احمد محیط طباطبایی
جایگاه دهباشی کجاست
در یک سال اخیر بر اثر بیماری کرونا بسیاری از افراد فرهیخته و برجسته ما در حوزههای فرهنگ، هنر، سیاست و علوم مختلف از دنیا رفتهاند که هریک در حوزه خود و جامعه امروزی ما تأثیرگذار بودهاند. برای هرکدام باید متأثر باشیم که چنین افراد ارزشمندی را از دست دادیم؛ اما اخیرا با شنیدن خبر بستریشدن آقای دهباشی در بیمارستان به این فکر و اندیشه فرو رفتهام که دهباشی به کدام گروه فرهنگی، هنری، سیاسی و اجتماعی ما تعلق دارد و جایگاه او در فرهنگ معاصر ما کجاست؟ پاسخ این است که همه گروهها، افراد و همه کسانی که در این سالها در حوزههای خود به فعالیت پرداختهاند، کار آنها توسط دهباشی دیده شده است. ما کلمهای داریم به اسم «مظلوم» که از «ظلمت» میآید و ظلمت یعنی تاریکی و کسی که بتواند تاریکی را از پدیدهای بردارد، درواقع مظلومبودن آن پدیده را از بین برده است. دهباشی در سالهای گذشته با کاری که انجام میداد، افرادی را که به شکلی مظلوم بودند و دیده نمیشدند، معرفی میکرد یا کارهایی را که چندان مخاطب نداشت و افراد و گروههایی که در سطح اجتماع دیده نمیشدند، تبدیل به جامعهای دیدهشده و معرِف کرد و آنها را از نکرهبودن و دیده نشدن درآورد. بههمیندلیل جایگاه دهباشی جایگاهی بسیار رفیعتر از افرادی است که تا به امروز اسم بردهایم و میشناسیم؛ زیرا دهباشی درواقع متعلق به همه حوزههایی است که ما به آنها توجه کرده و در اینجا ذکر میکنیم. وقتی به برنامههای دهباشی مینگریم و بهنوعی در آنها دقت میکنیم، میبینیم شبهای بخارا و مجله بخارا و سایر مواردی که دهباشی توانسته از آن طریق زاویههای فرهنگ ایرانی را به ما و دیگران بشناساند، چنان وسیع است که شاید در کمتر حوزهای دیدهایم؛ چنانکه آن را باید در یک سطح ملی و جامع بررسی کرد. از «کبوتران کشورمان» که در شب کبوتر به آنها پرداخت، تا کولیهایی که جایگاهی ندارند و بیخانمان هستند، دهباشی تنها کسی بود که به آنها پرداخت او بود تا ما با این جامعهای که 16 قرن در ایران است، آشنا شویم. حتی گروههای ورزشی در شب امجدیه و سایر مواردی که هرکدام یک دانشمند، یک نویسنده و یک فرهیخته و حتی اگر خارجی بودند ولی به فرهنگ ایران توجه کرده بودند، پرداخته و آنها را در معرض دید و درک جامعه ایرانی قرار داده است.
به دلیل همه این فعالیتهاست که امروز که شنیدیم جناب دهباشی در بستر بیماری قرار گرفته، در واقع همه آن افرادی که از آنها گفتیم، از آن بیخانمانها تا شخصیتهای فرهنگی و سیاسی و ورزشکاران و... امروز ناراحت هستند و دست دعا برمیدارند که دهباشی را دوباره سالم و در عرصه فرهنگ و هنر پویا ببینند. و با کار خود بتواند وظیفهای را که برعهده دولت و گروههای عمومی است، انجام دهد. امید که ما هم در کنار او بتوانیم همچنان و به طور دائم، پویا و موفق، بخشهای مختلف فرهنگی کشور خویش را معرفی کنیم.
علی دهباشی از زمانی که مجله کلک را دایر کرد و حتی قبل از آن، در حوزه فرهنگ ما شناخته شد. در سالهای بعد او مجله بخارا و شبهای بخارا را تأسیس کرد و به دنبال آن حوزههای تخصصی که موارد خاص مثل معماری یا امورات دیگر را شامل میشد تنظیم و تهیه کرد و به هر آنچه در سر داشت، عمل کرد.
دهباشی در اصل توانست مجلهای را منتشر کند که امروز در حوزه خود منحصربهفرد است.
روزگاری در دهه 40 یا دهههای دیگر شاهد انتشار مجلههای بسیاری در حوزههای تاریخ و تمدن و فرهنگ و... بودیم؛ اما امروزه فقط «بخارا» است که به فرهنگ ایران در شکل سنتی آن میپردازد و در عرصه جهانی همه ایرانشناسان و دیگران را از رویدادهای مختلف آشنا و مطلع میکند. به این مواردی که در سالهای اخیر به شکل یک ویژگی درآمدهاند، مجلههای علمی- پژوهشی و سایر مواردی را که متعلق به دانشگاهها و جاهای گوناگون هستند و در واقع مطلب را در یک حوزه اختصاصی و برای گروهی متخصص قرار میدهد، باید اضافه کرد.
علی دهباشی در مجله بخارا و شبهای بخارا بین جامعه متخصص، موارد خاص و جامعه عمومی و مردم ارتباط برقرار کرد و از سوی دیگر گاهی موارد عمومی مانند امجدیه را به اطلاع گروههای اختصاصی و افراد صاحب علم و دانش درمیآورد. این پل میان گروههای مختلف اجتماعی در فرهنگ ما از موارد خاصی بود که دهباشی انجام داد. امروز برای علی دهباشی دعا میکنم و امیدوارم که هرچه زودتر سلامتیاش را به دست بیاورد و در کنار ما باشد. حتی شبی برای کووید 19 برگزار کنیم و تأثیرات آن و پساکرونا را بتوانیم در حوزه شبهای بخارا با یکدیگر بررسی کرده و بسنجیم و به یک نتیجهگیری علمی در این زمینه برسیم.
میلاد عظیمی
برای علی دهباشی
احسان یارشاطر به خرد و انصاف و اعتدال نامبردار بود. در داوری غرض نداشت. وقتی میخواست کارنامه کسی را ارزیابی کند، حسنات و سیئات او را پیش چشم میآورد و با توجه به امکانات و مقدورات، معدل کارنامه هر کس را میسنجید. اوضاع زمانه را نیز مدّ نظر داشت. یارشاطر کارهای بزرگ و مهم کرده بود و دشواری کار را میدانست.
درباره دهباشی خوب و بد بسیار گفته شده است. فهرست بالابلندی از نام بزرگان فرهنگ ایران میتوان ترتیب داد که علی دهباشی را خادم فرهنگ ملی ایران میدانند.
احسان یارشاطر هم درباره دهباشی و بخارا و شبهای بخارا ابراز نظر کرده است. دهباشی بنا به ملاحظات معلوم نه برای یارشاطر و ایرانیکا شبی برگزار کرد و نه ویژهنامه برای یارشاطر منتشر کرد. حتما یارشاطر هم انتقادهایی به برخی کارهای دهباشی داشت اما در داوری خود معدل کارنامه او را در نظر گرفته است. جایگاه کلی او را به عقیده خود نشان داده است.
«علی دهباشی هم یک مثال خوب دیگر است که به نظر من باید مجسمهاش را، مثل مجسمه ایرج افشار، از طلا ریخت و حفظ کرد. دهباشی هم هوش ذاتی و درک طبیعی دارد و میداند تا کجا میتواند پیش رود که هم بخارا ادامه پیدا کند، هم شبهای بزرگداشت اهل اندیشه و قلم برگزار شود، و هم ارزشها حفظ شود. این کار دشواریست. خیلی دشوارتر از این که کسی به دولت ناسزا بگوید یا بایستد و بگوید حق با من است و شما نمیفهمید و بعد برود زندان یا کشته شود» (احسان یارشاطر در گفتگو با ماندانا زندیان، لوسآنجلس، ۲۰۱۶،ص).
دهباشی عزیزم نظر یارشاطر را نوشتم تا بخوانی. تا روحیه و قوت بگیری و روزهای دشواری که در پیش داری را به سلامت بگذرانی. به یادت میآورم سخنان زرینکوب،موحد، مهدویدامغانی، ایرج افشار، مهرداد بهار، سیدحسینی، شفیعی، باطنی، آشتیانی، شایگان، باستانی، ستوده، عدل، شرف، مسکوب، صنعتی، شجریان، بیضایی، دولتآبادی، انجوی، ریاحی، فاضل، دانشور، گلستان، سایه، خالقیمطلق و دهها شخصیت فرهنگی برجسته را که قدرت را دانستهاند. به یادت میآورم که در تاجیکستان و هند و افغانستان چه مهربانانه از تو استقبال شد. یادت هست در شبهای بخارا در به قول افشار «ولایات»، مردم برایت چه میکردند؟
فقط به این دلنوازیها فکر کن آقای دهباشی و جان بگیر و بر کرونا پیروز شو. زودتر خوب شو. خدا را چه دیدی. شاید در سال و قرن جدید به آرزویت رسیدی؛ شاید پولدار شدی و توانستی از پس هزینه پست برآیی و تعداد زیادتری بخارا برای اهل فرهنگ افغانستان و تاجیکستان بفرستی. قوی باش آقای دهباشی.
دکتر بابک زمانی
فرهنگ در بستر
وقتی نیمهشب خبر رسید کرونا به «علی دهباشی» رسیده و او اکنون بستری است، ناگهان گمان کردم بخشی از فرهنگ کشور روی تخت بستری است. تازه از بخارای نوروز خلاص شده بود؛ اما بخارای بعد، هزارویک شبهایی که تاریخ و فرهنگ را میکاوند، پیگیری و توجه به بزرگان و هنرمندانی که تنها معدود افرادی نظیر او پیگیر مشکلاتشان هستند و... بسیاری کارهای فرهنگی دیگر که دهههاست او را به خود مشغول کردهاند، همچنان ادامه دارند. بیتردید روی تخت بیمارستان و با نفسهایی که بیشازپیش -از آسم قدیمی- به شماره افتادهاند، هم همچنان پیگیر اینهمه کارهایی است که تنها خودش باید پیگیری کند. بخارا بیتردید مهمترین و دیرپاترین و منظمترین رسانه در تاریخ فرهنگی دهههای اخیر است که جز با روحیه پرتلاش، مداراگر و ازخودگذشته «دهباشی» مقدور نمیشد؛ اما او بسیار فراتر از سردبیر یک مجله ادبی بوده است. او نگهبان فداکار و بیمزد و منت تاریخ فرهنگ ایران است؛ تاریخی که جز با بهیادآوردن مکرر -آنچه در بحث حافظه rehearsal میخوانند- رو به نابودی خواهد رفت. بهعلاوه وقتی در دهههای اخیر تن و وجود بزرگان فرهنگی کشور در انزوا رو به زوال میرفت، او نهتنها آنها را به یاد میآورد؛ بلکه آنچه در توان داشت، در کمک به ایشان فروگذار نمیکرد. وقتی شنیده بود منشی یک درمانگاه دولتی شلوغ بارها نام «فریدون آدمیت» را با چه لحنی برای حضور در اتاق معاینه با صدای بلند میخواند و تا «دهباشی» برسد، او توان حرکتکردن نداشته است، آشوبی در وجودش برخاسته بود و با لحنی میگفت که آن آشوب به شنونده هم سرایت کند. وقتی برای گزارش کار درمان فرهیخته دیگری که در احتضار بود، پیش من آمد، متوجه شدم بخارا مؤسسهای عریض و طویل اما یکنفره است. او یکجا تنها خبرنگار، در برخی موارد حتی تنها عکاس، تنها سردبیر و لابد تنها مصحح این مؤسسه بزرگ بود. کسی که میگویند نزدیکترین متعلقاتش را هم فدای انتشار منظم بخارا کرد. «دهباشی» در همه عکسها و روایتها از سالهای بسیار دور در کنار بسیاری بزرگان فرهنگ و ادب کشور حضور دارد. از همه روایت میکند، با همه مصاحبه میکند و همه را بزرگ میدارد؛ اما کمتر راجع به خود او نوشتهاند. بحران کرونا بسیاری از چهرههای ورزشی و هنری را در زیر نورافکن توجه عمومی قرار داد. «دهباشی» نیازمند هیچ نورافکن و میکروفونی نیست. این فرهنگ کشور است که نیازمند مؤسسهای به نام «علی دهباشی» است.
همه ما آرزومند سلامتی و موفقیت او در این پیکار بی امان هستیم
گزارش و متن کامل سخنرانی های ارایه شده در " شب آندره ژید و ایران " در سایت مجله بخارا قابل دسترسی است : http://bukharamag.com/1399.12.25725.html
Читать полностью…سخنرانی جواد فرید در شب «آندره ژید و ایران»
شب «آندره ژید و ایران» در نشانیهای زیر پخش میشود:
Telegram.me/bukharamag
Instagram.com/bukharamag
www.bukharamag.com
facebook.com/bukharamagzine
aparat.com/bukharamag
سخنرانی دکتر حامد فولادوند در شب «آندره ژید و ایران»
شب «آندره ژید و ایران» در نشانیهای زیر پخش میشود:
Telegram.me/bukharamag
Instagram.com/bukharamag
www.bukharamag.com
facebook.com/bukharamagzine
aparat.com/bukharamag
سخنرانی علی دهباشی در شب «آندره ژید و ایران»
شب «آندره ژید و ایران» در نشانیهای زیر پخش میشود:
Telegram.me/bukharamag
Instagram.com/bukharamag
www.bukharamag.com
facebook.com/bukharamagzine
aparat.com/bukharamag
مروری بر شبهای بخارا با موضوع ادبیات و فرهنگ فرانسه.
شب «آندره ژید و ایران» امروز ساعت پنج بعدازظهر در نشانیهای زیر پخش میشود:
Telegram.me/bukharamag
Instagram.com/bukharamag
www.bukharamag.com
facebook.com/bukharamagzine
aparat.com/bukharamag
صبح جمعههای بخارا
نخستین نشست از سلسله جلسات صبح جمعههای بخارا با رعایت کامل پروتکلهای بهداشتی در فضای باز «کافه فلسفه» با همکاری نشر نگارستان اندیشه، در ساعت ده صبح جمعه یکم اسفند ۱۳۹۹ برگزار میشود.
موضوع این جلسه، رونمایی و بحث دربارۀ کتاب «کوهنوردی و فلسفه» از مجموعۀ «فلسفه برای همه» است که با ترجمۀ محمدمهدی فلاح توسط نشر نگارستان اندیشه در ۴۱۲ صفحه منتشر شده است. این کتاب خواندنی شامل چهار بخش و هر بخش چند فصل است. از جمله موضوعات خواندنی و جذاب کتاب میتوان به موضوعات: کوهنوردی و تصور رواقی از آزادی، مخاطره و پاداش؛ آیا کوهنوردی ارزشش را دارد؟، ذن و هنر کوهنوردی و دهها موضوع دیگر اشاره کرد.
در نشست صبح جمعههای بخارا استاد داود محمدیفر که از پیشکسوتان کوهنوردی و صاحب چندین کتاب مرجع دربارۀ کوهنوردی و اردشیر منصوری و مهدی فلاح سخنرانی خواهند کرد.
کافه فلسفه، خیابان نوفل لوشاتو، تقاطع آراکلیان، شمارۀ ۸۷ (جمعه یکم اسفند ساعت ده صبح).
روزنامه اعتماد، دوشنبه بیست و هفتم بهمنماه ۱۳۹۹، بخش ویژهای را به سردبیر مجله بخارا اختصاص داد، شامل گفتگوی محسن آزموده و یاداشتها و خاطراتی از: محمدرضا شجریان، همایون خرم، بهاءالدین خرمشاهی، مهرداد اسکویی، اسماعیل کهرم، جلال خالقی مطلق، محمدرضا باطنی، احمد طالبینژاد، عبدالحسین آذرنگ، احمد جلیلی، سرگه بارسقیان و عظیم طهماسبی.
یادداشت استاد عبدالحسین آذرنگ را با عنوان «از شگردهای سردبیری» با هم میخوانیم:
بخارای نوروزی منتشر شد
بخارای شماره ۱۴۲ (فروردین - اردیبهشت ۱۴۰۰) با تصویر دکتر سیروس پرهام بر روی جلد در ۸۳۲ صفحه از صبح دوشنبه بیست و هفتم بهمنماه در کتابفروشیها و دکههای روزنامهفروشی در دسترس است. با هم مروری میکنیم بر مطالب این شماره:
از بُنِ جان
شعری منتشرنشده از هوشنگ ابتهاج (ه . ا. سایه)
نقد ادبی
«تا»یِ عَوَض از محذوف/ محمدرضا شفیعی کدکنی
تاریخ اسلام
سرنوشت خفّتبار و عبرتانگیز افول خلافت اسلامی/ محمدعلی موحد
ما در حق دهخدا کوتاهی کردهایم
پیام دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی خطاب به مجمع عمومی بنیاد حامیان دهخدا
اساطیر ایران
گاو، مرزنمای دوران کیکاووس/ ژاله آموزگار
نقد و نظر
سبکِ کار من در ترجمه/ داریوش آشوری
شاهنامهپژوهی
جعل هفده بیت دیگر به نام به فردوسی در فضای/شبکههای مجازی/ سجاد آیدنلو
فلسفه
«دوستی» در فلسفه ایرانشهری/ نصرالله پورجوادی
کوتهگویه (7)/ بهاءالدین خرمشاهی
داستان داستاننویسی (11)/ حسن میرعابدینی
هنر معاصر
آیا هنر مدرن عملیات روانی سازمان سیا بود؟/ لوسی لوین/ مسعود جعفری جزی
مسائل امروز
نه لعل لب، نه غنچه دهان، نه خال هندو، فقط دو چشم افسونگر/ جهانبخش نورائی
فرهنگ
در متن و حاشیة فرهنگ (8)/ عبدالحسین آذرنگ
افسانههای یونانی
موش شهری و موش روستایی/ جلال خالقی مطلق
آویزهها (59)/ میلاد عظیمی
سفرنامه
از ازمخشیر تا اورگنج/ رسول جعفریان
تاریخ معاصر
افسانه تبعید عارف قزوینی/ سعید پورعظیمی
در حاشیه ایرانشناسی (9)/ محمد افشینوفایی
سایهسار (16)/ سایه اقتصادینیا
جشننامه دکتر سیروس پرهام
سالشمار زندگی دکتر سیروس پرهام
کتابشناسی دکتر سیروس پرهام
دکتر سیروس پرهام و آرشیو اسناد/ سیدعبدلله انوار
یک عمر تلاش منظم و روشمند/ علی حصوری
صداقت و کرامت سیروس پرهام/ منوچهر انور
پیشگام زمانه/ ایرج پارسینژاد
آرشیو ملی ایران (گفتوگو با دکتر سیروس پرهام)/ ابوالفضل نجاری
گزارش شب سیروس پرهام/ پریسا احدیان
سیروس پرهام، از بنیانگذاران انتشارات علمی و فرهنگی/ نادره رضایی
یکی از پیشگامانِ نقدِ درستِ کتاب/ هرمز همایونپور
از ستونهای فرهنگ و هنر ایران/ کیانوش معتقدی
چگونگی گردآوری «همگام با زمانه»/ سیروس پرهام
یک قرن و نیم پس از روئیدن برگهای علف/ سیروس پرهام
دژنبشت سارویه/ سیروس پرهام
کاریز (17)/ مجید سلیمانی
حکایتهای باستانی (4)/ رسول رئیسجعفری
دلنوشته
گذشت سالهای سبز/ فرشته کوثر
سرو کاشمر
نگاهی دوباره به بالای سرو کاشمر/ محمدرضا خسروی
پژوهش ادبی
گَنده یا گُنده؟/ بهرام گرامی
پراکندههای ایرانشناسی (9)/ پژمان فیروزبخش
کرونا و عصر پساکرونا
بازی کشتار/ سرگه بارسقیان
در حواشی کتاب در ایران (29)/ محمود آموزگار
اندیشه
پارادایمهای اجتماعی/ بهمن بازرگانی
دیدگاه
درباره تکرار خود/ حسین بهروش
از چشمة خورشید (60)/ هاشم رجبزاده
اوراق سنگین (10)/ عمادالدین شیخالحکمایی
ادبیات فارسی در دیگر کشورها
امرسون و حافظ/ پُل کِین/ مسعود فرهمندفر
یاد یار مهربان (13)/ مسعود میرشاهی
تاریخ مطبوعات در ایران
درآمد کسب میکنم، پس هستم!/ حسن محرابی
تاریخ هنر
روسیه و هنر/ نیکلاس کالینان و زلفیرا ترگولوا/ سارا بهبهانی
تاجیکستان
کتابها و نشریاتی از تاجیکستان (27)/ مسعود عرفانیان
ادبیات جهان
هر لحظه به شکلی بت عیار درآمد/ لیندا هاچن/ مصطفی حسینی
گذرگاه سکوت/ داوید لوبایی/ گلنار گلناریان
معرفی کتاب
به بهانه انتشار کتاب تأملات در باب حقوق و شریعت، تاریخ و سیاست/
اسماعیل سماوی
معرفی سه کتاب دکتر تورج دریایی در حوزه مطالعات ایران باستان/
سجاد امیری باوندپور
چشماندازهای معنوی و فلسفی اسلام ایرانی/ ترانه مسکوب
خدا زیباست!/ پریسا فرد
تفسیر پویای معاهدات بینالمللی/ سروش بخارایی
بهاءولد، زندگی و عرفان او/ ترانه نایینی
آسیای میانه در گسترهای از تاریخ/ حمیده اسدی
درآمدی بر دوفصلنامه «جهان باستان»/ نینا ماژجو
چرا شد محو از یاد تو نامم؟/ شیما مفید
ویلیام شکسپیر، مهمان قدیم ایران/ احسان تاجیک
نامههایی از پاریس/ شیما بیگدلی
تاریخ تئاتر ایران/ سهیلا ایمانخواه
یاد و یادبود
یادی از استاد بیانکاماریا اسکارچا اَمورِتّی/ لیلا کرمی
پرسید چه کردهای در این عمر دراز...؟ (زندگینامه خودنوشت محمد مجلسی)
حسن محجوب؛ یک عمر فعالیت فرهنگی/ محمود فاضلی
تصویرهای بریدهبریده (بودن یا نبودن با اصغر عبداللهی)/ فرامرز طالبی
بزرگداشت رهنورد زریاب در لندن
بنیاد مولانای بلخی (بریتانیا) در ساعت ۹ شب جمعه بیست و چهارم بهمنماه (دوازدهم فوریه) ویژهبرنامه رهنورد زریاب را از طریق برنامه زوم برگزار میکند.
مجری این برنامه، ایرج علینژاد، همراه با مهمانان برنامه: منیژه باختری، علی دهباشی، دکتر صفر عبدالله، شهزاده سمرقندی و کاوه جبران به بررسی ابعاد گوناگون زندگی و آثار رهنورد زریاب خواهند پرداخت.
زمان:
ساعت ۰۳:۳۰ بعد از ظهر، لندن
ساعت ۰۴:۳۰ بعد از ظهر، اروپا
ساعت ۰۸:۰۰ شب، کابل
ساعت ۰۸:۳۰ شب، دوشنبه و تاشکند
ساعت ۰۹:۰۰ شب، تهران
ساعت ۱۰:۳۰ صبح، واشنگتن و اوتاوا.
این برنامه در صفحه فیسبوک بنیاد مولانای بلخی، اعضای بنیاد، مهمانان برنامه و رسانههای زیر در افغانستان و اروپا به طور زنده نشر میشود:
۱. تلویزیون خاور، رادیو شبنم و صدا، کندز
۲. رادیو خاور، بلخ
۳. رادیو آمو و بانوان فیض آباد
۴. رادیو ماه نو و ریحان تخار
۵. تلویزیون سپیده در کابل
۶. رادیو فیروزکوه در ولایتهای هرات، بادغیس.فراه و غور
ژان کلود کریر، فیلمنامهنویس، کارگردان و نویسنده معاصر فرانسوی، غروب دوشنبه بیستم بهمنماه در هشتاد و نه سالگی درگذشت.
مجله بخارا در عصر پنجشنبه شانزدهم آبانماه ۱۳۹۸، شبی را به افتخار ایشان با حضور همسرشان (نهال تجدد)، فیلیپ تیبو (سفیر فرانسه در تهران)، شهرام ناظری، فاطمه معتمدآریا، حامد فولادوند، پیروز سیار و مهدی حسینی در مرکز دایرهالمعارف بزرگ اسلامی برگزار کرد.
با هم سخنرانی ایشان را در آن شب میشنویم.
#ژان_کلود_کریر
#نهال_تجدد
#فیلیپ_تیبو
#مجله_بخارا
#بخارا
سخنرانی دکتر حسن ذوالفقاری در شب «منوچهری دامغانی»
شب «منوچهری دامغانی» در نشانیهای زیر پخش میشود:
Telegram.me/bukharamag
Instagram.com/bukharamag
www.bukharamag.com
facebook.com/bukharamagzine
aparat.com/bukharamag
یا رب به حقِ صحبتِ «شبهای بخارا»
بفرست «سلامت» علی دهباشی را
بشنو ز لبِ قافلهٔ دانش و فرهنگ
در وِردِ سحر، زمزمهٔ «به باشی» را
احمدجلالی، دهم اسفند ۱۳۹۹
یادداشتی از شهزاده سمرقندی، شاعر، داستاننویس و وبلاگنویس تاجیک
Читать полностью…دهباشی و بخارا
با آرزوی شفا و پیروزی آقای دهباشی بر کرونا این مهمان ناخوانده روی کره زمین!
علی دهباشی را میتوان آینه فرهنگ ایرانزمین در چهل سال اخیر دانست، پاسداشت اهالی فرهنگ آنان که نسل جوان امروز و دیروز بخوبی ایشان را نمیشناختند توسط آقای دهباشی آثار قلمی و چهرهشان نزد همگان با رخ و زبان همسانانشان در آینه فرهنگ نشان داده میشد.
در میان اندیشمندان و فرهنگدوستان اعم از زن و مرد بزرگداشتی سال گذشته برگزار شد که در مورد شخص نبود بل در مورد انجمنی بود آنهم انجمنی از زنان، آری بزرگداشت انجمن زنان پژوهشگر تاریخ در بیستمین سال تأسیس گواهی از حمایت آقای دهباشی از نهادهای فرهنگی زنان بود .
کوچکترین مقالات انجمن با نام خاتون بخارا زنی مدبر و پادشاه در ناحیه بخارا در مجله بخارا چاپ شده بود و یا مقالات پراکنده دیگر اما آشنا بودن آقای دهباشی با انجمن و حمایت ایشان در بهمن ۹۸ غنیمتی فرهنگی بسیار بود.
انجمن زنان پژوهشگر تاریخ از خداوند متعال آرزوی شفا و بهبودی آقای دهباشی که گامهای بلندی در پاسداشت و حمایت از بزرگان فرهنگ کشور داشتهاند دارد و به ایشان میگوییم:
آقای دهباشی فرهنگ ایران در این چهار دهه به شما مدیون است خواهش میکنیم هر چه زودتر پرتوان پشت میز بخارا قرار گیرید. فرهنگ ایران به قلم شما نیازمند است .
تنتان به ناز طبیبان نیاز مباد
پاینده باشید
انجمن زنان پژوهشگر تاریخ
اسفند ۹۹
*دهمین مراسم گرامیداشت علامه دهخدا*
نمایش در اینستاگرام دهخدا:
https://www.instagram.com/p/CLfOW54hkSX/?igshid=vfe2tt55ozd8
نمایش در وبگاه مؤسسهٔ لغتنامهٔ دهخدا:
https://dehkhoda.ut.ac.ir/fa/news/14996
سخنرانی گلنار گلناریان در شب «آندره ژید و ایران»
شب «آندره ژید و ایران» در نشانیهای زیر پخش میشود:
Telegram.me/bukharamag
Instagram.com/bukharamag
www.bukharamag.com
facebook.com/bukharamagzine
aparat.com/bukharamag
سخنرانی دکتر محمد زیار در شب «آندره ژید و ایران»
شب «آندره ژید و ایران» در نشانیهای زیر پخش میشود:
Telegram.me/bukharamag
Instagram.com/bukharamag
www.bukharamag.com
facebook.com/bukharamagzine
aparat.com/bukharamag
سخنرانی آقای فیلیپ تیبو (سفیر فرانسه در تهران) در شب «آندره ژید و ایران»
شب «آندره ژید و ایران» در نشانیهای زیر پخش میشود:
Telegram.me/bukharamag
Instagram.com/bukharamag
www.bukharamag.com
facebook.com/bukharamagzine
aparat.com/bukharamag
مروری بر آثار آندره ژید
شب «آندره ژید و ایران» امروز ساعت پنج بعدازظهر در نشانیهای زیر پخش میشود:
Telegram.me/bukharamag
Instagram.com/bukharamag
www.bukharamag.com
facebook.com/bukharamagzine
aparat.com/bukharamag
شب آندره ژید و ایران
به مناسبت هفتادمین سالگرد درگذشت آندره ژید، ششصد و یکمین شب از شبهای بخارا به «آندره ژید و ایران» اختصاص یافته است. این جلسه با همکاری بخش فرهنگی سفارت فرانسه، در ساعت پنج بعدازظهر جمعه یکم اسفندماه 1399 (نوزدهم فوریه 2021) به صورت مجازی برگزار میشود.
در بین نویسندگان فرانسوی که متأثر از ادبیات فارسی بودند، آندره ژید جایگاه خاصی دارد. کتاب مشهور «مائدههای زمینی» دارای نشانههای بسیاری از این تأثیر است.
در شب «آندره ژید و ایران» ابتدا فیلیپ تیبو (سفیر فرانسه در تهران) سخنرانی خواهد کرد. سپس دکتر حامد فولادوند و دکتر محمد زیار به تأثیرپذیری آندره ژید از ادبیات فارسی بویژه رباعیات خیام میپردازند. سرانجام جواد فرید و گلنار گلناریان درباره چند اثر دیگر از آندره ژید به بحث میپردازند.
شب «آندره ژید و ایران» در نشانیهای زیر پخش میشود:
Telegram.me/bukharamag
Instagram.com/bukharamag
www.bukharamag.com
facebook.com/bukharamagzine
aparat.com/bukharamag
عبدالحسین آذرنگ
از شگردهای سردبیری
رمز موفقیت علی دهباشی در انتشار مداوم و پیگیرانه نشریههای فرهنگی و با همكاری عدهای پرشمار از اهل قلم در چیست؟ رواست كه استادان روزنامهنگاری و تاریخنگاران مطبوعات به این پرسش پاسخ بدهند، نه من كه روزنامه نگار نیستم، پژوهشگر سادهای هستم كه از اواسط عمر مجله كلك و سپس از آغاز انتشار دوماهنامه بخارا تاكنون، با این دو نشریه كه سردبیریاش با علی دهباشی بوده است، همكاری قلمی داشتهام. بارها و بارها كسانی به من مراجعه كرده و توقعاتی از دهباشی را در میان گذاشته و خواستهاند پادرمیانی و انتظارات آنها را برآورده كنم. از زبان من كه این پاسخ را میشنیدند «سالهای سال است نه دهباشی را دیدهام و نه حتی با او گفتوگوی تلفنی داشته ام»، با حیرت و ناباوری و بدون استثنا حتی یك مورد، مطلبی به این مضمون گفتهاند: «ولی اسم تو در همه شمارهها هست، چه طور ممكن است دوست نزدیك او نباشی؟» من هم پاسخ ثابتی را با این واژهها، تكرار كردهام: « كسانی مانند من هم هستند كه با نشریه همكاری میكنند، نه با صاحب نشریه.»
شماری این پاسخ را نپذیرفتهاند، یا شاید باور نكردهاند، یا پنداشتهاند كه میخواهم طفره بروم، از زیر بار شانه خالی كنم و شفیع آنها نباشم، اما عین حقیقت را، دستكم از دید خودم، گفتهام. اگر شما اهل تحلیلهای روانشناختی باشید، میتوانید از اینگونه برخوردها و پرسش و پاسخها شناختی از روحیات و منش افراد را به دست آورید. خواهید دید كه شماری حاضر نیستند از پیشداوریهایشان دست بكشند. حاضر نیستند به پاسخ شما خوب گوش بدهند و بكوشند آن را درك كنند. حاضر نیستند از كلیشههای ذهنی و از هنجارهای رایج دور شوند. اگر تلاش كنید كه مفهوم «مرگ مولف» را باز كنید، دامنه معنایی آن را توضیح بدهید و بخواهید كه آثار را از پدیدآورندگانشان، یا كلك و بخارا را از سردبیرش، جدا كنند، سعیتان به جایی نمیرسد كه نمیرسد. این بلیه آیا روزی از مردم، از جامعه روشنفكری، از نخبگان فكری ما دور خواهد شد یا نه، پرسشی است كه شاید شما هم مانند من آرزو كنید كه روزی پاسخ آن آری باشد.
مدتی پیش دوستی این خبر را به من داد: «در مجلس بزرگداشت ... علی دهباشی هم سخنرانی كرد و ضمن گفتههایش جمله بسیار محبتآمیزی درباره یكی از نوشتههای تو گفت». بعد رو كرد به من و پرسید: «مثل اینكه شما خیلی با هم دوستید؟»
گمان میكنم یكی از دلایل موفقیت علی دهباشی در سردبیری نشریه را میتوان از همین جمله آن دوست دریافت. دهباشی این توان را به تجربه و به یاری شم حرفهای خود كسب كرده است كه حساب كار و همكاری را از دوستی و دوستبازی جدا كند. شاید دهباشی خیلیها را دوست نداشته باشد، یا نخواهد با آنها مناسبات دوستانه برقرار كند، اما در و پنجره نشریهاش را به روی همكاری با آنها نبسته است. او این هوش و دورنگری حرفهای را دارد كه آخر كار آنچه برجا و به یادگار میماند، نشریه پرباری است با همكاری طیف گستردهای از همقلمان و همكاران و بهرغم دیدگاهها، نگرشها، سلیقهها و سلوكها و همه ویژگیهای شخصیشان. امیدوارم جمله زیر حمل بر تعریف و تعارف، یا بیانی خلاف مكنون واقعیام تلقی نشود: «شاید این دهباشی است كه میتواند امثال ما را تحمل كند، نه ما».
یكی از درسهایی كه از استاد بزرگوارم شادروان ایرج افشار آموختم و هرگز آن را از یاد نخواهم برد، برای شما نقل میكنم. خیال میكنم عصاره زندگی استاد ایرج افشار را بتوان در دو چیز خلاصه كرد: «ایرانشناسی» و «اطلاعرسانی فرهنگی به همگان، بهویژه فارسیزبانان و فارسیدانان ایرانپژوه». طی سالهایی كه از نزدیك شاهد بودم، متوجه شدم استاد افشار به سمت هر كسی كه در آن دو حوزه فعالیت میكرد، فروتنانه میرفت، بدون آنكه با عقیده و سلیقه او كاری داشته باشد. شمار فراوانی ـ نمیدانم چقدرـ از هر سنخی كه به این دو حوزه دلبستگی داشتند، با او همكار، دوست و آشنا شدند، یا در مراوده و مكاتبه و تماس مستقیم و غیرمستقیم قرار گرفتند. او نقطه كانونی دایرهای بود كه نمیخواست كسی كه با كارهایش در این دایره قرار میگیرد، یا میتواند قرار بگیرد، از این دایره بیرون بماند. این منش و روش استاد ایرج افشار میتواند برای هركسی كه به رشد و توسعه فرهنگی، علمی و پژوهشی به راستی علاقهمند است، الگو باشد. شاید علی دهباشی هم با این ویژگی كم مانند استاد افشار به خوبی آشنا باشد. در هر حال و هر چه هست، آرزو میكنم او با تداوم انتشار بخارا و دیگر تكاپوهای فرهنگیاش در راه پیشرفت و اعتلای فرهنگ ما تا توان دارد بكوشد. تا او به این كوشش ادامه میدهد، من و امثال من نه با شخص او كه با تقلای درخور ستایشاش همراه خواهیم بود، چه ما را خوش بدارد و چه ندارد.
مهر 1399
هوشنگ ابتهاج (ه. ا. سایه)
از بن جان
این شعر برای نخستین بار در شماره نوروزی مجله بخارا (فروردین - اردیبهشت ۱۴۰۰) منتشر شده است.
این برنامه در صفحه فیسبوک بنیاد مولانای بلخی پخش میشود: https://www.facebook.com/MBFBritana
Читать полностью…سخنرانی نهال تجدد
ژان کلود کریر، فیلمنامهنویس، کارگردان و نویسنده معاصر فرانسوی، غروب دوشنبه بیستم بهمنماه در هشتاد و نه سالگی درگذشت.
مجله بخارا در عصر پنجشنبه شانزدهم آبانماه ۱۳۹۸، شبی را به افتخار ایشان با حضور همسرشان (نهال تجدد)، فیلیپ تیبو (سفیر فرانسه در تهران)، شهرام ناظری، فاطمه معتمدآریا، حامد فولادوند، پیروز سیار و مهدی حسینی در مرکز دایرهالمعارف بزرگ اسلامی برگزار کرد.
با هم سخنرانی دکتر نهال تجدد را در آن شب میشنویم.
#ژان_کلود_کریر
#نهال_تجدد
#فیلیپ_تیبو
#مجله_بخارا
#بخارا
سخنرانی دکتر علیرضا رعیت حسنآبادی در شب «منوچهری دامغانی»
شب «منوچهری دامغانی» در نشانیهای زیر پخش میشود:
Telegram.me/bukharamag
Instagram.com/bukharamag
www.bukharamag.com
facebook.com/bukharamagzine
aparat.com/bukharamag
سخنرانی دکتر سیدمحمد ترابی در شب «منوچهری دامغانی»
شب «منوچهری دامغانی» در نشانیهای زیر پخش میشود:
Telegram.me/bukharamag
Instagram.com/bukharamag
www.bukharamag.com
facebook.com/bukharamagzine
aparat.com/bukharamag