ایرما خوشگله
Irma la Douce 1963
کارگردان بیلی وایلدر
بازیگران جک لمون ، شرلی مک لین ، بروس یارنل ، لو جاکوبی
ایرما، فاحشهای در یكی از محلههای فقیر پاریس است. نستور پاتو كه افسر پلیس است، برای اجرای قانون به كازانووا می آید اما به دلیل بدشانسی از كار اخراج میشود. آشنایی نستور با ایرما، مسیر جدیدی را در زندگی هر دوی آنها میگشاید
دوبله فارسی
@Bedooneloknt2
آخرین پُست دردناک فیلمساز «هوشنگ میرزایی» که امروز بر اثر کرونا درگذشت
هوشنگ میرزایی در این پست اینستاگرامی نوشته است:
◾️بهخاطر پنج میلیون تومان دستمزد ناقابل و یک ورکشاپ یک هفتهای، حالا ۲۰ روز است دارم با مرگ دست و پنجه نرم میکنم ...
◾️این تصویر را که امروز گرفتم، گویای حقیقت تلخی است؛ دستمزد ورکشاپ فیلمسازی در هفت شهر بهخاطر فشارهای بانک مسکن و مبلغ پنج میلیون تومان دستمزد، من را به این روز انداخت.
https://fararu.com/fa/news/480278
@Bedooneloknt2
ده فیلم عاشقانه سینما که بیش از بقیه آثار عاشقانه سینمایی در خاطر دارم:
آپارتمان_ بیلی وایلدر
پاریس تگزاس _ ویم وندرس
روشنایی های شهر _ چارلی چاپلین
عشق _ میشاییل هانکه
در حال و هوای عشق _وونگ کار وای
عشاق روی پل_ لئو کاراکس
زیر درختان زیتون_عباس کیارستمی
برخورد کوتاه_دیوید لین
سرگیجه_آلفرد هیچکاک
فروشگاه گوشه خیابان- ارنست لوبیچ
نمایی از فیلم «زیر درختان زیتون»
@Bedooneloknt2
در ایتالیای پس از جنگ جهانی دوم کارگردانانی مانند فلینی و آنتونیونی با ساخت فیلمهایی از قبیل زندگی شیرین، هشت و نیم، ماجرا، شب و کسوف بیشتر بحران های معنایی و فلسفی انسان اروپایی پس از جنگ را تصویر کرده و مسائلی مانند پوچی، انزوا، نازایی فکری و سردرگمی جامعه را دستمایه ساخت آثار خود قرار می دهند و در سوی دیگر کارگردانانی مانند رسلینی، ویسکونتی و دسیکا بیشتر فقر و فاصله طبقاتی و بیکاری و تاثیرات اقتصادی جنگ و بحرانهای اجتماعی پس از آن را بهانه خلق آثار خود قرار داده و آثار ماندگاری مانند، آلمان سال صفر، دزد دوچرخه و زمین می لرزد و امثالهم را خلق می نمایند.
"روکو و برادرانش" اثر ویسکونتی از بنیان گذاران مکتب نئورئالیسم سینمای ایتالیاست. ویسکونتی در این فیلم با بهانه قرار دادن زندگی خانواده نسبتا پرجمعیت و مهاجر در حاشیه میلان تصویری جامع از بحرانهای اجتماعی و اقتصادی آن سالهای ایتالیا و اروپا را به تصویر می کشد.
روکو و برادرانش که بی شباهت به برادران کارامازوف داستایوفسکی نیست، حکایت زندگی چند برادر در محیط زمخت و خشن و کاملا تجاری آن سالهای ایتالیاست که هر کدام را در مسیر متفاوتی می کشاند..
@Bedooneloknt2
لویس : این تنها راه نجات ماست، مگه نه؟
پاپیون : آره
لویس : فکر میکنی موفق میشیم؟
پاپیون : مگه فرقی هم میکنه؟
@Bedooneloknt
"خدا در خانه است، ماییم که برای قدم زدن بیرون رفته ایم."
(مایستر اکهارت)
نمایی از فیلم "همچون در میان آینه" نخستین فیلم از سه گانه "ایمان" اثر اینگمار برگمان
@Bedooneloknt2
سامورایی گرگ و میش_یوجی یامادا
فیلم روایت دلنشین و زیبایی است از زندگی یک سامورایی که تلاش می کند در عین تنگدستی و فقر، اصالت و انسانیت خود را حفظ کند.
"سامورایی گرگ و میش" با بیانی شاعرانه داستان دلبستگی و احترام به خانواده و فرزند، عشق و احساسات بیان نشده و وسعت و عمق دید سامورائی تنها و منزوی را به نمایش می گذارد.
این فیلم در پاسداشت سنت ها و ریشه هایی است که با ظهور جهان مدرن دیگر کسی به آنها توجه چندانی نمی کند.
@Bedooneloknt2
مسافر_ عباس کیارستمی ۱۳۵۳
کیارستمی استاد ایجاد موقعیت های و گره های پیچیده برای کودکان و نوجوانان و نمایش تلاش و عدم ناامیدی آنها برای پیدا کردن راهی برای عبور از گره ها و مشکلات ایجاد شده است. کیارستمی در فیلم های "تجربه"، "مسافر"، "لباسی برای عروسی"، "اولی ها"،"همسرایان" و "خانه دوست کجاست" با الهام گرفتن از این رویکرد و به بازی گرفتن خلاقیت کودکان آثار ماندگاری را خلق کرده است. سه اثر دیگر "کیلد" ساخته ابراهیم فروزش، "بید و باد" ساخته محمدعلی طالبی و "بادکنک سفید" ساخته جعفر پناهی نیز با همین تم توسط کیارستمی نوشته شده و هر سه نیز از فیلم های خوب تاریخ سینمای ایران هستند.
"مسافر" داستان زندگی حسن دارابی نوجوان شیفته فوتبال از خانواده فقیر ملایری است که تلاش دارد تا خود را برای تماشای بازی تیم محبوبش به امجدیه تهران برساند. او با غلبه بر مشکلاتی مانند سختگیری های مدرسه و خانواده، بی پولی، تهیه بلیط، فریب خانواده و چگونگی راهی شدن، خود را به امجدیه می رساند،اما...
@Bedooneloknt2
عزیمت ها_ یوجیرو تاکیتا محصول دو هزار و هشت
" کاش دلتنگی نیز نامِ کوچکی میداشت
تا به جانش میخواندی:
نامِ کوچکی
تا به مهر آوازش میدادی،
همچون مرگ
که نامِ کوچکِ زندگیست
و بر سکّوبِ وداعاش به زبان میآوری
هنگامی که قطاربان
آخرین سوتش را بدمد
و فانوسِ سبز
به تکان درآید.."
یوجیرو تاکیتا در این فیلم با آمیزش مرگ و موسیقی روایت عاشقانه ای از مواجه انسان با مرگ را به نمایش می گذارد. نمایشی که در آن مرگ همچون عزیمتی و سفری زیبا به سوی رهایی از امیال حقیری مانند حسد و غرور و جاه طلبی است.
این فیلم برداشتی آزاد از رمان «تابوتساز» اثر شینمون آئوکی میباشد و داستان ویولنیستی را روایت میکند که پس از شکست در حرفهٔ خود، به زادگاه خویش باز میگردد و علیرغم میل اطرافیان، به امور کفن و دفن مشغول میشود.
" عزیمت ها" با ریتمی دلنشین و آرام به تحریک خالص ترین احساسات تماشاگر می پردازد و در یک سیر و سفر درونی او را به کاتارسیس می رساند.
سکانس رقص اوما ترومن وجان تراولتا درفیلم داستان عامه پسند
Pulp Fiction-1994
@Bedooneloknt3
شیرینترین نقشی که بهنظر من پرویز پورحسینی بازی کرد، نقش کوتاه «رنگرز» در سریال «روزی روزگاری» بود. 👆
امرالله احمدجو این تیپِ شخصیتی را بهخوبی نوشت و زندهیاد پورحسینی هم ۳۰ سال پیش آن را بهزیبایی جان داد و بازی کرد.
نکتهی جالبِ این نقش «مَثَل» شدن آن بود، دستکم در آن روزگار، برای آدمهایی که هر کاری را به دیگری میسپارند، طاقت نمیآورند و طرف را پس میزنند تا کار را آنجور که خودشان فکر میکنند درست و کامل است، انجام دهند.
تکیهکلامش خطاب به خسرو شکیبایی «بده من، تو بلد نیستی» بود. بسیار پیش آمده که در گفتوگوهای روزمره، در مواجهه با آدمهای اینچنینی، شنیدهام که در توصیفِ طرف گفتهاند «همون رنگرزه».
و متأسفانه باید به اطلاع کسانی که نمیشناسندم برسانم که یکی از آن رنگرزها اینجانب میباشم! و همیشه با خودم در جنگ بودهام تا کاری را که به دیگری سپردهام، بگذارم خودش یاد بگیرد یا آنطور که خودش بلد است تمامش کند.
اگر رنگرزهی درونتان قوی است، سعی کنید، مثل پرویز پورحسینی در روزی روزگاری، از نوع دلنشین و دوستداشتنیاش باشد.
@Bedooneloknt
به نظر شما کدوم یک از دیالوگ ها قشنگ تره؟؟؟👇
1- پیش خدا هم که باشی، وقتی مادرت بهت زنگ میزنه باس جوابشو بدی...
حشمت فردوس-ستایش۲
2- هاردی : فردا دم آفتاب اعداممون می کنن. لورل: کاش فردا هوا ابری باشه…
3- تن تن: یه خبر خوب دارم یه خبر بد. هادوک: خبر بد چیه؟ تن تن: همش یه گلوله داریم. هادوک: و خبر خوب؟ تن تن: هنوز یه گلوله داریم!
4- شهاب حسینى: داشتم به صدات گوش میدادم؛ حواسم به حرفات نبود!
5- گفت: خیلی میترسم!
گفتم: چرا؟
گفت: چون از ته دل خوشحالم… این جور خوشحالی ترسناک است…
پرسیدم: آخر چرا؟
و او جواب داد: وقتی آدم این جور خوشحال باشد سرنوشت آماده است چیزی را از آدم بگیرد!
بادبادک باز – خالد حسینی
6- یه مورچه صدبارم که دونه اش بیفته صد دفعه ورش میداره…
واسه چی؟!!!
واسه اینکه امید داره… (پسرخاله)
7- ژان رنو :تا حالا کسیو کشتی؟
دنیرو: نه، فقط یه بار با احساساته یه زن بازی کردم....
8- خسرو شکیبایی می گفت:
بعضی وقت ها یکی طوری تو رو میسوزونه
که هزار نفر نمیتونن خاموشت کنن،
بعضی وقت ها یکی طوری خاموشت میکنه
ک هزاران نفر نمیتونن روشنت کنن!!!
@Bedooneloknt2
سکانسی از فیلم جزیره شاتر
کارگردان: مارتین اسکورسیزی
بازیگران: لئوناردو دیکاپریو، مارک روفالو، بن کینگزلی، میشل ویلیامز و...
Shutter Island (2010)
Director: Martin Scorsese
@Bedooneloknt
کوبریک استاد بزرگ ثبت سکانس های میخکوب کننده در تاریخ سینماست. کافیست صحنه هایی از فیلمهای "پرتغال کوکی"، "غلاف تمام فلزی"،"درخشش" و.. را به خاطر بیاوریم تا به راحتی به این حقیقت پی ببریم. در این میان یکی از خیره کننده ترین این سکانس ها، سکانس بالماسکه در فیلم "چشمان کاملا بسته" است. فضای تصویر شده در این سکانس با آن موسیقی شوم و نقاب های نفرت انگیز و صداها و صورت های از ریخت افتاده و ساییده شدن بدن ها و.. تداعی گر جهانی است که انگار به تسخیر شیطان درآمده است.
کوبریک در فیلم "چشمان کاملا بسته" با نگاهی روانکاوانه و ژرف به رابطه زناشویی، صحنه هایی ناب و خیره کننده و تامل برانگیز را مقابل دیدگان تماشاگران قرار می دهد
ژیژک در یکی از آثار خود [خاطرم نیست کدام کتاب] در تحلیل روانکاوانه «از مرز میان واقعیت و رویا» با واژگون کردن تعریف پذیرفته شده از مرز رویا و واقعیت، می گوید: "ما رویا نمی بینیم که از دست واقعیت زندگی خلاص شویم، بلکه از خواب بیدار می شویم تا از هجوم ویرانگر رویاها خلاصی یابیم"
فیلم چشمان کاملا بسته تلاش یک زوج برای رهایی از هجوم ویرانگر رویاها و کنار آمدن با واقعیت زندگی زناشویی است..
@Bedoonelok
"بذار یک چیز پیش پا افتاده بهت بگم. ماها از نظر عاطفی ناشی هستیم. نه من و تو تنها، بلکه همه.
مساله ناراحت کننده همینه. به ما همه چیز رو دربارۀ بدنمون، وضع کشاورزی، ریشه مربع، عدد پی یا هر زهرمار دیگری که اسمش چیز هست، یاد می دن، ولی دربارۀ روحمون یک کلمه به ما یاد نمی دن.
ما به طرز وحشتناکی نادانیم هم دربارۀ خودمون و هم دربارۀ دیگران.
تو چطور می تونی آدم های دیگر رو درک کنی در حالی که هیچ چیز دربارۀ خودت نمی دونی"
صحنه هایی از یک ازدواج_ اینگمار برگمان
@Bedooneloknt
پاریس تگزاس. ویم وندرس
"اشک رازی است
لبخند رازی است
عشق رازی است
اشک آن شب لبخند عشقم بود."
در تاریخ سینما فیلمهای زیادی هستند که ادعای روایت عاشقانه دارند اما از آن میان به ندرت فیلمهایی می توان یافت که برای همیشه در خاطرمان می ماند و همانها هستند که باید عاشقانه های واقعی نامیده شوند. فیلمهایی از جنس کمدی عاشقانه های شادی چون «آپارتمان» بیلی وایلدر و «فروشگاه گوشه خیابان» ارنست لوبیچ و «در یک شب اتفاق افتاد» ساخته فرانک کاپرا که در پایان خنده ای از سر رضایت بر لبان مخاطب می نشاند و یا فیلم هایی از جنس «پاریس تگزاس» اثر ویم ندرس که تماشاگر را همراه و همدل با اشک ها، لبخندها، نوستالژی ها و دلتنگی های شخصیت های داستان پیش می برند.
پاریس- تگزاس با موسیقی کم نظیر، فرم دلنشین و تلفیق زیبای رنگها و پیوند آن با عشق و طبیعت، روایت ساده و سر راست از عشق و گناه و پشیمانی را به تصویر می کشد.
داستانی نوستالژیک که از تلفیق نام پاریس [شهر عشق و شراب و احساس] با تگزاس [شهر خشونت و شر] چهره دوگانه عشق را به نمایش می گذارد.
@Bedooneloknt2
تو سریال پیکی بلایندرز یه دیالوگ هست که میگه:
وقتی مردی زنی رو حامله میکنه و میره دیگه بر نمی گرده،
تو میشی فاحشه،
بچه ات میشه حرومزاده،
ولی هیچ اسمی برای مردی که میره و برنمی گرده وجود نداره!
«چه جمله ی ِ سنگینی »
@Bedooneloknt2
میدونی پدرم همیشه میگفت:
هر کاری میکنی صد در صد بکن
وقتی کار میکنی، کار کن
وقتی میخندی، بخند
وقتی عاشق میشی، عاشق شو
وقتی میخوری به جوری بخور انگار غذای آخرته.
کتاب سبز . کارگردان پیتر فارلی . محصول 2018
@Bedooneloknt
وقتی بعد از پایان قرنطینه
دیدار میسر میشود و بوس و کنار هم...
بخشی از باله لو پارک (۱۹۹۴) اثر مشهور آنجلین پریلیوکاج با اجرایی از سری آماروس و چیچیلیا تورس موریلو. موسیقی اثر از ولفگانگ آمادئوس موتسارت (۱۷۵۶، ۱۷۹۱) موسیقیدان و آهنگساز برجسته اهل اتریش است.
آنجلین پریلیوکاج (متولد ۱۹۵۷) بالرین و رقصنده مشهور اهل فرانسه با اصالت آلبانیایی از چهرههای شاخص باله و رقص معاصر است. او در سال ۱۹۸۴ کمپانی رقص خود را تاسیس میکند و در سال ۱۹۹۰ در اپرای فرانسه مشغول به فعالیت میشود.
دیدار شد میسر و بوس و کنار هم
از بخت شکر دارم و از روزگار هم
زاهد برو که طالع اگر طالع من است
جامم به دست باشد و زلف نگار هم
- حافظ
فیلم "بی عشق" ساخته آندره زویاگینتسف کارگردان روسی است. این فیلم روایتی از گم گشتگی انسان هایی است که در چرخه بی رحم بورکراسی و تکنولوژی، روح انسانی خود را از دست داده و به ماشین بی احساسی تبدیل شده اند. "بی عشق" داستان زوجی است که بدون هیج عشقی سالها با هم زندگی کرده اند و حال هر دو در روابطی خارج از چارچوب خانواده دنبال دستی نجات بخش و یاری گرند تا شاید نجوای عشق را بشنوند. کارگردان حضور زن و مرد، با معشوقه های جدیدشان را اغلب در رختخواب تصویر می کند و خاطر نشان می کند که انسان ها عشق را با چیز دیگری اشتباه گرفته اند.
فضای بی روح و سردی بر سراسر فیلم حاکم است. فضایی که در پایان فیلم هم در چهره غمزده و خالی از عشق تک تک کارکترها خود را به وضوح نشان می دهد.
"بی عشق" داستان پیش پا افتاده و کلیشه ای، زوج عاشقی که بعد مدت ها از هم جدا افتاده اند نیست. این فیلم توصیف جامعه ایست که در آن جایی برای عشق وجود ندارد..
@Bedooneloknt
صحنهی به یاد ماندنی سخنرانی آلپاچینو در دادگاه در فیلم بوی خوش زن با بازیِ درخشان آل پاچینو، یادمه میانهی دههی هشتاد دیدم بعد از دیدنش از جا پریدم و گفتم منم میخوام مثل چارلی باشم (هرچند تو همون دوران بود که متوجه شدم تلاش برای خوب بودن راه به جایی نمیبره) . از اون موقع تا الان درسته کم پیش میاد بهش فکر کنم اما هر بار که فکر میکنم میبینم چارلی همچنان برام یه الگو هست.
@Bedooneloknt2
آب نبات نعنایی_ لی چانگ دونگ
انسان موجودی مکانمند و زمانمند است و بسته به اینکه در چه برهه ای از تاریخ یا در چه سرزمینی چشم به هستی گشوده و زندگی خود را آغاز می کند، سرگذشت متفاوتی نیز سپری می کند.
فیلم "آبنبات نعنایی" فیلمی در جهت نشان دادن زمانمندی و مکانمندی انسان است. فیلم با حرکت قطاری که سوژه اصلی فیلم را به حرکت وامی دارد داستان خود را پی ریزی می کند. داستانی که حکایت رنج و ساخته شدن آدمی به دست نظامی خشن و بی رحم است.
فوکو معتقد بود انسان موجودی دارای فاعلیت نیست و این گفتمان ها هستند که با ابزارهای بهنجار ساز خود از قبیل مدرسه، کلیسا، ارتش، زندان، دانشگاه، دار التادیب و امثالهم بدن های رام و بهنجار خود را تولید می کنند.
آبنبات نعنایی، روایت معصومیت از دست رفته انسانی است که نهادهای بهنجار ساز اجتماعی تمام احساسات، عواطف و انسانیت او را از او سلب می کند و در نهایت سوژه ای بیمار و نفرت انگیز که چیزی جز نفرت و ویرانی نمی شناسد را تولید می کند.
@Bedooneloknt2
دلتنگي هاي آدمي را
باد ترانه يي مي خواند،
روياهايش را
آسمان پرستاره ناديده مي گيرد، و هر دانه برفي
به اشكي نريخته مي ماند.
سكوت
سرشار از سخنان ناگفته است
از حركات ناكرده
اعتراف به عشقهاي نهان
و شگفتيهاي بر زبان نيامده.
در اين سكوت
حقيقت ما نهفته است
حقيقت تو
و من.
"مارگوت بیکل"
سکانسی از فیلم سونات پاییزی اثر اینگمار برگمان..
سونات پاییزی داستان رنج ها، تنهایی ها و دلتنگی های آدمی است. برگمان در این فیلم سنگینی بار "دشواری وظیفه انسان بودن" را گوشزد می کند. فیلم روایتی از عشق های به زبان نیامده است. سونات پاییزی روایت غمناک اما دل انگیزی از پاسداشت خانواده و گم شدن انسان در زرق و برق جهان مدرن است...
دیالوگ از فیلم:
"شوپن احساساتی بود ولی سانتیمانتال نبود.احساستی بودن با سانتیمانتال بودن خیلی متفاوت است،پیشدرآمد درد را بازگو میکند،رؤیا نمیبافد.درد دارد اما دردش را نمایان نمیکند"
@Bedooneloknt2
#کودکی_ایوان
#آندری_تارکوفسکی
#IvansChildhood
#AndreiTarkovsky
.
آنقدر نگذاشتی ببوسمت که بوسه را هم ممنوع کردند. حالا نفسهامان هم به شماره افتاده، مثل عشق سالهای وبا...
لعنت به تو، لعنت به من، لعنت به همهی ما... بهخاطر همهی بوسههایی که از هم دریغ کردیم !
اگر زنده ماندی از طرف من به تمام مردم دنیا بگو تا میتوانید همدیگر را ببوسید. نسل ما همه مردند در عصر یخبندان. عصری که بوسیدن، حکم جام شوکران را داشت و چکاندن ماشه در دهان خویش ...
به همهی دنیا بگو ما را نامهربانیها کشت ؛ نه جنگهای صلیبی و طاعون و سل ...
#گابریل_گارسیا_مارکز
سکانسی زیبا با نمایشِ هنرمندانه ی لئوناردو دیکاپریو در فیلم «جاده انقلابی»
@Bedooneloknt2
#_سینما
#رقص
خواننده: #الویس_پریسلی
هنرپیشه: #آن_مارگرت
فیلم: #زنده_باد_لاس_وگاس_۱۹۶۴
فیلمی که بخاطر درخشش ستارگانش و صحنه هایی که الویس نقش خودش را بازی می کرد ماندگار شد.
الویس از سال ۱۹۵۶ با بازی در ۳۳ فیلم سینمایی و حضور در برنامههای تلویزیونی و کنسرتها، موفقیت اقتصادیِ رکوردشکنی کسب کرد.
"من سردم است
من سردم است و انگار هیچوقت گرم نخواهم شد
ای یار ای یگانهترین یار آن شراب مگر چند ساله بود؟
نگاه کن که در اینجا
زمان چه وزنی دارد
و ماهیان چگونه گوشتهای مرا میجوند
چرا مرا همیشه در ته دریا نگاه میداری؟
من سردم است و میدانم که از تمامی اوهام سرخ یک شقایق وحشی
جز چند قطره خون
چیزی بجا نخواهدماند
خطوط را رها خواهمکرد
و همچنین شمارش اعداد را رها خواهمکرد
و از میان شکلهای هندسی محدود
به پهنههای حسی وسعت پناه خواهمبرد
من عریانم، عریانم، عریانم
مثل سکوتهای میان کلامهای محبت عریانم
و زخمهای من همه از عشق است
از عشق، عشق، عشق
من این جزیرهٔ سرگردان را
از انقلاب اقیانوس
و انفجار کوه گذر دادهام
و تکهتکه شدن، راز آن وجود متحدی بود
که از حقیرترین ذرههایش آفتاب به دنیا آمد" (فروغ فرخزاد
* نمایی از فیلم دلنشین و تاثیرگذار "نور خاموش" ساخته "کارلوس ریگاداس"
@Bedooneloknt2
منچستر کنار دریا (انگلیسی: Manchester by the Sea) فیلمی درام به کارگردانی کنت لونرگان است که سال ۲۰۱۶ منتشر شد. منچستر بای د سی به همراه لالا لند و مهتاب و ورود از فیلمهای تحسین شده سال ۲۰۱۶ میباشد. فیلم با واکنش به شدت مثبت منتقدان و تماشاگران همراه بودهاست. منچستر بای د سی تاکنون از سوی منتقدان نمره ۹۶/۱۰۰ را گرفتهاست. در هفتاد و چهارمین دوره مراسم گلدن گلوب منچستر بای د سی نامزد پنج جایزه از جمله بهترین فیلم درام بود که در نهایت توانست جایزه بهترین بازیگر نقش اول مرد فیلم درام برای کیسی افلک را به خود اختصاص دهد. در هشتاد و نهمین دوره جوایز اسکار هم فیلم در شش رشته از جمله بهترین فیلم و بهترین کارگردانی نامزد بود و در نهایت موفق به دریافت دو جایزه شد: بهترین فیلمنامه غیر اقتباسی برای کنت لونرگان و بهترین بازیگر نقش اول مرد برای کیسی افلک. این فیلم در گیشه ۷۹ میلیون دلار فروش کرد در حالی که بودجه ساختش ۹ میلیون دلار بوده است.
@Bedooneloknt