بُکا؛ [(ب)(_ )ُ].[ بکاء ].گریه.(ناظم الاطباء).گریه.(مهذب الاسماء). اشك و زاري.به معني گریه که اشك ریختن باشد.(غیاث).گریه.
بیکلام
چون غم امشبم زیاده
خیلی زیاد
ولی خب چه میشه کرد؟
@Bockaa
یه متن از علی سلطانی هست که فقط برای تو♡:
تو را باید کمی بیشتر دوست داشت
کمی بیشتر از یک همراه
کمی بیشتر از یک همسفر
کمی بیشتر از یک آشنای ناشناس!
تو را باید...
اندازه تمام دلشوره هایت
اندازه اعتماد کردن ات
تو را باید با تمام حرف هایی که در چشمانت موج میزند
با تمام رازهایی که در سینه داری دوست داشت
تو را باید همانند یک هوای ابری
یک شب بارانی
یک آهنگ قدیمی
یک شعر تمام نشدنی
همانند یک ملو درامِ کلاسیکِ عاشقانه ی فرانسوی
همانند یک آواره ی عاشق دوست داشت!
تو را باید هنگامی که موهایت را تاب میدهی
هنگامی که پشت پنجره ی اتاقِ خاطرات ات...
چشم میدوزی به برگ هایِ روانِ پاییز
هنگامی که دیوار شب را با سکوت ات میشکنی
هنگامی که آغوشی میخواهی از جنس آرامش
تو را باید فراتر از لمسِ تَن ات دوست داشت
فراتر از اختلالات هورمونی!
برای دوست داشتنت باید غرور را رها کرد!
«برای من کاغذ بنویس. اگر دیدی نمیتوانی طاقت بیاوری، منزل کوچک من، منزل تو خواهد بود. من در اینجا بیکار نیستم. بعضی کتابهای خوب دارم و اطراف من پر از جنگلهای ساکت و خنک است. به مصاحبت با من چنان خواهی گذرانید که خیال میکنی در عالم ارواح واقع شدهای.
پس از آن به مرور خواهی دید که زمان، بهترین داروی قلب انسان است.»
• از میان نامهی نیما یوشیج به پرویز ناتلخانلری.
کاش میشد بچه بمونم.
بچه بودن قشنگه.
گاگول بودن قشنگه، نفهمیدن قشنگه.
کاش میشد ندونم، هیچی ندونم…
کاش میشد همه دغدغه م اسباب بازی پشت ویترین بود.
ولی نه…
من بزرگ شدمو فهمیدم بزرگ شدن قشنگ نیست.
بزرگ شدن ، فهمیدن …
جهنمه، جهنم.
•راحلیسم
بیکلام
برای تو که آغوشت را از من دریغ کردی
بوی اشک های شبانه میدهد♡
@Bockaa
همزمان، انسان در مسیر عمر خود مگر چند بار میتواند به دوستانی بربخورد که از میان آنها همزبانی بیابد؟
همزبانی که همدل باشد. و مگر دوستی از آن مایه که به رفاقت بیانجامد چند بار میتواند رخ بدهد و در چند مقطع عمر؟
•بخشی از کتاب سلوک
اثر محمود دولت آبادى
خودمونو خر نکنیم؛
از آدمی که هیچ
اهمیتی براش نداریم، بگذریم
از آدمی که دوسمون نداره، بگذریم
از آدمی که با حرفاش
قلبمونو پاره پاره کرد، بگذریم
از آدمی که فرقمونو
با بقیه نمیدونه، بگذریم
از آدمی که بند دلمون نیست، بگذریم
اگه نگذریم، بجاش
باید از غرورمون
از آرامشمون
از قلبمون
از خودمون، بگذریم
که تهش باز به این نتیجه میرسیم
"کاش ازش گذشته بودم″
•بُکاء
مادربزرگم همیشه بهم میگفت، هیچوقت جلوی قطره اشکی که وقتِ دلتنگی از گوشهی چشمت سرازیر میشه رو نگیر، با دستات پاکش نکن؛ اون راهش رو بلده، میغلته رو گونههات و میوفته رو زمین، میره تو دل خاک. خدارو چه دیدی؟ شاید از همون یه قطره دلتنگیِ تو، گیاهی جوونه بزنه و رشد کنه و یه درخت تنومند بشه؛ که زیر سایهش قد بکشی و بزرگ شی، که بهش تکیه کنی و یادت بره چیا بهت گذشته، که بدونی از همین اشکهاست که آدم قلبش قوی میشه و جلوی هر اتفاق تلخی وایمیسه؛ پس هیچوقت جلوش رو نگیر، اون راهش رو خوب بلده...
•مجتبی پورفرخ
بعضی آدمها را نمیشود داشت
فقط میشود يک جور خاصی دوستشان داشت؛
بعضی آدمها اصلا برای اين نيستند
که برای تو باشند يا تو برای آنها ...
اصلا به آخرش فکر نمیکنی
آنها برای اينند که دوستشان بداری!
آن هم نه دوست داشتن معمولی نه حتی عشق؛
يک جور خاصی دوست داشتن که اصلا هم کم نيست.
اين آدمها حتی وقتس که ديگر نيستند هم در کنج دلت تا ابد يه جور خاص دوست داشته خواهند شد ...
•بخشی از کتاب بابا لنگ دراز
اثر جین وبستر
یه متن عربی خوندم که قلبم رو مچاله کرد وقتی میگفت:
ستبقى يتيماً في غياب من تحب
حتى لو عانقكَ العالم بأسرِه.
«تو در غیاب کسی که
دوستش داری، یتیم خواهی ماند،
حتی اگر تمام دنیا تو را در آغُوش بگیرند.»
چه باشد عاشقی؟
+خود را به غمها مبتلا کردن...
•بابافغانی شیرازی
«گاه وقتی میروم احساس میکنم که گویی چیزی کم است. آنچیز تو هستی. تو…»
•بخشی از نامه پابلو نرودا به آلبرتینا رزا
اونجا که نزار قبانی میگه:
من دربارهى تو به آنها نگفتم،
اما تو را ديدهاند كه در چشمانم زندگی میکنی.
من دربارهى تو به آنها نگفتم،
اما تو را در كلماتِ نوشته شدهام ديدهاند.
عطر عشق، نمىتواند پنهان بماند.
چقدر گریه کنم برای این آهنگ؟!
لانا گوش بدیم روزمون زیبا بشه
@Bockaa
و عشق، تنها عشق
ترا به گرمی یک سیب میکند مانوس
و عشق ، تنها عشق
مرا به وسعت اندوه زندگیها برد
مرا رساند به امکان یک پرنده شدن
•سهراب سپهری
چون بههرحال هر کسی احتیاج داره که این ترانه رو بشنوه مخصوصا اونجا که میگه:
«رها کن غمت را رها کن».
@Bockaa
درس زندگی فقط همونی که نزار قبانی میگه:
آنچه را که می خواهی انجام بده! هر که واقعاً تو را بخواهد، تو را همانگونه که هستی می خواهد.