آموزش و اخبار حوزه كسب و كار . شبكه اي از آموزه ها و كسب و كارهاي داخلي و بين المللي تبليغات: https://t.me/Businessschool_Ads Admin: @ibusinessleader 🎯 تبلیغ گروهی در بهترینهای #صنعتنفت: @EnergyNegar
🔲⭕️ ۴۰ سال تورم دو رقمی در ایران نه تنها اقتصاد را ورشکسته کرد، بلکه اخلاق و ایمان مردم را به یغما برد!
✍ محسن رنانی
🔸مغولان عصر جاهلیت، ساختمانها را تخریب کردند و تنها را به خاک و خون کشیدند، اما بهتدریج که حاکم شدند و امنیت برقرار شد، دست از خشونت برداشتند و متمدن شدند. نخست مسلمان شدند و سپس زبان فارسی آموختند، آنگاه به ترویج فرهنگ و معماری و اقتصاد پرداختند، نخستین پول کاغذی را در ایران منتشر کردند و حتی خودشان به زبان فارسی شعر گفتند. در این آمدورفتِ مغولان، دین و اخلاق مردم دست نخورده ماند و حتی مایهی انسجام و تقویت همبستگی جامعهی ایران شد.
🔸مغولانِ مدرن اما کار دیگری میکنند؛ آنان ساختمان تخریب نمیکنند، حتی ساختمان و صنعت هم میسازند؛ اما آرامآرام، با ابزاری نَرم به نام تورم، نه تنها فقرا را که توان دفاع از خود ندارند، به فلاکت میکشانند، بلکه ارزشهای انسانی و اخلاقی کل جامعه را نابود می کنند. آنگاه جامعهای که اخلاق و ارزشهای انسانی و ایمانی نداشته باشد و بخش بزرگی از آن هم فقیر و به حاشیه رانده شده باشد، در چرخهای از تخریب نسلها خودبهخود نابود خواهد شد...
🔸 تصورش را بکنید که هر روز که از خانه بیرون میآییم، ببینیم دیشب مغازهداران سنگهای ترازوهای خود را کمی تراشیدهاند و سنگها سبکتر شده اند، این رفتار چه بلایی بر سر اخلاق و اقتصاد خواهد آورد؟ از زمان خلقت حضرت آدم تاکنون، تنها دو کشور، یکی شیلی و دیگری جمهوری اسلامی، رکورددار طولانی ترین دورهی (بیش از ۴۰ سال) تورم دورقمی تاریخ هستند. پینوشه را نهضتهای مردمی به زیر نکشید، تورمهای سنگین هر ساله و اقتصاد ورشکسته شیلی مجبورش کرد که تسلیم شود. در ایران اما چهار دهه تورم دو رقمی، فقط حکومت و اقتصاد را به ورطهی ورشکستگی نینداخته است، بلکه تورم بالا و مستمر، بهعنوان مهمترین دستاورد ملموس حکومت دینی، اخلاق و ایمان مردم را نیز به یغما برده است
🔸سیاستهای کلی برنامهی هفتم توسعه کشور اخیرا ابلاغ شد. در این سیاستها، هدفگذاری شده که طی ۵ سال نرخ تورم، تک رقمی و رشد اقتصادی به ۸ % برسد. از این پس جمهوری اسلامی با ساختار موجود هرگز نخواهد توانست به این هدف دست یابد. جمهوری اسلامی در بیست سال اخیر، روزبهروز و به طور منظم «درجه انعطافپذیری» و «درجه کنترلپذیری» سیستمیاش کاهش پیدا کرده است. این دو شاخص در هر سیستمی در بلندمدت و به طور مستمر کاهش پیدا کند، نشانهی آن است که آن سیستم پیر شده و انرژی حیاتبخش آن روزبهروز با سرعت بیشتری کاهش خواهد یافت
🔸 شواهد زیادی وجود دارد که نشان میدهد در بیست سال اخیر ساختار سیاسی موجود، روزبهروز کنترلپذیری وانعطافپذیریاش کاهش یافته است. آخریناش همین برخورد با زلف زنان بود. ببینید سیستمی که غرق در بحران است، با چه سطح عقلانیتی یکباره تصمیم میگیرد زلف زنان را با مشت آهنین مدیریت کند و این موضوع اصلا چه اولویتی دارد؟ این تازهترین نمونهی کاهش انعطافپذیری سیستم است. اما در عین حال در همین مسئلهی ساده، میبینیم سطح کنترلپذیری آن هم چقدر پایینتر آمده است. یعنی با آن اُشتلُمهای سنگین و بگیر و ببندهای خشن شروع کردند ولی به دوهفته نکشید که متوجه شدند که نمیشود و نمیتوانند مسئله را مدیریت کنند، بعد زمزمه کردند که برباد دادن زلف زنان «تخلف» است نه «جرم».
🔸بدون تحولات ساختاری در نظام سیاسی و بدون بازسازی اعتبار جهانی از یک سو و اعتماد داخلی از سوی دیگر، امکان رکورد زدن در هیچ زمینهای برای حکومت وجود ندارد. اگر هم در برخی زمینههای نظامی رکورد زدهایم، به خاطر تزریق بیحساب بودجههای محرمانه بوده است. همان بودجههایی که حاصل فروش نفت بوده است و باید برای بهبود نظام آموزش و سلامت و تامیناجتماعی و ... به کار گرفته میشد. هزینهی آن رکورد زدنها، همین بحرانهایی است که امروز در حوزه های مختلف اقتصادی و اجتماعی گریبان ما را گرفته است.
🔸پیرمردی را در نظر بگیرید که از آغاز جوانیاش همیشه ادعا کرده است که میخواهد قلهی دماوند را فتح کند، در این مدت نیز دهها بار تلاش کرده است اما فقط چند بار قلههای کوچک پایین کوه را فتح کرده است. حالا اگر دوباره اعلام کند که در سالهای آینده میخواهد قلهی دماوند را فتح کند، چه کسی باور میکند؟ چه چیزی در ساختار بدنی این پیرمرد عوض شده است؟ آیا جوانتر شده است؟ آیا مفاصلش قویتر شده است؟ آیا عضلاتش ورزیدهتر شده است؟ آیا کوه، هموارتر یا کوتاهتر شده است؟ هیچ. تازه در سالهای آینده، او پیرتر و ناتوانتر هم خواهد شد. پیشبینی امکانناپذیری تحقق آرزوی این پیرمرد، قدرت تحلیلی سطح بالایی نیاز ندارد، عقل سلیم، کافی است.
🔜 @Business_News
🔲⭕️ قابل توجه عاشقان خودرو !
📌 *ایجاد امکان ثبتسفارش خودروهای مناطق آزاد تجاری و ویژه اقتصادی به سرزمین اصلی*
به اطلاع میرساند در راستای اجرای مصوبه شماره 190058/ت61385هـ مورخ 1402/10/19 هیات وزیران با موضوع آیین نامه اجرایی بند (ث) تبصره (7) ماده واحده قانون بودجه سال 1402 کشور، امکان ثبتسفارش خودروهای وارد شده به مناطق آزاد تجاری و ویژه اقتصادی قبل از تاریخ 1402/10/19 به سرزمین اصلی در سامانه جامع تجارت فراهم شده است.
1️⃣ برای این منظور محل تامین ارز جدید ذیل عملیات ارزی بدون انتقال ارز با عنوان «از محل بند 9 ماده 38 آیین نامه اجرایی مقررات صادرات و واردات - بند (ث) تبصره (7) ماده واحده قانون بودجه سال 1402» ایجاد گردید.
2️⃣ تمام کدهای تعرفه هشت رقمی ذیل گروههای 8701، 8702، 8703 و 8704 مشمول استفاده از محل تامین ارز مذکور میباشد.
3️⃣ وضعیت نمایندگی برای کدهای تعرفه انتخاب شده میبایست «از محل بند (ث) تبصره (7) ماده واحده قانون بودجه سال 1402» انتخاب گردد و اخذ تاییدیه خدمات پس از فروش برای این وضعیت نمایندگی در فرآیند ثبت سفارش الزامی میباشد.
4️⃣ مطابق تصویبنامه هیئت وزیران خودروهای ساخت آمریکا یا برند آمریکایی و خودروهای با برند لمبورگینی، فراری، پورشه، هامر، مازراتی، بوگاتی (خودروهای مستثنی شده از حکم بند (1) تفاهمنامه مشترک «شورای عالی مناطق آزاد تجاری و ویژه اقتصادی» و «گمرک ایران») مشمول استفاده از مصوبه مذکور نشده و امکان ثبتسفارش ندارند.
5️⃣ مجوز «دبیرخانه شورایعالی مناطق آزاد تجاری و ویژه اقتصادی» جهت بررسی معاینه فنی و عوارض خودروهای مذکور در فرآیند ثبتسفارش کارسازی شده است.
6️⃣ تا اطلاع ثانوی صرفا کاربران دارای کارت بازرگانی فعال امکان ثبتسفارش و واردات از این محل را خواهند داشت.
🔜 @Business_News
🔳⭕️تله ایزومورفیسم پیش روی ایران
🔹دکتر محمدرضا سعیدی، استاد دانشگاه و فعال کسب وکار
در طبیعت، مگس هایی وجود دارند که خود را به شکل و شباهت زنبور عسل در می آورند. حتی صدای وزوز مشابه ایجاد کرده و رنگ و ظاهر خود را هم با زنبور عسل همسان سازی می کنند. این پدیده تحت عنوان تقلید (Mimicry) شناخته می شود و اساسا در این وضعیت هدف اصلی شبیه شدن است ولو بدون کارايی واقعی. در دنیای سازمان ها و نهادها نیز مفهوم مشابهی وجود دارد تحت عنوان ایزومورفیسم (Isomorphism) و یا هم شکلی سازمانی، پدیدهای که در آن سازمانها و نهادها، ساختار، شیوه، نماد و حتی فرهنگ مشابهی را اختیار میکنند تا شبیه به سازمانهای موفق و معروف عمل کنند. این پدیده، گاه به تقلید کورکورانه و بی مغز سازمانها از یکدیگر منجر میشود، به طوری که ظاهری فریبنده و مدرن پیدا میکنند، اما از کارایی و عملکرد مطلوب تهی است. رفتارپژوهان سازمانی برای این پدیده دلیل های مختلفی می آورند:
اول، ایجاد مشروعیت از طریق مشابهت با سازمانهای موفق و جستجوی اعتبار و پذیرش از سوی جامعه ذینفعان.
دوم، کاهش احساس عدم اطمینان یعنی سازمانها بعضا با تقلید از شیوه های موفق خطر شکست در محیط های ناپایدار و نامطمئن را کاهش دهند.
سوم، بهبود عملکرد؛ البته واضح است که بعضا تقلید درست شیوه ها، و قابلیت های یک مجموعه دیگر می تواند منجر به بهبود عملکرد شود.
ایزومورفیسم می تواند هوشمندانه و آگاهانه باشد اگرعملکرد (Function) بر شکل و فرم (Form) بچربد. در غیر اینصورت به مثابه تله ای خواهد بود که سازمان در آن می افتد و خارج شدن از آن به آسانی نخواهد بود. بنا براین ایزومورفیسم می تواند مزایای داشته باشد به شرط آنکه امر تعادل در به گار گیری آن رعایت گردد. تاکید بیش از حد بر ایزومورفیسم اسباب خفه کردن نوآوری فراهم خواهد کرد. چرا که با تغییر محیط این مشابهت سازی ها جوابگو نخواهد بود و قدرت انطباق سازمان با محیط پیرامون از دست می رود.
☑️⭕️تله ایزومورفیسم پیش روی توسعه ایران
این پدیده را اشاره کردم که بگویم متاسفانه پدیده ایزومورفیسم سازمانی (تقلید طوطی وار کورکورانه) در بسیاری از سازمانهای دولتی [و نهادهای حاکمیتی] و شرکت های ایرانی مشاهده میشود. تعداد زیادی از نهادها در ایران وجود دارند که ظاهری به غایت مدرن دارند اما از عملکرد و محتوا تهی شده اند و الزاما همان عملکرد نهادهای مشابه در کشورهای پیشرفته را ندارند دقیقا مانند آن مگس که خود را شبیه زنبور میکند بدون آنکه تولید عسل و گرده پراکنی زنبور داشته باشد. شرکت هایی را می شناسم که تقلید و کپی برای شبیه شدن به جای کارايی سالهاست در دستور کارشان است چه آگاهانه و چه از سر بی اطلاعی. مصیبت زمانی است که انتخاب استراتژی تقلید طوطی وار موجب می شود که برخورداری از ظاهری توسعه یافته اسباب پنهان شدن توسعه نیافتگی می شود. ایزومورفیسم به مرور زمان قابلیت هايی را پرورش می دهد که تقلید طوطی وار بیشتری را فراهم میکنند و سازمان در تله قابلیت های نامطلوب (مانند تقلید) خود گیر کرده است و به همین دلیل برخی گفته اند که ایزومورفیسم سازمانی می تواند تدبیری راهگشا برای یک شکست مقتدرانه شود!
به عنوان مثال سازمان توسعه تجارت در ایران با وجود ظاهری مدرن و بین المللی، نتوانسته است در ترویج و توسعه تجارت و کار آفرینی در کشور موفق عمل کند. تاسیس سازمان خصوصی سازی موفقیت اعلام میگردد اما اقتصاد روز به روز دولتی تر می شود. جذب تعداد بیشتر دانشجو در دانشگاه افتخار اعلام می شود اما مسئله های کشور لاینحل. چه بسیار شرکت هایی که در نمایشگاهها با کاتالوگ های رنگی و بین المللی حضور می یابند اما محصول فاقد کیفیت است. دولت و نهادهای حکمرانی در ظاهر در مدرن ترین شکل مربوطه وجود دارند اما اسباب توسعه یافتگی نمی شود. ادا و اطوار به وفور اما هیهات از اندکی کارايی و عملکرد مطلوب و برای همین هم عمق نارضایتی روز به روز بیشتر و بیشتر می شود.
متاسفانه این پدیده فرهنگ خود را ایجاد می کند به نحوی که «تلاش برای تظاهر به موفقیت» به جای «تمرکز بر عملکرد واقعی» بیشتر و بیشتر می شود که بلای توسعه در کشورهایی چون ما است و تغییر آن سالها به طول میانجامد. سازمانی که قابلیت های مسئله محور خود را در فرایند تکامل تدریجی پرورش می دهد می تواند زمینه ساز توسعه باشند نه از طریق تقلیدهای کورکورانه و تظاهر به موفقیت..
🔜 @Business_News
🔲⭕️ کنسرت کاندیدای مجلس قبل انتخابات
🔜 @Business_News
🔲⭕️ شش اشتباه پیرمرد لجباز لیبی
✍بیژن اشتری
یک) قذافی زمانی در لیبی به قدرت رسید که جمعیت این کشور یک و نیم میلیون نفر بود و تولید نفت خامش روزی سه میلیون بشکه.با این جمعیت کم و این پول هنگفت می شد لیبی را به بهشت روی زمین تبدیل کرد اما قذافی ترجیح داد که تقریبا همه این درآمد هنگفت را صرف حمایت از گروه های تروریستی در چهار گوشه جهان کند.
دو) اوج قساوت قذافی، قتل عام تقریبا سه هزار زندانی سیاسی در زندان ابوسلیم طرابلس بود.اینها زندانیانی بودند که مشغول گذراندن احکام زندانشان بودند.سال ها بعد، دادخواهی خانواده های همین قربانیان جرقه انقلاب علیه قذافی را زد و دودمان او را بر باد داد.
سه)قذافی برای بیش از چهل سال مشغول مهندسی اجتماعی در کشورش بود.مردم لیبی عملا در حکم خوکچه های آزمایشگاهی او بودند.هیچ دیکتاتوری به اندازه قذافی بنیان ها و ساختارهای متعارف سیاسی و اجتماعی را زیر و رو نکرد.این تجربیات احمقانه که زیر نام انقلاب انجام می شد جز مصیبت و فاجعه چیز دیگری به دنبال نیاورد.
چهار) قذافی به دلیل حمایتش از تروریسم بین الملل و عدم تحویل بمب گذار هواپیمای پان آمریکن، که موجب مرگ حدود دویست انسان بیگناه شده بود، مردم لیبی را وادار به تحمل تحریم های بین المللی کرد.این دوره تحریم ها حدود ده سال طول کشید که ماحصل آن پایین آمدن سطح رفاه عمومی، فقیر تر شدن مردم و افزایش نارضایتی عمومی از رژیم بود.
پنج)قذافی گرچه پی برده بود که بدون اصلاحات اقتصادی و سیاسی رژیمش دوام پیدا نمی کند و به جناح اصلاح طلب رژیمش هم اجازه فعالیت داده بود اما از پشت پرده چوب لای چرخ آنها می گذاشت و نهایتا هم بساط آنها را کاملا برچید و با این کار بر شدت نومیدی و نارضایتی عمومی افزود.
شش)قذافی عاقبت پس از چهل و دو سال حکمرانی با مردمی روبرو شد که علیه او به پا خاسته بودند.او تصمیم به سرکوب آنها گرفت.او چنین ارزیابی کرده بود که آمریکا و انگلستان به دلیل تجربیات ناگوار اخیرشان در افغانستان و عراق حاضر به دخالت نظامی در لیبی نخواهند شد و لذا او می تواند با خیال راحت مردم لیبی را سرکوب کند.اما این ارزیابی اش کاملا غلط از کار درآمد و شورای امنیت سازمان ملل متحد ضمن اعلام منطقه پرواز ممنوع بر فراز خاک لیبی به دولت های غربی اجازه دخالت نظامی در لیبی را داد.مردم لیبی هم تحت حمایت قوای نظامی غربی ها توانستند قذافی را ساقط کنند.هر چند که سقوط دیکتاتور هنوز نتوانسته آرامش و صلح را به لیبی برگرداند.
🔜 @Business_News
🔲⭕️ روز مهندس و مهندسین آینده؟!
محمدرضا اسلامی
🔵 روز مهندس است و تجسم اینکه فرزندم مهندس شود برایم مثل یک کابوس است. فکر اینکه محل امرار معاشش از مهندسی باشد برایم یک علامت سوال بزرگ است. ولی همزمان، تجسم اینکه مهندس «نشود» هم غیرممکن است!
بخش اصلی ایام عمر در مهندسی گذشته و دوست دارم در این روزِ مهندس برای فرزندم آرزو کنم:
آرزو می کنم که فرزندم مهندس شود چرا که زیباییِ یک مفهوم درخشنده را می بیند: اینکه چطور ریاضیات و فیزیک به حل مشکلات جوامع بشری کمک می کنند. دوست دارم ذهن او در برابر این جلوه ی شگفت از تمدن و دانش انسانی قرار گیرد. اینکه چطور «انسان» توانست بُرشهای مجزا از ریاضی و فیزیک را سرهم کند و علوم مهندسی را به عنوان «کاربردِ ریاضیات و فیزیک» به خدمتِ «جوامع انسانی» بنشاند.
ولی همزمان برای برخورداری از یک زیستِ با اقتصاد سالم برای نسل بعدی مهندسین دغدغه/سوال دارم.
امروز که اینها را می نویسم در دپارتمان عمران دانشگاه Cal Poly حدود هزار و دویست دانشجو در حال آموختن درسهای مهندسی عمران می باشند. همین تعداد و کمی بیشتر در دانشگاه برکلی. همین تعداد کمی کمتر در دانشگاه استنفورد. همین تعداد در دانشگاه جنوب کالیفرنیا. و همین طور در دانشگاه سن دیِگو و… و لذا فقط در یک ایالت کالیفرنیا امروز چندین هزار دانشجوی تازه نفس در حال تربیت و آماده ورود به بازار مهندسی عمران هستند. سوال مشخص اینجاست که اساسا آیا «بازار کار» ظرفیت این تعداد مهندس که دانشگاهها پرورش می دهند را دارد؟
و آیا کشاندن فرزندانمان به سمت «وادی مهندسی» امر صحیحی هست؟
آیا اساسا امرار معاش در حوزه مهندسی را برای نسل آینده باید بازنگری کنیم؟
همیشه ضروری است که به آمارها و ارقام رجوع و توجه کنیم:
1️⃣-در کشور آمریکا حدود ۸۰۰هزار مهندس عمران دارای مهر نظام مهندسی هستند . در اصطلاح مهر PE.
2️⃣- جمعیت آمریکا حدود ۳۳۴ میلیون نفر است.
3️⃣- ابعاد بازار مسکن و ساخت و ساز در آمریکا حدود ۲۰۰۰ (دوهزار) میلیارد دلار است (حدود ده درصد اقتصاد کشور).
همین سه آمار شاخص را در مورد کشور ایران نگاه کنیم:
1️⃣- در ایران حدود ۶۵۰هزار مهندس عمران عضو سازمان نظام مهندسی هستند.(!)
2️⃣- جمعیت ایران حدودا ۸۰ میلیون نفر (یعنی کمتر از یک چهارم آمریکا) است.
3️⃣- ابعاد بازار مسکن و ساخت و ساز در کشور ایران حدود ۲۲ میلیار دلار است.
یعنی در آمریکا برای ساخت ۱ میلیون و ۳۹۰هزار واحد مسکونی در طول یک سال (طبق آمار رسمی پروانه پایان کار ) حدود ۸۰۰ هزار مهندس عمران مشغول به کار هستند که اینها در یک بازار حدودا ۲۰۰۰ میلیارد دلاری کار می کنند. در حالی که در ایران با فرض ساخت سالیانه ۶۰۰ هزار واحد مسکونی (که البته این رقم برای یکسال خوشبینانه است) حدود ۶۵۰ هزار مهندس عضو سازمان نظام مهندسی هستند که اینها در یک بازارِ حدودا ۲۲ میلیارد دلاری کار می کنند.
600,000*100m^2*20,000,000T/55,000$ = 21.8 B$
(یا ۱۲۰۰ همت تقسیم بر قیمت دلار)
اعداد سخن می گویند!
🔵 مشابه همین بحث را می توان در سایر حوزه های مهندسی هم داشت (مهندسی مکانیک، کامپیوتر و …).
با این اوصاف آیا هدایت فرزندانمان به سمت عرصه مهندسی صحیح است؟
آیا امروزه شغل مهندسی (با توجه به این خط تولید تربیت مهندس در دانشگاهها) ظرفیتِ درآمدزایی و ساختن یک زندگی با اقتصاد سالم را دارد؟
🔵 اینها سوالات جدی ای است که در روز مهندس باید درباره آنها سخن بگوییم نه اینکه با پیامهای کلیشه ای روز مهندس را تبریک گفت.
🔵 دوست دارم که فرزندانم مهندس شوند تا ذهن آنها در برابر این تجلی زیبایی قرار گیرد. اینکه Von Mises و Tresca چطور به بیان مکانیزم خرابی مواد و مصالح تحت نیروها پرداختند و این چگونه باعث شد تا فضل الرحمن خان تئوریهای احداث برجهای صدوپنجاه طبقه را در برابر زلزله صورتبندی کند… دوست دارم فرزندانم این زیبائیها را بچشند. اما به رغم این زیباییها برای زندگی اقتصادی مهندسین نسل آینده سوالات جدی در ذهن دارم.
همچنین علاوه بر این دغدغه، امیدوارم که اگر روزی مهندس شوند، ذهن آنها «فقط» درگیرِ وادی مهندسی نباشد. ذهنِ مهندسیِ آنها همچون علی اکبر معین فر شود:
سیاست را بفهمد، دغدغه امر اجتماعی داشته باشد، قدرت دوست ساختن (Make friend) و دوست نگه داشتن (Keep friend) داشته باشد، شیفته هنر/ادبیات باشد و تا آخرین روزهای پیری و واپسین ساعات عمر، در یک زیستِ اجتماعیِ پویا حضور داشته باشد.
روز مهندس مبارک.
🔜 @Business_News
🔲⭕️ واشنگتن تایمز: آیا ایران سلاح هستهای ساخته است؟
احتمالا ۵ بمب در اختیار دارد
🔸 ایران ممکن است در حال حاضر پنج بمب هستهای در اختیار داشته باشد و ممکن است تا ماه می(اواسط اردیبهشت ۱۴۰۳) به دوازده بمب هستهای برسد.
ایرانیها فیزیکدانان و مهندسان درجه یک در اختیار دارند بنابراین با صرف زمان و منابع کافی میتوانند به این مهم دست یابند.
🔸برخی تخمینهای اطلاعاتی در اوایل اکتبر گذشته نشان میداد که ایران میتواند به اندازه کافی اورانیوم غنیشده با درجه تسلیحات برای یک بمب را در یک هفته و برای پنج بمب هستهای را در عرض شش هفته در اختیار داشته باشد.
🔸اگر ایران بمبی دارد، چرا در مطبوعات کمتر به آن اشاره می شود؟
ایرانیها تا زمانی که دهها بمب عملیاتی در مکانهای مختلف نداشته باشند نمیخواهند ادعا کنند که بمب را در اختیار دارند.
🔸اعلام یک بمب احمقانه خواهد بود، زیرا ایالات متحده و اسرائیل تلاش زیادی برای یافتن و نابودی آن به خرج خواهند داد - اما بمب های بیشتر در مکان های بیشتر این تلاش "تخریب" را به طور فزاینده ای پیچیده و تقریبا غیرممکن میکند.
🔸دولت بایدن انگیزه زیادی برای پنهان کردن یا عدم افشای وجود بمب ایرانی دارد، زیرا رئیس جمهور بایدن طی سالها وعدههای مکرر خود را مبنی بر عدم اجازه ایرانیها به داشتن بمب هستهای اعلام کرده بود. باراک اوباما و دونالد ترامپ نیز در زمان ریاست جمهوری خود تعهدات مشابهی دادند. اگر دولت بایدن وجود بمب ایران را اعتراف کند بنابراین بایدن برای اقدام تحت فشار قرار خواهد گرفت. اما چه اقدامی؟
🔸اسرائیلیها همچنین متعهد شدهاند که اجازه ندهند ایران این بمب را در اختیار داشته باشد - به این دلیل ساده که اگر ایران بمبهای هستهای زیادی داشته باشد، میتواند به معنای پایان اسرائیل باشد.
🔸فرض بر این بود که اطلاعات اسرائیل به اندازه کافی خوب است که بتواند در مورد بمب ایرانی قبل از تکمیل آن هشدار دهد .اسرائیل و ایالات متحده در گذشته توانسته بودند با تخریب تاسیسات تولیدی و تحقیقاتی، خرابکاری سخت افزاری و نرم افزاری و ترور دانشمندان کلیدی، برنامه بمب ایران را به تعویق بیندازند.
🔸ایرانیها مطمئناً از این حوادث قبلی درس گرفتهاند و تدابیری اتخاذ کردهاند تا مطمئن شوند آسیبپذیریهای قبلیشان کاهش یافته است. اکنون سؤالاتی وجود دارد که واقعاً موساد (اطلاعات اسرائیل) با توجه به شکست خود در پیش بینی حمله حماس در 7 اکتبر چقدر خوب است.
🔸اسرائیلی ها نیز بسیار تحت اشغال جنگ فعلی خود هستند و منابع کمتری برای از بین بردن این حملات در اختیار دارد.
🔸مطبوعات اغلب به مقدار اورانیوم با درجه تسلیحات به عنوان نماینده ای برای تعداد بمب ها اشاره می کنند. بمب های هسته ای در اندازه های مختلفی تولید می شوند. یک کشور بسته به اهداف و اهداف می تواند تعداد بیشتری بمب کم قدرت یا بمب های قوی تر بسازد. بمبی قدرتمند که هیروشیما ژاپن را با خاک یکسان کرد با استفاده از تنها 16 کیلو (35 پوند) اورانیوم بسیار غنی میتواند ساخته شود.
🔸 مهندسی یک بمب به مهارت بالایی نیاز دارد - اما مهندسان آمریکایی در سال 1945 توانستند این کار را انجام دهند و دانش لازم از هفت کشور هسته ای شناخته شده در 80 سال گذشته به بیرون درز کرده است. ایرانیها فیزیکدانان و مهندسان درجه یک دارند، بنابراین بدون شک میتوانند با صرف زمان و منابع کافی، این وظیفه را انجام دهند.
🔜 @Business_News
* آمار عجیب از جزئیات تعارض منافع کارکنان دولت*
*۴۰ هزار نفر، هم کارمند دولت هستند، هم فعال بخش خصوصی*
*فرهیختگان نوشت:*
*نزدیک به ۴۰ هزار نفر از کارمندان دولتی صاحب پروانه کسبوکار فعال هستند.مشاوره املاک، خردهفروشی خواروبار، خردهفروشی پوشاک زنانه و سوپر مواد غذایی ازجمله مشاغلی هستند که در صدر این لیست قرار دارند.*
*پژوهشگران اقتصادی و کارشناسان حقوق اداری معتقدند اشتغال به کار همزمان کارکنان دولت در بخش خصوصی و تبدیل شدن آنها به رقیب بخش خصوصی مصداق موقعیت تعارض منافع بوده که گرچه به خودی خود، فساد نیست اما میتواند فرد را در موقعیت رانت و تعارض منافع قرار داده و زمینهساز فساد شود.*
*بررسیها نشان میدهد در سطح دنیا بیش از ۶۰ سال است کشورها برای جلوگیری از شکلگیری موقعیتهای تعارض منافع، قانون مدیریت تعارض منافع را تهیه، تصویب و به اجرا گذاشتهاند.*
*این درحالی است که در ایران از سال ۱۳۹۶ تاکنون که لایحه مدیریت تعارض منافع تهیه شده و حتی به صحن علنی مجلس شورای اسلامی نیز آمده،طی ۶ سال اخیر این لایحه در حال خاک خوردن در راهروهای مجلس و کمیسیون اجتماعی است.*
@Business_News
🔲⭕️ چشمانداز قله از نگاه پسر قالیباف!
✍محمدحسین روانبخش
🔸 دعوای حقوقی پسر محمدباقر قالیباف برای دریافت اقامت کانادا از زوایای مختلف نقد و تحلیل شده، اما به این نکته کمتر اشاره شده که اصرار او برای رفتن، نشان دهندهی شناخت و تحلیل نومیدانهای است که این آقازاده و آقازادههای مشابه، از مدیریت پدرانشان و نتیجهی آن، یعنی آیندهی این کشور دارند!
🔸 تکلیف مردم با بازی تبلیغاتی «پیشرفت» که معلوم است. اگر روزی هزاران بار از تریبونهای مختلف فریاد بزنند که قطار پیشرفت سرعت گرفته، ما در حال رسیدن به قله هستیم و اقتصاد و مدیریتمان باعث حسادت کشورهای غربی است، نه تنها هیچ فایدهای ندارد، بلکه باعث انزجار بیشتر مردمی میشود که بیعرضگی و بیلیاقتی را با پوست و خونشان تجربه میکنند. موج مهاجرت هم نشاندهندهی ناامیدی مردم از آیندهای است که هیچ چشمانداز مثبتی در آن نیست؛ اما برای امثال پسر قالیباف چطور؟ آنها چرا امید ندارند تا از نوک قله همه جا را تماشا کنند؟
🔸 این امر البته مختص پسر قالیباف نیست و عمومیت دارد، چنان که سال گذشته یکی از نمایندگان از تریبون مجلس اعلام کرد که فرزندان ۵۴۰۰ نفر از مسئولان در خارج از کشور هستند. جواب شاید این باشد که این آقازادهها بسیار پیش و بیش از مردم، عمق فاجعه را درک کردهاند و آینده را به عینه پیش چشم خود میبینند.
🔸 این آقازادهها قابلیت، توان و میزان لیاقت پدرانشان را از کودکی در خانواده میبینند و درک عمیقی از ان دارند، آنها مناسبات قدرت را میشناسند و درک میکنند که اگرچه کوتاهمدت به نفع آنهاست و برایشان ثروت و امکانات میآورد اما در درازمدت چیزی باقی نمیگذارد، آنها جایی را طلب میکنند که بتوان به دور از ریا و ادا زندگی کرد... و برای همین نه امیدی به آینده کشور دارند و نه حاضرند همین الان هم اینجا بمانند!
🔸 چشمانداز کشور از نزدیک قله و در نگاه فرزندان مسئولان، خیلی وحشتناکتر از چیزی است که ما میبینیم.
🔜 @Business_News
🔲⭕️ آقای رئیسی، میآیید بریم دوسیخ جگر بخوریم؟
آقای رئیسجمهور، سلام
🔸 داشتم خاطرات ۲۴ بهمن مرحوم آقای هاشمیرفسنجانی را میخواندم که رسیدم به سال ۶۴. نوشته آن روز اهواز بوده و برای رفع خستگی با لباس شخصی با چند نفر رفته مغازه جگرکی و چند سیخ جگر خوردهاند.کاش آن مرحوم حالوهوای آن روز عصر و حسوحال مغازه جگرکی را هم مینوشت؛ چون مهم است.
🔸 این خاطره را که دیدم به کلهام زد به شما پیشنهاد کنم یک روز عصر یا ترجیحاً شب با هم به یک جگرکی برویم. مکانش هم فرق نمیکند. چه دوراهی قپان، چه چهارراه سیروس، چه شاه عبدالعظیم، چه محله خودتان سعادتآباد، چه دربند، چه دولاب... انتخاب با شما.
🔸 در مغازه جگرکی از غدایی که نوش جان میکنید لذت ببرید، اما سکوت کنید و به حرفهای مردم و مشتریها گوش کنید. آنها نیاز ندارند سؤالی بشنوند تا درباره اوضاع و احوال مملکت حرف بزنند. حتی رنگ جگر یا پایه لق صندلیای که روی آن نشستهاند انگیزهمندشان میکند حرف بزنند. آنقدر متنوع صحبت میکنند که ذرهای حوصلهتان سر نمیرود. جگرکیها پاتوق همهجور آدمی هم هستند؛ از حزباللهی بگیر تا کمحجاب و بیحجاب، از تحصیلکرده تا عامی، از خوشحال تا افسرده، از شوخوشنگ تا دمغ...
🔸 آنجا اجازه بدهید وارد بحثهای بامزه آنان بشوم و یکسری آمار و اعداد نقل کنم؛ مثلاً بگویم رشد اقتصادی مملکت شده ۸ درصد؛ یا تورم از 2 سال پیش تا الآن نصف شده؛ یا رشد نقدینگی آنقدر کم شده که با کله خورده زمین؛ یا از وقتی که عضو بریکس و شانگهای شدهایم شست پای تحریم را کردهایم توی چشمش؛ یا اقتصادمان شده رتبه نوزدهم دنیا.
🔸 همینطور که من این حرفها را میزنم شما به قیافه آدمها نگاه کنید. خواهید دید چند نفری اصلاً محل نمیگذارند. یکیدو نفر هولهولکی لقمههای بزرگتری میگیرند تا زودتر مغازه را ترک کنند و حرفهایم آزارشان ندهد. یکیدو نفر انگشت سبابهشان را به سمت قسمت فوقانی کلهشان میآورند و به فرد همراهشان حالی میکنند که طرف قاطی دارد.شاید واکنشهای دیگری هم باشد که خودتان خواهید دید.
🔸 آنچه قطعاً در آنجا دستگیرتان میشود این است که جنس آدمهای مغازه با آنهایی که در سفرهای استانی جمع میشوند فرق دارد. برای حرفهای من سوت نمیکشند، کف نمیزنند، به ساعت مچیشان نگاه نمیکنند که هرچه زودتر وقت بگذرد و بدوند سمت اتوبوسهایی که از راه دور و نزدیک آمدهاند.
🔸 در مغازه جگرکی شاید فرصتش پیدا شود که به شما بگویم خیلی از بادمجان دور قاب چینهایی که برایتان عدد و آمار میسازند از جنس شما نیستند. آنها اگر این رقمهای بیحساب و کتاب را به شما ندهند که باید جلوپلاسشان را جمع کنند و بروند خانهشان. آنها از همین حالا رختخوابشان را برای ۴ سال دولت بعدیتان هم پهن کردهاند.
🔸 شاید در مغازه جگرکی این فرصت پیش بیاید که به شما بگویم دولتتان در تراز مردم ایران و نظام جمهوری اسلامی نیست. برخی آدمهای دولتتان خیلی کوتاهقد هستند. شاید بتوان نام برد از مدیری که هم سمتش و هم خودش آنقدر کوچولوست که در اوایل پست گرفتن در دولت شما دغدغهاش این بود که چرا اتاقش سرویس بهداشتی اختصاصی برای او ندارد!
🔸 خب. بعد از نوش جان کردن جگر، دعوتتان میکنم به یک استکان چای قندپهلو. آخ، گفتم چای یاد چای دبش افتادم. دیدید جوری برایتان شعبدهبازی کردند که فساد مسلم چند میلیارد دلاری جلوی چشم شما کوچک شد و حتی کاری کردند که واژه «فسادنمایی» را اختراع کنید؟ حتی با قوه قضائیه درگیر شدید؟ واقعاً برای چی آبرویتان را گذاشتید؟ خودتان را برای کی خرج کردید؟
🔸 بعد از صرف چای برویم جلوی دخل صاحب جگرکی و از حال و احوال کاسبی و مالیات ۱۴۰۳ و قیمت جگر خام و بهای گوسفند زنده و مقایسه این قیمت با دو سال و نیم پیش هم گپی بزنیم و بیاییم بیرون.
🔸 آقای رئیسی! جگر خیلی خاصیت دارد اما مغازه جگرکی رفتن خیلی بیشتر. خوبیاش این است که چندتا حرف حساب هم میشنوید.
🔸 مرحوم هاشمی خاطره جگرکی رفتن را کامل ننوشت، شما کامل بنویسید. من مرده و شما زنده. تنها یادگار مفیدی که بهجا خواهید گذاشت همین خاطره خواهد بود.
🔜 @Business_News
🔲⭕️ سال 1385 با 119 هزار تومان میشد به امارات سفر کرد الان یک ژامبون تنوری مخصوص هایدا سهممان می شود! نمایی از وضعیت مدیریت اقتصاد کشور...
🔜 @Business_News
🔲⭕️ و ما زمستان دیگرى را سپرى خواهیم کرد.
با عصیان بزرگى که درونمان هست
و تنها چیزى که گرممان مىدارد،
آتش مقدس امیدوارى ست!
#ناظم_حکمت
🔜 @Business_News
🔳⭕️ سایه روشن یک شاه یا یک ملت ؟
🔹امیر ناظمی
نام مظفرالدینشاه اغلب چهره پیرمردی مریض و ناتوان را به یاد میآورد که عاشق سفر فرنگ است؛ چهره شاهی نامحبوب، ناتوان و غیرجذاب، به آن اندازه که در فیلم «ناصرالدینشاه آکتور سینما» که روایتی است از تاریخ سینمای ایران، به جای او این ناصرالدینشاه است که نماد حاکمیت میشود، در حالی که ورود سینما به ایران حاصل سفر اوست.
اما واقعیتهای تاریخی این احساس جمعی را پرسشبرانگیز میکند. در حقیقت در دوران کوتاه مظفرالدینشاه تغییراتی بنیادین در ایران به وجود آمد. کارنامه عملی او با شخصیتی که ما در ذهن داریم، گویی دو انسان مختلف هستند.
برخی از مهمترین جنبههای مظفرالدینشاه که باید به آن توجه کرد به خوبی میتواند این تفاوت را آشکار کند.
◻️مشروطه: انقلابی با کمترین هزینه
انقلاب مشروطه در دوران مظفرالدینشاه به پیروزی رسید (۱۲۸۵)، هرچند محمدعلیشاه فرزند او با بر هم زدن مشروطه و به توپ بستن مجلس منجر به شکلگیری دوباره مبارزهی مشروطهخواهان شد و در این دورهی دوم است که محاصره تبریز و فتح تهران روی میدهد.
مظفرالدینشاه بدون مقاومتی جدی در برابر خواسته مردم، فرمان مشروطه را امضا کرد. در مهمترین درگیری مشروطهخواهان کفنپوشبا نیروهای دولتی در اسفند۱۲۸۴ تنها ۲۲نفر کشته میشوند! و کل کشتهها حداکثر ۱۰۰ نفر برآورد میشوند.
در حالی که فرزندش محمدعلیشاه فقط در به توپ بستن مجلس ۲۵۰ را میکشد و در محاصره تبریز و فتح تهران و درگیریهای اصفهان و رشت بیش از هزاران نفر کشته میشوند.
◻️پشتیبان آموزش مدرن
اگر مدرسهی دارالفنون را نهاد تربیت نخستین پزشکان و مهندسان ایرانی بدانیم، مدرسهی علوم سیاسی که در زمان مظفرالدینشاه تاسیس شد را میتوان مهمترین نهاد تربیت متخصصان علوم سیاسی و اجتماعی و اقتصادی ایران دانست.
بزرگترین تکنوبوروکراتهای ایرانی معلمان و دانشجویان این مدرسه بودهاند، از مشیرالدوله و فروغی و دهخدا تا حتی عالیخانی. مدرسه علوم سیاسی به همت مشیرالدوله که بعدترها به صدراعظمی رسید تاسیس شد.
مدرسه فلاحت یادگار دیگر این دوره است و پس از فوت مظفرالدینشاه برای ۱۱ سال تعطیل میشود. کمک مظفرالدینشاه به شکلگیری نظام آموزشی مدرن در ایران در قالب کمک به مدارس خصوصی، مانند مدارس رشدیه هم بود. مدارسی که اغلب به عنوان نخستین نهاد آموزش عمومی تاریخ ایران نام برده میشود.
◻️باز بودن در برابر نوآوری
او از نوآوریهای جهانی نیز استقبال میکرد:
۱)ورود صنعت سینما: دوربین سینما سوغات نخستین سفر فرنگ اوست.
۲)ورود خودرو: خرید ۲خودرو از «رنو» توسط او و ورود به ایران
۳)شبکه تلفن: نخستین پروانه ایجاد شبکه تلفن
◻️کارگزاران شایسته
مظفرالدینشاه با رسیدن به سلطنت به سرعت اتابک، صدراعظم مستبدی که هم صدراعظم پدرش بود و هم صدراعظم فرزندش ماند، را از کار برکنار کرد. ۴ نفر از مهمترین کارگزاران او علیقلی مخبرالدوله، عبدالحسین میرزا فرمانفرما، محسن مشیرالدوله و علی امینالدوله بودند؛ که از بزرگان توسعهخواه خاندانهای پیشروی ایران، یعنی خاندان هدایت، فرمانفرما و امینی بودند.
در زمان صدراعظمی مشیرالدوله است که فرمان مشروطه نوشته میشود و با حمایت اوست که خواستههای ترقیخواهانهی مشروطهخواهان قدرت میگیرد.
مشروطه همچنین تا حد زیادی مدیون دوران آزادی بیان در زمان امینالدوله است. هرچند به دلیل مخالفت روحانیون مجبور به برکناری امینالدوله و بازگرداندن دوباره اتابک میشود، اما در نهایت تکنوبوروکراتهای توسعهخواه در این رقابت میبرند.
سایهروشن تصویر
مظفرالدینشاه تنها شاه ایران در ۱۳۰ سال آخر منتهی به انقلاب۵۷ است که به پادشاهی مرده است. ناصرالدینشاه ترور شد، محمدعلیشاه، احمدشاه، رضاشاه و محمدرضاشاه تمامی خلع شدهاند.
تصویر غالبی که از مظفرالدینشاه در فیلمها ارائه میشود، پیرمرد علیلی است، در حالی او در ۴۳سالگی به قدرت رسید و در ۵۳ سالگی نیز از دنیا رفت. او فاصلهی بسیاری با یک شاه توسعهخواه یا خوب دارد، اما تصویری که از او نیز ارائه میشود، فاصلهی بسیاری با حقیقت دارد.
فارغ از اینکه شخصیت او چه بود، میتوان کارنامه او را در مقایسه با دیگر همتایان تاریخی او مقایسه کرد. پادشاهی که برای مشروطهخواهی در برابر مردم نایستاد، آموزش مدرن را ایجاد کرد، به فناوریها و هنرها خوشآمد گفت و در نهایت بسیاری از بهترین و قدرتمندترین ایرانیان را در دولتهای خود به کار گرفت.
☑️⭕️یک پرسش
چرا تصویر مظفرالدینشاه با واقعیت کارنامه او تا این اندازه متفاوت است؟
آیا همچنان تصویر ما ایرانیان از یک حاکم مقتدر، حاکمی بیرحم است که در برابر مردم میایستد؟
🔜 @Business_News
🔲⭕️ وقتي مي گوييم سناد اجرايي، از چقدر دارايي صحبت مي كنيم؟
از نكات طنز اين روزهاي اقتصاد ايران كه اخيرا بر ملا شد اينكه اوجي وزير نفت تا الان فكر مي كرده كه ستاد اجرايي فرمان امام متعلق به بخش خصوصي است !!
اما ستاد اجرایی فرمان امام، یکی از بزرگترین مجموعههای اقتصادی ایران است که نه در فهرست شرکتهای خصوصی جا میشود و نه زیرمجموعه نهادهای دولتی. این مجموعه مالک چند ده شرکت بزرگ و بنیاد مهم اقتصادی است.
ستاد اجرایی به صورت ویژه در حوزه نفت مالک نزدیک به 10 شرکت نفتی است. از جمله همین شرکت توسعه صنعت نفت و گاز پرشیا که ستاد اجرایی مالک صددرصد سهام آن محسوب میشود.
این شرکت در زمینه اکتشاف و توسعه میادین نفت و گاز، ارائه خدمات حفاری، فنی، مهندسی و جانبی نفت و گاز، همچنین احداث خطوط لوله انتقال فعالیت میکند و عمر چندان بلندی ندارد. پرشیا فعالیتش را از سال ۸۹ شروع کرده و زیرمجموعه گروه توسعه انرژی تدبیر به حساب میآید.
🔸شرکتهای زیرمجموعه ستاد اجرایی
«گروه اقتصادی تدبیر» یکی از مهمترین زیرمجموعههای ستاد اجرایی است. گروه «توسعه انرژی تدبیر» یکی از هلدینگهای تخصصی زیرمجموعه «گروه توسعه اقتصادی تدبیر» است. گروه «توسعه انرژی تدبیر»، سهامدار بسیاری از شرکتهای مهم حوزه انرژی است که از میان آنها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
«نفت پارس» (75 درصد)، «بازرگانی نفت پارس» (100درصد)، «نفت و گاز پرشیا» (100 درصد)، «حفاری شمال» (10درصد)، «شیمیایی مدیران شیمی» (100درصد)، «پالایش نفت هرمز» (80درصد)، «پتروشیمی قائد بصیر» (80درصد)، «حفاری تدبیر» (صددرصد)، «ری نیرو» (100درصد).
هلدینگ دیگر «گروه توسعه اقتصادی تدبیر»، شرکت «گسترش الکترونیک مبین ایران» است که بخشی از سهام مخابرات را خرید و شرکت «مبین وان» را در زیر مجموعه اش دارد. شرکت تخصصی «توسعه صنعت و معدن تدبیر»، «شرکت سرمایه گذاری تدبیر»، «شرکت دارویی برکت»، و «گروه توسعه ساختمان تدبیر» از دیگر هلدینگ های تخصصی زیرمجموعه «گروه توسعه اقتصادی تدبیر» است.
🔸 شرکت های بورسی وابسته به ستاد اجرایی
یکی دیگر از شرکتهای زیرمجموعه ستاد اجرایی فرمان امام، بنیاد برکت است .این بنیاد یکی از بزرگترین بازیگران صنعت داروی کشور تلقی میشود. شرکتهای البرز دارو، سبحان دارو، سبحان انکولوژی، تولیددارو، ایران دارو و کی بی سی، 6 شرکت بورسی فعال در گروه دارویی هستند که زیرمجموعه گروه دارویی برکت به شمار میروند.
گروه توسعه ساختمان تدبیر از زیرمجموعههای ستاد اجرایی است و دارای چندین زیرمجموعه است که دو شرکت توسعه و عمران امید و ساختمانی بهساز کاشانه تهران از شرکت های بورسی وابسته به ستاد اجرایی محسوب میشوند.
ستاد اجرایی در صنعت انبوه سازی نیز فعال است مثلا شرکت سرمایه گذاری پردیس با نماد ثپردیس از شرکت های بورسی زیرمجموعه گروه توسعه ساختمان تدبیر، وابسته به ستاد اجرایی است.
در صنعت ارتباطات نیز شرکت «گسترش الکترونیک مبین ایران» یکی از یرمجموعههای ستاد اجرایی است که دو شرکت بورسی مخابرات ایران و مبین وان کیش را در دل خود دارد.
🔜 @Business_News
🔲⭕️ دانشجویان ایرانی در دانشگاه های آمریکایی! چرا؟ چقدر؟
محمدرضا اسلامی مدرس دانشگاه ایالتی پلی تکنیک کالیفرنیا
دانشگاههای برتر آمریکا عموما دارای جایگاه برتر در رتبه بندیهای بین المللی هستند و لذا ورود به این دانشگاهها پس از عبور از فیلترهای متعدد است. در واقع ورود به این دانشگاهها نوعی «رقابت بین المللی» است میان دانشجویان تحصیلات تکمیلی.
حالا یک پله به عقب نگاه کنیم: چرا در مقایسه با دانشگاههای اروپا، شرق آسیا، و حتی کانادا، دانشگاههای آمریکایی در جهان در رتبه های برتر قرار دارند؟
پاسخ به این سوال، کوتاه نیست چون که «صنعت آموزش» یکی از پیچیده ترین صنایع در آمریکاست. چند پاسخ اجمالی:
- دانشگاههای آمریکا ارتباط تنگاتنگی با صنعت دارند و تعامل صنعت و دانشگاه باعث غنی شدن فرآیند آموزش/تولید علم شده.
- «اقتصاد دانشگاه» در آمریکا به شکلی است که دانشگاهها منابع درآمدی متنوعی دارند و نهاد دانشگاه از استقلال نسبی برخوردار است (در مقایسه با شرق آسیا و حتی اروپا)؛ و عملا دانشگاه چندان ذیل دولت قرار نمی گیرد. خلاصه تر بگوییم: دانشگاه یک نهاد دولتی نیست.
- بودجه هایی که بنیاد علوم (NSF) برای پژوهشهای لب مرزی دانش تامین می کند بودجه های هنگفتی است و این باعث شده تا به عنوان «نقش مکمل» در کنار دیگر درآمدهای دانشگاه، به فرآیند تولید علم کمک شود.
▪️ حالا برگردیم به سوال اول: در هر سال تحصیلی چند دانشجوی ایرانی در آمریکا هستند؟
طی سالهای اخیر در هر سال تحصیلی حدودا ۱۱۰۰۰ (یازده هزار) نفر.
عدد درشتی است؟ اگر به خود عدد نگاه کنیم، بله! طی شش سال گذشته هر سال حدود ۱۱۰۰۰ تن از بهترین فارغ التحصیلانِ دانشگاههای کشور در مراکز دانشگاهی آمریکا مشغول به تحصیل شده اند. این یعنی فقط از ۲۰۱۷ تا امروز بیش از ۶۰هزار تن از فرزندان سرزمین ایران.
اما بیائید به جای نگاه به قدرمطلق عدد، با نگاهی مقایسه ای به آمار نگاه کنیم:
طبق آمار رسمی وزارت علوم آمریکا تعداد دانشجویان بین المللی شاغل به تحصیل در سال تحصیلی گذشته در آمریکا یک میلیون و پنجاه و هفت هزار نفر بوده است. قبل از کرونا بیشتر هم بود. (لینک)
جالب اینجاست که بدانیم که اکنون حدود ۳۰۰هزار دانشجوی چینی در آمریکا مشغول به تحصیل هستند و حدود ۲۰۰ هزار دانشجوی هندی. (لینک)
حتی کشور ژاپن با وجود آنهمه صنعت و برخورداری از دانشگاههایی مانند توکیوتِک و کیوتو، شانزده هزار دانشجوی تحصیلات تکمیلی در آمریکا دارد.
حالا بیاید از منظری دیگر نگاه کنیم: هر کشوری از هر صد هزار نفر، چند نفر دانشجو در آمریکا دارد؟ برای این کار جمعیت دانشجویان را تقسیم بر جمعیت کشور می کنیم و سپس ضربدر ۱۰۰ هزار: ایران از هر صدهزار نفر، ۱۳ نفر، ژاپن ۱۳ نفر، هند ۱۴ نفر و چین ۲۱ نفر.اینجا اعداد سخن می گویند. همیشه عدد، رقم و آمار باعث می شود که از اتاق فکر خود خارج شویم و با واقعیتهای دنیا موجه شویم.
اگر از این منظر نگاه کنیم ما با هند، ژاپن برابر هستیم و فقط چین تقریبا ۱.۵ برابر ماست. این باعث می شود که گمان نکنیم قدرمطلق تعداد دانشجویان ایرانی در ایالات متحده عدد بزرگی است. بلکه باعث می شود که بدانیم ابعاد صنعت آموزش در مقیاس بین المللی چقدر بزرگ است و برای تک تک آن یازده هزار دانشجوی کشورمان ارزش قائل شویم. چون آنها کسانی هستند که در یک رقابت نفسگیرِ بین المللی با چینی ها، هندی ها، اروپایی ها، ترکیه ای ها، اعراب و... موفق به حضور در یک آزمایشگاه تراز بین المللی شده اند. دانشجویان ایرانی شاغل به تحصیل در آمریکا عموما از خانواده های طبقه متوسط هستند و هیچ کدام با بورسیه تحصیلی دولت ایران مشغول به تحصیل و پژوهش نیستند. با گران شدن دلار و بد شدن شرایط اقتصادی کشورمان، برخی از آنها حتی مقدار اندک پس انداز مثلا دویست-سیصد دلاری خود را برای والدین بازنشسته شان می فرستند.
این در حالی است که بن سلمان حدود ۱۶هزار دانشجوی عربستانی را با بورسیه (و با پول نفت) برای تحصیل به آمریکا فرستاده است که می شود ۴۳ نفر به ازای هر صد هزار نفر، یعنی سه برابر دانشجویانی که با جیب خودشان می روند با بورس حکومتی عربستان می روند. (لینک).
☑️⭕️ سوال سخت آخر
و حالا یک سوال دیگر: تا اینجا فهمیدیم که میزان حضور دانشجویان ایرانی در آمریکا خارج از نرم نیست. سوال این نیست که چرا می روند؟ سوال این است که چرا برنمی گردند؟ اگر امروز بگویند که یک وجب از خاک ایران به دست بیگانگان افتاد چه قدر ناراحت می شویم؟ نمی گویم بیشتر ولی دست کم به همان اندازه باید ناراحت شد از اینکه یک دانشجوی مستقل باهوش از این مملکت می رود و دیگر باز نمی گردد.
🔹 محمدرضا اسلامی
🔜 @Business_News
🔲⭕️ مال ملت ایران !
درست است که مال مردم خوردن ندارد.و درست است که این گازهای در حال برداشت از پارس جنوبی یقینا سرمایه ملی مردم ایران هم هست.بویژه با تکنولوژی حفاری افقی!
لیکن نوش جان ملت و دولت قطر!
تا زمانیکه ایران یک صدا چرخش بسمت «توسعه» را مطالبه نکند و الزاماتش را نداشته باشد،متاسفانه نوش جان همه!
از قطر تا عراق و از سعودی تا کویت که هرکدام بخشی از منابع ملی ایران را می برند سر سفره زن و بچه مردمان خودشان!
🔸دهه های متمادی ایران فدای «پیشرفت ایدئولوژیک» شد و حال تنها راه پیش رو برای نجات ایران از زوال سرزمینی که در یک معنا حداقل حدود ۶۰ سال و بیشتر از تکنولوژی غرب عقب می باشد (تاریخ ارسال انسان به کره ماه توسط غرب_تولید اولین خودروی نیسان آبی در ایران و استمرار آن تا امروز)،چرخش گفتمانی از «جنگ» به «گفتگو و صلح» و در نتیجه بهره مند شدن از «تکنولوژی و سرمایه» غرب و یا تحت فرمان غرب در جهان است.
🔸غیر از این به یگانگی خداوند و به تمامی مقدسات عالم جان ایران از دست خواهد رفت!
کشور به امورات یومیه بیش از پیش وابسته خواهد شد. و دوره قاجار خود را بازتکرار خواهد کرد و عقب ماندگی از جهان یکبار دیگر ما را در آغوش خواهد گرفت و شاید اینبار بوسه مرگ بر پیکر ایران بزند.
📌«قطر از کشف گاز بیشتر در پارس جنوبی خبر داد؛ «پروژه افزایش ۱۶میلیون تنی برداشت را فورا کلید میزنیم».
سعد شريده الكعبی، وزیر انرژی قطر در یک کنفرانس خبری گفت: ««مطالعات اخیر نشان داده است که ذخیره گازی میدان گنبد شمالی ۲۴۰ تریلیون فوت مکعب بیش از برآوردهای قبلی است و بر همین اساس، ذخایر گاز قطر از ۱۷۶۰ به بیش از ۲۰۰۰ تریلیون فوت مکعب افزایش یافته است.»
به گفته آقای کعبی، با اجرای این پروژه جدید، ظرفیت تولید قطر به ۱۴۲ میلیون تن در سال میرساند. او تاکید کرد که توسعه میدان گنبد شمالی تا پیش از پایان یافتن دهه جاری میلادی به خاتمه میرسد و در نتیجه، سطح تولید قطر ۸۵ درصد بالاتر از این میزان خواهد شد...
🔜 @Business_News
🔲⭕️ برای فهم بی ارزشی پول ایران لازم نیست راه دوری بروید حتی روحانیون کاروان حج هم می توانند حساب کنند.
به مطلب زیر که در سال ۹۰ در سایت حج آمده است دقت کنید.
[حداقل هزینه اعزام به حج تمتع سال جاری حدود ۳ میلیون و ۱۰۰ هزار تومان و حداکثر ۴ میلیون و ۶۰۰ هزار تومان برآورد شده است
نیمی از واجدان تشرف در کاروان های حج ۹۰ ثبت نام کردند]
سال ۹۰ هزینه حج تمتع حداکثر ۴ میلیون و ۶۰۰ هزار تومان بود
امسال برای ثبت نام حج تمتع باید ۱۴۲ میلیون تومان پرداخت کنید و برای سال آینده انشالله ۱۸۶ میلیون تومان !!
تازه بعد ۱۷ سال که نوبت حج شما شده است.
برای فهم بدبختی نیاز به اقتصاد خواندن و عدد و رقم دانستن نیست.
فاصله اعداد هزینه حج تمتع در ده سال را به هزینه های زندگی سرایت بدید میزان درماندگی مردم را متوجه می شوید.
می دانید بیش از چند ده هزار نفر در صف حج تمتع نمی توانند به حج واجب مشرف شوند و احتمال زیاد به دلیل فقر دیگر بر آنها واجب نیست و به دلیل وخامت شرایط اقتصادی مستطیع نیستند.
هزینه حج امسال تقریبا نصف حقوق یکسال استاد تمام دانشگاه است.
🔜 @Business_News
🔲⭕️ برای ملتی که سردشان است،
باریدن برف اصلا اتفاق رُمانتیکی نیست...
#ایلهان_برک
🔜 @Business_News
🔲⭕️ فرهاد؛ مهندسی که عاشق شد!
امیر ناظمی
نخستین مهندسی که در اشعار شاعران فارسیزبان به او اشاره شده است، فرهاد است؛ همان فرهاد کوهکن عاشق شیرین!
مهندسی که در برابر عشق، ناتوان از هر مهندسی، تیشه بر سر خود زد. در فرهنگ ایرانی مهندسی نماد عقلانیت است و عشق نماد قیام علیه این عقلانیت؛ فرهاد اما پارادوکسی است میان این دو.
◻️فرهاد مهندس
اگرچه اشاره به عشق خسرو و شیرین در شاهنامه فردوسی وجود دارد، اما شخصیت فرهاد قرنها بعدتر و در «خسرو و شیرین» نظامی گنجوی، است که ضلع سوم این عشق میشود.
در این داستان، فرهاد برای یادگیری مهندسی به چین میرود و در آنجا با شاپور همکلاسی میشود. هر دو پس از تحصیل به ایران باز میگردند. شاپور در دستگاه خسرو منزلتی مییابد؛ چیزی مشابه وزیر، اما بالاتر از آن معتمد خسرو است.
شاپور همان کسی است که پیامهای پنهانی خسرو را به معشوقاش شیرین میرساند. در همین پیام بردن و آوردنهاست که شیرین مشکلاش را با او طرح میکند. شیرین که خوراک اصلیاش شیر است، بابت طولانی بودن مسیر آوردن شیر به اقامتگاه او و سختیهایی که به همراهانش میدهد، دلنگران و آزرده است. به همین دلیل شیرین از شاپور کمک میخواهد. شاپور نیز مهندس فرهاد را به او معرفی میکند؛ تا برای شیرین سازهای جهت انتقال و جمعآوری شیر از محل نگهداری حیوانات تا اقامتگاه او طراحی کرده و بسازد.
هست اینجا مهندس مردی استاد
جوانی نام او فرزانه فرهاد
به این ترتیب است که فرهاد نخستین بار با زیردستاناش به حضور شیرین پذیرفته میشود، و همین میشود نخستین نگاه فرهاد و عاشق شدناش. در حقیقت فرهاد در این داستان نمادی است از عقلانیت و محاسبه، که در برابر عشق قرار میگیرد. خودکشی فرهاد در حقیقت از پای درآمدن عقلانیت در برابر عشق است.
اما در این داستان نظامی به ارائه روایتی از راه و رسم مهندسی میپردازد، که فراتر از این عشق، قابل توجه است.
◻️راه و رسم مهندسی
فرهاد که عاشق شیرین میشود، ناخودآگاه رقیب خسرو نیز میشود. به همین دلیل است که خسرو نقشهای برای رهایی از او میکشد. به زبان امروزین، خسرو فریبکارانه به فرهاد پروژهای بزرگ پیشنهاد میدهد، تا او را از شیرین دور کند. پروژه ساخت گذرگاهی است میان کوه بیستون برای حمل و نقل سادهتر (چیزی مثل تونل).
فرهاد در بیستون نمایشگر راه و رسم مهندسی میشود. او بهیکباره به سراغ برداشتن بخشی از کوه و ایجاد راه نمیرود. فرهاد برای کوه، نماد طبیعت و محیط زیست، روح و حرمتی قائل است. به همین دلیل باید از راهی غرور و حرمت کوه (نماد طبیعت) را حفظ کند تا کوه بابت آنکه بخشی از آن برداشته میشود، دچار شرمساری (آزرم) نشود.
به همین دلیل فرهاد تصمیم به ایجاد دیوارنگارهای (تمثال) میگیرد، تا اگرچه بخشی از کوه را برای راه تخریب میکند، اما جهت جبران، عظمتی نیز بخشیده باشد. و از دید فرهاد چه چیزی زیباتر و باشکوهتر از تصویر شیرین است!
نخست آزرم آن کرسی نگه داشت
بر او تمثالهای نغز بنگاشت
به تیشه صورت شیرین بر آن سنگ
چنان بر زد که مانی نقش ارژنگ
در حقیقت دیوارنگارههای بیستون، نماد احترام به طبیعت است.
☑️⭕️ درسی برای امروز: بازآفرینی
مهندسی در فهم امروزین، همان مداخله در طبیعت است. نگاه «ساختوسازی»، فاجعههایی مانند سدسازیها و طرحهای انتقال آب را در ایران امروز رقم زده است. طرحهایی مانند انتقال آب از دریای عمان و خزر نمادهای بزرگ بیکفایتی، تجاوزگری به طبیعت و حکمرانی نادرست در دهههای آینده خواهند شد. آیندگان ما به ریشخند و تحقیر ما بابت آن حماقتها خواهند پرداخت.
ما در همه ابعاد نیاز به بازاندیشی داریم، از جمله در مهندسی. ما نیازمند نگاه مهندسان عاشقپیشه هستیم. آنان که برای کوه حرمت قائل بودند و برای انسان و برای عشق.
رابطه مهندسی و محیط زیست، را گاه در 3R مدلسازی میکنند: بازیافت (Recycle)، کاهش مصرف (Reduce) و بازاستفاده (Reuse). اما نگاه مدرنتری با نام بازآفرینی (Regeneration) نیز امروزه ارائه میشود: به معنای بخشیدن چیزی به طبیعت در ازاء مصرف آن.
در این نگاه است که اگر کارخانهای به ناچار کربن تولید میکند، در ازاء آن با کاشت درختهایی جبران میکند. اما در نگاه نظامی طبیعت فراتر از منبع روح و عظمت نیز دارد و فرهاد با دیوارنگارههای بیستون، جبرانکننده برداشتن بخشی از کوه برای گذرگاه است.
فرهاد نخستین مهندس تاریخ استعارهای و اسطورهای ایران، عاشقانه به جهان مینگرد، عاشقانه به کوه و طبیعت دل میبندد. فرهاد، نماد مهندس است، کسی که عقلانیت را با عشق پیوند میزند، و ترسی ندارد از آنکه در این راه خود و عقلانیت را در پای عشق (چه شیرین باشد، چه طبیعت) قربانی کند.
🔜 @Business_News
🔲⭕️ وضعیت کلاهبرداران محترم در لوکوموتیر پیشرفت
✍️ محمدحسین روانبخش
🔸 وقتی کشور راه قله را در پیش گرفته و به نزدیک آن رسیده، طبیعی است که همهی اقشار کشور پیشرفت میکنند و به جایی میرسند که قبلیها خوابش را نمیدیدند. از جمله این اقشار، برادران عزیز کلاهبردار هستند که در نزدیک قله بیش از پیش حماسهآفرینی میکنند.
🔸 برای اینکه مستند سخن گفته باشم، یادتان میاندازم که چند سال پیش، تبلیغات صدا و سیما در اختیار «کرم حلزون» بود. این محصول دروغین مدتها از تلویزیون تبلیغ میشد و حتی اعتراض وزارت بهداشت هم نمیتوانست تبلیغ آن را متوقف کند. معلوم نیست چند صد هزار نفر پول خود را برای خرید آن دور ریختند؛ اما هیچکس به سازمان معظم صدا و سیما نگفت بالای چشمت ابروست؛ چه برسد به اینکه از این سازمان بخواهند پول تبلیغ را به مردم برگرداند.
🔸 این داستان برای کلاهبرداران سابق بود؛ اما الان با توجه به لوکوموتیر پیشرفت، این عزیزان چه میکنند؟ این عزیزان حالا دیگر از سلبریتیها و اینفلوئنسرها برای تبلیغ استفاده میکنند. چرا؟ نه فقط برای اینکه تبلیغ در تلویزیون، پول دور ریختن است؛ بلکه مهمتر از آن، اینکه وقتی متواری شدند، پولهای داده شده به تبلیغکنندگان از آنها گرفته شود و به طلبکاران پرداخت شود. این جوری هم بخشی از بدهیشان پرداخت شده است و هم تبلیغات برایشان مجانی تمام میشود. چی بهتر از این؟!
🔸 کشورهای غربی و بخصوص کلاهبردارهایشان آنقدر به پیشرفت ما حسادت کنند تا چشمشان دربیاد!
🔜 @Business_News
🔲⭕️ آرزوی بنسلمان و حسرتهای ما
✍️ محمدحسین روانبخش
🔗 در جام جهانی قطر، زمانی که تیم ژاپن با شایستگی به یک هشتم نهایی رسید، یکی از بازیکنان این تیم روبروی دوربین خبرنگاران گفت: «هرکس از من در مورد قهرمان جهان بپرسد، پاسخ میدهم ژاپن می تواند قهرمان جهان شود». آن زمان هیچ کس، نه در ژاپن و نه در دیگر کشورها به این حرف نخندید و آن را گزاف ندانست. با اینکه ژاپن فوتبالی در حد قهرمانی جهان ندارد اما برای همه معلوم بود آنها چه روندی را آغاز کردهاند و هدفگیری دقیقشان کجاست.
🔗 شبیه به آن سخن را، در سطحی بالاتر این روزها از زبان بنسلمان ولیعهد عربستان شنیده میشود که گفته است: «من باور دارم خاورمیانه اروپای جدید خواهد بود. ۵ سال دیگه عربستان کشوری کاملا متفاوت خواهد بود.بحرین، کویت و قطر هم.» این سخن هم نه گزاف ارزیابی شده و نه مسخره. روند رشد اقتصادی عربستان معلوم است و البته مختص یک ماه و دو ماه نیست.
🔗 همزمان با سالهایی که احمدینژاد در ایران دولت را در دست داشت و همهجانبه حمایت میشد، ملکعبدالله در عربستان حکومت میکرد؛ نفت قیمت بالایی پیدا کرده بود و اگر در ایران معلوم نشد ۷۰۰ میلیارد دلار درآمد نفتی ظرف ۸ سال چه شد، عربستان سرمایهگذاریهای ارزشمند خود را در همان سالها گسترش داد و زمینهساز حرکتی شد که حاصلش آن چیزی است که امروز بنسلمان اعلام میکند.
🔗 بابت آن سالها کسی چیزی نمیگوید؛ چه برسد به عذرخواهی؛ همچنان که بابت سالهای بعد، سنگ اندازی در مقابل برجام، اصرار بر اینکه تحریمها نعمت است و حالا هم تکرار ادعای سرعت گرفتن «لوکوموتیر پیشرفت» در روزهایی که حال و روز مردم معلوم است!
🔗 در طول ۱۸ سال گذشته ما «برنامهی چشم انداز ۲۰ ساله» داشتیم که طبق آن باید در سال ۱۴۰۴ از همه نظر برترین کشور منطقه باشیم؛ اما امروز اصلا درباره آن حرفی زده نمیشود تا شاید فراموش شود، چه رسد به یک عذرخواهی ساده از مردم!
🔗 جام جهانی که برگزار میشد، وقتی تیم ملی ایران با کیروش پرمدعا جام جهانی را با شکست میگذراند، ناکامی ایران به استکبار جهانی و اسرائیل نسبت داده شد؛ و نه تنها کسی بابت سوءمدیریت و بیعرضگی مزمن، از مردم عذرخواهی نکرد، بلکه تیم تاج و کیروش از مردم طلبکار هم شدند! در همان روزها سرمربی ژاپن، در حالی که علیرغم شایستگی در ضربات پنالتی، مغلوب کرواسی شدند، در مقابل دوربینهای تلویزیونی، رو به مردمش تعظیم کرد و از آنها عذرخواهی کرد.
🔗 مردم ما در شکست فوتبالمان هم بدهکار تاج و کیروش هستند، چه برسد به عقب افتادگیهای این سالها از دنیا! معجون ِ «ایمان و امید و مدیریت درست»، آنچه دنیا را پیش میبرد برای مردم ایران دور از دسترس است و به جای آن هر روز زهر «بیاعتقادی و ناامیدی و گندهگویی مسئولان» در جام زندگی ایرانیها ریخته میشود و همزمان حتی حسرت یک عذرخواهی روی دل مردم میماند...
🔗 این است که ما سخنان بنسلمان را میشنویم و تاسف میخوریم و باور داریم که فاصلهمان روز به روز از دنیا بیشتر میشود؛ در حالی که سعی میکنیم از حضور بیسوادها به عنوان استاد در دانشگاه جلوگیری کنیم. داستانی از این غمانگیزتر سراغ دارید؟!
🔜 @Business_News
🔲⭕️ هیچکس نمیتواند مدت درازی ماسکی که بر چهره دارد به نمایش بگذارد.
سرشت آدمی هر آنچه را که به طور تصنعی کسب شده است، در هم میشکند...
#آرتور_شوپنهاور
🔜 @Business_News
🤩 ۵ کاری که باید قبل از اخذ تصمیمهای مهم و پرریسک انجام دهید
🔸در حالیکه بسیاری بر این باورند که برای موفقیت در کسب و کار و ایجاد جهش مالی و شغلی باید ریسک کرد، برخی نیز اصلا توان ریسک کردن ندارند و بسیار محتاط پیش میروند. اما کدام روش درستتر است؟ یکی از اساتید دانشگاه «نورث وسترن» ۵ راهکار عملی ارائه داده است که بتوانیم هوشمندانه تصمیمگیری کنیم.
1⃣ درنگ کنید و دوباره فکر کنید
قبل از هر کاری از خودتان بپرسید: دقیقا دارم چه کار میکنم؟ چرا این کار را انجام میدهم؟
با همین سوال ساده، آگاهی بالاتری نسبت به کاری که انجام میدهید خواهید داشت و شانس موفقیت شما افزایش مییابد. در این صورت خطرهای احتمالی را نیز متوجه میشوید و عملکرد بهتری از خود نشان میدهید.
2⃣ از نظرات افراد بیطرف کمک بگیرید
حضور افراد بیطرف برای بازخوردگیری بسیار کمک کننده است. از نظرات آنها کمک بگیرید. چنین افرادی عموما در تصمیم گیریهای شما نقش حیاتی و مهمی ندارند و نظرات سوگیرانه به شما نمیدهند.
3⃣ فقط به فکر برنده شدن نباشید، بازی را درست پیش ببرید
اگر بتوانید در مسیری که انتخاب کردهاید به هدف نهایی برسید، عالی است؛ اما از همه مهمتر این است که بازی را به درستی انجام دهید. در هر مرحلهای که پیش میروید، سعی کنید آن مرحله با تمام قدرت و با تمرکز لازم پیش ببرید. بر موفقیت فاز به فاز و مرحله به مرحله تمرکز کنید؛ قطعا به هدف نهایی نیز نزدیک خواهید شد.
4⃣ همه چیز را با دقت بررسی کنید
معمولا وقتی در حوزه کسب و کار تصمیم گیری میکنید، ممکن است گزینههای مختلفی پیش روی شما وجود داشته باشد که هر کدام نقاط قوت و ضعف خودش را دارد. ریسکها و نتایج هر گزینه را با دقت بررسی کنید. هر گزینه را با دقت بسنجید تا مشخص شود کدام گزینه عملیتر و بهتر است.
5⃣ همیشه در تصمیم گیری، بازنگری کنید
در هر موفقیت یا شکستی، تصمیمات خود را دوباره ارزیابی کنید. باید ببینید آیا بیش از حد ریسکهای بزرگ میکنید تا شجاعتر به نظر برسید یا ریسکهای کوچکتر را انتخاب میکنید؟ هر مسیری را که طی میکنید باید به ارزیابی خودتان بپردازید
@Business_News
🔲⭕️ دعای تحویل سال را ندانستن عیب نیست!
✍️حسین ثنایی نژاد
دعای تحویل سال را ندانستن عیب نیست!
عیب این است که رئیس سازمان سینمایی باشی و از رو نتوانی چهار جملهٔ سادهٔ عربی را بخوانی!
عیب این است کسی برای چنین مقام فرهنگی مهمی انتخاب شده است که آنقدر به فرهنگ جامعهاش احاطه ندارد تا دعای تحویل سال را از رو درست بخواند.؛ دعایی که بیسوادترین آدمها از حفظ میخوانند.
عیب این است که او با اینکه میداند بلد نیست عربی بخواند ولی آنقدر بیباک است که میداند به هیچجا برنمیخورد و آسودهخاطر آن متن عربی را بلغور میکند.
عیب مهمتر اینکه او تحصیلکردهٔ یک نظام آموزشی است که عربی جزو دروس الزامی دورهٔ تحصیل او بوده است.
او چرا باید از نادانی خود شرمگین باشد وقتی وزیر خارجهاش که نه انگلیسی بلد است و نه عربی، هر دو زبان را از رو غلط میخواند و به هیچ مشکلی هم برنمیخورد و هیچکس از او بازخواست نمیکند و هیچ مشکلی برای شغلش پیش نمیآید!
وقتی وزیر خارجه بلد نیست انگلیسی و عربی از رو بخواند و همچنان اصرار بر این کار دارد، مثل راننده اتوبوسی است که بلد نباشد رانندگی کند و همچنان اصرار بر راندن اتوبوسی نماید که پر از مسافر باشد! هیچ عاقلی به چنین رانندهای اجازه رانندگی نمیدهد!
حال معلوم نیست چرا آن وزیر و این رئیس با چنین ضعف بارزی، همچنان پابرجا در سمت خود میمانند و در واقع به ریش مردم میخندند.
🔜 @Business_News
🔲⭕️ قدرت یک میلیون تومان را دست کم نگیریم! از پورشه تا تورنتو
✍ مجید مرادی
🔺اسحاق قالیباف پسر رئیس مجلس با داشتن یک میلیون تومان وارد کانادا شده و درخواست اقامت کرده و چون درخواستش رد شده وکیل هم گرفته و در دادگاه پیروز شده است. همه اینها با یک میلیون تومان!
🔺 حجت عبدالملکی وزیر سابق کار و رئیس فعلی مناطق آزاد معتقد بود با هر یک میلیون تومان می توان یک شغل ایجاد کرد.
🔺بنابراین اگر هر خانواده ایرانی فقط دو جوان بیکار داشته باشد می تواند با دو میلیون تومان یکی را به کانادا بفرستد و برای دیگری در داخل شغل ایجاد کند تا هر دو از بیکاری نجات پیدا کنند.
🔺بنابراین قدرت یکمیلیون تومان را دست کم نگیرید!
🔜 @Business_News
🔲⭕️ ما ناقص العقلیم! شما چطور؟
مجتبی لشکربلوکی
چند روز پیش داشتم روزنوشته های زینب در ژاپن رو می خوندم. نوشته ای از ایشان توجهم رو جلب کرد. زینب به همراه خانواده اش هم در ژاپن درس می خواند و هم کار می کند. اما نوشته ایشان را اول با هم بخوانیم:
دیروز استادمون چیز جالبی گفت برای شما هم حتماً جالبه. می گفت توی برخی کشورهای اروپایی برنامه مرخصی با حقوق برای زایمان برای آقایان وجود داره. مثلاً توی نروژ آقایون شش ماه مرخصی با حقوق برای زایمان همسرشون دارن. یکی از مطالعاتی که انجام شده، این بود که ببینند تأثیر این طرح روی علاقه به افزایش تعداد فرزندان چه میزان است؟
تصور کنید مرد شش ماه کنار زن و بچه می خوره و می خوابه حقوقش هم سر وقت واریز میشه چی از این بهتر؟!
اومدن تو کشورهای مختلف اروپایی قبل و بعد از این شش ماه از مردها سوال کردن نظرشون چیه و آیا دلشون میخواد تعداد بچه هاشون بیشتر بشه یا نه؟
نتایج غافلگیرکننده بود! همهشون اول خیلی خوشحال بودن و می گفتند ذوق زده اند که بالاخره بعد از مدتها کار و نداشتن فرصت برای خانواده، میتوانند پیش زن و بچهشون باشند و باهم وقت بگذرونند و اصلا دلشون میخواهد هرسال بچه دار بشند که نصف سال بمونند خونه!!
اما بعد از شش ماه، همه مردها عصبی و پریشان و پکر، که ما اصلاً غلط کردیم زن گرفتیم که اصلاً بچه دار بشیم! ما رو چه به بچه:)) معلوم شد طوری پدرشون درآمده و به خاطر بچه تو سر و کله هم زدن و دنیای واقعی آن قدر با خیالات و تصورات فانتزیشون فرق داشته که کلا از بدنیا اومدن همون یکی هم پشیمونن! این به کنار؛ نه تنها تمایل به فرزندآوری از طریق این طرحها، حداقل در این افراد تحت تحقیق، اصلا افزایش پیدا نکرده، که حتی تمایل به طلاق و جدایی بعد از استفاده این طرح رو هم بیشتر کرده:))
استادمون گفت خیلی طرح ها هست که روی کاغذ خیلی درخشان و عالی و موفقند اما واقعیت همیشه ما رو غافلگیر میکنه. الان هم ممکنه خیلی از شماها فکر کنید خونه و درآمد و امکانات میتواند باعث افزایش جمعیت بشه درصورتی که ممکنه اصلأ افراد با داشتن اونها دلشون نخواد بچه دار بشند.
حکومت فقط وظیفه داره با مدیریت، شرایط رو فراهم کنه، و اختیار انتخاب رو به خود مردم بسپره.
☑️⭕️تحلیل و تجویز راهبردی:
ما دو گونه کشورداری یا حکمرانی (در سطح کشور) و مدیریت (در سطح سازمان و گروه) داریم:
حکمرانی مبتنی بر شواهد که چنین مختصاتی دارد:
➕ حقیقت لزوما شفاف نیست.
➕ هیچ کدام از ما عقل کل نیست.
➕ سیاست ما، تصمیم ما، دستور ما مقدس نیست. بلکه می تواند در معرض خطا و اشتباه باشد
➕ در طول زمان از چهار مرحله می گذریم: کاوش (بررسی، جستجو، مطالعه)، آزمایش (ایده مان را به صورت محدود تست می کنیم)، پایش (نتایج آزمایش را بررسی می کنیم) و اگر مثبت بود گسترش و البته باز هم پایش!
در آن سوی طیف مدیریت یا حکمرانی دیگری داریم به نام حکمرانی مبتنی بر شهود و چنین مختصاتی دارد:
➕ ما میدانیم راه درست چیست. نیازی به تحقیق، بررسی و مشورت نیست.
➕ تصمیم ما درست است و برحق.
➕اجرا میکنیم، اگه نشد دوباره بیشتر تلاش میکنیم و با عددسازی و پوشاندن حقیقت سعی می کنیم که زمان بخریم (تکنیک فریب و خرید زمان). اگه نشد توجیه میکنیم! یا اشکال از تیم قبلی است و یا دشمنان نمیگذارند (تکنیک حواله به دیگری) یا به وعده آینده را می دهيم (تکنیک فرار به جلو). هر کاری میکنیم جز پذیرش اشتباه و شکست.
و اینگونه است که سازمان ها و کشورهای شواهدمحور با تواضع، شکست را می پذیرند، خودشان را با قوانین هستی (سنت های الهی) تطبیق می دهند و به پیش می روند.
و سازمان ها و کشورهای شهود محور هم با اعتماد به سقف کاذب بدون توجه به واقعیت ها، اطلاعات و تحلیل به قهقرا می روند.
کشورداری شواهدمحور در برابر کشورداری شهودمحور! مساله این است!
یکی از بهترین آموزه هایی که در طول دوران کار حرفهایام آموخته ام این است: یکی از مدیران ارشد کشور در جلسات هم اندیشی زمانی که می خواست طرحی را ارایه کند و از دیگران نظر بگیرد این را می گفت: این به عقل ناقص ما رسیده، به عقل ناقص شما چه می رسد! :)
هر چند بیانش طنزآمیز بود اما پشت این جمله حکمتی عمیق برای همه مدیران و حاکمان نهفته است.
🔜 @Business_News
🔲⭕️ فساد مقدس!
🔺گفته اند تنها ۳۱ نماینده مجلس فعلی به فساد دبش یا چای گیت اعتراض کرده اند و همگی برای مجلس بعدی رد صلاحیت شده اند.
🔺پیش از این گفته شد سر افعی فساد چای هم تایید صلاحیت شده بود اما در اثر فشار افکار عمومی و یا هراس از رای نیاوردن انصراف داده است.
🔺اگر داده های فوق صحت داشته باشد، باید این فساد بی نظیر حدود سه میلیارد و 700 میلیون دلاری را فساد مقدس نامید که قلم های مدافعش هم باید قلم های مقدس نامیده شود.
🔺 اگر اعتراض به فساد دبش سبب رد صلاحیت نماینده می شود و مفسدان دبش این قدر مقدس اند، چرا دولت فعلی که افتخار کشف این فساد را به نام خود ثبت کرده است هنوز ساقط نشده است؟ مگر آقای رئیسی نگفت که همه مراحل شناسایی و کشف و معرفی مفسدان این پرونده در خود همین دولت انجام شده است؟!
🔜 @Business_News
🔲⭕️ انقلابی در جستوجوی ناکجاآباد!
در مورد حضور مردم در انقلاب ۵۷ عبارت مشهوری وجود دارد؛ آنها می دانستند که چه نمی خواهند ولی نمی دانستند که چه می خواهند! شاید بتوان در این زمینه از عنوان کتاب علی رهنما درباره زندگینامه سیاسی علی شریعتی بهره جست؛ مسلمانی در جستوجوی ناکجاآباد. در دهه ای که بومی گرایی، متاثر از الهیات رهایی بخش جهان سوم هر روز وسعت بیشتری در افکار عمومی می یافت و آتش معنویت گرایی بیش از پیش شعله می کشید، طرفداران انقلاب در میان ایرانیان، از دکتر شریعتی تا آیت الله خمینی می کوشیدند تا تحقق راه سوم مبتنی بر اسلام در میانهی؛ غرب/ شرق، و کاپیتالیسم/ مارکسیسم را باور پذیر کرده و ناممکنها را ممکن سازند. هماهنگ کردن دوگانه هایی متعارض که همچنان با یکدیگر فاصله بسیار دارند:
✅ مادیات همراه با معنویات: رشد معنویت گرایی متاثر از جنبش های اجتماعی اروپا و امریکا در کنار مبارزات رهایی بخش شمال افریقا موجی از آرمان گرایی را در جهان منتشر ساخت. ایران پیرامونی هم متاثر از چنین اندیشه هایی کوشید تا جامعه ایده آل را در قامت اندیشه های علی شریعتی در دهه پنجاه به تماشا بنشیند. افزایش گرایشات دینی به ویژه در دانشگاه ها هم نوید روزهایی را می داد که ایرانیان قرار بود به دنبال جمع میان دنیا و آخرت باشند. حتی میشل فوکو هم کتابی در مورد انقلاب ۵۷ نوشت و ایران آن روز را روح یک جهان بدون روح نامید. البته فوکو در ماه های پس از انقلاب در مورد برخی تصورات خود در مورد این رویداد تجدید نظر کرد.
✅ جمهوریت همراه با اسلامیت: حکومت قانون، آرمان انقلاب مشروطیت بود ولی سیر رویدادها نه تنها این هدف را محقق نساخت بلکه استبداد رضا شاهی را جایگزین آن ساخت. پیشنهاد جمهوریت هم با مخالفت روحانیت روبرو شد و سلطنت لاجرم ادامه یافت. تداوم نظام سلطانی محمدرضا شاه اما عطش حکومت مردمی را در جامعه شدیدتر ساخته بود. حکومتی که هم مردمی و هم اسلامی باشد. جمهوری اسلامی می توانست پیشنهاد خوبی برای تداوم مبارزات انقلابی باشد. سرعت تحولات انقلابی اما بیشتر از آن بود که گفتوگوهای نظری میان روشنفکران و روحانیون پیرامون چگونگی قابل جمع بودن جمهوریت و اسلامیت شکل گرفته و به نتیجه برسد.
✅ تجدد همراه با تدین: شتاب تجدد گرایی پهلوی دوم به شکل گیری تناقض های فرهنگی جدی در میان خانواده های مذهبی انجامید. بخش قابل توجهی از این خانواده ها رفتن به سینما یا دیدن تلویزیون را تحریم کرده و حتی در مورد فرستادن دخترانشان به دبیرستان تردیدهای جدی داشتند. حتی روشنفکرانی مانند شریعتی هم میان تجدد و تمدن تفکیک قائل شده و آشکارا از دومی حمایت می کردند. آیت الله خمینی هم در سخنرانی بهشت زهرا خواستار تجددی بود که فاقد جنبه های غیر اخلاقی باشد. برخی روشنفکران دینی مانند عبدالکریم سروش هم در دهه هفتاد با تاکید بر امتیاز گزینشگری معتقد به توانایی ما در پیرایش تجدد از جنبه های زیان آور آن بودند. تلاشهایی که نافرجام بودن آنها اکنون اثبات شده است.
🔹 نکته پایانی: اکنون و باگذشت بیش از چهل سال از انقلاب ۵۷ دیگر روشن شده است که جمع میان این دوگانههای متناقض از همان ابتدا هم آرزویی محال بوده است. واقعیت های اجتماعی صلب تر از آن چیزی هستند که به ما مجال دهند صرفا با اراده گرایی بتوانیم جامعه ای ایده آل را ایجاد کنیم، اما واقعیت این است که انقلاب ها از بستر همین ناممکن هاست که نضج گرفته و به پیروزی می رسند. به حاشیه رفتن عقل و به میدان آمدن احساس، جستوجوی ناکجاآباد، و سودای جمع آرمانهای متعارض پیشران بسیاری از انقلابهاست!
🔜 @Business_News
🔲⭕️ سرنوشت مسافران پرواز انقلاب
در بخش اول مقاله با عنوان « فرجام دوستان و دشمنان تخت طاووس » به آرایش نیروهای سیاسی و طبقات اجتماعی موافق و مخالف حکومت در سالهای منتهی به انقلاب اشاره شد. در این قسمت به فرجام و سرنوشت کسانی می پردازم که در پرواز انقلاب در روز 12 بهمن 1357 همراه آیت الله خمینی وارد ایران شدند.
من از صحت و سقم روایتی که خلبان یا مهمانداری که دست آیتالله خمینی را گرفته مطلع نیستم پس از بازگویی داستان می گذرم و می پردازم به نفراتی که از سرنوشت شان مطلع هستم.
🔶 سید احمد خمینی
پشت سر پدرش از پله ها پایین آمد سالهای دههی شصت مرد در سایه سیاست ایران بود. اندکی پس از مرگ پدرش مصاحبه های تندی علیه سیاست های نظام و سیاست اقتصادی دولت می کرد. و پس از مدتی در بیست و پنج اسفند سال هفتاد و سه درگذشت . در خصوص مرگش عمادالدین باقی به ترور او توسط عوامل قتلهای زنجیرهای و عده ای نیز عوامل دیگری را دخیل دانسته اند.
🔶آیت الله مطهری
معلم انقلاب و تئوریسین بزرگ جنبش در سال پنجاه و هشت در شامگاه یازدهم اردیبهشت توسط گروه فرقان ترور شد. او کسی بود که آیت الله خمینی هنگام پیاده شدن از هواپیما اصرار داشت که مطهری حضور داشته باشد. نخستین پیام خوش آمد گویی به رهبر انقلاب را او نوشت و خواند.
🔶 آیت الله لاهوتی
مردی که کنار مطهری دیده می شود، زمانی نماینده آیت الله خمینی در سپاه بود دو دختر هاشمی رفسنجانی یعنی فائزه و فاطمه عروس های او هستند منتهی وحید پسر دیگرش عضو مجاهدین خلق بود و توسط نیروهای امنیتی در آبان شصت دستگیر شد دو روز بعد خود آیتالله لاهوتی دستگیر شد و در زندان درگذشت. در باره علت مرگ او هم حرف و حدیث هایی مطرح شد
🔶صادق طباطبایی
پشت سر آیت الله لاهوتی کمی حالت نیمرخ، صادق طباطبایی است . در شروع انقلاب به عنوان سخنگوی دولت انتخاب شد و حتی در اولین انتخابات ریاست جمهوری هم شرکت کرد اما شکست خورد. او در اواسط دهه شصت زمانی که مامور خرید اسلحه برای ایران بود در چمدانش در آلمان مقداری تریاک کشف شد و درگیر یک داستان قضایی با دولت آلمان غربی شد خودش معتقد بود توطئه ای علیه او توسط روس ها و عراقی ها انجام شده نامبرده تا پایان عمر دیگر سمتی نپذیرفت و در آلمان درگذشته است.
🔶ابوالحسن بنیصدر
پشت سر صادق قطب زاده و نیمی از صورت او معلوم است . اولین رییسجمهور منتخب ایران و معمار مصادره های بزرگ در ابتدای جنگ فرمانده کل قوا بود اما بعد عزل شد و در مرداد همان سال به پاریس گریخت و سال ۱۴۰۰ در همان جا هم درگذشت. او مدعی بود سید احمد خمینی از او طلب حلالیت کرده
🔶صادق قطب زاده
اولین درگذشته مثلث بیق( بنی صدر،یزدی،قطب زاده) گویا مردم اورا صادق صدا ( ریاستش بر صدا و سیما) خطاب می کردند او دقیقا پشت سر آیتالله لاهوتی است.
مدتی بعد او که سالها دشمن شماره یک پهلویها بود زمانی که باید ایران را ترک می کرد امتناع کرد و گفت: من این انقلاب را به جان این ملت انداختم و می مانم و با سرنوشتم روبرو می شوم .
سرنوشتش شنیدن شعار (جماران گل باران ،قطب زاده تیرباران) و تیرباران شدن بود. اتهام او توطئه کودتا و کشتن آیت الله خمینی عنوان شد
🔶ابراهیم یزدی:
از نیروهای ملی و مذهبی بود که سال 57 خود را به عراق رساند و آیت الله خمینی را راضی کرد که به فرانسه مهاجرت کند و در فضای باز سیاسی آن کشور، انقلاب ایران را رهبری کند. مدتی وزیر خارجه بازرگان شد و بعدها به دلیل اتهام ارتباط با آمریکایی ها کنار گذاشته شد. در سال 95 برای درمان بیماری قصد عزیمت به آمریکا را داشت که آمریکا به او ویزا نداد و در ترکیه درگذشت.
🔶محمد علی صدوقی:
امام جمعه یزد بود که در سال 90 درگذشت
🔶موسوی خوینی ها:
از چهره های مشهور پشت پرده سیاست ایران بود که رهبری دانشجویان تسخیر کننده سفارت آمریکا را در دست داشت. با انزوای جناح چپ، قدرت او هم رو به افول رفت و کنار گذاشته شد.
🔶کریم دستمالچی
مرد غایب این تصویر کسی است که شایع بود هزینه اجاره این هواپیما را داده است .هر چند بعدها، اجاره هواپیما را به علا میرمحمدصادقی نسبت دادند. دستمالچی بعد از شورش مجاهدین خلق در سال 60 اعدام شد.
🔜 @Business_News
آمار نشان می دهد طی 10 ماهه ابتدای امسال 225 هزار تن کاغذ تحریر وارد کشور شده است.
این مقدار یعنی بطور متوسط روزانه 750 هزار کیلو گرم.
اگر شما هم مثل ما دغدغه ی حفاظت از محیط زیست را دارید لطفا به فیلم ارسالی توجه فرمائید.
محصولی توسط کارآفرینان ایرانی تولید شده که هزاران بار قابل استفاده است و نه تنها می تواند از هدر رفتن ارز و انرژی جلوگیری نماید بلکه به حفظ محیط زیست نیز کمک بسیار شایانی می نماید.
اطلاعات بیشتر - 02166405040