از تو ممنونم؛
برای بودنت، برای تویی که صبحِ شبهای تاریک و طولانی من بودی. نورِ توی تاریکیهام، امیدِ توی ناامیدیهام، خندهی حین گریهم، شادیِ روزهای غمانگیزم و رفیقِ روزهای سخت و نفسگیرم.
از تو ممنونم؛
برای صبوریت، برای تویی که یادم دادی صبوری کردن رو، یادم دادی خوندن عمق نگاه دنبالهدارت رو، یادم دادی رسم عاشقی رو؛ رسم ناز کشیدن و ناز خریدن رو.
از تو ممنونم؛
برای چشمهای سیاه و براقت، برای چال گونههای لطیفت، برای لبخند قشنگ خدادادیت، برای فرِ موهای سیاهت. برای اینهمه قشنگی از تو ممنونم.
از تو ممنونم؛
برای تموم روزها و شبهایی که کنار هم گذروندیم و قراره بگذرونیم، برای لحظاتی که ساختیم و قراره بسازیم، برای دیروز برای امروز برای فردا. برای فرداهایی که با تو قشنگترن. برای اسم من که فقط کنار اسم تو به چشم میاد.
از تو ممنونم؛ برای بودنت. همین.
#مجتبی_پورفرخ
تو میدانی چه دردی می کشم شاعر که میگویی
بمان و بعد از این ها مرد بودن را تحمل کن
#میلاد_فرحمند
«وطن فروش» ندانم که کیست اما!
آنان که بهای آن را پرداخت کردهاند،
آشنایِ منند…
#محمود_درویش
عمریست شکستِ بام و در میبینم
بنیادِ وفا زیر و زبر میبینم
هر صبح که سر ز خواب برمیدارم
آشوبِ قیامتِ دگر میبینم
#بیدل_دهلوی
بیقراری ها تماشا کن که مانند سپند
گرم تا در بزم او کردیم جا، برخاستیم
#غنی_کشمیری
نمیدانم چه پیش آمد درین ره عاشقانش را
که مشت استخوان در هر سرِ فرسنگ میبینم
#فیاض_لاهیجی
به بعضی شعرها هم فقط میشه خیره شد و سکوت کرد:
کوچ ِ انسان ها را، تا دره ی مرگ
کو دریغا گویی؟!
#منصور_اوجی
در رهت دادیم عقل و هوش و عمر و زندگی
ای غمِ دنیا! چه میخواهی دگر از جانِ ما
#واعظ_قزوینی
میآیم و پیدا ز پیام لشکرِ درد است
مانندِ سپاهی که عیان از دلِ گرد است
#نظام_دستغیب
#موزیک
#محسن_چاووشی
#زره_بین
تویی که رو نقابتم دوباره صورتک زدی
چجوری بوسه میزنی به زخمی که نمک زدی؟
مولانا فرمود:
چو نماز است و چو روزه، غمِ تو واجب و مُلزَم!
زیباتر از این ممکن نیست.
#مولانا
نیمه های شب است کلید را در قفل در میچرخاند آرام درِ اتاق را باز میکند ، سمتم می آید میگوید بیدارت کردم ؟
دستم را روی چشم هایم میچرخانم و با لبخند میگویم منتظرت بودم !
لباس هایش را عوض نکرده کنار تخت مینشیند سرش را سمتم خم میکند و با صدای دلنشینش زمزمه میکند میخوابیدی بانو جان گفتم که دیر میرسم ،حیف چشمانت نیست که نخوابد؟ و بعد بوسه ای روی پیشانی ام مینشاند نگاهش میکنم دستانش را در دستم میگیرم و زیر گوشش میخوانم ؛
حیف، چشمانی است که آمدنت را نبیند حیف،گوشی است که قبل از خواب صدای تو در آن تکرار نشود
حیف تنی است که سر به بالین نزاشته تو را در آغوش نکشد!
لبخند میزند ، بوسه میکارد روی پیشانی ام! طولانی ، شیرین ، پایدار
دوست داشتنش رشد میکند در قلبم
شب از پیِ تاریکی، دنیای دونفره امان را سپید میکند !
در آغوشم میکشد و زیر لب زمزمه میکند حیف میشد اگر خواب بودی حیف میشد!
#زهرا_مصلح
اونجا که قیصر امین پور میپرسه:
می توان آیا به دریا حکم کرد
که دلت را یادی از ساحل مباد؟!
همین جا.. قشنگ همین جا میشه ساعت ها سکوت کرد.
#قیصر_امین_پور
#موزیک
#همه_رفتند
#رضا_بهرام
همه رفتند تا زمستان شد خنده ها مردند گریه ارزان شد
کو جوانی آرزو ها کو رفته ایم از یاد یادی از ما کو
شاید این بغض آخرم باشد آخرین غمم باشد
عاشقانه ای آرام بین درد و غم باشد
هر آشنایی غریبه است هر نگاهی فریب است
با صدای هر باران حال قلبم عجیب است
غم تقدیر هم قطار درد ما شده دریا شبیه بغض ما شده
از ما چه مانده غیر از آرزو با قلب خسته ای خدا بگو
دنیای ما کو دل تنهای ما کو رویای ما کو
دنیای ما کو فردای ما کو ای ساحل غم دریای ما کو
ای قاضی عشق در بازی عشق پس جای ما کو
#💔
چقدر من سمتت بیام و تو دور تر بشی؟!
چقدر بگم میخوامت و نشنوی صدامو؟!
اگه جرمم اینکه چرا دوست دارم
اگه فکر کنی پا پس میکشم
سخت در اشتباهی!
من اینجام،من موندم
که بگم؛اشتباهمو دوست دارم
اره،تو رو دوست دارم
حتی اگه تو نخوای!!
.
تو تاحالا سوزنت گیر کرده روی یه چیز؟!
من گرفتارشم...
خواستم ولی نتونستم رد بشم ازش
گیر کرده سوزنم روش!
میدونی چقدر تلاش کردم فراموشش کنم؟!
مثلا یبار گفتم امروز دیگه نه!بسه!
ولی اون همه جا باهام اومد!
اومد وسط آهنگا،خیابون گردیا
چای خوردن و شب زنده داریا!
همه جا بود بدون اینکه من بخوام...
من اینو فهمیدم هر چی از چیزی که
میخوای فراموش کنی،فرار کنی
اون بیشتر دنبالت میاد...
نباید خودتو به هر دری بزنی
نباید بگی تونستم!
باید بذاری باشه و ببینی تا کجا میاد
تا کجا دووم میاری...
بنظرم از یه جایی به بعد،خودش خسته میشه و میره
خودش میبنه تو چقد سِر شدی
چقد پیر شدی
و میره...
.
چرا من نمیتونم باور کنم بی توهم میشه زنده بمونم و زندگی کنم؟!
مگه تو چی داشتی که این ادما ندارن؟!
خب شاید جوابش فقط این باشه؛
من گیرم به تو!
دچارتم...
#فرنوش_همتی
بنگرید ای اهل عالم با اذان دیگری،
بر فراز #دار میرقصد جوانِ دیگری!
شهر ارواح است و من برگشتهام از دفن خویش
میدوم بیوقفه در تشییعِ جانِ دیگری!
#مرتضی_لطفی
هر قسمتم را در کتابی مخفی کردهام
برچهار قلهی سبز
روزی خواهی رسید
و نامم را صدا خواهی نواخت
آن روز از صفحاتم جدا خواهم شد
بند به بند
کلمه به کلمه
حرف به حرف
بهم میپیوندم
و دوباره در مقابلت
شعری خواهم نشست بلند
تا به رسم آتشان گذشته
مرا به آغوش بیافرینی
با کلماتی که از من به تو رسیدهاست
–قسم به من
قسم به من که توام
قسم به من که توامان توام
قسم به تو
گدار آن
به چشمهایم سلام خواهم سرود
و در مقابلم گلستانی خواهم نوشت فراز
که نه میسوزانم
نه خواهم سوخت
هر قسمتم را در کتابی مخفی کردهام
بر چهار قلهی سبز
روزی خواهم رسید
و کاش نامم را
به خاطر بیاورم
#آباعابدین
ببین کجای راه رسیدیم که
عکسی ندارم ازت دیگه
اما واست گریه میکنم...
چک نمیکنم بود و نبودتو
اما دلم پیشته...
حرف نمیزنیم
اما همه رویای منی!
چی شد که رسیدیم به اینجا؟!
مگه قرار نبود هر چی که شد
هر جا که کم اوردیم
پناه ببریم بهم؟!
واسه اون لحظه ها که دلت ابریه
واسه روزایی که بی حوصله ایی
واسه دوایی که درمون دردته
کجا میری که منو یادت رفته؟!
من هنوز هر جا میخورم زمین
هر جا دلم میشکنه و اشک گوشه چشمامه
دستای تو رو میگیرم...
میشینم روبه روت
صدات میزنم
میگم؛ اگه غمی هست
اما دلخوشی تویی!
من فکر میکردم ادما
واسه نبودن هم دلتنگ میشن
اما من واسه روزایی که تو رو داشتم دلتنگم...
.
آدما گاهی میگن؛کسی توی زندگیمون نیست اما تو باور نکن!یکی هست
که خیلی وقته نیست!
همون آدما همه زندگیشونو
پاک کردن از عشق اما توی فکرشون،
قلبشون دارن زندگی میکنن!
تو تاحالا توی خیالت با کسی
نشستی قهوه بخوری یا کل خیابونای شهر قدم بزنی یا نه بزنی به دل جاده شمال
و حالت خوب باشه؟!
ماها یه وقتا،به یه جایی میرسیم
که اسم مسیر رو میذاریم؛"قسمت نبود"
اما نگاهمون همشون به اون اولاس
دلمون که بیشتر!
از اینجا به بعد یکی هستیم
شبیه یه درخت وسط بیابون!
هر چی پرنده ها بخونن و
هر چی گل دروبرت باشه
خم نمیشی
نمیلرزی!
تک و تنهازندگی میکنی و میمیری
اما دیگه دلتو به کسی قرض نمیدی!
#فرنوش_همتی
گر غمی آرد به فریادم، نگَردم گِرد یأس
شاید از رحمت غمِ دیگر به فریادم رسد
#طالب_آملی
خداحافظ 2023 تو خیلی چیزها که مال من بودنو با خودت بردی . خوشحالم که دیگه هیچوقت برنمیگردی !
سال مرگ
سال خون
سال سرد
سال جدایی
سال غم
سال وحشت
سال جنگ
سال از دست دادن
و باز هم
و هجرت و هجرت و هجرت
امیدوارم سال 2024 بشوره ببره تمام اشکهایی رو که در غربت و تنهایی از گونه هام سرازیر شد و هیچکس جز خودم نفهمید چرا ....
#رها
به دنبال کسی جامانده از پرواز می گردم
مگر بیدار سازد غافلی را، غافلی دیگر...
#فاضل_نظری
درد اینجاست:
فغان که ساغرِ زرّینِ بینیازی را
گرسنهچشمیِ ما کاسهٔ گدایی کرد..
حقّا که جای فریاد است.
#امام_قلی_خان