atuculturalstudies | Unsorted

Telegram-канал atuculturalstudies - انجمن علمی-دانش‌جویی مطالعات فرهنگی

-

"مطالعات فرهنگی برای تحقق وعده‌های پروژه اصلی احتیاج به بازسازی پل‌های خود با اقتصاد سیاسی دارد که آن را در مسیر پیشروی سوزاند تا به لذت‌ها و تفاوت‌های پست مدرنیسم برسد. " (گارنهام، ۲:۱۹۹۵)

Subscribe to a channel

انجمن علمی-دانش‌جویی مطالعات فرهنگی

انجمن علمی_ دانش‌جویی مطالعات فرهنگی دانشگاه علامه طباطبائی با همکاری نشر اطراف برگزار‌ می‌کند:

[تأملات مطالعات فرهنگی - ۲]

🔷چیستیِ روایتِ خود

🔶نقد و بررسی و گفت‌وگوی جمعی پیرامون کتاب:
«ادبیات من»
اثر سدونی اسمیت و جولیا واتسون
(نشر اطراف/ چاپ اول، ۱۴۰۱)

🔷«ادبیاتِ من»، کتابی جامع درباره ژانرهای روایت «خود» است که عوامل موثر در روایت و بازنمایی زندگی شخصی را بررسی می‌کند.
از شکل‌گیری خاطره و ثبت تجربه در ذهن تا نگارش، عرضه و نقد اثر.
نقطه‌ی عزیمت گفت‌وگو، این کتاب و مسیر بحث به سمت واکاوی شیوه‌های روایت خود در شرایط اکنون است.

🔶با حضور:
- رویا پورآذر (پژوهش‌گر و مترجم کتاب)
- محمدسعید ذکایی (استاد گروه مطالعات فرهنگی)
- نهال نفیسی (استادیار‌ گروه مطالعات فرهنگی)

🗓دوشنبه ۱ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۱۲
سالن شهید مطهری دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبائی

🔹ورود برای عموم آزاد است

@ATUculturalstudies

Читать полностью…

انجمن علمی-دانش‌جویی مطالعات فرهنگی

🔷کتاب «درباره‌ی شر» بحثی زنده است درباره‌ی این‌که اگر مارکسیستی بخواهد به‌شکلی به مسأله‌ی شر بپردازد، به کجاها سرک خواهد کشید و از آن‌جایی که تری ایگلتون، نویسنده‌ی کتاب، منتقد برجسته‌ی ادبیات است بدون شک نمی‌تواند پای داستان‌های ادبی را به چنین بررسی‌ای باز نکند. سخن‌گفتن درباره‌ی شر داستان درازی دارد و مدت‌هاست دیگر چیزی مربوط به تأملات الهیاتی نیست. فاجعه‌ها در سده‌ی بیستم و بیست‌ویکم چنان عظیم و چنان وحشیانه بوده‌اند که انگار راهی نبوده است که آن‌ها جز با نام شر خوانده شوند (منظور فقط هولوکاست نیست. نظرتان درباره‌ی انداختن بمب اتم روی شهرهای هیروشیما و ناکازاکی چیست). پس هیچ تفکر زایایی که بخواهد سهمی در جهان انسانی داشته باشد نمی‌تواند از اندیشیدن به شر دوری کند. شر مفهومی سمج است که اگر از در بیرون‌اش کنند از پنجره می‌آید. ایگلتون، در مقام یک مارکسیست، در این کتاب دست به مخاطره‌ای جالب می‌زند: گلاویزشدن با مفهوم شر و سخن‌گفتن از خیر. اینجاست که چالش‌انگیزی کتاب «درباره‌ی شر» خود را نشان می‌دهد.
@ATUculturalstudies

Читать полностью…

انجمن علمی-دانش‌جویی مطالعات فرهنگی

🔶انجمن علمی_دانش‌جویی مطالعات فرهنگی برگزار می‌کند:

[تأملات مطالعات فرهنگی - ۱]

🔷نگاهی به کتاب «درباره‌ی شر» نوشته‌ی تری ایگلتون

🔷با حضور: روزبه آقاجری (مترجم کتاب)

🔶جمعه، ۲۹اردی‌بهشت ۱۴۰۲، ساعت ۲۱

🔶لینک نشست:
meet.google.com/gsp-bpzo-eea

@ATUculturalstudies

Читать полностью…

انجمن علمی-دانش‌جویی مطالعات فرهنگی

🔶انجمن علمی_دانش‌جویی مطالعات فرهنگی برگزار می‌کند:

[تجربه‌های مطالعات فرهنگی-۸]

🔷خواندن مترو:
بارت، ناباکوف و اهمیت فرهنگی فضای عمومی

_مکان، متن: فضای عمومی یا معبد مقدس؟

_شهروند، خواننده: شورشیِ خودآیین یا زائرِ زانوزده؟

🔷تجربه‌ای از احسان سالم(دانشجوی مطالعات فرهنگی)

🔶سه‌شنبه، ۲۶ اردی‌بهشت ۱۴۰۲، ساعت ۲۱

🔶لینک نشست:
meet.google.com/hio-tkxe-uuc

@ATUculturalstudies

Читать полностью…

انجمن علمی-دانش‌جویی مطالعات فرهنگی

🔶انجمن علمی-دانشجویی مطالعات فرهنگی دانشگاه علامه طباطبائی برگزار می‌کند:

[کارگاه‌های مطالعات فرهنگی-۲]

🔹متن‌خوانی کتاب پست‌مدرنیسم
(منطق فرهنگی سرمایه‌داری متأخر)

🔷با همراهی:
نوید نادری

🗓شنبه‌ها ساعت ۱۲ تا ۱۴ در دفتر انجمن‌های علمی دانشکده‌ی علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبایی
(از ۲۳ اردی‌بهشت ۱۴۰۲، یک‌هفته درمیان)

@ATUculturalstudies

Читать полностью…

انجمن علمی-دانش‌جویی مطالعات فرهنگی

🔶انجمن علمی_دانش‌جویی مطالعات فرهنگی برگزار می‌کند:

[عصرهای مطالعات فرهنگی_۶]

🔷تاریخ شفاهی عکاسی آکادمیک در ایران: برساخت سوژه‌ی آکادمیک در فرآیند دانشگاهی شدن عکاسی

🔷ارائه‌دهنده: صنم توکلی (دانش‌آموخته‌ی مطالعات فرهنگی)

🔶سه‌شنبه، ۱۹اردی‌بهشت ۱۴۰۲، ساعت ۲۱
🔶لینک نشست:
meet.google.com/tfm-mjjq-zsx

@ATUculturalstudies

Читать полностью…

انجمن علمی-دانش‌جویی مطالعات فرهنگی

[تجربه‌های مطالعات فرهنگی-۷]

🔹زنان مرئی، هواداران نامرئی

🔹تجربه‌ای از زهرا صباغی (دانشجوی مطالعات فرهنگی)

- آخه دختر رو چه به فوتبال؟

-تا حالا توپ فوتبال از نزدیک دیدی؟ می‌دونی چه شکلیه؟

-آهان لابد از فلان بازیکن خوشت میاد که فوتبال رو دنبال می‌کنی؟

- ظرفا رو شستی که حالا در مورد بازی تیم نظر می‌دی؟

احتمالا اگر زن هوادار فوتبال باشید، این قبیل جملات بسیار به گوشتان خورده و با آن روبه‌رو شده‌اید. فرض غالب هواداری در فوتبال این است که هواداران قدردان این ورزش را «مردان» تشکیل می‌دهند. همان‌طور که وقتی درمورد «فوتبال» حرف می‌زنیم؛ منظورمان فوتبال «مردان» است، هنگامی که از هواداران فوتبال هم حرف می‎زنیم، گعده‌های مردانه و مردان باغیرت و عشقِ تیم مذکور به ذهنمان مخابره می‌شود. طرفداران زن تا حد زیادی در تحقیقات آکادمیک به حاشیه رانده شده‌اند و شاید بتوان این امر را تا حدی به دوگانگی‌های جنسیتی و نگاه‌های جنسیت‌زده در پژوهش پیرامون هواداری در آکادمی نسبت داد. طرفداری زنان عموماً طرفداری غیراصیل معرفی می‎شود و در برابر طرفداران اصیل مرد قرار می‌گیرد، اساساً به انگیزه‌های زنان پیرامون هواداری پرداخته نشده است و این نکته که زنان هم می‌توانند دلایل متفاوتی برای طرفداری از یک تیم داشته باشند مغفول مانده و کم‌تر به آن پرداخته شده است. با صدادادن به زنان هوادار می‌توان، کمی در درستی این فرضیه شک کرد. «آیا فرودست را توان سخن گفتن است؟» این پرسشی بود که گایاتاری اسپیواک در مقاله‌ای بلند به همین نام در سال ۱۹۸۸ سعی کرد به آن پاسخ بدهد. پاسخ او از این قرار بود که فرودستان توان سخن‎گفتن ندارند چرا که سازوکارهای قدرت آن‌ها را از امکان سخن گفتن بازداشته‌اند‌ و همواره صدای آن‌ها در برابر صوت(Voice) صاحبان قدرت، نویزی (Noise) مزاحم به حساب آمده و در به‌ترین حالت دیگرانی به جای ایشان، درباره‌ی آن‌‌ها و به نمایندگی‌شان سخن گفته‌اند. فکر می‌کنم دربارۀ هواداری زنان در فوتبال نیز این مسئله کاملاً صادق است. همیشه و همیشه مردانی دربارۀ میدان فوتبال و اتفاقات پیرامون آن سخن گفته‌اند و ما نشانی از زنان هوادار و صدایشان نمی‌بینیم و نمی‌شنویم. تجربیات و انتظارات این زنان همواره توسط قدرت مسلط -به‌ویژه در آکادمی- نادیده انگاشته شده است و به آن پرداخته نشده. اینجا می‌خواهم دربارۀ همین حرف بزنم که چگونه زنان هوادار ایرانی با وجود نداشتن اصلی‌ترین میدان – استادیوم- برای بروز هواداری‎شان با ساختن راه‌هایی بدیل، این طرفداری را ممکن می‌کنند و از داستان «یک استادیوم و دوهوا» بگویم. از تک‌تک تلاش‌ها و رنج‌ها برای هموارساختن راهی که پر از سنگلاخ و دست‌انداز است، اما او هرگز «تنها» قدم نخواهد زد و همچنان به جنگیدن ادامه می‌دهد.
@ATUculturalstudies

Читать полностью…

انجمن علمی-دانش‌جویی مطالعات فرهنگی

🔹روزگار برزخی؛ یادداشتی میدانی از اتنوگرافی دانشکده‌ی علوم اجتماعی علامه

✍️مهتاب همپایی

https://bit.ly/40Rjjhk
@ATUculturalstudies

Читать полностью…

انجمن علمی-دانش‌جویی مطالعات فرهنگی

[تجربه‌های مطالعات فرهنگی-۴]

🔷زنان مرئی و مهندسان نامرئی

🔷تجربه‌ای از: سعیده حسنی (دانشجوی مطالعات فرهنگی)

در دسامبر ۱۹۸۹ مارک لپینِ ۲۵ ساله وارد کلاسی در دانشگاه پلی‌تکنیک مونترال می‌شود. با تهدید اسلحه زنان و مردان را از هم جدا کرده و ۹ زن حاضر در کلاس را به گلوله می‌بندد. اما درست پیش از این لحظه، دیالوگی بین او و یکی از دانشجویان شکل می‌گیرد. لپین می‌گوید «من دارم با فمینیسم مبارزه می‌کنم». یکی از دانشجویان به اسم ناتالی به او می‌گوید که آنها فقط زنانی هستند که مهندسی می‌خوانند نه لزوما فمینیست. لپین جواب می‌دهد: «شما زن هستید، شما مهندس می‌شوید، شما همه یک مشت فمینیست هستید، من از فمینیست‌ها متنفرم». ناتالی و ۵ زن دیگر در آن کلاس کشته می‌شوند. لپین سپس به سمت قسمت‌های دیگر ساختمان می‌رود. او مجموعا ۱۴ زن را  که ۱۲ تن آن‌ها دانشجوی مهندسی بودند به قتل می‌رساند و سپس خودش را نیز می‌کشد. او در نامه به‌جامانده نیز‌ از خشم و نفرتش نسبت به فمینیست‌ها می‌گوید و آن‌ها را مقصر خراب‌شدن زندگی‌اش می‌داند.
اولین بار که ماجرا را شنیدم به این فکر کردم که چقدر اتفاق نزدیکی است. همین سی سال پیش. آن هم در کانادا. آخرین جایی که آدم تصورش را می‌کند ممکن است چنین اتفاقی بیفتد. حالا مارک لپین‌های ایرانی چه می‌کنند؟ دست‌کم تاکنون با اسلحه به دانشگاه پلی‌تکنیک تهران حمله نکرده‌اند اما بی‌کار هم ننشسته‌اند. انواع سهمیه‌بندی‌های جنسیتی را در پذیرش و استخدام به کار بسته‌اند و البته کار به همین موانع آشکار ختم نمی‌شود و سازوکارهای ظریف بسیاری برای برگرداندن زنان به جایگاه سنتی‌شان به کار بسته می‌شود. کلیشه‌هایی که فرهنگ عمومی و به‌طور خاص فرهنگ حاکم بر آموزش و حرفه مهندسی آن‌ها را بازتولید کرده و با بدیهی جلوه‌دادن برخی امور، جایی برای نقد نمی‌گذارد. در این فرصت سعی دارم بحثی را مطرح کنم حول این مساله که چرا اشتغال زنان مساله‌ای فرهنگی است؟ چرا سهم زنان از مشاغل مرتبط با علم، ریاضیات، مهندسی و تکنولوژی کمتر است و چه سازوکارهایی جهت به حاشیه‌راندن زنان وجود داشته است؟

@ATUculturalstudies

Читать полностью…

انجمن علمی-دانش‌جویی مطالعات فرهنگی

🔹هیولاهای زنده
✍پارسا قوامی

https://bit.ly/3nA4nXf
@ATUculturalstudies

Читать полностью…

انجمن علمی-دانش‌جویی مطالعات فرهنگی

🔹عنکبوت، عنکبوت مقدس و ایمان بد
✍مصطفی خسروی روزبهانی

https://bit.ly/412j3gf
@ATUculturalstudies

Читать полностью…

انجمن علمی-دانش‌جویی مطالعات فرهنگی

🔹ماهیت واقعی آنچه سانسور می‌شود؛ چیست؟
✍زهرا صباغی

https://bit.ly/42PEtP6

Читать полностью…

انجمن علمی-دانش‌جویی مطالعات فرهنگی

🔹️چگونه می‌شود از مکان به درون رسید؟
✍فرهاد ریاضی

چگونه می‌شود از مکان به درون رسید؟
چه سوال گنگ و مبهمی! تا به حال به این فکر کرده‌اید که چطور می‌شود از تجسم فضاها، مکان‌ها و چیزهایی بی‌جان، به تجسمی از درون و کنش‌های انسانی رسید؟ یعنی آیا می‌شود نسبتی معنادار و ارگانیک در این ارتباط برقرار کرد و میزانسن تازه‌ای را در ترسیم این مفاهیم استعاری معرفی کرد؟
مدرس صادقی، با عنوان رمان خود، دریچه پیشنهادی‌اش برای ورود به این سیر ذهنی متلاطم را می‌گشاید. «گاوخونی»، اسم باتلاقی است در انتهای زاینده‌رود در اصفهان؛ باتلاقی که انتهای مسیر آب زاینده‌رود است. از معدود رودخانه‌هایی که به دریا نمی‌ریزند! نگاه تلخ‌اندیش صادقی، به قصه پسر اصفهانی - راوی اول شخص - که در حال تعریف کردن خواب‌های خود برای ماست، انگار از این معنای فرامتنی نشأت گرفته.
ما در کل قصه، با روایت خواب‌های پراکنده و آشفته‌ی او، از دل شکست‌های زمانی مختلف‌ روبه‌روییم؛ به‌طوری‌که انگار در دل شب‌های خود، به دنبال پاسخ این سوال می‌گردد که چرا قصه زندگی پدرش، خودش، و شاید فرزندی که می‌داشت، محتوم به یک سرنوشت است؟ نگاه جبرگرایانه‌ی مدرس صادقی که سرانجامِ رودخانهِ ذهن این خانواده را به سکون و باتلاق گاوخونی تشبیه می‌کند، گویی حامل این پیام است که راه گریزی از این استبداد، تحجر و گونه‌ی نگریستن به جهان و زیستن به‌فراخور آن نیست. شیوه‌ی تقطیع زمانی و استفاده از کلمات نیز، در این داستان به کمک این ایده‌ی فرضی نویسنده آمده‌اند. داستان در ۲۴ فصل کوتاه روایت می‌شود که هر فصلْ خود، دربرگیرنده‌ی تصاویر و برش‌هایی سریع و کوتاه از تخیلات ذهنی راوی قصه است. هم‌چنین، اکثر جملات با حالت «گذشته» بیان شده‌اند.
شاید بتوان پیشنهاد مهم نویسنده در این رمان را پرسش از چگونگی برهم‌کنش شهرها، مکان‌ها و اتمسفر جاری در آن از سویی، و از سوی دیگر خلق‌وخوی مردم و شیوه ارتباط‌های انسانی آن‌ها دانست. مثلاً تصور کنید روزی رمانی، به تأثیر معنادار و استعاری قلعه فلک‌الافلاک خرم‌آباد بر شیوه ارتباط مردها با همسران‌شان و یا رمان دیگری، به خشک‌شدن دریاچه جازموریان و نقش آن در افزایش میزان افسردگی در جوانان سیستان و بلوچستان بپردازد. به‌این‌ترتیب، پیشنهاد مدرس صادقی، فراتر از دستور زبان خاص‌اش، می‌تواند آشنایی‌زدایی از مفاهیم بی‌جان تلقی شود.

@ATUculturalstudies

Читать полностью…

انجمن علمی-دانش‌جویی مطالعات فرهنگی

🔶صوت نشست «آینده‌ی فیلمسازی در ایران»
@atuculturalstudies

Читать полностью…

انجمن علمی-دانش‌جویی مطالعات فرهنگی

📎گزارش روزنامه اعتماد از متن سخنرانی فریدون جیرانی در نشست «سینمای ایران، دگرگونی یا ویرانی»

🔖 این نشست در تاریخ ۱۴ اسفند ۱۴۰۱ به میزبانی انجمن‌های علمی مطالعات فرهنگی و رسانه و مطالعات فرهنگی دانشگاه علامه طباطبائی با همکاری انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات در دانشکده علوم اجتماعی برگزار شد

Читать полностью…

انجمن علمی-دانش‌جویی مطالعات فرهنگی

🔷من قلدری می‌کنم؛ چه باک! صندلی دانش‌گاه از آن من است.
✍زهرا صباغی
https://bit.ly/41MmSpG

@ATUculturalstudies

Читать полностью…

انجمن علمی-دانش‌جویی مطالعات فرهنگی

🔷تو را دیدم؛ تویی که صدایی نداشتی
✍سعیده حسنی نویسی
https://bit.ly/3MFvABy

@ATUculturalstudies

Читать полностью…

انجمن علمی-دانش‌جویی مطالعات فرهنگی

[تجربه‌های مطالعات فرهنگی-۸]

🔷خواندن مترو:
بارت، ناباکوف و اهمیت فرهنگی فضای عمومی

_مکان، متن: فضای عمومی یا معبد مقدس؟

_شهروند، خواننده: شورشیِ خودآیین یا زائرِ زانوزده؟

🔷تجربه‌ای از احسان سالم(دانشجوی مطالعات فرهنگی)

مسافران گرامی، لطفاً از دستفروشان خرید نکنید!
مسافران گرامی، از سمت راست حرکت کنید.
مسافران گرامی، از خط زرد لبه‌ی سکو فاصله بگیرید.
بانوان گرامی لطفاً در تمام اماکن مترو حجاب اسلامی را رعایت کنید.
مسافران گرامی، لطفاً با توجه به نقشه‌های راهنما مسیر حرکت خود را تعیین کنید.
مسافران گرامی...
این گزاره‌ها (که البته در چند ماهِ گذشته از صراحت‌ اولین‌شان در گفتمان رسمی مدیریت شهری کم شده)، بخشی از تنظیمات فضایی و بطور مشخص مترویی شهراند. تنظیماتی که سراغ تجربه‌ی ما از مکان می‌روند. وارد ایستگاه مترو که می‌شوید، با عبور از مجرایی مشخص و وارد شدن به معامله‌ای مشخص، از کنار مناظری تدارک‌دیده‌شده عبور می‌کنید. با اجتماعی متکثر همراه می‌شوید و در نظمی بیش و کم از پیش برنامه‌ریزی‌شده سفری را آغاز می‌کنید. این‌که در این مسیر چه تجربیات حسی را از سر بگذرانید بخشی در حوزه‌ی اختیار و بخشی مانند قانونی نانوشته بیرون از انتخاب شماست. هر چیزی که رنگ و بوی انتخاب دارد هم انگار در تور بزرگتری که پیش‌تر پهن شده اتفاق می‌افتد. صحبت چندانی از قبل و بعد ایستگاه مترو نمی‌شود. از اینکه وجود آن ایستگاه در آن محله و آن نقطه چه نیروها و امکاناتی را در فعال می‌کند. تازه این "شما" که از آن صحبت می‌کنیم به عادت مألوف، شمای مسافرِ طبقه‌ی متوسطِ احتمالاً کارمندِ میانسالِ مرد است. سوژه‌ای مسلط و پرتکرار. از طبقات دیگر، کودکان و سالمندان و زنان چه خبر؟ از غیر مسافران چه خبر؟ چه خبر از کسانی که ایستگاه مترو برایشان نه سکوی حرکت که مقصد است؟ چه بلایی سر عاملیت هر کدام از این‌ها می‌آید؟ در تقابل عاملیت‌ این بازیگران خرد چه اتفاقی خواهد افتاد؟ آیا این تقابل همین‌جا متوقف می‌شود یا در لایه‌های بالاتر هم در جریان است؟ بنظر می‌رسد نظریه‌ی ادبی حرف‌هایی برای گفتن در این مورد داشته باشد و بتوانیم با واژگون کردن استعاره‌ی متن به‌مثابه‌ی مکان، از فاصله‌ای نزدیک‌تر مترو را بخوانیم.

@ATUculturalstudies

Читать полностью…

انجمن علمی-دانش‌جویی مطالعات فرهنگی

⭕️ کهن‌نویسی، موسیقی گروه ول‌شدگان، اقامتگاه‌های بومگردی، و اپلیکیشن‌های مسیریاب  چه نسبتی با هم دارند؟ بومگردی و اپلیکیشن‌های مسیریابی پدیده‌های فرهنگی اند یا اقتصادی؟ ادبیات و موسیقی چطور؟ اگر فرهنگ و اقتصاد را، در هیأت دو سطح تحلیلی، از هم جدا کنیم، چگونه می‌توانیم پیوستگی‌های مادی و فرمی‌شان را به تحلیل بازگردانیم‌ (تا نه دچار فرهنگ‌گرایی شویم و نه دترمینیسم اقتصادی)؟ آیا فرهنگ، در نسبت با اقتصاد، به مجموعه‌ای از مناسبات «روساختی» اشاره دارد که، در وهلۀ آخر، نقشی تعیین‌کننده در نظم کلان اجتماعی ندارد؟ اگر چنین است پس چرا، مثلاً، قراردادهای تجاری بین‌المللی مانند گت و نفتا تلاش می‌کنند حدود تخصیص بودجۀ دولتی به تولیدات سینمایی را قاعده‌مند کنند؟ آیا وضعیت پسامدرن وضعیتی نیست که در آن تمایز میان امر فرهنگی و امر اقتصادی (مثلاً تمایز بین کالا و تصویر کالا) رفته‌رفته محو می‌شود، به گونه‌ای که قول به وجود چنین تمایزی تحلیل را به بیراهه بکشاند؟ اما آیا نسبت فرهنگ و اقتصاد در «موقعیت‌های ملی» مختلف متفاوت نیست؟ آیا می‌توان استدلال کرد که در برخی موقعیت‌های ملی، که بنا به قولی هنوز «پسامدرن» نشده‌اند، تمایز امور فرهنگی و اقتصادی همچنان سفت‌وسخت و پابرجا ست (به گونه‌ای که مثلاً بتوان توجه مردم را به مسائل روساختی و کم‌اهمیت فرهنگی جلب کرد و همزمان، با پنهان شدن پشت نور خیره‌کننده‌ی دعواهای رسانه‌ای، سیاست‌های اقتصادی مخربی را پیش برد که نقشی واقعاً تعیین‌کننده در زندگی اجتماعی دارند)؟ در این دوره، برای اندیشیدن به نسبت فرهنگ و اقتصاد، به سراغ کتاب پسا‌مدرنیسم، یا منطق فرهنگی سرمایه‌داری متأخر نوشتۀ فردریک جیمسون می‌رویم، و تلاش می‌کنیم تا از خلال خواندن دقیق این متن به نسبت فرهنگ و اقتصاد در وضعیت معاصری بیاندیشیم که اکنون خود را در آن بازمی‌یابیم. واحد تحلیل جیمسون، وقتی به اقتصاد می‌اندیشد، واحدی اساساً جهانی ست. «سرمایه‌داری متأخر»، در این کتاب، مرحله‌ای از سرمایه‌داری نیست که بعضی «موقعیت‌های ملی» به آن دست یافته باشند و بعضی دیگر هنوز در بند اشکال متقدم سرمایه‌داری باشند؛ واقعیتی جهانی، یا دقیق‌تر نظام-جهانی، ست که تمام موقعیت‌های ملی را در بر می‌گیرد (هرچند در هر یک تعینات خاص خود را دارد و فضا را از خلال رخدادهای متفاوت، یا طی یک فرایند تاریخی خاص، درمی‌نورد). «پسامدرنیسم» نیز، به همین ترتیب، نه فرهنگ یک موقعیت ملی خاص، بلکه یک وضعیت فرهنگی جهان‌شمول است که جیمسون غالباً به میانجی تحلیل ساختارهای فضایی و زمانیِ تولیدات فرهنگی توصیفش می‌کند (وضعیتی جهان‌شمول که باز هم در موقعیت‌های متفاوت بروزات متفاوتی دارد). اما در عین حال این وضعیت فرهنگی جهان‌شمول در کتاب پسامدرنیسم بر مبنای تحلیلِ ابژه‌های فرهنگی (یا به عبارت دیگر، فرم‌ها، فضاها، و گفتارهای) خاصی توصیف شده است که عموماً در آمریکای شمالی و اروپای غربی تولید شده‌اند؛ پس برای اندیشیدن به وضعیت معاصرمان حین خواندن این کتاب تلاش می‌کنیم با توجه به شیوه‌های تولید فرهنگی در ایران معاصر نقشه‌هایی از موقعیت ملی‌ای که در آن واقع شده‌ایم ترسیم کنیم که در شناخت نسبت خاص این موقعیت با آن وضعیت جهانی که جیمسون توصیف می‌کند نیز به ما کمک کنند—کاری که، با استفاده از مفهومی که در همین کتاب صورت‌بندی شده، می‌توان آن را تلاشی در جهت «نقشه‌پردازی شناختی» نامید. اما نهایتاً تمرکز اصلی ما در این دوره بیش از هر چیز بر خواندن جمعی کتاب پسا‌مدرنیسم، یا منطق فرهنگی سرمایه‌داری متأخر است، و در هر جلسه به یک فصل از کتاب می‌پردازیم. متن پایه در این دوره متن انگلیسی کتاب است. به ترجمه‌‌های موجود از بخش‌های متفاوت و همچنین جستارهای مرتبط با این کتاب که به فارسی ترجمه شده‌اند نیز رجوع خواهیم کرد.

@ATUculturalstudies

Читать полностью…

انجمن علمی-دانش‌جویی مطالعات فرهنگی

[عصرهای مطالعات فرهنگی_۶]

🔷تاریخ شفاهی عکاسی آکادمیک در ایران: برساخت سوژه‌ی آکادمیک در فرآیند دانشگاهی شدن عکاسی

🔷ارائه‌دهنده: صنم توکلی (دانش‌آموخته‌ی مطالعات فرهنگی)

انقلاب فرهنگی که تحمیل شد، دانشگاه که تهی شد، بدن‌های انقلابی که خانه‌نشین شدند، انتظاری جایش را گرفت که قریب سه سال طول کشید؛ انتظاری که چندان مشخص نبود با سرآمدنش تا چه میزان پا بر زمین سفت واقعیت خواهد گذاشت.
پس از این وقفه اما کنکور برگزار می‌شود و برای نخستین‌بار، عکاسی به عنوان رشته‌ای مستقل برای تحصیل به لیست رشته‌های دانشگاهی افزوده می‌شود و دانشجویانی به شکل عمومی پذیرش می‌شوند.
گرچه ریشه‌های آموزش عکاسی به دارالفنون بازمی‌گردد، اما گسستی در این روند رخ می‌دهد که موجب می‌شود آموزش توده‌ای عکاسی دچار تاخیری چنددهه‌ای شود؛ تعویقی که به انقلاب فرهنگی گره می‌خورد و چنان مقطعی را به نقطه عطفی در تاریخ عکاسی دانشگاهی ایران تبدیل می‌کند؛ نقطه عطفی که با قرار دادن عکاسی در درون نظم آکادمیک موجب شد تا عکاسی هویتی خودآیین کسب کند و بیش از پیش به رسمیت شناخته شود؛ هویتی خودآیین همچون شمشیری دولبه که از یکسو می‌توانست در فرایند هویت‌یابی دانشجو به واسطه عکاس بودن به دیدگاه‌هایی عقیدتی فروکاسته شود و دانشجو به مثابه «سوژه ایده‌آل» را تا جای ممکن از مداخله‌های سیاسی جز تا آن حد که مطلوب بود، دور کند و از سوی دیگر، می‌توانست به واسطه حضور در جغرافیایی که در پیوند با جمعیت جوان دانشجو و استادان به عنوان نماینده‌ای از قشر روشنفکر جامعه است، دانشجو را به مشارکت‌کننده‌ای فعال در عرصه عمومی تبدیل کند تا بتواند در مواجهه با گفتمان هژمون، گفتمان رسمی و گفتمان عمومی جامعه، مواضع سوژگیش را در نسبت با امر سیاسی به گونه‌ای صورت‌بندی کند که نه تنها تعریف صلب گفتمان هژمون از عکاس بودن را متزلزل که آن را در حوزه‌های مختلف از نو مفصل و با بازتعریفش متکثرش کند.
تاریخ شفاهی عکاسی آکادمیک در ایران با پرداختن به تجربه زیسته نخستین دانشجویان رشته عکاسی به چگونگی صورت‌بندی «انسان جمعی» حول عکاسی دانشگاهی پرداخته است.

@ATUculturalstudies

Читать полностью…

انجمن علمی-دانش‌جویی مطالعات فرهنگی

[تجربه‌های مطالعات فرهنگی-۷]

🔹زنان مرئی، هواداران نامرئی

🔹تجربه‌ای از: زهرا صباغی (دانشجوی مطالعات فرهنگی)

⭕️جنبش HerGameToo# برای مقابله‌ با کلیشه‌های جنسیت‌زده در فوتبال انگلستان راه‌اندازی شده است. در این کلیپ گوشه‌ای از نگاه‌های جنسیت‌زده نسبت به طرفداری زنان را شاهد هستیم. این جنبش حالا بعد از حدود یک‌سال از شروع فعالیتش، با هم‌کاری باشگاه‌ها و هواداران، توانسته دیده شود. و در جهت برابری‌های جنسیتی گام بردارد.

#stopsexisminfootbal

@ATUculturalstudies

Читать полностью…

انجمن علمی-دانش‌جویی مطالعات فرهنگی

🔶انجمن علمی_دانش‌جویی مطالعات فرهنگی برگزار می‌کند:

[تجربه‌های مطالعات فرهنگی-۷]

🔷زنان مرئی و هواداران نامرئی

🔷تجربه‌ای از زهرا صباغی (دانشجوی مطالعات فرهنگی)

🔶دوشنبه، ۱۸ اردی‌بهشت ۱۴۰۲، ساعت ۲۱

🔶لینک نشست:
meet.google.com/adk-snqh-fgu

@ATUculturalstudies

Читать полностью…

انجمن علمی-دانش‌جویی مطالعات فرهنگی

[تجربه‌های مطالعات فرهنگی-۶]

🔷رنج

🔷تجربه‌ای از: محمدمهدی موسوی (دانشجوی مطالعات فرهنگی)

چرا نباید موهای‌مان بلند باشد؟
_شهر
_خانواده
_مدرسه
_دانشگاه
_ازدواج

«انسان» در طول زندگی خود رنج برده و از آن نیز سخن به زبان آورده است و ما نه اولین نفراتی هستیم که از رنج حرف می‌زنیم و نه آخرین آنان؛ با این همه چاره‌ای جز گفتن و روایت‌کردن؛ وجود ندارد.
فردوسی رنج‌های رستم را به زبان آورد، حافظ از رنج ریشه‌دار عاشقی حرف زد و قرآن از این گفت که «انسان در رنج آفریده شده است.»
همه‌ی این‌ها به نوعی از رنجی مردانه حرف زدند که نسبتی با همه‌ی مردان ندارد، گویی رنج مردانه تنها در جنگ و کار خلاصه می‌شود و مرد باید بیگانه از دیگر رنج‌ها باشد.
همراه با گسترش ایده‌های فمینیستی؛ زیست زنانه و مردانه به‌درستی به یک‌دیگر نزدیک شده‌ است و این‌گونه می‌توان از «انسان» و رنج او سخن گفت. زیست امروز بسیاری از مردان هم‌راه با رنج‌هایی کم‌تر گفته شده و کم‌تر شنیده شده‌ است، چه بسا که برخی از دردی که امروز متحمل می‌شویم خود دردی جدید است و باید درباره‌ی آن سخنی تازه گفت، چیزی که پیش‌تر نگفته‌ایم.
بلندبودن مو، آرایش‌کردن، احساساتی‌بودن و کلیشه‌های بسیار زیاد دیگری که به زنان نسبت داده‌ شده و یا از آن‌ها خواسته می‌شود، برای مردان ممنوع و حتی منزجرکننده شمرده می‌شود و این را می‌توان روی دیگر همان سکه‌ای دانست که سال‌ها رنج بر رنج زنان انباشت. حال که شاید امیدی برای تغییر وجود دارد؛ گفتن این رنج‌ها از زبانی «انسانی‌»تر شاید ما را «انسانی»تر کرده و اندک محنتی از زیستمان بزداید.

@ATUculturalstudies

Читать полностью…

انجمن علمی-دانش‌جویی مطالعات فرهنگی

[تجربه‌های مطالعات فرهنگی-۳]

🔷تأملی در مفهوم کنشگری مرزی از دل روایت تجربه‌ی زیسته‌ی فرخ غفاری.

🔷تجربه‌ای از: فرهاد ریاضی (دانشجوی مطالعات فرهنگی)

🔶پنج‌شنبه، ۱۰ فروردین‌ماه ۱۴۰۲
@ATUculturalstudies

Читать полностью…

انجمن علمی-دانش‌جویی مطالعات فرهنگی

🔶انجمن علمی_دانش‌جویی مطالعات فرهنگی برگزار می‌کند:

[تجربه‌های مطالعات فرهنگی-۴]

🔷زنان مرئی و مهندسان نامرئی

🔷تجربه‌ای از: سعیده حسنی (دانشجوی مطالعات فرهنگی)

🔶جمعه، ۱۱ فروردین‌ماه ۱۴۰۲، ساعت ۲۱

🔶لینک نشست:
meet.google.com/dev-njpj-cbk

@atuculturalstudies

Читать полностью…

انجمن علمی-دانش‌جویی مطالعات فرهنگی

🔶انجمن علمی_دانش‌جویی مطالعات فرهنگی برگزار می‌کند:

[تجربه‌های مطالعات فرهنگی-۳]

🔷تأملی در مفهوم کنشگری مرزی از دل روایت تجربه‌ی زیسته‌ی فرخ غفاری.

🔷تجربه‌ای از: فرهاد ریاضی (دانشجوی مطالعات فرهنگی)

🔶پنج‌شنبه، ۱۰ فروردین‌ماه ۱۴۰۲، ساعت ۲۱

🔶لینک نشست:
meet.google.com/zme-foeb-ybd

@atuculturalstudies

Читать полностью…

انجمن علمی-دانش‌جویی مطالعات فرهنگی

🔹انسان‌های غیرناطق
(تأملاتی در باب گونه‌گرایی، سالم‌سالاری و مصائبی دیگر)

✍سیده سمانه هاشمی‌نژاد

https://bit.ly/40BOe1x
@ATUculturalstudies

Читать полностью…

انجمن علمی-دانش‌جویی مطالعات فرهنگی

🔹سندرم رشت
✍احسان سالم

نظر نامحبوب: در جذابیت شهر رشت بیش از حد اغراق شده‌است!

باربارا منل در کتاب شهر‌ها و سینما از سندرمی صحبت می‌کند که هنگام بازدید از پاریس و بطور خاص برای گردشگران ژاپنی بروز می‌کند. سندرم پاریس ناامیدی فوق‌العاده‌ایست که بعد از دیدار از پاریس و به واسطه‌ی تفاوت تصویر ذهنی و تصویر واقعی از شهر به آن‌ها دست می‌دهد.

از رشت بطور ویژه در سال‌های اخیر و بعد از نمایش فیلم در دنیای تو ساعت چند است؟ که از اتفاق در آن پیوند محکمی هم با پاریس برقرار می‌کند، بیشتر و بیشتر تصویری رمانتیک، نوستالژیک و زیبا بازنمایی شده که شاید حالا وقت بازنگری در آن باشد. بدیهی است که این نوشته بیشتر نظر به جاذبه‌های شهری و انسانی شهر دارد و نه زیبایی‌هایی طبیعی آن. در سفری که اخیراً به رشت داشتم خبر چندانی از ساختمان‌هایی با معماری چشم‌گیر، خیابان‌های به‌یادماندنی و از این دست عناصر شهری نبود و تصاویر محدود می‌شدند به میدان شهرداری و بازار رشت که دائم و بعد از سرخوردگی از پیدا کردن مکان‌هایی در همان سطح کیفی باز هم من را به سمت خودشان می‌کشیدند. حتی محله‌ی ساغری‌سازان هم با وجود اشتیاقی که داشتم، آن چیزی که انتظارش را داشتم نبود و در آخر هفته‌ای که مقارن با آخر سال هم بود خورده بودم به غذاخوری‌های معروفی که بسته بودند و تصویر رشت را پشت سر هم برایم فرومی‌ریختند. با پیچیدن در هر کوچه و خیابان، تصویر علی مصفا و لیلا حاتمی می‌آمد جلوی چشمم و زیر لب می‌خواندم کیساس، کیساس، کیساس... این رشتی نبود که انتظارش را می‌کشیدم.
@ATUculturalstudies

Читать полностью…

انجمن علمی-دانش‌جویی مطالعات فرهنگی

🔶️گزارش تصویری نشست «آینده‌ی فیلمسازی در ایران»

با حضور:
فریدون جیرانی
محمدمهدی عسگرپور
کیوان کثیریان
مرتضی فرشباف
@atuculturalstudies

Читать полностью…

انجمن علمی-دانش‌جویی مطالعات فرهنگی

📎گزارش روزنامه هم‌میهن از نشست «سینمای ایران، دگرگونی یا ویرانی» با حضور فریدون جیرانی، محمدمهدی عسگرپور، کیوان کثیریان و مرتضی فرشباف

🔖 این نشست در تاریخ ۱۴ اسفند ۱۴۰۱ به میزبانی انجمن‌های علمی مطالعات فرهنگی و رسانه و مطالعات فرهنگی دانشگاه علامه طباطبائی با همکاری انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات در دانشکده علوم اجتماعی برگزار شد.

Читать полностью…
Subscribe to a channel