لحظاتى با ناب ترين صداى دُنيا؛محسن چاوشى "حياط خلوتِ اينستاگرامِ كافه چاوشى"
با اون لحن مظلومش؛
تازهترین زخم دلم
قصهی رفتن توئه
ولی من همیشه دوس داشتم یه کافه داشتم که کل روز چاوشی پخش میشد، با یه تم دکور محو و خفن از محسن
هر کیام مشکل داشت نیاد، چاوشیستها خودشون پیدا میکنن همدیگرو
درسته کافه فیزیکی رو نشد بزنیم، ولی کافه چاوشیمون سالهاست چاوشی میذاره، سالهای سال!
فکت؛
هر وقت رفتید شمال از جاده چالوس و نوبت وصل شدن به بلوتوث کم بود، بذارید از مرزن آباد به چالوس اون ۱۵ کیلومتر اتوبان و وصل شید و چاوشیهاتون پلی بشه
چاوشی هم میگه پاییز چقدر چرک و بد ترکیبه:
چند تا اتاق تاریک
چند تا چراغ خاموش
یه میز بی صندلی
یه دفتر فراموش
حیاط سرد پاییز
با یک درخت تنها
یه حوض و چند تا ماهی
خستهی سوز و سرما
وقتی وصل میشم به بلوتوث ماشین و میگن موزیک شاد بذار
Читать полностью…محتوای شعر کاملا در اختیار فیلم!
سفارشی خوانی هم با کلمات یاغیِ بیپروا چه میکنه
اما من دوستداره ادمینهای تینایج و جوگیر هستم که منتظر صدور فرمان از رییس بودند،
پستهای چند سال پیش پیجها را بررسی کنید، هجوم و فحاشی به یراحی( بابت قطعه مسلخ و سوال اینکه چه فرقی بین من و چاوشیست؟) برایتان جالب و خواندنیست
اما فی الحال هشتگ میزنند این جماعت جوگیر
#یراحی #چاوشی #شرافت
سکوتی که جایز نبود، بعد از ماهها شکست!
چاوشیِ محافظه کار و با احتیاط، از یراحی گفت!
بنظرم در حال حاضر صحت عقل اینه که این پست و پاک کنی حداقل
Читать полностью…دوست داشت روحش را از تنش در بیاورد، و روحی تازه و بی خاطره را بر تن کند.
Читать полностью…جشن حافظ که یه جشن فانتزی و دوستانهاس، حالا محسن هم جایزه گرفت؟ دست نوشته هم داده که بخونن براش طبق معمول، جای اون مدیر برنامه هم خالی که دست نوشته محسن و از روش نمیتونست بخونه، ولی یه سال هم برنده نشده بود تحریم کردن و زمین و زمان و به هم دوختن
چون محسن توی اون جمعها نمیره و اون جایزه برای کسایی هست که اونجا بصورت فیزیکی حضور دارن نه تو که غایب از نظری، یه رُخی بنمای که باغ و گلستانم آرزوست سلطان
اصولا وقتی باتری اجتماعیت تموم میشه، باید همه چی رو بپیچونی و بری واسه خودت یه گوشه
حالا گوشه هر کسی فرق میکنه،
میتونه تخت و اتاق تاریک و موزیک باشه یا سکوت،
و میتونه مدل دیگهای باشه
در نهایت پاک کردن صدای آدمهای اطراف توی سرمون، و دوباره رفتن تو جمعی که هیچیشون شبیه تو نیست یا هست حتی
گوشهی دنج من که چند دقیقه اولش سکوته، بعدش صدای عزیزمون شنیده میشه، حتی در پسِ ذهن
آره آره، همینه!
هوادارش اومده کافتون نشسته
براش چاوشی بذارید 🥹
بله آقا محسن
من با شما بزرگ شدم
من با شما کنکور دادم
من با شما دانشگاه قبول شدم
من با شما عاشق شدم
شما اولین البوم رسمیتان را دادید
من حتی میان دوستانم معروفم که تمام آهنگهایتان را از بَرَم
من آرزوی دیدن شما را دارم
من هزار بار لحظه دیدارم با شما را تصور کردم
از اینکه شما هم مثل من بهمن کوچک میکشید کیف میکنم
شما آدم حسابی هستید، زندانی و اعدامی آزاد میکنید پول جراحی و داروی ملت را تامین میکنید
دیگر یک آدم باید چه بکند؟ باید چه بکند؟
من یک عمر میخواستم شبیه شما باشم
از هنرم استفاده کنم دست آدمها را بگیرم و یارشاشان کنم بی هیچ چشم داشتی
آقا محسن کاش بشود یک روزی شما را ببینم
(من خیلی دوستتان دارم، باور کنید...)
قسمت صد و هفدم رادیو بندر تهران درباره محسن گفت، حرفهای همه اینسالها که دوستش داشتیم و برایش نوشتیم و از او گفتیم، باور میکند که دوستش داریم؟
امیدوارم زودتر برسیم به بهاری که چاوشی هم میگه:
بازم بکار تو دست من بهارو
بازم بیا نون بده ماهیارو
تکیه بده به تک درخت خونه
ای که نگات برام یه سایهبونه
سر هیچکس منت نذاریم؛
من برای تو فلان کردم، بیسار کردم، من عاشقت بودم...
آدمیزاد خودخواه تر از این حرفاست که برای کسی کاری کنه!
وقتی به کسی خوبی میکنیم یا کسی رو واقعا دوست داریم یا اون لحظه دلمون خواسته انجامش بدیم
که در نهایت حال خودمون خوب باشه!
پس منتی نیست!
یعنی جوگیر نشید کلیپهایی بسازید که ربطی به این موضوع نداره
یعنی شعر در همین خط و موضوع فیلمه!
یعنی یه تیکه شعر میشنوید کف و خون قاطی نکنید که الان پشت این شعر چی خوابیده
فاز اپوزیسیون برندارید،خود رییس هم میگه خبری نیست و جوگیر نشید دوستان و با این استوری تو دهنی رو میزنه!
ممیزی حالیش نمیشه معنی اصلی این ترانهها چیه؟ پاشو دوست عزیز جمع کن این توهمات رو، اره ما میفهمیم اونا نمیفهمن و مجوز میدن!
کار سفارشی و تیتراژ بهتر از این نمیشه
ملودی تکراری، بارِ موزیک روی دوش عادل روحنواز
بدون خلاقیت با افکتهای بیجا و بی مورد
همزمان با بازداشت مهدی یراحی، کوشان حداد نیز بخاطر همکاری با او بازداشت شده است!
Читать полностью…زمانی که برگه صدور مجوز امضا میشود، یعنی تن دادن به ساختارها و چارچوبهای مشخص و تعیین شده و پذیرفته شده، هر کسی که خلاف این قوانین قدمی بردارد و بندهای تعیین شده رو رعایت نکند حذف خواهد شد
هر کسی باقی مانده هنوز بندها و چارچوبها رو رعایت میکنه
پاره کردن مجوز و رها شدن از این اسارت کار هر کسی نیست
وقتی صدایش شنیده شد بیستوشش سالش بود. وقتی صدایش را شنیدم هفده ساله بودم؛ که از همان لحظات اولین مواجهه حسی در من جوانه زد که فقط از ذوق و شوق بیشتر شنیدن از «او» جان میگرفت. جان گرفت و ریشه دواند و سیر نشد؛ فرسود، کُنجی خزید و نمُرد، به یک کرشمه دوباره رقصید و باز سیر نشد...
او حالا چهل و چهار ساله است؛ من هنوز همان پسرِ هفده سالهام شاید کمی بیشتر و آن حس لعنتی «هنوز زندهاست»...
آن نمیدانم نامش.
.
تولدت مبارک محسن
.
chavoshist
سریال تیتراژها همچنان ادامه دارد!
منتظر یک مجموعه دیگه با چند ترک دیگه باشید
ظاهرا در جهان موازی داستان مجوز و عدم همکاری و امثالهم اجرا میشه، اینجا همچنان چاوشی با مجوز میخواند و هرگونه صحبت از عدم همکاری صحت ندارد و کان لم یکن تلقی میشه
نه تنها مجوز کار با ارشاد به قوه خود پایداره، بلکه مجوز تاسیس خیریه هم اضافه شد