روزی #لقمان به پسرش گفت امروز به
تو سه پند می دهم که کامروا شوی:
اول این که سعی کن در زندگی بهترین غذای
جهان را بخوری! دوم این که در بهترین بستر
و رختخواب جهان بخوابی! سوم این که در
بهترین کاخها و خانه های جهان زندگی کنی!
پسر لقمان گفت ای پدر ما یک خانواده
بسیار فقیر هستیم چطور من می توانم
این کارها را انجام دهم؟
لقمان جواب داد: اگر کمی دیرتر و کمتر غذا
بخوری هر غذایی که می خوری طعم بهترین
غذای جهان را می دهد. اگر بیشتر کار کنی
و کمی دیرتر بخوابی در هر جا که خوابیده ای
احساس می کنی بهترین خوابگاه جهان است
و اگر با مردم دوستی کنی، در قلب آنها جای
می گیری و آن وقت بهترین خانه های جهان
مال توست .
🦉 @boof_tanhaie
هیچكس خودش را در هیچ رابطهاى مقصر نمیداند!
همهى ما آنقدر غرور داریم،
كه همیشه حق را به جانبِ خودمان میدانیم
از نظر خودمان، فرشتگانى هستیم،
كه داشتیم زندگیمان را میكردیم
كه یك نفر آمد و ما را با خاک یكسان كرد و رفت...
داخلِ شعرها
داخلِ متنها
میگردیم دنبالِ جملهاى كه طرف مقابل را بكوبد و
ما را مظلومترین آدمِ دنیا نشان دهد...
گاهى یادمان میرود
آدمى كه الان میخواهیم سر به تنش نباشد،
تا دیروز پُزَش را به عالم و آدم میدادیم!
كمى انصاف شاید...
.
علیقاضی نظام
🦉 @boof_tanhaie
با حس ویرانی بیا…تا بشکند دیوار من
چیزی نگفتن بهتر است ,تکرار طوطی وار من
بی جستجو ایمان ما از جنس عادت می شود
حتی عبادت بی عمل وهم سعادت می شود
با عشق آنسوی خطر,جایی برای ترس نیست
در انتهای موعظه…دیگر مجال درس نیست
کافر اگر عاشق شود بی پرده مومن می شود
چیزی شبیه معجزه ..با عشق ممکن می شود
✍🏻🎙افشین یداللهی
🦉 @boof_tanhaie
.
بافتن را از یک فامیل خیلی دور یاد گرفتم که نه اسمش خاطرم است نه قیافهاش ...
اما حرفش هیچ وقت از یادم نمیرود، میگفت :
زندگی مثل یک کلاف کامواست !
از دستت که در برود میشود کلاف سردرگم، گره میخورد، میپیچد به هم، گرهگره میشود ...!
بعد باید صبوری کنی، گره را به وقتش با حوصله وا کنی، زیاد که کلنجار بروی، گره بزرگتر میشود، کورتر میشود، یک جایی دیگر کاری نمیشود کرد، باید سر و ته کلاف را برید، یک گره ظریفِ کوچک زد !
بعد آن گره را توی بافتنی یک جوری قایم کرد، محو کرد، یک جوری که معلوم نشود، یادت باشد گرههای توی کلاف همان دلخوریهای کوچک و بزرگند، همان کینههای چند ساله، باید یک جایی تمامش کرد، سر و تهش را برید ...
زندگی به بندی بند است به نام "حرمت " ؛
که اگر آن بند پاره شود کار زندگی تمام است ...!
سیمین بهبهانی
🦉 @boof_tanhaie
راز هایت را به دو نفر بگو ...
خودت و خدایت
در تنگنا به دو چیز تکیه کن...
صبر و دعا
در دنیا مراقب دو چیز باش...
پدر و مادر
از دو چیز نترس که به دست خداست...
روزی و مرگ
و به یک چیز هیچ وقت خیانت نکن..
رفاقت
تا وقتی نگاه خدا به سوی توست از روی گرداندن دیگران غمگین مباش...
🦉 @boof_tanhaie
به ﺁﺭﺯﻭﻫﺎﯾﺖ ﻓﮑﺮ ﮐﻦ،ﻧﻪ ﺭﺍهﻫﺎﯼ ﺭﺳﯿﺪﻥ ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ
ﻭﻇﯿﻔﻪ ﻣﺎ ﺍﯾﻦ است ﮐﻪ ﺁﻧﭽﻪ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺁﺭﺯﻭ ﺩﺍﺭﯾﻢ، ﺩﺭ ﺫﻫﻨﻤﺎﻥ ﺑﻪ ﮐﺎﺭ ﮔﯿﺮﯾﻢ؛ ﺑﻨﺎﺑﺮ ﺍﯾﻦ ﻫﺮﮔﺰ ﻧﮕﻮ: ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﻣﯿﺮﺳﻢ
ﺩﺭ ﺑﺴﯿﺎﺭﯼ ﺍﺯ ﻣﻮﺍﻗﻊ ، ﺁﺭﺯﻭﻫﺎ ﺍﺯ
ﺭﺍﻩ ﻫﺎﯾﯽ ﺑﺮ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﻣﯿﺸﻮﻧﺪ ﮐﻪ ﺗﻮ ﻫﺮﮔﺰ فقط ﻓﮑﺮﺷﺎﻥ ﺭﺍ ﻫﻢ ﻧﻤﯿﮑﻨﯽ. ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺑﺎﺑﺖ ﺁﻧﭽﻪ ﮐﻪ ﺩﺍﺭﯼ، ﺷﮑﺮ ﮔﺰﺍﺭ ﻭ ﺳﭙﺎﺳﮕﺰﺍﺭ ﺑﺎﺵ. ﺳﭙﺎﺳﮕﺰﺍﺭﯼ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺭﺍه ﻫﺎﯼ ﺭﺳﯿﺪﻥ ﺑﻪ ﺁﺭﺯﻭﻫﺎﺳت.💚
🦉 @boof_tanhaie
انسانیت دین دار و بی دین نمیشناسد!
انسانیت باحجاب و بیحجاب نمیشناسد.
انسانیت دارا و ندار نمیشناسد.
انسانیت دکتری و بی سواد نمیشناسد...
انسانیت شعور میشناسد
درک میشناسد
فرهنگ میشناسد👌❤️
🦉 @boof_tanhaie
خیلی زیباست، زشتی و زیبایی
روزی، آدم نادانی كه صورت زیبایی داشت، به « افلاطون» كه مردی دانشمند بود، گفت: ” ای افلاطون، تو مرد زشتی هستی”.
افلاطون گفت: « عیبی كه بود گفتی و آن را به همه نشان دادی، اما آنچه كه دارم، همه هنر است، ولی تو نمی توانی آن را ببینی. هنر تو، تنها همین حرفی بود كه گفتی، بقیه وجود تو سراسر عیب است و زشتی. بدان كه قبل از گفتن تو، خود را در آینه دیده بودم و به زشتی صورت خودم پی برده بودم. بعد از آن سعی كردم وجودم را پر از خوبی و دانش كنم تا دو زشتی در یك جا جمع نشود. تو مردی زیبارو هستی، اما سعی كن با رفتار و كارهای زشت خود، این زیبایی رابه زشتی تبدیل نكنی”
🦉 @boof_tanhaie
ﺷﺎﻣﻠﻮ ﻣﯿﮕﻮﯾﺪ :
ﺑﺘﺮﺱ ﺍﺯ ﺍﻭ ﮐﻪ ﺳﮑﻮﺕ ﮐﺮﺩ
ﻭﻗﺘﯽ ﺩﻟﺶ ﺭﺍ ﺷﮑﺴﺘﯽ ...
ﺍﻭ ﺗﻤﺎﻡ ﺣﺮﻑ ﻫﺎﯾﺶ ﺭﺍ ﺟﺎﯼ ﺗﻮ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﺯﺩ ﻭ ﺧﺪﺍ ﺧﻮﺏ ﮔﻮﺵ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﻭ ﺧﻮﺏﺗﺮ ﯾﺎﺩﺵ ﻣﯿﻤﺎﻧﺪ. ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺭﺳﯿﺪ ﺭﻭﺯﯼ ﮐﻪ ﺧﺪﺍ ﺗﻤﺎﻡ ﺣﺮﻓﻬﺎﯼ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺳﺮﺕ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﮐﺸﯿﺪ ﻭ ﺗﻮ ﺁﻥ ﺭﻭﺯ ﺩﺭﮎ ﺧﻮﺍﻫﯽ ﮐﺮﺩ ﭼﺮﺍ ﮔﻔﺘﻪ ﺍﻧﺪ :
ﺩﻧﯿﺎ ، ﺩﺍر ِﻣﮑﺎﻓﺎﺕ ﺍﺳﺖ !!!
🦉 @boof_tanhaie
خدا بزرگ است
وقتی به قدرتی به اسم خدا اعتقاد داریم
استرس و اضطراب بی معناست
همه چیز التیام میابد
دردهایت تمام میشوند
قلب شکسته ات ترمیم میشود
و روزهای خوبت خواهند آمد
روزهای بد هرکسی، هیچ وقت مونگار نخواهند بود...
و که میدونی خدا بزرگه
پس در عمل هم این اعتقادو نشون بده
استرس و اضطراب رو از خودت دور کن
و توکل و امید رو جایگزینش کن
حیف که یادمون میره چه خدایی داریم
ولی خدا رو شکر که او هیچ وقت مارو فراموش نمیکنه...
خدایا شکرت که هستی
#معجزه_شکرگزاری
🦉 @boof_tanhaie
سنگريزه ريز است و ناچيز اما اگر در جوراب يا
کفش باشد ما را از راه رفتن باز ميدارد
در زندگي هم ؛ بعضي مسائل ريزاند و ناچيز ...
اما مانع حرکت به سمت خوبي ها و آرامش ما ميشوند
کم احترامي يا نامهرباني به والدين ؛
نگاه تحقيرآميز به فقرا ؛
تکبر و فخرفروشي به مردم ؛
منت گذاشتن هنگام کمک کردن ؛
نپذيرفتن عذر خطاي دوستان ؛
بخشي از سنگريزه هاي مسير تکامل ما هستند
آنها را بموقع کنار بگذاريم
تا از زندگي لذت ببريم🌹
🦉 @boof_tanhaie
رﻭﺯﯼ ﻣﺮﺩی ﺳﻮﺍﺭ ﺑﺮ ﺧﺮ ﺍﺯ ﺩﻫﯽ ﺑﻪ ﺩﻫﯽ ﺩﯾﮕﺮ میرفت. ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻥ ﺭﺍﻩ ﻋﺪﻩ ﺍﯼ ﺍﺯ ﺟﻮﺍﻧﺎﻥ ﮐﻪ ﺷﺮﺍﺏ ﺧﻮﺭﺩﻩ بودند ﻭ ﻣﺴﺖ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﺭﺍﻩ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺍﻭ میبندند ﻭ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺁﻧﻬﺎ ﺟﺎﻣﯽ ﺭﺍ ﭘﺮ ﺍﺯ ﺷﺮﺍﺏ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺗﻌﺎﺭﻑ میکند.ﻣﺮﺩ ﺍﺳﺘﻐﻔﺮﺍﻟﻠﻪ ﮔﻮﯾﺎﻥ ﺳﺮﺑﺎﺯ ﺯﺩ ﻭ ﻭﻟﯽ ﺟﻮﺍﻧﺎﻥ ﺩﺳﺖ ﺑﺮﺩﺍﺭ ﻧﺒﻮﺩﻧﺪ. سرانجام یکی ﺍﺯ آنان ﺗﻬﺪﯾﺪ ﮐﺮﺩ ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﺷﺮﺍﺏ ﺗﻌﺎﺭﻓﯽ ﺭﺍ ﻧﺨﻮﺭﺩ ﮐﺸﺘﻪ میشود.
ﻣﺮﺩ ﺑﺮﺍﯼ ﺣﻔﻆ ﺟﺎﻥ ﺭﺍﺿﯽ ﺷﺪﻩ ﻭ ﺑﺎ ﺍﮐﺮﺍﻩ ﺟﺎﻡ را ﮔﺮﻓﺘﻪ ﻭ ﺭﻭ ﺑﻪ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﮔﻔﺖ: «ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺗﻮ میدانی ﮐﻪ ﻣﻦ به خاطر ﺣﻔﻆ ﺟﺎﻧﻢ ﺍﯾﻦ ﺷﺮﺍﺏ ﺭﺍ میخورم.»
وقتی مرد ﺟﺎﻡ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻟﺐ ﻧﺰﺩﯾﮏ ﮐﺮﺩ ﻧﺎﮔﻬﺎﻥ ﺧﺮﺵ ﺷﺮﻭﻉ ﺑﻪ ﺗﮑﺎﻥ ﺩﺍﺩﻥ ﺳﺮ ﺧﻮﺩ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺳﺮ ﺧﺮ ﺑﻪ ﺟﺎﻡ ﺷﺮﺍﺏ ﺧﻮﺭﺩ ﻭ ﺷﺮﺍﺏ ﺑﺮ ﺯﻣﯿﻦ ﺭﯾﺨﺖ ﻭ ﺟﻮﺍﻧﺎن خندیدند.
ﻣﺮﺩ ﻧﯿﺰ ﺑﺎ ﺩﻟﺨﻮﺭﯼ ﮔﻔﺖ: «ﭘﺲ ﺍﺯ ﻋﻤﺮﯼ ﺧﻮﺍﺳﺘﯿﻢ ﺷﺮﺍﺑﯽ ﺣﻼﻝ ﺑﺨﻮﺭﯾﻢ ﺍﯾﻦ ﺳﺮ ﺧﺮ نگذاشت.»
«سر خر» كه میگویند حكايتش اين است
🦉 @boof_tanhaie
گفت : زندگی مثه نخ کردنه سوزنه!
یه وقتایی بلد نیستی چیزیو بدوزی،
ولی چشات انقد خوب کار میکنه که
همون بار اول سوزن رو نخ میکنی،
اما هر چی پخته تر میشی، هر چی
بیشتر یاد میگیری چجوری بدوزی،
چجوری پینه بزنی، چجوری زندگی کنی،
تازه اون وقت چشات دیگه سو ندارن.
گفتم : خب یعنی نمیشه یه وقتی
برسه که هم بلد باشی بدوزی، هم
چشات اونقد سو داشته باشن که
سوزن رو نخ کنی؟
گفت: چرا، میشه، خوبم میشه
اما زندگی همیشه یه چیزیش کمه.
گفتم چطور مگه؟
گفت : آخه مشکل اینجاست، وقتی
که هم بلدی بدوزی، هم چشات سو داره،
تازه اون موقع میفهمی
نه نخ داری، نه سوزن ...🌺🍃
🦉 @boof_tanhaie
اون وقتا با نوکِ پنجه بابا ،از خواب بیدار میشدیم که بلند شو برو نون بخر .
الان با نوک پنجه از خونه بیرون میریم که نون بخریم تا بچه ها که چه عرض کنم جوونامون بیدار نشن .
اون وقتا اختیار تلویزیون با دوتا کانال دست بابا بود
الان کنترل تلویزیون با هفتصدتا کانال دست بچه ها ست .
اون وقتا سر سفره باید چهار زانو میشستیم تا بابا بیاد و شروع کنیم به غذا خوردن .
الان میشینیم سر سفره و اونقدر بچه ها را صدا میکنیم تا راضی بشن بیان سر سفره .
اون وقتا مادر با مواد موجود تو خونه غذا می پخت و ماهم بی چون وچرا غذا را میخوردیم .
الان بچه ها به مادرا منوی غذایی میدن اما بازم سر سفره از غذا ایراد میگیرن .
اون وقتا موقع عروسی پدر داماد یه اتاق خونه رو خالی میکرد و عروس هم کل جهیزیه اش رو توی همون اتاق میچید و یک عمر با هم زندگی میکردند.
الان یک دستگاه آپارتمان که خودش یه پا فروشگاه وسایل برقی و یه نمایشگاه مبل و فرش و تیر و تخته است برای عروس و داماد فراهم میشه اما چند ماه بیشتر باهم زندگی نمیکنند .
اون وقتا خونه ها خالی از مبل و وسایل تزیینی بود ولی پر از مهمان .
الان خونه ها پر از مبل و وسایل تزیینیه ولی خالی از مهمون .
اون وقتا با یه پیکان جوانان ده پونزده نفر می رفتیم خونه فک و فامیل و کلی بهمون خوش می گذشت.
الان هر خونواده اگه دوسه تا ماشین نداشته باشه حتما یه دونه رو داره و هیچ کس خونه کسی نمیره .
اون وقتا هیچ کس اطلاعات پزشکی نداشت اما همه سالم بودند.
الان همه اطلاعات پزشکی دارند (از تلویزیون و تلگرام و ....)ولی همه مریضند.
اون وقتا.....
الان ......
🦉 @boof_tanhaie
زن جمال زندگی است
و مرد جلال آن!
بانو مهمترین کار تو این است
که غرور شوهرت نشکند.
آقا کار اصلی تو هم اینست که
گلِ لطافت و عاطفه همسرت پژمرده نشود...!
زن هاى زیبا
ذهن و چشم هاى یک مرد را تسخیر میکنند
زن هاى عاقل
قلب و دستهایش را
و زن هاى مهربان
روح و وجودش را...!
پس یک زن زیبا، عاقل و مهربان باشیم...
🦉 @boof_tanhaie
هیچ کس به ما نگفت
به کارِ هم ، کار نداشته باشیم ،
که با کوچک کردنِ آدم ها ، احساسِ بزرگی نکنیم ،
که با قضاوت کردن و وصله چسباندن به دیگران ، نُقلِ هیچ مجلسی نباشیم !
کسی نگفت حقِ دخالت در افکار و باورهایِ هم را نداریم ،
که با خط زدنِ آرزویِ دیگران ، به آرزویمان نخواهیم رسید ،
که با زمین خوردنِ هیچ کس ،
سربلند یا خوشبخت نخواهیم شد !
تا به اینجا رسیدیم ؛
جایی که سرهایمان همه جا هست ،
جز در کار و زندگیِ خودمان !
✍نرگس صرافیان طوفان
🦉 @boof_tanhaie
در کشاکش تمام سختیها
و کم آوردنهایی که زندگی
برایمان رقم میزند
هیچگاه اسیرِ عظمت
درد و غم مباش
که خدای تو
از تمام آنچه که دلت را
آزرده، بزرگتر است.
هرگز نهراس ازاینکه آینده ای نامعلوم را به خدایی که آشناست بسپاری
🦉 @boof_tanhaie
حکایتی کوتاه و قابل تامل👌
♦️روباهی به فرزندش گفت:
فرزندم
از تمام این باغ ها میتوانی انگور بخوری
غیر از آن باغی که متعلق به "ملای" ده است!
حتی اگر گرسنه هم ماندی به سراغ آن باغ نرو!
روباه جوان از پدرش پرسید
چرا مگر انگور آن باغ سمی است؟
روباه به فرزندش پاسخ داد
نه فرزندم اگر"ملا" بفهمد که ما
از انگور باغش خورده ایم
فتوا می دهد و گوشت روباه را حلال می کند و دودمانمان را به باد می دهد!
با این جماعت که قدرتشان
بر "جهل مردم" استوار است هیچ وقت در نیفت !!
👤عبید زاکانی
🦉 @boof_tanhaie
بعضی روزها
حال آدم یک جور عجیبی خوب است
خوب که می گویم نه اینکه مشکل نباشد ها، نه.
خوب یعنی خدا دستت را می گیرد
مقابل غم ها
میگوید "امروز بنده ام باید خوشحال باشد سراغش نیایید"
و تو هی ذوق میکنی
از خوشی های کوچک زندگی ات
از اتفاقاتی که انتظارش را نداری و میشود
من، هر روزی که بی انتظار و شاکر چشم گشودم حالم خوب بود.
خوب که می گویم
نه اینکه به تمام آرزوهایم رسیده باشم ها! نه
خوب یعنی خدا را راس آرزوهایم قرار دادم و همه چیز را به او سپردم...
🦉 @boof_tanhaie
خدایا...
بیاموز به من.....
که لحظه ها در گذرند....
بیاموز به من که هیچ حالتی پایدار نیست.....
که می گذرد....اگر در سختی ام...
اگر دلتنگم....
و در تمام این لحظه ها تو در کنار منی....
به من آگاهی بده تا پذیرا باشم هر لحظه ایی را که می گذرد....
و نشانم بده راه را....
تا سهم خود را به انجام برسانم....
از نیروی بی پایانت بی نصیبم مگذار ....
تا بپیمایم راههای دشوار زندگی را که با حضور تو ممکن میشود.....
نگرانی هایم را بدست تو می سپارم.....
و قدم میگذارم در راهی که تو میخوانی ام.....
و هرچه در این مسیر برایم مهیا کرده ای را با آغوش باز می پذیرم....
هر لحظه با یاد تو خواهد گذشت...
چه سخت و چه آسان...
چه تلخ و چه شیرین...
که با حضور تو همه لحظه هایم به عشق مبدل میشوند....
🦉 @boof_tanhaie
**
رازهاے خوشبختی
۱- اگر مے خواهے خوشبخت باشے، دیگران را خوشبخت ڪن.
۲- قدر ڪسانے را ڪه دارید و مے بینید، بدانید.
۳- قبل از اینڪه طلب بخشش ڪنید، ببخشید.
۴- ڪینه ڪس را به دل نگیرید.
۵- ذهنتان را پاک ڪنید، افڪارتان را تنظیم ڪنید.
۶- آنچه ڪه اهمیت دارد، رویدادها نیست، بلڪه برداشت شما درباره آن اتفاق است.
۷- همیشه انتظار بهترین ها را داشته باشید، ولے براے بدترین هم آماده باشید.
۸- باید پر از روحیه تعجب باشید، روحیهاے ڪه به بچهها تعلق دارد.
۹- بدن خود را سالم و قوے نگه دارید.
۱۰- لازم نیست ڪه همیشه برنده باشید.
۱۱- دوستان واقعے مانند گنج هستند.
۱۲- خودتان را همانطور ڪه هستید، قبول ڪنید، بدون هیچ شرطی.
۱۳- خودتان را باور ڪنید، باور ڪنید و موفق شوید.
۱۴- همیشه خوبے هاے دیگران را ببینید.
۱۵- نباید از چیزے بترسید، ترس فلج تان مے ڪند.
🦉 @boof_tanhaie
بعضی وقتها نیاز است
که به بعضی ها فهماند
بخشش هم حدی دارد
و قرار نیست که تا همیشهی
خدا بخشیده شوند
باید به بعضی ها فهماند
کسی که دوستت دارد
هیچ گناهی نکرده که بخاطر
علاقهاش به خودت اجازه دهی
که هر ظلمی را در حقش انجام دهی
باید به بعضی ها فهماند
بعضی رفتن ها دیگر برگشتی ندارند
و نمیشود هربار که تمام پل های
پشت سرشان را خراب کردند
دوباره آنها را از خورده شکسته های
قلب کسانی که دوستشان دارند بسازند
و برگردند
اصلا میدانی چیست ؟
از یک جایی به بعد باید شکست،
خرد کرد، قلبی را که بخواهد
آدمهایی که بی دلیل تنهایش
گذاشتهاند را ببخشد...
🦉 @boof_tanhaie
اگر برای بدست آوردن پول مجبوری دروغ بگویی و فریبکاری کنی ، تهیـدست بمان.
اگر برای بدست آوردن جاه و مقامی باید چاپلوسی کنی و تملّق بگوئی ،از آن چشم بپوش.
اگر برای آنکه مشهور شوی، مجبور می شوی مانند دیگران خیانت کنی ،در گمنامی زندگی کن.
بگذار دیگران پیش چشم تو با دروغ و فریب ثروتمند شوند ،با تملّق و چاپلوسی شغل های بزرگی را به دست آورند و با خیانت و نادرستی شهرت پیدا کنند ، تو گمنام و تهیـدست و قانع باش! زیرا اگر چنین کنی تو سرمایه ای را که آنها از دست داده اند ، به دست آورده ای
و آن "شرافت" است.
🦉 @boof_tanhaie
روزی شخصی بر سر جالیز رفت که خیار بدزدد.
پیش خودش گفت: این گونی خیار را میبرم و با پولی که برای آن میگیرم، یک مرغ میخرم.
مرغ تخم میگذارد، روی آنها مینشیند و یک مشت جوجه در میآید،
به جوجهها غذا میدهم تا بزرگ شوند،
بعد آنها را میفروشم و یک گوسفند میخرم،
گوسفند را میپرورم تا بزرگ شود،
او را با یک گوسفند جفت میکنم،
او تعدادی بره میزاید و من آنها را میفروشم.
با پولی که از فروش آنها میگیرم، یک مادیان میخرم،
او کره میزاید، کرهها را غذا میدهم تا بزرگ شوند،
بعد آنها را میفروشم
با پولی که برای آنها میگیرم، یک خانه با یک باغ میخرم.
در باغ خیار میکارم و نمیگذارم احدی آنها را بدزدد.
همیشه از آنجا نگهبانی می کنم.
یک نگهبان قوی اجیر میکنم، و هر از گاهی از باغ بیرون میآیم و داد میزنم: آهای تو، مواظب باش.
آن فرد چنان در خیالات خودش غرق شد که پاک فراموش کرد در باغ دیگری است و با بالاترین صدا فریاد میزد.
نگهبان صدایش را شنید و دواندوان بیرون آمد، آن فرد را گرفت و کتک مفصلی به او زد. بيچاره تازه فهميد كه همش رويا بوده است..
🦉 @boof_tanhaie
یادت باشہ ڪہ آرامش رو بايد تو وجود خودت پيدا ڪنے
يادت باشہ هميشہ تہ قلبت يہ جايے براے بخشيدن آدما بگذارے ...
زبان استخوانے ندارد اما آنقدر قوے هست ڪہ بتواند قلبے را بشڪند
مراقب حرفهايمان باشيم
🦉 @boof_tanhaie
❣واقعا زیباست .....
فروغ فرخزاد میگويد:
در حیرتم از "خلقت آب "
اگر با درخت همنشین شود، آنرا شکوفا میکند
اگر با آتش تماس بگیرد، آنرا خاموش میکند.
اگر با ناپاکی ها برخورد کند، آنرا تمیز میکند.
اگر با آرد هم آغوش شود، آنرا آماده طبخ میکند.
اگر با خورشید متفق شود، رنگین کمان ایجاد میشود.
ولی اگر تنها بماند، رفته رفته گنداب میگردد.
دل ما نیز بسان آب است، وقتی با دیگران است زنده و تأثیر پذیر است، و در تنهایی مرده وگرفته است...
"باهم" بودنهایمان را قدر بدانیم...
🦉 @boof_tanhaie
اغلب کسانی که
در زندگی خویش
احساس "آرامش" می کنند
"لبخند" را مشق می کنند
با امید "دعا" می کنند
عشق را "تدریس" می کنند
و"محبت" را فراموش نمی کنند
🦉 @boof_tanhaie
زن ، بام نیست
تا برای هواخوری به سراغش بروی
آسمان است پرواز را بیاموز
سیگار نیست
که بکشی و تمامش کنی
اکسیژن است او را نفس بکش
روزنامه نیست که بخوانی و
روی نیمکتی جا بگذاری
کتاب است او را زندگی کن
او یک «زن» است اگر میتوانی «مرد» باش.
🖊سیمین_بهبهانی
🦉 @boof_tanhaie
بهترین و بدترین آدمها را در بین دینداران دیدم.
بهترین آنها کسانی بودند که
میخواستند خودشان به بهشت بروند
و چقدر بی آلایش و پاک بودند،
سرشان به کار خودشان بود،
بی آزار بودند و بهترین مشوق من
به دین بودند.
و بدترین آنها کسانی بودند که
میخواستند غیر از خودشان
بقیه را هم به بهشت ببرند.
چقدر وحشتناک بود برخورد با آنها
تظاهر و ریا !!!
خشونت وتوحش در بین آنها موج میزد...
👤گاندی
🦉 @boof_tanhaie
اگر مستضعفی ديدی ،
ولي از نان امروزت به او چيزی نبخشيدی ، به انسان بودنت شک کن! اگر چادر به سر داری ، ولي از زير آن چادر به يک ديوانه خنديدی به انسان بودنت شک کن! اگر قاری قرآنی ، ولي در درکِ آياتش… دچارِ شک و ترديدی ، به انسان بودنت شک کن! اگر گفتی خدا ترسي ، ولي از ترس اموالت تمام شب نخوابيدي ، به انسان بودنت شک کن! اگر هر ساله در حجّي ، ولي از حال همنوعت سوالي هم نپرسيدي ، به انسان بودنت شک کن! اگر مرگِ کسی ديدي ، ولي قدرِ سَري سوزن ز جاي خود نجنبيدي ، به انسان بودنت شک کن . . .
🦉 @boof_tanhaie