شعر نوشته شده بر مزار پروین اعتصامی:
اینکه خاک سیهش بالین است
اختر چرخ ادب پروین است
گر چه جز تلخی ز ایام ندید
هر چه خواهی سخنش شیرین است
صاحب آنهمه گفتار امروز
سائل فاتحه و یاسین است
دوستان به که ز وی یاد کنند
دل بی دوست دلی غمگین است
خاک در دیده بسی جان فرساست
سنگ بر سینه بسی سنگین است
بیند این بستر و عبرت گیرد
هر که را چشم حقیقت بین است
هر که باشی و ز هر جا برسی
آخرین منزل هستی این است
آدمی هر چه توانگر باشد
چون بدین نقطه رسید مسکین است
اندر آنجا که قضا حمله کند
چاره تسلیم و ادب تمکین است
زادن و کشتن و پنهان کردن
دهر را رسم و ره دیرین است
خرم آنکس که در این محنت گاه
خاطری را سبب تسکین است
مادام باترفلای" اپرایی در سه پرده اثر جاکومو پوچینی آهنگساز ایتالیایی با لیبرتو لوئیجی ایلیکا و جوزپه جیاکوزا است که داستان غم انگیز زن جوان ژاپنی به نام چیو-چیو سان معروف به "پروانه" را روایت می کند که سقوط می کند. عاشق یک افسر نیروی دریایی آمریکایی به نام ستوان پینکرتون است و با او ازدواج می کند که توسط او رها می شود.
پرده اول
اپرا با پینکرتون و دلال ازدواج گورو شروع می شود که به خانه ای که پینکرتون در ناکازاکی ژاپن اجاره کرده نگاه می کند. پینکرتون در مورد ازدواج آتی خود با باترفلای هیجان زده است، که به نظر او چیزی جز یک پرتاب معمولی نیست. پروانه با دوستان و خانوادهاش وارد میشود و پینکرتون فوراً تحت تأثیر زیبایی او قرار میگیرد. مراسم عروسی برگزار می شود و پینکرتون قراردادی را امضا می کند که به او اجازه می دهد هر زمان که بخواهد باترفلای را ترک کند. باترفلای اما معتقد است که این ازدواج واقعی است و پینکرتون او را برای همیشه دوست خواهد داشت.
پرده دوم
سه سال گذشت و باترفلای هنوز منتظر بازگشت پینکرتون است. او پسرشان را به دنیا آورده است که نامش را ترابل گذاشته است و با پولی که پینکرتون از او به جا گذاشته زندگی می کند. خدمتکار او سوزوکی از او می خواهد که پینکرتون را فراموش کند و با شاهزاده یامادوری ثروتمندی که از او خواستگاری کرده ازدواج کند. پروانه امتناع می کند و اعلام می کند که فقط با پینکرتون ازدواج خواهد کرد.
یک روز بالاخره کشتی پینکرتون به بندر بازمی گردد و باترفلای بسیار خوشحال است. خانه اش را برای آمدن او آماده می کند و مشتاقانه منتظر می ماند تا او نزد او بیاید. وقتی بالاخره می رسد، او با آغوش باز از او استقبال می کند، اما پینکرتون به او می گوید که او بازگشته است تا پسرشان را با خودش و همسر آمریکایی جدیدش به آمریکا برگرداند. باترفلای ویران شده است، اما همچنان پینکرتون را دوست دارد و قبول می کند که اگر پینکرتون به ژاپن بازگردد و یک بار دیگر او را ببیند، پسرش را رها کند.
پرده سوم
سه سال بعد، پینکرتون به همراه همسر جدیدش کیت به ژاپن بازگشت. آنها به خانه پروانه می آیند تا پسرش را ببرند، اما باترفلای حاضر نیست او را رها کند. او به پینکرتون می گوید که تنها در صورتی به او اجازه می دهد که پسرشان را ببرد که خودش به دیدن او بیاید. پینکرتون نمی تواند خود را با باترفلای روبرو کند و بدون دیدن او می رود. باترفلای که ویران شده است متوجه می شود که پینکرتون هرگز به او باز نمی گردد و تصمیم می گیرد با سپپوکو، یک مراسم سنتی ژاپنی، خودکشی کند. هنگامی که او در حال انجام این کار است، صدای پینکرتون شنیده می شود که نام او را صدا می کند. او بالاخره نزد او برگشت، اما دیگر دیر شده است. پروانه در آغوش او می میرد زیرا پینکرتون به عمق واقعی عشق خود به او پی می برد.
در حالی که ارکستر ملودی بسیار زیبایی را می نوازد، اپرا با پینکرتون به پایان می رسد.
با استفاده از سایت asoftmurmur.com
میتونید صداها و موسیقی های آرامش دهنده برای کار و خواب و رو پیدا کنید، با کلیک کردن روی دکمه play در این سایت برای شما صداهای موجود در طبیعت مثل نسیم و صدای آب و رودخونه پخش میشه، حتی خودتون میتونید تنظیم کنید چه صدایی به چه اندازه ای باشه، اگر استرس دارید و نیاز دارید که اروم بشید، این سایت میتونه سایت خوبی برای شما باشه.
@book_gnawer
دیوان پروین اعتصامی
ایشان در ۱۵ فروردین ۱۳۲۰ در سن ۳۴ سالگی بر اثر حصبه فوت شد.
ولی روز یادبود ایشان ۲۵ اسفند است، یادشان گرامی باد.
@book_gnawer
گوش دادن به اپرا برای اولین بار کار سختیه، ولی وقتی گوش شما با دقت و قابلیتهای صدا آشنا میشود یا اگر به زبان ایتالیا مسلط باشید، از این سبک به شدت لذت خواهید برد.
Читать полностью…