117
📝 شاعر و ترانهسرا 🎓 کارشناس ارشد شیمی 📚 کتاب ها: سلول های خاکستری "اتاقِ بیخواب" / انتشارات فصل پنجم :گفتگو با بهزاد رحیمی @behzad_ir
آهنگ مارلبرو
با صدای #سیاوش_حور
ترانهسرا #بهزاد_رحیمی
🍁🍂
مرگ
فقط به نظاره می نشیند
که چگونه ما،
خودمان را شکست می دهیم
و بعد مانند کفتاری پیر
مانند ماشین حمل ضایعات
می بردمان
💠
#بهزاد_رحیمی
یک لحظه
پلکها را کنار بزن
این اتاق زیادی تاریک است
#بهزاد_رحیمی
در صد کتاب و دفتر و دیوان
شعری که این شبها بخوانم نیست
من با خودم جنگیدهام یک عمر
این دشمنی از دشمنانم نیست
چون شیشهی تنگی ترک خورده
دلتنگم و ماهی میانم نیست
گفتی برو پرواز کن اما
میگویمت این آسمانم نیست
رفتن مرا بهتر نخواهد کرد
نایی در این آشفتهجانم نیست
آدم به آدم جستجو کردم
اما هوایی که بمانم نیست
#بهزاد_رحیمی
من یک پدیده جهانی هستم
مثل تنهایی در ازدحام پایین شهر
مثل تنهایی در خلوت پولدارها
از خانهام بیرون میزنم
از طبقه دوم ساختمان پدریام
در محلهای زندگی میکنم
که ترکیب رنگهایش به خاکستری میرسد
یک زن سی ساله از اینجا رد شد
به خیابان
به شهر
به جهان زندگی بخشید
یک شاعر باید زندگی پر از هیجانی داشته باشد
نه اینکه از سر کار بیاید
برود به باغ کوچک گردویش
بیل بزند و به تئوریهای ادبی فکر کند
بیل بزند و به تئوریهای ادبی فکر کند
دارم پیر میشوم
فاجعهست انسان در اثر کهولت سن بمیرد
باید بجنگم
چگوارا شوم
گاندی شوم
خیلی مصمم به باغ گردو میروم
و غروب به طبقه دوم ساختمان پدریام برمیگردم
من یک فاجعه جهانیام
مثل گرمای جهانی یا جنگ در خاورمیانه
از این دو خط اخیر معلوم است
باید تلویزیون را خاموش کنم
و به آغوش زن سیسالهام برگردم
که تنهاییاش را به خانه شوهرش آورده است
#بهزاد_رحیمی
📝
می رویم
بدون اینکه رویایی را
تا پایان برده باشیم
از ما فقط
سیگارهای نصفه می ماند
.
#بهزاد_رحیمی
.
ظرفها را نشور
گلدانها را ول کن
فقط شیر آب را ببند
و مرا ببوس
مرا ببوس
همین آخر شبها
قبل از اینکه آرایشت را پاک کنی
بگذار بگویند سرطانزاست رژ لب
بگذار
اتمهای سرب فضا را سنگینتر کنند
ذرات مرگ از تو به من برسند زیباتر است
تا اینکه یک راننده مست مرا زیر بگیرد
تا اینکه یک رییس جمهور احمق مرا دق بدهد
شیر آب را ببند
ضبط را روشن کن
من از تو زندگی گرفتهام
بگذار مرگ را هم از تو بگیرم
.
#بهزاد_رحیمی
@BehzadRahimi89
عید یعنی وقتی، خوب باشه حالِت، خوب باشه حالم
وقتی بخندی، با خندهی تو، تحویل شه سالَم
#بهزاد_رحیمی
🎤🎸 بهزاد رحیمی
✏️📋 حسین نظریان
@BehzadRahimi89
#غزل قدیمی
بی تو رودی از غمم که در خودم جاری شدم
بی صدا در عمق شب ها گریه و زاری شدم
شوره زارم مزرع بی حاصل دلتنگی ام
تو بیا چیزی بگو محتاج دلداری شدم
من بجز این عاشقی کاری ندارم در جهان
بعد تو درگیر پوچی و ول انگاری شدم
تو هوای شهر شیرازی پر از عطر غزل
غرق بغضم، من غروب ابریِ ساری شدم
من توهم دارم و حس می کنم عاشق شدی
من دچار اینکه تو هم دوستم داری شدم
#بهزاد_رحیمی
#ترانه
رفتی و من توی فکر اینم
آخ چه حالی داره موتو بستن
.
قلب من به خاطره خوش بود که
بعد تو کافه بلوطو بستن
...
#ترانه_سرا #بهزاد_رحیمی
آهنگ لکی ( تنیا مَهمینیم)
از #بهزاد_رحیمی
دکلمه و شعر: #علی_خدادادی ( بیداد )
تنظیم: علی هاشمی
میکس و مسترینگ: هومن جمشیدی
@BehzadRahimi89
@alibidadlaki
🍂📝
رو به آینه میایستم
هر بار تیغ را بر صورتم میکشم
حاصل تلاش هزاران سلول را از بین میبرم
من حافظه زیستی هزاران نسلم
این کروموزومها
روایتگر هزاران عشق
هزاران رابطه اجباری
هزاران خیانت هستند
#بهزاد_رحیمی
@BehzadRahimi89
کمد لباس هایت را باز می کنم
آب بالا می آید
صدای مرغابی ها
در سکوتِ خانه می پیچد
مثل جسدی پوسیده
دراز می کشم
روی آبی بیکران پیراهنت
عشق،
اقیانوس نا آرامی بود
که ما می خواستیم
به بند اش بکشیم
#بهزاد_رحیمی
کانال شعرهای بهزاد رحیمی
@BehzadRahimi89
هر چقدر هم
به ساعت بگویی تند برو
به ساعت بگویی بایست
مگر میفهمد؟!
ساعت،
کر و لال است
وگرنه
با دستهایش حرف نمیزد
#بهزاد_رحیمی
@BehzadRahimi89
منتشر شد
آهنگ لکی #گیونم_نیا
#میلاد_صالحی و #بهزادرحیمی
ترانه #بهزاد_رحیمی #علی_بیداد
میکس و مسترینگ: علی احمدی
ملودی میلاد و بهزاد
تنظیم :میلاد صالحی
و زندگیت برس منی یه جوری روژا ماو شوم
بیمارم اما تو بچو آخری سردا ماو توم
قرار بی تا آخره بای، قرار بی زوی شکت نوین
مگس بوشم بمین ولی تو بی خداحافظی چین
و زندگیت برس ولی یه روژی دلتنگه مویین
تونی و عشق نمرسین ئه هر طرفی مدوین
تو نوش گه ئه ویرته مچو حال مه دی عوض نماو
اخنکه دی شکت بیمه دلمه ئه شوه روژا ناو
#بهزاد_رحیمی
نوینی و تنیا گیانم نیا
و روی جرگم هر شو دنانم نیا
مه دردم و دردی تر آزا بیا
ئه زمه و هویچکس نیشونم نیا
نوینی خیالت گری ول نیام
ئه لا زئم کهنه م سخانم نیا
نگستت بزانین چه ها دل منیر
گه هر جای سرت بی مه شانم نیا
.
#علی_خدادادی #بیداد
چشمای خیس
با صدای #سیاوش_حور
ترانه سرا: #بهزاد_رحیمی
#شعر_جدید
قسم به دریچههای قلب
به خون
به دمای سی و هفت درجه قسم
ما را زندگی میکشد
نه مرگ
با یک تبسنج دیجیتال
هر ده دقیقه یکبار
دمای بدنت را چک میکنم
هر ده دقیقه یکبار
آویخته میشوم به دار
میلرزد رگ گردنم که به طناب نزدیکتر است
احساس میکنم بیشتر دوستت دارم
قلب کوچکت در آتش میسوزد
اما چه بگویم
وقتی خون به حنجرهام نمیرسد
ما چیزهایی را برای از دست دادن داریم
این را هر ده دقیقه یکبار میفهمم
دستت را میگیرم
رگهایمان به هم جوش میخورد
یک لحظه
پلکها را کنار بزن
این اتاق زیادی تاریک است
آیا میتوانم به آینده بهتری فکر کنم
بین دو مرگ؟
اینجا دما بالاتر از حد طبیعیست
همه چیز درحال سوختن است
از دریچههای قلبم عبور میکند
گلبولهای قرمز رنگ تو
اکنون که خون به حنجرهام رسیده است
بگو پنجرههای شعلهور را خاموش کنند
پردهها را اما
بگذار بسوزانند
اکنون که خون به حنجرهام رسیده است
نمی دانم بخاطر تو فریاد بزنم
یا بخاطر تو سکوت کنم
ما همه چیزهایی برای از دست دادن داریم
این را هر ده دقیقه یکبار میفهمم
.
#بهزاد_رحیمی
همه چیز آرام است
هر روز کشتیها به اسکله میآیند
هر شب ماه به آسمان سر میزند
پرندگان مهاجر
به تالابها فکر میکنند
تالابها به پرندگان مهاجر
بعد از تو
همه چیز آرام است
سر ساعت قرصهایم را میخورم
#بهزاد_رحیمی
تا آخرین ذرات جانم دوستت دارم
حتی اگر زنده نمانم دوستت دارم
من پر گرفتم در هوای بیکرانت
ای بینهایت آسمانم دوستت دارم
از تو سخن گفتن برایم چون عبادت
آه ای نمازم ای اذانم دوستت دارم
شرمندهام گاهی اگر از تو نگفتم
از تو بخوانم یا نخوانم دوستت دارم
آن روزهای خوش ببین ساده گذشتند
اردیبهشت جاودانم دوستت دارم
#بهزاد_رحیمی
مصاحبه روزنامه بامداد جنوب (بوشهر) با بهزاد رحیمی شاعر دلفانی
http://behzadrahimi.com
احساس میکنم
کسی ما را میپاید
کسی ما را میپاید که قدمهایم شل میشوند
که بوسههایم سرد میشوند
کسی ما را میپاید که با تردید از درها عبور میکنم
بزرگ می شوم
و ترس هایم بزرگتر
هر وقت زیاد میخندم میترسم
هر وقت زیاد میترسم، میخندم
زنگ ساعت ها
رویاها را نصف و نیمه می گذارند
چه خواب باشی چه بیدار
بلند می شوم
و احساس میکنم کسی ما را میپاید
از این خانه به آن خانه می رویم
از صبح به بعدازظهر
از دل بستن به دلتنگی
می رویم
بدون اینکه رویایی را تا پایان برده باشیم
از ما فقط سیگار های نصفه می ماند
هر وقت زیادی به تو نزدیک میشوم میروی
هر وقت میروی، زیادی به تو نزدیک میشوم
.
احساس میکنم کسی ما را میپاید
از زندگی می ترسم نه از مرگ
مرگ خیلی ضعیف است
فقط به نظاره می نشیند
که چگونه ما،
خودمان را شکست می دهیم
و بعد مانند کفتاری پیر
مانند ماشین حمل ضایعات
می بردمان
می بردمان و به تو فکر می کنم
دست در موهایت میبرم
امواج لای انگشتانم میپیچد
انگار چند رودخانه به هم ریختهاند
با ساعت شش و نیم چشمهایت طلوع میکنم
و میاندیشم
به روزی که بجز تپش قلبم هیچ تنشی در میان نباشد
کاش کسی بیاید بگوید
هیچ کس حواسش به تو نیست
کاش کسی بیاید بگوید
هیچ کس حواسش به تو نیست
که من قسمتهایی را که از این شعر حذف کردهام
دوباره بنویسم
#بهزاد_رحیمی
@behzadrahimi89
سه شعر از بهزاد رحیمی در صفحه پایانی "روزنامه جهان اقتصاد"
@BehzadRahimi89
آهنگ #بغض_لعنتی
از #بهزاد_رحیمی
ترانه و آهنگ: بهزاد رحیمی
تنظیم کننده: فرشید ناوی
میکس و مسترینگ: هومن جمشیدی
@BehzadRahimi89
www.BehzadRahimi.com
.
عشـــق
یکــ جراحت استــ
یکــ خونریزی مرگبــار
که فقـــط
گروه خونی یکـ نفر نجاتت میدهد
#بهزاد_رحیمی
https://t.me/joinchat/AAAAADvWC6MzzwdaiWK68g
#ترانه
یه عاشقم که واسهی رسیدن
نمونده کاری که نکرده باشه
یه پنجرهم که قسمتش همینه
جلو چشش همیشه نرده باشه
...
#ترانه_سرا #بهزاد_رحیمی
@BehzadRahimi89
#ترانه
به استخون رسیده زخم این کارد
جلو نرو جلو نرو جلو نه
وجودمو نفس نفس بگیرن
وجودمو بگیرن و تو رو نه
ادامه دارد...
.
#ترانه_سرا #بهزاد_رحیمی
.
@behzadrahimi89
نمیدانم جمعه بود یا یکشنبه
با ریچارد و چارلز رفته بودیم پیکنیک
چارلز سبدش را پر از شراب کرده بود
اما ریچارد دوازده توت فرنگی را به شکل هجاهای هایکو
در جعبهی شیرینی چیده بود
هی نوشیدیم و از رمدیوس زیبا گفتیم
نوشیدیم و لبهای رمدیوس زیبا را به توت فرنگی تشبیه کردیم
نوشیدیم و به مارکز بخاطر رمدیوس زیبایش لعنت فرستادیم
نوشیدیم و از صید رمدیوس زیبا در آمریکا که با قطرههای مشروب کشته شده بود گفتیم
شب که راهی بیمارستان شدم
همه چیز را بالا آوردم
بجز رمدیوس زیبا که جزیی از سلولهایم شده بود
#بهزاد_رحیمی
#شعر_جدید
#ریچارد_براتیگان
#چارلز_بوکوفسکی
#گابریل_گارسیا_مارکز
@BehzadRahimi89
...
به دخترم بگو
برای عشق بجنگد
که از روزهای سخت
چند فعل ماضی میماند
برای دوران پیری
...
#بهزاد_رحیمی
قسمتی از یک شعر
@BehzadRahimi89