ذکر هیچ
به اشاره نمیآید
چنانکه به دید
جای بگیرد در مه
بیجهت {از دور یا نزدیک
پشتش هرچه میروی {رمیدن است
نرسیدن
فقدان، دلالتگرِ نبودِ ارزش نیست
کشداریِ محضی (خالی) وقتِ بستن پلک
میرهد از «چیز»، از آویختن به اشارهای
دور میشود از یگانگی
دور می شود از سُلب
از .
اگر بگویم «آنجا» اشارهای خالی
و هرچه بگویم {از نگفتن {گفتهام
همهچیز خاموش
شخصی و منزویست
به انقباضی شدید
مسئولیتی دارد به بلعیدن {پرداختهی مطلق
مَثلِ انتهای گودال
سوی خود، عمق میگیرد و نمیگیرد
در نگفتن و رها کردن
منتشر شد:
«اذکار»
صدیقه نارویی
از حاشیه - ۲۲
۵۹ صفحه
۲۵۰۰۰ تومان
خرید این کتاب از وبسایت افراز:
https://bre.is/yTKMVLbZ
و از طریق دایرکت به اینستاگرام کتابفروشی آنلاینِ هنر و ادبیات افراز:
@afraz.book.shop
و شماره واتساپ کتابفروشی:
۰۹۹۱۶۱۶۸۵۰۷
#انتشارات_افراز #نشر_افراز
#اذکار
#صدیق_نارویی
#از_حاشیه ۲۲
#شعر #شاعر #مجموعه_شعر
#شعر_ایرانی #شعر_فارسی
#شعر_سپید #شعر_نو
#تازههای_نشر #تازههای_کتاب
#قد_برافراز_که_از_سرو_کنی_آزادم
بیانیهی هیأت داوران مرحلهی دوم ششمین دورهی جایزهی شعر احمد شاملو:
مفتخریم که بهرغم محدودیتها و دشواریهای سالی که گذشت، جایزهی شعر احمد شاملو توانست بههمتِ جدیت و پشتکار دغدغهمندانی که دل در گرو فرهنگ و ادبیات دارند، ششمین دورهاش را با استقبال هرچه بیشتر مخاطبان پشت سر بگذارد. بر این باوریم که مقتضیات حضور در جهان امروز مسئولیتی سنگین بر دوش هنرمند نهاده است تا با ایستادن بر موضع مسئولانهی فرزند اصیل زمانه و تاریخ خود بودن، به مثابه عنصر پیشرو فرهنگی و اجتماعی برخوردار از خلاقیت، به حضور خود/انسان در جهان امروز معنایی ژرفتر ببخشاید: «فضیلت هنرمند است که در این جهان بیمار در پی درمان باشد نه تسکین، در پی تفهیم باشد نه تزئین، طبیب غمخوار باشد و نه دلقک بیعار.» (احمد شاملو)
هیأت داوران ششمین دورهی جایزهی شعر احمد شاملو پیش از اعلام نتایج داوری این دوره لازم میداند یادآور شود که با در نظر داشتن دستآوردهای پر اهمیت شعری شاملو، مجموعهها را از منظر خلاقیت، نوآوری، توان به چالش کشیدن زبان، فراروی از کلیشهها و تجربیات متعارف و تکاپو در ساحت تشخص شعری، انسانمداری و در هم تنیدن تجربهگری در شعر با رنجهای جامعه و در یک کلام آینهی زمانهی خویش بودن، بررسی کرده است.
هیأت داوران به رغم نظرگاهها و رویکردهای کمابیش متفاوت شعری، مجموعهی « شعر بلند شرایط» سرودهی فرشاد سنبلدل را به دلیل تلاش برای خلق زبان شعری برآمده از مواجهات شاعرانه هم در اجرای زبانی شعر و هم درآمیختن با مفاهیم، سوژهها و رنجهای ناظر بر تجربهی زیسته و حافظهی جمعی و نیز بهرهگیری از سنتهای شعری کهن و معاصر با کسب اکثریت آرا به عنوان برگزیدهی اول ششمین دورهی جایزهی شعر احمد شاملو معرفی میکند. همچنین مجموعههای «تنها برف میتواند» سرودهی رویا روزبهانی، «خواب موریانهها» سرودهی یونس گرامی و «خونیکا» سرودهی زهرا حیدری را به دلیل کسب آرای بالای داوران شایستهی تقدیر میداند.
هیأت داوران مرحلهی دوم ششمین دورهی جایزهی شعر احمد شاملو
سعید سعیدپور، گراناز موسوی، مهران مهاجر، مجیب مهرداد
لینک خبر در وبسایت انتشارات افراز:
https://bre.is/EReWpuwE
#احمد_شاملو #جایزه_شعر_شاملو #ششمین_دوره_جایزه_شعر_شاملو
#شعر_بلند_شرایط
#فرشاد_سنبلدل
#از_حاشیه ۱۵
#شعر #شاعر #شعر_سپید #شعر_نو #مجموعه_شعر
#انتشارات_افراز #نشر_افراز #نشرافراز
#قد_برافراز_که_از_سرو_کنی_آزادم
این شعرِ تزریقی سوراخسوراخ است
سوراخِ اول:
کنایه از چپ و راست
وارد سطر میشود
از شهر گریزاناند
جای تو اینطور خالخالی شده
سوراخِ دوم:
من ورودی ندارم
دروازهها همیشه راحت خر میشوند
دهانهی وسط:
غاری شده این بازو
چهقدر کارگرِ خونی زیر آوار مانده
سنگکوبِ دوم:
سوزنِ دیوانهی گوشهی اتاقِ حجمآلود!
با سیگارِ روشن بپرم زیر تزریق؟
این شعرِ تزریقی سوراخسوراخ استِ آخر:
سیبلآزاری
آخر و عاقبت خوشی ندارد.
منتشر شد:
«تراکم»
صابر محمدی
از حاشیه - ۲۱
۷۰ صفحه
۲۵۰۰۰ تومان
تهیهی این کتاب با ۱۰ درصد تخفیف در وبسایت افراز:
https://zaya.io/4ac64
#انتشارات_افراز #نشر_افراز
#تراکم
#صابر_محمدی
#از_حاشیه ۲۱
#شعر #شاعر #مجموعه_شعر
#شعر_سپید #شعر_نو
#تازههای_نشر #تازههای_کتاب
#قد_برافراز_که_از_سرو_کنی_آزادم
از تن که برداشتیم تن
برخود کوتاه کردیم
و سر تا سر نا-دیده شدیم؛
پس پوست عصیان از رگها گرفت
و شورید بر تن
تنانگی بر ما
وای بر ما آشکار شد...
منتشر شد
«آبهای سخن»
مهدی عبدالهزاده راد
مجموعه شعر
از حاشیه - ۱۹
۸۱ صفحه
۲۵۰۰۰ تومان
خرید این کتاب با ۱۰ درصد تخفیف در وبسایت افراز:
https://bit.ly/2B3f50e
#انتشارات_افراز #نشر_افراز
#آبهای_سخن
#مهدی_عبدالهزاده_راد
#از_حاشیه ۱۹
#شعر #شاعر #مجموعه_شعر
#شعر_ایرانی #شعر_فارسی
#شعر_سپید #شعر_نو
#تازههای_نشر #تازههای_کتاب
#قد_برافراز_که_از_سرو_کنی_آزادم
گاردنامه، پروژهی پروردنِ ایدههایی منظوم-منثور است؛ گزارشِ «آن» های زبانی، و سرآغازِ ناخونکزدن (به قول نصرت رحمانی) به گاردهای کلام، و بزنبزنِ صرفی-نحوی-آوایی. شطرها، و نه سطرها، در اِتودِ نخست، هشتنوشتها، عبورِ از انتزاعیْ مالیخولیایی و مسموم است، غالبا زادهی واژهای قدیم – و نه منسوخ – از دلِ متونِ کهن و از یک چشمِ دیگر، که همواره همراهِ خود، آن جلال و جنونِ تاریخیاش را نیز برای مکتوب شدن، جاری ساخته است. هشتنوشتها، شرحِ جدا شدنِ جرقه(های) اتفاقاتی بوده که از حدفاصلِ حدوث و عبور، فاصله گرفتهاند و حین نوشته شدن، مجالِ قرار را از خود گرفتهاند و القصه، یا پرت شدهاند در میانهی نحوِ معیّنِ جملهای دیگر، خود را در سطری مستقل ایستاندهاند.
اِتودِ دوم، شعرها، بیشک ادامهی کوشش پیش – هشتنوشتها، در راه رسیدنِ به اصوات و اجنهی زبان – حالا چشم بر فاصلهگیری از چفت و بستهای سوری-عُرفیِ شعر گشوده است؛ پروژهای برای اذنِ دخولِ اُبژههای پریشِ روزمره، تاختن در هیأت اُبژههای سطور و تقلا برای بیرون آمدن از زیر یوغِ شطریّتِ پیشین؛ ملغمهای از تجربههایی در هوایی پلیفونیک که آبشخورِ زیستیْ عصبیست - که مگر میتواند جدا از آن و جز آن باشد؟! - پس شعرها، استحالهی زیستِ جنونزده است که زبانی غریب (یا قریب؟) پیدا کردهاند تا مصب خود را سوی آن دیگری – آن کلامِ کبیر – حفر کند.
و دیگران، اِتود پیشانخست اما آخر، نطفههای مطرودِ هشتنوشتها و شعرهایند، خسته و گمنام. نخستین همّتِ کندنِ تصورات از تصاویر و خیابان از خیابان؛ آغاز گاردنامه، گزارش کژخوانیهایی از «فرج بعد از شدت» و «بیهقی»، از درنگ در اتفاقاتی که در واژههای معلق در لایههای چندصداییِ شهود، حادث شده است.
درد میگیرد به شحنهی طامات...
صد مرز را که اشتباه گز کنی، گُرزِ لوعت به تو بشّار نیست.
در این پرسهگردیها: گاهی از شمایل اهتداءْ دور
راهی به نمازِ اعتصامْ نزدیک
صاعقه! بگذار معد کنم جمجمهای را که در قبضهها، افعی به پا میکند؛ از «شصت هزار» هَزارِ مهترز میگذرد، و با تعویذی به قوّتِ اصحاء، در بند هشت اسعاام میکند.
#انتشارات_افراز #نشر_افراز #افراز
#گاردنامه
#ماهان_تیرماهی
#از_حاشیه ۱۷
#تازههای_کتاب
#شعر_فارسی #شعر_سپید #شعر_نو
#شعر #شاعر
#قد_برافراز_که_از_سرو_کنی_آزادم
منتشر شد
از مجموعهی "از حاشیه-۱۶"
《بی》
حسین عبدالوند
به شکل چیزی بود
پیرامونِ آواها و آروارهها
گاهی به حرف میآمد
گاهی به لال
زخم از هوا بود و تلخ از دهان
کدام بود
معلوم نبود
به شکل چیزی بود دایره
جهان را میگویم
سِفر به سِفر
به صحایف و اوراق چیزی نگاشت
به قولی با ماهچهی ماه و شمسهی آفتاب منقش و مزین بود
گفتند فصولی دارد
به مصلحت سرد و گرم
یا قاقُمِ برف و سنجابِ یخ
یا شیرِ باران و طفل مرداد
چیزی ممتد
رنگ به رنگ
رنگین کمانی روی رود
از اصل و عکس
معطوفِ چیزِ چیزِ چیزِ چیز
چیز چیست؟
کدام طرف است؟
به کجا میرود؟
چیز
چیزی نیست جز اتحادی از صداهای فرضی
تو فرض کن جنوب
فرض کن اهواز
یکی از عصرها
کارون را به لب بیاورد و چیزی بخواند
کال چیده شود کنار اصواتی فرضی
به جغرافیا برسد
به لهجه
به عادت
مردادی کند برود شهریور
برود پاییز
برود سال
شرجی کند بو بگیرد
سرد شود و بماسد بر تن فصلها
به شکل چیزی بزند بیرون
به رعشه ات بکشاند
روی سطحی یکنواخت
در سرداسرد خطوط
حواست از کار بیفتد
#انتشارات_افراز #نشر_افراز #افراز
#از_حاشیه #بی #حسین_عبدالوند
#قد_برافراز_که_از_سرو_کنی_آزادم
مجموعه شعر جبر نباتی به چاپ دوم رسید:
شاعری در همسایگی ما
«جبر نباتی» عنوان مجموعهشعری است از شاهین شیرزادی که در سری کتابهای «از حاشیه» از سوی انتشارات افراز منتشر شده است. کتاب شامل ۱۶ شعر از شیرزادی است که در دو دفتر گردهم آمدهاند.
#انتشارات_افراز
منظومهای درباره انواع مرگ
خبرگزاری کتاب ایران _ آنژیلا عطایی
: «منظومه مرگ در هوای آزاد» مجموعه شعر داوود بیات است که انتشارات افراز در سال ۱۳۹۶ منتشرکرده است. منظومهای درباره انواع مرگ که انسان امروز برای هستیاش انتخاب کرده است و البته نه از آن قسم مرگ فیزیولوژیک یا اگزیستانسیال که به زعم هایدگر بخشی از هستی دازاین و برسازنده کیستی اوست. راوی در این مجموعه روبهروی عدم و نیستی نایستاده است بلکه از شعری به شعر دیگر در نوعی از مرگ غوطه میخورد و عملا به هجو آن شکل از هستی- که انسان امروز زندگی میکند- میپردازد.
او گاهی از این مرگ و نیستی آگاه است اما گاه در بیخبری مطلق به روزمرگیاش مشغول است. بنابراین ما در اغلب شعرهای این مجموعه با زندههایی روبهرو هستیم که راوی به شرح شکل نیستی آنها در بطن این روزمرگی پرداخنه است. «حکایت خادم خردهریز» و یا «حکایت فراموشی» که اتفاقا از شعرهای موفق مجموعه هستند به وضوح این وقوف راوی را به این که این شیوههای زیستن خود عدم و نیستی هستند نشان میدهد.
#نشر_افراز
📚برشی از «شعر بلند شرایط»✒️
در متن پیش رو چراغهای خاموشی است و لباسهای کنده
دستهای شاعری جوان و شاعری دیگر
و اینها منم
که گاهی میافتم به این کاغذ و میافتد برای بعد
عجب که کوتاهی از مخاطب است
و گرنه شعر دارد برای حفظ قافیه میجنگد
و گرنه وزن در آن شب آخری / در طبقات منفیِ فرودگاه
که از ماجرا عبور میکردی عزیزم / فقط به سمت ما خم شده بود
کف به دهان آورد و توقع داشت
عجب که وزن در کسوت پدری که میفرستاد بچه را به آنور آب
کف کف به دهان دهان میآورد و خم میشد
و یک سری دخترهاش را میسپرد به دامادها
عجب که من هم در کسوت پدری که میبرَد شعرهایش را با خود آن ور آب
تو را در وزنی مطلوب جای میدادم
برای تک تک قافیههات میجنگیدم
و سر آخر شهید میشدم
یکی از پدرها اما شاید گفته باشد:
باید که معشوق را در میان بگذاری و در شعری مشترک همهی این حرفها را ساده کنی
من اما جان یکی را میآورم وسط که خودش ماجرای این شعرها را میدانست و فرستادشان هوا بخورند
یکی را به کناری میکشم و میگویم اگر به من بود
و البته اگر با من قرار میگرفت این مخاطب خاص
این شعر باید اینطور شروع میشد:
برای بمب پدر عجب از دختر
دختر دو دخترِ دو رگه، دو رگ رگِ دو دو سر
بابا بهای دو بلیط
تناقض ابتر
چراغها را روشن میکنم
و پس بر سر تاریخ باز میشوم
و بر حسب مرور، تذکار میآورم یکی عروض که دلم میخواست تا اینجا بیاورمش
یکی یغما که شعری از او نقل کرده آمد و سه دیگر نامه ای خصوصی به زنم برای شما
که در آن نوشتهام:
بعید بود جندق برای حفظ قافیه بجنگد
بعید بود اما
برای حفظ قافیه بجنگد اکبر
دهن حوالی صحراست ارس اما روی را
گرفته به سر تن
آن شاعر تخار و بخارا
با شاعر کمربندیها و یکی از ما
تو مطرب سر راهی میان مه و زمهریر نگاه غریبی انداختی
که ما را با افاعیل تازه ای در میانداخت
رأی گرفتیم که برای تنبور یا تریاک جنگیدن
رأی که خوانده آمد گفتند: ها! بنویس!
و من به دو چشم یشمی اعتراف کردم / برخی مجموعههای زیرزمینی
اکبر / اسماعیل براهنی
۱۰۰۰۰ تومان
خرید این کتاب با ٪۱۰ تخفیف از وبسایت افراز:
https://bit.ly/2TY1hsT
#انتشارات_افراز #نشر_افراز #افراز
#ادبیات_ایران #شعر_فارسی #شعر_امروز #از_حاشیه ۱۵
#شعرـبلندـشرایط #فرشاد_سنبلدل
#تازههای_کتاب
#قد_برافراز_که_از_سرو_کنی_آزادم
«تاريكي هايي براي پوشاندن به شب»
ببين اين همه خون دارد از من ميرود و اين تازه يك چشمهاش است
بچرخاني زمين آغشته را روي خاك و بخواهي بزرگتر كني قوارهي زمين را تا يك قدميات
بدل شوي به جبهههاي ديگري هواي سردت را ادامه دهي تا كمركشي كه سر ندارياش به مدارا و مداوا
اين همه سردسير را دوباره كوچ كنم به قشلاق تني كه گردن گرفته خورشيد را بيايم دوباره درگذريم از اين همه اما اين آيا پايان است؟
#یکی_از_آنها
#لیلا_حکمتنیا
#شعر
#ازحاشیه۱۴ ——————————————————————————
#کتاب_وقت_با_هم_بودن
#تازههای_نشر_افراز
#تازههای_افراز
#انتشارات_افراز #نشر_افراز #نشرافراز
#کتاب
#آثار_نمایشی
#کتاب_خوب_بخوانیم
#کتاب_بخوانیم
#کتاب_هدیه_بدهیم
#قد_برافراز_که_از_سرو_کنی_آزادم
🎥 با کیانا برومند
شاعرِ «۳٪ ۴٪»
در نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران
📲 http://www.afrazbook.com
🌲قد برافراز که از سرو کنی آزادم
🎥 با شاهین شیرازدی
شاعرِ «جبر نباتی»
در نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران
🌲قد برافراز که از سرو کنی آزادم
سری مجموعهشعرهای «#از_حاشیه»
متنهایی از حاشیه
نمایندگان واقعی شعر امروز ایران چه کسانی هستند؟ هر سال تعداد چشمگیری مجموعهشعر چاپ و روانهی بازار کتاب میشود. هر روز شمار شاعرانی که صرفاً با حضور مستمر در فضای مجازی توانستهاند مخاطبان زیادی را به خود جلب کنند، افزایش مییابد. همیشه مسائل فراوانی دربارهی پشت پردهی جوایز معتبر شعر به میان میآید. هنوز برای خیلیها مشخص نیست مطبوعات ادبی بر اساس چه معیارهایی به یک یا چند شاعر جوان توجه خاص نشان میدهند. طبعاً در چنین دورهای بهسختی میتوان نمایندگان واقعی شعر امروز ایران را به نام صدا زد. برخی شاعران که اتفاقاً از چهرههای جدی شعر امروز به شمار میآیند، امکان چاپ مجموعهشعرهای خود را ندارند. برخی صداهای متفاوت بهسختی به گوش میرسند و در هیاهوی فضای مجازی و مطبوعات و جوایز ادبی گم میشوند. برخی از درخشانترین شعرهای نسل جدید شاعران در ایران عملاً به دست مخاطبان نمیرسد. به نظر میرسد همهچیز در شعر ایران به آینده موکول شده باشد، زمانی که غربالبهدست از راه میرسد و سره را از ناسره تشخیص میدهد، اما چنین امیدی تنها زمانی به واقعیت میپیوندد که چیزی از شاعران جدی روزگار ما بر جای مانده باشد. سری ِ مجموعهشعرهای «از حاشیه»، کتابهایی که زیر نظر امین مرادی در انتشارات افراز منتشر میشود، در پی تحقق چنین امیدی تعریف شدهاند. این سری با انتشار مجموعهشعرهای «#مسافرت_از_اتاق_تا_بیرون... و بالعکس» نوشتهی #شهریار_وقفیپور، «#۳٪ _۴٪» نوشتهی #کیانا_برومند و «#راش» نوشتهی #محمدحسن_نجفی در ابتدای سال ۱۳۹۴ آغاز شد، سپس سه مجموعهشعر «#معده_وهمی_بصریست» نوشتهی #مجید_یگانه، «#دفتر_مرثیه» نوشتهی #پدرام_یگانه_معافی و «#درکم» نوشتهی #امین_مرادی در همین سری منتشر شد و بعد نوبت به انتشار مجموعهشعرهای «#آبسپاری_نور_مغروق» نوشتهی #میلاد_کامیابیان و «#خوابنامهی_پیکری_حزین» نوشتهی #سما_اوریاد، «#فک_والا» نوشتهی #آتنا_سلیمانی و «#مکالمه_با_اصوات_وحش» رسید. «#منظومهی_مرگ_در هوای_آزاد» نوشتهی #داوود_بیات و «#جبر_نباتی» نوشتهی #شاهین_شیرزادی، آخرین کتابهایی هستند که در سری «از حاشیه» منتشر شدهاند. شاعران این مجموعهها گرچه هر یک گرایشهای شعری خاص خودشان را دارند، اما چنانکه از عنوان سری کتابهای «از حاشیه» برمیآید، صداهایی متفاوت از جریانهای رسمی و مسلط را در شعرهای خود بازتاب میدهند. تعداد کتابهایی که ذیل «از حاشیه» درمیآید، قرار نیست از حدی مشخص فراتر برود و احتمالاً از سالی ۳-۴ عنوان بیشتر نخواهد شد. نکتهی جالب دربارهی طراحی این سری کتابها یونیفورم ثابت و مشخص روی جلد آنها است، گرچه در پشت جلد هر کتاب تصویری به انتخاب شاعر چاپ میشود.
#ادبیات #شعر #مجموعه_شعر #شاعر #کتاب_بخوانیم #کتاب_خوب #ترویج_کتابخوانی #نشر_افراز #افراز
دفتر مرکزی و فروش: خیابان انقلاب، خیابان دوازدهم فروردین، پایینتر از جمهوری_کوچه دانا_پلاک ۱۲،شماره تماس:66977166
www.afrazbook.com
#اپلیکیشن_انتشارات_افراز
http://ebook.afrazbook.com/
مروری بر مجموعهشعر «معده وهمی بصریست» نوشتهی مجید یگانه
دیدار با شاعری تجربی
در سالهایی که بیشتر شاعران جوان از هراس اینکه مبادا نوآوریهایشان از چارچوب بیرون بزند و سرنوشت نوآوریهای شاعران دهههفتادی را به خود ببیند، به بازتولید و تکثیر تجربههای شعری گذشته روی آوردهاند، دیدار با شاعری را که همچنان پای امر نو ایستاده و به اشکال مختلف به آن درود میفرستد، باید غنیمت شمرد. مجید یگانه در «معده وهمی بصریست» که از سوی انتشارات افراز منتشر شده، نشان میدهد دوراهی امر نو و امر متعارف را باید کنار گذاشت، اما نه بهقصد اینکه خودش را به تصوری ازلی و ابدی از شعر تسلیم کند، بلکه بهنفع بازکردن زنجیرهایی که دستوپای امر نو را بستهاند و حتی وقتی فرصتِ حضور آن دست میدهد، عملاً امکان تجربهی آن را پیشاپیش از بین بردهاند. در مقابلِ دوگانهی شعر زبان و شعر ساده، یگانه مسیری دیگر را در پیش میگیرد. شعرهای او کمابیش غیرمتعارف بهنظر میرسد، اما نه آنقدر که امکان دستانداختن ِ موقعیتهای متعارف را بهکلی از دست داده باشد. با همهی اینها مسئله برای یگانه همواره چیزی بیش از تظاهر به نوآوری است. شعر یگانه شعری تا حد امکان منثور و گسسته است و هیچ تلاشی برای رسیدن به حداقلی از فرم در آن دیده نمیشود، اما نه از آن روی که همین بیفرمی را دستمایهی نوآوری خود قرار داده باشد، بلکه از آن گذشته، او در پی گشودنِ مسیرهای مسدودشده است که زمانی تجربهی زیستهی شاعر از آن مسیرها به شعر سرریز میکرد. اینگونه است که در میانهی شوخیها و شیطنتهای زبانی و بازی با کلیشههای تغزلی در شعرهای یگانه ناگهان احساس میکنید پای چیزی بهمراتب جدیتر و در عین حال تکاندهنده در میان است که به همین سادگی دیگر نمیتوانید آن را ندیده بگیرد. با این حساب میتوان گفت که یگانه شاعری سراپا تجربی است به هر دو معنای آن: هم دست به تجربههای بیمهابایی در حوزهی شعر میزند و به هیچامکانی در این زمینه نه نمیگوید و هم میکوشد تجربههای شعری خود را به تجربههای زیستهاش گره بزند و بدین ترتیب شعر خود را از فرمالیسمی بیروح میرهاند. با هم پارهای از یکی از شعرهای او را میخوانیم:
«میگویند سالکان دنیاهای بیانتهایی میسازند از یقینهای
پیچیده. عزیزم من یک مردم یا احساسی از تجربهی ادراک؟
تو میگویی که مردها اینگونه مینویسند، ولی بعد بهسرعت
حرفت را برمیداری و میبری به دروغی
میدانی که از پس قناعت برنیامدن همانا و
طعمهی حقیقتشدگی همانا.
من یک روانیام، عاشق تنهاییام.
و پلنگی سوار بر آب و آتش و عمر طولانی درخت را چشیدن»
#معده_وهمی_بصریست
#مجید_یگانه
#انتشارات_افراز
#چاپ_اول_1395
#قیمت_8500_تومان
تلفن سفارش و فروش: ۶۶۴۰۱۵۸۵،۶۹۹۷۷۱۶۶
خرید از سایت با ده درصد تخفیف👇👇👇👇
www.afrazbook.com
#ادبیات #شعر #مجموعه_شعر #ادبیات #کتاب_بخوانیم #کتاب_خوب #ترویج_کتابخوانی #نشر_افراز #افراز
http://ebook.afrazbook.com
مروری بر مجموعهشعر «جبر نباتی» نوشتهی شاهین شیرزادی
شاعری در همسایگی ما!
«جبر نباتی» عنوان مجموعهشعری است از شاهین شیرزادی که در سری کتابهای «از حاشیه» از سوی انتشارات افراز منتشر شده است. کتاب شامل 16 شعر از شیرزادی است که در دو دفتر گردهم آمدهاند. شیرزادی در ابتدای این مجموعهشعر پارهای از شعر «خونریزی» نوشتهی نیما یوشیج را آورده که میگوید: «تن من یا تن مردم؟ همه را با تن من ساختهاند/ و به یک جور و صفت میدانم/ که در این معرکه انداختهاند». اما کارِ او با این پاره از شعر نیما در همینجا تمام نمیشود. شیرزادی کتاب خود را به دو دفتر تقسیم کرده که دفتر اول را «تن من» نام گذاشته و دفتر دوم را «تن مردم». شعرهای «تن من» بیشتر صبغهی تغزلی دارند و شعرهای «تن مردم»، چنانکه از عنوان دفتر هم میتوان انتظار داشت، کمابیش دارای گرایش اجتماعیاند. با این همه، شیرزادی در شعرهای هر دو مجموعه کوشیده است تا حد توان خود از امکانهای موسیقایی زبان فارسی بهره بگیرد و سطرهایی بنویسد که بیش از هر چیز به نظر میرسد از نظر موسیقایی بهدرستی و دقت تقطیع شدهاند. در عین حال، او شاعری نیست که خود را از سنتهای ادبی گذشته بینیاز ببیند و تا آنجا که شعرهایش به او این اجازه میدهند، میکوشد بهنوعی نسبت معناداری با آن سنتها برقرار کند. نکتهی دیگری که از درون شعرهای شیرزادی میتوان بیرون کشید و روی آن انگشت تأکید گذاشت، حالوهوای جدید و شهری است که در شعرهای او به چشم میخورد؛ حالوهوایی که خوانندهی این شعرها را مجاب میکند که شاعر آنها آن دورها و آن بالاها زندگی نمیکند و جایی در این گوشه و اطراف سکنی دارد و با همین مسائلی دستوپنجه نرم میکند که من و تو با آن سروکار داریم. پارهای از شعر «رمی پا» را با هم میخوانیم:
«اندام کیست این جنازهی در من درآمده
رمیده در خلجان تن ماهیچههای ندانسته از کلمات
دگردیسیِ عضلات،
اندامِ کیست اینکه قد میکشد یکایک و جیغ
پناه برده به سلولهای لالِ تنم
و بر کشالههای مثله و بازوهاش
رد قناره و ناخن دارد و خالکوبی گزلیک.»
#جبر_نباتی
#شاهین_شیرزادی
#انتشارات_افراز
#چاپ_اول_1396
#قیمت_6000_تومان
تلفن سفارش و فروش: ۶۶۴۰۱۵۸۵،۶۹۹۷۷۱۶۶
خرید از سایت با ده درصد تخفیف👇👇👇👇
www.afrazbook.com
#ادبیات #شعر #مجموعه_شعر #ادبیات #کتاب_بخوانیم #کتاب_خوب #ترویج_کتابخوانی #نشر_افراز #افراز
منتشر شد:
«اذکار»
صدیقه نارویی
از حاشیه - ۲۲
۵۹ صفحه
۲۵۰۰۰ تومان
خرید این کتاب از وبسایت افراز:
https://bre.is/yTKMVLbZ
و از طریق دایرکت به کتابفروشی آنلاینِ هنر و ادبیات افراز:
@afraz.book.shop
و شماره واتساپ کتابفروشی:
۰۹۹۱۶۱۶۸۵۰۷
#انتشارات_افراز #نشر_افراز
#اذکار
#صدیق_نارویی
#از_حاشیه ۲۲
#شعر #شاعر #مجموعه_شعر
#شعر_ایرانی #شعر_فارسی
#شعر_سپید #شعر_نو
#تازههای_نشر #تازههای_کتاب
#قد_برافراز_که_از_سرو_کنی_آزادم
«شعر بلند شرایط»، اثر فرشاد سنبلدل، برگزیدهی اولِ ششمین دورهی جایزهی شعر احمد شاملو شد.
فرشاد سنبلدل با «شعر بلند شرایط»، پانزدهمین عنوان از مجموعهی "از حاشیه"ی انتشارات افراز، بهعنوان برگزیدهی اولِ این جایزهی ادبی انتخاب شد.
لینک خبر در وبسایت انتشارات افراز:
https://bre.is/EReWpuwE
#احمد_شاملو #جایزه_شعر_شاملو #ششمین_دوره_جایزه_شعر_شاملو
#شعر_بلند_شرایط
#فرشاد_سنبلدل
#از_حاشیه ۱۵
#شعر #شاعر #شعر_سپید #شعر_نو #مجموعه_شعر
#انتشارات_افراز #نشر_افراز #نشرافراز
#قد_برافراز_که_از_سرو_کنی_آزادم
منتشر شد
«تراکم»
صابر محمدی
از حاشیه - ۲۱
۷۰ صفحه
۲۵۰۰۰ تومان
تهیهی این کتاب با ۱۰ درصد تخفیف در وبسایت افراز:
https://zaya.io/4ac64
#انتشارات_افراز #نشر_افراز
#تراکم
#صابر_محمدی
#از_حاشیه ۲۱
#شعر #شاعر #مجموعه_شعر
#شعر_سپید #شعر_نو
#تازههای_نشر #تازههای_کتاب
#قد_برافراز_که_از_سرو_کنی_آزادم
بهزودی در مجموعهی "از حاشیه" منتشر میشود.
جادو، هزارتوی روح و ماده است، به هزار تو فرو رونده همیشه به پشت سر چنان مینگرد که به پیش رو، هر دو لحظهی اکنوناند، هر دو قوای حادثه دارند، چرا که زمانها در هزار تو بر هم منطبقاند. راه و چاهها و اسرار تمام جهات و عناصر را پوشاندهاند. زیرا اسرار، هستی برتر است.
هزار تو راه به جایی نمیبرد. راه گنج است. سکوتِ روح، علاج است، نقرهی زندهی بالاست، خطرات روح بی شمار شکل دارد. شکل، اتصال است. ریشه و بازتاب فرو رفتن در ناشناخته را ممکن میکنند.
اکسیرِ اعظم ساکن خانه است. آب جوشان است. جادو، سفر به قلب و کانون و دوزخ است، به آبگینهی مردگان، به جامها و به جلوهی شیاطین.
به گردونهی گوگردی و ساحت والا.
ماده تیرگیست، درخشش هذیان است، زبان ماده است، زبان با بیشمار شکل، تقلا برای اتصالش، اختگی ست.
«جادونامهی آنتالوس»/ گردآوریهای نکارچیل اوروسا.
پریماه اعوانی
از_حاشیه ۱۸
#انتشارات_افراز #نشر_افراز
#جادونامهی_آنتالوس #پریماه_اعوانی
#از_حاشیه ۱۸
#شعر_فارسی #شعر_سپید #شعر_نو
#شعر #شاعر
#در_دست_انتشار
#قد_برافراز_که_از_سرو_کنی_آزادم
منتشر شد
«گاردنامه»
ماهان تیرماهی
هفدهمین عنوان از مجموعهی "از حاشیه"
نوبت چاپ: اول-۱۳۹۸
۸۴ صفحه
۱۷۰۰۰ تومان
خرید این کتاب با ٪۱۰ تخفیف از وبسایت افراز:
https://bit.ly/2HUFDRh
#انشارات_افراز
#گاردنامه
شیرزادی در ابتدای این مجموعهشعر پارهای از شعر «خونریزی» نوشتهی نیما یوشیج را آورده که میگوید: «تن من یا تن مردم؟ همه را با تن من ساختهاند/ و به یک جور و صفت میدانم/ که در این معرکه انداختهاند». اما کارِ او با این پاره از شعر نیما در همینجا تمام نمیشود. شیرزادی کتاب خود را به دو دفتر تقسیم کرده که دفتر اول را «تن من» نام گذاشته و دفتر دوم را «تن مردم». شعرهای «تن من» بیشتر صبغهی تغزلی دارند و شعرهای «تن مردم»، چنانکه از عنوان دفتر هم میتوان انتظار داشت، کمابیش دارای گرایش اجتماعیاند. با این همه، شیرزادی در شعرهای هر دو مجموعه کوشیده است تا حد توان خود از امکانهای موسیقایی زبان فارسی بهره بگیرد و سطرهایی بنویسد که بیش از هر چیز به نظر میرسد از نظر موسیقایی بهدرستی و دقت تقطیع شدهاند. در عین حال، او شاعری نیست که خود را از سنتهای ادبی گذشته بینیاز ببیند و تا آنجا که شعرهایش به او این اجازه میدهند، میکوشد بهنوعی نسبت معناداری با آن سنتها برقرار کند. نکتهی دیگری که از درون شعرهای شیرزادی میتوان بیرون کشید و روی آن انگشت تأکید گذاشت، حالوهوای جدید و شهری است که در شعرهای او به چشم میخورد؛ حالوهوایی که خوانندهی این شعرها را مجاب میکند که شاعر آنها آن دورها و آن بالاها زندگی نمیکند و جایی در این گوشه و اطراف سکنی دارد و با همین مسائلی دستوپنجه نرم میکند که من و تو با آن سروکار داریم. پارهای از شعر «رمی پا» را با هم میخوانیم:
اندام کیست این جنازهی در من درآمده
رمیده در خلجان تن ماهیچههای ندانسته از کلمات
دگردیسیِ عضلات،
اندامِ کیست اینکه قد میکشد یکایک و جیغ
پناه برده به سلولهای لالِ تنم
و بر کشالههای مثله و بازوهاش
رد قناره و ناخن دارد و خالکوبی گزلیک.
خرید این کتاب با ٪۱۰ تخفیف از وبسایت افراز:
https://bit.ly/2MnfzRY
#انتشارات_افراز #نشر_افراز #افراز
#ادبیات_ایران #شعر
#از_حاشیه ۱۱ #جبر_نباتی #شاهین_شیرزادی
#تجدید_چاپ
#قد_برافراز_که_از_سرو_کنی_آزادم
میدانیم که مرگ همیشه یکی از موضوعات اصلی فلسفه و ادبیات بوده است و اتفاقا نگاه ادبیات به مرگ کاملا مبتنی بر آرای فلاسفه در این موضوع است. بنابراین مرگ در ادبیات تحت الشعاع دونگاه سنتی فلسفه (نگاه پیشدستی) و یا منظر هایدگری(نگاه دروندستی) قرار میگیرد. در نگاه پیشدستی مرگ و زندگی دو مفهوم غیرقابل جمع هستند و هراس از مرگ ویژگی بنیادین این اندیشه است اما در نگاه دیگر(منظر دروندستی)، مرگ امکانی اگزیستانسیال برای دازاین به شمار میرود و دازاین بدون شناخت این امکان به تمامیت نمیرسد. در این نگاه مرگ رخدادی هستیشناسانه است و هراس از مرگ به پذیرش این امکان و وقوف به این تناهی تبدیل میشود. با این حال هر دو نگاه فلسفی مذکور مرگ فیزیولوژیک و غایت نهایی انسان را در نظر دارند، دقیقا به همان مفهوم که در ادبیات اگریستانسیالیسم به آن پرداخته میشود. در آثار سارتر و کامو مرگ به معنای نیستی و عدم در مقابل زندگی به معنای هستی و وجود قرار میگیرد. هر چند که فلسفه اگزیستانسیالیستی مقدمهای شد بر خلق آثار کامو، بکت و نویسندگانی که به موضوع پوچی در زندگی، بیهدفی و بیهودگی آن پرداختند اما از قسمی از مرگ که دقیقا همان بیهودگی، بیهدفی و روزمرگی انسان معاصر است- برخلاف حضور پررنگش در ادبیات- صحبتی به میان نیامده است. اگر از نظر سارتر و یا کامو انسان به خاطر مواجهه با غایت نهایی مرگ دچار دلهره و ترس شده و احساس تنهایی، پوچی و ناامیدی میکند در مقابل آنچه امروز اتفاق میافتد مرگ در اثر ناامیدی، پوچی و تنهایی است، به نوعی همان چیزی که نویسندگانی چون کافکا و هدایت سعی کردهاند در مسخ یا بوف کور بیان کنند. به همین دلیل هم آن مرگ فیزیولوژیک که پایانی بر مرگ جاری در زندگی است نجات دهنده انسان خواهد بود.
«منظومه مرگ در هوای آزاد» در شعرهایش به شرح انواع مرگ جاری در زندگی میپردازد و مسخ انسان معاصر را در شعرهای «حیات بیات» و «حکایت فراموشی» به عنوان گونهای از این مرگ به نمایش میگذارد. نقطه قوت این مجموعه شعر توجه ویژه شاعر به مفهوم مرگ به معنای عام آن است نه آنچه در پایان هستی بیولوژیک انسان اتفاق میافتد. و این دقیقا نقطه مقابل آن قسم از برخورد با مرگ است که غالبا در شعر معاصر ایران مثلا در مجموعه «هفتاد سنگ قبر» رویایی میبینیم. در «هفتاد سنگ قبر» انسان زنده از نگاه مردگان (مردگانی که به مرگ بیولوژیک مردهاند) حرف میزند و تعابیر فلسفی خود را درباره مرگ و زندگی به آنها القا میکند.
داوود بیات نگاهی زیبایی شناسانه به مفهوم مرگ دارد و آنچه را به نوعی با این مفهوم مرتبط است دیده و سروده است. شعر «سحابی ناشناس یک صورت فلکی» یک شعر اروتیک است با مجموعه نشانههای مربوط و ترکیبهای بدیع که ارتباط روانشناختی مرگ را با اروتیسم به خوبی نشان میدهد و البته از نمونههای شعر اروتیک محض، مثلا شعر «صعود مرگخواهانه» رویایی فاصله بسیار دارد. در کتاب حاضر زبان و تصاویر هماهنگ و همراهند اما به نظر میرسد تعداد کمی از شعرهای مجموعه به ویرایشی دوباره و حذف سطرها و کلمات زاید نیاز دارند.
لینک خبر: https://bit.ly/2ooEU4j
#انتشارات_افراز #نشر_افراز #افراز
#از_حاشیه
#منظومهی_مرگ_در_هوای_آزاد #داوود_بیات
#افراز_در_رسانهها
#قد_برافراز_که_از_سرو_کنی_آزادم
«شعر بلند شرایط» اثر فرشاد سنبلدل پانزدهمین عنوان از مجموعهی "از حاشیه"ی انتشارات افراز است که بهتازگی منتشر شده.
#انتشارات_افراز
×
ای کسی که میگذاری بگریزم از دستهات
و از دستهات وَرق بخورم
و دستهات میتواند چنان بیجواب باشد که بگریزم از دستهات،
دارم تمام میشوم.
- از کتاب «منظومهی مرگ در هوای آزاد»
×
🎥 با داوود بیات
شاعرِ «منظومهی مرگ در هوای آزاد»
در نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران
🌲قد برافراز که از سرو کنی آزادم
#از_حاشیه۱۳ #ز_آهوی_هو #یاسمین_رویین در سیویکمین #نمایشگاه_بینالمللی_کتاب_تهران.
www.afrazbook.com
ebook.afrazbook.com اپلیکیشن افراز
شاعران این مجموعهها گرچه هر یک گرایشهای شعری خاص خودشان را دارند اما چنانکه از عنوان سری «#از_حاشیه» برمیآید صداهایی متفاوت از جریانهای رسمی و مسلط را در شعرهای خود بازتاب میدهند.
@afrazbook
#معده_وهمی_بصریست
#مجید_یگانه
#نشر_افراز
میگویند سالکان دنیاهای بیانتهایی میسازند از یقینهای
پیچیده. عزیزم من یک مردم یا احساسی از تجربهی ادراک؟
تو میگویی که مردها اینگونه مینویسند، ولی...
#جبر_نباتی
#ازحاشیه۱۱
#شاهین_شیرزادی
#نشر_افراز
اندام کیست این جنازهی در من درآمده
رمیده در خلجان تن ماهیچههای ندانسته از کلمات
دگردیسی عضلات
اندامِ کیست اینکه قد میکشد یکایک و جیغ..