book_tips | Unsorted

Telegram-канал book_tips - Book_tips

18810

اهدای کتاب اهدای کلمه است. کلمات نور هستند، باعث می‌شوند زندگی را بهتر ببینیم. ارتباط با ادمین @fara1358h @zarnegar503 زبان انگلیسی 👇 @Ladybug_English ❤️ تاریخ تاسیس کانال❤️ 26, March, 2016 کتابخانه صوتی👇 @book_tips_audio

Subscribe to a channel

Book_tips

🍃🌺🍃

روزی یکی از دوستان بهلول گفت:
ای بهلول! من اگر انگور بخورم
آیا حرام است؟
بهلول گفت: نه!
پرسید: اگر بعد از خوردن انگور در
زیر آفتاب دراز بکشم، آیا حرام است؟
بهلول گفت: نه!
پرسید: پس چگونه است که اگر انگور را در
خمره ای بگذاریم و آن را زیر نور آفتاب
قرار دهیم و بعد از مدتی آن را بنوشیم
حرام می شود؟

بهلول گفت: نگاه کن! من مقداری آب به
صورت تو می پاشم. آیا دردت می آید؟ گفت: نه!
بهلول گفت: حال مقداری خاک نرم بر گونه ات
می پاشم. آیا دردت می آید؟ گفت: نه!
سپس بهلول خاک و آب را با هم مخلوط کرد و گلوله ای گلی ساخت و آن را محکم بر پیشانی مرد زد!

مرد فریادی کشید و گفت: سرم شکست! بهلول با تعجب گفت: چرا؟ من که کاری نکردم! این گلوله همان مخلوط آب و خاک است و تو نباید احساس درد کنی، اما من سرت را شکستم تا تو دیگر جرات نکنی احکام خدا را بشکنی!!

@book_tips 🐞

Читать полностью…

Book_tips

🍃🌺🍃


سوره العنكبوت آیه 30 :

قَالَ رَبِّ انْصُرْنِي عَلَى الْقَوْمِ الْمُفْسِدِينَ

ترجمه :

(لوط) عرض کرد: «پروردگارا! مرا در برابر این قوم تبهکار یاری فرما!»


#کلام_پروردگار
@book_tips 🐞

Читать полностью…

Book_tips

🍃🌺🍃

"ما" این روزها بیشتر از "من" کار می‌کند.


باید ظرف به ظرف کنیم تا این روزها بگذرد. گاهی من جا دارم و گاهی تو. وقتی تو لبریزی به من بگو و از استیصال بیرون بیا و وقتی من کم آوردم و تو جا داشتی، پُری‌ام را می‌آورم پیش تو تا کمی خالی و سبک شوم و به زندگی برگردم. واقعیت بیرونی یکسان است امّا آسیب‌پذیری‌های ما یکسان نیست. برای همین گاهی من سِرِپاترم و گاهی تو. پس می‌توانیم به هم کمک کنیم.

می‌دانیم چه می‌شود؟ نه. می‌دانیم کی تمام می‌شود؟ نه. در وضعیت تازه‌ای هستیم که باید یادش بگیریم. تنها هم نمی‌شود. باید در مورد آن حرف بزنیم تا بتوانیم هضمش کنیم. باید برایش کلمه بسازیم، فکر بسازیم، خیال و امید بسازیم و باید در کنار هم باورش کنیم تا تابش بیاوریم. در همه این‌ها این "در کنار هم" مهمترین چیز است. نمی‌خواهم حرف قشنگ بزنم یا شعار بدهم. آدم را بیش از هر چیز آدم امن می‌کند. فکر را آدم‌ها با هم می‌سازند و تاب‌آوردن آدم در کنار دیگری ممکن می‌شود. ما امروز به راه های تازه برای در کنار هم بودن و با هم ماندن نیاز داریم. امروز ما بیشتر کار می‌کند و من در سایه ما تاب می‌آورد.

#محمود_مقدسی

@book_tips 🐞

Читать полностью…

Book_tips

🚀🚀
#نظرـ‌سنجی

لیست برترین کانال های تلگرام


🔺 آیا با حمله ایران به اسرائیل موافقید ؟

۱- بلی  ........

۲- خیر .........

🔺 لطفا همه شرکت کنید 🔺

⭐️⭐️

Читать полностью…

Book_tips

خواندن بی اندیشه بیهوده است ؛
و اندیشه بدون خواندن خطرناک ...

#کنفوسیوس

@book_tips 🐞

Читать полностью…

Book_tips

📒🍃📕🍃📗🍃📘🍃📙

📌#یادآوری_مطالعه_گروهی

بیست و دومین روز مطالعه
🗓 امروز بیست و پنجم خردادماه

📚#خیره_به_خورشید
✍ #اروین_د_یالوم  
🔁 #دکتر_قطبی_نژاد_آسمانی

تعداد صفحات کتاب: ۲۵۵
تعداد صفحات فایل :۲۴۸
سهم مطالعه روزانه کتاب :۱۰ صفحه
سهم‌ مطالعه روزانه فایل : ۹صفحه

🗒 صفحات کتاب :   ۲۲۴ تا ۲۳۴
صفحات فایل : ۲۰۴ تا ۲۱۳


لینک دانلود کتاب 🔻🔻

/channel/httpymFwLUyCrDIyNDY0

📒🍃📕🍃📗🍃📘🍃📙

Читать полностью…

Book_tips

«لَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ»
نه ترسی بر آنان است و نه اندوهی.

جمله‌ای که چندین بار در کتاب خدا تکرار شده تا بشود پناه امن دل‌هایی که از آینده می‌ترسند و از گذشته رنجورند.
بشود نجوایی در گوش انسان، که:
اگر راهت را با نور، نیتت را با صداقت، و دلت را با امید همراه کنی،
هیچ ترسی تو را از پا نمی‌اندازد، هیچ اندوهی تو را زمین نمی‌زند.

«لا خوف» فقط یک عبارت نیست؛ یک وعده است، یک آغوشِ الهی‌ست برای لحظه‌هایی که همه چیز فرو می‌ریزد و تنها چیزی که باقی می‌ماند، ایمان است
.

اگر دلت لرزید، چشم‌هایت پر شد،
همین جمله را آهسته بگو:
لا خوف... لا خوف...

و بگذار آرامش از عمق آیه، به عمق جانت برسد.


@book_tips 🐞

Читать полностью…

Book_tips

📒🍃📕🍃📗🍃📘🍃📙

📌#یادآوری_مطالعه_گروهی

بیست و یکمین روز مطالعه
🗓 امروز بیست و چهارم خردادماه

📚#خیره_به_خورشید
✍ #اروین_د_یالوم  
🔁 #دکتر_قطبی_نژاد_آسمانی

تعداد صفحات کتاب: ۲۵۵
تعداد صفحات فایل :۲۴۸
سهم مطالعه روزانه کتاب :۱۰ صفحه
سهم‌ مطالعه روزانه فایل : ۹صفحه

🗒 صفحات کتاب :   ۲۱۳ تا ۲۲۳
صفحات فایل : ۱۹۵ تا ۲۰۴


لینک دانلود کتاب 🔻🔻

/channel/httpymFwLUyCrDIyNDY0

📒🍃📕🍃📗🍃📘🍃📙

Читать полностью…

Book_tips

🍃🌺🍃

کاش گلوله‌ها، دکمه‌ی پیراهن کودکی بودند
و تانک‌ها، ماشین اسباب‌بازی در دست یک پسرک روستایی.
کاش به‌جای آژیر خطر، زنگ مدرسه به صدا درمی‌آمد
و مردم برای آموختن، نه برای پنهان شدن، می‌دویدند
...

#صلح
#انسانیت

@book_tips 🐞

Читать полностью…

Book_tips

 🍃🌺🍃

آرامش داشتن به این معنا نیست که فکر کنیم وضعیت همیشه خوب ، جالب و یا قابل پذیرش است .
بلکه فقط به این معناست که می دانیم با جر و بحث کردن و از کوره در رفتن ، به مشکلاتِ وضعیت موجود می افزاییم و در عین حال به جایی نمی رسیم .
این رویکرد دست کم به لحاظ نظری ، خودش پیشرفتی جزئی است .

اما وقتی به یاد خشم ها و عصبانیت های شدید خود می افتیم ، می بینیم که این نکته خودش دستاوردی بزرگ و بسیار دلپذیر است .

  #آلن_دوباتن

@book_tips 🐞

Читать полностью…

Book_tips

امروز صبح، پنجره را باز کردم...
هوای خنک اول صبح روی صورتم نشست و صدای پرنده‌ها انگار داشت می‌گفت:
"زندگی هنوز جریان دارد..."

در دل این روزهای پراضطراب،
در میان این‌همه خبر و نگرانی،
طبیعت آرام، خودش را زندگی می‌کند...
نه می‌ترسد، نه پیش‌بینی می‌کند، فقط «می‌گذرد».

ما هم می‌توانیم
لحظه‌ای بنشینیم و نفس بکشیم...
چای‌مان را آرام بنوشیم،
و به صدای پرنده‌ای که هنوز می‌خواند گوش بدهیم.

شاید قرار نیست همه‌چیز خوب باشد،
اما می شود با امید،
کمی خوب تر جهان‌را دید


@book_tips 🐞

Читать полностью…

Book_tips

🔺تا سدهٔ ششم، اسم این درخت «بید آویخته» بود،
ولی
پس از اینکه نظامی گنجوی داستان «لیلی و مجنون» رو به فارسی سرود و مجنونش شد نماد کسی که از درون شکسته، خم شده ولی هنوز عاشقه، شد «بید مجنون»

@book_tips 🐞

Читать полностью…

Book_tips

🍃🌺🍃


شهامت ، نتیجه عدم حضور ترس نیست. بلکه درک این موضوع است که برخی چیزها برایمان مهمتر از چیزی است که از آن می ترسیم...



#جیمز_هالیس
#مرداب_روح
@book_tips 🐞

Читать полностью…

Book_tips

در سرم از عشقت این سودا خوش است
در دلم از شوقت این غوغا خوش است

گر نباشد هر دو عالم گو مباش
"تو تمامی با توام تنها خوش است"

#عطار

Читать полностью…

Book_tips

📒🍃📕🍃📗🍃📘🍃📙

📌#یادآوری_مطالعه_گروهی

هفدهمین  روز مطالعه
🗓 امروز بیستم خردادماه

📚#خیره_به_خورشید
✍ #اروین_د_یالوم  
🔁 #دکتر_قطبی_نژاد_آسمانی

تعداد صفحات کتاب: ۲۵۵
تعداد صفحات فایل :۲۴۸
سهم مطالعه روزانه کتاب :۱۰ صفحه
سهم‌ مطالعه روزانه فایل : ۹صفحه

🗒 صفحات کتاب :   ۱۷۱ تا ۱۸۱
صفحات فایل : ۱۵۷ تا ۱۶۶


لینک دانلود کتاب 🔻🔻

/channel/httpymFwLUyCrDIyNDY0

📒🍃📕🍃📗🍃📘🍃📙

Читать полностью…

Book_tips

🍃🌺🍃


برای آن‌ها بازیست، برای ما زندگی...

جنگ، برای سران کشورها چیزی جز یک بازی نیست؛
هدف‌گیری، شلیک، حرکت بعدی...
روی نقشه‌ها تصمیم می‌گیرند، اما زخم‌ها بر تن مردم می‌نشیند.
بر تن کسانی که هیچ‌گاه نخواستند در این بازی شرکت کنند.
بازی ای که بهایش، جان آدمهاست .
چه بسیار امیدهایی که از این بازی ویران می‌شوند،
و چه بسیار زندگی‌هایی که بی‌هیچ دلیلی به خاک سپرده می‌شوند.

تلخ‌تر از همه آن‌که ما، خود ناخواسته بذر خشونت را می‌کاریم؛
وقتی به کشتن عروسک‌ها می‌خندیم،
وقتی اسلحه‌ اسباب‌بازی را هدیه می‌دهیم،
وقتی مرگ را در بازی‌ها بی‌اهمیت جلوه می‌دهیم.

اینجاست که باید ترسید...
از روزی که مرگ، برایمان نتیجه‌ی بازی و نشانه‌ی پیروزی باشد.

#آذر
#نه_به_جنگ

@book_tips 🐞

Читать полностью…

Book_tips

🍃🌺🍃


هنوز حتی یک هفته از جنگ نگذشته، اما دل و دماغی برایمان نمانده.
از درون آواره شده‌ایم، در سکوت و بی‌پناه.
به اندازه تمام سال‌های زندگی‌ام اضطراب کشیده‌ام، آن‌قدر که گاهی نمی‌دانم این دل‌تپیدن‌ها برای امروز است یا برای سال‌هایی که وانمود می‌کردم آرامم.

مدام از خودم می‌پرسم: چگونه جنگ ایران و عراق، آن‌همه سال طول کشید؟ هشت سال! یعنی صدها هفته… در حالی که ما در همین چند روز فرسوده شده‌ایم.
آیا آن‌ها مقاوم‌تر بودند؟ یا آن روزها جنگ چهره ای متفاوت داشت؟ شاید آن زمان جنگ رودررو و ملموس‌تر بود. دشمن نامی مشخص داشت، پرچم داشت، مرز داشت.
نه مثل امروز که دشمن در آسمان است ،در اخبار، در شایعات، با پهپادها و موشک‌ها…

آن روزها مردم به چیزی دل بسته بودند: به خاک، به ایمان، به "دفاع مقدس"
امروز اما…
امروز ما تنها در برابر دشمن بیرونی نیستیم؛ بلکه با دردی درونی، زخمی عمیق تاریخی، و زوال تدریجی ایمان و اعتماد هم مواجه‌ایم.
ما ضعیف‌تر از نسل قبل نیستیم!
ما فقط بیشتر دیده‌ایم، بیشتر فهمیده‌ایم، و بیشتر شکسته‌ایم.

#آذر💔

@book_tips 🐞

Читать полностью…

Book_tips

#پرواز_قوها

ﺧﺪا رو ﭼﻪ دﻳﺪی...
ﺷﺎﻳﺪ ﭘﺮ ﮔﺮﻓﺘﻴﻢ ﺷﺎﻳﺪ ﺧﻨﺪه ﻫﺎﻣﻮﻧﻮ از ﺳﺮ ﮔﺮﻓﺘﻴﻢ
ﻧﮕﻮ ﭼﻰ گذشت ﻮ ﻧﮕﻮ ﭼﻰ ﻛﺸﻴﺪﻳﻢ ﺷﺎﻳﺪ ﺷﺐ ﺗﻤﻮم ﺷﺪ
ﺧﺪا رو ﭼﻪ دﻳﺪی !!

#با_هم‌_بشنویم

@book_tips 🐞🎶

Читать полностью…

Book_tips

مرا ببوس…
برای تمام وداع‌های بی‌صدا

@book_tips 🐞

Читать полностью…

Book_tips

کاش انگورها برسند.
جهان مست شود،
تلوتلو بخورند خیابان‌ها 
به شانه‌ی هم بزنند،
مرزها مست شوند.  ، 
تفنگ‌ها یادشان برود
دریدن را 
کاردها یادشان برود  
بریدن را. 

@book_tips 🐞

Читать полностью…

Book_tips

🍃🌺🍃


من فکر می‌کنم آنچه موجب رنجش آدم‌ها از یکدیگر می‌شود این است که:
غالباً ما آدم‌‌ها توقع داریم طرف مقابلمان، به تمام وقایع دنیا از زاویه‌ی دید ما نگاه کند!
در صورتی که درون هر آدمی، دنیای متفاوتی وجود دارد که با پذیرش این تفاوت‌ها، روابط شکل مناسب‌تری خواهند داشت..

#گونتر_گراس


@book_tips 🐞

Читать полностью…

Book_tips

🍃🌺🍃


سوره يونس آیه 62 :

... لَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ

ترجمه :

... نه ترسی برآنان است و نه اندوهی!


#کلام_پروردگار

@book_tips 🐞

Читать полностью…

Book_tips

با هر نفس، برایت صلح و آرامش نفس می‌کشیم

@book_tips 🐞

Читать полностью…

Book_tips

🍃🌺🍃

📦 جعبه زندگی
زندگی همانند یک جعبه خالی است که می‌بایست پر شود تا معنا پیدا کند. تو در جعبه زندگی‌ات چه داری؟ اغلب مردم گزینه‌های محدودی دارند و گاهی اوقات جعبه‌شان را تنها با یک چیز پر می‌کنند.
آن چیز چیست؟ برای بعضی از افراد می‌تواند کار باشد. کار مهمترین جنبه زندگی آنهاست و تمام انرژیشان را روی کار می‌گذارند. برای برخی دیگر می‌تواند یک رابطه باشد. تمام توجه‌شان را روی یک نفر و این که رابطه‌شان چطور پیش می‌رود، متمرکز می‌کنند.
آن یک چیز هر چه که باشد به دریچه‌ای تبدیل می‌شود که دنیا را از طریق آن نگاه می‌کنند. به این می‌ماند که در این دنیا تنها یک پنجره وجود دارد و آن پنجره‌ای است که ما از آن به دنیا نگاه می‌کنیم. این دریچه شکل و نحوه زندگی را تعیین می‌کند.
#ماییم_که_اصل_شادی_و_کان_غمیم
#دکتر_علی_صاحبی
ص. ۸۶

@book_tips 🐞

Читать полностью…

Book_tips

🍃🌺🍃

از پر شورترین جوانان است که بهترین سالخوردگان پدید می آیند و نه از آنانی که در دبستان همچون پدر بزرگان رفتار می کنند .

آنانی که در جوانی شان ناممکن است پیر فرضشان کنیم ، بهترین سالخوردگان از آب در می آیند .


  #هرمان_هسه
@book_tips 🐞

Читать полностью…

Book_tips

🍓🍓🍓

💎برترین کانال‌های تلگرام:

🔹هماهنگی جهت تبادل:
@mrsmafd

Читать полностью…

Book_tips

📒🍃📕🍃📗🍃📘🍃📙

📌#یادآوری_مطالعه_گروهی

نوزدهمین روز مطالعه
🗓 امروز بیست و دوم خردادماه

📚#خیره_به_خورشید
✍ #اروین_د_یالوم  
🔁 #دکتر_قطبی_نژاد_آسمانی

تعداد صفحات کتاب: ۲۵۵
تعداد صفحات فایل :۲۴۸
سهم مطالعه روزانه کتاب :۱۰ صفحه
سهم‌ مطالعه روزانه فایل : ۹صفحه

🗒 صفحات کتاب :   ۱۹۲ تا ۲۰۲
صفحات فایل : ۱۷۶ تا ۱۸۵


لینک دانلود کتاب 🔻🔻

/channel/httpymFwLUyCrDIyNDY0

📒🍃📕🍃📗🍃📘🍃📙

Читать полностью…

Book_tips

🍃🌺🍃

برای ماهی‌ها است که تور وجود دارد؛ هنگامی که ماهی فراهم آید می‌توان تور را از یاد برد.

مقصود از تله‌ی خرگوش‌ها خرگوش است؛ وقتی به دام افتد تله فراموش می‌گردد.

به خاطر معناها بود که کلمات را تراشیدند چون که معنا حاصل آمد می‌توان کلمات را به دور افکند.

کجا کسی را توانم یافت که کلمات را دور افکنده باشد؟ چگونه خواهم توانست با وی کلامی گویم؟

#جوانگ‌دزی

@book_tips 🐞

Читать полностью…

Book_tips

🍃🌺🍃


#سانی_بوی 
#آل_پاچینو 
نشرمیلکان

خاطرات مردی که دیگر نه از چیزی می‌ترسد و نه چیزی برای پنهان کردن دارد 

از همان کودکی اجرا می‌کردم. مادرم مرا از سه یا چهار سالگی به سینما می‌برد. روزها در کارخانه سخت کار می‌کرد و وقتی به خانه بر می‌گشت، با من که تنها همدمش بودم به سینما می‌رفتیم. نمی‌دانست که دارد آینده‌ام را می‌سازد. چیزی نگذشت که از دیدن بازیگرها روی پرده‌ی سینما خوشم آمد. چون همبازی نداشتم و هنوز تلویزیون نداشتیم، تنها کارم این بود که به آخرین فیلمی فکر کنم که دیده بودم. شخصیت‌های فیلم را در ذهنم مجسم می‌کردم و در آپارتمان‌مان یکی یکی به آنها جان می‌دادم. خیلی زود یاد گرفتم با تخیلاتم دوست شوم. گاهی راضی بودن از موهبت تنهایی هم خوب است و هم بد؛ به خصوص برای نزدیکان و خانواده‌ات.

وقتی سیزده ساله بودم، در نمایش کلاسیمان، قبل از این که روی صحنه بروم، یکی گفت که والدینم بین تماشاگرها هستند. مادرم و پدرم بین تماشاگرها… وای، نه! احتمالاً در کل زندگی‌ام اولین بار بود که آنها را کنار هم می‌دیدم. می‌خواهم بگویم می‌توانید تصورش کنید؟! این همان اتفاقی بود که همیشه آرزویش را داشتم، فقط به آن آگاه نبودم. هر بچه‌ای دلش می‌خواهد پدر و مادرش با هم باشند. این یعنی امنیت یعنی خانواده.

داشتم احساسی را کشف می‌کردم که گمان کرده بودم؛ احساس پیوند. آنها داشتند با هم دوستانه صحبت می‌کردند، بدون بحث و دعوا. یک لحظه، حتی پدرم دست مادرم را لمس کرد. داشت باهاش شوخی می‌کرد؟ آن قدر طبیعی و بی‌آلایش بود که از خودم می‌پرسیدم اصلاً چرا از هم جدا شدند؟ نمایش، هرچند کوتاه، دوباره پدر و مادرم را نزدیک هم کرده بود. هر چیزی که روی دوشم سنگینی می‌کرد، برداشته شده بود؛ چون در آن لحظه، دو نفر از من مراقبت می‌کردند. بازی در نمایش، پدر و مادرم را دوباره کنار هم آورده و حس تعلق داشتن به چیزی را به من داده بود. من کامل کامل بودم. چنین حسی را برای بار اول در زندگی‌ام داشتم و بعد از بین رفت. 

از متن کتاب -

@book_tips 🐞

Читать полностью…

Book_tips

فرصت‌ها در زندگی همیشه کامل و ایده‌آل نیستند. گاهی اگر درنگ کنیم و منتظر «بهترین» بمانیم، همه چیز را از دست خواهیم داد.

@book_tips 🐞

Читать полностью…
Subscribe to a channel