#باغ_خبوشان کانالی رسمی است به پیوست چاپ فصلنامه فرهنگی و هنری برای اطلاع رسانی به علاقهمندان. فصلنامه فوق با رویکرد پژوهشی و نگاهی مستقل، اما پایبند به اخلاق و متکی به قانون خواهد بود. پذیرای جستارها و پژوهشهای شما هستیم.
.
#شاپور_اسماعیلیان، حقوقدان و روزنامهنگار با سابقهی ارومیه درگذشت
#شاپور_اسماعیلیان؛ روزنامه نگار، نویسنده و حقوقدان ایرانی؛ زاده ۱۳۳۱ ارومیه است. او تحصیلات ابتدائی و دبیرستان را با احراز رتبه اول دیپلم ادبی در استان آذربایجان غربی در زادگاه خود به پایان رساند و سپس در سال ۱۳۵۱ با کسب رتبه سوم کنکور سراسری در رشته قضائی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران پذیرفته شد. اسماعیلیان از دوران نوجوانی علاقه وافری به ادبیات و روزنامه نگاری داشت و نخستین نوشتهها و مطالب وی در دوره اول دبیرستان در کیهان بچهها و اطلاعات کودکان و برخی نشریات دهه چهل به چاپ رسید. در سال ۱۳۵۱ اثر داستانی او در قالب یک زمان با نام سکه یک ریالی به صورت پاورقی دنبالهدار در یکی از روزنامههای آن ایام منتشر شد که مورد استقبال قرار گرفت. از آنجا که دانشجوی جوان به علت فوت پدر اشتغال داشت لیسانس حقوق قضایی را با رتبه ممتاز در ظرف سه سال به اتمام رساند و با انجام خدمت وظیفه به عنوان رتبه اول کاراموزی قضائی در سال ۱۳۵۷ به استخدام کادر قضایی وزارت دادگستری درآمد. به دنبال تغییرات ساختاری در نظام قضایی کشور و به علت آنچه اسماعیلیان در خاطرات قضائی خود در صور اسرافیل از آن به «وجود برخی نارساییها و تبعیضات ناروا در ارتقا قضات و سوء مدیریت برخی مدیران میانی» خوانده است. مصمم شد فعالیتهای علمی خود را توسعه دهد. از این رو ضمن خدمت در مناصب قضائی بالا، با اتمام تحصیلات تکمیلی سالهای متمادی به عنوان هیات علمی نیمه وقت دانشگاهها و مراکز علمی دولتی و غیردولتی، به تدریس حقوق جزایی، آئین دادرسی کیفری و رشته روزنامه نگاری پرداخت. فعالیت گسترده وی در عرصه مطبوعات از اوایل دهه هشتاد مقارن درخواست بازنشستگی از قضاوت و ورود به کسوت وکالت آغاز میشود و صدها یادداشت، مقاله انتقادی و مطلب علمی و پژوهشی اسماعیلیان در روزنامههای حیات نو، نوروز، یاس نو، وقایع اتفاقیه، همشهری، اعتماد ملی، شرق، صور اسرافیل و نشریات دیگر مانند مدرسه حقوق به چاپ رسیده است. نویسنده در این نوشتارها با رویکردی ژرف نگرانه و دیدی کارشناسانه به نقد بررسی و یا تحلیل معضلات و مسایل، قضائی، اجتماعی و به ویژه چالشهای موجود در فرآیند نقض استقلال کانون وکلا پرداخته است، به طوری که وی در نخستین جشنواره مطبوعاتی کانون وکلای مرکز (اسفند ۱۳۸۵) به علت انتشار مقالات حقوقی متعدد در نشریات و به ویژه مقاله «ادغام کانون وکلا یک تخلف بارز» رتبه اول جشنواره را احراز کرد. یادداشتها و دیگر آثار قلمی اسماعیلیان در زمینه موضوع های متناسب با زمان با نثری روان و شیوا و منطبق با اصول یادداشت و مقالهنویسی و اغلب با تیترهای جذاب به رشته تحریر درآمده است. شایان ذکر است هیات دوران دهمین جشنواره مطبوعات (مرداد ۱۳۸۲ آثار شاپور اسماعیلیان را در رشته سرمقاله و یادداشت گروه نشریات سراسری شایسته کسب رتبه برتر شناخت و لوح افتخار توسط وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به او اعطا گردید.
منبع: کتاب سال وکلای ایران: صفحات ۱۲۸ تا ۱۲۹
روحش شاد و یادش گرامی
از جناب آقای جیوار برای ارسال تصاویر و یادداشت فوق بسیار سپاسگزارم
https://www.instagram.com/baghekhabushan.faslnameh
#فصلنامه
#فرهنگی
#هنری
#باغ_خبوشان
#قوچان
#خبوشان
#خراسان
#تهران
#ایران
#پژوهش
#پژوهشگر
#محمد_معین_فر
#سردبیر
#فرهنگ_و_هنر
#گفت_و_گو
#هزار_باده_فرهنگ
#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان
/channel/Baghekhabushan
.
انجمن خوشنویسان بجنورد برگزار میکند:
"سیری در قلمرو خط شکسته"
با سخنرانی #استاد_صحافی_مقدم (عضو شورای عالی انجمن خوشنویسان ایران)
.
پنجشنبه ۱۳ اردیبهشت، ساعت ۱۷
مکان: خیابان نادر ۱، بنبست اول، گالری زاغ بنفش
/channel/sahafimoghaddam/230
https://www.instagram.com/baghekhabushan.faslnameh
#فصلنامه
#فرهنگی
#هنری
#باغ_خبوشان
#قوچان
#خبوشان
#خراسان
#تهران
#ایران
#پژوهش
#پژوهشگر
#محمد_معین_فر
#سردبیر
#فرهنگ_و_هنر
#گفت_و_گو
#هزار_باده_فرهنگ
#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان
/channel/Baghekhabushan
.
بنام خدای سخن آفرین
روز بزرگداشتِ خداوندِ سخن، سعدی بزرگ بر هممیهنان و شیفتگان زبانِ فارسی خجسته باد:
از کوهِ خدا دری به رحمت باز است
با هر غزلش فرشتهای دمساز است
آن دُر که به سر درِ ملل دارد جای
نوباوهی طبع «سعدی» شیراز است
#مهدی_رحمانی_قوچانی
https://www.instagram.com/baghekhabushan.faslnameh
#فصلنامه
#فرهنگی
#هنری
#باغ_خبوشان
#قوچان
#خبوشان
#خراسان
#تهران
#ایران
#پژوهش
#پژوهشگر
#محمد_معین_فر
#سردبیر
#فرهنگ_و_هنر
#گفت_و_گو
#هزار_باده_فرهنگ
#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان
/channel/Baghekhabushan
.
برنامهای برای مطالعۀ آثار #سعدی
#ایرج_شهبازی
اول اردیبهشتماه، روزِ بزرگداشتِ شیخ اجل، سعدیِ شیرینسخن است. این مناسبتِ نیکو را به همۀ دوستان عزیزم تبریک میگویم. سعدی، در کنارِ فردوسی، خیام، مولانا و حافظ، یکی از ارکان زبان و ادبیات فارسی است.
بیتردید سعدی از اندک کسانی است که به عمقِ پیچیدگیها و ظرافتهای زبان فارسی نفوذ کرده و شناختی عمیق و راستین از سازوکار و ساختار این گنجینۀ بس ارزشمند داشته است. گواه این ادعا، استفادۀ هنرمندانه و کمنظیر او از امکانات زبان فارسی و به جای نهادن آثارِ سحرانگیز و حیرتآور در این زبانِ شکرین است. سعدی در گونه های مختلف ادبیات فارسی مهارت بیمانند و چیرگی فوقالعادهای از خود نشان داده و هنوز هم در بسیاری از عرصهها، یکهتازی بیرقیب و تکسواری بیهمآورد است.
سعدی نه تنها از نظرِ زبان و بلاغت در اوجِ خلاقیتِ هنری است، بلکه از حیثِ اندیشه نیز یکی از پیامبرانِ شعر فارسی به شمار میآید و فرزانگی و فرهیختگیِ او به شدت موردِ نیازِ جامعۀ ماست؛ ازاینرو بسیار شایسته است که هر ایرانیِ فرهنگدوستی همۀ آثارِ سعدی را به دقتِ تمام مطالعه کند و حد اقل هر ده سال یک بار، از نو به مطالعۀ دقیقِ آنها بپردازد. سعدی از کسانی است که نمیتوان یک بار برای همیشه، آثار او را خواند و تا پایانِ عمر از آنها بینیاز بود.
به نظر میرسد که این از ویژگیهای ذاتی همۀ شاهکارهای بشری است که باید پیوسته به آنها مراجعه کرد و در آنها به تأمل پرداخت. آثار سعدی نیز، متناسب با دانش و تجربۀ شخص در طول زندگی، لایهها و ابعادِ جدیدی از خود را بر ملا میسازند و نکاتِ جدیدی را بر او آشکار میکنند.
از همۀ دوستان عزیزی که تا کنون نتوانستهاند آثار سعدی را به طور کامل مطالعه کنند، درخواست میکنم از امروز با خود پیمان ببندند که از همین امروز، یک برنامۀ منظم و مرتب برای مطالعۀ آثارِ دلانگیزِ سعدی در نظر بگیرند و روزی یک ساعت از وقتِ خود را برای این کار مهم اختصاص بدهند. برای چنین کسانی، من پیشنهاد میکنم به این روش برنامهریزی کنند:
۱) مطالعۀ دقیق «بوستان سعدی» از روی نسخۀ استاد غلامحسین یوسفی. حتماً مقدمه و تعلیقاتِ استاد یوسفی را با دقت تمام مطالعه بفرمایید. بوستان یک مثنوی اخلاقی و تربیتی است، در چهار هزار بیت که حقیقتاً گنجینهای از معرفت و حکمت است، در زیباترین و شیواترین زبان. زبان بوستان سعدی بسیار ساده و زودیاب است و اگر هر روز صد بیت از این کتاب شریف را مطالعه کنید، دقیقاً در چهل روز، میتوانید یک بار آن را بخوانید؛ یک چلۀ تمام.
۲) مطالعۀ دقیق «گلستان سعدی» از روی نسخۀ دکتر غلامحسین یوسفی، یا دکتر خلیل خطیب رهبر. گستان شاهکار نثر فارسی است و مطالبِ بسیار متنوعی دربارۀ جامعه و عرفان و اخلاق و عشق و تربیت دارد. حجم گلستان حدود صد و پنجاه صفحه است و اگر روزی سه صفحه از آن را بخوانید، میتوانید در پنجاه روز، یک بار آن را بخوانید.
۴) مطالعۀ دقیقِ «غزلیات سعدی»، از روی نسخۀ استاد محمدعلی فروغی، یا دکتر مظاهر مصفا، یا دکتر غلامحسین یوسفی. غزلیات سعدی تا امروز، عالیترین غزلیات عاشقانه در زبان فارسی هستند. خوشبختانه زبان این غزلیات آن قدر ساده و دلنشین است که نیازی به شرح و تفسیر ندارند و با اندکی علاقه و توجه میتوان تا حدود زیادی این غزلها را فهمید و از آنها لذت برد. سعدی حدود هشتصد غزلِ زیبا دارد و اگر روزی بیست غزل را با دقت بخوانید، میتوانید در چهل روز، یک دور آنها را مطالعه کنید.
۴) مطالعۀ دقیق «قصیدههای فارسیِ سعدی». قصیدههای فارسی سعدی، بر خلاف جریان عمومیِ قصیدهسرایی در ایران، صرفاً به مدحِ پادشاهان و بزرگان اختصاص ندارند و مسائلِ بسیار عمیقِ اخلاقی و انسانی و معنوی را مطرح میکنند. سعدی حدود شصت قصیدۀ بسیار زیبا و عمیق به زبان فارسی دارد و اگر روزی سه قصیده را بخوانید، در بیست روز میتوانید این قصائدِ بسیار عالی و زیبا را مطالعه کنید.
همانطور که میبینید، با یک برنامهریزیِ منظم و دقیق، میتوانید در کمتر از شش ماه، یک دور آثار سعدی را بخوانید و حظی ببرید که نگو و نپرس و درسهایی بیاموزید که در سراسر زندگانی، به کارتان بیاید.
✅ آخرین نکته اینکه بهترین نسخههای دیوان سعدی عبارتند از این نسخهها:
۱) کلیات سعدی، به تصحیح استاد محمدعلی فروغی.
۲) گلستان، بوستان و غزلیات سعدی، به تصحیح استاد غلامحسین یوسفی.
۳) کلیات سعدی به تصحیح دکتر مظاهر مصفا.
امیدوارم که به آموزگارِ بزرگِ زندگی، سعدی، دل ببندید و با آثارِ جاودانۀ او زندگی کنید.
/channel/irajshahbazi/3929
https://www.instagram.com/baghekhabushan.faslnameh
#فصلنامه
#فرهنگی
#هنری
#باغ_خبوشان
#قوچان
#خراسان
#پژوهشگر
#محمد_معین_فر
#سردبیر
#هزار_باده_فرهنگ
#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان
/channel/Baghekhabushan
.
🔺 جعفریان، استاد دانشگاه: دایره مشورت در مسأله حجاب را وسیع تر کنید/ اجازه ندهید یک دایره محدود که نتیجه خالص سازی هاست، در این باره تصمیم بگیرد
🔹رسول جعفریان، استاد دانشگاه نوشت: دایره مشورت در مسأله حجاب و برخورد باآن را به دلیل اهمیت و پیامدهای آن وسیع تر کنید: از مراجع تقلید، علمای بی طرف بلاد، و نخبگان علاقه مند به سرنوشت ایران، مشورت بگیرید. اجازه ندهید یک دایره محدود که نتیجه خالص سازی هاست، در این باره تصمیم بگیرد. عوارض آن دامن همه را خواهد گرفت.
/channel/SharghDaily/94064
https://www.instagram.com/baghekhabushan.faslnameh
#فصلنامه
#فرهنگی
#هنری
#باغ_خبوشان
#قوچان
#خبوشان
#خراسان
#تهران
#ایران
#پژوهش
#پژوهشگر
#محمد_معین_فر
#سردبیر
#فرهنگ_و_هنر
#گفت_و_گو
#هزار_باده_فرهنگ
#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان
/channel/Baghekhabushan
بشنویم از
#همایون_شجریان،
گوارای روحتان…
/channel/yortci_bosjin_pdf/79294
https://www.instagram.com/baghekhabushan.faslnameh
#فصلنامه
#فرهنگی
#هنری
#باغ_خبوشان
#قوچان
#خبوشان
#خراسان
#تهران
#ایران
#پژوهش
#پژوهشگر
#محمد_معین_فر
#سردبیر
#فرهنگ_و_هنر
#گفت_و_گو
#هزار_باده_فرهنگ
#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان
/channel/Baghekhabushan
.
این احوال تقدیمتان 💫
به یادگار از کنسرتِ زمستانِ چهارصد و دو در #مشهد
در کنارِ استاد #حسین_رضائی_نیا
/channel/HojjatGheitaghii/137
https://www.instagram.com/baghekhabushan.faslnameh
#فصلنامه
#فرهنگی
#هنری
#باغ_خبوشان
#قوچان
#خبوشان
#خراسان
#تهران
#ایران
#پژوهش
#پژوهشگر
#محمد_معین_فر
#سردبیر
#فرهنگ_و_هنر
#گفت_و_گو
#هزار_باده_فرهنگ
#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان
/channel/Baghekhabushan
.
#رباعی_پژوهی #سیدعلی_میرافضلی
#سیدعلی_میرافضلی رباعی پژوه برجسته معاصردرباره #رباعی ورباعی سرایی درشعرفارسی و ویژگیهای رباعیات عطار در مختارنامه میگوید.
/channel/bookcitycc/26521
https://www.instagram.com/baghekhabushan.faslnameh
#فصلنامه
#فرهنگی
#هنری
#باغ_خبوشان
#قوچان
#خبوشان
#خراسان
#تهران
#ایران
#پژوهش
#پژوهشگر
#محمد_معین_فر
#سردبیر
#فرهنگ_و_هنر
#گفت_و_گو
#هزار_باده_فرهنگ
#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان
/channel/Baghekhabushan
.
در سخنِ باورمندانهی عطار، چون آدمی زینههای دشوار دریافت و شناخت را درنوردید به گامهی یگانگی (اتحاد) میرسد. زینهای که دیدگانش را به نور یکدلی و یکرنگی روشن و بینا میکند. در نامهی مرغانش (منطقالطیر) به زیبایی اندیشهی یکی شدن و یگانگی آدمی را با آفریدگار، که اندیشهای ایرانی و اشراقی است، به تصویر میکشد. هنگامی که چاوشِ درگاه بزرگی و ارجمندی (عزت)، پردههای پیشروی آینه را به یک سو میزند، در برابر دیدگانِ سی تا مرغ راه نوردیده، «سیمرغ» پدیدار میشود:
هم ز عکسِ روی سی مرغ جهان
چهرهی «سیمرغ» دیدند آن زمان
در تحیر جمله سرگردان شدند
میندانستند، این یا آن شدند
چرا که بهگفتِ باورمندِ نجم رازی «خلاصهی نفس انسان دل است، و دل آیینه است، و هر دو جهان غلافِ آن آینه. و ظهور جملگی صفاتِ جمال و جلالِ حضرتِ الوهیت به واسطهی این آیینه. چون نفسِ انسانی که مستعدِ آینگی است، تربیت یابد و به کمالِ خود رسد، جملگی صفات حق در خود مشاهده کند.»
چون باشندهای به چنین ویژگیها آراسته شد، و خواست وارادهی خداوندی را برآورده ساخت، دیگر به رنگ و بوی و بند بهشتی بسنده نمیکند، و بهشتی بس فراتر از آن را میجوید. بهشتی که به گفتِ پیران خورشیدی و اشراقگرای این سرزمین «ادراکِ لطیف» از خداوند و هستی ایزدی است:
ما ز آدم دردِ دین میخواستیم
پس جهانی را بدو آراستیم
چونکه مردِ درد آمد در سرشت
پاک شد از رنگ و از بوی بهشت
#مهدی_رحمانی_قوچانی
۲۱/ ۱/ ۱۴۰۳ خورشیدی
۳ از ۳
https://www.instagram.com/baghekhabushan.faslnameh
#فصلنامه
#فرهنگی
#هنری
#باغ_خبوشان
#قوچان
#خبوشان
#خراسان
#تهران
#ایران
#پژوهش
#پژوهشگر
#محمد_معین_فر
#سردبیر
#فرهنگ_و_هنر
#گفت_و_گو
#هزار_باده_فرهنگ
#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان
/channel/Baghekhabushan
.
آفرین جان آفرینِ پاک را
بهپاس بزرگداشت عطار نیشابوری
شیخ فریدالدین عطار نیشابوری، یکی از بزرگترین پیرانِ هستیشناسی ایران است. هستیشناس بزرگ خراسانی در دامان شهری بالید و پرورش یافت، که درآن روزگار از بزرگترین پایگاههای پرورش خرد و آگاهی و برخورد اندیشههای گراندانشی بود. خداشناسی او بربنیاد فرهنگِ کهنِ هند و ایرانی، برپایهی نور، راستی، و پاکی (اشراقی و تنزیهی) است. عطار همچون اندیشمندان و خردورزان فرزانِ خسروانی «خدا را در همین عالم، بلکه عین جهان میشمرد.» او باورمند بود، که جان (روح) بخش و بهرهای خدایی است، و هرکس که داناتر است، بهرهی خدایی در او بیشتر است. شیخِ بزرگ در دامانِ چنین اندیشههایی پرورش یافت، و توانمند شد، که باید آن را «تسوف خراسانی» نامید. راه خرمی که بنیادش بر کنارهجویی از پیورزی (تعصب) و آزاداندیشی، خرد و مهرورزی بود. بزرگترین ویژگیهای تسوف خراسانی: بردباری، آسانگیری، دوریجستن از پیورزی، درستاندیشی، آزادمنشی و وارستگی است، که نهادکی (میراثی) سپند از فرهنگِ پهلوانی ایرانِ کهن است. به گفت استاد فروزانفر: عطار نه مرد زمانِ خود و نه مرد زمان ما، بلکه مرد جهانِ آینده است. در بازگفتهای ایرانی آمدهاست، که هماره درهای خانقاههای پیران خراسانی بر روی پیروان همهی ادیان و حتا انکار کنندگان خدایی بازبود. و پیر خانقاه با همه بهگونهای یکسان و دور از هر تنگنگری و برکنار از هر پیورزی رفتار میکرد. روشنترینگواهِ این ویژگی بزرگ را در سخنِ ابوالحسن خرقانی میتوان یافت: «هرکه دراین خانه درآید نانش دهید و از ایمانش مپرسید.» آبشخور و سرشت اندیشههای این پیرانِ خورشیدی پیوسته به فرهنگِ دیرپای خراسانِ بزرگ، این دروازهی زرینِ فرهنگ ناب و نژادهی ایرانی است. در این فرهنگ سپند است که آدمی برای رسیدن به گامهی شناختِ هستی و پسینتر خداوند، باید گامههای بلندِ پاکاندیشی و درستاندیشی را درنوردد. و با یاری «خرتو» که نیروی شناخت خداوندست از افتادن در بند وابستگیها و تنگناهای بیهوده بپرهیزد و پردههای ناآگاهی و نادانی را با نیروی خرتو از هم بگسلاند: «ای اهورا، معرفت کاملِ خویش را که از خرتوست، بهما ارزانی دار» چرا که خرتو سبب کنندگی و کنایی خداوند است. به این شوند است که دیو پیورزی و کوتاهنگری را بر چنین باشندهای که دارای چشم بصیرت است، دستی نیست. او با برخورداری از خرتو که به او توانایی کارهای شگفت و شناخت درست را بخشیده، هرگز در دام لافزنهای تنگنگر نمیافتد، آسوده و رها، برهمه مردمانِ گیتی از هر رنگ و جنس و اندیشه و باوری، یکسان مهر میورزد. عطار با چنان پیشینهی اندیشگانی درخشان و سترگی است، که سخنش از گونهای دیگر است. او با یاری جستن از فرهنگ آنسری خراسان بزرگ، نگرش و دریافتِ ویژهای از هستی و آفرینش و چیستی آدمی دارد. او درسخنی شگفت و شگرف، بهشتی را که آرزو و کامهی انسانهای بروننگر و بسندهگر است، به هیچ میگیرد. بهشت در نگاهِ پیر نیشابوری، دام و رنگی بیش نیست، که آدمی را از گامههای شناخت و شناسایی باز میدارد. عطار باورمند است که آدمی شگفت آفرینش است. آفریدهای که خداوند او را از فرهی خویش آفریدهاست. باشندهای که خداوند با بخشیدنِ جانِ آگاه و خرد نورانی، او را در گسترهی جهانِ هستی جانشینِ خویش قرار دادهاست. و با آفرینش او هنر آفرینندگیاش را بیکم و کاست آشکار کرده، و جهانش را با حضور انسان آراسته گردانیدهاست. باشندهای این چنین در بازگفتهای کهن ایرانی «جانِ تنومند» خوانده شده، و دلش جایگاه فرود سخن سپید و درخشان و به سخنی «کلام متبارک» است. به گفت شیخ محمود شبستری، این همان باشندهای است که با آفرینش شگفتش، آرایش و سامانهستی را دگرگون ساخته است:
به شهرستان نیکویی علم زد
همه ترتیبِ عالم را بههم زد
۱ از ۳
.
🌱 در محضر مولانا🌱
حکیمیم طبیبیم ز بغداد رسیدیم
بسی علتیان را ز غم بازخریدیم
سَبَلهای کهن را غم بیسر و بُن را
ز رگ هاش و ز پیهاش به چنگاله کشیدیم
طبیبان فصیحیم که شاگرد مسیحیم
بسی مرده گرفتیم در او روح دمیدیم
بپرسید از آنها که دیدند نشانها
که تا شکر بگویند که ما از چه رهیدیم
سر غصه بکوبیم غم از خانه بروبیم
همه شاهد و خوبیم همه چون مه عیدیم
طبیبان الاهیم ز کس مزد نخواهیم
که ما پاک روانیم نه طمّاع و پلیدیم
مپندار که این نیز هلیلهست و بلیلهست
که این شُهره عقاقیر ز فردوس کشیدیم
حکیمان خبیریم که قاروره نگیریم
که ما در تن رنجور چو اندیشه دویدیم
دهان باز مکن هیچ که اغلب همه جغدند
دگر لاف مپران که ما بازپریدیم
معنی لغات و اصطلاحات
حکیم: اهل حکمت، خردمند، پزشک
بغداد: مرکز حکومت خلفای عباسی، که به داشتن مدارس عالی و دانشمندان و پزشکان ماهر شهرت داشت.
علتیان: بیماران/ علتی: بیمار/ علت: بیماری (خام خوردن علت آرَد در بشر- مثنوی)
بازخریدن: رهانیدن
سَبَل: نوعی بیماری مربوط به چشم است که در آن موی در درون پلک می روید و رگ های چشم متورّم می شود.
بُن: ریشه/ غم بی سر و بن: غم های ناپیدا، و بی حد و اندازه.
چنگاله: آلت فلری باریک و سرکج که در طبابت بکار می رفته است.
فصیح: زبان آور، کاربلد
مسیح: عیسی بن مریم که با دَم خویش بیماران مرده دل و جان را شفا می بخشید.
رهیدن: خلاص شدن، شفا یافتن
روبیدن: پاک کردن، جارو کردن
شاهد: نکو روی، زیبا
مه عید: هلال ماه عید فطر
طبیبان الاهیم ز کس مزد نخواهیم: ما برای علاج درد خلق خدا برای خود کیسه ندوخته ایم و در پی کسب درآمد نیستیم. یادآور آیه: قُل ما اَسألُکُم عَلَیهِ مِن اَجر إلا مَن شاءَ اَن یَتخِذَ إلی َربه سبیلا ( فرقان:۵۷) بگو من ازشما هیچ مزدی نمی خواهم مگر اینکه کسی بخواهد به سوی پروردگار خویش راهی برگزیند.
طمّاع: حریص و آزمند
هلیله و بلیله: دو نوع داروی گیاهی که می کوبیدند و به عنوان مسهل و قابض به بیمار می خوراندند/ از هلیله قبض شد اطلاق رفت// آن هلیله و آن بلیله کوفتن...(مثنوی).
شُهره: مشهور، زبانزد
عقاقیر: ج عَقّار؛ داروهای گیاهی
فردوس: بهشت
خبیر: آگاه، خردمند
قاروره: ظرف شیشه ای برای گرفتن و نگه داشتن نمونه ادار بیمار// این نبض مرا بگیر و قاروره ببین( دیوان شمس)
لاف مپران: لاف نزن.
خلاصه ی کلام مولانا در این غزل زیبا و دلنشین این است که ما از نوع طبیبان مدعی نیستیم که قاروره ببینیم و نبض بگیریم و مزد ستانیم. ما با یک نظر بیماری های روحی و روانی را درمان می کنیم و برای این کار هم مطالبه ی مزد و پاداش نمی کنیم. دارویی که ما می دهیم ار جنس هلیله و بلیله نیست؛ ما طبیبان عیسی دمیم و داروی مان را از فردوس برین آورده ایم.
مولانا خود این نوع معالجه را تجربه کرده است؛ آنگاه که به بیماری عُجب و غرور مبتلا بود و در دست نااهلان گرفتار آمده بود، شمس تبریز، این حکیم الاهی، از راه رسید و انگشت بر رگ جانش نهاد و دردش را دوا کرد و رفت. در اولین حکایت مثنوی هم که سخن از طبیب الاهی می رود درواقع همان شمس است که جان دردمند مولانا را درمان کرد و از آن همه رنجوری نجاتش داد:
بشنوید ای دوستان این داستان
خود حقیقت نقد حال ماست آن
حالا هم مولانا از پس قرن ها با مثنوی و غزل هایش جان های مشتاق را هدایت و درمان می کند. همچنان که خود فرموده بود(به نقل از رساله سپهسالار): "بعد از ما مثنوی شیخی کند و مرشد طالبان گردد و سایق و سابق ایشان باشد."
مولانا در غزل معروف و دل انگیز: "مرده بُدم زنده شدم..." درواقع داستان ناخوشی خود و معالجه ی پر از شگرد شمس تبریز را با ما در میان می گذارد.
/channel/movahed1302/1983
https://www.instagram.com/baghekhabushan.faslnameh
#فصلنامه
#فرهنگی
#هنری
#باغ_خبوشان
#قوچان
#خبوشان
#خراسان
#تهران
#ایران
#پژوهش
#پژوهشگر
#محمد_معین_فر
#سردبیر
#فرهنگ_و_هنر
#گفت_و_گو
#هزار_باده_فرهنگ
#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان
/channel/Baghekhabushan
.
عید سعید فطر ۱۴۰۳ را شادباش عرض میکنم.
حافظ منشین بی می و معشوق زمانی
کایام گل و یاسمن و عید صیام است...
به شکرانهٔ حلول ماه شوال
به شکرانهٔ رحمت و بخشش او
به شکرانهٔ عبادت در حضور حضرت حق
عید بندگان پاک و قدردان خدا را گرامی میداریم.
حلول ماه شوال و عید سعید فطر بر شما شاد باد.
https://www.instagram.com/baghekhabushan.faslnameh
#فصلنامه
#فرهنگی
#هنری
#باغ_خبوشان
#قوچان
#خبوشان
#خراسان
#تهران
#ایران
#پژوهش
#پژوهشگر
#محمد_معین_فر
#سردبیر
#فرهنگ_و_هنر
#گفت_و_گو
#هزار_باده_فرهنگ
#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان
/channel/Baghekhabushan
.
نتیجه گیری
در ابتدای قرن 14 هجری قمری جایگاه شهر جدید قوچان به لحاظ اقتصادی و سیاسی موجب توجه مهاجرین و تجار زیادی به این شهر گردید و شهر رو به توسعه و رونق بود. در این زمان از طرف دولت، تشکیلات جدید دوایر دولتی و سازمان ادارات از قبیل عدلیه، نظمیه، معارف، بلدیه، اداره سجل احوال در قوچان بوجود آمد. جاده قوچان به شهر عشق آباد به لحاظ تجاری اهمیت ویژه ای یافته بود و از سوی دیگر ضرورت تسهیل رفت و آمد به درگز و باجگیران نیز مورد توجه دولت قرار داشت. بنابراین احداث پلی بر روی رودخانه اترک در شهر قوچان – که آغاز این مسیر بود- مورد توجه مسئولین وقت قرار گرفت. اسناد مربوط به همکاری فرمانداری قوچان، آستان قدس رضوی و شهرداری مشهد در ساخت پل بتنی قوسی قوچان حاکی از آغاز مطالعات احداث پل در سال 1317ش است. آلکساندر پولاک اهل رومانی مهندس شهرداری مشهد و آستان قدس رضوی طراح و ناظر و کالمان ناگی اهل مجارستان سرپرست و مسئول آرماتور بندی و بتن ریزی پل قوچان بودند. آغاز مطالعات برای پل تا تکمیل نهایی آن بین سال های 1317 تا 1319ش انجام گرفت اما عملیات احداث پل در فروردین 1318ش آغاز و در مهرماه همان سال پایان یافته و در آذر ماه 1318ش پل افتتاح شد. مطابق اسناد بررسی شده کلیه خریدهای لازم اعم از انواع آهن آلات، سیمان و غیره برای ساخت پل قوچان توسط کارپردازی آستان قدس رضوی انجام شد و سپس بهای آنها از سوی فرمانداری قوچان به آستان قدس رضوی پرداخت گردید. بر خلاف تصوری که تاکنون مبنی بر ساخت این پل توسط شرکت های خارجی وجود دارد، در اسناد موجود به شرکت سازنده خارجی اعم از آلمانی و یا کشوری دیگر اشاره نشده است. بلکه دو کارشناس از کشورهای رومانی و مجارستان که همکار با آستان قدس رضوی بوده اند در ساخت آن شرکت داشته اند.
پیشنهادها: پل قوچان به عنوان میراثی از تاریخ این شهر و آغاز ساخت سازه های مدرن در قوچان مطرح بوده و شایسته است ضمن شناسایی آن به عنوان میراثی تاریخی، اقدامات لازم جهت حفظ و معرفی آن به جامعه توسط ادارات مسئول انجام گیرد.
۱۴ از ۱۵
.
پایان ساخت پل و افتتاح آن
ظاهرا در مهرماه 1318ش ساختمان پل قوچان بپایان رسید و فرماندار قوچان طی نامه ای به اداره حسابداری آستان قدس می نویسد: «[...]خواهشمند است دستور فرمایید کلیه اسناد هزینه آهن آلات ارسالی جهت ساختمان پل و سیمان ارسالی و سایر هزینه که بوسیله آن اداره بنابر خواهش این فرمانداری بعمل آمده است ارسال فرمایند که شهرداری قوچان بتواند حساب خود را تصفیه نماید»(ساکماق، 115417: 27). احتمالا فرمانداری قوچان سعی داشت هر چه سریعتر بدهی های خود را به آستان قدس پرداخت نموده و پل را تحویل بگیرد لذا در نامه ای دیگر به تاریخ 15 آذر ماه از اداره حسابداری آستان قدس پیرو نامه قبلی درخواست می گردد: «[...] خواهشمند است دستور فرمایید در ارسال اسناد هزینه مربوط به آهن آلات و سیمان تسریع نمایید»(ساکماق، 115417: 26).
با فرض آغاز عملیات ساخت پل در فروردین ماه 1318ش و پایان آن در مهرماه همان سال تقریبا عملیات ساخت پل قوچان7 ماه طول کشید و بالاخره زمان افتتاح پل فرا رسید. مراسم افتتاح پل در روز شنبه 17 آذر ماه 1318ش برگزار شد. مهندس پولاک برای شرکت در این مراسم و تحویل پل به قوچان آمد. روزنامه شهامت چاپ مشهد در تاریخ 5 شنبه 29 آذر ماه 1318 این خبر را انعکاس داده است: «پل بتون آرمه که از چندی پیش در قوچان در دست ساختمان بوده روز شنبه 17 ماه جاری پل [با] حضور مهندس پولاک تحویل گرفته شد. آقای فرماندار و شهردار و نمایندگان شهر و وجوه اهالی حضور داشتند. ابتدا یک کامیون بزرگ با تأنی روی پل آمده و در وسط آن توقف نمود. سپس با حرکت سریع از روی آن عبور کرد، چند کامیون باری دیگر از دو طرف آمد و رفت نموده و استحکام آن بثبوت رسید و بدینوسیله مراسم تحویل آن انجام شد»(شهامت، 1318: 1) (تصویر8). در آن زمان در شهر شایعه شده بود که چون وسط پل پایه ای در داخل رودخانه ندارد لذا با عبور درشکه و یا کامیون پل از وسط شکسته شده و خراب خواهد شد. اما با حرکت کامیون ها از روی آن مردم قانع شدند که پل استقامت لازم برای عبور و مرور وسایل نقلیه را دارد. بنقل از مرحوم حاج محمد حسین رحمانی که خود در این مراسم حضور داشته کامیون های مذکور نظامی و متعلق به ارتش در قوچان بوده است(رحمانی: 17/03/1400). در روز افتتاح پل دانش آموزان کلاس پنجم و برخی از مسئولین دبستان مهرداد قوچان نیز به محل آورده شده بودند(جابانی: 10/04/1394). داستانی نیز در مورد روز افتتاح پل وجود داشته که بعضی نقل نموده اند: در هنگام عبور کامیون ها از روی پل مهندسین در زیر آن قرار گرفته تا در صورت تخریب پل کامیون ها و آوار بر روی آنها سقوط نماید (مشابه همین داستان در مورد پل ورسک نیز نقل شده است). اما هیچ سندی در مورد صحت این داستان وجود ندارد و روزنامه شهامت نیز در خبر خود اشاره ای به این موضوع نمی نماید. احتمالا بدلیل اینکه درزیر پل پایه ای در داخل رودخانه وجود نداشته است باعث شد تا بعدا به آن "پل معلق" نیز اطلاق شود که استفاده از این واژه در مورد پل قوچان مطابق با تعریف پل های معلق صحیح نیست.👇
۱۲ از ۱۵
.
👆اگر چه پولاک سرگرم نظارت بر پروژه های خود در مشهد بود اما نظارت بر ساخت پل قوچان را نیز مورد توجه داشت و با کالمان ناگی که امور ساخت پل را در قوچان پیش می برد در ارتباط بود. ظاهرا مواقعی که کالمان ناگی در قوچان حضور داشت درساختمانی آجری متعلق به بانک ملی واقع در روبروی باغ ملی (محل فعلی پاساژ رحیم) بسر می برد(حبیب نیا: 15/9/1397). این ساختمان در زمان حمله متفقین به ایران و اشغال قوچان مورد استفاده ارتش شوروی قرار گرفت و زمانی هم کانون فرهنگی ایران و شوروی بود(قائمی: 9/8/1398). پولاک در اواخر تیر ماه به قوچان آمد و از پل در حال احداث بازدید نمود. او می دانست که کالمان ناگی بعنوان متصدی پل فرد با تجربه ای بوده که در زمینه سازه های بتنی تخصص خوبی دارد و در غیاب او کارهای پل را بخوبی پیش می برد. به اتفاق کالمان ناگی پیشرفت کارهای پل را بررسی نموده و اقلام مورد نیاز برای ادامه کار را مشخص نمودند. بر اساس نظر آنها فرماندار قوچان در نامه ای به حسابداری آستان قدس لیستی شامل انواع میلگرد سایز 7 یا 8 و همچنین 18 میلیمتری جمعا به وزن 2500 کیلوگرم و 56 شاخه میلگرد 14 میلیمتری بطول 9 متر را تقاضا نمود. فرماندار قوچان در پایان نامه می نویسد: «مستدعی است مقرر فرمایید شرکت تجارتی آنها را ارسال و قیمت آن را تعیین فرمایید تا وجه آن تقدیم گردد»(ساکماق، 115417: 118)(تصویر6). در اوایل مرداد ماه 10 تن سیمان دیگر به قوچان ارسال گردید(ساکماق، 115417: 110) تا اواخر مرداد ماه پولاک همچنان سرگرم نظارت بر روند آرماتوربندی پل قوچان بود و در ادامه تعداد 60 عدد میلگرد سایز 24 میلیمتری بطول 9 متر را سفارش داد(ساکماق، 115417: 94).
در شهریور ماه 1318ش کار احداث پل قوچان با بتن ریزی ادامه داشت و در چندین نوبت محموله های سیمان به قوچان ارسال گردید. کالمان ناگی که یکی از بهترین متخصصان بتن در زمان خود شمرده می شد با دقت تمام عملیات بتن ریزی پل قوچان را زیر نظر داشت. او با روش های علمی تهیه بتن بخوبی آشنایی داشت و شخصا بر مراحل تهیه بتن توسط کارگران نظارت می کرد. در اوایل شهریور فرماندار قوچان در نامه ای به تقی نیا نماینده اداره املاک اختصاصی چنین می نویسد: «تعداد 260 بسته سیمان که معادل 13000 کیلوگرم است بموجب بارنامه شماره 2324 جهت ساختمان پل بتون آرمه حمل شده در قوچان بوسیله گاراژ آذربایجان تحویل گردید. رونوشت جهت استحضار نایب تولیت عظمی تقدیم می گردد»(ساکماق، 113315: 27). تا دوازدهم شهریور مجموعا مقدار92 تن سیمان به قیمت هر تن 1050 ریال توسط آستان قدس به قوچان ارسال گردید(ساکماق، 113315: 26). بخشی از این سیمان به مصرف پروژه های دیگر از جمله بیمارستان قوچان که درحال احداث بود می رسید(ساکماق، 113315: 17).
کار ساخت پل رو به اتمام بود و اما در اوایل مرداد فرماندار قوچان به اداره حسابداری آستان قدس اطلاع داد که: «[...] اعتبار پل قوچان به اتمام رسیده است لذا فرمانداری قوچان در پرداخت بقیه بدهی تاخیر داشته و اضافه می نماید پس از وصول اعتبار جدید بلافاصله کلیه طلب آستان قدس پرداخت خواهد شد» (ساکماق، 115417: 74). در دوم مهرماه 1318ش اداره حسابداری آستان قدس نامه ای به فرمانداری قوچان ارسال نموده و طی آن وصول 75000 ریال وجوه ارسالی از سوی اداره دارایی استان نهم در سه نوبت اعلام گردید. پرداخت این وجوه مربوط به 25574 ریال بهای 92 تن سیمان، 17081 ریال و 45 دینار مربوط به بهای آهن آلات و مبلغ 34194 ریال و 30 دینار بهای 5 تن آهن سفید است. دو قلم اول این پرداخت ها مربوط به پل قوچان است. در پایان مبلغ بدهی فرمانداری قوچان تا آن تاریخ به میزان 1849 ریال و 75 دینار تعیین می گردد(ساکماق، 115417: 55).
۱۰ از ۱۵
.
چه بانگ شومی است بانگ سیاست؛
اَه، چه توهینی!
خدای را به گاهِ سحَـر شکرگزارم که دغدغه و شور امپراتوری روم ندارم.
بسی غنیمت،
بسی سعادت،
که نه قیصرم،
نه پادشاهِ جهانم.
📕 فــاوسـت
✍️ ولفگانگ گــوتــه
https://www.instagram.com/baghekhabushan.faslnameh
#فصلنامه
#فرهنگی
#هنری
#باغ_خبوشان
#قوچان
#خبوشان
#خراسان
#تهران
#ایران
#پژوهش
#پژوهشگر
#محمد_معین_فر
#سردبیر
#فرهنگ_و_هنر
#گفت_و_گو
#هزار_باده_فرهنگ
#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان
/channel/Baghekhabushan
.
🔷#سعدی_شیرین_سخن - سرودهٔ شادروان استاد #ادیب_برومند
سخن به نزد گرانقدر مردم هشیار
عطیهای است شکوهنده و گرانمقدار
به پیشگاه خردمند مرد دریادل
سخن عزیزتر آمد ز گوهر شهوار
سخن عطیهٔ والای عالم بالاست
که گشت بهرهٔ انسان ز درگه دادار
سخن بمانَد و گنجینهٔ کمال از مرد
نه مخزن گهر و گنجِ درهم و دینار
به بحر فکر، سخنور چو غوطهور گردد
بسا لآلی رخشان که آورَد به کنار
نمیرد آن که ز کلکش به جای ماند اثر
که جاودانه همی زنده داردش آثار
به ویژه سعدی شیرازی، آن که در نُه چرخ
نتافت اختر سعدی چنو به هیچ دیار
بلندپایه سخنآفرین گردونفر
که گشت گفتهٔ او ورد ثابت و سیار
همان خجستهسیر شاعر فضیلتکیش
که پیکر هنر از شعر او گرفت شعار
همان که با سخن خوش به رهگذار حیات
ز لوح خاطر غمدیدگان سترد غبار
سپهرمرتبه گویندهای که نیک افتاد
طنین شهرت او زیر گنبد دوّار
به شعر علم، برافراشت رأیت تسخیر
به راه فضل، برانگیخت مرکب رهوار
ز لطف طبع، بیاراست باغ فضل از گل
ز حسن خُلق، بپیراست شاخ علم از خار
ز شعر نغز، به جان داد قوت راحتبخش
به فکر بکر ز دل برد اندُه و تیمار
به باغ طبع چه پرورده؟ گونهگون ریحان
ز شاخ فکر چه آورده؟ رنگرنگ اثمار
بیان او چه بیانی؟ لطیف و شهدآمیز
کلام او چه کلامی؟ بدیع و شکّربار
بیان او همه خاطرنواز و شورانگیز
کلام او همه راحتفزای و بهجتبار
بیان اوست گهربارتر ز ابر مطیر[۱]
کلام اوست دلانگیزتر ز باد بهار
لطافت سخنش فیالمثل چو دیبه روم
شمامهٔ قلمش بیگمان چو مشک تتار
ز نظم اوست نظام بلاغت تقریر
ز شعر اوست شعار فصاحت گفتار
بوَد کنوز بلاغت به نظم او مکنون
شود رموز فصاحت ز نثر او اظهار
به کلک و طبع، همو داد مایهای افزون
ز نظم و نثر، همو ریخت پایهای ستوار
کند ستایش رفتار نیک و خیراندوز
کند نکوهش کردار زشت و ناهنجار
به طبع توسن گردنکشان دهر آموخت
ز تازیانهٔ گفتار، شیوهٔ رفتار
فروزش سخنش چون به تیه[۲] ظلمت، نور
گزارش قلمش چون به جشن بهمن، نار
قصایدش همگی گرمتر ز بوسهٔ عشق
لطایفش به مثَل نرمتر ز گونهٔ یار
سرود بس غزل نغز و قطعهٔ پرشور
به حکم ذوق سلیم و قریحهٔ سرشار
لطافت غزلش فیالمثل چو چشم غزال
ظرافت مثلش بیبدل چو چهرنگار
چه گویمت ز گلستان او که هر ورقش
بود ز لطف و صفا، رشک صفحهٔ گلزار
خزان دهر نیاید به بوستانش راه
که پایدار بوَد چون گل همیشهبهار
به «طیباتش» اگر روی آوری، بینی
که مشکبوی تر آمد ز طبلهٔ عطار
«نصایحش» همه قلب عوام را اکسیر
«بدایعش» همه نقد خواص را معیار
به هفت قرن که رفت از زمان او امروز
کند زمانه به پایندگیش نیک اقرار
بسا بروج مُشیّد، به ماه بر شده بود
که جمله محو شد اندر تحول ادوار
بسا ولایت آباد و کشور معمور
که شد خراب و تهی گشت ز آدمی ناچار
بسا منابع ثروت که روزگارش زود
به خاک تیره مبدل نمود زرِّ عیار
بیامدند و برفتند و هیچ ننهادند
بسا توانگر و شاه و اتابک و سردار
چو کرم پیله تنیدند تار عُلقه به دهر
ولیک کرم لحد خورد پودشان با تار
ز سنگ خاره برافراشتند طُرفه قصور
ولیک خوار بخفتند زیر سنگ مزار
نه نام ماند از آنان، نه یادگار جمیل
نه جام ماند از آنان، نه چهرهٔ گلنار
ز زرّ سرخ نجستند غیر خفت و ننگ
به خاک تیره نبردند غیر نکبت و عار
ولی ز گفته سعدی بسا گهر باقی است
گرانبها و گرانمایه و گرانمقدار
به هر که بنگری از خاص و عام و پیر و جوان
ز شعر دلکش اویند جمله برخوردار
بسا کسا که به محنتسرای دهر، زدود
به صیقل سخنانش ز لوح دل، زنگار
بسا کسا که در آیینهٔ کلامش دید
جمال عشق و عفاف و شمایل دلدار
حلاوت سخنش بیشتر شود معلوم
هر آنچه گفتهٔ او بیشتر شود تکرار
خوشا به خطّهٔ فرخندهاختر شیراز
خجسته منشأ آثار و مطلع انوار
از آن سبب که در او یافت پرورش سعدی
سزد که فخر کند بر ممالک و امصار[۳]
کنون ز کلک سخندان حقگزار «ادیب»
بر آستانه سعدی شد این چکامه نثار
پینوشتها:
۱. مطیر: بارانزا ۲.تیه: بیابان ۳. امصار (جمع مصر): شهرها
گفتنی است که استاد برومند این شعر را در ۲۷ سالگی (سال ۱۳۳۰) به هنگام تجدید بنای آرامگاه سعدی سرودهاند.
/channel/adibboroumand/500
#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان
/channel/Baghekhabushan
.
اجرایی شنیدنی
کافه عاشقی
چَشم جادو مال تو دِل آهو مال مَن
سَر سودا مال تو هَمه دَردا مال من
هَمه دُنیا مال تو همه صَحرا مال من
همه اشکا مال من همه فردا مال تو
هَمه راه ها مال تو هَمه آه ها مال من
چَشم شهلا برا تو این بَلاها برا مَن
کاسه خون مال مَن عِشق مَجنون مال تو
این لیالی مال مَن صُبح لیلی مال تو
#میثم_اکبری
https://www.instagram.com/baghekhabushan.faslnameh
#فصلنامه
#فرهنگی
#هنری
#باغ_خبوشان
#قوچان
#خبوشان
#خراسان
#تهران
#ایران
#پژوهش
#پژوهشگر
#محمد_معین_فر
#سردبیر
#فرهنگ_و_هنر
#گفت_و_گو
#هزار_باده_فرهنگ
#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان
/channel/Baghekhabushan
.
#معرفی_کتاب
با #پروفسور_حسن_امین: 🔻 دایرهالمعارف خواب و رویا
🗓 شنبه ( ۲۵ فروردین ۱۴۰۳)
/channel/asianewsiran/214837
https://www.instagram.com/baghekhabushan.faslnameh
#فصلنامه
#فرهنگی
#هنری
#باغ_خبوشان
#قوچان
#خبوشان
#خراسان
#تهران
#ایران
#پژوهش
#پژوهشگر
#محمد_معین_فر
#سردبیر
#فرهنگ_و_هنر
#گفت_و_گو
#هزار_باده_فرهنگ
#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان
/channel/Baghekhabushan
.
🎶 پوشه شنیداری نشست علمی #نقد_و_بررسی_کتاب_آهنگ_شعر_فارسی
🗓 سه شنبه 28 فروردین 1403
💢خانه اندیشمندان علوم انسانی💢
/channel/iranianhht/22655
https://www.instagram.com/baghekhabushan.faslnameh
#فصلنامه
#فرهنگی
#هنری
#باغ_خبوشان
#قوچان
#خبوشان
#خراسان
#تهران
#ایران
#پژوهش
#پژوهشگر
#محمد_معین_فر
#سردبیر
#فرهنگ_و_هنر
#گفت_و_گو
#هزار_باده_فرهنگ
#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان
/channel/Baghekhabushan
.
گفتوگو (بخش ششم)
دف: حسین رضائینیا
تنبور : حجت قیطاقی
پ ن: این اجرا به صورت ضبطِ صدا و تصویر همزمان در مشهد انجام شده است.
میکس و مسترینگ: رضا اسدپور
ضبط: حجت قیطاقی
کارگردان و تدوین: امیرحسین اسماعیلی
/channel/HojjatGheitaghii/138
https://www.instagram.com/baghekhabushan.faslnameh
#فصلنامه
#فرهنگی
#هنری
#باغ_خبوشان
#قوچان
#خبوشان
#خراسان
#تهران
#ایران
#پژوهش
#پژوهشگر
#محمد_معین_فر
#سردبیر
#فرهنگ_و_هنر
#گفت_و_گو
#هزار_باده_فرهنگ
#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان
/channel/Baghekhabushan
.
#نگاه_فلسفی_عطار_به_جهان_هستی
#سخنرانی_دکتراصغر_دادبه
در شهرکتاب
تیرماه 1391
۲۵ فروردین روز بزرگداشت «#عطار_نیشابوری»
/channel/bookcitycc/26525
https://www.instagram.com/baghekhabushan.faslnameh
#فصلنامه
#فرهنگی
#هنری
#باغ_خبوشان
#قوچان
#خبوشان
#خراسان
#تهران
#ایران
#پژوهش
#پژوهشگر
#محمد_معین_فر
#سردبیر
#فرهنگ_و_هنر
#گفت_و_گو
#هزار_باده_فرهنگ
#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان
/channel/Baghekhabushan
.
📔نقد و بررسی کتاب آهنگ شعر فارسی
سخنرانان:
#دکتر_پرویز_عباسی_داکانی
#دکتر_روح_الله_هادی
#دکتر_مصطفی_گرجی
#دکتر_جواد_محقق_نیشابوری
🗓 سه شنبه 28 فروردین 1403 ساعت 17
🏡 سالن حافظ
🔹برنامه به صورت حضوری برگزار می گردد.
🔹ورود برای عموم آزاد و رایگان است.
💢خانه اندیشمندان علوم انسانی💢
/channel/iranianhht/22587
https://www.instagram.com/baghekhabushan.faslnameh
#فصلنامه
#فرهنگی
#هنری
#باغ_خبوشان
#قوچان
#خبوشان
#خراسان
#تهران
#ایران
#پژوهش
#پژوهشگر
#محمد_معین_فر
#سردبیر
#فرهنگ_و_هنر
#گفت_و_گو
#هزار_باده_فرهنگ
#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان
/channel/Baghekhabushan
.
عطار چنین باشندهی فرهمندی را با دو ویژگی باز میشناساند. او در آمیزهی گران و ژرف «دردِ دین» اندیشه را به باوری بس کهن در گاهانِ سپند رهنمون میگرداند. دین در گاهانِ سپند بهگونهی «دئنا» آمدهاست. دئنا در گاهان گزیده (لب) و حقیقت آدمی است، که وسیلهی نگریستن به زیبایی و شکوه خداوندی و ابزار دریافتِ راستیهاست. نیرویی است که به آدمی شناخت، بزرگمنشی، وجدانِ بیدار، گزینش هوشمندانه، نیکاندیشی و فرهمندی میبخشد. واژهی «درد» در اندیشههای هستیشناسانِ ایرانی بهچمِ آگاهی و دانایی است. در زبانزدهای هستیشناسانه «حالتی را گویند که از دلبر بهناگاه در آینده روی دهد و دوستدار توانایی کشیدن آن بار را ندارد» دهشی است از سوی دوست به آدمی، که «پدید آمدن آن شوند بسیاری پرداختن و توجه به عاشق گردد» و در نهایت «عشق الهی را گویند» که تنها در سرشت آدمی نهاده شدهاست:
قدسیان را عشق هست و درد نیست
درد را جز آدمی درخورد نیست
به باورِ عطار، خداوند سرشتِ آدمی را با فروزههای آگاهی و دانایی سرشته است، و جانِ (روح ) آدمی را از جانِ نابِ خویش هستی بخشیدهاست. در داستان آفرینشِ آدم در نامهی مرغان از زبانِ ابلیس بهروشنی از گوهر و چیستی انسان سخن میگوید:
من همی دانم که آدم خاک نیست
سَر دهم تا سِر ببینم، باک نیست
خداوند بهاین شوند از «گنجِ گرانش» خواستارِ دردِ دین (خرد، دانایی، گزینش درست، بزرگمنشی و آگاهی ناب) است. در نامهی ورجاوند ایران، پیر دلآگاه توس، انسانی را که جانش از خرد آکنده است، همان گنجِ خداوندی میداند، که فروزههای خدایی در چکیدهی جانِ انسانی (دل) گرد آمدهاند. فروزههایی که به شوندِ گران بهایی و ارزشمندی، دانای توس به زیبایی و رسایی به زر و خواسته گزارش کردهاست:
دلی کز خرد گردد آراسته
چو گنجی بُود پُر زر و خواسته
«دقیقی» بربنیادِ بازگفتهای کهن، انسانی را که به خرد و پسینتر به شناختِ راه و روش و دادِ خدایی آراسته شدهاست، به درختی همانند میکند که همهی هستی و بارِ او خرد و نیکاندیشی است. به باورِ ستوارِ هستیشناسان ایرانی چنین باشندهای به زینهی هستی در هستی (بقا در بقا) رسیده و فروزهی امردادی را از آنِ خویش نموده و هماره زندهی جاوید است:
همه برگ او پند و بارش خرد
کسی کز خرد بَر خورد، کی مِرَد
۲ از ۳
.
بهپاس بزرگداشت عطار نیشابوری
شیخ فریدالدین عطار نیشابوری، یکی از بزرگترین پیرانِ هستیشناسی ایران است. هستیشناس بزرگ خراسانی در دامان شهری بالید و پرورش یافت، که درآن روزگار از بزرگترین پایگاههای پرورش خرد و آگاهی و برخورد اندیشههای گراندانشی بود... 👇
متن کامل یادداشت و مقالهی مستوفا و ارزشمند استاد #مهدی_رحمانی_قوچانی را در سه صفحهی زیر مطالعه نمایید....👇
🔷بیستوپنجم فروردین؛ روز ملی عطار و روز بزرگداشت عطار نیشابوری را خجستهباد عرض میکنیم...
✅استفاده از یادداشتها و مقالات کانال باغ خبوشان «هزار بادهی فرهنگ» با ذکر منبع بلامانع خواهد بود.
https://www.instagram.com/baghekhabushan.faslnameh
#فصلنامه
#فرهنگی
#هنری
#باغ_خبوشان
#قوچان
#خبوشان
#خراسان
#تهران
#ایران
#پژوهش
#پژوهشگر
#محمد_معین_فر
#سردبیر
#فرهنگ_و_هنر
#گفت_و_گو
#هزار_باده_فرهنگ
#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان
/channel/Baghekhabushan
.
#جشن_فروردگان، نیایش برای روان پاکانِ درگذشته، نوزدهم فروردین
«فَروَردینگان» یا «فرودُگ» یکی از جشنهای ماهانهی زرتشتی است. روز برگزاری این جشن نوزدهم فروردین ماه است.
#فروردینگان جشنی است برای یادبود درگذشتگان و از آنجا که در دین زرتشت، آیینهای سوگواری به اشکالی که میشناسیم، وجود ندارد، این مراسم به صورت جشن برگزار میشود و مردم روان درگذشتگان را هم در شادی خود شریک میکنند.
در گاهشماری زرتشتی روز نوزدهم هر ماه «فروردین» نام دارد و نوزدهم فروردین جشنی برگزار میشد، به نام «فروردینگان» که به آن «فرودگ» نیز میگویند. فروردین به معنای فروهرها، ماه فروردین، ماه فروهرها و این جشن در بزرگداشت فروهرهاست.
فَرَوَهَر (frawahr) که گونه اوستایی آن فروشی (fravashi) و گونه پارسی باستان آن فرورتی (fra-vrti-) است، یکی از نیروهای باطنی است که به عقیدهی مزدیسنان پیش از پدید آمدن موجودات، وجود داشته و پس از مرگ و نابودی آنها، به عالم بالا رفته و پایدار میماند. این نیروی معنوی که آن را میتوان جوهر حیات نامید، فناپذیر و زوالی نیست.
در دوران باستان، فروردگان جشن فروهرها بود و ظاهراً در آن هنگام ده روز و ده شب برگزار میشد. بعدها جشن «همسپثمیدیه» به یادبود آفرینش انسان تخصیص یافت. جشنهای نوروزی و ماه فروردین با فروهرها پیوند خورده است، چون عقیده بر این است که در این ایام، فروهرها به زمین فرود میآیند و به خانههای سابق خویش میروند. پس مردم باید برای پیشواز آنان خانه را پاکیزه کنند، برای هدایت آنان آتش بیفروزند و در این روزها، بوهای خوش در آتش نهند و روانها را ستایش کنند و اوستا بخوانند تا روانها آسایش داشته باشند و با شادی و نشاط باشند و برکت ارزانی دارند.
در این روزها، به هیچ کاری نباید دست زد، مگر انجام وظایف و کار نیک تا اینکه فروشیها با رضایت خاطر به جایهای خویش برگردند و خوبی بخواهند و در پایان جشن، روانها را بدرود میگویند.
جشن فروردینگان در یزد
در روز نوزدهم فروردین، روز #جشن_فروردینگان مراسم خاصی در بزرگداشت روان درگذشتگان برگزار میشد که هنوز در میان هموطنان زرتشتی، به خصوص در یزد، با تشریفات خاصی برگزار میشود. در این جشن که امروزه بیشتر به جشن فرودگ معروف است، زرتشتیان سر مزار درگذشتگان خود (در تهران به قصر فیروزه، گورستان زرتشتیان) میروند و برای خشنودی روانها عود و کندر آتش میزنند و گل و گیاه و میوه و شمع و لرک بر سر مزار میگذارند.
لرک مخلوطی است از هفت میوه خشک خام از قبیل پسته خام، بادام خام، فندق خام، برگه، انجیر خشک، خرما، توت. ترکیبات لرک به مناسبتهای مختلف تغییر میکند. لرک مراسم درگذشته با لرک مراسم عروسی و سدرهپوشی متفاوت است. در لرک شادی، پسته و بادام و فندق بو داده است، انجیر و خرما و توت ندارد و نقل هم حتماً به آن اضافه میشود. معمولاً برای مراسم عقد (گواگگیران)، لرک را داخل تور بستهبندی و بعد از مراسم بین نزدیکان توزیع میکنند.
در جشن فرودگ، هفت موبد وارد میشوند و مینشینند. لرکها را در چادرشبهایی میریزند و جلوی موبدان میگذارند. چند «موبدیار» هم حضور دارند. موبدان شروع به اوستاخوانی میکنند، بیشتر هم سرودهایی از فروردین یشت میخوانند و به این ترتیب، لرک را تبرک میکنند.
سپس، موبدیاران چادرشبها را به کمر میبندند و لرک را بین مردم تقسیم میکنند. اگر کسی هم نذری دارد، در این روز نذرش را میان مردم پخش میکند. این مراسم در واقع گونهای دعا یا در اصطلاح مسلمانان، فاتحه دسته جمعی برای شادی ارواح درگذشتگان است.
در کتاب پهلوی «بندهش» آنجا که «درباره چگونگی گیاهان» سخن به میان میآید، از میان گلها، «بُستان افروز» یا «بوستان افروز» یا «بویستان ابروز» گل ویژه فروردین معرفی شده و آمده است: «… این را نیز گوید که هر گلی از آن امشاسپندی است؛ و باشد که گوید:… بُستان افروز فروردین را … خویش است…». نام های دیگر گل «بُستان افروز»، «تاج خروس» یا «زلف عروسان» است.
/channel/kheradsarayeferdowsi/5654
https://www.instagram.com/baghekhabushan.faslnameh
#فصلنامه
#فرهنگی
#هنری
#باغ_خبوشان
#قوچان
#خبوشان
#خراسان
#تهران
#ایران
#پژوهش
#پژوهشگر
#محمد_معین_فر
#سردبیر
#فرهنگ_و_هنر
#گفت_و_گو
#هزار_باده_فرهنگ
#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان
/channel/Baghekhabushan
#منابع
1- توحدی، کلیم الله. (1359). حرکت تاریخی کرد خراسان در دفاع از استقلال ایران. مشهد: کوشش.
2-جابانی، محمد. (1363). سرزمین و مردم قوچان. مشهد: اطلس.
3- جابانی، محمد. (بی تا). «مردم شناسی قوچان». اترک(قوچان شناسی2). 50-49.
4-حطیط، شهناز، و همکاران. (1398). «نقش کارخانه نخریسی و نساجی خسروی خراسان بر اوضاع اقتصادی-اجتماعی مشهد(1316-1350ش)». پژوهش نامه خراسان بزرگ. (35)، 37-56.
5-شاکری، رمضانعلی. (1365). اترکنامه(تاریخ جامع قوچان). تهران: امیرکبیر.
6-قصابیان، محمد رضا. (بی تا). «قوچان از مشروطیت تا جنگ جهانی اول». اترک(قوچان شناسی3). 75-70.
7-نجف زاده، علی. (1394). کنسولگری ها، مستخدمان و مستشاران خارجی در مشهد(از دوره قاجاریه تا انقلاب اسلامی). مشهد: انصار.
8-یزدانی، سهراب؛ شجاعی دیو کلایی، سید حسن. (1388). «تاثیر تمرکز گرایی بر اقتصاد سیاسی عصر پهلوی اول». تاریخ ایران. (61). 179-151.
سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران (ساکما)
9- 36961/240. (1318ش). «تاسیس کارخانه بوجاری غله در قوچان و گزارشی در این زمینه»، 72 برگ.
10- 4894/240. (1336ق). «تاسیس خط سرویس حمل و نقل پستی بین قوچان و باجگیران»، 2 برگ.
11- 58638/240. (1313ش). «راه سازی درجز از توابع خراسان»، 4 برگ.
12- 30311/293. (1310-1316ش). «ساختمان، مسیل، پل ها و عمران کارخانه برق»، 269 برگ.
سازمان کتابخانه ها، موزه ها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی (ساکماق)
13- 102408. (1317ش). «اعزام مهندس شهرداری مشهد و آستان قدس برای بررسی ساختمان پل قوچان»، 1 برگ
14- 113315. (1318-1319ش). «فروش سیمان آستان قدس به شهرداری قوچان جهت ساخت پل بتونی و بیمارستان»، 43 برگ.
15- 113370. (1319ش). «فروش آهن و مصالح به اداره دارایی مشهد برای ساختمان طارمی پل قوچان توسط کارپردازی آستان قدس»، 19 برگ.
16- 115417. (1317-1318ش). «خرید مصالح، آهن آلات و لوازم مورد نیاز ساختمان های پل بتون آرمه فرمانداری قوچان توسط کارپردازی آستان قدس به وسیله شرکت سهامی تجارتی قوچان»، 240 برگ.
روزنامه
17-شهامت. (1318ش). شماره 27.
مصاحبه ها
18- توحدی، کلیم الله. (02/02/1399). محل مصاحبه: مشهد.
19- جابانی، محمد. (10/04/1394). محل مصاحبه: مشهد.
20- حبیب نیا، اکبر. (15/9/1397). محل مصاحبه: مشهد.
21- رحمانی، مهدی. (17/03/1400). محل مصاحبه: قوچان.
22- قائمی، احمد. (9/8/1398). محل مصاحبه: مشهد.
23- قصابیان، محمد رضا. (20/01/1400). محل مصاحبه: مشهد.
۱۵ از ۱۵
https://www.instagram.com/baghekhabushan.faslnameh
#فصلنامه
#فرهنگی
#هنری
#باغ_خبوشان
#قوچان
#خبوشان
#خراسان
#تهران
#ایران
#پژوهش
#پژوهشگر
#محمد_معین_فر
#سردبیر
#فرهنگ_و_هنر
#گفت_و_گو
#هزار_باده_فرهنگ
#فصلنامه_فرهنگی_و_هنری_باغ_خبوشان
/channel/Baghekhabushan
.
👆بعد از افتتاح پل علاوه بر وسایط نقلیه از جمله خودرو و درشکه، عابرین پیاده نیز از روی آن تردد می نمودند و مسیر مجزایی برای این منظور وجود نداشت. مشخص نیست که چرا این مسیر در زمان ساخت پل ایجاد نگردید. اما نبود مسیر مجزا برای عبور عابرین پیاده و عدم وجود نرده های فلزی محافظ می توانست برای اهالی شهر مخاطره آمیز باشد. شاید حادثه ای برای عابرین پیاده هنگام عبور از روی پل رخ داد و یا کسی به داخل رودخانه سقوط کرد بهر جهت در تابستان سال بعد تصمیم بر این شد که مسیر پیاده رو و نرده های حفاظ نیز در دو طرف پل ایجاد گردد.
در سوم شهریور 1319ش طی نامه ای از سوی اداره دارایی قوچان چکی به مبلغ 3500 ریال از طریق بانک ملی به اداره دارایی مشهد حواله گردید. این مبلغ بخشی از هزینه خرید یک تن آهن لازم برای ساخت مسیر عبور عابر پیاده و نرده های محافظ حاشیه پل بوده که قرار بود توسط اداره حسابداری آستان قدس خریداری گردد. در پایان نامه یادآوری می گردد: «[...] بوسیله اداره حسابداری آستان قدس آهن مزبور را خریداری و اسناد گواهی شده آن را ارسال فرمایند که به هزینه شهرداری قوچان منظور گردد-رییس دارایی مالی شهرستان قوچان-شهیدی"(ساکماق،113370: 19). چهار روز بعد از سوی فرمانداری قوچان در نامه ای به اداره حسابداری آستان قدس درخواست می شود تا آن اداره مبلغ مذکور را از اداره دارایی مشهد دریافت نموده و مطابق با نظر مهندس پولاک آهن مورد نیاز برای ساخت مسیر عبور عابر پیاده و نرده های محافظ کنار پل خریداری گردد(ساکماق،113370: 17)(تصویر9). پولاک آغاز به فعالیت کرد و اقلام لازم برای تکمیل این بخش از پروژه پل را شامل آهن چهار گوش 20×20 به وزن 750 کیلوگرم، آهن مسطح 5×30 به وزن 470 کیلو گرم وآهن نبشی 35×35 به وزن 280 کیلوگرم طی نامه ای به اداره حسابداری آستان قدس اعلام نمود(ساکماق، 113370: 16) (تصویر10). تا اواسط آبان 1319ش مسیر عبور عابر پیاده و نرده های محافظ آن تکمیل شده بود و حالا عبور عابرین پیاده از مسیری مجزا و با امنیت بیشتری صورت می گرفت. احتشامی که بتازگی جایگزین حاتمی بعنوان فرماندار قوچان شده بود با ارسال نامه ای به استانداری نهم ابتدا به پرداخت بخشی از بدهی شهرداری قوچان به اداره حسابداری آستان قدس پرداخته و در انتهای نامه به انجام آسفالت بعنوان آخرین مرحله کار پل قوچان اشاره می نماید: «[...] مبلغ 3500 ریال برای خرید آهن بوسیله دارایی مشهد به حسابداری آستان قدس به شماره 33366 حواله شده است، مبلغ 6500 ریال هم همین امروز دستور داده شد به وسیله دارایی قوچان به عنوان حسابداری آستانه بفرستند که جمعا 10000 ریال ارسالی شهرداری قوچان است. مستدعی است مقرر فرمایند با توجه به شماره نامه 33366 دارایی مشهد از طرف حسابداری آستانه در خرید آسفالت پل بتونه فورا اقدام گردد"(ساکماق، 113370: 6). در آذر ماه آسفالت مورد نیاز برای پل توسط کارپردازی آستان قدس خریداری و بخش های لازم آسفالت گردید(ساکماق، 113370: 3) سرانجام پل بتنی قوسی قوچان تکمیل گردید(تصویر11). (جا دارد تا بررسی اسناد مالی مربوط به ساخت پل قوچان در پژوهشی جداگانه مورد بررسی قرار گیرد که امید است در آینده ای نزدیک توسط نویسنده انجام گیرد).
.
آزمایشی دیگر برای بررسی مقاومت پل
در شهریور 1320 شعله های جنگ جهانی دوم به مرزهای ایران رسید و در پنجم شهریور ماه بخشی از قوای ارتش شوروی با عبور از مرز باجگیران به سمت قوچان حرکت نمودند. یکی از شاهدان آن روز را چنین توصیف می نماید: "قوچان، شهر بی دفاع، دستور ترک مقاومت داشت. روسای ادارات و عده ای از افراد سرشناس، شهر را به قصد نقاط امن ترک می گفتند. بقیه مردم وحشت زده در خانه های خود مخفی شده و مشغول ذخیره آذوقه بودند. در همان روز ارتش شوروی به بهانه از بین بردن ستون پنجم آلمان در ایران وارد قوچان شد. شهر در سکوت مطلقی فرو رفته بود و تنها صدای خشن و یکنواخت تانک ها و زره پوش ها و گاهی گلوله مسلسل از خارج شهر شنیده می شد"( شاکری، 1365: 132). شاید عبور آنهمه خودرو و ادوات جنگی سنگین از روی پل می توانست یکبار دیگر مقاومت پل را برای مردم روشن نماید. اما در آن روز شوم کمتر کسی رغبت داشت تا کنار پل اترک آمده و عبور ساز و برگ جنگی اشغالگران را که یکی پس از دیگری از روی پل عبور نموده و وارد شهر می شدند، تماشا نماید. از مردم عادی که در خانه ها پناه گرفته بودند و از مسئولین و اعیان شهر که به نقاط امنی فرار کرده بودند، هیچکدام خبری نبود.
۱۳ از ۱۵
همکاری فرمانداری قوچان و آستان قدس رضوی
بر خلاف تصورات رایج که ساخت پل اترک را به شرکت های آلمانی نسبت می دهند، اما تاکنون هیچ سندی در این ارتباط منتشر نشده است. مطابق اسنادی که در این مقاله به آنها اشاره گردیده در ساخت پل اترک فرمانداری قوچان و آستان قدس نقش اصلی را داشته اند. کلیه خریدهای لازم اعم از انواع آهن آلات، سیمان و غیره مورد نیاز برای ساخت پل قوچان توسط کارپردازی آستان قدس انجام گرفته و سپس بهای آنها از سوی فرمانداری قوچان به اداره حسابداری آستان قدس پرداخت گردیده است. اما متن قرارداد بین ادارات ذیربط در این رابطه بدست نیامد تا بر اساس آن جزئیات تعهدات هر کدام از طرفین مشخص گردد. ولی بنظر می آید در پروژه ساخت پل اترک فرمانداری قوچان کارفرما و آستان قدس پیمانکار آن باشند. شهرداری مشهد و استانداری نهم نیز با این موضوع ارتباط مستقیم دارند. برخی از خریدها و خدمات حمل و نقل توسط اداره املاک اختصاصی فریمان انجام گرفته که پرداخت های مالی به اداره مذکور توسط آستان قدس رضوی و یا بااستحضار آن صورت می گرفته است.
روایت هایی از ساخت پل
برخی از شاهدان عینی که در آن روزگار ساخت پل قوچان را از نزدیک دیده اند، چنین ذکر می کنند: «در آن سال ها پدرم زیاد به تماشای عملیات ساخت پل می رفت و من نیز که کودک خردسالی بودم چندین بار همراه ایشان می رفتم و از نزدیک نظاره گر ساختن پل می شدم"(قائمی: 9/8/1398). کارگران و سایر نیروهای مورد نیاز برای ساخت پل اکثرا از ساکنین محلی قوچان بودند و داستان های زیادی را از نظارت دقیق و سختگیری های مهندسین و متصدیان پل بر عملکرد کارگران تعریف نموده اند. یکی از این داستان ها که زیاد نقل می شود در رابطه با شستن دقیق ماسه ها برای تهیه بتن است. نقل می کنند مهندس پل برای اینکه معیار شستشوی دقیق و مطلوب ماسه ها را برای تهیه بتن به کارگران نشان دهد، هر از چند گاهی ماسه های شسته شده توسط کارگران را داخل بطری شیشه ای محتوی آب زلالی ریخته و بطری را تکان می داد و اگر آب داخل بطری کدر می شد لازم بود تا ماسه ها دوباره شسته شوند و گاهی کارگران مجبور بودند چندین بار شستشوی ماسه ها را تکرار نمایند. این داستان خواه واقعی باشد و یا ساخته ذهن افرادی که از نزدیک با ناگی و پولاک سروکار داشتند در واقع اشاره به نظارت مداوم آنها بر ساخت دقیق بتن و همچنین نظارت بر کارگران در حین کار دارد. در بررسی اسناد نامی از شرکت ها و یا مهندسان آلمانی در ارتباط با پل قوچان بدست نیامد. اما از آنجایی که کالمان ناگی در زمان احداث پل در قوچان بسر می برد و مدت زیادی با کارگران و مردم قوچان سروکار داشت این احتمال وجود دارد که تشابه ظاهری تلفظ نام "کالمان" با نام کشور "آلمان" سبب گردیده تا نام کالمان به آلمان(که تلفظ آن راحت تر و آشناتر برای کارگران و مردم آنروزگار قوچان بود) تبدیل شده و تصور ساخت پل توسط کشور آلمان نیز از همین مسئله ناشی شده باشد. البته در مورد کارخانه بوجاری قوچان(سیلوی قدیم جنب اداره دارایی) که در سال 1318ش ساخته شده نیز همین تصور وجود دارد که توسط آلمانی ها ساخته شده است در صورتیکه ساختمان آن توسط شرکتی ایتالیایی بنا گردیده و تجهیزات کارخانه متعلق به شرکتی آلمانی است (ساکما، 36961/240: 64 و80).
مسئولیت کارگران محلی که در ساختن پل فعالیت داشتند بر عهده مرحوم علی حبیب نیا میلانی بود (جابانی: 10/04/1394). مرحوم حبیب نیا(متولد1254-فوت1340ش) اصالتا اهل تبریز بود و در جوانی به قوچان مهاجرت کرده بود(حبیب نیا: 15/9/1397)(تصویر7). عملیات ساخت پل و رفت و آمد کامیون های حمل آهن آلات و سیمان به قوچان برای ساکنین شهر- که در آن زمان اتومبیل و کامیون در قوچان بسیار اندک بود- تازگی داشت. با طنین انداز شدن صدای موتور کامیون هایی که وارد شهر می شدند بلافاصله عده زیادی با کنجکاوی در حاشیه خیابان به تماشا می ایستادند و برخی از کودکان هم با خوشحالی به دنبال کامیون ها می دویدند.
۱۱ از ۱۵
.
بهار سال 1318ش و آغاز عملیات ساخت پل
با فرا رسیدن بهار سال 1318ش آرام آرام سرمای خشن زمستان سال قبل جای خود را به هوای دل انگیز و لطیف بهاری قوچان می داد. مدت ها بود که مردم و مسئولین قوچان منتظر ساخت پلی بر روی رودخانه اترک بودند و آغاز بهار نوید بخش شروع عملیات احداث آن بود. با مساعد شدن وضع هوا پولاک می دانست که باید بزودی دست بکار شده و عملیات ساخت پل را آغاز نماید. تعداد 243 عدد از میلگردهای سایز 36 که قرار بود در کارگاه شرکت نخریسی دو سر آنها رزوه شده تا قابلیت پیچ و مهره شدن داشته باشند آماده گردیدند(ساکماق، 115417: 181). تا اواسط اردیبهشت ماه 1318ش مقدار 36 تن آهن میلگرد و متعاقبا تلمبه آبی نیز که پولاک آن را تقاضا داده بود به قوچان ارسال گردید(ساکماق، 115417: 175). پولاک در نامه خود تقاضای یک عدد تلمبه نموده بود(ساکماق، 115417: 173) (تصویر3) حال آنکه در سایر نامه ها تلمبه آب ذکر شده و دقیقا مشخص نیست منظور پولاک تلمبه آب بوده و یا تلمبه ای که در تهیه بتن بکار می رفته است.
همانطوری که پیشتر اشاره شد ارسال میلگردهای پل در اوایل بهمن ماه سال قبل به قوچان و خرید اقلامی مانند میخ، سیم مفتول و فتیله مورد نیاز برای قالب بندی بتن پل در ماه های پایانی بهمن و اسفند سال قبل انجام گرفت، اما با توجه به ارسال بقیه لوازم مورد نیاز- که در سطور بعدی به آنها اشاره می گردد- در اردیبهشت ماه به قوچان و از سوی دیگر سرمای قوچان احتمالا عملیات ساخت پل از اواخر فروردین و یا از اردیبهشت 1318ش آغاز شده است. با این حال، مشخص نیست با آغاز عملیات احداث پل وضعیت تردد عابرین و خودروها از عرض رودخانه اترک چگونه بوده است و احتمالا از مسیر انحرافی صورت می گرفته است.
فرماندار قوچان طی نامه ای به آستان قدس در تاریخ 23/2/1318می نویسد: «نایب تولیت عظمی. برای ساختمان پل بتن آرمه قوچان لوازم زیر مورد احتیاج است [...]» و در ادامه نامه لیستی از انواع میخ های سه دکمه، چهار دکمه و پنج دکمه به مقدار 18 جعبه و همچنین انواع سیم مفتول به وزن 150 کیلوگرم به همراه 2 عدد آچار لوله کشی ذکر می نماید. وی در خاتمه اضافه می نماید: «[...] مستدعی است مقرر فرمایید اشیاء بالا از طرف کارپردازی آستان قدس خریداری و ارسال گردد و وجه آن بموجب وصول اسناد هزینه تقدیم خواهد شد"(ساکماق، 115417: 170)(تصویر4). دو روز بعد پولاک طی نامه ای تقاضای ارسال تعداد 24 عدد میلگرد با سایز 36 میلیمتر و بطول 9 متر را نموده و تاکید می کند نیازی نیست تا سر میلگردها پیچ و مهره شود. امضا مهندس شهرداری مشهد-پولاک (ساکماق، 115417: 173). از آنجایی که پولاک هم مهندس شهرداری مشهد و هم آستان قدس بود بنابراین نامه های اداری مربوط به شهرداری مشهد و آستان قدس را با عناوین "مهندس شهرداری مشهد-پولاک" و "مهندس آستان قدس-پولاک" امضا می نمود. در اواخر اردیبهشت شرکت نخریسی 50 عدد از مهره های بزرگ پل را آماده تحویل نمود و تا نیمه اول خرداد نیز تعداد 60 عدد مهره دیگر آماده گردید(ساکماق، 115417: 168و153). وزن هر کدام از مهره ها بالغ بر 5/1 کیلوگرم بوده است(ساکماق، 115417: 138) (تصویر5).
متصدی پل در قوچان کالمان ناگی بود (ساکماق، 115417: 124) که در واقع سرپرستی گروه و مسئولیت کارها در قوچان بر عهده او بود. او سابقه همکاری با پولاک را در انجام پروژه های عمرانی شهرداری مشهد نیز داشت.
عملیات آرماتور بندی پل در خرداد ماه ادامه داشت و در اوایل تیر ماه حاتمی فرماندار قوچان طی نامه ای با قید "خیلی فوری است" به اداره حسابداری آستان قدس اعلام نمود از پیچ و مهره هایی که توسط شرکت نخریسی ساخته شده تاکنون 110 عدد آنها دریافت شده و تقاضای ارسال فوری 140 عدد دیگر از آنها را نمود که برای تکمیل آرماتور قوس های پل قوچان مورد نیاز بود و یادآور شده آرماتور قوس های پل باید ظرف یک هفته تکمیل و آماده بتن ریزی گردد (ساکماق، 115417: 2). چهار روز بعد 50 عدد پیچ و مهره به وزن 78 کیلوگرم به همراه اقلامی از قبیل میلگرد 36 میلیمتری به وزن 1719 کیلوگرم، سیم مفتول به وزن 510 کیلوگرم و آچار لوله کشی به تعداد 3 عدد توسط کارپردازی آستان قدس به قوچان ارسال می گردد(ساکماق، 115417: 138). با پایان آرماتوربندی پل نوبت به ارسال سیمان به قوچان بود تا عملیات بتن ریزی پل اغاز گردد. در دوازدهم تیرماه نخستین محموله سیمان به وزن 10 تن و متعاقبا 10 روز بعد 30 تن سیمان دیگر به قوچان ارسال گردید(ساکماق، 115417: 110).👇
۹ از ۱۵