برگِ پاییزِ به دستِ بادم
ریخته، سوخته، بی بنیادم
گره کورِ غمم، بازم کن
قصه پایان دِه و آغازم کن
ای تو گم، نامعلوم، ای نایاب
گنگِ نامعلومی را، دریاب
دست پیش آر، که رفتم از دست
دامنم گیر، که هیچم در هست
من و تو چیست چه بیشی چه کمی؟
چو کویری و تمنای نَمی
من و تو چیست؟ من و من باشیم
روحِ تنگ آمده از تن باشیم
بگریزیم و به هم آویزیم
عطشی در عطشِ هم ریزیم
نفسی در نفسِ من بفشان
بکشانم، بچشانم، بنشان
🎙✍ زنده یاد نصرت رحمانی
Https://t.me/ayehayebarani
ای بیتو من، خراب!
شب بیتو خسته است.
ای بیتو من سراب
دیگر شتاب،
توان را شکسته است.
در من،
منی بهپاست،
اما نرفته دل شدهای
در عمیق خواب.
جدایی،
چه خیمهای
در شهر بسته است
اما...
نرفته دل شدهای در عمیق خواب.
ای دیدهات شراب!
جرعه نگاهی.
ای بیتو دل خراب،
تباهی.
در کُنهِ من
غمِ تو در این پُر ستوه شب
پرواز میکُند.
در این شکسته شب
چه سیاهی گرفته لِرد.
ای بیتو من،
خراب!
دستان باد
دیوارهای جدایی کشیدهاند
در روی خاک.
این ظلم نیست؟
ای بیتو من،
خراب؟
ای بیتو من،
خراب!
شب،
بیتو خسته است؛
من،
بیتو خستهام،
و جدایان
درهم شکستهاند.
ای بیتو،
ای سراب!
✍ زنده یاد نصرت رحمانی
Https://t.me/ayehayebarani
لیلی
کلیدِ صبح
در پلک های توست!
دستِ مرا بگیر
از چهار راهِ خواب گذر کن
بگذار بگذریم زین خیلِ خفته گان.
دستِ مرا بگیر
تا بسرایم:
در دست های من
بالِ کبوتری است!
✍ زنده یاد نصرت رحمانی
☀️🌿🌸 درودِ بی کران.
بردمیدنِ روزِ نو را با یاد و خاطره ی شاعرِ بزرگِ معاصر، زنده یاد نصرت رحمانی، در سالروزِ کوچِ این شاعرِ برجسته، گرامی بداریم.❤️🙏🌸
Https://t.me/ayehayebarani
مادر همیشه به ما می گفت:
غمِ بزرگ را تبدیل کنید به کارِ بزرگ...
✍ زنده یاد دکتر توران میرهادی
خجسته و فرخنده باد زادروزِ بنیانگذارِ سیستم نوین آموزشی، معلمِ بزرگ، مصلحِ اندیشمند، استاد برجسته ی تعلیم و تربیتِ کودکان، معمارِ نهادِ صلح و دوستی در آموزشِ کودکان و از پایه گذارانِ شورایِ کتابِِ کودک، زنده یاد بانو دکتر توران میر هادی.
( زاده ی ۲۶ خرداد ۱۳۰۶ - شمیران
درگذشته ی ۱۸ آبان ۱۳۹۵ - تهران)
زادروزت همایون باد معلمِ همیشه و مانده گار.❤️🙏🌸
Https://t.me/ayehayebarani
بايد باور کنيم
تنهايی
تلخترين بلای بودن نيست
چيزهای بدتری هم هست
روزهای خستهای
که در خلوتِ خانه پير میشوی
و سالهايی
که ثانيه به ثانيه از سر گذشته است
تازه
تازه پی میبريم
که تنهايی
تلخترين بلای بودن نيست
چيزهای بدتری هم هست:
دير آمدن
دير آمدن...
✍ چارلز بوکوفسکی
Https://t.me/ayehayebarani
و من دیدم
در آخرین جشنِ آدمیان دیدم
جلادی
رُخ به رُخ
با قربانیِ خود می رقصید
و آزادی
آموزگارشان بود شانه به شانه
و من دیدم
چه گونه سَرِ ماه را بر نیزهی آزادی می بردند و
سَرِ "بی کس" را بر نیزهی آزادی می آوردند.
این جا شب است
و سَرِ بریدهی مرا
بر سفره ی لاشخوران نهاده اند.
و من می بینم:
سَرِ چه گوارا
بر تنِ ناپلئون و
تنِ بوکاسا و سَرِ ژان ژاک روسو را.
موبوتو با صدای گاندی سخن می گوید
و لورکا و فرانکو باهم می رقصند
فرشته و جلاد باهم می رقصند
و بو می آید
بوی درهم آمیخته ی جهان می آید
و کسی نیست
که آزادی
که آن منزل ناممکن را نشان ام دهد.
✍ شیرکوبیکس
🔃 محمد رئوف مرادی
Https://t.me/ayehayebarani
می دانی که من چه قدر «چه گوارا» را تحسین می کردم.
در حقیقت اعتقاد دارم که این مرد نه فقط یک روشنفکر، بلکه به عنوان یک رزمنده و یک انسان، و به عنوان نظریه پردازی که می توانست با کمکِ نظریه هایی که از تجربیاتِ شخصی اش در نبرد کسب کرده بود منطقِ انقلاب را پیش ببرد.
او کامل ترین انسانِ عصرِ ما بود.
📚 زنده باد چه گوارا
✍ ژان پل سارتر، رژی دبره، هربرت رید، فیدل کاسترو
Htps://t.me/ayehayebarani
سختی ها و رنج های زنده گی، همیشه مرا نیرومندتر و آب دیده تر می کنند؛ به شرطِ آن که در حدی نباشند که یارای مقابله با آن ها را نداشته باشم و زیر آن جان دهم.
هر سختی که مرا نکشد، قوی ترم می کند.
✍ ارنستو چه گوارا
خجسته و فرخنده باد زادروزِ پزشکِ مردمی، انقلابی و مبارزِ بزرگِ راهِ آزادی،
ارنستو چه گوارا.❤🙏🌸
( زاده ی ۱۴ ژوئن۱۹۲۸ - آرژانتین
درگذشته ی ۹ اکتبر ۱۹۶۷- بولیوی)
Https://t.me/ayehayebarani
بنمای رُخ، که باغ و گلستانم آرزوست
بگشای لب، که قندِ فراوانم آرزوست
ای آفتابِ حُسن، برون آ، دَمی زِ اَبر
کان چهره ی مشعشعِ تابانم آرزوست
گفتی زِ ناز بیش مرنجان مرا، برو
آن گفتنت که بیش مرنجانم، آرزوست
وان دفع گفتنت که برو شَه به خانه نیست
وان ناز و باز، تندیِ دربانم آرزوست
بالله که شهر بیتو مرا حبس میشود
آواره گیّ و کوه و بیابانم آرزوست
زین هم رهانِ سست عناصر دلم گرفت
شیرِ خدا و رستمِ دستانم آرزوست
جانم ملول گشت زِ فرعون و ظلم او
آن نور و طور و موسیِ عمرانم آرزوست
زین خلقِ پُر شکایتِ گریان شدم ملول
آنهای هوی و نعره ی مستانم آرزوست
یک دست جامِ باده و یک دست زلفِ یار
رقصی چنین میانه ی میدانم آرزوست
این نان و آبِ چرخ، چو سیل است بیوفا
من ماهی اَم؛ نهنگم ؛ عُمّانم آرزوست
دی شیخ با چراغ، همیگشت گِردِ شهر
کز دیو و دَد ملولم و انسانم آرزوست
گفتیم یافت مینشود، جُستهایم ما
گفت آن که یافت مینشود، آنَم آرزوست
هر چند مفلسم، نپذیرم عقیقِ خُرد
کانِ عقیقِ نادرِ ارزانم آرزوست
گویاترم زِ بلبل، اما زِ رَشکِ عام
مُهر است بر دهانم و افغانم آرزوست...
🎙 احمد شاملو
✍ حضرت مولانا
Https://t.me/ayehayebarani
🎼 دلِ بُلهوس
🗣 زنده یاد بانو گیتی پاشایی
🎧 زنده یاد بابک بیات
✍ ایرج جنتی عطایی
دل نگو بچه بگو بلای جونم شده
یه شب اروم نداره
تشنه به خونم شده
تا چشمِ مستی می بینه
عاشق می شه دوباره
هر روزی دنبالِ یکی
هرشب یه عشقی داره
دلِ بوالهوسِ من
منو بیچاره کرده
همش دنبالِ عشقه
منو آواره کردی
تا چشمِ مستی می بینه
عاشق می شه دوباره
هر روزی دنبالِ یکی
هرشب یه عشقی داره
دل به دنبالِ همه
من به دنبالِ دلم
دلِ من مالِ همس
اما من مالِ دلم
تا چشمِ مستی می بینه
عاشق می شه دوباره
هر روزی دنبالِ یکی
هرشب یه عشقی داره...
Https://t.me/ayehayebarani
🎼 کتابِ غم
🗣 زنده یاد بانو گیتی
🎧 اسدالله ملک
✍ بانو هما میر افشار
جامِ دل پُر شده از شرابِ غم
من خرابِ دل و دل، خرابِ غم
ای که دردِ عاشقی نخونده ای
درسِ میز و مکتب و کتابِ غم
مگه دل بدون غم
پاک و با صفا می شه؟
هر دلی که غم داره
خونه ی خدا می شه
بس که خونه کرده غم به جونِ من
دیگه رفته از کفم حسابِ غم
شب شده باز می ریزه از آسمون
روی بامِ خونه اَم سحابِ غم
مگه دل بدون غم
پاک و با صفا می شه؟
هر دلی که غم داره
خونه ی خدا می شه
جامِ دل پُر شده از شرابِ غم
من خرابِ دل و دل، خرابِ غم
ای که دردِ عاشقی نخونده ای
درسِ میز و مکتب و کتابِ غم
مگه دل بدون غم
پاک و با صفا می شه؟
هر دلی که غم داره
خونه ی خدا می شه
بس که خونه کرده غم
به جونِ من
دیگه رفته از کفم حسابِ غم
شب شده باز می ریزه از آسمون
روی بامِ خونه اَم سحابِ غم
مگه دل بدون غم
پاک و با صفا می شه
هر دلی که غم داره
خونه ی خدا می شه
Https://t.me/ayehayebarani
زنده یاد استاد بابک بیات، در بیست و سوم خرداد ماهِ ۱۳۲۵،در مامونیه ی زرند در ۹۰ کیلومتری تهران به دنیا آمد.
از ۱۹ ساله گی در اپرای تهران زیرِ نظرِ خانم اِولین باغچه بان، آقای ثمین باغچه بان و نصرت اله زابلی با موسیقیِ كلاسیک و جهانی آشنا شد و در حدود پنج سال همكاریِ خود را با این اُپِرا ادامه داد.
بابک بیات ابتدا به خواننده گی رو آورد و یک صفحه گرامافون هم خواند.
بعد با محمد اوشال، آهنگساز و رهبرِ اركستر جاز فولكلوریک دوستیِ عمیقی پیدا كرد كه این دوستی به ادامه ی هارمونی و آكومپانی مان و فراگیریِ دیگر اشتیاق های موسیقاییِ بیات منجر شد و برای خواننده گانِ مطرحِ آن زمان، آهنگ های بسیار ساخت.
بابک بیات موسیقیِ فیلم را با فیلمِ "غریبه" كه با همراهیِ زنده یاد واروژان ساخته شد شروع كرد.
بعد از انقلاب، فعالیتِ موسیقی را در شركتِ ابتكار، همراه با دوستش زنده یاد ابراهیم زال زاده و با كاسِت قاصدک، زنده گی نامه ی زنده یاد صمد بهرنگی و به صورت ترانه های كودكانه ی خانمِ سیمین قدیری آغاز کرد.
پس از آن برای كاسِت های:
خروس زری پیرهن پری، سكوت سرشار از ناگفته هاست و چیدنِ سپیده دَم، موسیقی ساخت.
وی موسیقیِ فیلم را در بعد از انقلاب با فیلمِ "مرگِ یزدگرد" ساخته ی استاد بهرام بیضایی شروع كرد و در سال ۱۳۶۲ موسیقیِ فیلم های "نقطه ضعف" و "ریشه در خون"را ساخت و در سال های بعد برای فیلم های "شاید وقتی دیگر" و "مسافران "، ساخته های بهرام بیضایی، سریالِ "سلطان و شبان" و فیلم های:
"كشتی آنجلیكا، عروس، پرده آخر، طلسم، مرسدس، جهان پهلوان تختی، دست های آلوده، اتوبوس، قرمز، دو زن، شیدا "و در حدود ۹۰ فیلم سینمایی موسیقی نوشته است و آخرین سریالی كه وی برای آن موسیقی ساخته است سریالِ "ولایت عشق" است.
وی در سال ۱۳۶۹ پس از چند بار كاندیدا بودن برای موسیقی فیلم بالاخره وقتی كه از پنج كاندیدای موسیقی فیلم سه بار نام او را اعلام كردند جایزه ی سیمرغِ بلورین فجر را برای فیلم عروس دریافت كرد.
همچنین در سال ۱۳۷۵ وقتی كه از بین چهار كاندیدا دو بار نامش اعلام شد مجددن سیمرغِ بلورین را دریافت داشت.
در خانه ی سینما برای فیلمِ "ساحره" جایزه ی اول موسیقی فیلم را دریافت كرد.
در جشنِ گزارشِ فیلم جایزه ی بهترین آهنگسازی را برای صد ساله گیِ سینما از آنِ خود كرد.
در سال ۱۳۸۱ در مراسمی كه در شیراز برگزار شد از او و چهار هنرمندِ بزرگ دیگر ایران تقدیر به عمل آمد. همچنین در همین سال و در مراسمی دیگر از بابک بیات به خاطرِ یک عمر تلاش در زمینه ی ترانه ی ایران قدردانی شد.
علیحسین بیات زرندی مطلق، معروف به بابک بیات در پنجم آذر ماهِ ۱۳۸۵ در سنِ ۶۰ ساله گی درگذشت و در بهشت زهرا به خاک سپرده شد.
روانش هماره شاد و یادش جاودانه گرامی باد.🙏🌸
/channel/ayehayebarani
🎼 سایه
🗣 ابی
🎧 زنده یاد استاد بابک بیات
✍ ایرج جنتی عطایی
تو يه سايه بودی
هم قدِ خوابِ نيمروزِ من
تو يه سايه بودی
تو ظهرِ داغِ تن سوزِ من
تو هُرمِ داغِ بی رحمِ آفتاب
تو سايه بودی يه سايه ی ناب
منِ مسافر، تن تشنه ی خواب
حريصِ فتحِ، يه جرعه ی آب
پای پُر تاولِ من تو بُهتِ راه
تنِ گرما زده مو نمی کشيد
بی رمق بودم و گيج و تب زده
جلو پامو ديگه چشمام نمی ديد
تا تو جلوه کردی ای سايه ی خوب
مهربون با يه بغل سبزه و آب
باورم نمی شد اين معجزه بود
به گمانم تو سرابی، يه سراب
تو يه سايه بودی
هم قدِ خوابِ نيمروزِ من
تو يه سايه بودی
تو ظهرِ داغِ تن سوزِ من
من گنگ و خسته، لب تشنه و داغ
تو سايه ی سبز، ميراثِ يک باغ
تو مرهمِ اين زخمِ عميقی
لبريزِ ايثار، پاک و شفيقی
رختِ خسته گی مو از تنم بگير
با تنت برهنه گی مو بپوشون
منو تا مهمونیِ عشق ببر
کتابِ در به دری مو بسوزون
بذار اين سايه هميشه گی باشه
سايه ای که جای خوب موندنه
سايه باش و سايه بون تا بدونم
سايه ای رو سرِ بودنه منه
تو يه سايه بودی
هم قدِ خوابِ نيمروزِ من
تو يه سايه بودی
تو ظهرِ داغِ تن سوزِ من
Https://t.me/ayehayebarani
📸 مثلثِ بابک بیات، ایرج جنتی عطایی و ابی.
و خلقِ ترانه های طلایی نظیرِ تپش، خاکستری، خورجین و سایه.
Https://t.me/ayehayebarani
🎵 لیلی
🎙 رضا پیر
✍ زنده یاد نصرت رحمانی
لیلی
چشمت خراج سلطنت شب را
از شاعران شرق
طلب می کند
من آبروی عشقم
هشدار...
تا به خاک نریزی!
پُر کن پیاله را
آرام تر بخوان
آواز فاصله های نگاه را
در باغ کوچه های فرصت و میعاد
بگشای بند موی و بیفشان
شب را میان شب
با من بدار حوصله
اما نه با عتاب!
رمزِ شبانِ درد
شعرِ من است
گفتی:
گُل در میان دستت می پژمرد
گفتم که:
خواب،
در چشم هایمان به شهادت رسیده است
گفتی که
خوب ترینی
آری...
خوب اَم
شعر ترم
تارج سه ترک عرفانم
درویشم
خاکم!
آینه دار رابطه ام، بنشین
بنشین، کنار حادثه بنشین
یا مرا به حافظه بسپار
اما...
نام مرا،
بر لب مبند که مسموم می شوی.
من داغ دیده ام!
لیلی
از جای پای تو.
بر آستانه ی درگاه
بوی فرار می آید
آتش مزن به سینه ی بستر
با عطر پیکر برهنه و سبزت
بنشین
بانوی بانوان شب و شعر
خانم
لیلی
کلیدِ صبح
در پلک های توست
دست مرا بگیر
از چهار راه خواب گذر کن
بگذار بگذریم زین خیل خفته گان
دست مرا بگیر
تا بسرایم:
در دست های من
بال کبوتری است!
لیلی
من آبرویِ عاشقان جهانم
هشدار
تا به خاک نریزی!
من پاسدار حرمت دردم
چشمت خراج می طلبد؟
آنک خراج....
Https://t.me/ayehayebarani
🎵 میعاد در لجن
🎙✍ زنده یاد نصرت رحمانی
رقصید
پر زد
رمید
از سرِ انگشت او پرید
[سکه]
گفتم: خط
پروانه ی مِسین
پرواز کرد
چرخید، چرخید
پَرپَر زنان چکید؛ کفِ جوی پر لُجن.
تابید
سوخت فضا را نگاهها
بر هم رسید
در هم خزید
در سینه عشقهای سوخته فریاد میکشید:
ـ ای یأس،
ای امید!
آسیمهسر بهسوی «سکه» تاختیم
از مرزِ هست و نیست
تا جوی پُر لجن
با هم شتافتیم
آن گه نگاه را به تنِ سکه بافتیم.
پروانه ی مسین
آئینهوار! بر پا نشسته بود در پهنه ی لجن!
و هر دو روی آن
خط بود
خطی بهسوی هیج
خطی به مرز پوچ
اندوه لِرد بست
در قلب وارهاش
و خنده را شیارِ لبانش مکید و گفت:
ـ پس...
آه،
نقشِ شیر!؟
رویید اشک
خاموش گشت.
گفتم:
ـ کُنامِ شیر، لجنزار نیست، نیست!
خط است و خال
گذرگاهِ کرمها
این جا نه کِشت گاهِ عشق و غرور است
میعادگاهِ زشتی و پستیست.
از هم گریختیم
بر خطِ سرنوشت
خونابه ریختیم.
ما هر دو باختیم
ما هر دو باختیم.
Https://t.me/ayehayebarani
این روزها
این گونهام:
فرهاد وارهای که تیشهی خود را
گم کرده است
آغازِ انهدام چنین است
این گونه بود آغازِ انقراضِ سلسلهی مردان
یاران
وقتی صدای حادثه خوابید
برسنگِ گورِ من بنویسید:
- یک جنگجو که نجنگید
اما …،
شکست خورد.
✍ زنده یاد نصرت رحمانی
گرامی باد یاد و خاطره ی شاعرِ بزرگِ معاصر؛ زنده یاد نصرت رحمانی.
( زاده ی ۱۰ اسفند ۱۳۰۸ - تهران
درگذشته ی ۲۷ خرداد ۱۳۷۹ - رشت)
روانت هماره شاد و یادت گرامی شاعر جان.🖤🙏🌸
Https://t.me/ayehayebarani
سیستمِ آموزشی کنونی ایران، سیستمی است که به خانواده و معلم و شاگرد تحمیل شده است.
من اسم این سیستم را، نوین نمی گذارم.
از نظر من دچارِ نوعی عقب افتاده گیِ شدید است.
- چرا؟!
به دلیل این که، بچه ها در مدارس، اختیاری ندارند و همه چیز برای آن ها از قبل تعیین می شود.
از کتاب درسی گرفته تا کاری که معلم باید انجام دهد.
در نظام کنونی آموزش و پرورش، برنامه درسی محدود است و رقابت برای شاگرد اول شدن و حفظ کردن دروس وجود دارد.
نظام آموزش و پرورش ما، بسته ای تحمیلی است.
✍ بخشی از گفت و گوی خانم اکرم امینایی با زنده یاد دکتر توران میرهادی
Https://t.me/ayehayebarani
گفتی که از نهانِ دلت
با خبر نی اَم
تو در دلی؛
کدام نهان بر تو فاش نیست؟!
✍ طالب آملی
Https://t.me/ayehayebarani
🎥🎼 بدرود فرمانده
🗣 ناتالی کاردونه
✍ کارلوس پوئبا
بدرود فرمانده چه گوارا
به دوست داشتنت خو گرفتهایم
بعد از آن فرازِ تاریخی
آن جا که خورشید شهامتت
مرگ را به زانو درآورد.
این جا از وجودِ عزیزِ تو
روشنایی
و عطوفتی زلال به جای مانده است
فرمانده چه گوارا.
دست های قوی و پرافتخارت
به تاریخ شلیک میکند
آن گاه که تمامیِ سانتاکلارا
برای دیدنت از خواب برخاسته است.
این جا از وجودِ عزیزِ تو
روشنایی
و عطوفتی زلال به جای مانده است
فرمانده چه گوارا.
میآیی و با خورشیدهای بهاری
نسیم را به آتش میکشی
تا با شعله ی لب خندت
پرچمی برافرازی
این جا از وجودِ عزیزِ تو
روشنایی
و عطوفتی زلال به جای مانده است
فرمانده چه گوارا.
عشقِ انقلابیات
تو را به نبردی تازه رهنمون میشود
آن جا که استواری بازوانِ آزادگرت را
انتظار میکشند.
این جا از وجودِ عزیزِ تو
روشنایی
و عطوفتی زلال به جای مانده است
فرمانده چه گوارا.
از پِیِ تو میآییم
چنان که دوشادوش تو میآمدیم
و همراه با "فیدل" تو را میگوییم:
"بدرود، فرمانده!"
این جا از وجودِ عزیزِ تو
روشنایی
و عطوفتی زلال به جای مانده است
فرمانده چهگوارا.
Httos://t.me/ayehayebarani
🎼 چه گوارا، فرمانده ی ابدی
🗣 محسن نامجو
پیدا کنیدش دوباره
بگو دوباره بمیرد
شاید دستم را بگیرد
پیدا کنیدش دوباره
هی هی سیرا ماسرا
سیرا ماسرای تنها
زخمی، پیدا کن مردی را
که بخواند چه گوارا
پیدا کنیدش دوباره
بگو دوباره بمیرد
شاید دستم را بگیرد
پیدا کنیدش دوباره
هِی هِی سیِرا ماسِرا
سیرا ماسرای تنها
زخمی، پیدا کن مردی را
که بخواند چه گوارا
یک مشتِ پر از گلوله
گل چِک چِک چِک چکاشا
می افتد سنگین روی خاک
یک مشتِ پر از گلوله
هِی هِی سیِرا ماسرا
سیرا ماسرای تنها
زخمی، پیدا کن مردی را
که بخواند چه گوارا
هِی هِی سیرا ماسرا
سیرا ماسرای تنها
زخمی، پیدا کن مردی را
که بخواند چه گوارا
Https://t.me/ayehayebarani
چرا همه گان را نبخشم؟
چرا از خاطر نبرم زخمها را؟
من كه فراموش خواهم كرد
نشانیِ خانهام
چهرهی كودکم
و تلفظِ نامم را از دهانت...
✍ شمس لنگرودی
Https://t.me/ayehayebarani
🎥🎶🕺💃 قطعه ای از موسیقی بسیار زیبای فیلمِ "زوربای یونانی "
🎧 میکیس تئودوراکیس
( آهنگساز بزرگ و مبارزِ یونان )
Https//t.me/ayehayebarani
گیتی پاشایی که پدر بزرگش جعفر منصوری شاعر و استادِ تار و خط بود و نوازنده گی تار و سه تار را به مادرِ گیتی آموخته بود، بدین ترتیب گیتی از طریق مادرش با موسیقی آشنا شد.
وی ردیفهای موسیقی سُنتی را نزدِ فرامرز پایور، مهدی فروغ و محمود کریمی آموخت. پس از گرفتنِ دیپلم به آمریکا رفته و در سیتی کالج نیویورک در رشته ی معماری مشغول به تحصیل شد و در سیاتل، واشینگتن آمریکا لیسانس هارمونی و ارکستراسیون گرفت.
گیتی در اواخرِ دهه ی چهل، فعالیتِ رسمیِ خود را با خواننده گی در رادیو و تلویزیون آغاز کرد و به خواندنِ تصنیفهای مردمی مشغول شد. ترانههای «شبِ من، شبِ تو»، «دلِ بُلهوس»، «گُلِ مریم» و «یه دل دارم» از جمله ترانههایی است که او در آن زمان خوانده بود.
در سالِ ۱۳۵۴ به عرفان و تصوف روی آورد و سپس بر روی شعرهای شاعران معاصر چون مهدی اخوان ثالث، احمدرضا احمدی و محمدعلی سپانلو آهنگسازی کرد.
در سالِ ۱۳۵۶ در فیلمِ «سفرِ سنگ» به کارگردانیِ همسرش مسعود کیمیایی به عنوان بازیگر حضور یافت اما پس از آن دیگر به بازیگری نپرداخت.
بعد از انقلاب گیتی ایران را ترک کرد. در آمریکا گرین کارت و مبلغ هنگفتی از او به سرقت رفت و او دوباره به ایران بازگشت.
در سال ۱۳۶۸ به آلمان رفت و در هامبورگ، یک دوره ی موسیقی کلیسایی و ترانههای مذهبی را در نوریک هوخ شوله گذراند.
گیتی پاشایی پس از انقلاب بهطور جدی به کارِ آهنگسازی پرداخت و با سه فیلمِ «تیغ و ابریشم» (۱۳۶۵)، «سرب» (۱۳۶۷) و «گروهبان» (۱۳۶۹) هر سه به کارگردانی مسعود کیمیایی به عنوان آهنگ سازِ فیلم شناخته شد.
تنها فرزندِ گیتی پاشایی و مسعود کیمیایی، پولاد کیمیایی است که به بازیگری روی آورد.
زنده یاد گیتی پاشایی در هفدهم اُردیبهشتِ سالِ ۱۳۷۴ در ۵۴ ساله گی درگذشت و در بهشت زهرا به خاک سپرده شد.
روانش هماره شاد و یادش جاودانه گرامی باد.🙏🌸
/channel/ayehayebarani
خجسته و فرخنده باد زادروزِ بازیگر، خواننده و آهنگساز، زنده یاد بانو گیتی پاشایی.
( زاده ی ۲۳ خرداد ۱۳۱۹ – تهران
درگذشته ی ۱۷ اُردیبهشت ۱۳۷۴ - تهران )
🎥 کلیپی کوتاه در باره ی زنده یاد گیتی پاشایی
Https://t.me/ayehayebarani
🎼 باغِ بهرنگ
( به یادِ صمد)
🗣 سیمین قدیری
🎧 زنده یاد بابک بیات
یه صبحِ خوب و زیبا
در خواب و در بیداری
با اولدوز و کلاغا
با جوجه ی طلایی
با ماهیِ کوچولو
عروسکِ سخنگو
رفتیم به باغِ هلو
نه جن دیدیم نه لولو
گُلایِ رنگ و وارنگ
رفیقِ خوب و یک رنگ
آی بچه های دل تنگ
بیاین به باغِ بهرنگ
پسرِ لبو فروش
ماهیِ سیاه باهوش
از حمزه و کوراغلو
کلاغ و موش و خرگوش
شادی و غصه داریم
یه باغِ پسته داریم
از عشق و از محبت
هزارتا قصه داریم
قصه ها مثل فشنگ
کتاب ها مثلِ تفنگ
آی بچه های دل تنگ
بیاین به باغ بهرنگ
Https://t.me/ayehayebarani
🎼 خورجین
🗣 ابی
🎧 بابک بیات
✍🎙 ایرج جنتی عطایی
ببین ای بانویِ شرقی
ای مثِ گریه صمیمی
همه هر چی دارم این جاست
تو این خورجینِ قدیمی
خورجینی که حتّا تو خواب
از تنم جدا نمی شه
مثِ اسم و سرنوشتم
دنبالم بوده همیشه
بانویِ شرقیِ من
ای غنی تر از شقایق
مالِ تو، ارزونیِ تو
خورجینِ قلبِ این عاشق
توی این خورجینِ کهنه
شعرِ عاشقانه دارم
برای تو و به اسمت
یک کتاب، ترانه دارم
یه سبد گُل دارم امّا
گُلِ شرم و گُلِ خواهش
تنی از عاطفه سیراب
تنی تشنه یِ نوازش
بانویِ شرقیِ من
ای غنی تر از شقایق
مالِ تو، ارزونیِ تو
خورجینِ قلبِ این عاشق
این بوی غریبِ راه نیست
بوی آشنایِ عشقه
تپشِ قلبِ زمین نیست
این صدا، صدایِ عشقه
اسمِ تو، داغیِ شرمه
تو فضایِ سردِ خورجین
خواستنِ تو یه ستاره ست
پشتِ این اَبرایِ سنگین
خورجینم اگه قدیمی
اگه بی رنگه و پاره
برای تو، اگه حتّا
ارزشِ بردن نداره
واسه من بود و نبوده
هر چی که دارم همینه
خورجینی که قلبِ این
عاشق ترین مردِ زمینه
بانویِ شرقیِ من
ای غنی تر از شقایق
مالِ تو، ارزونیِ تو
خورجینِ قلبِ این عاشق
Https://t.me/ayehayebarani
🎵سکوت سرشار از ناگفته هاست...
🔃🎙احمد شاملو
🎧 زنده یاد بابکبیات
✍ مارگوت بیکل
دلتنگی هایِ آدمی را
باد ترانه ای می خواند
رؤیاهایش را آسمانِ پُر ستاره
نادیده می گیرد
و هر دانه یِ برفی،
به اشکی نریخته می مانَد...
سکوت،
سرشار از سخنانِ ناگفته است
از حرکاتِ ناکرده
اعتراف به عشق هایِ نهان
و شگفتی هایِ بر زبان نیامده
در این سکوت
حقیقتِ ما نهفته است
حقیقتِ تو
و من...!
برای تو و خویش چشمانی آرزو می کنم
که چراغ ها و نشانه ها را
در ظلماتمان ببیند
گوشی که صداها و شناسه ها را
در بی هوشی مان بشنود
برای تو و خویش روحی
که این همه را در خود گیرد و بپذیرد
و زبانی که در صداقتِ خود
ما را از خاموشی خویش بیرون کشد
و بگذارد از آن چیزها که در بندمان کشیده است
سخن بگوییم.
Https://t.me/ayehayebarani