-
زیباترین‌اشعار؛دلنشین‌ترین‌متنها؛جدیدترین‌آهنگ‌هادر 🌦آوای بـــ⛈ــاران🌦 @av_baroon
.
و تو آن شعر محالی
ڪـه هنوز با دو صد دلهره
در حسرت آغاز توام..
چشم بڪَـشای و
مرا باز صدا ڪن
ای ؏شـق
ڪه من از لهجه‌ے چشمان تو
شـا؏ــر بشوم ...!!
#حمید_مصدق
࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
.
سرت را
بر بازوانم بڪَذار ،
تنت را هم در ڪنار دلم ،
میان آغوش خیالم
نفس بڪش !
تمام ترس و خستڪَیم از شب
تمام می‌شود
اڪَر حتی
درآغوشِ خیالم خفته باشی ...!!
#بهمن_فاطمی
࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
.
صدڪهڪشان‌ستاره و هفت‌آسمان‌حریر
آورده ام ڪه فرش ڪنم زیر پای تو
امروز تڪیه ڪَاه تو آغوش ڪَرم من
فردا عصای خستڪَی ام شانه های تو
در خاڪ هم دلم به هوای تو می تپد
چیزی ڪم از بهشت ندارد هوای تو
بڪَذار با تو عالم خود را عوض ڪنم
یڪ‌لحظه تو به‌جای من و من به‌جای تو
این‌حال و عالمی‌ڪه تو داری برای من
دار و ندار و جان و دل من برای‌تو...!!
#قیصر_امین‌پور
࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
.
شنیده ام ڪــه ز دوری ،
هنوز رنجوری
اڪَـر چه رنج و غمت
مایه ی ملال من است
ولی نهفته نماند ڪه ضمن دلتنڪَـی
خوشم ڪه باز به خاطر ،
تو را خیال من است....!!
#سیمین_بهبهانی
࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
.
امشب دلم می‌خواهد
بی‌خیال‌ترین آدمِ رویِ زمین باشم !
یڪ آلزایمرِ شبانه بڪَیرم
و به هیچ‌چیز و هیچ‌ڪسی فڪرنڪنم !
شب برایِ غصه خوردن نیست !
غصه ها بماند برایِ فردا !
می خواهم زیرِ این
سقفِ ستاره اندود و خیالی، دراز بڪشم
و با افڪارِ شادِ ڪودڪی‌ام بخوابم...!!
#نرگس_صرافیان_طوفان
࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
.
زیبایی..!
زیباتر از تمامِ جهانِ زیبا
و چشم‌های شادابت
نی‌زارهای سبزِ گُم‌درّه‌های زاڪَرس را
پندار می‌ڪند.
پیش آی و موج بشڪن و آیینه‌ای بڪَیر
مانند آب،،
وقتی مرا بیابی زیباتر خواهی شد...!!
#منوچهر_آتشی
࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
.
میخواهمت چنانڪـه شب خسته خواب را
می جویمت چنانڪه لب تشنه اب را ...!!
#قیصر_امین_پور
࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
.
دل من دير زمانی است ڪـه می‌پندارد:
«دوستی» نيز ڪَـلی‌ست ؛
مثل نيلوفر و ناز ،
ساقه‌ی ترد ظريفی دارد.....
بی‌ڪَـمان سنڪَدل است آنڪه روا می‌دارد
جانِ اين ساقه‌ی نازڪ را - دانسته- بيازارد...!!
#فریدون_مشیری
࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
.
ای سرزمین
ڪدام فرزندها
در ڪدام نسلی
تو را آزاد، آباد و سر بلند
باچشمان خود خواهند دید !
ای مادر ما ایران
جان زخمی تو
در ڪدام روز هفته
التیام خواهد پذیرفت ؟
چشمان ما
به راه عافیت تو سفید شد
ای ما نثار عافیت تو ....!!
#محمود_دولت‌آبادی
࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
.
نیامده بود ..
و اما من
مرده بودم !
عشق همیشه
آمدن ...
بوسیدن ...
در آغوش ڪشیدن ...
یا ماندن نیست !
عشق ڪَاهی
نیامدن توست ...
و انتظاری ڪه می‌ڪِشم
و انتظاری ڪه می‌ڪُشد ...!!
#علیرضا_اسفندیاری
࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
.
از جنڪَــ ، از جدایی و نفرت ، دلم ڪَـرفت
دلتنڪَـِ بازوان توام... صلحِ تن به تن....!!
#جواد_گنجعلی
࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
.
الما يريدك أبد لا تتوسله.
واليريد يروح اصفكه بياهلا.
ولا تركض وری الما يشتريك.
ودوم خل روحك عزيزة مدلله....!!
« هرڪَـز به ڪسی ڪه تو را نمی‌خواهد، التماس نڪن...و هرڪس ڪه بخواهد برود را
با "خوش آمدی" بدرقه ڪن.
و پشتِ سر او ڪه تو را خریدار نیست، ندو
همیشه خود را نازپرورده و عزیز نڪَه دار.»
#حسين_كريم_التميمي
࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
.
شب ...
سڪوت می‌ڪند
تا فریاد دلتنڪَی‌هایم را
بشنود !
نیستی و شب
چه ڪوتاه ست
برای تمام ناڪَفته‌هایم...!!
#بهنام_محبی_فر
࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
.
نازنینم رنجش از دیوانڪَی‌هایم خطاست
عشق را همواره با دیوانڪَی پیوندهاست
شاید اینها امتحان ماست با دستور عشق
ورنه هرڪَز رنجش معشوق را عاشق نخواست
عشق را ای یار با معیار بی دردی مسنج
علت عاشق٬ طبیب من! ز علت‌ها جداست
عشق یعنی زخمه ای از تیشه و سازی ز سنڪَ
ڪز طنینش تا همیشه بیستون غرق صداست...!!
#حسین_منزوی
࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
.
؏ـاشقی بر من پریشانت ڪـنم
ڪم عمارت ڪن ڪـه ویرانت ڪنم
ڪَر تو افلاطون و لقمانی به علم
من به یڪ دیدار نادانت ڪنم....!!
#مولانا
࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
.
خيالِ داشتنت
منِ ديوانه را
خيالاتى ڪرده است
هرشب همین حوالی
با تو
تمام خیابان را قدم میزنم ،
در آغوش می‌ڪَیرمت ،
میبوسمت ،
و روی خالی‌ترین نیمڪتِ شهر
موهای آشفته ات را
نوازش میڪنم
تا شاید خوابت ببرد
روی پاهای بیجانِ من ....!!
#سروش_ڪلهر
࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
.
من از تو، سرو عزیزم، ثمر نمی‌خواهم
ڪه غیر سایه‌ای از تو، به سرنمی‌خواهم
بخیل نیستم امّا برای هیچ درخت
اڪَر تو سبز نباشی، ثمر نمی‌خواهم
به جز تو، جای دڪَر، آشیان ڪَزیند اڪَر
برای مرغ دلم، بال و پر نمی‌خواهم
مرا به بوی خوشت جان ببخش‌و زنده بدار
ڪه از تو چیزی از این بیش‌تر نمی‌خواهم
اڪَرچه وسوسه‌ی دیدنت همیشڪَی است
ڪه هیچ وسوسه را، این‌قدر نمی‌خواهم...!!
#حسین_منزوی
࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
.
وحين يأتي الصيف يا حبيبتي
أسبح كالأسماك في بحيرتَي عينيك...
محبوبِ من !
و تابستان ڪه فرارسد
همچون ماهیان در دریاچه‌های چشمانت شنا میڪنم...
#نزار_قباني
#اسماء_خواجه_زاده
࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
.
اینجا رادیو صبح
به وقت باز شدن چشم‌هایت
و صدای صبح بخیرت
ڪـه مرا دعوت میڪـند به رقص
به شوق و شور زندڪَـی
لطفا دوباره پخش ڪن
این بهترین آهنڪَـ دنیا را ...!!
#پانته‌آ_فوشریان
࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
.
برای رها ڪردنت
دیر است !
تو ریشه ڪرده ای در من ..
مثل دانه ای بر دلِ خاڪ ،
مثل ڪوهی بر بستر زمین ،
مثل ابری بر فراز آسمان ،
دیڪَر نمیتوانم رهایت ڪنم
حتی اڪَر
ڪَوشه ای از قلبم
برای همیشه خالی بماند ...!!
#نازنین_عابدین_پور
࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
.
من تا امروز
حتی به خودتان هم نڪَفته ام
ڪه اڪَر در پی دنیا هستم
برای این است ڪه
میخواهم حسابم را با دنیا صاف ڪنم.
محبوب من؛
دنیا شما را به من بدهڪار است...!!
#محمد_صالح_علاء
࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
.
ڪاش میشد برڪَردیم زمان‌های قدیم
و برایت نامه مینوشتم :
عزیزِ جانم
سلام
ڪلام را ڪوتاه میڪنم
ملالی نیست جز دلتنڪَی و دوری
و مرور تمام خاطراتی ڪه
ای ڪاش....
از ذهنت پاڪ نشده باشد...!!
همین
دلتنڪَــ تو
من...!!
#مژگان_م
࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
.
صبح، همیشہ قشنڪَ است
هر بار، ڪہ آفتاب از نڪَاہ تو
روشن می‌شود و زمین می‌خندد
و ڪَنجشڪــ می‌خواند
هوا را باید نفس ڪشید
در هواے تو ، در هواے صبح ...!!
#عرفان_یزدانی
࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
.
این سر نه مست باده ،
این سر ڪه مستِ مستِ
دو چشم سیاه توست
اینڪ به خاڪ پای تو می‌سایم ،
ڪاین سر به خاڪ پای تو
با شوق سودنی‌ست ،
تنها تو را ستودم !
آنسان ستودمت
ڪه بدانند مردمان
محبوب من
به سان خدایان
ستودنی ست ....!!
#حمید_مصدق
࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
.
ای خوشا دل ڪاندر او
از عشق تو جانی بود
شادمان جانی ڪه او را
چون تو جانانی بود
در همه عمر ار برآرم
بی غم تو یڪ نفس
زان نفس بر جان من
هرلحظه تاوانی بود...!!
#عراقی
࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
.
زندڪَیم شطرنجی‌ست!
تیره و تار؛ برای زمانی ڪه اسمت را با میم مالڪیت صدا زدم و تو مات نڪَاهم ڪردی.
بازنده ؛ برای وقتی ڪه قلبم ڪیش و مات ِ چشمانی شد ڪه سهم من نبود....
من چه می‌دانستم سرباز سیاه نمی‌تواند ؏ـاشقِ
شاه سپید باشد...!!
#آصف_گنجی
࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
.
قصه ای بڪَـو از آفتاب
ترانه ای بخوان از صبح
روزم را آغاز ڪن به یڪ سلام
پر پروازم را ڪوڪ ڪن به یڪ صبحت بخیر
و روی ماهت را نشان بده حضرت آفتاب...!!
#فرزانه_سجودی
࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
.
من توانستم
تمامِ این شب‌ها را
بدونِ شب بخیرِ تو
به صبح برسانم
و نمُردم !
اما ...
جان ڪندم هر شب...!!
#هستی_جعفری
࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
.
ای فصلِ غیر منتظرِ داستان من
معشوق ناڪَهانیِ دور از ڪَمان من
حس ڪردنی‌ست قصه‌ی عشقم نه ڪَفتنی
ای قاصر از حڪایت حسنت، بیان من
با من بمان و سایه ی مهر از سرم مڪَیر
من زنده ام به مهر تو ای مهربان من
ڪی می‌رسد زمان عزیز یڪَانڪَی
تا من از آن تو شوم و تو از آن من...!!
#حسین_منزوی
࿐ྀུ༅࿇༅═┅─
.
آغوشت
تنها قلمروی است
ڪــە در آن لب هایم می شڪند
سڪوتــش را هنڪَام بوسیدنت
و چشم هایم زیباترین منظره را
به تصویر می ڪشد در قاب نڪَاهم...!!
#پـــونــہ_عرب
࿐ྀུ༅࿇༅═┅─