5861
ارتباط با ادمین👇: @Mehrgankadehh کانال مردمی #دره_شهر #مهرگان_کده، #سیمره ، تاریخ و #فرهنگ آدرس اینستاگرام: http://instagram.com/ceymarian
اجاره ملک به این افراد ممنوع شد
🔹بر اساس دستورالعمل جدید نهادهای انتظامی، اجاره هر نوع ملک به اتباع غیرمجاز از این پس غیرقانونی محسوب می‌شود. در صورت تخلف، نه‌تنها قولنامه تنظیم‌شده فاقد اعتبار است، بلکه ملک مورد نظر نیز پلمپ، مهر و موم و در صورت لزوم، مصادره خواهد شد./اقتصادآنلاین
🛑ترامپ بار دیگر زبان به تهدید گشود و مدعی شد:
اگر ایران غنی‌سازی اورانیوم را از سر بگیرد، بمباران دوباره ایران را بررسی خواهم کرد./ایسنا
✍ @CEYMARIAN
┈••✾•🌿🌺🌿•✾
آبدانان شهری با آینده ی روشن
نگارنده : احمد لطفی
شهر آبدانان به نام محلی" آووِ نون" یا"ئاودانان"مهمترین شاخصش آب سراب و یکسری چشمه ها و دریاچه ی دوقلو، و آبهای زیرزمینی دوران ژواسیک در زیر گچها و سنگهای آهکی می باشد. نامهای قدیمش، جولیان، و سراب می باشد.این شهر گرچه در سال ۱۳۴۷ خورشیدی مرکز بخش بود، و تابع شهرستان دره شهر بود اما از سال ۱۳۷۴ تا سال ۱۳۷۶ آبدانان به شهرستان تبدیل شد ، و از شهرستان دره شهر جدا گردید. این شهرستان با۳۷۲۳۹ ۱۲۴ هکتار و جمعیتی بالغ بر ۲۴۵۰۰ نفر جزو چهارمین شهرستان پر جمعیت استان ایلام به حساب می آید.مردمان این دیار اهل ریسک کردن و طالب نو آوری و با نیروهای تحصیلکرده ای که دارد، در ای ۱۵ سال اخیر جویای نام و نشان است.فعلا" سه نماینده ی مجلس را را از وابستگان خویش به مجلس فرستاده اند. رونق کشاورزی و دامداری نیمه مدرن و باغداری، این شهرستان حائز اهمیت است. از لحاظ توریستی با در یاچه های دوقلو، و آثار باستانی هزار در و پشت قلعه و امامزاده ها و پیران، و شیوخ طریقتش ، و همچنین روستاهای انجیره و چم کبود و معادن گوگرد و ... همه در جای خویش از اهمیت ویژه ای برخوردار می باشند. طایفه ی اکثرا" شاعر زرگوش، و توشمال شاپری شاعر، و مورخان محلی. و سادات ارجمند از تشمالها و سایر طوایف و همچنین والیان سلاحورزی که حاکمان و مرز داران پشتکوه بودند. و حسینقلی تان و غلامرضاخان والی که بسیار وطن پرست بودند. از طرفی توشمال محمد رحیم خان کرد، شاعر خطاط و رجل سیاسی زمان خویش بر عظمت پشتکوه باید افزود. از طرفی دیگر نیز ایلات سوره میری و ریزه وند و عالی ویه به عنوان نقد کنندگان و مبارزه با برخی والیان از جمله حسن خان والی را باید اشاره نمود.
منابع توریستی، آثار باستانی دست کم در دوران ساسانی و شاید منطقه پشتکوه به دوران ایلام و بعدها مادها باید ذکر نمود.
ماسبذان و برخی طوایف ماسبی نسب و اعقاب ساسانی و پیرانشهر یهای مروج آئین زردشتی، و وجود امامزاده های شجره دار سوراهم و سید صلاح الدین ، و پیر محمد و شیوخ پیشگو و راست کردار و رک گوی منصور ابن الحسن، که مشکلات و حل گرفتاریها ی مردم، و آرامبخش نیاز های روانی آنها در حد توان را نیز می توان اشاره کرد. خیلی از فرزندان پیشکوه و پشتکوه نام شیخ مرتضی و شیخ نبی و شیخ حیدر را به عنوان پیران طریقت بر فرزندانشان می گذاشتند.
در این شهر گذشته از مردان و زنان بزرگ و صاحب کمال، سالها به زندگی ایلیاتی پرداخته اند.
در این شهر کوچک گرگ آدمخوار داشته، یکی از راه های مشخص برای انتقال اموات بزرگان لرستان قدیم به جانب عتباتِ عالیات، و وادی السلام می توان اشاره نمود. این شهر در حال حاضر سرابش برای تفریح کنندگان و آبهای حوضش برای شنای نوجوانان و جوانان بسیار مفید است. البته اگر برای سلامتی بچه ها و شناگران تمهیداتی اندیشیده شود، حرکتی سازنده خواهد بود.
آنچه نگارنده بطور فهرست وار عرض کرد، الفبایی در افزایش پتانسیل و توسعه ی شهرستان آبدانان است. وجود این تونل هم در تسریع رفت و آمد و عرضه ی دستاوردهای کشاورزی و دامیشان به سایر نقاط ایران از اهمیت زیادی برخوردار دار است.
✍ @CEYMARIAN
┈••✾•🌿🌺🌿•✾
#رخصت
#غزلی از مجموعه اشعار آئینی
اذن بده پرچمِ غم بر در و دیوار زنم
رَختِ عزا برتنِ دل کرده و بس زار زنم
جامه به خونابه بِشویَم ز فراق شَهِ دین
چاک کنم سینه ی خود،لطمه به رخسار زنم
نیست تو را هیچ نیازی به عزاداری من
من به عزاداریِ خود نامِ تو را جار زنم!
بی سروسامان شده دل،قافله سالار غم است
با جگر سوخته از زخمه ی دل تار زنم
از تبِ دریای عطش درحرمِ واژه و شعر
با لبِ تاول زده‌ام دادِ غمِ یار زنم
دستِ قلم،اشک فشان چشم به دستی قلم است
پای عَلَم،از تهِ دل رو به علمدار زنم
درد و غمِ عالَم و آدم همه یکجا شده جمع
تا که شود کربِ بلا مرقدِ دل، زار زنم
ساکنِ وادی جنون گشته و فریادزنان
برسرِ خود می‌زنم و دست به هر کار زنم!
همسفرِغربت زینب شده شعرم به عزا
من قلم از آلِ علی،حیدر کرّار زنم
دم همه دم نام حسین وردِ زبانم شده است
تا نَفَسم هست دم از دلبر و دلدار زنم
✍شاعر:عبدالرضابازگیر(فریاد)
🏴فرا رسیدن ماه محرم تسلیت باد
هیپوترمی فقط در صعودهای زمستانی اتفاق نمی افتد؛ هیپوترمی در باران، خطر پنهان و روش های پیشگیری:
هیپوترمی یکی از مهمترین خطرات در کوهنوردی است که می‌تواند حتی در هوای نه‌چندان سرد اتفاق بیفتد.
🔸بسیاری از کوهنوردان تصور می‌کنند که فقط برف و یخ موجب کاهش دمای بدن می‌شوند، در حالی که باران نیز می‌تواند به‌طور جدی دمای مرکزی بدن را کاهش دهد و فرد را در معرض هیپوترمی قرار دهد.
🔸در این مقاله، عوامل ایجاد هیپوترمی در شرایط بارانی، علائم آن، و راهکارهای عملی پیشگیری بررسی شده است.
🔸۱. هیپوترمی چیست و چگونه رخ می‌دهد؟
هیپوترمی زمانی اتفاق می‌افتد که دمای بدن به زیر ۳۵ درجه سانتی‌گراد برسد و عملکرد حیاتی آن مختل شود. این وضعیت می‌تواند به ضعف شدید، کاهش هوشیاری و در موارد شدید، بی‌هوشی و مرگ منجر شود.
🔸چرا باران خطر هیپوترمی را افزایش می‌دهد؟
✨خیس شدن لباس‌ها و بدن
آب هدایت‌کننده عالی گرما است. وقتی لباس‌ها خیس شوند، گرما با سرعت بیشتری از بدن خارج می‌شود.
✨افزایش تبخیر سطحی
تبخیر آب یک فرآیند گرماگیر است؛ یعنی برای تبخیر، بدن گرمای بیشتری از دست می‌دهد.
✨وزش باد و کاهش دمای محیط
ترکیب باد و باران تأثیر سرمایی را چند برابر می‌کند.
✨کاهش توانایی تولید گرما
بدن خیس انرژی بیشتری مصرف می‌کند و سریع‌تر خسته می‌شود.
✨حتی در دمای معتدل، ترکیب باران، باد و خستگی می‌تواند فرد را به سرعت وارد مرحله هیپوترمی کند.
🔸۲. علائم هیپوترمی ناشی از باران
✨لرز شدید و مداوم (نشانه تلاش بدن برای تولید گرما)
✨احساس خستگی شدید و ضعف عمومی
✨اختلال در صحبت کردن (بریده بریده حرف زدن)
✨کاهش هماهنگی عضلات و اختلال در حرکت
✨گیجی، کاهش هوشیاری و در موارد شدید، بی‌هوشی
✨در صورت مشاهده این علائم، لازم است اقدامات فوری انجام شود تا فرد از وضعیت بحرانی خارج شود.
🔸 ۳. روش‌های پیشگیری از هیپوترمی در باران
✨استفاده از لباس‌های ضدآب و لایه‌ای – پارچه‌های گورتکس یا مشابه آن کمک می‌کنند بدن خشک بماند.
✨حفظ انرژی بدن – مصرف غذاهای پرکالری مانند شکلات، آجیل و نوشیدنی‌های گرم ضروری است.
✨پوشش کوله و تجهیزات با کاور ضدآب – تا حد امکان وسایل را از رطوبت محافظت کنید.
✨اجتناب از توقف طولانی در شرایط بارانی – بدن در حال ایستادن بیشتر در معرض سرمای شدید قرار می‌گیرد.
✨ایجاد عایق مناسب در کیسه خواب – اگر مجبور به کمپ زدن هستید، از سطح زمین فاصله داشته باشید.
✨خشک کردن بدن در اولین فرصت ممکن – در صورت خیس شدن، سریع لباس‌های مرطوب را با لباس خشک جایگزین کنید.
🔸 ۴. اقدامات ضروری در صورت بروز هیپوترمی
✨انتقال فرد به محیط خشک و گرم – تا جای ممکن از باد و رطوبت دور شوید.
✨تغییر لباس‌های خیس به لباس گرم و خشک – لباس‌های عایق حرارتی به بدن کمک می‌کنند دمای خود را حفظ کند.
✨مصرف نوشیدنی‌های گرم بدون کافئین و الکل – این کار به افزایش دمای بدن کمک می‌کند.
✨استفاده از کیسه خواب و عایق حرارتی – به حفظ گرمای بدن کمک می‌کند.
✨تماس بدنی برای انتقال گرما – در شرایط بحرانی، قرار گرفتن دو نفر در کنار هم داخل کیسه خواب می‌تواند گرما را به فرد دچار هیپوترمی انتقال دهد.
🔸جمع‌بندی
باران یکی از عوامل خطرناک در کوهنوردی است که می‌تواند به هیپوترمی منجر شود.
✨بسیاری از کوهنوردان تصور می‌کنند که خطر فقط در دمای زیر صفر رخ می‌دهد، اما باران، تبخیر، باد و کاهش انرژی همگی عواملی هستند که می‌توانند دمای بدن را به‌طور خطرناکی کاهش دهند.
✨همیشه قبل از صعود، وضعیت جوی را بررسی کنید و لباس‌های مناسب و تجهیزات ضدآب همراه داشته باشید!
#شهناز_میرهاشمی
✍ @CEYMARIAN
┈••✾•🌿🌺🌿•✾
دورهمی موسیقی 🎼 🌸
جمشید خدایاری
ترانه ی گیسو ☘☘☘
مهرگان زیبا ❤️
jamshidkhodayari.singer?si=5uuzYcQMX1-NhI9f" rel="nofollow">https://youtube.com/@jamshidkhodayari.singer?si=5uuzYcQMX1-NhI9f
✍ @CEYMARIAN
┈••✾•🌿🌺🌿•✾
#ایران❤️
ما قرن‌ها پای وطن پیدا و پنهان مانده‌ایم
ما پای فرهنگی کهن با نام ایران مانده‌ایم...
#افشین_یداللهی
✍ @CEYMARIAN
┈••✾•🌿🌺🌿•✾
ایران عزیز
تندیس ( پیکره ) آرش کمانگیر در نزدیکی دروازه باستانی فرافر، سریزد یکی از روستاهای مهریز استان یزد
✍ @CEYMARIAN
┈••✾•🌿🌺🌿•✾
🔹بیشترین مجروح و شهید حملات رژیم صهیونیستی در کدام استان است؟
✍ @CEYMARIAN
┈••✾•🌿🌺🌿•✾
کار زیبایی از دهیاری گل زرد
📸عکس یاسر نوروزی
🎥عراقچی: آسیب به تاسیسات هسته ای ایران کم نبوده و آسیب‌های جدی وارد شده است که در حال بررسی است و از این رو هنوز زود است که قضاوت کنیم که آیا امکان یک مذاکره موفق وجود دارد
Читать полностью…
دستور اخراج افغان‌ها از کشور صادر شد
🔹بر اساس سیاست‌های ابلاغ شده به فرمانده انتظامی کشور همه اتباع غیر مجاز باید ایران را ترک کنند.
همچنین سرتیپ احمدعلی گودرزی فرمانده مرزبانی فراجا در این خصوص گفت:
🔹ساماندهی اتباع غیرمجاز خواست عمومی مردم است.
🔹ضمناً، طبق دستور، هر گونه منزل و ملکی که به افغانی‌ها اجاره داده شود، قولنامه آن باطل است. و ملک مزبور نیز پلمپ و مهر و موم و مصادره می‌شود.
𓄂
بنابراین پسر ارشدی که از ازدواج شاه با یک شاهزاده خانم خارج از خانواده به دنیا می‌آمد، می‌بایست تاج و تخت را به برادر کوچک‌تری که از ازدواج بعدی با خواهرش زاده می‌شد واگذار کند.
پسری که از ازدواج شاه با دخترش به دنیا می‌آمد بالاترین درجهٔ مشروعیت را داشت. برای نمونه، خوتلوتوش اینشوشیناک حاصل ازوداج شوتروک نخونته و دخترش بود.
با
احترام:
عبداله خدایاری
✍ @CEYMARIAN
┈••✾•🌿🌺🌿•✾
توضیحات بانک سپه درباره پیامک برداشت از حساب
صبح امروز برخی مشتریان بانک سپه از برداشت وجه از حسابشان خبر دادند. این بانک با انتشار اطلاعیه‌ای اعلام کرد برداشت وجه انجام شده بابت واریزی‌های ابتدای هفته به حساب این افراد در سایر بانک‌ها بوده است.
در اطلاعیه بانک سپه آمده است:
برداشت مبالغ مورد نظر بابت واریز علی الحساب طی هفته گذشته به یکی از حساب آنان نزد سایر بانک ها در جهت رفاه حال مشتریان بوده که با برقراری عملیات کارت عینأ برداشت گردیده است.
✍ @CEYMARIAN
┈••✾•🌿🌺🌿•✾
سخنگوی وزارت آموزش و پرورش:
🔸️اگر اتباع افغانی در ایران ، کسی هست که توان معلمی دارد استقبال میکنیم‼️
✍ @CEYMARIAN
┈••✾•🌿🌺🌿•✾
امیرسعید ایروانی سفیر ایران در سازمان ملل متحد به المانیتور گفت:
در صورت انعقاد توافق جدید، ما آماده‌ایم ذخایر اورانیوم غنی‌شده ۶۰٪ و ۲۰٪ خود را به کشور دیگری منتقل کنیم و آنها را از خاک ایران خارج کنیم.
این ذخایر همچنین می‌توانند در ایران و تحت مهر و موم آژانس اتمی نگهداری شوند. این موضوع بستگی به ماهیت مذاکرات و مفاد توافق دارد.
اگر توافقی حاصل شود، ما هیچ محدودیتی برای حضور آمریکا یا کشورهای غربی در سرمایه‌گذاری در بخش انرژی قائل نخواهیم بود.
ایران هیچ‌گونه محدودیتی در فعالیت‌های موشکی خود را نمی‌پذیرد./ایسنا
حمل رایگان وسایل نذری دهه محرم
✍ @CEYMARIAN
┈••✾•🌿🌺🌿•✾
ادارات ایلام از فردا با ظرفیت کامل دایر است
🔹️بر اساس بخشنامه سازمان امور استخدامی کشور، تمامی ادارات و سازمان های دولتی استان ایلام از روز شنبه ۷ تیرماه طبق روال قبل از ساعت ۶ صبح الی ۱ عصر با ظرفیت کامل و بصورت حضوری فعالیت خواهند داشت.
✍ @CEYMARIAN
┈••✾•🌿🌺🌿•✾
🎥 اندازه واقعی ایران
✍ @CEYMARIAN
┈••✾•🌿🌺🌿•✾
#پیداشده
باسلام
یک پرنده طوطی پیدا شده مال هر کی هست بیاد ببره
۰۹۹۲۲۸۳۰۷۵۵
✍ @CEYMARIAN
┈••✾•🌿🌺🌿•✾
به نام خدا
در تأیید یک فریادِ وطن‌دوستانه از آقای ذبیح الله نوری.
ژرفای دردمندی و دل‌سوختگی برای وطن
چه واژه‌های جان‌سوز و چه فریادی آشنا،
متنِ ارسالی ازطرف برادر ذبیح الله نوری، نه یک تحلیلِ صرف، که پژواکِ دردِ دیرینه‌ای است که سال‌هاست در دل بسیاری از ما خانه کرده، دردی که شاید کمتر مجالی برای فریاد یافت، اما اکنون با چنان بیانی رسا و دلی آتش‌گرفته، بر صفحه‌ی کلمات نشست که نتوان بی‌پاسخ گذاشت.
آری، این سرزمین، ایران عزیز ما، میراثِ خون‌دل‌ها و فداکاری‌هاست،خاکی که هر وجبش را مردان و زنانی از این آب و خاک با جان خویش پاس داشته‌اند.
و امروز، وقتی می‌بینیم که ساختارهای فرهنگی، امنیتی، اجتماعی و اقتصادیِ وطن‌مان زیر فشارهای بیرونی و داخلی خم شده‌اند، نمی‌توانیم خاموش بمانیم.
این مهاجرت بی‌رویه و بی‌ضابطه، اگرچه ظاهری انسانی دارد، اما در واقع بدون برنامه‌ریزی و ساماندهی صحیح، تبدیل به سیلی شده که در آن، نه مهاجران نجات می‌یابند، نه میزبانان در امانند.
فرهنگ ما، زبان ما، بازار ما، مدارس ما، و حتی امنیت ما، زیر فشار این بی‌تدبیری‌ها در حال رنگ‌باختن است.
نه از سر نفرت، که از سر درد سخن می‌گوییم.
نه برای انکارِ انسانیتِ دیگری، که برای دفاع از هویت و حقوق ملتِ خودمان،هشدارمیدهیم.
و چه خوب که در آن متن، مرزِ انسانی بودن و قاطع بودن، توأمان حفظ شده است، این صدا، صدای نفرت نبود،صدای هشیاری بود،صدای «بیداری» بود، برای آنکه فردا دیر نباشد.
باشد که این زمزمه‌های دلسوزانه، گوش‌های شنوایی بیابند،باشد که سیاست‌گذاران، پیش از آنکه دیر شود، سامان و تدبیری درخور برای این آشفتگی بیافرینند، و باشد که «ایران» بماند،با همه‌ی زیبایی‌ها، با هویتِ ریشه‌دارش، با زبانِ فاخرش، با مردمِ دل‌سوز و شایسته‌اش.
بااحترام
✍حسن الهامی
✍ @CEYMARIAN
┈••✾•🌿🌺🌿•✾
دلنوشته ..
🖤😭رفیق و برادر نازنینم… علی جان...
چه کسی فکرش را می‌کرد روزی برسد که باید برایت از دلتنگی بنویسم؟
از همان کودکی، شانه به شانه هم بزرگ شدیم…
تمام خاطراتم پر است از صدای خنده‌هایت، نگاه مهربانت، دل بزرگی که همیشه پناه بود برای همه‌مان.
تو فقط یک معلم نبودی…
تو خودِ انسانیت بودی…
با ادبی بی‌نظیر، با کمالی کم‌نظیر، با قلبی که همیشه جا برای همه داشت.
اما این دنیا چه بی‌رحم است…
در اوج جوانی، در اوج زندگی، ناگهان بیماری آمد و بی‌صدا، آرام آرام، تو را از ما ربود…
و من هنوز در شوک رفتنت نفس می‌کشم…
چگونه باور کنم نیستی وقتی هنوز در ذهنم می‌خندی؟
چگونه عادت کنم به نبودنت وقتی هر صبح، دلم دنبال صدای مهربانت می‌گردد؟
داغ تو تازه بر دلم نشست
در حالی که زخم رفتن مادرم هنوز بر قلبم باز بود…
و حالا این قلب خسته‌ام نمی‌داند برای کدام اشک بریزد…
ما مانده‌ایم؛
من، علیرضا، وحید، سامان، سپهر، احسان، همه‌ی دوستانت،
و پدر و مادر صبورت، خواهرت، برادرت، عمویت، و همه‌ی عزیزانی که امروز اشکبار را با گریه‌شان غرق کردند…
علی جان…
دلم برایت تنگ می‌شود
هر روز…
هر ساعت…
هر لحظه…
دلتنگی برای تو تمامی ندارد...
روحت آرام، جایگاهت بهشت، یاد و نامت تا همیشه در قلب ما جاری است
🖤برادرت: مصطفی رحمتی
✍ @CEYMARIAN
┈••✾•🌿🌺🌿•✾
🔴🔴🔴 مسائل روز و فرهیختگان سیمره
افغان ها از خاک مقدس سرزمین ایران، بُگریزند!
دریغا که این خاک کهن، این گهوارهٔ تمدن و فرهنگ، امروز در سکوتِ رنجبارِ خویش، زخم‌هایی می‌خورد که گویی بر پیکرِ نیمه‌جانِ مادری استوار است. زخم‌هایی نه از تیغِ دشمنِ آشکار، که از رهگذرانِ ناخوانده‌ای که موج‌های بی‌امانِ تقدیرِ سهمگین، آنان را چون کشتی‌های شکسته بر ساحلِ بی‌مدارای ما افکنده است. آری، ورودِ افغان ها، این سیلابِ انسانیِ رنگ‌باخته از جنگ و خشکسالی و تباهی، نه رحمتی آسمانی، که - به گواهِ این دلِ خون‌چکانِ وطن - ضربه‌ای مهلک بر پیکرِ نحیفِ ایرانِ عزیزمان بوده است، ضربه‌ای که ساختارهای سیاسی، فرهنگی و اقتصادیِ این مرزِ پرگهر را هر لحظه تا لبِ پرتگاهِ زوال می کشاند
افسوس! حرمتِ شهروندی، این گوهرِ نایابِ ملت‌پردازی، در کامِ ضرورت‌های فوری و نگاه‌های کوتاه‌بین، رنگ می‌بازد. جمعیتِ انبوهِ بی‌قانون افغان ها ، یا در حاشیه‌ی قانون، آتش‌بیارِ معرکه‌هایی می‌شود که دست‌های خیانت‌پیشه و بیگانه‌پرست، از دور و نزدیک بر آن می‌دمند. امنیت، آن نگینِ درخشانِ تاجِ ایران زمین، در سایه‌ی حضورِ بی‌ضابطه‌ی افغانی های مهاجر، هراس‌انگیز و لرزان گشته است. اقتدارِ ملی، این شالوده‌ی استوارِ سربلندی، در گلوگاهِ چالش‌های ناشی از این حضورِ بی‌امانِ بیگانگان، به خفقان دچار آمده است.
فرهنگِ ریشه‌دارِ ایران اسلامی، این رودِ خروشانِ همیشه‌جاری از فردوسی و سعدی و حافظ و مولوی، اینک در معرضِ سیلابِ مهاجمی خیانتکار است که نه تنها سدّی در برابرِ جریانِ زلالِ آن نیست، که با خود، کژی‌ها و کاستی‌ها و گاه تعصباتِ ویران‌گری را می‌آورد که چون خوره بر جانِ هویتِ ملیِ ما می‌افتد. زبانِ شیرینِ فارسی، این گوهرِ یگانه، در کوچه و بازار، در مکتب و مدرسه، با لهجه‌ها و گاه واژگانِ بیگانه‌ای آلوده می‌شود که گویی بر قامتِ سروِ آن، خاریِ خَشِن می‌نشاند. آداب و سننِ دیرپایِ ما، این سرمایه‌های ناملموسِ هزاران ساله، در هم‌نشینیِ اجباری و ناساز افغان ها ، کمرنگ و مظلوم می‌گردند. ارزش‌های اجتماعیِ استوارِ ما، زیرِ بارِ نیازها و فشارهای ناشی از این حضورِ گسترده و بی رویه مهاجران، خَم برمی‌دارند.
ای کاش این همه رنج، دست‌کم پشتوانه‌ای مادی داشت! بازارِ کار، این عرصه‌ی نبردِ فرزندانِ رنجدیده‌ی این خاک، بواسطه هجوم بی رویه افغان ها، به میدانِ نابرابریِ وحشتناکی بدل گشته است. نیروی کارِ ارزانِ بی‌دریغِ مهاجر، چون تیغی بر گلوگاهِ معیشتِ کارگرِ ایرانی فرود می‌آید. دستمزدها در ورطه‌ی ناامیدی، مشاغلِ بومی در کامِ بیگانگان، و امیدِ جوانِ تحصیل‌کردهٔ ایرانی در گردابِ یأس و ناامیدی. منابعِ ملی، این ذخایرِ محدودِ نسل‌های آینده، بی‌رحمانه در قالبِ یارانه، خدماتِ درمانی، آموزش و زیرساخت‌ها، صرفِ جمعیتی می‌شود که بارِ سنگینِ حضورشان، کمرِ اقتصادِ ملی را بیش از پیش خَمیده می‌کند. بدانید که حضورِ بی‌ضابطه افغان ها زخم های دیگری ست بر پیکرِ اقتصادِ تحریم شده ایران عزیز.
دریغ و صد دریغ که این ناله‌های جانسوزِ دلسوختگانِ وطن، در هیاهوی سیاست‌بازی‌ها و مصلحت‌اندیشی‌های کوتاه‌بینانه و گاه در پسِ پرده ها، گم می‌شود. گویی گوش‌های شنوایی نیست که این آهِ سوزانِ ملتی را بشنود که احساس می‌کند هستی‌اش، هویت‌اش، آینده‌اش، قطره قطره در گذرِ زمان و زیرِ این فشارِ بی‌امان مهاجران، به یغما می‌رود. گویی چشم‌های بینایی نیست که این زخم‌های چرکینِ بر پیکرِ میهن را ببیند. این سکوتِ مرگبار، این بی‌تفاوتیِ تلخ، خود زخمی است عمیق‌تر بر دلِ آگاهان.
ای کاش به جای شعار و سکوت، عزمی جزم می‌شد؛ عزمی ملی برای پاسداریِ بی‌امان از این خاکِ مقدس و سیاست‌هایی روشن، قاطع، انسانی ولی مصمم برای سامان‌دهیِ این جریانِ ویرانگر مهاجرین افغان.
حفظِ ایران، این میراثِ سترگ و شکوهمندِ تاریخ، برای فرزندانِ فردا، نه تنها حق، که قدیمی‌ترین و مقدس‌ترین وظیفه‌ی هر ایرانیِ دلسوخته است. آیا زمانی برای بیداری فرا نخواهد رسید؟ افغان را ازین خاک پاک بیرون برانید! این فریادِ حق‌شناسانه‌ی ما، از ژرفای وجود، برای بیداریِ غفلت‌زدگان است. رنجِ تو را می‌فهمم، ای ایرانِ سرافراز ؛ ای وطن! و این دردنامه، زمزمه‌ی عشقِ بی‌پایانِ مردمان به توست، حتی اگر در طوفانِ بی‌خبری‌ها گم شود.
ذبیح / الله نوری
توصیف تخت‌جمشید
علی‌بن حسین مسعودی، جغرافی‌دان و مورخ قرن چهارم هجری که ما او را با کتاب مشهورش -مروج‌الذهب- می‌شناسیم، در سفری که به ایران داشته از تخت‌جمشید دیدن کرده و آنرا این‌گونه توصیف کرده است:
"بنايى عجيب و بزرگ است و ستون‌هاى سنگى شگفت‌انگيز دارد. سرستون‌ها، مجسمه‌هاىِ سنگىِ زيبا از اسب و حيوانات تنومند ديگر است و تصوير اشخاص را با نهايت دقت تراشيده‌اند و به پندار كسانى كه مجاور آنجا هستند تصوير پيمبران است."
لازم به ذکر است او نام این بنا را(طبعاً به دلیل عدم شناخت هخامنشیان)، "مسجد سليمان" نامیده است.
سرچشمه📗: «مروج الذهب و معادن الجوهر،ترجمه ابوالقاسم، جلد اول، ص 605»
✍ @CEYMARIAN
┈••✾•🌿🌺🌿•✾
مو که از پاکی دلم
چی آسمونه ندونم سی چی چینو وام سرگرونه ...
سر به صحرا بنوم از بی همزبونی
سخته تنها موندن از درد زمونه
✍ @CEYMARIAN
┈••✾•🌿🌺🌿•✾
این تصویر با عنوان شکار هرمس
توسط مرد روستایی لر در فضای مجازی وایرال شده است
✍ @CEYMARIAN
┈••✾•🌿🌺🌿•✾
کشف تصاویر سنگی بهرام چوبین
گردیه (خواهر بهرام)و وستهم (وزیر بهرام) بر ورودی تنگه چوبینه
✍ @CEYMARIAN
┈••✾•🌿🌺🌿•✾
مروری بر تاریخ و فرهنگ کهن ایران زمین
ساختار حکومت ایلام
عنصر اساسی نظام حکومتی ایلام، درهم‌تنیدگی آن با فرهٔ ایزدی بود.
به این فره، در تمدن ایلامی کیتِن گفته می‌شد که طلسمی جادویی، فرهٔ ایزدی، قدرت محافظ و همچنین قدرت مجازات‌گر بود. پادشاهان ایلام قدرت خود را بر پایهٔ محافظت جادویی کیتن استوار می‌کردند و خود را در برابر رعیت، کارگزار زمینی کیتن الهی می‌دانستند.
کسی که به آن تعدی می‌کرد، زندگی خود را می‌باخت، مطرود می‌شد و می‌بایست بمیرد.
البته باید توجه داشت که همهٔ خدایان ایلامی چنین کیتنی داشتند ولی کیتن هومبان لااقل از زمانی که این خدا به سروری خدایان ایلامی رسید، فرهٔ خاص فرمانروا به حساب می‌آمد. کیتنِ ایزد هومبان، مخصوص پاسداری ایزدی از شاه ایلام بود و قلمرو حکومت شاه، قلمرو مشترک او با ایزدان بود. برای نمونه، در سندی قضایی دربارهٔ مجازات، آمده‌است: «او باید وارد آب شود، ایزد [رودخانه] شازی، جمجمهٔ او را در گرداب خود تکه‌تکه کند! دبوس ایزد و شاه بر سر او کوفته شود! از قلمروی ایزد و شاه رانده شود!»[۶۷] در دادگاه‌های حقوقی ایلام نیز شهادت‌دادن با ادای سوگند به شاه و ایزدان انجام می‌شد و اگر کسی شهادت دروغ می‌داد، ولو اینکه تنها به شاه سوگند خورده باشد، کشته می‌شد؛ بنابراین تخطی از تعهدی که سوگند به فرمانروا ضامن آن بود، نه‌تنها باعث مجازات‌های دنیوی می‌شد، بلکه عواقب مذهبی سختی نیز در پی داشت و نشان‌گر این نکته است که در دورهٔ ایلامی، شاهان خود را جانشین و خادم ایزدان بر روی زمین می‌دانستند و هرگونه مخالفت با خود، مخالفت با خدایان تلقی می‌شد و مجازات یکسانی داشت
بنیان‌گذار دودمان اَپَرتی که در حدود سال ۱۸۵۰ پیش از میلاد تشکیل شده بود، با تأکید بسیاری خود را «شاه» می‌نامید و هرگز خودش را «حاکم» نخواند. اما در لوحی که از سال اول فرمانروایی او به‌دست‌آمده، او خود را «خدا» می‌نامد. این نخستین و تنها باری است که یک فرمانروای ایلامی به مقام خدایی رسیده‌است. والتر هینتس دراین‌باره می‌گوید: «براساس این لوح می‌توان نتیجه گرفت که به قدرت رسیدن اپرت باید یک رویداد بی‌اندازه مهم باشد». البته به‌زودی این «خودخداانگاری» شاه کنار گذاشته شد و شاهان ایلامی خود را خادم و ابزار دست ایزدان می‌دانستند که از حمایت خاص آنان برخوردار بودند و هیچ‌گاه خود را همسنگ ایزدان به‌شمار نمی‌آوردند.
شیوهٔ حکومت ایلامی‌ها تا قبل از سدهٔ دوازدهم پیش از میلاد، حکومتی سه نفره بود. به این صورت که علاوه بر شاه، دو زمام‌دار مقتدر دیگر که مرئوس شاه محسوب می‌شوند، در حکومت بر ایلام سهیم بودند. این دو نفر، برادر و پسر شاه بودند که برادر جوان‌تر شاه نائب‌السلطنه بود و پس از شخص شاه، مقام برتر را داشت و پس از او حاکم شوش بود که می‌بایست پسر شاه باشد.
به‌عقیدهٔ دیاکونوف، عنوان یا لقب سلطنتی، از پدر به پسر نمی‌رسید و محتملاً شاهان از میان مقامات عالی‌رتبهٔ پایین‌تر برگزیده و انتخاب می‌شدند؛ به احتمالی، این عالی‌رتبگان معمولاً از نزدیک‌ترین وابستگان شاهان پیشین بوده‌اند.
اما والتر هینتس معتقد است که نائب‌السلطنه، پس از درگذشت شاه به‌جای او به تخت می‌نشست و پس از جلوس، می‌بایست با بیوهٔ شاه متوفی ازدواج کند و برادر جوان‌ترش نائب‌السلطنه می‌شد. اگر شاه برادر جوان‌تری نداشت، شاهزادهٔ شوش به مقام نائب‌السلطنهٔ ایلام می‌رسید. اما با جلوس شاه جدید، حاکم شوش در منصب خود باقی می‌ماند و فقط در صورت مرگ او، شاه ایلام می‌توانست پسر خود را به‌جای وی بگمارد. اگر شاه پسری نداشت، پسر برادر شاه، شاهزادهٔ شوش می‌شد و اگر او پسر و پسر برادری نداشت، پسر خواهر شاه شاهزادهٔ شوش می‌شد. البته از سدهٔ دوازدهم پیش از میلاد به بعد، شاه ایلام به‌تنهایی و بدون دو مقام دیگر حکومت می‌کرد. باید توجه داشت که به‌ارث بردن شاهی، تابع تبار مادری بود و نه پدری. برای نمونه، در دورهٔ ایلام میانه، شیلهاک-اینشوشیناک با مشاهدهٔ اینکه جانشینی نیازمند تبار شاهی از سوی مادر است و از آنجا که خود محتملاً فرزند ملکه نبود، برای مشروعیت‌بخشی به حکومتش، ابتدا با بیوهٔ برادرش ازدواج کرد و سپس در کتیبه‌هایش فهرست بلندی از نسب‌شناسی شاهان ایلامی یعنی اجداد احتمالی خودش را نگاشت.
فرانسوا والا در دانشنامهٔ ایرانیکا می‌نویسد: «جانشینی بر تخت شاهی حق پسر ارشد بود، اما یک عنصر مهم به آن اضافه شده بود: فرزندان حاصل از ازدواج درون‌خانوادگی بر فرزندان حاصل از ازدواج با غریبه‌ها تقدم داشتند. فرزندی که از وصلت پادشاه با یک شاهزاده خانم ایلامی، یعنی غریبه به دنیا می‌آمد مشروع بود ولی فرزندی که از وصلت پادشاه با خواهر خودش به دنیا می‌آمد مشروعیت بالاتری داشت».
👇
اطلاعیه
ضمن تشکر و قدر دانی از همشهریان برای کمک به تامین امنیت شهرستان در ایام تجاوز رژیم صهیونیستی به کشور عزیزمان، به اطلاع می رساند؛
با توجه به اینکه حضور و سکونت و بکارگیری اتباع غیر مجاز جرم بوده و نظر به تبعات امنیتی آن، از شهروندان و همشهریان گرانقدر تقاضامندیم در جهت همکاری برای تامین امنیت شهرستان هرگونه خبر از محل سکونت یا اشتغال اتباع( مجاز و غیر مجاز) را سریعا به اطلاعات سپاه شهرستان یا با شماره (۱۱۴) ، اداره ی اطلاعات شهرستان (۱۱۳) و یا پلیس با شماره(۱۱۰) اطلاع دهید.
شورای تامین شهرستان دره شهر
✍ @CEYMARIAN
┈••✾•🌿🌺🌿•✾