لالایی شماره سه🌸🌸
تو لالا کردی و پژمرد لاله
سحر با مرغ شب میکرد ناله
کرونا رفته و یارم نیومد
عجب از چاه افتادیم ب چاله
ز بس که بیقراری،زار گشتم
مثال کوره ای تبدار گشتم
لالایی گویمت خوابت ببینم
الهی دردو دوریت نبینم
لالا کن چونکه دنیا دیدنی نیست
برادر دشمن و دیگر تنی نیست
بیا دورت بگردم ای فرشته
که اسمت توی قلب من نوشته
لالا کن نازنینم در شب سرد
نبینم من گل روی تو را زرد
بخواب دنیای ما شادی نداره
بجز رنج و دل آزاری نداره
لالا کن دختر ماهان و توران
بگیرم دختری نامش فروزان
الهی که بیاد شادی برامون
بخندن دیده ورخساره هامون
لالایی کن که دنیا دیدنی نیست
گل مهتاب امشب چیدنی نیست
لالا کن زندگی ارزش ندارد
چرا این تاس دنیا شش ندارد
لالایی ساز زیبای من وتو
شود محو فریبای من وتو
ببین جفت شیش اورده باز دنیا
ولی فایده نداره باختیم ما
لالا کن مثل دولت مثل مردم
نبینی غیر مار و غیر کژدم
من اونقد لا لایی خوندم ،سر اوا
ببینم سورپرایزت را در اینجا
لالایی کن غم دنیا دوروزه
چرا دنیا همیشه سینه سوزه
لالا کن دختر زیبای بابا
به امید رهایی صبح فردا
🎙#مهربانو_برنادت
#لالایی_محفل_سراوا
مگر این باد خوش، از راه عشق آباد مے آید ؟
ڪه بوے عشق هاے ڪهنه، از این باد مے آید
ڪجا و ڪے در این اقلیم، بے معنے است، این عشق است و عشق از 《بے زمان》، از 《ناڪجا آباد》مے آید
به هفت آرایے مشاطه گان، او را نیازے نیست
ڪه شهر آشوب من، با حسن مادرزاد مے آید
هراس از باد هجرانے ندارے؟ _ وصل مے پرسد_
و از عاشق جواب《 هرچه بادا باد 》 مے آید
جهان انگار، در تسخیر شیرین است و تڪثیرش
ڪه از هر سو، صداے تیشه ے فرهاد مے آید
گشاده سینه گے ڪن، عشق اگر بسیار مے خواهی
ڪه سهم قطره و دریا، به استعداد مے آید
همایون باد عشق، آرے، اگر چه شڪوه از گل را،
در آواز چڪاوک، غَلتے از بیداد مے آید
مجزا نیستند از عشق، وصل و فصل و نوش و نیش
شگفتا او، ڪه با ترڪیبے از اضداد، مے آید
تو بوے نافه را، از باد، مے گیرے و مے نوشی
من از خون دل آهوے چینم، یاد مے آید
مده بیمم ز موج آرے ڪه خود ترجیع توفان است
ڪه در پروازهاے مرغ دریا زاد، مے آید
شب ما، عشق خواهد زاد.این را فجر مے گوید
ڪه پیش از صبحدم، با مژده ے میلاد، مے آید
✍📜شعر از زنده یاد حسین منزوی
🎙برنادت
باید بمانیم
باید ڪه عشق زنده بماند
بهار نزدیڪ است
و من طاقت چشم هاےِ غم آلودِ
پرندگان مهاجر را ندارم
باید بمانیم
براے با هم بودن
براے نفس هاے تازه ے خورشید
باید بمانیم
براے ترانه هاے عاشقانه ے در حال انقراض
ترانه هایے از جنس اردیبهشت
براے شعرهاے نو
براے خنده هاے دونفره
مسیر سبز جاده ها ے شمال
براے دست هاے هم ؛ بوسه هاے مدام
باید بمانیم
براے دوست داشتن
براے شڪوفه هایے ڪه در خوابند
براے ماهے هاے نگران زیر یخ هاے رودخانه
باید بمانیم
براے اینڪه عشق زنده بماند
بهار نزدیڪ است
✍#عباس_عظیم_زاده
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ❣
🎙برنادت
چشمهایم را تاریک کن
باز میتوانم تو را ببینم
گوشهایم را ببند
باز میتوانم صدایت را بشنوم
و بدون پاهایم میتوانم به سوی تو بیایم
و بدون دهانم میتوانم تو را به خود بخوانم
دستهایم را بشکن
باز تو را لمس میکنم
با قلبم آنسان که با دستم
قلبم را از حرکت باز دار
مغزم خواهد زد
و اگر به مغزم آتش بزنی
تو را در خون خویش خواهم برد
راینر ماریا ریکله
مترجم : فرشته وزیرینسب
سرگشته دلی دارم ، در وادی ِ حیرانی
آشفته سری دارم ، زآشوب پریشانی
طبعی است مشوّش تر ، از باد خزان در من
وز باد گرو برده ، در بی سر و سامانی
از یاد زمان رفته ، آن قلعه ی متروکم
تن داده به تنهایی ، خو کرده به ویرانی
کورم من و سوتم من ، پروده ی لوتم من
روح برهوتم من ، عریان و بیابانی
تا خود نفسی دارم ، با خود قفسی دارم
زندانی و زندانم ، زندانم و زندانی
از وهم گران بارم ، چندان که نمی یارم
تا تحته برون آرم ، زین ورطه ی توفانی
فرق است میان من ، وین زاهدک پر فن :
پیشانی او بر سنگ ، من سنگ به پیشانی
من باد بیابانم ، خاشاک می افشانم
در دشت و نمی دانم ، در باغ ، گل افشانی
سرگشتگی ام چون دید ، چون حوصله ام سنجید
میراث به من بخشید ، آواره ی یمگانی
حسین_منزوی
🆔 @Bernadet1972
🎙برنادت
ــــــــــــــــــــــــ
تو همان رنگ قشنگِ ؛ شب و سیاره ے مایی
تو نوازنده و لایق ڪه پراز مهر و وفایی !
تویی آن فصل پر از گل ؛ تویی آن شوق ترانه
تو طبیب دل مایی تو دوایی تو دوایی !
توهمان واژهے شعرے ؛ ڪه ڪسی نگفته هرگز
تو پیام آور عشقی تو نوید ڪبریایی !
تو زمینی و زمانی ؛ ڪه براے من و این دل
غزلی ناب و دل انگیز پرِ از مهرو صفایی !
تو همـایی تو رهایی ؛ تو صداے ناب آبی
تو نشان از رخ عاشق تو همان رنگ خدایی !
تو به من مژده ے رحمت ؛ بده از روے محبت
ڪه لبانم پرِ منت تو ڪجایی تو ڪجایی !
دلِ تنگم به ندایی ؛ به درت همچو گدایی
بدهم جان به فدایی تو اگر رخ بنمایی !
تو نیـازی تو نمازے ؛ تو نگار دل نوازے
تو همان دلبر نازے ڪه مرا ڪند هوایی !
همه هستیم فدایت ؛؛ تو مرا عنایتی ڪن
ڪه اگر نظر نمایی ؛ بخدا شوم فدایی ..!!
#عباس_عظیم_زاده
#غزل
#هفتم_اسفند_۹۶
🆔 @Bernadet1972
🎙برنادت
خواننده سیما بینا
تصنیف من بودم و او بود
آهنگساز مهدی خالدی
شعر پژمان بختیاری
دیشب همه شب در برم آن سلسله مو بود من بودم و او بود
مه دلكش و گل نغز و هوا غالیه بو بود من بودم و او بود
"عشق" را هیچ آرزو نیست مگر آنکه به ذاتِ خویش در رسد. اما اگر شما عاشقید و آرزویی میجویید، آرزو کنید، که ذوب شوید و همچون جویباری باشید که با شتاب میرود و برای شب آواز میخواند.
آرزو کنید که رنجِ بیش از حد مهربان بودن را تجربه کنید.
آرزو کنید که زخم خورده فهم خود از عشق باشید و خون شما به رغبت و شادی بر خاک ریزد.
پیامبر
جبران_خلیل_جبران
در درونم چیزی اتفاق افتاده بود،
و بدترین چیزها همیشه در درون آدم اتفاق میافتد. اگر اتفاق در بیرون اتفاق بیافتد، مثل وقتی که اردنگی میخوریم، میشود زد به چاک. اما از درون غیر ممکن است.
وقتی به این حالت دچار میشوم، میخواهم بروم بیرون و به هیچ کجا برنگردم...
رومن گاری
زندگی در پیش رو
اعتماد به نفس نوعی قابلیت است، نه نعمتی الهی، قابلیتی که بر مجموعه باورهای ما دربارهٔ دنیا و جایگاه طبیعیمان در آن استوار است.
آلن دو باتن
موسسهٔ مدرسهٔ زندگی
در باب اعتماد به نفس داشتن
.
آنکه در وجودش موسیقی نیست، آنکه هماهنگی آواهای دلنشین به وجدش نمیآورد، مستعد خیانت، دسیسهچینی، و تباهی است.
حرکات روح او چون شب، تیره و تار است و احساساتش سیاه چون ارِبوس خدای تاریکیهاست.
"هرگز به چنین آدمی اعتماد نکنید".
ویلیام_شکسپیر
لالایی شماره چهار🌸🌸
لالائی کن ، لالائی کن، لالائی
لالائی کن ، ز ایام جدائی
لالائی های من لالا نداره
به چشماش خواب ازاین غمها نداره
لالا کن ای کبوتر در شب غم
چرا داری عزیز جان طب غم
میخونم من لالائی زیر گوشت
بیفته شاید این جوش وخروشت
لالا کن نازنینم در شب سرد
نبینم من گل روی تو را زرد
🌸🌸
✍#استاد_مسعود_راد
🎙#مهربانو_برنادت
#لالایی_سرایی_بداهه_درمحفل _سراوا
خوش خبر باشے اے نسیم ِ شمال!
ڪه به ما میرسد زمان ِ وصال
قِصَّةُ العِشقِ لَا انفِصامَ لَها
فُصِمَت ها هُنا لِسانُ القال
ما لِسَلمے و مَن بِذے سَلَمِِ
أینَ جیرانُنا و ڪَیفَ الحال
عَفَتِ الدّارُ بَعدَ عافیةٍ
فَاسألوا حالَها عَنِ الاَطلال
فے جَمالِ الڪَمالِ نِلتَ مُنی
صَرَّفَ اللهُ عَنڪَ عَینَ ڪَمال
یا بَریدَ الحِمے! حَماڪَ الله
مَرحَباً مَرحَباً تَعال تَعال!
عرصهے بزمگاه خالے ماند
از حریفان و جام ِ مالامال
سایه افڪند حالیا شب ِ هجر
تا چه بازند شب رُوان ِ خیال
تُرک ِ ما سوے ڪس نمینگرد
آه از این ڪبریا و جاه و جلال
حافظا! عشق و صابرے تا چند
نالهے عاشقان خوش است بنال
🆔@Bernadet1972
✍ غزل ۳۰۲ حضرت حافظ
🎙برنادت
گاهی
چقدرتنهایے قشنگه
جایے باشے ڪه هیچ ڪس ڪنارت نباشه
حرفاے نگفتت رو باخودت تڪرارڪنی
آروم گریه ڪنی
بلند بخندی
بے هراس از نگاه تلخ وشیرین ڪسی
نفس بڪشی
آهسته
زل بزنے به گوشه گوشه اتاقت
به خلوت دلخواهت چشم بدوزی
گاهے چقدر بے ڪسے زیباست
وقتے
مجبورے در دنیایے زندگے ڪنے
ڪه یانیستن
ویا وقتے ڪه دلشون مے خوادبه یادت مے افتن
گاهے چقدر سخته
درجمع دیگران بودن
هموناڪه هرگزتورونفهمیدن!
تلخه،دردناڪه زخم بخورے از ڪسے ڪه
همه دنیاتو، احساستو،زندگیتو به پاش ریختے !
چقدرتنهایے قشنگه
بشینے لب حوض بے خیالے
یابرے لب ساحل قدم بزنے و آهسته آهے بڪشے ڪه آسمونوبلرزونه
دستتوبڪشے روصورتت
یادت نباشه بارونت زده یااشڪت دراومده
گذشتتو ڪه به خاطرمیاری
باهمه بیقرارے وبے تابیاش،
امروزتوڪه نگاه بندازے
زیرلب آروم بگے :
حق دلم ڪه این همه آتش زدن نبود!
موج ڪه به پاهات میزنه
راه مے افتے
دوباره میری
درامتداددریا
پشت سرت آه بلندت میمونه ویه دنیانفرت وحرفایے ڪه فقط خداشنیده
قدم هات بزرگترمیشن
محڪم تر
وتوفریادمے زنے :
عاقبت سوختنت را به عیان خواهم دید!
@ashkeghalb
#لیلا_رضاوند #تمنا
۹۸/۹/۱۳
🎙 برنادت
🆔 Bernadet1972
قصه شب بنام موش موشی 😍
،@bernadet1972
کانال صدای ماندگار عشق
گوینده نقشها ـخاله برنادت
ــــــــــــــ
هیچوقت رویاهام رو دوست نداشتم
فقط نگاشون میڪردم.
تو رو ڪه اونجا میدیدم
همیشه چشام بسته بود
عین مرده ها.
چشامُ ڪه باز میڪردم
همه چے رو میدیدم به جز تو!
رویاها خوبن اما ...
من تو رو واسه خودم میخواستم
دوست دارم با چشم هاے باز هم
ببینمت
داشته باشمت!
آخه دوست داشتن ڪه فقط
واسه تو رویاها نیست
دوست دارم وقتے چشامُ باز میڪنم
اولین تصویرے ڪه میاد جلوے چشمم
صورت تو باشه
هیچوقت رویاهام رو دوست نداشتم
چشمم ڪه باز میشه
باز منم و یه شهر شلوغ
ڪه هرچے چشم مے چرخونم
تو رو نمیبینم
هیچوقت رویاهام رو دوست نداشتم
ولے ایندفعه یڪم فرق داره
به خودم قول دادم
هیچوقت چشامُ باز نڪنم
آخه تو دنیایے ڪه
قراره تو رو نداشته باشم
چه بهتر ڪه چشام بسته بمونه و
همونجا ڪنارت بمونم ....
#عباس_عظیم_زاده
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ❣
🆔 @Bernadet1972
🎙برنادت
آن هنگام که میخندی، دنیا با تو میخندد؛
آن هنگام که اشک میریزی امّا، تنها هستی؛
شادی را باید در دنیای پیرِ غمگین جستجو کنی،
غمها امّا، تو را خواهند یافت.
آواز که میخوانی، کوهها همراهیات میکنند؛
آه که میکشی امّا، در فضا گم میشود؛
پژواکِ آوای شاد فراگیر میشود،
غمناک که شد امّا، دیگر به گوش نخواهد رسید.
شاد که هستی، همه در جستجوی تواَند؛
به هنگامِ غم امّا، روی میگردانند و میروند؛
آنها شادی تمام و کمالِ تو را میخواهند،
به غمت امّا، نیازی ندارند.
شاد که هستی، دوستاناَت بسیارند؛
به هنگامِ غم امّا، همه را از دست میدهی،
کسی نیست که شرابِ نابِ تو را نپذیرد،
زهرِ تلخِ زندگی را امّا، باید به تنهایی بنوشی.
ضیافت که بر پا کنی، عمارت از جمعیت لبریز میشود؛
به هنگامِ تنگدستی امّا، همه از کنارت میگذرند.
سخاوت و بخشش کمکی است برای ادامه زندگی،
مرگ را امّا ، هیچ یار و همراهی نیست.
برای کاروانِ شاهانه در عمارتِ شادی همیشه جا هست،
از راهروهای باریکِ درد امّا،
به نوبت و تکتک گذر باید کرد.
الا ویلر ویلکاکس
برگردان : احسان قصری
♾♾♾♾♾♾♾♾♾♾♾♾♾♾♾♾♾♾♾♾
⏮ #علی_ای_همای_رحمت ⏭
⏺⏺⏺⏺⏺⏺⏺⏺⏺⏺⏺⏺⏺⏺
علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را
که به ماسوا فکندی همه سایه هما را
دل اگر خداشناسی همه در رخ علی بین
به علی شناختم من به خدا قسم خدا را
به خدا که در دو عالم اثر از فنا نماند
چو علی گرفته باشد سر چشمه بقا را
مگر ای سحاب رحمت تو بباری ارنه دوزخ
به شرار قهر سوزد همه جان ماسوا را
برو ای گدای مسکین در خانه علی زن
که نگین پادشاهی دهد از کرم گدا را
بجز از علی که گوید به پسر که قاتل من
چو اسیر تست اکنون به اسیر کن مدارا
بجز از علی که آرد پسری ابوالعجائب
که علم کند به عالم شهدای کربلا را
چو به دوست عهد بندد ز میان پاکبازان
چو علی که میتواند که بسر برد وفا را
نه خدا توانمش خواند نه بشر توانمش گفت
متحیرم چه نامم شه ملک لافتی را
بدو چشم خون فشانم هله ای نسیم رحمت
که ز کوی او غباری به من آر توتیا را
به امید آن که شاید برسد به خاک پایت
چه پیامها سپردم همه سوز دل صبا را
چو تویی قضای گردان به دعای مستمندان
که ز جان ما بگردان ره آفت قضا را
چه زنم چونای هردم ز نوای شوق او دم
که لسان غیب خوشتر بنوازد این نوا را
«همه شب در این امیدم که نسیم صبحگاهی
به پیام آشنائی بنوازد آشنا را»
ز نوای مرغ یا حق بشنو که در دل شب
غم دل به دوست گفتن چه خوشست شهریارا
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
شاعر ✍ زنده یاد استاد #شهریار
دکلمه 🎙 #پریناز_فرخنده_کلام ( #برنادت )
تنظیم صدا و میکس 🖥 #اکبر_ترکان
۱۳۹۹/۲/۲۶
♾♾♾♾♾♾♾♾♾♾♾♾♾♾♾♾♾♾♾♾♾
🆔 @bernadet1972 🎙
🆔 @Akbar_Torkan_Official 🎧
𝓪𝓴𝓫𝓪𝓻 𝓽𝓸𝓻𝓴𝓪𝓷
🎧🎧🎧🎧🎧🎧🎧🎧🎧🎧🎧🎧🎧🎧
رقص گیسوی #پریشان تو بی جانم کرد
از #خم_کوچه هویدا شد و حیرانم کرد
مست آهنگ #رهایی شدم آنگه که شبی
یک نگاه از پس آن #پرده پریشانم کرد
ناله های من رسوای دو #عالم نشنید
رخت #هجرت به تنم راهی ایوانم کرد
آسمان بار امانت نتوانست کشید
قرعه ی #فال مرا بر سر پیمانم کرد
بخت من با غزلی خورد گره کز بد #شانس
#دل دیوانه ی من را به گریبانم کرد
راقب و معرکه ی #شب_زدگان گرد هم اند
#عطر_گیسوی تو چون آمده ویرانم کرد
✍ #بداهه_رامین_راقب
با واژه های کلیدی در محفل شعر و ادب
🆔 @sdayedeleman
🆔 @Bernadet1972
🎤#برنادت
بابا کوهی ، بابا کوهی ترکی😔👌
گوزل بیر ماهنی
چوخ اشیدملی بیر ماهنی
تقدیم ب ترک زبانهای عزیزم
ساز و آواز: همایون و شوشتری
خواننده : استاد ایرج
ویلون : استاد اسداله ملک
شعر : حافظ
منم که دیده به دیدار دوست کردم باز
چه شکر گویمت ای کارساز بنده نواز
نیازمند بلا گو رخ از غبار مشوی
که کیمیای مراد است خاک کوی نیاز
ز مشکلات طریقت عنان متاب ای دل
که مرد راه نیندیشد از نشیب و فراز
طهارت ار نه به خون جگر کند عاشق
به قول مفتی عشقش درست نیست نماز
در این مقام مجازی به جز پیاله مگیر
در این سراچه بازیچه غیر عشق مباز
به نیم بوسه دعایی بخر ز اهل دلی
که کید دشمنت از جان و جسم دارد باز
فکند زمزمه عشق در حجاز و عراق
نوای بانگ غزلهای حافظ از شیراز
حافظ
به خودت احترام بگذار و عشق بورز تا کسانی را به طرف خودت جذب کنی که دوستت دارند و برایت احترام قائلند.
وقتی احساس بدی نسبت به خودت داری، از ورود عشق به درونت جلوگیری میکنی و در عوض موقعیتها و افرادی را به طرف خودت جذب میکنی که احساس بد تو را بیشتر میکنند.
ابتدا به نیازها و خواستههای خودت رسیدگی کن تا وقتی نیازهای خودت را برآورده نکنی، نمیتوانی به دیگران کمک کنی.
راز
راندا_برن
باید با دلِ شکسته و چشمِ اشکآلود از هم جدا بشیم. خیلی حیفه که صبر کنیم تا روزی که با خیال راحت و بیاعتنا باهم خداحافظی کنیم. جداً کثافت کاری از این بدتر نمیشه.
رومن_گاری
خداحافظ گاری کوپر
وقتی کل ادبیات، کل هنر، تمامی تلاشهای بشر تنها ذرهای از جهانی است که هرچیزی در آن محتمل است. و حتی این جهان هم ممکن است ذرهای باشد در دل انبوهی از جهانهای واقعی و جهانهای احتمالی دیگر.
ایین مک یوئن
پوست گردو
.
مسجد جامع ورامین مسجدی قدیمی مربوط به دورهٔ ایلخانی است و یکی از قدیمیترین ساختمانهای شهر ورامین است. ساختن مسجد در دوره سلطان محمد خدابنده آغاز و در دوره پسرش به پایان رسید. گچبریهای این بنا از زیباترین نمونههای گچبری ایرانی هستند.
استان_تهران🇮🇷