کانال تخصصی حوزه دیپلماسی و روابط بینالملل (محتوای خبری ندارد و صرفاً محیطی است برای اطلاع از فضای تحلیلی و تخصصی حوزه دیپلماسی) 🌐 www.asrdiplomacy.ir ادمین:
🔹✍️ #نصرالله بزرگترین برنده پرونده انتقال سوخت به #لبنان ( عبدالباری عطوان - رأی الیوم )
بخش دوم:
سید حسن نصرالله در سخنرانی اخیر خود هشدار شدیدی به ائتلاف آمریکایی ـ صهیونیستی داده تأکید کرد از لحظهای که کشتیهای ایرانی بهسمت لبنان حرکت میکنند بهمثابه حاکمیت این کشور هستند و هرگونه تجاوز علیه آنها با واکنش فوری و بدون تأخیر و البته «مناسب و متناسب» مواجه خواهد شد.
اما پیش از این نیز ائتلاف آمریکایی ـ صهیونیستی نتوانستند به نفتکش ایرانی که در راه بندر بانیاس سوریه بود و پیش از آن هم به چهار نفتکش ایرانی که بنزین و سوخت مازوت به #ونزوئلا حمل میکرد تعرض کنند، بنابراین، این بار نیز بهنظر نمیرسد که جرئت هر گونه تجاوز علیه کشتیهای ایرانی را که در حال حرکت بهسمت لبنان هستند داشته باشد، البته در سایه شکست بزرگ و تحقیرآمیز آمریکا در #افغانستان و رسوایی هرجومرج بیسابقه در فرودگاه کابل و جنون و دیوانگیای که آمریکا و اسرائیل دچار آن شدهاند، نمیتوان هیچ احتمالی را رد کرد.
اما احتمال هرگونه تعرض به نفتکشهای ایرانی بهمعنای کشاندن #حزبالله و #ایران به جنگ کشتیها است که قطعاً ائتلاف آمریکایی ـ صهیونیستی بازنده آن خواهد بود.
«نجیب #میقاتی» نخست وزیر مکلف لبنان در پاسخ به کسانی که از واردات سوخت ایرانی به لبنان انتقاد میکردند گفت: «ما بدون داشتن گزینه جایگزین نمیتوانیم به کشتی ایرانی نه بگوییم. من با هر چیزی که به منافع لبنان آسیب بزند، مخالفم.»، درواقع نجیب میقاتی بهشکل غیرمستقیم به این منتقدان گفت که «ایران میخواهد به لبنان کمک کند، اما چرا متحدان شما در آمریکا و کشورهای عربی حوزه #خلیج_فارس طی 6 ماه گذشته و میان بحران خفقانآور سوخت لبنان کاری نکردند؟».
واقعیت آن است که چه کشتیهای ایرانی با محمولههای خوب به مقصد برسند و بار خود را تخلیه کنند و چه مورد هجوم ائتلاف آمریکایی ـ صهیونیستی قرار بگیرند که قطعاً پاسخ آن داده خواهد شد، حزبالله و سید حسن نصرالله بزرگترین برنده این پرونده هستند و محبوبیت ملی آنها در داخل لبنان و نیز خارج از آن بهعنوان نجاتدهنده لبنان از بحرانها و مدافع حاکمیت و کرامت لبنان افزایش خواهد یافت.
شکست آمریکا و متحدان آن آغاز شده است و این شکست از افغانستان شروع میشود و از #عراق و سوریه عبور میکند و به فلسطین ختم میشود، اما آیا ممکن است در این میان نزدیکترین ایستگاه لبنان باشد؟
@asrdiplomacyir
🔹✍️امپراتوری #آمریکا بهزودی بهپایان میرسد ( عاموتس عاسائل - جروزالم پست )
مدیریت جهان هرگز نباید به عهده آمریکا گذاشته میشد و شکست در افغانستان باید آخرین جنگ امپریالیستی ایالات متحده باشد.
امپراتوری آمریکا، دوران پرهزینه، متناقض و جاهطلبانه تاریخ این کشور در آستانه پایان قرار گرفته است. چیزی که با تصرف هاوایی و فیلیپین در ۱۲۰ سال قبل شروع شد و سپس به قدرتمندترین امپراتوری تاریخ بدل گشت، اکنون از نظر اندازه به پوچی، از نظر هزینه به گزافی و از نظر اهداف به بیربطی رسیده است.
در زمانی که جامعه آمریکا با مشکلات بسیار دیگری از هم گسیخته شده - از کنترل تسلیحاتی و نظام درمانی گرفته تا رفاه و سقط جنین - عقبنشینی امپریالیستی یکی از اهدافی بود که دونالد #ترامپ، باراک #اوباما و همینطور جو #بایدن در آن شریک بوده و آن را انجام دادند، البته با درجههای مختلفی از بیعُرضگی.
با در نظر گرفتن تاریخچه امپریالیستی، شرایط بینالمللی و ژنتیک جامعه آمریکا، اکنون عقبنشینی در عرصه جهان تنها کاری است که عمو سام باید انجام دهد... امپراتوری آمریکا در سراسر جهان ۸۰۰ پایگاه نظامی ایجاد کرد، بیشتر از ۲۰ برابر ترکیب چهار ابرقدرت دیگر. تعداد نیروهای آمریکایی که در خارج از کشورشان مستقر هستند، ۲۰۰ هزار نفر است که برابر اندازه کل ارتش فرانسه است. حدود ۱۵۰ کشور از کل ۱۹۵ کشور جهان، میزبان نیروهای آمریکایی است.
آمریکاییها در طول تاریخ و در برهههای مختلف، به دنبال چیزهای متفاوتی بودند... در پایان جنگ جهانی دوم، موضع امپریالیستی آمریکا تغییر کرده بود؛ آمریکا دیگر یک کشور جوان نبود که بهدنبال اعمال قدرت خود باشد، بلکه اکنون نگرانیها برای بقا در جهان آن را به جلو میراند.
سپس امپراتوری آمریکا به سمت فاز سوم خود رفت، چیزی که برنده آن نشد؛ ایجاد نو کیشی... امپراتوری آمریکا در آن زمان به دنبال انجیل و کتاب مقدسی مختص خود بود. تحمیل عقاید امپریالیستی آمریکا، پیش از حضور این کشور در افغانستان نیز شکست خورده بود و بعد از آن نیز شکست خواهد خورد. شانس عمو سام برای وادار کردن جهان به پذیرش باورهایش، بیش از بقیه نیست. به همین دلیل، شکست در افغانستان باید آخرین جنگ امپریالیستی آمریکا باشد.
اینکه قدرت داشته باشی تا از یک تفکر محافظت کنی، مانند آنچه که آمریکا در جنگ سرد انجام داد، یک چیز است. اما اینکه بخواهی از آن قدرت برای گسترش تفکر خود استفاده کنید، چیزی کاملا متفاوت است. این [روش] کارگر نیست. این دومین دلیل برای بیمعنی بودن امپراتوری آمریکا در حال حاضر است. اولین دلیل نیز این است که ابرقدرتهای رقیب، برخلاف شوروی سابق، بهدنبال ترویج عقاید خود نیستند. روسیه و چین ضد دموکراسی هستند اما راهوروش مدیریتی غرب را به چالش نمیکشند. و اینکه چرا باید ۷۷۰ میلیارد دلار را سالانه خرج بودجه نظامی کنید، در حالی که کلانشهرهای آمریکا بهدلیل زاغهنشینهای گسترده، متعفن شدهاند؛ مکانهایی که میلیونها آمریکاییِ بیسواد در فقر، تحقیر و ناامیدی زندگی میکنند؟
امپراتوری آمریکا به نوعی پوچی تبدیل شده که به مردم خود بیاعتنایی میکند اما خزانه خود را برای جنگیدن برای آرمانی غیرممکن علیه دشمنی که دیگر وجود ندارد، خالی میکند. دوران امپراتوری آمریکا دشوار بود.
@asrdiplomacyir
🔹✍️پشت پرده نزدیکی ناگهانی #امارات به #قطر بعد از بهبود روابط با #ترکیه ( رأي اليوم )
سفر ناگهانی مشاور امنیت ملی امارات به قطر به فاصله کمی از دیداری وی با #اردوغان در ترکیه سوالاتی در خصوص ارتباط میان این دو پرونده ایجاد میکند. به نظر میرسد که قطار آشتی میان امارات و قطر بعد از سفر طحنون بن زاید به این کشور به سرعت در حال حرکت است.
علاوه بر آن روز شنبه در حاشیه اجلاس بغداد «شیخ محمد بن راشد آل مکتوم» نخست وزیر امارات و حاکم #دبی مشتاق دیدار با امیر قطر بود و توییتهایی همراه با تصاویری از اجلاس بغداد منتشر و تاکید کرد که امیر قطر برادر و دوست ماست.
در این میان واضح است که به ویژه، طرف اماراتی تمایل بالایی به بستن پرونده اختلافات با قطر دارد و با فرستادن طحنون بن زاید به این کشور در تلاش برای جلب نظر مقامات قطری با روش قبیلهای کشورهای عربی حوزه #خلیج_فارس است و در این روند به عذر خواهی غیر مستقیم از خانواده حاکم در قطر روی آورده است.
همچنین قابل توجه است که توافق آشتی عربی که در منطقه العلاء #عربستان در ابتدای سال جاری میلادی امضا شده و به مناقشه میان 4 کشور تحریم کننده قطر یعنی عربستان، امارات، مصر و بحرین با دوحه پایان داد به شکل عمده تنها درباره روابط عربستان و #مصر با قطر اعمال شده و فضای متشنج در مناسبات امارات و بحرین با دوحه همچنان باقی ماند. از طرف دیگر کمپینهای رسانهای و درگیریهای حقوقی متقابل بدون هیچ تغییری میان امارات و بحرین با قطر طی ماههای اخیر همچنان ادامه داشت.
اما این تغییر موضع کشورهای عربی حوزه خلیج فارس و تصمیم برای احیای روابط از طریق گفتگو بیانگر برخی تحولات در سیاستهای دولتهای این کشورها بعد از گذشت پنج سال از اختلافات شدید است که برخی طرفها از جمله آمریکا و رژیم صهیونیستی همواره با دمیدن در شعله این اختلافات مشغول سوء استفاده از اعراب و باجخواهی از آنها بودند و همین امر منجر به افزایش شکاف میان کشورهای مذکور میشد. اما به نظر می رسد که سران کشورهای عربی در حال تغییر رویکرد اختلافی خود بوده و متوجه شدهاند که این روش بی فایده و در عینحال مضر است.
بسیاری از ناظران میان این اقدام امارات برای نزدیکی به قطر و سفر ناگهانی شیخ طحنون بن زاید به #آنکارا و دیدار وی با «رجب طیب اردوغان» رئیس جمهوری ترکیه طی هفته قبل، ارتباط قائل میشوند. اردوغان در پایان این دیدار اعلام کرده بود که به چندین توافق اقتصادی با امارات دست یافته که بزرگترین آنها شامل سرمایه گذاری صدها میلیاردی امارات در اقتصاد ترکیه است که این روزها به دلیل پیامدهای ناشی از شیوع کرونا با بحرانهای متعددی دست و پنجه نرم میکند و درآمد گردشگری آن به شکل قابل توجهی کاهش یافته است؛ در حالیکه این درآمدها ستون فقرات اقتصاد ترکیه را تشکیل میدهد.
علاوه بر آن کاهش سرمایه گذاری های اروپایی و آمریکایی و افزایش بار آوارگان سوری و افغان موجب شده تا ترکیه فشار اقتصادی بالایی را متحمل شود و به همین دلیل برخی کارشناسان بر این باورند که اردوغان به عنوان یک میانجی برای احیای روابط بین امارات و قطر ظاهر شده؛ زیرا ترکیه با دوحه روابط استراتژیک مناسبی دارد و از این طریق قصد دارد به #ابوظبی نزدیک شود.
درست است که برخی از مسئولان در قطر و امارات به ویژه امارات مانند «انور قرقاش»، وزیر مشاور امارات در امور خارجه از ایجاد پلهای همکاری و توسعه با کشورهای دوست و برادر در چارچوب آشتی عربی صحبت کرده و بر سیاست امارات برای کنار زدن اختلافات و نگاه مثبت به آینده تاکید میکنند و میگویند که همکاریهای اقتصادی ستون فقرات این توافق آشتی است؛ اما در واقع اهداف حقیقی از احیای این روابط فراتر از همکاریهای اقتصادی بوده و شامل سطوح سیاسی و قبیلهای و حتی شخصی میشود.
اما اختلافات میان قطر و #بحرین به عنوان آخرین قسمت باقی مانده از اختلافات کشورهای عربی حوزه خلیج فارس همچنان حل نشده است. کارشناسان در این خصوص معتقدند که بعد از نزدیک شدن امارات و قطر به یکدیگر ممکن است حل مناقشات بحرین با دوحه دشوارتر نیز بشود.
ادامه اختلافات میان بحرین با قطر و احتمال بروز دوباره اختلافات میان کشورهای حوزه خلیج فارس پیامدهای بسیار دردناکی دارد که نه تنها بر شورای همکاری خلیج فارس و کشورهای عضو آن بلکه در کل منطقه تاثیر گذار خواهد بود. بنابراین بهتر بود که آشتی عربی قبل از تسلیم شدن برخی از کشورهای خلیج فارس در برابر فشارهای #آمریکا و دروغهای گمراه کننده اسرائیل و افتادن در باتلاق توافق عادی سازی با دشمن صهیونیستی و تبدیل کردن برادران به دشمن که آسیب زیادی به ملتها و ثبات کشورهای عربی وارد کرد محقق میشد؛ به ویژه بعد از شکست بزرگ آمریکا و ناتو در افغانستان و ثابت شدن این موضوع که آمریکاییها اهمیتی به منافع همپیمانان خود نمیدهند.
@asrdiplomacyir
🔹✍️واردات سوخت از #ایران؛ آغاز اصلاحات اقتصادی در #لبنان ( عصام نعمان - القدس العربی )
وارد کردن نفت از ایران، تنها ارزیابی ها و تحلیلهایی مربوط به مسائل امنیتی را به دنبال داشت: آیا اسرائیل به این تصمیم پاسخ نظامی می دهد؟ کجا؟ مقاومت چگونه پاسخ می دهد و آیا عکس العمل آن به یک جنگ منطقه ای می انجامد؟ اما تعداد کمی از تحلیلگران به این مساله از زاویه تاثیرات اقتصادی اش پرداخته اند، این در حالی است که اتفاق مذکور اولین تلاش جدی برای اصلاح بخش اقتصادی نظام سیاسی لبنان است، اما چگونه؟
نظام اقتصادی در لبنان لیبرالیسم آزاد محسوب می شود، به این معنا که از هر نظارت یا برنامه ریزی رهاست. دشمنان این نظام آن را مبتنی بر فراهم کردن خدمات می دانند که در آن تولید و برنامه ریزی جایی ندارد، همین شرایط لبنان را به سمت حالتی از تنش و ناامنیتی یا حتی جنگ سوق می دهد، چرا که حضور گردشگران و متقاضیان خدمات در این کشور کاهش می یابد. افزون بر این، گروهی از اهالی نظام اقتصاد آزاد هستند که از تنش و اضطراب های امنیتی ازار بسیاری دیده اند، اینها احتکار کنندگان، بانکها، تاجران، دلالها و ... هستند که همگان از شرایط متشنج لبنان زیان می بینند و طبعا زیانهای آنها دو برابر می شود اگر عملیات واردات فرآورده های نفتی از ایران و ورود ان به بازار، موفقیت امیز باشد و بتواند بخش بزرگی از مردم را با قیمتهای بسیار پایین به خود جذب کند. این مهم از طریق تحولات آتی محقق می شود:
-کاهش تکیه و وابستگی لبنان و تبعیت آن از دولتهای غربی. لبنان از زمان تاسیس خود به دولتهای غربی وابستگی اساسی دارد که بخش اعظم این وابستگی به روابط تجاری، مبادلات، واردات، بانکها و وامها مربوط است. لبنان از نظر اقتصادی یک کشور غربی محسوب می شود. و موفقیت عملیات واردات نفت و فرآورده های ان از ایران، می تواند روابط اقتصادی لبنان با دولتهای غربی را دچار مشکل کرده و آن را در سطح متوسط و طولانی، تضعیف کند.
-ایجاد گروه یا طبقه تازه ای از واسطه های متخصص در زمینه واردات نفت و فرآورده های آن از ایران و دیگر کشورها، امری است که باعث کمرنگ شدن نقش احتکار کننده ها و دلال ها شده، سیطره آنها بر ارکان نظام سیاسی طبقه ای و نفوذ گسترده شان بر اداره های دولت و دستگاههای آن را از بین می برد.
-ایجاد گروه تازه و وسیعی از مصرف کنندگان از طریق خرید نفت ایران با لیره لبنان، با قیمتهایی پایین تر از دیگر کشورها.
-فراهم شدن صدها میلیون دلار برای خرید نفت ایران با لیره لبنان، موضع دشمنان نظام اقتصادی لیبرال که مبتنی بر خدمات است و نیز خواسته آنها برای برنامه ریزی و اقدام منظم در راستای ایجاد اقتصادی مبتنی بر تولید بویژه در زمینه کشاورزی، صنعت و تکنولوژی را تقویت می کند.
-افزایش مصرف کنندگان فرآورده های نفتی ایران و نیز افزایش استفاده کنندگان از اقتصاد مولّد، می تواند قوای سیاسی که خواستار از بین رفتن نظام تقسیم بندی طایفه ای بوده و به دنبال فشار برای برقراری یک نظام دموکرات بر اساس عدالت، ازادی و حکم قانون هستند را تقویت می کند.
تاثیر این تحولات پنجگانه مذکور، به سطح اقتصادی منحصر نمی شود، بلکه به سطح سیاسی نیز می رسد، بویژه در رابطه با تقویت قوای سیاسی که خواستار گرایش به شرق، یعنی همکاری با چین، روسیه و ایران، بدون قطع رابطه با دولتهای غربی هستند. از جمله تناقض ها در این باره آن است که ایالات متحده که نگران انعکاس های اقتصادی و سیاسی واردات فرآورده های نفتی ایران بر نقش متحدان #واشنگتن و نفوذ آنها در لبنان بود، به سرعت از سفیر خود در بیروت خواست تا به میشل #عون ابلاغ کند واشنگتن تماس های لازم برای تامین گاز لبنان از مصر و برق این کشور از اردن از طریق #سوریه را برقرار کرده است. همه این اقدامات آمریکا با هدف سوق دادن دولتمردان لبنانی به سمت مخالفت با عملیات واردات فرآورده های نفتی ایران صورت گرفت. و عجیب آنکه سفیر آمریکا برای عون و رسانه ها توضیح نداد که واشنگتن چگونه می تواند گازرسانی از مصر و برق رسانی از اردن به لبنان از مسیر سوریه را با وجود قانون سزار، تسهیل کند؟
@asrdiplomacyir
🔹✍️راز چرخش سیاست #اردن به سوی #سوریه چیست؟ ( محمد العرسان - عربی 21 )
بخش اول:
امان با تکیه بر سیاست واقعگرایی سرانجام دریافت که موضوع تغییر نظام سوریه دیگر منتفی شده و راهی جز تعامل با دمشق برای جبران خسارات وارده به اردن به دلیل پیروی از سیاستهای واشنگتن در این پرونده، ندارد.
کاخ ریاست جمهوری روسیه (کرملین) جمعه پیش با صدور بیانیهای اعلام کرد که رئیسجمهور روسیه دوشنبه (امروز) در مسکو میزبان «عبدالله دوم» شاه اردن خواهد بود. آخرین ملاقات پوتین و عبدالله دوم به اکتبر سال ۲۰۱۹ در شهر سوچی #روسیه بازمیگردد.
به گزارش فارس، یک تحرک دیپلماتیک مستمر، اخیراً به رهبری اردن آغاز شده که یکی از مهمترین مسائل مطرح در آن، پرونده سوریه است. پادشاهی اردن با همکاری مصر و برخی کشورهای خلیج فارس به دنبال بازتولید نظام سوریه و ادغام مجدد آن در اتحادیه عرب است.
قرار است، «عبدالله دوم»، شاه اردن امروز (دوشنبه - ۲۳ آگوست)، در مسکو با «ولادیمیر #پوتین» رئیسجمهور روسیه برای بررسی پروندههای مختلف دیدار کند که به اعلام کرملین، مهمترین آن، بحران سوریه است.
تحرک دیپلماتیک
پس از آنکه وزارت برنامهریزی اردن اعلام کرد که نیازمند ۲.۴ میلیون دلار برای تامین بودجه طرح پاسخگویی به بحران سوریه در سال جاری است، اردن که بنا بر آمار و ارقام دولتی، میزبان ۱.۳ میلیون پناهجوی سوری است، تلاش دارد تا در آب راکد پرونده سوریه سنگی بیاندازد.
مقامات و کارشناسان سیاسی سابق اردنی در گفتوگو با عربی ۲۱، دلیل تغییر موضع اردن در قبال نظام سوریه را «وضعیت فعلی و توازن قوا در خاک سوریه» و جستجوی پادشاهی اردن برای تأمین منافع اقتصادی خود به ویژه در سایه بحران خفهکننده اقتصادی که کشور را درگیر کرده است، میدانند.
«ممدوح العبادی»، معاون نخستوزیر پیشین اردن میگوید: «به نفع اردن است که آغوش خود را به روی سوریه باز کند. موضعگیری قبلی ما به اردن صدمه زد، این کشور با بستن مرزها و واردات کالا با هزینه بیشتر در سایه افزایش اخیر هزینه حمل و نقل دریایی، به ویژه از لحاظ اقتصادی محاصره شد».
وی تاکید کرد که بستن مرزها با سوریه، به منزله «کشتار اقتصادی» اردن است.
باز کردن صفحه جدید در روابط #امان - #دمشق
روابط بین اردن و سوریه در سال ۲۰۱۱ ، پس از وقوع آن تحولات در سوریه وخیم شد. دمشق، امان را متهم کرد که اقدام به آموزش و تسلیح جنگجویان میکند و عبور نیروهای [موسوم به] جهادی را تسهیل میکند. این امر تا قطع روابط رسمی میان دو کشور کشانده شد تا آنجا که «بهجت سلیمان» سفیر سوریه در امان، از اردن اخراج شد.
عبدالله دوم نیز در سال ۲۰۱۷، در گفتوگو با روزنامه آمریکایی «واشنگتن پست» به صورت ضمنی خواستار برکنار «بشار اسد» رئیسجمهور سوریه شد و گفت: «منطق حکم میکند که فردی که با ریختن خون مردم خود در ارتباط است،بهتر است از صحنه خارج شود».
اما شاه اردن در ژوئیه گذشته از این حرف خود بازگشت و در گفتوگو با شبکه آمریکایی «سی.ان.ان» گفت: «بشار اسد و نظام او در سوریه برای مدتی طولانی باقی میمانند» و در ادامه خواستار گفتوگوی هماهنگ با مقامات دمشق شد.
در همین حال، «بشیر الخصاونه» نخست وزیر اردن، نقش اردنی- مصری را در ادغام مجدد رژیم سوریه در اتحادیه عرب و بازگرداندن کرسی سوریه به نمایش گذاشت و در مصاحبه با بخش عربی روزنامه ایندیپندنت گفت: «اردن به همراه جمهوری عربی مصر و برخی از کشورهای دوست و برادر دیگر تلاش دارد تا سوریه به جایگاه خود در اتحادیه عرب بازگردد. زیرا غیبت آن در اینجا سازنده نبوده و یک نظام رسمی عربی میتواند با بازگرداندن کرسی سوریه به آن در آغوش اتحادیه عرب، حاشیه امن مناسبی را برای ابتکار عمل و گفتگوی بهتر با سوریها ایجاد کند. بسیاری از مسائل مهم از طریق این اتحادیه میتواند با برادران سوری مورد بحث قرارگیرد که مهمترینشان، بازگشت پناهندگان و آوارگان به سرزمین خود است».
@asrdiplomacyir
🔹✍️آغاز همکاریهای #ترکیه و #امارات پس از یک دهه تنش ( اسماعیل جمال - القدس العربی )
بخش دوم:
اختلاف ترکیه و امارات در طول سالهای گذشته تا مرحله دشمنی شدید نیز پیش رفت و عمیقتر و پیچیدهتر از اختلاف ترکیه و عربستان سعودی شد. اما ریشه این اختلافات به رقابت منطقهای و مواضع متضاد دو کشور در کانونهای درگیری و بحران از جمله قطر و مصر و لیبی مربوط میشد که با کاهش تنش در این کشورها نیز از شدت اختلاف ابوظبی و آنکارا نیز کاسته شد. با این حال باید گفت که در صورت وجود اراده حقیقی از سوی دو طرف برای کنار گذاشتن اختلافات و باز کردن صفحه جدید در روابط فی مابین، پیچیدهترین پروندهها نیز قابل حل است.
مصالحه کشورهای عربی حوزه خلیج فارس با قطر نیز سهم بسزایی در آرام شدن روابط پرتنش ترکیه و امارات داشت.
در همین حال روابط امارات با رژیم صهیونیستی نیز به نظر میرسد در بهبود روابط امارات و ترکیه سهیم بوده باشد. در ادامه روابط ترکیه و تل آویو نیز بهبود یافته است. امارات که برای مشروعیت بخشی به اقدام خود در سازش با رژیم اسرائیل از هیچ تلاشی چشمپوشی نمیکند، ترکیه به عنوان مأمن اخوانیها و حامی اسلام سیاسی بهترین دستاویز برای این هدف است.
از سوی دیگر برخی معتقدند امارات به دلیل اختلافاتی که با عربستان سعودی دارد و این اختلافات دیگر بر کسی پوشیده نیست، تلاش دارد با ائتلاف با ترکیه، ضمن متنوع سازی دایره همپیمانان، پیام محکمی به سعودیها بفرستد.
سرمایهگذاریهای امارات
طبق بیانیه دفتر ریاستجمهوری ترکیه در دیدار میان اردوغان و مشاور امنیت ملی امارات، موضوع تحولات منطقهای و «سرمایهگذاری امارات در ترکیه» مورد بحث و گفتوگو قرار گرفته است.
رئیسجمهور ترکیه نیز در یک مصاحبه گفته است که کشور امارات به زودی سرمایهگذاریهای وسیعی در ترکیه انجام خواهد داد و در دیدار با مشاور امنیت ملی امارات، رئیس صندوق دارایی حاکمیتی و رئیس دفتر سرمایهگذاری ترکیه نیز حضور داشتند و در این دیدار موارد و زمینههای آماده برای سرمایهگذاری شرکتهای اماراتی بررسی شده است.
به گفته اردوغان، اماراتیها اهداف و برنامههای جدی برای سرمایهگذاری در ترکیه دارند.
رئیسجمهور ترکیه در پاسخ به این سؤال که آیا امارات در حل تنش با ترکیه جدی است، گفت که این گونه تغییرات در روابط میان کشورها طبیعی است و همزمان ترکیه و امارات نیز در برخی موارد مواضع مشترک دارند.
#اردوغان افزود: «ترکیه، به خصوص سازمان امنیت در ماههای گذشته دیدارهایی با مقامات #ابوظبی داشتند و به نتایج مشخصی رسیدهاند. در مراحل پیش رو با #محمد_بن_زاید دیدار خواهیم کرد و پس از نشست امروز معتقدم که این دیدار ان شاءالله صورت خواهد گرفت و امید دارم که برخی از مشکلات منطقه طی این دیدارها حل شود.»
«انور قرقاش» نیز در صفحه توئیتر خود نوشته است که همکاری و شراکت اقتصادی محور دیدار اردوغان با مشاور امنیت ملی امارات بود. او این دیدار را تاریخی و مثبت توصیف کرد و گفت که ابوظبی در برقراری روابط با کشورها جدی است.
@asrdiplomacyir
🔹جزئیات توافق محرمانه سهجانبه #واشنگتن، تلآویو و #رامالله ( عربی 21 )
منابع آگاه، از جزئیات یک سند محرمانه توافق سهجانبه میان ایالات متحده آمریکا، تشکیلات خودگردان فلسطینی و اشغالگران رژیم صهیونیستی خبر دادند.
این سند توافق پس از سفر «هادی عَمرو» معاون دستیار وزیر خارجه آمریکا در امور #فلسطین و اسرائیل به منطقه میان سه طرف امضا شده است.
این منابع که خواستند نامشان فاش نشود، تصریح کردند: «این سند در ۱۴ ژوئیه ۲۰۲۱ امضا شد. سندی که نشان میدهد دولت #آمریکا کنترل شدیدی بر رسانههای فلسطینی ، برنامههای آموزشی و فعالسازی مجدد کمیته سه جانبه آمریکایی ، اسرائیلی و فلسطینی اعمال میکند».
به گفته این منابع، «در این سند، توافق شد که یک کمیته اسرائیلی-آمریکایی فرمول قانون اسرای فلسطینی را تهیه کند تا تشکیلات خودگردان آن را اجرا کند».
بنا بر این گزارش، «کمیته فوق الذکر به تشکیلات خودگردان اجازه داده که برای افشای همه پرونده های فساد موجود در آن، به منظور ترمیم و بهبود وجهه خود در جامعه، کار کند. کمیته اسرائیلی-آمریکایی نیز بر عملکرد تشکیلات خودگردان نظارت خواهد کرد».
به گفته این منابع، از جمله مواردی که کمیته اسرائیلی-آمریکایی بر تشکیلات خودگردان تحمیل کرده، بررسی و حسابرسی اسناد و حساب های وزارت دارایی فلسطین در رام الله از سوی شرکتهای حسابداری و حسابرسی آمریکایی و بین المللی از جمله شرکت بین المللی «Pricewater House» (پرایس واتر هاوس) است.
بنا بر این گزارش، بنا بر توافق مذکور، تشکیلات خودگردان تابع تصمیم آمریکا برای نظارت بر مقاومت و زندانیان حاضر در زندانهای سرویسهای امنیتی در کرانه باختری ، علاوه بر پیگیری پرونده آنها و بررسی تمام جزئیات آن خواهد بود.
این منابع هشدار دادند: «پس از آنکه، ابزار هماهنگی امنیتی کنترل عملکرد تشکیلات خودگردان را در دست گرفت، اکنون نوبت نظارت و کنترل بر پول، رسانه و آموزش از سوی اشغالگران و آمریکاییها رسیده است».
امری که نشانگر میزان بالای دخالت دولت آمریکا در امور فلسطین است این است که دولت از تشکیلات خودگردان خواسته تا تحقیقات موثر و شفافی در خصوص ترور «نزار بنات» فعال منتقد و مخالف فلسطینی انجام دهد و طی سه ماه آن را ارائه کند. این امر با هدف تخلیه خشم مردم فلسطین در خیابانها و اطمینانبخشی برای آغاز ترمیم وجهه تشکیلات خودگردان در نزد مردم صورت میگیرد.
ین منابع افزودند که در راستای اقداماتی که با اهداف این سند محرمانه مطابقت دارد، «زیاد عمرو» معاون «محمد اشتیه» نخست وزیر فلسطین جلساتی -که احتمالاً هفتگی است- با سازمان های غیردولتی و نهادهای جامعه مدنی برگزار خواهد کرد تا به سخنان و شکایات آنها گوش دهد و رسیدگیهای لازم را انجام دهد.
همچنین انتظار میرود که نخستوزیر اشتیه، یک کنفرانس خبری برگزار کند تا به سوالات خبرنگاران پاسخ دهد.
این منابع آگاه میگویند: «بررسی آنچه در این سند آمده است نیز بخشی از تلاشهای آمریکایی - اسرائیلی برای حمایت از تشکیلات خودگردان است که در حال سپری کردن بدترین مراحل ضعف خود است. این سند در واقع نشانگر، دخالت های آمریکا و اسرائیل و حقیقت کسانی است که در تشکیلات خودگردان فلسطین حضور دارند، است.
@asrdiplomacyir
🔹✍️جاسوسی سایبری #امارات از مخالفان داخلی و خارجی با کمک ماموران آمریکایی ( Observatoire Européen )
بخش اول:
یک مرکز تحقیقاتی مستقل اروپایی با انتشار تحقیقی، از نحوه جاسوسی امارات از مخالفان داخلی و خارجی خود با استفاده از ماموران آمریکایی پرده برداشت.
یک تحقیق مطبوعاتی، ابعاد پنهان قراردادهای دولت امارات با کارشناسان امنیت و اطلاعاتی سابق آمریکایی در زمینه تقویت جاسوسی و هکری برای استفاده در داخل و خارج از این کشور را افشا کرد.
این تحقیق نشان میدهد که امارات از گروهی از پیمانکاران اطلاعاتی آمریکا برای کمک به عملیات نفوذ سایبری به منظور هدف قرار دادن دولتهای رقیب، مخالفان و فعالان حقوق بشر استفاده کرده است. این پیمانکاران که افسران سابق اطلاعاتی آمریکا هستند بخش اصلی برنامه جاسوسی موسوم به «پروژه ریون» را تشکیل میدهند.
بنا به تحقیق منتشر شده در وبگاه تخصصی فنی «zdnet»، یک مامور سابق آژانس امنیت ملی ایالات متحده نحوه کار خود با دستگاه اطلاعات اماراتی را فاش کرده که در ادامه می آید.
در این تحقیق آمده است: «آنچه به عنوان یک پیشنهاد شگفت انگیز شغلی برای یک تحلیلگر امنیتی جوان آغاز شد، تبدیل به یک قضیه انفجاری شد که در آن کارشناسان آمریکایی سابق نیز حضور داشتند. افرادی که ناخواسته به وزارت خارجه [امارات] در ایجاد یک شعبه امنیتی تهاجمی کمک کردند».
به گزارش فارس، در پروژه اماراتی ریون، تیمی متشکل از بیش از ده مامور اطلاعاتی سابق ایالات متحده به کار گرفته شد تا به نمایندگی از ابوظبی در عملیاتهایی که حداقل تا حد زیادی مشکوک بودند، شرکت کنند.
پروژه ریون که قبلاً در تحقیقات منتشر شده در نیویورک تایمز و رویترز افشا شده بود، شامل نظارت و رصد مخفیانه دیگر دولتها، گروههای فعال، فعالان حقوق بشر، روزنامه نگاران و سایر افراد مهم برای امارات متحده عربی یا منتقدان رژیم آن است.
یکی از ماموران به کار گرفته شده در این پروژه، «دیوید ایوندن» تحلیلگر اطلاعات تهاجمی سابق و عضو نیروی دریایی که برای آژانس امنیت ملی آمریکا (NSA) کار می کرد، است. در کنفرانس Black Hat USA که در لاس وگاس برگزار شد، وی درباره ماهیت کار خود در امارات توضیح داد.داستانی که به طور گسترده در پادکست خاطرات Darknet پوشش داده شد.
پس از کار در آژانس امنیت ملی به مدت تقریبا سه سال، در سال ۲۰۱۴، یکی از کارمندان شرکت CyberPoint که گفته شد توسط دولت آمریکا تایید شده، با ایوندن در خصوص یک فرصت شغلی جدید تماس میگیرد. به او وعده داده شد که در یک عملیات امنیتی در ابوظبی، که به مبارزه با فعالیتهای تروریستی و کاهش میزان کار سازمانهای دولتی در کشورش کمک میکند، به عنوان بخشی از توافقنامه دفاعی بزرگتر با ایالات متحده شرکت داده خواهد شد.
وی افزود: «همه چیز در واقع طبق قوانین انجام شد و همه ما در کاری که انجام می دادیم مطمئن بودیم. قرارداد کلی به عنوان پروژه تحلیلی تحقیقات توسعه و اداره بهره برداری (DREAD) شناخته شده بود».
@asrdiplomacyir
🔹✍️سیاست بردهداری #عربستان علیه مهاجران یمنی ( سعودی لیکس )
سایت آمریکایی میدل ایست آی اعلام کرد که مقامات سعودی عامدانه یمنیها را تحقیر و بردهداری را به آنها تحمیل می کننند. یمنیها در عربستان با تحقیر، اقدامات خودسرانه و اخراج اجباری و همچنین بردگی از طریق سیستم حمایتی روبرو هستند.
در جنوب عربستان سعودی ، که از لحاظ تاریخی بخشی از یمن بود ، یمنیهایی که خدمات با کیفیتی به مردم داخلی در بخش آموزش عالی و بهداشت ارائه میدهند، اکنون در معرض تهدید قرار دارند. مقامات سعودی بدون هشدار، قرارداد بیش از 100 کارمند دانشگاه و کادر پزشکی را بلافاصله در دانشگاه و بیمارستان نجران فسخ کردند. پیش بینی میشود که این اقدام مقامات سعودی در دانشگاهها و بیمارستانهای مناطق جنوبی عربستان گسترش یابد.
صدها کارگر، کارفرما، کارمند و کارگر یمنی نگران سرنوشت خود هستند ؛ چراکه میدانند اخراج اجباری در انتظار آنها است. بسیاری از آنها در حال حاضر در شرایط سختی زندگی میکنند و آمادگی مواجهه با پیامدهای منفی بیکاری و تاثیر آن بر زندگی خود را ندارند.
طی 15 سال گذشته، دهها مدرس دانشگاه یمنی به دلیل افزایش تقاضا برای مهارتهای خود در دانشگاههای عربستان ، به ویژه در جنوب ، دانشگاههای یمن را ترک کردهاند. پیش بینی میشود که عربستان در استخدام کارکنان با تجربه مشکل دارد و این امر در مورد کادر پزشکی نیز صدق میکند؛ چراکه صدها نفر در همان مدت به بیمارستانهای عربستان آمدند.
این کادر علمی و پزشکی پس از سالها خدمت در عربستان اکنون با آیندهای نامعلوم روبرو هستند و تنها یک گزینه به آنها داده شده است: ترک عربستان. امروز دولت عربستان از بازرگانان یمنی که با وجود قوانین اقامت کار کردهاند، میخواهد پس اندازهای خود را که بالغ بر میلیاردها ریال برآورد شده است ، در اختیار حامیان سعودی قرار دهند. آنها همچنین با تهدید اخراج روبرو هستند.
به گزارش تسنیم دهها هزار خانواده یمنی در حال جستجو برای یافتن یک محیط زندگی راحتتر و امنتر هستند. بسیاری از ملت یمن علیرغم جنگ ائتلاف متجاوز عربی به رهبری عربستان سعودی که میخواهند کشور یمن را نابود کنند، به یمن بازگشتهاند.
مقامات #ریاض باید در این اقدامات خود تجدید نظر کنند، زیرا این اقدام خطری واقعی برای خود عربستان سعودی است؛ چراکه به نفع عربستان نخواهد بود که این دیدگاه را در میان یمنیها ایجاد کند که ریاض تنها دشمن واقعی یمن است.
چگونه نیروهای نظامی ، امنیتی و اقتصادی عربستان نمیتوانند از مرزهای خود با یمن محافظت کنند؟ آیا واقعاً مقامات سعودی معتقدند که با هدف قرار دادن یمنیهای که در عربستان زندگی و کار میکنند ، امنیت را به دست خواهند آورد؟ مقامات سعودی باید بدانند که چالشهای امنیتی در جنوب و شرق عربستان از سوی مردم یمن ناشی نمیشود ، بلکه از عوامل دیگری ناشی میشود و اقدامات آنها غیرقانونی و غیرموجه است. از جمله این عوامل میتوان به عملکرد ضعیف نیروهای مسلح سعودی در یمن و فساد طبقاتی افسران نظامی ، دیپلماتیک و اطلاعاتی اشاره کرد.
بسیاری از فعالان هشدار دادند که حدود 800 هزار یمنی در استانهای جنوبی عربستان با وجود شرایط جنگ در کشورشان با خطر اخراج روبرو هستند بدین ترتیب هشتگ «سعودی_ اخراج_یمنیها» گسترش یافت.
پیش از این منابع آگاه گزارش دادند که مقامات سعودی 4 ماه به شهروندان خود مهلت دادند تا کارگران یمنی در منطقه مرزی #جیزان را اخراج کنند.
ناظران وضعیت #یمن بر این باورند که اگر این خبر صحت داشته باشد پیش بینی میشود که عربستان سعودی از همکاری نزدیک یمنیها با نیروهای ارتش یمن و کمیتههای مردمی - انصارالله - در مناطق مرزی نگران باشد.
با وجود آنکه عربستان شدیدا به این اصلاحات اقتصادی نیاز داشته اما این میتواند یک تاثیر خطرناک پیشبینی نشده برایش به همراه داشته باشد. این احتمال وجود دارد که هزاران یمنی اخراج شده که مجبور به بازگشت به کشور درگیر بحران انسانی و بدون فرصت اقتصادی خود شدهاند، سلاح به دست گرفته و به انصارالله یا نیروهای یمن و کمیتههای مردمی بپیوندند.
@asrdiplomacyir
🔹✍️اسرائیل با چه ترفندی پس از 19 سال به عضویت #اتحادیه_آفریقا درآمد؟ ( العربی الجدید )
بخش سوم:
به نوشته هاآرتص، اسرائیل از ۵۵ کشور عضو اتحادیه آفریقا با ۴۶ کشور دارای روابط دیپلماتیک است هرچند که به نوشته «فارین پالیسی»(Foreign Policy)، تنها در ۱۵ کشور عضو این اتحادیه دارای سفارتخانه است. تمامی این امور طی سالهای گذشته برای رسیدن به این جایگاه در اتحادیه آفریقا کافی نبود، پس چه چیزی در این میان تغییر کرده است؟
به موجب بیانیههای اعتراضی صادر شده از سوی الجزائر، بدون رایزنی گسترده و پیشین کشورهای عضو اتحادیه آفریقا، چنین جایگاهی به اسرائیل داده شده است.آفریقای جنوبی نیز تایید کرد که این تصمیم به صورت یکجانبه و بدون رایزنی با اعضاء اتخاذ شده است. نامیبیا نیز اعلام کرد که اطلاعی از این تصمیم نداشته و به آن اعتراض دارد.
عدم رایزنیهای لازم برای اتخاذ چنین تصمیمی در اتحادیه آفریقا، نقش تعیینکننده موسی فکی محمد در این امر را برملا میکند.زیرا مسئولیت رسیدگی به درخواستهای ارائه شده از سوی کشورهای دیگر به وی محول شده است. نمیتوان پذیرفت که این تصمیم تعیینکننده فکی بدون هماهنگی با کشوری که مقر اتحادیه آفریقا است یعنی اتیوپی و نیز کشور فکی که چاد است، اتخاذ شده باشد.
بنا بر این گزارش، روابط اسرائیل با چاد از اواخر سال ۲۰۱۸ و سفر «ادریس دیبی» رئیسجمهور این کشور ( متوفی در آوریل ۲۰۲۱)، به تل آویو شاهد رشد و توسعه بود. سفری که طی آن، از سرگیری روابط دیپلماتیک میان چاد و اسرائیل در ۲۰ ژانویه ۲۰۱۹ به صورت رسمی اعلام شد. روابطی که از سال ۱۹۷۲ تحت فشار «معمر القذافی» دیکتاتور سابق لیبی قطع شده بود. در سال ۲۰۱۹ و هنگام سفر بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر وقت رژیم صهیونیستی به چاد، وی این کشور را شریک اسرائیل توصیف کرد.
با توجه به اینکه موسی فکی از ۲۴ ژوئیه ۲۰۰۳ تا ۴ فوریه ۲۰۰۵ نخستوزیر و از ۲۳ آوریل ۲۰۰۸ تا ۳۰ ژاویه ۲۰۱۷، وزیر خارجه چاد بود و علاوه بر آنها، دارای پستهای اجرایی متعددی در این کشور بود، دارای روابط بسیار مستحکم و خوبی با رئیسجمهور دیبی بود. به همین دلیل نیز اسرائیل به ایفای نقش او در دستیابی به مقام عضویت ناظر در اتحادیه آفریقا دل بست.
در زمان سفر نتانیاهو به چاد در سال ۲۰۱۹، «بوعاز بسموت» عضو تحریریه روزنامه «اسرائیل هیوم»، تنها خبرنگاری که در این سفر، نتانیاهو را همراهی میکرد، اعلام کرد که دستیابی موسی فکی به پست ریاست کمیساریای اتحادیه آفریقا چندی پیش از انجام این سفر، به اسرائیل کمک خواهد کرد تا به جایگاه عضویت ناظر در این اتحادیه دست یابد.
«رینا باسیست» روزنامهنگار صهیونیست، طی دو گزارش که در ماههای ژانویه و فوریه ۲۰۱۹ در نسخه عبری «المانیتور» منتشر کرد، اذعان داشت که تعیین فکی به عنوان رئیس کمیساریای اتحادیه آفریقا، صرفا موجب تقویت فرصتهای دستیابی اسرائیل به جایگاه عضویت ناظر در اتحادیه آفریقا خواهد شد.
وی در این گزارشها پیشبینی کرد که نتانیاهو در دیدار با دیبی در چاد از او بخواهد که کشورش از وزنه و قدرتش در دستیابی تل آویو به این جایگاه در اتحادیه آفریقا استفاده کند.
از سوی دیگر، از سال ۲۰۱۶؛ اسرائیل موافقت اتیوپی را برای پیوستن به اتحادیه آفریقا کسب کرده بود و نخستوزیر وقت اتیوپی در هفتم ژوئیه همان سال در جریان سفر نتانیاهو به آدیس آبابا طی یک سفر دورهای به کشورهای آفریقایی گفت: «اسرائیل با جدیت با بسیاری از کشورهای آفریقایی در تعامل است و دلیلی برای محرومیت اسرائیل از مقام عضو ناظر در اتحادیه آفریقا وجود ندارد».
یک دیپلمات صهیونیست که خواست نامش فاش نشود در گفتوگو با هاآرتص گفت: «این پیشرفت با گفتن اینکه وضعیت ناظر "معنی چندانی ندارد" اما در واقع "یک نماد بسیار مهم" است به دست آمد. اسرائیل ، که در دهه هفتاد قرن گذشته در آفریقا منفور و از دور خارج شده بود، بار دیگر به میز بازگشت و بسیاری از مخالفان سنتی آن دیگر اصرار ندارند که آن را حذف کنند. حضور فیزیکی در جلسات به اسرائیل این امکان را می دهد که "بداند چه اتفاقی می افتد" و "تحولات سیاسی و ابتکارات" را در دستور کار اتحادیه آفریقا پیگیری کند».
@asrdiplomacyir
🔹✍️اسرائیل با چه ترفندی پس از 19 سال به عضویت #اتحادیه_آفریقا درآمد؟ ( العربی الجدید )
بخش اول:
رژیم صهیونیستی سرانجام پس از 19 سال ناکامی در دستیابی به جایگاه عضو ناظر در اتحادیه آفریقا، دو هفته پیش توانست با ترفندی که رئیس کمیساریای این اتحادیه به کار بست، به خواستهاش دست یابد.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری فارس، خبر دستیابی اسرائیل به جایگاه ناظر رسمی در اتحادیه آفریقا در ۲۲ ژوئیه گذشته، با کمترین هیاهو و بازتاب منتشر شد که خود بیانگر میزان رسوایی ناشی از ترفند و تبانی است. ترفندی که قهرمان آن، «موسی فکی محمد» رئیس کمیساریای آفریقا با همدستی دولت اتیوپی است. اما اهانت بزرگتر، بی شک، سکوت عربی - آفریقایی است. در این میان تنها الجزایر،که در حال حاضر تلاش دیپلماتیک خود را با گروهی از کشورهای آفریقایی برای باطل کردن این عضویت آغاز کرده، از همان ابتدا و به صراحت به این امر اعتراض کرد.
رصد این خبر و اخبار پیش و پس از آن، نشان میدهد که اسرائیل و دوستان آفریقاییاش سالهاست که برای اجرای این پروژه آماده شدهاند. اما امری که رسانههای عبری به آن اعتراف کردند این بود که توافقات عادی سازی روابط با مغرب و سودان به آماده سازی زمینه برای پذیرش اسرائیل در اتحادیه آفریقا کمک کرد.. امری که برای تل آویو ضروری بود تا بداند که در راهروهای اتحادیه آفریقا چه اتفاقاتی روی میدهد زیرا آفریقا بازار بزرگ عرضه محصولات اطلاعاتی و امنیتی اسرائیل به شمار میرود.
اسرائیل پس از ۱۹ سال شکست تلاشهایش برای پیوستن به اتحادیه آفریقا که جایگزین سازمان وحدت آفریقا شده و اسرائیل در آن دارای جایگاه ناظر بود، بالاخره توانست بار دیگر به این مقام در ۲۲ ژوئیه گذشته دست یابد. این امر به موجب سندی که بیشتر شبیه یک ترفند و حیله بود و قهرمان آن، موسی فکی محمد رئیس کمیساریای اتحادیه آفریقا بود و در سایه سکوت اکثریت اعضای این اتحادیه به استثنای الجزایر صورت گرفت. هرچند که در ادامه، آفریقای جنوبی و نامیبیا به الجزائر در محکومیت این اقدام ناقض آییننامه داخلی اتحادیه آفریقا پیوستند.
در چنین شرایطی هیچ موضعی از سوی مصر، سودان، تونس، لیبی، مغرب، سومالی، موریتانی، جیبوتی و مجمعالجزایر قمر اتخاذ نشد.
اعلام اعطای جایگاه ناظر به اسرائیل، یک روز بعد از دیدار «ألیلی أدماسو» سفیر اسرائیل در اتیوپی، چاد و بروندی با موسی فکی محمد، رئیس کمیساریای اتحادیه آفریقا در مقر این اتحادیه در «آدیس آبابا» صورت گرفت و هیچ رأیگیری و مشورتی میان ۵۵ کشور عضو اتحادیه صورت نگرفت.
به گزارش فارس، به اعتقاد نویسنده، با توجه به جشن اسرائیل برای دستاوردی که برای رسیدن به آن، به زعم خود، مدتی طولانی انتظار کشیده و به تحقق دستاوردهای سیاسی، امنیتی و اقتصادی متعددی دل بسته، سوالات زیادی در خصوص نحوه پذیرش عضویت اسرائیل به عنوان ناظر از سوی فکی محمد بدون توافق با کشورهای عضو، میزان نقض اصول و قواعد اتحادیه آفریقا و اهداف آن، نقش اتیوپی به عنوان کشور مقر این اتحادیه که دارای روابط رو به رشدی با اسرائیل است، به وجود میآورد.
همچنین سوالات زیادی در خصوص دلیل سکوت کشورهای عربی عضو این اتحادیه که شمار آنها از مجموع ۵۵ کشور عضو به ۱۰ عدد میرسد، سکوت شوکهکننده نمایندگان کشورهای غیر عربی در اتحادیه آفریقا به ذهن متبادر میشود.
@asrdiplomacyir
🔹✍️پروژه ارتباطی جدید #عربستان و رژیم صهیونیستی ( عدنان ابوعامر - عربی 21)
یک روزنامه عبری از پروژه جدید اسرائیل و عربستان خبر داد که قرار است که این دو را از طریق دریا به هم متصل کند.
« آریل کاهان» نویسنده اسرائیلی اعلام کرد که «یواز هندل» وزیر ارتباطات وشرکت گوگل ، از آغاز پروژه کاشت الیاف زیر آب که از ایتالیا شروع میشود و به هند میرسد و از طریق پادشاهی عمان ، عربستان سعودی و اسرائیل عبور میکند، خبر میدهند.
آریل کاهان در روزنامه « اسرائیل هیوم» نوشت:« پروژه فیبر نوری به نام « کابل آبی » در دو روز آینده موضوع بیانیه وزیر ارتباطات با نمایندگان گوگل خواهد بود. این پروژه از 16 جفت فیبر تشکیل شده و توانایی فوقالعادهای در انتقال دادهها دارد و ارتباط دیجیتالی اسرائیل با جهان خارج را به میزان قابل توجهی بهبود میبخشد».
وی در ادامه افزود:« پروژه فیبر نوری جدید از اهمیت زیادی برخوردار است همانند خط لوله نفت بین اشکلون-ایلات که #مدیترانه و خلیج ایلات را متصل میکند و از آنجا به مسیر خود به عربستان سعودی سپس سلطنت عمان و بعداً به هند ادامه میدهد».
این نویسنده صهیونیستی تاکید کرد: پیش بینی میشود که اجرای این کابل آبی حدود سه سال طول بکشد و این بخشی از پروژه جهانی گوگل است و این پروژه در کنار پرواز اسپارکل برای ارتقاء خدمات به ساکنان جهان و پیوند دادن قارههای اروپا و آسیا ارائه شده و بنابراین این پروژه اهمیت اسرائیل را به عنوان طرفی که آسیا و اروپا را به هم متصل میکند ، افزایش میدهد، ضمن اینکه تصمیم عربستان برای اجازه دادن به عبور هواپیماهای اسرائیلی از حریم هوایی آن قبل از آغاز این پروژه گرفته شده بود.
پس از امضای توافق سازش میان امارات و بحرین با رژیم صهیونیستی عطش رژیم #آل_سعود نیز برای سازش با این رژیم و رابطه علنی با تل آویو بیشتر شده، به حدی که بارها مقامات این رژیم از ابراز علاقه خود برای برقراری رابطه با اشغالگران فلسطین سخن گفتهاند.
اخیرا یک رسانه اسرائیلی به نقل از منابع آگاه سعودی خبر داد، گامهای مهمی در راستای به رسمیت شناختن اسرائیل توسط عربستان سعودی و عادی سازی روابط با آن برداشته خواهد شد و به زودی شاهد برقراری روابط ریاض با اسرائیل خواهیم بود. تحولات اخیر در پرونده روابط عربستان و رژیم صهیونیستی بیانگر وجود نشانههایی در خصوص عادی سازی قریبالوقوع میان ریاض و تلآویو است.
پیش از این نیز «فیصل بن فرحان» ، وزیر امور خارجه #عربستان_سعودی در گفتوگو با شبکه «سیانان» تاکید کرد که عادیسازی روابط با اسرائیل از لحاظ اقتصادی، اجتماعی و امنیت به نفع منطقه خواهد بود.
به اعتقاد کارشناسان، #محمد_بن_سلمان همانند سران #بحرین و #امارات با نادیده گرفتن حقوق فلسطینیان و مسلمانان به دنبال سازش با رژیم صهیونیستی به هر قیمتی است.
@asrdiplomacyir
🔹✍️ریشه بحران سیاسی #تونس.. مداخلات خارجی یا ناکارآمدی داخلی؟ ( العالم )
ابعاد و ریشههای بحران سیاسیِ حاکم بر تونس، به رغم گذشت سه روز از تدابیر رئیسجمهور تونس مبنی بر برکناری نخستوزیر و لغو اختیارات پارلمان و مصونیت اعضای آن، هنوز مبهم است، برخی این اقدام را "کودتایی" آشکار علیه قانون اساسی و دموکراسی میخوانند و برخی نیز این اقدامات را برای بازگرداندن تونس به مسیر درست، ضروری میدانند.
البته در اینجا به بُعد خارجیِ بحران تونس میپردازیم؛ زیرا برخی میگویند اگر مداخله سعودی، #امارات، مصر و فرانسه و تلاشهای آنها برای حذف اخوانالمسلمین از جمله حزب النهضه به رهبری "راشد #الغنوشی"، نبود تونس شاهد تحولات کنونی نمیشد.
"مجتهد" افشاگر معروف عربستانی حوادث تونس را کودتای رئیسجمهور این کشور برای برچیدن حزب اسلامگرای النهضه خواند.
مجتهد در حساب توئیتری خود نوشت: «این کودتا با همکاری #السیسی، بن زاید، #بن_سلمان و فرانسه انجام شد، تظاهراتی که در تونس تحت عنوان (25اکتبر) برگزار شد شبیه تظاهرات 30 ژوئن مصر بود. کودتاچیان تعداد زیادی از مزدوران احزاب چپگرا را برای تظاهرات به خیابانها سوق دادند تا برای تصمیمات صادره از رئیسجمهور جشن بگیرند البته این تعداد برای اثبات شور و شادی مردمی کافی نبود و شبکه العربیه و دیگر رسانهها مجبور شدند به جعل و استفاده از تصاویر تظاهرات قدیمی روی آورده و به دروغ آنها را تظاهرات و شادی مردمی از تصمیمات رئیسجمهور جا بزنند."
در مقابل، برخی معتقدند تحولات جاری در تونس امور کاملا داخلی است و مداخله خارجی در آن صورت نگرفته، و از سوی دیگر، تدابیر رئیسجمهور تونس کسانی را هدف قرار داده که در قرار گرفتن کشور در بنبست و شکست تونس در تعامل با بحران کرونا، نقش دارند که از جمله این طرفها، حزب النهضه است. ولی دلیل اینکه رژیمهای سعودی و امارات سوار بر موج بحران تونس شدهاند تلاشهای آنها برای کنار زدن دشمن سرسختشان؛ اخوانالمسلمین، از قدرت است. کارشناسانی که چنین دیدگاهی را مطرح میکنند، به تناقض علنی میان مواضع قیس سعید، رئیسجمهور تونس درخصوص قضیه #فلسطین، عادیسازی، #محور_مقاومت و دیگر مسائل منطقه عربی با مواضع بنسلمان و بنزاید (ولیعهدهای سعودی و امارات) درباره این مسائل استناد میکنند. مواضع سعید درقبال عادیسازی با رژیم صهیونیستی شفاف بوده؛ و او از مخالفان قاطع با " #معامله_قرن " است که بنسلمان و بنزاید برای آن بازارگرمی میکنند. به نقل از سعید درباره طرح مذکور گفته شده است: "قضیه امروز، رژیم غاصب است که باید به اقداماتش و آواره کردن فلسطینیان پایان دهد. عادیسازی بزرگترین خیانت است و هر طرفی که با رژیم غاصب رابطه دارد خائن است. فلسطین زمین باغ و بستان نیست که مورد معامله واقع شود."
خلاصه آنکه به رغم اینهمه قیل و قالها درباره تحولات جاری در تونس، بایستی اندکی منتظر ماند و گامهای بعدی رئیسجمهور تونس را مشاهد کرد تا واقعیت اتفاقات مشخص شود که آیا این بحران ناشی از تنشهای سیاسی داخلی تونس است یا نتیجه مداخلات خارجی و یا اینکه نتیجه هر دو عامل با هم.
@asrdiplomacyir
🔹✍️تحولات اخیر #تونس و سناریوهای فراروی آن ( عبدالباری عطوان - رأی الیوم )
بخش اول:
از یکشنبهشب گذشته تا کنون، در پی اقدام ناگهانی «قیس #سعید» رئیس جمهور تونس در برکناری نخستوزیر و تعلیق فعالیت پارلمان به پشتوانه ارتش، تحلیلهای مختلفی در خصوص این تحولات ارائه شده است.
برخی این اقدام رئیسجمهور تونس را کودتا یا دستکم شبه کودتا میدانند و برخی دیگر، آن را بهترین تصمیم از سوی قیس سعید میدانند.
آیا سعید در اولین و مهمترین دور مبارزه با بزرگترین حریف خود؛ غنوشی پیروز شد؟ سه دلیل مهم برای پیروزی زود هنگام او چیست؟ آیا او موفق خواهد شد تونس را به نظام ریاست جمهوری بازگرداند؟ سناریوهای آینده را چگونه می بینیم.
پس از تنش سیاسی در تمامی سطوح، که منجر به فلج شدن بیشتر نهادها و نه همه آنها در تونس شد، قیس سعید، رئیس جمهور تونس تصمیم گرفت ابتکار عمل را به دست گیرد و ماده ۸۰ قانون اساسی را که به او اختیار انحلال دولت، تعلیق فعالیت پارلمان و لغو مصونیت نمایندگان آن را میداد، فعال کند و مسئولیت قوه مجریه کشور را به دست گیرد.
رضایت نسبی مردم تونس از تصمیمات قیس سعید
این اقدام ناگهانی، برای مخالفان سیاسی او به ویژه در حزب النهضه و قلب تونس، بزرگترین احزاب در پارلمان شوکهکننده بود و آنها این اقدام را که حاکمیت یک فرد در کشور را تثبیت میکند، غیرقانونی دانستند. اما ناظران تحولات تونس از نوعی رضایت مردم این کشور سخن میگویند که در تظاهراتهای حمایت از رئیسجمهور مستقلی که به هیچ حزب سیاسی وابسته نیست، این امر کاملا منعکس شد.
به گزارش فارس، تنش و رکودی که طی شش ماه گذشته در تونس به وجود آمده بود، "مخالفت"های سیاسی و رسانه ای رخ داده، تمرد "هشام المشیشی" نخستوزیر از دستورات کاخ [ریاستجمهوری] قرطاج، بیش از این نمیتوانست ادامه یابد به ویژه که با شیوع همهگیری کرونا و تشدید بحران اقتصادی، پیمانه صبر مردم تونس پر شده بود. لذا این انفجار حتمی بود و تنها مساله آن، زمانش بود و اینکه چه کسی این گلوله انفجاری را نخست شلیک میکرد. رئیسجمهور سعید یا حریفش شیخ راشد الغنوشی، رئیس پارلمان و رهبر حزب النهضه.
قیس سعید به دنبال تغییر نظامی پارلمانی به ریاستجمهوری است
اکثریت نخبگان سیاسی تونس بشدت معتقدند که سیستم پارلمانی تونس، از زمان اجرای رسمی از چند سال پیش، با موانع زیادی روبهرو بوده و صدای مردم در تایید تغییر این سیستم به سیستم ریاستجمهوری بلند شده است. در این میان، رئیس جمهور قیس سعید، دارای بلندترین صدا در این میدان بود و چه بسا که جنبش او با یک همه پرسی مردمی این تغییر قانون اساسی را محقق سازد که در این صورت از بحرانهای مشابه حکمرانی در آینده جلوگیری میشود.
قیس سعید هوشمندی خود را به نمایش گذاشت
برخی بخواهند یا نخواهند، رئیسجمهور سعید، بحران و تنش سیاسی موجود را هوشمندانه اداره کرد زمانی که نقش یک رئیسجمهور مظلوم و فروبرنده خشم خود مقابل افکار عمومی را بازی کرد و منتظر ماند تا حالت خشم و نارضایتی مردمی پختهتر و در نهایت به اوج خود برسد. مخالفانش او را مردم ضعیفی میدانستند که مانند آنها متکی به یک حزب سیاسی نیست و دارای پایگاه حزبی قدرمندی نیست، لذا نمیتواند تصمیمات قاطعی مانند آنچه [دو] شب پیش گرفت؛ بگیرد. اما وی میز را بویژه با برکنار کردن نخستوزیر "نافرمان" که به اعتقاد بسیاری، اساس بحران بود و نیز تعلیق فعالیت پارلمان و نه انحلال آن، برای همه واژگون کرد.
@asrdiplomacyir
🔹✍️معامله #الکاظمی و #بایدن ( حسين إبراهيم - الاخبار )
بخش اول:
تمام نیروهای عراقی خواستار خروج کامل آمریکا از عراق نیستند و این اختلاف حتی در بین نیروهای شیعه نیز وجود دارد، عده ای از عراقی ها به دنبال بقای حضور #آمریکا در این این کشور هستند، تا توازنی با نفوذ تهران در عراق ایجاد شود، به همین دلیل و در سایه وجود مخالفت محکم با حضور آمریکایی ها در #عراق، پیش بینی می شود پس از بازگشت الکاظمی از واشنگتن، جدال شدیدی در این کشور عربی ایجاد شود.
ایالات متحده تلاش می کند موافقت عراق برای اشغال این کشور را به دست آورد و این بار، این مهم پس از تغییر نام مأموریت آمریکا و تبدیل آن به «نیروهای مستشاری» برای جنگ با داعش، واقع می شود، تا مانعی باشد در برابر درخواستها برای خروج نیروهای آمریکایی از عراق، این مساله در دیدار بایدن و الکاظمی رسما اعلام می شود. به نظر می رسد این اقدام واشنگتن با هدف «ساکت کردن» نیروهایی در عراق صورت می گیرد که خواهان خروج کامل آمریکایی ها هستند، اما هدف واقعی از باقی ماندن این نیروها تحت عناوین دیگر، مقابله با ایران و متحدان ان در عراق و #سوریه است، هدفی که نیروهای عراقی نیز برای تحقق آن با واشنگتن همراهی می کنند، به این امید که به کمک آمریکا بتوانند در درگیری سیاسی با هم پیمانان تهران، موفق باشند.
به گزارش انتخاب، این دریافتی از خلاصه مذاکرات آمریکا و عراق در چارچوب گفتگوهای راهبردی در مورد خروج نیروهای آمریکایی است. مأموریت نیروهای جدید آمریکا، ظاهرا ارائه حمایت هوایی، لجستیکی، مشاوره ای و اطلاعاتی برای نیروهای عراقی در مبارزه با داعش است، اما این توصیف، منعکس کننده کامل واقعیت نیست، چرا که بیانیه پنتاگون در مورد مذاکراتی که مشاور امنیت ملی عراق آن را رهبری کرد، به این مطلب اشاره داشت که دو طرف بر نیاز نیروهای آمریکایی به تامین امنیت از سوی نیروهای امنیتی عراق تاکید کردند.
این عبارت اخیر، با اینکه از هر اشاره مستقیمی به ایران خالی است، نشان دهنده نیاز نیروهای اشغالگر به حمایت در برابر تهدیدی است که به عقیده واشنگتن، از سوی تهران و نیروهای وابسته به آن، وجود دارد.
در این میان، رهبر اقلیت در کنگره، مکونل، تصریح کرده زمان حاضر برای اعلام پایان مأموریت امریکایی ها در عراق، مناسب نیست، چرا که حضور داعش در عراق و سوریه ادامه دارد.
@asrdiplomacyir
🔹✍️ #نصرالله بزرگترین برنده پرونده انتقال سوخت به #لبنان ( عبدالباری عطوان - رأی الیوم )
بخش اول:
اکنون لبنان و دولت و مردم آن بیصبرانه منتظر ورود اولین نفتکش ایرانی برای نجات آنها از بحران ویرانگر سوخت و پیامدهای آن هستند.
سید «حسن نصرالله» دبیرکل #حزبالله بعد از تشدید بحران سوخت در لبنان و متوقف شدن فعالیت بیمارستانها و نانواییها بهدلیل کمبود سوخت از متحد ایرانی خود کمک گرفته در اسرع وقت درخواست بنزین و سوخت از ایران کرد. پاسخ #ایران نیز به این درخواست کمک مثبت بود و بلافاصله بارگیری سه کشتی را که احتمالاً اولین آنها ظرف سه روز یعنی حداکثر جمعه یا شنبه وارد بنادر لبنان میشود، آغاز کرد.
حزبالله یک شرکت خصوصی برای واردات سوخت، مراحل پرداخت قیمت و نظارت بر توزیع آن به همه طرفهای لبنانی بدون هیچگونه تبعیض فرقهای و قومی و منطقهای و بدون هیچگونه سوءظن سیاسی که بهانهای برای هرگونه تجاوز آمریکایی ـ صهیونیستی فراهم کند، ایجاد کرده است.
وزارت امور خارجه ایران روز دوشنبه در یک بیانیه رسمی اعلام کرد که صادرات سوخت به لبنان یک تصمیم مستقل است و آمریکا در موقعیتی نیست که اجازه داشته باشد مانع تجارت مشروع میان کشورها شود، همچنین «ابوالفضل عمویی» عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی ایران، اظهار داشت که هرگونه خطا از جانب صهیونیستها یا دیگران با واکنش دوجانبه ایران و لبنان مواجه خواهد شد.
همچنین اطلاعات رسیده به منابع روزنامه رأیالیوم نشان میدهد که یک اتاق عملیات مشترک میان لبنان و ایران برای نظارت بر پرونده واردات سوخت وجود دارد و برنامههایی برای مقابله با همه احتمالات از جمله هرگونه تعرض به کشتیهای ایرانی در دریا و مقابل سواحل لبنان طراحی شده است.
در محافل ایرانی و لبنانی 2 احتمال وجود دارد: اول اینکه این 3 نفتکش بار خود را بهنوبت در بنادر لبنان یعنی بندر #بیروت یا #صیدا تخلیه میکنند و یا اینکه به بندر بانیاس #سوریه میروند و محمولههای سوخت ایرانی از طریق کامیونهایی از بندر #بانیاس به لبنان منتقل میشوند؛ همانطور که ایران محاصره آمریکا علیه سوریه را نیز شکسته آن را از بحران وحشتناک سوخت نجات داد.
البته دقیقاً نمیدانیم کدامیک از این دو احتمال به مرحله اجرا میرسد، هرچند احتمال دوم یعنی تخلیه محموله سوخت در بندر بانیاس سوریه نیز رد نمیشود اما باید از قبل مشخص گردد که آیا مقامات مصری اجازه عبور کشتی ایرانی از کانال سوئز را میدهند یا نه؛ بهویژه اینکه اطلاعات نشان میدهد مصریها تحت فشار شدید از جانب #آمریکا و رژیم صهیونیستی برای بستن کانال #سوئز بهروی کشتیهای ایرانی هستند، در این شرایط ممکن است که کشتیهای ایرانی تغییر مسیر دهند و برای رسیدن به مقصد نهایی خود از «رأس الرّجاء الصّالح» (دماغه امید نیک) در جنوب قاره آفریقا عبور کنند که بهمدت 40 روز یعنی 4 برابر زمانی که از کانال سوئز طول میکشد تا به بنادر لبنان برسد، طول خواهد کشید.
@asrdiplomacyir
🔹✍️نشست #بغداد و اولویت های #عراق ( حمید البغدادی - العالم )
بغداد، شنبه گذشته میزبان نشست سران کشورهای همسایه عراق و برخی کشورهای دیگر برای بررسی اولویت های این کشور در سایه تحولات فعلی منطقه بود.
حسین امیر عبداللهیان وزیر امور خارجه #ایران به نمایندگی از جمهوری اسلامی در نشست بغداد حضور یافت. وی قبل از رفتن به قلب پایتخت عراق، با حضور در محل شهادت سپهبد شهید حاج قاسم #سلیمانی و ابومهدی #المهندس در نزدیک فرودگاه بغداد، به مقام شامخ این شهیدان ادای احترام کرد.
نشست بغداد در شرایطی برگزار شد که عراق برای برگزاری انتخابات آتی پارلمانی آماده می شود و عراقی ها به نتایجی قابل توجه در مبارزه با تکفیری های #داعش و گروه های تروریستی که برای ضربه زدن به روند سیاسی این کشور تلاش می کنند، دست یافته اند.
کاملا مشخص است که عراق برای توسعه زمینه های همکاری با کشورهای همسایه و اتحادیه عرب و جامعه بین الملل به منظور دستیابی به نقطه نظرات مشترک درجهت خدمت به آینده خود و آینده کشورهای منطقه و جهان تلاش می کند.
براین اساس، مصطفی #الکاظمی نخست وزیر عراق در افتتاحیه این نشست گفت که این نشست در شرایط حساس و تاریخی برگزار می شود و این مساله بیانگر نقطه نظر عراق در غلبه زبان گفتگوست.
واقعیت این است که ثبات عراق و عبور از مرحله تروریسم و بحران های سیاسی واقتصادی و امنیتی ، فقط خواسته بغداد نیست ، بلکه خواسته ای منطقه ای و بین المللی است که دوستان بااخلاص عراق برای تحقق آن تلاش می کنند.
#امیرعبداللهیان وزیر امور خارجه ایران در سخنرانی خود در نشست بغداد تاکید کرد که عراق درنتیجه پیدایش گروه های تروریستی خسارت های زیادی را متحمل شده و جمهوری اسلامی ایران، دست یاری به سوی عراق در زمینه مبارزه با تروریسم دراز کرده و از هیچ تلاشی دراین زمینه فروگذار نکرده است، درحالیکه برخی دیگر فقط نظاره گر اوضاع عراق بوده اند.
نشست بغداد، به طور کلی، فرصتی اساسی برای تقویت خواسته های عراق در زمینه های مختلف است و مشخص است که ایران در نهایت آمادگی برای کمک به این کشور دوست و برادر و کمک به آن برای توسعه توانایی های ملی خود و نیز حمایت از تصمیمات آن برای تحقق امنیت و ثبات و توسعه است.
@asrdiplomacyir
🔹✍️نقشه شوم #آمریکا برای شعله ور کردن جنگ داخلی #افغانستان ( سعید محمد - العالم )
سادهلوحانه است اگر با در نظر گرفتن 13 نظامی آمریکایی در میان قربانیان انفجارهای فرودگاه کابل، نقش ایالات متحده را در این حادثه خونین نادیده بگیریم؛ تاریخ سیاه استعمار غربی و اسرائیل اشغالگر مملو از جنایاتی است که طی آنها غیرنظامیان موش آزمایشگاهی تسلیحات هستهای، شیمیایی و بیولوژیکی حکومتهای غربی شدهاند.
صادقانه میگویم که هدف آمریکا از لشکرکشی به یک کشور عربی و یا اسلامی تامین منافع ملت عربی و مسلمان آن کشور و یا گسترش دموکراسی و حقوق بشر و یا احیای رنسانس اقتصادی نیست بلکه آمریکا بقای اسرائیل را در ویرانی و نابود کردن کشورهای عربی و اسلامی مجاور و نزدیک آن میداند. اوضاع و تحولات #عراق، #سوریه، #لیبی، #یمن، #سودان، #سومالی و منطقه سینای مصر موید این واقعیت است و بُعدی از ابعاد طرح "هرج و مرج خلاقانه آمریکا" را نمایش میدهد.
افغانستان از این قاعده مستثنی نیست. هدف اول و آخر آمریکا از لشکرکشی به این کشور در سال 2001 تبدیل افغانستان به مرکزی برای صادرات هرج و مرج و آشوبها به تمامی کشورهای منطقه بوده، لذا آمریکا هرگز طی این دو دهه اشغالگری در زمینه تاسیس ارتش ملی مدرن و قدرتمند برای افغانستان گام برنداشته و کمکی به توسعه اقتصادی آن که بتواند ملت افغانستان را از فقر نجات دهد، نکرده است و این حقیقت را میتوان در نحوه تسلط طالبان بر افغانستان متوجه شد که توانستند در حدود یک هفته پیش بدون هیچ مقاومتی از سوی نیروهای امنیتی و یا بدون درگیری، کنترل این کشور را در دست بگیرند.
وقتی آمریکا مجبور به خروج از کشور تحت اشغالِ خود میشود که آن را کاملا ویران کرده و در فقر مطلق فرو برده باشد و زیرساختهای آن را نابود و هرج و مرج و درگیریهای طایفهای در آن ایجاد کرده است. مهمتر از اینها، این است که آمریکا زمانی تصمیم به خروج از کشوری میگیرد که بذر گروههای تکفیری و تروریستی مانند داعش را در آن پاشیده باشد. همانطور که "دونالد #ترامپ" رئیسجمهور سابق و "هیلاری #کلینتون" وزیر خارجه اسبق آمریکا به این واقعیت اذعان کردهاند.
بدیهی است که هرج و مرج ناشی از عقبنشینی مشکوک آمریکا از افغانستان هرج و مرجی کارشناسیشده است که با دقت درباره آن بررسی شده است تا بدین ترتیب بستری برای انفجارهای مهیب مانند انفجار فرودگاه کابل آماده شود و جامعه افغانستان را چند دسته کند.
انفجار فرودگاه #کابل دور از انتظار نبود و بسیاری درباره آن هشدار داده بودند، بنابراین تصور اینکه سازمانهای اطلاعاتی آمریکا که از دو دهه پیش روی پرونده امنیتی افغانستان متمرکز هستند، پیشبینی این انفجار را نمیکردند، دشوار است. در واقع، آمریکا و رژیمهای صهیونیستی و سعودی، #داعش را از سوریه و عراق به این کشور منتقل کردهاند تا پروژه هرج و مرج در افغانستان داوم داشته باشد.
قدر مسلم است افغانستان که آمریکا در آن مقادیر زیادی تسلیحات پیشرفته رها کرده، کانونی برای گروههای تکفیری- وهابی است که برای اجرای این آموزه و مسلک سعودی با هم رقابت میکنند، و با این اوصاف میتوان گفت که افغانستان آبستن جنگ داخلی است که شراره آن با انفجار کابل شعلهور شده است؛ جنگی که درصدد خواهد بود افغانستان را به خنجری بر پشت #روسیه و #چین و تمام کشورهایی تبدیل کند که آمریکا آنها را تهدیدی علیه منافع نامشروع خود و امنیت اسرائیل میداند.
@asrdiplomacyir
🔹✍️راز چرخش سیاست #اردن به سوی #سوریه چیست؟ ( محمد العرسان - عربی 21 )
بخش دوم:
پرونده سوریه و دیدار آتی شاه اردن با #پوتین
«سمیح المعایطه» وزیر مشاور اسبق در امور اطلاعرسانی و ارتباطان اردن به عنوان یک نویسنده و تحلیلگر میگوید: «پرونده سوریه به صورتی اساسی در سفر شاه اردن به روسیه مطرح خواهد شد. شاه اردن در سفر خود به واشنگتن به دنبال تحکیم دیدگاه اردن در این پرونده بود و سعی کرد دولت آمریکا را متقاعد کند که در واقعیت کنونی، علاوه بر یافتن راهکاری سیاسی برای بحران سوریه باید با [دمشق] وارد تعامل شد».
وی افزود: «چشم انداز اردنی برای تعامل با پرونده سوریه مبتنی بر واقعیتی است که نظام سوریه از نظر نظامی و سیاسی با هزینه نیروهای مخالف بر زمین تحمیل کرده است. اردن همانند برخی کشورهای عربی دیگر از جمله #مصر، معتقد است که سوریه باید به اتحادیه عرب بازگردد».
وی معتقد است که بازگشت سوریه به آنچه او «آغوش عربی» میخواند در درجه نخست، یک مصلحت عربی، سیاسی، اقتصادی برای اردن است.
این در حالی است که اردن با نگرانی به وضعیت امنیتی درعا پس از درگیری های مسلحانه بین مخالفان سوری و نظام سوریه مینگرد. با وجود این واقعیت که جناحهای مخالف در سال ۲۰۱۸ توافق سازشی را با نظام سوریه تحت نظارت روسی - اردنی امضا کردند.
همچنین اردن به دنبال تامین برق لبنان از طریق شبکه سوریه با هزینه ایالات متحده است.
مهمترین انگیزههای امان برای چرخش به سوی دمشق
«خالد الشنیکات» رئیس سابق انجمن علوم سیاسی اردن و استاد دانشگاه در همین رشته میگوید: «اردن از آغاز بحران سوریه خواستار راهکار سیاسی برای این بحران بود هرچند به دلیل فشارها به صورت غیرمستقیم در این بحران دخالت کرد».
وی افزود: «امروز، بعد از مداخله روسیه، موضوع به نفع نظام سوریه تمام شد و تغییراتی در واقعیت روی داد. روسیه کلید این پرونده است و رشتههای این بازی را در دست دارد. اردن با تکیه بر سیاست واقعگرایی، دریافته است که موضوع تغییر نظام سوریه دیگر منسوخ شده است و دیگر با سیطره کامل این نظام بر تمام سوریه ، به استثنای برخی از مناطق کوچک ، دیگر مطرح نیست».
الشنیکات تصریح کرد: «شاه اردن شخصاً با پوتین به عنوان سیاستگذار خارجی روسیه صحبت میکند و انتظار میرود سفر اخیر خود به #واشنگتن و آنچه در پرونده سوریه مورد بحث قرار گرفته است را با او نیز مطرح کند».
وی تاکید کرد که اردن از بحران سوریه بسیار آسیب داد و این دلایل موجب تغییر موضع اردن شد. اردن مدتهاست میزبان نزدیک به ۱.۳ میلیون پناهجوی سوری است و به نفع اردن است که این پناهجویان، پس از تثبیت وضعیت امنیتی در سوریه که نیازمند حمایت روسیه در این زمینه است، به کشورشان بازگردند.
این استاد علوم سیاسی بدون پنهان کردن نگرانی اردن از تحولات درعا و آغاز موج جدید پناهندگی از سوریه، گفت: «اردن فشار می آورد تا مسأله به صورت مسالمت آمیز مورد رسیدگی قرار گیرد. پادشاه در سفر اخیر خود به واشنگتن، پرونده سوریه را طرح کرد تا یک راه حل سیاسی چندجانبه شامل روسیه، آمریکا و برخی کشورهای دیگر به وجود آید».
وی در خصوص بازگشت سوریه به اتحادیه عرب نیز توضیح داد: «این موضوع مطرح شد و من فکر میکنم که کشورهای حاشیه خلیج فارس دیگر به این موضوع اعتراض ندارند. اما به اعتقاد من، این موضوع در یک توافق جامع شامل حل و فصل مسأله حضور شبهنظامیان مسلح نزدیک مرزهای اردن حل خواهد شد».
از نظر اقتصادی، الشنیکات میگوید: بازگشت تجارت با سوریه از طریق گذرگاههای مرزی به نفع اردن است. همانطور که اردن نمیتواند برق مورد نیاز #لبنان را بدون رضایت سوریه و برقراری ارتباط با آن به لبنان برساند.
اتاق بازرگانی اردن در بیانیهای مطبوعاتی روز یکشنبه پیش از تمایل خود برای مشارکت در بازسازی سوریه خبر داد و اعلام کرد: این پادشاهی دروازه بزرگی برای بازسازی سوریه خواهد بود. بخش لجستیک و بنادر اردن رونق خواهد گرفت و بسیاری از مکانهای تجاری و موسسات شخصی موجود در این مسیر، رونق میگیرند و اردن بهترین مکان برای شرکتهای خدماتی، به ویژه مالی خواهد بود».
@asrdiplomacyir
🔹✍️شیا و شنکر؛ هیمنه دوگانه سفیر و مقام سابق وزارت خارجه آمریکا بر #لبنان ( الخنادق )
جای تعجب نیست که آمریکا در امور لبنان غرق شده و راهحلهایش برای لبنان تمام شده است. سلسله اظهارات اخیر شیا پس از سخنرانی سید حسن نصرالله درباره کشتی سوخت ایرانی نشان میدهد که این سیلی به دولت آمریکا و وکلای لبنانی و منطقهای آن چقدر قدرتمند بوده است. کسانی که از ویتنام درس نگرفتهاند و در #افغانستان شکست خوردهاند، نمیتوانند با یک قدرتمند منطقهای مانند #حزبالله مقابله کنند حزباللهی که نوک پیکان محوری است که بازیگری اساسی در تعیین آینده منطقه است و اخراج آمریکا از منطقه در رأس اولویتهای آن است.
از مهمترین درسهای جنگ ویتنام که شکست دولت آمریکا در مدیریت جنگ در آن زمان را نشان داد، برآورد اشتباه از وضعیت موجود و نیز شکست مقامات آن در تعامل با شرایط بود. این همان چیزی است که در منطقه غرب آسیا و بویژه لبنان رخ داده است به همین دلیل دیده شده که دولت آمریکا در پروندههای پیچیده بر افراد خارج از دولت میکند و کارمندان دولت آمریکا تنها سخنگوی این افراد باتجربه امثال «دیوید شینکر» شدهاند.
به گزارش فارس، به توصیه «آنتونی بلینکن» وزیر خارجه #آمریکا «باربارا لیف» دستیار وزیر خارجه آمریکا در امور خاور نزدیک جایگزین شینکر شد اما این جایگزینی فقط به صورت اسمی اتفاق افتاده و مسؤولیتها همچنان بر عهده شنکر است. به عنوان مثال پس از سخنرانی نصرالله، شنکر در مصاحبه با «اساس مدیا» مدعی شد، موضوع کشتی ایرانی تنها یک «مانور سیاسی» است و «داستانی است که فرد عاقل آن را باور نمیکند». این درحالی است که خانم لیف به این سخنان #نصرالله هیچ واکنشی نشان نداده است.
برخی میگویند که اظهارات شنکر یک واکنش گذرا به اظهارات نصرالله است اما تحولات در منطقه از عقبنشینی آمریکا از افغانستان تا اعلام عقبنشینی از عراق به ضوح نشان میدهد که دولت آمریکا به ریاست «جو بایدن» دیگر هیچ توجهی به منطقه غرب آسیا ندارد بلکه تمام توجهش را بر روی مقابله با چیت متمرکز کرده است. این همان چیزی است استراتژی امنیت ملی آمریکا درباره آن سخن گفته و آن را در رأس اولویتهای خود قرار داده است.
در ماههای اخیر در شبکههای اجتماعی ویدئوهای بسیاری درباره مشکلات #بایدن به دلیل پا گذاشتن به سن منتشر شده است، وی گاهی لغزش کلامی دارد و گاهی مسیر ورود به کاخ سفید را گم میکند. به نظر میرسد این مشکل بر روی شنکر نیز تأثیر گذاشته است. وی در گفتوگو با اساسمدیا، کشتی ایرانی را داستان میخواند و در مصاحبه دیگری میگوید چالش بزرگ برای «نجیب میقاتی» نخستوزیر مکلف، عدم استقبال از کشتی ایرانی است. بنابراین یا این مشکل بایدن به شنکر منتقل شده یا وی مبتلا به مرض دروغگویی آمریکایی است که حتی با کنار رفتن از منصب قبلی هنوز دچار آن است.
شنکر در ادامه مصاحبه میگوید اینکه سفیر آمریکا بلافاصله پس از سخنرانی نصرالله از تأمین گاز لبنان از طریق #اردن و #مصر گفته، تصادفی است. «چقدر هم تصادفی!»؛ این تأکید میکند که وی یا دروغگوست یا اینکه کارمندان سفارت آمریکا در لبنان در فهم سخنان نصرالله و ارائه آن به شیا تأثیر داشتهاند.
دولت آمریکا در طی دههها، هیچ روزی به منافع ملتهای منطقه اهمیتی نداده بلکه هم و غم همیشگیاش تحقق منافع و لو به حساب تمام جهان بوده است. امروز نیز پس از اعلام سید حسن نصرالله مبنی بر دریافت کمک از ایران، بار دیگر این سفیرِ پا به سن گذاشته، با ورود کمکهای مذکور به لبنان مخالفت میکند، مات و مبهوت است و نمیداند چگونه با این اتفاق برخورد کند و تنها از ورود گاز و سوخت از مصر و سوریه به لبنان سخن میگوید تا شاید بتواند آبروی باقیمانده خود و دولت آمریکا را پس از رسوایی بخرد، رسوایی که نشان داد چه کسی حقیقتا خواستار به پاخاستن لبنان است. همه اینها به خاطر برآورد اشتباه از وضعیت لبنان و شکست متحدان داخلی آمریکا در لبنان در تحقق مطالبات است.
@asrdiplomacyir
🔹✍️آغاز همکاریهای #ترکیه و #امارات پس از یک دهه تنش ( اسماعیل جمال - القدس العربی )
بخش اول:
دیدار مشاور امنیت ملی امارات با اردوغان در ترکیه را برخی محافل سیاسی اماراتی، تاریخی توصیف کردهاند. دیداری که به طور عمده بر مسائل اقتصادی متمرکز بود.
«طحنون بن زاید آل نهیان» مشاور امنیت ملی امارات روز چهارشنبه در رأس هیأتی وارد آنکارا شد و با «رجب طیب اردوغان» دیدار کرد.
برعکس روایت بسیاری از رسانهها نزدیکی میان ترکیه و امارات متحده عربی که در سفر اخیر خود را نشان داده است، عجیب نیست و پیش از این مجموعهای از اظهارنظرها و مواضع و نشانهها، بهبود روابط #ابوظبی و آنکارا و دیدار مقامات بلندپایه دو طرف را پیشبینی میکرد.
به گزارش فارس، عوامل متعدد سیاسی و اقتصادی به ترکیه و امارات کمک کرد تا متوجه راههای توسعه روابط بشوند و اکنون افق وسیعی پیش روی همکاری اقتصادی دو کشور وجود دارد و پیشبینی میشود که از نظر سیاسی نیز تنشها به حداقل ممکن برسد که البته نیاز به زمان طولانیتری دارد تا اعتماد آسیب دیده میان دو کشور در طول سالها دشمنی متقابل و آشکار، ترمیم شود.
تغییر فضای بینالمللی و منطقهای
تغییرات سیاسی و اقتصادی در سالهای اخیر در جهان از بارزترین عواملی است که دو کشور را به سمت ارزیابی دوباره روابط سوق داد. از جهت سیاسی به قدرت رسیدن «جو #بایدن» در آمریکا از مهمترین متغیرها است که باعث شده ترکیه و امارات به سمت متنوعسازی دایره همپیمانان خود بروند.
در بخش اقتصادی نیز شیوع ویروس #کرونا یک متغیر بارز در منطقه و جهان برای پیریزی شراکتهای جدید شد و ترکیه و امارات نیز از این موضوع مستثنی نبودند.
اما در ترکیه، رجب طیب اردوغان از یک سال پیش به دنبال کاهش دشمنان و اختلافات با کشورهای دیگر و بازگشت به سیاست «تنش صفر» که حزب عدالت و توسعه ۲۰ سال پیش پایهریزی کرد، است و این سیاست اکنون به طور اساسی به بهبود روابط با مصر و عربستان و امارات متمرکز شده است.
در حالی که پرونده مصر از مهمترین دلایل اختلاف ترکیه و مصر است، گامهایی که اخیرا در راستای بهبود روابط آنکارا و قاهره برداشته شده، سهم به سزایی در نزدیکی ترکیه و امارات دارد. در خصوص رابطه با عربستان سعودی اما گامها به آهستگی برداشته میشود، هرچند تلاشهایی در این زمینه صورت میگیرد. به طوریکه همزمان با استقبال #اردوغان از مشاور امنیت ملی امارات، در ریاض نیز معاون وزیر خارجه سعودی از سفیر ترکیه استقبال کرد.
گامهای ابتدایی
روند بهبود روابط ترکیه و امارات با گامهای تدریجی علنی و مخفیانه پیموده شده است. در ماه رمضان وزرای خارجه دو کشور برای اولین بار پس از پنج سال تلفنی با یکدیگر گفتوگو کرده و حلول ماه رمضان را به هم تبریک گفتند. سپس مقامات دو کشور اظهارنظرهای مثبتی کردند و به عنوان نمونه «انور قرقاش» وزیر مشاور در امور خارجه امارات گفت که ترکیه اولین شریک تجاری امارات در غرب آسیا است. او در سخنان دیگری گفته بود که ابوظبی تمایل به بهبود روابط با ترکیه دارد. پس از آن «مولود چاووش اوغلو» وزیر خارجه ترکیه گفت که پیامهای مثبتی از امارات دریافت کرده و امیدوار است که نتایج ملموس و علنی در پی داشته باشد.
در سایه این شرایط امارات گامهایی در جهت کاهش برخی محدودیتها و موانع از پیش پای تاجران و سرمایهگذاران ترکیه و تسهیل سفر آنها به امارات برداشت و در مقابل نیز آنکارا سفیر جدیدی به ابوظبی فرستاد و از شدت حملات رسانهای به امارات کاست.
@asrdiplomacyir
🔹✍️جاسوسی سایبری #امارات از مخالفان داخلی و خارجی با کمک ماموران آمریکایی ( Observatoire Européen )
بخش دوم:
بنا بر این گزارش، پروژه DREAD به شدت به پیمانکاران فرعی از جمله شرکت CyberPoint و همچنین ده ها هکر با استعداد سابق NSA مانند ایوندن متکی بود.
این کارشناس امنیتی توضیح میدهد که در بدو ورود، دو جلسه توجیهی مشترک برای او گذاشته شد به طور خلاصه طی آن اعلام شد که وی بر روی اقدامات دفاعی کار خواهد کرد. با این حال، در جلسه بعدی ، یک پرونده سیاه به او داده شد.
این پرونده سیاه نشان داد که ایوندن با سرویس اطلاعاتی امارات در زمینه امنیت تهاجمی، نظارت و جمعآوری دادهها درباره اهداف مورد توجه همکاری خواهد کرد و این بخش از ماموریت وی برای عموم فاش نشده است.
در حالی که این جلسات اولیه باعث ایجاد شبهه نمیشد، اما استفاده از ویلای تغییر داده شده متناسب برای انجام عملیات -همراه با وعده زندگی بدون مالیات و حقوق پردرآمد - میبایست برای ایوندن یک علامت قرمز محسوب میشد.
در ماههای اولیه، بررسیهایی برای مبارزه با تروریسم صورت گرفت که شامل تجزیه و تحلیل و داده کاوی API توییتر، تجزیه و تحلیل کلمات کلیدی و .. در شبکههای اجتماعی بود.
با این حال، در حالی که در ابتدا به او گفته شده بود که به نمایندگی از ایالات متحده و متحدانش کار میکند، این مامور به Darknet Diaries گفت که دیری نپایید که CyberPoint دشمنان واقعی یا ادعایی امارات را به جای مزدوران تروریست، هدف قرار داد. داعش یکی از اولین گروه های مورد هدف بود، اما این برنامه سرانجام همه را از فعالان حقوق مدنی گرفته تا روزنامه نگاران و افرادی که در توئیتر از امارات انتقاد می کردند، تعقیب کرد.
این کارشناس امنیتی آمریکا گفت:«سپس جستجوی خود را در مورد فناوریهای ردیابی پول شروع کردیم».
وی توضیح داد که از آنها خواسته شد به کشور قطر دسترسی یابند و وقتی به آنها گفته شد که باید سیستم های این کشور را هک کنند، مجوز این امر نیز داده شد. سپس، درخواست اطلاعات برای اقلام خاصتری مانند موارد مربوط به برنامههای پرواز خانواده سلطنتی قطر شروع شد.
این تحلیلگر امنیتی آمریکایی در ادامه میگوید در آن زمان بود که ایمیلهای «میشل اوباما»، همسر «باراک اوباما» رئیس جمهور سابق آمریکا در سال ۲۰۱۵ به رایانه او رسید که نشان میداد دیگر قوانین بازی تغییر کرده است. این ایمیل ها مربوط به تیم بانوی اول سابق آمریکا و سفر به خاورمیانه او برای ترویج طرح "اجازه دهید دختران یاد بگیرند" بود.
ایوندن میگوید: «در آن لحظه بود که گفتم: نباید این کار را انجام دهیم. این درست نیست».
در اواخر سال ۲۰۱۵ ، یک نهاد محلی ، DarkMatter ، عملیات پروژه ریون را بر عهده گرفت. این گروه مجاز به انجام عملیات تهاجمی علیه سازمانهای خارجی بود و از فعالان خواسته شد تا به سازمان جدید بپیوندند یا به خانه بازگردند.
ایوندن نزد خود گفت که افرادی که به ایالات متحده وفادار هستند؛ این کار را نخواهند کرد، بنابراین ما آنجا را ترک کردیم و به خانه برگشتیم.
وی و خانوادهاش از تکمیل ماموریت خود، اجتناب کردند و به وطنشان بازگشتند.مدت کوتاهی پس از استقرار در ایالات متحده، او شروع به ارسال تماسها و پیامهایی به رفقای قدیمی خود در آژانس امنیت ملی کرد، که هنوز در خدمت بودند و از ابوظبی پیشنهاد کار دریافت کرده بودند. وی به آنها می گفت: «نروید ، این، آن شغلی که فکر میکنید که میتوانید آن را انجام دهید، نیست». عضو دیگر این تیم، «لوری استراود» است که متخصص امنیت سایبری است و زمانی در آژانس امنیت ملی آمریکا کار میکرد. گزارش شده که DarkMatter درخواستی برای هدف قرار دادن یک روزنامه نگار آمریکایی به او داده و وقتی استراود نگرانیهای خود را مطرح کرد ، به سرعت از پروژه حذف شد.
علامت قرمزهایی که ایوندن از دست داده بود، میتواند درس عبرتی برای سایر متخصصان و کارشناسان امنیتی باشد که قصد مهاجرت به خارج از کشورشان را دارند. در واقع، او توصیه هایی برای ارائه دارد، به این امید که دیگران نیز اشتباهات مشابه او را را مرتکب نشوند. "هر وقت که موهای تنتان سیخ شد، باید عقبنشینی کنید و مطمئن شوید که استراتژی برای خارج شدن را دارید. چه آن سازمان، چنین استراتژی را ارائه دهد یا خیر؛ به هر حال شما به یکی نیاز دارید».
@asrdiplomacyir
🔹✍️چرایی پاسخ راکتی #حزبالله لبنان به تلآویو ( محمد شقیر - الشرق الاوسط )
حزبالله #لبنان میخواهد به رژیم صهیونیستی بفهماند که اجازه نخواهد داد کشورش به یک میدان جنگ تبدیل شود.
"نیت سنجی" میان اسرائیل و حزبالله لبنان، همچنان کنترلشده است و به جنگی باز منجر نشد. از دیدگاه حزب الله، این جنبش قصد داشت نبض دولت جدید اسرائیل به ریاست «نفتالی #بنت» را بسنجد.در سایه جنگ روانی که وی علیه حزبالله چه با اعلام آمادهباش در صفوف ارتش اسرائیل و چه انجام گاه و بیگاه مانورهای نظامی با پوشش هواپیماهای بدون سرنشین و منورها استفاده میکند.
بنا بر این میتوان گفت که، "حزب الله" می خواست نخست وزیر اسرائیل را با آتش آزمایش کند تا مطمئن شود که آیا وی قصد دارد قواعد درگیری را تغییر دهد و به قواعدی که اسرائیل قبل از شروع جنگ ژوئیه وضع کرده بود، بازگردد؟ حزبالله میخواست اطمینان حاصل کند که آیا تهدیدهای [نخستوزیر رژیم صهیونیستی] جدی است یا با به نمایشگذاشتن وضعیت آمادهباش ارتش اسرائیل در طول مرزهای بینالمللی با لبنان تنها با هدف ارعاب حزبالله بوده است.
به گفته این منبع، واشنگتن و پاریس به سرعت به حکومت لبنان که همواره از یک سو با حزبالله و از سوی دیگر با تل آویو در ارتباط است، اعلام کردند که نمیخواهند، وضعیت داخلی بار دیگری به بارهای سیاسی، امنیتی و اقتصادی که همچنان مانع تشکیل دولت میشود، اضافه کند. زیرا هرگونه هرج و مرج در جنوب به افزایش سطح فروپاشی که آنها تلاش دارند مانع آن شوند، منجر خواهد شد.
منبع دیپلماتیک مذکور افزود که واشنگتن و پاریس با اعمال فشار در همه جهات، توانستند یک شبکه ایمن برای ادامه مشورتها بین رئیس جمهور میشل عون و نجیب میقاتی ، نخست وزیر مکلف، ایجاد کنند هرچند که این امر هنوز با چالشهایی مواجه است.
به گفته این منبع، حزبالله لبنان میخواست به تلآویو اطلاع دهد که اجازه نخواهد داد، لبنان به یک میدان جنگ باز تبدیل شود و به دلیل ارتباط با نظام سوریه و غزه، روستاها و و شهرکهایش هدف قرار گیرد. حتی اگر نیروهای حاضر در آنجا موفق شده باشند پس از ایجاد حداقل تراز وحشت، این حملات را مهار کنند.
به گزارش فارس، ظهر چهارشنبه پیش بود که رسانههای صهیونیستی از بهصدا درآمدن آژیر هشدار حمله راکتی در شهرک صهیونیستنشین واقع در شمال فلسطین اشغالی و نزدیک مرز لبنان در پی شلیک سه فروند راکت خبر دادند.
به دنبال آن رژیم صهیونیستی از همان روز چهارشنبه در واکنش به شلیک راکتهایی که مدعی شد از سمت لبنان شلیک شده، با توپخانه و نیز جنگنده چندین نوبت به جنوب لبنان حمله کرد.
مقاومت اسلامی لبنان «حزبالله» نیز روز جمعه با صدور بیانیهای اعلام کرد، در ساعت ۱۱:۱۵ به وقت محلی در این روز، با دهها راکت، اراضی اطراف پایگاههای رژیم اشغالگر صهیونیستی در مزارع شبعا هدف گرفته شد.
در این بیانیه آمده بود که در پاسخ به حملات هوایی اخیر رژیم صهیونیستی به مناطق باز (زمینهای خالی) «الجرمق» و «الشواکیر»، یگانهای شهید علی محسن کامل و شهید محمد قاسم طحان در مقاومت اسلامی لبنان در ساعت ۱۱:۱۵ (جمعه) مناطق باز اطراف پایگاههای صهیونیستی در مزارع شبعا را با دهها راکت ۱۲۲ میلیمتری هدف قرار دادند.
@asrdiplomacyir
🔹✍️عبور تلآویو از خطوط قرمز تعیین شده پس از جنگ 33 روزه ( الاخبار )
رژیم صهیونیستی برای اولین بار پس از جنگ 33 روزه از جنگنده برای حمله به جنوب لبنان استفاده کرد و خطوط قرمز تعیین شده در جنوب پس از پایان جنگ مذکور را زیر پا گذاشت.
«آویخای ادرعی» سخنگوی ارتش رژیم صهیونیستی ضمن اعلام همین خبر مدعی شد: حملات ارتش (به #لبنان) ادامه دارد و در مقابله با تلاشهای تروریستی علیه اسرائیل بیشتر خواهد شد.
«الاخبار» در گزارشی در این باره نوشت: علیرغم آنکه دشمن صهیونیستی حملات بامداد امروز را پاسخ به راکتهای دیروز میداند اما تحلیلگران نزدیک به نهاد امنیتی در تلآویو عمدا اعلام کردهاند که این حمله پایگاههای حزبالله را هدف قرار ندارد و یک پیام بوده ست. اما این حمله، خطوط قرمز تعیین شده در جنوب پس از پایان جنگ ژوئیه ۲۰۰۶ را زیر پا گذاشت. (از آن زمان) اولین باری بود که دشمن از جنگنده برای حمله به خاک لبنان در عمق جنوب استفاده کرد و پیشتر در پاسخ به شلیک راکت- چه به سمت شبعا یا شمال فلسطین- با بمباران توپخانهای پاسخ میداد.
#مقاومت هنوز حرف خود را نزده است. «الاعلام الحربی» به انتشار خبر این دو حمله کفایت کرده است. آخرین باری که دشمن از جنگنده برای بمباران پایگاههای مقاومت استفاده کرد در فوریه ۲۰۱۴ بود. زمانی که جنگندههای اسرائیلی یک پایگاه #حزبالله در مرزهای لبنان و سوریه را هدف گرفت. علیرغم آنکه حمله مذکور یک نقطه مبهم از نظر قرار گرفتن در خاک سوریه یا لبنان را هدف گرفته بود اما حزبالله بیانیهای صادر و اعلام کرد این حمله در اراضی لبنان بود و مقاومت فورا عملیاتی در مزارع شبعا انجام داد، عملیاتی که در پاسخ به تلاش دشمن برای نقض قواعد درگیری آماده کرده بود.
الاخبار تأکید کرد: از سال ۲۰۰۶ مقاومت معادله بازدارندگی در مقابل دشمن را ثابت کرده و آن را از انجام هر تجاوزی به اراضی لبنان بازداشته است. صرف نظر از روش بازسازی تثبیت بازدارندگی، اگر مشخص شود که دو حمله مذکور در چارچوب تلاش اسرائیل برای اخلال در توازن ظریف بازدارندگی باشد ، انتظار نمیرود که (به این رژیم) اجازه عبور از این معادله داده شود.
از سوی دیگر «یوسی یهوشع» تحلیلگر نظامی روزنامه صهیونیستی «یدیعوت آحارونوت» درباره واکنش رژیم صهیونیستی گفت: این پاسخ اهمتی ندارد زیرا گلولهها در مناطق باز افتادند و هدف (این اقدام) رسانهای است. بر اساس این گزارش منظور تحلیلگر مذکور آن است که دولت «نفتالی بنت» میخواهد بگوید ضربات متعددی در پاسخ به شلیک راکتها وارد کرده اما بدون آنکه تأثیری جدی در واقعیت داشته باشد.
به گزارش فارس، نفتالی بنت و «بنی گانتز» وزیر جنگ رژیم صهیونیستی در جلسه کنست (پارلمان رژیم صهیونیستی) خبر شلیک راکت را شدند و تصمیم به مدیریت حادثه گرفتند. بنت هنگام خروج از جلسه در پاسخ به سوالی در همین باره گفت «همه چیز خوب است. اتفاقات تحت کنترل است». پس از آن گانتز جلسه با فرماندهان ارشد نظامی و سیاسی و اطلاعاتی رژیم صهیونیستی داشت و در نهایت تصمیم گرفته شد پیامی شدیداللحن خطاب به «یونفیل» (نیروهای حافظ صلح سازمن ملل) فرستاده شود.
وبسایت صهیونیستی «واللا» گزارش کرده «دستگاههای امنیتی (رژیم صهیونیستی) برآورد میکنند که گروههای فلسطینی مسؤول شلیک این راکتها هستند و حزبالله آن را نادیده میگیرد». این اتفاق حدود دو هفته پیش درباره شلیک راکت به سمت الجلیل غربی نیز تکرار شد و رسانههای دشمن صهیونیستی گزارش کردند که از نظر دستگاههای امنیتی، گروههای فلسطینی در پشت این عملیات هستند و حزبالله ارتباطی به آن ندارد.
واکنش رژیم صهیونیستی به شلیک راکتهای دیروز انتقاد برخی از رسانههای این رژیم را دنبال داشته است. «واللا» در همین رابطه گزارش کرد «هویت شلیککننده این راکتها معنای ندارد (نفس کار مهم است) این دومین حادثه طی دو هفته و پنجمین آن طی دو ماه و نیم است. این در حالی است که وضعیت نوار غزه آرام است. حالت بازدارندگی متقابل میان اسرائیل و حزبالله وجود داشته اما در هفتههای اخیر وضعیت به سرعت تغییر کرده است.
ادامه شلیک راکت، دستگاههای امنیتی را ملزم میساز تا عمیقا بررسی کنند و ببینند آیا حزبالله مهرههای بازی شطرنج را به حرکت درآورده است (یا خیر).
واللا در ادامه نوشت: وضعیت پیچیده است. سطح سیاسی (در اسرائیل) با بحرانهای سختی روبروست و برای عدم ورود به درگیری داخلی در لبنان و مقابله با جامعه بینالمللی تلاش میکند. همزمان چالشهای سیاسی و امنیتی این رژیم را مجبور میکند که با کشورهای غربی بر روی #ایران متمرکز شوند.
از سوی دیگر ، منابع خبری از آمادهباش یگان زرهی ارتش این رژیم در نزدیکی مرز لبنان خبر دادهاند.
@asrdiplomacyir
🔹✍️اسرائیل با چه ترفندی پس از 19 سال به عضویت #اتحادیه_آفریقا درآمد؟ ( العربی الجدید )
بخش دوم:
محکومیت سه جانبه و جشن اسرائیل
الجزائر مسئولیت نخستین اعتراض به این امر را به گردن گرفت و برای لغو و ابطال این تصمیم حرکت خود را آغاز کرد. در این میان اطلاعاتی نیز در خصوص رهبری ۱۴ کشور دیگر از سوی الجزائر برای اعتراض به این تصمیم و اخراج مجدد اسرائیل از اتحادیه آفریقا منتشر شد. العربی الجدید در این خصوص نوشت که #الجزائر، عملا به همراه ۱۳ کشور آفریقایی دیگر ، طرح ابتکاری در بازپسگیری جایگاه ناظری از اسرائیل را هدایت میکند و در حال حاضر شمار کشورهای همراه الجزائر در این ابتکار به ۲۱ کشور افزایش یافته است.
یک منبع دیپلماتیک عالیرتبه نیز به العربی الجدید گفت: الجزائردر حال برقراری تماسهایی در سطح بالا برای تدوین یک پیشنویس از تصمیمات کشورهای آفریقایی برای ارائه در نشست بعدی کشورهای عضو اتحادیه آفریقا است تا با تکیه بر دو متحد بزرگ خود یعنی نیجریه و آفریقای جنوبی، تصمیم پذیرش اسرائیل به عنوان یک کشور ناظر در این اتحادیه را ملغی کند.
این منبع اعلام کرد که الجزایر حمایت بسیاری از کشورها از جمله نیجر، مالی، لیبی، تونس ، موریتانی، آفریقای جنوبی، نیجریه، لیبریا، تانزانیا، کومور، گابون، اریتره، زیمبابوه و سیشل را دریافت کرده است.الجزایر در همین راستا به دنبال توسعه ابتکار عمل است و بر اساس آن، اصلاحیهای در منشور اتحادیه آفریقا پیشنهاد خواهد کرد که شامل عدم دادن اجازه به هیچ کشوری از خارج از قاره آفریقا که اراضی غیر را اشغال کرده، به کسب هرگونه جایگاهی در اتحادیه میشود.
به گفته این منبع، «رمطان لعمامره» وزیر خارجه الجزائر این پرونده را در جریان سفر دورهای اخیرش به چهار کشور اتیوپی، سودان، مصر و تونس در اولویت قرار داد و به مقامات این کشورها، مخالفت صریح خود با دادن هرگونه جایگاهی به رژیم صهیونیستی در اتحادیه آفریقا را ابلاغ کرد.
وزارت خارجه الجزائر در ۲۵ ژوئیه گذشته اعلام کرد که تصمیم عضویت اسرائیل در اتحادیه آفریقا بدون رایزنیهای گسترده پیشین با کشورهای عضو گرفته شده است .این تصمیم دارای هیچ ظرفیت یا توانایی برای مشروعیت بخشی به اعمال و رفتارهای ناظر جدید (اسرائیل) که کاملاً با ارزشها و اصول مقرر در اساسنامه اتحادیه آفریقا در تضاد است ، ندارد.
در همین تاریخ وزارت خارجه آفریقای جنوبی این تصمیم را غیر قابل توجیه و شوکه کننده توصیف کرد که به صورت یکجانبه و بدون مشورت با اعضای اتحادیه آفریقا، اتخاذ شده است.
دولت نامیبیا نیز یک روز پس از این دو کشور رسما به این تصمیم کمیساریای اتحادیه آفریقا اعتراض کرد و در خصوص اتخاذ چنین تصمیمی ابراز تاسف و نگرانی کرد.
در مقابل محافل رسمی و رسانهای در تل آویو برای این تصمیم جشن گرفتند تا جایی که وزیر خارجه رژیم صهیونیستی صدور این تصمیم را «عید روابط آفریقا - اسرائیل» توصیف کرد.
روزنامه صهیونیستی هاآرتص، نیز نوشت که توافقهای عادیسازی روابط که میان اسرائیل با مغرب و سودان امضا شد و نیز از سرگیری روابط دیپلماتیک با چاد و گینه در زمینهسازی برای پذیرش اسرائیل در اتحادیه آفریقا سهیم بود.
به نوشته این روزنامه، اسرائیل طی سالهای گذشته برای دستیابی مجدد به عضویت در اتحادیه آفریقا تلاش کرده بود اما این تلاشها موفقیتآمیز نبود. وزارت خارجه اسرائیل طی چند ماه گذشته، با هدف تحقق این امر، یک کمپین سیاسی را آغاز کرد.در چارچوب این تلاشها، «الیزا بن نون» معاون دستیار وزارت معاون وزیر خارجه در امور آفریقا به آدیس آبابا سفر کرد و با ۳۰ نماینده از کشورهای عضو اتحادیه آفریقا دیدار کرد تا آنها را به پذیرش عضویت اسرائیل به عنوان ناظر در این سازمان، متقاعد کند.
به نوشته هاآرتص، دستیابی مجدد اسرائیل به این جایگاه، توانایی آن در تقویت روابط با کشورهای آفریقایی را بهبود خواهد داد و برای افتتاح پروژههای بزرگ در زمینههای مختلف از جمله مبارزه با تروریسم و همهگیری کرونا، فرصت ایجاد خواهد کرد. به ویژه که اسرائیل با ۴۶ کشور از ۵۵ کشور عضو اتحادیه آفریقا دارای روابط دیپلماتیک است.
روزنامه اقتصادی «گلوبس» اسرائیل، در این خصوص نوشت که پذیرش اسرائیل به عنوان عضو ناظر در اتحادیه آفریقا به شرکتهای اسرائیلی فرصت سرمایهگذاری بیشتر را خواهد داد و انرژی و پتانسیلی نهفته در این زمینه وجود دارد.
@asrdiplomacyir
🔹✍️فلسطینیها را فریب دهید تا دست از مقاومت بردارند ( رومان - عاروتص شوع )
مدیر یک اندیشکده صهیونیستی به کابینه جدید تلآویو پیشنهاد داد بهجای تقابل با فلسطینیها، سعی کند آنها را فریب دهد که اگر دست از مقاومت بردارند میتوانند عایدی بیشتری داشته باشند.
«گرگ رومان» مدیر اندیشکده صهیونیستی «انجمن خاورمیانه» مستقر در آمریکا، به کابینه رژیم اسرائیل پیشنهاد داد سیاست «هویج و چماق» را برای حل مسئله فلسطینیها در پیش بگیرد.
به گزارش فارس، یکی از مؤلفههای حیاتی برای رسیدن به پیروزی بر یک حریف جنگجو، متقاعد کردن آنها به این است که با دست کشیدن از خصومت و ستیزهجویی، بجای ادامه دادن آن، میتوانند عایدی بیشتری داشته باشند.
وی با بیان اینکه رژیم صهیونیستی برای سالهاست که از سیاست هویج و چماق در سطوح مختلف علیه فلسطینیها استفاده کرده، توضیح داد: «اما مشکل اصلی در استراتژی اسرائیل، ثابت نبودن آن است. در بیشتر اوقات، اسرائیل با هویج به خشونت و ستیزهجوییها پاسخ داده، به این امید که باعث کاهش آن شود. دستگاههای نظامی نیز معتقدند تشدید تدابیر امنیتی باعث میشود که فلسطینیها کمتر دست به خشونت بزنند و اقدامات تنبیهی باید در نظر گرفته شود».
این تحلیلگر صهیونیست ضمن اشاره به شکست سیاستهای کابینههای پیشین تلآویو در قبال فلسطینیها، اضافه کرد: «اما گزارشهای اخیر حاکی از آن است که کابینه نخستوزیر نفتالی بنت، احتمالا در حال تغییر قواعد بازی است. اسرائیل طی روزهای اخیر در واکنش به افزایش بالنهای آتشزا از نوار غزه، محدوده ماهیگیری در سواحل غزه را کاهش داده است».
بر این اساس، رومان با بیان اینکه کابینه جدید رژیم صهیونیستی در حال بهکار بردن سیاست چماق و هویج است، افزود: اکنون زمان آن است که این سیاست را علناً به اسرائیلیها و مهمتر از آن، به فلسطینیها در نوار غزه و کرانه باختری توضیح دهند.
باید این سیاست به تشکیلات خودگردان و سازمانها و شبهنظامیان مرتبط با آن نیز گسترش یابد. نهایتاً و مهمتر از همه، این سیاست باید ثابت باشد تا به فلسطینیها این پیام را دهد که اگر رفتار نامناسبی داشته باشند، باید هزینه آن را پرداخت کنند.
مدیر اندیشکده انجمن خاورمیانه با بیان اینکه لازم است به فلسطینیها تلقین شود که انجامدادن عملیاتهای ضد اسرائیلی برای آنها هزینه بیشتری دارد، اضافه کرد: «راه پایان دادن به درگیری، این است که گزینههایی را برای هر یک فلسطینی ارائه کنند که با پذیرفتن وجود دولت اسرائیلی، به عایدی برسند».
@asrdiplomacyir
🔹✍️ مقابله با #حزبالله اولویت ریاض و واشنگتن در #لبنان ( میسم رزق - الاخبار )
تشکیل یا عدم تشکیل دولت در لبنان برای آمریکا و سعودی چندان فرقی ندارد، آنها تنها یک هدف یعنی مقابله با حزبالله دارند و هر مسیری در لبنان که به این هدف ختم نشود، برایشان مهم نیست.
در حالی که چند روز بیشتر از مأمور شدن «نجیب #میقاتی» به تشکیل دولت جدید لبنان (در چهارم مرداد جاری) نمیگذرد، اتحادیه اروپا جمعه (هشت مرداد) اعلام کرد ساز و کار قانونی لازم برای اعمال تحریمهای جدید علیه شخصیتها و نهادهای لبنان را تدوین کرده است.
«آنتونی بلینکن» وزیر خارجه و «جانت یلن» وزیر خزانهداری آمریکا در بیانیهای از تصمیم اتحادیه اروپا برای اعمال تحریم علیه لبنان استقبال کردند (جزئیات بیشتر).
میقاتی به جز پاریس از حمایت دو ضلع دیگر مثلث یعنی واشنگتن و ریاض برخوردار نیست. تشکیل دولت لبنان یا عدم آن برای این دو یکسان است و هر خط مشی که با پروژه آنها برای مقابله با حزبالله هماهنگ نباشد، برایشان مهم نیست.
اگرچه روابط میقاتی با «میشل #عون» رئیسجمهور و داماد وی «جبران باسیل» رئیس حزب «التیار الوطنی الحر (جریان ملی آزاد) نسبت به «سعد الحریری» نخستوزیر سابق بهتر است اما وی در صحنه بینالملل حمایتی بیشتر از آنچه الحریری در ابتدا داشت، کسب نکرده است. زمانی که سعد الحریری مأمور به تشکیل دولت شد از حمایت فرانسه، مصر، امارات، اردن و روسیه برخوردار بود و امروز نیز میقاتی مورد حمایت فرانسه و اردن است اما نتوانسته برگهایی که #الحریری آنها را از دست داد یعنی آمریکا و سعودی را به دست آورد.
میقاتی در مصاحبه با شبکه آمریکایی «بلومبرگ» نگفت که از حمایت آمریکا برخوردار است بلکه گفت «مطمئن است که آمریکا برای حمایت آماده است». اما آیا اصلا این حمایت خارجی که میقاتی میگوید اصلا وجود دارد؟ آیا واشنگتن و ریاض اصلا خواهان دولت در لبنان هستند؟
مطمئنا #عربستان سعودی نمیخواهد که طرفی در هر راهحل برای تشکیل دولت لبنان باشد. درست است که نسبت به میقاتی در مقایسه با الحریری کینه ندارد اما برایش مهم هم نیست. ریاض تنها یک هدف دارد و آنهم مقابله با حزبالله است هر مسیری در لبنان که به این هدف ختم نشود، برایش مهم نیست. بنابراین تمام تلاشهای فرانسه برای بازگرداندن عربستان به پرونده لبنان بی فایده بوده و آخرین آنها پاسخ منفی ریاض به درخواست فرانسه برای شرکت در کنفرانس حمایت از لبنان در پاریس در چهارم آگوست (سالروز انفجار بندر بیروت) بود. «جان ایو لودریان» وزیر خارجه فرانسه با همتای سعودی خود «فیصل بن فرحان» در این باره صحبت کرده اما وی موضعی منفی داشته است.
نحوه تعامل آمریکا با پرونده لبنان زیاد تفاوتی با نحوه رفتار سعودیها با این پرونده ندارد.تشکیل دولت در لبنان یا عدم تشکیل آن برای واشنگتن فرقی ندارد و آمریکا این پرونده را به فرانسه واگذار کرده است. واشنگتن در لبنان در طرفی دیگر ایستاده و منتظر انتخابات پارلمانی آینده است این همان برگی است که آمریکا به خوبی آن را بررسی میکند و برایش آماده میشود. آمریکا مانند سعودی پروژهای برای ضربه زدن به مقاومت دارد به علاوه دیگر پروندههایی که از دیدگاه استراتژیک آنها را گرد هم آورده است. حتی اگر دولت از طریق انتخابات تشکیل شود (و مورد پسند آمریکا نباشد) واشنگتن علیه آن عمل خواهد کرد. همه اینها عدم تمایل قوی از خارج برای تسریع در تشکیل دولت لبنان و نیز کاهش سریع اشتیاق برای مقابله با پیچیدگیهای داخلی در مسیر تشکیل کابینه را تفسیر میکند.
راهبرد آمریکا در لبنان
این روزنامه لبنانی افزود، اما راهبردی که واشنگتن درباره لبنان دارد به شرح زیر است:
اول: حزبالله را مسؤول فروپاشی مالی لبنان و انفجار بندر بیروت معرفی کردن.
دوم: حمایت [محدود] از ارتش لبنان به عنوان تنها طرفی که از یک طرف قادر به تضمین ثبات است و از سوریه دیگر موازنه قدرت با حزبالله را متعادل میکند.
سوم: جلوگیری از تشکیل هر دولتی در لبنان که حزبالله و متحدان آن سهمیه خوبی در آن داشته باشند.
چهارم: چیدن مقدمات برای تحرکات بیشتر خیابانی (اعتراضها).
پنجم: تأمین بیشتر کمکها و ارائه آن از طریق جمعیتها تا کم کم جای دولت را بگیرد.
ششم: انتخابات پارلمانی [با هدف بر هم زدن نتیجه انتخابات قبل].
راهبرد مذکور بیش از یک بار در کنگره آمریکا مورد بحث قرار گرفته و به شکل گزارش به کمیسیون خارجی ارائه شده است.
@asrdiplomacyir
🔹✍️تحولات اخیر #تونس و سناریوهای فراروی آن ( عبدالباری عطوان - رأی الیوم )
بخش دوم:
سه پشتوانه رئیسجمهور تونس در به دست گرفتن قدرت
سه چیز، "کودتای" مسالمتآمیز رئیسجمهور #سعید را تقویت کرد و در موفقیت جنبش "مشروطه" او و گامهای سیاسی اجرایی که دستکم تاکنون برداشته، سهیم است.
اول: حمایت نهادهای امنیتی و نظامی از او؛ حمایتی که پس از ملاقات وی با رهبران آنها حاصل شده و هماهنگی و توافق قبلی برای تعیین نقطه صفر برای حرکت با دقت و حساب شده صورت گرفت.
دوم: اتحادیه کشوری کار تونس، به عنوان یکی از تأثیرگذارترین، مستقل ترین و موثرترین شاخه سیاسی در کشور، گزینه "بی طرفی مثبت" را انتخاب کرد و در آغاز گام "تهاجمی" رئیس جمهور سعید، موضعی در حمایت یا مخالفت آن، اتخاذ نکرد. دفتر اجرایی [رهبری] آن، نشستی علنی برگزار کرد تا همین چند سطر را بنویسد. دستیار دبیر کل این نهاد به طور تلویحی اقدام رئیسجمهور را تایید کرد، زمانی که گفت که معتقد است گامهای اتخاذی [سعید] خلاف قانون اساسی نیست. حزب «الدستوری الحُر» (مشروطه آزاد) نیز موضعی مشابه اتخاذ کرد.
سوم: همانطور که انتظار میرفت، دهها هزار نفر برای حمایت از ائتلاف #النهضه به خیابانها نیامدند و تنها تعداد کمی از نمایندگان به رئیس متحصن خود در مقابل ساختمان پارلمان که از سوی نیروهای امنیتی بسته شده بود، پیوستند.
ارتش قدرت را در تونس به دست نمیگیرد
شاید هنوز برای گمانهزنی در مورد وضعیت کشور در مرحله آتی، خیلی زود باشد. اما هنوز هم درگیری میان موافقان و مخالفان رئیس جمهور منتفی نیست، مگر اینکه همه به خرد و تدبیر متوسل شوند و این امر ممکن است. بر خلاف آنچه که برخی محافل مطبوعاتی میگویند، هیچ شاخص و نشانهای وجود ندارد که احتمال به دست گرفتن قدرت از سوی ارتش به عنوان مرحله انتقالی را تأیید کند. بلکه حمایت ارتش از رئیسجمهور سعید طی ۲۴ ساعت اولیه تصمیمات او کاملا واضح بود.
برگهای برنده و قدرت رئیسجمهور تونس
برگههای برنده و قدرت رئیسجمهور سعید، در استقلال او، پاکدستی، پیروزی ۷۳ درصدی در انتخابات ریاستجمهوری اخیر تونس، بدون وابستگی به هیچ حزب سیاسی با برعهده داشتن رهبری یک حزب، جوان بودن اکثریت طرفداران او مخالفت قاطع او با عادیسازی روابط با دولت اشغالگر اسرائیلی است.
دولت مدنی تونس در نهایت پیروز خواهد شد
ما نمیدانیم که روزهای آینده چه چیزی در انتظار تونس است اما آنچه میدانیم این است که مردم تونس از پارلمانی که به میدان بوکس یا میدان جنگ تبدیل شده، دولتی که کشور را به سمت ورشکستگی میکشد، سیستم بهداشتی در حال فروپاشی و ویروس کرونایی که در حال کشتن همه است در حالی که نخبگان سیاسی غرق در اختلافاتند، خسته شدهاند.
دولت مدنی تونس که به عنوان ثمره یک انقلاب شرافتمندانه مردمی به وجود آمد، سرانجام پیروز خواهد شد و ما بعید نمیدانیم که بسرعت، این بحران پایان یابد و دولتی بر اساس توافقی جدید که اختلافات سابق را تمام میکند، تشکیل شود و کشور را در مسیر صحیح پیش ببرد و منفعت و مصلحت شهروند تونسی را بالاتر از هر چیزی قرار دهد.
آنچه که مسلم است، این است که تونس وارد مرحله جدید و متفاوتی شده که پایههای آن بر روی ویرانههای مرحله دردناک قبلی بنا خواهد شد و هرگز به عقب برنمیگردد، زیرا گزینه جایگزین، هرج و مرج و یک کشور شکست خورده است».
@asrdiplomacyir
🔹✍️معامله #الکاظمی و #بایدن ( حسين إبراهيم - الاخبار )
بخش دوم:
به هر حال، این تغییر در طبیعت مأموریت آمریکا، به تصمیم مجلس نمایندگان عراق در مورد اخراج نیروهای آمریکایی از این کشور پاسخ مثبت نمی دهد. اختلاف نظر بین نمایندگان مجلس عراق و انچه در حال حاضر مورد مذاکره قرار می گیرد، منعکس کننده این واقعیت است که تمام نیروهای عراقی خواستار خروج کامل آمریکا از عراق نیستند و این اختلاف حتی در بین نیروهای شیعه نیز وجود دارد، عده ای از عراقی ها به دنبال بقای حضور آمریکا در این این کشور هستند، تا توازنی با نفوذ تهران در عراق ایجاد شود، به همین دلیل و در سایه وجود مخالفت محکم با حضور آمریکایی ها در عراق، پیش بینی می شود پس از بازگشت الکاظمی از واشنگتن، جدال شدیدی در این کشور عربی ایجاد شود.
در همین رابطه، نماینده ائتلاف الفتح، کریم علیوی تاکید می کند با بقای نیروهای اشغالگر مخالف است. وی در گفتگو با الاخبار تصریح کرده مذاکره ضروری است و ما از آن استقبال می کنیم، باقی ماندن نیروهای آمریکایی، باعث نگرانی ماست، چرا که آمریکایی ها در مسائل عراق دخالت و حق حاکمیت ما را نقض می کنند و جامعه بین الملل، عراق را یک دولت اشغال شده می داند. علیوی خاطر نشان می کند ما در مجلس نمایندگان به خروج نیروهای آمریکایی از عراق رأی داده ایم و تصمیم دیگری نداریم. اما مذاکرات یک امر طبیعی برای تسریع در روند خروج آمریکایی هاست.
در مقابل، به نظر نمی رسد موضع جریان ملی الحکمه به رهبری عمار الحکیم به همین شدت باشد، همانطور که فادی الشمری، در گفتگو با الاخبار تصریح می کند: نیاز به نیروهای خارجی منتفی شده و تصمیم پارلمان عراق، اخراج نیروهای بیگانه از این کشور است، اما ما ارزیابی اهمیت وجود مشاوران و مربیان نظامی در چارچوب مأموریت ائتلاف بین المللی را به دولت عراق واگذار می کنیم.
الشمری همچنین از حمایت جریان الحکمه از همکاری امنیتی بین دو کشور به شرط احترام به حق حاکمیت عراق و عدم دخالت در مسائل داخلی آن خبر داده و رضایت این جریان از اقدامات هیئت مذاکره کننده عراقی با آمریکایی ها را ابراز کرد، به این دلیل که معتقد است پالسهایی که از مذاکره با امریکا می رسد، حاکی از موفقیت عراق در تعیین زمان عقب نشینی نهایی نیروهای آمریکایی است که در صورت تحقق، یک پیروزی بزرگ برای عراق محسوب می شود.
با این حال، موضع الکاظمی در گفتگو با روزنامه واشنگتن پست به شکل متفاوتی بود، چرا که وی صراحتا از ادامه نیاز به حمایت در زمینه اطلاعات، آموزش و مشاوره از سوی آمریکایی ها سخن گفت. اما بسیاری از آنچه در میز مذاکرات مطرح می شود، هنوز علنی نشده، از جمله تعداد سربازان آمریکایی که در عراق باقی می مانند، همانطور که هیچ اطلاعی در مورد پایگاههای آمریکایی و در رأس آنها، پایگاه عین الاسد و پایگاه نظامی در فرودگاه اربیل، افشا نشده است.
به طور کلی، آمریکایی ها در مورد عقب نشینی صحبت نمی کنند، بلکه بحث آنها در خصوص بقای تعدادی از سربازان آمریکایی تا زمانی نا مشخص است. آمریکایی ها تمایل زیادی به تاکید بر متفاوت بودن شرایط عراق و افغانستان دارند، در مورد افغانستان، ایالات متحده نیروهای خود به استثنای تعدادی سرباز که وظیفه آنها حفاظت از سفارت آن است را خارج می کند، در صورتی که در عراق، تمرکز واشنگتن در مرحله بعد روی پهپادهایی است که تهدیدی برای آمریکا بوده و متکی بر تکنولوژی پیشرفته ایران است و آمریکایی ها در تلاش برای یافتن راه مقابله با این پهپادها هستند.
@asrdiplomacyir
🔹✍️ #چین و #آمریکا.. انفجار در راه است ( سایمون تیسدال - گاردین )
بخش دوم:
سایمون تیسدال سپس به سراغ مشکلات پیش روی آمریکا و دولت جو #بایدن برای همراه کردن متحدان اروپایی و غیر اروپایی خود برای تشدید فشارها بر چین میرود.
او نوشت: «بزرگترین نقطه ضعف بایدن که بیتردید شی (جین پینگ) از آن آگاه است، عدم همبستگی در میان متحدان ایالات متحده است که حمایت آنها برای موفقیت سیاست او حیاتی است. چگونگی توافق بر روشهای عملی ایستادگی در برابر چین سوالی است که بسته به مکانی که در جهان این سوال مطرح میشود، پاسخهای متناقض و متعددی برای آن وجود دارد. معضل ناشی از آن همان چیزی است که مقامات پنتاگون آن را "شکاف گفتن-انجام دادن" نامگذاری میکنند».
به نوشته این تحلیلگر غربی، از یک سو متحدان آمریکا شامل همه اعضای ناتو، اتحادیه اروپا، استرالیا، نیوزلند و #ژاپن در کلام با مواضع دولت بایدن علیه چین توافق دارند و اقدامات چین در انجام حملات سایبری را محکوم میکنند و برای اولین بار با پکن درگیری لفظی پیدا کردهاند اما برخی از این متحدان مهم آمریکا به دلایل مختلف از جمله منافع اقتصادی خودشان، تمایلی برای انجام اقدامات عملی علیه چین ندارند.
#آلمان (با مواضع ضد چینی دولت آمریکا) همدرد است اما حاضر نیست تجارت بزرگ صادرات تولیدی خود (به چین) را به خطر بیندازد. آرمین لاشت جانشین احتمالی آنگلا مرکل صدراعظم (آلمان)، ضمن نادیده گرفتن نگرانیهای حقوق بشری این سوال را می پرسد که "آیا ما به یک دشمن جدید احتیاج داریم؟" در فرانسه، امانوئل ماکرون که یک رئیس جمهور شکاک و متمرکز بر اروپا است هم این سوال را مطرح میکند که آیا ما به یک جنگ سرد جدید نیاز داریم؟.
بدون همراه شدن این دو بازیگر بزرگ (آلمان و #فرانسه)، اتحادیه اروپا به رغم تقبیح کردن پکن عملا فلج است. چند عضو دیگر (اتحادیه اروپا) و به طور مشخص مجارستان، یونان و ایتالیا به سرمایه گذاری چین وابستگی دارند چرا که از بیتفاوتی ادعا شده برلین نسبت به وضعیت بغرنج مالیشان ناامید شدهاند. چین میتواند از این چند دستگی اروپایی بهرهبرداری کند و این کار را میکند.
کشورهای عضو ناتو نیز در مورد مشارکت در یک مبارزه غیرقابل پیش بینی بر سر ابرقدرتی، تردید دارند. ناتو به دنبال بزرگترین درگیری خود در خارج از حوزه فعالیت خود در #افغانستان که نتیجه خوبی هم نگرفت، درباره نقش آینده خود در حال انجام یک "روند تأمل آینده نگرانه" است. (کشورهای عضو) ناتو با دلیل خوب ابراز شگفتی میکنند که آیا یک اتحاد دفاعی که محوریت آن اقیانوس اطلس شمالی است آیا هیچ نقشی در آسیا و اقیانوسیه دارد؟ به جای واژه تامل، باید از بلاتکلیفی استفاده کنید.
@asrdiplomacyir