به کانال سروده های من خوش آمدید🌹 (فریدون چگینی) جهت برقراری ارتباط با ادمین: @cheginijavanbakht نشانی صفحۂ اینستاگرامی: @chegini_fereydoon.1351
آنانکه از عطر شقایق مستِ مست اند
با لاله رویانی که در گلخون نشستند
وقتی شراب از چشمهاشان شد سرازیر
بر هم زدند و استکانها را شکستند
یک لشگر از گُردآفرید اند و کیومرث
مشتی گره خورده از انگشتان دست اند
با دست و گیسوی رها، یَل های آزاد
هر یک لَچَک ها را سرِ یک شاخه بستند
باغ درفش رنگ رنگی زد جوانه
مردان فریدون اند و زنها کاوه هستند
#فریدون_چگینی
مهر ماه ۲۵۸۱ هخامنشی /۱۴۰۱
کانال تلگرامی:
@cheginijavanbakht
نشانی صفحه ی اینستاگرامی:
@chegini.1351.fereydoon
کُلاله ی لاله، به هر رنگی می تواند باشد،
کال کال، میوه های دل مردم را به کام، می کُشند،
کالا کرده اند و به مفت می فروشند،
کَلان کَلان، بخور و بِبَر است،
کُلٱ کارشان کلاه است، میگذارند و بر میدارند،
کُلاله از لاله ارث می بَرد،
ما وارثان لاله ایم، در هجوم داس و تبر.
شهریور ۲۵۸۱ هخامنشی /۱۴۰۱/
#فریدون_چگینی
نشانی کانال تلگرامی:
🆔 @cheginijavanbakht
نشانی صفحه ی اینستاگرامی:
@chegini.1351.fereydoon
درنگ. درنگ.
با درنگی در سرای کتاب و هنر درنگ، به تأملی ژرف برسید.
همراه با زوج خوبی که مهربان و صاحب اندیشه اند.
جناب خلیل راسخ راد و بانو الهام کرمانی.
رباط کریم، خیابان شهید ملکی، بن بست گلهای پنجم،
شماره ی تماس ۰۹۳۵۶۸۰۴۲۹۳
@derang_home
@khalil.rasekhrad
@elham.kermani_67
شعر و خوانش: #فریدون_چگینی
نشانی صفحه ی اینستاگرامی:
@chegini.1351.fereydoon
نشانی کانال تلگرامی:
🆔 @cheginijavanbakht
آسمان شد طشت خون، انگار عصر محشر است
قدسیان پیغمبرند و نینوا هم منبر است
فرشیان بیتاب عرش و پا و سر گم کرده اند
شرط این بالا نشینی، دل بریدن از سر است
در افق خورشید دیگر روی نِی می تابد و
روز این صحرای سوزان ، روزگاری دیگر است
تا مگر تاریخ را، آینده را روشن کند
آن سر بر نیزه مصباحُ الهُدایِ اخضَر است
"با حسین از یا حسین ، یک نقطه کم دارد ولی"
با حسین در کربلا ماندن، جهاد اکبر است
نهم محرم سال ٩٥ (١٤٣٨ قمری )
#فریدون_چگینی
🆔 @cheginijavanbakht
نشانی صفحه ی اینستاگرامی:
@chegini.1351.fereydoon
به همت دست اندرکاران و تلاشگران سایت ذهن برتر امکانی فراهم شده تا شاعران امروزی و کمتر شناخته شده و گمنام این مرز و بوم، از طریق انتشار آثارشان شناسانده شوند تا تشویق و امیدی برای شاعران و همینطور آشنایی برای علاقه مندان شعر باشد.
امید است که قدمی پربار و مثبت در جهت پویایی شعر و ادبیات ایران زمین باشد.
شما میتوانید از طریق لینک زیر، چند نمونه از اشعار بنده، #فریدون_چگینی را در سایت ذهن برتر مشاهده نمایید.
با آرزوی بهترینها برای ایران و ایرانی
🌸🌹☘🙏
https://best-mind.ir/AllPoetPoems.aspx?PoetName=%D9%81%D8%B1%DB%8C%D8%AF%D9%88%D9%86%20%DA%86%DA%AF%DB%8C%D9%86%DB%8C
در شهر عابرها، شدم یک چاله ی آب
دائم صدای کفشها در گوش من بود
سیراب از سَر ریزِ جویی در خیابان
چتر چنار کوچه ای، سرپوش من بود
هر شب که عکسش روی من را ماه میکرد
لبخند نورانیِ او دمنوش من بود
در آرزوی او پلنگ از برج افتاد
غافل از اینکه ماه در آغوش من بود
خوابید و قاپش را کلاغی پیر ، دزدید !!!
ماهی که معصومیّتَش بر دوش من بود
از عابران ، چشمم فقط آزار دیده
پاشان همیشه بر لب خاموش من بود
#فریدون_چگینی
بهمن ۹۶
کانال تلگرامی:
@cheginijavanbakht
نشانی صفحه ی اینستاگرامی:
@chegini.1351.fereydoon
مگر می شود خواب و بیداری ام
بدون خیال تو ممکن شود؟
#فریدون_چگینی
پگاه تان دلنشین و شادمانه
🌸🌸🌿🌿🌺🌺☘☘🌹🌹🌞🌞
کانال دکلمه های
فریده بینایی
شاعر #فریدون_چگینی
اجرا #فریده_بینایی
#کرمانشاه طاق بستان
✝️@dellldadeganavafarideh
✝️@ava.faridehbinaei
بلم دریا زده اس، از بس تکون خورد
عَبِد تو تور خود، تیرآهن آورد
رو دریا گل شد از بس گرد و خاکه
دلم واسه بلم رونا هلاکه
تموم ماهیا رو خاک کردن
تهِ لنج و پریشب پاک کردن
لیپَک آوردمون، بندر خلاصه
چشامون کور بود از زور ماسه
نی انبون میزدن با سنج و دمام
گرفته شهرمون با خاک حمام
تو خونستان دوباره جنگه انگار
گلوله نه، بتُن میباره اینبار
تو ما رو ابرهه دیدی، خدامون؟
ابابیل و فرستادی برامون؟
بلای جنگ و بی آبی نه بس بود؟
مگر سبزیم ما؟ وقت هَرَس بود؟
#فریدون_چگینی
کانال تلگرامی:
🆔 @cheginijavanbakht
نشانی صفحه ی اینستاگرامی:
@chegini.1351.fereydoon
#آبادان_تسلیت
#خوزستان_تسلیت
#ایران_تسلیت
🎙🎙🎙خوانش و 🎬🎬🎬 کلیپ از بانو #زهرا_دارابی
شعر: #فریدون_چگینی
تنهایی من بی تپش پنجره هاست
در خانه ی ارواح، پر از شب پره هاست
کر می شوم از خلوت دلگیر اتاق
جائی که پر از ضجه ی بی زنجره هاست
تا چادر شب، سر زمین می افتد
تهدید سگان جویدن خرخره هاست
لب بسته، زبان مجرم و محکوم سکوت
چشمان ترم، پشت شب کرکره هاست
در مرکز دایره به خود می پیچم
چرخیدن در جا، روش فرفره هاست
زهدان تفکر که عقیم از ترس است
مصداق پریشان شدن باکره هاست
در طول طناب دارِ خود کشتن من
هر دم، گره ای به روی دیگر گره هاست
فریاد به گوش بوق کر بیهوده است
تنها ثمرش، گرفتن حنجره هاست
بی چهچه این قناری کنج قفس
گنجشکک رنگین شده ی ساحره هاست
۱۳۹۵/۸/۲۲
#فریدون_چگینی
🆔 @cheginijavanbakht
نشانی صفحه ی اینستاگرامی:
@chegini.1351.fereydoon
🎤🎤🎙🎙خوانش:بانو ماهور
گروه دورهمی شعر و دکلمه
وقتی که می آیی صدایَت را بیاور
گوش انتظارم، لای لایَت را بیاور
بعد از تو اصلا حس خوشحالی ندارم
حال مرا خوش کن، هوایت را بیاور
پهلوی من خالیست جایت، بهترینم
پهلوی تو خوبست، جایت را بیاور
بر چشمهای من قدم بگذار ، برگرد
چشمم دلش پوسید، پایت را بیاور
چندیست بی تو با خدایم قهر کردم
ای ناخدا، با خود خدایت را بیاور
در آینه آشفتگی ها موج میزد
آشفته ام، آن شانه هایت را بیاور
بارانی ام دایم ، توخورشیدی همیشه
رنگین کمان بینهایت را بیاور
#فریدون_چگینی
نشانی کانال تلگرامی :
🆔@cheginijavanbakht
نشانی صفحه ی اینستاگرامی:
@chegini.1351.fereydoon
این روزها دیگر پدرها آه سردند
اینان که بغضِ زردکوهِ دوره گَردند
دیگر دمی گرم از حضور قرص نان نیست
در قحطْ سال پُر ملخ، صحرا نَوَردند
دستان شان هر یک کویری پینه زار است
چشم انتظار ابرهای لاجوردند
با تکیه بر دیوار ناخن می جَوَند و
سیرند از خود، کشته های بی نبردند
این تاس ها در فال خود بد می نشینند
در مشتِ مشتی رِند، بختِ تخته نردند
روحی به دود آلوده، لاغر، شکل سیگار
خشکیده در میدان، فقط تندیس دردند
ماسیده خون بیضه ها بر دست دلاک
از بس که خون رفت از جگرها، زردِ زردند
در بیشه ها سلطان نخواهد بود دیگر
کفتار ها شیران نر را اخته کردند
#فریدون_چگینی
نشانی کانال تلگرامی :
🆔@cheginijavanbakht
نشانی صفحه ی اینستاگرامی:
@chegini.1351.fereydoon
صبح است و بهانه ی غزل می خواهم
شیرینی آن ، شیر و عسل می خواهم
شاید که کمی زیاده خواهی باشد
اما چه کنم ، بوس و بغل می خواهم
شاعر
#فریدون_چگینی و
گوینده #فریده_بینایی
کانال تلگرامی:
@cheginijavanbakht
صفحه ی اینستاگرامی:
@chegini.1351.fereydoon
و کانال تلگرامی دکلمه های #فریده_بینایی 👇👇👇
✝️dellldadeganavafarideh
کانال اینستاگرام آوا فریده_بینایی
✝️@ava.faridehbinaei
۰
کف کرده دریا بی تو و حالش خراب است
ساحل همینجا زیر شن ها غرق خواب است
هر گوش ماهی چشم بینای سکوت و
در چشمهای منتظر غوغای آب است
یک تخته پاره مانده بین خشکی و آب
معنای تردید و امید و اضطراب است
شب ها درون این نهنگ مانده در گِل
ترسی کشنده از طلوع آفتاب است
باشی ولی با من نباشی سخت سخت است
از زندگی سیرم نمردن هم عذاب است
شاعر #فریدون_چگینی
گوینده #فریده_بینایی
✝️dellldadeganavafarideh
✝️@ava.faridehbinaei
شب در مسیرِ سیدِ خندانِ مجنون
من بودم و تنهایی و این جانِ مجنون
حرف از حضور و غیبتِ شخصِ شما بود
از شُرشُرِ بی وقفه ی بارانِ مجنون
نام تو را هر چیزِ زیبا می توان گفت:
#مهسا، سحر، آزاده یا #ایرانِ مجنون
آنشب نفهمیدیم ساعت چند و نیم است
وقتی نبودی توویِ آن میدانِ مجنون
از گرگ و میشِ آن غروبِ خون گرفته
تا نیمه های صبحِ بی تابانِ مجنون
از چشمهای میشیِ تو یاد کردیم
آن گرگهایِ دشمنِ چوپانِ مجنون
هی گرگها را گَلّه کردند و چَراندند
آن میش هایِ مشکیِ غلتانِ مجنون
او بود و او بود و، وَ دیگر اویِ دیگر
موجی خروشان از دَمِ توفانِ مجنون
”عاشق شدن خیلی خطرناک است اینجا”
سَر می زند از کَلّه ی انسانِ مجنون
آزاده جان، آزادی ات، آزار دارد
باید بمیری کنجِ این زندانِ مجنون
با دستهای بسته ما را غرق کردند
مانند آن گُردانِ غواصانِ مجنون
از سَروْها سبزینگی را می بُریدند
تیر و تبر یا ارّه ی غُرّانِ مجنون
شب بود و شهریور وَ شامِ آخرین اش
بوی مسیح از آسمانها می تَراوید
هُرمِ نفسهایش نسیمِ زندگی بود
از دشتِ مُرده، جنگلی پویا تراشید
تاریک بود و رقصِ شب بوهای زیبا
عطری درونِ شیشه ی عُمرِ سحر ریخت
جانی دوباره در تنِ پاییز پیچید
مِهری بهاری در دلِ جنگل برانگیخت
جنگل، خیابان را قدم آهسته می رفت
روحِ تبر در تیغه اش افسرده می شد
شمشادها، با سَروْها، پیوسته بودند
خرزَهره، پشتِ شیشه اش پژمرده می شد
گیسو رها، در خیزشِ امواجِ فریاد
هر بیدِ مجنون در خیابان راه می رفت
با چشمهایی روشن از قلبی فروزان
پیوسته سمتِ روشَنایِ ماه می رفت
خونِ خیابان در رگِ هر کوچه جاریست
هر خانه برگی سبز از تاریخِ ماد است
آتش نمادِ کفرِ امثالِ من و توست
اما اهورا تا تهِ تاریخ شاد است
رویِ خیابان از مذابِ این و آن بود
”هفتاد میلیون قلّه ی تفتانِ مجنون”
هر روسری شد پرچمِ و در باد رقصید
گاهی در آتش سوخت این رقصانِ مجنون
#زن_زندگی_آزادی و حق برابر
این شد شعارِ هر زن و مردانِ مجنون
در شعله های خشمِ جنگل، ارّه می سوخت
بادا بریده دستِ نجارانِ مجنون
آتش نمادِ کیشِ امثالِ من و توست
باید بماند روشن و پویانِ مجنون
آهنگری با نام کاوه، پایِ الوند
می سازد از آن خنجرِ بُرّانِ مجنون
پروین مرا زاییده از نسلِ کیانم
از آسمان افتاده در کیهانِ مجنون
آبان، شبِ بیست و چهارم، سال چندم
هم کیشِ کاوه، پوره ی فرّخ، فریدون
مهر ۲۵۸۱ هخامنشی /۱۴٠۱
#فریدون_چگینی
نشانی کانال تلگرامی :
🆔 @cheginijavanbakht
نشانی صفحه ی اینستاگرامی:
@chegini.1351.fereydoon
وقتی که می آیی صدایَت را بیاور
گوش انتظارم، لای لایَت را بیاور
بعد از تو اصلا حس خوشحالی ندارم
حال مرا خوش کن، هوایت را بیاور
پهلوی من خالیست جایت، بهترینم
پهلوی تو خوبست، جایت را بیاور
بر چشمهای من قدم بگذار ، برگرد
چشمم دلش پوسید، پایت را بیاور
چندیست بی تو با خدایم قهر کردم
ای ناخدا، با خود خدایت را بیاور
در آینه آشفتگی ها موج میزد
آشفته ام، آن شانه هایت را بیاور
بارانی ام دایم ، توخورشیدی همیشه
رنگین کمان بینهایت را بیاور
#فریدون_چگینی
اجرا زنده در شب شعر لواسان با حضور شاعران و اساتید محترم
#فریده_بینایی ❤❤❤❤❤متشکرم از حمایت دوستان 💙💙💙💙💙💙🌷🌷🌷
#اجرا_زنده #اجرا #انجمن_شاعران_ايران_آزاد #انجمن #انجمن_هنرمندان #شاعرانه_ها
#شاعر
#شاعران_زن #شعر_غزل #اجرای_زیبا #دکلمه_تصویری #شاعران_جوان #شاعری #لواسانات_تهران #
https://www.instagram.com/tv/Ce3AvsTK4nw/?igshid=MDJmNzVkMjY=
مرغ شبخوان خبر آورد از دشت
سایه در نور نشست
رفت او در سفری بی برگشت
#فریدون_چگینی
🆔 @cheginijavanbakht
نشانی صفحه ی اینستاگرامی:
@chegini.1351.fereydoon
به همت دست اندرکاران و تلاشگران سایت ذهن برتر امکانی فراهم شده تا شاعران امروزی و کمتر شناخته شده و گمنام این مرز و بوم، از طریق انتشار آثارشان شناسانده شوند تا تشویق و امیدی برای شاعران و همینطور آشنایی برای علاقه مندان شعر باشد.
امید است که قدمی پربار و مثبت در جهت پویایی شعر و ادبیات ایران زمین باشد.
شما میتوانید از طریق لینک زیر، چند نمونه از اشعار بنده، #فریدون_چگینی و دیگر شاعران را در سایت ذهن برتر مشاهده نمایید.
با آرزوی بهترینها برای ایران و ایرانی
🌸🌹☘🙏
https://best-mind.ir/AllPoetPoems.aspx?PoetName=%D9%81%D8%B1%DB%8C%D8%AF%D9%88%D9%86%20%DA%86%DA%AF%DB%8C%D9%86%DB%8C
قلم از جوهر رویش سرشار،
دفترم چون دره،
کلماتم جاریست،
به رگ تشنه ی هر سطر بلند،
تا به دریای سخن راهی نیست،
ابر پربار خیالم به تن سبز درختان روح است،
برگها تشنه ی من،
تا به آوند ورقهای سفید،
بدوم شاد و سبکتر بشوم از امید،
در کتابی که چنان بال کبوتر باز است،
بی غم دانه به پرواز در آیم در موج،
صخره ای مانع گستردگی دریا نیست،
میتوان روی افق ها ، تابید،
همچنان که قلمم میبارد.
#فریدون_چگینی
۱۳۹۷/۳/۱
نشانی کانال تلگرامی:
@cheginijavanbakht
نشانی صفحه ی اینستاگرامی
@chegini.1351.fereydoon
چهاردهم تیر ماه
روز قلم بر شما فرخنده باد.
✍✍🖊🖋🙏🙏🌺🌺🙏🙏🌹🌹🙏🙏✍✍🖊🖋
خوانش: سعید باستانی پاریزی
@saied_bastani_parizi
دارم تمام می شوم از انتهای شهر
پشتِ سکوت گمشده در هوی و های شهر
حالا نفس بریده ترینم که می دوید
با سرفه های سربیِ در تنگنای شهر
جانی نمانده در تن پاهای لاغرم
بعد از غرور لِه شده ام زیر پای شهر
مادر برای غربت من گریه می کند
بابا نشسته خیره به یک گوشه جای شهر
باخود نمی برم چمدانی دراین سفر
از سالهای در به دری لابلای شهر
باید بجورَدَم، دهن موریانه ها
یک لقمه می کنند مرا، گورهای شهر!!
افتاد روی بخت من آنروز، بختکی
وقتی شروع می شدم از ابتدای شهر
#فریدون_چگینی
خرداد ۱۴٠۱
کانال تلگرامی:
@cheginijavanbakht
نشانی صفحه ی اینستاگرامی:
@chegini.1351.fereydoon
او پیش از دنیا ایستاده.
آنقدر بزرگ است که نمیشود او را ندید.
خورشید همیشه از پشت کسی که دوستش داری، طلوع می کند.
#فریدون_چگینی
کانال تلگرامی:
@cheginijavanbakht
نشانی صفحه ی اینستاگرامی:
@chegini.1351.fereydoon
راههای مُواصِلاتی شان به خارج، مال رو است.
#فریدون_چگینی
کانال تلگرامی:
@cheginijavanbakht
نشانی صفحه ی اینستاگرامی:
@chegini.1351.fereydoon
#اختلاس
بر خرابه های معبد آناهیتا /الهه ی آب/ شهر کنگاور در استان کرمانشاه
۱۴٠۱/۲/۱۲ مطابق با ۲۵۸۱ شاهنشاهی هخامنشی
ای عشق پر از حاشیه ی سخت ولی سست
مشروح خبر های جهان ، گم شدن توست
کاشف به عمل آمده هم سن خدایی
دیرینه شناسی که غبار از بدنت شست
می گفت که آن برگ گل نیمه فسیلی
( هرکس به طریقی صفت وصف تو می جست )
قدّیسه ی آویخته از سقف معابد
رمزی که در آن نامه ی سرباز، شدی پست
هر کس هوس جنگ تو را کرده ، بداند
پیمان شکن عشق و تجاوزگر" ناتوست"
#فریدون_چگینی
🆔 @cheginijavanbakht
نشانی صفحه ی اینستاگرامی:
@chegini.1351.fereydoon
تنهایی من بی تپش پنجره هاست
در خانه ی ارواح، پر از شب پره هاست
کَر می شوم از خلوت دلگیر اتاق
جائی که پر از ضجه ی بی زنجره هاست
تا چادر شب، سر زمین می افتد
تهدید سگان جویدن خرخره هاست
لب بسته، زبان مجرم و محکوم سکوت
چشمانِ تَرَم، پشت شب کرکره هاست
در مرکز دایره به خود می پیچم
چرخیدن در جا، روش فرفره هاست
زِهدان تفکر که عقیم از ترس است
مصداقِ پریشان شدن باکره هاست
در طولِ طنابِ دارِ خود کشتن من
هر دم، گره ای به روی دیگر گره هاست
فریاد به گوش بوق کر بیهوده است
تنها ثمرش، گرفتن حنجره هاست
بی چهچه این قناری کنج قفس
گنجشککِ رنگین شده ی ساحره هاست
۱۳۹۵/۸/۲۲
#فریدون_چگینی
🆔 @cheginijavanbakht
نشانی صفحه ی اینستاگرامی:
@chegini.1351.fereydoon
🎤🎤🎙🎙خوانش:بانو زهرا دارابی
گروه تلگرامی: از سراسر جهان
بوم دلم از طرح خیال تو سفید است
رنگش بزن از آبی احساس حضورت
#فریدون_چگینی
کانال تلگرامی:
@cheginijavanbakht
صفحه ی اینستاگرامی:
@chegini.1351.fereydoon
دوست و استاد شاعرم
#محمود_رضا_عزتی
نشانی صفحه ی اینستاگرامی:
@mahmood_raza_ezati
شده تویِ خیالِ شیرینت، سر به زانوی یار بگذاری؟
فال حافظ بگیری و قهوه، جای چشم نگار بگذاری؟
یک هلو جای گونه اش باشد، وَ لبش هم تمشک یاقوتی
در دهانش که غنچه ای تنگ است، دانه های انار بگذاری؟
یک دو آهنگ انحصاری را، جای حرف دلت بخوانی و
دو سه تا عکس لیلی و مجنون، کُنجِ آیینه کار بگذاری؟
خستگی را بگیری از فکرت، کار روزانه شادی ات باشد
غصه ها را درونِ پستویِ، خاطراتت کنار بگذاری؟
قَنج و دلشوره گوشه ی قلبت، بزند نبضِ خواهشت از تب
گُر بگیری، دل عطش کِش را، وسط شوره زار بگذاری؟
در خودت حس کنی زمستانی، وَ بگویی، بهاربانو جان
می شود روی برف موهایم.، رد پای بهار بگذاری؟
حال من را که خواندی از شعرم، نکند حال تو همین باشد
با تو خوبم فرشته بانو جان، کاش امشب قرار بگذاری
فریدون چگینی ✍
۱۴۰۰/۱/۲۸
دعوتید به آوای دل 👇
🆔@saeed2173ad
آوا : سعید لسان 🎤
زمستان ۱۴۰۰
🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
گاو نشسته
کلیپی زیبا و معناگرا ساخته ی بانو #ستاره از محفل آوای الماس که با صدای خودشان به زیبایی بر روی شعری از من به اجرا در آمده
گاوم، نشسته* در خون ،یک پر میان موهام
اهل قبیله ای سرخ ، با اسم و رسم سو*...هام
دنیای کوچک من، بی مرز بود از آغاز
پرواز کرده بودم ، دنبال آرزو هام
بانوی نور در موی*، از چادری دمیده
از اینکه دارم او را، مغرور مثل قو هام
او جنگلی پر از سبز، دشتی پر از تاتانکا*
رودیست جاری از شوق، من غرق رنگ و بو هام
اینجای قصه خوب است، رقصی به دور آتش
افسانه ی اساطیر، از نسل جنگجو هام
باد سیاهی آمد، این قصه پشت و رو شد
در کوه ماغ پیچید، از داغ بوفالو هام
کایوت* پیر آمد، با یک چپق* به دستش
اما تفنگ برداشت، در بین گفتگو هام
انگار هالووین* است، وقت نزول ارواح
در معرض عروجم، همرنگ با کدوهام
ای آخرین موهیکان*، فریاد کن پسر جان
بیداد رفته بر ما، من بغضِ در گلوهام
زانوی زخمی* ام در، جغرافیای تاریخ
رودیست خون خروشان، از خنجر عمو سام
روزی عقاب* بودم ، در آسمانِ آزاد
دودم* بدون آتش، ”بی سرزمین تر از باد”*
*گاو نشسته:رییس یک قبیله ی سرخپوستی به نام سو
*سو: قبیله ای از سرخپوستان
*نور در مویش: نام همسر گاو نشسته
* تاتانکا: بوفالو
*کایوت: گرگ صحرایی آمریکای شمالی،. در میان سرخپوستان نماد حیله گری است.
* کشیدن چپق در برخی قبایل سرخپوست، نشان از برقراری دوستی بود.
*هالووین:فرض بر این است که در شب هالووین، که روزسی و یکم اکتبر جشن گرفته میشود، ارواح مردگان و ارواح خبیثه،پا به دنیای زندگان میگذارند و بنابراین زندگان باید برای استقبال و بعضأ مقابله با آنها تمهیدات خاص تدارک ببینند
*آخرین موهیکان( سرخپوست): رمانی از جمیز فنیمور کوپر
*زانوی زخمی: رودخانه ای در جنوب ایالت داکوتای آمریکا که در کنار آن در کمتر از یک ساعت سیصد سرخپوست کشته شدند
*عقاب:نماد شجاعت، خرد و قدرت است،.داشتن پر عقاب هنگام صحبت کردن، تضمین صداقت بوده.
*دود:سرخپوستان برای پیام رسانی از دود غلیظ بهره می بردند
*بی سرزمین تر از باد: آلبومی از سیاوش قمیشی
#فریدون_چگینی
کانال تلگرامی:
🆔 @cheginijavanbakht
صفحه ی اینستاگرامی:
@chegini.1351.fereydoon