MA International relations Visiting Lecturer of Political Science Instagram.com/diplomacy_cha بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
امیرکبیر اهل دیانت بود
امیرکبیر وطن پرست بود و عاشق ایران
امیرکبیر بدنبال ارتقا جایگاه جهانی ایران بود
اما یه مشکل سبب نابودی اش شد
امیرکبیر فساد نداشت و با فساداقتصادی وسیاسی درستیز بود #امیر_کبیر
هیچ خشمی به اندازه خشم تحقیرشدگان عمیق نیست/واکنش اصغر #فرهادی به وقایع و اعتراضات اخیر
✅اصغر فرهادی در واکنش به وقایع اخیر نوشت:چند سال پیش در مقدمه کتاب فیلمنامههایم نوشتم:«اگر با این نوشتهها توانسته باشم جسارت پرسشگری را در تماشاگران تقویت کرده و ترسشان را از کاشتن بذر سوال در ذهنها بکاهم از زمانی که برای نوشتن صرف کردهام راضی و خوشنودم که دنیای امروز پيش از آنکه به مقام و مسئول پاسخگو نیاز داشته باشد محتاج مردمیست پرسشگر. مردمی که از گذاشتن علامت سوال در برابر هر آنچه برایشان ثابت و قاطع است نهراسند.»
✅این روزها خبرها و مطالب زيادى درباره اعتراضات در نقاط دور و نزدیك كشور شنیده و خواندهایم. کلمهای که در بسیاری از این نظرات و بحثها استفاده کلیدی و مکرر شده «مطالبه» است. مطالبات اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی.اما در كنار همه این مطالبات و در دایرهای گستردهتر، آنچه در این سالها بخشى از مردم را به اعتراض در شکلهای مختلف واداشته، پرسشهای بیپاسخیست که در طی این چند دهه در همه زمینهها از سر پنهانکاری و مصلحتجویی یا نادیده گرفته شده و بیپاسخ مانده و یا به آنها پاسخهای غیرواقعی و توهمآلود داده شده.
✅بیاعتنایی به چراها و پرسشهای انباشته شده در جامعه، برخلاف تصور کسانی که بالاترین وظیفهشان پاسخگوییست، حاصلش نه فراموشی و آرامش که تحقیر اجتماعیست و زخم ملتهب تحقیر، مهمترین و قویترین عامل خشم. هیچ خشمی به اندازه خشم تحقیرشدگی ماندگار و عمیق نیست. به سکوت واداشتن، بازداشت و تهدید پرسشگران به معنای از میان رفتن پرسشها نیست. پرسشها باقیاند و در گوشه ذهنها در حال تکثیر. با تأثر و همدردی با خانوادههای داغدار و همه آسیبدیدگان این اعتراضات و یاد نوجوان عزیز همشهریام «آرمین صادقی» که این روزها چشمهای سرشار از میل به زندگیاش لحظهای از نظرم دور نمیشود.
/channel/bestdiplomacy
✅ دکتر تقی آزاد ارمکی، استاد جامعهشناسی دانشگاه تهران:
«ایران شبیه سوریه و تونس و لهستان و یوگسلاوی نخواهد شد... اما فروپاشی سیاسی همین الان رخ داده...
در آینده تقسیم کار اتفاق خواهد افتاد؛ نظام سیاسی درگیر حوزۀ امنیت و مرزها خواهد شد، نیروهای اجتماعی هم درگیر مابقی امور.»/ زیتون
t.me/bestdiplomacy
✅"اصلاحات سازمانی "
(Organizational reform)
رضا نصری
#بخش پایانی
درنتیجه برعکسِ آنچه جریان ساختارشکن و انحلالطلب ترویج میکند اصلاح و تثبیت این لایه معقولترین، بهترین و بنیادیترین راهکار برای بهبود بلندمدت وضعیت داخلی است. حتی واژهٔ اصلاحات نیز باید به نحوی بازتعریف شود که بیش از اینکه معطوف به اصلاح تعاملات سیاسی میان جناحها و بازیگران مختلف در سطح باشد، بر اصلاح ساختاریِ نهادها، چارتهای سازمانی و روابط اُرگانیک
میان-نهادی تاکید داشته باشد. اصلاحات سازمانی(Organizational reform) و میان نهادی(Inter-agency) باید، بجای اصلاحات صرفاً سیاسی یا ساختارشکنیهای کورکورانه، در اولویت مطالبات جامعهٔ مدنی قرار بگیرد.
قطعاً، مبادرت به چنین کار بزرگی، هم مستلزم مطالبهگری و همسویی جامعهٔ مدنی است (تا ارادهٔ سیاسی در بالاترین سطوح ایجاد شود) و هم زمان میبرد. اما باید ناگزیر از این مرحله گذشت. باید در درون این ساختار یک تحول اساسی پدید آورد تا رسیدن به مطالبات عمومی تحقق پذیر شود.
در اصل، نه تنها اصلاح سازمانی نهادهای مدیریتی کشور را یک ضرورت برای ارتقاء کیفیت مدریریت کلان بهبود کیفیت زندگی و رفع بسیاری از مشکلات مردم میدانم، بلکه معتقدم در منطقهٔ آشوبزده و پر مخاطرهٔ خاورمیانه، ایجاد و تقویت چنین زیرساختی، متضمن بقای کشور و یک ضرورت امنیتی است.
/channel/bestdiplomacy
و از قبیلهی پاکان بود ....
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
مرثیهی رنانی برای یکی از سرمایههای ایرانی
.
http://telegra.ph/-01-07-11
T.me/bestdiplomacy
وقتی #ارنستو_چگوارا را در پناهگاهش با کمک چوپان خبرچین، دستگیر کردند، یک نفر از چوپان پرسید: چرا خبرچینی کردی در حالی که چگوارا برای آزادی شماها مبارزه میکرد؟
چوپان جواب داد: با جنگهایش گوسفندان مرا میترساند!
بعداز مقاومت #محمدکریم در مقابل فرانسویها در مصر و شکست او، قرار بر اعدامش شد، که #ناپلئون او را فراخواند و گفت:
سخت است برایم کسی را اعدام کنم که برای وطنش مبارزه میکرد؛ من به تو فرصتی میدهم که ده هزارسکه طلا غرامت سربازهای کشته شده را بدهی!
محمدکریم گفت: من الآن این پول را ندارم اما صدهزارسکه از تاجران کشورم خواهم خواست، میروم تهیه میکنم و باز میگردم.
محمدکریم به مدت چندروز در بازارها با زنجیر برای تهیه پول گردانیده میشد اما هیچ تاجری این پول را نمیداد و حتی بعضی طلبکارانه میگفتند که با جنگهایش وضعیت اقتصادی ما را خراب کردی و ...
نزد ناپلئون برگشت. ناپلئون به او گفت :
چاره ای جز اعدام تو ندارم نه بخاطر کشتن سربازهایم، بلکه به دلیل جنگیدن برای مردمی که پول را مقدم بر وطن میدانند.
محمد رشید میگوید: #آدم_انقلابی که برای جامعه نادان مجاهدت کند، مانند کسی است که به خود آتش میزند تا روشنایی را برای آدم نابینا فراهم کند.
T.me/bestdiplomacy
✅✅✅✅ سیاست های ترامپ یکی از عوامل تضعیف دلار
➖بلومبرگ
دونالد ترامپ، در مورد میزان رشد شاخص های بورس از زمان انتخابش به عنوان رئیس جمهوری آمریکا به خود می بالد. وی روز جمعه بار دیگر به این موضوع اشاره کرد و مدعی شد که انتخاب او به ایجاد «۶ تریلیون دلار ارزش (افزوده) کمک کرده است.» حتی اگر این سخن درست هم باشد، دلار آمریکا در سال ۲۰۱۷ در سایه اقدامات دونالد ترامپ عملکرد بسیار ضعیفی داشته و بخش عمده ای از «ارزش» مورد ادعای ترامپ از طریق سقوط ارزش دلار از بین رفته است.سال گذشته، ارزش دلار آمریکا در برابر یورو ۱۰ درصد و در برابر رنمینبی چین ۵٫۵ درصد افت داشت. در واقع بعد از دلار نیوزیلند، دلار آمریکا ضعیف ترین عملکرد را در بین ارزهای معتبر جهان به نمایش گذاشته و به رغم ۳ نوبت افزایش نرخ بهره و تصویب طرح اصلاح نظام مالیاتی که منطقا باید موجب افزایش ارزش دلار می شد، بیشترین افت را در طی بیش از یک دهه اخیر به ثبت رسانده است. این افت ارزش دلار دلایل مختلفی دارد که از جمله می توان به محبوبیت دلار به عنوان یک ابزار تامین مالی برای دولت ها و شرکت های خارجی اشاره کرد، اما در عین حال نباید تاثیر ترامپ بر افت تاریخی ارزش دلار را فراموش کرد.
در طول سال ۲۰۱۷ ترامپ بارها با مواضع مختلف خود در از جمله تمایل به آغاز یک جنگ هسته ای و تقاضای مابه ازا از متحدان آمریکا به دلیل حفظ امنیت آنها تصویر آمریکا به عنوان یک ضامن امنیت کشورهای دوست را مخدوش ساخته است. به علاوه، درز اخبار مختلفی که حکایت از عدم صلاحیت ترامپ برای رهبری آمریکا داشته، موجب کاهش اعتبار دلار به عنوان یک دارایی امن شده است. در این وضعیت، جای تعجب نیست که بر اساس گزارش صندوق بین المللی پول سهم دلار از ذخایر ارزی خارجی جهان تا پایان سه ماهه سوم سال ۲۰۱۷ به پایین ترین رقم از اواسط سال ۲۰۱۴ رسیده باشد. سهم دلار از این ذخایر در طول ۹ ماهه نخست سال گذشته به صورت مداوم افت کرده است.
/channel/bestdiplomacy
فیلترینگ تلگرام غیرممکن می شود؟!
بله، 100% فقط مدتی با فیلتر شکن سر کنید
پاول دورف در توئیتی خبر داده که به کمک فناوری Blockchain، نهایت تا ماه آینده فیلترینگ تلگرام غیرممکن خواهد شد!
@bestdiplomacy
بخش سوم
علل شیفتگی ایرانیان به #سمتهای_دولتی
اصولا نویسنده، مبتکر، مخترع، بانکدار، استاد دانشگاه، کارگردان و مدیری که اعتبار خود را از دولت گرفته باشد،ارزش مصنوعی دارد.
استاد محمود #سریعالقلم
بخش پایانی
اصولا نویسنده، مبتکر، مخترع، بانکدار، استاد دانشگاه، کارگردان و مدیری که اعتبار خود را از دولت گرفته باشد،ارزش مصنوعی دارد. دلیل بسیار مهمی برای این ادعا وجود دارد. اعتبار افراد و نهادها در فضاهای رقابتی مشخص میشود. در نهاد دولت، رقابتی در کار نیست. یکی از دلایل رکود دانشگاهها در ایران، فقدان رقابت میان اساتید است. در دانشگاههای معتبر جهان، ارزش یک دانشگاهی به مقدار تولید و پژوهشی است که در رشته خود انجام داده که مورد تایید همکاران او قرار گرفته است و نه بر اساس سنوات تدریس و مدرک دکتری. در این نوع دانشگاههای معتبر، حتی دو استاد از یک سطح حقوق و مزایا برخوردار نیستند و فیش حقوقی هر یک بر اساس خلاقیت پژوهشی اوست. ارزش یک کارگردان در این نیست که دولت تشخیص بدهد و به او جایزه بدهد بلکه در فضاهای به شدت رقابتی میان کارگردانان داخلی و خارجی است. ممکن است دولت به بهترین کارمند خود جایزهای اختصاص دهد ولی نمیتواند بهترین کتاب سال را تعیین کند و یا چهرههای ماندگار را تشخیص دهد.
بهترین کشاورز را صنف کشاورزان انتخاب میکنند و نه وزارت کشاورزی. کارآمدترین صنعتگر را صنف صنعتگران به جامعه معرفی میکنند و نه وزارت صنایع. افرادی که در نهادهای دولتی هستند، نمیتوانند سطح تخصص شهروندان را با اعطای جوایز دولتی تشخیص دهند. شهرت و اعتبار برای آنکه واقعی باشد، باید با معیارها و انتخابکنندگان غیردولتی مورد سنجش قرار گیرد.
وقتی که دولت مسوول تقسیم شهرت و اعتبار باشد، معنای تخصص از بین میرود. افراد از این طریق میتوانند در راهروهای دولت در پی کسب ارتباطات باشند تا سهمی از اعتبار و شهرت را به دست آورند. یکی از بزرگترین مشکلات جمهوری اسلامی، ورود انبوهی از مهندسین و پزشکان در صحنه تصمیمگیریهای اقتصادی و سیاسی است. هرچند این افراد در رشتههای خود محترم هستند ولی به دلیل ناآشنا بودن با متون بسیار پیچیده علوم انسانی که جهان با آن مدیریت میشود، تصمیمگیریهای نسنجیده، اقدامات بدون پروسه و سخنان بدون پشتوانه مطالعاتی و تجربی، نتیجه عملکرد این مهندسین و پزشکان بوده است.
«فرانسوا میتران» پس از ۲۹سال عضویت در حزب سوسیالیست فرانسه و طی مراحل مختلف سیاسی و اجتماعی به ریاستجمهوری رسید. او حقوقدانی بود که پس از ۳۰سال آشنایی با پیچیدگیهای داخلی و بینالمللی فرانسه، به چنین سمتی دست یافت. لازم نیست به میتران تبریک بگوییم. باید به آن سیستمی تبریک بگوییم که ساختاری را فراهم کرده است تا میترانها در آن رییسجمهور شوند.
هنگامی که شهرت یافتن، دولتی شود، افراد سعی میکنند در حاشیه دولت بمانند تا به طور طبیعی غریزههای آنان ارضا شود. امروزه از «جان میجر» نخستوزیر سابق انگلیس و یا از «کلینتون» رییسجمهور سابق آمریکا خبری نیست چون آنها فقط در یک دورهای محدود، فرصت داشتند تمام استعداد و خلاقیت خود را در صحنه سیاست و مدیریت و کشورداری به نمایش بگذارند. در ایران، افراد برای دههها در انتظار قدرت مینشینند زیرا فراتر از قدرت و سمت سیاسی، شهرت و کار دیگر، از اعتبار چندانی برخوردار نیست.
نوشتن کتاب و خاطرات، کار خیریه، راهاندازی مؤسسات خصوصی و تحقیقاتی، رسیدگی به ایتام، تدریس، علاقه به هنر، تئاتر، موسیقی، گالری عکس و نقاشی چندان چنگی به دل نمیزند. در نهاد دولت است که افراد سخنان خود را مطرح میکنند و در رسانههای بصری و غیربصری، انعکاس پیدا میکنند اما گر رسانههای غیردولتی با دولتی رقابت کنند، آنگاه میتوان اهمیت سخن و فکر و کالا را مشخص کرد.
روانشناسان میگویند، چون شخصیت ایرانی در کودکی و نوجوانی سرکوب میشود، در سنین بالاتر نیاز شدیدی به نمایش و جلب رضایت و تایید دیگران پیدا میکند. صحنه دولتی و سیاسی، بهترین فضایی است که افراد نیازهای غریزی و روانی خود را تامین کنند.
بنابراین، شهرت و اعتبار به درجهای که برخاسته از نهادهای دولتی باشد، مصنوعی و آمیخته به منافع و وفاداری به دولت است و به درجهای که نتیجه رقابت در فضاهای غیردولتی و ارزیابی افراد غیردولتی باشد، واقعیتر خواهد بود. اگر جوایز اسکار و بهترین خبرنگار و برجستهترین نویسنده در آمریکا را به عهده کاخ سفید بگذارند، معلوم نیست چگونه افرادی انتخاب شوند. خصوصیسازی و اعتبار بخشیدن به جامعه، نه تنها در تولید ثروت و کار اقتصادی، بلکه در تولید اندیشه و هنر نیز میباشد.
T.me/bestdiplomacy
علل شیفتگی ایرانیان به #سمتهای_دولتی
چرا اکثر ایرانیها شیفته کسب و حفظ سمت دولتی هستند؟ البته این سؤال را نسبت به ملیتهای مختلفی میتوان مطرح کرد ولی در رابطه با ایران، جدیتر و پررنگتر است.
استاد محمود #سریعالقلم
بخش نخست
چرا اکثر ایرانیها شیفته کسب و حفظ سمت دولتی هستند؟ البته این سؤال را نسبت به ملیتهای مختلفی میتوان مطرح کرد ولی در رابطه با ایران، جدیتر و پررنگتر است. سه دلیل ساختاری برای این مساله وجود دارد که میتوان آن را در نظریه « #پاش» خلاصه کرد: سمت دولتی، پول میآورد (پ)؛ سمت دولتی، امنیت میآورد (الف) و سمت دولتی، شهرت میآورد (ش). هر یک از این عوامل را توضیح میدهیم:
۱ـ سمت دولتی، پول و درآمد و ثروت و رانت اقتصادی میآورد. اصولا، رفتار افراد را باید در ساختارها جستوجو کرد. از قدیمالایام در ایران، نزدیکی به دستگاه دولتی، امکانات فراهم میآورده است. همینکه فردی از طرف دربار قاجار، والی ایالتی میشد، از فرصتهای تجاری، کشاورزی و مستغلات برای خود و خانواده و اطرافیان خود بهرهبرداری میکرد، ضمن اینکه سهم دربار را نیز پرداخت مینمود. در دوره پهلوی، این نوع فرصتها به معاملات بزرگ تجاری، تسلیحاتی، انرژی و وارداتی تبدیل شد و قرابت به دربار، زمینههای دسترسی به قراردادها و طرحهای دولتی را تسهیل کرد. متاسفانه پس از انقلاب اسلامی، حاکمیت اندیشهها و راهحلهای چپ و سوسیالیستی برای مدیریت کشور، ساختارهای قدیم را تداوم بخشید. تا زمانی که تولید ثروت نزد دولت باشد، نوآوریهای شهروندان یک جامعه، بروز و ظهور نخواهد داشت. جامعه زمانی رشد میکند که مستقل از حکومت برای خود فضا داشته باشد.
حکومتها دو وظیفه بنیادی دارند: حفظ امنیت و نظارت بر اجرای قانون. در کشورهای صنعتی و هماکنون در مالزی، ترکیه و کره جنوبی، بیش از ۸۰درصد تولید ناخالص ملی را شرکتها و افراد خصوصی با فکر، همت و ارتباطات خود ایجاد میکنند. وقتی دولت مسوول معاش مردم باشد، آنان را در ساختاری قرار میدهد که خود به خود تنبل میشوند و خلاقیت و نوآوری خود را از دست میدهند. ایرانیها در جهان به ملتی بااستعداد و نوآور معروف هستند ولی عمده این خلاقیت، خارج از ایران متبلور است زیرا که ساختار داخلی اقتصادی ما به شدت تحتالشعاع عملکرد و اولویتهای دولتی است. ژاپنیها ۱۲۵سال پیش تشخیص دادند که اقتصاد را باید غیردولتی کنند. چینیها حدود ۳۰ سال پیش به این جمعبندی رسیدند و روسها هنوز مشغول بحث کردن پیرامون مزایا و مضار خصوصیسازی هستند.
افرادی که مستقل از دولت کار و درآمد و سرمایه تولید میکنند، شخصیت متفاوتی نیز دارند. کسی که با فکر خود، درآمد تولید میکند، نیازی به صنعت مخرب «چاپلوسی»، «تملق» و «توجیه وضع موجود» ندارد. مهمترین کار فرهنگی برای مبارزه با تملق، خصوصیسازی اقتصادی است. مبالغه، تعریف کردنهای بیهوده از دیگران و در عین حال، انصاف در قضاوت، رفتار معقول اجتماعی و تحلیل منطقی از اوضاع جاری، عموما تحتالشعاع معاش انسانها است. میان منابع درآمد افراد و افکار آنان، ارتباط مستقیمی وجود دارد. رشد فکر در گروی منابع درآمد غیردولتی است. با توجه به اینکه عموم ایرانیان یک لایه تجملاتی دارند و در پی بهترین وضعیت زندگی برای خود و فرزندان خود هستند، در محیطهای کاری که اغلب دولتی است، فضاها و شرایطی را ایجاد میکنند که درآمدهای به مراتب وسیعتر از فیش حقوقی خود کسب کنند. از این رو، تملق، باندبازی، تظاهر، دروغ، توجیه سیاستهای موجود و غلط جلوه دادن شرایط زمان به طور طبیعی رواج پیدا میکند. درآمدهای خصوصی، انسانها را متعادل بار میآورد. حتی تدین و خداپرستی در گروی بسط درآمدهای خصوصی است. بزرگترین اهتمام برای گسترش اندیشه آزاد، تربیت انسانهای متعادل، بسط اعتقاد به ماوراءالطبیعه و زدودن خصلتهای تاریخی تملق، تظاهر و دروغ، غیردولتی کردن منابع معاش مردم ایران است.
۲ـ سمت دولتی، حریم امنیتی به دنبال میآورد. افرادی که سمت دولتی دارند، از فضای ذهنی و عینی امنتری برخوردارند و بسیاری از فعالیتهای خود، منطقی یا غیرمنطقی، مشروع یا نامشروع، را میتوانند توجیه کرده و پیش ببرند. دولتی بودن، ارتباطات گستردهای را فراهم میآورد و افراد در فضاهایی کار کرده و تنفس میکنند که پشتیبان دارند. ارتباطات دولتی، افراد را مصونیت میبخشد. افرادی که سمت دولتی دارند، سعی میکنند در همه نهادها و سازمانها، آشنا داشته باشند و اگر لازم بود، سهم آنها را تامین کنند تا بتوانند به فعالیتهای خود ادامه دهند. شهروندانی که عاری از این ارتباطات هستند، هرچند بر روی کاغذ قانون، حقوق دارند ولی در عمل، فاقد پشتیبان بوده و احساس ناامنی میکنند.
عنصر امنیت در سمت دولتی عمدتا به درآمدهای نامشروع مربوط میشود. فساد مالی در دولتها از کجا ناشی میشود؟ 👇
T.me/bestdiplomacy
چرا احتمال جنگ با ایران بیش از جنگ با کره شمالی است؟
اعراب از آمریکا #جنگ می خواهند
پروفسور #شیرین_هانتر
استاد دانشگاه جورج تاون
آنچه که وضعیت ایران را متفاوت میکند و احتمال حمله را بالاتر می برد، وجود یک لابی منطقه ای و داخلی به نفع حمله آمریکا به ایران است. از منظر داخلی، طرفداران جنگ در آمریکا و همچنین حامیان اسرائیل، از مدت ها پیش از حمله به ایران حمایت کرده اند.
این ترس وجود دارد که ایالات متحده آمریکا، در سال 2018، درگیر جنگ با ایران، کره شمالی و یا هر دو شود.
با توجه به لفاظی های آتش افروزانه ای که بین ایالات متحده آمریکا و کره شمالی در طول چند ماه گذشته اتفاق افتاده، در نگاه اول این طور به نظر می رسد که احتمال جنگ با کره شمالی بیشتر است و این احتمال آنجایی بیشتر می شود که کره شمالی خطری جدی برای متحدان آمریکا در منطقه اقیانوس آرام به ویژه ژاپن و کره جنوبی محسوب می شود. البته به استثنا یک سری تحولات جدید و غیر منتظره در شبه جزیره کره، احتمال یک جنگ کامل بین آمریکا و کره شمالی کمتر از احتمال دخالت نظامی آمریکا در ایران است.
دلایل متعددی برای این امر وجود دارد. اول اینکه ژاپن و به ویژه کره جنوبی که از متحدان آمریکا هستند ممکن است از این جنگ دچار آسیب شوند. بنابراین احتمالا آمریکا به جای جنگ با کره شمالی به دنبال مذاکره برای رسیدن به توافق باشد. دوم اینکه احتمال دخالت چین در این جنگ نیز وجود دارد و سوم اینکه ممکن است کره شمالی از تسلیحات اتمی خود در مناطق تحت سلطه آمریکا استفاده کند.
اما این مسئله در مورد ایران کاملا تفاوت دارد. درست است که ایران در مورد قدرت نظامی و به ویژه موشک های بالستیک خود صحبت می کند، اما حقیقت این است که ایران از نظر نظامی به ویژه در نیروی هوایی و سیستم دفاع هوایی ضعیف است. با یک بمباران یک هفته ای، آمریکا می تواند آسیب زیادی به زیرساخت های نظامی و اقتصادی ایران وارد کند.
🔦آنچه وضعیت ایران را متفاوت می کند و احتمال حمله را بالاتر می برد، وجود یک لابی منطقه ای و داخلی به نفع حمله آمریکا به ایران است. از منظر داخلی، طرفداران جنگ در آمریکا و همچنین حامیان اسرائیل، از مدت ها پیش از حمله به ایران حمایت کرده اند. برای این عده، تغییر در رفتار ایران و یا حتی تغییر کلی نظام راضی کننده نیست. آنها می خواهند که ایران را، به عنوان یک قدرت اقتصادی و نظامی در منطقه، نابود شده ببینند. با از سر راه برداشتن عراق و سوریه و ناتوان شدن مصر، ایران تنها #قدرت باقی مانده در منطقه است که باید به #زانو درآید.
از بین بردن ایران درست در زمانی که رهبران عرب به نظر می رسد تمایل دارند که فلسطین را رها کنند، باعث خواهد شد که روند توافق بین فلسطین و اسرائیل سرعت بگیرد. چون ایران تنها کشوری است که حاضر است منافع ملی خودش را قربانی آزادی فلسطین کند.
این تمایل در بعضی کشورهای عربی مانند عربستان سعودی و امارات و مصر وجود دارد. آنها مدت هاست منتظر حمله آمریکا به ایران هستند. درخواست آخرین پادشاه عربستان سعودی مبنی بر اینکه آمریکا باید "سر این مار را از تنش جدا کند" –که منظور ایران است- شاهدی بر این ادعاست. اخیرا جان کری، وزیر سابق امور خارجه، بیان کرده است که در حالی که آمریکا سعی در رسیدن به توافقی بر سر برنامه اتمی ایران از راه مذاکره را داشت چگونه اسرائیل و مصر و عربستان سعودی برای حمله به ایران، ایالات متحده را تحت فشار قرار داده بودند. این کشور های عربی هنوز دست از خواسته خود برنداشته بلکه مشتاق تر هم شده اند.
جریان سیاسی موجود در واشنگتن نیز به نظر می رسد در همین راستا باشد. سخنان خصومت بار فزاینده در خصوص دخالت ایران در درگیری های منطقه و نظرات بسیاری از مقامات عالی مرتبه دولت ترامپ مانند خانم نیکی هیلی، نماینده آمریکا در سازمان ملل، همه می تواند نشانگر تمایل آمریکا به مداخله نظامی در ایران باشد. آنچه شرایط ایران را بدتر می کند این است که ایران هیچ حامی قدرتمندی ندارد تا به حمایت از او در جنگ بپردازد. نه چین و نه روسیه چنین ریسکی را نخواهند کرد.
حمله به ایران ممکن است اتفاق نیافتد و ایران و آمریکا به همین روند نه صلح و نه جنگ ادامه دهند اما مقامات در تهران باید توصیه جدی گرفتن خطر حمله را بپذیرند.
تندروها در ایران تهدید جنگ از طرف آمریکا را جدی نمی گیرند و این واقعیت که تا کنون از چنین جنگی گریخته اند، باعث شده که بر تفکر خود مصمم تر باشند.
این افراد، تفکر ضد آمریکایی را پایه و اساس ایدئولوژی و قدرت و مشروعیت خود قرار داده اند بنابراین تمایلی به گفتگو جدی با آمریکا ندارند.
منبع : لوبلاگ / ترجمه تحریریه دیپلماسی ایرانی /
T.me/bestdiplomacy
✅📄 كريستين ساينسمانيتور:
تهران به چالشي براي رياض، واشنگتن و تلآويو بدل شده است.
✅نفوذ و قدرت بلامنازع ايران در منطقه
سارا معصومي
ايران با توافق هستهاي با ١+٥ در منطقه خاورميانه قدرتمندتر شد. با باز شدن غل و زنجيرهاي تحريم از دست و پاي ايران، اين كشور اين روزها در منطقه از لبنان تا عراق، از سوريه تا يمن حرف نخست را ميزند. مشتهايي نمونه خروار از تحليلهايي كه درباره تعميق نقش منطقهاي ايران در چندسال اخير به گوش ميرسد. در تمام اين تحليلها نيز يك خط واحد دنبال ميشود: تهران به دردسري براي عربستان سعودي، رژيم اسراييل و ايالات متحده در منطقه بدل شده است. اسكات پترسون، خبرنگار كريستين ساينسمانيتور كه عمر حرفهاي خود را در كشورهاي منطقه مانند ايران، عراق و افغانستان گذرانده است روز گذشته گزارشي تحليلي و جامع از نقش ايران در منطقه به خصوص در مسير مبارزه با تروريستهاي داعش ارايه داد. در بخشهايي از اين گزارش تحليلي وي به دفتر گروههاي نظامي شيعه در بغداد مراجعه كرده و نوشته است: به محض ورود تصوير بزرگي از آيتالله علي خامنهاي، رهبر معظم ايران به چشم ميخورد. اين تصوير به خودي خود گوياي اين است كه «حركت نجبا» يكي از ٤٤ گروه نظامي شيعهاي است كه خود را وفادار به رهبر ايران ميداند.
در بغداد يك اعتقاد و باور واحد وجود دارد و آن هم اين است كه ورود سريع ايران به ماجرا در ژوئن ٢٠١٤ منجر به متوقف شدن روند سعودي توسعه نفوذ داعش در اين كشور شد و عملا پايتخت عراق را از ساقط شدن توسط اين گروه تروريستي درامان داشت. اين اتفاق در حالي رخ داد كه ايالات متحده براي پاسخ دادن به اين تهديد در عراق چندماه معطل كرد و عراقيها را در روزها و ساعتهايي كه به امداد امريكاييها نياز داشتند، تنها رها كرد. هاشم موسوي، سخنگوي نجبا در اين باره به كريستين ساينس مانيتور ميگويد: «اگر تجهيزات و تسليحات ايرانيها نبود، امروز داعش روي همين صندلي كه شما بر آن نشستهايد، جا خوش كرده بود. پيروزي ما بر داعش پيروزي براي كل جامعه بشريت بود.»
البته كه پيروزي بر داعش پيروزي براي ايران بود كه از جبهههاي جنگ عليه داعش در سوريه و عراق به عنوان قدرت منطقهاي بدون رقيب بيرون آمد. قدرتي كه ظرفيتهاي نرم و سخت بسياري را در خود جاي داده و ميتواند شكلدهنده به حوادث و جريانها در خاورميانه باشد. ايران اين روزها قدرتي را در منطقه تجربه ميكند كه پيش از اين مسبوق به سابقه نبوده است. ميتوان گفت كه پيش از اين ايران شاهد موفقيتهاي محدود در توسعه بسط و نفوذ خود در منطقه بوده كه البته اين ورق در سالهاي اخير بازگشته است. با اين وجود، امروز ايران با ورود به جبهه مبارزه با داعش و افزايش توان متحدان خارجي خود، غيبت چندين و چندساله رهبري امريكا در منطقه و اشتباهات فاحش و پياپي عربستان سعودي به عنوان رقيب منطقهاي خود توانسته به عنوان يك قدرت منطقهاي بلامنازع ظهور كند. منطقه خاورميانه مدرن همواره چهرههايي مانند جمال عبدالناصر در مصر يا صدام حسين در عراق را به خود ديده كه به دنبال توسعه هژموني ژئوپولتيك خود بودهاند و البته كه شكست خوردهاند. البته كه نميتوان نقش دخالتهاي غيرسازنده روسيه، امريكا يا ساير قدرتهاي خارجي را در اين منطقه ناديده گرفت. با اين وجود ايران امروز از نفوذ و قدرتي برخوردار است كه بر هرگونه هژموني در نيمقرن گذشته بر منطقه سايه انداخته است. هرچند كه برخي تحليلگران ميگويند محدوديتهايي بر ميزان بسط نفوذ ايران در منطقه وجود دارد اما سرعت سريع رشد ايران ميتواند چالشي براي رياض، واشنگتن يا تلآويو در منطقهاي باشد كه روزي محل سيطره مطلق خود ميدانستند. در منطقهاي كه گرفتار جنگهاي متنوع است و بهارهاي عربي را تجربه كرده و البته از شكاف ميان شيعيان و اهلسنت هم رنج ميبرد. سوال اساسي اين است كه تهران تا كجا ميتواند پيش برود ؟ هرچند كه ميتوان گفت حملههاي ايالات متحده به افغانستان و عراق در سالهاي ٢٠٠١ و ٢٠٠٣ نخستين زمينهها براي بسط نفوذ ايران را فراهم كرد اما حركتهاي حساب شده ايران از سال ٢٠١١ در منطقه به انضمام همراهيهاي بيشتر متحدان ايران به خصوص روسيه و رفتارهاي به دور از آيندهنگري دشمنان ايران منجر به بسط توسعه و نفوذ تهران شده است. ايران به خوبي از فرصت مبارزه با داعش و شكست دادن اين گروه تروريستي استفاده كرد. ايران بارها و بارها امريكا را متهم به شكل دادن به داعش كرده بود و البته اين ادعا را دونالد ترامپ نيز مطرح كرده و باراك اوباما، رييسجمهور پيشين امريكا را مسبب ايجاد داعش خوانده بود.
متن کامل ⬇️⬇️
https://goo.gl/cVQ2X
اعتماد
/channel/bestdiplomacy
اگر شما مدیریت یک شنزار را به بخش دولتی دهید بعداز مدتی با کمبود شن مواجه خواهید شد
میلتون فریدمن دانشمند علم اقتصاد
@bestdiplomacy
بخش سوم
علل شیفتگی ایرانیان به #سمتهای_دولتی
اصولا نویسنده، مبتکر، مخترع، بانکدار، استاد دانشگاه، کارگردان و مدیری که اعتبار خود را از دولت گرفته باشد،ارزش مصنوعی دارد.
استاد محمود #سریعالقلم
بخش پایانی
اصولا نویسنده، مبتکر، مخترع، بانکدار، استاد دانشگاه، کارگردان و مدیری که اعتبار خود را از دولت گرفته باشد،ارزش مصنوعی دارد. دلیل بسیار مهمی برای این ادعا وجود دارد. اعتبار افراد و نهادها در فضاهای رقابتی مشخص میشود. در نهاد دولت، رقابتی در کار نیست. یکی از دلایل رکود دانشگاهها در ایران، فقدان رقابت میان اساتید است. در دانشگاههای معتبر جهان، ارزش یک دانشگاهی به مقدار تولید و پژوهشی است که در رشته خود انجام داده که مورد تایید همکاران او قرار گرفته است و نه بر اساس سنوات تدریس و مدرک دکتری. در این نوع دانشگاههای معتبر، حتی دو استاد از یک سطح حقوق و مزایا برخوردار نیستند و فیش حقوقی هر یک بر اساس خلاقیت پژوهشی اوست. ارزش یک کارگردان در این نیست که دولت تشخیص بدهد و به او جایزه بدهد بلکه در فضاهای به شدت رقابتی میان کارگردانان داخلی و خارجی است. ممکن است دولت به بهترین کارمند خود جایزهای اختصاص دهد ولی نمیتواند بهترین کتاب سال را تعیین کند و یا چهرههای ماندگار را تشخیص دهد.
بهترین کشاورز را صنف کشاورزان انتخاب میکنند و نه وزارت کشاورزی. کارآمدترین صنعتگر را صنف صنعتگران به جامعه معرفی میکنند و نه وزارت صنایع. افرادی که در نهادهای دولتی هستند، نمیتوانند سطح تخصص شهروندان را با اعطای جوایز دولتی تشخیص دهند. شهرت و اعتبار برای آنکه واقعی باشد، باید با معیارها و انتخابکنندگان غیردولتی مورد سنجش قرار گیرد.
وقتی که دولت مسوول تقسیم شهرت و اعتبار باشد، معنای تخصص از بین میرود. افراد از این طریق میتوانند در راهروهای دولت در پی کسب ارتباطات باشند تا سهمی از اعتبار و شهرت را به دست آورند. یکی از بزرگترین مشکلات جمهوری اسلامی، ورود انبوهی از مهندسین و پزشکان در صحنه تصمیمگیریهای اقتصادی و سیاسی است. هرچند این افراد در رشتههای خود محترم هستند ولی به دلیل ناآشنا بودن با متون بسیار پیچیده علوم انسانی که جهان با آن مدیریت میشود، تصمیمگیریهای نسنجیده، اقدامات بدون پروسه و سخنان بدون پشتوانه مطالعاتی و تجربی، نتیجه عملکرد این مهندسین و پزشکان بوده است.
«فرانسوا میتران» پس از ۲۹سال عضویت در حزب سوسیالیست فرانسه و طی مراحل مختلف سیاسی و اجتماعی به ریاستجمهوری رسید. او حقوقدانی بود که پس از ۳۰سال آشنایی با پیچیدگیهای داخلی و بینالمللی فرانسه، به چنین سمتی دست یافت. لازم نیست به میتران تبریک بگوییم. باید به آن سیستمی تبریک بگوییم که ساختاری را فراهم کرده است تا میترانها در آن رییسجمهور شوند.
هنگامی که شهرت یافتن، دولتی شود، افراد سعی میکنند در حاشیه دولت بمانند تا به طور طبیعی غریزههای آنان ارضا شود. امروزه از «جان میجر» نخستوزیر سابق انگلیس و یا از «کلینتون» رییسجمهور سابق آمریکا خبری نیست چون آنها فقط در یک دورهای محدود، فرصت داشتند تمام استعداد و خلاقیت خود را در صحنه سیاست و مدیریت و کشورداری به نمایش بگذارند. در ایران، افراد برای دههها در انتظار قدرت مینشینند زیرا فراتر از قدرت و سمت سیاسی، شهرت و کار دیگر، از اعتبار چندانی برخوردار نیست.
نوشتن کتاب و خاطرات، کار خیریه، راهاندازی مؤسسات خصوصی و تحقیقاتی، رسیدگی به ایتام، تدریس، علاقه به هنر، تئاتر، موسیقی، گالری عکس و نقاشی چندان چنگی به دل نمیزند. در نهاد دولت است که افراد سخنان خود را مطرح میکنند و در رسانههای بصری و غیربصری، انعکاس پیدا میکنند اما گر رسانههای غیردولتی با دولتی رقابت کنند، آنگاه میتوان اهمیت سخن و فکر و کالا را مشخص کرد.
روانشناسان میگویند، چون شخصیت ایرانی در کودکی و نوجوانی سرکوب میشود، در سنین بالاتر نیاز شدیدی به نمایش و جلب رضایت و تایید دیگران پیدا میکند. صحنه دولتی و سیاسی، بهترین فضایی است که افراد نیازهای غریزی و روانی خود را تامین کنند.
بنابراین، شهرت و اعتبار به درجهای که برخاسته از نهادهای دولتی باشد، مصنوعی و آمیخته به منافع و وفاداری به دولت است و به درجهای که نتیجه رقابت در فضاهای غیردولتی و ارزیابی افراد غیردولتی باشد، واقعیتر خواهد بود. اگر جوایز اسکار و بهترین خبرنگار و برجستهترین نویسنده در آمریکا را به عهده کاخ سفید بگذارند، معلوم نیست چگونه افرادی انتخاب شوند. خصوصیسازی و اعتبار بخشیدن به جامعه، نه تنها در تولید ثروت و کار اقتصادی، بلکه در تولید اندیشه و هنر نیز میباشد.
T.me/bestdiplomacy
فکر آن راننده کی اصلاح خواهد شد؟
امروز یک راننده زحمتکش، با حرارت، از دخالت فک و فامیل صدام معدوم در اعتراض ها می گفت.
خیلی دردناک است که عده ای به نام سیاستمدار ارکان غرور ملی و ستون افکار عمومی را چنین نابود می کنند.
چرا چنین می کنند؟
چه کسی ذهن آن راننده را خواهد توانست بسامان کند؟ چند سال طول می کشد که آن راننده جهان سیاست را درست ببیند؟
ای کاش به آن راننده و همه مردم گفته شود که ریشه اعتراض های مردمی، فارغ از هر گونه سو استفاده، نه در خانواده ذلیل آن دیکتاتور به فاضلاب افتاده که در
صندلی های بازنشسته های پیر و طمع کار دولت که دست از قدرت برنمی دارند،
در فساد نهادینه شده،
در حساب های پر مقامات دولتی و جیب های خالی مردم،
در تناقض آشکار و زشت خودروهای آمریکایی با پلاک مناطق آزاد و خودروهای وطنی،
و در تبعیض آشکار فقیر و غنی است. جواد رنجبر،کانال ملی گرایی ایرانی
@melliiran
t.me/bestdiplomacy
کی از شر تو راحت می شویم نفت؟!
✍️ احسان محمدی
▪️خبر مفقود شدن 32 خدمه #نفتکش ایرانی در سواحل شرقی شانگهای چین چرا اینقدر برای همه مان عادی است؟! انگار مثلاً در لالیگای اسپانیا لوانته 2-1 ختافه را شکست داده یا یک طوفان در آمریکا به چند خانه صدمه زده است! تا همین اندازه معمولی. بی اهمیت! واکنش مان به خبر مرگ گربه #هانیه_توسلی سوزناک تر بود. چرا نگران جان هموطنان مان نیستیم؟ یعنی مفقود شدن این همه انسان اتفاقی معمولی است؟
این کشتی حامل میعانات گازی هنگام حرکت به سمت کره جنوبی با یک کشتی چینی برخورد کرد. 21 خدمه کشتی چینی نجات پیدا کردند. 32 خدمه ایرانی ناپدید شده اند! (امروز تایید شد پیکر یک نفر از آنها پیدا شده. با صورتی کاملاٌ سوخته)
1️⃣ دبیرستانی بودیم و درسی داشتیم به اسم اجتماعی. یا چیزی در این مایه ها. آقای مهدوی معلم مان گفت هر هفته یک نفر باید در مورد یک موضوع بیاید پای تخته سیاه حرف بزند. نوبت من که شد با عقل 16-15 ساله ام رفتم در مورد نفت حرف زدم و اینکه #تک_محصولی بودن خطرناک است برای کشور. احتمالاً جایی مقاله ای در موردش خوانده بودم. موضوع آنقدر برای همکلاسی هایم عجیب بود که از آن روز لقبم را گذاشتند «تک محصولی»! صدایم می زدند: احسان تک محصولی!...
انگار یک نفر وسط پیشانی اش شاخ داشت و آمده بود دبیرستان امام خمینی(ره) ما در یک شهرستان دور و کز کرده لب مرز! تا این اندازه عجیب بود.
2️⃣ توهم ثروتمند بودن کشور باعث شده خیلی از ما نه فقط تن به کار ندهیم بلکه طلبکارانه از حاکمیت بخواهیم «سهم» ما را بدهد. خیلی ها می گویند:
- ایران روی گنج خوابیده! ما باید دست مان را بگذاریم زیر سرمان و بخوابیم. دولتمردان هم فقط کافیه به جای هاپولی کردن و تک خوری سهم ما را از نفت بدهند آن وقت عشق و حال کنیم! والا!
می شود گفت «نفت به افیون ایرانی ها تبدیل شده». بخشی از روح کار و تلاش را در وجودمان کُشته و این نعمت به مصیبت تبدیل شده است. عوارض ناشی از تولید سوخت داخلی بر پایه همین نفت و مشتقات آن کُشنده بود. داد همه درآمد که سرطان زاست.
2️⃣ 24 سال پیش مسعود بهنود در مجله #آدینه مقاله ای نوشت با نام « نفت؛ مرغی که باید پراند». او در بخشی از آن مقاله که بعدها در کتاب ما می مانیم هم منتشر شد نوشت: « قصه ما- و دیگر کشورهای دارنده ی نفت – به کودکی میماند که او را مرغی بود و آن مرغ را بسیار دوست می داشت و بی او روز به شب نمی برد. هر صبحدم پدر، او را با فریاد از خواب می پراند که بلند شو و نان بستان.
کودک چون برف و سرمای بیرون را به یاد می آورد و لحاف بر سر می کشید فریاد پدر بلند می شد که مرغ را می پرانم! کودک از عشق مرغ، تن به آن سختی می داد. روزها در خانه، مادر با همین تهدید او را مجبور می کرد که کارهای مشکل را انجام دهد و دیگران نیز. او اسیر و گروگان عشق آن مرغ بود تا روزی که پدر باز او را برای خریدن نان بیدار کرد. این بار کودک سر از زیر لحاف به در آورد و گفت: مرغ را پراندم! و آسوده خوابید».
3️⃣ رنجی که خانواده 32 خدمه ایرانی مفقود شده می کشند را هیچکدام از ما درک نمی کنیم جز خودشان. هر خبری که می رسد دست و دل شان می لرزد که نکند آخرین خبر باشد. نکند هیچوقت ردشان را پیدا نکنند. اصلاً چرا باید پسرهای ایرانی جایی نزدیک #شانگهای گُم بشوند؟
می گویند انگلیسی ها و آمریکایی ها در همه این سالها در طمع نفت و گاز این همه بلا سرمان آورده اند. می گویند مدیران و کارمندهای شرکت نفت نان و #خاویار می خورند و داد بقیه کارمندها را که نان و قسط می خورند درآورده اند. می گویند اتکا به نفت باعث شده که سرمایه گذاری واقعی و توسعه پایدار را فراموش کنیم... پشت سر نفت زیاد حرف می زنیم اما شیرین ترین وعده سیاسیون هنوز «آوردن نفت سر سفره مردم است»!
✅ما از نفت کم بهره نبرده ایم اما آرزو می کنم کاش نفت تمام شود. کاش این مرغ را بپرانیم. شاید باعث شود به فکر راه و چاره اساسی بیفتیم برای این کشور. از این اعتیاد روحی و جسمی به نفت خلاص شویم.. اصلاً عزیزان مان به جای اینکه سوار کشتی بشوند و در شانگهای مفقود بشوند، همین جا کنار خانواده هایشان بمانند. هیچ کجا نروند. سیب زمینی بکارند. پیاز برداشت کنند... فقط باشند. همین جا. کنار خانواده هایشان. فقط باشند.
t.me/bestdiplomacy
احتمال تعلیق حسابهای بانکی افراد وابسته به #صدا_و_سیما
روزنامه گاردین:
🔹ترامپ قصد دارد در موعد تمدید معافیتهای تحریمی برای صدا و سیما در پایان ماه ژانویه، آن را امضا نکند و تحریمها علیه این سازمان را فعال کند.
🔹یک منبع آگاه به فرایند تصمیمگیریها درباره تحریم صداوسیما گفت ترامپ متقاعد شده از اعمال محدودیتهای جدید برای بانک مرکزی ایران خودداری کرده و سازمانهای خاص مانند تلویزیون دولتی ایران را هدف قرار دهد.
🔹عدم امضای این معافیتها به معنی آن خواهد بود که فعالیتهای دفاتر صداوسیما، توان این سازمان برای خرید محتوای بینالمللی و توان آن برای مخابرههای زنده ماهوارهای محدود خواهد شد.
🔹این احتمال هم وجود دارد که تمامی وابستگان داخلی صدا و سیما در داخل ایران هم تحت تأثیر این قانون قرار بگیرند و حسابهای بانکی آنها معلق شوند. /فارس
t.me/bestdiplomacy
✅"اصلاحات سازمانی"
(Organizational reform)
رضا #نصری پژوهشگر حقوق بین الملل
#بخش اول
در سالهای 2010و 2011کشور بلژیک به مدت 589 روز "دولت" نداشت! یعنی بعد از انتخابات پارلمانی، دو جریان سیاسی اصلی این کشور موفق به تشکیل ائتلاف نشدند و بلژیک تا بیست ماه بعد بدون دولت باقی ماند. اما در طول این مدت، تمام خدمات دولتی و سازوکارهای حکومتی بدون وقفه و با بهترین کیفیت به کار خود ادامه دادند.
به عبارت دیگر، هیچ یک از خدمات حیاتی و مورد نیاز مردم و کشور - مانند پلیس، بیمارستانها، بانکها، حمل و نقل عمومی، راهآهن، هواپیمایی، مدارس، زندانها، مخابرات، ارتش، قوه قضاییه، سرویسهای امنیتی و رسانهها - در این مدت مختل نشدند. حتی دستگاه دیپلماسی و سیاست خارجه کشور نیز به قوت خود باقی ماند و به کارش ادامه داد.
اگر چنین وضعیتی در یک کشور"در حال توسعه"یا یکی از کشورهای خاورمیانه پیش میآمد، به احتمال زیاد در مدت زمان کوتاهی بخشی از آن کشور در دست گروهی مانند داعش قرار میگرفت؛ بخشی دیگر تجزیه و قسمتی هم در حالت قحطی و بی قانونی مطلق به سر میبرد. اما بلژیک که اتفاقاً در آن شکاف قومیتی و تنشهای اجتماعی کم نیست با سربلندی از این آزمون بیرون آمد. دلیل موفقیت بلژیک هم چیزی نیست جز اینکه در این کشور - طی سالها مداومت - یک دستگاه نامرئی از تکنوکراتها و کارمندان عالیه (به اصطلاح رایج آن Haut fonctionnaire) در لایهٔ زیرین صحنهٔ سیاسی بهوجود آمده که فارغ از نوسانات و بازیهای سیاسی، امور جاری مملکتی را در هر حالت اداره میکند.
در سایر کشورهای پیشرفته هم وضعیت کموبیش همینطور است.
باشگاه مادریداسم یک سازمان غیردولتی است که در آن رؤسای جمهور و نخستوزیرانِ بازنشسته جمع میشوند تا از تجریبات خود در ادارهٔ کشورشان با هم سخن بگویند. سالها پیش در یکی از این نشستها، بیل کیلنتون رئيسجمهور اسبق آمریکا طی یک سخنرانی مفصل به اهمیت وجود این لایهٔ نامرئی و یکی از کارکردهای دیگر آن اشاره کرد.
او گفت یکی از امتیازات کشورهای پیشرفته نسبت به کشورهای در حال توسعه این است که در کشورهای پیشرفته فاصله میان تصمیم و اجرا بسیار کوتاه است.
وقتی من به عنوان رئيسجمهور یک تصمیم میگرفتم، بلافاصله یک چرخ و دندهٔ عظیم به حرکت در میآمد تا آن تصمیم را بدون دخالت من از ورطهٔ کلام به ورطهٔ عمل برساند. یعنی، وقتی رئيسجمهور آمریکا از پشت میز دفتر کار خود دستوری صادر میکند، بلافاصله سلسهای از اقدامات عملی، انطباقی و هماهنگشده در نهادهای مختلف و ذیربط به صورت خودکار و زنجیروار انجام میگیرد تا تصمیم او تا کوچکترین واحده اداری در پنجاه ایالت با پنجاه دولت و مجلس و قوهٔ قضاییه به اجرا درآید!
به عبارت دیگر، در این کشورها یک سازوکار زیرین و درونساختاری وجود دارد که قادر است - مستقل از صحنهٔ بازیهای سیاسی در سطح - تصمیم مدیران کلان را با کمترین استهلاک به موثرترین شکل پیاده کند. اینکه تصمیم دُرست یا غلط باشد بحث دیگری است. آنچه اهمیت دارد این است که در چنین سیستمی، تصمیم رئيسجمهور یا دولت در چرخ و دندههای یک بوروکراسیِ سُست و ناکارآمد و ناتوان ناقص، فشل یا تلف نمیشود!
اما در ایران چنین نیست. در ایران، همهٔ ناظرین از مردم گرفته تا مقامات و جناحهای مختلف کموبیش به ناکارآمدی نظام بوروکراسی و دیوانسالاری کشور اذعان دارند. در واقع، در ایران وضعیت بهگونهایست که گاه میبینیم دو نهادِ همکار در یک دولت یا بعضاً دو نهاد که یکی زیرمجموعهٔ آن دیگری است از بدیهیترین هماهنگیها و لازمترین ارتباطات ارگانیک برخوردار نیستند. بارها دیدهایم یک نهاد کشوری حتی دستور نهادی دیگر را باطل دانسته یا ابلاغیهٔ مافوق خود را تکذیب کرده است! بارها دیدهایم یک تصمیم دولت از زمان اتخاذ تا اجرا چنان ماهها و گاه سالها در پیچ و خم بوروکراسی ناتوان کشور چرخ خورده و استحاله شده که هم موضوعیت و هم کاربُٰردش را از دست داده است.
بخش عمدهای از نارضایتیهای عمومی، محصول مستقیم همین ضعفِ ساختاری است. به بیان دیگر، با وجود چنین وضعیتی، حتی داناترین و مدبرترین مدیران کلان اعم از مدیران فعلی یا مدیران مدعی در اپوزیسیون همواره در اجرای وعدهها و رسیدگی به مطالبات مردم، با محدودیتهای عملی بسیار زیاد و قدرتِ مانور بسیار اندکی مواجه خواهند بود.
/channel/bestdiplomacy
#هاشمی درتاریخ خواهد ماند
#بازنشر
نوانديش - اكبر مختارى:*
قضاوت
تاریخی در مورد رجال سیاسی بدون توجه و مداقه عمیق میراث آنها در ابعاد مختلف امکانپذیر نمی باشد.بسیاری از سیاستمداران پس از پایان سیاست ورزی خویش بازنشسته میگردند و با کنار رفتن، اعمال آنها نیز به مرور به فراموشی سپرده میشود لیکن عده معدودی از سیاستمداران نیز آنچنان از قابلیت تاثیرگذاری برخوردارند که نه تنها حضور آنها در عرصه سیاسی بلکه گاهی نبود آنها نیز می تواند حتی تاثیرات عمیقتری را برجای گذارد.
عرصه سیاست ورزی ایران نیز بخصوص طی یکصد سال اخیر از این موضوع مستثنی نبوده است.اکبرهاشمی رفسنجانی را می توان از سیاستمداران قدرتمند و برجسته ای در ایران دانست که حضور و عدم حضورش همیشه در سپهر سیاسی چهل سال اخیر مهم جلوه نموده است.مرورهمه تاثیرات مهم هاشمی در امور مختلف در این مقال نمیگنجد چرا که آنچنان زیادند که باید هرکدام جداگانه مورد بررسی و مداقه قرار گیرند.لیکن برخی از اقدامات هاشمی رفسنجانی او را از دیگر همراهان و سیاستمداران پس از انقلاب اسلامی ایران متمایز ساخت.
از مهم ترین اقدامات وتلاشهای وی می توان ایجاد اجماع در نظام برای به پایان رساندن هشت سال جنگ تحمیلی علیه ایران دانست.ایت ا... هاشمی بدلیل تفویض فرماندهی کل قوا از سوی امام به وی در اواخر جنگ ضمن مدیریت جنگ با درک مقدورات داخلی و مقدورات بین المللی توانست گزینه مزیت پایان جنگ تحمیلی را نسبت به ادامه آن توجیه منطقی سازد گزینه ای که سبب حفظ تمامیت ارضی و منافع ملی ایران و همچنین حفظ نظام گردید.
همچنین پس از پایان هشت سال دفاع مقدس در مقام ریاست جمهوری تمامی عزم خویش را معطوف به سازندگی کشور و رشد و رونق اقتصادی نمود.یکی از بهترین و سالم ترین و رقابتی ترین انتخاباتهای پس از انقلاب را بدون اشکال و تخلف برگزار کرد و جابجایی منطقی پست ریاست جمهوری سبب ارتقا جایگاه و مشروعیت نظام در جهان گردید."در سال 1369 بهنگام حمله نابخردانه صدام حسین به کویت و مداخله آمریکا به نفع کویت دربرابر برخی درخواست های داخلی مبنی بر حمایت از صدام دربرابر آمریکا در جنگ دوم خلیج فارس ایستاد و با دفاع از سیاست بی طرفی خطر بزرگی را از مرزهای ایران دور کرد".خطری که میتوانست با دربرابر قراردادن مستقیم آمریکا علیه ایران جنگی خانمانسوز را به ایران تحمیل نماید.
در سال 84 در برابر حملات ناجوانمردانه تیم محمود احمدی نژاد نظم و ثبات کشور را فدای منافع شخصی نکرد و سیاست صبر و انتظار را پیش گرفت .در برابر ردصلاحیت خویش در انتخابات سال 92 خردمندانه ترین راه را برگزید و بدون هیچ گونه حاشیه سازی اهداف بلند خویش را در جهت منافع مردم و کشور دنبال کرد و با تجمیع جریانهای تحول خواه سبب شکل گیری انتخاب رییس جمهوری اعتدال گرا گشت.و تا آخرین روزها از دولت روحانی و دستاورد مهمش برجام حمایت کرد.
هاشمی می توانست در بسیاری مواقع از جمله در برابر حملات به خانواده و خویش واکنش نشان دهد لیکن همیشه نظام را بر خانواده خویش اولویت بخشید.هاشمی می ماند چرا که تدبیر خویش را با صبر و مقاومت همراه ساخته بود و هاشمی در تاریخ نامش خواهد ماند چرا که با درایت و سیاست ورزی خویش دو جنگ ویرانگر را از ایران دورساخت و هاشمی نامش خواهد ماند چرا که سیاست ورزی خویش را با چاشنی حمایت مردمی بدون غلطیدن در دامان پوپولیسم همراه ساخت.
*مدرس مدعو علوم سیاسی
t.me/bestdiplomacy
🔴یک سال بعدازفوت معمار اعتدال
✍غلامرضا عابدینی
🔹مرحوم هاشمی رفسنجانی از معدود چهره های برجسته ایران بود که کمتر کسی است که وی را بعنوان مرد اعتدال نشاسند...
🔹مرحوم رفسنجانی مانند همه سیاستمداران جهان دارای کارنامه تاریک وروشن دوران خود میباشد..به روی کار آمدن دولت تکنوکرات وی باعث تورم شدید واختلافات طبقاتی وواردشدن نهاد های دولتی به چرخه اقتصاد رانتی، بخشی از کارنامه های خدمتی وی بودکه هرگز مجال دفاع از آن را نیافت ....
🔻اتهامات زیادی از جانب متنفدان وی در زمینه های گوناگون به ایشان نسبت داده شد.... دکتر زیبا کلام تلاش کردمرحوم رفسنجانی را از نومعرفی کند .... تلاش دکترزیبا کلام عالی بود.... زحمات وی در فایل های صوتی هاشمی بدون رتوش کاملا مشهود است... دکتر تلاش کرد چهره از ابهامات تقریبا چهار دهه فعالیت وی را شفاف سازی کند.... اما انگار بخت با زیبا کلام یار نبود، ودرست در بخش آخر مصاحبه درمورد آمریکا ستیزی ایران، بی نتیجه ماند ، وپروسه شفاف سازی انقلاب بهمن وارد هزار توی دیگری شد ونتیجه گیری آن عقیم ماندوجواب خوانندگان تاریخ یا سکوت بودویا گمانه زنیهای شخصی ....
🔻اما واقعیت تاریخی آن است که هاشمی رفسنجانی قبل از آنکه رییسجمهور خوبی باشد، متعادل کننده خوبی در تاریخ انقلاب بوده است ...
🔻 وی توانست با تاثیر گذاری در بزنگاه های تاریخی شخصیت کاریزماتیک خود را به نسل های آینده معرفی کند... پایان دادن به بن بست جنگ ایران وعراق ،وعادی سازی روابط ایران وعربستان بخشی از روحیه اعتدال وهوش بالای وی بود.است
🔻هرچند او ناملایمت زیادی ازجمله رد صلاحیت را به چشم داد، اما لب به شکوه نگشود.وحتی جفای یاران دوم خردادی واحمدی نژاد را به جان خرید، وبه آنها ثابت کرد که اشتباه تاریخی انجام داده اند ...
🔻زمانیکه او از روحانی حمایت کرد و وی قاطعانه رای آورد، در صحنه تلویزیون لبخندی از اعماق وجود زد.... بسیاری لبخند او ندیدند، ولی او میدانست مسیر بی بازگشتی را ایجاد کرده است، وامروز آن روز است....
t.me/bestdiplomacy
#مهم
عراقچی: جامعه بینالملل خود را برای خروج احتمالی آمریکا از برجام آماده کند
معاون حقوقی و بینالمللی وزیر خارجه:
✅بیش از یک سال است که رییسجمهور آمریکا با تمام تلاش خود در پی این است که برجام را از بین ببرد .
✅ممکن است در چند روز آینده آمریکا از برجام خارج شود و جامعه بینالملل باید برای این مرحله آمادگی داشته باشد
نواندیش
t.me/bestdiplomacy
روحانی:
✅ریشه مشکلات
فاصله ما مسوولان با نسل جوان است
👌
@bestdiplomacy
بخش دوم
از آنجا که افرادی برای تامین امنیت خود در فضاهای دولتی به دنبال تشکیل شبکههای دولتی و ارتباطی هستند. هرجا که پول باشد، استعداد فساد هم وجود دارد. پول و ثروت نزد بخشخصوصی به مراتب سالمتر از پول و ثروت نزد بخش دولتی است. بیدلیل نیست که کشورهای اسکاندیناوی برای سالها سالمترین نظام دولتی را دارند. زیرا دولت در چند هزار نفر کارمند خلاصه میشود و بقیه افراد جامعه زندگی خود را با شرکتها و تولید درآمد از طریق کار خصوصی تعریف میکنند. وقتی شهروندان نروژی، فنلاندی و سوئدی به دولت میاندیشند، آن را نهادی برای تامین نظم و امنیت عمومی و اجرای قانون و تنظیم روابط با جهان تلقی میکنند. افراد به گونهای تربیت شدهاند و منظومه انتظارات آنها با روشی سامان یافته است که در پی «فضاهای غیردولتی» برای تامین نیازهای زندگی خود باشند. از این رو، لزومی ندارد که ارتباطات دولتی ایجاد کنند، در نهادهای دولتی آشنا داشته باشند و فراتر از قانون و قوه قضائیه، در پی منابع دیگر تحقق امنیت فردی و خانوادگی باشند.
بیدلیل نیست که از سال ۱۸۶۰ تاکنون، بیش از ۹۰درصد خلاقیتهای صنعتی و نوآوریهای فناوری را افراد و شرکتهای خصوصی ایجاد کردهاند. «بیل گیتس» با فکر و اهتمام خود شرکت عظیم «مایکروسافت» را بنا کرد. اگر کنگره آمریکا در دهه ۱۹۷۰ و زمان ورود کامپیوتر به نسلهای جدید، بودجهای را برای بسط فناوری اختصاص داده بود و چند شرکت دولتی را مسوول این کار کرده بود، بشریت هنوز در نسل دوم کامپیوتر متوقف مانده بود. برای سامان دادن به نظامهای اجتماعی رو به رشد، هیچ نیروی دیگری جز کار خصوصی تاکنون کشف نشده است. به درجهای که دولت سایه خود را بر زندگی اقتصادی مردم گسترش میدهد خود به خود ساختارهای فساد مالی را نیز بسط میدهد. انسانها باید از طریق قانون و حسن اجرای قانون احساس امنیت کنند و نه ارتباطات و داشتن آشنا در راهروهای قدرت. در فضاهای دولتی برای آنکه کاری انجام پذیرد، رضایت افراد و تامین منافع آنها ملاک است اما در محیطهای بخشخصوصی، پیشبرد کار اهمیت دارد و جایگاه افراد به میزانی که کار و طرحی را تحقق بخشند، سنجیده میشود.
۳ـ سمت دولتی، شهرت میآورد. در جوامعی که دولت معاش مردم را تامین میکند، اعتبار افراد رابطه مستقیمی با ارتباط آنان با دولت دارد. صنعت دولتی، دانشگاه دولتی، علم دولتی، درمان دولتی، تحقیق دولتی، حملونقل دولتی و رسانههای دولتی، فرصتی به شهروندان نمیدهد که موضوع و خواستهای را خارج از دستگاه دولتی تعریف کنند. «ماهاتیر محمد» در اقدامی شجاعانه و با برنامهای تدریجی، آب و برق و گاز و تلفن در مالزی را غیردولتی کرد و به شرکتهای خصوصی گفت: شما در قبال مردم، مسوول هستید. در مقابل، مردم کارآمدی را از شرکتها میخواهند و نه دولت. دولت در نهایت ناظر بر اقدامات بخشخصوصی است.
ادامه دارد
T.me/bestdiplomacy
✅✅✅ "روز بد ایران و آمریکا در شورای امنیت سازمان ملل"
دکتر مهدی نوربخش، استاد روابط خارجی و تجارت جهانی دانشگاه هریسبرگ آمریکا
➖راهبرد
دولت آمريكا و نماينده ترامپ، نيكی هيلی، يک نشست فوری شورای امنيت سازمان ملل را در خواست کرده بودند تا حمايت جامعه جهانی را براي محكوم كردن ايران بخاطر نقض حقوق بشر شهروندان كشور را در تظاهرات اخیر كسب کنند.
طراحان سياست خارجی آمريكا در دولت ترامپ همه راه ها را آزمايش می كنند تا از طريقی بتوانند برجام را بی اثر کنند و مجددا راه را برای تحريم های بين المللی بيشتر بر ايران هموار سازند.
اما اكثر نمايندگان عضو ثابت و ادواری شورای امنيت سازمان ملل از پابرجایی برجام دفاع کردند و آن را يک معاهده بين المللی برای صلح جهانی دانستند. اين نمايندگان همچنين با نقل قول از دكتر حسن روحانی يادآوری كردند كه دولت ايران در به رسميت شناختن حق شهروندان اين كشور برای تشكيل تظاهرات تاكيد كرده است.
دولت آمريكا كه روز بهتری را در صحنه بين المللی برای محكوم كردن ايران آرزو می كرد، نهايتا محكوم شد به خاطر اينكه بسياری شورای امنيت سازمان ملل را جایی برای بحث مشكلات داخلی ايران كه هيچگونه تهديدی برای صلح بين المللی به شمار نمی رود؛ نمی دانستند. اما نماينده ايران در سازمان ملل نيز نتوانست روز خوبی را در دفاع از كشورش در صحنه بين الملل ثبت کند.
غير از عدم احاطه كامل نماينده ايران بر زبان انگليسی و توان خاصی كه در اين موارد برای دفاع از كشور در يک مجمع بين المللی لازم است كه در هر دو حالت نماينده ايران فاقد آنها بود، متن تهيه شده برای دفاع از كشور بسيار ضعيف تدوين شده بود و درخور كشوری نبود كه وزير امورخارجه آن در گذشته توانسته بود ايران را در محافل بين المللی خوب نمايندگی و از حقوقش دفاع كند. وقتی كشورهای اروپایی در اين نشست دارند تا حد امكان با ايران همراهی می كنند، معلوم نيست كه چرا نماينده ايران در سازمان ملل می بايست منتقد وضع داخلی بعضی از آنها باشد.
وقتی شورای امنيت سازمان ملل جو غالبش با ايران است، معلوم نيست چرا نماينده ايران می بايست باز به آنها حمله لفظی کند و بگويد كه آنها به وظایف بين المللی خود در موارد ديگری خوب عمل نكرده اند. از وزارت امورخارجه انتظار نبود كه نتواند از اين فرصت ايجادشده بين المللی برای یک عرض اندام قوی ديپلماتیک به نحو شايسته ای استفاده كند. نماينده ايران می توانست پرده از نفاق ترامپ و دولت او بردارد و به جهانيان يادآوری کند كه دولتی امروز ادعای حمايت از حقوق مردمی را دارد كه اجازه صدور ويزا برای ورود آنها را به آمريكا متوقف کرده است.
ترامپ كوشش میكند كه به برجامی پايان دهد كه وضع اقتصادی كشوری را سامان می دهد كه همين مردم در آن زندگي می كنند؟ آيا اين بخشی از حقوق مردمی نيست كه می خواهند شرافتمندانه زندگی كنند؟
جاي تاسف بسيار دارد كه چهل سال از انقلاب گذشته؛ اما هنوز دستگاه ديپلماتیک كشور اينچنين ناشيانه در عرصه های بين المللی حاضر می شود.
چرا ما نمی بايست بهترين و كارآزموده ترين ديپلمات های خود را برای چنين پست هایی انتخاب كنيم؟
وقتي اين جوامع و حضور پرتوان در آنها را جدی نمی گيريم؛ چگونه می خواهيم دنيا ما را جدی بگیرد و به حقوق ما احترام گذارد. آقای وزير! از شما توقعی بيش أز اين بود.
/channel/bestdiplomacy
جوانان ایران #دلسرد نباشید!
امروز مهمان برنامه دورهمی چند بار با تاکید گفت: کسانی که پول دارند زحمت کشیده اند.
او می خواست از نگاه های منفی به پولدارها بکاهد.
انصافا سخن او نادرست نیست، اما نه برای همه پولدارهای ایران.
متاسفانه دولت های رانتی و فاسد دهه های اخیر زمینه مناسبی برای رشد طبقات جدید بی ریشه و فاسد ایجاد کرده اند که در نتیجه آن پولداری بیش از آن که به کار مربوط باشد به فساد گره خورده است.
حالا شاید بپرسید چه ضرورتی است که درباره سخنان یک بازیگر درجه دوم، که از بازیگری فقط زیبایی اش را دارد، چیزی بنویسی؟
دلیل نوشتن این مطلب احتمال دلسردی و ناامیدی جوانان بی پول است که ممکن است خود را بی عرضه و ناتوان بپندارند.
اما یکی باید به آنان بگوید که برخی از شریف ترین آدم های این کشور به دلیل بی عرضگی یا ناتوانی فقیر نیستند بلکه به علت دوری از فساد فقیر شده اند.
امیدوارم روزی شرایط برای ایجاد رابطه مستقیم بین پول و استعداد در ایران فراهم شود. در آن روز بسیاری از پولدارهای امروزی، از هر نوع و جنس، به نان شب محتاج خواهند بود.
آن روز قطعا من نیستم اما جوانان ایران هستند و خواهند بالید.
به امید آن روز!
پاینده ایران!
جواد رنجبر،کانال ملی گرایی ایرانی
/channel/bestdiplomacy
✅✅✅مهمترین رویدادهای جهان در 2017
از نگاه اکونومیست
➖دنیای اقتصاد
لحن دونالد ترامپ در نخستین سال ریاستجمهوریاش با سخنرانی وی در روز سوگند او تفاوت چندانی نداشت. او در آن روز به ساختار سیاسی آمریکا حمله کرده بود و این در شرایطی بود که به روایت رسانهها، جمعیت نسبتا کمی هم در مراسم آغاز ریاستجمهوری وی حضور داشتند. از همانجا هم بود که روابط ترامپ با رسانهها رو به افول گذارد. میلیونها نفر در آغاز عصر ترامپ به خیابانها آمدند و دست به اعتراض زدند.
از جمله اقدامات جنجالی وی میتوان به این موارد اشاره کرد: #وضع ممنوعیت سفر اتباع برخی کشورهای مسلمان به آمریکا، #خروج آمریکا از پیمان تجارت دو سوی اقیانوسیه، #مذاکره مجدد درباره نفتا، #خروج آمریکا از پیمان آب و هوایی پاریس و #معرفی قدس بهعنوان پایتخت اسرائیل. اتهاماتی هم مبنی بر روابط پنهانی با روسیه بر حلقه دوستان نزدیک ترامپ وارد است. #استعفای مایکل فلین از سمت مشاور امنیت ملی، و برکناری #جیمز کامی از سمت ریاست افبیآی بر تردیدها در این باره افزود و گمانهزنیها حکایت از آن داشت که ممکن است ترامپ همین دستور را برای رابرت مولر، فرستاده ویژه این پرونده نیز بدهد.
درسالی که گذشت، شرکتهای تکنولوژی مجبور به ارائه توضیحات بسیاری شدند. #فیسبوک، #گوگل و #توییتر پس از آنکه معلوم شد بهخاطر تبلیغات سیاسی در سایتشان از ماموران روسیه پول دریافت کردهاند، در دام کنگره گرفتار شدند. ترامپ در این باره گفت که انکار #ولادیمیر پوتین را باور دارد.
در سال 2017، شی جینپینگ بر قدرت خود در کنگره ملی حزب کمونیست افزود. عقاید او در مورد سوسیالیسم در قوانین حزب نوشته شد. آخرین رهبر چین که ایدئولوژی خود را در زمان حیاتش چنین بسط داده بود، مائو بود.
در ترکیه، رجب طیب اردوغان، قدرتمندترین فرد این کشور، طی رفراندومی سلطه سیاسی خود را گسترش داد و بر طول دوره ریاستجمهوری خود افزود، اقدامی که با اعتراضات گسترده در ترکیه بهخاطر ادعای تقلب در رفراندوم همراه شد.
آزمایشهای موشکی کره شمالی و ادعای این کشور در مورد اینکه میتواند هر نقطهای از آمریکا را هدف قرار دهد، از دیگر جنجالهای سال 2017 بود تا جایی که رهبران دو کشور به هم توهین کردند.
در #زیمبابوه حکومت استبدادی 37 ساله موگابه به پایانی ناگهانی انجامید و ارتش او را از قدرت خلع کرد. حالا معاون او جانشینش شده درحالیکه متهم بود در کشتار دستهجمعی مردم در دهه1980 دست داشته است. او که میخواهد دموکرات خوبی باشد، در کابینهاش تعدادی از بدترین افراد موگابه را جای داده است.
در #انگلستان، ترزامی نخستوزیر، با مشاهده بینظمیهای اپوزیسیون، حزب کار، خواستار انتخابات زودهنگام شد اما اکثریت حزب محافظه کار را از دست داد و این موجب تقویت جایگاه جرمی کوربین، رهبر چپگرای افراطی حزب کار شد و در مجموع روند مذاکرات برگزیت پیچیدهتر شد.
در انتخابات #آلمان حزب دموکرات مسیحی آنگلا مرکل کرسیهای خود را از دست داد، رویدادی که نقطه عطفی برای حزب مخالف مهاجران موسوم به حزب آلترناتیو برای آلمان و تشکیل دولت برای مرکل به یک چالش تبدیل شد.
در #ژاپن، انتخاباتی برگزار شد که براساس نتایج آن شینزو آبه نخستوزیر از این پس میتواند قوانین را بدون تصویب مجلسعلیا مصوب کند. انتخاب امانوئل #مکرون بهعنوان رئیسجمهوری فرانسه موجب دلگرمی فرانسویها شد. او طرفدار جهانیشدن است و توانست مارین لوپن افراطگرا را شکست دهد. با وجود این، طی ماههای نخست، محبوبیت او رو به کاهش گذارد.
در سال 2017بسیاری از بانکهای مرکزی جهان سیاستهای پولی سختگیرانه در پیش گرفتند چون فشارهای تورمی شروع شد. فدرال رزرو نرخ بهره را سه بار افزایش داد.
بانک انگلستان برای نخستین بار طی یک دهه اخیر نرخ بهره را بالا برد. بانک مرکزی کانادا برای نخستین بار طی 7 سال اخیر و بانک مرکزی کرهجنوبی برای نخستین بار در 6 سال اخیر این کار را انجام دادند.
/channel/bestdiplomacy
بخش نهایی
جمعبندی
نظریه «پاش» برخاسته از تجربه بشری است. تاریخ، معرف این واقعیت است که بزرگ شدن دولت به ضرر مردم یک جامعه و رشد آنها است. ایرانیها نه تنها استعداد رشد دارند، بلکه ظرفیت الگوسازی را نیز دارا هستند. هماکنون تجربه بشری این است که تنها با ایجاد ساختارهای مناسب، میتوان شهروندان را به سوی خلاقیت و رشد هدایت کرد.
ساختارهای عقلایی، انسانهای عقلایی به وجود میآورند. اگر ایرانیها به سمت دولتی علاقهمند شدهاند، ناشی از ذات آنها نیست، بلکه به دلیل وجود ساختارهای مخالف با رشد است.
از «دنگ #شائوپینگ» پدر چین نوین پرسیدند: «شما زمانی سوسیالیسم را ترویج میکردید، چگونه اکنون به بخشخصوصی روی آوردهاید؟» او پاسخ داد: «ما در پی سعادت مردم چین بودیم. الان به این نتیجه رسیدهایم راه سعادت از طریق #خصوصیسازی است و مردم، خود باید ثروت تولید کنند».
به لحاظ فلسفی و اخلاقی، مزیت مهم تفکیک ثروتیابی از دولت این است که فکر، هنر و رسانه از دولت و فضاهای آمیخته به منافع و خواستههای فردی رهایی مییابد. ثروتیابی مردم، ساختاری را ایجاد میکند که دولت صرفا وظیفه خود را نظارت بر قانون تعریف کند. اگر امور و سرنوشت یک ملت نزد دولت باشد، یکسانسازی فکری و استنباط ایجاد میشود. به هر میزانی که جامعه نقش پیدا کند، رنگینکمان تفکر و استنباط و به تبع آن، رسانه و تولید ثروت و معاش ایجاد میگردد.
زمانی ایران، ژاپن خاورمیانه میشود و یا طی بیست سال آینده، طبق خواسته سند چشمانداز، قدرت اول منطقه میشود که جامعه ایرانی رشد کند، نه آنکه دولت روز به روز حجیمتر شود. ایرانی برای آنکه زندگی مطلوبی داشته باشد، در شرایط فعلی ناچار است خود را در فضاهای دولتی تعریف کند. اگر بخواهیم از تجربیات دیگر ملل و به خصوص ملل آسیایی، درسی آموخته باشیم،
✅🔦 آینده رشد ایران و ایرانی در کانون #غیردولتی کردن اقتصاد کشور است. در غیر این صورت، نظریه «پاش» ادامه پیدا خواهد کرد.
📄دنیای اقتصاد زمستان 86
T.me/bestdiplomacy
بخش دوم
از آنجا که افرادی برای تامین امنیت خود در فضاهای دولتی به دنبال تشکیل شبکههای دولتی و ارتباطی هستند. هرجا که پول باشد، استعداد فساد هم وجود دارد. پول و ثروت نزد بخشخصوصی به مراتب سالمتر از پول و ثروت نزد بخش دولتی است. بیدلیل نیست که کشورهای اسکاندیناوی برای سالها سالمترین نظام دولتی را دارند. زیرا دولت در چند هزار نفر کارمند خلاصه میشود و بقیه افراد جامعه زندگی خود را با شرکتها و تولید درآمد از طریق کار خصوصی تعریف میکنند. وقتی شهروندان نروژی، فنلاندی و سوئدی به دولت میاندیشند، آن را نهادی برای تامین نظم و امنیت عمومی و اجرای قانون و تنظیم روابط با جهان تلقی میکنند. افراد به گونهای تربیت شدهاند و منظومه انتظارات آنها با روشی سامان یافته است که در پی «فضاهای غیردولتی» برای تامین نیازهای زندگی خود باشند. از این رو، لزومی ندارد که ارتباطات دولتی ایجاد کنند، در نهادهای دولتی آشنا داشته باشند و فراتر از قانون و قوه قضائیه، در پی منابع دیگر تحقق امنیت فردی و خانوادگی باشند.
بیدلیل نیست که از سال ۱۸۶۰ تاکنون، بیش از ۹۰درصد خلاقیتهای صنعتی و نوآوریهای فناوری را افراد و شرکتهای خصوصی ایجاد کردهاند. «بیل گیتس» با فکر و اهتمام خود شرکت عظیم «مایکروسافت» را بنا کرد. اگر کنگره آمریکا در دهه ۱۹۷۰ و زمان ورود کامپیوتر به نسلهای جدید، بودجهای را برای بسط فناوری اختصاص داده بود و چند شرکت دولتی را مسوول این کار کرده بود، بشریت هنوز در نسل دوم کامپیوتر متوقف مانده بود. برای سامان دادن به نظامهای اجتماعی رو به رشد، هیچ نیروی دیگری جز کار خصوصی تاکنون کشف نشده است. به درجهای که دولت سایه خود را بر زندگی اقتصادی مردم گسترش میدهد خود به خود ساختارهای فساد مالی را نیز بسط میدهد. انسانها باید از طریق قانون و حسن اجرای قانون احساس امنیت کنند و نه ارتباطات و داشتن آشنا در راهروهای قدرت. در فضاهای دولتی برای آنکه کاری انجام پذیرد، رضایت افراد و تامین منافع آنها ملاک است اما در محیطهای بخشخصوصی، پیشبرد کار اهمیت دارد و جایگاه افراد به میزانی که کار و طرحی را تحقق بخشند، سنجیده میشود.
۳ـ سمت دولتی، شهرت میآورد. در جوامعی که دولت معاش مردم را تامین میکند، اعتبار افراد رابطه مستقیمی با ارتباط آنان با دولت دارد. صنعت دولتی، دانشگاه دولتی، علم دولتی، درمان دولتی، تحقیق دولتی، حملونقل دولتی و رسانههای دولتی، فرصتی به شهروندان نمیدهد که موضوع و خواستهای را خارج از دستگاه دولتی تعریف کنند. «ماهاتیر محمد» در اقدامی شجاعانه و با برنامهای تدریجی، آب و برق و گاز و تلفن در مالزی را غیردولتی کرد و به شرکتهای خصوصی گفت: شما در قبال مردم، مسوول هستید. در مقابل، مردم کارآمدی را از شرکتها میخواهند و نه دولت. دولت در نهایت ناظر بر اقدامات بخشخصوصی است.
ادامه دارد
T.me/bestdiplomacy