ و ۲۰۰۶م، هدر س. زونتاگ[۱۱]، که این مجموعه را موضوع رسالهی دکتری خود ساخته بود، تمامی زیرنویسها را آوانویسی و ترجمه کرد.[۱۲] هری لیخ[۱۳]، متخصص حوزهی روسیه در بخش اروپایی کتابخانهی کنگره نیز ویراستاری این اسناد را بر عهده داشت. هماکنون این مجموعه در دسترس همگان قرار دارد. نسخههای دیگری نیز از این دفترچهها در کتابخانهی ملی ازبکستان و کتابخانهی ملی روسیه محفوظ است.[۱۴]
ساختار و محتوای دفترچهها
این دفترچهها در قالب شش دفترچهی بزرگ با جلد چرمی سبزرنگ به ابعاد ۴۵ در۶۰ سانتیمتر تنظیم شده است. هر جلد پس از صفحهی عنوان چاپی، شامل مقدمهای نوشتاری و فهرست تصاویر است. صفحات مجموعه دارای یک تا هشت عکس آلبومیِ زرینفام است که گاه با نقاشیهای آبرنگ، نقشههای معماری، و نقشههای نظامی همراه شده است. تیترهای چاپ سنگی، حاشیههای تزیینی، و زیرنویسهایی به زبان روسی، این تصاویر را همراهی میکند. این مجموعه در چهار بخش اصلی تنظیم شده است:
۱- بخش باستانشناسی (Chast' Arkheologicheskaia): شامل ۲ جلد و ۱۵۴ صفحه.
۲- بخش مردمنگاری (Chast' Etnograficheskaia): شامل ۲ جلد و ۱۶۳ صفحه.
۳- بخش صنایع و پیشهها (Chast' Promyslovaia): شامل ۱ جلد و ۴۵ صفحه.
۴- بخش تاریخی (Chast' Istoricheskaia): شامل ۱ جلد و ۷۹ صفحه.
این شش دفترچه در مجموع نزدیک به ۱۲۰۰ تصویر را در بر میگیرد؛ گنجینهای بصری از معماری اسلامی، مردمنگاری، مشاغل سنتی، و تاریخ نظامی در آسیای میانهی نیمهی دوم قرن نوزدهم. [۱۵]
🔸برای مطالعهی نسخهی کامل این یادداشت به پیوند زیر مراجعه کنید:
https://telegra.ph
#یادداشت #سیاوش_گلمحمدی
@asmaaneh
📘کتاب تازه: «عکسنامۀ علی خان والی؛ آذربایجان و کردستان عصر ناصری به روایت والی عکاس»
با مقدمه و تصحیح داریوش رحمانیان و آزاده حسنین
نشر خاموش
علی خان در سال ۱۲۶۱ قمری در تهران متولد شد. در سال ۱۲۷۱ قمری همراه پدرش به سنپترزبورگ رفت و در آنجا تحصیلات عکاسی را نیز پی گرفت. از سال ۱۲۹۶ق، که به حکومت مراغه منصوب شد، تا حدود ۱۳۱۷، مناصب متعددی در آذربایجان داشت؛ از جمله فرمانداری تبریز. وی در این مأموریتها، مشاهدات و گزارشهای خود به مرکز را همراه با عکس، در این آلبوم بینظیر ضبط کرده است.
عکسنامۀ علیخان والی مجموعهی ۱۴۲۰ عکس او از سفرها و مأموریتهای حکومتیاش در نواحی شمال غربی کشور است. عکسها روایتگر احوال مردم و افراد خانواده، مکانهای شهری و روستایی و حوادث زمان اوست. این آلبوم دربرگیرندهی تعداد زیادی عکسهای فردی و گروهی از اقشار مختلف مردم مثل ایتام، راهبهها، زنان روستایی، دانشآموزان، نظامیان، اشراف، زندانیان، مأموران دولتی، روحانیون، زنان صوفی، و دیگران است.
/channel/khamooshbook/2409
#کتاب_تازه
@asmaaneh
📚پرسشهای معماری: گفتوگوهایی دربارهی تاریخ، تئوری و نقد معماری
قسمت ششم:
منظور از تئوری معماری چیست؟
🔸با حضور مهرداد قیومی بیدهندی
🔸تهیهشده در مدرسهی نوروزگان
🔸برای مشاهدهی نسخهی تصویری گفتوگوی قسمت ششم، میتوانید از طریق نشانی زیر به وبسایت رسانهی چهارراه مراجعه کنید:
https://chaharrah.tv/qayyoomi-archque-06-1404-04-25/
#نوروزگان #مهرداد_قیومی #پرسشهای_معماری
@asmaaneh
🎙پای درس استاد پیرنیا: معرفی برخی باغها با میانکرت آبی
ستاره صابرینژاد
#پیرنیا #ستاره_صابرینژاد #صداهای_آسمانه
@asmaaneh
📢برگزاری نهمین همایش تاریخ هنر فمینیستی
🔸برگزاری بهصورت حضوری و آنلاین
🔸محل برگزاری: دانشگاه آمریکایی واشینگتن
🔸زمان برگزاری: ۲۶-۲۸ سپتامبر ۲۰۲۵ | ۴-۶ مهر ۱۴۰۴
🔸مهلت ثبت نام: ۱ سپتامبر ۲۰۲۵ | ۱۰ شهریور ۱۴۰۴
The Feminist Art History Conference fosters intersectional and interdisciplinary scholarship on the ways in which gender and sexuality have shaped the visual arts and their study–with a conference program designed to advance new research on topics from the ancient past through the present and across the globe. It provides a forum for participants to examine the roles that art and its agents have played in informing and resisting historical and contemporary inequities. Through this forum, the Conference aims to model a more inclusive art history and scholarly community.
🔸برای کسب اطلاعات دربارهی برنامهی همایش و سخنرانیها:
https://arthist.net/archive/49544
🔸جهت شرکت در همایش، میتوانید از طریق پیوند زیر ثبت نام کنید:
https://auartstix.universitytickets.com/w/event.aspx?id=1945
#خبر
@asmaaneh
📢جلسهی سوم درسگفتار «مقدمات پژوهش در معماری ایران در دوران اسلامی»
🔸مروری بر درس ۲: چونوچرا در مفهوم «هنر و معماری اسلامی» (۱)
بحث این جلسه به آخرین بخش از عنوان درس «مقدمات پژوهش در تاریخ معماری ایران در دوران اسلامی» اختصاص دارد؛ یعنی «دوران اسلامی». این عنوان میتوانست شکلهای دیگری نیز به خود بگیرد، نظیر «پژوهش در تاریخ معماری اسلامی ایران»، «پژوهش در تاریخ معماری اسلام در ایران»، یا ترکیبهایی چون «معماری اسلام» یا «معماری اسلامی». هریک از این ترکیبها پیامدها و معانی خاصی به همراه دارد.
حسن ترکیب برگزیده، یعنی «معماری ایران در دوران اسلامی»، این است که خنثاست و امکان مطالعه با دیدگاههای گوناگون را فراهم میآورد. اما این پرسش مطرح میشود که منظور از «دوران اسلامی» چیست. در اینجا مقصود از دوران اسلامی، بر پایهی عرف، فاصلهی زمانی میان فتح ایران بهدست مسلمانان عرب تا آغاز دوران پهلوی (دورهی پیشامدرن) است. بااینحال، این تعبیر نیز سرراست و بیمشکل نیست؛ زیرا این تصور نادرست را پیش میآورد که در آن زمان، کل ایرانزمین بهیکباره فتح شد؛ حکومت ساسانی ناگهان فروپاشید؛ و همهی مردم ایران تقریباً همزمان مسلمان شدند.
ترکیبهایی چون «دوران اسلامی» یا «دوران پیش از اسلام» در اصل برساختهی رویکردهای غربی است و مشکلات مهمی در مطالعات هنر و معماری ایران پدید آورده است؛ زیرا چنین القا میکند که هنر و معماریِ ایران پس از اسلام فاقد پیشینهای در دوران پیش از اسلام بوده است. این نوع تقطیع تاریخی، همانند دیگر اشکال تقطیع، مسئلهساز است. بااینحال، از آنجا که مطالعهی تاریخی بدون تقطیع زمانی ممکن نیست، باید در چنین تقطیعهایی آگاه باشیم که اینها برساختهی ذهن ماست و وجود خارجی ندارد. بنابراین، ترکیب «معماری ایران در دوران اسلامی» از سایر گزینهها کمضررتر است و همچنان امکان توجه به میراث معماری پیش از اسلام را حفظ میکند.
فارغ از ملاحظات تاریخی ترکیبهای وصفی مانند «هنر اسلامی» یا «معماری اسلامی» مبهم و مسئلهدار است. برای بررسی این موضوع میتوان پرسید: در چه شرایطی میتوان یک اثر هنری یا معماری را به دینی خاص نسبت داد؟ مثلاً عنوان «هنر مسیحی» معمولاً به آثاری اطلاق میشود که محتوای آنها برگرفته از مضامین کتاب مقدس است. اما آیا معماری کاخ باکینگهام را «معماری مسیحی» مینامیم؟ در حالیکه کاخ عالیقاپو معمولاً تحت عنوان «معماری اسلامی» معرفی میشود. همچنین خانههای سنتی ایرانی بهمنزلهی نمونههایی از معماری اسلامی خوانده میشود، در حالیکه در معماری سنتی اروپا چنین بناهایی «مسیحی» خوانده نمیشود.
هر اثر معماری را تنها زمانی میتوان به دینی موصوف کرد که ساختن آن از ایمان دینی (جنبهای از دین که مجموعهای عقاید و دعوتهای آن دین است) برآمده باشد. این نسبت میتواند بر دو مبنا شکل بگیرد: نخست کارکرد یا مضمون اثر برگرفته از متون مقدس یا عقاید آن دین باشد، یا مبتنی بر تفاسیر آن دین شکل گرفته باشد. برای نمونه فرمان خدا به حضرت ابراهیم برای ساخت خانهی کعبه، یا دستورهای مشابه در آیینهای یهودی و مسیحی. دوم مناسکی که در روند خلق آن اثر رعایت میشود برخاسته از سنتهای آن دین باشد. در چنین حالاتی، میتوان معماری و هنری را به آن دین نسبت داد و ترکیبهایی چون «هنر اسلامی» یا «هنر مسیحی» معنا پیدا میکند.
#مهرداد_قیومی #درس_گفتار
@asmaaneh
📜معرفی سند: «درخواست دستور مساعد جهت اصلاح تعمیر مسجد جامع قم» [ص ۲ از ۲]
🔸 گزیدهای از نامهی سید مهدی صُحُفی (پیشنماز مسجد جامع قم) به حیدر مصلحی (نمایندهی ولی فقیه و سرپرست سازمان اوقاف و امور خیریهی کشور):
جریان اسفناکی است که ناچار به عرض عالی میرسانیم و بِحکم عدالت اسلامی جدّاً اقدام آن وجود شریف را میطلبد که دربارهی مسجد جامع قم که مورد تجاوز قرار گرفته دادخواهی فرمایید.
از سوی میراث فرهنگی و ادارهی اوقاف استان قم بودجهی متنابهی برای تعمیر مسجد اختصاص یافته، که عمده در تخریب مسجد هزینه شده است، که بهطور خلاصه به عرض میرساند:
در حالیکه قسمت عمدهی فرش حیاط مسجد و بعض جوانب آن خراب و کاملاً نیاز به تعمیر دارد و قسمتی از کاشیکاریهای مسجد فرو ریخته، بنای سالم جانب راست به مسجد را که بیست چشمه است، تحتانی و فوقانی، بنای صحیح و سالم که هیچگونه شکستی و شکافی در آن نبوده و نیست، آقای مهندس با نظر غلط خود که بارِ بنا را سبک کنیم، دستور میدهد سقف دوم مسطح که بر روی آن نماز جماعت اقامه میشده، فرش محکم «نظامی» آن و خاک زیر آن و سقفهای کوتاه (طاقبند) که با هزینهی زیاد برای تسطیح بنا به کار رفته، برداشته، بنا را ناهموار نموده و بهطور ناموزون از نو فرش کرده (بدون طراز صحیح) که این بارانهای متعاقب راه خروج نداشته به خورد بنا رفته. و دیوار سالم را که بر سر آن هزاره (ضربی بود) به جای حفظ آثار قدیمه برداشته و آن طرز زیبای مهندس سابق را که اطراف دیوارهای داخلی و خارجی مسجد داشته در این قسمت تخریب و به صورت اولیه در نیامده. سمت چپ مسجد تقریباً به این بَلیه گرفتار شده است. انشاءالله حضرتعالی قدرت دارند که مهندس را ملزم کنید که بنای مسجد سمت راست مسجد مانند اول تعمیر و تحویل نماید و بدون مجوز شرعی و عقلی خانهی خدا را که تخریب نموده ترمیم و تحویل نماید و راه خروج آب باران را به طوری اصلاح کند که بر سر عابرین نریزد. [...]
دعاگو ــ سید مهدی صُحُفی ــ امام جماعت مسجد
پینوشت:
[۱] رجوع شود به: بشری، جواد. «کتابفروشیهای قم تا ۱۳۵۷ شمسی». در نادر مطلبیکاشانی، سیدفرید قاسمی، عبدالحسین آذرنگ، ایرج افشار، علی دهباشی (و.)، کتابفروشی: یادنمای بابک افشار. تهران: شهاب ثاقب، ۱۳۸۴.
#معرفی_اسناد #مسجدجامع #قم #امیرحسین_محمدی
@asmaaneh
📢فراخوان ارسال مقاله برای نشستها و میزگردهای نهمین دوسالانهی شبکهی تاریخ معماری اروپا
🔸برگزارکننده: شبکهی تاریخ معماری اروپا (EAHN)
🔸زمان برگزاری همایش: ۲۰۲۶ (اواخر ماه آوریل ۲۰۲۶ اعلام خواهد شد)
🔸محل برگزاری: ارهوس، دانمارک
🔸مهلت ارسال چکیده: ۱۹ سپتامبر ۲۰۲۵ | ۲۸ شهریور ۱۴۰۴
Sessions (in alphabetical order)
Animal, Industry, and Labor: Towards an Architectural History of Intensive
Animal Farming
Architectural Histories and Practices and the Aerial Spatial Revolution
Architectural Objects of Colonial Consumption: The Material and Visual
Worlds of Tea, Coffee, Chocolate, and Other Hot Beverages
Between Mental Health and Punishment. From the Convent to the
Asylum
Building Science: The City as a Site and Object of Knowledge-Making in
the Early Modern Period
Caring for Aging
‘Character’ in Global Encounters with Architecture, c. 1700-1900
Disability x Architectural Production: Bodily Diversity in the Construction
of the Built Environment
Displaying Gardens, Landscape Architecture, and Architecture:
Exhibition Cultures 1850-1950
Excavating the Landfill: Towards an Environmental History of
Architecture’s Waste
Frontiers: Kinetics of Expulsion, Expansion, and Contestation
Learning from Collaboration – On the Many People who Worked Together
to Create the Welfare States’ Building Boom
Materials and Techniques on the Move
Notes on the Underground. Politics, Aesthetics, and Ecologies of the
Subterranean
On Thresholds and Junctions – Reading Transport Architecture across
Scales
Plantation Worlds, Plantation Architectures
Privacy, the Private, and Architecture
Religious Enlightenment(s): Spirituality and Space in the Long Eighteenth
Century
Rendering and Architectural Knowledge
Stilled Lives: Living Materials and their Architectural Afterlives in
Premodern Buildings
The Book, The Self, and the City: Architectural Histories of Guidebooks
and Urban Idealizations
The Ceiling
The Reception of Gothic Architecture in Italy, 1300−1700: Disapproval,
Indifference, Appreciation?
The 21st Century History of Architecture Theory
Transimperial Contact Zones and Collision Space in Southeast Asia
Water as an Ecological Mediator in Architecture: Tracing Connections
from Antiquity to the Modern Age
Roundtables (in alphabetical order)
Self (Hi)Stories: The “I” in Architectural Historiography
Transmedia Architecture Archive: Historical Knowledge in the AI Era
Women’s Collective Organizing in Architecture: From the Grassroots to
the Global, 1960-2020
EAHN Roundtable: Teaching Architectural Histories in the Age of Global
Polycrisis
🔸اطلاعات بیشتر:
https://konferencer.au.dk/fileadmin/konferencer/EAHN_Aarhus_2026/Call_for_Papers_EAHN_2026.pdf
#خبر
@asmaaneh
🎙پای درس استاد پیرنیا: اندامهای باغهای ایران
ستاره صابرینژاد
#پیرنیا #ستاره_صابرینژاد #صداهای_آسمانه
@asmaaneh
📝واژهی هفته: covered way
🔸برگرفته از مصوبات کارگروه واژهگزینی نوروزگان
▪️covered way 1
▫️ پناهگذر
ـ تعریف: در معماری نظامی، در حلقهی بیرونیِ منظومهی استحکاماتِ قلعه و مانند آن، معبری بر روی خاکریز که سمت بیرون آن دیواری است که در پشت آن سنگر میگیرند. در پشت این دیوار، شیب ملایم خاکریز قرار دارد.
ـ مثال کاربرد واژه در جمله: در منظومهی کامل استحکامات قلعهها در معماری نظامیِ مغربزمین، پناهگذر نخستین حلقهی دفاعی است و پس از آن خندق قرار دارد.
▪️covered way 2
▫️راهرو خارجی
- تعریف: راهروی که دو بنا را به هم متصل میکند
- مثال کاربرد واژه در جمله: دو بنای قدیم و جدید کتابخانه را با راهرو خارجیای به هم مرتبط کرده بودند.
🔸برای اطلاعات بیشتر و مشاهدهی روابط زبانی این واژه به پیوند زیر در واژگار مراجعه کنید:
https://vazhgar.com/lexicon/word/12932
#واژه_هفته #واژگار #نوروزگان
@asmaaneh
📢مدرسهی نوروزگان با همکاری آسمانه برگزار میکند:
جلسهی دوم درسگفتار «مقدمات پژوهش در معماری ایران در دوران اسلامی»
🔹با حضور مهرداد قیومی بیدهندی
🔹 تدوین: فرزاد زرهداران
🔹برای مشاهدهی نسخهی کامل جلسهی دوم به پیوند زیر مراجعه کنید:
https://chaharrah.tv/qayyoomi-res3-01-1402-07/
#مهرداد_قیومی #درس_گفتار
@asmaaneh
🎙پای درس استاد پیرنیا: همبستگی و همارگی در هنر و معماری ایران
ستاره صابرینژاد
همبستگی و همارگی از ارکان اصلی هنرها از ابتدای تاریخ در ایران تا دوران انحطاط هنر، یعنی قرن سیزده هجری (دورهی قاجاریه) بود. منظور از همبستگی یعنی تمامی هنرها مانند شعر، موسیقی، معماری، نقاشی و دیگر هنرها با یکدیگر مرتبط و وابسته بودند و موضوعات مختلف در هر رشتهی هنری در دیگر هنرها مشهود بود. مثلاً در یکی از تابلوهای کمالالدین بهزاد، یکی از موضوعات عاشقانهی اشعار نظامی گنجوی (خسرو و شیرین) به تصویر کشیده شده است. در ارتباط با همبستگی موسیقی و معماری نیز میتوان به شاهکار معماری ایران در دورهی صفویه یعنی میدان نقش جهان اشاره کرد. نحوهی قرارگیری عناصر اطراف این میدان مانند طاقنماهای متعدد، درگاه عالیقاپو، مساجد شاه و شیخ لطفالله، و همچنین سردر قیصریه یادآور ریتمهای موسیقی سنتی ایران در دستگاههای مختلف شور، ماهور، شهناز و ... است. منظور از همارگی در هنر ایرانی نیز تداوم و پیوستگی اصول و پایههای هنر در طول تاریخ است. گذشتگان منطق و اصول شیوهها و تکنیکهای گذشتگان در هنرهای مختلف را با فرهنگ و اقلیمهای مختلف منطبق میکردند. این ویژگی در معماری نیز از زمان عیلامیها تا دوران انحطاط معماری ایران، دورهی قاجاریه، همانند آب روان جاری بود؛ مانند آنچه که هخامنشیان در بهکارگیری اصول معماری اورارتوها در شوش انجام دادند.
#پیرنیا #ستاره_صابرینژاد #صداهای_آسمانه
@asmaaneh
📢سازمان اسناد و کتابخانهی ملی ایران برگزار میکند: نشست «شعر فارسی بر معماری فرارود؛ با نگاهی به کتیبههای کشور ازبکستان»
🔹با سخنرانی مرتضی رضوانفر
🔹زمان: سهشنبه، ۳۱ تیر ۱۴۰۴، ساعت ۱۰-۱۲
🔹مکان: بزرگراه حقانی، بلوار کتابخانهی ملی، سازمان اسناد و کتابخانهی ملی ایران، تالار محدث
#خبر
@asmaaneh
📢جلسهی چهارم درسگفتار «مقدمات پژوهش در معماری ایران در دوران اسلامی»
🔸مروری بر درس ۵: چونوچرا در مفهوم «هنر و معماری اسلامی» (۴)
در ادامهی مباحث پیشین، پس از بررسی جایگاه هنر و معماری در منابع اولیهی دین، یعنی کتاب و سنت، به جایگاه اینها در منابع ثانویه پرداخته و از این جایگاه در اخلاق اسلامی بحث شد. در این جلسه، در ادامهی بررسی این جایگاه در منابع ثانویه، به فقه پرداخته میشود. البته فقه همهی دین نیست؛ اما بخش مهمی از دین است. در فقه اسلامی و آراء فقیهان، موضوعات مرتبط با هنر اغلب با نگاهی محدود و گاه سلبی دیده شده است.
در همین جهت، دکتر جلال متینی، استاد فقید دانشگاه فردوسی مشهد، در سالهای پس از انقلاب از مراجع دینی شیعه و مفتیان بزرگ سنی استفتا کرد که آیا به نمایش درآوردن آثاری در موزههای جهان با عنوان «هنر اسلامی» از نظر اسلام موجه است. در پاسخ مراجع شیعه، فهرستی از جلوههای هنری که خارج از دایرهی هنر اسلامی تلقی میشود، بهروشنی بیان شده است. این موارد شامل: تصویر موجودات جاندار، بازنمایی پیامبران و ائمه، نگارههای روایی نظیر شاهنامه، تصاویر مجالس شرابخواری و طرب، نمایش زنان در وضعیتهای خلاف حیا و عفت، و نیز استفاده از ابزار لهو و لعب مانند آلات موسیقی، وسایل قمار و مشروبات الکلی است. در پاسخ مراجع اهل سنت نیز بر لزوم نابود کردن تصاویر، مجسمهها و نقوش ـ حتی اگر صرفاً جنبهی تزیینی داشته باشد ـ تأکید شده است. این عمل بهمنزلهی وظیفهای دینی در راستای حفظ توحید در نظر گرفته میشود. در دیدگاه علمای وهابی، حتی گرفتن عکس شخصی نیز، مگر در مواردی نظیر گذرنامه یا شناسنامه، حرام تلقی میشود.
مرحلهی بعد، بررسی انتساب هنر و معماری به اسلام در منابع فرهنگ اسلامی است. مقصود این است که ببینیم آیا نسبت دادن چیزی به «اسلام» و متصف کردن آن به صفت «اسلامی» در منابع پیشامدرن سابقهای دارد یا نه. از باب نمونه، متون مسلمانان در پنج سدهی نخست هجری بررسی شد و ترکیبات «هنر اسلامی»، «معماری اسلامی»، یا «علم اسلامی» و نظایر آنها به فارسی و عربی جستوجو شد. دیدیم که که چنین ترکیباتی مطلقاً سابقه نداشته است. نمونههای اندکی از ترکیب واژهی «اسلامی» با اصطلاحاتی چون «فتوحات»، «شهر»، «درهم»، یا «کشور» دیده میشود، اما همهی آنها به رخدادهای تاریخی یا پدیدههای مادی اشاره دارند که پس از گسترش اسلام پدید آمده است، نه به مفاهیمی منتسب به دین اسلام. در این متون، صفت اسلامی به چیزهایی منسوب شده است که پس از اسلام پدید آمده است؛ نه چیزهایی که به دین اسلام مربوط است، مثلاً
• «شهر اسلامی» به شهری اطلاق شده که بهدست مسلمانان فتح یا در دوران اسلامی پدید آمده باشد،
• «درهم اسلامی» سکهی نقرهای است که در دورهی خلافت ضرب شده است،
• «سنگ اسلامی» یا «نهر اسلامی» بهمعنای پدیدهای است که در دوران اسلامی ایجاد شده، نه پدیدهای با معنای دینی یا مقدس.
بنابراین، اصطلاحاتی چون «فلسفهی اسلامی»، «علم اسلامی» یا «هنر اسلامی» در متون کهن سابقهای ندارد و مفهومی متأخر است. در سنت پیشامدرن اسلام، هیچ نشانی از تلاشی نظاممند برای پدیدآوردن هنر یا معماری خاصی بر اساس احکام شریعت یا اصول ایمانی دیده نمیشود.
بر این اساس تنها آنچه را میتوان بهدرستی «اسلامی» خواند که یا در دایرهی احکام شریعت و فقه قرار گیرد، یا در متون دینی بهصراحت به آن پرداخته شده باشد. اگر دایرهی مفاهیم قدسی را بیش از اندازه بگسترانیم، آنها را از معنای اصیلشان تهی میکنیم و نسبت آنها با مفاهیم غیرقدسی از میان خواهد رفت؛ چرا که معنای مفاهیم قدسی در کنار اضداد و حدودشان شکل میگیرد. از منظر اسلامی، «امر دینی» تنها آن چیزی است که یا در حوزهی واجبات و محرمات قرار دارد، یا در دایرهی مباحات است که نیت در آن به قصد قربت شکل گرفته باشد. بر همین اساس، هنر یا معماری تنها در صورتی میتواند با دین نسبت یابد که یا در چارچوب احکام تعریف شده باشد، یا از نیت ایمانی و معنوی نشئت گرفته باشد. آری، هر کاری که در دایرهی حدود الهی باشد و انسان آن را با نیت دینی انجام بدهد دینی است؛ اما مشکل اینجاست که فقط خداست که از نیت انسانها آگاهی دارد. بهعلاوه، نیت انسانها چیزی از فرم هنر را معیّن نمیکند و نمیشود هنری را که فرمها یا الگوهای فرمی معینی دارد به دین، به معنای ایمان دینی (نه فرهنگ دینی)، منتسب کرد. البته اگر منظور از صفت اسلامی انتساب به فرهنگ اسلامی باشد، نه «دین» اسلام، مبحث دیگری است که در جلسات بعد به آن پرداخته خواهد شد.
#مهرداد_قیومی #درس_گفتار
@asmaaneh
📢مدرسهی نوروزگان با همکاری آسمانه برگزار میکند: جلسهی چهارم «مقدمات پژوهش در معماری ایران در دوران اسلامی»
درس چهارم و پنجم: چونوچرا در مفهوم «هنر و معماری اسلامی» (۳) و (۴)
🔹با حضور مهرداد قیومی بیدهندی
🔹 تدوین: فرزاد زرهداران
🔹برای مشاهدهی نسخهی کامل درس چهارم و پنجم به پیوندهای زیر مراجعه کنید:
https://chaharrah.tv/qayyoomi-res3-04-1402-07/
https://chaharrah.tv/qayyoomi-res3-05-1402-07/
#مهرداد_قیومی #درس_گفتار
@asmaaneh
🔸 آثار دیگری نیز دربارهی علیخان والی و مجموعهی وی نوشته شده است که از آن میان میتوان به «کتاب عکس علیخان والی»، نوشتهی زندهیاد فرهاد نظری اشاره کرد. برای مطالعهی این مقاله به پیوند زیر مراجعه کنید:
/channel/asmaaneh/2605
#معرفی_مقاله
@asmaaneh
📚پرسشهای معماری: گفتوگوهایی دربارهی تاریخ، تئوری و نقد معماری
قسمت ششم:
منظور از تئوری معماری چیست؟ (نسخهی مکتوب)
#نوروزگان #مهرداد_قیومی #پرسشهای_معماری
@asmaaneh
🎙پای درس استاد پیرنیا: معرفی برخی باغها با میانکرت آبی
ستاره صابرینژاد
میانکرت باغهای ایران را در گذشته معمولاً یا با گیاه اَسپس و گلهای زیبا میپوشاندند یا در برخی باغها از آب روان استفاده میکردند؛ مانند باغ شازده ماهان در کرمان، باغ فین کاشان، باغ چهلستون و هشتبهشت اصفهان، باغ دولتآباد یزد و ... . در ماهانِ کرمان چندین باغ و باغچهی زیبا وجود دارد. باغ شازده ماهان از زیباترین باغهای مطبق ایران است. میانکرت اصلی این باغ در طبقات مختلف، استخری است که آب آن از هر طبقه به طبقهی پایینتر سرریز میشود. در باغ فین کاشان آبی که از چشمهی فین میجوشد به حوضی که روی چشمه ساختهاند، میریزد و از آن به آبنماها و فوارههای باغ همچنین به اشترگلوی شاهعباسی سرازیر میشود. در میان بنای زیبای اشترگلوی شاه عباسی حوضی است که آب آن به قسمتهای مختلف باغ روانه میشود. این باغ سه میانکرت داشت که یکی از آنها از بین رفته است. در میانکرت اصلی باغ فین نیز مانند باغ شازده ماهان آب روان جاری است. باغ چهلستون اصفهان نیز یکی از باغهای زیبای ایران است که باغسازی آن شبیه باغسازی پاسارگاد است. این باغ دارای چهار میانکرت متقاطع است که در تقاطع میانکرتها کوشک چهلستون واقع است. دورتادور این بنا آبنما و در مقابل کوشک آن استخر بزرگی واقع است که در زمان شاه سلیمان صفوی ساخته شد. باغ هشتبهشت اصفهان نیز مانند چهلستون اصفهان دارای دو میانکرت متقاطع است که در میانکرتهای آن نیز آب جاری است. میانکرت باغ دولتآباد یزد نیز استخر بزرگی است که تا بنای سردر باغ ادامه دارد. آب این باغ را از قناتی که در فاصلهی ۶۴ کیلومتری آن بود تأمین میکردند. باغ تاج نطنز نیز مانند باغهای گفتهشده دارای آبنماهای مرمری و میانکرت آبی است. در شیراز نیز باغهای بسیار زیبایی از گذشته وجود دارد؛ از جمله باغ دلگشا و باغ ارم. کوشک باغ دلگشا مانند باغ چهلستون اصفهان در محل تقاطع چهارکرت قرار گرفته است که از سه جهت بازشوهایی رو به باغ دارد و از جهتی که رو به اندرونی است بازشو ندارد. از دیگر باغهای زیبای شیراز باغ ارم است. وجود حیاط داخل کوشک اصلی این باغ، آن را از دیگر کوشکهای باغهای ایران متمایز میکند. سابقهی وجود حیاط در کوشک به کاخ سروستان برمیگردد. به دلیل نورگیری بهتر اتاقها در برخی کوشکها و کاخها حیاط تعبیه میکردند؛ از جمله کاخ سروستان و کوشک باغ ارم همچنین کوشک باغ مزار کاشمر. در تهران نیز چندین باغ قدیمی خوب وجود دارد؛ مانند باغ فرمانیه و اختیاریه همچنین باغ نازخاتون در جنوب تهران.
#پیرنیا #ستاره_صابرینژاد #صداهای_آسمانه
@asmaaneh
🎧معرفی پادکست: « گوبکلیتپه: نخستین معبد؟»
🔸قسمتی از پادکست «دوران باستان»
🔸مهمان: لی کلر
🔸میزبان: تریستن هیوز، محقق تاریخ باستان
▫️Göbekli Tepe: The First Temple?
▫️The Ancients
مدتها پیشتر از استونهنج، تعدادی از نخستین سازههای سنگی عظیم جهان در جنوب شرقی ترکیه ساخته شد. معروفترین آنها گوبکلیتپه است.
در این قسمت از پادکست «دوران باستان»، تریستن هیوز همراه با دکتر لی کلر، هماهنگکنندهی پروژهی تحقیقاتی گوبکلیتپه، در پی کشف اسرار این بنای نوسنگی ده هزار ساله است. گوبکلیتپه زمانی اولین معبد جهان شناخته میشد؛ اما اهمیتش فراتر از این موضوع است. بررسی و شناخت این محوطه میتواند ما را با یکی از نخستین سکونتگاههای انسانی، آیینها و چگونگی روی آوردن انسانها به کشاورزی آشنا کند. در این قسمت با آشنایی با یافتههای باستانشناسانه، با یکی از شگفتانگیزترین بناهای عصر سنگ آشنا خواهیم شد.
▫️اطلاعات بیشتر دربارهی این پادکست و شنیدن این قسمت:
https://shows.acast.com/the-ancients/episodes/gobekli-tepe-the-first-temple
#معرفی_پادکست
@asmaaneh
📢جلسهی سوم درسگفتار «مقدمات پژوهش در معماری ایران در دوران اسلامی»
🔸مروری بر درس ۳: چونوچرا در مفهوم «هنر و معماری اسلامی» (۲)
در ادامهی مباحث پیشین، ابتدا جمعبندیای از جلسهی پیش صورت گرفت تا روشن شود که چه حالاتی وجود دارد که بتوان هنری را به دینی نسبت داد. در این میان حالتی تازه نیز مطرح شد: اگر دینی در طول زمان نگرش یا تجربهای نو در میان مردمان سرزمینی پدید آورد که به سنتی پایدار بدل شود، آثاری که بر پایهی آن دین شکل میگیرد را میتوان بهمنزلهي یکی از حالات محتمل پذیرفت.
بخش دوم جلسه به واکاوی یکی از این حالات اختصاص داشت: بررسی موضوعات مرتبط با این حوزه در منابع اصلی دین اسلام، یعنی کتاب قرآن و احادیث. در این متون اشارهای مستقیم به هنر دیده نمیشود و هیچ دستور یا تشویق صریحی برای پرداختن به آن وجود ندارد. بااینحال با نگاهی وسیعتر میتوان چند نمونه را یافت که به تسامح به این موضوع پرداختهاند؛ مانند آیاتی دربارهی حضرت داوود و حضرت سلیمان که در آنها به فعالیتهایی نزدیک به مفهوم عام هنر آمده است، گرچه بیشتر در پیوند با مهارتهای فنی و صنایعی قرار دارد که پیشتر در زمرهی دایرهی معنایی هنری تلقی میشد و امروز نه. حتی در برخی نمونهها به کسانی که در ساختوسازهای آن دوران نقش داشتهاند با تعبیراتی منفی یادشده است. مثلاً در قرآن، معماران حضرت سلیمان را جنّ کافر (شیاطین)اند.
در مجموع آنچه از این متون برداشت میشود آن است که هر فعالیتی که موجب نزدیکی به خدا شود، به دوری از یاد او نینجامد و آسیبی به فرد یا جامعه نزند، اشکالی ندارد. بهعبارتی اموری که انسان را از غفلت به آخرت دور نگه دارند، پذیرفتنیاند. بر این اساس بهنظر میرسد که رویکرد این منابع نسبت به هنر نه تأییدی آشکار و نه انکاری صریح است، بلکه موضعی خنثاست؛ یعنی هنری که حرام نباشد یا منجر به حرام یا ترک واجب نشود در منطقة الفراغ دین قرار میگیرد؛ یعنی در منطقهای که حکم وجوب و حرمتی بر آن نیست و مؤمن میتواند در آن دایره عملی را انجام بدهد یا ندهد.
#مهرداد_قیومی #درس_گفتار
@asmaaneh
📢مدرسهی نوروزگان با همکاری آسمانه برگزار میکند: جلسهی سوم «مقدمات پژوهش در معماری ایران در دوران اسلامی»
درس دوم و سوم: چونوچرا در مفهوم «هنر و معماری اسلامی» (۱) و (۲)
🔹با حضور مهرداد قیومی بیدهندی
🔹 تدوین: فرزاد زرهداران
🔹برای مشاهدهی نسخهی کامل درس دوم و سوم به پیوندهای زیر مراجعه کنید:
https://chaharrah.tv/qayyoomi-res3-02-1402-07/
https://chaharrah.tv/qayyoomi-res3-03-1402-07/
#مهرداد_قیومی #درس_گفتار
@asmaaneh
📜معرفی سند: «درخواست دستور مساعد جهت اصلاح تعمیر مسجد جامع قم»
🔸محل نگهداری: سازمان اوقاف و امور خیریهی استان قم
🔸تاریخ سند: ۱۳۸۶/۰۱/۲۸
🔸معرفی سند از: امیرحسین محمدی
برخی از اسنادی که گاه دربارهی بناهای تاریخی بِه دستمان میرسد، در نگاه اول ساده به نظر میآیند؛ اما میتوان اهمیت خاصی در آنها یافت. اسنادی که در عین سادگی، میتوانند سرگذشت بنا را بهتر نشان دهند و منجر شوند دقیقتر نگاهشان کنیم. یکی از نمونههای قابل توجه در این زمینه، نامهای است که مرحوم حاج سید مهدی صُحُفی، امام جماعت وقت مسجد جامع قم، در سال ۱۳۸۶، خطاب به سرپرست سازمان اوقاف و امور خیریه نوشت.
موضوع این نامه، اعتراض و درخواست رسیدگی به شیوهی مرمتهای انجامشده در مسجد جامع قم است؛ مرمتهایی که به گفتهی نویسنده، نهتنها با تخریب بخشهایی از بنای سالم همراه بود، بلکه آسیبهایی نیز به اجزای اصیل و تاریخی مسجد وارد کرد. حاج سید مهدی صُحُفی در این نامه، بهتفصیل توضیح میدهد که در حالی که بخش عمدهای از کفسازی حیاط و برخی کاشیکاریها آسیب دیده و نیاز به تعمیر دارد، قسمتهای سالمی مانند شبستان غربی مسجد ــ که در اوایل سلطنت ناصرالدینشاه، توسط حسینخان نظامالدوله (ملقب به شهابالملک) از نو، با سقفی مسطح، بنا شده بود تا در شبهای تابستان از آن استفاده شود ــ بدون دلیل موجه، تخریب شده است. سقف مسطح که در ایام تابستان محل برگزاری نماز جماعت بود، به دستور مهندس ناظر، با برداشتی نامناسب جایگزین شد و موجب شده آب باران راه خروج مناسبی نداشته باشد و به بنا آسیب برساند. همچنین، دیوارهای سالم که دارای پوشش زیبایی بودند، تخریب شده و به شکل اولیه بازنگشتهاند. طبق گفتهی آقای صُحُفی، شبستان شرقی نیز که در زمان فتحعلیشاه بنا شده بود، به همین مصیبت دچار شده است.
افزون بر این، مسجد جامع قم از اواسط دههی بیست تا به امروز، بارها توسط مردم، میراث فرهنگی و افرادی چون آیتالله فیض و آیتالله بروجردی، در مقیاسهای بزرگ و کوچک، مرمت شده است. در نامه «به طرز زیبای» کار مهندس سابق اشاره شده. این نکته ناظر به مرمت دورهی قبلی است.
حاج سید مهدی صُحُفی از چهرههای شناختهشدهی مذهبی و اجتماعی شهر قم به شمار میرفت. خاندان صُحُفی از خانوادههای خوشنام و معتبر این شهر هستند که برخی از آنها در حوزهی کتابفروشی فعالیت داشتند و تا سالهای اخیر، در خیابان ارم، کنار مدرسهی خان، اشتغال داشتند.[۱] مرحوم حاج سید مهدی صُحُفی، (متولد ۱۳۰۸ ش)، بیش از سه دهه پیشنماز مسجد جامع قم بود. در کنار این مسئولیت، در مدرسهی فیضیه نیز تدریس میکرد و گفته میشود که مکتبخانهای نیز داشت، که به کودکان قمی سواد میآموخت.
اهمیت این نامه، نه فقط از حیث محتوای آن، بلکه از زاویهی نگاه نویسندهاش قابل تأمل است. برخلاف بسیاری از نوشتهها و اسناد موجود که از بیرون به بنا نگاه میکند، این نامه از تجربهی کسی نوشته شده که سالها در این فضا زیسته و هر روز در آن حضور داشته است. در نتیجه، حساسیتها و دغدغههای او نسبت به فضا، نه از موضع نظری یا کارشناسی، بلکه بر پایهی تجربهی زیسته است. او مشکلاتی را در مرمتها مشاهده کرده که ممکن است برای یک بینندهی عادی قابل تشخیص نباشد؛ چرا که این ایرادها در جریان استفادهی مداوم از فضا خود را نشان میدهد. همین ویژگی است که این نامه را به سندی جالب توجه در بررسی وضعیت مرمت یک بنای تاریخی تبدیل میکند.🔻
#معرفی_اسناد #مسجدجامع #قم #امیرحسین_محمدی
@asmaaneh
🎙پای درس استاد پیرنیا: اندامهای باغهای ایران
ستاره صابرینژاد
علاوه بر کوشک که از اصلیترین اندامهای باغهای ایران است، جوی، استخر، فواره، انواع درختان میوه و سایهانداز، گلها و گیاهان دارویی، سردر یا ورودی باغ، بُنِهگاه و حصار اطراف باغ نیز از اجزای باغهای ایران در گذشته بودند. معمولاً در مقابل کوشک اصلی باغ یا استخر، حوضی کوچک و آبگیر میساختند یا فضای بزرگی را با گلهای چهارفصل مانند گلهای آتشین، گل پیوندی، گلهای قرمز و خوشبو از خانوادهی گل رز یا گل یاسمن میآراستند و به این فضا گلستان میگفتند. البته در کاشت این گیاهان توجه به اقلیم منطقه اهمیت فراوانی داشت و گیاهان را بر اساس سازگاری با اقلیم آن منطقه میکاشتند. معمولاً در دو طرف خیابانهای میانکرت درختان سرو و کاج، و در میان این درختان یک درخت خزاندار مانند چنار و زبانگنجشک یا کبودار میکاشتند. در پای درختان جوی آب وجود داشت که آب جوی با گذشتن از پای تمامی درختان به سردر باغ میرسید. همچنین برای پُرحجم جلوه دادن آب جوی خیابانهای اطراف میانکرت، کف جویها را با سنگ مرمر یا سنگ گوهر براق میپوشاندند. در باغها هر کرت را به یک نوع درخت باربر مانند درخت آلو، سیب، زردآلو، هلو و ... اختصاص میدادند و هیچ درخت بیهودهای در کرتها کاشت نمیشد. درختان بیبار یا سایهانداز مانند درخت زبانگنجشک، سپیدار، کبودار را در دورتادور باغ میکاشتند که در برخی باغها این درختان نقش حصار را ایفا میکرد. برخی درختان مانند درخت انجیر و بوتهی انگور را در کرتهای میانی باغ نمیکاشتند؛ زیرا مکان کاشت آنها در میزان باروری درخت بسیار مؤثر بود. بهترین مکان برای کاشت نهال انجیر در گوشههای باغ یا در پناه دیوار آن است. همچنین بوتهی انگور را در کنار دیوار غربی باغ میکاشتند. برخی درختان مانند درخت انار را به دلیل سازگاری در برابر کمآبی، در مناطق کمآب یا دارای آب شور مانند یزد، قم و ساوه میکاشتند.
باغها معمولاً دارای حصار بودند و امکان دیدن باغ از خارج حصار وجود نداشت. در برخی باغها سردر دارای بنایی مفصل بود. این بنا اجزایی مانند هشتی، راهروهای غیرمستقیم جهت جلوگیری از دید به داخل باغ، بنهگاه یا مهمانخانهی تابستانی داشت. برای برخی باغها که سردر مفصل نداشتند، جهت حفظ محرمیت، در مقابل ورودیشان دیواری به نام فَرس میساختند که مانع دید به داخل میشد. از زیباترین باغهای ایران باغ پاسارگاد، هشتبهشت اصفهان، چشمهعمارت بهشهر و باغ فین کاشان است.
#پیرنیا #ستاره_صابرینژاد #صداهای_آسمانه
@asmaaneh
🖋معرفی مقاله: «روح تهران»
آصف بیات
مقالهی «روح تهران» نوشتهی آصف بیات، تحلیلی جامعهشناختی و سیاسی از پایداری اجتماعی، همبستگی مدنی و مقاومت روزمره در پایتخت ایران، در بستر بحرانهای پیاپی، از جنگ و بمباران گرفته تا سرکوبهای حکومتی ارائه میدهد. بیات با واکاوی تهران، در جایگاه شهری که مکان زخمهای تاریخی، شکافهای طبقاتی و فشارهای ایدئولوژیک است، به پویایی درونی و قابلیت بازسازی اجتماعی آن تمرکز دارد.
او با روایتهایی از زندگی روزمرهی تهرانیها در دوران حملهی نظامی اخیر اسرائیل و خاطرات خود از جنگ ایران و عراق نشان میدهد که چگونه مردمی در دلِ بحران، با ابتکاراتشان، همیاری، مراقبت و ایستادگی را ایجاد میکنند. تهران در نگاه او نه صرفاً پایتختی سیاسی، بلکه صحنهای برای مبارزات مردمی است که، با هنجارها و راهبردهای خُرد و با زیستن و مقاومت، به زندگی معنا بخشیدهاند.
نویسنده همچنین به پیوند جغرافیای تهران با تضادهای طبقاتی آن، از شمال مرفه تا جنوب فرودست، و نقش فضای بینابینی در خیابانها، کافهها، مترو، و فضاهای عمومی در جایگاه بسترهای مقاومت و زیست جمعی میپردازد. بیات در نهایت استدلال میکند که قدرت واقعی در «روح تهران» نهفته است: در ظرفیت جامعه برای همبستگی، در شکلگیری مقاومتهای افقی و خودجوش، و در حفظ کرامت انسانی در مواجهه با ویرانی.
◽️مشخصات مقاله:
آصف بیات. «روح تهران»، در وبگاه نقد اقتصاد سیاسی، ۱۰ تیرماه ۱۴۰۴.
https://pecritique.com/2025/07/01/%D8%B1%D9%88%D8%AD-%D8%AA%D9%87%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%A2%D8%B5%D9%81-%D8%A8%DB%8C%D8%A7%D8%AA/
#معرفی_مقاله
@asmaaneh
📢جلسهی دوم درسگفتار «مقدمات پژوهش در معماری ایران در دوران اسلامی»
🔸مروری بر جلسهی دوم (معماری ایران یا معماری ایرانی)
میان ترکیبهای «معماری ایران» و «معماری ایرانی» تفاوتهای مفهومی قابل توجهی وجود دارد. در ترکیب «معماری ایرانی» صفت «ایرانی» بهعنوان وصفی برای نوعی از معماری به کار میرود، بدین معنا که در میان انواع معماریهای موجود در جهان، برخی با ویژگیهایی مشخص بهعنوان «ایرانی» شناخته میشود. در مقابل ترکیب «معماری ایران» به معماریای توجه دارد که در ایران رخ داده است.
ترکیب «معماری ایرانی» پرسشهای متعددی را در حوزههای گوناگون، از جمله هویت، فرهنگ، و تاریخنگاری معماری مطرح میکند، پرسشهایی که ترکیب «معماری ایران» خود را ملزم به پاسخگویی به آنها نمیداند. برای نمونه این پرسش که اگر چیزی بهنام «ایرانیت» وجود دارد، حدود و ثغور آن چیست و «ایران» دقیقاً کجاست، از جمله مسائل پیچیده و محل اختلاف است. در این نقطه بحث دربارهی مرزها و قلمروهای سیاسی کشورها به میان میآید، مفهومی مدرن که تعمیم آن به دوران پیشامدرن درست نیست. ازاینرو پیش از ورود به مباحث اصلی، ضروری است بهطور اجمالی به مسئلهی تعیین مرز و قلمرو کشورها در دورههای پیشامدرن و مدرن پرداخته شود.
در دوران پیشامدرن قلمروها بر مبنای روابط خراجگذاری تعریف میشد، بدین معنا که اگر گروه یا منطقهای به حاکمی خراج میداد، در قلمرو او محسوب میشد و آن حاکم مسئول حفظ و حمایت از آنان بود. با انعقاد پیمان وستفالی در سال ۱۶۴۸، پس از پایان جنگهای سیسالهی مذهبی در اروپا (۱۶۱۸–۱۶۴۸)، نخستین گامها برای گذار از الگوی سنتی قلمروها برداشته شد و مفهوم مرز میان کشورها به معنای مدرن آن شکل گرفت. انقلاب فرانسه در سال ۱۷۸۹ نقطهی عطفی در این روند به شمار میآید؛ چرا که از آن پس، نه باورهای دینی بلکه اصول انسانی، مبنای تعریف مرزهای ملی قرار گرفت. در نظام جدید هر کشور دارای قوانین خاص خود بود که در محدودهی مرزهای قراردادیاش اعمال میشد. ساکنان این سرزمینها تابع آن قوانین بودند و بهعنوان «شهروند» شناخته میشدند؛ شهروندانی که حاکمیت موظف به تأمین نیازها و حمایت از آنها بود. از آنجا که این مرزهای قراردادی لزوماً منطبق با مرزهای فرهنگی، زبانی یا قومی نبود، این پرسش مطرح شد که مردمانی با تفاوتهای چشمگیر چگونه میتوانند ذیل نظامی ملی مشترک قرار گیرند. در پاسخ حکومتهای مدرن کوشیدند تا با سرمایهگذاری در حوزههای گوناگون، «هویتی مشترک» برای ملت خود تعریف کنند؛ هویتی که بتواند تنوع قومی و زبانی را تحت لوای دولتی ملی، یکپارچه سازد. در هر کشور این فرایند با سازوکارهای متفاوتی شکل گرفت.
در ایران برای نخستینبار مرزهای سرزمینی در عهدنامهی گلستان رسمیت یافت و ثبت شد. در دورهی ناصرالدینشاه قاجار و بهویژه پس از انقلاب مشروطه، مفهوم «ملت» در معنای مدرن آن وارد گفتمان ایرانی شد و تلاشهایی برای تثبیت آن صورت گرفت. مشروطهخواهان کوشیدند تا ملت را بهعنوان مجموعهای از افراد دارای هویت سیاسی و سرزمینی مشترک، جانشین مفهوم سنتی ملت ـ که توجه به پیروان یک دین خاص، مانند «ملت مسلمان»، داشت ـ کنند. مرزهای مدرن موجب شد مردمانی با پیوندهای فرهنگی، قومی یا زبانی مشترک، از یکدیگر جدا افتند. این در حالی است که در گذشته، پارهای جغرافیایی وجود داشت که از هزاران سال پیش «ایران» نامیده میشد و اقوام گوناگونی در آن میزیستند. اکنون این پرسش مطرح میشود که در مطالعهی معماری این سرزمین، آیا میتوان صرفاً به مرزهای سیاسی و قراردادی امروز اکتفا کرد. پس آیا میتوان پذیرفت که مسجد گوهرشاد در مشهد بخشی از معماری ایران است، اما مسجد گوهرشاد در هرات خارج از آن قرار میگیرد، آیا چنین نگاهی درست و منطقی بهنظر میرسد. بنابراین چه قائل به «ملیت ایرانی» باشیم و چه نه، واقعیت آن است که در دوران پیشامدرن، با سرزمینی یکپارچه و پرتعامل روبهرویم که اقوام آن، فارغ از مرزهای سیاسی امروزی، در طول قرون مبادلات فرهنگی گستردهای با یکدیگر داشتهاند. از همین رو در تحلیل تاریخ معماری، نمیتوان این سرزمینها را از یکدیگر گسسته و مستقل در نظر گرفت.
#مهرداد_قیومی #درس_گفتار
@asmaaneh
✏️بانک ملی لار نو؛ پیوند ساختار و هویت در بستر معماری مدرن پساسانحه
حبیب طالبی، زهرا درّی
چکیده
زلزلهی ویرانگر ۴ اردیبهشت ۱۳۳۹ در لار، سرآغاز تحولی کالبدی در بافت شهری این منطقه بود که به شکلگیری «شهر جدید لار» و ساخت مجموعهای از بناهای مدرن از جمله بانک ملی لار انجامید. این مقاله با تمرکز بر معماری بانک ملی لار، به تحلیل جنبههای تاریخی، فنی، سازهای و زیباییشناختی این بنا میپردازد. با حفظ متن اصلی تاریخی ـ تحلیلی و تلفیق آن با لایههایی از توصیفهای ادبی، تلاش شده است تا اهمیت این اثر در پیوند با جریانهای معماری مدرنیستی دههی چهل شمسی و سبک آرت دکو در بستر ایران بررسی شود.
بانک ملی لار نهتنها بهمنزلهی سازهای مقاوم در برابر زلزله طراحی شده، بلکه نمود عینی از تلاش برای تلفیق مدرنیسم با زمینهی بومی و فرهنگی جنوب ایران بهشمار میآید. در این نوشتار، اهمیت این بنا بهعنوان بخشی از میراث معماری پساسانحه، از منظر شهرسازی، سازه، مصالح، سازمان فضایی و زبان فرمی بررسی شده و همچنین به چالشهای پیشرو در زمینهی حفاظت، مرمت و خطرات ناشی از تخریبهای ناآگاهانه پرداخته شده است.
نتایج این بررسی نشان میدهد که فقدان نگاه حفاظتی و بیتوجهی به مبانی زیباییشناسی و فنی، نهتنها هویت کالبدی شهر را تهدید میکند، بلکه موجب فرسایش تدریجی حافظهی جمعی و میراث معماری مدرن ایران خواهد شد. از اینرو، مقاله بر لزوم مستندسازی، تحلیل دقیق و بازخوانی این آثار معماری در چارچوب نظریههای مرمت و حفاظت معاصر تأکید دارد.
***
در میان ساختمانهای کوتاه و بلند لار، جایی که گرمای آفتاب با خاک بومی درهم میآمیزد، ساختمانی قد علم کرده است که نهتنها نقش یک بانک را بازی میکند، بلکه جلوهای از یک گفتوگوی بصری میان سنت و مدرنیته را پیش چشم میگذارد: بانک ملی شعبهی لار! پیرنگ دراماتیک ساخت بنای بانک ملی با زلزلهی ۴ اردیبهشت ۱۳۳۹ در لار و با حضور ریاست عالیهی جمعیت شیر و خورشید، شمس پهلوی آغاز میشود. مدیرعامل شیر و خورشید بلافاصله پس از اطلاع از چگونگی این حادثه، گزارش زلزله را اعلام میکند و تمام نیروها برای کمک به لار فرستاده میشوند.
خرابیهای ناشی از زلزلهی آن سال، ضرورتی اجتنابناپذیر برای مکانیابی و احداث شهری جدید فراهم آورد. این شهرِ پساسانحه، امروزه در میان عموم مردم با عنوان «شهر جدید» شناخته میشود؛ درحالیکه بافت پیشین همچنان به نام «شهر قدیم» شهرت دارد. این دو نام، در تقابل با یکدیگر، هویت دوپارهی شهر لار را تا امروز رقم زدهاند. شایان ذکر است که این گسست فضایی، در گذر زمان، پیامدهای اجتماعی قابلتوجهی نیز به همراه داشته است.
بر اساس تصویبنامهی هیئت وزیران، قسمتی از اراضی جنوب شهر لار توسط مهندسان شیر و خورشید انتخاب و نقشهی شهر جدید پیادهسازی میشود. مهندسان نقشهبردار ارتش، جمعیت شیر و خورشید سرخ ایران و همچنین شرکت ملی نفت ایران برای کمک به مردم وارد عمل میشوند. بررسیها انجام میشود و در مناقصهای، ساخت شهر جدید شامل چهارصد دستگاه خانهی ضد زلزله به شرکت فرانسوی «آنتروپوز» واگذار میگردد. نمایندگان آنتروپوز برای مطالعات وارد لار میشوند و دستورات و اقدامات لازم را انجام میدهند.
در مرحلهی اول ساخت شهر، زیرساختها به چشم میخورند که در یک گرید شهری شطرنجی و بدون کوچه قرار گرفتهاند؛ مجموعهای از تقاطعهای عمود بر هم با اندازههای متنوع در دسترسها و ارتباطات سواره و پیاده طراحی شدهاند. بانک ملی لار درون این شبکهی شهری قرار میگیرد. ساختمانی با نشانهها و زمزمههای سبکی مشخص، آمیخته با سویههای معماری مدرن! اینجا، معماری تنها فرم نیست؛ زبان، شعر و معناست.
فرم کلی بنا، با خطوط مستقیم، زاویههای قاطع و نماهای متقارن، در عین سادگی، شکوهی خاموش و مقتدر دارد. این هندسهی خالص، از خصایص بارز آرت دکو و معماری مدرن است؛ جایی که سادگی بهجای ضعف، نشانهای از وقار است. گویی بنا ایستاده است تا اعتماد را تجسم بخشد و خلوص زیبایی را که از دل سکوت فرم میجوشد به رخ بکشد، نه از پرگویی تزئین.[...]
🔸برای مطالعهی نسخهی کامل این یادداشت به پیوند زیر مراجعه کنید:
https://telegra.ph/
#یادداشت #حبیب_طالبی #زهرا_دری
@asmaaneh