⬅️ کانال باشگاه اندیشه، مرجعی برای اهالی تفکر و مجالی برای اندیشیدن. ارتباط با ما : @Ahmadkhalesi @labibreza تلفنها 66480717 66480718 66480719 نشانی اینستاگرام باشگاه اندیشه https://www.instagram.com/bashgah.andisheh/ ...
.
انجمن زنان پژوهشگر تاریخ و مؤسسهٔ راز با همکاری باشگاه اندیشه برگزار میکنند:
«روزنامهنگاری زنان در دوره معاصر ایران»
با حضور
دکتر کتایون مصری
دوشنبه ۲۶ شهریور ۱۴۰۳
ساعت ۱۷:۳۰
خیابان انقلاب، خیابان وصال شیرازی، کوچه نایبی، پلاک ۲۳
حضور برای عموم آزاد و رایگان است
پخش از صفحه اینستاگرام لایو باشگاه اندیشه
📝 دربارهی نشست را اینجا بخوانید.
#زنان_پژوهشگر_تاریخ #باشگاه_اندیشه
@zananepazhoheshgartarikh1396
@bashgahandishe
.
مدرسهٔ مطالعات اتوپیا باشگاه اندیشه برگزار میکند:
زن و آگاهی؛
خوانش اتوپیایی از رمان «مَی، شبهای ایزیس کوپیا»
با حضور:
دکتر شکوه حسینی
عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، مترجم کتاب
میزبان:
روحالله طالبی توتی
پژوهشگر مطالعات جنسیت و زنان
عضو شورای علمی مدرسهٔ مطالعات اتوپیا
با گفتاری از:
دکتر واسینی اعرج
نویسندهٔ کتاب
چهارشنبه ٢٨ شهریور ۱۴۰۳
ساعت ١۶:۳۰
خیابان انقلاب، خیابان وصال شیرازی، کوچه نایبی، پلاک ۲۳، شبستان باشگاه اندیشه
حضور برای عموم آزاد و رایگان است
پخش از صفحه اینستاگرام لایو باشگاه اندیشه
📝دربارهٔ نشست را اینجا بخوانید.
#مطالعات_اتوپیا #رمان #می #واسینی_اعرج #شکوه_حسینی #باشگاه_اندیشه
@bashgahandishe
.
دربارهٔ نشست صد و دوازدهم حکمت نامتناهی
این نشست استثنائا چهارشنبه ۲۱ شهریور ساعت ۱۶ برگزار میشود.
بحث و گفتگوهای پیشِرو
▫️موضوعاتی که میتواند محور نشستهای آینده باشد:
۱- نگاه حکمت نامتناهی به "راههای رسیدن به خداوند"
موضوعات فرعی در ذیل این موضوع:
- آیا خداوند در نهایت راه است یا از ابتدا تا انتهای راه؟
- آیا خداوند رسیدن است یا جهت؟
- انکار خداوند در این میان چه نقشی دارد؟ آیا افزایش انکار خدا تاثیری در مسیر به وجود میآورد؟ - خود انکار چگونه شکل میگیرد؟
- انکار محدود با انکاری که با اثبات همراه هست، چه تفاوتی دارد؟ چرا این همه انکار رایج به نتیجه نمیرسد؟
- چگونه حکمت نامتناهی میگوید که هر کجا بروی بسوی خداوند است؟ پس اشقیاء و اشرار و گناهکاران چگونه هستند؟!
- چگونه حکمت نامتناهی "اصل مسیر به سوی خداوند" را انکار میکند؟!
- آیا این انکار، خودش به انکار خداوند منجر نمیشود؟
- نگاهی ورای این هم ممکن است؟!
۲- آیا حکمت نامتناهی و معارف بشری هم میتواند مراتبی داشته باشد، آنگونه که صدق در یک مرتبه مساوی کذب در مرتبه دیگر باشد؟
موضوعات ذیل آن:
- آیا حکمت نامتناهی، خودش و یا مرتبه خودش را نفی می کند؟
- آیا با اثباتی همراه است؟
- نفی نامتناهی میتواند معنی داشته باشد؟
۳- اثبات وجود خداوند و اثبات عدم آن چگونه با هم جمع میشود؟
۳- آیا مطالعات تطبیقی میتواند بنبستها را بشکند؟
موضوعات ذیل آن:
- پرتو جدید افکندن بر درک مکاتب تطبیق شده
- سنتز گرفتن از تعارضات؛
- شکستن زندان و باز کردن راه جدید.
۴- تعامل خُرد و کلان حکمت نامتناهی و مکاتب دیگر که با منطق تحقیق میتواند به تعامل سازندهای برسد.
موضوعات ذیل آن:
- نگاه کلان راه به نامتناهیگری میبرد؛
- نگاه خُرد تکثرها را تبدیل به عشق، حیرت و نامتناهیگری میکند.
۵- موضوع برای مدارس باشگاه-مصادیق این نگاه خُرد و بحثهای فراوانی که در این رابطه باید صورت بگیرد:
-الهیات به معنی نامتناهیگری فکری؛
-الهیات به معنی عبادت فکری؛
-الهیاتی که درک نظری شده و تبدیل به حکمت نامتناهی میشود.
۶- مباحث مربوط به شر با زیرعنوانهای آن
۷- مباحث مربوط به بازگشت به این جهان و زندگی دوباره
۸- موضوعاتی که برای جناب براهیمی و یا مدارس باشگاه که هرکدام سلسلهای از بحثها را دارد:
- خدای شخصی و غیرشخصی و نگاه مکاتب مختلف به آن و جمع بین این دو و چگونگی آن؛
- آیا فراتر از "جمع بین این دو نگاه" هم راهی هست؟ چگونه؟
- بتپرستی مفهومی، نقد آن و تشابه با تعالیم راما کریشنا؛
- عشق توام با حیرانی؛
- نظریه ودانتیک کثرتباور دینی هیک؛
- منطق نامتناهی؛
- نظریه شبهکانتی کثرتباور دینی که مورد قبول هیک است؛
- چرا نظریه راماکریشنا از نظر فلسفی ماندگارتر است و به غایاتِ شخصی و غیرشخصیِ ادیان گوناگون، واقعیت هستیشناختیِ کاملی میبخشد؟
- تجربه عرفانی در حکمت خالده و برساخت گرایش و تعالیم کریشنا؛
- بحث فصل شش کتاب بینهایت راه بسوی بینهایت واقعیت.
۹- سوالاتی که لازم است شرکتکنندگان به حکمت نامتناهی پاسخ دهند:
- موضوع شر با این نگاه (اشاره شده در بخش چهارم فصل اول کتاب بینهایت راه بسوی بینهایت واقعیت) چگونه طرح و تفسیر میشود؟ و چگونه اشکالات مشهور آن پاسخ داده میشود؟
- ذاتی بودن حوادث جهان و سیر آن و نفی خدای کنار را چرا نباید به کار گرفت؟
- استدلال "زندگی دوباره به ما امکان جدیدی میدهد" بر این بنیان استوار است که "محدویتهای روحی ما ناشی از دلایل بیرونی است" درحالیکه این مطلب از اساس با تعالیم مکاتبی که زندگی دوباره را مدعی هستند (تناسخ) ناسازگار است؛
- همچنین بر این استوار است که کسانی که معیارهای ظاهری دارند، برتری دارند" مثلاً یک قدیس بر یک چوپان برتری دارد" زیرا اگر چنین نباشد زندگی دوباره امکان جدیدی به انسان نمیدهد.
لطفاً در مورد این سوالات تامل کنید تا با گفتگو پیرامون آن برنامه جلسات تا آخر سال جاری را تعیین کنیم.
پایان
#حکمت_نامتناهی #باشگاه_اندیشه
@hekmatenamotanahi
@bashgahandishe
.
«گر تو نیکی کنی جزا یابی-
در جهان جاودان بقا یابی»
درگذشت سرکارخانم رفعت ضرغامی را خدمت خانواده محترمشان، یاران باشگاه اندیشه و بنیاد آیتالله شهید قدوسی تسلیت میگوییم.
آن بانوی فاضل و نیکنام که عمر را در مسیر خیر و صلاح گذراند، از رهیاران و بانیان نیکوکاری و امور خیریهٔ باشگاه اندیشه بود.
در دورانی که باشگاه اندیشه با محدودیتهای گوناگون سخت و فشار بدخواهان روبرو بود، تلاش شبانهروزی ایشان برای حفظ صندوق قرضالحسنه و برقراری جریان امور خیریه از یاد اهالی باشگاه اندیشه نخواهد رفت و پشتکار و جدیت او در این امور برای همیشه عبرتانگیز و درسآموز خواهد بود.
یادشان به نیکی
امید است در سایهٔ رحمت الهی آسوده، و در آرامش ابدی باشند.
@bashgahandishe
.
🔰مدرسه مطالعات اتوپیا باشگاه اندیشه برگزار میکند:
کارگاه
اتوپیا و وضعیت بازی
👤با ارائهٔ
دکتر محمد نصراوی
و سید محمد بنایی
🗓 یکشنبه ۲۵ شهریور و ۱ مهر
🕰ساعت ۱۶ تا ۱۷:۳۰
◀️ ۲ جلسه | فقط حضوری
✅ بدون پیشنیاز | همراه با گواهی باشگاه اندیشه
▫️هزینه دوره: ۲۵۰.۰۰۰ تومان
💭 برای ثبتنام لطفاً پیام دهید:
@bashgahandisheschools
📝دربارهٔ دوره:
بازیها محصولاتی اتوپیایی هستند و بر خلاف بسیاری از شرایط دیستوپیایی که انسان را در نقطه رسیدن نگه میدارند، بازیها حرکت آفرین هستند. بازی همواره بازیکن را به طی کردن مسیری جدید ترغیب میکند. اما سوال اینجاست که چرا ما نمیتوانیم خودمان را در مسیر اتوپیا سوق دهیم و در آن حرکت کنیم؟ بازیها با استفاده از مفاهیمی مانند دایره جادویی، مکانیکهای ترغیب، و بالانس تعریفی نو از هویت بازیکن ایجاد میکنند و برای حرکت کردن دلایلی فراهم میکنند و مطمئن میشوند امید در دل او نمیرد.
کارگاه امید در بازی به دنبال کشف راز بازیها در ایجاد و حفظ امید در بازیکن است و تلاش دارد الگویی ارائه دهد که بتوان کنشهای اتوپیایی در جامعه را بازتولید و امید را در جامعه احیا کرد.
@bashgahandishe
▫️
🔍 دربارهی دیوانه، کوکبْ ریخته [۳]
. . . . . . . . . .
(پارههای یکم👉 و 👈دوم)
دیوانه و ستارههای ریخته
پس از جستوجوی کاربردهای دیوانه، کوکب و ریخته در گزارش میبدی، بار دیگر به سخن جلالالدین برمیگردیم. پیشتر نوشتم، گرهی این سازه در همنشینیِ سه واژهی دیوانه، کوکب و ریخته بسته شده است. اکنون درونمایهی کوکب ریخته با یادآوری آیههای واذا النجوم انکدرت، و، واذا الکواکب انتثرت، باید روشن شده باشد؛ میماند دیوانه، آنهم در آغاز سازهی زبانی. پرسش این است: دیوانه کیست؟ و چرا ستاره ریختن به او نسبت داده شده است؟
سخن جلالالدین با پیچیدن در عاشقی آغاز میشود. یکی از معناهای کاربردی پیچیدن، درگیر شدن و ستیزه کردن یا رویارو شدن و همآوردی جستن برای عاشقی است (در=برای، نک: خطیب رهبر، حروف اضافه و ربط، ص۳۴۱؛ نیز: کاربردهایِ "در عاشقی" در دیوان کبیر). منِ جلالالدین در میدان عاشقی با چه کسی یا چه چیزی، همآوردی میجوید؟ او که "دل" را از "خود" برکنده، ریشههای عقلِ چارهجو و اندیشهی راهبر را سوزانده است، به همآوردی با (یا الگوبرداری از) دیوانه برمیخیزد. دیوانه در میان مردم است و هرچند گروهی از مردم او را نپذیرند و از خود برانند، باز میکوشد تا مردم را به راه درست فرابخواند. اما جلالالدین را در این همآوردی، یارای آن نیست که به میان مردم بازگردد، (از من نیاید مردمی). پس دیوانه را هم با او سر و کاری نیست، (دیوانه هم نندیشد آن).
دیوانه در همآینگی با آیهی ۲۲ سورهی تکویر، پیش از هر چیز، نشانهی سرزنشِ نگاهِ فراموشگران و ناسپاسان است. آنان به قرآن و پیامبر انگها زدند، و سخن او را افسانه و اساطیر خواندند؛ اما قرآن ماند و خود فراموش شدند (سرنی، ص۲۷۷).
افزون بر آن کاربردِ دیوانه در اینجا، همآن فرآیندی است که تقی پورنامداریان آن را «رفتار تازه با زبان» میخواند (در سایه آفتاب، ص۱۵۲). جلالالدین، درونمایهی دیوانه را در ساخت سخن از دیدِ دال و مدلولی جابهجا میکند. دیوانه، نمادِ نابودشدگی در برابر جاودانگی است؛ از این رو بر بلندای آگاهی مینشیند. او، چنان که قرآن میگوید: وما صاحبُکم بمجنون (همسخنِ شما دیوانه نیست)، برترین انسان است. جلالالدین با نگاه به آیهی ۲۲ تکویر، یکبار، سخن را از زبان مردم فراموشکار، و ناسپاس باز میگوید؛ و بار دیگر در چرخشی با یادآوری نیروی آشوبنده (کوکب ریختن)، پایِ دیوانه را که در اینجا نمادِ بالندگی و فراروندگیِ خردِ همبسته با فروزش ایزدی است، به میان میکشد. دیوانه راهنماییکننده و آگاهیبخش است؛ پردهای از سپهر رستاخیزی را به روی جوینده بالا میکشد (ستاره ریخته)، و در روند پروازِ خیالگونِ منِ شاعر، از او دوری میجوید، و به میان مردم برمیگردد.
جلالالدین که "من" خود را همواره در روند زادن و باززادن (بارها زاییدن)، و دگریسیهای پیدرپی (صد صفت گردیدن) بازمییابد، هنگام بازگشت از آزمون فرارونده در سپهر نیستی، بارِ دیگر از رویارویی خود با عقل سخن میگوید: عقلِ بیزار. من شاعر اما هراسی از او ندارد. آیا زیستِ رستاخیزي انسان را به فراسویِ بیم و امید (عقل) میکشاند؟ اگر پارهی دیگر را «من خود کجا ترسم از او؟ شکلی بکردم بهر او/ من گیج کی باشم؟ ولی قاصد چنین گیجیدهام»، در پیوستگی با پارهی آغازین (در عاشقی پیچیدن، همآوردی جستن) بخوانیم؛ لایههای پنهان شعر آشکار میشود. از مثنوی است:
گرچه عقلت سوی بالا میپرد
مرغِ تقلیدت به پستی میچرد
علم تقلیدی، وبالِ جان ماست
عاریهست و ما، نشسته کآنِ ماست
زین خرد، جاهل همی باید شدن
دست در دیوانگی باید زدن
هرچه بینی سود خود زآن میگریز
زهر نوش و آبِ حیوان را بریز
هر که بستاید تو را دشنام ده
سود و سرمایه به مفلس وام ده
ایمنی بگذار و جایِ خوف باش
بگذر از ناموس و رسوا باش و فاش
آزمودم عقلِ دور اندیش را
بعد ازین، دیوانه سازم خویش را ... (د۲، استعلامی، ص۱۰۶)
شعر گزارشِ تکاپوی هستیشناسی است و از پرواهای ایمانی شاعر برمیخیزد. ایمان در نگاه جلالالدین، نگرهای ایستا نیست؛ همآوردجوییِ بیپایان است. برای رسیدن به ردههای بالاتر ایمان، هر بار باید بالاتر پرید؛ رستاخیز را در خود زیست، و بار دیگر از بیکرانگی رستاخیزی، سازشجویانه (برای مصلحت) به زمینِ وابستگی (حبس تن، میان مردم) فرود آمد.
جلالالدین، انسان به سرآورنده با این نگرش را هرگز نمیتوان به درستی دید، و اندریافتههایِ زیستِ رستاخیزیِ او را شناخت و بازگفت، مگر آنکه بتوان به جهان او راه یافت و از چشم او به پرواهایاش نگریست:
در دیدهی من اندر آ، وز چشمِ من، بنگر مرا
زیرا برون از دیدهها، منزلگهای بگزیدهام!
👉جلالالدین بلخی در برابر استدلالیان
● در پویهی زبان فارسی
گزیدهی یادداشتها در فرهنگ، زبان و ادبیات
/channel/OnPersianLanguage/
▫️
🔍 دربارهی دیوانه، کوکبْ ریخته [۲] (پارهی یکم👉)
. . . . . . .
خوانش میبدی از سورهی تکویر
پارههایِ غزل ۱۳۷۲ دیوان کبیر در همآینگی با آیههای سورهی تکویر است. از این رو، خوانش میبدی از این سوره، راهی است به شناخت جهان رستاخیزی غزل. بیایید نخست واژگان دیوانه، کوکب و ریخته را در گزارش میبدی بیابیم.
۱. دیوانه
میبدی، بازخوانی سومِ تکویر را با یادی از مجنون بنیعامر آغاز میکند، «آن کارافتادهء لیلی، وقتی نقش نام لیلی بر دیوار دید، شیفتهء نقش نام لیلی شد. هفت شبانروز در مشاهدهء آن نبشته بنشست که هیچ طعام و شراب نخورد.» آنگاه مینویسد: «این حالِ مخلوقی است در دعویِ عشقِ مخلوقی، پس چه گویی کسی که قبلهء جانِ وی حضرت قدسِ الهی بود»؛ و میافزاید: «این حال نتیجهء عشق است و عشق، به دانایی و زیرکی و فتوایِ عقل حاصل نشود.»
همچنین، میبدی در برگردان آیهی ۲۲ (خوانش یکم)، و ما صاحبُکُمْ بمجنون، مینویسد: «این مردِ شما نه دیوانه است» (ص ۳۹۲). از دید مفسران مسلمان، این آیه نشانهی نادرستی و ناسزاواری مجنون خواندن پیامبر است.
۲. کوکب
فروزانفر و شفیعی کدکنی، دشواری این سازهی زبانی را در معنای "کوکب" یافتهاند و بر رمزگشایی آن درنگ کردهاند؛ اما اگر شعر را در همآینگی با سورهی تکویر بخوانیم، کوکب (دیوانه کوکب ریخته) به ستارگان (النجوم انکدرت) برمیگردد. میبدی در برگردان آیهی "واذا الکواکب انتثرت" (الانفطار) نوشته است: «و آنگه که ستارگان فرو ریزد» (ص ۴۰۳). آیهی "واذا النجوم انکدرت" را نیز در گزارش خود چنین برگردانده است: «و آنگه که ستارگان در زمین ریزند.» در این آیهها، میبدی واژههای الکواکب و النجوم را ستارگان خوانده است.
۳. ریختن، ریخته
سومین واژهی دشوار در این سازهی زبانی "ریخته" است. ریخته در معنای انداختن، افتادن (اسقاط) در برگشت به ستارههای آسمان برای هیچکدام از بازخوانیکنندگان این غزل، خرسندکننده نبود؛ از این رو با برگرداندن کوکب به اشک (ریختن اشک) و میخ کفش (ریخته شدن میخ)، بر کاربرد همیشگی ریخته انگشت نهادند. میبدی در خوانش دوم خود بر "و اذا النجوم انکدرت"، نوشته است: «تناثرت من السماء و تساقطت علی الارض» (ص۳۹۳). هرچند میبدی انکدرت را به تناثرت برمیگرداند، اما هنوز شکاف میان انکدرت/ انتثرت تا ریخته/ ریختن پر نشده است.
ابیالفداء ابنکثیر دمشقی (۷۰۰ـ۷۷۴ق.) در بازخوانی این آیه نوشته است: «وإذا النُّجومُ انکَدَرتْ، ای: انتثرت، کما قال تعالی: وإذا الکواکب انتثرت (انفطار، ۲)، وأصل الانکدار: الانصباب» (تفسیر القرآن العظیم، ص۳۲۹). در اینجا، انصباب به ستارگان برمیگردد. جلالالدین همایی مینویسد: «ریختن، انصباب در اصطلاح نجوم» است (التفهیم، فهرست لغات و اصطلاحات).
ابوریحان بیرونی در التفهیم، ریختن را یکبار برای بازگویی چهرهی آبشارگونِ دلو یا ساکبالماء، چهار ستارهی بههم پیوسته (جرهالدلو) به کار برده است، و بار دیگر، در گفتاری برای اندازهگیری بلندی آفتاب. اما واژهی انصباب در التفهیم به کار نرفته است. بر پایهی یک برداشت (که بازگویی آن، بیرون از این یادداشت است)، میتوان کاربرد انصباب را با میل و شوق در گفتارِ حکمیِ حرکت سنجید.
انصباب در معنای شوق یا شاخهای از محبت به نوشتارهای اعتقادی نیز راه یافته است. در مختصرُ شرح العَقیدهَ الطحاویهَ (أبیالعز دمشقی، سده ۸؛ عبدالکریم زیدان) میخوانیم: «والمحبه مراتب: اولها، العلاقه، و هی تعلق القلب بالمحبوب؛ و الثانیه، الاراده، و هی میل القلب الی محبوبه و طلبه له؛ الثالثه، الصبابه، و هی انصباب القلب الیه بحیث لایملکه صاحبه، کانصباب الماء فی الحدور» (ص۴۴). این همآن جایگاه «محو المحبّ بصفاته و اثباته المحبوب بذاته، کل اوصاف خود را اندر حقِ طلب محبوب خود نفی» کردن است (هجویری، ص۴۰۱ـ۴۰۲).
با این یادآوری، اکنون روشن است، کوکب ریختن، یا ریختن ستارگان سازهای کاربردی در نوشتارهای فارسی بوده است. مجیر بیلقانی نوشته است: ور بادِ مرکبش به ثریا در اوفتد/ چون کاه ریخته شود اجرام کهکشان. این سازه در برگردانهای کهنِ قرآن بارها به کار رفته است. برای نمونه در فرهنگنامهی قرآنی (یاحقی، ۱۳۷۲)، شماری از برابرهای واژگانی چنین آمده است:
○ انکدرت (إذا النجوم انکدرت)
ریزند، فروریزند، فروریزد، ریخته شوند، ریخته شود، ریزیده شوند، فروریخته شود.
○ انتثرت (إذا الکواکب انتثرت)
فروریزد، فروریزند، بریزند، فروریخته شوند، فروریزنده شوند، ریخته شوند، ریزنده شوند.
میبدی مینویسد: «آفتاب منور، سیاه و مکوّر کرده، ستارگان رخشان، بسان باران از آسمان بریخته، کوههای باصلابت و شدت، فراروش آمده» (ص۴۰۱).
👉دربارهی دیوانه، کوکب ریخته؛ پارهی ۳
● در پویهی زبان فارسی
گزیدهی یادداشتها در فرهنگ، زبان و ادبیات
/channel/OnPersianLanguage/
.
جادهٔ خراسان
📝محمدحسین قدوسی
جادهٔ خراسان...
جادهای با مسیر بینهایت
جادهای از مکه و مدینه تا سرزمین پهناورِ تاریخی خراسان بزرگ
آغازی از مکه و مدینه:
سرزمین وحی و نبوت و پایگاه استقرار امامت
تا بصره در عراق عرب
سرزمین و زادگاه تشیع و ولایت و شهادت
و آنگاه در شهر تاریخی احواز
بناشده بر جلگه تاریخی خوزستان
و آنگاه به سوی شرق سرزمینهای اسلامی
و در میانهٔ راه: نیشابور؛ پایتخت پرشکوه فرهنگ و تمدن اسلامی
و بیان تمام مسیر حرکت مسلمانی در دو عبارت: یک کلمه و شروط آن؛
کلمهٔ توحید که دژ تسخیرناپذیر زندگی امن و پیروز است؛
و همه چیز بر شرط آنکه این کلمه از محتوای حقیقی ان خالی نشود!
و حقیقت محتوایی آن قرار گرفتن بر حقیقت امامت است که از رگ گردن به ما نزدیک تر است!
اما این جاده چیست که اهل بیت را در سختترین شرایط سیاسی و اجتماعی و زندان و حصر و شهادت به فرمانروایانی پیروز بر تاریخ اسلام و جهان تبدیل می کند؟
و امامی که در آستانه سفر برای پذیرفتن بالاترین منصب حکومتی برای خود نوحه عزا و شهادت سرمیدهد؛
در سفر کوتاه خود تا شهادت به مرکزیتی پیروز و موفق بدل میشود تا جائی که دشمنانش غیر از کشتن او راهی دیگر نمیبینند؟
این جاده اکنون کجاست و چگونه باید طی کرد؟
اکنون ما بیش از هر زمانی به این جاده نیازمندیم و محتاج این هستیم که در این آشوب و غوغا و فتنه دوست و دشمن، جاده خود را بشناسیم و از این ظلمت و ظلم و برهوت تنهایی، در درون خود به سوی "خراسان خویشتن" حرکت کنیم.
و در جهانی که از کران تا کران آن ظلم و کدورت و تاریکی است؛
جادهٔ خراسان فرصت ازلی درویشان و مومنان است.
این جاده "اکنون" کجاست؟
#محمدحسین_قدوسی #امام_رضا
چهارشنبه، چهاردهم شهریور ۱۴۰۳
ساعت ۵ صبح
لینک اسکایپ:
https://join.skype.com/LSWLDtaroVgZ
@bashgahandishe
.
چرا کنشگران اجتماعی خودنمایی میکنند؟
📝ناصر فکوهی
انسانشناس
واژهٔ «خود نمایی» در زبان فارسی، به سرعت ما را به سوی یک بار و پیش داوری ارزشی منفی می کشاند که با تعداد زیادی از واژگان ، مفاهیم و کنش های اجتماعی در جامعه کنونی مان و همچنین با پیشینه ای طولانی در تاریخ ادبی و حافظه گذشته مان خوانایی دارند. ابن گرایش لزوما ما را از دیدگاه های علمی که در این زمینه مطرح شده اند دور کرده و به اندیشه ای عامیانه در این حوزه که با کلماتی چون «تظاهر» ، «ریا» ، «دورویی» و غیره خود را بروز می دهد نزدیک می کند.
اما نگاه علمی به مفهوم خود نمایی را می توان در واژگان و مفاهیم دیگری جست و پیش از هر چیز در نیاز به «خود» بودن یا شاید لازم باشد بگوئیم اصولا نیاز به «بودن». در جهان کنونی یعنی در جهانی که پس از انقلاب صنعتی به وجود آمده، و پیش از آنکه انقلاب اطلاعاتی رویکردها، تعاریف و مفاهیم ما را به کلی به هم بریزد، «وجود» هر چه بیشتر و بیشتر در معنای «اجتماعی» آن (گزلشافت) و نه در معنای «جماعتی» آن (گماینشافت) مطرح است. به عبارت دیگر، برخلاف جهان پیش صنعتی که در آن «تعلق » به یک طایفه، قبیله، مذهب، ارباب و… مشخص می کرد که هر کس «کیست» و این تعلق لزوما و به ویژه در گروه های کوچک این جهان (روستا و شهرهای کوچک) نیازی به بروز بیرونی و مادی نداشت و از طریق روابط «چهره به چهره» تعین می یافت، در جهان مدرن، بسیاری از افراد و شاید بتوان گفت اکثریت آنها، برای آنکه بگویند «کیستند» و حتی در بسیاری موارد برای آنکه «بدانند» کیستند، نیاز به آن دارند که «نشان دهند» کیستند.
ایروین گافمن با نظریه صحنه پردازی خود، هانری لوفبور با نظریه زندگی روزمره، ژان بودریار با نظریه شبیه سازی، ژرژ بلاندیه با نظریه «نمایشی شدن» ، گی دوبور با نظریه «جامعه نمایش»، پیر بوردیو با نظریه «تمایز»، داوید لوبروتون و میشل مافزولی با نظریات خود درباره «بدن» و بسیاری دیگر از نظریه پردازان معاصر هر یک به نوعی تلاش کرده اند بر این مفهوم کلیدی تاکید کنند که انسان مدرن و هر جه بیشتر و به ناگزیر ، جهانشمول، چاره ای جز آن ندارد که هویت خود را از طریق بروز آن در قالب هایی «نمایانده» شده و «بازنمایانده شده» به اثبات برساند و گاه حتی این «اثبات» باید برای خود او و نزدیک ترین کسانش نیز انجام بگیرد.
#بازنشر
#کنشگران_اجتماعی
#خودنمایی
#ناصر_فکوهی
#خود #مطالعات_دیالوگ #باشگاه_اندیشه
لینک به متن کامل در وبگاه ناصر فکوهی
@dialogeschool
@bashgahandishe
فایل صوتی نشست
فقر تئوریک در فهم تحولات فرهنگی و تمدنی «جامعهی ایران»
با حضور
دکتر سیدجواد میری
پنجشنبه ۱۳ بهمن ۱۴۰۱
به میزبانی مدرسه مطالعات هویت باشگاه اندیشه
#مطالعات_هویت #درباره_بحران #باشگاه_اندیشه
@howiatschool
@bashgahandishe
فایل شنیداری
گفتوگویی دربارهٔ کتاب
زمین سوخته
نوشتهٔ احمد محمود
پنجشنبه ۲۵ مرداد ۱۴۰۳
به میزبانی باشگاه اندیشه و حلقۀ مطالعاتی کلیدر
#حلقه_کلیدر #زمین_سوخته #احمد_محمود #باشگاه_اندیشه
@bashgahandishe
.
فایل صوتی
نشست صدویازدهم حکمت نامتناهی
با موضوع
بینهایت راه به سوی بینهایت واقعیت
گفتوگویی دربارهٔ کتاب Infinite paths to infinite reality (آکسفورد، ۲۰۱۸)
با ارائهٔ
منصور براهیمی
مترجم و پژوهشگر مطالعات اجرا
سهشنبه ۶ شهریور ۱۴۰۳
به میزبانی مدرسه مطالعات دیالوگ باشگاه اندیشه
#حکمت_نامتناهی #مطالعات_دیالوگ #میانفرهنگی #crosscultural #براهیمی #باشگاه_اندیشه
@dialogeschool
@hekmatenamotanahi
@bashgahandishe
در این زمانه بی های و هوی لال پرست
خوشا به حال کلاغان قیل و قال پرست
چگونه شرح دهم لحظه لحظه خود را
برای این همه ناباور خیال پرست؟
به شب نشینی خرچنگ های مردابی
چگونه رقص کند ماهی زلال پرست
رسیده ها چه غریب و نچیده می افتند
به پای هرزه علفهای باغ کال پرست
رسیده ام به کمالی که جز اناالحق نیست
کمال دار برای من کمال پرست
هنوز زنده ام و زنده بودنم خاری ست
به چشم تنگی نا مردم زوال پرست
@bashgahandishe
.
گزارش دیداری
دورهٔ آلن واتس؛ مکتب دائو، حکمت ذِن
با همراهیِ
دکتر رسول رسولیپور
استاد و پژوهشگر فلسفه دین
پنجشنبه ۸ شهریور ۱۴۰۳
ساعت ۷ تا ۱۱ صبح
@dialogeschool
@bashgahandishe
.
گزارش دیداری
نشست صدویازدهم حکمت نامتناهی
با موضوع
بینهایت راه به سوی بینهایت واقعیت
گفتوگویی دربارهٔ کتاب Infinite paths to infinite reality (آکسفورد، ۲۰۱۸)
با ارائهٔ
منصور براهیمی
مترجم و پژوهشگر مطالعات اجرا
سهشنبه ۶ شهریور ۱۴۰۳
به میزبانی مدرسه مطالعات دیالوگ باشگاه اندیشه
#حکمت_نامتناهی #مطالعات_دیالوگ #میانفرهنگی #crosscultural #براهیمی #باشگاه_اندیشه
@dialogeschool
@hekmatenamotanahi
@bashgahandishe
.
📝دربارهی نشست زن و آگاهی؛
خوانش اتوپیایی از رمان «مَی، شبهای ایزیس کوپیا»
اتوپیا و اندیشهی اتوپیایی شکل گرفته، هرگاه پرسشی از اکنون طرح شده و رویایی از آینده ترسیم شده است.
آگاهی، نقطهی عزیمت اتوپیاست. جایی که انسان از خود و پیرامونش آگاهی مییابد، امکان رویا داشتن و امکان پرسیدن نیز فراهم میشود.
اتوپیاهای زنان، در تاریخ اتوپیاباوری، گونهی مهمی از ادبیات اتوپیایی را به خود اختصاص دادهاند. این اتوپیاها عموماً توسط زنانی خلق شدهاند که آگاهی لازم را برای به کارگرفتن اندیشهی اتوپیایی در جهت ایجاد رویای مشترک جمعی داشتهاند. اتوپیانیستهای زن یا خالقان اتوپیاهای زنانه، از زنانِ آگاهی الهام گرفتهاند که حتی شاید ناخودآگاه در مسیر آگاهی و امید گام برداشتهاند.
مَی زیاده، نویسنده و شاعر لبنانی-فلسطینی، با ایجاد محفلی اتوپیایی از روشنفکران و ادیبان شاخص، نام خود را در تاریخ فرهنگی جهان عرب ماندگار ساخته است. دکتر واسینی اعرج، زندگانی مَی را در کتاب «مَی، شبهای ایزیس کوپیا» روایت کرده است که تنها روایتی از مَی نیست؛ بلکه روایتی شگفت است از تمام امیدها، رویاها و آگاهیهایی که اتوپیاهای زنان به آن میاندیشند و آن را میخواهند.
در این نشست، مدرسهی مطالعات اتوپیای باشگاه اندیشه، میزبان دکتر شکوه حسینی، مترجم کتاب است تا لَختی دربارهی جهانِ مَی و آگاهی اتوپیایی زن در تاریخ اتوپیاباوری به گفتوگو بنشینیم.
#مطالعات_اتوپیا #رمان #می #واسینی_اعرج #شکوه_حسینی #باشگاه_اندیشه
@bashgahandishe
.
به اطلاع همراهان گرامی میرسانیم این نشست امروز (چهارشنبه) برگزار نخواهد شد و برگزاری آن به سهشنبه هفته آینده موکول گردید.
@hekmatenamotanahi
@bashgahandishe
.
نشست صد و دوازدهم حکمت نامتناهی
راه پیشِرو
گفتوگو دربارهٔ ادامهٔ سیر جلسات
چهارشنبه ۲۱ شهریور ۱۴۰۳
ساعت ۱۶
خیابان انقلاب، خیابان وصال شیرازی، کوچه نایبی، پلاک ۲۳، کافه درهباغ
حضور برای عموم آزاد و رایگان است.
چکیدهٔ پیشنهادها را اینجا بخوانید.
#حکمت_نامتناهی #باشگاه_اندیشه
@hekmatenamotanahi
@bashgahandishe
.
معرفی کتاب جریانهای پنهان خانوادگی اثر افسانه نجم آبادی
افسانه نجمآبادی، مدت کوتاهی پس از درگذشت پدرش، درمییابد که او در خفا برای بار دوم تشکیل خانواده داده و خودش هم خواهری دارد که از وجودش بیخبر بوده است. این اتفاق تبدیل به ایدۀ اصلی کتاب حاضر شده است.
کتاب «جریانهای پنهان خانوادگی» یک اثر تحلیلی و در عین حال شخصی است که به بررسی تغییرات عمیق و بنیادین در مفاهیم عشق، ازدواج و زندگی خانوادگی در ایران اواسط قرن بیستم میپردازد. این کتاب با الهام از تجربهی شخصی نویسنده و کشف خواهر ناتنیاش، به موضوع چندهمسری و تحولات آن در جامعهی ایرانی میپردازد. نجمآبادی، با استفاده از روایتی صادقانه و بیپرده از داستان خانوادهی خود، به تحلیل گذار از سنتهای چندهمسری به تکهمسری و تأثیرات آن بر ساختار خانوادهها میپردازد. او نشان میدهد چگونه در طبقهی متوسط نوظهور شهری تهران، ایدهی «ازدواج از سر عشق» و «تکهمسری» به تدریج جایگزین الگوهای سنتی میشود. نجمآبادی از طریق بررسی منابع ادبی مانند رمانها، نمایشنامهها، روزنامهها و همچنین آثار فرهنگی مانند لباس عروسی، نامههای عاشقانه و عکسهای خانوادگی به بررسی این دگرگونیها میپردازد.کتاب همچنین به تغییرات معماری در شهر تهران و نقش آن در شکلگیری خانوادههای جدید اشاره دارد. نویسنده بر این نکته تأکید میکند که چگونه در طول یک نسل، چندهمسری که رویهای علنی و مقبول بود، به تابو تبدیل شده و این تغییر چشمگیر چه تأثیراتی بر روابط خانوادگی و اجتماعی داشته است.
«جریانهای پنهان خانوادگی» نه تنها یک بررسی تاریخی و اجتماعی است، بلکه به عنوان یک اثر خودزندگینامهای نیز قابل توجه است که به عمق تجربیات شخصی و احساسی نویسنده در قبال موضوعات مورد بحث میپردازد. این کتاب برای خوانندگانی که به دنبال درک بهتری از تاریخ اجتماعی و فرهنگی ایران در دورهی معاصر هستند و همچنین برای کسانی که علاقهمند به مطالعهی تغییرات خانوادگی و نقش زنان در این تحولات هستند، اثری کلیدی و مهم به شمار میرود.
#همخوانی #چندهمسری #افسانه_نجمآبادی #باشگاه_اندیشه
@bashgahandishe
.
نشست هشتم سلسله نشستهای گروه خانواده ایرانی و مسائل اجتماعی: همخوانی و بررسی کتابهای حوزه خانواده با همکاری باشگاه اندیشه برگزار میشود:
همخوانی و بررسی کتاب جریانهای پنهان خانوادگی نوشتهٔ افسانه نجمآبادی
با تسهیلگری:
دکتر علی نوری
جامعهشناس و مدرس دانشگاه
سهشنبه ۲۰ شهریور ۱۴۰۳
ساعت ۱۸
خیابان انقلاب، خیابان وصال شیرازی، کوچه نایبی، پلاک ۲۳، باشگاه اندیشه
حضور برای عموم آزاد و رایگان است
دربارهی نشست را اینجا بخوانید.
#همخوانی #چندهمسری #افسانه_نجمآبادی #باشگاه_اندیشه
@bashgahandishe
.
صوت نشست مجلسِ رضوی
جادهٔ خراسان
محمدحسین قدوسی
چهارشنبه، چهاردهم شهریور ۱۴۰۳
ساعت ۵ صبح
@bashgahandishe
بهمناسبت ۱۴ شهریور، سالگرد ترور نخستین دادستان انقلاب:
📍شهید قدوسی، مخالف خلخالی بود
📍چند برهه از حیات سیاسی - اجتماعی مرحوم علی قدوسی
📍شهید قدوسی و ماجرای امیرانتظام از زبان شاهدین ۱ و ۲
📍متن کامل و بدون حذف مصاحبه روزنامه ایران با محمدحسین قدوسی درباره مواضع سیاسی پدرش
📍درباره سوال «شهید قدوسی چه کسی است؟»
📍نامه همسر شهید قدوسی خطاب به مسئولان وقت قوه قضاییه در سال ۱۳۸۱
📍قدوسی، حنیفنژاد، بازرگان، سحابی
📍نشست داد و بیداد: واکاوی حوادث سالهای ابتدایی انقلاب (پرونده انفجار دفتر دادستانی)
#تاریخ_معاصر #قدوسی #دادستان_کل #باشگاه_اندیشه
@bashgahandishe
تنها وجه پروردگارت باقیست...
جناب آقای دکتر سعید طاوسی
درگذشت خواهر گرامیتان سرکار خانم سارا طاوسی، خبرنگار و از اهالی رسانه، دوستان شما در باشگاه اندیشه را قلباً متأثر کرد.
این رویداد جانکاه را به شما و خانوادهٔ محترم تسلیت میگوییم و از درگاه دادار دادآفرین آرزوی آرامش برای آن شادروان و شکیبایی برای بازماندگان داریم.
@bashgahandishe
.
مجلسِ رضوی
جادهٔ خراسان
با همراهیِ
محمدحسین قدوسی
چهارشنبه، چهاردهم شهریور ۱۴۰۳
ساعت ۵ صبح
لینک اسکایپ:
https://join.skype.com/LSWLDtaroVgZ
@bashgahandishe
.
فایل صوتی نشست
عینالقضات در گفتوگو
با حضور
صبا فدوی
امید تقوی کوتنائی
سیدجواد میری
میلاد دخانچی
محمدرضا لبیب
پنجشنبه ۲۹ دی ۱۴۰۱
به همت مدرسه علوم انسانی جیوگی با همکاری باشگاه اندیشه (مدرسه مطالعات هویت و مدرسه مطالعات دیالوگ)
#مطالعات_هویت #مطالعات_دیالوگ #عینالقضات #جیوگی #باشگاه_اندیشه
@dialogeschool
@howiatschool
@bashgahandishe
.
🎙فایل صوتی نشست پنجم از فصل نخست سینما و الهیات
📽پخش فیلم مهر هفتم اثر اینگمار برگمان
👥و گفتوگو دربارهی فیلم با
علیاشرف فتحی
دینپژوه
🔰با موضوع
راززدایی از جهان بهمثابه جوهر رنسانس
◀️و با تسهیلگری
بهجو خزاعی
📆پنجشنبه ۸ شهریور ۱۴۰۳
📒به میزبانی مدرسه مطالعات دین باشگاه اندیشه
#مطالعات_دین #سینما_الهیات #فصل_خدا #مهر_هفتم #اینگمار_برگمان #رنسانس #افسونزدایی #علیاشرف_فتحی #بهجو_خزاعی #باشگاه_اندیشه
@diinschool
@bashgahandishe
.
فایل صوتی نشست هفتم و پایانی
گفتوگوی سوگواران | سال شانزدهم
واقعهٔ کربلا و مفهوم غم و شادی
👤با ارائه
دکتر رقیه میرابوالقاسمی
عضو هیأتعلمی بنیاد دایرةالمعارف اسلامی
📆دوشنبه ۵ شهریور ۱۴۰۳
#گفتوگوی_سوگواران #باشگاه_اندیشه
@bashgahandishe
.
سرودهای از مرحوم محمدعلی بهمنی
باید به فکر تنهایی خودم باشم
دست خودم را میگیرم و
از خانه بیرون میزنیم
در پارک
به جز درخت
هیچ کس نیست
روی تمام نیمکتهای خالی مینشینیم
تا پارک
از تنهایی رنج نبرد
دلم گرفته
یاد تنهایی اتاق خومان میافتم
و از خودم خواهش میکنم
به خانه بازگردد
باشگاه اندیشه درگذشتِ ایشان را به اهالی فرهنگ، اندیشه و ادبیات تسلیت میگوید.
@bashgahandishe
.
گزارش دیداری نشست هفتمِ
گفتوگوی سوگواران | سال شانزدهم
واقعهٔ کربلا و مفهوم غم و شادی
👤با ارائه
دکتر رقیه میرابوالقاسمی
عضو هیأتعلمی بنیاد دایرةالمعارف اسلامی
📆دوشنبه ۵ شهریور ۱۴۰۳
#گفتوگوی_سوگواران #باشگاه_اندیشه
@bashgahandishe
.
گزارش دیداری نشست پنجم
سینما و الهیات
فصل اول: فصل خدا
پخش فیلم و گفتوگو دربارهٔ فیلم مهر هفتم
اثر اینگمار برگمان
در گفتوگو با
علیاشرف فتحی
دینپژوه
با موضوع
راززدایی از جهان بهمثابه جوهر رنسانس
با تسهیلگریِ
بهجو خزاعی
پنجشنبه ۸ شهریور ۱۴۰۳
به میزبانی مدرسه مطالعات دین باشگاه اندیشه
#مطالعات_دین #سینما_الهیات #فصل_خدا #مهر_هفتم #اینگمار_برگمان #رنسانس #افسونزدایی #علیاشرف_فتحی #بهجو_خزاعی #باشگاه_اندیشه
@diinschool
@bashgahandishe