کانال تخصصی حوزه دیپلماسی و روابط بینالملل (محتوای خبری ندارد و صرفاً محیطی است برای اطلاع از فضای تحلیلی و تخصصی حوزه دیپلماسی) 🌐 www.asrdiplomacy.ir ادمین:
🔹✍️ شکست آشکار سامانه پدافندی #آمریکا در #عربستان ( زین العابدین عثمان - العهد )
عملیات بزرگ نیروی هوایی #یمن به نام «موازنه بازدارندگی هشتم»، در حالی صورت گرفت و اهداف مهمی را در عربستان هدف قرار داد که سامانههای دفاعی آمریکا و #انگلیس نتوانستند این حملات را دفع کنند.
با توجه به موج تنش ائتلاف متجاوز آمریکایی، عربستانی و اماراتی و مزدوران آن در عملیات زمینی و هوایی و بمباران مداوم صنعاء پایتخت یمن و سایر استانهای این کشور، یگانهای ضربتی نیروی هوایی یمن عملیات بزرگی به نام «موازنه بازدارندگی هشتم» را در عمق عربستان انجام دادند.
در این عملیات، مجموعهای از اهداف حیاتی و نظامی، در نقاط مختلف عمق استراتژیک عربستان از جمله پایگاه هوایی ملک خالد در ریاض، فرودگاه ملک عبدالعزیز و پالایشگاههای آرامکو در جده و چند هدف نظامی مهم دیگر در ابها، #جیزان و نجران هدف قرار گرفت.
مهمتر از همه این بود که این عملیات گسترده به اهداف خود به طور دقیق و مؤثر دست یافت و نخستین عملیاتی بود که به عنوان پاسخ فوری به تهدیدات فرماندهی نیروهای مسلح یمن علیه ائتلاف متجاوز بود. این عملیات، شوک راهبردی بود که تمامی محاسبات و پیشبینیهای عربستان و آمریکا درباره ارتقای سیستمهای دفاعی و توانایی آن در حمایت بیشتر را نقش بر آب کرد؛ به ویژه اینکه وزیر دفاع آمریکا نیز اخیرا مدعی شد که حمایت این کشور از ریاض ادامه خواهد داشت و کارآمدی پدافندی آمریکایی به ۹۰ درصد رسیده است.
آنچه آمریکا و عربستان از آن غفلت کردند، رخ داد و نیروهای مسلح یمن ثابت کردند که در حال ارتقای توانمندی هجومی خود بویژه در بعد فنی و عملیاتی هستند. عملیات هشتم تأییدکننده آمادگی و توانایی نیروهای یمنی برای انجام عملیاتهای مشابه دیگر است که میتواند از این عملیات بزرگتر و پیچیدهتر باشد.
از مهمترین نتایج این عملیات، می توان به موارد زیر اشاره کرد:
نخست؛ آغاز مرحله جدیدی از بازدارندگی که در آن اهداف حیاتی و نظامی در قلب عربستان، #ریاض و جده هدف قرار میگیرد. پایگاه های هوایی مانند پایگاه ملک خالد که یکی از بزرگترین پایگاههای هوایی عربستان است و فرودگاه ملک عبدالعزیزو پالایشگاه آرامکو نیز جزء اهداف بسیار مهمی بودند که هدف قرار گرفتند. این اهداف، با توجه به اولویتهای عملیاتی انتخاب شدند که تاثیر مستقیمی بر نظام اقتصادی و نیروی هوایی عربستان داشته باشند.
دوم؛ این عملیات، شکست سامانههای پدافندی آمریکایی «پاتریوت» و همه سامانههای پدافندی انگلیسی مانند سامانههای « KAM» و « GIRF» و سامانههای راداری زمینی را ثابت کرد. عملیات نشان داد که پهپادها، به مسافت هزار و ۳۰۰ کیلومتر در عمق عربستان نفوذ کردند؛ بدون اینکه رهگیری شوند یا سیستمهای راداری و هشدار، این پهپادها را شناسایی کنند. لذا شکست این فناوریها وحشتناک و فاجعه بار بود.
سوم؛ این عملیات پس از تهدیدهای فرماندهان ائتلاف متجاوز عربستانی-اماراتی، در مدت زمان کوتاهی صورت گرفت. این مسئله، نشانگر پیشرفت بالای بسیج و آمادگی عملیاتی بالای نیروهای مسلح یمن بود تا با یک عملیات سریع و برقآسا پاسخ ائتلاف متجاوز را بدهند.
بدون شک عملیات بازدارندگی هشتم، موازنهها را بر هم زد و افقهای گستردهای را در عملیات بازدارندگی راهبردی در قبال عربستان به وجود آورد و نقش مفتضحانه و شکست خورده سامانه های مختلف دفاعی آمریکا و انگلیس را نشان داد؛ سامانههایی که نتوانستند حتی یک وجب از خاک عربستان را حفظ کنند. تمام مناطق عربستان در زیر آتش نیروهای یمن قرار دارد و مراکز نفتی، فرودگاهها، بندرگاهها، پایگاههای هوایی نظامی و شهرهای صنعتی آن نیز دیگر امن نیست. تمام این مناطق، در معرض بمباران پهپادی و موشکی یمن قرار دارد.
@asrdiplomacyir
🔹✍️هژمونی #آمریکا در جهان به پایان رسیده است ( فرانسیس فوکویاما - اکونومیست )
بخش دوم:
#بایدن گفت که خروج [از #افغانستان] برای تمرکز بر رویارویی با چالشهای بزرگتر یعنی روسیه و چین ضروری است. امیدوارم او در این مورد جدی باشد. اوباما هیچوقت در ایجاد یک محور برای آسیا موفق نبود، زیرا آمریکا همچنان بر [سیاست] ضد شورش در #خاورمیانه متمرکز بود. در سال ۲۰۲۲، دولت باید هم منابع و هم توجه سیاستگذاران را برای بازدارندگی رقبای ژئوپلتیکی و تعامل با متحدان خود احیا کند.
آمریکا احتمالاً موقعیت هژمونیک قبلی خود را باز نمییابد و همچنین نباید آرزوی آن را داشته باشد. آنچه میتواند به آن امیدوار باشد حفظ نظم جهانی حامی ارزشهای دموکراتیک با کشورهای همفکر است. اینکه بتواند این کار را انجام دهد به بازیابی حس هویت و هدف ملی در خانه بستگی دارد.
@asrdiplomacyir
🔹✍️ترس فزاینده #رژیم_صهیونیستی از جنگ منطقهای ( وسام ابوشماله - المیادین )
بخش دوم:
تلآویو اذعان کرد که یکی از عوامل پذیرش آتشبس با مقاومت #فلسطین، نگرانی از توسعه دامنه درگیریها و تبدیل شدن آن به جنگی چندجانبه بوده است که اکنون از آن میترسد و بیش از پیش خود را برای آن آماده میکند.
ترس دشمن از جنگ منطقهای پس از نشانههای ضعفی که در پی جنگ اخیر علیه غزه نمایان شد، بیشتر شده است. بهنحوی که دشمن اذعان کرد این مسئله باعث کاهش قدرت بازدارندگیش شده است. [و اینگونه بود که] اعتمادبهنفس محور مقاومت بیشتر شد و جایگاه و اعتماد آنها به قدرتشان در درگیری بالا رفت.
دشمن از افزایش و تشدید توانمندیهای نظامی گروههای مقاومت در منطقه میترسد و بر این باور است که در صورت وقوع جنگی چندجانبه، آسمان فلسطین اشغالی پر از پهپادهای تهاجمی خواهد شد و هزاران موشک روزانه در نقطهبهنقطه خاک فلسطین از شمال تا جنوبش و از شرق تا غربش بر سر آنها خواهد بارید.
دشمن معتقد است که جنگ منقطهای آتی جبهه داخلیش بهویژه زیرساختهای داخلی مانند نیروگاههای برق، منابع آب، گاز و سوخت را در برابر یک خطر بیسابقه و خسارتهای سنگین قرار خواهد داد.
دشمن اخیرا سعی کرده است که از عوامل تنشزا و متشنجکننده که پیشتر باعث آغاز نبرد شمشیر قدس شد بهویژه در خصوص #قدس، مسجد الاقصی و اسرا جلوگیری کند بهنحوی که آنها برای اجرای طرحهایشان در خصوص کوچاندن اهالی [محله] شیخ جراح که در معرض کوچ اجباری قرار دارند، شتاب نمیکنند و از حکم دادگاه مبنی بر برپایی عبادتهای تلمودی شهرکنشینیان در محوطه مسجد الاقصی و مجازات اسرا پس از عملیات "تونل آزادی" عقبنشینی کردهاند.
تلآویو سعی دارد که در جبهه غزه برای خود آرامش بخرد بهنحوی که سران این رژیم اصراری بر شروط خود برای آتشبس ندارند و به طور کلی با جدا کردن پرونده بازسازی نوار غزه و مسائل انسانی، معامله تبادل اسرا و مفقودشدگان به جای شرط پیشینشان درباره خلع سلاح مقاومت موافقت میکنند.
در ارتباط با جبهه لبنان نیز دشمن در تلاش بوده تا قدرت بازدارندگیاش را مورد بررسی قرار دهد و قواعد درگیری با حزبالله را از چند ماه پیش تغییر دهد بهنحوی که چند ماه پیش، مواضعی را در عمق خاک لبنان و برای اولین بار از پانزده سال پیش تاکنون هدف قرار داد و #حزبالله نیز در پاسخ به مواضع رژیم صهیونیستی در منطقه مزارع شبعای اشغالی حمله کرد بی آنکه تلآویو پاسخی دهد؛ اقدامی که ثبیت قواعد درگیری و شکست دشمن برای تغییر آن تلقی شد و بیانگر ترس تلآویو از ورود به درگیری نظامی فراگیر بود.
با این حال، دشمن بر این باور است از عوامل قدرتی برخوردار است که احتمال مواجهه را کاهش میدهد که مهمترین آن ابتدا همکاری امنیتی و اطلاعاتی بیسابقه با رژیمهای عربی است که با تلآویو توافقهای «آبراهام» را امضاء کردند و در مراحل بعد، کشورهایی مانند مصر واردن هستند که با این رژیم معاهده منقعد کردهاند. از سوی دیگر، تلآویو به هماهنگیهای امنیتی با تشکیلات خودگردان فلسطین و تماسهایی که به تازگی با چند کشور عربی برقرار شده دل بسته است.
دشمن بر روی این مسئله حساب کرده است که با مشغول کردن حزبالله به امور داخلی لبنان، تشدید بحران اقتصادی و سیاسی، تنش سیاسی با #عربستان سعودی و چند کشور عربی [حاشیه] خلیج [فارس] و مسئله فراخواندن سفرا به بهانه اظهارات قرداحی وزیر [اطلاعرسانی لبنان]، جبهه داخلی لبنان را تضعیف کند.
تلآویو از ورود به رویارویی نظامی در هر یک از جبهههای مذکور بیم دارد چراکه در صورت آغاز حمله علیه یکی از این جبههها، با پاسخ جبههای دیگر مواجه خواهد شد.
سران دشمن «از وقوع یک جنگ منطقهای که این رژیم را دهها سال به عقب بازگرداند و چهبسا منجر به یک شکست راهبردی برای آنها شود، بیم دارند. این سناریو بیش از پیش واقعی به نظر میرسد و ترس دشمن از این مسئله همزمان با اظهارات سران محور مقاومت درباره لزوم یکپارچگی جبهههای نبرد و مقاومت علیه دشمن، آشکارتر شده است.
@asrdiplomacyir
🔹✍️اعتراف صهیونیستها به شکست در #سوریه ( رأی الیوم - زهير اندراوس )
منابع بلندپایه امنیتی رژیم صهیونیستی با اعتراف به بازگشت «بشار اسد» به قدرت با وجود تمام تلاشهای موجود برای سقوط دمشق، مانند واشنگتن و سایر همپیمانان عرب خود در منطقه، دیگر پذیرفتهاند که گزینه براندازی نظام سوریه بیهوده بوده است.
پس از انتشار گزارشهای متعدد درباره عادیسازی و توسعه روابط برخی از کشورهای عربی با دمشق که به اعتقاد ناظران سیاسی با چراغ سبز واشنگتن صورت گرفته، دیگر تلآویو نیز مانند همپیمان قدیمی خود چارهای جز پذیرش واقعیت موجود ندارد و لذا رسما پذیرفته که دیگر موضوع سقوط دمشق و دولت «بشار اسد» معنایی ندارد.
به گزارش فارس، اسرائیل رسما به شکست خود اعتراف میکند و میداند که برکناری اسد، دیگر یک گزینه نیست و وی پس از گذشته نزدیک به ده سال، در حال گسترش نفوذش در سراسر سوریه است.
بر این اساس، «لیلاخ شووال» تحلیلگر نظامی، در روزنامه عبری «اسرائیل هیوم» به نقل از منابع بلندپایه امنیتی در رژیم صهیونیستی میگوید که تغییراتی که در مرحله اخیر در سوریه رخ میدهد، بسیار دراماتیک و چشمگیر است. پس از اینکه سوریه نزدیک به یک دهه، در یک «جنگ داخلی» وحشیانه غرق در خون بود و طی آن، صدها هزار نفر کشته و زخمی شدند و میلیونها نفر از این کشور گریختند؛ رئیس جمهور بشار اسد به قدرت بازگشته و اکنون تلاش میکند تا حاکمیت خود را بر کشور «تحمیل» کند.
وی مدعی شد که بشار اسد اکنون به دنبال تحمیل قدرت خود بر سراسر سوریه و حتی بر طرفهایی مانند ایران است که به او در این مسیر کمک کردهاند.
این تحلیلگر اسرائیلی به نقل از منابع مذکور مدعی شد: «این اقدام اسد از این نظر جالب توجه است که او مدیون ایرانیها و حزب الله است. زیرا در آغاز جنگ داخلی اسد شکست های زیادی را متحمل شد. اما ایران و حزب الله و سپس روسیه به سوی آن شتافتند و آن را به پیروزی رساندند.
شووال به نقل از منابع بلندپایه رژیم صهیونیستی با نادیده گرفتن درخواست کمک دمشق از ایران و روسیه، ادعا میکند:« ایران و حزبالله از سال ۲۰۱۲ از طریق مشاوره نظامی، انتقال تسلیحات و کمکهای اقتصادی و سپس با نیروهای رزمی وارد خاک سوریه شدند، سپس روسیه متوجه شد که فرصتی برای نفوذ در منطقه وجود دارد و شروع به پمپاژ تجهیزات، وسایل جنگی و نیرو کرد. عملا مداخله نیروهای خارجی، و عمدتا روسی، نظام اسد را نجات داد و کنترل آن را بر دولت بازگرداند».
به گفته منابع اسرائیلی، نظام سوریه از سال ۲۰۱۸ برای تحمیل مجدد حاکمیت خود بر این کشور و بازسازی ارتش سوریه تلاش کرد. درست است که تا کنون تمام مناطقی که قبل از درگیریهای سوریه تحت حاکمیت #اسد بودهاند، تحت کنترل آن درنیامدهاند، اما او تمام تلاش خود را برای رسیدن به این هدف انجام میدهد.
این تحلیلگر صهیونیست با وجود مانور دادن بر روی ادعای رسانههای سعودی و منابع اطلاعاتی و جاسوسی تلآویو مبنی بر عدم رضایت دمشق از حضور #ایران در سوریه در این مرحله و هدف قرار دادن اتحاد دمشق و تهران در مقابله با تجاوزهای رژیم صهیونیستی، اذعان میکند که به هر حال هیچ چیزی نمیتواند مانع دستور اسد به ارتش خود برای هدف قرار دادن هواپیماهای اسرائیلی که به سوریه حمله میکنند، با آتش ضدهوایی شود.
وی افزود: «در جریان این حملات ده ها موشک زمین به هوا به سمت هواپیماهای اسرائیلی شلیک میشود. این آتشها بر آزادی عمل نیروی هوایی اسرائیل تأثیری نمیگذارد، اما گزارشهای نیروی هوایی حاکی از آن است که در مقایسه با آنچه در گذشته بود، پاسخهای سوریه سریعتر شده و زمان پاسخ سوریها به حملات به میزان ۲۰ درصد در مقایسه با گذشته، کوتاهتر شده است».
@asrdiplomacyir
🔹✍️آیا #اردوغان همچنان به دنبال الحاق شمال #سوریه به #ترکیه است؟ ( ایلیا ج. مغنایر - الرأی )
بخش دوم:
اردوغان بارها گفته که به دنبال حمایت از حق مردم سوریه برای انتخاب رژیم خود و حمایت از خواستههای آنها است. با این حال، اکثر جناح های تحت کنترل او ترکیبی از گروههای افراطی و جنگجویان خارجی به همراه «القاعده» و داعش هستند، ضمن اینکه هیچ منشور بین المللی وجود ندارد که به آنکارا حق مداخله در سوریه و اشغال بخشهایی از آن را داده باشد.
بر این اساس، با وجود همه این امور، آنکارا روند «ترکیزه کردن» منطقه تحت اشغال خود در شمال سوریه را آغاز کرد و شوراهای محلی را به استانهای جنوبی خود برای تحکیم همکاری و انسجام و تثبیت رهبری ترکیه به عنوان مرجع عالی بالاتر از مقامات محلی در مناطق شمالی پیوند داد. مهمترین این مناطق عبارتند از: #عفرین، جرابلس، اعزاز، جندیرس، راجو و شیخ حدید.
آنکارا کتابهای درسی را تغییر داد، زبان ترکی را آموزش داد، پرچم خود را به جای پرچم سوریه برافراشت، تابلوهای نصب شده در جادهها، مؤسسات عمومی و خیابانها را تغییر داد تا علاوه بر نام عربی، نامهای ترکی نیز داشته باشند. به عنوان مثال پارک اعزاز را «الامة العثمانیه» (ملت عثمانی) نامید. در شهر #جرابلس عکس اردوغان بر دیوار بیمارستان اصلی شهر آویخته شد.
بر این اساس، بودجه حاصل از درآمدهای گذرگاههای مرزی بین مناطق سوری، تحت نظارت دولت ترکیه و نمایندگان آن صرف روند هزینهها و بازسازی میشود.
عقبنشینی آمریکا از افغانستان، اشتهای ترکیه را باز کرده است و آنکارا معتقد است که میتواند شاهد خروج مشابه آمریکا از سوریه باشد و به همین دلیل می خواهد مرکز و پایگاهی را برای این منظور برای خود حفظ کند.
منطقه تحت کنترل ترکیه حدود ۹۰۰۰ کیلومتر مربع است و شامل حدود هزار شهرک است و بیش از ده هزار سرباز در این مساحت مستقر هستند.اردوغان به صراحت در 24 سپتامبر گذشته در مجمع عمومی سازمان ملل متحد گفت : آنکارا در نظر دارد ساختار تروریستی حزب کارگران کردستان (پکک) و یگانهای مدافع خلق (ی.پ.گ) را از بین ببرد و یک کریدور صلح ایجاد کند.
بر این اساس، هدف او، ایجاد دهها منطقه و روستا است که بیش از یک و نیم میلیون آواره سوری بتوانند در آنها زندگی کنند تا این امر نقطه شروع دیگری برای آنکارا به منظور کنترل مناطق بیشتری از سوریه باشد.
نه روسیه و نه ایران با این اهداف ترکیه موافق نیستند بلکه بر تمامیت ارضی سوریه و عقبنشینی ترکیه از آن اصرار دارند. با این حال اردوغان پایبندی خود به سرزمین های اشغالی سوریه را در نبرد برای آزادسازی جاده یم حمص، حماه و #حلب موسوم به M۵ و جاده بین حلب و لاذقیه معروف به M۴ ثابت کرد.
بر این اساس ارتش ترکیه برای حفظ کنترل خود بر شهر #سراقب و همچنین تهدید شهر حلب، نبرد شدیدی را انجام داد. با این حال، حمله شدید سوریه با حمایت متحدانش، ترکها را به عقب نشینی با وجود توافق قدیمی که اردوغان در «نشست سوچی» با مسکو و #تهران کرده بود، وادار کرد.
در آخرین نشست صورت گرفته میان اردوغان و #پوتین، اطلاعاتی در مورد شکست مذاکرات ترکی - روسی در خصوص بقای نیروهای ترکیه در سوریه به بیرون درز کرده است. موضوعی که مسکو تمایلی به مذاکره در مورد آن ندارد و میخواهد مرزهای بینالمللی را آنگونه که هست حفظ کند بدون بازگشت به آنچه که #داعش با شکستن مرزها و قطع بخشهایی از کشورهای مربوطه در درجه اول، یعنی عراق و سوریه، آغاز کرده بود.
به نظر میرسد که اردوغان هنوز امید خود را به الحاق بخشی از سوریه به خاک ترکیه را از دست نداده است. این در حالی است که به موازات این هدف، نیروهای وی در حال اشغال بخشی از عراق هستند در حالی که بغداد پس از پایان تهدید داعش به صراحت از آنکارا میخواهد که منطقه #کردستان را ترک کند.
@asrdiplomacyir
🔹✍️ بحرانسازی #عربستان برای #لبنان ( عبدالباری عطوان - رأی الیوم )
عربستان سعودی و سه کشور عربی حاشیه خلیج فارس به بهانه حمایت وزیر اطلاعرسانی لبنان از ملت یمن، سفرای خود را از بیروت فراخواندند؛ اقدامی که سناریوی جدید آمریکایی-اسرائیلی است.
«جرج قرداحی» وزیر اطلاع رسانی لبنانی هفته گذشته در یک برنامه تلویزیونی که قبل از وزیر شدنش ضبط شده بود، به صراحت بر ضرورت توقف "تجاوز" به یمن تاکید کرد. وی گفت که عربستان سعودی و کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس باید "جنگ بیهوده علیه ملت یمن را تمام کنند". این اظهارات قرداحی سبب خشم عربستان سعودی شد. ریاض و به نبعیت از آن، بحرین، امارات و کویت سفرای خود را از لبنان فراخواندند.
آمریکا و رژیم صهیونیستی در تلاش هستند #ایران را وادار کنند که از برنامههای صلح آمیز هستهای خود دست بردارد یا اینکه حمله نظامی ترتیب دهند. یقینا عربستان و سه کشور عربی دیگر نیز طرف اصلی این طرح هستند.
سناریویی که دنیس راس فرستاده پیشین آمریکا در امور خاورمیانه در مجله فارین پالیسی به آن اشاره کرده، وارد مرحله اجرا شده و بین طرفهای حاضر در آن که رژیم صهیونیستی و اعراب حاشیه #خلیج_فارس هستند، تقسیم نقش نیز صورت گرفته است. این پنج مورد به شرح ذیل است:
نخست؛ گزارش خبری رویترز که امروز منتشر شد و درباره گشتزنی یک بمب افکن غولپیکر آمریکایی به همراه جنگنده اسرائیلی «اف-۱۵» در حریم هوایی شبه جزیره عربستان و خلیج فارس است. این اقدام، پیام تهدید به ایران است.
دوم؛ اظهارات فیصل بن فرحان، وزیر امور خارجه عربستان سعودی در حاشیه شرکت در اجلاس سران گروه ۲۰ در رم. وی در این اجلاس گفت: «بحران با لبنان به دلیل هژمونی #حزب_الله است و لبنان باید از این هژمونی آزاد شود... مذاکرات با ایران متوقف شد و به هیچ پیشرفت خوش بینانهای نرسید. به همین دلیل، تاریخی برای دور بعدی مشخص نشد». این مسئله نشان میدهد که قرداحی، قربانی این ماجراست.
سوم؛ حملات شدید جنگندههای صهیونیستی به شمال #دمشق که با ادعای هدف قرار گرفتن کاروان سلاح ایران صورت گرفت.
چهارم؛ مانورهای نظامی رژیم اشغالگر اسرائیل با انواع سلاحها که شبیه سازی جنگی همه جانبه است که در آن هزاران سرباز و نیروی امنیتی برای مقابله با ناآرامی در روستاهای عربی حضور دارند که در صورت آغاز جنگ با ایران به وجود خواهد آمد. این مانورها شامل نحوه زندگی شهرک نشینان صهیونیست در روستاها و شهرها و پناهگاهها برای مدت زمان طولانی و مقابله با هزاران موشک است که از چند جبهه به ویژه جنوب لبنان و #غزه شلیک میشود.
پنجم؛ اظهارات نفتالی #بنت، نخست وزیر رژیم صهیونیستی در سخنرانی ماه گذشته خود در مجمع عمومی سازمان ملل متحد، که در آن گفت: «برنامه هسته ای ایران به مرحله سرنوشتسازی رسیده است و تسامح ما نیز همینطور... ما اجازه نخواهیم داد ایران به سلاح اتم دست یابد».
این تهدیدات جدید نیست، «ارعاب» ایران و #محور_مقاومت و هدف قرار دادن لبنان و سوریه، مؤید این واقعیت است. همانطور که هدف قرار دادن پایگاه آمریکایی التنف، پاسخ به حمله «تدمر» بود، بعید نیست که پاسخهای دیگری با اندازه و تاثیرگذاری بیشتر وجود داشته باشد. شاید موشکهایی که به اطراف سفارت آمریکا در بغداد شلیک شد، هشداری باشد مبنی بر اینکه حمله بعدی ممکن است پایگاه آمریکایی «عین الاسد» در #الانبار را هدف قرار دهد.
مشارکت عربستان سعودی در این سناریوی آمریکایی-اسرائیلی با ایجاد بحران ساختگی به خاطر اظهارات #قرداحی، شاید تحولی بسیار خطرناک باشد که ممکن است بر امنیت و ثبات این کشور تأثیر منفی بگذارد. شاید پاسخ به این مشارکت، از سوی انصار الله #یمن و حملات بیشتر به عمق عربستان باشد. شاید هم اهداف اقتصادی و نظامی سعودی در عراق، هدف حمله قرار گیرد. لذا عربستان سعودی با این اقدام، نخواهد توانست لبنان را منزوی کند، بلکه خود را منزوی کرده است.
@asrdiplomacyir
🔹✍️آیا دولت #بایدن از فرصت بازگشت به #برجام استفاده میکند؟ ( جوئل ماتیس - دِ ویک )
#تهران واقعا توافق هستهای را میخواهد و مقصر عدم بازگشت آن به برجام، #واشنگتن است.
ما این را میدانیم زیرا ایران روز چهارشنبه اعلام کرد که برای احیای #توافق_هستهای، دوباره به مذاکرات خواهد پیوست. این خبر چیزی غافلگیرکننده است؛ زیرا انتخاب ابراهیم #رئیسی در ماه ژوئن به ریاست جمهوری، امیدها به توافق آمریکا و ایران را کاهش داد. اما ظاهرا هنوز امیدی هست.
اکنون نوبت [جو] بایدن [رئیسجمهور آمریکا] است که تلاشی همراه با حسن نیت برای احیای توافق هستهای انجام دهد. سوال اینجاست که آیا او از این فرصت استفاده خواهد کرد؟
گفتن آن سخت است. بایدن سال گذشته به طرز معقولی در کمپین انتخاباتی خود مبنی بر تعامل مجدد با ایران شرکت کرد، اما او اکنون اقدامات سردرگمکنندهای را انجام داده است. در ماه فوریه، دولت [آمریکا] پیشنهادی را رد کرد که در آن واشنگتن و تهران به طور همزمان مجدداً به توافق هستهای برگردند؛ یعنی همزمان با از سرگیری پایبندی ایران به تعهداتش، آمریکا نیز تحریمها را کاهش دهد.
به گزارش فارس، در عوض، کاخ سفید به ایران گفت "اول شما" [به تعهداتتان بازگردید]. ایران نیز به جای پذیرش این شرط نابرابر، ترجیح داد به افزایش ذخایر اورانیوم غنیشده خود ادامه دهد. فعالیت تهران یک سال پس از خروج #ترامپ از [برجام] سر گرفته شد، اگرچه هنوز به اندازه کافی [مواد اتمی] برای ساخت بمب ندارد.
در اوایل ماه جاری (اکتبر)، آنتونی #بلینکن وزیر امور خارجه آمریکا و یائیر #لاپید همتای اسرائیلی او، در مورد امکان اجرای گزینه "نقشه دوم" در صورت عدم احیای توافق هستهای گفتوگو کردند. آنها جزئیات را ناگفته گذاشتند، اما به نظر واضح بود که این طرح شامل اقدامات نظامی یا [عملیاتهای] مخفیانه علیه تاسیسات هستهای ایران است.
این تعجبآور نیست، بهنظر میرسد تندروها و جنگطلبان در آمریکا و اسرائیل در ۲۰ سال گذشته بیشتر مشتاق جنگ با ایران بودهاند. اما هیاهو و تهدیدهای تهران عمدتاً موجب عقبنشینی آنها شده است. دیپلماسی دولت اوباما که توافق اولیه را ایجاد کرد، احتمالاً بزرگترین موفقیت آمریکا و متحدانش در مهار تمایلات هستهای ایران بود.
تمایل این کشور (ایران) برای بازگشت به میز مذاکره حاکی از آن است که ایران یک توافق احیا شده - صلح - را به ادامه تحریمها یا جنگ ترجیح میدهد. بایدن گفته است که او هم همین را میخواهد. او اکنونی فرصتی برای اثبات این ادعا دارد.
@asrdiplomacyir
🔹✍️جنگ نرم #آمریکا و تغییر هویت جوانان #یمن (خالد الجیوسی - رأی الیوم)
اطلاعیه سفارت آمریکا در یمن مبنی بر اعطای تسهیلات به جوانان یمنی برای زندگی در خانههای موسوم به خانههای ابراهیمی، سوالهای بسیاری را درباره اهداف این طرح ایجاد کرده است.
سفارت آمریکا در یمن اخیرا اطلاعیهای منتشر کرد مبنی بر اینکه به جوانان از ادیان مختلف کمک هزینه میدهد تا در خانههایی موسوم به «خانههای ابراهیمی» با یکدیگر زندگی کنند و اینگونه اعتقادات دینی آنها را طی زندگی روزمره مورد بررسی قرار دهد.
ملت یمن در تمام طیفها همواره حامی مسأله و ملت #فلسطین بوده و یمنیها بهرغم حمله ائتلاف سعودی و تلاش ائتلاف برای تبدیل یمن به کشوری شکستخورده، در مناسبتهای مختلف همبستگی خود را با ملت فلسطین اعلام کردهاند.
در این وضعیت، سفارت آمریکا با انتشار اطلاعیهای بحث برانگیز که بسیاری آن را «خبیثانه» میدانند جوانان را دعوت به زندگی در خانههای ابراهیمی میکند، نامی که شبیه به توافق عادیسازی روابط میان کشورهای عربی و تلآویو موسوم به توافق «آبراهام» یا ابراهیم است. بر اساس اطلاعیه مذکور، سفارت آمریکا دنبال جذب جوانان یمنی از هر دو جنس زن و مرد برای زندگی در این منازل است تا افکار و اعتقادات آنها را بشناسد.
سوالهای بسیاری درباره هدف آمریکا از این اقدام مطرح شده آنهم در زمانی که یمنیها نیاز به حمایت برای توقف جنگ و بازسازی کشورشان دارند. علاوه اینکه دعوت به اختلاط بین زن و مرد، خشم جامعه محافظهکار یمن را برانگیخته است.
منتقدان از تسامح دینی و شناخت ادیان مختلف دفاع میکند اما این تسهیلات برای چنین منازلی آنهم در کشوری که جنگ آن را ویران کرده ممکن است اهداف خوبی نداشته باشد و به دنبال تبلیغ افکاری مانند عادیسازی روابط با تلآویو و تبلیغ مسیحیت و ارتداد از اسلام باشد.
عربستان سعودی در رأس یک ائتلاف عربی و تحت حمایت آمریکا، از ششم فروردین ۱۳۹۴ با ادعای تلاش برای بازگرداندن «عبدربه منصور هادی» رئیس دولت مستعفی یمن به قدرت اقدام به تجاوز نظامی به یمن و محاصره زمینی، هوایی و دریایی این کشور کرد.
این تجاوز نظامی هیچ کدام از اهداف ائتلاف سعودی را محقق نکرد و فقط با کشته و زخمی شدن دهها هزار یمنی، آواره شدن میلیونها نفر، به بار آمدن خرابی برای زیرساختهای این کشور و گسترش قحطی و گرسنگی و بیماریهای واگیردار همراه شده است.
@asrdiplomacyir
🔹✍️انتخابات #عراق و مشخص شدن آینده حضور نظامی #آمریکا در این کشور ( والاستریت ژورنال )
روز گذشته (یکشنبه، ۱۰ اکتبر)، پنجمین انتخابات پارلمان عراق در سراسر این کشور برگزار شد.
رأی عراقیها در انتخابات پارلمانی که دیروز برگزار شد، احتمالا سرنوشت و آینده نیروهای آمریکایی را که هنوز در عراق مستقر هستند، تعیین کند. نتایج این انتخابات، نحوه برخورد #بغداد با درگیری ژئوپلیتیک بین واشنگتن و #تهران را نیز مشخص خواهد کرد.
انتخابات عراق پس از توافق بین بغداد و #واشنگتن برای «پایان عملیات رزمی» نیروهای باقیمانده آمریکا و تبدیل ماموریتهای رزمی به ماموریتها مستشاری برگزار شد. وضعیت امنیتی نسبتاً پایدار در دوره گذشته یکی از پیامدهای این توافق تلقی میشود، به ویژه اینکه پایان حضور آمریکا یکی از خواسته های جناحهای ضد آمریکا بود که بر «مصطفی الکاظمی» نخست وزیر عراق در این خصوص، فشار آوردند.
در این گزارش تایید شده که ایالات متحده آمریکا، ۲۵۰۰ نیروی نظامی از مجموع ۳۵۰۰ نیروی موسوم به ائتلاف بینالمللی ضد #داعش در عراق دارد. تحت فشار گروههای #مقاومت و مصوبه پارلمان برای خروج این نیروها پس از شهادت سردار «قاسم #سلیمانی» فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، ایالات متحده و عراق آوریل گذشته توافق کردند که ماموریت رزمی ایالات متحده به آموزشی و استشاری تغییر کند. «طی سال جاری، عراق در گردابی از خشونت بین گروههای شبه نظامی تحت حمایت ایران و ارتش آمریکا قرار گرفته است که در پاسخ به حملات موشکی و پهپادی به پایگاه های خود، اقدام به حملات هوایی میکردند».
در این گزارش پیشبینی شده که فراکسیون جریان #صدر به رهبری «مقتدی الصدر» بیشترین کرسی را در این انتخابات کسب کند با توجه به اینکه در انتخابات سال ۲۰۱۸ نیز بیشترین کرسیها را در ائتلاف با حزب کمونیستی عراق کسب کرد. مقتدی الصدر یک رهبر «سرکش و قهرمان شیعیان عراق» است. وی با حضور نیروهای آمریکایی مخالف است و از دیگر سو با نفوذ روافزون ایران در این کشور مخالف است - امری که وی را از سایر سیاستمداران شیعی_ متمایز میکند. وی همچنین به حملات علیه منافع آمریکا در عراق نقد دارد.
در این گزارش به نظرسنجی انجام شده از سوی اندیشکده عراقی «مرکز الرافدین للحوار» استناد شده که میگوید در انتخابات کنونی، جریان صدر ۴۲ کرسی را از آن خود خواهد کرد در حالی که در انتخابات ۲۰۱۸، ۵۴ کرسی کسب کرده بود.
به نظر می رسد #کاظمی خود را برای ماندن در پستش از طریق توافقی که پس از انتخابات بین نیروهای سیاسی رقیب در کشور حاصل میشود، آماده میکند. اما نخستوزیر ماندن او با مخالفت شدید گروههای مورد حمایت ایران همراه میشود که او را در «کشته شدن» سلیمانی و ابومهدی #المهندس دخیل میدانند.
نگارنده در ادامه با اشاره به اینکه، «کتائب حزبالله» عراق، برای نخستینبار به صورت مستقیم در انتخابات شرکت کرده و فهرستی شامل ۳۲ نامزد ارائه کرده است و طرفداران خود را به شرکت در انتخابات تشویق کرده، مینویسد: «این امر نشان میدهد که چگونه قدرت سیاسی گروههای شبهنظامی، از زمانی که آنها نقش مهمی در مبارزه با داعش در سال ۲۰۱۴ ایفا کردند، رشد و افزایش داشته است».
این روزنامه آمریکایی با افراطی خواندن نیروهای مقاومت عراقی که مخالف تداوم حضور تروریستهای آمریکایی در خاک کشورشان هستند، به نقل از تحلیلگران مینویسد که مشارکت پایین مردم عراق در این انتخابات احتمالا به تقویت این گروه و «دیگر گروه های افراطی» منجر شود.
@asrdiplomacyir
🔹✍️بازی سعودی در #یمن رو به پایان است ( میشل هارتون - ریسپانسیبل استیت کرافت )
در پی جنگی که #ریاض علیه یمن به راه انداخت نیروهای #صنعا زبدهتر شدهاند، اکنون هیچ کسی نمیتواند آنها را شکست دهد و بازی رقیب انصارالله در ایستگاه نهایی است.
#عربستان_سعودی و متحدان آن در شکست دادن ارتش و کمیتههای مردمی یمن شکست خوردند و به راه انداختن این جنگ توسط ریاض باعث شد نیروهای صنعاء به نیروهای جنگی زبدهتر و قویتر تبدیل شوند.
محاسبه سعودی در تصمیمگیری برای آغاز عملیات موسوم به «عاصفه الحزم» در مارس ۲۰۱۵ اشتباه بود؛ قرار بود که پیروزی برقآسایی علیه «دشمنی ضعیف» با تجهیزات کم حاصل شود اما این جنگ اکنون به باتلاقی تبدیل شده که شش سال است ادامه دارد.
به جای شکست ارتش یمن، اکنون این نیروها به خاطر جنگی که سعودی به راه انداخت به نیروهای جنگی کارآمدتری تبدیل شدهاند و جنگ به سرعت به پایان خود نزدیک میشود.
ریسپانسیبل استیت کرافت افزود، طی سه ماه گذشته نیروهای ارتش و کمیتههای مردمی بخشهای مهمی از اراضی تحت تسلط دولت مستعفی یمن (مورد حمایت ریاض) را پس گرفتهاند و این نیروها با کمک متحدان خود بر بیشتر مناطق استانهای البیضاء ، مأرب و استان ثروتمند و نفتخیز شبوه مسلط شدهاند.
نیروی موشکی ارتش یمن در ۲۳ سپتامبر موفق شدند پایگاه نظامی «الخشنه» را با موشک هدف بگیرند، الخشنه آخرین پایگاه نیروهای هادی در شمال یمن بود و در نزدیکی شهر نفتخیر مأرب قرار دارد. نیروهای صنعاء سپس با حملهای زمینی بر این پایگاه مسلط شدند.
نیروهای مسلح یمن از پهپاد و موشکهای پیشرفته برای اعمال فشار بر عربستان سعودی استفاده میکنند. در آگوست گذشته نیروهای یمنی فرودگاه «ابها» در منطقه «عسیر» در جنوب سعودی را هدف گرفتند و در چهارم سپتامبر گذشته هم عملیاتی موشکی علیه یک هدف در منطقه «الشرقیه» سعودی انجام دادند. موشکی که سعودیها مدعی مقابله با آن شدند بیش از هزار کیلومتر از محل شلیک در شمال یمن طی کرده بود.
این پایگاه آمریکایی افزود، این عملیاتها در کنار عملیاتهای اخیر در مأرب نشان میدهد و نیروهای مسلح یمن به ارتقای موشک و پهپادهای خود ادامه میدهند. پهپادها و موشکهایی که نیروی مسلح یمن میسازد در مقایسه با هزینهای که ریاض باید خرج پدافند هوایی خود کند، کمهزینهتر هستند.
وضعیت عربستان در یمن تا حدی زیادی شبیه به وضعیت سابق آمریکا در حمایت از دولت سابق در افغانستان است. سرازیر شدن مال و سلاح از عربستان به سمت وکلایش در یمن باعث افزایش فساد، عدم ناکارآمدی و تبعیت شده است.
پایان بازی رقیب اصلی صنعاء یعنی دولت مستعفی یمن نزدیک شده و عربستان در حال کاهش حمایت خود از این دولت است. تسلط #انصارالله بر مأرب نزدیک است و سران قبایل در حال انجام اقداماتی برای تأمین منافع خود مطابق با این پیروزی انصارالله هستند.
پس از شش سال از جنگ یمن امیدی ناچیز برای این موضوع وجود دارد که نیرویی در داخل یا خارج یمن بتواند نیروهای صنعاء را از نظر نظامی شکست دهد.
@asrdiplomacyir
🔹✍️عصیان #عراق در برابر سازش، بن گوروین را در قبر می لرزاند ( فارس الصرفندی - العالم )
در سال 1948 بن گوریون، نخست وزیر وقت رژیم صهیونیستی گفت تا وقتی که ارتش های عربی شامل #مصر و #سوریه و عراق وجود دارند، "اسرائیل" روی ثبات و آرامش را نخواهد دید و پا بر جا نمی ماند.
مصر به رغم تمام پتانسیلی که برای ادامه مبارزه داشت و هنوز هم توانسته خود را سر پا نگه دارد، از حدود 40 سال از صحنه خارج شد. اما سوریه به رغم جنگ تمام عیار و حملات همه جانبه ای که برای حذف این کشور از صحنه و نابودی کامل آن یا تسلیم شدن آن صورت گرفته است همچنان استوار و پا بر جا مانده است. و امروز نوبت عراق است که گروه هایی که خود را به استعمار فروخته و دلار می پرستند، این کشور را از پای دربیاورند.
کنفرانس #اربیل هیچ ربطی به عراق ندارد بلکه صرفا یک آهنگ ناساز در سمفونی هم آهنگ عراق است؛ عراقی که طرح سازش را با تمام قوا رد کرده است و گواه این مدعا دیدگاه همه عراقیها اعم از شیعه و سنی است؛ از یک سو مراجع دینی مخالفت خود را با همه تلاش هایی که قصد دارند عراق را در ورطه سازش بیندازند اعلام کرده اند. مقتدا صدر نیز اعلام کرده است که عراق هرگز تن به سازش نمی دهد. از سوی دیگر دیوان اوقاف اهل سنت این کشور هم تلاش ها و دعوت های صورت گرفته برای کشاندن پای این کشور به ورطه سازش را محکوم کرده است. حتی ریاست جمهوری این کشور هم موضع قاطعانه ای در قبال کنفرانس اربیل اتخاذ و اعلام کرده است که این کنفرانس هیچ ربطی به مواضع رسمی عراق ندارد.
اقشار مختلف و گروه های عراقی آنجا که پای فلسطین یکصدا و یک دل هستند و تاریخ #فلسطین گواهی می دهد که هیچ یک از فلسطینی هایی که به زیارت مزار سربازان عراقی در شمال کرانه باختری می روند نمی دانند که این سربازان شیعه بوده اند یا سنی یا آشوری یا عرب بوده اند با کرد.
چرا عراق؟
ساده است؛ چون با سقوط عراق، مانعی در مقابل ایران ایجاد می شود و رؤیای "اسرائیل" هم این است که عراق، از محور مقاومت جدا شده و به زمره تشنگان سازش با این رژیم بپیوندد.
عراق مرکز ثقل جغرافیایی و سیاسی و تاریخ و تمدن عرب است و پیوستن این کشور به محور سازش باعث می شود که عرب های دیگر هم پشت سر این کشور راه بیفتند.
این بار نقشه (سازشکاران) به دلیل هشیاری سیاستمداران و اندیشمندان و مراجع و پارلمان این کشور نقش بر آب شد اما این به آن معنا نیست که این توطئه گران دست از تلاش برمی دارند. آنها این بار از روزنه عوامل و مزدوران آمریکایی وارد شدند و دفعه بعد از روزنه های دیگر وارد خواهند شد تا عراق از با همان شعارهای همیشگی از آرمان اصلی خود دور کنند.
حال گناه عراق چیست که باید به خاطر مسأله ای غیر از مسأله خود مجازات شود، مگر چه خیری از ماندن در اردوگاه #مقاومت می بیند. بهتر نیست که به خیل کشورهایی که از رفاه و آسایش آمریکایی برخوردارند بپیوندد؟
اینها صداهایی است که این روزها شبانه روز می شنویم. اما باید بدانیم که تا وقتی که عراق همچون استواری در مقابل آنها بماند و سوریه یکپارچه و متحد پشت سر رهبران خود باقی بماند، بن گوریون لحظه ای در قبر خود آرام نخواهد بود و ترس از نابودی برای همیشه در دل سران این رژیم باقی خواهد ماند.
@asrdiplomacyir
🔹✍️آیا #حزبالله لبنان به حوزه اکتشاف نفت نیز ورود میکند؟ ( منال زعیتر - النشره )
حزبالله لبنان کشتیها و کاروانهای نفتی ایران را از طریق دریا و خشکی، درست در مقابل دیدگان آمریکا و دشمن اسرائیلی وارد #لبنان کرد. موضوعی که حزبالله آن را در رده و سطح پیروزی خود در ماه می سال ۲۰۰۰، پیروزی ژوئیه ۲۰۰۶ علیه دشمن اسرائیلی و شکست تکفیریها در الجرود در سال ۲۰۱۷ میداند. این موفقیت حزب الله در اثبات خود به عنوان یک نیروی نظامی قدرتمند در منطقه، میزان توانایی این جنبش در تبدیل شدن به یک نیروی اقتصادی با قابلیت بازگرداندن تعادل به اقتصاد لبنان را افزایش داد. حزبالله پیش از ورود به پرونده نفتی، موفقیت بی سابقه و چشمگیری در مدیریت نهادهای مالی، بهداشتی و اجتماعی خود کسب کرده بود.
این برتری حزبالله باعث میشود تا در مورد سوء استفاده دشمن اسرائیلی از ثروت نفتی لبنان، سکوت نکند و همانطور که یکی از رهبران آن گفت، دولت لبنان را به داشتن «سیاست شترمرغی» در قبال پرونده ای به این بزرگی و مهمی نقد کند.
در اینجاست که اطلاعات موجود نشان میدهد که هیچ طرف لبنانی، بینالمللی یا منطقهای نباید تعجب کند، اگر حزبالله با همان نیرو و اقتداری که نفت ایران را وارد کرد، برای آغاز حفاری برای ثروت نفتی در منطقه مورد منازعه با فلسطین اشغالی اقدام کند. «سید حسن #نصرالله» دبیرکل حزبالله لبنان، پیشتر نیز آمادگی خود را برای تامین امنیت شرکتهای ایرانی برای اکتشاف نفت لبنان در آبهای منطقهای در صورت عدم مشارکت شرکتهای خارجی و به عبارت دیگر عدم جرأت هیچ شرکت خارجی برای به چالشکشیدن دشمن اسرائیلی اعلام کرده بود. قطعا این فقط یک سخنرانی و کلام گذرا نبود بلکه به گفته منابع نزدیک به مقاومت، این امر یک "عرضه اقتصادی" بود که رهبر حزبالله برای آن یک دیدگاه سیاسی، اقتصادی و نظامی یکپارچه ایجاد کرده است.
بر این اساس، منابع آگاه برای نخستین بار، اطلاعاتی در خصوص وجود یک پرونده یکپارچه نزد حزبالله درباره شرکتهایی که در بلوکهای مورد منازعه اقدام به کاوش و حفاری کنند، فاش کردند. البته این امر منوط به تداوم تعلل و اهمال دولت لبنان در این پرونده و انتظار آن برای مذاکرات بیشتر و گفتوگوهای بیهودهای است که حقی از لبنان را زنده نمیکند.
اطلاعات موجود نشان میدهند که شرکتهایی که اقدام به حفاری خواهند کرد، طرفهایی که نفت به آنها عرضه خواهد شد و همه چیز مربوط به این پرونده، از ابتدا تا به انتها کاملا داغ و آتشین است و امروز مقاومت در انتظار پاسخ رسمی دولت لبنان به تجاوز اسرائیل در خصوص این موضوع است تا بتواند در اینخصوص بر آن تکیه کند.
منابع آگاه معتقدند که نقض چارچوب مذاکرات ترسیم مرزی از سوی اسرائیل، میبایست باید به طور رسمی با خروج لبنان از آن پاسخ داده شود و دولت لبنان در صورت تداوم تعلل و عدم اقدام عملی برای کاوش و حفاری میبایست در تصمیمی قاطعانه، قرارداد با کنسرسیوم "توتال، نواتک و انی" [کنسرسیومی شامل شرکت های توتال فرانسه، انی ایتالیا و نواتک روسیه] را پایان دهد و به موازات آن، راه را برای استخراج سرمایه نفتی لبنان برای دیگر شرکتها باز کند.
موضوع ترسیم مرزی بین لبنان و فلسطین اشغالی از زمان اعلام موجودیت رژیم صهیونیستی مطرح بود و این رژیم از سال ۱۹۴۸، از نظر امنیتی، آبی و اقتصادی به لبنان، چشم طمع دوخته بود. کل مساحت نفتی آبهای منطقهای لبنان حدود ۲۲ هزار کیلومتر مربع است و مساحتی که با رژیم صهیونیستی بر سر آن منازعه وجود دارد به ۸۵۴ کیلومتر مربع میرسد. این مساحت مورد منازعه به ۱۰ منطقه یا بلوک تقسیم شده است.
سال ۲۰۱۸ بود که اختلافات لبنان و رژیم صهیونیستی بر سر بلوک نفتی شماره ۹ تشدید شد و در پی میانجیگری برخی طرفها از جمله آمریکا، این تنشها کاهش یافت. تاریخ بلوک نفتی شماره ۹ به سال ۲۰۰۹ بازمیگردد؛ زمانی که یک شرکت آمریکایی میدانی نفتی و گازی در بخش شرقی دریایی مدیترانه به مساحت ۸۳ هزار کیلومتر مربع کشف کرد؛ حوزه نفتی مذکور در آبهای منطقهای سوریه، لبنان، قبرس و فلسطین اشغالی قرار دارد.
@asrdiplomacyir
🔹✍️بررسی تحولات سیاسی اقتصادی جهان پس از عضویت #ایران در سازمان همکاری #شانگهای ( احمد محمد - العالم )
پیوستن ایران به "سازمان همکاری شانگهای" گواهی دیگر بر این مساله است که عصر هیمنه و سیاستهای یکجانبه در مسیر اضمحلال و زوال است و نظام جهانی جدیدی نیز در حال شکلگیری است که چند قطبی از ویژگیهای آن محسوب میشود.
روز گذشته و در نشست سران "سازمان همکاری شانگهای" در دوشنبه، پایتخت #تاجیکستان، "شی جی پینگ" رئیسجمهوری #چین الحاق ایران به این سازمان را به عنوان عضو دائم را اعلام کرد.
الحاق ایران به "سازمان همکاری شانگهای"، که شامل چین، #روسیه، قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان و ازبکستان است پیشتر با مخالفت شدید #آمریکا همراه بود که در عین حال مدافع سرسخت نظام جهانی تکقطبی و هژمونی است.
موضوع قابل توجه این است که مهمترین کشورهای عضو در "سازمان همکاری شانگهای" که در سال 2001 تاسیس شد و به عنوان یک منظومه سیاسی، اقتصادی و امنیتی منطقه شناخته میشود؛ با تحریمهای یکجانبه آمریکا روبهرو هستند از جمله ایران، چین و روسیه. بنابراین این کشورها میتوانند از طریق همکاریهای اقتصادی و تجاری درون سازمانی، فشارهای آمریکا را تا حد ممکن کاهش دهند.
بیشتر ناظران معتقدند که جهان از نظام تکقطبی که تحت سیطره آمریکا است- نظامی که دیگر با صعود قدرتهای بزرگ اقتصادی مانند چین، #هند، ایران و روسیه و نیز ظهور اتحادیههایی مانند اتحادیه اقتصادی- امنیتی شانگهای، جهان به سمت چندقطبی حرکت میکند؛ جهانی چندقطبی که به ملتهای و کشورها امکان تصمیمگیریهای آزاد را میدهد تا منافعشان را به دور از تروریسم اقتصادی تامین کنند.
درست است که الحاق ایران به "سازمان همکاری شانگهای" بازار ایران را به بازار 3 میلیارد نفری متصل میکند، همچنین این عضویت، ایران را از طریق گذرگاهی که شمال را به جنوب وصل میکند حلقه وصلی برای اوراسیا میکند اما اهمیت این عضویت زمانی دوچندان میشود که بدانیم ایران بعد از "سند مشارکتی راهبردی"- توافقی که میان چین و ایران در ماه مارس گذشته امضا شد و ابعاد سیاسی، اقتصادی، نظامی و صنایع را شامل میشود- به شانگهای پیوست، و همزمان شدن این دو رویداد محرک بزرگی برای اقتصاد چین خواهد شد تا در مناطق ممنوعه نیز پیشرفت داشته باشد. در مقابل، ایران نیز به آزادی عمل بیشتری برای رهایی از تحریمهای یکجانبه آمریکا دست خواهد یافت و این آزادی به معنای گرایش کامل ایران به سمت شرق نیست؛ زیرا تهران تمام تخممرغهایش را در یک سبد نمیگذارد و همچنان رویکرد میانهای را در سیاست و اقتصاد دنبال میکند و تلاش میکند که روابط سیاسی و اقتصادی را با تمام کشورهای جهان بر اساس احترام دوجانبه و عدم تجاوز و مداخله در امور داخلی هماهنگ کند.
قدر مسلم آن است که روز گذشته روز غمباری برای آمریکا بود و به نظر میرسد این غم و اندوه در روزهای آینده بیشتر خواهد شد. حضور نظامی آمریکا در افغانستان، #عربستان سعودی، عراق، سوریه، لبنان و یمن کاهش یافته است و هیبت و هژمونیاش در سرتاسر منطقه دچار فروپاشی شده و لذا دیگر نمیتواند نقش ابرقدرت را بازی و دیگر کشورها را مطیع خود کند. چین، روسیه، ایران و هند در آستانه پیشی گرفتن از آمریکا در عرصههای اقتصادی، سیاسی و نظامی هستند. این کشورهای عضو "سازمان همکاری شانگهای" در زمینه تولید و جمعیت ابرقدرتهایی هستند که مسیر آینده متغیرهای اقتصادی را تعیین خواهند کرد که به هیچوجه تحت سیطره آمریکا نخواهد بود.
@asrdiplomacyir
🔹✍️کمک اخیر #دمشق به #لبنان مقدمه «شکست بزرگتر» #آمریکا در منطقه است ( عبدالباری عطوان - رأی الیوم )
بخش اول:
هیأت لبنانی دیروز در دمشق درباره طرحی که بر اساس آن مقادیری گاز مصر در اختیار #اردن قرار میگیرد و این کشور را قادر می سازد تا مقادیر بیشتری برق تولید کند و در شبکه اتصال اردن و لبنان از طریق سوریه قرار دهد، رایزنی کرد.
از آغاز جنگ #سوریه در سال ۲۰۱۱، مقامات لبنانی از سفر رسمی به سوریه اجتناب میورزیدند و دلیل آن را سیاست بیروت در دور نگه داشتن خود از درگیریهای منطقهای اعلام میکردند. هرچند که به اعتقاد تحلیلگران و ناظران سیاسی، دلیل اصلی این امر، فشارهای آمریکا و تبعیت بیروت از سیاست #واشنگتن مبنی بر در انزوا نگه داشتن دمشق بود. این در حالی بود که حزبالله لبنان هرگز دست از حمایت دمشق بر نداشت.
دولت سوریه بار دیگر با موافقت با درخواست هیأت لبنانی مبنی بر انتقال گاز مصر و برق اردنی از خاک این کشور به لبنان برای مقابله با بحران شدید معیشتی "بزرگواری" و فراتر بودنش از زخمها و حقارتها را نشان داد. بحرانی که به دلیل کمبود سوخت و قطع شبه دائمی برق که باعث توقف خدمات بیمارستانی آسیابها، نانواییها و سایر ابعاد زندگی در لبنان شده است.
در واقع موضع شجاعانه و تحقیرکننده آمریکا و اسرائیل که از سوی سید حسن #نصرالله، رهبر حزب الله لبنان مبنی بر تکیه به نفت و گاز ایران برای نجات کشور و محافظت از نفتکشها بود که خانم "دوروتی شیا" سفیر آمریکا در بیروت را که تا به امروز حاکم این کشور است، به حرکت واداشت تا از موضع سرسختانه خود عقبنشینی کند و در جستجوی راهکارهای جایگزین به سوی مصر و اردن بشتابد و محاصره تحمیلی آمریکا علیه سوریه تحت قانون موسوم به سزار را در هم بشکند. اقدامی که موید شکننده بودن این تحریم و موفق بودن سیاست صبر راهبردی در برخورد با آن است.
طرفهای لبنانی یا بهتر بگویم ابزارهای آمریکا در لبنان، که دستورات خود را از سفیر مذکور میگیرند و با هرگونه همکاری با سوریه طی ده سال گذشته مخالفت کردند و معتقد بودند که سفر هر وزیر لبنانی به پایتخت آن، گناه کبیره است، باید خجالت بکشند و به دلیل موضعگیریهای کینهتوزانه، نفرت انگیز، نژادپرستانه و کوتهبینانه و تحمیل تحریم بر کشور دوست و برادری که همواره در سنگر مردم لبنان بوده و خون بسیاری از فرزندانش را برای حمایت و تقویت حاکمیت این کشور و استقلال و حفظ وحدت آن تقدیم کرده، از دو ملت سوریه و لبنان عذرخواهی کنند.
اگر اتحاد مقاومت و فداکاریهای حزب الله نبود، #داعش، اکنون به لطف آمریکا بر لبنان حکومت میکرد تا مقاومت و سلاح راهبردی آن را در نبردها و جنگهای داخلی و فرسایشی مشغول کند. هدف از این امر، منحرف کردن مسیر مقاومت از هدف اصلی و شریف عربی-اسلامی ، یعنی مقابله با اشغالگری اسرائیل بود.
مقامات سوریه امروز، با نظریه "تقابل" و از روی نفرت و انتقام با هیأت لبنانی که به پایتخت سوریه سفر کرد، برخورد نکردند و ده سال تحریم، توهین و تهمت برخی را فراموش و از هیأت لبنانی به ریاست خانم "زینه عکر" معاون نخستوزیر، وزیر دفاع و خارجه استقبال کردند و با آن مانند یک هیأت دوست و برادر در بالاترین سطوح رفتار کردند. دمشق بدون تردید، با تمام خواستههای این هیأت به نفع منافع مردم لبنان، با همه طیفهای موجود در آن، بدون هیچ تبعیض نژاد یا قومیتی موافقت کرد. این در حالی بود که رهبری سوریه میدانست که این هیأت با چراغ سبز آمریکا، جرات عبور از مرزها و ورود به دمشق را یافته است.
رهبری سوریه این گام شرافتمندانه، شجاعانه و حکیمانه را بر اساس موضع عربی و انسانی مبنی بر فرونشاندن خشم و فراتر بودن از انتقامجوی و کینهتوزی که در قلب و سینه طرف مقابل لانه میکند، برداشت. دمشق با این اقدام، بیاهمیتی، کوچک بودن و شکست سیاستهای آمریکا و ابزارهای آن در لبنان را آشکار کرد و نقش زیادی در نجات این کشور از بحران حاد دو لبه ایفا کرد. بحرانی که یک لبه آن، سیاسی، نظامی و امنیتی است و لبه دیگر آن معیشتی و انسانی. لذا این مبالغه نیست اگر بگوییم که دمشق مانع آغاز یک جنگ داخلی سنگین شد یا آن را به تعویق انداخت و کلیه صداهای طائفهگری و متشنج لبنانی و عوامل نیروهای خارجی را خاموش کرد.
@asrdiplomacyir
🔹✍️آخرین میخ بر تابوت ائتلاف سعودی ( حلمي الکمالي - البوابة الاخباریه الیمنیه )
نیروهای یمنی در روزهای گذشته عملیات وسیعی را برای آزادی مناطق باقی مانده در استان مأرب آغاز کرده و توانستهاند پیشروی قابل توجهی داشته باشند.
عملیات آزادسازی #مأرب در روزهای گذشته بار دیگر اوج گرفته و نیروهای ارتش و کمیتههای مردمی یمن برای آزادی مناطق باقی مانده تا آزادی شهر مأرب به منطقه گسیل شدهاند.
نیروهای دولت صنعاء پس از حملات توپخانهای و موشکی در صدد کنترل کانون سیاسی و نظامی دولت #منصورهادی یعنی شهر مأرب هستند و به نوشته حلمی الکمالی، روزنامهنگار یمنی، ائتلاف سعودی و حزب اخوانی الاصلاح تاکنون نتوانستهاند مانع گرویدن نیروها و شیوخ استان مأرب به نیروهای انصارالله شوند و دولت #صنعاء نیز همچنان پذیرش این افراد بوده و چندین طرح برای توقف جنگ ارائه کرده است که آخرین آن مربوط به طرح سید عبدالملک #الحوثی در خصوص دور کردن درگیریها از شهر «العتیقه» میشود.
به گزارش فارس، در هر صورت ادعای برخی رسانهها و افراد وابسته به ائتلاف سعودی در خصوص مقاومت ائتلاف سعودی در شهر مأرب، صرفا یک توهم است و درگیریها به طور کامل به نفع نیروهای دولت صنعاء پیش میرود و عمده شهرستانهای این استان و مهمترین پایگاهها و مناطق نظامی ائتلاف سعودی به دست ارتش و کمیتههای مردمی افتاده است. نیروهای دولت صنعاء همچنین با ماشین آلات نظامی گسترده و تعداد بسیار در اطراف شهر مستقر شده و به زودی به اولین مقر نظامی دولت مستعفی در ورودی شهر مأرب خواهند رسید و بیش از سه کیلومتر از این مقر فاصله ندارند.
آزادی شهر مأرب به دست نیروهای دولت صنعاء، بی شک به مثابه کوبیدن آخرین میخ بر تابوت دولت مستعفی منصور هادی است و اما اهمیت شهر مأرب صرفا به دلیل این نیست که این شهر آخرین پناهگاه دولت مستعفی محسوب میشود، بلکه آزادی این شهر دارای ابعاد وسیعتر و مهمتری است.
بازگشت مأرب به آغوش دولت صنعاء، ائتلاف متجاوز سعودی از از مهمترین منبع درآمدی خود در یمن محروم میسازد. منبعی که با تکیه بر آن بخش زیادی از کار تجهیز نیروها تأمین میشود تا جنگ ادامه یابد و با از دست رفتن این منبع درامدی، میتوان گفت که گام بلندی در راستای توقف جنگ در سال هفتم آن برداشته میشود و شهروندان یمنی برای پردخت حقوقشان و بازگشت امور به حالت عادی امید پیدا میکنند.
در آمدهای حاصل از منابع نفتی مأرب به جیب افراد خاص و همپیمان با ریاض گسیل داده میشود و در یک مورد در زمان نخستوزیری «بن دغر» در آگوست ۲۰۱۸، «سلطان العراده» استاندار وابسته به دولت هادی در مأرب از انتقال درآمدهای این استان به بانک مرکزی دولت مستعفی در شهر «عدن» خودداری کرد و همگان دیدند که ثروت این استان چگونه به تاراج میرود.
به گفته منابع آگاه در دولت منصور هادی در آمد حاصله از نفت و گاز استان مأرب روزانه به یک میلیارد و ۸۰۰ میلیون ریال یمنی میرسد که به طور اجمال ماهانه ۵۴ میلیارد ریال میشود. این درآمد جدای از درآمد مالیاتی و گمرکی است.
از سوی دیگر آزادی شهر مأرب موجب میشود تا به سرعت دیگر اندک مناطق تحت کنترل دولت مستعفی نیز از دست آنها خارج شده و شبهنظامیان شورای انتقالی جنوب با عزم بیشتری به سمت کنترل مناطق جنوبی حرکت کنند. با توجه به اینکه «عیدروس الزبیدی» رئیس گروه شورای انتقالی جنوب سال گذشته در گفتوگو با روزنامه گاردین انگلیس گفته بود که در صورت افتادن مدرب به دست نیروهای دولت صنعاء، این گروه آماده مذاکره با آنهاست.
@asrdiplomacyir
🔹✍️چرخش کشورهای عربی به سوی #چین؛ پیام ها و تهدیدهای #واشنگتن ( العالم )
احداث یک پایگاه نظامی چینی در قلب #امارات خبری که کاخ سفید را خشمگین کرد و مسئولان اماراتی را واداشت تا برای جلب رضایت آمریکا دست به توجیه بزنند. اما برخی معتقدند این داستان بعد دیگری دارد که مربوط به دیدن روابط هیجان انگیز کشورهای عربی با واشنگتن از یک سو و با پکن از سوی دیگر است.
دولت جو بایدن رئیس جمهوری آمریکا تصاویر ماهواره ای بندر خلیفه در #ابوظبی پایتخت امارات را ، عملیات احداث پایگاه نظامی چینی تفسیر کرد از اینرو محمد بن زاید حاکم فعلی امارات را به واشنگتن فرا خواند و نگرانی امریکا نسبت به این حوادث را به وی اطلاع داد. گزارش ها حاکی است بایدن بارها نگرانی خود را نسبت به حضور چین در امارات اعلام کرده و مسئولانی از دولت خود را برای توقف احداث پایگاه نظامی چین به امارات فرستاده است.
کشورهایی که بر حمایت خارجی متکی بوده و اقتصادشان وابسته به سرمایه گذاری های خارجی است مانند عربستان و امارات نمی توانند از منبع حمایت و سرمایه گذاری خود جدا شوند.
اما برای بررسی این مساله از زاویه ای دیگر، باید به اختلاف دیدگاه واشنگتن و این کشورها اشاره کنیم به ویژه در برخورد با ایران، این اختلاف پس از ساقط کردن پهپاد گلوبال هاوک توسط ایران و شتاب این کشورها و رژیم صهیونیستی برای تحریک دونالد ترامپ رییس جمهور وقت آمریکا، جهت پاسخ دادن به ایران و مخالفت وی با آن به وجود آمد و شکست بزرگی برای گروه در آن زمان بود.
اما اختلاف این کشورها با آمریکا، با آمدن جو بایدن رییس جمهوری کنونی این کشور، بیشتر شد و عربستان و امارات در عمل در صدد یافتن جایگزین هایی برای آمریکا برآمدند البته با حفظ رابطه ویژه با واشنگتن دستکم در مرحله آتی، که این جستجوها آنها را به چین؛ مهم ترین و خطرناکترین رقیب واشنگتن (به گفته محافل سیاسی و امنیتی آمریکا) رساند.
آمار واصله از افزایش مبادلات تجاری چین و عربستان از سال 2020 به تقریبا 18 درصد خبر می دهد که بیش از 28 میلیارد دلار است و این رقم ها بیانگر افزایش همکاری با پکن است.
امارات و #عربستان در صدد ایجاد روابط قوی تری با روسیه نیز هستند ( ریاض با مخالفت خود با امریکا و افزایش تولید نفت و ایجاد بحران در سهم نفت آمریکا که #ترامپ رئیس جمهوری را خشمگین کرد، در صدد تحریک امریکا برآمد). موضوع پایگاه نظامی چین در ابو ظبی که امارات نسبت به ماهیت نظامی آن اظهار بی اطلاعی کرده بود ( که طبعا مورد پذیرش امریکا نبوده است) امکان دارد دارای پیامی با دو مضمون مختلف برای واشنگتن باشد.
پیام اول؛ مفادش این است که ابوظبی می خواهد توان خود را در یافتن شرکایی دیگر نشان دهد حتی اگر بزرگترین رقیب برای واشنگتن باشند.
پیام دوم؛ مضمونش این است که پکن می خواهد آشکارا بگوید حاضر و آماده برای پر کردن هر خلایی میان واشنگتن و هم پیمانانش در منطقه و هر مکان دیگری است.
اما پیش از اینکه این سناریو را واقعیتی اجتناب ناپذیرفرض کنیم باید این سوال ها را پرسید که:
آیا این کشورها جرات دارند به جای امریکا، چین یا روسیه را جایگزین کنند و تبعات آن را بپذیرند ؟ آیا اینها سرنوشت خود را آشکارا به رژیم صهیونیستی محول کرده اند و در واقع این قدرت و اراده را دارند که بخواهند چنین کاری کنند؟
آیا در ماجرای نزدیکی روابط چین با کشورهای عربی، سناریویی در خصوص اختلاف افکنی میان این کشورهای عربی و واشنگتن وجود دارد و آیا چین از این طریق می خواهد با ایجاد تنش در روابط میان امریکا و کشورهای عربی، در منطقه حضوری مقتدر پیدا کند؟
به احتمال زیاد آمریکا اهرم فشارهای زیادی در تعامل با امارات و عربستان و دیگر کشورهای منطقه در صورت نافرمانی هر یک از آنها در اختیار دارد و به نظر می رسد چین تا کنون نتوانسته چنین اهرم های فشاری را در رقابت با واشنگتن در اختیار داشته باشد.
@asrdiplomacyir
🔹✍️هژمونی #آمریکا در جهان به پایان رسیده است ( فرانسیس فوکویاما - اکونومیست )
بخش اول:
نظریهپرداز مشهور آمریکایی با اذعان به پایان هژمونی جهانی آمریکا، نوشت، پایان دوران آمریکا خیلی زود فرا رسید و اگر نتواند مشکلات داخلی را حل کند، دیگر در جهان أثرگذار نخواهد بود.
به نظر میرسید که تصاویر وحشتناک افغانهای ناامید برای خروج از کابل پس از فروپاشی دولت مورد حمایت غرب در ماه آگوست، نشان دهنده یک مقطع بزرگ در تاریخ جهان است، زیرا آمریکا از جهان رویگردان شده است. با این حال در حقیقت، پایان دوران آمریکا خیلی زودتر از موعد رسیده بود. سرچشمههای قدیمی ضعف و افول آمریکا بیشتر داخلی است تا بینالمللی... اینکه [آمریکا] چقدر [در جهان] تأثیرگذار خواهد بود به توانایی آن در حل مشکلات داخلی بستگی دارد تا سیاست خارجیاش.
دوره اوج #هژمونی_آمریکا کمتر از بیست سال طول کشید، از فروپاشی دیوار برلین در سال ۱۹۸۹ تا بحران مالی ۲۰۰۷-۲۰۰۹. این کشور در بسیاری از حوزههای قدرت - نظامی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی - مسلط بود. اوج غرور آمریکا حمله به عراق در سال ۲۰۰۳ بود، زمانی که امیدوار بود نه تنها عراق و افغانستان (که دو سال قبلش به آن حمله کرد)، بلکه کل خاورمیانه را تغییر شکل دهد. آمریکا کارآیی قدرت نظامی را برای ایجاد تغییرات عمیق سیاسی بیش از حد تصور میکرد، حتی اگر تأثیر مدل اقتصادی بازار آزاد خود را بر امور مالی جهانی دست کم میگرفت. این دهه با گرفتار شدن سربازانش در دو جنگ ضد شورش و بحران مالی که بر نابرابریهایی که جهانیسازی به رهبری آمریکا ایجاد کرده بود، به پایان رسید.
میزان تک قطبی در این دوره از تاریخ نادر بوده است، و جهان از آن زمان با قدرت گرفتن چین، روسیه، هند، اروپا و سایر مراکز نسبت به آمریکا به حالت عادیتر از چند قطبی بازگشته است. تأثیر نهایی افغانستان بر ژئوپلتیک احتمالاً اندک خواهد بود. آمریکا با خروج از ویتنام در سال ۱۹۷۵ از یک شکست تحقیرآمیز قبلی جان سالم به در برد، اما در کمتر از یک دهه سلطه خود را دوباره به دست آورد. چالش بسیار بزرگتر برای جایگاه جهانی آمریکا، چالش داخلی است.
جامعه آمریکا عمیقاً دو قطبی شده است، و دستیابی به اجماع در مورد هر چیزی را مشکل کرده است. این دوقطبی شدن بر سر مسائل مربوط به سیاست های مرسوم مانند مالیات و سقط جنین آغاز شد، اما از آن زمان به یک مبارزه تلخ بر سر هویت فرهنگی تبدیل شده است. به طور معمول یک تهدید خارجی بزرگ مانند یک بیماری همهگیر جهانی باید فرصتی برای شهروندان باشد تا حول یک واکنش مشترک جمع شوند. اما بحران کووید۱۹ با فاصلهگذاری اجتماعی، پوشیدن ماسک و واکسیناسیون نه به عنوان اقدامات بهداشت عمومی، بلکه به عنوان نشانههای سیاسی، بیشتر به تعمیق شکافهای آمریکا کمک کرد. این درگیریها به همه جنبههای زندگی، از ورزش گرفته تا برندها گسترش یافته است. از محصولات مصرفی که آمریکاییهای قرمز و آبی (اشاره به جمهوریخواهان و دموکراتها) خریداری میکنند.
قطبی شدن، مستقیماً بر سیاست خارجی تأثیر گذاشته است. در دوران ریاست جمهوری باراک #اوباما، جمهوری خواهان موضعی جنگ طلبانه اتخاذ کردند و دموکراتها را به دلیل آغاز مجدد [روابط با] روسیه و ادعای سادهلوحی در مورد ولادیمیر پوتین سرزنش کردند. دونالد #ترامپ با در آغوش گرفتن آقای پوتین جدول را برگرداند و امروز تقریباً نیمی از جمهوریخواهان معتقدند که دموکراتها تهدیدی بزرگتر از روسیه برای سبک زندگی آمریکایی هستند.
در مورد #چین اجماع آشکارتری وجود دارد: هم جمهوریخواهان و هم دموکراتها موافق هستند که این [کشور] تهدیدی برای ارزشهای دموکراتیک است. اما این امر فقط آمریکا را تا اینجا پیش میبرد. اگر تایوان مورد حمله مستقیم چین قرار گیرد، آزمونی بسیار بزرگتر از افغانستان برای سیاست خارجی آمریکا خواهد بود. آیا ایالات متحده حاضر است پسران و دختران خود را برای استقلال آن جزیره قربانی کند؟ یا در واقع، اگر روسیه به اوکراین حمله کند، خطر درگیری نظامی با روسیه وجود دارد؟ اینها سؤالات جدی و بدون پاسخ آسان، است. اما یک بحث مستدل در مورد منافع ملی آمریکا احتمالاً عمدتاً از طریق دریچه چگونگی تأثیر آن بر مبارزات حزبی انجام میشود.
@asrdiplomacyir
🔹✍️ترس فزاینده #رژیم_صهیونیستی از جنگ منطقهای ( وسام ابوشماله - المیادین )
بخش اول:
پس از درگیریهای اخیر میان گروههای مقاومت و رژیم صهیونیستی، نشانههایی پدید آمدهاند که حکایت دارند تلآویو بیش از پیش از وقوع یک جنگ منطقهای میهراسد. تلآویو همواره در تلاش بوده است که از ورود به درگیریهای نظامی چندجانبه خودداری کند چراکه دیگر قادر نیست درگیریهای یکجانبه را خاتمه دهد.
دشمن در پنج نبرد در در برابر مقاومت لبنان و فلسطین از زمان جنگ سیوسهروزه با مقاومت #لبنان تا نبرد "شمشیر قدس" در مِی سال ۲۰۲۱ با مقاومت فلسطین شکست خورد و دیگر از زمان جنگ اکتبر در سال ۱۹۷۳ در برابر جبهه مصر و سوریه وارد نبردهای چندجانبه نشد.
به گزارش فارس، دشمن امروز با تهدیدی از چند جبهه و میدان مواجه است که جبهه شمالی خود را خطرناکترین آن میداند. جبهه غزه نیز کمثباتترین و ملتهبترین است و کرانه [باختری] نیز میدانی به شمار میرود که هر آن احتمال تنش در آن وجود دارد. سرزمینهای اشغالی ۱۹۴۸ #فلسطین هم تهدیدی راهبردی برای جبهه داخلی هستند و جبهه عراق و یمن نیز در صورت بروز جنگی چندجانبه یکی از اجزای تشکیلدهنده این تهدید خواهند بود.
در ادامه این گزارش با اشاره به اینکه صنعت هستهای ایران نیز تهدیدی موجودیتی برای رژیم صهیونیستی محسوب میشود، ایران به عنوان نقطه اتکای تمام گروههای مقاومت مستقر در منطقه معرفی شده است.
نشانههای حمایت، پشتیبانی و هماهنگی میان جبهههای مختلف مقاومت در جریان نبرد #شمشیر_قدس نمایان شد بهنحوی که منابع حزبالله اشارههایی به همکاری اطلاعاتی با فرماندهی «القسام» (شاخه نظامی حماس) در جریان نبرد اخیر داشتند و «یحیی السنوار» رهبر حماس در نوار #غزه نیز پس از آتشبس تصریح کرد که این نبرد شاهد هماهنگیهایی با مقامات عالی #حزبالله و ایران بود.
در جریان نبرد شمشیر قدس موشکهایی از جبهه شمالی شلیک شد و یک پهپاد به داخل اراضی فلسطین نفوذ کرد. نیروهای جنبش انصارالله #یمن نیز تلآویو را علنا تهدید کردند و تلاشهایی برای به دست آوردن مختصات دقیق مواضع نظامی رژیم صهیونیستی صورت گرفت تا عملا حمله به آن آغاز شود.
جبهه داخلی فلسطین نیز دست به کار شد و درگیریها با نیروهای اشغالگر و شهرکنشینیان شدت گرفت. خیزشکنندگان از رسیدن نیروها، تانکها و خودروهای زرهی به جبههای که در نزدیکی نوار غزه شکل گرفته بود، جلوگیری کردند. دشمن بر این باور است که در درگیری آتی، تنش بزرگتر و شدیدتری میان فلسطینیان و شهرکنشینان در داخل شهرهای اشغالی فلسطین در اراضی ۱۹۴۸ به وقوع خواهد پیوست.
درگیریها و کانونهای تنش مردمی و مسلحانه علیه ایستبازرسیهای اسرائیل در کرانه باختری اشغالی از زمان نبرد شمشیر قدس شاهد افزایش بوده است. رویدادها و درگیریهایی که گهگاه در کرانه باختری شعلهور میشود نشانگر تأثیر عمیق نبرد [شمشیر قدس] و بیانگر شکست هماهنگیهای امنیتی و سیاست همگنسازی شهروندان [فلسطینی] است.
@asrdiplomacyir
🔹✍️ #دمشق برای اجرای توافق مشابه درعا در #دیرالزور آماده میشود ( الشرق الاوسط )
به نقل از منابع محلی، دمشق و نهادهای امنیتی و حزبی سوریه برای یک توافق فراگیر در استان دیرالزور مشابه آنچه که در استان #درعا صورت گرفت، آماده می شوند.
استان درعا اخیرا شاهد اجرای توافق آشتی میان دولت #سوریه و عناصر مسلح با میانجیگری روسیه بود و نیروهای ارتش سوریه در پی این توافق بدون درگیری وارد محله «درعا البلد» در شهر درعا و شهرکها و شهرهای «نوی»، «الیادوده»، «مزیریب»، «طفس»، «تل شهاب»، «حوض الیرموک» و شهرکها و روستاهای دیگر شده و استان درعا به طور کامل پس از اینکه در سال ۲۰۱۸ از لحاظ نظامی به دست ارتش سوریه افتاد، مدیریت آن نیز به دولت سوریه بازگشت.
به گزارش فارس، در سال ۲۰۱۳ شهرکهای واقع در غرب استان درعا و در مثلث سوریه، #اردن و جولان اشغالی به تدریج از کنترل دولت سوریه خارج شد؛ در سال ۲۰۱۸ ارتش سوریه کنترل آنجا را مجددا به دست آورد، اما به برخی شهرکها با عملیات نظامی ورود نکرد تا افراد مسلح آن،آشتی با دولت سوریه را بپذیرند.
دمشق کمیته ویژهای را از وزارتخانههای کشور و دادگستری و دستگاههای امنیتی برای اجرای این توافق تشکیل داده که وظیفه صدور مجوز و تضمین عدم پیگرد قانونی دارنده آن را بر عهده دارد و باید فهرستی از افراد تحت پیگرد تهیه کند و ابلاغیه عدم تعرض به آنها را به ایستهای بازرسی ارائه دهد.
این توافق با تلاش #روسیه و زیر نظر مسکو انجام میشود.
«رائد الغضبان» مدیر دفتر حزب بعث در استان دیرالزور پیشتر اعلام کرده بود که دمشق در صدد «توافقی فراگیر» در دیرالزور است. این اقدام همزمان با تلاشهای روسیه برای سازماندادن به اوضاع در شرق سوریه برای ورود ارتش سوریه به برخی مناطق تحت کنترل نیروهای دموکراتیک سوریه وابسته آمریکا (قسد) است.
روسیه در این راستا تماسهای مستقیمی میان ارتش سوریه و سران نیروهای دموکراتیک (قسد) برقرار کرده است. ضمن اینکه، پیش از این، تلاشهای روسیه برای اجرای توافقات مشابهی در #قامشلی به نتیجه رسیده و به آزادی دهها نیروی ارتش سوریه از بازداشتگاههای قسد، رفع محاصره از بخش امنیتی تحت کنترل دمشق در این شهر و توافقهایی در خصوص منابع طبیعی این منطقه منجر شده است.
این در حالی است که، خبرگزاری رسمی سوریه نیز خبر داد که نیروهای آمریکایی در یکی از بزرگترین عملیات خروج ادوات نظامی خود از سوریه، کاروانی مرکب از ۲۷۰ خودرو را از پایگاه خود در فرودگاه نظامی خراب الجیر در استان الحسکه به شمال عراق منتقل کردند.
@asrdiplomacyir
🔹✍️آیا #اردوغان همچنان به دنبال الحاق شمال #سوریه به #ترکیه است؟ ( ایلیا ج. مغنایر - الرأی )
بخش اول:
عقبنشینی آمریکا از #افغانستان، اردوغان را به تحقق رویای الحاق شمال سوریه به ترکیه امیدوار کرده است. هرچند که #دمشق، مسکو و تهران هرگز زیربار آن نخواهند رفت.
ارتش ترکیه که از سال ۲۰۱۶ تاکنون سه عملیات اصلی و گسترده نظامی به همراهی شبهنظامیان همسو با خود در شمال و شمال شرق سوریه انجام داده، هر بار بخشهایی از خاک این کشور را اشغال کرده است. عملیات «درع الفرات» (سپر فرات) در ۲۴ آگوست ۲۰۱۶، عملیات «غصن الزیتون» (شاخه زیتون) در ۲۰ ژانویه و عملیات «نبع السلام» (چشمه صلح)در نهم اکتبر ۲۰۱۹ عملیاتهای نظامی ترکیه در سوریه سه عملیات اصلی صورت گرفته در این سالها است.
آنکارا از همان آغاز حمله نظامی به خاک سوریه اعلام کرد که به دنبال سرکوب نیروهای پ.ک.ک و ایجاد یک منطقۀ حایل به عمق ۳۰ کیلومتر و طول ۴۰۰ کیلومتر است. به اعتقاد ناظران شاید هدف اولیه و کوتاه مدت ترکیه از این حمله، دفع تهدیدها و خطرات پ.ک.ک بوده باشد اما هدف بلند مدت آن، تبدیل منطقه کردنشین سوریه به عربنشین است. البته منطقهای که به دولت بشار اسد وابسته نباشد و تحت کنترل آنکارا و مخالفان اسد باشد. برخی از تحلیلگران نیز از همان ابتدا اعلام کردند که اردوغان به دنبال احیای بخشی از «رویای نوعثمانی» خود است.
پروژه ترکیه برای کنترل حیات اقتصادی، اجتماعی و امنیتی در مناطق شمال سوریه تکمیل شده است و به نظر میرسد که #آنکارا قصد ترک این منطقه را ندارد و علاوه بر استفاده از واحد پول ترکیه در این مناطق و آموزش زبان در مدارس آن، اقدام به احداث کارخانهها، دانشگاهها، مدارس، شرکتهای مخابراتی، دفاتر پست، بانکها و ارتباطات برق کرده است.
بر این اساس، عدهای معتقدند که این سیاست ترکیه مبتنی بر تجزیه سوریه است، زیرا پیوند اقتصادی ایجاد شده حاکی از آن است که آنکارا شمال سوریه را بخشی جداییناپذیر از کشور ترکیه میداند. در دیدار «ولادیمیر پوتین» رئیس جمهور روسیه و «رجب طیب اردوغان» رئیس جمهور ترکیه، مشخص بود که بر سر حضور ترکیه در سوریه اختلاف نظر شدیدی وجود دارد.
از عفرین تا رأس العین، آنکارا زیرساختهایی ایجاد کرده است که نشان میدهد قصد دارد برای مدت طولانی در سوریه باقی بماند. اهداف ترکیه در سوریه، در سال ۲۰۱۶ از طریق عملیات سپر فرات نمایان شد و تانکهای آن برای اولین بار وارد خاک این کشور شدند. پس از آن عملیات شاخه زیتون را در سال ۲۰۱۸ با هدف پایان دادن به حضور کردها در مناطق مرزی انجام داد. سپس عملیات «درع الربیع» (سپر بهار) و سپر صلح را با هدف توقف پیشروی ارتش سوریه به سوی جاده M۵ رابط بین حلب و مناطق حماة و حمص را انجام داد.
@asrdiplomacyir
🔹✍️ #ایران و برگزاری نشست وحدت آفرین در خصوص #افغانستان ( تام اکونور - نیوزویک )
ایران، چین و روسیه تلاش دارند در مقابله با بحرانهای پس از خروج نیروهای آمریکایی در افغانستان در این کشور وحدت ایجاد کنند.
در دومین نشست در این زمینه، دیپلماتهای ارشد شش کشور همسایه افغانستان و روسیه به صورت مجازی و حضوری برای یک اجلاس در تهران گرد هم آمدند تا دیدگاههای خود را همسو کنند. آنها زمانی گردهم آمدند که افغانستان با بحرانهای قریب الوقوع انسانی، اقتصادی و امنیتی مواجه است. نمایندگانی از چین، ایران، پاکستان، روسیه، تاجیکستان، ترکمنستان و ازبکستان در این اجلاس حضور داشتند.
نگرانی از ظهور #داعش
یکی از نگران کنندهترین تحولات برای این کشورها، ظهور گروههای شبه نظامی مانند داعش است که در خارج از مرزهای افغانستان تهدیداتی را مطرح کرده اند. «وانگ یی» وزیر امور خارجه #چین در این زمینه گفت: «ما باید توسعه به موقع گفتوگوهای دوجانبه و چندجانبه و همکاری با افغانستان در زمینه مبارزه با تروریسم را مثبت ببینیم.»
وانگ گفت، ایجاد یک جبهه متحد علیه تروریسم از طریق ساز و کارهای چندجانبه مانند سازمان ملل و سازمان همکاری شانگهای ضروری است.
«سرگئی لاوروف» وزیر امور خارجه #روسیه نیز این درخواست را تکرار کرد. وی گفت که کشورش در حال آماده شدن برای ارسال کمک به افغانستان است و همچنین فراخوانی صادر کرد تا از استقرار مجدد نیروهای ایالات متحده و متحدانش در سایر نقاط منطقه پس از خروج از درگیری دو دهه در افغانستان جلوگیری کند.
لاوروف گفت: «ما بار دیگر از کشورهای همسایه افغانستان میخواهیم که با توجه به برنامههایشان برای حضور در افغانستان، از استقرار نظامی آمریکا و ناتو در خاک خود جلوگیری کنند.»
تجارب ایران در مبارزه با تروریسم در منطقه
پکن و مسکو و دیگر کشورها تلاش کردهاند تا اطمینان حاصل کنند که کشورهای منطقه رهبری وضعیت در حال توسعه افغانستان را به عهده میگیرند، کشوری که #طالبان پس از خروج به سرعت از یک دولت تحت حمایت ایالات متحده قدرت گرفت. چین، روسیه، ایران، پاکستان و دیگران از قبل شروع به تعامل با دولت نوپای طالبان به امید اجتناب از بی ثباتی بیشتر کردهاند.
در این نشست «حسین امیرعبداللهیان»، وزیر امور خارجه ایران، تجربیات کشورش را در نبرد با داعش در #عراق و #سوریه بیان کرد. وی گفت: «جمهوری اسلامی ایران بهعنوان یک کشور محوری در نبرد با داعش و تروریسم و بهعنوان ملتی که از دست دادن سردار بزرگ خود "شهید قاسم سلیمانی" و سایر شهدای این راه متحمل شده است، همراه با سایر همسایگان مبارزه با تروریسم را تاکید میکند.»
استقبال تهران از رویکرد چندجانبه در قبال افغانستان در مطلبی که بعدا توسط «مجید تخت روانچی» نماینده دائم ایران در سازمان ملل متحد روز سه شنبه گذشته توسط شبکه خبری «پرس تی وی» منتشر شد، بیشتر روشن گشت. مقامهای ایرانی بر لزوم حفظ حقوق اقلیتهای قومی در افغانستان تاکید دارند.
دبیر کل سازمان ملل متحد نیز چهارشنبه گذشته با ارسال پیامی ویدئویی از جمهوری اسلامی ایران بابت میزبانی نشستی در خصوص افغانستان تشکر کرد.
استقبال سازمان ملل متحد از اقدام سازنده ایران
«آنتونیو #گوترش» دبیر کل سازمان ملل در پیام خود آورده است:«من از دولت جمهوری اسلامی ایران برای سازماندهی این نشست در چنین مقطع حساسی تشکر میکنم. افغانستان با یک بحران انسانی مواجه و در آستانه یک فاجعه است. من میخواهم زمینه را برای عمل برجسته کنم. اول،کمکهای بشردوستانه. به نوبه خود و علیرغم موانع عظیم، سازمان ملل متحد در حال انجام یک عملیات بشردوستانه گسترده در این کشور است. ما با همکاری طالبان عمل کردهایم که به تدریج به مناطق درخواست شده دسترسی داده و در صورت نیاز امنیت را تامین کردهاند.»
@asrdiplomacyir
🔹✍️ #حزب_الله خواهان فتنه داخلی نیست ( العالم )
"حزب "نیروهای لبنانی" در تلاش بود تا جنگ داخلی جدیدی در #لبنان برافروزد... به نظر می رسد آمریکایی ها این حزب را در به راه انداختن جنگ داخی به عجله انداخته اند... گلوله ای که به سرها اصابت کرد قتل عمدی بود و عامل این تیراندازی، حزب نیروهای لبنانی بود... کمینگاه محکمی در مقابلمان بود که نه جنگجویان، بلکه غیر نظامیان را هدف قرار داده بود که این امر حاکی از وجود کینه ای پنهان است".
این سخن سید صفی الدین رئیس شورای اجرایی حزب الله لبنان که طی سخنرانی ایشان در روز گذشته به مناسبت تشییع تعدادی از شهدای کشتار #الطیونه بیان شد، در حمایت از اظهارات بسام مولوی وزیر کشور لبنان بود که گفت:" مشکل با تیراندازی شروع شد، تیر به سر اولین نفر اصابت کرد و این امر غیر قابل قبول است، زیرا هدف قرار دادن سر کاری بسیار خطرناک است".
نکته شایان توجه در سخنرانی سید صفی الدین این جمله ایشان است:" از آنجایی که می دانند ما به دنبال فتنه داخلی نیستیم، گستاخ می شوند". او ضمن تاکید بر اینکه حزب الله به فتنه مذهبی و جنگ داخلی کشیده نخواهد شد، این نکته را نیز افزود که این حزب اجازه نمی دهد خون شهدایش پایمال شود و حق خود را از خون های ریخته شده در این کشتار خواهد ستاند.
بسی آشکار است که کشتار الطیونه پروژه ای برای فتنه بود و هدف آن، نابودی صلح داخلی و پرت کردن لبنان به تونل تاریک منافع "اسرائیل" است که لبنان را از بین می برد. هیچ توجیهی اعم از اینکه این کشتار خودسرانه بوده یا در واکنش به شعار تظاهرات کنندگان صورت گرفته یا در پاسخ به حمله علیه مناطق لبنان انجام شده، هرچند همه این توجیه ها دروغ است، هرگز نمی تواند مجوزی برای این کمین خائنانه و تیراندازی به تظاهرات کنندگان مسالمت آمیزی باشد که به سیاسی کردن تحقیق در جریان انفجار بندر بیروت معترض بودند.
بیانیه وزارت خارجه آمریکا که بی درنگ مسئولیت این کشتار را بر گردن حزب الله انداخته بود و همچنین سخنان و توییت های نمایندگان و وابستگان حزب نیروهای لبنانی، به علاوه اظهارات و توییت های سمیر جعجع رهبر این حزب پیش و پس از کشتار الطیونه، هیچ شکی باقی نگذاشت این حادثه از پیش سازماندهی شده بود.
حتی دروغ "وقوع درگیری" میان یاران حزب الله و امل با شبه نظامیان نیروهای لبنانی نیز به سرعت آشکار شد. 7 تن از یاران حزب الله و امل به شهادت رسیدند و بیش از 30 تن دیگر مجروح شدند که همگی از ناحیه سر یا سینه مورد اصابت قرار گرفته بودند، اما هیچ یک از مسلحان نیروهای لبنانی آسیبی ندید. روشن است که این حادثه با کمین تیراندازان علیه معترضان بی دفاع و شلیک خونسردانه به آنها اتفاق افتاده است.
از سوی دیگر، عکس هایی منتشر شد که نشان می داد افرادی به برخی ساختمان ها تیراندازی می کنند. این تصاویر که مربوط به بعد از کشتار بود، حاکی از آن است که این افراد ناگزیر به استفاده از اسلحه خود شده اند تا مانع از ادامه تیراندازی علیه تظاهرات کنندگان شوند. (شایان ذکر است که همه لبنانی ها در خانه خود اسلحه دارند).
درخصوص عامل اصلی کشتار الطیونه، جمیل السید از نمایندگان پارلمان لبنان در صفحه توییتر خود نوشت:" #جعجع امشب هدف آنچه در الطیونه اتفاق افتاد را جلوگیری از "حمله" حزب الله به مناطق مسیحی نشین عنوان کرد. او اذعان کرد که این "جبهه" را مدیریت کرده تا مانع از حمله مورد ادعای خود شود و تیراندازی سازماندهی شده علیه تظاهرات کنندگان براساس دستور مستقیم او صورت گرفته است! لازم است از او بازجویی شود و احتمالا او را به جایی که قبلا بود بازگرداند، جایگاه هیچ شخصی بالاتر از صلح داخلی نیست".
آنچه حزب الله گفته را دوباره می گوییم... کشتار الطیونه حلقه ای از زنجیری است که آمریکا آن را مدیریت و برخی کشورهای عربی از آن حمایت مال می کنند. عامل این کشتار ضعیف تر از آن است که رو در روی کسی بایستد که #رژیم_صهیونیستی و پروژه های آمریکایی در منطقه را شکست داده است. مرگ و قتل در راه خدا مردان خدا را نمی ترساند، بلکه به منزله عزتی برای آنها است. خون شهدا به روی هرکسی که به دنبال فتنه در لبنان است فریاد می کشد و هر قطره خونی که از بدن پاک شهدای حزب الله چکه می کند، پافشاری و قدرت آن را چندین برابر می سازد.
@asrdiplomacyir
🔹✍️مذاکرات #ایران و #عربستان بهترین گزینه برای مهار "اسرائیل" است ( العالم )
ناظران امور منطقهای با هشدار درباره تحرکات بارز صهیونیستها در منطقه غرب آسیا، تصریح میکنند که هدف، نگه داشتن این منطقه در وضعیت بیثباتی و تنشآلود است. از زمان تاسیس رژیم صهیونیستی در منطقه، جنگهای داخلی و تروریستی با استقبال دولت در سایهی آمریکا آغاز شده است.
اراضی فلسطین اشغالی نقطه آغازی جنگهایی بوده که در منطقه آغاز شد و همچنان ادامه دارد. رژیم صهیونیستی جنایات متعددی علیه ملت فلسطین مرتکب شده و باعث کشتار و هرج و مرج در این سرزمین مقدس شده است.
جنایات رژیم صهیونیستی فقط علیه ملت #فلسطین نبوده بلکه آن از بحران #سوریه و حمایت غرب از این بحران بهرهبرداری کرده و اراضی سوریه را هر از گاهی هدف حملات تجاوزکارانه قرار میدهد و از گروههای تروریستی مسلح که جنایات وحشیانهای را با حمایت آمریکا و ترکیه در شمال سوریه مرتکب میشوند، پشتیبانی میکند.
رژیم صهیونیستی در اقدام تحریکآمیز جدید، به نحوی با مهآلود کردن روابط میان ایران، #آذربایجان و #ارمنستان، وارد عرصه منازعه با جمهوری اسلامی شد و تلاش میکند آذربایجان را به جبههای در رویارویی با ایران تبدیل کند که در مرزهای استراتژی آن واقع است.
در سایه این تحولات، تلآویو مذاکرات جاری میان تهران و ریاض را که با نظارت عراق انجام میشود، رصد میکند تا مانع ادامه این مذاکرات و جلوگیری از برقراری روابط میان طرفین شود.
مواضع تحریکآمیز غرب علیه ایران، که از طریق رژیم صهیونیستی در شمال عراق پیاده میشود، یکی از پروندههایی است که تهران آن را مطابق با سیاست خارجیاش، بررسی میکند. ناظران مسائل ایران میگویند، موساد گروه تروریستی در شمال #عراق را تسلیح میکند، باید روزی بهای این سیاستش را بپردازد.
تلاشهای اسرائیل برای مانعزایی در مسیر کشورهای منطقه که برای تدوین سیاست منطقهای مبتنی بر حسن همسایگی و همکاری سازنده جهت دستیابی به راهحلهای برای بحرانها گام برمیدارند، از سوی غربیها مورد حمایت میشود.
ناظران مسائل منطقه میگویند، اگر مذاکرات ایران و سعودی در مسیر درست باشد و تحت فشارهای آمریکایی- صهیونیستی قرار نگیرد، منطقه به تدریج به محیطی امن برای ملتها تبدیل خواهد شد، و به دنبال این مذاکرات، کانالهای تماس متعددی میان کشورهای عربی، منطقهای و بینالمللی با دولت سوریه ایجاد میشود و جنگ #یمن پایان مییابد و ثبات و آرامش به عراق، #لبنان، سودان و لیبی برمیگردد و مداخلات خارجیها در امور منطقه کم میشود.
@asrdiplomacyir
🔹✍️ راه حلهای پایدار و موفقیت آمیز #ايران برای حل بحران #لبنان ( عبدالباری عطوان - رای الیوم )
ضرب المثل عربی وجود دارد که می گوید : « نه به ما رحم می کند و نه اجازه می دهد رحمت خدا بر ما فرود آید». این ضرب المثل کاملا در مورد دولت #آمریکا و نحوه برخوردش با بحران های لبنان به ویژه بحران سوخت و قطع شدن جریان برق در سراسر کشور طی چند ماه گذشته صدق می کند.
عطوان اظهارات دیروز " ند پرایس " سخنگوی وزارت خارجه آمریکا را « تحریک آمیز، قلدرمآبانه و گستاخانه » توصیف کرده که طی آن مدعی شد: « وارد کردن سوخت از کشوری همچون ایران که تحت تحریم های متعدد قرار دارد، نمی تواند راه حل پایداری برای بحران سوخت در لبنان باشد. از نظر ما این امر یک نوع بازی روابط عمومی است و تلاشی در جهت حل و فصل مشکل نیست.»
عطوان در واکنش به اظهارات یاد شده پرایس نوشت: " اگر رسیدن سه نفت کش ایرانی به بندر بانیاس #سوریه و انتقال محموله آنها توسط تانکرها به لبنان بر اساس طرح ابتکاری سید حسن #نصرالله رهبر حزب الله و پاسخ سریع مقامات ایران به آن راه حل پایدار به شمار نمی رود پس آقای پرایس بفرمایید راه حل آمریکا چیست؟ آنکه ملت لبنان از گرسنگی و گرما در تابستان و گرسنگی و سرما در فصل بسیار سرد زمستان پیش رو بمیرد؟ "
این روزنامه نگار برجسته جهان عرب از دبیرکل حزب الله لبنان به عنوان « کسی که همواره به وعده هایش عمل نموده " یاد کرده که طی دیدار با حسین #امیرعبداللهیان وزیر خارجه جدید ایران گفت:" ایران همپیمان قدرتمندی است که همپیمانانش را بی یار و یاور نمی گذارد."
به گفته عطوان، این اظهارنظر به وضوح به آمریکا اشاره دارد که نه تنها همپیمانانش در لبنان را بی یار و یاور گذاشت بلکه تمام ملت لبنان را تنها گذاشت و طی سالیان گذشته به طور مستقیم و یا توسط برخی از رژیم های عربی به منظور گرسنه نگه داشتن لبنانی ها آنها را در محاصره خود قرار داد که در نتیجه آن لبنان از نظر اقتصادی فروپاشید و از نظر مالی دچار ورشکستگی شد و از نظر خدمات عمومی از بین رفت.
وی با اشاره به اظهارات پرایس در مورد کمک های نفتی ایران به مردم لبنان جهت نجات آنها از گرسنگی و گرما اظهار داشت: اگر فرض کنیم که موضوع از این قرار است پس چرا خود دولت آمریکا دست به چنین کاری نزد در حالی که آمریکا خود بنیانگذار علم روابط عمومی است و اولین کشوری است که روابط عمومی به عنوان یک رشته اصلی و تخصصی در دانشگاه هایش تدریس شد؟
عطوان ادامه داد: آمریکا به دانش روابط عمومی در عمل با محاصره های خفقان آور و ویرانگر برای ملت ها و در راس آنها ملت لبنان و قبل از آن ملت های سوریه، ایران و #فلسطین تحقق می بخشد و از روابط عمومی برای شعله ور کردن آتش جنگ داخلی سود می جوید. چرا آمریکا و همپیمانانش در #خلیج_فارس بر ایران پیشدستی نکردند و با ارسال سوخت به لبنان بدون هیچ گونه تبعیض طائفه ای دل ملت لبنان را به دست نیاوردند؟
وی گفت: آقای امیرعبداللهیان در سفر اخیر خود طول و عرض لبنان را در نوردید و با اکثر رهبران این کشور از جمله سید نصرالله و نخست وزیر و رئیس جمهور لبنان دیدار و گفت وگو کرد. وی اعلام کرد کشورش آماده است تا اگر دولت لبنان درخواست کند دو نیروگاه تولید برق تاسیس کند و فورا بندر #بیروت را بازسازی کند. آیا آمریکا به عنوان همپیمان لبنان تا کنون هیچ گونه تعهد مشابه ایران ارائه داده است یا آنکه همواره تهدید کرده تا به منظور وخیم تر شدن بحران های خفقان آور لبنان تحریم های بیشتری بر این کشور اعمال کند؟
عطوان افزود: آمریکا تهدید به اعمال مجازات های بیشتر می کند اما ایران متعهد شده تا ارسال نفت کش های حامل سوخت به لبنان را ادامه دهد تا به طور همزمان مجازات های اعمال شده علیه سوریه موسوم به قانون قیصر و همچنین تحریم های تحمیل شده بر لبنان را در هم بشکند و بدین ترتیب تفاوت میان همپیمان شجاعی همچون ایران مشخص شود که از نظر انسانی به یاری ملت فقیر و تهیدست و در محاصره و گرسنه لبنان می شتابد اما همپیمان دیگر لبنان یعنی آمریکا سعی دارد تا با تحمیل بحران های گوناگون لبنان را خفه کرده تا کاملا جان دهد.
سردبیر رای الیوم در سرمقاله امروز خود از اظهارات دیروز نجیب #میقاتی نخست وزیر لبنان پس از دیدار با بشاره پطرس الراعی سراسقف مارونی ها ابراز شگفتی و خاطرنشان کرده، " ما از آقای میقاتی نمی خواهیم تا خدای نکرده به جای عربستان، تهران را قبله نماز خود قرار دهد اما امیدواریم این قبله دینی و سیاسی وی به عنوان بزرگ ترین تولید کننده و صادرکننده نفت در جهان فقط یک محموله حامل سوخت برای ملت لبنان به بندر بیروت یا #طرابلس ارسال نماید.
@asrdiplomacyir
🔹✍️ نقش تل آویو در تنش اخیر #تهران - #باکو ( حسنی محلی - المیادین )
طبق اطلاعات موجود، تل آویو در حال تلاش برای ایجاد ایستگاههای جاسوسی اسرائیل در #گرجستان است، که هدف از آن، کنترل تحرکات نظامی #ایران و شنود تماسهای ایران است، همان مأموریتی که پایگاه کوراجیک آمریکا در جنوب شرق ترکیه دارد و وظیفه اصلی آن، اطلاع رسانی به تل آویو در مورد شلیک موشکهای ایرانی به سمت اسرائیل است، تا پیش از برخورد آن با هدف، گنبد آهنین اسرائیل فعال شود.
روابط بین ایران و #آذربایجان گهگاه تنشی را به خود میبیند که دلیل آن، اتهامات رد و بدل شده بین مسئولان دو کشور و در رأس آنها الهام علی اف و ادعاهای او در جریان انجام رزمایشهای نظامی ایران در نزدیکی مرزهای مشترک بود؛ ادعاهایی که سعید خطیب زاده، سخنگوی وزارت خارجه ایران آن را تکذیب کرده است.
این تنش در جریان جنگ آذربایجان و #ارمنستان در سال گذشته نمود یافت، زمانی که براساس اطلاعات، اسرائیل حمایت گستردهای از ارتش اذربایجان کرد و در کنار حمایت ترکیه، ارتش آذربایجان توانست به پیروزی برسد.
این پیروزی که تل آویو با فروش پهپادهایی به باکو در آن سهیم بود، دلیل کافی برای هماهنگی بین اذربایجان و اسرائیل شد، همانطور که براساس گزارشهای روزنامه ها، اسرائیل پایگاههای و ایستگاههای راداری خود را در نزدیکی مرزهای ایران برای کنترل تحرکات نظامی ایرانی و رصد موشکهای آن در صورت شلیک به سمت اسرائیل است، در حالی که شرکتهای اسرائیلی به دنبال طرحهای کشاورزی و صنعتی شبیه به نظام شهرکهای یهودی، در جنوب اذربایجان و در فاصله ۵۰ کیلومتری از مرزهای ایران هستند.
این مساله تهران را رنجاند، چرا که حضور اسرائیل در اشکال مختلف نظامی و اطلاعاتی در نزدیکی مرزهای خود را خطری برای امنیت ملی اش میداند.
در حالی که مسئولان آذربایجانی مورد حمایت ترکیه، به کارشکنی در عبور و مرور قطارها و کامیونهای ایرانی حامل کالاهای آذربایجانی و روسی که به سمت ایران میروند، تا به ارمنستان برسند، ادامه میدهد، الهام علی اف از این مساله ناراحت نیست و به روابط مستحکم خود با تل آویو افتخار میکند. عدهای از تاجران یهودی تاثیرگذار در باکو، که اصلیتهای آذربایجانی، اسرائیلی و روسی دارند، نقش مهمی در بهبود روابط بین آذربایجان و اسرائیل در تمام زمینههای نظامی و اطلاعاتی داشته اند. این افراد بین تل آویو و #آنکارا هم میانجی گری میکنند، درست مانند رئیس جمهور اوکراین و رابطه مستحکم او با اسرائیل و لابیهای یهودی در آمریکا. همانطور که علی اف در یکی از سخنرانیهای خود به عمق رابطه با اسرائیل اعتراف کرد و تصریح نمود: ۸۰ درصد از روابط بین این دو دولت زیرزمینی و پنهانی است.
تل آویو به این نقش و حضور فعال سیاسی، نظامی، اقتصادی و رسانههای خود در آذربایجان کفایت نمیکند و در تلاش است نفوذ خود را به منطقه #قفقاز برساند، که منطقهای نزدیک به ایران است.
طبق اطلاعات موجود، تل آویو در حال تلاش برای ایجاد ایستگاههای جاسوسی اسرائیل در گرجستان است، که هدف از آن، کنترل تحرکات نظامی ایران و شنود تماسهای ایران است، همان مأموریتی که پایگاه کوراجیک آمریکا در جنوب شرق #ترکیه دارد و وظیفه اصلی آن، اطلاع رسانی به تل آویو در مورد شلیک موشکهای ایرانی به سمت اسرائیل است، تا پیش از برخورد آن با هدف، گنبد آهنین اسرائیل فعال شود.
اطلاعات همچنین حاکی از آن است که تلاشهای اسرائیل و ترکیه در راستای صلح بین آذربایجان و ارمنستان، از این جهت است که بتوانند تشکل تازهای را در منطقه قفقاز ایجاد کنند تا ایران و چه بسا روسیه را هدف بگیرند.
به نظر میرسد ایجاد پایگاههای نظامی ترکیه در اذربایجان و تلاشهای آنکارا برای بهبود روابط با گرجستان، مخالفت با ادامه الحاق جزیره کریمه به #روسیه، برای مسکو ناخوشایند است، بویژه آنکه ترکیه به بهبود روابط نظامی با اوکراین، بلغارستان و رومانی ادامه میدهد. در این شرایط، مسکو به دقت تحرکات تل آویو و آنکارا را تحت نظر دارد، چرا که جمهوریهای آسیای میانه، حیاط خلوت روسیه هستند.
باید منتظر تحولات مرحله بعدی و احتمالات سیاست آینده ترکیه پس از نشست اخیر در سوچی باشیم، که همگی این موارد رابطه مستقیم یا غیر مستقیمی با محاسبات اسرائیل در منطقه دارد و هدف اصلی آن، بدون شک ایران است.
@asrdiplomacyir
🔹✍️نزدیکی #تهران و #ریاض و تأثیر آن بر #بیروت ( علی ضاحی - النشره )
با تشکیل دولت جدید لبنان به نخستوزیری «نجیب #میقاتی» پرونده لبنان بار دیگر مورد توجه بینالمللی بویژه آمریکا و فرانسه قرار گرفت.
در همین ارتباط، میقاتی در پایان هفته گذشته به پاریس رفت و با «امانوئل #ماکرون» رئیسجمهور فرانسه دیدار کرد.
محافل دیپلماتیک عالیرتبه در محور مقاومت پیشبینی میکنند که دیدار میقاتی و ماکرون با «مزایای بزرگ» در منطقه همراه باشد. موضوع تکمیل کننده طرح ابتکاری فرانسه برای لبنان، بخش اقتصادی و جلوگیری از غرق شدن لبنان و عدم ورشکستگی آن است.
جدول دیدارهای خارجی میقاتی در اوایل اکتبر آینده پُر خواهد بود و سفر به قطر، کویت و ترکیه احتمالا مقاصد بعدی وی خواهد بود و «سفر به #عربستان سعودی باید عینیتبخش نزدیکی میان طهران و ریاض باشد».
دیدارهای اخیر میان ایران و سعودی با وساطت عراق مثبت بوده، علیرغم آنکه پرونده یمن به دلیل پیچیدگیهایش وقت بیشتری میطلبد اما پروندههای لبنان، عراق و سوریه آسانتر است و ممکن است این پروندهها از نزدیکی میان تهران و ریاض سود ببرند.
به گزارش فارس، همزمان با همین فضا، « حسین #امیرعبداللهیان » وزیر خارجه ایران در پایان ماه جاری میلادی (سپتامبر) و پس از دیدارهای ماراتونی در حاشیه نشست مجمع عمومی سازمان ملل وارد بیروت خواهد شد.
امیرعبداللهیان در سفر خود به #سوریه و #لبنان ماحصل این دیدارها را به همراه خواهد داشت و اینها منعکس کننده فضای مثبت آینده در منطقه خواهد بود که دستیابی به دستاوردهای انتخاباتی و ریاستجمهوری لبنان در این فضا را تضمین میکند. لبنان همچنین از فضای مثبت مالی و اقتصادی خصوصا در پرونده مذاکره با صندوق بینالمللی پول و آزادی بخشی از وامهای کنفرانس «سیدر» شامل یازده میلیارد دلار نیز سود خواهد برد.
محافل ذکر شده پیشبینی کردهاند که نزدیکی ایرانی-سعودی با «آتشبس رسانهای و سیاسی» همراه باشد و حزبالله و محور مقاومت همگام با این فضای مثبت باشند همانطور که در هفتههای اخیر دیده شده است.
@asrdiplomacyir
🔹✍️«باز کردن درهای #ریاض روی بیروت»؛ اولین آزمون دولت جدید #لبنان ( الاخبار )
یک روزنامه لبنانی در گزارشی به بررسی دولت جدید لبنان به نخستوزیری «نجیب میقاتی» پرداخت و تلاش برای باز کردن درهای عربستان سعودی را اولین آزمون سخت این دولت توصیف کرد.
دولت جدید لبنان به نخستوزیری «نجیب میقاتی» بالاخره دیشب (یکشنبه شب/۳۰ شهریور) توانست با ۸۵ رأی موافق و ۱۵ رأی مخالف، از پارلمان لبنان رأی اعتماد بگیرد.
جلسه رأی اعتماد به دولت جدید لبنان در قصر «الاونیسکو» در #بیروت برگزار شد، هشت ساعت طول کشید و شاهد بحث و جدلهایی میان نمایندگان بود.
به گزارش فارس، ظاهر دولت نجیب #میقاتی شبیه به دولت قبلی لبنان به نخستزویر «حسان دیاب» است و باطن آن شبیه به همه سی دولت وحدت ملی است که مأموریت تشکیل آن به فراکسیونهای بزرگ واگذار شده است و وزرای آن از میان افراد وابسته به احزاب یا افراد مطیع نزدیک به آنها انتخاب شدهاند.
در ادامه این گزارش آمده، زمانی دولت حسان #دیاب در ۲۱ ژانویه ۲۰۲۰ از ۲۰ وزیر متخصص تشکیل شد تنها دو وزیر سابق باتجربه داشت و بقیه برای اولین بار وزیر میشدند. دولت میقاتی تا حد زیادی شبیه به دولت دیاب است به استثنای نخستوزیرش که بارها وزیر شده و دو بار نیز نخستوزیر بوده است. تعیین وزرای دولت میقاتی نیز از سوی فراکسیونهای بزرگ صورت گرفته و بدین ترتیب میتوان گفت که فراکسیونها، خود به خود رأی اعتماد دادهاند تا به نقش خود در اداره کشور ادامه دهند، «این دولت به جز رئیس غیر حزبی آن به ناچار یک دولت حزبی است».
الاخبار افزود، در ظاهر آنچه رخ داده، این دولت شبیه به دولت تکنوکرات شبیه به آنچه «سعد الحریری» قصد تشکیلش را داشت و دولت استعفا کرده حسان دیاب نیز هست اما دولت میقاتی باید از یک امتحان سخت که نخستوزیران قبلی به ترتیب در آن شکست خوردند، عبور کند؛ از جمله دیاب که نتواست درهای عربستان سعودی و کشورهای حاشیه خلیج فارس برای به رسمیت شناختنش و کمک به دولت وی به منظور عبور از سختیهای یک سال پیش لبنان را به روی خود باز کند. بعد از او نخستوزیر مکلف سعد الحریری که مطمئن بود درهای کشورهای عربی و عربستان ابدا به روی او باز نخواهد شد.
اخیرا اطلاعاتی منتشر شده مبنی بر اینکه عربستان سه هفته پیش «ایمن» برادر سعد الحریری و خانوادهاش را «عنصر نامطلوب» در کشورش خوانده، منزل آنها را مصادره کرده و آز آنها خواسته این کشور را ترک کنند و به ابوظبی بروند. سعودیها این اقدامات را برای گرفتن بدهیهای چهار میلیاردی سعد الحریری و شرکت «سعودی اوجیه» انجام دادهاند و اینگونه توجیه کردهاند که این اقدام بخشی از یک مسیر قضایی و مربوط به بدهیهای سعد الحریری و برادرش است و ربطی به سیاست ندارد. سعد و برادرش هنوز تابعیت سعودی خود را دارند. این تنها گرفتاری سعد الحریری نیست. وی اختلافاتی نیز با خواهرش «هند» دارد، هند خواستار دریافت سهم ۸۰ میلیون دلاری خود در بانک «البحر المتوسط» و شرکت سعودی اوجیه شده و حکم قضایی آن را در پاریس گرفته و اگر الحریری تن به این کار ندهد حکمی قضایی مبنی بر توقیف هواپیمای خصوصی الحریری در صورت فرود در هریک از کشورهای اروپایی را خواهد گرفت.
احتمالا ریاض اولین امتحان عملی دولت نجیب میقاتی است، اولین کسی که قرار است رشتههای بریده شده را دوباره وصل کند و تضمینهای اطمینانبخش را فراهم کند، تضمینهایی که تعهد به آن در سایه موازنه قوای داخلی لبنان که بازیگر اصلی آن حزبالله است، سخت است. ابزار تأسف و ناراحتی میقاتی از «نقض حاکمیت لبنان» به خاطر ورود نفت ایرانی به لبنان تنها یکی از نشانههای عدم انجام تعهداتی است که ریاض از دولت لبنان میخواهد تا به شرط انجام آنها، به لبنان کمک کند.
@asrdiplomacyir
🔹✍️کمک اخیر #دمشق به #لبنان مقدمه «شکست بزرگتر» #آمریکا در منطقه است ( عبدالباری عطوان - رأی الیوم )
بخش دوم:
سفیر آمریکا در لبنان، که سرانجام قلبش برای مردم لبنان مهربان و نرم شد، پس از آنکه گرسنگی به 80 درصد رسید و زندگی در آن به حداقل ممکن رسید، برای یافتن راه نجاتی به سوی #اردن و #مصر شتافت تا مانع رسیدن نفتکشهای ایرانی حامل گازوئیل، بنزین و سوخت دیزل به لبنان شود. وی این اقدام خود را با تاکیدش بر کمک به مردم لبنان توجیه میکند، اما او که [امروز] قانون نژادپرستانه فاشیستی سزار را زیر پا میگذارد، کسی است که حتی یک قطره اشک برای همدردی با بیش از بیست میلیون سوری که در محاصره آمریکا و شیوع همهگیری کرونا با گرسنگی و مرگ روبرو هستند، نریخت.
از رهبری و دولت سوریه و از سید #نصرالله و مدیریت هوشمندانه و مسئولانه او در بحران و گام های شجاعانه وی برای گرفتن کمک از ایران و سوختهای آن، که لحظهای در پاسخگویی و لبیک به این درخواست تردید نکرد، تشکر میکنیم. در حالی که اکثر کسانی که کشورها و دولتهای آنها در دریاهای نفت و گاز در خلیج [فارس] غوطهور هستند، برای رفع رنج برادران لبنانی خود از هر طائفه و نژادی در تردید بودند و حتی یک بشکه برای نجات آنها از رنجشان ارسال نکردند.
پس از شکست تحقیرآمیز آمریکا در #افغانستان، این کشور اکنون با شکست "کوچک و جزئی" از جانب محور مقاومت و مردان آن مواجه است که مقدمهای بر شکست بزرگ آن در عراق ، سوریه و فلسطین است..چیزی به آمدن آن روز نمانده است.
@asrdiplomacyir
🔹✍️آیا "اسرائیل" به صورت پنهانی به طرح #شام_جدید با مشارکت #عراق میپیوندد؟ ( محمد مغاور - عربی ۲۱ )
به نظر میرسد طرح «شام جدید» بین #مصر، #اردن و عراق، که براساس یک همکاری اقتصادی بزرگ بین این سه دولت عربی استوار است، تمایل تحلیلگران اسرائیلی برای دست یابی به بخشی از کیک توافقهایی که در حال امضاست را به خود جلب کرده است.
همانطور که گذشت، عراق، اردن و مصر در ژوئن ۲۰۲۱ توافقهایی امضا کردند که متکی بر صادرات نفت عراق از طریق بندر بصره به اردن، از راه خط نفتی پیشنهادی و سپس به سمت مصر از راه بندر العقبه، در مقابل برق رسانی قاهره به بغداد است.
در همین رابطه، ایرین کیس، پژوهشگر اسرائیلی در پایگاه خبری «زمن اسرائیل» تل آویو را به پیوستن به این ائتلاف جدید فراخوانده و آن را فرصت نادری برای اسرائیل دانست که از این طریق میتواند توافقهای عادی سازی خود را گسترش داده و توافقهای مستحکمی با مصر و اردن داشته باشد.
به گفته کیس، پیوستن اسرائیل به شام جدید، جبهه دیگری است که بوسیله آن تل آویو میتواند گسترش نفوذ #ایران در منطقه را پس از یک دهه متوقف کرده و نفوذ خود در خاورمیانه را عمق بخشد.
وی از اسرائیل خواست در طرح شام جدید شرکت کرده و از موفقیت آن حمایت کند تا بتواند توافقهای عادی سازی و تجارت با مصر و اردن را تقویت کند. ضمن اینکه کیس طرحهای مورد مناقشه در مورد طرح شام جدید را ترجمه عبری «طرح مشرق جدید» دانست.
پیوستن سرّی
در خصوص فرصتهای اسرائیل برای ملحق شدن به ائتلاف عربی سه جانبه، دکتر السد ابوالخیر، کارشناس مصری قانون و روابط بین المللی میگوید: «فرصت علنی این امر طبعا ضعیف است و اگر اسرائیل قصد ملحق شدن داشته باشد این مهم به صورت پنهانی انجام میشود.»
مصر و اردن عملا تحت سیطره اسرائیل هستند و وابستگی سیاسی و اقتصادی به آن دارند، رژیم اشغالگر به منافع اقتصادی زیادی از سوی این دو کشور عربی دست مییابد. در رابطه با دستاوردهای سیاسی و اقتصادی که ممکن است اسرائیل از پیوستن به طرح شام جدید داشته باشد، ابوالخیر معتقد است: «نفت عراق که از کیفیت عالی برخوردار است، میتواند بزرگترین دستاورد تل اویو باشد».
اما آیا مصر و اردن با درخواست احتمالی اسرائیل برای مشارکت در طرح شام جدید موافقت میکنند؟ به عقیده این کارشناس مصری، طبعا در صورتی که آمریکا از این مساله به نفع اسرائیل حمایت کند، امان یا قاهره حق اعتراض ندارند.
در مورد احتمال موافقت عراق با حضور اسرائیل در ائتلافی به رهبری #بغداد، ابوالخیر تاکید میکند که تصمیم عراق و آمریکا در وهله اول قرار دارد و رئیس جمهور عراق هم از حق اعتراض برخوردار نیست.
وی در مقابل معتقد است که نیروهای طرفدار ایران در عراق، اما هرگز به اسرائیل اجازه ملحق شدن به شام جدید را نمیدهند و چه بسا همین مساله موجب افزایش خشونتها در عراق شده و حتی شاهد جنگ طایفهای در آن باشیم، آنچه که باعث تضعیف دولت عراق میشود.
در این میان، عاصم الدسوقی، دیگر تحلیلگر مصری معتقد است که فرصتهای اسرائیل برای پیوستن به ائتلاف سه جانبه شام همچنان باقی است و به نظر نمیرسد تحقق آن امر بعیدی باشد. همانطور که سوابق اسرائیل بخوبی بیانگر وجود این احتمال است. آیا اسرائیل بعنوان ناظر به سازمان اتحادیه آفریقا ملحق نشد؟» این استاد تاریخ معاصر اعتراضهایی که ممکن است از سوی عراق به پیوستن تل آویو به طرح شام جدید شود را کم اهمیت خوانده و تاکید کرد اسرائیل برای دست یابی به خواسته خود به هر وسیلهای متوسل میشود، حتی اگر مجبور باشد از تهدید عراق استفاده کند و بغداد را در شرایطی قرار دهد که چارهای جز دادن اجازه به مشارکت اسرائیل در طرح شام جدید نداشته باشد.
به گفته الدسوقی اسرائیل مدتهاست که برای طرح «مشرق بزرگ» برنامه ریزی میکند.
مانع ایران
محمد حامد، پژوهشگر مطالعات سیاسی و راهبردی به عربی ۲۱ گفت: طرح شام جدید از مدتی پیش مطرح شده، سه کشور عربی مدتهاست در این طرح حاضرند و اسرائیل هم از این امر آگاه است. اما چرا در زمان حاضر فراخوانهایی در مورد ورود اسرائیل به ائتلاف شام جدید شنیده میشود؟ بویژه آنکه اسرائیل هنوز هیچ اشارهای به تمایلش برای ورود به طرح مذکور نداشته است؟
این تحلیلگر خاطر نشان میکند که طرح شام جدید یک طرح عربی است که در مراحل ابتدایی خود قرار دارد. عراق دولتی است که هنوز وارد عادی سازی روابط با اسرائیل نشده، روابط مستحکمی با ایران دارد و در مورد هر گونه رابطه با اسرائیل محافظه کاری میکند.
@asrdiplomacyir
🔹✍️ #مقاومت چگونه توانست محاصره #آمریکا علیه #لبنان را بشکند؟ ( العالم )
سفر هیاتی از کنگره آمریکا به #بیروت اين باور را تقويت مي كند که واشنگتن به ناکامی سیاست های خود در محاصره اقتصادی لبنان پی برده و اینکه قادر نیست حزب الله را که با کشتی های ایرانی محاصره آمریکا را در هم شکسته، شکست دهد و باید به گزینه ی تشکیل دولت روی بیاورد.
برخی پژوهشگران سیاسی معتقدند درگیری های گروه های سیاسی لبنان و دولت نجیب #میقاتی هرگز پایان نخواهد یافت زیرا یک طرف درگیری سعد الحریری است که هیچ گزینه ای برای تشکیل دولت ندارد.
آنها معتقدند پیروزی نجیب میقاتی در تشکیل دولت به قتل سیاسی #الحریری منجر خواهد شد زیرا دولتی که روی کار خواهد آمد زمینه ساز انتخاباتی می شود که موجب تغیرات سیاسی زیادی در لبنان خواهد شد چرا که الحریری در این تغییرات قدرت، ثروت و بخش زیادی از محبوبیت خود را از دست داده و به خوبی می داند میقاتی رقیب سیاسی وی است و اجازه تشکیل دولت وی را نخواهد داد.
آنها معتقدند میشل عون رییس جمهوری شرایط زیادی برای تشکیل دولت پیشنهاد داده و میقاتی با آن موافقت کرده اما مدتی بعد تغییر موضع داده و در صدد تغییر این شرایط بر آمده تا نقش رییس جمهوری را کم رنگ کند.
آنها درباره ی موضع آمریکا برای کاهش محاصره لبنان تاکید کردند آمریکا به خوبی از قاطعیت محور مقاومت آگاه است، از این رو معادله ی محاصره اش تغییر کرده که این موضوع بیانگر شکست سیاست محاصره آمریکا و روی آوردن به انتخاب گزینه های دشوار است.
از سوی دیگر برخی خبرنگاران بعید میدانند به این زودی دولت لبنان تشکیل شود زیرا میانجی ها، وکلا و مشاوران در مذاکرات رییس جمهوری و نخست وزیر دخالت دارند.
برخی خبرنگاران هدف اصلی سفر هیاتی از کنگره آمریکا را دیدار با مقامات رژیم صهیونیستی و ایجاد رابطه میان دولت بایدن و این رژیم می دانند.
آنان بعید می دانند آمریکا نسبت به تشکیل دولت در لبنان به دلیل موضع این کشور نسبت به آمریکا و محاصره اقتصادی این کشور از سال 2019 حسن نیت داشته باشد و این دیدارها و اظهارات آمریکا را فقط لفاظی می دانند.
آنان معتقدند با افزایش تلاشها برای تشکیل دولت و تجهیز لبنان با گاز اردن و مصر و برق #سوریه و شکستن محاصره از سوی مقاومت لبنان با حرکت کشتی سوخت #ایران به سوی لبنان، آمریکا پی برده محاصره اش دیگر معنی ندارد و لبنان در ادامه بدون شک به سوی شرق روی خواهد آورد.
@asrdiplomacyir