MA International relations Visiting Lecturer of Political Science Instagram.com/diplomacy_cha بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
علل شیفتگی ایرانیان به #سمتهای_دولتی
چرا اکثر ایرانیها شیفته کسب و حفظ سمت دولتی هستند؟ البته این سؤال را نسبت به ملیتهای مختلفی میتوان مطرح کرد ولی در رابطه با ایران، جدیتر و پررنگتر است.
استاد محمود #سریعالقلم
بخش نخست
چرا اکثر ایرانیها شیفته کسب و حفظ سمت دولتی هستند؟ البته این سؤال را نسبت به ملیتهای مختلفی میتوان مطرح کرد ولی در رابطه با ایران، جدیتر و پررنگتر است. سه دلیل ساختاری برای این مساله وجود دارد که میتوان آن را در نظریه « #پاش» خلاصه کرد: سمت دولتی، پول میآورد (پ)؛ سمت دولتی، امنیت میآورد (الف) و سمت دولتی، شهرت میآورد (ش). هر یک از این عوامل را توضیح میدهیم:
۱ـ سمت دولتی، پول و درآمد و ثروت و رانت اقتصادی میآورد. اصولا، رفتار افراد را باید در ساختارها جستوجو کرد. از قدیمالایام در ایران، نزدیکی به دستگاه دولتی، امکانات فراهم میآورده است. همینکه فردی از طرف دربار قاجار، والی ایالتی میشد، از فرصتهای تجاری، کشاورزی و مستغلات برای خود و خانواده و اطرافیان خود بهرهبرداری میکرد، ضمن اینکه سهم دربار را نیز پرداخت مینمود. در دوره پهلوی، این نوع فرصتها به معاملات بزرگ تجاری، تسلیحاتی، انرژی و وارداتی تبدیل شد و قرابت به دربار، زمینههای دسترسی به قراردادها و طرحهای دولتی را تسهیل کرد. متاسفانه پس از انقلاب اسلامی، حاکمیت اندیشهها و راهحلهای چپ و سوسیالیستی برای مدیریت کشور، ساختارهای قدیم را تداوم بخشید. تا زمانی که تولید ثروت نزد دولت باشد، نوآوریهای شهروندان یک جامعه، بروز و ظهور نخواهد داشت. جامعه زمانی رشد میکند که مستقل از حکومت برای خود فضا داشته باشد.
حکومتها دو وظیفه بنیادی دارند: حفظ امنیت و نظارت بر اجرای قانون. در کشورهای صنعتی و هماکنون در مالزی، ترکیه و کره جنوبی، بیش از ۸۰درصد تولید ناخالص ملی را شرکتها و افراد خصوصی با فکر، همت و ارتباطات خود ایجاد میکنند. وقتی دولت مسوول معاش مردم باشد، آنان را در ساختاری قرار میدهد که خود به خود تنبل میشوند و خلاقیت و نوآوری خود را از دست میدهند. ایرانیها در جهان به ملتی بااستعداد و نوآور معروف هستند ولی عمده این خلاقیت، خارج از ایران متبلور است زیرا که ساختار داخلی اقتصادی ما به شدت تحتالشعاع عملکرد و اولویتهای دولتی است. ژاپنیها ۱۲۵سال پیش تشخیص دادند که اقتصاد را باید غیردولتی کنند. چینیها حدود ۳۰ سال پیش به این جمعبندی رسیدند و روسها هنوز مشغول بحث کردن پیرامون مزایا و مضار خصوصیسازی هستند.
افرادی که مستقل از دولت کار و درآمد و سرمایه تولید میکنند، شخصیت متفاوتی نیز دارند. کسی که با فکر خود، درآمد تولید میکند، نیازی به صنعت مخرب «چاپلوسی»، «تملق» و «توجیه وضع موجود» ندارد. مهمترین کار فرهنگی برای مبارزه با تملق، خصوصیسازی اقتصادی است. مبالغه، تعریف کردنهای بیهوده از دیگران و در عین حال، انصاف در قضاوت، رفتار معقول اجتماعی و تحلیل منطقی از اوضاع جاری، عموما تحتالشعاع معاش انسانها است. میان منابع درآمد افراد و افکار آنان، ارتباط مستقیمی وجود دارد. رشد فکر در گروی منابع درآمد غیردولتی است. با توجه به اینکه عموم ایرانیان یک لایه تجملاتی دارند و در پی بهترین وضعیت زندگی برای خود و فرزندان خود هستند، در محیطهای کاری که اغلب دولتی است، فضاها و شرایطی را ایجاد میکنند که درآمدهای به مراتب وسیعتر از فیش حقوقی خود کسب کنند. از این رو، تملق، باندبازی، تظاهر، دروغ، توجیه سیاستهای موجود و غلط جلوه دادن شرایط زمان به طور طبیعی رواج پیدا میکند. درآمدهای خصوصی، انسانها را متعادل بار میآورد. حتی تدین و خداپرستی در گروی بسط درآمدهای خصوصی است. بزرگترین اهتمام برای گسترش اندیشه آزاد، تربیت انسانهای متعادل، بسط اعتقاد به ماوراءالطبیعه و زدودن خصلتهای تاریخی تملق، تظاهر و دروغ، غیردولتی کردن منابع معاش مردم ایران است.
۲ـ سمت دولتی، حریم امنیتی به دنبال میآورد. افرادی که سمت دولتی دارند، از فضای ذهنی و عینی امنتری برخوردارند و بسیاری از فعالیتهای خود، منطقی یا غیرمنطقی، مشروع یا نامشروع، را میتوانند توجیه کرده و پیش ببرند. دولتی بودن، ارتباطات گستردهای را فراهم میآورد و افراد در فضاهایی کار کرده و تنفس میکنند که پشتیبان دارند. ارتباطات دولتی، افراد را مصونیت میبخشد. افرادی که سمت دولتی دارند، سعی میکنند در همه نهادها و سازمانها، آشنا داشته باشند و اگر لازم بود، سهم آنها را تامین کنند تا بتوانند به فعالیتهای خود ادامه دهند. شهروندانی که عاری از این ارتباطات هستند، هرچند بر روی کاغذ قانون، حقوق دارند ولی در عمل، فاقد پشتیبان بوده و احساس ناامنی میکنند.
عنصر امنیت در سمت دولتی عمدتا به درآمدهای نامشروع مربوط میشود. فساد مالی در دولتها از کجا ناشی میشود؟ 👇
T.me/bestdiplomacy
🔴 مدینه فاضله ای وجود ندارد!
🇮🇷 اکبرمختاری
*مدرس مدعو علوم سیاسی
🔻هجمه به روحانی چنان شده است که انگار قرار بود مدینه فاضله بوجود اید.
🔸درحالی که #علم_سیاست به ما می اموزدکه مدینه فاضله ای وجود ندارد بلکه انتخابات برای انتخاب معقول ترین گزینه، در زمان موردنظر و با کم ترین هزینه است.
بنابراین مردم اگاهانه و درست انتخاب کردند.
هنوز دولت روحانی در دور دوم شش ماهه نشده است که بسیاری درحال خداحافظی از او هستند از هنرمندانی چون رضا صادقی تا فوتبالیست محبوبی چون علی کریمی؛
این درحالیست که گویی آنها بدنبال سوپرمنی برای نجات ایران بوده اند و گویی روحانی طی شش ماه از بهترین به بدترین سقوط کرده است.
🔸نه روحانی شش ماه پیش، بهترین و کاملترین بود و نه روحانی امروز بدترین
🔸بلکه روحانی معقولترین و کم هزینه ترین انتخاب #ممکن مردم برای تحقق احتمالی اهداف مشخص بود.
🔸بجای زدن زیر میز کوشش کنیم با نقدهای مستمر بر محتوای روی میز تاثیرگذار باشیم.
📌 به کانال پایگاه تحلیلی -خبری #سیاسیون_ایران بپیوندید:
📎 T.me/siasiuniran/9693
📎 @siasiuniran_News
📄واشنگتن پست
✅🔦جنگ گرم یا جنگ سرد: رقابت بین "ایران و #عربستان" به کدام سو می رود؟
نواندیش: در روز سه شنبه، تنش در خاورمیانه دوباره تشدید شد. برای حداقل بار دوم در چند ماه، عربستان سعودی اعلام کرد که موشکی را که توسط شورشیان حوثی یمن به سوی ریاض شلیک شده، منهدم کرده است.
به گزارش نواندیش، واشنگتن پست در مقاله ای پیرامون اوضاع خاورمیانه نوشت: در این حادثه هیچکس مجروح نشد با این حال، عربستان سعودی گفت که این حمله به معنای جنگ ایران علیه این کشور است. عربستان سعودی ادعا می کند که ایران جنگجویان حوثی را با اسلحه حمایت می نماید. سفیر ایالات متحده در سازمان ملل، نیکی هیلی، نیز این ادعا را در یک نشست خبری در هفته گذشته تکرار کرد.
در کوتاه مدت، این آخرین حمله موشکی احتمالا منجر به درگیری مستقیم میان دو قدرت منطقه ای خاورمیانه نخواهد شد. (گرچه بدون شک این امر باعث مرگ بسیاری از غیرنظامیان یمنی از حملات هوایی، قحطی و وبا و بیماری مهلک درمانی می شود که در حال حاضر این کشور را ویران می کند.)
اما این اصطکاک تنها می تواند رقابت بین دو کشور که در دهه های اخیر ایجاد شده را، عمیق تر کند. این تنش در قلب ناآرامی در سوریه، یمن، لبنان و فراتر از آن است. در اینجا چند راه مهم برای درک اختلافات و سوء ظن بین دو طرف وجود دارد:
ایران قدرتمند ترین شیعه در منطقه است و عربستان سعودی یک نیروگاه سنی است. آیا این یک جنگ دینی قدیمی است؟
درست است که عربستان سعودی و ایران در طرف مقابل یک فرقه اسلامی قرار دارند که به دهه های اولیه ایمان در قرن هفتم باز می گردد. سنی ها - شاخه اکثریت اسلام - و شیعیان با اختلاف زیادی بزرگ و کوچک از هم جدا شده اند، اما با اختلاف بر سر رهبری اسلامی پس از مرگ پیامبر آغاز شد. بی بی سی مبارزه بین دو کشور را به عنوان "نسخه ای از جنگ سی ساله" که در آن کشورهای کاتولیک و پروتستان برای برتری در قرن هفدهم مبارزه کرده اند مقایسه کرده است. "
اگرچه دو کشور با دو جهان بینی و مذهب متفاوت هستند اما این رقابت فراتر از این قبیل مسائل بوده و رنگ و بوی سیاسی و اقتصادی دارد که شامل مبارزه برای کنترل منابع و تسلط بر منطقه می شود.
انقلاب اسلامی ایران در سال 1979 نقش مهمی در ایجاد محیط خصمانه ای که امروز شاهد آن هستیم داشت زیرا سعودی ها احساس خطر کردند. برای عربستان سعودی، ظهور جمهوری اسلامی یک تهدید دوگانه بود: رهبران آن شیعه و به شدت ضد آمریكایی بودند كه یعنی مخالف یك متحد نزدیک سلطنتی در شبه جزیره عربی بودند.
رهبران ایران مشتاق صدور خود در خارج از مرزهای خود بودند. ايران از گروههاى شیعه و احزاب خارج از کشور حمایت کرد. در پاسخ، ریاض روابط نزدیکتری با سایر دولتهای سنی برقرار کرد. چنین حرکت هایی منجر به تشکیل گروه هایی مانند شورای همکاری خلیج فارس شد.
تنش ها در دهه 1980 عمیق تر شد، زمانی که عربستان سعودی در جنگ عراق و ایران از دیکتاتور عراق صدام حسین حمایت کرد. کلمنت تم، محقق در موسسه بین المللی مطالعات استراتژیک به فرانس پرس گفت: پس از جنگ 1991 خلیج فارس - که به طور قابل توجهی موجب تضعیف عراق گردید عربستان سعودی و ایران تبدیل به "دو قدرت اصلی منطقه ای" شدند.
حال باید دید سطح این تنش ها تا کجا بالا می رود و اساسا دو طرف تا کجا پیش می روند یا خیر فعلا دو طرف علی رغم سطح بالای تنش ها با احتیاط عمل می کننذ اما به هر حال هر اقدام ناگهانی ممکن است شرایط را از کنترل خارج کند.
آنچه مسلم است این رقابت نفعی برای منطقه نداشته و خاورمیانه را وارد یک درگیری و جنگ سرد می کند، مکس آبراهام استاد علوم سیاسی نیز در این باره اعتقاد دارد: اکنون هر یک از طرفین به یارگیری می پردازند. به نظر می رسد این تنش فعلا بیش از آنکه به سوی جنگ برود به سوی جنگ سرد مانند شوروی و آمریکا پیش می رود.
T.me/bestdiplomacy
واكنش سيد محمد خاتمى به كمپين پشيمانم
👇👇👇👇
https://t.me/joinchat/AAAAADvb8lIwp9qhufHAIA
قم و تهران هم اکنون لرزید #حوادث #زلزله
✅ @bestdiplomacy
هشتاد و دو سال از نامگذاری #ایران میگذرد
@bestdiplomacy
در فروردین سال 1314 خورشیدی طبق بخشنامه وزارت امور خارجه و تقاضای دولت وقت ، نام رسمی ایران ( به جای پرس ، پرشیا و غیره ) برای کشور ما انتخاب شد . در مغرب زمین از قرون وسطی ، ایران به نام هایی از قبیل : پرس ( فرانسوی ) ، پرشیا ( انگلیسی ) ، پرسیس ( یونانی ) نامیده شده است . اسمی که امروز" ایران " گفته می شود بیش از 600 سال پیش " اران " Eran تلفظ می شد .
سعید نفیسی در دی ماه 1313 نام " ایران " را به جای " پرشیا " پیشنهاد کرد . این نامگذاری در آغاز مخالفانی نیز داشت و براین باور بودند که در " پرشیا " فرهنگ و تمدنی نهفته است که نمی توان آن را حذف کرد و شناخته شده و بین المللی نیز است ؛ اما حامیان نامگذاری ایران ، اعتقاد داشتند که واژه ایران بسیار کهن و بر اقتدار سیاسی کشور می افزاید .
" واژه ایران " بسیار کهن و قبل از آمدن آریایی ها به سرزمین مان اطلاق می شد و نامی تازه و ساخته و پرداخته نیست . پروفسور آرتور اپهام #پوپ ( 1969 – 1881 میلادی ) ایران شناس مشهور امریکایی در کتاب " شاهکارهای هنر ایران " که در سال 1338 توسط دکتر پرویز #خانلری به زبان فارسی ترجمه شده است ، می نویسد : « کلمه ایران به فلات و توابع جغرافیایی آن حتی در هزاره پیش از آمدن آریاییان نیز اطلاق می شود »
واژه " ایران " از دو قسمت ترکیب شده است . قسمت اول به معنی اصیل ، نجیب ، آزاده و شریف است . قسمت دوم به معنی سرزمین یا جا و مکان است .
در شاهنامه فردوسی بارها کلمه " ایران " به کار رفته است . ده ها بار ترکیباتی نظیر : بزرگان ایران ، بر و بوم ایران ، ایران و توران ، ایران و روم ، ایران زمین ، شهر ایران ، ایران و انیران و نیز بیش از 350 بار " ایرانی و ایرانیان " .
معنی واژه " ایران " #سرزمین_آزادگان است . فردوسی در شاهنامه در باره خوی آزادگان ( ایرانیان ) چنین می سراید :
تو با دشمن ار خوب گفتی رواست / از آزادگان خوب گفتن سزاست
دکتر محمد معین ( 1293 – 1350 ) ادیب و سخنور نامی ایران در خصوص ریشه واژه ایران می نویسد : « اصل و ریشه Arya هر چه باشد ، این قدر واضح است که این کلمه به تداعی معانی بسیار را به خاطر می آورد . مللی که متعلق به بخش خاوری هند و اروپائیان بودند ، خود را بدین نام مفتخر می دانستند . آرین Aryan از واژه آریا Arya مشتق است . اجداد مشترک ملل هند و ایران خود را بدان نام معرفی می کردند . واژه ایران ، خود از همین ریشه آمده است »
دکتر بهرام فره وشی ( 1304 – 1371 ) ایران شناس و استاد پیشین دانشگاه تهران در خصوص ریشه واژه ایران می نویسد : « ایران در زبان اوستایی به صورت ائیریه Airya و در زبان فارسی باستان اریه Ariya آمده است . در اوستا هم نام قومی ایرانی به معنی شریف و نجیب و اصیل است . این واژه در زبان ایرلندی کهن هم به همین معنی است . قسمت اول کلمه ایرلند Ir – Land به معنی نجیب و شریف و قسمت دوم آن به معنی سرزمین است . ایرلند به معنی سرزمین نجباست »
منبع : برگرفته از مقاله " چگونه ایران شدیم ؟ " نوشته مجتبی انوری
@bestdiplomacy
✅✅✅✅گزیده گفت و گوی #دیپلمات با بهزاد نبوی معاون اجرایی دولت شهید رجایی
"مطالب شمس اردکانی سناریو پردازی است. سند توافق 25 صفحه ای صادق طباطبایی با کارتر کجاست؟"
▪️امام و #هاشمی با تداوم گروگانگیری مخالف بودند. امام دو مرتبه ما را در این خصوص احضار کرد. در یکی از این جلسات آقای دکتر یدالله #سحابی هم بودند که گریه میکردند و می گفتند اینها (بهزاد نبوی و دولت) نمی خواهند مساله گروگانها را حل کنند. امام در پاسخ، به ما فرمودند یک تیم بی طرف بگذارید تا مساله را حل کنند.
▪️بعد از جدی شدن موضوع #گروگانگیری و آغاز مذاکرات الجزایر هر روز گزارش آن به دست آقای #بنیصدر می رسید و ایشان هیچ نظری به ما نمی دادند فقط بعد از آزادی گروگانها گفتند آنها را مفت آزاد کردید و علیه ما اعلام جرم کردند.
▪️در زمینه مذاکره آقای #شمس_اردکانی با آندرو #یانگ نماینده وقت آمریکا در سازمان ملل برای بهبود رابطه با آمریکا و آزادی گروگان ها، در اسناد وزارتخارجه هیچ گونه سندی وجود ندارد. اینها سناریو پردازی است.
▪️شب اولی که به #نیویورک سفرداشتیم شمس اردکانی به اتفاق #احمد_جلالی به اتاق #شهید_رجایی رفتند. متنی تهیه کرده بودند که شهید رجایی آن را در جلسه شورای امنیت قرائت کند . بعد از بررسی متن ایشان عرض کردند این متن را نمی پسندم و باید تغییراتی در ان صورت بگیرد. ما آن شب تا صبح بیدار ماندیم و با شهید رجایی متن جدیدی را تنظیم کردیم و ایشان آن متن را در شورای امنیت سازمان ملل قرائت کردند.
▪️حتی اگر ادعای آقای شمس را در خصوص #توافق با آمریکایی ها بپذیریم، این سوال مطرح می شود که شورای امنیت #قطعنامه های زیادی تصویب کرده است، آیا تمامی آنها بلافاصله اجرا شده است و از طرف مقابل غرامت هم گرفته شده است؟ چه تضمینی وجود داشت که #شوروی قطعنامه شورای امنیت را در خصوص تجاوز #عراق وتو نکند؟
▪️#صادق_طباطبایی میگوید که 25 صفحه با آقای #کارتر در خصوص گروگانها قرارداد امضاء کردند و مرداد مساله حل شد. چرا صادق طباطبایی آن قراردادی که با کارتر بسته بود را برای امام علنی نکرد؟
▪️وقتی هیات الجزایری برای مذاکره به تهران آمدند، در یکی از مذاکرات بیان کردند که فردی به نام صادق طباطبایی به ما رجوع کرده و خواسته است که در خصوص اتباع آمریکایی که در ایران به گروگان گرفته شده اند با ما مذاکره کند. دولت #الجزایر در پاسخ به طباطبایی اشاره کرده بود که تنها با دولت ایران در این خصوص مذاکره می کند.
▪️روز آخر قبل از امضای بیانیه الجزایر، شهید رجائی و بنده قبل از آزادی گروگانها خدمت امام رفتیم و شرایط را برای ایشان توضیح دادیم که کدام یک از شروط ابلاغی شما به مجلس در بیانیه الجزایر عملی شده است و کدام عملی نشده است. آنجا توضیح دادیم که شرایط مجلس قابل تحقق نیست که امام گفتند تمامش کنید. شهید رجائی گفتند من هیچ جا نخواهم گفت امام بیانیه الجزایر را تایید کردند. بگذارید اگر قرار باشد به کسی حمله و انتقاد کنند، آن فرد من باشم.
ماهنامه دیپلمات
t.me/bestdiplomacy
شماره جدید #دیپلمات منتشر شد
ریشه های 4 دهه خصومت ایران و آمریکا و پشت پرده مذاکرات محرمانه آزاد سازی گروگان ها در گفت و گو با بهزاد نبوی، گری سیک، علی شمس اردکانی و احمد عزیزی
@bestdiplomacy👈
بخش نهایی
اما سوال اساسی در این رهگذر این است که در برابر ترامپ چه باید کرد؟ شاید این باور غالب که هنوز فرصت زیادی نیاز است تا در خصوص رویکرد عملی دولت دونالد ترامپ نسبت به ایران دانش لازم را کسب کرد با توجه به اندک زمانی که از روی کارآمدن وی می گذرد، منطقی باشد اما اگر این معادله را در چارچوب کلی رویکرد رفتاری ایران و آمریکا در قبال هم ببینیم دشوار نیست که چشم انداز روشنی متصور بود. همانگونه که اشاره شد سطح تنش ها فزاینده خواهد شد و فشار و اعمال تحریم های شدید بار دیگر آغاز می شود.
نباید فراموش کنیم که اکنون وضعیت بسیار خاصی در سیستم سیاسی ایالات متحده حاکم است. پس از 88 سال جمهوریخواهان در مجلس سنا و نمایندگان در اکثریت هستند و رئیس جمهوری منتخب هم از جمهوریخواهان است. ایران در نگاه اکثریت افکار عمومی این کشور و همچنین نخبگان و سیاستمداران آمریکایی دشمن درجه اول شناخته می شود و بعید نیست رویکردهای کلی ایالات متحده به ایجاد یک جنگ علیه ایران منتهی شود. این مهم با توجه به وضعیت متزلزل ترامپ در داخل ایالات متحده و ضرورت ایجاد وحدت و اجماع داخلی کاملا قابل توجه است.
با این حال از منظر رویکرد امنیتی ترامپ که در خاورمیانه اولویت را بر مقابله با افراط گرایی و تروریسم بنا نهاده است، ایران به جهت نقش اساسی در مبارزه با داعش یک فرصت استثنایی در اختیار دارد. ترامپ پیش از این بارها اعلام کرده بود که در کنار همه نیروهایی که در مبارزه با داعش نقش محوری را دارند خواهد ایستاد. این برای ایران یک فرصت محسوب می شود که حوزه اشتراک منافع با سیاست های جدید ایالات متحده را گسترش دهد. مبارزه با افراط گرایی داعش در این زمینه مهم ترین زمینه اشتراک منافع با ایالات متحده است. اگر ترامپ نیز قائل به پذیرفتن جایگاه ایران در مبارزه با تروریسم باشد می توان در این راستا مذاکراتی با دولت ایالات متحده داشت. مذاکراتی که می تواند از سطوح تنش و خصومت در سایر ابعاد مورد نزاع دو کشور کمی کاسته و این فرصت را در اختیار ایران قرار دهد که با اعمال قدرت و دیپلماسی زمینه را برای کاستن فشار و تهدید و تحریم علیه خود فراهم کند. ایران در جریان مذاکرات آستانه قدرت نمایی خود را برای کنارگذاشتن آمریکا از روند مذاکرات سوریه نشان داد و به سادگی هم می تواند برای تامین منافع خود واقعیت های میدانی را به ضرر واشنگتن در عراق و سوریه رقم بزند. این را ایالات متحده به فراست دریافته است و برای همین است که می توان انتظار انجام مذاکرات دو طرفه را داشت.
البته این بدین معنا نیست که باب مذاکره برای حل تمام مسائل موجود باز شود چرا که اساسا حل تمام مسائل محلی از اعراب نداشته و کاملا دور از انتظار است و اساسا برخی از مشکلات فی ما بین به قدری بنیادین و ماهیتی است که قابل حل نیست. با این وجود پیش از این رهبری هم در سخنانی مطرح کرده بود که چنانچه در قضیه برجام شاهد عملکرد مطلوب امریکا باشیم می توان در خصوص مسائل منطقه ای نیز گفت و گو کرد. با این حال این پیش شرط بستگی به این دارد که دونالد ترامپ و تیم امنیتی و سیاست خارجی این کشور چقدر عزم همکاری با ایران برای تامین منافع مشترک را دارند. اکنون مبارزه با داعش یک ابزار بسیار قدرتمند در دستان ایران است که می تواند به نحو مطلوبی از آن استفاده کند.
t.me/bestdiplomacy
گاردین 50 کتاب برتر تاریخ دنیا را معرفی کرد که در این میان، «بوستان سعدی» و «مثنوی مولوی» در رتبه 13 و 14 قرار دارند.
🌐جامعهشناسی
@bestdiplomacy
گذار ازانسان عاقل به شهروند عقلانی
#توسعه را می توان فرایند تحول عقلانیت یک ملت نیز تعبیر کرد. در جامعه ما تفاوت روشنی میان عقل و عقلانیت قائل نمی شوند. در حالی که عقل یک پدیده فیزیولوژیک است و عقلانیت یک پدیده تاریخی و اجتماعی است. برای توسعه یافتن ما نیازمند عقلانیت هستیم نه نیازمند عقل. ظرفیت عقلی انسان آنچنان عظیم است که اگر در میان کم هوشان هم باشیم باز آن ظرفیت چنان فراخ است که میتواند مرزهای وسیع توسعه را در خودش جای دهد. آنچه ما نیازمند آن هستیم، کسب عقلانیت است که یک مساله اکتسابی است. عقل یک موهبت الهی است که با خلق بدن فیزیولوژیک ما به ما اهدا می شود و جز در دوران جنینی و احتمالا ماههای نخستین نوزادی، دیگر در طول زندگی خیلی نمیتوانیم بر میزان آن تاثیر بگذاریم. اما عقلانیت یک پدیده اکتسابی است که در بستری تاریخی و اجتماعی شکل میگیرد و تکامل می یابد و می تواند ارتقا یابد یا تخریب شود و نطفه توسعه نیز در همین #عقلانیت یک ملت کاشته می شود.
در واقع اگر وجه تمایز انسان و حیوان را قوه «عقل» بدانیم در میان ملت ها عامل اصلی تمایز، «عقلانیت» آنهاست. متاسفانه نظام آموزشی ما به گونهای عقل محور طراحی شده است و نه عقلانیت محور. به همین علت این نظام بر بهره هوشی یا همان IQ تمرکز می کند در حالی که اگر نظام آموزشی را کارخانه تولید مواد اولیه برای توسعه یعنی انسانهایی با ویژگیهای توسعه خواهانه تعریف کنیم، این نظام باید با هدف گسترش و تعمیق عقلانیت طراحی شود و برای تحقق این منظور لازم است تمرکز خود را نه بر بهره هوشی که بر هوش اجتماعی قرار دهد.
ملتی که عقل دارد طبیعی است که می گردد تا راههای فرار مالیات را کشف کند اما ملتی که عقلانیت دارد ممکن است پرداخت مالیات را مفید و پرسود ارزیابی کند. ملتی که متکی بر عقل خویش است، ممکن است ثبت نام در یارانه های نقدی را مثبت ارزیابی کند اما ملتی که عقلانیت دارد ممکن است انصراف از دریافت یارانه نقدی را عقلانی بداند.
متاسفانه آنچه در دو دهه اخیر در جامعه ما رخ داده است تقویت عقل بیشینه ساز در برابر عقلانیت بهینه ساز است. رشد، محصول بیشنیه سازی یک جامعه است و توسعه محصول بهینه سازی یک جامعه. رشد با عقل خام نیز حاصل می شود اما توسعه با عقلانیت پخته حاصل می شود. پروژه توسعه در ایران همواره زمین خورده است چون متکی به عقل خام بوده است در حالی که توسعه یک پروسه است که باید متکی به رشد آرام عقلانیت باشد.
به گمان من یکی از نقص های جدی روشنفکری در کل دوران پس از مشروطیت این بوده است که تمام توان و همت خود را معطوف به مبارزه سیاسی و کسب آزادی کرده است. روشنفکری ایرانی همواره تمام توجه جمعی خود را به سوی اصلاح در سپهر سیاسی ایران معطوف کرده است. سپهر اجتماعی مساله دوم روشنفکری ایرانی بوده است و در سپهر اجتماعی نیز موضوعاتی هم چون عدالت اجتماعی، برابری جنسیتی، مذهب و نظایر اینها در مرکز توجه بوده است. هیچ تحولی در فرایند توسعه عمیق تر و ماندگارتر از تحول در عقلانیت یک ملت نیست و روشنفکری ایرانی باید با یک گردش بزرگ تاریخی مرکزیت توجه خود را به سوی مسائل زیربنایی تر تغییر دهد.
برای مثال آموزش زنان، به عنوان بخشی از هدف بزرگ آزادی و برابری زن و مرد در جامعه ما، و به عنوان یکی از دغدغههای روشنفکری ایرانی، زنان ما را دانشمندتر کرد اما توانمندتر نساخت. توانمندسازی اجتماعی زنان، بخشی از پروژه عقلانیت است. اما دانشمندسازی آنان الزاما به افزایش عقلانیت عمومی زنان جامعه ما نمی انجامد.
امید که روزگاری شهرهای ما در کنار فرهنگسراها و دانشگاهها و شهر کتابشان، خانه هایی پر از عقلانیت داشته باشند.
"دکتر محسن #رنانی" اقتصاددان برجسته @bestdiplomacy
26سال از فروپاشی #شوروی گذشت
فروپاشی شوروی نمادشکست اصلاحات دیرهنگام و توسعه یک بعدی از توسعه همه جانبه بود.
این رویدادضعف راهبردتوسعه نظامی بدون توجه به توسعه سیاسی و اقتصادی را اثبات کرد
اکبرمختاری
🔷نظام سرمایه داری جهانی اخلاق مدار نیست..!چرا؟ .
✍غلامرضا عابدینی
اول دی 96
🔹 ذات و شاکله نظام سرمایه داری که روابط براساس منافع، وارزش افزوده وچپاول بنا شده است ،آنها رحم نمیکنند که چپاول شونده در کجای جهان زندگی میکند آنها به دنبال سود بیشتربه هروسیله در هرکجای کره زمین در تکاپو میباشند ... ایدیولوژی آنها براساس بازی برد، برد بنیان نشده است....از نظر آنها چپاول شونده هرروزباید لاغر وچپاول گر هرروز فربه تر باید بشود ...
🔸نیکی هیلی در سخنرانی اخیر خود گفت هرکس برعلیه آمریکا نظر بدهدوی اسم آنرا یادداشت و به ترامپ خواهد گفت !!!!.. سخنان وی در عین سادگی کلمات بسیار ناراحت کننده بود!!!....رفتار وی اوج نمایندگی جهان زورگو از تریبون رسمی را به نمایش در آورد ..مدعیان دمکراسی جهانی اسامی مخالفان را یادداشت میکنند !!!!..
و نمیدانم چرا جهان در مقابل سخنان وی سکوت کرد!!! نظام تفکری وی هنوز به جهان چند قطبی اعتقاد ندارد.. وهنوز فضای دوران جنگ سرد را بدرستی درک نکرده است ...
🔸نیکی هیلی در سیستم آموزشی آمریکا بزرگ شده است،نظامی که درصد بلعیدن منافع بسیاری از کشورها ست....آنها جهان را برای منافع خودشان میخواهند وانسانها از نظر آنها ابزاری بیش برای اهدافشان نیستند...
@bestdiplomacy
طبل جنگ آمریکا در حوالی ایران؟!
http://fararu.com/fa/news/341050/%D8%B7%D8%A8%D9%84-%D8%AC%D9%86%DA%AF-%D8%A2%D9%85%D8%B1%DB%8C%DA%A9%D8%A7-%D8%AF%D8%B1-%D8%AD%D9%88%D8%A7%D9%84%DB%8C-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86
#نظریه_توطئه_و_پیامدهای_آن
نظریههای توطئه در ایران مجموعه باورهایی است که جریان تاریخ و سیاست ایران را به دسیسههای قدرتهای خصم بیگانه و سازمانهای سری نسبت میدهد. در روانشناسی اجتماعی معاصر این نظریهها را نظامهای «توهم جمعی» دقیق و هماهنگی تعریف میکنند که باورمندان به سختی به آنها چسبیدهاند و رد کردن آنها به شدت سخت است. بسیاری از نظریههای توطئه مبتنی بر ثنویت سادهای هستند که در آن جهان بین نیروهای خیر و شر تقسیم میشود که شر جریان تاریخ را تعیین میکند. برای بسیاری از ایرانیان، قطع نظر از شرایط، توهم توطئه روش آسان و مناسبی برای توضیح مسائل پیچیده ملی و بینالمللی بوده است.ایمان به توهم توطئه از نظر پیامدها یا کارکردهای روانی و اجتماعی برای کسانی که به آن اعتقاد دارند، آرامش خاطر میآورد و همچون ساز و کارهای دفاعی روانی این فرصت را به آنان میدهد تا شانه خالی کنند و همه تقصیرها را به گردن توطئه بیگانه بیندازند. مثلاً عقب ماندگی سیاسی و اقتصادی و اجتماعی را به گردن استعمار بگذارند؛ و یا ناتوانی خویش در اداره امور کشور در لحظات بحرانی و شورشها و انقلابهای ناشی از آن را به توطئه پشت پرده بیگانگان منتسب سازند و مسئولیت تاریخی خود را لوث کنند؛ و یا نابسامانی اقتصادی و سقوط ارزش پول را به توطئه بیگانگان نسبت دهند تا از خود رفع مسئولیت کنند. جامعه شناسان نظریههای توطئه در ایران را به دو دسته کلی تقسیم میکنند. یکی نظریههای توطئه با محوریت سه قدرت برتر جنگ جهانی (روس و انگلیس و آمریکا) و دیگری توطئه دشمنان تاریخی ایران که از زمان تأسیس ایران به دسیسه چینی بر علیه ایران مشغول بودهاند.
اعتقاد به اینکه همیشه توطئهای علیه ایران چیده شده است، تأثیرات بسیاری بر فرهنگ سیاسی ایران داشته است. اولین اثر آن این بوده که مصالحه برای ایرانیان بدنام شده است. مصالحه کردن عصارهٔ سیاست مبتنی بر شورا است و در مقابل بازی مجموع-صفر قرار دارد و از ظهور بازندگان ناخشنود که در اولین فرصت به دنبال انتقام جویی هستند جلوگیری میکند. اما در فارسی، واژه معادل مصالحه، یعنی سازش، معنای خود فروشی و یا حتّی خیانت را القا میکند. در ایران مرسوم است سیاستمداران و ناظران سیاسی رقبای خود را به تبانی با بیگانگان متهم میکنند و این مسئله سد راهی برای مصالحه با طرفهای خارجی است؛ چرا که در این سیستم هر گونه بده بستانی با آن طرف مرز مساوی با تضعیف وجهه ملی شخص مذاکره کننده است. از دیگر تأثیرات تئوری توطئه در حوزه سیاسی به حاشیه راندن اقلیتهای قومی، مذهبی، و زبانی است. به عنوان مثال، گاهی میگویند که یک ایرانی واقعی فقط یک فارسیزبان است پس ترکزبانان در آذربایجان و عربزبانان در خوزستان به طور خودکار در ردیف جداییخواهان قرار میگیرند. از دیگر نتایج باور به تئوری توطئه در سطح ملی این است که تاریخ کشور به صورت درست نشان داده نمیشود. چرا که کتابهایی که مملو از نظریات توطئه هستند از کتابهای تاریخی که به سبک علمی نوشته میشوند پر طرفدارتر خواهند بود. در نتیجه مثلاً به جای آنکه سابقه تاریخی ایران به عنوان مجموعهای بارور شده از فرهنگهای گوناگون معرفی شود، از آن به عنوان قربانی همیشگی بیگانگان سنگدل یاد میشود. @bestdiplomacy
✅✅✅ درس شگفت انگیز #زلزله کرج و تهران
✍ احسان محمدی
زلزله تقریبا" ده ثانیه احساس شد. اما میلیون ها نفر به خیابان ریختند. نیمه برهنه، با دست خالی، بدون سوئیچ ماشین، سند خانه، دسته چک و حتی مدارک شناسایی...
میلیون ها نفر همه آن چیزهایی که یک عمر برای داشتن شان جنگیدند، عرق ریختند یا خون دیگران را در شیشه کردند را بدون لحظه ای درنگ رها کردند و فقط جان ناقابل را برداشتند و به خیابان زدند...
میلیون ها زن طلاهای عزیزشان، چکمه هایی که روزها پاساژها را برای خریدن شان وجب کرده بودند، یخچالی که دوستش داشتند، دکوری که ده بار برای چه جور چیدنش با همسرشان جوری بحث کرده بودند انگار مهمترین اتفاق زندگی است، غذایی که برای پختنش از صبح زحمت کشیده بودند... را از یاد بردند و گریختند.
میلیون ها نفر حتی یادشان رفت کی هستند؟ تا دقایقی پدر و مادر و همسر و فرزند و معشوقه از یادشان رفت. همه آن چیزهایی که یک روز با اطمینان می گفتند امکان نداره یه ثانیه از یادم بره!
هیچکس به فکر این نبود که فلان لباس مارک، فلان کفش گران قیمتش را با خودش بردارد. یا حتی مدرک تحصیلی و حکم انتصاب به عنوان مدیر فلان جای مهم که برایش زیرآب صدها نفر را زده بود، بدون وضو رفته بود صف اول نماز جماعت اداره، حاجی فلانی سفارشش کرده بود ...
میلیون ها نفر فقط فرار کردند، از ترس فرو ریختن سقفی که برای خریدنش، برای اجاره کردنش، برای پرداخت قسط هایش روزها و شب ها زحمت کشیده بودند.... از ترس سقفی که بخشی از عمر و سلامتی شان را برای داشتنش حراج کرده بودند.
آن چند دقیقه محشر بود. میزان شجاعت آدم ها، میزان عشق و وفاداری شان به خانواده، میزان ادعاهایشان حداقل به خودشان و اطرافیان شان ثابت شد.
تلخ بود اما آن چند ثانیه را دوست دارم. برای اینکه هزاران بار در ذهنم با آن مواجه شده ام، اینکه تا دقیقه دیگر هیچکدام مان ممکن است نباشیم. اینکه مرگ به اندازه زندگی واقعیت دارد.
درس عبرتی بود برای ما که عبرت نمی گیریم. مایی که بعد از آرام شدن نسبی اوضاع دوباره همان موجودی شدیم که بودیم!
t.me/bestdiplomacy
📩📩📩📩📩📩📩📩📩📩📩معمای عقب ماندگی آموزش عالی در خاورمیانه
خاورمیانه خاستگاه آموزش عالی بوده است. ایران، مراکش و مصر سه تا از قدیمی ترین دانشگاه های جهان را داشته اند. با این حال از کل دانشگاه های کشورهای عربی تنها سه دانشگاه در لیست 500 دانشگاه برتر هستند و تقریبا هیچ دانشگاهی از این منطقه در لیست 200 دانشگاه برتر نیست.
کارفرمایان این منطقه پیوسته شکایت می کنندکه فارغ التحصیلان فاقد مهارت های لازم برای کار در شرکتها هستند. رشته های مهندسی و ریاضیات کمتر آموزش داده می شود و مهارت های نرم نظیر خلاقیت، کار تیمی و اموری از این دست در فارغ التحصیلان ترویج نمی شود. 40 درصد فارغ التحصیلان دانشگاهی در این منطقه بیکارند و نرخ مشارکت زنان با اینکه تحصیلات بیشتری از مردان دارند کمتر است. در مصر با اینکه نرخ بیکاری 10 درصد است اما هنوز 600 هزار موقعیت خالی شغلی وجود دارد که فرد مناسب برای آن یافت نمی شود.
به نظر دوعامل موجب بروز این وضع شده است:
در این منطقه بخش دولتی و عمومی مهمترین نهاد استخدام کننده فارغ التحصیلان دانشگاهی است نه بخش خصوصی . بخش دولتی نیز نیازی به تخصص های مهندسی یا مهارت های نرم نظیر خلاقیت و کار تیمی ندارد. کافی است تاریخ یا ادبیات بخوانید و دروس دانشگاهی نیز روی حفظ کردن و تکرار تاکید دارند نه مباحثه و تفکر.
تقریبا همه دانشگاه های این منطقه رایگان هستند زیرا انتظار می رفته تا با رایگان کردن آن اقشار فقیر به آموزش عالی و تغییر وضعیت اقتصاد دسترسی خواهند داشت. اما عملکرد این وضع این شده که عمدتا طبقات بالا به آموزش عالی دست پیدا کرده اند زیرا هر وقت چیزی رایگان است مازاد تقاضا ایجاد می شود و دانشگاه ها برای مواجهه با مازاد تقاضا، ناچار به برگزاری آزمون ورودی هستند و فرزندان اغنیا که به مدارس خصوصی می روند در این آزمونها بهتر عمل می کنند. لذا آموزش عالی رانتی را متوجه طبقات بالای این جوامع کرده است. تا وقتی که درآمد دانشگاه ها از دولت است دانشگاه ها انگیزه ای برای بهبود کیفیت ندارند و دانشجویان نیز چون پولی نمی دهند انگیزه ای برای تقاضای بهبود کیفیت ندارند. در این کشورها باید به جای ارائه آموزش عالی رایگان به همه، رایگان بودن صرفاً به افرادی که اثبات شوند فقیر هستند منحصر گردد. روشن است که این کار با مقاومت سیاسی مواجه خواهد شد.
*خلاصه سخنرانی شانتا دوارجان- اقتصاددان دفتر خاورمیانه بانک جهانی
*خلاصه: علی سزرعیم
@bestdiplomacy
Journalist:
#یادداشت
✅✅✅راهبرد امنیت ملی آمریکا؛ آرزوهای بلندپروازان
✍علی بیگدلی استاددانشگاه
📄جام جم
دونالد ترامپ در شعارهای رقابت انتخاباتی و دوران استقرار در کاخ سفید از قرار گرفتن آمریکا در جایگاه واقعی خود در جهان سخن به میان آورده است. این سخنان و رفتارها، ناظران را به گفتههای جان اف کندی، سی و پنجمین رئیسجمهور آمریکا در ابتدای دهه 60 قرن بیستم رهنمون میکند. کندی با توجه به اینکه آمریکا در آن دوران با مشکلاتی مواجه بود نظریهای را ارائه کرد مبنی بر «مرزهای جدید» که اعتقاد داشت واشنگتن باید برای احیای پرستیژ خود بر چهار موضوع متمرکز شود. اول رفاه عمومی، دوم آموزش، سوم تحقیقات علمی و چهارم احیای برنامه مدون اقتصادی. رئیسجمهور فعلی آمریکا هم در این سند راهبردی به طور عمده بر چهار محور فوق متمرکز شده است. تفاوت عمده دونالد ترامپ با جان افکندی در این است که رئیسجمهور کنونی مستقر در کاخ سفید تقریبا بخش عمدهای از کشورهای مطرح دنیا را مورد آماج حملات تند لفظی قرار داده است و نوعی رفتار تهاجمی را از خود به نمایش میگذارد. اجرای محتوای این سند راهبردی با توجه به خلق و خوی اخلاقی دونالد ترامپ، جهان را با تنش و خطر جدیدی مواجه میکند؛ بویژه دو منطقه مهم یعنی غرب و شرق آسیا که مستعد درگیریهای خشونتبار هستند. از جنبه دیگر، آرزوهای منعکس شده در سند راهبردی بدون برخورد سخت نظامی اجرا نخواهد شد، علاوه بر اینکه با الفاظ نامناسب و غیردیپلماتیک قدرتهای بزرگی مانند چین و روسیه را مورد خطاب قرار میدهد. این در حالی است که مسکو و پکن برگ برنده کره شمالی را در اختیار دارند که از آن طریق میتوانند کنش های آمریکا را محدود کنند و همچنین روسیه در منطقه غرب آسیا و بویژه در کشور سوریه از نفوذ قابل ملاحظهای برخوردار است که این مورد هم توان آمریکا را در میدان عمل محدود میکند. تحولات نظام بینالملل در شرایط کنونی مانند دوران جنگ سرد و دهههای 1960 و 1970 میلادی نیست که آمریکا از نقش بسیار تعیینکنندهای برخوردار باشد. اگرچه در دوران کنونی، واشنگتن درصدد جلب قدرتهای نوظهور مانند هند است، اما این تفکر که دنیا به خاموشی فرورفته و آمریکا خیمه خود را بر این خاموشی به پا خواهد کرد یک نظریه کهنه و منسوخ شده است که مخصوص سفیدپوستان نژادپرست آمریکایی است.
دونالد ترامپ پس از انتشار این سند سخنرانی کرد. انگیزه وی از این اقدام جلب و جذب دنیا به سمت خود و نمایش ظاهری قدرت آمریکا و سپس ارسال پیامی به داخل آمریکا و افکارعمومی که همچنان رئیسجمهور به وعده های خود پایبند است.
در نهایت باید اذعان کرد تحقق نظریات ترامپ بسیار بلندپروازانه و از لحاظ اجرا بسیار سخت است و مشخص نیست کنگره آمریکا به چه نحو با این موضوع برخورد خواهد کرد و این مواضع به قانون تبدیل خواهد شد یا خیر.
/channel/bestdiplomacy
سینه ها می سوزد ...
نه فقط از درد گسل
از منوکسید و متانول و نیترات !
از سونامی هایی دیگر
از فردایی که پر از بی درمانیست و پر دردی
و آینده نسلی بی کانکس !
علیرضا مهدیه
@bestdiplomacy
بهار سال 1384 بود و به ایام انتخابات نزدیک میشدیم. من دانشجوی دکتری جامعهشناسی دانشگاه تربیت مدرس بودم و بعد از کلاس یا بازگشت از کتابخانه، به سمت خوابگاههای متأهلی این دانشگاه که در آن زندگی میکردیم میرفتم. ظهر بود و دوربین صدا و سیما و یکی دو نفر دستاندرکار آن در ضلع شرقی ساختمانی که ساختمان رستوران دانشجویان و اساتید در آن قرار دارد آماده مصاحبه شده بودند. من از جلوی دوربین گذشتم و دو قدم که رد شدم یکی از آنها صدایم زد و گفت که میخواهند درباره « #سادهزیستی کاندیداهای ریاست جمهوری» مصاحبه کنند و فیلم بگیرند. گفتم آنچه من بگویم به درد شما نمیخورد و پخش نخواهد شد. خواستم بروم که دوباره گفت «حالا شما بگو ما پخش میکنیم.» یک دقیقه بعد جلوی دوربین بودم و پرسید «نظر شما درباره ضرورت سادهزیست بودن نامزدهای ریاست جمهوری چیست؟» من دقیق به یاد ندارم که چه گفتم، اما مضمونش این بود که «این کشور به رئیسجمهور سادهزیست احتیاج ندارد، بلکه نیازمند رئیسجمهوری است که تصمیمهای #عاقلانه بگیرد. اگر رئیسجمهور این کشور ماهی یک میلیارد تومان حقوق بگیرد، چهار سالش میشود 48 میلیارد تومان و این معادل 48 میلیون دلار است (آن موقع دلار حدود 1000 تومان بود) اما هر تصمیم درستش میتواند دهها میلیون دلار برای کشور منفعت داشته باشد و هرتصمیم خطای او دهها میلیون دلار خسارت به بار میآورد. رئیسجمهور هر طور که میخواهد زندگی کند، اصلاً برود گلف بازی کند، اما تصمیم درست بگیرد.» این جمله که تمام شد، دستور کات دادند و مصاحبهکننده تشکر کرد. پرسیدم پخش میکنید؟ جواب داد، اینطوری که شما گفتید پخش نمیکنند.
من امروز مثل همان روز فکر میکنم رئیسجمهور باید به اصلاح نظام سیاستگذاری کمک کند، مجری قانون اساسی باشد، درک بهروز از روابط جهانی داشته باشد، تصمیمهای سخت و درست بگیرد، و ساختار نظام تصمیمگیری و اجرا را برای ارتقای ظرفیت دولت اصلاح کند. او باید از هدررفت میلیاردها دلار سرمایه ملی جلوگیری کند، میلیاردها دلار سرمایه خارجی جذب کند، جلوی میلیاردها دلار تخریب محیط زیست را بگیرد، و مسیرهای درستی به سوی آینده بنا نهد و مسیرهای غلطی را اصلاح کند که کشوری را به فنا میبرند. رئیسجمهور اگر همه این ویژگیها را داشته و سادهزیست هم باشد خوب است؛ اما سادهزیستی که سادهاندیش و از این قابلیتها تهی باشد، همان سادهزیست بماند و پای در کفش قدرت نکند فضیلتش بیشتر است که ملت از زهد و سادهزیستیاش درس میآموزند و از سادهاندیشیاش رنج نمیاندوزند؛ و البته ملت از دست آنکه نه عقل و درایت دارد، نه سادهزیست است و سلامت دارد، مصائب بسیار کشند و حکایتی دیگر است./محمد #فاضلی،جامعه شناس
t.me/bestdiplomacy
✅✅✅گزیده گفت و گوی دیپلمات با #گری_سیک مشاور امنیت ملی دولت کارتر
▪️مذاکره ای با #شمس_اردکانی نداشتیم، مذاکراتمان با #صادق_طباطبایی به توافقی منجر نشد
▪️تلاش های بسیار زیادی از سوی #آمریکا صورت گرفت تا مذاکراتی برای آزادسازی گروگان ها صورت بگیرد و بسیاری هم ادعا می کردند که به صورت انحصاری این اختیار را از سوی دولت #ایران برای مذاکره دارند که برخی از آنها درست هم بودند مثل آقای #قطب_زاده ، یا آقای #بنی_صدر
▪️این نخستین باری است که درباره مذاکرات #شمس_اردکانی با #آندرو_یانگ و دولت آمریکا می شنوم. من از طرف آمریکا عمیقا در بطن تمام مذاکرات انجام شده برای آزادی گروگان های آمریکا حضور داشتم بودم و هرگز چیزی در خصوص این #مذاکرات نشنیده ام.
▪️آقای صادق #طباطبایی از سوی آیت الله #خمینی به عنوان نماینده انتخاب شد و ملاقاتی در سپتامبر ۱۹۸۰ بین ایشان و #وارن_کریستوفر معاون وقت وزیر خارجه آمریکا در بن #آلمان صورت گرفت. در آن ملاقات هر دو طرف بر سر اینکه چگونه می توانند بر سر این موضوع به توافق برسند با یکدیگر مذاکره کردند. دو طرف خواسته های خود را طرح کردند، اما هیچ توافقی حاصل نشد. هرگز هیچ توافقی بر سر موضوع #گروگانها تا ژانویه ۱۹۸۱ (توافق الجزایر) ایجاد نشد. نه توافقی و نه امضایی از سوی پرزیدنت #کارتر .
▪️در اوایل نوامبر ایران یک طرح برای آزادی گروگان ها ارائه کرد که از سوی آمریکا مورد قبول قرار نگرفت. آن طرح که از سوی #مجلس_ایران تهیه شده بود و تنها منافع ایران را در نظر گرفته بود و توجهی به موضوعات مورد علاقه آمریکا نداشت و در نتیجه طبیعی بود که آمریکا آن را نپذیرد. وقتی آن طرح از سوی ایران به آمریکا رسید که فکر می کنم اواخر #اکتبر یا اوایل نوامبر بود، پرزیدنت کارتر از کمپین انتخاباتی خود بازگشت تا این طرح را بررسی کند اما هم خود پرزیدنت و هم کل تیم ایشان موافق بودند که این طرح قابل پذیرش نیست. در نتیجه همانجا موضوع متوقف و انتخابات ریاست جمهوری در ایالات متحده برگزار شد و آقای #ریگان انتخابات را برد.
▪️برای اینکه متوجه شوید چرا آن طرح مجلس از سوی #ایالات_متحده مورد قبول واقع نشد، کافیست که آن طرح را با توافق نهایی در #الجزایر مقایسه کنید. تفاوت های بسیاری میان آن طرح یکطرفه مجلس ایران و توافق نهایی در الجزایر وجود دارد.
ماهنامه دیپلمات
t.me/bestdiplomacy
✅✅✅علی شمس اردکانی در گفت و گو با دیپلمات
"شهید رجایی و بهزاد نبوی زیر توافقم با آمریکایی ها زدند"
▪️امام مرا مامور کرد که روابط با #آمریکا را بهبود ببخشم. ایشان گفتند شما این روابط را كه تلخ شده است تلطیف كنید.
امام كارها را تقسیم كردند. به من گفتند در مورد روابط با آمریکا صحبت كنم و به #صادق_طباطبایی گفتند كه در مورد آزادی گروگانها صحبت كنند.
▪️كار ما در اثر دیپلماسی #بهزاد_نبوی كه سواد سیاسی نداشت شكست خورد و مرحوم #رجایی هم تسلیم ایشان بود.
▪️من اصلاً آقای رجایی را درك نكردم كه چرا بر خلاف كاری كه برای آن مأمور شده بود عمل كرد و چرا از #امام عدم اطاعت داشت.
▪️در گفتوگوهای تلفنی با #تهران ما با رمز صحبت میكردیم و من اطلاعی از رمزگشایی و اینکه #اسناد مربوط به آن نگه داشته شوند ندارم.
▪️بر اساس رفاقتی که با #آندرو_یانگ نماینده وقت آمریکا در سازمان ملل داشتم موضوع را از طریق او جلو بردم و وقتی که یانگ موافقت #کارتر را اخذ کرد در نیویورک و قبل از سفر شهید رجایی در مهر 59 مذاکرات را کلید زدیم
▪️ما اسم رمزی به ایشان داده بودیم که کارتر باید بگوید تا ما بفهمیم که دولت آمریکا در جریان این #مذاکرات است و از آن حمایت میکند. کارتر چند روز بعد در جریان یک کنفرانس مطبوعاتی این اسم رمز را گفت.
▪️با هماهنگی شهید #بهشتی قرار شد ایران و آمریکا بر روی یک متن #محرمانه به توافق برسند که در آن آمریکا #عراق را متجاوز بشمارد و از طریق شورای امنیت جنگ تمام شود و ما هم گروگان ها را آزاد کنیم.
▪️متن توافقنامه را به صورت سری فرستادیم تهران و در مکالمهی بعدی، #سید_محمد_خاتمی گفت آقای بهشتی متن را تأیید کردند، حالا آقای نخستوزیر (شهید رجایی) باید بیاید که تمام شود. این متن از آن چیزی که بعداً به اسم #بیانیه (الجزایر) درآمد بیشتر به نفع ایران بود
▪️شهید رجایی گفتند نیازی به توافقنامه نداریم. متن سخنرانی را که برای قرائت در شورای امنیت برای ایشان آماده کردیم هم نپذیرفت و گفت #جنگ موضوع اصلی ما نیست و مساله #انقلاب و رویکرد استکبار ستیزانه آن را باید مطرح کنیم و جلسه با دبیر کل سازمان ملل را لغو کرد.
▪️گفتم با چه کسی این تصمیم را گرفتهاید؟ شهید رجایی گفتند شما به این کارها کار نداشته باشید، نخست وزیر من هستم. #بهزاد_نبوی هم تأیید میکرد.
▪️بهزاد نبوی خودش اجتهاد میکرد و حرف کسی را نمیپذیرفت در صورتیکه امام خواهان بهبود روابط با آمریکا بود.
▪️بعد از بازگشت به تهران من نزد امام رفتم و مرحوم #بروجردی هم بود. امام سؤال كرد بین شما و شهید رجایی چه گذشت؟ من گفتم ایشان رشتههای ما را پنبه كرد و تلاش ما را بیاثر كرد. امام فرمودند رجایی از رفتار شما ناراضی بوده است. من هم عرض كردم اینجانب بیادبی نكردم و اصرارم بر دفاع از #منافع_ملی و حقوق ایران بوده است. ما صحنه را برای دفاع از تمامیت ارضی ایران و متجاوز شناخته شدن عراق و همچنین بهبود رابطه با آمریکا، آماده كرده بودیم و آقایان گفتند این مسأله ما نیست و مسأله اصلی ما حقانیت انقلاب است.
ماهنامه دیپلمات
t.me/bestdiplomacy
سخنی با #محمود_صادقی
درباره سخنان متفاوتش
پس از سخنرانی جنجالی اش
جناب دکتر صادقی گرامی، ما نسبت به اعمال فشار بر نمایندگان حقیقی ملت در راستای انجام وظایف نمایندگی شان، آگاهی داریم، اما با سخنان امروز شما پرسشی به ذهن متبادر می شود که آیا بهتر نبود حضرتعالی آنچنان پرشور سخن نمی گفتید که امروز اینچنین با بیان این جملات اشتباه، وادار به جبران شوید!؟
.
جناب دکتر صادقی گرامی نیک میدانید و میدانیم که طبق ماده ۴۸ قانون انتخابات مجلس شورای اسلامی، مرجع احراز صلاحیت داوطلبان نمایندگی مجلس شورای اسلامی، مراجع چهارگانه ( ثبت احوال، وزارت اطلاعات، قوه قضائیه و نیروی انتظامی) هستند و با "تفسیر اصل ۹۹ قانون اساسی در سال ۱۳۷۰ توسط شورای نگهبان، نظارت مذکور استصوابی است و شامل تمام مراحل اجرایی انتخابات، از جمله تائید و رد صلاحیت کاندیداها می شود" و همین تفسیر سرآغازی برای اعمال سلیقه و نظر سیاسی در احراز صلاحیت داوطلبین نمایندگی مجلس گردید و رهاورد آن محرومیت نخبگان راستین ملت برای ورود به مجلس شورا و شکل گیری مجالسی ضعیف در دوره های چهارم، هفتم، هشتم و نهم گردید.
.
جناب دکتر صادقی آیا فراموش کرده اید در انتخابات مجلس فعلی به علت رد صلاحیت گسترده ناشی از نظارت استصوابی و فقدان چهره های اصیل و کارنامه دار اصلاح طلب و نیروهای نخبه معتقد به مشی اصلاحی، لیست امید به اجبار با حضور اصلاح طلبان بدلی، اعتدالیون دروغین و اصولگرایان به اصطلاح میانه رو، بسته شد؟
.
آیا طی دو سال گذشته شاهد انشعاب ها و عملکرد ضعیف فراکسیون امید نبوده اید؟
.
جناب دکتر صادقی گرامی از حضرتعالی انتظار می رود به گونه ای عمل نمائید که برای رهایی از فشار نابحق، مجبور نشوید که یکی به میخ و یکی به نعل بزنید و مطالبی را مطرح نمائید که با روح مردمسالاری و آزادی خواهی مردم ایران در تعارض باشد.
م. #جلایری فارغ التحصیل علوم سیاسی
#ایران #مجلس_دهم #محمود_صادقی #نمایندگان_مجلس #فراکسیون_امید #عارف #اصلاحطلبان #اصلاحطلبان_بدلی #اعتدالیون #اصولگرایان #شورای_نگهبان #نظارت_استصوابی #مردمسالاری #انتخابات_مجلس #انتخابات_آزاد #مراجع_چهارگانه #علوم_سیاسی
t.me/bestdiplomacy
با ترامپ چه کنیم؟ - تنش در خط تهران واشنگتن
یادداشت صاحب صادقی - مدیر مسئول دیپلمات بخش اول
نگاه دونالد ترامپ به ایران تابعی از قضاوت وی از برجام است. برآیند ترامپ از برجام هم با نگرش کلی اتاق های فکر ایالات متحده فاصله چندانی ندارد. برجام برای آمریکایی ها توافقی برای مهار ایران محسوب میشد. تصوری که در عمل تحقق نیافت و هر چه آینه انعکاس برجام در حوزه منطقه ای کاملا از ایده آل آمریکایی فاصله گرفت زمینه برای افزایش تنش های بین تهران واشنگتن فراهم شد. این تنش افزایی هم به ترامپ محدود نیست بلکه بعد از اجرای برجام و با مشاهده عدم تغییر رفتار ایران در سطح منطقه ایجاد شد. حتی در کابینه اوباما این نوع نگرش نیز در اواخر ریاست جمهوری اش کاملا مشهود بود. هم در مواضع اعلامی که جان کری و اوباما بارها از نقش مخرب منطقه ای ایران سخن گفتند و هم در تشدید پیوندهای امنیتی آنها با اعراب خاورمیانه و خلیج فارس. تاخیر و حتی در مواردی عدم حصول تعهدات برجامی ایالات متحده نیز ریشه در این ناامیدی در تغییر رفتار منطقه ای ایران داشت. ترامپ فقط این ناامیدی را به وضوح و البته گاها اغراق آمیز بیان می کند. این نگرش ایالات متحده از نگاه اعراب همسایه ایران نیز کاملا مشخص بود. افزایش سطح تنش ها بعد از برجام این ادراک را پدید آورد که برجام به تنش های منطقه ای دامن زده است. ادراکی که از عدم حصول تغییر رفتار منطقه ای ایران در بین اعراب به وجود آمد.
از این منظر تیم امنیتی و سیاست خارجی ترامپ در خصوص توافق هسته ای حساسیت چندانی نخواهد داشت چرا که تغییر در مفاد آن و مذاکره مجدد از نظر ایران و کشورهای اروپایی و روسیه و چین کاملا مردود است و لغو یک جانبه آن نیز هزینه سنگینی برای ایالات متحده در پی خواهد داشت. ضمن اینکه برجام به عنوان توافقی برای حل مساله هسته ای ایران کارکرد خوبی برای طرفین داشته است. اما چون انتظار فرابرجامی آمریکا مبنی بر تغییر رویکرد منطقه ای ایران حاصل نشد، رئیس جمهور جدید آمریکا بر تغییر رفتار منطقه ای ایران تمرکز خواهد کرد. فشارها و تحریم هایی که در تناقض با توافق برجام نباشد به سوی اعمال محدودیت بر تبادلات منطقه ای ایران سوق پیدا می کند و کابینه وی از هر ابزاری برای تاخیر در بهره برداری ایران از نتایج و تاثیرات اقتصادی برجام استفاده خواهد کرد. نمود عینی رویکرد دفاعی امنیتی ایران به منطقه که از یکسو به پشتیبانی از محور مقاومت و از سوی دیگر توسعه فناوری موشکی متکیست دو ضلع اساسی مورد فشار ایالات متحده در دوران جدید خواهد بود.
در عین حال رویکرد جدید ترامپ که در اضافه کردن برخی گروه ها و افراد جدید به لیست تحریم های ایران بعد از آزمایش موشکی ما انجام شده است و همچنین زمزمه هایی مبنی بر در دست اقدام بودن اعمال تحریم های جدید، مشخص می سازد که این اعمال فشار به صورت عملی آغاز شده است. البته انتخاب مایکل فلین به عنوان مشاور امنیت ملی رئیس جمهور آمریکا نشانه مشخصی از اعمال این رویکرد است. هر چند فلین به اتهام ارتباط اثبات نشده با سفیر روسیه در واشنگتن استعفا کرد ولی نزدیکی وی به ترامپ نمودی از رویکرد تیم امنیت ملی آمریکا را ترسیم می کند. فلین باتجربه چهره ای کاملا ضد ایرانی است و به عنوان نزدیکترین مقام امنیتی به رئیس جمهور بی تجربه آمریکا معتقد به محدود سازی شدید ایران است. وی در کتابی که اخیرا منتشر کرد می گوید: "این خطای استراتژیک بزرگی بود که آمریکا به عراق حمله کرد. اگر آنطور که ما بعد از حملات ۱۱ سپتامبر ادعا کردیم، هدفمان غلبه بر تروریسم بود باید هدف اصلی تهران می بود نه بغداد". فلین ایران را "دشمن سهمگینی" می داند که "نزدیک به ۴۰ سال است با آمریکا و متحدین آن، بطور اخص اسرائیل، در جنگ است" وی در مقام نتیجه گیری کتاب و در خصوص راه حل پیشنهادی برای مقابله با ایران می گوید: "بهترین راه این است که ما به ضعیف ترین نقطه دشمن حمله کنیم و آن عدم توفیق انقلاب ایران است" کاملا واضح است که منظور فلین تحت فشار گذاشتن ایران به نحوی است که ضمن اینکه توان موشکی ایران و تبادلات با محور مقاومت تحت تاثیر قرار گیرد، به لحاظ اقتصادی نیز سیستم فلج شده و زمینه برای بروز نارضایتی عمومی فراهم شود.
در عین حال در یک بیان کلی تر سطوح مناقشه ایران و آمریکا را باید عاملی دانست که نباید انتظار داشت رویکردهای تنش زدایی چندان در رابطه دو طرف نمود پیدا کند. برجام تنها توافقی برای حل مناقشه هسته ای ایران و غرب بود و همچنان مسائل دیگری نظیر مخالفت شدید ایران با نظم آمریکایی خاورمیانه و مخاصمه ایران و اسرائیل بین دو کشور وجود دارد که بنا نیست در خصوص آنها تحولاتی در رویکردهای سیاستگذاری ایران و یا آمریکا پدید آید.
T.me/bestdiplomacy
" #سخت_نگیر" را باید از زبان فارسی بیرون بیندازیم
یک ایرانی در طول عمرش هزاران بار می گوید: "سخت نگیر". و هزاران بار می شنود "سخت نگیر".
من همیشه از این گزاره متنفر بودم. حتی وقتی آن را از زبان شخصیت فیلم "باد ما را خواهد برد" ساخته زنده یاد استاد عباس کیارستمی شنیدم.
سخت نگیر یک امر یا توصیه فاجعه بار است. امتحان را سخت نگیر، مطالعه و بررسی را سخت نگیر، طراحی را سخت نگیر، بازرسی را سخت نگیر، بازجویی و حساب کشی را سخت نگیر. همه این سخت نگیرها در جایی که شاید انتظارش نمی رود یک فاجعه خواهند ساخت.
🔦کار و بررسی و امتحان را باید سخت گرفت. انتخابات را باید سخت گرفت تا هر عوام فریبی بر صندلی ریاست نشیند.
اگر سخت گیری های لازم شده بود حال دست کم نصف کشته های زلزله اخیر زنده بودند.
اما یک سخت نگیر نظری و عرفانی هم در ادبیات ما وجود دارد. این سخت نگیر باعث چند صدایی و رشد فکری و زندگی آرام تر و مسالمت آمیزتر می شود. و مسلم است که با سخت نگیر در کارهای روزمره تفاوت دارد که به تنبلی و کاهلی و بی مسوولیتی می انجامد.
/جواد رنجبر،کانال ملی گرایی ایرانی
@melliiran
t.me/bestdiplomacy
علت "عدم برخورد با احمدى نژاد": از او نمى ترسيم بلكه...
👇👇👇👇
https://t.me/joinchat/AAAAADvb8lIwp9qhufHAIA
فهرست شماره هفده که در بودجه نودوهفت دولت آن را شفاف اطلاع رسانی کرد
@bestdiplomacy