besthospital | Unsorted

Telegram-канал besthospital - بيمارستان صدر

-

ميدان وليعصر ابتداي خيابان كريمخان زند خيابان به آفرين پ 6 تلفن 42614

Subscribe to a channel

بيمارستان صدر

*به نظر میرسد آمریکا و اسرائیل*
*خواهان تغییر حکومت در ایران* *نیستند*

✍️ *حسین ملک خدایی*

اگر روزی قرار باشد نظام جمهوری اسلامی تغییر کند رژیم جانشین نظام جمهوری اسلامی رژیمی دینی نخواهد بود چون چنان مردم از دین زده شده اند که بعید است تا این خاطره تلخ وجود دارد یعنی تا یکصد سال دیگر به حکومت دینی بر نخواهند گشت و قطعا رژیم بعدی گرایش ملی گرایانه خواهد داشت و منافع ملی را محور سیاست‌های خود قرار خواهد داد لذا غرب از اینکه حکومتی مبتنی بر حفظ منافع ملی در ایران شکل بگیرد نگران خواهند بود حکومتی که در آن صرف نظر از قومیت و مذهب ، استعدادها می توانند رشد کنند و اتفاقی که می افتد اینکه منافع ملی در ستیزه های ایدئولوژیک به هدر نخواهد رفت و سیل مهاجرت استعدادهای درخشان علمی و سرمایه‌گذاری ها از کشورهای غربی معکوس خواهد شد ، و کشور های دشمن و رقیب دوست ندارند با یک ایران قدرتمند روبرو باشند لذا ترجیح می دهند حکومت فعلی در ایران کج دار و مریز به حیات خود ادامه دهد در این صورت آمریکا هم چنان به بهانه حکومت ایدئولوژیک ایران از منافع خود در خاورمیانه بر خوردار خواهد بود و اسرائیل به بهانه خطر نظام جمهوری اسلامی علیرغم اشغال سرزمین فلسطین با کشورهای عرب و مسلمان وارد پیمان دوستی شده و می شود و کشورهای عربی عمدتاً نظام جمهوری اسلامی را دشمن تر از اسرائیل برای خود قلمداد می کنند .
ایرانی ضعیف که خود به سرعت دارد
زیر ساخت‌های خود را نابود می کند و ایرانی ضعیف که بتوان راحت هر وقت اراده بکنند آن را تحریم کنند و نیروهای آن را بمباران کنند برای اسرائیل خیلی بهتر از ایرانی قدرتمند مبتنی بر استعدادهای ملی فارغ از مذهب و قومیت خواهد بود .
کشور ایران فارغ از تبعیض های ایدئولوژیک پتانسیل آن را دارد به عنوان یک قدرت اقتصادی و صنعتی منطقه و بلکه یکی از قدرت های جهانی سر بلند کند این موضوع را کشورهای رقیب چون عربستان و حتی ترکیه به آن واقف هستند و ترجیح می دهند کشور ایران در همین شرایط در تار و پود عقاید ایدئولوژیک خود دست و پا بزند ، باورم این است به همین دلایل آمریکا و اسرائیل خواهان تغییر حاکمیت در ایران نیستند .

Читать полностью…

بيمارستان صدر

میخ را تکان نده

گویند روزی ابلیس با فرزندانش از جایی می گذشت تا اینکه خیمه ای را دید و گفت:
اینجا را ترک نمی‌کنم تا آنکه بلایی بر سر آنان بیاورم.
به سوی خیمه رفت و دید گاوی به میخی بسته شده و زنی را دید که آن گاو را می دوشد،
بدان سو رفت و میخ را تکان داد.
با تکان خوردن میخ، گاو ترسید و به هیجان درآمد و سطل شیر را بر زمین ریخت و پسر آن زن را که در کنار مادرش نشسته بود لگدمال کرد و او را کشت.
مادر بچه با دیدن این صحنه عصبانی شد و گاو را با ضربه چاقو از پای درآورد و او را کشت. شوهر آن زن آمد
و با دیدن فرزند کشته شده و گاو مرده، همسرش را زد و او را کشت.
سپس خویشاوندان زن آمدند و آن مرد را زدند، و بعد از آن نزدیکان آن مرد آمدند و همه با هم درگیر شدند و جنگ و دعوای شدیدی به پا شد!!
فرزندان ابلیس با دیدن این ماجرا تعجب کردند و از پدر پرسیدند: ای وای،
این چه کاری بود که کردی؟! ابلیس گفت: کاری نکردم فقط میخ را تکان دادم.
بیشتر مردم کارهایشان را ناچیز می شمارند و فکر می کنند کاری نکرده اند، در حالی که نمی دانند کارهایشان: ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌
مشکلات زیادی را ایجاد می کند
آتش اختلاف را بر می افروزد
خویشاوندی را برهم می‌زند
دوستی وصفا صمیمیت را از بین می‌برد
کینه و دشمنی می آورد
طراوت و شادابی را تیره و تار می‌کند
دل ها را می‌شکند
بعداً کسی که این کار را کرده فکر می کند کاری نکرده است فقط میخ را تکان داده است!


مواظب باش میخی را تکان ندهی

Читать полностью…

بيمارستان صدر

مستي ما مستي از هر جام نیست
مست گشتن کار هر بد نام نیست
ما ز جام دوست، مستي مي کنیم
خویش را فارغ ز هستي مي کنیم

مي، پلیدی را ز سر بیرون کند
عشق را در جام دل، افزون کند

چون که ما مستیم و از هستي تهي
کي شود هستي، به مستي منتهي؟

مست، یعني: عاشقي بي قید و بند
فارغ از بود و نبود و چون و چند؟

چون و چند از ابلهی آید میان
در طریق عاشقي کي مي‌توان؟

مست بود و فکر هستي داشتن
کوه غم را از میان ، برداشتن

کي بُوَد کار حساب و هندسه؟
کی چنین درسي بود در مدرسه؟

عاشقي را خود جهــان دیگریست
منطق عاشق همان پیغمبریست

عشق بر عاشق دهد ، دستور را
عقل، کي فهمد چنین منظور را

تا نگردی عاشق از این ماجرا
کي تواني کرد درک نکته ها؟

فهم عاقل را به عاشق، راه نیست
هرچه گویم باز میگویي که چیست؟

باید اول ، ترک هشیاری کني
عشق را در خویشتن جاری کني

هر زمان گشتي تو مست جام عشق
خویش را انداختی در دام عشق

آن زمان شاید بدانی عشق چیست
چون کني درک یکي را از دویست

مولانا

Читать полностью…

بيمارستان صدر

به نظر می‌رسد میمون‌ها بسیار احمق هستند، اما اگر نیک بنگریم، موارد متعددی هست که ما انسان‌ها نیز در زندگی همانند میمون عمل می‌کنیم ...

بسیاری از موارد در زندگی هست که ما به آنها چنگ میزنیم و گرفتار می‌شویم و ارزشمندترین داشته خود، یعنی یک بار فرصت زندگی را از دست می‌دهیم!!
ترس، مقایسه، حسرت، کسب ثروت و قدرت، قضاوت، خشم، نگرانی، عقاید و افکار قدیمی، عرف و شرع و هر آنچه که مانع زندگی ما می‌شود، همان برنجی هست که فکر میکنیم ارزشمند است ولی در واقع عامل گرفتاری ماست، که به آن چنگ زده‌ایم و گرفتار شده‌ایم ...

@VaraTamavara

دام‌های به ظاهر ارزشمند را رها کنیم!
مثل میمون عمل نکنیم!
گرفتار نشویم!
زندگی کنیم!

Читать полностью…

بيمارستان صدر

انیمیشن کوتاه و مفهومی " پیام بیداری " از استیو کاتس

که همانند دیگر آثار او نگاهی انتقادی به مصرف‌گرایی، روزمرگی و سایر آداب مدرن زندگی بشر دارد و آثار مخرب آن‌ها بر طبیعت و انسان را به تصویر می‌کشد.

@VaraTamavara

Читать полностью…

بيمارستان صدر

🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁🍁

☘گاهی ، لُپا ، خودتو . ببوس ! ❤️

آدمیزاد کم‌حافظه است، یادش می‌رود باید با خودش مدارا کند گاهی، نباید با خودش سختگیر باشد، هی خودش را به چالش بکشد، گیر بدهد به خودش، به دور و برش، نباید سر خودش داد بزند، خودش را بازخواست کند هی. هی انگشت کند توی چشم و چال خودش، چشم و چال گذشته‌اش!

آدم اگر آدم است باید حواسش به خودش باشد، با خودش مهربان باشد، خودش را دوست داشته باشد، با خودش دوست باشد ...

باید گاهی پیشانی خودش را ببوسد، لُپ خودش را بکشد، بزند قد خودش، خودش را ببخشد، با خودش آشتی کند.
آدمیزاد اگر روانشناس خوبی باشد چاره‌ای ندارد جز اینکه با خودش آشتی کند...
و از تشویق دوستان خوب و مهربانش دریغ نه ورزد

⛱ از شما ممنونم که مرا به دوستی پذیرفتی⛱

دستنوشته ای از زنده یادسیدموسی شویلی 🖤🖤

Читать полностью…

بيمارستان صدر

وقتی کودکی کار خطایی می‌کند؛آن خطا را به شخص و شخصیت او پیوند نزنید.

اگر کودکی حرف زشت زد
نگویید : تو بی‌ادبی
✅بگویید: حرف بد زدن؛ ممنوعه.

اگر کودکی سرکیف کسی رفت.
نگویید: دزد
✅بگویید: باید اجازه بگیریم. رفتن سر کیف دیگران اشتباه است.

توبیخ شخص و شخصیت؛ سبب کاهش شدید عزت به نفس و موجب جسارت تکرار کار اشتباه خواهد شد.

Читать полностью…

بيمارستان صدر

هر لحظه از زندگیتان تصویری است
که قبلا هرگز آن را ندیده اید
و هرگز دوباره آن را نمی بینید!
پس لذت ببرید و
هر لحظه را زیبا زندگی کنید.

🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹

Читать полностью…

بيمارستان صدر

🌺وقتی میخواهید مسئله مهمی رو با همسرتان مطرح کنید هیچوقت نگویید:

❌چیزی که میخوام بگم شاید به نظر مسخره بیاد اما...

✅بجاش بگویید:خیلی درمورد چیزی که میخوام‌بگم مطمن‌نیستم اما شاید بدنباشه نظر من رو هم بشنوی !

Читать полностью…

بيمارستان صدر

من فکر می‌کنم آن چه موجب رنجش آدم‌ها از یکدیگر می‌شود، این است که:
غالبا ما آدم‌ها توقع داریم طرف مقابلمان، به تمام وقایع دنیا از زاویه‌ی دید ما نگاه کند!

Читать полностью…

بيمارستان صدر

شریک عاطفیتان را کنترل نکنید

کجا بودی ؟
کجا رفتی؟
کی کنارت نشست؟
خانم بود یا آقا ؟
بدترین چیزی که هر انسانی را فراری می دهد این است که فکر کند کسی آزادیش را محدود می کند و باید بی گناهی خود را ثابت کند .

Читать полностью…

بيمارستان صدر

بلوغ عاطفی ،پیش نیاز ازدواج

کسانی که رفتار آزار دهنده خانواده خود را نسبت به همسرشان تحمل می‌کنند، کودکانی هستند که هنوز بالغ نشده‌اند و به علت وابستگی زیاد به خانواده‌شان برای ازدواج مناسب نیستند.

افرادی که خانواده آزار دهنده دارند و نمی‌توانند در مقابل آزار آن‌ها از همسرشان حمایت کنند، باید تا اصلاح این رفتار خود از ازدواج اجتناب کنند.
زیرا مدیریت ارتباطی ندارند.

Читать полностью…

بيمارستان صدر

💢در روزگاران قدیم دو همسایه بودند که مرتب با هم دعوا و درگیری داشتند. یک روز با هم قرار گذاشتند که هر کدام دارویی درست کند و به دیگری بدهد تا یکی بمیرد و دیگری که می‌ماند حداقل در آسایش زندگی کند!
 
برای همین سکه‌ای به هوا انداختند و شیر و خط کردند که کدام یکی اول سم را بخورد. قرعه به نام همسایه دوم افتاد. بنابراین همسایه اول به بازار رفت و از عطاری قوی‌ترین سمی که داشت را خرید و به همسایه‌اش داد تا بخورد. همسایه دوم سم را سرکشید و به خانه‌اش رفت. قبلا به خدمتکارانش گفته بود حوض را برایش از آب گرم پر کنند و یک ظرف دوغ پر نمک هم آماده بگذارند کنار حوض.
 
او همینکه به خانه رسید، ظرف بزرگ دوغ را سر کشید و وارد حوض شد. قدری دست و پا زد و شنا کرد و هر چه خورده بود را بازگرداند و بعد از آنکه معده‌اش تخلیه و تمیز شد، به اتاق رفت و تخت خوابید. صبح روز بعد سالم بیدار شد و به سراغ همسایه‌اش رفت و گفت: من جان سالم به در بردم، حالا نوبت من است که سمی بسازم و طبق قرار تو آن را بخوری.
 
او به بازار رفت و نمد بزرگی خرید و به خانه برد. خدمتکارانش را هم صدا کرد و به آنها گفت که از حالا فقط کارتان این است که از صبح تا غروب این نمد را با چوب بکوبید!
 
همسایه اول هر روز می‌شنید که مرد همسایه که در تدارک تهیه سم است!!! از صبح تا شب مواد سم را می‌کوبد. با هر ضربه و هر صدا که می‌شنید نگرانی و ترسش بیشتر می‌شد و پیش خودش به سم مهلکی که داشتند برایش تهیه می‌کردند فکر می‌کرد!
 
کم کم نگرانی و ترس همه‌ی وجودش را گرفت و آسایشی برایش نماند. شب‌ها ترس، خواب از چشمانش ربوده بود و روزها با هر صدایی که از خانه‌ی همسایه می‌شنید دلهره‌اش بیشتر می‌شد و تشویش همه وجودش را می‌گرفت. هر چوبی که بر نمد کوبیده می‌شد برای او ضربه‌ای بود که در نظرش سم را مهلک‌تر می‌کرد.
 
روز سوم خبر رسید که او مرده است. او پیش از اینکه سمی بخورد، از ترس مرده بود!!
 
این داستان حکایت این روزهای بعضی از ماهاست. هر شرایط و بیماریی تا زمانی که روحیه‌ی ما شاداب و سرزنده باشد قدرتمند نیست. خیلی‌ها بر استرس و نگرانی مغلوب می‌شوند تا خود بیماری🌺

@VaraTamavara

Читать полностью…

بيمارستان صدر

🍃🌺🍃

رقیب هرگز نمی‌خوابد

از دانشجویانم می‌خواهم به مجموعه ده جلدی تاریخ اجتماعی ایران، نوشته مرتضی راوندی، نگاه کنند. از آن‌ها می‌پرسم چند نفر از شما واقعا علاقه دارید این مجموعه را بخوانید. هیچ کس دستش را بلند نمی‌کند. بعضی‌ها زیرِ لب چیزی می‌گویند. صدایشان به گوش می‌رسد: «آخه کی حوصله داره استاد؟ »

رمان چهار جلدی ژان کریستف و بعد رمان ده جلدی کلیدر را به آن‌ها نشان می‌دهم. سؤالم را تکرار می‌کنم. باز جمله «کی حوصله داره استاد» را از بعضی‌ها می‌شنوم. چند نفر از دانشجویان می‌گویند ما حتی وقتی برای دقایقی فیلم‌های سینمایی کلاسیک یا حتی سریال‌های دهه شصت و هفتاد ایرانی را تماشا می‌کنیم حوصله‌مان سر می‌رود و از خودمان می‌پرسیم چطور زمانی مردم این فیلم‌ها و سریال‌ها را تماشا می‌کردند بدون آنکه حوصله‌شان سر برود. دلیل را از آن‌ها می‌پرسم. می‌گویند سرعت فیلم‌ها کُند، و وحشتناک کسالت‌آورند. اصلاً آن شکلی از زندگی که در آن فیلم‌ها نشان داده می‌شود بی‌نهایت حوصله‌سربر است. چرا آدم‌ها آرام راه می‌روند؟ چرا آرام حرف می‌زنند؟ چرا آرام نگاه می‌کنند؟ می‌گویند حتی تصور خواندن کتاب‌هایی که نشان‌شان دادم برایشان غیرممکن است. اگر در بیست سالگی خواندن این کتاب‌ها را آغاز کنند احتمالا در سی سالگی به آخر خواهند رسید، البته اگر فرض کنیم که از خواندن کنار نکشند.

از آن‌ها می‌خواهم بگویند برای چه چیز‌هایی حوصله دارند و برای چه چیز‌هایی حوصله ندارند؟ وقتی درباره چیز‌هایی که حوصله‌اش را ندارند حرف می‌زنند کمی نگران می‌شوم. بی‌حوصلگی آنان ناشی از یأس یا ناامیدی و شرایط سخت این روز‌ها نبود. مسأله‌ای مربوط به کلیت زندگی در دنیای جدید به نظر می‌آمد.

در نوشته دیگری با عنوان «کاش بی حوصلگی هم یک انتخاب باشد»(کانال فردین علیخواه) به زوایایی از بی‌حوصلگی پرداختم. آیا زندگی واقعا پرشتاب شده است و ما به همین دلیل دیگر حوصله خواندن کتاب‌های چند‌جلدی و حجیم را نداریم؟ آیا سرعت زندگی آنچنان زیاد شده است که دیدن شکل زندگی در سی یا چهل سال قبل در فیلم‌ها و سریال‌ها حوصله‌مان را سر می‌برد؟ هر دقیقه شصت ثانیه، و هر ساعت شصت دقیقه است. نه کمتر و نه بیشتر! در واقعیت ثانیه‌شمار تند یا کند حرکت نمی‌کند. این پنداشت افراد جامعه از زمان است که تغییر می‌یابد و به همین دلیل مسائلی مانند بی‌حوصلگی و زمان، نه تنها برای روان‌شناسان، که برای بررسی‌های جامعه‌شناختی نیز مهم‌اند.

اغلب ما این روز‌ها مدام از زود سپری شدن زمان عصبانی می‌شویم. پیوسته شکایت داریم که چرا زمان این قدر سریع می‌گذرد. به قولی، «چشم روی هم می‌گذاری زمان مثل باد می‌آید و می‌رود». آیا می‌توان گفت که در واقع شتاب زندگی اجتماعی بیشتر شده است؟ هارتموت رزا ، جامعه‌شناس آلمانی معاصر، در کتاب «شتاب و بیگانگی » معتقد است که جامعه مدرن را می‌توان «جامعه‌ای شتابان» تعریف کرد، به این معنا که ویژگی چنین جامعه‌ای افزایش ضرباهنگ زندگی یا فشرده شدن زمان است. او مفهوم «انقباض زمان حال»، از هرمان لوبه را بکار می‌برد به این معنا که در مدرنیته، افراد بیش از پیش احساس می‌کنند که وقت‌شان دارد تلف می‌شود و کمبود وقت دارند. گویی زمان همانند مادۀ خامی تصور می‌شود که شبیه سوخت، مصرف می‌شود و از این رو پیوسته نایاب‌تر و گران‌تر می‌شود. شتاب ضرباهنگ زندگی حاصل میل یا احساس نیاز به «انجام کار‌های بیش‌تر در زمانی کمتر» است.

رزا، یکی از موتور‌های شتاب اجتماعی را «رقابت» می‌داند به بیان او، منطق اجتماعی رقابت چنان است که «باید هر چه سریع‌تر برقصیم تا در دور باقی بمانیم»، و «رقیب هرگز نمی‌خوابد». در اینجا سکون برابر است با سقوط. آنچه که از آن با عنوان «پدیده پرتگاه» یاد می‌شود.

درباره بی‌حوصلگی و شتاب ما با تناقضی مواجه‌ایم. از طرفی مدام شکایت می‌کنیم که چرا زمان تا به این اندازه عجولانه می‌گذرد. دوست داریم فریاد بزنیم که گذر زمان را کندتر و حتی متوقفش کنید. ولی همزمان، در زندگی روزمره با دیدن کسی که آرام حرف می‌زند، یا با حوصله غذا می‌خورد یا با حوصله کفش‌هایش را واکس می‌زند حوصله‌مان حسابی سر می‌رود.

سرعت، عنصری اساسی در زندگی امروز ما شده است. ما به آنچه شکایت داریم خو گرفته‌ایم.

#فردین_علیخواه
عضو گروه جامعه‌شناسی دانشگاه گیلان

Читать полностью…

بيمارستان صدر

سه استراتژی مفید و علمی برای تصمیم گیری های مهم

Читать полностью…

بيمارستان صدر

روزی زنبور و مار با هم بحثشان شد.................!
مار میگفت: انسانها از ترسِ ظاهر خوفناکِ من میمیرند؛ نه بخاطر نیش زدنم!
اما زنبور نمی پذیرفت.

مار، برای اثبات حرفش، به چوپانی که زیر درختی خوابیده بود؛ نزدیک شد و رو به زنبور گفت: من او را می گزم و مخفی میشوم ؛ تو بالای سرش سر و صدا و خودنمایی کن!

مار چوپان را نیش زد و زنبور شروع به پرواز کردن بالای سر چوپان نمود.
چوپان فورا از خواب پرید و گفت: ای زنبور لعنتی! و شروع به مکیدن جای نیش و تخلیه زهر کرد.
مقداری دارو بر روی زخمش قرار داد و بعد از چندی بهبود یافت.

سپس دوباره مشغول استراحت شد که مار و زنبور نقشه دیگری کشیدند:
اینبار زنبور نیش زد و مار خودنمایی کرد!
چوپان از خواب پرید
و همین که مار را دید، از ترس پا به فرار گذاشت!
او بخاطر وحشت از مار، دیگر زهر را تخلیه ننمود
چند روز بعد، چوپان به خاطر ترس از مار و نیش زنبور مرد!

👈 بسیاری بیماری ها و کارها نیز همینگونه اند؛ و افراد فقط بخاطر ترس از آنها، نابود میشوند.

👈 "مواظب تلقین های زندگی خود باشید...................!
برای خودت یک دایره اعتماد درست کن

آنهایی که مهم هستند را بگذار درون دایره، کم اهمیت ترها را روی خط
و باقی را بیرون از این دایره فرضی تصور کن. هر وقت کسی حرفی به تو زد که خاطرت رنجید ببین کجای دایره ات هستند؟؟ جزو افراد مهمند یا نه فقط هستند .
آیا براستی ارزش دارد از کسانی که برایمان اهمیتی ندارند برنجیم !؟
چرا بگذاریم آدمهای کم اهمیت زندگیمان ، ما را نارحت کنند حتی برای ثانیه ای!؟ یادمان باشد وقتی دیگران بدانند که نمیتوانند ناراحتتان کنند، دیگر تلاشی هم برای ناراحت کردن شما نمی کنند.

این راز آرامش است

Читать полностью…

بيمارستان صدر

آدم به امید دست یافتن به ثروت، عشق، یا آزادی خود را خسته و فرسوده میکند،

و وقتی که آن را به دست آورد از داشتنش لذت نمیبرد یا آنرا تباه میکند.
خوشبخت واقعی آن کسی است که بتواند به خود بگوید:
من میخواهم راه بروم نه به مقصد برسم.
و بدبخت کسی است که خود را مقید می سازد و می گوید:
من میخواهم به مقصد برسم
"رسیدن مردن است"


اوريانا فالاچى

Читать полностью…

بيمارستان صدر

بهترین دین کدام است!
در ميزگردى که درباره‌ی دين و آزادى برپا شده بود،
از دالايى‌لاما، با کنجکاوى و البته کمى بدجنسى پرسيدم:

عالى‌جناب، بهترين دين کدام است؟
فکر کردم که او لابد خواهد گفت: «بودايى» يا «اديان شرقى که خيلى قديمى‌تر از مسيحيت هستند.»

#دالایی_لاما کمى درنگ کرد،
لبخندى زد و به چشمان من خيره شد.
و آنگاه گفت: «بهترين دين،
آن است که از شما آدم بهترى بسازد.»

من که از چنين پاسخِ
خردمندانه‌اى شرمنده شده بودم، پرسيدم:
آنچه مرا انسان بهترى مى‌سازد چيست؟
پاسخ داد:

«هر چيز که شما را دل‌رحم‌تر،
فهميده‌تر، مستقل‌تر، بى‌طرف‌تر،
بامحبت‌تر، انسان دوست‌تر،
با مسئوليت‌تر و اخلاقى‌تر سازد
دينى که اين کار را براى شما بکند،
#بهترين_دين است»

من لحظه‌اى ساکت ماندم
و به حرف‌هاى خردمندانه ی او انديشيدم.
به نظر من پيامى که در پشت
حرف‌هاى او قرار دارد چنين است:

دوست من!
اين که تو به دينى اعتقاد دارى يا نه، اهميت ندارد
آنچه اهميت دارد،
رفتار تو در خانه،
در خانواده، در محل کار،
در جامعه ، و... در کلّ جهان است
به ياد داشته باش،
عالم هستى بازتاب اعمال و افکار ماست.

#لئوناردو_باف

@Varatamavara

Читать полностью…

بيمارستان صدر

▫️▫️▫️
مثل میمون‌ها گرفتار نشوید!
در هند، برای شکار میمون‌ها، از یک نارگیل توخالی استفاده می‌کنند که یک سر آن باز است و سر دیگر آن با طنابی به یک جای محکم بسته شده است.
شکارچی برای شکار میمون‌ها، مقداری برنج از یک سوراخ درون پوسته نارگیل ریخته و آن را با طناب به یک درخت می‌بندد.
میمون‌ها برای خوردن برنج، دستشان را از سوراخی که روی نارگیل توخالی قرار داده شده است وارد می‌کنند، این سوراخ به اندازه‌ای هست که دست میمون از آن وارد شود، ولی وقتی که میمون برای برداشتن برنج داخل نارگیل، مشتش را گره کرده و دیگر نمی‌تواند دستش را خارج کند و به دام می‌افتد!

میمون با رها کردن برنج‌های به ظاهر سودمند ولی کشنده، به‌راحتی می‌تواند رها شود ولی او گرفتار ذهن خود شده و با اینکه برای رهایی و فرار تلاش می‌کند ولی چون حاضر نیست پیش‌فرض ذهنی خود، یعنی گرفتن برنج را تغییر داده و مشتش را باز کند، دستش به صورت مشت گره کرده داخل نارگیل باقی مانده و همین موضوع مانع خروج دستش شده و اینگونه به دام می‌افتد!

با خواندن این داستان که در کتاب رمان از #رابرت_پیرسیگ، به نام خود نگه‌داری از موتورسیکلت نوشته شده است،

@VaraTamavara

Читать полностью…

بيمارستان صدر

🌸 ما در کار تغییر چهره استادیم!

اما واقعیت این هست که ما فقط دیگران را با چهره بیرونی‌مان فریب نمی‌دهیم!
یا بهتر است بگوییم آنقدر برای پنهان کردن صفات نیمه تاریکمان تلاش میکنیم که در واقع پوسته بیرونی‌مان کاملاً به چیزی مقابل نیمه تاریکمان تبدیل میشود! 
ما آنقدر این کار را انجام داده‌ایم که دیگر باور نمی کنیم که نیمه تاریک هم داریم! اما ما بیشتر از همه به خودمان دروغ می گوییم!
🔅ما باید به دروغ هایی که به خودمان می گوییم پی ببریم.چون اگر کاملاً راضی و شادمان و سالم نیستیم، به خاطر این است که دروغهایی که در پوسته بیرونی‌مان داریم مانع ما هستند.
🍀 پوشش بیرونی و نقاب های ما، که ما را در برابر جهان محافظت میکند، گنج درون ما را هم پنهان نگه می‌دارد! تنها کاری که باید برای نمایان کردن طلای وجودمان انجام بدهیم، این است که شجاعانه لاک خودمان را لایه لایه بتراشیم!
این تمرین ها تا پایان عمر با ما همراه است. اینگونه نیست که ما یک بار نیمه تاریک را کشف کنیم و کنار بگذاریم! 
چون هر روز یک ماجرای جدید و حوادث جدید در پیش رو داریم. مدام نقاب و پوسته های جدیدی را برای خودمان می سازیم.

🆔@VaraTaMavara

Читать полностью…

بيمارستان صدر

🔸اسباب‌بازی‌های پر امکانات برای بچه‌ها نخرید !

🔺اسباب‌بازی‌هایی که دارای قابلیت و امکانات فراوان هستند و به تمام نیازهای آنی کودک پاسخ میدهند، در واقع باعث می‌شوند که کودک هیچ تلاشی برای کشف، جست‌وجو و ... نداشته باشد و به این ترتیب باعث از بین رفتن رشد شناختی کودک میشوند.

🔺این کودکان در نوجوانی و جوانی عمدتا گوشه گیر بوده و به جمع و گروه گرایش نداشته و حتی در جوانی و ازدواج نیز تمایل کمی به فرزندآوری خواهند داشت

Читать полностью…

بيمارستان صدر

بجای تماشای پنجره زندگی دیگران...
از کتاب عمرت لذت ببر

داشته‌هایت را جلوی چشمانت قاب بگیر
و برای نداشته‌هایت تلاش کن

حسرت باغچه دیگران را نخور
درعوض باغبان دنیای خودت باش.

☘☘☘☘☘

Читать полностью…

بيمارستان صدر

🔴 وقتی پدر و مادر دو سبک متفاوت تربیتی دارند، بچه ها دچار دوگانگی و گُم و گیج میشوند
آنها با سبک تربیتی ضد و نقیضی بزرگ می شوند و وجودشان سرشار از تناقضات و تعارضات حل نشده باقی می ماند چون هماهنگی و یکنواختی تربیتی وجود نداشته!

✅هماهنگی والدین در تربیت کودک، بزرگترين عامل آرامش كودکانست!

وقتي كودك متوجه ميشود در خانه يکدستي وجود ندارد و بچه ها بوسيله چند نفر بزرگ ميشوند، به اين نتيجه ميرسد که درست و غلطی وجود ندارد و مجاز به انجام هر کاری هست!
مثلا مادر ميگه نميتوني بستني بخوري پدر ميگه بعد از غذا ميتوني بخوري و مادربزرگ ميگه نه عزيزم بيا الان بخور و ...

Читать полностью…

بيمارستان صدر

یکی از راههاي ساده و در عين حال بسيار مهم در شكل گيري اعتماد به نفس كودك، تماشاي بازي او است.
لطفا روزانه چند دقيقه را به تماشاي بازي يا ساير فعاليت هاي كودك خود اختصاص دهيد.

🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺

Читать полностью…

بيمارستان صدر

‌هیچگاه در برخورد با دیگران صدایت
را بالا نبر،

در عوض منطق کلامت را بالاتر ببر.
این باران است که باعث می شود
گلها رشد کنند، نه رعد و برق

🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺

Читать полностью…

بيمارستان صدر

موفقیت، محصول عادت‌های روزانه است، نه یک دگرگونی بزرگ و یکباره در کل زندگی.
ایجاد عادت‌های ماندگار، دشوار است. مردم تغییرات کوچک اندکی ایجاد می‌کنند و چون نتیجهٔ قابل توجهی مشاهده نمی‌کنند، متوقف می‌شوند. فکر‌ می‌کنید «یک ماه است که هر روز می‌دوم، پس چرا هیچ تغییری در بدنم نمی‌بینم؟» زمانی که این‌گونه فکر‌ها غلبه کنند، خیلی راحت عادت‌های مثبت به آخر خط می‌رسند.

Читать полностью…

بيمارستان صدر

وقتی خودت از زندگی‌ات لذت ببری
دیگر نگران قضاوت‌های دیگران نخواهی بود
و این یعنی خود زندگی

☘☘☘☘☘☘☘☘

Читать полностью…

بيمارستان صدر

‍ ❇️طرح سؤال از مجلّه‌ی «ایران فردا» و پاسخ استاد اسلامی‌نُدوشن که در شماره‌ی بهمن و اسفند ۱۳۷۱ مجلّه‌ی مذکور نشر شد:

🔵 سؤال: نقش عواطف و احساسات در بین ایرانیان در مقایسه با دیگر ملل چگونه است؟ این موضوع در واکنشهای اجتماعی و سیاسی چه تاثیری دارد؟

🔴 پاسخ:
سرشت ایرانی در طیّ زمان و بر اثر عواملی ریشه‌دار چنان شده که بیشتر گراینده به تفکّر اشراقی باشد نه استدلالی؛ بیشتر عاطفی باشد تا واقع‌بین.
این خصوصیّت در ایران پیش از اسلام هم دیده می‌شود، ولی در دوران بعد از اسلام خیلی بیشتر زمینه‌ی رشد یافته؛ و ادبیات عرفانی گواهِ روشنی است بر آن. فكر اشراقی، یعنی آنکه احساس و جهش‌های آنیِ ذهن، بیشتر از تعقّل و منطق در داوری و تصمیم‌گیری مداخله داشته باشند. وضع اجتماعیِ ایران طوری بوده که تسلسلِ منطقیِ امور کمتر کارسـاز به نظر می‌آمده؛ یعنی حوادثِ غیر منتظره و غافلگیر کننده قادر بوده‌اند که نقشِ تصمیم و اراده را کم اثر سازند. تداومِ این وضع، منجر به تشویقِ تفکّرِ تسلیمی و قضا قَدَری گردیده، و نتیجه آن شده که مردم بیش از نیم نگاهی به سوی زندگی نداشته باشند.
غلبه‌ی احساس بر عقل، البتّه این اثر را داشت که تفکّر ایرانی را قدری لطیف‌تر و مُلَیِّن‌تر بکند؛ ولی در مقابل، ضعفِ رعایتِ اصول، نوعی بی‌تکلیفی عارضِ آن نموده که هرچند در گذشته کارها را لنگ نمی‌گذاشته، ولی به هیچ وجه با جامعه‌ی فشرده‌ی امروز که دستخوشِ مسابقه‌ی بی‌رحمانه‌ای است، سازگاری ندارد.
نتیجه‌ی دیگرِ این طبیعتِ احساسی، تسلّطِ افراط و تفریط بر امور است، یا به عبارت دیگر نقصِ توازن. این عارضه، موجب گردیده که ایرانی یا چیزی را زیاد دوست بدارد و یا زیاد دشمن؛ و توقّف در حدّ وسط برایش بسیار دشوار بشود.

بزرگترین جهادِ ما باید این باشد که به «موازنه» نزدیک شویم. اگر بی‌اعتنایی در این زمینه را ادامه دهیم، چگونه توانِ روبرویی با نیازهای دنیای امروز را خواهیم داشت؟ آنچه برای ما از نانِ شب واجب‌تر است، گسترشِ سُلطه‌ی عقل و «ضابطه» و «قاعده» می‌باشد.

گفته‌ها و ناگفته‌ها

محمّد‌علی اسلامی نُدوشن

Читать полностью…

بيمارستان صدر

مردم می گویند:

" من پُر از درد هستم، شما دعایم کنید".
‏حاضر هم نیستند کاری کنند، این چگونه دعایی می شود؟

شما که نمی خواهید خوب شوید ، شما که نمی خواهید دردها و کینه ها را بیندازید، شما که نمی خواهید از مقاومت و قضاوت و بقیه اقلام من ذهنی خود، که زندگی تان را می دزدند و هر لحظه فعال‏اند، دست بکشید، از دیگری می خواهید شما را ‏دعا کند !؟

"‏دعا هم جایی دارد ".
اگر شما از یک مدعی شنیدید که گفت:
'' من می توانم برایتان کاری کنم، من اینجا در تلویزیون نشسته ام به من زنگ بزنید تا وردی برایتان بخوانم که نجات پیدا کنید، یا اینکه طی سه ماه، چیزی به شما یاد دهم که می توانید شفا بدهید ، و... " ‏دروغ محض است ".

چنین چیزی ممکن نیست.

اصولاً و اساساً، بخت و توانایی شفا دهندگی در درون شماست.

آن جوهری که مقدس است، در درون شماست، در بیرون نیست.

کس دیگر هم نمی تواند آن را به شما بدهد.
این استعداد و توان قبلا به شما داده شده، خمیرمایه ذات شماست.
باید خودتان، خودتان را با تحقیق و با تعهد، بیدار کنید.



@yogasp

Читать полностью…

بيمارستان صدر

با خودت پیمان ببند... آن قدر قوی بشوی که هیچ چیز و هیچ چیز و هیچ چیز آرامش ذهنیت را به هم نریزد.
با خودت پیمان ببند
در هر گفتگویی کلامی از سلامتی ، شادی و ثروت به زبان بیاری.
با خودت پیمان ببند
همیشه توانایی های دوستانت را به آنها یادآور بشوی و حس خوب و مفید بودن را توی دوستانت بوجود بیاوری
با خودت پیمان ببند
نیمه روشن هر چیزی را ببینی، آن وقت تاریکی کنار می رود و رویاهایت تحقق پیدا می کند.
با خودت پیمان ببند
مشتاق موفقیت دیگران باشی، جوری که انگار موفقیت خودت است.
با خودت پیمان ببند
اشتباهات گذشته ات را فراموش کنی و به سمت دستاوردهای بزرگتر در آینده حرکت کنی.
با خودت پیمان ببند
به تمام موجودات زنده با لبخند نگاه کنی.
با خودت پیمان ببند
آن قدر برای رشد و تعالی خودت زمان صرف کنی، تا دیگر زمانی برای انتقاد کردن از دیگران را نداشته باشی.
با خودت پیمان ببند
برای ناراحتی هایت ((صبوری)) ، برای ترس هایت ((قوی بودن)) و در برابر خشم هایت(( متانت)) داشته باشی.
با خودت پیمان ببند
که عاشق باشی
آزاد باشی
خودت باشی...


@yogasp

Читать полностью…
Subscribe to a channel