⬅️ کانال باشگاه اندیشه، مرجعی برای اهالی تفکر و مجالی برای اندیشیدن. ارتباط با ما : @Ahmadkhalesi @labibreza تلفنها 66480717 66480718 66480719 نشانی اینستاگرام باشگاه اندیشه https://www.instagram.com/bashgah.andisheh/ ...
.
نشست صد و دوازدهم حکمت نامتناهی
راه پیشِرو
گفتوگو دربارهٔ ادامهٔ سیر جلسات
چهارشنبه ۲۱ شهریور ۱۴۰۳
ساعت ۱۶
خیابان انقلاب، خیابان وصال شیرازی، کوچه نایبی، پلاک ۲۳، کافه درهباغ
حضور برای عموم آزاد و رایگان است.
چکیدهٔ پیشنهادها را اینجا بخوانید.
#حکمت_نامتناهی #باشگاه_اندیشه
@hekmatenamotanahi
@bashgahandishe
.
معرفی کتاب جریانهای پنهان خانوادگی اثر افسانه نجم آبادی
افسانه نجمآبادی، مدت کوتاهی پس از درگذشت پدرش، درمییابد که او در خفا برای بار دوم تشکیل خانواده داده و خودش هم خواهری دارد که از وجودش بیخبر بوده است. این اتفاق تبدیل به ایدۀ اصلی کتاب حاضر شده است.
کتاب «جریانهای پنهان خانوادگی» یک اثر تحلیلی و در عین حال شخصی است که به بررسی تغییرات عمیق و بنیادین در مفاهیم عشق، ازدواج و زندگی خانوادگی در ایران اواسط قرن بیستم میپردازد. این کتاب با الهام از تجربهی شخصی نویسنده و کشف خواهر ناتنیاش، به موضوع چندهمسری و تحولات آن در جامعهی ایرانی میپردازد. نجمآبادی، با استفاده از روایتی صادقانه و بیپرده از داستان خانوادهی خود، به تحلیل گذار از سنتهای چندهمسری به تکهمسری و تأثیرات آن بر ساختار خانوادهها میپردازد. او نشان میدهد چگونه در طبقهی متوسط نوظهور شهری تهران، ایدهی «ازدواج از سر عشق» و «تکهمسری» به تدریج جایگزین الگوهای سنتی میشود. نجمآبادی از طریق بررسی منابع ادبی مانند رمانها، نمایشنامهها، روزنامهها و همچنین آثار فرهنگی مانند لباس عروسی، نامههای عاشقانه و عکسهای خانوادگی به بررسی این دگرگونیها میپردازد.کتاب همچنین به تغییرات معماری در شهر تهران و نقش آن در شکلگیری خانوادههای جدید اشاره دارد. نویسنده بر این نکته تأکید میکند که چگونه در طول یک نسل، چندهمسری که رویهای علنی و مقبول بود، به تابو تبدیل شده و این تغییر چشمگیر چه تأثیراتی بر روابط خانوادگی و اجتماعی داشته است.
«جریانهای پنهان خانوادگی» نه تنها یک بررسی تاریخی و اجتماعی است، بلکه به عنوان یک اثر خودزندگینامهای نیز قابل توجه است که به عمق تجربیات شخصی و احساسی نویسنده در قبال موضوعات مورد بحث میپردازد. این کتاب برای خوانندگانی که به دنبال درک بهتری از تاریخ اجتماعی و فرهنگی ایران در دورهی معاصر هستند و همچنین برای کسانی که علاقهمند به مطالعهی تغییرات خانوادگی و نقش زنان در این تحولات هستند، اثری کلیدی و مهم به شمار میرود.
#همخوانی #چندهمسری #افسانه_نجمآبادی #باشگاه_اندیشه
@bashgahandishe
.
نشست هشتم سلسله نشستهای گروه خانواده ایرانی و مسائل اجتماعی: همخوانی و بررسی کتابهای حوزه خانواده با همکاری باشگاه اندیشه برگزار میشود:
همخوانی و بررسی کتاب جریانهای پنهان خانوادگی نوشتهٔ افسانه نجمآبادی
با تسهیلگری:
دکتر علی نوری
جامعهشناس و مدرس دانشگاه
سهشنبه ۲۰ شهریور ۱۴۰۳
ساعت ۱۸
خیابان انقلاب، خیابان وصال شیرازی، کوچه نایبی، پلاک ۲۳، باشگاه اندیشه
حضور برای عموم آزاد و رایگان است
دربارهی نشست را اینجا بخوانید.
#همخوانی #چندهمسری #افسانه_نجمآبادی #باشگاه_اندیشه
@bashgahandishe
.
صوت نشست مجلسِ رضوی
جادهٔ خراسان
محمدحسین قدوسی
چهارشنبه، چهاردهم شهریور ۱۴۰۳
ساعت ۵ صبح
@bashgahandishe
بهمناسبت ۱۴ شهریور، سالگرد ترور نخستین دادستان انقلاب:
📍شهید قدوسی، مخالف خلخالی بود
📍چند برهه از حیات سیاسی - اجتماعی مرحوم علی قدوسی
📍شهید قدوسی و ماجرای امیرانتظام از زبان شاهدین ۱ و ۲
📍متن کامل و بدون حذف مصاحبه روزنامه ایران با محمدحسین قدوسی درباره مواضع سیاسی پدرش
📍درباره سوال «شهید قدوسی چه کسی است؟»
📍نامه همسر شهید قدوسی خطاب به مسئولان وقت قوه قضاییه در سال ۱۳۸۱
📍قدوسی، حنیفنژاد، بازرگان، سحابی
📍نشست داد و بیداد: واکاوی حوادث سالهای ابتدایی انقلاب (پرونده انفجار دفتر دادستانی)
#تاریخ_معاصر #قدوسی #دادستان_کل #باشگاه_اندیشه
@bashgahandishe
تنها وجه پروردگارت باقیست...
جناب آقای دکتر سعید طاوسی
درگذشت خواهر گرامیتان سرکار خانم سارا طاوسی، خبرنگار و از اهالی رسانه، دوستان شما در باشگاه اندیشه را قلباً متأثر کرد.
این رویداد جانکاه را به شما و خانوادهٔ محترم تسلیت میگوییم و از درگاه دادار دادآفرین آرزوی آرامش برای آن شادروان و شکیبایی برای بازماندگان داریم.
@bashgahandishe
.
مجلسِ رضوی
جادهٔ خراسان
با همراهیِ
محمدحسین قدوسی
چهارشنبه، چهاردهم شهریور ۱۴۰۳
ساعت ۵ صبح
لینک اسکایپ:
https://join.skype.com/LSWLDtaroVgZ
@bashgahandishe
.
فایل صوتی نشست
عینالقضات در گفتوگو
با حضور
صبا فدوی
امید تقوی کوتنائی
سیدجواد میری
میلاد دخانچی
محمدرضا لبیب
پنجشنبه ۲۹ دی ۱۴۰۱
به همت مدرسه علوم انسانی جیوگی با همکاری باشگاه اندیشه (مدرسه مطالعات هویت و مدرسه مطالعات دیالوگ)
#مطالعات_هویت #مطالعات_دیالوگ #عینالقضات #جیوگی #باشگاه_اندیشه
@dialogeschool
@howiatschool
@bashgahandishe
.
🎙فایل صوتی نشست پنجم از فصل نخست سینما و الهیات
📽پخش فیلم مهر هفتم اثر اینگمار برگمان
👥و گفتوگو دربارهی فیلم با
علیاشرف فتحی
دینپژوه
🔰با موضوع
راززدایی از جهان بهمثابه جوهر رنسانس
◀️و با تسهیلگری
بهجو خزاعی
📆پنجشنبه ۸ شهریور ۱۴۰۳
📒به میزبانی مدرسه مطالعات دین باشگاه اندیشه
#مطالعات_دین #سینما_الهیات #فصل_خدا #مهر_هفتم #اینگمار_برگمان #رنسانس #افسونزدایی #علیاشرف_فتحی #بهجو_خزاعی #باشگاه_اندیشه
@diinschool
@bashgahandishe
.
فایل صوتی نشست هفتم و پایانی
گفتوگوی سوگواران | سال شانزدهم
واقعهٔ کربلا و مفهوم غم و شادی
👤با ارائه
دکتر رقیه میرابوالقاسمی
عضو هیأتعلمی بنیاد دایرةالمعارف اسلامی
📆دوشنبه ۵ شهریور ۱۴۰۳
#گفتوگوی_سوگواران #باشگاه_اندیشه
@bashgahandishe
.
سرودهای از مرحوم محمدعلی بهمنی
باید به فکر تنهایی خودم باشم
دست خودم را میگیرم و
از خانه بیرون میزنیم
در پارک
به جز درخت
هیچ کس نیست
روی تمام نیمکتهای خالی مینشینیم
تا پارک
از تنهایی رنج نبرد
دلم گرفته
یاد تنهایی اتاق خومان میافتم
و از خودم خواهش میکنم
به خانه بازگردد
باشگاه اندیشه درگذشتِ ایشان را به اهالی فرهنگ، اندیشه و ادبیات تسلیت میگوید.
@bashgahandishe
.
گزارش دیداری نشست هفتمِ
گفتوگوی سوگواران | سال شانزدهم
واقعهٔ کربلا و مفهوم غم و شادی
👤با ارائه
دکتر رقیه میرابوالقاسمی
عضو هیأتعلمی بنیاد دایرةالمعارف اسلامی
📆دوشنبه ۵ شهریور ۱۴۰۳
#گفتوگوی_سوگواران #باشگاه_اندیشه
@bashgahandishe
.
گزارش دیداری نشست پنجم
سینما و الهیات
فصل اول: فصل خدا
پخش فیلم و گفتوگو دربارهٔ فیلم مهر هفتم
اثر اینگمار برگمان
در گفتوگو با
علیاشرف فتحی
دینپژوه
با موضوع
راززدایی از جهان بهمثابه جوهر رنسانس
با تسهیلگریِ
بهجو خزاعی
پنجشنبه ۸ شهریور ۱۴۰۳
به میزبانی مدرسه مطالعات دین باشگاه اندیشه
#مطالعات_دین #سینما_الهیات #فصل_خدا #مهر_هفتم #اینگمار_برگمان #رنسانس #افسونزدایی #علیاشرف_فتحی #بهجو_خزاعی #باشگاه_اندیشه
@diinschool
@bashgahandishe
⭕️ روزنوشتهای میدری و پرهیز از تکرار تاریخ
📝غلامرضا دشتیمنش
پژوهشگر حوزه کارآفرینی و اخلاق کسبوکار
بیتردید هرگاه آیه «إِنِّی أَنَا رَبُّکَ فَاخْلَعْ نَعْلَیْکَ إِنَّکَ بِالْوادِ الْمُقَدَّسِ طُویً، وَ أَنَا اخْتَرْتُکَ فَاسْتَمِعْ لِما یُوحی» خوانده شود، آنچه به ذهن میآید داستان حضرت موسی است و آنچه بر او در آن بیابان سرد و تاریک گذشت.
اما پرداختن به شان نزول آیه نیز ظرائفی به همراه دارد. سوره طه، سوره مکی است (الا آیات ۱۳۰ و ۱۳۱) و از حیث ترتیب نزول، چهل و پنجمین سوره قرآن است. این سوره اوائل بعثت نازل شده و ناظر به همه دلنگرانیها و سختیهاییست که رسولالله متحمل میشد. بیان داستان حضرت موسی نیز به این خاطر است تا رسولالله بداند که مردان بزرگ پیش از او نیز چالشهای سهمگینی را بر خود هموار میکردهاند تا بلکه بتوانند کاری را انجام دهند. این آیات مایه دلگرمی حضرت محمد -که سلام خدا بر او باد- بود و سکینهای را بر جان او نازل میفرمود.
حال حکایت دکتر میدری است و فقر و نابرابری افسارگسیخته در ایران. کار، سخت است و طاقتفرسا. چه سختیها که پیشروی دکتر میدری قرار ندارد و امیدوارم در برابر همه مشکلات، این آیه همچون زرهای از روح و جسم او محافظت کند و بنای توکل در جان او باشد.
اما خبر انتشار روزنوشتهای ایشان بسیار مسرتبخش بود. این یادداشتها، موجب یادگیری از تجارب قبلی میشود و در چارچوبهای مدیریت دانشی، امکان تکرار خطا را کاهش خواهد داد.
یکی از دلایل تکرار خطاهای تاریخی نزد ایرانیان، همین عدم گذار از دانش ضمنی و ذهنی به دانش صریح و مکتوب است؛ موضوعی که نورث نیز درباره فرآیند توسعه در بسیاری از کشورها به آن اشاره میکند و آن را یک ضرورت بهشمار میآورد. از رضاقلی هم بارها شنیدم که بر این موضوع تاکید داشت. بهگمانم مومنی هم در اینباره کتابی تالیف کرده است. خلاصه که انتشار مستمر روزنوشتهای وزیر رفاه، کار مهمی است در تاریخ توسعه این کشور.
در این یادداشت دیدم که در حوزه اشتغال، معاون اشتغال به پرداخت تسهیلات و نظارت بر فرآیند آن اشاره کرده و متاسفانه هرگاه صحبت از اشتغال و کارآفرینی میشود، ذهن افراد بهدنبال موضوع تامین مالی و پرداخت تسهیلات میرود، حال آنکه این موضوع تنها یکی از تکههای پازل توسعه کسبوکارها در کشور است.
نگاه به اشتغال و کارآفرینی، باید در یک چارچوب اکوسیستمی صورت بپذیرد. بازیگران و نقشهای مختلفی نیاز است تا یک کسبوکار در کشور شکل بگیرد. از بحث برگزاری کارگاههای انگیزشی و آموزشی گرفته و نهادسازی در این حوزه مثل کلینیکهای کسبوکار یا شتابدهندهها (که گاهی به امری مبتذل تبدیل میشود) تا ایجاد محلهای عرضه محصولات مثل بازارچههای فیزیکی یا مجازی.
بعد همه اینها را باید در چارچوب یک فرآیند در نظر گرفت که هر مرحله را سازمانی بر عهده دارد. وزارت ارشاد و آموزش و پرورش و نهادهای مشابه، دورههای آموزشی و انگیزشی برگزار کنند تا میز خدمت جهت مشاوره فنی و حقوقی در صمت و رفاه و دارایی و غیره. درواقع این حوزه، نیاز به همکاری بینبخشی دارد که معمولا هر وزارتخانه و نهادی، مستقلا به کار در حوزه اشتغال و کارآفرینی میپردازد و نتیجهای حاصل نمیشود.
طرحهای زودبازده احمدینژادی چه شد؟ در زمان رئیسی، مسئولیت ایجاد اشتغال ۵ دهک کمتر برخوردار را به کمیته امداد دادند و چه بودجه ای! و هیچ!
هیچکس نگفت که راهاندازی کسبکار با رشد کسبوکار تفاوت دارد. ممکن است که یک کسبوکار جدید راهاندازی شود ولی صاحب آن را از چرخه فقر خارج نسازد! اتفاقا گاهی برای ایجاد اشتغال، باید بر رشد برخی کسبوکارها تمرکز نمود و البته برای پرهیز از شکلگیری چرخه استثمار، بر کار نظارت نمود.
تجربه آموزش عالی در حوزه اکوسیستم کارآفرینی دانشگاهی میتواند الهامبخش باشد، هرچند ارائه انواع معافیتها، پای سوداگران را به این حوزه باز کرده و نظارت مناسبی صورت نگرفته است. کنشگران اجتماعی و موسسات خیریه نیز از رشد کسبوکار غافل بوده و صرفا بر صندوقهای مالی خرد تمرکز کردهاند و این امر نیز عموما موجب خروج افراد از چرخه فقر نشده است.
از آنجاکه بخش خصوصی در پی دیدن هرچه زودتر نتیجه فعالیتهای خود در حوزه مسئولیت اجتماعی هستند، کمتر به حوزه ایجاد اشتغال ورود میکنند که این هم داستانی دارد. خلاصه که توسعه کسبوکارها، یک زنجیره است که فقط یک حلقه آن ارائه تسهیلات مالی است. متاسفانه عموما به همین بخش محدود میشوند و اشتغالزایی رخ نمیدهد.
از همه مهمتر آنکه اشتغالزایی عین محرومیتزدایی است. صرفا با عرضه امکانات و اطلاعات رخ نمیدهد بلکه منوط به خلق شبکه ارتباطی کارآمد برای جامعه هدف میباشد و با ایجاد فرصت برابر برای حضور در شبکههای علمی، مالی و غیره رخ خواهد داد. سخن دراینباره بسیار است که در مجال دیگری خواهم گفت.
#بازنشر
@dashtinevesht
@bashgahandishe
🔴 تجربهٔ «مشایهٔ» اربعین
✍🏻 محمدرضا جلائیپور
#بازنشر
بر خلاف تصور عمومی، «مشایه» (راهپیمایی اربعین) که سنتی ریشهدار در تشیع عراقی بوده و بعد از سقوط صدام مجال رشد و شکوه کمنظیر یافته است، هنوز عمدتا غیرحکومتی مانده، بار اصلیاش روی دوش عموم شیعیان عراقی است و اکثریت قاطع راهپیمایان و موکبداران و داوطلبان خدماترسانش هنوز عراقی اند. «عمدتا حکومتی» یا «عمدتا ایرانی» شدنِ راهپیمایی اربعین افسانه است. اغلب سهمیلیون زائر ایرانی و دهها موکبشان هم وابسته به حمایت از منابع عمومی نیستند و طیف متکثری را شامل میشوند.
پرترددترین مسیرِ راهپیماییهای اربعین بین نجف و کربلا است. حدود ۸۰ کیلومتر و ۱۴۵۰ عمود (تیر چراغ برق) که پیاده رفتنش معمولا حدود ۳۰ ساعت زمان میبرد و عمدتا در ۲ تا ۵ شبانهروز طی میشود. بین میلیونها شرکتکنندهٔ در این راهپیمایی، جلوههای خلوص و تعهد مومنانه و نیکی و عشق چنان پرشمار و زیبا است که ندیدم کسی تجربه کرده و به نحو معناداری تحت تاثیر قرار نگرفته باشد.
کل این مسیر ۸۰ کیلومتری پشت به پشت در هر دوطرف مسیر، موکبها و انواع پذیرایی و خدمات رفاهی و آسایشی داوطلبانه توسط مردم عادی برقرار است. یک جشنوارهٔ بینظیرِ انواعِ نذر و مهربانی و بخشش و نیکی و دیگردوستی با دهها هزار داوطلبِ خدماترسان و میلیونها دریافتکننده. شدت و گستره و کیفیت مهماننوازی و زائرنوازیها هر زائری را تحت تاثیر قرار میدهد و در پایان مسیر میتوانی حس کنی زائران تصویر بهتری از همنوعانشان و ظرفیتهای دیگرخواهانهٔ انسانها پیدا کردهاند.
در میان دهها نوع نذر و بخشش، نذرِ این موارد در طول مسیر بیشتر به چشم میآید: آب خنک، جا برای خواب زیر کولر، انواع غذای گرم و سردِ عراقی و ایرانی، دارو، انواع شربت و نوشیدنی سرد، انواع چای و قهوه و دمنوش، نان، ماساژ، سیگار، شستشوی لباس، عطر، قلیان، سرگرمسازیِ کودکان، انواع ساندویچ، انواع شیرینی، خرما، تماس تلفنی رایگان، دستمال کاغذی، املت، صندلی برای نشستن، تعمیرِ کالسکه و کیف و کفش و ویلچر، خدمات دوخت و رفو، خدمات دندانپزشکی، بستنی و یخمک، انواع میوه، سلمانی، تیمار پاهای تاولزده و باد زدنِ زائران.
به نظرم «مناسک جمعیِ دینیِِ» آرمانی به سه چیز خدمتِ بیشتری میکند:
۱- اخلاقیتر شدن جامعه،
۲- معنویتر شدنِ مشارکتکنندگان، و
۳- تقویت همبستگیِ اجتماعیِ پلساز.
راهپیمایی اربعین نمونهای ممتاز از مناسکی شده است که در خدمت به هر سه هدف قدرتمند است. کلمهٔ «غوغا» در وصفِ مناسک سالیانهٔ اربعینِ در کربلا، نهتنها اغراق نیست، بلکه نمیتواند حقِ توصیف را ادا کند.
پیادهروی طولانی به سمت مکانِ مقدس نوعی مراقبهٔ متمرکز قدرتمند در سنتهای مختلف است. بزرگترین نمونهٔ سالیانهاش در همهٔ سنتهای دینی جهان همین مشایهٔ اربعین است. تصویر سالمندان و معلولان یا راهپیمایان پرشماری که کفش مناسبِ پیادهروی طولانی ندارند و دمپاییهای نامناسب و ارزان به پا دارند، ولی باز با پوشش و کولههای بسیار ساده و پاهای باندپیچیشده و تاولزده تا کربلا میآیند و در این مناسک شرکت میکنند بسیار تأثیرگذار است.
در سالهای گذشته مشایهٔ اربعین چندملیتیتر شده و به نوعی کارناوالِ باشکوه فراملیتی تبدیل شده است. با آسان شدن سفر به عراق، شیعیانِ ساکن همهٔ قارهها را در مسیر میبینی و در هزاران موکب و غرفهٔ متکثر با رنگ و بوی فرهنگ غذایی و زبانی و عزاداری و مناسکیِ مناطق مختلفِ کشورهای شیعهنشین مواجههٔ دلپذیری پیدا میکنی. غلبهٔ جمعیتی با عراقیها و بعد ایرانیها و پاکستانیها و افغانستانیها است. در مسیر برای خواب و خوراک و تامین نیازها حتی نیاز به پرداخت یک دینار هم نیست و همین کمهزینگی سفر باعث شده از همهٔ طبقات اقتصادی امکان شرکت پیدا کنند. تکثر و برابریِ قابل اعتنای زائران در تجربهٔ مشایه از دوستداشتنیهای این تجربه است.
به کربلا که میرسی بعد از چند روز پیادهروی و مراقبه و دیدنِ خوبیهای زیاد از دیگران و عادتشکنی و سختیهای فیزیکی و تجربهٔ نوعی پیوند و همبستگی و جزئی از چیزی بزرگتر بودن، در چهرههای آفتابخوردهٔ زائران اثر پالاینده و بالنده و معنوی این تجربه دیده میشود. گویی همهٔ راهپیمایان به نسبت آغاز مسیر رضایت و آرامش و نورانیت و خیرخواهی بیشتری دارند و به زندگی و خودشان و دیگران و جامعه و جهان امیدوارترند.
👈🏻 ادامهٔ متن کامل
@jalaeipour
.
.
«گر تو نیکی کنی جزا یابی-
در جهان جاودان بقا یابی»
درگذشت سرکارخانم رفعت ضرغامی را خدمت خانواده محترمشان، یاران باشگاه اندیشه و بنیاد آیتالله شهید قدوسی تسلیت میگوییم.
آن بانوی فاضل و نیکنام که عمر را در مسیر خیر و صلاح گذراند، از رهیاران و بانیان نیکوکاری و امور خیریهٔ باشگاه اندیشه بود.
در دورانی که باشگاه اندیشه با محدودیتهای گوناگون سخت و فشار بدخواهان روبرو بود، تلاش شبانهروزی ایشان برای حفظ صندوق قرضالحسنه و برقراری جریان امور خیریه از یاد اهالی باشگاه اندیشه نخواهد رفت و پشتکار و جدیت او در این امور برای همیشه عبرتانگیز و درسآموز خواهد بود.
یادشان به نیکی
امید است در سایهٔ رحمت الهی آسوده، و در آرامش ابدی باشند.
@bashgahandishe
.
🔰مدرسه مطالعات اتوپیا باشگاه اندیشه برگزار میکند:
کارگاه
اتوپیا و وضعیت بازی
👤با ارائهٔ
دکتر محمد نصراوی
و سید محمد بنایی
🗓 یکشنبه ۲۵ شهریور و ۱ مهر
🕰ساعت ۱۶ تا ۱۷:۳۰
◀️ ۲ جلسه | فقط حضوری
✅ بدون پیشنیاز | همراه با گواهی باشگاه اندیشه
▫️هزینه دوره: ۲۵۰.۰۰۰ تومان
💭 برای ثبتنام لطفاً پیام دهید:
@bashgahandisheschools
📝دربارهٔ دوره:
بازیها محصولاتی اتوپیایی هستند و بر خلاف بسیاری از شرایط دیستوپیایی که انسان را در نقطه رسیدن نگه میدارند، بازیها حرکت آفرین هستند. بازی همواره بازیکن را به طی کردن مسیری جدید ترغیب میکند. اما سوال اینجاست که چرا ما نمیتوانیم خودمان را در مسیر اتوپیا سوق دهیم و در آن حرکت کنیم؟ بازیها با استفاده از مفاهیمی مانند دایره جادویی، مکانیکهای ترغیب، و بالانس تعریفی نو از هویت بازیکن ایجاد میکنند و برای حرکت کردن دلایلی فراهم میکنند و مطمئن میشوند امید در دل او نمیرد.
کارگاه امید در بازی به دنبال کشف راز بازیها در ایجاد و حفظ امید در بازیکن است و تلاش دارد الگویی ارائه دهد که بتوان کنشهای اتوپیایی در جامعه را بازتولید و امید را در جامعه احیا کرد.
@bashgahandishe
▫️
🔍 دربارهی دیوانه، کوکبْ ریخته [۳]
. . . . . . . . . .
(پارههای یکم👉 و 👈دوم)
دیوانه و ستارههای ریخته
پس از جستوجوی کاربردهای دیوانه، کوکب و ریخته در گزارش میبدی، بار دیگر به سخن جلالالدین برمیگردیم. پیشتر نوشتم، گرهی این سازه در همنشینیِ سه واژهی دیوانه، کوکب و ریخته بسته شده است. اکنون درونمایهی کوکب ریخته با یادآوری آیههای واذا النجوم انکدرت، و، واذا الکواکب انتثرت، باید روشن شده باشد؛ میماند دیوانه، آنهم در آغاز سازهی زبانی. پرسش این است: دیوانه کیست؟ و چرا ستاره ریختن به او نسبت داده شده است؟
سخن جلالالدین با پیچیدن در عاشقی آغاز میشود. یکی از معناهای کاربردی پیچیدن، درگیر شدن و ستیزه کردن یا رویارو شدن و همآوردی جستن برای عاشقی است (در=برای، نک: خطیب رهبر، حروف اضافه و ربط، ص۳۴۱؛ نیز: کاربردهایِ "در عاشقی" در دیوان کبیر). منِ جلالالدین در میدان عاشقی با چه کسی یا چه چیزی، همآوردی میجوید؟ او که "دل" را از "خود" برکنده، ریشههای عقلِ چارهجو و اندیشهی راهبر را سوزانده است، به همآوردی با (یا الگوبرداری از) دیوانه برمیخیزد. دیوانه در میان مردم است و هرچند گروهی از مردم او را نپذیرند و از خود برانند، باز میکوشد تا مردم را به راه درست فرابخواند. اما جلالالدین را در این همآوردی، یارای آن نیست که به میان مردم بازگردد، (از من نیاید مردمی). پس دیوانه را هم با او سر و کاری نیست، (دیوانه هم نندیشد آن).
دیوانه در همآینگی با آیهی ۲۲ سورهی تکویر، پیش از هر چیز، نشانهی سرزنشِ نگاهِ فراموشگران و ناسپاسان است. آنان به قرآن و پیامبر انگها زدند، و سخن او را افسانه و اساطیر خواندند؛ اما قرآن ماند و خود فراموش شدند (سرنی، ص۲۷۷).
افزون بر آن کاربردِ دیوانه در اینجا، همآن فرآیندی است که تقی پورنامداریان آن را «رفتار تازه با زبان» میخواند (در سایه آفتاب، ص۱۵۲). جلالالدین، درونمایهی دیوانه را در ساخت سخن از دیدِ دال و مدلولی جابهجا میکند. دیوانه، نمادِ نابودشدگی در برابر جاودانگی است؛ از این رو بر بلندای آگاهی مینشیند. او، چنان که قرآن میگوید: وما صاحبُکم بمجنون (همسخنِ شما دیوانه نیست)، برترین انسان است. جلالالدین با نگاه به آیهی ۲۲ تکویر، یکبار، سخن را از زبان مردم فراموشکار، و ناسپاس باز میگوید؛ و بار دیگر در چرخشی با یادآوری نیروی آشوبنده (کوکب ریختن)، پایِ دیوانه را که در اینجا نمادِ بالندگی و فراروندگیِ خردِ همبسته با فروزش ایزدی است، به میان میکشد. دیوانه راهنماییکننده و آگاهیبخش است؛ پردهای از سپهر رستاخیزی را به روی جوینده بالا میکشد (ستاره ریخته)، و در روند پروازِ خیالگونِ منِ شاعر، از او دوری میجوید، و به میان مردم برمیگردد.
جلالالدین که "من" خود را همواره در روند زادن و باززادن (بارها زاییدن)، و دگریسیهای پیدرپی (صد صفت گردیدن) بازمییابد، هنگام بازگشت از آزمون فرارونده در سپهر نیستی، بارِ دیگر از رویارویی خود با عقل سخن میگوید: عقلِ بیزار. من شاعر اما هراسی از او ندارد. آیا زیستِ رستاخیزي انسان را به فراسویِ بیم و امید (عقل) میکشاند؟ اگر پارهی دیگر را «من خود کجا ترسم از او؟ شکلی بکردم بهر او/ من گیج کی باشم؟ ولی قاصد چنین گیجیدهام»، در پیوستگی با پارهی آغازین (در عاشقی پیچیدن، همآوردی جستن) بخوانیم؛ لایههای پنهان شعر آشکار میشود. از مثنوی است:
گرچه عقلت سوی بالا میپرد
مرغِ تقلیدت به پستی میچرد
علم تقلیدی، وبالِ جان ماست
عاریهست و ما، نشسته کآنِ ماست
زین خرد، جاهل همی باید شدن
دست در دیوانگی باید زدن
هرچه بینی سود خود زآن میگریز
زهر نوش و آبِ حیوان را بریز
هر که بستاید تو را دشنام ده
سود و سرمایه به مفلس وام ده
ایمنی بگذار و جایِ خوف باش
بگذر از ناموس و رسوا باش و فاش
آزمودم عقلِ دور اندیش را
بعد ازین، دیوانه سازم خویش را ... (د۲، استعلامی، ص۱۰۶)
شعر گزارشِ تکاپوی هستیشناسی است و از پرواهای ایمانی شاعر برمیخیزد. ایمان در نگاه جلالالدین، نگرهای ایستا نیست؛ همآوردجوییِ بیپایان است. برای رسیدن به ردههای بالاتر ایمان، هر بار باید بالاتر پرید؛ رستاخیز را در خود زیست، و بار دیگر از بیکرانگی رستاخیزی، سازشجویانه (برای مصلحت) به زمینِ وابستگی (حبس تن، میان مردم) فرود آمد.
جلالالدین، انسان به سرآورنده با این نگرش را هرگز نمیتوان به درستی دید، و اندریافتههایِ زیستِ رستاخیزیِ او را شناخت و بازگفت، مگر آنکه بتوان به جهان او راه یافت و از چشم او به پرواهایاش نگریست:
در دیدهی من اندر آ، وز چشمِ من، بنگر مرا
زیرا برون از دیدهها، منزلگهای بگزیدهام!
👉جلالالدین بلخی در برابر استدلالیان
● در پویهی زبان فارسی
گزیدهی یادداشتها در فرهنگ، زبان و ادبیات
/channel/OnPersianLanguage/
▫️
🔍 دربارهی دیوانه، کوکبْ ریخته [۲] (پارهی یکم👉)
. . . . . . .
خوانش میبدی از سورهی تکویر
پارههایِ غزل ۱۳۷۲ دیوان کبیر در همآینگی با آیههای سورهی تکویر است. از این رو، خوانش میبدی از این سوره، راهی است به شناخت جهان رستاخیزی غزل. بیایید نخست واژگان دیوانه، کوکب و ریخته را در گزارش میبدی بیابیم.
۱. دیوانه
میبدی، بازخوانی سومِ تکویر را با یادی از مجنون بنیعامر آغاز میکند، «آن کارافتادهء لیلی، وقتی نقش نام لیلی بر دیوار دید، شیفتهء نقش نام لیلی شد. هفت شبانروز در مشاهدهء آن نبشته بنشست که هیچ طعام و شراب نخورد.» آنگاه مینویسد: «این حالِ مخلوقی است در دعویِ عشقِ مخلوقی، پس چه گویی کسی که قبلهء جانِ وی حضرت قدسِ الهی بود»؛ و میافزاید: «این حال نتیجهء عشق است و عشق، به دانایی و زیرکی و فتوایِ عقل حاصل نشود.»
همچنین، میبدی در برگردان آیهی ۲۲ (خوانش یکم)، و ما صاحبُکُمْ بمجنون، مینویسد: «این مردِ شما نه دیوانه است» (ص ۳۹۲). از دید مفسران مسلمان، این آیه نشانهی نادرستی و ناسزاواری مجنون خواندن پیامبر است.
۲. کوکب
فروزانفر و شفیعی کدکنی، دشواری این سازهی زبانی را در معنای "کوکب" یافتهاند و بر رمزگشایی آن درنگ کردهاند؛ اما اگر شعر را در همآینگی با سورهی تکویر بخوانیم، کوکب (دیوانه کوکب ریخته) به ستارگان (النجوم انکدرت) برمیگردد. میبدی در برگردان آیهی "واذا الکواکب انتثرت" (الانفطار) نوشته است: «و آنگه که ستارگان فرو ریزد» (ص ۴۰۳). آیهی "واذا النجوم انکدرت" را نیز در گزارش خود چنین برگردانده است: «و آنگه که ستارگان در زمین ریزند.» در این آیهها، میبدی واژههای الکواکب و النجوم را ستارگان خوانده است.
۳. ریختن، ریخته
سومین واژهی دشوار در این سازهی زبانی "ریخته" است. ریخته در معنای انداختن، افتادن (اسقاط) در برگشت به ستارههای آسمان برای هیچکدام از بازخوانیکنندگان این غزل، خرسندکننده نبود؛ از این رو با برگرداندن کوکب به اشک (ریختن اشک) و میخ کفش (ریخته شدن میخ)، بر کاربرد همیشگی ریخته انگشت نهادند. میبدی در خوانش دوم خود بر "و اذا النجوم انکدرت"، نوشته است: «تناثرت من السماء و تساقطت علی الارض» (ص۳۹۳). هرچند میبدی انکدرت را به تناثرت برمیگرداند، اما هنوز شکاف میان انکدرت/ انتثرت تا ریخته/ ریختن پر نشده است.
ابیالفداء ابنکثیر دمشقی (۷۰۰ـ۷۷۴ق.) در بازخوانی این آیه نوشته است: «وإذا النُّجومُ انکَدَرتْ، ای: انتثرت، کما قال تعالی: وإذا الکواکب انتثرت (انفطار، ۲)، وأصل الانکدار: الانصباب» (تفسیر القرآن العظیم، ص۳۲۹). در اینجا، انصباب به ستارگان برمیگردد. جلالالدین همایی مینویسد: «ریختن، انصباب در اصطلاح نجوم» است (التفهیم، فهرست لغات و اصطلاحات).
ابوریحان بیرونی در التفهیم، ریختن را یکبار برای بازگویی چهرهی آبشارگونِ دلو یا ساکبالماء، چهار ستارهی بههم پیوسته (جرهالدلو) به کار برده است، و بار دیگر، در گفتاری برای اندازهگیری بلندی آفتاب. اما واژهی انصباب در التفهیم به کار نرفته است. بر پایهی یک برداشت (که بازگویی آن، بیرون از این یادداشت است)، میتوان کاربرد انصباب را با میل و شوق در گفتارِ حکمیِ حرکت سنجید.
انصباب در معنای شوق یا شاخهای از محبت به نوشتارهای اعتقادی نیز راه یافته است. در مختصرُ شرح العَقیدهَ الطحاویهَ (أبیالعز دمشقی، سده ۸؛ عبدالکریم زیدان) میخوانیم: «والمحبه مراتب: اولها، العلاقه، و هی تعلق القلب بالمحبوب؛ و الثانیه، الاراده، و هی میل القلب الی محبوبه و طلبه له؛ الثالثه، الصبابه، و هی انصباب القلب الیه بحیث لایملکه صاحبه، کانصباب الماء فی الحدور» (ص۴۴). این همآن جایگاه «محو المحبّ بصفاته و اثباته المحبوب بذاته، کل اوصاف خود را اندر حقِ طلب محبوب خود نفی» کردن است (هجویری، ص۴۰۱ـ۴۰۲).
با این یادآوری، اکنون روشن است، کوکب ریختن، یا ریختن ستارگان سازهای کاربردی در نوشتارهای فارسی بوده است. مجیر بیلقانی نوشته است: ور بادِ مرکبش به ثریا در اوفتد/ چون کاه ریخته شود اجرام کهکشان. این سازه در برگردانهای کهنِ قرآن بارها به کار رفته است. برای نمونه در فرهنگنامهی قرآنی (یاحقی، ۱۳۷۲)، شماری از برابرهای واژگانی چنین آمده است:
○ انکدرت (إذا النجوم انکدرت)
ریزند، فروریزند، فروریزد، ریخته شوند، ریخته شود، ریزیده شوند، فروریخته شود.
○ انتثرت (إذا الکواکب انتثرت)
فروریزد، فروریزند، بریزند، فروریخته شوند، فروریزنده شوند، ریخته شوند، ریزنده شوند.
میبدی مینویسد: «آفتاب منور، سیاه و مکوّر کرده، ستارگان رخشان، بسان باران از آسمان بریخته، کوههای باصلابت و شدت، فراروش آمده» (ص۴۰۱).
👉دربارهی دیوانه، کوکب ریخته؛ پارهی ۳
● در پویهی زبان فارسی
گزیدهی یادداشتها در فرهنگ، زبان و ادبیات
/channel/OnPersianLanguage/
.
جادهٔ خراسان
📝محمدحسین قدوسی
جادهٔ خراسان...
جادهای با مسیر بینهایت
جادهای از مکه و مدینه تا سرزمین پهناورِ تاریخی خراسان بزرگ
آغازی از مکه و مدینه:
سرزمین وحی و نبوت و پایگاه استقرار امامت
تا بصره در عراق عرب
سرزمین و زادگاه تشیع و ولایت و شهادت
و آنگاه در شهر تاریخی احواز
بناشده بر جلگه تاریخی خوزستان
و آنگاه به سوی شرق سرزمینهای اسلامی
و در میانهٔ راه: نیشابور؛ پایتخت پرشکوه فرهنگ و تمدن اسلامی
و بیان تمام مسیر حرکت مسلمانی در دو عبارت: یک کلمه و شروط آن؛
کلمهٔ توحید که دژ تسخیرناپذیر زندگی امن و پیروز است؛
و همه چیز بر شرط آنکه این کلمه از محتوای حقیقی ان خالی نشود!
و حقیقت محتوایی آن قرار گرفتن بر حقیقت امامت است که از رگ گردن به ما نزدیک تر است!
اما این جاده چیست که اهل بیت را در سختترین شرایط سیاسی و اجتماعی و زندان و حصر و شهادت به فرمانروایانی پیروز بر تاریخ اسلام و جهان تبدیل می کند؟
و امامی که در آستانه سفر برای پذیرفتن بالاترین منصب حکومتی برای خود نوحه عزا و شهادت سرمیدهد؛
در سفر کوتاه خود تا شهادت به مرکزیتی پیروز و موفق بدل میشود تا جائی که دشمنانش غیر از کشتن او راهی دیگر نمیبینند؟
این جاده اکنون کجاست و چگونه باید طی کرد؟
اکنون ما بیش از هر زمانی به این جاده نیازمندیم و محتاج این هستیم که در این آشوب و غوغا و فتنه دوست و دشمن، جاده خود را بشناسیم و از این ظلمت و ظلم و برهوت تنهایی، در درون خود به سوی "خراسان خویشتن" حرکت کنیم.
و در جهانی که از کران تا کران آن ظلم و کدورت و تاریکی است؛
جادهٔ خراسان فرصت ازلی درویشان و مومنان است.
این جاده "اکنون" کجاست؟
#محمدحسین_قدوسی #امام_رضا
چهارشنبه، چهاردهم شهریور ۱۴۰۳
ساعت ۵ صبح
لینک اسکایپ:
https://join.skype.com/LSWLDtaroVgZ
@bashgahandishe
.
چرا کنشگران اجتماعی خودنمایی میکنند؟
📝ناصر فکوهی
انسانشناس
واژهٔ «خود نمایی» در زبان فارسی، به سرعت ما را به سوی یک بار و پیش داوری ارزشی منفی می کشاند که با تعداد زیادی از واژگان ، مفاهیم و کنش های اجتماعی در جامعه کنونی مان و همچنین با پیشینه ای طولانی در تاریخ ادبی و حافظه گذشته مان خوانایی دارند. ابن گرایش لزوما ما را از دیدگاه های علمی که در این زمینه مطرح شده اند دور کرده و به اندیشه ای عامیانه در این حوزه که با کلماتی چون «تظاهر» ، «ریا» ، «دورویی» و غیره خود را بروز می دهد نزدیک می کند.
اما نگاه علمی به مفهوم خود نمایی را می توان در واژگان و مفاهیم دیگری جست و پیش از هر چیز در نیاز به «خود» بودن یا شاید لازم باشد بگوئیم اصولا نیاز به «بودن». در جهان کنونی یعنی در جهانی که پس از انقلاب صنعتی به وجود آمده، و پیش از آنکه انقلاب اطلاعاتی رویکردها، تعاریف و مفاهیم ما را به کلی به هم بریزد، «وجود» هر چه بیشتر و بیشتر در معنای «اجتماعی» آن (گزلشافت) و نه در معنای «جماعتی» آن (گماینشافت) مطرح است. به عبارت دیگر، برخلاف جهان پیش صنعتی که در آن «تعلق » به یک طایفه، قبیله، مذهب، ارباب و… مشخص می کرد که هر کس «کیست» و این تعلق لزوما و به ویژه در گروه های کوچک این جهان (روستا و شهرهای کوچک) نیازی به بروز بیرونی و مادی نداشت و از طریق روابط «چهره به چهره» تعین می یافت، در جهان مدرن، بسیاری از افراد و شاید بتوان گفت اکثریت آنها، برای آنکه بگویند «کیستند» و حتی در بسیاری موارد برای آنکه «بدانند» کیستند، نیاز به آن دارند که «نشان دهند» کیستند.
ایروین گافمن با نظریه صحنه پردازی خود، هانری لوفبور با نظریه زندگی روزمره، ژان بودریار با نظریه شبیه سازی، ژرژ بلاندیه با نظریه «نمایشی شدن» ، گی دوبور با نظریه «جامعه نمایش»، پیر بوردیو با نظریه «تمایز»، داوید لوبروتون و میشل مافزولی با نظریات خود درباره «بدن» و بسیاری دیگر از نظریه پردازان معاصر هر یک به نوعی تلاش کرده اند بر این مفهوم کلیدی تاکید کنند که انسان مدرن و هر جه بیشتر و به ناگزیر ، جهانشمول، چاره ای جز آن ندارد که هویت خود را از طریق بروز آن در قالب هایی «نمایانده» شده و «بازنمایانده شده» به اثبات برساند و گاه حتی این «اثبات» باید برای خود او و نزدیک ترین کسانش نیز انجام بگیرد.
#بازنشر
#کنشگران_اجتماعی
#خودنمایی
#ناصر_فکوهی
#خود #مطالعات_دیالوگ #باشگاه_اندیشه
لینک به متن کامل در وبگاه ناصر فکوهی
@dialogeschool
@bashgahandishe
فایل صوتی نشست
فقر تئوریک در فهم تحولات فرهنگی و تمدنی «جامعهی ایران»
با حضور
دکتر سیدجواد میری
پنجشنبه ۱۳ بهمن ۱۴۰۱
به میزبانی مدرسه مطالعات هویت باشگاه اندیشه
#مطالعات_هویت #درباره_بحران #باشگاه_اندیشه
@howiatschool
@bashgahandishe
فایل شنیداری
گفتوگویی دربارهٔ کتاب
زمین سوخته
نوشتهٔ احمد محمود
پنجشنبه ۲۵ مرداد ۱۴۰۳
به میزبانی باشگاه اندیشه و حلقۀ مطالعاتی کلیدر
#حلقه_کلیدر #زمین_سوخته #احمد_محمود #باشگاه_اندیشه
@bashgahandishe
.
فایل صوتی
نشست صدویازدهم حکمت نامتناهی
با موضوع
بینهایت راه به سوی بینهایت واقعیت
گفتوگویی دربارهٔ کتاب Infinite paths to infinite reality (آکسفورد، ۲۰۱۸)
با ارائهٔ
منصور براهیمی
مترجم و پژوهشگر مطالعات اجرا
سهشنبه ۶ شهریور ۱۴۰۳
به میزبانی مدرسه مطالعات دیالوگ باشگاه اندیشه
#حکمت_نامتناهی #مطالعات_دیالوگ #میانفرهنگی #crosscultural #براهیمی #باشگاه_اندیشه
@dialogeschool
@hekmatenamotanahi
@bashgahandishe
در این زمانه بی های و هوی لال پرست
خوشا به حال کلاغان قیل و قال پرست
چگونه شرح دهم لحظه لحظه خود را
برای این همه ناباور خیال پرست؟
به شب نشینی خرچنگ های مردابی
چگونه رقص کند ماهی زلال پرست
رسیده ها چه غریب و نچیده می افتند
به پای هرزه علفهای باغ کال پرست
رسیده ام به کمالی که جز اناالحق نیست
کمال دار برای من کمال پرست
هنوز زنده ام و زنده بودنم خاری ست
به چشم تنگی نا مردم زوال پرست
@bashgahandishe
.
گزارش دیداری
دورهٔ آلن واتس؛ مکتب دائو، حکمت ذِن
با همراهیِ
دکتر رسول رسولیپور
استاد و پژوهشگر فلسفه دین
پنجشنبه ۸ شهریور ۱۴۰۳
ساعت ۷ تا ۱۱ صبح
@dialogeschool
@bashgahandishe
.
گزارش دیداری
نشست صدویازدهم حکمت نامتناهی
با موضوع
بینهایت راه به سوی بینهایت واقعیت
گفتوگویی دربارهٔ کتاب Infinite paths to infinite reality (آکسفورد، ۲۰۱۸)
با ارائهٔ
منصور براهیمی
مترجم و پژوهشگر مطالعات اجرا
سهشنبه ۶ شهریور ۱۴۰۳
به میزبانی مدرسه مطالعات دیالوگ باشگاه اندیشه
#حکمت_نامتناهی #مطالعات_دیالوگ #میانفرهنگی #crosscultural #براهیمی #باشگاه_اندیشه
@dialogeschool
@hekmatenamotanahi
@bashgahandishe
پروندهٔ نشست
هویت در خلال مسائل روز (۲): نسبت میان مسأله هویت و انتخابات ریاستجمهوری اخیر
با حضورِ
سیدجواد میری
رحیم محمدی
میثم قهوهچیان
پنجشنبه ۱۱ مرداد ۱۴۰۳
به میزبانی مدرسه مطالعات هویت باشگاه اندیشه
◀️پوستر
◀️دربارهٔ نشست
◀️فایل صوتی
◀️گزارش تصویری
◀️فیلم لایو
#هویت #انتخابات #مطالعات_هویت #باشگاه_اندیشه
@howiatschool
@bashgahandishe
.
🔰زیارت پیاده اربعین؛ پیشینهها و کارکردها
📝علیاشرف فتحی
زیارت پیاده اربعین حسینی(ع) که این سالها به نماد مهم شیعیان بدل شده است، با شرکت حدود دو میلیون زائر ایرانی و میلیونها زائر عراقی و غیر عراقی برگزار شد. در حالی که ارزش ریال ایران نسبت به دینار عراق در مقایسه با سال گذشته کاهش چهار برابری داشته است، تعداد زائران ایرانی که اجازه رسمی ورود از ایران به عراق دریافت کردند، در مقایسه با سال گذشته کمتر از پانزده درصد کاهش داشت و این حاکی از اثرگذاری اندک بحران اقتصادی بر تعداد زائران ایرانی اربعین است. همچنین مسؤولان عراقی گزارش دادهاند که با وجود حرکت روز اربعین به سمت روزهای گرم سال، طی ماه صفر امسال حدود 14 میلیون زائر پیاده وارد کربلا شده است. رسول محمد فضاله؛ مدیر بخش کنترل الکترونیکی آستان مقدس امام حسین(ع) گفته که فقط از 10 صفر تا شب اربعین امسال حدود 12 میلیون زائر وارد کربلا شده است.
اهمیت مقوله «رنج دینی» خالق حماسههای بزرگی در تاریخ بشر بوده است. این مقوله در دین مسیحیت با «رنجها و مصائب مسیح» به اوج خود رسیده و نقش مهمی در تحولات تاریخ دو هزار ساله گذشته داشته است. «زیارت پیاده» نیز چون حاوی «رنج دینی» است، جایگاه مهمی در ادیان مختلف داشته و دارد. پیاده بودن پیاده رفتن، نشانه ادب، وسیله تقرب و موجب آرامش درونی تلقی میشود و ادبیات فارسی نیز سرشار از مضامینی است که بر اهمیت «پیاده رفتن» در راستای «رنج دینی» تأکید دارد:
حج پیاده میروی تا سر حاجیان شوی
جامه چرا دری اگر شد کف پات آبله (دیوان شمس)
توکل کردهٔ کار اوفتاده
به جای آورد چل حج پیاده
مگر در حج آخر با خبر بود
گذر کردش به خاطر این خطر زود
که چل حج پیاده کردهام من
به انصافی بسی خون خوردهام من (اسرارنامه عطار)
اهمیت و استحباب پیاده رفتن به سفر حج مورد وفاق همه مسلمانان بوده و زیارت پیاده مزارهای مطهر پیامبر اسلام، امیرالمؤمنین و سیدالشهدا(علیهمالسلام) نیز در روایات بسیاری مورد سفارش امامان شیعه قرار گرفته است. در شیعه، مقوله «رنج دینی» با مقولاتی همچون «گریه»، «عزاداری ظلمستیزانه» و «زیارت» گره خورده و اکنون پدیده چشمگیر زیارت اربعین را خلق کرده است.
🔻اما فقط مسلمانان و شیعیان نیستند که چنین رسمی دارند. هنوز هم سالانه صدها هزار مسیحی و بودایی کیلومترها با پای پیاده طی طریق میکنند تا به اماکن مقدس مذهبی خود برسند و این «رنج دینی» را موجب آرامش، تقرب و طهارت درونی خود میدانند.
💒قبر منسوب به یعقوب بن زِبِدی مشهور به سنت جیمز در کامینو دسانتیاگو (واقع در شمال غربی اسپانیا) به عنوان اولین حواری شهید حضرت مسیح و برادر یوحنای حواری، هر ساله پذیرای 250 هزار زائری است که با پای پیاده 760 کیلومتر طی طریق میکنند تا به کلیسایی که بقایای پیکر منسوب به این حواری عیسی مسیح در آن به خاک سپرده شده برسند و آن را زیارت کنند. اگر در اینترنت جستجو کنید سایتهای زیادی به عنوان راهنمای این سفر دشوار و طولانی زیارتی وجود دارد که امکاناتی را به زائران پیشنهاد میکند. زائران با انگیزههای گوناگون شخصی و دینی به این سفر پای مینهند و رنج آن را به جان میخرند تا به آرامش و تقرب برسند و یا دستکم مشکلات شخصی خود را حل کنند.
⛩بوداییهای ژاپن نیز هزار سال است که زیارت پیاده «کومانو کودو» را با طی یک مسیر 70 کیلومتری تجربه میکنند و از میان جنگلها و کوههای شیبدار و خطرناک میگذرند تا به معابد باستانی خود برسند و تقرب به خدایان و بخشایش گناهان را به دست آورند.
مسیحیان و بوداییها برای تغییر در زندگی عادی و روزمره خود، این زیارتهای پر رنج و مشقت را ترویج میکنند. برخی جامعهشناسان و انسانشناسان معتقدند که مناسک دینی، در واقع مکانیسمهایی هستند که با تاکید بر معانی مهم و ایجاد فرایندهایی برای تولید این معانی، راه را برای انتقال آنها به مخاطبان و نسلها و مهمتر از همه، «ایجاد ایمان درونی» تسهیل میکنند. به عقیده کلیفورد گیرتز؛ انسانشناس مشهور آمریکایی، مناسک دینی نوعی مکانیسم ایجادکننده ایمان و یقین مذهبی است. در مراسم و آیینهای دینی، مؤمنین به آمیختگی نمادین روحیات معنوی و جهانبینی مشترک میرسند و آگاهیهای معنوی خود را در کنار تمرین همبستگی اجتماعی شکل میدهند.
🔹زیارت پیاده اربعین اگرچه به طور مشخص در قرن اخیر رواج فراگیر یافته، اما نیاز اجتماعی به گسترش خیرهکننده آن منجر شده و آن را تبدیل به نماد اعلام وجود و همبستگی صلحآمیز جهانی شیعیان کرده است. نمیتوان نقش این زیارت پیاده میلیونی را در مهار خشونت عریان داعش و نزدیکی و همبستگی اجتماعی بیشتر میان شیعیان انکار کرد.
#مطالعات_دین #اربعین #سانتیاگو #کومانو #علیاشرف_فتحی #باشگاه_اندیشه
@diinschool
@bashgahandishe
📃دربارۀ کارگاه آشنایی با زبان و فرهنگ عربی معاصر
#عربی فصیح و عراقی و شامی و مراکشی و غیره لهجهاند یا گویش یا زبانهایی متفاوت؟
چرا متون کهن عربی را میفهمیم، ولی سی ثانیه از رسانههای صوتیتصویری عربی را نمیفهمیم؟
اینها خودشان بدون اِعرابگذاری چطور حرف هم را میفهمند؟
چرا در سفر وقتی با عربیزبانها به انگلیسی حرف میزنیم همهچیز خوب پیش میرود، ولی اگر به عربی حرف بزنیم طوری نگاهمان میکنند که گویا یکی از اصحاب کهف، سکّهای از عهد دقیانوس آورده است؟
اینها و چندی دیگر، پرسشهایی است که در این دوره پاسخ آن را میگیرید.
اهداف اصلی این دوره ارائهٔ اطلاعات جدید و دادن درک تاریخیفرهنگی از زبان عربی و جهان عربیزبان و همچنین تجربهٔ جدید و بهروز از زبان عربی و تغییر احساس مخاطب به آن است. برای دستیابی به این اهداف در جلسات این دوره، مکرراً با فایلهای ویدئویی و صوتی و متنی متنوع از فضای مجازی جهان عربی، همچون صفحات متعدد یوتیوب و اینستاگرام، پادکستها، موسیقیها، وبسایتها و برنامههای تلویزیونی مواجه میشویم و تا جایی پیش میرویم که هریک از شرکتکنندگان در پایان دوره بتوانند با کمی دقت و پژوهش تولیدات رسانهای و هنری عربی امروز را متوجه شوند.
تنها پیشنیاز این دوره علاقۀ شما به فهم عربی معاصر است و با هر سطحی از دانش عربی میتوانید در آن شرکت کنید.
▪️برای ثبتنام و کسب اطلاعات بیشتر به ادمین مدرسۀ سهنقطه پیام بدهید.
@bashgahandishe
@SeNoghteSchool