هواتو کردم
من حیرون تو این روزا هواتو کردم
دلم میخوادت
می خوام بیام تو آسمون دورت بگردم
هوایی میشم
همون روزا که میبینم هوامو داری
می خوام بدونم
تا کی میخوای ببینی و به روم نیاری؟
دلمو دست تو دادم
من دلتنگ احساسی
نمیذاری که تنها شم
تو رو من خیلی حساسی
دلمو دست تو دادم
دلمو آسمون کن
همیشه مهربون بودی
دوباره مهربونی کن
چه روزا حالمو دیدی
چه شبهایی که رسیدی
تو صدای دل تنهای منو شنیدی
تو که دردامو میدونی
تو که چشمامو می خونی
بده بازم به دل من یه نشونی
دلمو دست تو دادم
من دلتنگ احساسی
نمیذاری که تنها شم
تو رو من خیلی حساسی
دلمو دست تو دادم
دلمو آسمونی کن
همیشه مهربون بودی
دوباره مهربونی کن
🎶 🆔@bernadet1972🐝🦋
┄┅┅┄┅✶♥️✶┅┄┅┅┄
🎶 🆔@bernadet1972🐝🦋
┄┅┅┄┅✶♥️✶┅┄┅┅┄:
🍂🍂 و حالا پاییز ... با شاهرخ
پاییز، پاییز عریون
من و تو خسته و گریون
من و تو زاده فصل خزانیم
دو تن پرورده دامان گریه
شده ابری تو فضای سینهمون
قصه بی غمگساریهای ما
می دونم پایان نداره بعد از این
قصه بی برگ و باریهای ما ...
▫️ شاهرخ هم بار سفر را بست 🖤
هر روزمان سوگواریِ خاطرهایست ...
📖#داستان_هیس
🎙#برنادت🎀پریناز فرخنده کلام
🎛#ادیتور:مانی نعمتی
⛱🎶 🆔@bernadet1972🐝🦋
┄┅┅┄┅✶♥️✶┅┄┅┅┄
درودها
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌿🍃🍀🌿🥀
🌱☘🌱🥀
🍀🌿🥀
🌱🥀
🥀
🎙 #بانو_پرینار_-فرخنده کلام(برنادت)
✍ #استاد_جوکار
🔎مدیراجرایی# برنادت
#مشق_شعروآوا
6⃣
اینو حداقل ۲ بار گوش کنید .... و هر از چند وقت ؛ باز هم شنیدنش را تکرار کنید . خیلی عالیه حتما با تفکر تماشا کنید ....
Читать полностью…:
پشت پنجرههای عمارت ییلاقی بانو ایستادهام و به بارانی نگاه میکنم که بر روی درختان پاییزی میریزد. کسی پیانو مینوازد. بانوی اعظم با دستان چاق پوشیده از انگشترش روی دستههای مبل ضرب گرفته؛ پیانو با میزان سنتور کوک شده و به گوشم صدایی ناآشنا دارد. به یاد پدرم میافتم که میخواست ما نواختن پیانو را یاد بگیریم. هیچکدام یاد نگرفتیم. پدر میگفت همهٔ ما عازم سفری طولانی هستیم. خیال میکنیم که ساعتها و روزها و ماهها بر ما میگذرند، اما این ماییم که در حال عبور از کنار جهان هستیم، از کنار ساعتها و روزها ...
و حالا در بالای این عمارت، پشت این پنجرهٔ خیس از باران، احساس میکنم آدمها و وقایع یکایک بر من میگذرند.
بانو، شاهزادهخانمی والامقام است، یکی از دخترانِ شاه مرحوم. به آداب فرنگی زندگی میکند، فرانسه میداند، خود پیانو مینوازد و نقاشی میکند، با هنرمندان نشستوبرخاست دارد. اینها را گاسپادین واسیلیف وابستهٔ سفارت به من گفته، واسیلیف طرف مشاورهٔ شاپشال، ولی فرمانده فوج ما پالکونیک لیاخوف است. این لیاخوف جانوری است نشاندار که شاه و وزیر را هم قبول ندارد و برای خود حکومت میکند ــ البته بنابر راهنماییهای شاپشال، مشاور شاه. شاپشال به توصیههای خیرخواهانهٔ واسیلیف عمل میکند که میگوید روزنامهنگار است و همهکاره است، بهجز آنچه مدعی آن است یعنی روزنامهنگاری! و همهٔ اینها قماربازهایی هستند قهار. هم شاهزادهخانم، هم لیاخوف، هم گاسپادین واسیلیف. قهار اما نه ماهر. من از همهٔ آنها ماهرترم. هر وقت بخواهم میبرم و از آنها انتقامم را میگیرم اما نه همیشه. گاه لازم است که به آنها ببازم.
واسیلیف یکی از آشنایان قدیم خانوادهٔ ماست. با عموهای من آشنا بوده و حتی پدرم را هم میشناسد. او همه را میشناسد و در زندگی همه سر میکشد، حتی در زندگی شاپشال و لیاخوف. به گمانم هر ماه میباید گزارش مفصلی به سرفرماندهی ارتش روس در قفقاز بفرستد. این روزها که همهچیز آرام گرفته، واسیلیف پُرجنبوجوش و شاد است: یاغیان را سرکوب کردهاند، درودیوار و پنجرههای مسجد و مجلس را از جا کندهاند، مخالفان را طناب انداختهاند و شهر در سکوت فرورفته است. اعیان پیاپی میهمانی میدهند و گرچه از مخالفت با شاه دم میزنند، ته دلشان خوشحالاند که همهچیز دوباره سرجای خود قرار گرفته است.
📚 شکوفههای عناب
▫️ رضا جولایی
🎶 🆔@bernadet1972🐝🦋
┄┅┅┄┅✶♥️✶┅┄┅┅┄
:
خصلتِ آدمیزاد این است که به دنبال آنچه ندارد میدود،
و آنچه دارد اصلاً نمیبیند!
و به داشتنش مثلِ
یک حق طبیعی عادت میکند!
📚 دالان بهشت
▫️ نازی صفوی
🎶 🆔@bernadet1972🐝🦋
┄┅┅┄┅✶♥️✶┅┄┅┅┄
:
یاد بعضی نفرات روشنم می دارد،
قوتم می بخشد، راه می اندازد،
و اجاقِ کهنِ سردِ سرایم
گرم میآید از گرمیِ عالی دمشان ...
نام بعضی نفرات رزق روحم شده است
وقت هر دلتنگی، سویشان دارم دست
جراتم می بخشد
روشنم می دارد ...
▫️ نیما یوشیج
:
🎶 🆔@bernadet1972🐝🦋
┄┅┅┄┅✶♥️✶┅┄┅┅┄
:
▫️ درباره فیلم Silver Linings Playbook
"دیوید او راسل" با فیلم «دفترچهی امیدبخش» موفق شده یکی از بهترین درامهای ده سال اخیر را تحویل بینندگان دهد. فیلمی که بیشتر از هرچیزی واقعی به نظر میرسد و میتوان ساعتها با شخصیتهایش همراه شد.
دیوید او راسل را میتوان از آن دست کارگردانهایی خواند که نقطهی قوتشان به تسلط بر لحن فیلمهایشان برمیگردد.
او در این فیلم به ترکیبی متعادل از کمدی، درام و رمانس دست پیدا کرده است. ترکیبی که با شخصیت پردازی عمیق و قابل باور، کشمکشهای جذاب بین شخصیتها و داستانی با ایده نسبتا جدید همراه شده و به دور از لودگی و مسخرهبازی در لحظاتی خنده را برروی لب تماشاگران مینشاند. خندهای که گاها ممکن است دردناک باشد.
فیلم، داستان "پاتریزیو سولیتانو" را روایت میکند. فردی که از اختلال دوقطبی رنج میبرد و پس از هشت ماهی که در آسایشگاه روانی گذرانده توسط مادرش به خانه بازگردانده میشود.
در واقع خیانت همسرش به او، در وهله اول باعث مشکلاتی برای روان او شده و حال پس از بازگشت به خانه قصد دارد تا دوباره با تغییر خود به زندگی جدیدی با نیکی (همسرسابقش) دست یابد. خانه پدرومادری که البته چندان مکان مناسبی برای بهبود روند درمان بیماریای که هنوز به طور کامل درمان نشده، محسوب نمیشود. با ورود شخصیتی به نام تیفانی به داستان، اولین نقطه عطف فیلم رقم میخورد و مسیر کاراکتر اصلی داستان دچار تغییراتی میشود. شخصیتی که همانند پت از مشکلات روانی رنج میبرد و به تازگی همسر خود را از دست داده است. شاید این ایده داستانی در ابتدا و برروی کاغذ نسبتا چیز متفاوتی به نظر نرسد. در گذشته فیلمهای کمدی رمانس بسیاری بودهاند که شخصیتهایی با بیماری روانی را در بطن داستان خود استفاده کردهاند. اما تمرکز برروی دو فردی که از بیماریهای روانی رنج میبرند (تیفانی و پت)، ایده نسبتا تازهای محسوب میشود. یکی از نکات مثبت فیلم این است که کارگردان سعی نکرده به طرز کلیشهای به موضوع روانی بودن شخصیتها بپردازد. کارگردان در واقع سعی نمیکند به طور جدی به این اختلاف دوقطبی بپردازد و موضوع را بسط دهد و آن را جدی نشان دهد و در وهله دوم سعی نمیکند با مسخره گرفتن این موضوع آن را غیرجدی نشان دهد و در واقع به تعادل بسیار خوبی در این بخش میرسد که تصویری زنده از آن را به نمایش میگذارد.
بهتر است برگردیم به رابطه پت و تیفانی و درواقع داستانگویی فیلم زیرا که اصلیترین نقطه قوت آن محسوب میشود. در ابتدا شاید ساخت رابطهای بین آنها و شکل دادن به آن اندکی دور از ذهن به نظر برسد همان طور که در ابتدا هیچ شباهتی به جز مشکلات روانی بهم ندارند. نقطه قوت کارگردان در این است که از کمترین وجه اشتراک بین این دو استفاده میکند و با شخصیت پردازیهای عمیق روندی را جهت ساختن رابطه بین این دو شروع میکند که به خوبی شروع میشود و در ادامه چکش کاری میشود. این روند یکی از بهترین و اصلی ترین نکات فیلمنامه است و درواقع شالوده فیلم محسوب میشود و فیلم را به جلو هل میدهد. شخصیت پردازی فیلم اما برخلاف بسیاری از فیلمهای رمانس که به دوشخصیت اصلی پرداخته میشود، محدود به پت و تیفانی نشده و به همه شخصیتها اصلی گرفته تا مکمل بهای کافی داده میشود. شخصیتها چندلایه هستند و هیچ خط و مرزی برای آنها درنظر گرفته نشده است و این مورد باعث شده اغلب اقدامات و دیالوگهای آنها غیرقابل پیشبینی باشد. شخصیتها درواقع همگی درهم تنیده شدهاند و تصور عدم حضور هریک از آنها مشکل است.
هنرنمایی بازیگران فیلم بسیار عالی و قابل تحسین است. بردلی کوپر به خوبی موفق میشود خود را به عنوان یک بازیگر در این فیلم نشان دهد و به زیبایی هرچه تمام شخصی با مشکلات روانی را به تصویر میکشد که با گذر زمان بهبود مییابد. در طرف دیگر جنیفرلاورنس نیز تمام نکات مثبت کوپر را دارد و در وصف بازی او همین بس است که به تنها جایزهی اسکار او تاکنون ختم شد. رابرت دنیرو در نقش پدر پت و یکی از نقشهای مکمل فیلم به خوبی شخصیتی غرق شده در قمار و خرافات را به نمایش درمیآورد. در این بین قابل ذکر است که حتی کوتاه ترین هنرنماییها عالی انجام میشود و نمود آن را میتوان در کریس تاکری پیدا کرد که در اندک لحظاتی که در فیلم حضور پیدا میکند به خوبی موفق میشود بر کمدی فیلم بیفزاید و از خسته شدن مخاطب جلوگیری کند.
در نهایت فیلم “Silver Linings Playbook” یکی از بهترین درامهای شاهکاری است که ثانیه به ثانیهاش را معنادار و با احترام به شعور مخاطب شکل دادهاند که میتوانید تماشا کنید. فیلمی که تک تک لحظات آن قابل توجه است و هیچ گونه اضافه گویی نمیکند. فیلمی کمدی که در هنگام تماشای آن احتمالا گذر زمان را متوجه نخواهید شد و پر از مفاهیمی عمیق است که شما را به تأمل وادار میکند.
🎶 🆔@bernadet1972🐝🦋
┄┅┅┄┅✶♥️✶┅┄┅┅┄
رقصی که مشاهده میکنید، در فیلم مشدی عباد یک قرن قبل فیلمبرداری و ضبط شده ، در عروسی آذربایجانیها صورت میگیره ، دو نوع رقص فولکلوریک برای آذربایجان نام برده شده که یکی همین هست که در فیلم زنبور اجرا شده ، متاسفانه بخاطر گذشت صد سال هیچکدام از افراد در فیلم در قید حیات نیستند 😪روحشان شاد.
🎶 🆔@bernadet1972🐝🦋
┄┅┅┄┅✶♥️✶┅┄┅┅┄
گرچه خندان و خاموشند
انارها ...
اما افسوس
که دشت را
مرثیه میخوانند
در دست باد
شب
راه من نیست ،
وقتی نفس ِ آینه...
افسانه ی قبیله ی تو را
اسرار ِ چشمان تو را
بر افق های دور ، نقش میزند.
#بداهه
ملیحه عباسی مقدم
🎋🎙🆔@Bernadet1972
پلک می بندم ، تویی بازیگر دیدارها
یکه تازی می کنی در عرصه ی پندارها
در خیالم پرده ی پاییز را پس می زنم
تندبادی می وزد در پشت این دیوارها
شابلوط کوههای زاگرس در شعر من
دختر برنو به دوش خطه ی سردارها
جستجویت می کنم در هفت شهر باورم
ردپایت مانده در منظومه ی عطارها
تا که می خندی دلم تسخیر چشمت میشود
کشتگان غمزه هایت میشوند افشارها
گُلوَنی وا می کنی ، یک شهرمی ریزد بهم
میشوند آماده ی لشکرکشی ، قاجارها
در سرت سودای تاراج دلم را داری و
چشم هایت شهسوار لشکر تاتارها
در حصار دردهایم ، باد سردی می وزد
می خزم در خلوتم با گریه ی گیتارها
جرعه جرعه در تپش های شبم ، می نوشمت
پلک می بندم ، تویی در حلقه ی سیگارها
✍#محمد_جوکار"یاس خیال
🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂
🎶 🆔@bernadet1972🐝🦋
┄┅┅┄┅✶♥️✶┅┄┅┅┄
#ساعت_عاشقی❤️❤️
مــرا اینــگونــه گـرخــواهــی ،
دلــت را آشــیانــم کن
🍁
@kalamnab61
:
آدمارو آدما پیر میکنن؛ نه گذر زمان ...
نیزهٔ ناسپاسی بیش از همه وقتی بر قلبمان مینشیند که پرتاب کنندهٔ آن همان کسی باشد که به خاطر او از راه ثواب منحرف شده و مرتکب خطایی شده باشیم!
📚 سرگذشت تام جونز
▫️ هنری
🎶 🆔@bernadet1972🐝🦋
┄┅┅┄┅✶♥️✶┅┄┅┅┄
:
▫️ اگر پیکان را خودروی استراتژیک در دوران تاریخی خود بدانیم، رنو در همان دوره به گمانم خودروی رمانتیک بود که استایلش به شمایل قشر روشنفکر و نویسنده و اهل فرهنگ و هنر گره میخورد ...
مثل پیکان، کارکردی عمومی نداشت، نقلی بود اما پرستیژی ویژه داشت، از آن ماشینهایی که به قول املاکیها دست خانم دکتری بوده که فقط میرفته مطب و برمیگشته!
شاید هم به نوعی در برابر سویه مردانه پیکان، رنو اتومبیلی زنانه محسوب میشد که از لطافت و ظرافت بیشتری برخوردار بود ...
همچنانکه در مقابل حمید هامون که پیکان داشت، مهشید رنو داشت!
رنو پنج، خودرویی شهری بود، کوچک اما شیک که شمایل آن در ذهن من، همچنان به عنوان خودرویی محقر، مودب، آرام، درونگرا و نماد طبقه متوسط فرهنگی باقی مانده است ...
خودرویی که فخر نمیفروخت اما فرهیخته بود ...
▫️ از صفحه Saemi_1355
:🎶 🆔@bernadet1972🐝🦋
┄┅┅┄┅✶♥️✶┅┄┅┅┄
:
▫️ این پادکست از رادیو جانان برای حال جمعهمون ...
در این اپیزود خواهید شنید از:
سیما بینا(یار جانی)
سینا سرلک (بهار دل)
شیدا و مسعود جاهد (سرخوشان مست)
علی زند وکیلی (آخرین آواز)
طوطیا (دل غافل)
رستاک حلاج (ته سیگار)
فرامرز زرگری نژاد (آرام جانم)
محمد معتمدی (دلهای فروشی)
سحر محمدی (می و میخانه)
زیبا شیرازی (زن)
پالت (تمام ناتمام)
میثاق مرادی (که همچونین)
کاوه یغمایی (فریب)
علیرضا قربانی (ارغوان)
🎶 🆔@bernadet1972🐝🦋
┄┅┅┄┅✶♥️✶┅┄┅┅┄
:
تو دنیایی که پره از آدمایی که نمیفهمنت، خیلی خوبه که بالاخره یکی رو پیدا کنی که درکت میکنه!
📽 Silver linnings playbook
▫️Director: David O. Russell
🎶 🆔@bernadet1972🐝🦋
┄┅┅┄┅✶♥️✶┅┄┅┅┄
:
▫️ معرفی فیلم Silver Linings Playbook
یکی از بهترین فیلمهای جنیفر لارنس و بردلی کوپر که اگر به ژانر کمدی، درام و عاشقانه علاقه دارید، این فیلم را پیشنهاد میکنم، جنیفر لارنس برای بازی در این فیلم جایزهٔ اسکار بهترین بازیگر زن را در سال ۲۰۱۲ کسب کرد که در ۲۲ سالگی، دومین شخص جوانی شد که برندهٔ این جایزه شده است و منتقدین نمرات عالی به این فیلم داده اند.
داستان فیلم مربوط به شخصی به اسم "پاتریزیو سولیتانو" که به خاطر داشتن بیماری دوقطبی و حمله به همکارش که در خانه با زنش مشغول عشقبازی بوده، به آسایشگاه روانی منتقل میشود. او به تازگی توسط مادرش توانسته به خانه برگردد و سعی کند گذشته را فراموش و سبک زندگیش را عوض کند و تلاش کند دوباره همسرش را به دست بیارد! در این حین با "تیفانی" روبرو میشود که او هم به تازگی شوهرش را در یک حادثه از دست داده، "تیفانی" سعی میکند به "پاتریزیو" نزدیک شود تا با کمکش بتواند در مسابقه رقص باله شرکت کند ...
برای دانلود فیلم به لینکهای زیر مراجعه کنید:
https://2ad.ir/meBexzRU 1080p 1.90Gb
https://2ad.ir/DgICn 720p 990MB
https://2ad.ir/vE21Ib 480p 560MB