bayramzn | Unsorted

Telegram-канал bayramzn - بایرام مجله‌سی‌

653

ارتباط با ادمین @Amb1353

Subscribe to a channel

بایرام مجله‌سی‌

درباره «زنگانین آغیناغی»

🖋 اکبر بیات

منبع: فصلنامه بایرام- ش 89- زمستان 1401

در شماره 6-88 فصلنامه بايرام مدير مسئول محترم مطلبي آورده بودند تحت عنوان «زنگانين آغيناغي»، گرچه منظور و سخن مقاله در راستاي تشابه اتنيکي و زباني زنگان و منطق مرکزي ايران بوده، ولي اشاره‌اي داشتند به حوادث تاريخي من جمله به مسئله فرقه دموکرات آذربايجان در سالهاي 1324 - 1325 ش.

در بررسي علت گرايش زنگان به مرکز و عدم گرايش به تبريز به دور از هرگونه تعصبات کور «مرده باد ـ زنده باد» بايد به علل و عوامل آن توجه کرد، بي‌شک رخداد ظهور و سقوط فرقة دموکرات آذربايجان يکي از پديده‌هاي تاريخي قرن بيستم مي‌باشد چه بخواهيم چه نخواهيم.

اين رخداد اجتماعي، سياسي و فرهنگي زندگي و سرنوشت خيلي از ايرانيان را تحت تأثير خود قرار داده است، من جمله مناطق ما را. حوادث اين دوران که بعد از سقوط ديکتاتوري پهلوي اوّل به وجود آمده و از تبريز و آذربايجان شروع شده، في البداهه نبوده و منشاء و ريشة آن را بايد در تهران جستجو کرد. ديکتاتوري رضاخان که توأم با وابستگي به بيگانگان بود که حتي تنفس را براي ايرانيان مشکل کرده بود، فروپاشيد و اميد به تنفس نسبي را در دل مردم زنده کرد. زندانيان سياسي خلاصي يافته و مطبوعات شروع به فعاليت آزاد نمودند، گرچه در سايه شوم اشغالگران بودند.

با محکم شدن زير پاي نوکر جديد استعمار با حمايت اجنبي پرستاني مثل سيد ضيا و ... اميد مردم به يأس بدل شد، حوادث آذربايجان از دل چنين جوّ پر اختناق بيرون آمد. با اعلام خودمختاري آذربايجان توسط فرقه، زنگان در مرکز اين اتفاقات قرار گرفت. حضور دکتر جهانشاهلو در زنگان و ورود نيروهاي فرقه از سمت ميانه و پيوستن نيروهاي مخالف ديکتاتوري پهلوي دوم اعم از خانهاي (اوصانلو، جهانشاهلو، بيگدلي، دارايي، سلطاني، وزيري و مقدم) و مردم عادي بالاخص مهاجران از قفقاز برگشته، خان گزيده‌ها و ستمديدگان و تحقيرشدگان به آنها از يک طرف و خوانين ذوالفقاري، افشار و ارتش شاه با مستشاري ژنرال شوارتسکف از طرف ديگر، اين منطقه را به خطّ مقدم درگيري نيروهاي متخاصم تبديل کرد.

تصرف زنگان توسط فرقه در اواخر آبان ماه 1324 صورت گرفت و به تبع آن نيروهاي ذوالفقاري به اطراف و اکناف پراکنده شده و شروع به تجديد قوا نموده با حمايت ارتش درگيريهاي نظامي در منطقه را آغاز کردند، و در طول يک سال تعداد زيادي از طرفين کشته شده و خانواده‌هايشان داغدار و بي‌سرپرست شدند.

مذاکرات تهران و دسيسه‌هاي قوام منجر به توافقي گرديد که مورد قبول پيشه‌وري قرار نگرفت، لذا پيشه وري کنار گذاشته ‌شد، يکي از بندهاي توافق تخلية «زنگان» و تحويل به دولت مرکزي در ازاي تحويل «ساري داش» (سردشت) آذربايجان غربي بود، درست مثل مبادله کالا با کالا بدون توجه به احساسات ساکنين آن که حتي تصوّرش براي طرفداران فرقه به ويژه «فدائيان» و «قزلباش‌ها» محال بود. توافقي که باعث از بين رفتن آرزو و آمال هزاران نفر طرفدار فرقه بود که در طي يک سال آزادي را تنفس کرده بودند. انتشار چنين خبري از راديو تبريز باعث بهت و حيرت و تنفّر همه از سران تبريز نشين فرقه شده بود.

نخستين واکنش فرقه‌اي‌هاي زنگان عدم قبول توافق و سرپيچي از مافوق بود که موجب خروج غلام يحيي از زنگان مي‌شود. فرقه‌ايهاي زنگان دو راه بيشتر پيش پايشان نبود، ماندن به بهاي اعدام و زندان و تبعيد، رفتن به بهاي جلاي وطن و آوارگي در ديار غربت.

براساس منابع موجود، عقب نشيني فرقه‌اي‌هاي زنگان از طريق منطقة «قره پشتلو» به روستاهاي «ورمزيار»، «برون ده» و «سليمان بلاغي» بوده و در جريان حملة ارتش به «ميانه» جلو ستون شرقي مقاومت مي‌کردند، فرماندهي آنها غلامحسين خان اوصانلو و سرگرد انصاري بوده، مقاومت جانانه افراد اين جبهه باعث حيرت فرماندهان ارتش شاه و طبق نوشتة سرهنگ زنگنه مقاومت سنگين نيروهاي غلامحسين خان اوصانلو و سرگرد انصاري باعث شد که ستون شرقي با دو روز تاخير يعني 22/9/1325 به ميانه برسند.

به هر حال عليرغم مخالفتها، زنگان تحويل دولت ميشود و فرقه عقب نشيني کرده، ولي خانواده‌هايشان مي‌مانند و شاهد قتل و غارت توسط ارتش و عوامل خانهاي فراري مي‌شوند.

آمار دقيقي از تعداد افرادي که به آن سوي آراز پناهنده شدند در دست نيست. از بيست و پنج هزار تا چهل هزار هم گفته‌اند که سهم زنگان حدوداً 1600 فدائي، 700 قزلباش، 500 سوار غلامحسين خان اوصانلو و 400 نفر طرفدار است.

طبق مستندات، کليه افراد فرقه پس از عبور از آراز و مرگ پيشه‌وري در مزارع اشتراکي شهرهاي بيلقان، آغدام و گنجه به بيگاري رفته و در آنجا ساکن شدند، در حالي که خانواده‌هايشان چشم به راه بازگشت آنان بودند و با تحقير روز افزون روزگار مي‌گذراندند. آنهايي که ماندند يا اعدام و زنداني شده و يا با تبعيدهاي بي‌بازگشت روبرو شدند و خانواده‌هايشان آواره و دربدر.

Читать полностью…

بایرام مجله‌سی‌

سايان و ديزه جاماعاتي دانيشان لهجه، ابهر و خرم دره‌يه و سونرا اراک و همدان و ساوه‌يه بنزه‌يير. زنگان چايي و چايپارا کندلري ده بير آزدان ميانا و تبريزه ياخينلاشير.
يئنه بير نکته‌ني خاطيرلاتماق گره‌کير کي، زنگان و تبريزده فعل‌لر و مصدرلر «قانون هماهنگي اصوات» دئييلن اينجه قالين قايداسيندان تبعيت ائتمير. يعني بوتون مصدرلر و فعل‌لر قالين اک (پسوند) ايله ادا اولونور:
گئت- گئتماق/ گئتماخ
گل- گلماق / گلماخ
گول- گولماخ
آما اونون رغمينه زنگان تورکجه‌سي مرکز تورکجه‌سينه ياخينليق گؤرسه‌دير.
اينديسه نئچه زنگان لا مرکزي تورک‌لرين آراسيندا مشترک اولان کلمه‌ني بيرليکده آراشديراق:

1 - نمه:
«نمه» کلمه‌سي خمسه‌نين اؤزل و عمومي کلمه‌لريندن بيري دير. بو کلمه زنگان چاييندان و چايپارادان باشلانيب ايران مرکزينه قدر سونرا مرکزدن گئچيب تورکمن صحرا و فارس و کرمان و شمالي خراسان و افغانستان و اورتا آسيا و اويغورستان اؤلکه‌لرينه قدر گئدير. (روايت‌لره گؤره «سومر»لرده نمه دئيرميشلر)
البته زنگان‌دا، مانيشان (ماهنشان» و اورياد منطقه‌سي نمه يوخ، «نه» ايشله‌درلر و «تيکان تپه» غربي آذربايجان‌دا و گروس- بيجاردا «نمه»دن فايدالانارلار.
«نمه»نين ابهر- خرم دره ده يايغين و عمومي اولماسي بو اؤلکه‌ني همدان، ساوه، اراک، قوم، خلجستان، ساووق بولاق و بويين زهرا ايله بير سيرادا قويور.

2- تاراق- تاراماق- تاريم
زنگان‌دا قديم کلمه‌لردن قالميش اولان تاراق و تاراماق کلمه‌لري چوخ ماراقلي‌ و دقت مرکزينه آلمالي دير.
تاراق (داراق: شانه) و تاراماق (داراماق: شانه کردن) و حتي تاريم و تارلا دقيقاً خلج تورکجه‌سينده ده عيني ايشله‌نير. هم خلج ده و هم تورکيه ده تاش (داش) و تاشيماق کلمه‌لري ده گؤرونور. بورادا /د/ و /ت/ سس‌لريني بيري بيرينه چئوريلمکده گؤروروک.

3 - دانا
دانه، دنه، دانا (واحد مقياس براي اعداد معين يا نامعين و مقدار) زنگان‌دا «دنه» يوخ بلکه «دانا» دئييلير. مثلاً بئش دانا آلما، اون دانا کتاب و...
خلج تورکجه‌سينده ده دنه، دانا تلفظ اولور.

4- نئچچه (چند)
بو استفهامي سؤز خلج تورکجه‌سينده و زنگان تورکجه‌سينده تشديد ايله تلفظ اولونور. مثلاً: نئچچه نفر داغا چيخديلار.
بئله بنزرليک‌لر زنگان تورکجه‌سي له عراق عجم تورکجه‌سي آراسيندا مسلماً ائتنوگرافيک و قوميت‌ بيرليگي مسأله‌سيندن آسيلي دير. خمسه تورک‌لري‌له همدان، بيجار، تيکان تپه، قزوين، قوم، ساوا، اراک و قشقايي تورک‌لري‌نين آراسيندا قديم ائل بيرليگي و ديل بيرليگي هامي‌يا بللي‌دير.
ديل مسأله‌سيندن علاوه، مشترک فاميل‌لر، ائل‌لر و طايفالار، کند آدلاريني دا اونوتماق انصاف‌دان اوزاق ساييلير. اوغوز ائللري‌نين 24 طايفاسيني و ساير تورک ائل‌لريني بو ماحال‌لارين هر بير يئرينده احصا ائله‌مک اولور. افشارلار، بيگدلي‌لر، بايات‌لار، اوصانلي‌لار، مقدم‌لر، استاجلولار، خدابنده‌لولار، قاراپوشلولار (بوزوجلولار، بوز اوخلولار؟)، اينانلولار، ائيميرلر، خلج‌لر، قيزيلباش‌لار، شاهسئون‌لر، غني‌بيگلي‌لر، قيزيل‌گئچي‌لي‌لر، دوقانلي‌لار، اوريادلار و ...

/channel/Bayramzn

Читать полностью…

بایرام مجله‌سی‌

ادامه پست قبلی👇

....در گوزل دره زنجان مینویسد:
و امیر زاده ابابکر را این خبر به غایت خوش آمد و فرمود تا بشارت زدند و در حال کوچ  کرده و از قوروق ارقون به سجاس آمده و از آنجا به گؤزلدره رفت و تابستان قریب دو ماه آنجا ساکن شد. در صفحه 232 عالم آرای امینی نیز در دوره آق قویونلو و در سال 891 هجری و در صفحه 232 همین کتاب از گؤزلدره زنجان یاد شده است و می نویسد:

و در اواسط رمضان رایات همایون از طریق عقبه بزقوش (کوهستانی واقع در نزدیکی سراب) و راه میانه و گرمرود به رودخانه زنجان درآمد و عید فطر در حوالی زنجان کرده و از طریق اژدها چشمه و گؤزل دره روان گشته.
به علاوه در صفحه 278 همین کتاب عالم آرا امینی و تقریبا دو سال بعد یعنی در سال 893 هجری و در اواخر دولت آق قویونلوها می نویسد: در یورت گؤزل دره از ییلاقات سلطانیه این حال به مسامع جلال رسید. نیز در صفحه 280 همین کتاب در سال 893  هجری کتاب عالم آرای امینی می نویسد:

و آه جهان سوز مردم شروان در آئینه ضمیر رحمت، تاثیر چنان پرتو افکند که به نفس نفیس از "گؤزل دره" توجه صوب شروان نمودند.
در کتاب تاریخ جهان آرای دوره صفویه، صفحه 279 آن در دوره شاه اسماعیل صفوی می نویسد:
و رایات حشمت آیات حوالی سلطانیه و " گؤزل دره" را ییلامیشی کرد. کتاب خلاصه التواریخ دوره صفویه نیز در صفحه 141خود، در دوره شاه اسماعیل می نویسد:
و خود متوجه سلطانیه و گؤزل دره شدند. و نیز در صفحه 170 کتاب خلاصه التواریخ در دوره شاه اسماعیل می نویسد: و رایات جلال از عقب امرا به سلطانیه آمده و آنقدر توقف نمودند که امرا باز گشته به ییلاق گؤزل دره فرمودند و در کتاب احسن التواریخ دوره صفویه، در صفحه 268 آن در سال 934 هجری و در دوره شاه طهماسب می نویسد: در این سال در ییلاق گؤزل دره در روز پنج شنبه پنجم شوال به انگیزه چوهه سلطان، دیو سلطان کشته شد. کتاب عالم آرای عباسی نیز در صفحه 687 و 688 خود در دوره شاه عباس از گؤزل دره زنجان نام می برد و می نویسد: و بندگان حضرت اعلا به تقریب سیر و شکار گؤزل دره به آن حدود توجه نمودند. در صفحه 153 کتاب جواهرالاخبار دوره صفویه نیز از گؤزل دره زنجان یاد شده است.

منبع: ماهنامه بایرام شماره 12 و 13 خرداد و تیر 1387


/channel/Bayramzn  

Читать полностью…

بایرام مجله‌سی‌

تحقیقی علمی و نادر با یافته‌هایی نو از تاریخ

این ویژه نامه (بایرام نمره ۸ مسلسل ۹۰) تحقیقی و استثنایی در مورد بخشی‌ها و بیتیکچی‌های ترکی نویس در قرون هفت و هشت و نه هجری قمری است که مجله بایرام نودمین شماره خود را به آن اختصاص داده است.

این تحقیق حاصل چندین سال مطالعه و تدقیق در متون کلاسیک و تاریخی چاپ شده و نشده (نسخ خطی) است که نویسنده با نگاهی علمی - آکادمیکی آن را برای اولین بار پدید آورده که به زودی در دسترس علاقمندان قرار میگیرد.

لازم به ذکر است در این ویژه‌نامه تحقیقی، بیش از ۵۰ تصویر و مینیاتور و خطوط ترکی اویغوری و ... به چاپ میرسد که ارزش فوق العاده‌ای دارد.


/channel/Bayramzn

Читать полностью…

بایرام مجله‌سی‌

نشریه بایرام_ شماره 70
آذرماه 1396

/channel/Bayramzn

Читать полностью…

بایرام مجله‌سی‌

نگاهی به داستان "جمیله"
روزبه سعادتی

نشریه بایرام_ شماره 69
/channel/Bayramzn

Читать полностью…

بایرام مجله‌سی‌

رومانتیسیسم( ادبی مکتبلر2)
کامیار بالسینی

بایرام درگیسی_ 69جی سایی
/channel/Bayramzn

Читать полностью…

بایرام مجله‌سی‌

بنگر این سعدی(نگاهی به کتاب مگر این پنج روزه ناصر پورپیرار)
سید جواد رفیعی

نشریه بایرام_ شماره 69
/channel/Bayramzn

Читать полностью…

بایرام مجله‌سی‌

ضلع سوم
مهدی ریاحی

نشریه بایرام_ شماره 69
/channel/Bayramzn

Читать полностью…

بایرام مجله‌سی‌

شعریمیز
بو آی_ میرزا کوچک(خاوری زنجانی)

بایرام درگیسی_ 69جی سایی
/channel/Bayramzn

Читать полностью…

بایرام مجله‌سی‌

نشریه بایرام_ شماره 69
آبان سال 1396

/channel/Bayramzn

Читать полностью…

بایرام مجله‌سی‌

امانت_ ابراهیم حبیبی
منیم دونیام کیچیک دیر_ یحیی افشار

بایرام درگیسی_68 جی سایی
/channel/Bayramzn

Читать полностью…

بایرام مجله‌سی‌

آدرسهای ناشناخته برای زنجان و زنجانی(2)
مهدی بیگدلی

نشریه بایرام_ شماره 68
/channel/Bayramzn

Читать полностью…

بایرام مجله‌سی‌

خطیمیز شعریمیز
شعر: عندلیب کاشانی
خط: مجید حلّی

بایرام درگیسی_ 68جی سایی
/channel/Bayramzn

Читать полностью…

بایرام مجله‌سی‌

نشریه بایرام_شماره 68
مهرماه سال 1396

/channel/Bayramzn

Читать полностью…

بایرام مجله‌سی‌

«زنگانین آغیناغی» باره‌ده

🖋مهدی ریاحی

قایناق: بایرام، نمره ۸۹- قیش ۱۴۰۱

«بايرام» مجله‌سی 88.جي نمره‌ده بير مطلب «زنگانين آغيناغی» عنوانی ايله چاپ اولموشدو. بو سؤز صحبت زنگان‌دا هميشه‌ليک بير دغدغه اولدوغو ايله هئچ واقت کاغاذ اوسته گليب، يازيلماييب.

اوستاد علي محمدبياني جنابلاريندان بو بابت‌دن تشکرلر يئری وار. بو مسئله‌ باره‌سينده خصوص بو آغيناغين نييه- نئجه‌ليگينه نئچه سؤز نظره گلير:

1- بير روايت‌ده زنگان تاريخ‌ده اون ايکی يول و بير روايت‌ده دؤرد يول خاراب اولوب. ائله خاراب کی شهر آداملاردان بوشاليب و بنالر بنؤره‌لر هاميسي ييخيليب داغيليبلار. حتي گؤرونور او ساواشلاردا کی شهرده آوادانليق نشانه‌سی آز چوخ قاليرميش اونلار کي کؤچوب قاچماييبلار ال‌سيز- آياق‌سيز آداملاريميشلار کي ساواشلاردا دوست دوشمان قوشونونون ايشينه گلمزميشلر، ديريليکلری و اؤلولوکلری وئجه گلمه‌ييب، نه مال دولتلری واريميش کي دونياده ايشه گله، نه قانلاری قان تؤکمه‌گه حماسه يارادان ايميش. گومان گئدير ساواش جغرافياسيندا زنگان اؤنملی بير يوردوموش، آرانليق هامار بير يئر کي قوشونو شبيخون‌دان تالاندان گؤزتلمه‌گه قراوول دورماغا ايکي طرفينده آلچاق اوجا داغلاری وار، دايانيب دينجلمه‌گه امن آرخايين يئر ايميش. يارالی سينيقلی عسکرلر قوشوندان آيريليب بو شهرده قالمالی اولارميشلار. بو آداملارين اللريندن گلن صنعت قمه- قالخان دوزلتمک ايميش. ايندي ده زنگان پيچاقی شهرتلی دير. آما بو اؤزلليگ شهرين آداملارينا خوش باغيشلامييب، اوتوب اوتوزان قوشون بو شهری اوخلارا تفنگلره توپلارا آماج ائديب خاراباليق اؤلوم ايتيمی پای وئريبلر.

بئله گؤرونور تاريخ بير يول خراب اولان شهرلره چوخراق اورک يانديريب آما نئچه يول خراب اولان شهرلردن واز گئچيب. نئجه کی نيشابور شهري‌نين موغول ساواشلاريندا کي حالی ذهنلرده و تاريخلرده گؤرونوشلودور، حال بو کي زنگاندا موغول، عرب، عجم، تورک، روم قوشونلاری ايله فاجعه‌لر ياراديبلار، هره‌سی بير نيشابور! کي زنگانلی يا غيره‌سی اونلاردان خبرسيز.

بوندان بئله زنگانين طبيعتی و جغرافياسی تاريخيندن چوخراق مهربان ايميش، تاريخين هوولناک و قورخولو گونلرينده ده زنگانين باغلاری شهرين خارابالارين يام ياشيل آغاجلارینين قول قاناديندا گؤزتله‌ييبلر لاکن، امان امنيت اولمايان يئرده هئچ شئی آياق توتوب کؤک باغلاماز، ايستر اقتصاد اولسون ايستر، فرهنگ اولسون.

2- بئله نظره گلير زنگانين آنلی‌نين يازيسی! بئيله‌ ايميش، بير آخينتي جمعيت هميشه اوندا ياشاييبلار، آما قالارغی دگيلميشلر. زنگان‌دا اوچ دؤرد يوز ايل آراسی کسيلمزليک‌له ياشايان عائله آزدير، ايندي ده بورادا بئش يوزمين ياشايان انسان‌لارين ياشام تاريخی يوز ايل‌دن آزدير. عين حال‌دا اونلار گلن يوز ايلده بو شهردن گئتمه‌گه نقشه تؤکوب، دون بيچمک‌ده‌ديرلر!

بئله بير خصوصيت قويماييب بو شهرين آداملاری بوردا اولان ائولره، بنالارا و فرهنگ نشانه‌لرينه، حتی ديله باغلی وفالی قالماغا دَيَر وئرسينلر.

زنگان لهجه‌سينده ايشله‌نن کلمه‌لرين مختلف تورک ائل‌لريندن آلينماسی، ‌او جمعيتين بورالاردا آخينتی‌سيندان قايناقلانيبدير. آخار سودا، دن قالماز، دن گؤگرمک اوچون سويون ثابتليگی لازيم‌دير. ‌‌

3- زنگان خيرلی ايش گؤرن‌لرين آدليم شهری ساييلير. نسبی حساب‌لا بو شهرين خيريّه اقتصادی چوخ بؤيوک شهرلردن ايره‌لی گؤرونور. بو مسئله‌نين نئجه‌ليگينی آداملاری‌نين کؤچریليگينده آختارمالی‌ييق.

زنگان‌دا اوشاقليغين و جاوانليقين کئچيردن کيمسه، وار دولتينی ييغيب، کؤچوب گئديب، تزه يئرلرده ايشله‌ييب، مال دولت قازانيب، ائوله‌نيب، آرتيب، و قوجالاندا کئچن گونلری و اوشاقليغی، وطنين شيرين شيرين خاطره‌لرئ يادا دوشوب بو شهره باش چکمه‌گه گليرلر. شهرين يوخسوللوق و چتينليک له گون گئچيرن‌لرينی گؤررکن، دئييرلر نئيله‌مک؟

بورانين آمانسيز فاجعه‌لری ائله گوجلو ايميش کي ائله بيل ازلی خاطره تک هامی‌نين بئينينده اوتوروبدور، اونا گؤره کارخانا ساليب، ايش دوزلتمک‌دن واز گئچيب، باليق توتماق اؤيرتمک‌دن، باليق وئرمه‌گه ماراقلانيبلار. بو باطل تسلسل بير آييقليق و آيدينليق ايسته‌يير. اوميد قاپيسی باغلي دگيل.

ان شالله بو باره‌ده يازماغا سؤز چوخ!
/channel/Bayramzn

Читать полностью…

بایرام مجله‌سی‌

زنگانین آغیناغی

علی محمدبیانی

منبع: فصلنامه بایرام - ش 6- مسلسل 88 - سال: شانزدهم ، پاییز 1401 / 2022

بو گلن کيم‌دی گؤرون خمسه‌نی حيران ائله‌دی
شهره آشوب ساليب، خلقی پريشان ائله‌دی.

تورک و تاجيکه عراق ايچره غزل يازديردی،
خمسه اتراکينی ده گلدی غزلخوان ائله‌دی

ميرزا عباس خان افشار «پريشان» قرن 13 ه.ق

زنگا‌نين آغيناغی هميشه بير مسأله ايميش. بو آغيناق، سياست، مهاجرت و اقتصاديات مسأله‌لرينده چوخ اهميتلی اولوب و بعضاً منفی و مثبت اثرلر ده ياراديبدير. ظاهراً بئله نظره گلير (چون بو باره‌ده ميدانی تحقيق اولمويوبدور.)

زنگانين آغيناغی تبريزه يوخ، بلکه مرکزه ساری ايميش. من اؤزوم 1370 شمسي ايليندن بو مسأله‌یه فيکيرله‌شيرم. بير سيرا انسان‌لاريميز نييه تبريزه خور باخيب و تهرانا ساري آغينايير دئيه، هميشه جاواب آختارميشام. (البته جنگ دوره‌سی زنگانلي‌لار لا تبريزلي‌لر بير لشکر تشکيل ائديرديلر).

بو آغيناق مسأله‌سينی قبول ائتسک، بونون ندنی هانسی مسأله‌لردن قايناقلانير؟

بعضي موقع دئيرديم بلکه مشروطه مسأله‌سی و تبريزين مشروطه‌چي‌ليگی و زنگانين خان خانليغی بو امره سبب اولموش.

لازيم‌دير بير تاريخی خاطره‌نی بورادا خاطيرلايام.
دئييرلر ستارخان تبريزدن تهرانا گئدرکن، زنگان‌دا بير قوجا کيشی له دانيشيغا مشغول اولور. کيشي ستارخان‌دان سوروشور:

خان سيزين نظريزه بيزيم اصلي دردريميز نه اولا بيلر؟

ستارخان اليني قوجانيني چئگنينه قويوب دئيير:

دده جان آزادليق‌دير، آزادليق!

بو حکايه زنگان‌لا تبريزين سيرداشليغينی گؤرسه‌دير. اوندان علاوه زنگان شاعيرلری ميرزا عبدالواسع شهيدي‌دن توتاق اوستاد محمد منزوی‌يه قدر هميشه تبريزی اورک‌دن سئورميشلر. اونلارين شهريارلا اخوانيه‌لری مشهوردور.

بو استثنالاردان گئچه‌رک، گليب چيخيريق فرقه‌ليک عصرينه. بعضاً ده دئيرديم فرقه مسأله‌سی و ذوالفقاری‌لرين مخالفتی آز و کيچيک بير سورون و مسأله دگيل. البته او زامان‌دا دا زنگانين آدلی سانلی و خالق ايچينده محبوب خانلاری او جمله‌دن دارايی‌لر و اوصانلی‌لار بو موضوع‌دا ذوالفقاری‌لرله مخالف ايديلر.

بونلاردان واز گئچه‌رک، من ايندی گليب ديل و ائل- طايفا مسأله‌سينه چاتميشام.

منجه زنگانين مرکزه يعني ايرانين مرکزی ساييلان عراق (اراک) يوخسا عراق عجمه آغيناغی ديل و ائلداشليق مسأله‌سيندن آسيلي‌دير.

زنگان هميشه عراق عجمه مثبت باخيبدير. ايندي سورغو سؤال بوراسيندادير کي عراق عجم‌ده نه‌لر واردير؟
نييه زنگان‌دا بئله بير مثبت باخيش اونلارا ساری اتحاف اولور؟

دوزدوز ايندی آز-چوخ ايران مرکزينده و عراق عجمين چوخ پاييندا فارسجانی گؤروروک، اما مردمشناسی و ائتنوگرافيک و مونوگرافيک باخيش‌لارلا باخيلسا، مسأله عکسينه اثبات اولا بيلر. قاجاريه‌دن قاباق، تهران و اونون اطرافی تات ديللی و تورک ديللی گؤرسه‌نير. بو ايکي يوز ايل‌ده تات و تورک ديل‌لری گئت گئده دالي اوتوروب و دري ديلي اوزه گليبدير. آما زنگان‌دا و خمسه‌ده، عراقِ عجمه و مرکزه ماراق يئرينده قاليبدير.

دوکتور هيئت يازير تبريز تورکجه‌سی قيپچاق تورکجه‌سيی تأثيري آلتيندادير، آما بيز ده بئله دئيه بيله‌ريک زنگان تورکجه‌سی تبريز ايله ايلگيلی اولاراق، ظاهرده خلج، تورکمن و قشقايي تورکجه‌سی له اورتاقليق گؤرسه‌دير.

صفويه عصرينده خمسه ماحالينا (زنگان اوستانينا) گلن قيزيلباش‌لار و شاه عباس عصرينده شاهسئون‌لر ايرانين و عراقين هر يانيندا داغيلميشديلار. آما زنگانين تورکجه‌سی اوندان قاباق‌دان قالميش ايزلرله مرکزي تورک‌لره باغلانير. خصوصي له خلج تورکجه‌سينه. بو لهجه‌نين اثرلريني هم طاريم‌دا و هم بير سيرا کندلرده گؤروروک.
قيزيلباش‌لاردا موغان و افشار لهجه‌سی چوخ بللی‌دير. آما زنگان‌دا و ابهرده يايغين و عمومی اولان بير ديالکت و شفاهيات دا وار. بو ديالکت و شفاهيات زنگانين بومی خالقينی قيزيلباش‌لاردان و شاهسئون‌لردن آييرير. حتي چوخ کندلرده و ماحال‌لاردا شاهسئون و قيزيلباش‌لار بومی تورکجه‌نين تأثيرينده اولوبلار. ابهرده قديم ايل‌لرده خلج آباد آديندا بؤيوک بير محله واريميش. قيداردا و مانيشان‌ (ماهنشان)دا خلج آديندا نئچه کنديميز واردير. اوندان علاوه زنگانين شمالی حصه‌لرينده و طاريم و ابهرده دانيشيلان تورکجه لهجه‌سی خلج (قوم و خلجستان) همدان، ساوه، اراک، ساووج بولاق، بويين زهرا و قشقايی ايله ياخينليق گؤرسه‌دير. منجه بو ياخينليق قومی و طايفاليق ائلليک اشتراکاتيندان و بيرليگيندن قايناقلانير.
بير نکته‌نی ده زنگان لهجه‌سي حاقيندا ايضاح ائتمک لازيم دير:

زنگان شهرينده دانيشيلان لهجه هم غربي و هم شرقي کندلر له فرقلی دير. مثلا زنگان لهجه‌سی هم بئش کيلومترليک ده اولان سايان و ديزه کندلری له فرقلی‌دير و هم قاراپوشتلو و زنگان چايی ماحال‌لاری‌نين کندلری له.

Читать полностью…

بایرام مجله‌سی‌

نگاهی به «گؤزل دره» زنجان

دکتر محمد خالقی مقدم- عضو هیئت علمی دانشگاه زنجان

چکیده: گؤزلدره زنجان از همان زمان تشکیل حکومت ایلخانیان که مرکز قدرت و پایتخت خود را در شهر سلطانیه انتخاب کردند، یکی از مراکز ییلاقی سلاطین و خوانین پایتخت نشین سلطانیه بود. در دوره های حکومت ایلخانی و تیموریان و قره قویونلو و صفویه و ... هم ایشان همیشه تابستانها به سلطانیه می آمدند. این دره زیبا و با صفا که در زبان ترکی با کلمه " گؤزل دره" تلفظ می شود، به معنی " دره زیبا" است. هنوز هم سیب گؤزل دره در بازار زنجان مشهور است. بعدها این دره زیبا به دلیل همین اهمیت ییلاقیش برای طبقه اعیان و سلاطین ایلخانی تا دوره قاجاریه اهمیت زیادی پیدا کرد که باعث شد تا بر خلاف دیگر دهات استان زنجان،اغلب در کتب تاریخی نویسندگان گذشته از کلمه گوزل دره زنجان نام ببرند. چنانکه که در 200 سال اخیر هم با پایتخت شدن تهران دره های زیبای شمال شهر تهران مثل اوشون و فشم و میگون و ... هم مشهور شده اند. لازم به ذکر است که بعدها در دوران اخیر این دره ییلاقی زیبا که در فاصله میان سلطانیه و زنجان قرار گرفته است، با تعدادی از دهات اطراف آن به نام دهستان گوزل دره نامیده شد که در آن علاوه  از دهات مختلف دو آبادی به نام گوزل دره بالا و گوزل دره پایین قرار دارد که به تدریج و با کاسته شدن از اهمیت کشاورزی آن، در دورانهای اخیر جمعیت روستاهای آن نیز کوچیده اند. در آمارنامه سال 1355 آبادی گوزلدره پایین 378 خانوار و 1772 نفر جمعیت داشت و آبادی گوزلدره بالا 17 خانوار و 104 نفر که بیشترشان به شهر تهران و زنجان کوچیده اند. در آمارنامه سال 1368 کل دهستان گوزلدره 1101 خانوار جمعیت داشت. این دهستان حدود 322 کیلومتر مربع و تراکم جمعیت آن 26/21 نفر بود. این دو ده بر اساس داده های کتاب فرهنگ آبادی های شهرستان زنجان در سال (ش)1383 وضعیت جمعیتی ذیل را داشت.

در گوزل دره پایین پانصد خانوار زندگی می کرد که در یک ناحیه جلگه ای با چهار قنات و 19 چشمه سار واقع شده است. گوزل دره بالا هم که در یک ناحیه جلگه ای دیگر بود و 37 چشمه سار و رودخانه فصلی داشت، اکنون فاقد جمعیت شده است.
پیشینه بحث:

در بررسی مزبور تکیه ما به مستندات تاریخی پراکنده است که در مورد منطقه گوزل دره و نحوه تنظیم تاریخی آن مستندات در کتابهای معروف تاریخی گذشته می باشد. مثل زبده التواریخ حافظ ابرو دوره تیموریان، کتاب عالم آرای امینی در دوره آق قویونلو، کتاب تاریخ جهان آرای دوره صفویه، کتاب احسن التواریخ و تکمله الاخبار دوره صفویه، کتاب عالم آرای عباسی دوره صفویه، کتاب جواهر الاخبار همین دوره. ذکر نام گؤزل دره در اغلب کتب تاریخی مهم گذشته به دلیل آن بوده است که این دره زیبا و دهات واقع درآن مورد توجه سلاطین و طبقه اعیان این دوره تاریخی بودند که مدتی از ایام اوقات فراغت خود را در این دره زیبای زنجان می گذراندند.
روش تحقیق:

در بررسی مزبور روش تحقیق ما علاوه بر مستندات، مشاهدات تجربی از وضعیت جغرافیایی و جامعه شناسی روستایی دهات این دهستان، به مستندات آماری اداره سازمان مدیریت و برنامه ریزی استان زنجان نیز تکیه شده است. همچنین به مستندات تاریخی اغلب کتب تاریخی مهم گذشته که برای اهالی شهر چندان شناخته شده نیست؛ مراجعه کرده ایم تا از لابلای اسناد و مدارک تاریخی ادوار گذشته اهمیت تاریخی این دهات را در نزد مهم ترین تاریخ نویسهای دورانهای گذشته مثل تیموریان و آق قویونلو و صفویه  و... جستجو بکنیم. به همین دلیل یک نوع روش تحقیق تاریخی را در این پژوهش خود به کار گرفته ایم.
بحث و نتیجه گیری:

نخستین گزارش تاریخی در سال 807  ه. ق از این ناحیه زیبا بلافاصله بعد از مرگ تیمور آمده است که در  صفحه 42 زبده التواریخ حافظ ابرو دیده می شود. در آن درباره درگیری دو نوه تیمور به نام امیرزاده عمر و امیرزاده ابابکر تیموری می نویسد:

و امیرزاده ابابکر را در قلعه سلطانیه محبوس گردانیدند و جمعی را به محافظت او مقرر فرمود و آغرق و خوانین را را به امیر حسین برلاس سپردند و در گوزل دره سلطانیه مسکون گردانید. همچنین در صفحه 60 زبده التواریخ و یک سال بعد یعنی در سال 808 هجری می نویسد که:

در خلال این احوال امیرزاده ابابکر بهادر از حبس سلطانیه خلاص یافته و پیش پدر رسید و امیرزاده ابابکر خزانه ای که در قلعه بود و با جیبا و اسلحه به تصرف گرفته بود و مردم بر او جمع گشته و چون خبر خلاص او به آغرق و امرا که در "گوزل دره "بود رسید، آن مردم هم به هم بر آمدند. به علاوه در سال 810 هجری در صفحه 222 زبده التواریخ در مورد اقامت دو ماهه شاهزاده ابابکر تیموری یا نوه تیمور ....

ادامه در پست بعدی...

Читать полностью…

بایرام مجله‌سی‌

فهرست مطالب شماره جدید فصلنامه بایرام شماره 8 (مسلسل 90)

این شماره از فصلنامه، ویژه نامه ای 180 صفحه ای است با عنوان "بخشیان و بیتیکچیان" و با عنوان فرعی "درباره منشیان ترکی نویس عصر ایلخانی و تیموری" به قلم علی طارمی.

/channel/Bayramzn

Читать полностью…

بایرام مجله‌سی‌

"داستانهای آشیقی زنجان" کیتابینا گؤره
مصطفی رزاقی

بایرام درگیسی_ 69جی سایی
/channel/Bayramzn

Читать полностью…

بایرام مجله‌سی‌

خشت و خورشید (نظری گذرا به کارهای نقاشی مریم عالمی)
بهروز منزوی_ رحمان پرچگانی

نشریه بایرام_ شماره 69
/channel/Bayramzn

Читать полностью…

بایرام مجله‌سی‌

مختصری پیرامون منشا الفبای ترکی رونیک (بخش سوم)
جرارد کلاوسون
انتخاب و ترجمه: رامین سلطانی

نشریه بایرام_ شماره 69
/channel/Bayramzn

Читать полностью…

بایرام مجله‌سی‌

وقتی تاریخ نگاری ایدئولوژیک می شود!
علی طارمی

نشریه بایرام_ شماره 69
/channel/Bayramzn

Читать полностью…

بایرام مجله‌سی‌

پرسه در قلمرو مردان نمکی
گفتگو با دکتر عالی_ کارشناس میراث فرهنگی
مصاحبه: مهدی ریاحی

نشریه بایرام_ شماره 69
/channel/Bayramzn

Читать полностью…

بایرام مجله‌سی‌

#نشریه_بایرام_pdf

شماره 69
آبان سال 1396

/channel/Bayramzn

Читать полностью…

بایرام مجله‌سی‌

سلام. دوستلار
بو عکس فایل لاری نین کیفیتی آشاغی اولورسا، متنین اصلینی بو pdf فایلیندا اوخویا بیلرسیز.

Читать полностью…

بایرام مجله‌سی‌

نان و کباب با طعم شعر و کتاب
بهروز منزوی

نشریه بایرام_ شماره 68
/channel/Bayramzn

Читать полностью…

بایرام مجله‌سی‌

آشیق ممی (داستان دنباله دار_ قسمت چهارم)
کاظم سلیمانی

نشریه بایرام_ شماره 68
/channel/Bayramzn

Читать полностью…

بایرام مجله‌سی‌

#نشریه_بایرام_pdf

شماره 68
مهرماه سال 1396

/channel/Bayramzn

Читать полностью…

بایرام مجله‌سی‌

زبان، هویت و عزت نفس
مهدی فاطمی

نشریه بایرام_ شماره66
/channel/Bayramzn

Читать полностью…
Subscribe to a channel