برای ستایش تو
همین کلمات روزمره کافی ست
همین که کجا می روی، دلتنگم …
برای ستایش تو
همین گل و سنگ کافی ست
تا از تو بتی بسازم!
تو از خورشیدها آمدهای
از سپیدهدمها
آینهها و
ابریشمها
شادی تو بیرحم است و بزرگوار...
برمیخیزم!
چراغی در دست،
چراغی در دلم
زنگار روحم را صیقل میزنم
آینه ای برابر آینهات میگذارم
تا با تو ابدیتی بسازم ...!
#احمد_شاملو
آمدمت که بنگرم باز نظر به خود کنم
سیر نمیشود نظر بس که لطیف منظری
گفتم اگر نبینمت مهر فرامشم شود
میروی و مقابلی ، غایب و در تصوری
#سعدی
خواب دیدم روی بالش
چشم در چشم توام
از سر شب گونه هایم
بوی باران می دهد...
#سوسن_درفش
و تو آن …
شعر محالی که هنوز ،
با دو صد دلهره در
حسرت آغاز توام
چشم بگشای و مرا
باز صدا کن «ای عشق» ،
که من از لهجه چشمان تو،
شاعر بشوم..!
#حمید_مصدق
گفت دوستت دارم!
خورشید گرفت
ماه دو نیم شد
و نیل بی آنکه به موسی خیره شود
شکافته شد!
ساده گفت
و گاهی گفتن حرفهای ساده
معجزه میکند..
#مهران_رمضانیان
دیده از اشک و ...
دل از داغ و ...
لب از آه ، پر است...
عشق در هر گذری، رنگ دگر میریزد!
#صائب_تبریزی
چه دردی بیشتر
از اینکه دردم را نمیدانی؟
به چشمم خیره می گردی
ولی غم را نمیخوانی...💔
شبها چه سخت می گذرد
بی نگاهِ عشق!
بعد از تو آسمان شبم
بی فروغ شد...
#نرگس_صرافیان_طوفان
نمیدانم تو از اینکه
تمام آرزوهای یک نفر
به خودت ختم میشود
چه احساسی داری!
من اما،
از اینکه تمام آرزوهایم به تو ختم میشود،عاشقم...
#مسلم_علادی
من همیشه که به تو فکر نمیکنم؛
مثلا هر وقت کتاب میخوانم،
بعد هی یک بند را نمیفهمم
و از اول میخوانم یعنی دارم
به تو فکر میکنم...
یا وقت هایی که غذا شور میشود،
یا مثلا آخرِ یک مسیر میفهمم که اشتباه آمده ام!
همیشگی که نیست...
فوقِ فوق اش روزی بیست و پنج ساعت!
#مریم_قهرمانلو
تکه های دلم را بچین
ببین
پازل دلتنگیام را
تصویرش چگونه است؟
تلخ است؟!
غم انگیز است؟!
هنر توست...
یادت نیست؟!
تو اینگونه خواستی
تو قلب مرا گره زدی
بر نقش دلتنگی...
#نون_خ
امروز خودم را
آراسته ام
گفتی که ظهر می آیی
و من يادم رفت بپرسم
به افق تو يا من؟
و تو يادت رفت بگويی
فردا يا روزی ديگر
چه فرقی مي کند
خودم را آراسته ام
عطر زده و منتظر
با لباسی که خودت تنم کرده ای...🫶
یار مرا، غار مرا ، عشق جگرخوار مرا
یار تویی ، غار تویی، خواجه نگه دار مرا
روح تویی، نوح تویی ، فاتح و مفتوح تویی
سینهی مشروح تویی، بر در اسرار مرا...
#مولوی
امشب در دلم رخت میشستند
و در بند بند ذهنم
خاطرات شیرینت
پهن و آویزان بود
هر گوشهاش نشان تو بود
صدای تو بود
در گوشم...
و ندای «ای حضرت عشق»
بر لبانم...
امشب ابرها میگریستند
و گونههایم خیابان باران خورده...
امشب زدم
تیر خلاص بر سکوت را
و گفتم
حرف هایم را با دیوار!
گفتم که دوستت دارم
اما افسوس!
واژهای نیست
برای وصفش...
فقط میشود گفت
آنقدر دوستت دارم
که همه جا بوی دلتنگی میدهد!
همه جا...
#نون_خ
تنت
به دشت گل های وحشی می ماند
معطر و ناشناخته
بوسه ام
هرجا که می نشیند
پروانه ای از خواب می پرد!
#رضا_کاظمی
قطعا چیزی از قلبت نوشیده ام
یا عطر تنت را بوییده ام ...
که دلم
مدام بهانه تو می گیرد
و
بی قرار است...!
#رضا_صمدی
بانوی من
تو چکیده ی تمام شعرهایی؛ و
گل تمام آزادیها
کافی است نام تو را هجا کنم
تا پادشاه شعر شوم و
فرعون واژه ها...
#نزار_قبانی
مردم همه
تـو
را به خدا سوگند میدهند؛
اما برای
مـن
تـو
آن همیشهای
که خدا را به تو سوگند میدهم!
#قيصرامينپور
با توام؛
ای شور
ای دلشوره ی شیرین
با توام؛
ای شادی غمگین!
هر چه هستی باش.
اما کاش ...
نه!
جز اینم آرزویی نیست
هر چه هستی باش؛
اما باش...
#قیصر_امین_پور