asranarshism | Unsorted

Telegram-канал asranarshism - فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

1396

The Telegram Channel of The Federation of Anarchism Era کانال تلگرام فدراسیون عصر آنارشیسم www.AsrAnarshism.com linktr.ee/asranarshism Info@asranarshism.com

Subscribe to a channel

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

اعلامیه جنبش صدای زنان افغانستان در پیوند به نسل کشی هزاره ها.

ما از سالهای متمادی و بخصوص با برگشت دوباره طالبان به این طرف شاهد قتل های مرموز ، تجاوز ، کشتارهای هدفمند، و به انزوا کشیدن به اشکال مختلف نسل هزاره افغانستان هستیم.

که این امر سبب می‌شود تا یک قوم در افغانستان حق و حقوق شان پایمال شده و به صورت روز افزون جهان ، نهاد های حقوق بشری، سازمان ملل سکوت اختیار کند.

تعداد باشیطنت و نفرت پراکنی، زمینه کشتار هزاره هارا آماده میکنند و گروهی هم به کشتار سیستماتیک هزاره ها می پردازند.

درهرات بیشتر از یک میلیون انسان زندگی می کنند اما هزاره ها هدف ترور وکشتار قرار می گیرند.

این یعنی نسل کشی هزاره ها ‎غمگین ترین نقطه در مورد نسل کشی هزاره ها این است که کشته شدن مردم هزاره هیچ وجدانی را نمی آزارند و به یک امری عادی تبدیل شده است.

جنبش صدای زنان افغانستان در پیوند به نسل کشتی در افغانستان در پی اعتراضات قبلی اینک از جامعه بین المللی و نهاد های حقوق بشری خواستار رسیده گی به این معضله میباشد.

همچنان از تمامی فعالین حقوق بشری می‌خواهد تا در این زمینه سکوت نکرده و یکبار دیگر برای ثبات و همدلی با این نسل بی آزار همصدا شوند.

تا باشد ادامه نسل کشی در افغانستان متوقف شده و همه اقوام در امنیت نژادی احساس آرامش کرده باشد.

#عدالت_برابری_آزادی

Читать полностью…

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

The court of the Islamic Republic of Iran ordered and carried out the 74 lashes on Roya Heshmati for protesting compulsory hijab laws by refraining from following them and posting a picture without a hijab on social media. The Iranian regime, like the Taliban, is legalizing and normalizing flogging women for resisting compulsory Islamic laws.


/channel/asranarshism

Читать полностью…

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

جمهوری اسلامی ایران توانست شلاق را که قرون وسطائی است و شکنجه ای است که تاثیر مخرب آن بر روح و‌ روان انسان باقی می ماند را عادی سازی ( طبیعی سازی ) و قانونی کند و به طور گسترده حتی علیه بی حجابی بکار ببندد و رویا حشمتی توانسته با مقاومت و قلمش آن را‌به بحث روز تبدیل کند و باید حول آن و علیه شلاق قانونی اسلامیشان مقاومت جمعی شکل بگیرد. اینبار اثر بدخیم شلاق از جسم و‌ روان رویا حشمتی فراتر رفت ‌و‌نه تنها بر افکار عمومی نشست بلکه مهر خود را بر پیکر گندیده‌ نظام اسلامی زد که چنین حکومتی یعنی حاکمیت شکنجه بر مردم به اسارت گرفته شده

Читать полностью…

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

روایت رویا حشمتی: ما به مقاومتمان ادامه می‌دهیم


«امروز صبح از اجرای احکام تماس گرفتن برای اجرای حکم ۷۴ ضربه شلاقم. با وکیلم تماس گرفتم و با هم رفتیم دادسرای ناحیه ۷.

از گیت ورودی که رد شدیم حجابم رو برداشتم. وارد سالن شدیم. صدای فریاد و ضجه‌ی زنی از راه‌پله می‌اومد که داشتن میبردنش پایین. شاید داشتن میبردنش برای اجرای حکم...

وکیلم گفت رویا جان دوباره بهش فکر کن. اثراتی که شلاق میذاره تا مدتها می‌مونه باهات.

رفتیم شعبه‌ی ۱ اجرای احکام. کارمند شعبه گفت روسریت رو سرت کن که دردسر نشه. آروم و محترمانه بهش گفتم اومدم بابت همین شلاقم رو بزنید، سر نمیکنم.

تماس گرفتن و مامور اجرای حکم اومد بالا. گفت حجابت رو سرت کن و دنبالم بیا. گفتم سر نمیکنم. گفت نمیکنی؟! جوری شلاقت رو بزنم که بفهمی کجایی. برات یه پرونده‌ی جدید هم باز میکنم هفتاد و چهارتای دیگه‌م مهمونمون باشی. باز سر نکردم.

رفتیم پایین چند تا پسر رو بابت شرب خمر آورده بودن. مرد با تحکم تکرار کرد مگه نمیگم‌ سر کن؟ نکردم. دو تا زن چادری اومدن و روسری رو کشیدن رو سرم. باز درش آوردم و این کار چند بار تکرار شد. بهم از پشت دستبند زدن و روسری رو کشیدن رو سرم.

از همون پله‌هایی که زن رو برده بودن رفتیم طبقه‌ی زیر همکف. یه اتاقک بود ته پارکینگ. قاضی و مامور اجرای حکم و زن چادری کنارم وایساده بودن. زن خیلی واضح متاثر بود. چند باری آه کشید و گفت میدونم. میدونم.

قاضی معمم به روم خندید. یاد مرد خنزر پنزری بوف کور افتادم. روم رو ازش برگردوندم.

در آهنی رو باز کردن. دیوارای اتاق سیمانی بود. یه تخت ته اتاقک بود که دستبند و پابند آهنی به دو طرفش جوش خورده بود. یه وسیله‌ی آهنی شبیه پایه‌ی بوم نقاشی بزرگ با جای دستبند و پابند آهنیِ زنگ زده وسط اتاق، و یه صندلی و میز کوچیک، که روی میز پر از شلاق بود هم پشت در بود. یه اتاق شکنجه‌ی قرون‌وسطاییِ تمام‌عیار.

قاضی پرسید خانم حالت خوبه؟ مشکلی نداری؟ انگار که وجود نداره. جوابش رو ندادم. گفت خانم با شمام! باز جواب ندادم. مرد مامور اجرای حکم گفت پالتوت رو در بیار و رو تخت دراز بکش. پالتو و روسریم رو از پایه‌ی بوم شکنجه آویزون کردم. گفت روسریت رو سر کن! گفتم نمیکنم. قرآنت رو بذار زیر بغلت و بزن. و روی تخت دراز کشیدم. زن اومد و گفت خواهش میکنم لجبازی نکن. شال رو آورد و کشید رو سرم.

مرد از بین دسته‌ی شلاقهایی که پشت در بود یه شلاق چرم مشکی رو برداشت، دو دور پیچوند دور دستش و اومد سمت تخت.

قاضی گفت خیلی محکم نزن. مرد شروع کرد به زدن. شونه‌هام. کتفم. پشتم. باسنم. رونم. ساق پام. باز از نو. تعداد ضربه‌ها رو نشمردم.

زیر لب میخوندم به نام زن، به نام زندگی، دریده شد لباس بردگی، شب سیاه ما سحر شود، تمام تازیانه‌ها تبر شود...

تموم شد. اومدیم بیرون. نذاشتم فکر کنن حتی دردم اومده. حقیرتر از این حرفان. رفتیم بالا پیش قاضی اجرای حکم. مامور زن پشت سرم می‌اومد و مراقب بود روسری از سرم نیفته. دم درِ شعبه روسریم رو انداختم. زن گفت خواهش میکنم سرت کن. سرم نکردم و باز کشید رو سرم. توی اتاق قاضی، قاضی گفت ما خودمون خوشحال نیستیم از این قضیه، ولی حکمه و باید اجرا بشه. جوابش رو ندادم. گفت اگر میخواید طور دیگه‌ای زندگی کنید میتونید خارج از کشور باشید. گفتم این کشور برای همه‌ست‌. گفت بله ولی باید قانون رو رعایت کرد. گفتم قانون کار خودش رو بکنه، ما به مقاومتمون ادامه میدیم.

از اتاق اومدیم بیرون و روسریم رو درآوردم.»

Читать полностью…

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

In these few days, the Taliban terrorist group has taken more than hundreds of girls and young women with them under the bad excuse of wearing hijab.
The continuation of this situation will further fuel the crisis in Afghanistan.
We want unconditional freedom for girls.
The Protesting women of Afghanistan


#NoToTaliban #UN_Stop_Supporting_The_Taliban #Stop_Violence_Against_Afghan_Women

Читать полностью…

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

مدینه‌العشق، ایده‌هایی برای تأسیس جامعه مشترک، اثری از عتیق اروند

Читать полностью…

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

در شعرهایی از سیامک با یک انسان «گیج‌ومنگ» روبه‌رو هستیم.
انسانی که برایش هیچ اتفاقی، هیچ خبری تازگی ندارد؛ او در یک هموارگی بسر می‌برد. و این، او را از هر تکلفی نسبت به دیگر چیزها، رها کرده است.
شعرها، می‌توانند شخصیت‌سازی بکنند، غزل می‌تواند شخصیت بیافریند و به او شاخصه‌های رفتاری و فکری بدهد. البته باید، این را مدنظر داشت که شیوه تولید شخصیت، چنانکه در شعرهای آزاد ممکن است و یا در رمان و داستان، در غزل متفاوت است.
شخصیت شعرهای سیامک، در یک شعر وجود ندارد، نمی‌توانیم همه‌ی ویژگی‌های شخصیتی‌اش را در یک غزل بخوانیم. او را باید در همه‌ی شعرها جست، و حتی، تکه‌تکه‌های بدن او را از میان بیت‌ها و گاهی حتی مصرعی و حتی عبارتی که مربوط به شعرهای دیگرش هستند، جمع کرد.
گاهی در وسط کتاب هستی و غزلی می‌خوانی و به یکباره، بی آنکه ارتباط خاصی وجود داشته باشد، به یاد تکه‌ای از این شخصیت در قالب رفتار و گفتار می افتی که شاید در نخستین صفحات کتاب خوانده بودی...
گاهی شبیه یک مرده است که نسبت‌اش را با موجود زنده از دست داده است؛ گاهی در خانه‌ای نشسته است و به گل‌های قالی زل زده، از نوشتن دلگیر است. و گاهی، درگیر هیچ چیز نمی‌شود، چون فکرش به هر چیزی کار نمی‌دهد.
و همه این‌ها، تکه‌های پخش‌وپلا شده‌ی همان یک نفر هستند، همان انسان گیج و منگی که برایش هیچ اتفاقی، هیچ خبری تازگی ندارد و در یک هموارگی بسر می‌برد:

درگیر چیزهای زیادی نمی‌شوم
فکرم به چیزهای کمی کار می‌دهد

بین من و یک آدم زنده شباهت نیست
با کارد دستم را ببری خون نمی‌آید

چقدر خیره بمانم خطوط قالی را
قلم به دست بگیرم ورق سیاه کنم

او بعنوان یک شخصیت شاعرانه در یک گسست بسر می‌برد؛ از همان خبرهایی که همه شان یک خبرند، همان فجایع یک فاجعه که همواره دارند از هر طریقی و بی هیچ تکلفی به ذهنش خطور می‌کنند. او با زل زدن به خطوط قالی، ورق سیاه کردن، درگیر نشدن با چیزهای زیاد، شباهت خودش را با آدم زنده از دست می‌دهد. و از فاجعه بعنوان آنچه که باید به آن پرداخت، طفره می‌رود (می‌خواهد فراموش کند).
ولی چون خودش از این طفره‌روی، کلافه است، ملال تکلف سراغش را می‌گیرد و او را به این پرسش از خودش می‌رساند:

«چقدر خیره بمانم خطوط قالی را؟»

این سئوال، برعلاوه ملال و سپس تکلف، این را نیز بیان می‌کند که شخصیت در فرصت‌هایی، گیجی خودش را در می‌یابد و به آن آگاه است. و این نکته، گیجی را مبدل به یک نقش می‌کند؛ متوجه می‌شویم که شخصیت در واقع، در حال نوعی گیج‌بازی است.
این همان ویژگی ادبیاتی در شخصیت غزل‌های کتاب خاک و خون است؛ ویژگی‌ای که او را بعنوان یک شخصیت ادبی، وارد یک نوع بازی با فاجعه می‌کند. او می‌خواهد از فاجعه دور شود و این نقش را بخود می‌گیرد ولی وقتی دچار تکلف و ملال می‌شود، پی می‌برد که این‌ نیز راهی به سوی فاجعه است:

«چقدر خیره بمانم خطوط قالی را؟»
و با این سئوال نقش خودش را خراب می‌کند و فاجعه را به یاد می‌آورد. دیگر نه گیج‌بازی را دارد و نه می‌داند با این همه ملال و تکلف چه کند. پس بار دیگر، دارد به فاجعه نزدیک می‌شود، اینبار از این طرف بام، می‌خواهد خودش را بیاندازد.
همانطور که توقع نشان دادن فاجعه در تکلف از ادبیات بر نمی‌آید؛ فاجعه نیز در نگه داشتن ادبیات درون تکلف، عاجز است. چه بخواهیم در نقشی فرو برویم که فاجعه را به بازی می‌گیرد و چه، آن را برملا کنیم، در هر دو صورت با فاجعه درگیر هستیم ولی؛ با این تفاوت که فاصله‌ای برای همیشه از فاجعه داریم تا آن را به یاد بیاوریم.
این فاصله، فقط برای به یاد آوردن است. نه قصد توضیح فاجعه را دارد و نه می‌گذارد آن را فراموش کنیم. فضایی‌ست برای به یاد آوردن همواره فاجعه و فاجعه از فاصله ادبیات.


عبدالله سلاحی

/channel/Abdullah_Salahi
/channel/Mazar_Anarchists

Читать полностью…

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

بهتر است مدتی این شهر را ترک کنی و بجایی بروی که دیگر با او خاطره‌ نداری...
دوست عزیزی دارم که زمانی گفت:
... اصلاً اینطور می‌اندیشم که من افغانستان را بخاطر مشکلاتی که برایم پیش آمده بود از قبیل سختی گذراندن روزگار و مشکلاتی که افکار سنتی خانواده برایم ایجاد کرده بودند، رها نکرده ام، من رهایش کردم، چون کسان زیادی، دوستان و نزدیکان بسیاری را آنجا از دست داده بودم.

پس از این حرف‌ها، به اسم‌ها و عبارت‌هایی مثل «آمادگی کانکور»، «مکتب»، «چهارراهی زنبق»، «مسجد سه دکان»، «دانشگاه کابل» و بسیار دیگر از این‌ها در جاهای مختلف و شهرهای مختلف فکر می‌کنم و متوجه می‌شوم که این عبارت‌ها، اسم‌ها، چه فجایعی را در خود شان بعنوان خاطرات جمع کرده‌اند و چه تصاویری در لحظه‌ عبور از یکی از این مکان‌ها و در لحظه‌ی به زبان آمدن یکی از این اسم و عبارت‌ها، به سمت مردمانی که در فاجعه باقی مانده اند، هجوم می‌برند.
در این محیط، فاجعه همچون خاطره است و خاطره‌ فاجعه است. اینجا، همواره فقط یک اتفاق می‌افتد و آن اتفاق فاجعه است.
در کتاب «خاک و خون» از مسیح سیامک، بیت بسیار ساده‌ای وجود دارد که فکر می‌کنم، بسیار بی‌تکلف است و من آن را به همین دلیل ساده می‌انگارم.
بیتی چنان بی‌تکلف که فاجعه:

طوری گذشته زندگی بر ما که در یادم
جز خاطرات تلخ و نامیمون نمی‌آید

فاجعه بدون تکلف از هر مجرایی در حال اتفاق است.
شاید این نگرش بتواند به وسیله ادبیات و شعر، بیشتر از هر چیزی به ما گوش‌زد شود که آنچه را فاجعه می‌خوانیم، همواره است و چیزی نیست که بتوانیم با سپری کردن لحظه نخستین وقوع آن از سر بگذرانیم. و چرا ادبیات؟
زیرا ادبیات، هرگز نمی‌گذارد، آن را بدرستی به یاد بیاوریم. و می‌خواهیم از خاطره فاجعه فرار کنیم اما، باز هیچ چیزی به اندازه ادبیات، این راه را مسدود نمی‌کند؛ زیرا ادبیات، امکان به یاد آوردن فاجعه را مهیا می‌سازد.
به وسیله ادبیات، می‌توان فهمید که اصلاً امکان بازگویی فاجعه وجود ندارد؛ زیرا آنچه که هر لحظه و بی هیچ تکلفی در حال رخ دادن است، نمی‌تواند پیشتر از این رخ‌داد، بازگو شود.
در اخبار، فاجعه بازگویی نمی‌شود، بلکه تکثیر می‌شود. همه آنچه امروز با مفهوم کامل رسانه می‌شناسیم، حتی از معنی مجرا بودن، خارج شده و دیگر مبدل به میدان رخ‌داد فاجعه شده‌اند. وقتی آمار و ارقام را می‌شنویم، وقتیکه ویدیوها و عکس‌هایی از لحظه وقوع فاجعه را می‌بینیم، همواره شاهد یافتن وسعت فاجعه هستیم.
با این تفاوت که همه آنچه می‌بینیم و می‌شنویم، بقصد بازگویی فاجعه بوده‌اند. به دروغ می‌گویند که از فاجعه فاصله گرفته‌ایم و اکنون در لحظه‌ی بعد از آن قرار داریم. و برای همین است که در هر فاجعه‌ای، فوراً با اخبار مستقیم و صحبت‌های تحلیل‌گران بر می‌خوریم. صحبت‌هایی که بیانگر یک فاصله است، مدعی این هستند که دارند با اندک فاصله‌ای از فاجعه به آن می‌نگرند.
در حالیکه اگر چنین دروغی را باور هم بکنیم به این نتیجه می‌رسیم که فاجعه در بازگویی خود اتفاق می‌افتد. فاجعه در هر نوع بیان غیر از هنر و بخصوص ادبیات، بی‌هیچ نوعی از قطعه‌وارگی در حال اتفاق است.

این ادبیات است که چون نه می‌گذارد فاجعه را بیاد بیاوریم و نه امکان فراموش کردنش را باقی می‌گذارد، بین ما و فاجعه یک فاصله و یک گسست ایجاد می‌کند. زیرا ادبیات، فاجعه را شرح نمی‌دهد و چون دست به چنین عملی نمی‌زند، آن را به‌وضاحت نمی‌رساند. در ادبیات، فاجعه وضاحتی ندارد و به همین دلیل، نمی‌تواند مدعی نزدیک بودن به آن باشد.
و نیز ادبیات فاجعه را فراموش نمی‌کند. با این که آن را تار و فاقد وضاحت می‌نگرد، آن را همچون خطری قریب الوقوع در هر لحظه، امکان‌پذیر می‌سازد. نمی‌تواند فاجعه را فراموش کند، زیرا آنچه که به شکل بسیار خیره‌ از آن در حافظه دارد، بیشتر وسوسه‌انگیزش می‌کند تا به یاد آورده شود. پس همچنان، ادبیات ناتوان از دوری از فاجعه است.
نه به فاجعه می‌پیوندد و نه از آن آنقدر فاصله دارد که بتوان گفت؛ امکانی برای فراموشی فاجعه را بار می‌آورد.
و این گسستی است که ادبیات با ایجاد آن در آن بر علیه فراموشی فاجعه می‌ایستد. چون این گسست، نه دوری، بل به معنی ایجاد فضایی برای به یاد آوردن فاجعه از یک فاصله‌ است. فاصله‌ای که هرگز از بین نخواهد رفت؛ نه با نزدیک شدن و نه هم با دور شدن از فاجعه.
نه می‌توان از فاجعه نوشت و نه هم می‌توان نوشتار خود را از روی فاجعه برداشت.

Читать полностью…

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

The year 2023 was an eventful one for The Federation of Anarchism Era. We were continuing the fight from the Jina's uprising in 2022, where a few of our comrades were sexually assaulted, which led to one of them being hospitalized after an unsuccessful attempted suicide. Yet, more comrades defended themselves from sexual advances while fighting against the regime.

In 2023, several comrades were attacked by regime agents and injured. One of the comrades was seriously wounded, which led to hospitalization and kidney removal. Some comrades faced conviction and prison. Some comrades lost family members. At the end of 2022, we lost our comrade Aref Qanbarzehi, who the agents of the regime killed. At the end of 2023, we yet lost another comrade in an accident during the anarchist activity.

We tried our best to assist our comrades in these trying times. We send about $16500 to Afghanistan & Iran through multiple channels. We collected about $6600 with the help of the international anarchist community in 2023, and the rest came from the help of the comrades of the federation abroad despite the financial pressure.

We thank everyone who shared our fundraising posts and those who contributed to our fundraising. We couldn't do as much without the help of our comrades worldwide. Thank you.


Solidarity,
The Federation of Anarchism Era

https://www.paypal.com/donate/?hosted_button_id=EKSD4X38EF5TS
/channel/asranarshismخ

Читать полностью…

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

یک تن از اعتصاب‌کنندگان در خیمه تحصن زنان معترض در کلن دچار ضعف و بیهوشی شد

زنان معترض افغانستان و عده‌ای از فعالین سیاسی در شهر کلن آلمان به برپایی خیمه‌ی تحصن و اعتصاب غذا دست زده‌اند.
اعتصاب در این خیمه از نخستین روز ماه سپتامبر شروع شده است و قرار است تا دوازده روز ادامه یابد.

البته، در صورتی که به مطالبات آنان به‌ویژه، رسمیت یافتن آپارتاید جنسیتی در افغانستان، توجهی صورت نگیرد؛ بقول تمنا پریانی از برپاکنندگان این خیمه و از اعتصاب‌کنندگان غذایی، امکان بسیار دارد که بیشتر از زمان تعیین‌شده ادامه یابد.

در چهارم سپتامبر که چهارمین روز اعتصاب این زنان و همراهان شان بود، اوضاع صحی چندان مطلوب به نظر نمی‌رسد؛ خبرهایی در رسانه‌های اجتماعی نیز منتشر شد که نشان می‌داد، یکی از این اعتصاب‌کنندگان، نظام جلالی (آنارشیستی که تاکید بسیار بر همراهی با زنان معترض دارد) به دلیل اینکه هم دارای سن بالا است و هم بیماری‌های طولانی مدت دارد، تحت فشار اعتصاب غذا، دچار ضعف و بیهوشی شده است.

قابل یادآوری است که زنان معترضی که در این خیمه دست به اعتصاب غذا زده‌اند،  سرگذشت تلخی را در زندان طالبان با شکنجه‌های جسمی شدید سپری کرده‌اند.

و این برای بسیاری‌ها که ناظر بر فعالیت‌های سیاسی آنان و از جمله خیمه تحصن و اعتصاب غذا در کلن هستند، مایه نگرانی است؛ زیرا صدمات ناشی از تجربه شکنجه در زندان، می‌تواند در چنین وضعیتی که بدن اعتصاب‌کنندگان ضعیف می‌شود، بسیار خطرناک باشد.

Читать полностью…

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

The hunger strike of Afghanistan activist women in the city of Cologne in Germany has continued for 3 days. The hunger strike will continue successively by activists in different cities.

Tamana Zaryab Paryani is among the activists on the hunger strike.

In January 19th, 2022, the Taliban broke into Tamana Zaryab Paryani's house, detained and tortured them for their participation in the Women's January 16th protest.

Читать полностью…

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

🔻دمّر الشرطة..
العمل المباشر

🔰 حركة فوضى بفلسطين
📣 #الوحدة_الإعلامية
🔉 #ما_بيصير_هيك
🇵🇸 الفوضى
@fauda_ps

Читать полностью…

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

.
.
جواد روحی بودن ، ابراهیم ریگی بودن ، ساسان نیک نفس بودن،شاهرخ زمانی بودن،وحید صیاد نصیری،علیرضا شیرمحمد علی و ...بودن
یعنی تنها پس از مرگمان ممکن است مورد توجه قرار بگیریم،آنهم نه به این دلیل که دلشان برای جوانمرگ شدنمان بسوزد،چون لایک خورش بالاست از ما می نویسند،و گرنه تا زنده و تحت شکنجه بودیم ،گمنام ماندیم،
از ما نوشتن برایشان نان نداشت،نمی دانیم از ظلم سرکوبگران خشمگین باشیم یا شیادی لایک خواهانی که خود را " دادخواه" نامیده اند.
حالا ما هر روز بنویسم از سه‌ید شاه قلعه،غلامحسین کلبی ،سعید ماسوری ،افشین بایمانی و کمال شریفی ها که بیش از بیست سال در زندان و تحت شکنجه اند ،حالا ما هر روز از ناظم بریهی و حمزه سواری ها که نیمی از عمرشان در زندان گذشت،از نوجوانی تا جوانی حالا در میانسالگیشان هنوز زندانی و محکوم به حبس ابد هستند...
چه فایده ؟
خیلی زود فراموش می شوند،همانطور که بکتاش آبتین فراموش شد،فیروز موسی لو فراموش شد،جواد روحی نیز...
●●●
به شب نشینی خرچنگ های مردابی
چگونه رقص کند ماهی زلال پرست

رسیده ها چه غریب و نچیده می افتند
به پای هرزه علف های باغ کال پرست


#جواد_روحی

Читать полностью…

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

Am Freitag, den 1. September, Um 15:00 Uhr haben wir in köln ein Protestcamp und einen Hungerstreik. Schweige nicht.
Lasst uns zusammenstehen. Es ist an der Zeit, dass Afghanistan als ein Land anerkannt wird, in dem unter den Regeln des Terrorregimes Geschlechterapartheid herrscht. Seit zwei Jahren werden Frauen in Afghanistan aufgrund ihres Geschlechts ihrer Menschenrechte beraubt. Finanzielle Unterstützung und Reisen für Taliban stoppen. Politische Gefangene sollten freigelassen werden. Address:
L.-Fritz-Gruber-Platz Köln

1 until 12 sep

Читать полностью…

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

جمعه ۱ سپتامبر در ساعت ۱۵ ،خیمه تحصن و اعتصاب غذا برپا خواهیم کرد

باهم یکصدا شوییم
تا افغانستان به عنوان کشوری که در آن آپارتايد جنسیتی برقرار است، رسمیت پیدا کند

دو سال است که ما زیر شکنجه و رنج و خشونت قرار داریم؛ زنان افغانستان بخاطر جنسیت شان از حقوق انسانی شان محروم شده‌اند

باید در برابر این همه جنایت اقدام‌ رسمی و مستحکم صورت بگیرد:

کمک‌های مالی به طالبان و سفر های مقامات طالبان متوقف شود
همه زندانیان سیاسی بی هیچ قید و شرطی رها شوند. مکان:
L.-Fritz-Gruber-Platz Köln

1 until 12 sep

Читать полностью…

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

و اعتراض کنیم و بنویسیم از بدن شلاق خورده و تحقير شده رویا
و اعتراض کنیم و بنویسیم از درد و سوزش در بند بند و تاروپود بدن انسان در زیر شکنجه ی شلاق
و بنویسیم از ویران نشدن و مقاومت روح و روان رویا
اعتراض کنیم به شکنجه شلاق بر بدن هر انسان ، بر بدن هر زن از جغرافیای ایران و افغانستان
از اعتراض زنان بنویسیم

#رویا_حشمتی

/channel/ShirazAnarchist

Читать полностью…

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

بازگشت طالبان به قدرت و چگونگی رویارویی مقاومت و مبارزات زنان معترض افغانستان


متاسفانه طالبان به قدرت بازگشته‌اند، و زنان افغانستان از حقوق اجتماعی، حق کار، حق مشارکت و تصمیم‌گیری در امور اجتماعی و سیاسی، حقوق تحصیلی، حقوق بهداشتی، حق یک زندگی آزاد انسانی چون عشق، ازدواج و حق طلاق محروم شده اند که از نکات اساسی حیاتی حق هر انسانی بشمار می رود.

پس از بازگشت طالبان چه دولت‌ها و چه جامعه معترض جهانی شاهد مقاومت و مبارزات زنان افغانستان در داخل کشور و همچنین اعتراضات زنان معترض در اقصی نقاط جهان بوده اند و به روشنی دیده ایم که دولت های مدعی دموکراسی فقط تا به حال تماشاگر بوده اند؛ و البته جامعه جهانی نهادهای حقوق بشری پشتیبانی اعتراضی خود را کم و بیش اعلام کرده اند.

آنچه پس از بازگشت طالبان مشاهده کرده‌ایم زنان مقاوم‌ افغانستان جسورانه با شرکت در تظاهرات‌های اعتراضی خیابانی نشان دادند که مخالف حضور و احکام قوانین طالبانی هستند چنانچه بسیاری از آنها دستگیر شده اند به زندان رفته اند، سر به نیست شده اند و همچنان مقاومت و مبارزات را ادامه داده اند.

اما شرط نخست در هر مبارزه‌ای این است که باید دشمن را شناخت. دشمن کیست و چه پشتیبانانی دارد. چه قدرتی دارد و بر چه اساسی قوانینش را به زور اعمال می‌کند!؟

پاسخ دادن به این پرسش بسیار آسان است. دشمن، طالبان نام دارد و پشیبانانش دولت‌های همفکر مرتجعی هستتد که از او حمایت می‌کنند یا دیگر دولت‌هایی که از برای منافع اقتصادی با او تعامل می‌کنند.

بنابراین مبارزات زنان معترض مستقل و جدا از نهادهایی که وابسته به این دولت یا آن دولت باشد قطعا باید صورت بگیرد تا بتواند توجه و حمایت جامعه جهانی مترقی را بخود جلب کند.

منظور از جامعه جهانی مترقی چیست و چه کمکی به زنان معترض افغانستان می توانند بکنند؟

بسیاری از نیروهای مترقی مردمی گروه‌های فعال خصوصاً در زمینه حقوق زنان از زنان افغان می‌توانند حمایت و کمک کنند.

سازمان‌های فعال در زمینه حقوق زنان، وجود دارد که از حقوق زنان افغانستان حمایت می‌کنند و تلاش می‌کنند تا توجه جهانی را به مسائل زنان در افغانستان جلب کند.

البته بسیار مهم است که تفاوت بین سازمان‌های زنان دولتی و سازمان‌های غیر دولتی و تشکلات زنان مردمی محلی را باید دانست و در این زمینه آگاهی و شناخت و ارتباط بدست آورد‌.

همچنین رسانه‌ها و روزنامه‌نگاران مستقل مترقی غیر دولتی و یا سازمانی با پوشش اخبار مستقل و انتقادی از محرومیت و وضعیت زنان در افغانستان، می‌توانند کمک بسیار مهمی در فشار بین‌المللی بیاورند.

- افراد و یا تشکلات و گروه‌های مستقل غیر دولتی، حزبی، و سازمانی چون فعالین مستقل فرهنگی، نویسندگان، شاعران و هنرمندان همچنین در زمینه موزیک نقاشی و یا در تشکلات کانون های نویسندگان، انجمن‌های فرهنگی مستقل با نوشتن مقالات و انتشار اطلاعات در برانگیختن حساسیت عمومی، و تأثیرگذاری در فضای بین‌المللی، می‌توانند در حمایت از حقوق زنان افغان موثر باشند.

دادن هر چه بیشتر آگاهی از این طریق به جوامع بین‌المللی هم در مورد عملکردهای ضد انسانی طالبان و هم در مورد مواضع مبارزاتی زنان افغان بسیار موثر است.

فعالین سیاسی اجتماعی در سطح بین الملل با شرکت در تظاهرات و پشتیبانی و شرکت در تحصن‌های زنان معترض افعانستان در سطح جهانی می توانند به آنها یاری برسانند.

بر همگان روشن است که طالبان بر اساس احکام اسلامی می‌خواهد قوانین خود را وضع و اجرا و جامعه را کنترل کند و بر مبنای همان قوانین زنان را از حقوق اولیه انسانی شان محروم می‌کند.


احکام و قوانین طالبان که مشخصاً در باره زنان است کدامند؟

احکامی که به محدودیت‌های زنان در امور تحصیلی مرتبط است.
احکامی که برای پوشش زن محدودیت می‌آفریند و آزادی فردی را از زنان سلب می‌کند (حجاب).

احکامی که شامل حقوق مالکیت و سهم ارث نابرابر بین زنان و مردان را شامل می‌شود.
احکامی که بر اساس تعدد زوجات به مردان حق چهار همسر را می‌دهد و حق طلاق برای زنان محدود است.

احکامی که محدودیت برای حضانت مادران برای کودکان را در بر می‌گیرد.
احکامی که در آن قیومیت فرزندان زنان به پدر و پدر بزرگ و جد پدری می‌رسد.

احکامی که حق انتخاب را در ازدواج برای زنان بدون اجازه پدر یا جد پدری آزاد نمی‌گذارد.

و احکامی را که محدودیت و ممنوعیت بر مشاغل، بطور مثال و مشخص در قبال شغل قضاوت توسط زنان را وضع می‌کند، می‌توان برشمرد.

در دهه‌های گذشته برخی از زنان مسلمان در کشورهای اسلامی تحت عنوان فمینیسم اسلامی تلاش در جهت قرائت ملایم‌تری از احکام اسلامی کردند ولی از آنجاییکه قوانین اسلامی اصلاح پذیر نیستند، هیچ تغییری در قوانین و تاثیر مثبتی در زندگی زنان حاصل نشد.

آنچه که جنبش زنان مسقل افغانستان را متمایز می‌کند، استقلال آنهاست که چشمگیر است.

زنده باد مقاومت و مبارزات زنان افغانستان

Читать полностью…

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

از ما نخواه
که به نصفه ای رضایت دهیم
ما می آییم
با گداز تمام آتش در وجودمان
با درد سوزش تمام «شلاق ها»
با سنگینی پوتین ها بر قلب ها
با زوزه تمامی زندگی های نیمه جان
و با عشق
که از آن داغتر را تصور نتوان کرد!
بر سر راه ما سد نشو!
آنگاه که می آییم
و زمین را طغیان وار شخم می زنیم
آنگاه که می آییم
تا بشیوه خود آن را کشت کنیم
بر سر راه ما سد نشو,
زیرا که ما صاحبان فرداییم.
............شعر از شاعر نروژی

Читать полностью…

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

.
اگر بخواهیم رقم همین اختلاسهای چند ماه اخیر را بنویسیم،از #دلوار ( #بوشهر ) تا #چمخاله و شاید تا سیبری باید عدد بنویسیم...
بمب گذاری ها در شیراز و کرمان که شهرهای لب مرز هم نیستند،جیب بری ها ،خفت گیری ها ،موبایل قاپی و ...
اما حکومت بابت میلیاردها تومان مالیاتی که از ما به بهانه ایجاد نظم می گیرد و البته اینهمه ثروت و امکانات طبیعی که در دست دارد چه می کند ؟
۲۸۵ هزار تذکر لسانی فقط در یک خیابان! که به گفته خودشان چهل مورد منجر به تنش شده!معلوم نیست آنها که مورد تنش ( چماق و لگد)قرار گرفتند چه آسیب‌هایی دیده اند _ بد فرض که تعداد واقعی همین باشد...

حکومت همین است ،نقطه مقابل دموکراسی
وقتی خود سامانی نباشد ،وقتی مردم نسبت به اوضاع و پیرامونشان بی تفاوت باشند و نظم ایجاد نکنند ،هیولایی به نام حکومت ایجاد می شود...
تحت حاکمیت بودن یعنی روی گنج زندگی کردن و در رنج بودن،نفت و گاز و دریا و خلیج و معادن فراوان داشتن و فقیر بودن و بدتر از فقر،نبود آزادی،سرکوب شدن،نهی شدن،مذهب اجباری،زندگی ات را جهنم می کنند با این وعده که می خواهیم شما را به بهشت بفرستیم...
به قول #پرودون:

To be GOVERNED is to be watched, inspected, spied upon, directed, law-driven, numbered, regulated, enrolled, indoctrinated, preached at, controlled, checked, estimated, valued, censured, commanded, by creatures who have neither the right nor the wisdom nor the virtue to do so. To be GOVERNED is to be at every operation, at every transaction noted, registered, counted, taxed, stamped, measured, numbered, assessed, licensed, authorized, admonished, prevented, forbidden, reformed, corrected, punished. It is, under pretext of public utility, and in the name of the general interest, to be placed under contribution, drilled, fleeced, exploited, monopolized, extorted from, squeezed, hoaxed, robbed; then, at the slightest resistance, the first word of complaint, to be repressed, fined, vilified, harassed, hunted down, abused, clubbed, disarmed, bound, choked, imprisoned, judged, condemned, shot, deported, sacrificed, sold, betrayed; and to crown all, mocked, ridiculed, derided, outraged, dishonored. That is government; that is its #justice; that is its morality.
#Pierre_Joseph_Proudhon
#Anarchism
Pierre-Joseph #Proudhon

Читать полностью…

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

گروه تروریستی طالبان در این چند روز بیش از صدها دختر و زن جوان را به بهانه بد حجابی با خود برده اند .
ادامه این وضعیت به بحران افغانستان بیشتر دامن خواهد زد .
ما خواهان آزادی بدون قید و شرط دختران هستیم .

زنان معترض افغانستان



#NoToTaliban
#UN_Stop_Supporting_The_Taliban
#Stop_Violence_Against_Afghan_Women

Читать полностью…

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

یه مُش خونه همیشه توی خونه‌
یه مُش خونه کنار رخت خوابت
یه مُش خونه که دیوارا رو شسته
یه مُش خون روی سطرای کتابت

یه مُش خون می‌چکه از آسمونا
خطا کرده‌ن ولی خب دیگه دیره
یه مُش خون می‌ره تو جوب محله
همون خون می‌ره تا سوریه می‌ره

یه مُش خونه کنار رخت خوابم
اگه شب رو نخوابم خوب و آروم
یه مُش خونه کنار کوچه‌ امّا
یه مُش خونه یکم ساندیس و باتوم

یه مُش خونه شبیه شاچراغه
همه داد می‌زنن کار همونه
خدا حرف می‌زنه این‌جا همیشه
یکی لب می‌زنه اونم می‌خونه

همون خونی که دیوارا رو شسته
همون خون می‌چکه آروم تو خوابش
یه مُش خونه یه روزی توی خونه‌ش
همون خون می‌‌چکه از رخت خوابش


بداهۀ ارسالی دو همقطار

Читать полностью…

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

چیزی شبیه همان ساختمان‌ها با معماری قدیمی، همان‌هایی که من هرگز به مفهوم معماری و ساختارشان نیاندیشده بودم ولی افکار من که در لحظه‌ی گذر از جلو شان به ذهنم خطور کرده بودند، بر آن‌ها به تحریر در آمده بودند. و با این که من بقصد به یاد آوردن، دوباره از کنارشان نگذشته بودم، آن‌ها، افکار مرا در قالب یک لحظه خاطره‌انگیز در عبور دوباره، به من بازگرداندند.
در آن لحظه، فکر نمی‌کردم فاصله‌ای با ساختمان‌ها دارم به همان اندازه که توقع این را نداشتم که چنان با آنها در رابطه باشم. من، افکار خودم را که فاقد هر تصویری جز الفبا بودند، توانستم، از تصویری که هیچ رابطه‌ای با آنها نداشتند، بخوانم.
در عبارتی مثل «آمادگی کانکور»، یک عبارت بسیار ساده‌ی دو کلمه‌ای، می‌تواند تمام تصاویری که فردی در لحظات جست‌وجوی فرزندی، خواهری، برادری، گذرانده است، نهفته باشد. می‌تواند چیزهای بسیار دیگری نیز در این عبارت نهفته باشد که هیچ رابطه شفافی به اندازه یک تصویر واقعی، مثل یک عکس با آن فاجعه ندارد. و گذشته از آن، می‌تواند، بازگشت همه این تصاویر و خاطره‌ها، هر لحظه و با هر چیزی در کمین فرد بازمانده باشد.
فاجعه، می‌تواند، فقط همین عبارت باشد و همه چیز را در خودش فرو ببرد:

شرح یک انفجار سنگین بود
هر زمانی که یک خبر آمد
زندگی بوی مرگ را می‌داد
به هر آن چهره‌ای که در آمد

و همه خبرها یک خبرند. و همه، فجایع یک فاجعه هستند.
ادبیات، فاجعه را بی‌تکلف می‌کند ولی نه با بازگویی آن یا با شرح آن، وگرنه هر خبری از فاجعه تازه، همچنان خبر گذشتن از فاجعه قبلی است. و خود فاجعه با تکرار، می‌خواهد، خودش را به فراموشی بسپارد. فاجعه، شدیداً محتاج به تازگی است و برای این ضرورت، نیاز به تکرار خودش دارد تا شکل قبلی خودش را در برابر ظهور دوباره‌اش ناچیز و حقیر کند.
ولی ادبیات آن را در هر بار، یک فاجعه می‌خواند و با این کار، آن را نه تنها از تازگی می‌اندازد بلکه از تکرار و تکراری شدن نیز محروم می‌کند. ادبیات، فاجعه را «همواره» می‌سازد.

وندِ «هم»، چیزهای درون یکدیگر است و وقتیکه با پسوند «وار» نوشته می‌شود (هموار)، بیانگر یک‌سان شدن است که البته یک‌سانیِ روی یک بستر را نشان می‌دهد. و اما، «همواره» که با همین ترکیب به علاوه «ه» است، نشان‌گر نوعی دم‌به‌دمی، نوعی از وجود داشتن است که ازلی نیست ولی بگونه‌ی ابدی، هر دم، شدنی است. آنچه که هر دم دارد بوقوع می‌پیوندد، همواره است.
در ادبیات، فاجعه، قطعه‌قطعه است ولی چون این قطعات در یک هم‌خوردگی، شکل می‌یابند، همواره و بدون وقفه می‌شوند. اینجا نمی‌گوییم، فاجعه‌ی دیگر، بل آن را توالی وسعت فاجعه می‌خوانیم. هیچ، فاصله‌ای بین هجوم خاطرات ناشی از به زبان آمدن عبارت «آمادگی کانکور» و اسم مکانِ «چهار راهی دهمزنگ» وجود ندارد. بخصوص که بسیار هم‌خورده و شبیه هستند.
فاجعه هرگز قطع نمی‌شود، هرچند که سرشار از تکه‌های بهم‌خورده است. و این ویژگی، آن را «همواره» ساخته است؛ ولی ادبیات، می‌تواند گسستی نه در خود فاجعه، که در رابطه ما با فاجعه ایجاد کند. اگر بتوانیم فاجعه را قطع کنیم، گذر زندگیِ پس از انقطاع، نا اخلاقی‌ترین شکل زندگی بشر را رقم خواهد زد. و این هم فاجعه است.
پس از انقطاع، زندگی هیچ توجیهی نخواهد داشت که چرا زنده است.
و ادبیات، نمی‌تواند اجازه بدهد، زندگی به زنده بودن خود، توجیهی نداشته باشد؛ زیراکه خواهان مبتذل کردن زندگی است و آنچه بیش از هر چیزی می‌تواند زندگی را به ابتذال بکشاند، توجیه، بواسطه‌ی فاجعه خواهد بود. پس، ادبیات، فاجعه را نگه می‌دارد و طوری با آن برخورد می‌کند که هرگز صدمه‌ای نبیند.
فاجعه باید با پرداختن به آن، به یاد داشته شود و با فاصله گرفتن، از وضاحت نجات یابد.

Читать полностью…

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

فاجعه از فاصله ادبیات
در خوانشی از خاک و خون مسیح سیامک
نوشته عبدالله سلاحی


مقدمه:
جمعه هفته پیش با عده‌ای از دوستانم که هر کدام مان در نقطه‌هایی از این جهان پرت و دور از هم افتاده‌ایم، قرار یک تماس گروهی تلفنی گذاشتیم. خواستیم با خواندن کتاب «خاک و خون»، رابطه‌ی خودمان با ادبیات در حال تولید را مستحکم‌تر کنیم. این یکی از ویژگی‌های خوب است؛ همه می‌توانیم کتاب‌های قدیمی و حتی قدیمی‌تر را بخوانیم ولی آنچه که باعث می‌شود، شدت نبض ادبیات را در زمانی که زندگی می‌کنی، حس کنی، «ادبیات در حال تولید» یا ادبیاتی است که زندگی همین سال و سال‌های نزدیک به آن را وارد تجربه ادبی کرده است (می‌توان کاری به خوب یا بد این تجربه هم نداشت).
آنچه مهم است، ارتباط با این ادبیات است.
از لابه‌لای صحبت‌ بسیار خوبی که من و دوستانم داشتیم، چیزهای زیادی برایم روشن شد که از جمله مبحث ادبیات و فاجعه است. در نوشته‌ای که می‌خوانید، فاجعه را از فاصله‌ی ادبیات به یاد می‌آوریم ولی با این ویژگی که خلق و تولید شخصیت -آنچه که در بحث ما نیز رابطه ادبیات و فاجعه را بخوبی توانست برای مان باز کند- در شعر، بعنوان یک ضرورت، جهت تجربه‌ی فاصله گرفتن از فاجعه، مطرح می‌شود.
و نکته آخر این که، شخصیت یک شعر، می‌تواند صرفاً در چند شعر حضور پر رنگ داشته باشد – آن هم در حد یکی دو تا بیت- و دیگر همه‌ی آنچه در دیگر شعرهای مجموعه با آن روبه‌رو می‌شویم، عناصر سازنده محیط و اتفاقات شخصیت تلقی شوند.
به همین دلیل سعی نکرده‌ام برای معرفی شخصیت شعرهای سیامک در کتاب «خاک و خون» نمونه‌های زیاد جمع کنم. هرچند که با خواندن این نوشته و خاک و خون، او را بخوبی خواهید دید.


فاجعه از فاصله‌ی ادبیات:

روزی داشتم در مورد چیزی فکر می‌کردم که اصلاً از آن نوع افکار نبود که بتوان آن را با تصاویری از جنس خودش دوباره به یاد آورد و یا توضیح داد. از آن افکاری که حتی وقتی به‌شان می‌اندیشیم، فقط جمله‌هایی با نقش حروف الفبا و کلماتی از میان شان مثل یک تصویر در ذهن شکل می‌گیرند.
نوعی از فکر کردن بدون هیچ کاغذ یا صفحه‌ای روی گوشی و کامپیوترکه بدون هیچ‌گونه صفحه کلیدی، بدون هیچ قلمی، به نوشتن در می‌آیند؛ نوشته‌هایی روی صفحه‌ی ذهن.
در آن لحظات، سوار اتوبوس بودم و به مقصدی می‌رفتم که تقریباً هفته‌ای یکی دو بار به آنجا می‌روم. اغلب یک یا دو ساعت طول می‌کشد و دوباره سوار اتوبوسی به مقصد خانه، بر می‌گردم. در مسیر، مناظری از شهر را می‌توان دید که بعضاً نگاه را به خود خیره می‌کنند ولی می‌توانی بدون هیچ اندشیدنی به‌شان از جلو شان عبور کنی، بخصوص وقتی سوار وسیله‌ای باشی که با سرعت بیشتر از حرکت خود آدم می‌گذرد.
آن روز، پس از این که به مقصد رسیدم و کارم را انجام دادم، بدون اینکه دیگر در مورد چیزی که پیشتر به آن می‌اندیشیدم، فکری کرده باشم، همینکه به نقطه خاصی از شهر رسیدم که در آن ساختمان‌هایی با معماری قدیمی را دیده بودم و اتوبوس هم در حال گذر بود، به یکباره همان افکار با همان شدتی که ساعاتی پیش، موقع گذشتن از اینجا به ذهنم خطور کرده بودند و یا اوجی به خود گرفته بودند که در همان لحظه‌ی اوج، جلو چشمم، این تصاویر، یعنی ساختمان‌های قدیمی قرار گرفته بودند، به سراغم آمدند.
آن فکرها، ربط مستقیمی به این ساختمان‌ها و معماری شان نداشتند. تنها رابطه‌ای که می‌توان یافت، این بود که من در لحظه‌ی فکر کردن، همان فکرهایی که هیچ تصویری در خود نداشتند بجز حروف الفبا و کلمه‌ها نبودند، این ساختمان‌ها را دیده بودم. بنابرین، وقتی دوباره با آن‌ها برخوردم، به یاد افکاری افتادم که دیگر ساعاتی شده بود از آن‌ها غافل مانده و یا هم به عمد کنار شان گذاشته بودم.
با خودم گفتم، آنچه که باری به ذهن خطور می‌کند، اگر دوباره بخواهیم به یادش بیاوریم، حتمی و ضروری نیست که دنبال آن فقط در خود ذهن بگردیم. این چیزها با این که می‌توانند فاقد هر نوع تصویری و فقط دارای شکل‌هایی از حروف الفبا و کلمات باشند، با وجود این، قادر هستند روی هر چیز دیگری نیز به ثبت برسند و نوشته شوند.
مثل وقتیکه به دهکده‌ای یا شهری بر می‌گردیم که سال‌ها پیش آن را ترک کرده بودیم. و آن لحظاتی که با دیدن مکان و چیزهایی در آن، خاطره‌ها، بدون هیچگونه مقدمه‌ای که بیانگر اراده ما برای به یاد آوردن شان باشد، به سمت مان هجوم می‌آورند. خاطره‌ها و حتی فکرهایی که در لحظات ویژه‌ای به‌شان پرداخته بودیم در چنین تجربه‌ و چنین ملاقاتی به ما بازمی‌گردند.
این‌ها از آن حرف‌هایی نیستند که متوجه شان نشده باشیم، آن هم وقتیکه در جمله‌بندی‌های مختلف و در شرایط خاصی به آن‌ها اشاره‌هایی شده است که تقریباً هر کسی از ما باری آن را شنیده است. مثلاً آن لحظه‌هایی که بعد از مرگ کسانی تجربه می‌کنیم و یا در از دست دادن کسی بگونه دیگر، و دوستی، روان‌شناسی، به ما می‌گوید:

Читать полностью…

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

سال ۲۰۲۳ میلادی سالی پر حادثه برای فدراسیون عصر آنارشیسم بود. ما همچنان در حال ادامه مبارزه از قیام ژینا در سال ۲۰۲۲ بودیم، زمانیکه چند تن از رفقای ما مورد تجاوز جنسی قرار گرفتند که منجر به بستری شدن یکی از آنها پس از اقدام ناکام به خودکشی شد. با این حال، رفقای بیشتری در هنگام مبارزه با رژیم از خود در برابر تعارض‌های جنسی دفاع کردند.

در سال ۲۰۲۳، چندین رفیق مورد حمله عوامل رژیم قرار گرفتند و مجروح شدند. یکی از رفقا به شدت مجروح شد که منجر به بستری شدن در بیمارستان و تخلیه یکی از کلیه ها گردید. برخی از رفقا با محکومیت و زندان مواجه شدند. برخی از رفقا اعضای خانواده را از دست دادند. در آخر سال ۲۰۲۲، ما رفیق عارف قنبرزهی که توسط مأموران نظام جمهوری اسلامی کشته شد از دست دادیم. در آخر سال ۲۰۲۳، یک رفیق دیگری را نیز در جریان فعالیت آنارشیستی در یک تصادف از دست دادیم.

ما تمام تلاش خود را به کار گرفتیم تا در این روزهای سخت به رفقای خود کمک کنیم. ما حدود ۱۶۵۰۰ دلار از طریق چندین کانال به افغانستان و ایران ارسال کردیم. حدود ۶۶۰۰ دلار با کمک جامعه بین المللی آنارشیست در سال ۲۰۲۳ جمع آوری کردیم و باقی از سوی کمک رفقای فدراسیون خارج از کشور با وجود فشار مالی بوده است.

از همه کسانی که پست های جمع آوری کمک‌های مالی ما را به اشتراک گذاشتند و کسانی که در جمع آوری کمک‌های مالی ما مشارکت داشتند تشکر می کنیم. ما بدون کمک رفقای خود در سراسر جهان توان فعالیت زیادی را نداشتیم. سپاسگذاریم.

همبستگی،
فدراسیون عصر آنارشیسم

https://www.paypal.com/donate/?hosted_button_id=EKSD4X38EF5TS
/channel/asranarshism

Читать полностью…

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

شمع‌هایی در دل تاریکی!

گرسنه‌گی و مرگ را بر سکوت علیه استبداد ترجیح داده‌اند، تا صدای عدالت را فریاد بزنند.
دختران مهاجر و تبعیدی‌ای که طعم تلخ زندان و شکنجه‌های روحی و روانی حکومت امارت اسلامی (طالبان) را چشیده‌اند، اما مبارزه را ادامه می‌دهند.

چند روز است که تمنا زریاب پریانی با شماری از زنان و مردان در پیوند به آپارتاید جنسیتی زنان افغانستان و نقض حقوق بشری از سوی طالبان، در کشور آلمان دست به اعتصاب غذا زده‌اند. با رنگ‌های پریده، لب‌های خشک و چشمانِ گود‌شده از گرسنه‌گی برای مردم جهان صدا می‌زنند، تا آپارتاید جنسیتی، ستم و استبداد طالبان را به رُخ دولت‌های که این گروه را بر مردم افغانستان حاکم ساختند، بکّشند.

من با دیدن اخبار و گزارش‌های مستقیمی که دریافت می‌کردم، به این از خودگذری و مبارزه‌ی برحق‌شان اشک می‌ریختم، اما از آن‌جایی که من هم در جغرافیای افغانستان زندانی هستم، نمی‌توانم از طریق صفحات مجازی‌ام حداقل ابراز هم‌فکری و هم‌دلی کنم و احساسم را بیان بدارم، بناً مانند همیش ناگزیر به مستعار نویسی شده و از این دریچه با مبارزه‌ی شان شریک و هم‌دل می‌شوم.

لازم است یک واقعیت را بیان کنم، که رفیقان آنارشیست ما از آغاز مبارزات زنان افغانستان همکار، هم‌رزم و دخیل در عدالت‌خواهی و حق‌طلبی زنان و مردم افغانستان بوده‌اند. اما کسی که واقعا شبانه‌روزی، بی‌وقفه و پی‌گیر در این مبارزات جان‌نثاری کرده و می‌کند، رفیق ما نظام جلالی است، که با داشتن مشکل صحی در این اعتصاب غذایی اشتراک نموده‌است. هرچند می‌دانم که بنا بر اندیشه‌ی آنارشیستی که او دارد، نمی‌خواهد نامش ذکر شود و فخرفروشی کند، اما این رسالت من است که به عنوان یک انسان و فردی که ادعای آنارشیست‌بودن را دارد، از او نامی ببرم و بابتش مفتخر شوم.

در ادامه‌ی این اعتصاب غذایی نیروهای دیگری درحال شکل‌گیری و ادامه‌دادن این گونه اعتصاب در شهرهای مختلف جهان است، که بی‌تردید طالبان، شارلاتان‌های لابی‌گر طالب و حکومت‌های همسو با طالبان را زمین‌گیر و سرافگنده خواهد ساخت. با آن‌که اکثر اعتصاب‌کننده‌ها در وضعیت بد صحی قرار دارند، اما هنوز دارند به اعتصاب و تحصن شان ادامه می‌دهند.

در اخیر، با توجه به مبارزه و مطالبه‌گری دو ساله‌ی زنان معترض افغانستان، می‌توان ادعا کرد که این زنان مبارز با همه کاستی‌های‌شان تنها اپوزیسیون مطرح در جهان علیه حکومت تروریستی_فاشیستی طالبان اند و تنها روزنه‌ی امید برای مردم افغانستان.

نویسنده: رهیاب

Читать полностью…

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

دومین شب اعتصاب غذایی..
تنها خیمه روشن در دل شب از تاریکی های افغانستان فراموش شده..

‎#HumanityFredoomEquality
‎#12dayshungerstrike
‎#StopsupportTaliban

Читать полностью…

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

ادامه:
حالا ما هر روز بنویسم از سعید شاه قلعه،غلامحسین کلبی،سعید ماسوری ،افشین بایمانی و کمال شریفی ها که بیش از بیست سال در زندان و تحت شکنجه اند ،حالا ما هر روز از ناظم بریهی و حمزه سواری ها که نیمی از عمرشان در زندان گذشت،از نوجوانی تا جوانی حالا در میانسالگیشان هنوز زندانی و محکوم به حبس ابد هستند...
چه فایده ؟
خیلی زود فراموش می شوند،همانطور که بکتاش آبتین فراموش شد،فیروز موسی لو فراموش شد،جواد روحی نیز...
●●●
به شب نشینی خرچنگ های مردابی
چگونه رقص کند ماهی زلال پرست

رسیده ها چه غریب و نچیده می افتند
به پای هرزه علف های باغ کال پرست


#زندانیان_سیاسی در بایکوت خبری در خطر اعدام
‎#مریم_عباسی‌نیکو
#عباس_دریس
#معین_خنفری
#علی_مجدم

#محمدرضا_مقدم

#سیدسالم_آلبوشوکه


#سیدعدنان_غبیشاوی

#حبیب_دریس

●●
جان باختگان :
#جواد_روحی #ساسان_نیک_نفس #وحید_صیاد_نصیری #علیرضا_شیرمحمدعلی #بکتاش_آبتین #ابراهیم_ریگی #فیروز_موسی_لو
#شاهرخ_زمانی
••
#زندانیان_سیاسی

#ناظم_بریهی #سعید_شاه_قلعه_ای
#زینب_جلالیان
#سعید_ماسوری #افشین_بایمانی #غلامحسین_کلبی #حمزه_سواری
#کمال_شریفی
#سعدا_خدیرزاده
#سعید_شاه_قلعه

Читать полностью…

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

From September 1st to September 12th, my colleagues and I will commence a hunger strike. Should the world persist in ignoring and dismissing this protest, our strike will endure until the point of death.

We are tired of reading useless statements from the international community.
We demand action!!

Our demands are outlined as follows:

1: Afghanistan, a country where gender apartheid is enforced, must be granted official recognition. For two years, Afghan women have endured suffering, violence, and torture, being stripped of their human rights solely due to their gender. Are they not entitled to basic human dignity?

2: Cease all financial support and official visits to Taliban officials.

3: Immediate release of political prisoners

Читать полностью…

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

On Friday, September 1, At 15:00 we have Protest camp and hunger strike in Cologne Don't be silent.
Let's Stand together. The time has becomes to Afghanistan be recognized as a country where gender apartheid exists under rules of Terrorists regime. has been two years Afghanistan Women's are deprived of their human rights because of their gender. stop Financial support and trips for Taliban. political prisoners should be released.

Address
L.-Fritz-Gruber-Platz Köln

1 until 12 sep

Читать полностью…

فدراسیون عصر آنارشيسم / Federation of Anarchism Era

https://asranarshism.com/fa/1402/06/05/people-protests-syria/

Читать полностью…
Subscribe to a channel