MA International relations Visiting Lecturer of Political Science Instagram.com/diplomacy_cha بهترین تحلیلهای سیاسی،اقتصادی،اجتماعی
مایکل #وُلف (Michael Wolff) در کتاب جنجالی جدیدش در مورد دونالد ترامپ - به نقل از یکی از دوستان نزدیک او - نوشته که دونالد ترامپ همیشه میگفت که: «تنها چیزی که به زندگی ارزش زیستن میبخشد این است که بتوانی با همسر دوستانت همبستر شوی».
به گفته او دونالد ترامپ برای رسیدن به این مقصدش اول برای دوستانش به انواع مختلف تلهگذاری میکرد تا همسرانشان را از آنها دلزده و جدا سازد و سپس وارد مرحلهء بعدی نقشهاش میشد.
همین دونالد ترامپ که «خیانت» را تنها ارزش زندگی میداند٬ امروز خودش را دوست و حامی مردم ایران در اعتراضات اخیر میخواند.
این واقعیتها ثبت شود برای کسانی که امروز دل به حمایت دولت ترامپ بستهاند.
✍️ #علی_نصری
🌐جامعهشناسی
/channel/bestdiplomacy
4 شرط ترامپ برای امضای قانون کنگره پیرامون برجام
1️⃣ #ایران را ملزم به صدور اجازه بازرسی فوری به همه سایت های مورد درخواست بازرسان بین المللی کند
2️⃣ تضمین کند که ایران هرگز به سوی تسلیحات هسته ای نمی رود
3️⃣ بر خلاف مفاد برجام، تاریخ انقضاء نداشته باشد
4️⃣🔦 موشک دوربرد و برنامه هسته ای را غیر قابل تفکیک بداند و ایران را در صورت تداوم توسعه و آزمایش موشکی، تحت تحریم های شدید قرار دهد
t.me/bestdiplomacy
کاخ سفید: ترامپ "برای آخرین بار" تعلیق تحریمها را تمدید کرد
رییسجمهور آمریکا اعلام کرد که تعلیق تحریمها در چارچوب برجام علیه ایران را تمدید کرد.
به گزارش ایسنا، بر اساس گزارش و توییت شبکه الجزیزه، دونالد ترامپ با تمدید تعلیق مجدد تحریمهای ایران در چارچوب برجام موافقت کرد.
بر اساس گزارش رسانهها و خبرنگاران آمریکایی، کاخ سفید اعلام کرده است که این برای آخرین بار است که مگر آمریکا و اروپا بتوانند به توافقی برای ممنوعیت دائمی برنامه غنیسازی ایران و توسعه موشکی ایران دست یابند
همزمان دولت آمریکا تحریمهایی را علیه افراد و شرکتها و نهادهایی اعمال کرده است.
T.me/bestdiplomacy
✅✅✅ترامپ در جلسهای برخی کشورها را ‘ #چاله_مستراح’ خواند
✅به نوشته روزنامه واشنگتن پست آقای ترامپ پنجشنبه در جلسه ای با حضور نمایندگان کنگره در اشاره به مهاجرانی که از هائیتی، السالوادور و بعضی از کشورهای آفریقایی به آمریکا مهاجرت کرده اند، گفت: " چرا این مردم از کشورهایی که چاله مستراح هستند را به اینجا راه می دهیم؟"
✅واکنش کاخ سفید: "بعضی از سیاستمداران در واشنگتن مدافع منافع کشورهای خارجی هستند ولی آقای ترامپ همیشه برای مردم آمریکا می جنگد."
⚡️واکنشهای بیشتر در INSTANT VIEW:
http://bbc.in/2qSx1Vw
@bestdiplomacy
یادداشت تحلیلی اکبر مختاری در مورد کارنامه یکساله دونالد ترامپ
Noandish.com
@bestdiplomacy
پروفسور #سمیعی افتخار ایران و ایرانیست
بدلیل اختلافات و نقدهای سیاسی افتخارات کشور را نابود نکنیم
#برترین متخصص مغزواعصاب جهان 2017
@bestdiplomacy
تحليل مارک #فیتزپاتریک؛
ناآرامی های اخیر ایران و تاثیر آن بر برجام/اگر ترامپ حامى مردم است، 'ممنوعیت سفر ایرانی ها' به آمریکا را لغو کنند
مخالفان توافق هسته ای با ایران که در سال 1394 به امضا رسید، از اعتراضات اخیر ایران در شهرهای مختلف برای حمله به این توافقنامه استفاده می کنند. این در شرایطی است که خود معترضان هیچ گاه برجام را که به عنوان توافقی جهت لغو تحریمها علیه ایران بوده است را محکوم نکرده اند.
به گزارش نواندیش، مارک فیتزپاتریک در سر مقاله خود برای سایت آمریکایی iiss به تاثر ناآرامی های اخیر بر برجام نوشت و گفت: به نظر می رسد منطق آنها این است که چون معترضان از دولت خود انتقاد می کنند، بنابراین قدرت های خارجی باید در همبستگی با آنها مجازاتهای اقتصادی جدیدی را علیه مقامات تهران وضع کنند.
دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا که از همان لحظات ابتدایی با توییتهایش به حمایت از معترضان پرداخت، در پایان هفته آینده در برابر یک تصمیم مهم قرار دارد که آیا همچنان به لغو تحریمهای هسته ای ایران ادامه دهد یا خیر.
درشهریور ماه به عنوان آخرین مهلت مقرر شده، ترامپ همچنان به برجام و لغو تحریمهای هستهای ادامه داد، اما یک ماه بعد علیرغم تمام شواهد موجود دوباره از عدم پایبندی ایران صحبت کرد و باز هم تمایلی به این توافق نشان نداد.
اکنون ضربالاجل بعدی برای تایید یا عدم تایید برجام در حد فاصل روزهای 21 تا 27 دی ماه جاری خواهد بود.
جنبه دوم این اقدام کاملا نمادین خواهد بود. هرچند این که آیا تصمیم به عدم لغو تحریمهای هستهای توافق هستهای را لغو میکند یا نه، نامشخص است، اما به هر حال این کار نقض مهمی از برجام خواهد بود.
لغو شدن یا نشدن برجام تا حدی به تصمیم ایران بستگی دارد. در واقع آنها خواهند سنجید که با توجه به مزایای تجارتی که از برجام به دست میآورند آیا به صرفه خواهد بود که به اجازه بازرسیها و محدود نمودن تولید مواد هستهای خود ادامه دهند یا خیر.
واضح است که تحریم های مجدد آمریکا به عنوان یک عضو این توافقنامه موقعیت این کشور را تضعیف کرده و منجر به از دست دادن رهبری ایالات متحده و اعتبار او در بین متحدانش خواهد شد.
اکثر اعضای کابینه ترامپ و مشاوران ارشد او خطر نابودی این توافق را به طور یک جانبه درک می دانند و احتمالا آن را برای حفظ احترام هم که شده نگه خواهند داشت. اکنون دلایلی که در شهریور ماه برای تجدیدنظر در این توافق اعلام شد تغییری نکرده است.
انطباق ایران با محدودیت های هسته ای منافع ملی و امنیتی ایالات متحده و شرکای آن را تامین میکند و به همین خاطر هیچ کدام از آنها علاقهای به لغو توافق و مذاکره مجدد ندارند.
برای اینکه آمریکاییها ثابت کنند که حامی مردم ایران هستند باید دست به اقداماتی بیش از لغو صرف تحریمهای مرتبط با موضوع هستهای بزنند. آنها باید محدودیتهایی مانند ممنوعیت سفر ایرانیها به آمریکا را لغو کنند.
از آن جا که ایران دارای یکی از بیشترین جمعیتهای مهاجر و بینالمللی در سطح جهان بوده و از سوی دیگر هیچ مرجع رسمیای در آمریکا برای پیگیری حقوق آنان و رسیدگی به مسائل ممنوعیتیشان وجود ندارد طبیعی است که از میان شهروندان هشت کشوری که در لیست ممنوعیت سفر به آمریکا قرار گرفتند ایرانیان بیش از سایرین متضرر شده باشند.
بنابراین تا زمانی که ممنوعیت سفر ایرانیها به آمریکا وجود دارد ادعای حمایت دولت آمریکا از ایران ادعای ریاکارانهای بیش نیست. جدا از این ها بر خلاف باور آمریکایی ها اکثریت ایرانیان خواستار تغییر نظام در ایران نیستند و نمی خواهند ترامپ در کشورشان دخالت کند.
T.me/bestdiplomacy
سخن همراهان
در مراسم سالگرد مرحوم هاشمی رفسنجانی در مدرسه شهید مطهری
مصطفی کواکبیان اغراق خطرناکی کرد!
وی گفت لقب امیر کبیر زمان برای هاشمی کمست و بنظرم او در مواردی از امیرکبیر بالاتر بود!
اگر امروز هاشمی زنده بود ابتدا تذکری جدی به کواکبیان بابت این چاپلوسی بدزمان میداد و از سوی دیگر ما نیز بخوبی میدانیم که بدترین ضربه به یک شخصیت دفاع بد است!
کاری که به زشتی تمام عیار نماینده به اصطلاح اصلاح طلب تهران بیان نمود......
t.me/bestdiplomacy
چرا "ترامپ" رسما از برجام خارج نخواهد شد؟
با این شرایط به نظر می رسد ترامپ بازهم توافق هسته ای را به همین شکل نصف و نیمه ادامه دهد و در عوض یا اعمال تحریم ها با عناوین دیگر و سنگ اندازی در راه اجرای برجام به مقصود خود برسد. وقتی آمریکا به این شکل می تواند به مقصود خودش برسد پس نیازی به خروج از برجام و خدشه وارد کردن به اعتبار خودش ندارد.
نواندیش: آتلانتیک در سر مقاله امروز خود با اشاره به احتمال خروج آمریکا از برجام نوشت: خبرگزاری آسوشیتدپرس روز چهارشنبه اعلام کرد که رئیس جمهور ترامپ هفته آینده از تحریم های اقتصادی مربوط به هسته ای ایران می کاهد. اگر به نظر می رسد یک مسئله رویه ای است، اما در عمل نیز به این معنی است که طرح جامع جامع اقدام مشترک را حفظ می کند.بازگرداندن تحریم ها، ایالات متحده را ناقض توافقنامه می کند.
به گزارش نواندیش، آسوشیتدپرس به شش مقام رسمی اشاره کرد که اصرار داشتند که واکنشی نداشته باشند اما هشدار دادند که تصمیم نهایی در این زمینه صورت نگرفته است. رکس تیلرسون، وزیر امور خارجه ایالات متحده؛ جیمز ماتیس، وزیر دفاع؛ و مک مستر، مشاور امنیت ملی، تا به حال همه تایید کردند که برجام پابرجا است. این گزارش می گوید که تصمیم ترامپ با تحریم های تازه علیه شرکت های تجاری و افرادی حواهد بود که پیش از این به خاطر برجام از ذیل تحریم ها خارج شده بودند.
اکنون ترامپ با دو گزینه جداگانه مواجه بود. یکی این که آیا مجوز برجام را طبق قانون بررسی موافقتنامه هسته ای ایران، که کنگره در سال 2015 به تصویب رساند، که از رئیس جمهور بخواهد که هر 90 روز یک بار با ایران موافقت کند ادامه دهد یا نه.
تحریم های اضافی که انتظار می رود اعلام شود، مربوط به برنامه های هسته ای ایران نیست، بلکه به نقض حقوق بشر ، سرکوب معترضان در ماه جاری، حمایت از تروریسم در منطقه و آزمایشات موشکی بالستیک است که از طریق برجام تحت پوشش قرار می گیرند. علاوه بر این افزود: تحریم های اوباما که پس از توافق هسته ای در سال 2015 امضا شد و دسترسی ایران به سیستم مالی بین المللی را هدف قرار داد، و همچنین تحریمی که کسانی که به خاطر خرید نفت ایران را مجازات می کردد، مجددا اجرا نخواهد شد.
تحریم های جدید تقریبا به طور قطع خشم مقامات ایرانی را برانگیخته، اما احتمالا اعضای دیگر برجام را خوشنود می کند: اتحادیه اروپا، چین، فرانسه، آلمان، روسیه و انگلیس، که همه آنها می خواستند این قرارداد را حفظ کنند زیرا آنها گفتند که این قرارداد موفق به انحلال برنامه هسته ای جمهوری اسلامی و فعالیت غنی سازی اورانیوم شده است.
خروج دولت ترامپ از قرارداد آب و هوا پاریس و معامله تجارت پاسیفیک، هر دو امضاء سیاست های خارجی سیاست پرزیدنت اوباما، باعث از این شده که او در مورد برجام نیز به همین شکل عمل کند. اظهارات تامپس در مورد پیگیری انتخابات ریاست جمهوری، جایی که او توافق نامه را "بدترین معامله" نامیده است، آینده خودش را به شک می اندازد. اما سایر امضاکنندگان برجام، به خصوص اتحادیه اروپا و بریتانیا در حمایت از توافقنامه سخنرانی کرده و پرونده خود را به کاخ سفید و قانونگذاران ارائه کرده اند. چین و روسیه، که همچنین طرفدار این معامله هستند، همچنین اعلام کرده اند که در آن باقی خواهد ماند.
ایران خود پیام های متفاوتی ارسال کرده است. مقامات گفتند که حتی اگر ایالات متحده عقب نشینی کند، این قرارداد باقی خواهد ماند، اما علی اکبر صالحی، رئیس سازمان هسته ای ایران، گفت که تهران همکاری خود را با آژانس بین المللی انرژی اتمی، نظارت بر هسته ای سازمان ملل متحد که گواه بر انطباق ایران با توافق نامه ، در این مورد. چنین تصمیمی تقریبا مطمئنا مخالفان برجام است را تشویق می کند.
بخشی از مشکل این است که فراتر از سرفصلها، فروش هواپیماهای بوئینگ و ایرباس به ایران و سرمایه گذاری های انرژی توسط شرکت های اروپایی و چینی موجب شده است که سرمایه گذاری مستقیم خارجی واقعی وجود نداشته باشد.
بنابراین با این شرایط به نظر می رسد ترامپ بازهم توافق هسته ای را به همین شکل نصف و نیمه ادامه دهد و در عوض یا اعمال تحریم ها با عناوین دیگر و سنگ اندازی در راه اجرای برجام به مقصود خود برسد. وقتی آمریکا به این شکل می تواند به مقصود خودش برسد پس نیازی به خروج از برجام و خدشه وارد کردن به اعتبار خودش ندارد.
T.me/bestdiplomacy
بیست نکته مهم درباره
« #بحران_جنسی» در ایران
1- اگر «بحران جنسی» را به دادههای سیاسی/اقتصادی و فرهنگی جامعه ایران اضافه نکنیم، «تحلیل وضع موجود» ناممکن است. به این معنا، ما در کنار جامعه شناسانی چون «مارکس»، «وبر»، «دورکیم»، و ...، به روانکاوانی چون «فروید»، «لاکان» و ... نیز به شدت نیاز داریم.
2- برخی از رفتارهای جمعی جامعه ایرانی را نمیتوان تنها بر اساس گزارههای سیاسی/اقتصادی و فرهنگی توضیح داد. از همین رو لازم است آنجا که «جامعه شناسی» از توضیح یک پدیده در میماند، به سراغ «روانکاوی» رفت.
3- جامعهای که از «بحران جنسی» رنج میبرد، قطعا از «بحران سیاسی-اقتصادی-اخلاقی» نیز رنج میبرد.
4- انگیزه بسیاری از «فسادهای اقتصادی» ناشی از «بحران جنسی» است. به عبارت دیگر، اگر میل جنسی به شکل سازمان یافته سرکوب نشده بود، شاید ما شاهد این حجم از «فساد اقتصادی» برای داشتن زندگی «لاکچری» نبودیم.
5- حرص و ولع بیمارگونه به زندگی « #لاکچری» بیش از هر چیز حکایت از «بحران جنسی» جامعه دارد. در هیچ کجای جهان برای داشتن «رابطه جنسی» نیازی به اینهمه طلا و ویلا و ماشین شاسی بلند و برند نیست.
6- فردی که برای جذب جنس مخالف، لابی میکند تا «وام میلیاردی» بگیرد و با آن «مازراتی» بخرد را نمیتوان تنها با «اقتصاد سیاسی» توضیح داد.
7- فردی که برای به چشم فلان هنرپیشه سینما آمدن، از منابع ملی و صندوق های عمومی اختلاس میکند تا «تهیه کننده سینما» شود را نمیتوان تنها با دادههای «اقتصادسیاسی» درک کرد. به عبارت دیگر، کسی که میلیاردها تومان از اموال عمومی را غارت میکند و به عرصه سینما میبرد که در نهایت چهارتا هنرپیشه سینما را با اسم کوچک صدا کند، تنها با رجوع به آراء «فروید» قابل تحلیل است.
8- ستایش ضمنی بخشهایی از جامعه از مفسدان اقتصادی را باید در پرتو «بحران جنسی» تحلیل کرد.
9- تغییر الگوهای نسل جوان نیز تابعی از «بحران جنسی» است. ما با نسلی مواجهایم که هر روز صبح با رویای «دن بیلزریان» بودن از خواب بر میخیزد، نه مبارز سیاسی شدن.
10-✅🔦 تبدیل شدن « #مازراتی» به «هدف زندگی»، تنها در جامعهای رخ میدهد که با «کمتر از مازراتی» نیازها و غرایز جنسی و عاطفی قابل برآورده شدن نیست.
11- جداسازی همهجانبه و سرکوب سازمان یافته میل جنسی، زنان رابه «ابژه جنسی» مردان تبدیل کرده و متاسفانه بسیاری از زنان این موقعیت «کالابودگی» را پذیرفتهاند. بخش وسیعی از آنها به میانجی این سرکوب سازمان یافته، تجربه جنسی را نه در مقام یک «نیاز بدیهی» بلکه به شکل نوعی «باخت» و «خسران» تصور میکنند که در ازای آن حتما باید چیزی بیش از آن تجربه را به دست آورند: پول، تصاحب عاطفی طرف رابطه، تضمین ازدواج و ...
12- جداسازی همهجانبه و سرکوب سازمان یافته میل جنسی، بخش وسیعی از مردان را به «ریاضتکشان و بیماران جنسی»ای تبدیل کرده که در آنِ واحد هم از زنان متنفرند و هم شیفته. «زن ستیزی»، «تعرضات کلامی و فیزیکی»، حرص و ولع عجیب برای «بیشتر داشتن» و بیشتر دیده شدن به هر قیمت و در عین حال تقدیس های اغراق شده و گل درشت و ... را باید در پرتوی این سرکوب و البته آن «امتناع» تفسیر کرد.
13- جداسازی همهجانبه وسرکوب سازمان یافته میل جنسی، برای عرصههای به شدت محدود اجتماع عمومی(رخدادهای فرهنگی-هنری، فستیوال ها و جشنواره ها و آیین ها و ...) کارکردی ثانویه پدید آورده است.
14- دارا بودن بالاترین سرانه جستجوی محتوای پورنوگرافیک در ایران، همه چیز را درباره جداسازی همهجانبه وسرکوب سازمان یافته میل توضیح میدهد.
15- در جامعهای که بخش زیادی از زنان خود را «کالا» میبینند و بخش وسیعی از مردان خود را «خریدار»، «تجربه جنسی» به یک «تجارت طبقاتی» تبدیل میشود. تجارتی که نیروی محرکه و موجده و مولده آن «جداسازی جنسیتی» و سرکوب سازمان یافته میل جنسی است.
16- ما در کنار «حاشیهنشینان اقتصادی» با پدیده «حاشیهنشینان جنسی» نیز در جامعه رو به رو هستیم.
17- حجم «دریده گویی» و «گفتار پورنوگرافیک» در دعواها، محاورات عمومی و حتی گعده های دوستانه، نشانه «ریاضت جنسی»ست؛ بدین معنا آنها که زیاد درباره «سکس» حرف میزنند، کمترین تجربه را در این زمینه دارند.
18- «بحران جنسی» همان نقطهایست که اصولگرا و اصلاح طلب و کلا تمام صاحبان قدرت مشترکا بر سرش سکوت میکنند و اولی آن را به «بی بندوباری» و دومی به «آسیب اجتماعی» تقلیل میدهد.
19- فقط به میانجی فروید است که ما میدانیم آنها که به شکلی اغراق شده «منزه» و «مبادی آداب» جلوه میکنند، حادترین تخیلات جنسی را در سر میپرورانند.
20- هر «تحلیلگر» یا «کنشگری» که درباره «بحران جنسی» سکوت میکند، باید درباره همه چیز سکوت کند.
نادر فتوره چی/جامعه شناس
telegram.me/bestdiplomacy
گزینههای استراتژی آمریکا برای چالش منطقهای ایران
http://www.ireconomy.ir/fa/page/32952/%DA%AF%D8%B2%DB%8C%D9%86%D9%87%E2%80%8C%D9%87%D8%A7%DB%8C+%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%B1%D8%A7%D8%AA%DA%98%DB%8C+%D8%A2%D9%85%D8%B1%DB%8C%DA%A9%D8%A7+%D8%A8%D8%B1%D8%A7%DB%8C+%DA%86%D8%A7%D9%84%D8%B4+%D9%85%D9%86%D8%B7%D9%82%D9%87%E2%80%8C%D8%A7%DB%8C+%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86.html
T.me/bestdiplomacy
بخش نهایی
این اظهارات چندان به مذاق استیو بنن خوش نمیآید آن هم در شرایطی که شغلش بهعنوان رئیس پایگاه خبری «بریتبارت» بابت اختلاف نظرش با ترامپ به خطر افتاده است. پیشتر بنن دیدار، دونالد ترامپ جونیور، پسر ارشد رئیسجمهوری آمریکا و جرد کوشنر، داماد خانواده ترامپ و پل مانافورت، مدیر وقت کمپین ترامپ با یک وکیل روسی را «خیانتآمیز و غیر میهنپرستانه» توصیف کرده بود. این نشست در جریان انتخابات ۲۰۱۶ و در برج ترامپ برگزار شد.
بنن همچنین تسلط ترامپ بر سیاست و سیاستگذاری را زیرسوال برد. هوگان گیندلی، سخنگوی کاخ سفید افزود: وقتی شما به سبک بنن خانواده فردی را هدف میگیرید، آن هم دو فرزند رئیسجمهوری که به این کشور خدمت میکنند و خدماتشان از جان و دل است، حرکت شما نفرتانگیز و غمانگیز میشود و من از شما میخواهم تا بروید به سبک او درباره خانواده فردی حرف بزنید و بعد ببینید که آیا آن فرد واکنش نشان میدهد یا خیر. قطعا واکنش سختی در پی خواهد داشت. این در شرایطی است که استیو بنن پس از گذشت چند روز از زمان انتشار کتاب «آتش و خشم» با صدور بیانیهای دونالد ترامپ جونیور را بهعنوان یک میهنپرست و مرد خوب ستود و از پاسخ دیرهنگام خود بابت اظهارات منتشرشده خودش ابراز تاسف کرد. او گفت: متاسفم که واکنش دیرهنگام من به این گزارش غیر دقیق درباره دونالد ترامپ جونیور توجهها از دستاوردهای تاریخی رئیسجمهوری آمریکا در اولین سال حضورش در کاخ سفید را منحرف کرد./دنیای اقتصاد
T.me/bestdiplomacy
✴️ عملگرایی اقتصادی توام با هیجانگرایی سیاسی
➖ #كارنامه_یکساله_ترامپ
اکبرمختاری /نواندیش
درک و تحلیل رفتار رهبران سیاسی بدون شناخت جایگاه قدرت کشور در عرصه بین الملل و فرهنگ سیاسی مردم و شخصیت رهبر و کنشگر سیاسی امکان پذیر نمی باشد.
ژانویه 2017 دونالد جان ترامپ در حالی سوگند ریاست جمهوری را اداکرد که اقتصاد آمریکا از یکسو نشانه های بهبود را هویدا بود و از سوی دیگر امریکا می بایست در مورد حل بسیاری از تنش های بین المللی تصمیمات قاطعانه ای میگرفت.
در چنین بستری ترامپ با شعار اول آمریکا کار خویش را آغاز کرد.
شخصیت سیاسی ترامپ طی یکسال اخیر ترکیبی از عملگرایی در تصمیمات و هیجانگرایی در سیاست اعلانی را بنمایش گذارده است.اگرچه عملگرایی برتری منافع بر ایدئولوژی را دربرمیگیرد لیکن باید یاداور ساخت ساکن فعلی کاخ سفید از ابتدای شروع دوران ریاست جمهوری عزم خویش را برای تحقق شعارها جزم کرده است.خروج از پیمان آب وهوایی پاریس و پیمان ترانس پاسیفیک و همچنین برهم زدن روابط جدید امریکا و کوبا را میتوان در این راستا ارزیابی کرد.
در مورد بلندپروازیهای هسته ای کره شمالی، لفاظی های ترامپ کمی از مرزهای سیاست ورزی نرمال خارج گردید لیکن عمل سیاسی غیر منطقی هم صورت نگرفت.
در مورد سوریه اگرچه بسیاری تحلیلگران با شلیک بیش از پنجاه موشک با توجیه انتقام حمله شیمیایی به این کشور براین گمان بودند که امکان حمله وجنگ فراگیر از سوی ایالات متحده در سوریه وجود دارد اما این گمان عملی نگردید.
در مورد برجام نیز اگرچه ترامپ زمانی در شعارهای انتخاباتی اش بر خروج یا اصلاح جدی آن اصرار داشت لیکن استحکام این توافق با پشتوانه قطعنامه 2231 شورای امنیت تاکنون مانع این رخداد شده است لیکن دونالد ترامپ در مورد توافق مهم برجام هم اقدام جدی در راستای تحقق شعارهایش انجام داد و۵ با انتقال برجام به کنگره و عدم تایید پای بندی ایران به برجام تحرکات چالش برانگیزش را پیاده ساخت.
در حوزه صلح اعراب و اسراییل ترامپ یکی دیگر از شعارهای چالش برانگیزش را عملی ساخت و دستور انتقال سفارت آمریکا به بیت المقدس را اعلام کرد تصمیمی که به جایگاه آمریکا در منطقه اسیب جدی وارد کرد.
در عرصه داخلی تمرکز اصلی ترامپ بر اقتصاد و بهبود آن بوده است.
بهبود شاخص های اقتصادی در ایالات متحده اگرچه میتواند کمی جایگاه ترامپ را در امریکا بهبود بخشد لیکن تحلیل یکساله برای اینده اقتصاد امریکا کمی زودست اگرچه احتمال ادامه بهبود اقتصاد آمریکا دور از منطق نیز نخواهد بود.
هرچقدر ترامپ بر بازگشت اقتدار دوباره آمریکا تاکید کرده در برابرش تحولات یکسال ریاست جمهوری دونالد ترامپ نشان از "کاهش قدرت نرم آمریکا در جهان" را دارد.
در مجموع توجه و مداقه یکسال اول ریاست جمهوری دونالد جان ترامپ نه او را فردی کاملا هیجانگرا جلوه میدهد و نه از او شخصیتی عقلانی و واقع گرا را بنمایش میگذارد بلکه شاید بتوان عملگرایی اقتصادی توام با هیجانگرایی سیاسی را بهترین تعبیر برای یکسال اول ریاست جمهوری ترامپ دانست.
/channel/bestdiplomacy
ظریف: سیاست ترامپ و تصمیم امروزش جزو تلاش هایی از سر استیصال برای تضعیف یک توافق چند جانبه محکم محسوب می شود.
#برجام قابل مذاکره مجدد نیست.
@bestdiplomacy
سخنان ترامپ مبنی بر عدم پذیرش مهاجران کشورهایی که
"چاه مستراحند"! چون هاییتی،ال سالوادور و برخی کشورهای افریقایی تیر قدرتمند دیگری بر قدرت نرم ایالات متحده بود.
سخنان نژادپرستانه ترامپ حتی صدای مقامات اروپا وکانادا را هم دراورده است.
امریکا به گواه تاریخ کم زمانش
یکی از مهم ترین مزیت هایش مهاجر پذیری بالایش بوده است.
رویکرد ملتینگ پات (دیگ جوشان) در مورد پذیرش مهاجران در این کشور همیشه مورد توجه علاقه مندان و تحلیلگران آمریکا بوده است.
آنچه ترامپ،حداقل در سیاست اعلانی به آن پای بندست خلاف جایگاه قدرت واقعی آمریکاست.
استراتژی "اول امریکا" اگرچه در بعد اقتصادی شاید گشایش هایی از سوی ساکن فعلی کاخ سفید ایجاد کند لیکن از نظر سیاستهای مهاجرتی شکستی بزرگ برای آمریکا به حساب می اید.
چراکه قدرت امریکای امروز برامده از مهاجرانیست که از سده ها و حتی سالها پیش به این کشور مهاجرت کردند وامریکای قدرتمند را ساختند......
اکبر مختاری
#تحلیل کوتاه
t.me/bestdiplomacy
جواد رنجبر
پژوهشگر سیاسی
چه آشغال و چه طلا دستاورد کجا هستند؟
اینکه امام جمعه معترضان را آشغال بنامد و همزمان از افزایش بودجه حوزه ها پشتیبانی کند نشان روشنی داریم از یک معضل بزرگ.
معترض که نه، حتی مجرمی را که به زندان رفته یا اصلا پای چوبه دار است نمی توان آشغال نامید.
از سوی دیگر تقریبا صد درصد معترض ها متولد دوره انقلاب هستند.
مگر در چهل سال گذشته مدارس و دانشگاه ها و رسانه ها تحت نظارت نبوده است؟
پس هر چه هست نتیجه نظام آموزشی و تربیتی داخلی است.
بنابراین به جای بر زبان آوردن کلمات زشت بهتر است در چگونگی اداره امور بیندیشیم و تا دیر نشده سامان اداری کشور را دگرگون کنیم.
قطع بودجه حوزه ها و استقلال این نهاد مهم از جمله دگرگونی های لازم است.
حوزه ها در طول تاریخ نقش برجسته خود را با استقلال از دولت ها محقق کرده اند.
اینکه دولت موظف به پرداخت پول اضافه به حوزه ها شود در واقع یک انحراف اساسی را بنیان گذاری می کند.
به طور خلاصه باید گفت که حوزه نباید دولتی شود بلکه دولت باید حوزوی شود.
کانال ملی گرایی ایرانی @melliiran
t.me/bestdiplomacy
كارنامه یکساله ترامپ: عملگرایی اقتصادی توام با هیجانگرایی سیاسی
نوانديش - اكبر مختارى: درک و تحلیل رفتار رهبران سیاسی بدون شناخت جایگاه قدرت کشور در عرصه بین الملل و فرهنگ سیاسی مردم و شخصیت رهبر و کنشگر سیاسی امکان پذیر نمی باشد.
ژانویه 2017 دونالد جان ترامپ در حالی سوگند ریاست جمهوری را اداکرد که اقتصاد آمریکا از یکسو نشانه های بهبود را هویدا بود و از سوی دیگر امریکا می بایست در مورد حل بسیاری از تنش های بین المللی تصمیمات قاطعانه ای میگرفت.
در چنین بستری ترامپ با شعار اول آمریکا کار خویش را آغاز کرد.
شخصیت سیاسی ترامپ طی یکسال اخیر ترکیبی از عملگرایی در تصمیمات و هیجانگرایی در سیاست اعلانی را بنمایش گذارده است.اگرچه عملگرایی برتری منافع بر ایدئولوژی را دربرمیگیرد لیکن باید یاداور ساخت ساکن فعلی کاخ سفید از ابتدای شروع دوران ریاست جمهوری عزم خویش را برای تحقق شعارها جزم کرده است.خروج از پیمان آب وهوایی پاریس و پیمان ترانس پاسیفیک و همچنین برهم زدن روابط جدید امریکا و کوبا را میتوان در این راستا ارزیابی کرد.
در مورد بلندپروازیهای هسته ای کره شمالی، لفاظی های ترامپ کمی از مرزهای سیاست ورزی نرمال خارج گردید لیکن عمل سیاسی غیر منطقی هم صورت نگرفت.
در مورد سوریه اگرچه بسیاری تحلیلگران با شلیک بیش از پنجاه موشک با توجیه انتقام حمله شیمیایی به این کشور براین گمان بودند که امکان حمله وجنگ فراگیر از سوی ایالات متحده در سوریه وجود دارد اما این گمان عملی نگردید.
در مورد برجام نیز اگرچه ترامپ زمانی در شعارهای انتخاباتی اش بر خروج یا اصلاح جدی آن اصرار داشت لیکن استحکام این توافق با پشتوانه قطعنامه 2231 شورای امنیت تاکنون مانع این رخداد شده است لیکن دونالد ترامپ در مورد توافق مهم برجام هم اقدام جدی در راستای تحقق شعارهایش انجام داد و با انتقال برجام به کنگره و عدم تایید پای بندی ایران به برجام تحرکات چالش برانگیزش را پیاده ساخت.
در حوزه صلح اعراب و اسراییل ترامپ یکی دیگر از شعارهای چالش برانگیزش را عملی ساخت و دستور انتقال سفارت آمریکا به بیت المقدس را اعلام کرد تصمیمی که به جایگاه آمریکا در منطقه اسیب جدی وارد کرد.
در عرصه داخلی تمرکز اصلی ترامپ بر اقتصاد و بهبود آن بوده است.
بهبود شاخص های اقتصادی در ایالات متحده اگرچه میتواند کمی جایگاه ترامپ را در امریکا بهبود بخشد لیکن تحلیل یکساله برای اینده اقتصاد امریکا کمی زودست اگرچه احتمال ادامه بهبود اقتصاد آمریکا دور از منطق نیز نخواهد بود.
هرچقدر ترامپ بر بازگشت اقتدار دوباره آمریکا تاکید کرده در برابرش تحولات یکسال ریاست جمهوری دونالد ترامپ نشان از "کاهش قدرت نرم آمریکا در جهان" را دارد.
در مجموع توجه و مداقه یکسال اول ریاست جمهوری دونالد جان ترامپ نه او را فردی کاملا هیجانگرا جلوه میدهد و نه از او شخصیتی عقلانی و واقع گرا را بنمایش میگذارد بلکه شاید بتوان عملگرایی اقتصادی توام با هیجانگرایی سیاسی را بهترین تعبیر برای یکسال اول ریاست جمهوری ترامپ دانست.
http://noandish.com/fa/news/68386
@Noandishnews
✅✅✅از اقتصاد #کلنگی تا اقتصاد #بی_وزن
ثروت جف بزوس مالک آمازون به 106 میلیارد دلار رسید! برای آن که تصوری از 106 میلیارد دلار بدست آورید کافیست آن را با مجموع دارایی های صندوق توسعه ملی مقایسه کنید. یک فرد بیش از دارایی های تجمیع شده و پس انداز شده یک کشور80 میلیونی، ثروت دارد.
اما وی چگونه به چنین ثروت افسانه ای دست یافته است؟ وی استراتژی «اقتصاد بی وزن» را انتخاب کرده است. آمازون بزرگ ترین کتاب فروش جهان است بدون آن که تا مدت ها حتی یک کتاب داشته باشند و یک مغازه کتاب فروشی تاسیس کرده باشد! بزوس فعالیت فروشگاه اینترنتی آمازون دات کام را از یک گاراژ آغاز کرد و بسیاری از قرار ملاقات های خود را در کتاب فروشی همسایه خود برگزار می کرد. در حال حاضر آمازون، علاوه بر کتاب، کسب و کار خود را به موارد دیگری از جمله لوازم خانگی، پوشاک و هر چیز دیگری که تصور کنید، گسترش داده است.
«دنی کوا» پروفسور اقتصاد، اقتصاد مبتنی بر اطلاعات را اقتصاد بدون وزن می نامند وی معتقد است برخلاف گذشته که رشد اقتصادی را بر حسب تولید محصولات سنگین همچون فولاد و تجهیزات و ماشین آلات سنگین صنعتی و نظایر آن تعریف می کردند امروزه رشد اقتصادی بر حسب محصولات سبک الکترونیکی تعریف می شود و نیز به این نکته توجه می شود که سهم اطلاعات-ارتباطات در ارزش افزوده به مراتب بیش از سهم سایر عوامل تولید است.
بسیاری از شرکت های برتر جهانی، مبتنی بر اقتصاد بی وزن فعالیت می کنند. اقتصادی که بر شانه دو پارامتر کلیدی است: اطلاعات و ارتباطات. بزرگترین اجاره دهندگان ماشین، حتی یک ماشین هم ندارند. چگونه؟ با استفاده از اطلاعات آن هایی که ماشین دارند و برقراری ارتباط با کسانی که در جستجوی ماشین اجاره ای هستند. بزرگ ترین شرکت تبلیغاتی جهان یعنی گوگل، حتی یک بیلبورد فیزیکی هم ندارد. چگونه؟ دوباره مبتنی بر اطلاعات و ارتباطات!
✅✅تحلیل و تجویز راهبردی:
مثال های اقتصاد بی وزن را مقایسه کنید با مدل ذهنی برخی از مدیران ارشد. اگر ایجاد یک پل، تاسیس یک بیمارستان، احداث یک جاده باشد همه دوست دارند در کلنگ و قیچی اش باشند. کلنگ یعنی آغاز پروژه (زمانی که پروژه کلید می خورد) و قیچی یعنی زمانی که در انتهای پروژه، روبان را می برند (زمانی که پروژه افتتاح می شود). این پروژه ها، ملموس هستند، دیده می شوند. به همین خاطر جذابیت بیشتری دارند. اما آیا این ها مهم ترین کاری است که ما باید انجام دهیم؟ به این می گویند کشورداری کلنگی. کشورداری و اقتصادی که مبتنی بر سرمایه های فیزیکی و ملموس و سنگین است.
اما در کشورداری نسل جدید یا در کشورداری بی وزن، دولت نه سد می زند و نه جاده احداث می کند و نه بیمارستان و نه مدرسه. بلکه مکانیزمی طراحی می کند که بخش مردمی اقتصاد با انگیزه تمام سرمایه گذاری های لازم را انجام می دهند. در این حالت دیگر این دولتی ها نیستند که در مراسم کلنگ-قیچی نفر اول هستند. همچنین دیگر از فساد دولتی (از لفت و لیس های کوچک تا رانت های کلان) خبری نیست. دولت و اقتصاد بی وزن است! سبک است و چالاک! سالم است و شفاف!
به همین خاطر است که با بودجه های میلیاردی ساختمان های دولتی و تجهیزات اداری دولتی نو می شوند. اما قوانین پایه کشور برای 50 سال پیش است. حاضریم برای خرید یک ساختمان 20 میلیارد تومان بدهیم اما برای بودجه 50 میلیونی برای اصلاح قوانین کهنه دل درد می گیریم. کافیست به تاریخ قانون تجارت، قانون محاسبات عمومی و قانون برنامه و بودجه کشور نگاه کنیم که برای سال های دور، خیلی دور است.
در زندگی فردی: از خود بپرسیم چقدر از سرمایه گذاری ام را دارم روی دارایی های فیزیکی (مانند خانه، ماشین و ساید بای ساید) انجام می دهم و چقدر را به دارایی های نامشهود (ایجاد شبکه ارتباطی، برندسازی شخصی، مهارت های نرم) تخصیص می دهم؟ سرمایه گذاری کلنگی می کنم یا سرمایه گذاری بی وزن؟
در مدیریت سازمانی: آیا واقعا لازم است که منابع محدودم را صرف خرید و واردات و تجهیزات جدید کنم یا می توانم با استراتژی تولید بدون کارخانه و با استفاده از ظرفیت دیگران به تولید ارزش بپردازم؟
در کشورداری: آیا لازم است که دولت مدرسه داری، بیمارستان داری و کارخانه داری کند یا اینکه باید روی زیرساخت های نرم مانند محیط کسب وکار، قانون های پایه، مقررات تسهیل کننده، مشوق های انگیزاننده کار کند؟ تا کی می خواهیم قیچی-کلنگی فکر کنیم؟
مجتبی #لشکربلوکی
t.me/bestdiplomacy
حکیم بزرگ ژاپنی روی شن ها نشسته و در حال #مراقبه بود...
مردی به او نزدیک شد و گفت: مرا به شاگردی بپذیر.
حکیم با انگشت خطی راست بر روی شن کشید و گفت: کوتاهش کن!
مرد با کف دست نصف خط را پاک کرد.
حکیم گفت: برو یک سال بعد بیا.
یک سال بعد باز حکیم خطی کشید و گفت: کوتاهش کن!
مرد این بار نصف خط را با کف دست و آرنج پوشاند.
حکیم نپذیرفت و گفت: برو یک سال بعد بیا.
سال بعد باز حکیم خطی روی شن کشید و از مرد خواست آن را کوتاه کند. مرد این بار گفت: نمی دانم و از حکیم خواهش کرد تا پاسخ را بگوید.
حکیم خط بلندی کنار آن خط کشید و گفت حالا کوتاه شد.
این حکایت، یکی از رموز فرهنگ ژاپنی ها را در مسیر پیشرفت نشان می دهد.
نیازی به دشمنی و درگیری با دیگران نیست. با رشد و پیشرفت تو، دیگران خود به خود شکست می خورند.
به دیگران کاری نداشته باش؛ کار خودت را درست انجام بده.
با کوتاه کردن دیگران ما بلند نمی شویم و برعکس، بازتاب رفتار ما باعث کوتاهی مان می شود...
#آموزنده
@bestdiplomacy
🔶عصر امروز؛ بزرگترین قرارداد خط اعتباری در تاریخ روابط ایران و اعضای اتحادیه اروپا به ارزش ۵ میلیارد یورو با طرف ایتالیایی در رم به امضا رسید.
✅کانون سرمایهگذاری خارجی
@bestdiplomacy
بررسی شخصیت رئیس جمهور آمریکا بر اساس توئیت های اش
ترامپ، #نرون زمانه ماست
دراین احوال، تردید اندکی درباره اینکه ترامپ چه جور آدمی است وجود دارد، صدمات زیادی وارد کرده و صدمات عظیم تری در راه است.
دیوید رمنیک
دونالد ترامپ، پر هرج و مرج، فاسد با وسواس بسیار در خصوص پول و املاک و مستغلات از خوی نرون (حاکم مستبد روم) برخوردار است. او همیشه اشتیاق به توجه داشته است. اینک همه دنیا تماشاچی او است. قدیم ها ، ترامپ در میان دیگران محترم بود، در میان صاحبان ملک و دبیران نیویورک تایمز ، تی ام زد و فاکس نیوز. اینک توئیتر را به عنوان رسانه اصلی اش در دست دارد، دیگر حضور واسطه ها ضروری نیست.
رئیس جمهور اخیرا تعطیلات را در مارالاگو در پالم بیچ جشن گرفت و تقریبا هر روز پیش از حضور در زمین گلف و دست در بینی اش می کند.... از این موارد بسیار است. علم نیز از نادانی او در امان نمانده است. به این توئیت نگاه کنید:
"در شرق، می شود سردترین کریسمس تاریخ را ثبت کرد. شاید بتوانیم قدری از آن گرمایش زمین قدیمی را در کشورمان حس کنیم، اما دیگر کشورها نمی توانند، ما تریلیون ها دلار پول خود را خرج می کردیم تا با آن مقابله کنیم. لباس گرم بپوشید!"
همان طور که اینک ما ترجمه نوشته ها در خصوص نرون در روم را وارسی می کنیم پژوهش گران آینده نیز بیانیه های دجیتال ترامپ را با دقت خواهند خواند تا بفهمند چگونه امپراتوی که تعادل روانی ندارد می تواند نهادهای جمهوریت را به سخره بگیرد، اعصاب جمعی نظام یک سیستم را نابود کند، و کلیت زیست عمومی را تنزل دهد.
ترامپ در مارس 2009 به توئیتر پیوست. در اوایل کار در خصوص کیفیت کار خود می گفت. هشیار بود ("تا کنون ندیده ام یک فرد لاغر نوشابه دایت بنوشد.") برای پایان های عجیب، فکت ارائه می داد ("آسیاب های بادی مهمترین تهدید علیه عقاب های کچل و عقاب های طلایی هستند.") حواسش اش به ظاهر اشخاص بود: ("بارنی فرانک ظاهری منزجر کننده داشت – مقابل کنگره تی شرت آبی جلفی پوشیده بود – خیلی خیلی غیر محترمانه بود.") گاهی اوقات باریک بین بود ("یک چیز خیلی مهم، و به طور قطع تغییر دهنده جامعه، ممکن است از اپیدمی ابولا بیرون بیاید که خیلی چیز خوبی است: دست دادن تمام می شود!) به اهانت های کمدین ها هم حساس بود ("عجیب است که منفورها و بازنده ها چطور نام فون کلونستیک بدقیافه را توئیت می کنند، انگار چقدر اورجینال است و هیچ کس دیگری بلد نیست کارش را انجام دهد." او پسا فرویدی هم بود. ("اینکه بزنم پس گردن یک آدم تنبل خیلی حس خوبی به من می دهد. خیلی بیشتر از اینکه یک روان کاو را ببینم، که البته تا حالا ندیده ام.)
در جریان انتخابات ریاست جمهوری سال 2016، و بعد در نخستین روزهای حضورش در دولت، برخی از تحلیلگران به همکاران خود مشورت می دادند که اسیر توئیت های سر صبح او در خصوص دست های کوچک یا جمعیت فشرده نشوند. جم شفر در پولتیکو ، درست بعد از انتخابات نوشت: "خودتان را درگیر توئیت های ترامپ نکنید." از آن سو، شان اسپایسر، نخستین سخنگوی مطبوعاتی رئیس جمهور اصرار داشت که ترامپ "رئیس جمهور ایالات متحده است" و از این رو توئیت های او "مواضع رسمی رئیس جمهور ایالات متحده محسوب می شود."
حق با اسپایسر بود: بیانیه ای از سوی رئیس جمهور، بیانیه ای از سوی رئیس جمهور است. اما توئیت های ترامپ آرشیوی ارزشمند از زندگی شخص او است: عقده های اش، خشم های اش، وجدان معذب اش. ترامپ که اهمیتی برای کار حکمرانی قائل نیست، بیشتر وقت اش را به عنوان نویسنده ای خلاق روی شهرت سرمایه گذاری کرده است، چندین بار گفته است که "یک بار یک نفر به من گفت که من ارنست همینگوی صد و چهل حرفی هستم (اشاره به محدود 140 حرفی پست های توئتیر)".
در این احوال، تردید اندکی درباره اینکه ترامپ چه جور آدمی است وجود دارد، صدمات زیادی وارد کرده، و صدمات عظیم تری در راه است. او به درد اینکه هیچ سمتی در این مملکت داشته باشد نمی خورد، چه رسد به اینکه بالاترین سمت را داشته باشد. رئیس جمهور ایالات متحده به مهم ترین تهدید امنیتی علیه ایالات متحده بدل شده است.
منبع : نیویورکر / ترجمه تحریریه دیپلماسی
T.me/bestdiplomacy
✅✅✅ به نظر من اصلیترین عامل بروز انقلاب ایران #شکاف_طبقاتی بود. من عاملی از این جدیتر و مهمتر هنوز پیدا نکردهام.
در همه پژوهشهایی که درباره ١٥ سال آخر دوره شاه انجام شده شکاف طبقاتی، موتور متحرکه کل انقلاب بوده است.
ما الآن به بدترین شرایط در داخل اقتصاد رسیدیم و این در حالی است که مجموعه درآمد نفتی جمهوری اسلامی ایران بیش از #دو برابر کل درآمد نفتی ایران در ٥٠ و ٧٠ سال پیش از خود بوده است. ما در سال ١٣٩٠ ماهانه بهاندازه کل دهه ١٣٤٠ ورود ارز داشتهایم؛ یعنی ماهیانه بالای ١٠ میلیارد! ما در سال ١٣٩٠ همه رکوردهای اقتصادی ایران را در این حوزهها شکستیم؛ یعنی ١٢٠ میلیارد دلار نفت صادر کردیم که در تاریخ ایران بهسختی ممکن است #تکرار شود و با رکورد ٩٧ میلیارد دلار کالا و خدمات وارد کردیم ازجمله ٢٠ میلیارد دلار هزینه مسافرت ایران به خارج از کشور بوده است.
**دکتر سعید #لیلاز پژوهشگر ارشد اقتصادسیاسی واستاد دانشگاه شهید بهشتی
http://t.me/bestdiplomacy
📩📩📩نكات اصلي نظريه ی استبدادِ ایرانی از محمدعلی همایون کاتوزیان:
1-در ايران فئوداليسم اروپايي هرگز پديد نيامد، زيرا كه بخش بزرگي از زمينهاي زراعي مستقيماً در مالكيت #دولت بود، و بخش ديگر به #اراده ی دولت به زمينداران واگذار ميشد. در نتيجه، دولت ميتوانست هر لحظه كه اراده كند، ملك زمينداري را به خود منتقل، يا به شخص ديگري واگذار سازد. بنابراين زميندار حق مالكيت نداشت، بلكه اين امتيازي بود كه دولت به او ميداد و هر زمان ميخواست پس ميگرفت.
2- اين سبب شد كه در ايران طبقه آريستوكرات ـ مالك كه در اروپا نسلاً بعد نسل صاحب ملك خود بود پديد نيايد، و دولت نماينده، و مقيد به رضايت و پشتيباني چنين طبقهاي نباشد. بر عكس، در ايران قدرت اقتصادي و سياسي طبقه زميندار منوط به #اجازه و اراده دولت بود.
3- روشن است كه دولت نماينده هيچ طبقه ديگري، از تاجر و كاسب گرفته تا پيشهور و رعيت، #نبود بلكه اين طبقات نيز ـ گذشته از سلطه طبقات بالاتر ـ تحت #سلطه ی دولت قرار داشتند. به اين ترتيب، هيچ يك از طبقات در برابر دولت حقوقي نداشت، ولي بديهي است كه مثلاً يك زميندار، تا زماني كه امتياز بهرهبرداري از ملكي را داشت، رعاياي آن ملك را #استثمار ميكرد. به عبارت ديگر، ساختار و ويژگيهاي طبقاتي جامعه ايران معنايش اين نبود كه در آن استثمار وجود نداشت. در واقع خود دولت، به دليل انحصار مالكيت زمين، استثمارگر #كل بود.
4- به طور كلي، در اروپا دولت متكي به طبقات بود، و در ايران طبقات متكي به دولت. در اروپا، هر چه طبقه بالاتر بود، دولت بيشتر به آن اتكاء داشت؛ در ايران هر چه طبقه بالاتر بود بيشتر به دولت #اتكاء داشت.
5- در نتيجه دولت در خارج از خود مشروعيت مستمر و مداومي نداشت، يعني «مشروعيت» دولت اساساً ناشي از واقعيت قدرت آن (و در نتيجه توانايي #اداره كشور) بود.
6- به همين دليل قانون، يعني چارچوبي كه تصميمات دولت را به حدي محدود ـ و در نتيجه قابل پيشبيني ميكند، وجود نداشت. «قانون» عبارت از رأي دولت بود كه ميتوانست هر لحظه #تغييركند. معناي دقيق #استبداد هم همين است، نه «ديكتاتوري». ديكتاتوري، نظام سياسي يك جامعه طبقاتي به معناي اروپايي آن است كه به طبقات حاكم متكي است. استبداد نه متكي به طبقات است نه محدود به #قانون.
7- چون همه حقوق اساساً در انحصار دولت بود، همه وظايف نيز اساساً بر عهده دولت قرار ميگرفت. و نيز بر عكس: چون مردم اصولاً حقي نداشتند وظيفهاي در برابر دولت براي خود قائل نبودند. بنابراين، طبقات اجتماعي ـ صرف نظر از تضادها و اختلاف منافع درون خود ـ به هيأت اجتماع از دولت بيگانه بودند، و خصلتاً با آن برخورد و تضاد داشتند، و به اين جهت نيز همه هنگام ضعف و تزلزل دولت يا آن را #ميكوبيدند، يا از آن #دفاعي نميكردند.
8- در چنين نظامي، كاپيتاليسم نميتوانست رشد كند، و صنعت جديد نميتوانست پديد آيد. بازرگاني داخلي و خارجي، خيلي پيش از رشد بورژوازي در اروپا در ايران وجود داشته، و در بعضي دورهها بسي گسترده و با رونق بوده است. اما ظهور كاپيتاليسم بهويژه نتيجه انباشت دراز مدت سرمايه بود، و انباشت سرمايه در دراز مدت، با نبودن حق مالكيت، و امنيت ناشي از يك چارچوب قانوني ممكن نميبود.
9- سقوط يك دولت استبدادي، سبب تغيير نظام استبدادي #نميشد، چون نه بديلي براي اين نظام متصور بود، نه ضابطه و مكانيسم مستقري براي انتقال قدرت وجود داشت. چنين حادثهاي كه بر اثر «فتنه»، «آشوب»، «انقلابات»، و «تركتازي» داخلي يا خارجي پيش ميآمد، سبب #هرج_ومرج و قتل و #غارت ميشد، تا يكي از مدعيان قدرت ديگران را حذف كند و دولت استبدادي #جديدي به وجود آورد.
10- چه شد كه چنين نظامي در ايران پديد آمد؟ البته اين مسألهاي است كه حل آن در اصل موضوع تغييري ايجاد نميكند و فايده عملي چنداني هم ندارد. ولي، در هر حال، يك فرضيه ميتواند چنين طرح شود: ايران سرزمين پهناوري است كه، جز در يكي دو گوشه آن، دچار كم آبي است، يعني در واقع عامل كمياب توليد، #آب است نه زمين. در نتيجه، آباديهاي آن (كه نامشان نيز از واژه آب گرفته شده)، اولاً مازاد توليد زيادي نداشتند، و ثانياً از يكديگر دور افتاده بودند. به اين ترتيب جامعه، جامعهاي خشك و پراكنده بود، و امكان نداشت كه بر اساس مالكيت يك يا چند آبادي قدرتهاي فئودالي #مستقلي پديد آيند. از سوي ديگر، يك نيروي نظامي متحرك ميتوانست مازاد توليد بخش بزرگي از سرزمين را جمع كند و ـ بر اثرحجم بزرگ مازاد اين مجموعه ـ به #دولت تبديل شود. اين نيروي نظامي متحرك را ايلات فراهم آوردند.
فرشید_هکی
#مدخلی_براقتصاد_سیاسی_ایران
@bestdiplomacy
احتمال خروج آمریکا از برجام زیاد است
http://www.irdiplomacy.ir/fa/page/1974304/%D8%A7%D8%AD%D8%AA%D9%85%D8%A7%D9%84+%D8%AE%D8%B1%D9%88%D8%AC+%D8%A2%D9%85%D8%B1%DB%8C%DA%A9%D8%A7+%D8%A7%D8%B2+%D8%A8%D8%B1%D8%AC%D8%A7%D9%85+%D8%B2%DB%8C%D8%A7%D8%AF+%D8%A7%D8%B3%D8%AA.html
بازجویی از ترامپ روی میز بازرس #مولر
دنیای اقتصاد : ترامپ شاید به چیزی نزدیک میشود که در مدت ۱۱ ماه ریاستجمهوریاش از آن گریزان بوده است: بازجویی درباره پرونده «روسگیت». حالا خبرگزاری آسوشیتدپرس خبر میدهد که بازرس مولر، نماینده ویژه دادگستری آمریکا بیمیل نیست که با خود رئیسجمهوری نیز گفتوگویی داشته باشد.
براساس اعلام یک منبع آگاه تیم بازرسان تحت رهبری رابرت مولر، نسبت به مصاحبه و گفتوگو با دونالد ترامپ در چارچوب تحقیقات مربوط به این پرونده ابراز تمایل کردهاند. به گفته یک شخص آگاه مساله گفتوگو با دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا در مذاکرات اخیر میان تیم مولر، بازرس ویژه پرونده مداخله روسیه و وکلای ترامپ مطرح شده اما جزئیاتی در اینباره از جمله پرسشهایی که ممکن است از ترامپ پرسیده شوند، ارائه نشده است.اینکه آیا این مصاحبه انجام شود یا خیر و همچنین شرایط مربوط به انجام این مصاحبه و اینکه آیا وکلای ترامپ تلاش کردهاند تا ابعاد پرسشها و موضوعات مربوط به دادستانها را محدود کنند یا نه، مشخص نشده است. وکلای ترامپ پیش از این نیز از عزم خود برای همکاری با موارد درخواستی مولر و تیمش صحبت کرده بودند.این البته تعجبآور نیست که بازرسان این پرونده در نهایت به سراغمصاحبه با ترامپ به دلیل مشخص شدن نقش او در برخی مناقشههای تحت تعقیب از سوی مولر بروند.
هرگونه مصاحبه با ترامپ از سوی این تیم نشانهای است مبنی بر اینکه این تحقیقات در مراحل پایانی قرار گرفته است. معمولا بازرسان افبیآی در مراحل پایانی یک تحقیق به سراغ مصاحبه و بازجویی از سوژههای اصلی میروند. رابرت مولر بالغ بر چندین ماه است که رهبری یک تیم از بازرسان و دادستانها را به منظور تحقیقات درباره مناقشه ارتباط روسیه با کمپین انتخاباتی دونالد ترامپ جمهوریخواه در ارتباط با انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۱۶ برعهده دارد.
یکی دیگر از موضوعات این تحقیقات این است که آیا ترامپ تلاش داشته تا بر سر راه تحقیقات افبیآی درباره دستیارانش مانعتراشی کند یا خیر. اخیرا تیم مولر دست به چندین مصاحبه و بازجویی از چندین دستیار سابق و فعلی کاخ سفید ترامپ از جمله رینس پریباس، رئیس دفتر سابق و جرد کوشنر، داماد و مشاور ترامپ زده است. این درحالی است که ترامپ روز شنبه در جریان یک کنفرانس خبری این احتمال را که از سوی مولر مورد بازجویی قرار بگیرد، رد نکرد اما با این حال تاکید کرد هیچگونه جرم و تبانی از سوی او وجود نداشته است. در این شرایط یک سخنگوی کاخ سفید با اشاره به بیانیه تای کاب، وکیل کاخ سفید گفت: کاخ سفید درباره گفتوگو با مولر مذاکرات علنی انجام نخواهد داد اما به همکاریاش با هدف حلوفصل این پرونده در سریعترین زمان ممکن ادامه میدهد.در عین حال برخی میگویند ترامپ از دو سو مورد اتهام است: نخست اینکه آیا وی از همکاری تیم خود با روسها اطلاع داشته است یا نه و مورد دوم او به اخراج جیمز کومی از ریاست افبیآی باز میگردد. زیرا این اتهام به وی زده شده است که ترامپ با اخراج رئیس سابق افبیآی مانع تحقق عدالت شده و بنا بر قانون اساسی آمریکا جرم بزرگی به حساب میآید.
پیشتر پسر ترامپ و داماد وی در ماه نوامبر مورد بازجویی قرار گرفتهاند. یکی دیگر از حلقههای نزدیک به ترامپ مایکل فلین، مشاور سابق امنیت ملی آمریکا است که مورد بازجویی قرار گرفته است. برای مشاور سابق امنیت ملیترامپ به اتهام شهادت دروغ به افبیآی پروندهای تشکیل شده است. او همچنین شرایط مولر را برای همکاری درباره این پرونده پذیرفته است. ترامپ پیشتر گفته بود که از همکاری فلین با مولر نمیترسد اما به نظر میرسد مولر به حلقه آخر پرونده روسگیت نزدیکتر شده است. پرونده ترامپ تاکنون دو قربانی داشته که مهمترین آنها پل مانافورت، رئیس سابق کارزار انتخاباتی ترامپ است که با اتهام پولشویی مواجه شده است.
استیو بنن، مشاور ارشد سابق ترامپ در کاخ سفید نیز در مصاحبه با مایکل ولف، نویسنده کتاب «خشم و آتش: درون کاخ سفید ترامپ» اذعان کرده است که پرونده روسگیت در نهایت به پولشویی خواهد رسید. موردی که موجب درگیری دو یار دیرین شده و ترامپ به استیو بنن لقب «سگ» داده است.
هر چند بنن بعد از چند روز تلویحا از گفتههای خود عقب نشست و گفت قصد ندارد هیزم این آتش برافروخته را بیشتر کند اما کاخ سفید گفته است که عذرخواهی بنن مورد قبول قرار نگرفته و دیگر دیر شده است. به گزارش سایت خبری هیل، سایت خبری کنگره آمریکا، هوگان گیندلی، سخنگوی کاخ سفید گفت: دونالد ترامپ، رئیسجمهوری آمریکا همچنان بر این عقیده است که استیو بنن، استراتژیست ارشد و سابق کاخ سفید فرصت عذرخواهی را از دست داده و این حرفها را برای خودش زده است. گیندلی درباره بنن به خبرنگاران در ایر فورس وان گفت: گمان نکنم اکنون فرصتی برای عقبگرد بنن وجود داشته باشد. اصلا فکر نکنم بتوان آن را درست کرد.