پژوهشی مهم در حوزۀ خلیج فارس
سید سعید میرمحمّدصادق
شهرآرا، یکشنبه، ۶ آبان ۱۴۰۳
خداوند را سپاسگزارم که توانستم پژوهشی مهم در حوزۀ خلیج فارس را در مهمترین روزها که این شاخاب کهن با تهدیدهای گوناگون روبهروست به مردم ایران و نیز اهل تحقیق بهویژه صفویهپژوهان تقدیم کنم. این کتاب بر پایۀ سه رسالۀ منظوم از روزگار صفوی از دوران شاه عباس اوّل صفوی است. نخستین رساله فتحنامۀ شیراز، لار، بَنارو، میناب و بحرین است که دربارۀ فتوحات اللهوردیخان در تسخیر این مناطق در ۱۷۱۷ بیت است. شاعر این منظومه ابنحسین شیرازی است و اصل این نسخه در کتابخانۀ عارف حکمت شهر مدینۀ منوره نگهداری میشود. رسالۀ دوم فتحنامۀ کشم و هرمز از سرایندهای ناشناس در ۴۸۲ بیت است. رخدادنگاری این منظومه به گزارشهای رویی فریره دوآندردا، سردار پرتغالی، دربارۀ شیوۀ نبرد ایرانیها بسیار شبیه است. اصل این نسخه در ایتالیا نگهداری میشود. رسالۀ سوم جنگنامۀ کشم از شاعری ناشناخته در ۲۶۳ بیت و دربارۀ بازپسگیری قشم است. نسخۀ این منظومه در کتابخانۀ واتیکان است. رسالۀ دوم و سوم همان سرودههایی است که پیترو دلاواله، جهانگرد ایتالیایی، آن را از شاعران آثار خریده و با خود به رم برده است.
فتوحات صفویه در ایالت فارس و جزایر بحرین، قشم و هرمز، نوشتۀ ابن حسین و دیگران، تصحیح و تحقیق سید سعید میرمحمّدصادق، بنیاد موقوفات افشار، ۱۴۰۳، ۳۹۲ صفحه.
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
تاریخ دانشی است منبعبنیاد، پس پژوهشگر به هر میزان که بتواند به منابع متنوع دست یابد، میتواند تحلیلی چند وجهی از رویدادهای تاریخی ارائه دهد.
از جمله منابع اسنادی مهم در پژوهشهای تاریخی، سلطانیات یا مکاتبات سیاسی است.
عصر صفویه به لحاظ تعداد و کیفیت مکاتبات سیاسی یکی از متمایزترین ادوار تاریخ ایران است، اما به دلیل حوادث طبیعی و تغییر سلسلهها و پایتختها، گنجینه متمرکزی از نامهها و اسناد تاریخی تا دوره معاصر در اختیار نداریم. البته بخش عمدهای از نامهها را که اکنون سواد آن در دسترس است، مدیون ذوق منشیانی هستیم که نسبت به گردآوری نمونه نامههای خود و سایر منشیان بزرگ این دوره اقدام کردند.
پژوهش حاضر فهرستی تحلیلی و کاربردی از بیش از ۸۰۰ نامه سیاسی این دوره است که افزون بر اسناد و مکاتبات سیاسی منتشره، نسبت به استخراج نامههایی که در متون تاریخی این دوره ذکری از آن شده، اقدام کرده است.
امید است پایاننامه دیگری در زمینه دیوانیات آغاز شود تا بتوان از منابع متفرق این دوره، به طور کامل آگاه شد و در مطالعات صفوی بهرهبرداری کرد.
روز یکشنبه ۲۵ شهریور ۱۴۰۳، این پایاننامه دفاع شد.
/channel/bazmavard
توپ روس بر غریب طوس
آوخ که در دیار خراسان به عهد ما
تجدید کرب و بلا کرد توپ روس
محمّدتقی بهار
دهم فروردین در تقویم تاریخ ایران، رخداد مهمی به ثبت رسیده است. واقعهای که هم به ساختار ملی و هم به حوزه دینی توسط روسها تعرض شد. این واقعه - که از جمله وقایع مهم دوره پسا مشروطه است - در سپهر سیاسی و محافل دینی - که درباره دشمنشناسی و غربشناسی کار میکنند - کمتر مورد توجه قرار گرفته است.
در ساعت ۱۶:۴۵ روز شنبه ۱۰ ربیعالثانی ۱۳۳۰ قمری برابر با ۱۰ فروردین ۱۲۹۱ خورشیدی و ۲۹ مارس ۱۹۱۲ میلادی، حرم مطهر رضوی توسط روسها به توپ بسته شد.
روسها چهار توپ بزرگ را در فاصله تقریبا هشتصد متری بیرون شهر گذاشته و مسلسلی هم در شاهراه اصلی منتهی به حرم، یعنی بالا خیابان قرارداده و در اطراف آن مجموعه ساختمانی هم توپهای ماکزیم مستقر کرده بودند و با آن سلاحها حدود ۲۰۰ گلوله توپ به حرم و گنبد زرین و گنبد آبی (مسجد گوهرشاد) شلیک کردند. گلولهباران دو ساعت به طول انجامید و در پی آن قزاقها وارد حرم شدند.
اینکه ریشه این رخداد چه بود، محرکهای این حادثه چه کسانی بودند و چه زمینهای فراهم شد که روسها به خود چنین جسارتی دهند، در برخی مقالات و پژوهشها ذکر شده است، از جمله در مقاله رودی مته با عنوان:
تجاوز کفار: حمله روسها به بارگاه امام رضا (ع) در مشهد سال ۱۲۹۱
چاپ شده در کتاب:
روسها در ایران (دیپلماسی و قدرت در ایران از آغاز دوره قاجار تا پایان جنگ جهانی دوم)، ترجمه محمد آقاجری، بنگاه ترجمه و نشر کتاب پارسه؛ ۱۳۹۹ خ؛
این یادداشت، به بهانه برخورد با چند سند درباب میزان خرابی و خسارت این حادثه تهیه شده است که در پژوهشهای مرتبت با این واقعه، به این سند و برخی دیگر از اسناد مرتبط با خسارات حرم رضوی و بناهای عمومی و حجرات کسبه توجهی نشده است.
این گزارش به درخواست احمد قوام توسط مرتضی نایینی در ۱۳۳۷ ق تهیه شده است؛ در ابتدای این گزارش مفصل آمده است:
موضوع خسارات وارده به حرم در اثر به توپ بستن حرم توسط روسها
صورت خسارات وارده به آستان قدس و املاک آستانه مقدسه در زمان بمباران و آن چه از کتیبه چهار بست بردهاند، خودشان صورت علىحده خواهند داد به تاریخ شهر جمادی الاولی ۱۳۳۷.
۱.۶۸۵.۰۰۰ تومان [معادل] ۳ کرور ۱۸۵.۰۰۰ تومان
۷۴۵.۰۰۰ تومان
• خرابی عمارات و صحنین و گنبد مطهر و غیره
۲۵۰.۰۰۰ تومان
• اشیاء آستانه مقدسه که به سرقت برده اند، از قبیل جواهر سرطوق ضريح مطهر و جقه های نقره و طلا و قفل های طلا و نقره و اسباب میان حرم محترم و طلاهای دروب اگر چه جواهرات سرطوق مبارک از زمرّد والماس و مروارید و یاقوت قیمتی نیست که بتوان قیمت کرد.
۲۰۰.۰۰۰ تومان
•اشیاء متعلق به آستانه مقدسه که در حجرات سرکشیکان و خادمباشیان و ملتزمین خدمات آستانه مقدسه بوده است به سرقت بردهاند.
۲۵.۰۰۰ تومان
•اسباب ساعت بزرگ و خرابی که وارد آورده اند ۵.۰۰۰ تومان
•به جهت متعلقات آستانه مقدسه و صحنين مقدس و کتابخانه و خزانه به جهت ورود قشون روس داده شده و خرید اثاثیه و تجدید ملزومات
۱۵.۰۰۰ تومان
• تضییع خشت های کاشی تاریخی قدیمی که از زمان سلطان سنجر بوده است به کلی خراب شده و بیشتر از آنها را برده اند و نمی توان قیمت کرد، اقلاً تخمینی نوشته می شود.
۲۵۰.۰۰۰ تومان
برای اطلاع بیشتر از گزارشها و میزان خسارات وارده، نگاه کنید به:
نشانی از مشهد قدیم در گذر اسناد تاریخی؛ بهاهتمام زهرا طلایی و شکوهسادات سمیعی، مشهد، سازمان کتابخانهها موزهها و مراکز اسناد آستان قدس رضوی، ۱۳۹۶.
/channel/bazmavard
اینجا چراغی روشن است
تو یکی نهای هزاری تو چراغ خود برافروز
#مولانا
۱۵ اسفند، روز درختکاری است، جالب است بدانیم، سیسال پیش، در چنین روز و فردایی نهالی کاشته شد، که اکنون به درختی استوار و سایهفکن برای اهل علم و خرد تبدیل شده است.
با همه همراهیها و بهرغم همه ناهمواریها، موسسه میراث مکتوب، در روز ۱۶ اسفند ۱۴۰۲ خورشیدی، ۳۰ ساله میشود.
من در این سیسال آشنایی دستکم حدود ۲۳ سال از نزدیک و دور با این موسسه همکاری کردم و مایه خوشحالی است که سالها با آنها همکار و به آن موسسه رفتوآمد داشتم. این یادداشت را مینویسم تا تقدیری باشد از تلاش مدیرعامل و همکاران او که طی این سیسال رنج این راه را برده و گنجی از خرد را برای ایرانپژوهان و اسلامشناسان به ارمغان آوردند.
نهادهای پژوهشی - انتشاراتی که با سرمایهگذاری دولتی شکل میگیرند، عمدتا در جریان رشد خود، با مشکلاتی مواجه میشوند، بخشی از مشکلات تغییرات مدیریتی است و بخشی دیگر معطوف به خشکسالی مالی است، طوری که اگر تعطیل نشوند، مجبورند با تغییر ماهیت از هدف نخست، البته با زیست حداقلی به کار خود ادامه دهند.
میراث مکتوب در آغازین سالهای دهه هفتاد برای این شکل گرفت، تا دولت بتواند، در دنیای نشر کتاب، با حمایت از ناشران بخش خصوصی پشتیبان نشر متون کهن باشد؛ اما به تدریج، همچون روند روبه رشد همه نهادها، میراث مکتوب نیز از فعالیت و برنامهریزی در حمایت از نشر، کار خود را گسترش داد و افزون بر برنامهریزی و نشر، پژوهش درباره متون و نسخ خطی را نیز در روند فعالیتهای خود قرار داد. برای همین پس از گذشت پنج سال از تاسیس این دفتر، از تابستان سال ۱۳۷۷ خورشیدی، ما شاهد تولد نخستین مجله این موسسه، با نام آینه میراث هستیم، مجلهای که به صورت فصلنامه تخصصی در حوزه نقد کتاب، کتابشناسی و اطلاعرسانی در حوزه متون آغاز به کار کرد و پژوهشهای انجام شده درباره و پیرامون نسخههای خطی، متون چاپی و فهارس و کتابشناسی نسخهها خطی را - با تنوع موضوعات گوناگونی که دارد - پوشش داد و البته توانست از دهه هفتاد تا اکنون، جای مجله نسخههای خطی کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران - که در دهه چهل و پنجاه منتشر میشد - به شایستگی پر کند. آینه میراث از ابتدا تا اسفند ۱۳۸۱ در قالب گزارشی و اطلاعرسانی در قطع رحلی و از بهار ۸۲ (شماره ۲۳ پیاپی) در قطع وزیری با امتیاز علمی ترویجی و از بهار ۱۳۹۰ به این سو (شماره ۵۰ پیاپی) با امتیاز علمی پژوهشی به انتشار خود ادامه داده است. این مجلّه به اندازهای اثرگذار بوده و هست که توانست نسل جدید و جوانی از نسخهپژوهان و متنشناسان را به جامعه علمی و دانشگاهی معرفی کند که اکنون بسیاری از آنان از نامداران متنپژوهی و نسخهشناسی و فهرستنویسی نسخ خطی هستند.
از کنار همین نشریه دو نشریه گزارش میراث و مجله میراث علمی ایران و اسلام نیز متولّد شد، که هر کدام از این مجلات خود منابعی ارزشمند برای انتشار تازهیافتههای محققان این حوزه بود.
در کنار نشر مجلّات، برگزاری نشستهای تخصصی و همایشهای بینالمللی زمینههای فراهم کرد تا موسسه میراث مکتوب، پا از گستره فرهنگی و جغرافیایی ایران فراتر گذارد تا پژوهشگران دانشگاههای خارج از ایران نیز در کنار پژوهشگران ایرانی نوآوریهای خود در زمینه مطالعات نسخ خطّی و متون منتشره را به اشتراک گذارند و همکاریهای علمی در حوزه نسخههای خطّی را در سطح بینالمللی دو چندان کنند.
موسسه میراث مکتوب در طی سی سال یعنی قریب ۱۰.۹۵۰ روز فعالیت، توانسته است ، ۱۷۱ نشست پژوهشی، ۲۰ همایش داخلی و خارجی، ۲۰ کارگاه و کلاسهای آموزشی (در حوزه سند، سیاق، تصحیح و ...)، ۹۶ ضیافت ماهانه دیدار اهل فرهنگ ، ۳۹۰ عنوان در ۴۶۰ مجلد کتاب، ۷۲ شماره فصلنامه آینه میراث با ۴۰ شماره ضمیمه، ۹۷ شماره گزارش میراث به همراه ۱۲ ضمیمه، مجله میراث علمی ایران و اسلام ۲۲ شماره به همراه ۳ ضمیمه را چاپ، نشر و برگزار کند، طوری که در از ابتدا تاکنون، ۱۰۱۳ فعالیت از سوی این موسسه در طی سی سال انجام شده است که میتوان گفت، در هر ۱۱ روز، اهالی فرهنگ شاهد یک فعالیت اثرگذار از این موسسه بودهاند.
همه این تلاشها را مدیون مدیریت خوب و اثرگذار آقای دکتر اکبر ایرانی قمی، مدیرعامل این مجموعه هستیم، این تداوم مدیریت زمینه بالندگی را فراهم کرده است، اما باید توجه داشت، برای همه انسانها، هر آغازی را پایانی است، انشاءالله آقای ایرانی همیشه تندرست و پاینده باشند، اما چنانچه همو به آینده این نهاد اثرگذار فکر نکند، با هر اتفاقی ممکن است چنین دستآورد مهم فرهنگی، خدای ناکرده به نهاد سلف خود بنیاد فرهنگ دچار شود و فقط در خاطرهها بماند.
سیدسعید میرمحمدصادق
/channel/bazmavard
هستانشناسی بیگبنگ:
چهارده میلیارد سال تاریخ کیهان؛
بیگبنگ، نقطه صفر هستی، نقطه آغاز همهچیز: زمان، مکان، نور، ماده و همه کائنات؛
چهارصد هزار سال پس از بیگبنگ، حرکت نور در کیهان اتفاق افتاد که تا امروز در کیهان ادامه دارد؛
ماده تاریک و تولد نخستین ستارهها؛ چهارصد میلیون سال پس از بیگبنگ، تولد نخستین ستارهها؛
یک میلیارد سال پس از بیگبنگ تولد کهکشانها؛
نُه میلیارد سال پس از بیگبنگ شروع به انبساط شتابدار به کمک انرژی تاریک؛
انرژی تاریک چیست؟ مهمترین مسئله کیهانشناسی امروز، پاسخ به این پرسش است که ماهیت انرژی، سرنوشت کیهان را مشخص میکند؛
سه گزینه برای سرنوشت کیهان در دست است:
۱. دنیا تا ابد در همین حالت باقی میماند؛
۲. در یک بیگریپ یا مِهگسست کیهان از بین میرود و تمام کهکشانها و ستارهها و حتی کره زمین از هم پاشیده میشود؛
۳. بیگکرانچ یا مِهرُمب، کل کیهان تحت نیروی گرانش آنچه در آن هست، فشرده شده و تبدیل به صفر میشود. مثل صفر اول بیگبنگ؛
آیا انسان در برابر کشف گیتی افقی دارد؟
بخشی از سخنرانی دکتر پانیذ پیکری، کیهانشناس که در سال ۲۰۱۷ در برج میلاد برگزار شد.
/channel/bazmavard
بیاضی از مکاتیب عصر صفوی، دارای حدود ۲۴۶ نامه از شاه عبّاس اوّل تا شاه سلطان حسین صفوی است. این بیاض اطّلاعات جدیدی از روابط سیاسی صفویان با گورکانیان هند، عادلشاهیان، عثمانی و حتّی نفوذ قدرت دولت صفوی در حکومت اوزبکان (شیبانیان یا ابوالخیریان، جانیان یا خانهای اشترخانیه و عربشاهیان)، حکّام قفقاز و تاتار کریمه و مکاتبات با نواحی سیام (تایلند) و قراقلپاق (در حدود آرال) و نیز شاهان اروپایی و ارتباط با کمپانیهای تجاری، میتوان به دستآورد.
این بیاض در گزارش ثبت آرایههای هنری پیرامون نامهها همچون اندازه، قواره و حتّی شیوۀ بستهبندی نامهها مهم است.
به نظر مصحح کتاب، با توجه به شواهد متنی، محمّدیحیی نصیری منشی الممالک دورۀ شاه سلیمان و شاه سلطان حسین صفوی گردآورندۀ این بیاض است.
شاه عباس اول: ۱۳
شاه صفی: ۱۶
شاه عباس دوم: ۱۰۴
شاه سلیمان: ۶۰
شاه سلطان حسین: ۵۳
/channel/bazmavard
پرفسور هانری رولن
و پیوندهای تاریخی ایران 🇮🇷 و بلژیک 🇧🇪
چندباری که از خیابان مللمتحد و میدان مشق عبور میکردم سنگنبشتهای با نام پرفسور رولن، توجه مرا جلب کرد و برایم این پرسش پیش آمد که پرفسور هانری رولن کیست؟
آیا او هم همچون ادوارد بروان و یا هانری کوربن از ایران شناسان و یا اسلام شناسان است که خیابانی را در گذشتههای نه چندان دور به یاد ایشان نام گذاری کردهاند؟
پس از مدتی بررسی متوجه شدم که ساختمانی که این سنگ نبشته بر روی آن قرار گرفته ساختمان شرکت نفت ایران و انگلیس است که اکنون معاونت امور حقوقی و کنسولی وزارت امورخارجه است؛
و اما پرفسور هانری رولن؛
با برسی بیشتر متوجه شدم او رئیس سابق مجلس سنای بلژیک است. او وکالت ایران را در قضیه ملی شدن نفت در دادگاه لاهه بر عهده گرفت؛ جالب است بدانیم او برای این کار از دولت ایران دستمزدی دریافت نکرد و احتمالا به افتخار او نام این خیابان را پس از ملی شدن صنعت نفت خیابان پرفسور رولن گذاشتند و سنگ نقر شده آن را بر در ساختمان شرکت نفت ایران و انگلیس قرار دادند.
روح پرفسور هانری رولن شاد که در تعالی سعادت بشری و احقاق حقوق ملت ایران کوشید.
/channel/bazmavard
که من عاشقم گر بسوزم رواست!
اقتباس زیبای شعر سعدی از بوستان، در هنر فلزکاری صفوی؛
شمعدان سالساخت ۹۸۶ق؛ موزه متروپولیتن
شبی یاد دارم که چشمم نخفت
شنیدم که پروانه با شمع گفت
که من عاشقم گر بسوزم رواست
تو را گریه و سوز باری چراست؟
بگفت ای هوادار مسکین من
برفت انگبین یار شیرین من
چو شیرینی از من به در میرود
چو فرهادم آتش به سر میرود
همی گفت و هر لحظه سیلاب درد
فرو میدویدش به رخسار زرد
که ای مدعی عشق کار تو نیست
که نه صبر داری نه یارای ایست
تو بگریزی از پیش یک شعله خام
من استادهام تا بسوزم تمام
تو را آتش عشق اگر پر بسوخت
مرا بین که از پای تا سر بسوخت
همه شب دراین گفت و گو بود شمع
به دیدار او وقت اصحاب، جمع
نرفته ز شب همچنان بهرهای
که ناگه بکشتش پریچهرهای
همی گفت و میرفت دودش به سر
که این است پایان عشق، ای پسر
اگر عاشقی خواهی آموختن
به کشتن فرج یابی از سوختن
مکن گریه بر گور مقتول دوست
برو خرمی کن که مقبول اوست
اگر عاشقی سر مشوی از مرض
چو سعدی فرو شوی دست از غرض
فدایی ندارد ز مقصود چنگ
و گر بر سرش تیر بارند و سنگ
به دریا مرو گفتمت زینهار
وگر میروی تن به طوفان سپار
/channel/bazmavard
بیداری حیات شود منتهی به مرگ
آرامش است عاقبت اضطرابها
#صائب_تبریزی
آشنایی من با دکتر ابوالفضل خطیبی از سالهای آغازین دهۀ هفتاد در دائرةالمعارف بزرگ اسلامی در ساختمان قدیم آن ـ که در نیاوران در کنار ساختمان دفتر مطالعات وزارت امورخارجه مستقر بود، ـ در روزگارانی که با برخی از دانشجویان همکلاسی به دیدن استاد دکتر زریاب میرفتیم.
یکبار کتاب تاریخ جرجان چاپ هند را که برای دکتر زریاب از کتابفروشی مستوفی در شاهآباد تهیه کرده بودم، او و چند دوست دیگر از من خواستند، این کتاب را برای ایشان هم تهیه کنم، که زمینههای دوستی از آن روزها شروع شد.
پس از آن دیدارها، به مناسبتهای مختلف در نشستهایی که در حوزه تاریخ بود ایشان را میدیم.
دیروز که خبر را شنیدم حقیقتا برایم این خبر تلخ و ناگوار بود. همه دوستان ایشان نکاتی از زندگی علمی او به ویژه در حوزۀ مطالعات و پژوهشها درباره شاهنامه گفتهاند، امّا در کنار همه این ویژگیها، از دیگر شاخصه علمی جاویدنام دکتر خطیبی، باید از تسلّط کمنظیر او به حوزه دانشنامهنویسی و البته مدیریت تیمپژوهشی دانشنامه و انتخاب نویسندگان یادکرد.
او افزون بر نگارش مقالات دائرةالمعارف بزرگ اسلامی و دانشنامههای فرهنگستان زبان و ادب فارسی، نقش موثّری در مدیریت و تدوین دانشنامۀ مطبوعات ایران داشت.
دانشنامهای که باهدف گردآوری همه آگاهیهای مربوط به این حوزه، با استناد به اسناد و منابع معتبر، شناسایی هویت ملی و دینی مطبوعات ایران، آشنایی با روزنامهها و جراید تأثیرگذار، آثار و احوال روزنامهنگاران، قوانین و اصطلاحات این حوزه نگاشته شد.
هرچند در شناسنامۀ کتاب چاپی نام او به عنوان سر ویراستار ذکر شده، امّا به عنوان یک نویسنده یادم هست که خود ایشان برای تکتک مقالات با نویسندهها تلفنی در تماس بود و حتی درباره برخی از موضوعات و یافتن نویسنده برای آنها مشورت میگرفت.
همه پیگیری امور دانشنامۀ مطبوعات، شامل نظارت علمی، انتخاب مدخل، انتخاب نویسنده و سفارش کار و پیگیریها و ویراستاری فنی، و کتابشناسی با مدیریت کمنظیر او بود.
یادش گرامی؛
/channel/bazmavard
کتاب فضائل بلخ اثر ابوبکر عبدالله بن عمر بن داود الواعظ بلخی و ترجمۀ آن به زبان فارسی از عبدالله بن محمد القاسم الحسینی، با تصحیح و تحقیق و مقدّمۀ علی میرانصاری از سوی مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی (مرکز پژوهشهای ایرانیواسلامی) منتشر شد.
🔹 علی میرانصاری در بخشی از مقدمه کتاب نوشته است:
فضائل بلخ، یکی از متونِ کُهنِ زبان فارسی است. اصل کتاب، به زبان عربی و به قلم شیخالاسلام ابوبکر عبدالله بن عمر بن محمد بن داود الواعظ البلخی در ۶١٠ق/١٢١٣م، فراهم آمد و توسط عبدالله بن محمد بن القاسم الحسینی البلخی، به زبان فارسی در ۶٧۶ق/١٢٧٧م ترجمه شد. این کتاب، درباره زندگینامۀ هفتاد نفر از مشایخ بلخ است که در طول هفت سده (سدۀ ١-٧ق/٧- ١٣م)، هر کدام به طریقی، با این شهر مرتبط بودهاند.
🔹تصحیح کتاب، یکی از اهداف پروژۀ «میراث فرهنگی و هنر بلخ» بود. این پروژه توسط دانشگاه آکسفورد و با هدفِ تحقیق در باب «تاریخِ شهر بلخ، در سدههای اولیۀ اسلامی» شکل گرفت.
برای تحقّقِ اهداف پروژه، گروهی از کارشناسان حوزههای مربوط به تاریخ، باستانشناسی، سکهشناسی، سرامیک، نقشهبرداری، متون فارسی، عربی و چینی دعوت شدند.
/channel/bazmavard
کتاب قصصالخاقانی از منابع ارزشمند روزگار صفوی، پس از سالها تلاش و البته در دو سال اخیر به صورت کار ممتد و به مدد خانهمانی کرونایی تصحیح و توسط انتشارات سروش و نگارستان اندیشه به چاپ رسید.
این کتاب نخستینبار توسط استاد دکتر حسن ساداتناصری، استاد فقید دانشگاه تهران در دو مجلد طی سالهای ۱۳۷۱ و ۱۳۷۴ چاپ شد.
متاسفانه با چاپ جلد دوم، مشخص شد که حدود ۱۶ سال از وقایع کتاب، چاپ نشده است. وقایعی که مربوط به روزگار نویسنده و مهمترین سالهای پادشاهی شاه عباس دوم است. همچنین جلد دوم کتاب با توجه به این که حدود شش سال بعد از فوت مصحح چاپ شد فاقد نمایه بود، لذا پژوهشگران برای یافتن موضوعات در رنج بودند.
در تصحیح جدید، فقط از سه نسخه - که در ایران و امکان تهیه بود - استفاده شده است. اهمیّت تاریخی و ادبی کتاب در مقدّمه شرح شده است و قریب صد صفحه از بیش از هزاروچهارصد صفحه کتاب، اختصاص به نمایههای کتاب دارد با بیش از ۳۰۰۰ مدخل نمایه، شامل: آیات، احادیث، جایها، پیشهها، اصطلاحات گوناگون اداری، مالی و ... که حدود ۱۴۰۰ مدخل آن درباره نامهاست که با چند کلمه معرفی و اسامی مشابه تفکیک شده است.
/channel/bazmavard
عصر شنبههای مجله بخارا
دومین نشست از سلسله جلسات عصر شنبههای مجله بخارا اختصاص دارد به برگزاری سومین دوره جایزه سعی مشکور که اهدا می.شود به دکتر محمدکاظم رحمتی که با حضور: دکتر هایده لاله، دکتر محسن معینی، دکتر سید سعید میرمحمد صادق و علی دهباشی در عصر شنبه بیست و یکم اسفند ۱۴۰۰ در (ساعت پنج بعد از ظهر) برگزار میشود. این مراسم با همکاری کافه مانا، موسسه ایکوم، نگارستان اندیشه و نشر سنگلج برگزار میشود و بصورت مستقیم پخش خواهد شد.
دکتر محمّدجواد مشکور (اسفند ۱۲۹۷ - ۲۵ فروردین ۱۳۷۴)، از نسل طلایی دانشمندان چند دانشی سده اخیر ایران و از جمله اساتیدی است که دروس حوزه و دانشگاه را نزد اساتید مبرّز و دانشمند زمان خود بهره گرفته و آموخته است و تحقیقات ارزشمندی درباره تاریخ و فرهنگ ایران و اسلام، زبانهای باستانی ادب فارسی و عربی از خود به یادگار گذاشته است. از آثار او میتوان به فرهنگ هزوارشهای پهلوی، فرهنگ تطبیقی زبانهای سامی، فرهنگ فرق اسلامی، جغرافیای تاریخی ایران باستان، تاریخ تبریز تا پایان سده ۹ قمری و ... اشاره کرد.
جایزه سعی مشکور، بنا به پیشنهاد خانواده زنده یاد دکتر محمّدجواد مشکور از سال ۱۳۸۴ که کتابخانه ایشان به مرکز دائرهالمعارف بزرگ اسلامی اهدا شد، شکل گرفت و بنا به توصیه استاد ایرج افشار، قرار شد این جایزه به پژوهشگران جوان که تلاشی مداوم در تحقیقات ایرانشناسی و اسلامشناسی دارند، اهدا شود.
نخستین برگزیده این جایزه، آقای دکتر روزبه زرّینکوب بودند. دومین جایزه به آقای علی صفری آققلعه مصحح و متنپژوه تقدیم شد و سومین جایزه به آقای دکتر محمّدکاظم رحمتی عضو هئیت علمی بنیاد دائرهالمعارف اسلامی و از نویسندگان پر تلاش در حوزه تاریخ ایران دوران اسلامی اهدا خواهد شد.
دکتر هایده لاله (عضو هیئت علمی گروه باستانشناسی دانشگاه تهران)، دکتر مرجان مشکور (استاد مرکز ملی پژوهشهای علمی فرانسه CNRS) و دکتر سیّدسعید میرمحمّدصادق (نویسنده، مصحح و پژوهشگر تاریخ ایران) هیئت داوران این جایزه هستند.
مراسم اهدا سومین دوره جایزه دکتر مشکور بصورت مستقیم از نشانی های زیر پخش میشود:
instagram.com/bukharamag
instagram.com/cafemaana
صبح تبریز
شماره ۱۳، دوره جدید، بهمن ۱۴۰۰
* نام من محمدجواد است! (معرفی خودنوشت استاد مشکور)
*مشکور به روایت اسناد دانشگاه تبریز (حاصل پژوهش محقق ارجمند، دکتر طاهری خسروشاهی)
*آوازهای سرزمین پدری / نگاهی به کتاب گرانسنگ «نظری به تاریخ آذربایجان»
* قلم مشکور بر تارک تبریزپژوهی میدرخشد (گفتگو با کریم میمنتنژاد، تبریزپژوه معاصر در ارتباط با کتاب مهم «تبریز تا پایان قرن نهم هجری»)
* کتیبه سِقیندل، یادگار باستانشناسی مشکور در آذربایجان
* مشکور، کاشف مدفن شیخ شهابالدین سهروردی (گفتگو با خانم نادره جلالی، عضو انجمن آثار و مفاخر ملی)
*«شبهای چهارشنبه» میعاد ستارههای دهه 30 تبریز (گفتاری در فضای ادبی و فرهنگی تبریز دهه 30)
*آیتالله، ستاره درخشان انجمن بود/ نگاهی به زندگی «عطارد آذربایجان» آیتالله مجتهدی تبریزی، از دوستان و معاصران دکتر مشکور در تبریز
*جوان شیکپوش کراواتی، در طلب عللالشرایع و المکاسب/ مشکور در کلام استاد دکتر زریابخویی
*دکتر مشکور و پیوستگی «ادب درس» با «ادب نفس» /مشکور در کلام دکتر محمدحسین ساکت
*آلبوم تصاویر منتشرنشده از استاد فقید دکتر محمدجواد مشکور
/channel/bazmavard
فردا که هر کسی به شفیعی زنند دست
ماییم و دست و دامن معصوم مرتضی
#سعدی
الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّکِینَ بِوِلاَیَةِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْأَئِمَّةِ عَلَیْهِمُ السَّلاَمُ.
الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَ کَمَالَ دِینِهِ وَ تَمَامَ نِعْمَتِهِ بِوِلاَیَةِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ عَلَیْهِ السَّلاَم.
.
سپاس خدا را که ما را از کسانی قرار داد که به ولایت امیرالمومنین علی (علیه السلام) و ائمه اطهار (علیه السلام) تمسّک می جویند؛ سپاس خدای را که مقرر فرموده کمال دین و تمامیت نعمت خود را بر ولایت.
این عید بزرگ و فرخنده را به همه فرهنگدوستان و خانوادههای گرامی ایشان، تبریک عرض میکنم.
/channel/bazmavard
تاریخ اجتماعی صدا
•[هیاهوی مردم] ...، ...
...، خونهدار و بچهدار ...،
• ... بفرما،
• بفرما،
• سلام و علیکم حاجی،
• احوال شما چطوره!
• [هیاهو مردم] ... ...،
• سلام و علیکم،
• سلام و علیکم، امروز ...،
[صدای پای اسب، خنده و هیاهوی مردم]
بسیاری از همین گفتارها و صداها را در عبور و مرور روزمرّه از کودکی تا بزرگسالی شنیدیم.
صداهایی که در محیط اجتماعی خودمان با آن زیستیم و این صداهای اطراف ما، افزون بر ساخت هویّت گفتاری و رفتاری، بخشی از حافظه ملی و خاطره زیست جمعی ما را نیز تشکیل میدهد.
در حوزه پژوهشهای #تاریخ_اجتماعی، یکی از مباحث کمتر کار شده، #تاریخ_اجتماعی_حواس و #تاریخ_اجتماعی_صداست.
/channel/bazmavard
فتوحات صفویه در ایالت فارس و جزایر بحرین، قشم و هرمز؛
خداوند را سپاسگزارم که توانستم، پژوهشی مهم در حوزه خلیج فارس در مهمترین روزها - که این شاخاب کهن با تهدیدهای گوناگون روبرو است - به مردم ایران و نیز اهل تحقیق به ویژه صفویهپژوهان تقدیم کنم.
این کتاب بر پایه سه رساله منظوم از روزگار صفوی از دوران شاه عباس اول صفوی است.
نخستین رساله، فتحنامه شیراز، لار، بنارو، میناب و بحرین است که درباره فتوحات اللهوردی خان در تسخیر این مناطق در ۱۷۱۷ بیت است. شاعر این منظومه ابنحسین شیرازی است و اصل این نسخه در کتابخانه عارف حکمت شهر مدینه منوره نگهداری میشود.
رساله دوم فتحنامه کشم و هرمز از سرایندهای ناشناس در ۴۸۲ بیت است. رخدادنگاری این منظومه با گزارشهای دو آندردا سردار پرتغالی درباره شیوه نبرد ایرانیها بسیار شبیه است؛ اصل این نسخه در ایتالیا نگهداری میشود.
رساله سوم جنگنامه کشم از شاعری ناشناخته در ۲۶۳ بیت و درباره بازپسگیری قشم است. نسخه این منظومه در کتابخانه واتیکان است. رساله دوم و سوم، همان سرودههایی است که دلاواله آن را از شاعران آثار خریده و با خود به رم برده است.
/channel/bazmavard
دلاک و مشتمالچی، شغلی فراموش شده!
عکس: آنتوان سوروگین (۱۸۳۰ ـ ۱۹۳۳ م)
عکسداستان
عکسمکث
آره آق شعبون! جونم برات بگه، دیگه مردم برای حمام و مشت و مال، پیش ما نمیان؛ همشون تو خونههاشون، هم حموم دارند، هم ساختمون جدیدا یه اتاقی داره که خودشون رو، تو اون میتونن بخار پز کنند. برای ماساژ هم میرند تایلند؛ وقتی میپرسم چرا حالا تایلند، میگن مهد ماساژه!!
/channel/bazmavard
هاتف نوروز باد
بر تو
دعاگوی خیر
تا ابد آمین کناد
عاقلهٔ انس و جان
#خاقانی
عید نوروز و شروع سال ۱۴۰۳ خورشیدی، بر همه ایرانیان و علاقهمندان فرهنگ ایرانی خجسته و فرخنده بادا؛
تندرست، شاد و پاینده باشید.
🍀🌻🌸🌺🌼🏵💮🍀
/channel/bazmavard
تنزّل علمی و تمدّنی
(خسران بازنشستگی اجباری استادان و ناسودمندیهای حق التّدریسی در دانشگاهها)
سیدسعید میرمحمّدصادق
/channel/bazmavard
چندی پیش، توفیقی شد تا کتاب نخستین بیست گفتار (مجموعه مقالات دکتر مهدی محقق) را ـ که هدیۀ ایشان بود ـ بخوانم. دکتر مهدی محقّق در مقدّمۀ چاپ دوم کتاب، یادداشتی دردمندانه برای خوانندگان و البته آیندگان به یادگار گذاشتهاند. وی بسیار محترمانه نوشته است که چگونه با او (در قالب انقلاب فرهنگی) با کسر رتبۀ علمی برخورد شد. این یادداشت عبرتآموز سیاستگذاران فرهنگی و علمی و برگی از تاریخ تلاش برای عقب نگهداشتن علمی کشور و تنزّل تمدّنی ایران است؛ بخشی از این مقدّمه را با هم بخوانیم:
«...، دانشگاه تهران مرا با رتبه استادیاری بازنشسته کرد. نگارنده تاکنون مصداق این بیت بودهام:
كَرِيشَةٍ فِي مَهَبِّ الرِّيحِ طَائِرَةٍ
لا تَسْتَقِرُّ عَلَى حَالِ مِنَ الْفَلَقِ
در هر سال چند ماهی یا در کانادا و یا در مالزی و در ماههای دیگر به صورت استاد پروازی در دانشگاههای مشهد و اصفهان تدریس میکرده و یا در دانشگاههای امام صادق (ع) و شهید مطهّری و تربیت مدرّس و تربیت معلّم و الزهرا (ع) و دانشگاه آزاد کرج و رودهن به عنوان معلّم حق التّدريسی تردّد داشتهام و به حقیقت میتوانم بگویم که در طی این مدّت کسی را نتوانستهام پرورش دهم، بلکه محفوظاتی را به دانشجویان القاء نمودهام و همانها را به همان صورت از آنان پس گرفتهام، زیرا استاد حق التّدریسی نه مسئولیتی دارد و نه اختیار و این روش معمول و متداولی است که اکنون در مراکز علمی کشور ما شایع شده که دانشجویان را دلسرد و بی مایه میکند و در موضعی قرار میگیرند که از آن تعبیر به «نمره جویی» یا «مدرک گرایی» میشود از این جهت است که سطح علومی که مربوط به فرهنگ و مذهب و تاریخ و تمدّن و ادب ما است، تنزّل کرده و ما از جریان علمی بين المللی كاملاً منزوى
گردیدهایم.
و هكذا يذهبُ الزّمان على العبر و يفنى فيه العلم و يندرسُ الأثر؛ ...
مهدی محقّق
تهران دهم بهمن ۱۳۸۱»
آتشبازی
دربارۀ وسایل آتشبازی در جشنهای دورۀ صفوی پژوهشی انجام نشده است.
در سه متن تاریخی دوره صفوی واژۀ زرچک/zarček/ آمده است:
استادان آتشبار ... آغاز آتشبازی کرده، از موشکها و گلهای هوایی و ماهتابی و زرچک آفتابی ...(نقاوةالآثار، ص ۵۷۸)
تيرهای آتشی و زرچک و گلفشان از هر سو پرّان، ...، پيرايۀ آتش آبدار دود و زرچک و گلفشان را در نظر ابر آتشبار نمود (جهانآرای عباسی، ص ۷۰۵)
زرچک مسلسل، گلستان جنان را، سلسلهجنبان ذوق و سرور، گردش گل قدح سواد ديدۀ مخموران را، آب و رنگ بخش نور. (قصص الخاقانی)
در فرهنگهای لغت این دوره، ذکری از این کلمه ندیدم. باید، نوعی وسیله آتشبازی باشد که موقع روشن شدن و سوختن، ذرّات نور همچون زر آب شده از آن چکهچکه و حالتی رو به پایین میریزد، برای همین مورخان دوره صفوی، برای این کالای احتمالا وارداتی از چین از کلمه زرچک، استفاده کردهاند.
تصاویر ـ که از کتاب مرقع هندو و ایرانی (فرهنگستان هنر، ۱۴۰۱) آورده شده ـ باید تصویری از همین زرچک باشد، که بعدها و البته در زمانۀ ما، اسم صوت فشفشه، جایگزین زرچک شده است.
/channel/bazmavard
تاریخ شورش و نا آرامیهای اجتماعی در ایران
تاریخ جامعه ایران، تاریخی طولانی است. مسئله مهم در نگارش تاریخ ایران این است که چگونه میتوان این تاریخ طولانی و پیچیده را روایت و تفسیر کرد. یکی از محورهای مهم تاریخنگاری ایران توجه به تحولات حکمرانی و روابط ساخت قدرت و نخبگان و نسبت و انواع ارتباط آن با جامعه ایرانی در دورههای مختلف تاریخی است. بحث تحولات سیاسی و ساخت قدرت در ایران نمیتواند بدون توجه به وضعیت جامعه ایرانی و تاریخ اجتماعی آن کامل باشد. تاریخنگاری شورش در ایران ازجمله این تقاطعهای سیاسی و اجتماعی تحولات ایران است؛ اما تاکنون اغلب به شکل منفرد بررسی و روایت شده است. اثر حاضر تلاش کرده تاریخ این رخدادها را بهصورت بههمپیوسته در کل دوران تاریخی ایران بررسی کند. این پژوهش که با همکاری جمعی از محققان رشته تاریخ تهیه شده است، آغازی برای دیدن تاریخ پویاییهای جامعه ایران با استفاده از مفهوم اعتراض و نارضایتی برای بازسازی نظم اجتماعی سیاسی است که برخلاف رویه مرسوم شورشها را صرفاً از زاویه خشونت و آشوب و بینظمی و ناامنی روایت و تفسیر نمیکند.
مقدمه / حسین هژبریان
فصل اول: تاریخنگاری شورش و ضرورت وارونهخوانی … / زهیر صیامیان گرجی
فصل دوم: شورش در ایران باستان/ احسان افکنده
فصل سوم: شورش در عصر میانه ایران (۱۰-۴ق)/ بهزاد اصغری
فصل چهارم: شورشهای داخلی در دوره صفویه/ سیدسعید میرمحمدصادق
فصل پنجم: شورشهای صدر دوره قاجار (۱۲۶۴-۱۲۱۲ق)/ سیدبابک روحالامینی
فصل ششم: شورشهای ایران دوره ناصری/ محمد محمودهاشمی
فصل هفتم: شورش در دوره قاجار متأخر/ جعفر مرادحاصلی
فصل هشتم: شورشهای دوره رضاشاه/ فضلالله براقی
فصل نهم: شورشها و ناآرامیهای سیاسی در سالهای … / سید مسعود موسوی
فصل دهم: تاریخ شورش در ایران در فاصله سالهای ۱۳۵۷-۱۳۳۲ش/ سیدمحمود سادات بیدگلی
به اهتمام: حسین هژبریان
ناشر: پژوهشکده مطالعات راهبردی؛ چاپ اول؛۱۴۰۲
/channel/bazmavard
نوروز،
درود طبیعت به انسان
نوشته: سعید میرمحمدصادق
بهار آید برون آیم که از وی با امان گشتم
روانها را طرب گشتم طرب ها را روان گشتم
بدین شایستگی جشنی بدین بایستگی روزی
ملک را در جهان هر روز جشنی باد و نوروزی
فرّخی سیستانی
▪️ بیگمان دقیقترین سالشماری برای تغییر سال - که جهان در چهار فصل، یا دوازده ماه، یا پنجاهودو هفته و یا سیصدوشصتوپنج روز و چند ساعت، تجربه می کند - تقویم خورشیدی ایرانیان است، که آغاز آن بر پایۀ زایش، سبزی و خرّمی است و پایان آن مبتنی بر زدودن سیاهیها و کدورتها.
ایرانیان از کهنترین دوران تاکنون، این روز را به مثابۀ آیینی دینی گرامی داشتند و رسوم مرتبط با آن را - که همه مبتنی به بازگشت به فطرت انسانی، دستگیری از همدیگر، تلاش برای باروری و افزونی در تمامی روزگاران زیست خود در این سرزمین است - برپا داشتند.
🔺 نوروز درود طبیعت به انسان و نیز فرصت بازاندیشی انسان نسبت به خود، خانواده، دوستان و حتی نیاکانش است. بی گمان، بزرگترین جشنی که پایۀ آن بر شکرگزاری، دهش، بخشش و مهربانی است، میراث نوروز است که ایرانیان به جهانیان عرضه کردهاند.
جشنی که با پیراستن خانومان و جسم و جان آغاز می شود، سپس با دعاهای نیکو و پسندیده، به یادآوری ارواح نیاکان از دست رفته می پردازند و پس از آن گستردن خوانی از نعمات الهی - که نشان از باروری، زایش، فراوانی و برکت است - و میزبانی هم افتخار می کنند.
🔺 ایرانیان یکتاپرست، در طول تاریخ همواره با قرائت کتابهای دینی، آغازگر سال بودند و با گذاشتن میوهها و خوراکیها در سفره هفتسین - که هر کدام نماد تندرستی، قدرت، فراوانی و برکت و نیز تأثیرگذار در باروری و زایش بود - و نیز فدیهدادن آن، کوششی در متبرّک کردن زندگی خود دارند.
▪️ ایرانیان نوروز را با تازه شدن طبیعت شروع می کنند و با شادی ادامه می دهند و با رفتن به طبیعت در سیزدهمین روز آن، به نوعی پایان جهان زمینی و ورود به جهان سرسبز و خرّم مینوی را تجربه میکنند؛ برای همین سیزده را به دَر، یعنی به دَر و دَشت می روند و در کنار رودها و درختان می آسایند، از هم پذیرایی میکنند و جوانان برای آیندۀ خود آرزوهای خوب کرده، به طور نمادین سبزه گره زده و به آب روان میفرستند تا به زودی بتوانند به خواستههای خود برسند.
تصویر:
سفره هفتسین در تخت جمشید، اوایل دههی ۱۳۵۰، عکس از کامران عدل
/channel/bazmavard
پیوندهای تاریخی ایران و اوکراین
🇺🇦🇮🇷
یکی از سازههای معماری و مهم شهر تهران که به نوعی، از نمادهای تاریخی پایتخت نیز بهشمار میرود، ساختمان راهآهن مرکزی است.
معمار اصلی این ایستگاه، معماری اکراینی است به نام ولادیسلاو لسیک هورودکی.
او در ۲۳ می ۱۸۶۳ م در پودولیا - که در منطقه تاریخی اروپای شرقی و در بخشهای غربیمرکزی و جنوبغربی اوکراین و در شمال شرقی مولداوی قرار دارد - به دنیا آمد. او تا ۵۷ سالگی در اوکراین زیست و در سال ۱۹۲۰م به لهستان مهاجرت کرد و چندی بعد توسط شرکتی آمریکایی برای احداث ایستگاه راهآهن تهران به همکاری دعوت شد و به ایران آمد.
او بنای ایستگاه مرکزی راهآهن تهران را با الهام از عظمت و شوکت معماری ایران باستان و تالار آپادانا در تخت جمشید، با استفاده از شیوه اکسپرسیونیسم آرمانگرا طراحی و اجرا کرد. از ایرانیان مرحوم کریم طاهر زاده بهزاد بر کار او نظارت داشت.
ورودی ایستگاه مرکزی راهآهن تهران وسیع است و این ریتم از طریق پنجرهها، درها و جرزهای سراسری دیوارها کاملاً آشکار است.
او در ۳ ژانویه ۱۹۳۰م در تهران فوت کرد و در گورستان مسیحیان دولاب تهران به خاک سپرده شد.
/channel/bazmavard
سال ۱۳۲۷، بازدید از کلاس ۲ ادبی دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تبریز؛
این عکس، پیشینۀ نخستین تلاشها دربارۀ آموزش زبان پهلوی تا پیش از تشکیل گروه زبانهای باستانی در دانشگاه تبریز محسوب شود.
از راست به چپ:
دکتر تعلیمی رئیس دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تبریز، علی اصغر حکمت وزیر فرهنگ، دکتر محمدجواد مشکور استاد دانشگاه تبریز در سالهای ۱۳۲۷ تا ۱۳۳۸خ؛
منبع: سالنامۀ دانشگاه تبریز (۱۳۲۶ - ۱۳۲۹ خ)، ص ۱۴۸؛
/channel/bazmavard
روز خلیج فارس دقیقاً چه روزی است؟
در تقویم رسمی ایران، ۱۰ اردیبهشت را روز خلیج فارس نام دادند و متناسب با این روز، برنامههایی - البته اگر برگزار کنند - در نظر گرفته میشود.
حال، آیا ۱۰ اردیبهشت، روز آزادسازی هرمز و بیرون کردن پرتغالیها از خلیج فارس است، که روز خلیج فارس نامیده شده است؟!
تنها متن فارسی که به تاریخ آزادسازی هرمز اشاره دارد، کتاب جرون نامه، سرودۀ حسن قدری شیرزای (درگذشته پس از ۱۰۴۳ ق) است:
چنین باد معلوم عالممتاع
كه از تیغ كین غازیان شجاع
به ماه جمادی ثانی سپاه
در احدی و عشرین ایام ماه
گرفتند در ناف هفته به زور
دیار جرون را ز نزدیك و دور
چنینباد خدمت شاه که از شمشیر انتقام جنگجویان شجاع، در بیستویکم ماه جمادیالثانی [۱۰۳۱ قمری] در ناف هفته (سهشنبه) با قدرت از نزدیک و دور سرزمین جرون (هرموز) گرفته شد.
براساس محاسبات این روز با روز سهشنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۰۰۱ خ/ ۳ می ۱۶۲۲م برابر است.
پس، بهتر است شورای فرهنگ عمومی نسبت به اصلاح این روز مهم در تقویم رسمی کشور اقدام کند.
چهارشنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۲ دقیقا ۴۰۱مین سالگرد این رخداد مهم تاریخ ایران است.
آن را ارج نهیم
/channel/bazmavard
سال نو، سلام!
باز اين زمين تند گام
برف را زِ روی گرده میتکاند و به صد زبان
آفتاب را
میدهد سلام.
باز باد خوشخبر
از بهار برشکفته میدهد پيام
میدود ميان لالهها غزلسرا
جامهايشان
میزند بهجام.
باز ابر باردار
خيمه میزند به روی بام.
باز برشگون مجلس بهار
بيد میپراکند به رقص صوفيانهاش
گيسوان سبزفام.
باز نبض جويبار نقره میزند به تودۀ علف
با گذار آبهای رام
روز میرسد
روز ديگری که از نوی گرفته نام
سياوش کسرائی
/channel/bazmavard
تاریخ صفویه به روایت سنگنبشتهها
کتاب حاضر پژوهشی درباره حدود ۱۱۴ فرمان سنگی شاهان صفوی است که در شهرهای ایران به یادگار مانده است.
درباره محتوای فرامین سنگی روزگار صفوی در پژوهشهای صفویهشناسی کمتر توجه شده است و کمتر پژوهشی میبینیم که به این منابع توجه کرده باشند.
آشنایی با حقوق عمومی و روابط حقوقی حاکمان با مردم، تقیّد شاهان صفوی به اجرای امور شرعی و جلوگیری از رفتارهای نامناسب با مردم، آگاهی از بافت جمعیتی و سکونتی شهر و روستا و نیز اطّلاع از ساختار طبقات اجتماعی، اداری، مشاغل، تنوّع مالیاتها و تقسیمات جغرافیایی، از مزیّتهای محتوای فرمانهای دوره صفوی است.
همچنین این کتاب از باب رفتارشناسی حاکمیت با مردم و توجّه به افکار عمومی و ایجاد تسهیلات همچون بخشش مالیاتها و رفع بدعتهای برخی حکام محلی، منبع سودمندی است.
فرمانها از دوره خواجه علی سیاهپوش شروع و تا شاه طهماسب دوم در این مجموعه به همراه یادداشتهای تکمیلی و نمایههای موضوعی آورده شده است.
امیدوارم مورد علاقه صفویپژوهان قرار بگیرد.
/channel/bazmavard
بیفشان جرعهای بر خاک و حال اهل دل بشنو
که از جمشید و کیخسرو فراوان داستان دارد
حافظ
کمتر سرزمینی سراغ داریم که افراد بزرگ و نامدار - که همه جهان از آنان به نیکی یاد کنند - در خود پرورش داده است.
به آنچه داریم افتخار کنیم.
۷ آبان، روز کوروش بزرگ
بخشی از سخنان کوروش
از تاريخ و سرگذشتهاى اَخلاف خود پند بگيريد. تاريخ، مكتب پند و عبرت است. در اين آينهٔ گذشتگان چهبسا پدرانى كه مهر فرزندان را در دل خويش پروردهاند و چهبسا فرزندان كه پدران خود را پيوسته گرامى و معزّز داشتهاند و چه بسيار برادران كه از راه اتفاق و اتّحاد خدمات بزرگ انجام داده و خوشبخت شدهاند.
همچنين در اين آيين خواهيد ديد كه اشخاص از راه نفاق و دشمنى به حضيض ذلت فروافتادهاند و چهبسا سلطنتها و خاندانها كه به علت ظلم و ستم يا بهسبب كينهتوزى و دشمنى محو و نابود شدهاند.
هميشه سرمشق خود را از بين مردانى برگزينيد كه از راه عدالت و اتّحاد پيروز و رستگار شدهاند. از امثال آنان پيروى كنيد و بكوشيد تا نام نيک از خود به يادگار گذاريد.
گِزِنفون، کوروشنامه، ترجمهٔ رضا مشايخى، چاپ ششم، انتشارات علمى و فرهنگى، ۱۳۸۶، ص ۲۶۸ - ۲۷۱
ایران تشنه است،
قدر قطره قطره آب را بدانیم
عکس: آنتوان سوروگین
(۱۸۳۰ ـ ۱۹۳۳م)
چاه عمیق یا تنوره دیو
... و چاه های عمیق ذخائر آب چند هزار ساله را یکباره بیرون کشید و باقیمانده دهات قدیم را خشک کرد و اسامی هزار ساله و دو هزار ساله آبادی هایی مثل نارتیج و بیهق و جوین، جای خود را به مفت آباد و ظلم آباد و [زورآباد] و چاه شماره یک و نیروگاه دو و پایگاه سه داد و نام کاروانسراهای ورزنه و سکزاوه و دوگنبدان را از خاطرها زدود ...؛
محمّدابراهیم باستانی پاریزی؛ حماسه کویر؛ تهران: امیرکبیر، ص ۲۰۷.
همه گرمابه پر از صورت زیباست
گرمابههای قدیمی، افزون بر نقاشیهای زیبا تفاوتها و معمولاً فضاهای مشابهی داشتند که میتوان آن را به سه بخش تقسیم کرد:
فضاهای ارتباطی شامل: سردر، دالان(راهرو)، هشتی (میاندر)، دهلیز (فضای برزخ).
فضاهای اصلی حمام: سربینه، گرمخانه، خزینه، صفّه شاه نشین، اتاق نظافت.
فضاهای بیرونی وابسته به حمام: تون، انبار سوخت، چاه و منبع آب، گربهرو، جامخانه، دستک، برفانداز، گاورو.
حمامها سه مخزن آب گرم، سرد و ولرم داشتند و شنا کردن داخل مخزنها ممنوع و حتی جرم بود. البته برخی حمامهایی بوده که مخزنی برای شنا کردن داشتند، مثل حمام علیقلی آقای اصفهان.
نکته مهم دیگر این است که در قدیم صندوق دار، به معنی کسی پول حمام بگیرد، نبوده، زیرا که حمام کردن (غسل کردن) از موارد شرعی و اسلامی و بسیار مورد توجه بود و امکان داشت کسی استطاعت مالی نداشته باشد، لذا حمامها وقفی و رایگان و پول دادن به حمامی اختیاری بود، ولی برای داروی نظافت، دلاک یا کیسه کش و مشت و مالچی و لنگ حمام باید پولی پرداخت میشد. نکته جالب در مینیاتورهای قدیمی این است که لنگ حمام در قدیم هم آبی بود، هم سرخ.
/channel/bazmavard