استاد #محمدتقی_بهار (۱۸ آذر ۱۲۶۵ – ۱ اردیبهشت ۱۳۳۰)
#ایستادگی_در_برابر_واژه_های_نو
#واژه
@cheshmocheragh
نمونههای اتفاقی #سره_نویسی را از خلال بعضی از آثار تاریخی میتوان دریافت، ازقبیل «تاریخ جهانگشای جوینی» و «تجزیة الأمصار و تزجیة الأعصار»، مشهور به «تاریخ وصّاف». در اینجا باید از «نوروزنامه»، که مؤلف آن معلوم نیست، یاد کرد. این کتاب، از آنجایی که فقط دارای دو لغت عربی «رسم» و «همت» است، جزو کتبی محسوب میشود که به فارسی سره نوشته شدهاست.
حتی در دورهٔ قاجار هم نهضت سرهنویسی را میتوان دید. سرهنویسی، به اعتبار یک فن استادانه و هنری، به مراسلات و منشآت این دوره هم سرایت کرد. شاعر طنزپرداز، یغمای جندقی، چندین نامه به پارسی سره دارد. معلم درباری، رضاقلیخان هدایت، هم در این نهضت شرکت کرد و فرهنگی در لغات فارسی سره پرداخت: «فرهنگ انجمنآرای ناصری». بهاءالله، مؤسس بهائیگری، خطاب به زردشتیان چند «الواح» به فارسی سره نوشت. دو شاهزاده، یعنی جلالمیرزا، پسر فتحعلیشاه، و حاج ابوالحسنمیرزا، مشهور به شیخالرئیس، نیز در این امر شرکت کردند. اولی «نامهٔ خسروان» را نوشت و دومی اشعاری به پارسی سره گفت.
برگرفته از: محمد اسحاق، شعر جدید فارسی، ترجمهٔ دکتر سیروس شمیسا، تهران: فردوس، چاپ اول، ۱۳۷۹، ص ۸۴ تا ۸۶.
🌱 دکتر #سیروس_شمیسا (۲۹ فروردین ۱۳۲۷)
#پرسه_در_متون
/channel/cheshmocheragh
استاد #صدرالدین_عینی (۲۶ فروردین ۱۲۵۷- ۲۴ تیر ۱۳۳۳)، نویسنده و ادیب برجستۀ تاجیک
#قلمرو_زبان_فارسی
@cheshmocheragh
✍🏼 به مناسبت روز جهانی فضانوردی
آیا میدانید موشک چگونه حرکت میکند؟ مادهٔ مخلوط شیمیایی شامل سوخت کاهنده و اُکسَنده نیروی رانش آن را ایجاد میکند. در زبان انگلیسی این ماده را propellant گفتهاند. در زبان فارسی برای این مفهوم واژهٔ «پیشرانه» با استفاده از فعل مرکبِ «پیش راندن» و پسوندِ «ـه» ساخته شدهاست. اصطلاح پیشرانه به تصویب و تأیید گروه واژهگزینی #هوافضا و گروه واژهگزینی #حمل_و_نقل_هوایی فرهنگستان زبان و ادب فارسی رسیدهاست. بهکارگیری معادلهای تخصصی فارسی به درک بهتر مفاهیم برای فارسیزبانان و تقویت زبان فارسی علمی کمک میکند.
(تهیهشده در گروه واژهگزینی فرهنگستان زبان و ادب فارسی)
#واژهشناسی
/channel/cheshmocheragh
مســلّم كسی را بُـوَد روزهداشـت
كه درماندهای را دهد نانِ چاشت
وگـرنه چه حاجـت كه زحمت بری
ز خود بازگیری و هم خود خوری؟
بوستان #سعدی
خوشنویس: استاد میرعماد حسنی قزوینی
#عید_فطر
@cheshmocheragh
⚛️ به مناسبت روز ملی فنّاوری هستهای
واژهٔ reaction از فعلی لاتینی بهمعنای «دوباره انجام دادن» آمده و حدود دو قرن است که معنای کنونی، یعنی عکسالعمل یا عمل متقابل، را یافتهاست. فرهنگستان اول در برابر این واژه «واکنش» را تصویب کرد که از پیشوندِ «واــ» و اسم مصدرِ «کنش» تشکیل شدهاست. در سالهای گذشته، فرهنگستان سوم دستگاه یا محیطی را که در آن واکنشِ شکافتِ هستهای بهصورت مهارشده انجام شود «واکنشگاه هستهای» نامید، و البته، بهدلیل تأکید متخصصان فیزیک هستهای بر رواج واژهٔ «رآکتور»، کاربرد آن را نیز در کنار واژهٔ فارسی پذیرفتهاست. گفتنی است در این حوزه معادل «واکنشوَری» برای reactivity تصویب شدهاست که معیاری برای نشان دادن میزان دور بودن حالت واکنشگاه هستهای از وضعیت بحرانی آن است.
(تهیهشده در گروه واژهگزینی فرهنگستان زبان و ادب فارسی)
گروه واژهگزینی #فیزیک
#واژه_شناسی
/channel/cheshmocheragh
تصویر کهنترین نسخۀ یافتهشدۀ #شاهنامۀ حکیم ابوالقاسم #فردوسی، متعلق به حدود ٨ قرن پیش (۶۱۴ قمری)
محل نگهداری: کتابخانۀ ملی فلورانس
@cheshmocheragh
📗کتاب واژگان متروک زبان فارسی تا قرن پنجم هجری به استثنای شاهنامه، تألیف دکتر #نسرین_مظفری، تهران: انتشارات شلاک، ۱۳۹۰.
«واژگان متروک در نوع خود واژگان تاریخیاند که فهرستی از اندیشهها، آرزوها، و زندگی انسان دیروز را در خود نهان دارند...».
این کتاب با توضیح دربارۀ تحول زبان و واژهها و تقسیمبندی واژهها به فراموششده، نیمهفراموششده، و واژههای نو و اهمیت کاربرد واژههای متروک از دید فرهنگی و تاریخی و زبانشناختی و آواشناختی آغاز میشود و سیر تحول زبان فارسی تا پایان قرن پنجم را بهطور خلاصه بررسی میکند و، در ادامه، فرهنگی الفبایی از این دست واژهها را ارائه میدهد. روش کار اینگونه بوده که فهرست کل شاعران سبک خراسانی (درحدود ۲۳۲ شاعر) استخراج شده و بیش از صدوسیوچهارهزار بیت بررسی شده و حدود ۱۷۸۸ واژۀ متروک در آنها یافته و ثبت شدهاست. برخی اصطلاحات تخصصی دانشنامۀ میسری و اصطلاحات مرکب موسیقی دیوان منوچهری و نیز واژههای مستهجن در این کتاب آورده نشدهاند. شاهنامۀ فردوسی جزو این منابع نیست و مشخص نشده که ملاک نویسنده برای دستهبندی واژههای متروک و غیرمتروک چه بودهاست.
در فرستۀ آینده چند نمونه از واژههای برگزیدۀ این کتاب خواهیم دید.
✍🏻 سمانه ملکخانی
#معرفی_کتاب
#فکر_کردن_از_کتاب_خواندن_هم_مهمتر_است
@cheshmocheragh
🖊سالگرد درگذشت استاد #احمد_آرام
گروههای واژهگزینی #علوم_جو، #ژئوفیزیک، #زمین_شناسی، #اقیانوس_شناسی
#جزرومد
#کشند
@cheshmocheragh
✍🏼 به مناسبت زادروز استاد #بهاءالدین_خرمشاهی، نویسنده، مترجم و پژوهشگر
پس از چند سال مطالعه در متون کهن، رفتهرفته ملکهٔ فصاحت در خواننده پیدا میشود. دیگر بهطبع، فصیح میگوید و فصیح مینویسد و در برآوردن انواع تعابیر توانا میشود. صاحب چهارمقاله ازبرکردن مقادیر معتنابهی از شعر پیشینیان و در مد نظر داشتن تعبیرات آنان را از لوازم دبیری و شاعری میشمارد، و این اصلی است اصیل و تغییرناپذیر. اگر فروغی مترجم توانایی است و ترجمهاش از عربی یا فرانسه اینهمه پخته و روان و قوی و غنی است، همانا ناشی از این است که عمری با شاهنامهٔ فردوسی و کلیات سعدی و دیوان حافظ و آثار کلاسیک دیگر محشور بودهاست. یا همینطور فروزانفر که ترجمهاش از حیبن یقظان ابنطفیل بهواقع با استوارترین آثار نثر کهن پهلو میزند. بسیاری از عبارات و تعبیرات قدما هست که اگر به دل بنشیند و در حافظه ذخیره شود، مترجمان را بهکار خواهد آمد.
(ترجمهکاوی. بهاءالدین خرمشاهی. تهران: انتشارات ناهید، ۱۳۹۰، ص ۷۳)
#پرسه_در_متون
#ترجمه
/channel/cheshmocheragh
🌗 «شبِ اِحیا» یا «شبِ اَحیا»؟
🔘 دو واژهٔ «اَحیا» و «اِحیا» از زبان #عربی_کهن (#عربی_کلاسیک) وارد #زبان_فارسی شدهاند. هردو در اصل با همزه بهکار میرفتهاند، اما بهمرور همزهشان افتادهاست؛ یعنی «اَحیاء» و «اِحیاء»، براساس قوانین طبیعیِ تحول زبان، بهصورت «اَحیا» و «اِحیا» نوشته و تلفظ میشوند.
🔘 گرچه این دو واژه ریشهٔ مشترک دارند، معنی آنها با هم فرق دارد. هردو با «حَیّ» (بهمعنی زنده) که در فارسی کاربرد داشته و دارد همریشهاند. برای مثال، امروزه «حَیّوحاضر» هنوز در فارسی رایج است و مفهوم آن برای همهٔ ما آشناست.
⬅️ و اما معنی «اَحیا» و «اِحیا»:
🔘 احیا: جمع «حَیّ» است و معنی آن زندگان است.
🔘 احیا: بهمعنی زندهداشتن، زنده نگهداشتن، زندهکردن و همچنین شبزندهداری و بیدار ماندن در شب است.
✅ بنابراین، «شبِ اِحیا» یا «شبهای اِحیا» داریم نه «شبِ اَحیا*» و «شبهای اَحیا*».
@SadeNevisi
✍🏼 بهمناسبت زادروز دکتر #مسعود_جعفری_جزی، عضو پیوستهٔ #فرهنگستان زبان و ادب فارسی
دربارۀ رنگ سفید موی زال هیاهو و جنجال زیاد است. صاحبنظران این موضوع را ناشی از ترس و وحشتی باستانی میدانند که درباب نوزادانی وجود داشته که با موی سفید متولد میشدهاند... اما میتواند گویای این واقعیت هم باشد که رنگ سفید برای خانوادۀ رستم همواره تداعیگر مصیبت و بلا بودهاست. نکتۀ جالبتوجه این است که در یکی از روایتها موهای زال «بور» توصیف شدهاست و نه سفید، و همین نشان میدهد که رنگ متمایز موی زال مرتبط با نژاد و قومیت اوست و نه پیرزاد بودنِ معمول در میان برخی نوزادان. گویی زال ازآنرو بیپناه در صحرا رها میشود که موی بور/سفید او گواهی است بر آمیختگی نژادیِ او که ازنظر دیگران پذیرفتنی نیست.
(برگرفته از: دیک دیویس، مقالهٔ «رستم دستان»، ترجمۀ مسعود جعفری جَزی، مجلۀ پاژ، تابستان ۱۳۹۷، شمارۀ ۳۰، ص ۳۸)
#پرسه_در_متون
#شاهنامه
/channel/cheshmocheragh
✍🏼 بهمناسبت دوم اردیبهشت، روز ملی گفتاردرمانی
💥گفتاردرمان یا گفتاردرمانگر؟
در زبان انگلیسی متخصصی را که به بررسی، تشخیص و درمان اختلالات ارتباطی و صوتی و گفتاری میپردازد، speech and language therapist یا speech therapist مینامند. در زبان فارسی دو معادل «گفتاردرمان» و «گفتاردرمانگر» در برابر این واژه بهکار رفتهاست. گروهی از زبانشناسان معتقدند «–درمان» در ترکیب با اسم، نقش ریشهٔ فعلی را ایفا میکند و همانطور که «شبکار» و «خردباور» در زبان فارسی ساخته شدهاست، کاربرد واژهٔ «گفتاردرمان» درست است. گروهی دیگر استدلال میکنند که «درمان» جزء اسمیِ فعل مرکبِ «درمان کردن» است و برای ساخت اسم فاعل آن، باید بهمنظور تأکید بیشتر، از پسوندِ «–گر» استفاده کرد؛ بنابراین، «گفتاردرمانگر» را صحیحتر میشمرند.
با استفاده از: #علاءالدین_طباطبایی. ترکیب در زبان فارسی. بررسی ساختاری واژههای مرکب. تهران: فرهنگستان زبان و ادب فارسی، ۱۳۹۳
(تهیهشده در گروه واژهگزینی فرهنگستان زبان و ادب فارسی)
#واژهشناسی
/channel/cheshmocheragh
✍🏼 بهمناسبت روز #ارتش
«گروهبان، سرهنگ، ستوان، ...» بخشی از این درجات نظامی که اکنون در زبان فارسی رایج هستند، ساختهٔ انجمن واژهگزینی ارتش است که پیش از تأسیس #فرهنگستان_ایران (فرهنگستان اول) بنیان گذاشته شد. پس از کودتای سوم اسفند و با تشکیل «ارکان حرب کل قشون»، ساخت واژههای فارسی برای مفاهیم جدید، نیاز مهم ساختار نظامی کشور شد. بنابراین، در سال ۱۳۰۳ خورشیدی، انجمنی با حضور نمایندگان وزارت معارف و وزارت جنگ تشکیل شد و برای تعدادی از واژههای بیگانهٔ نظامی معادلیابی کردند یا اصطلاحات جدیدی را بهجای واژههای قدیمی برگزیدند. واژهگزینی برای درجات نظامی و استانداردسازی آنها جزو فعالیتهای این انجمن بود.
برخی از این درجات عبارت است از: گروهبانیکم (بهجای وکیل اول)، گروهباندوم (بهجای وکیل راست)، گروهبانسوم (به جای وکیل چپ)، ستوان یکم و دوم و سوم (بهجای نایب)، ستوانیار (بهجای معیننایب)، سرگرد (بهجای یاور)، سروان (بهجای سلطان).
انتخاب واژهٔ «ارتش» بهجای «قشون» نیز از مصوبات این انجمن است.
منبع: #محسن_روستایی. «واژگان نظامی مصوب فرهنگستان ایران» (۱۳۱۴–۱۳۲۰)، در: گنجینهٔ اسناد، شمارهٔ، ۱۳۷۰، ص ۳۶–۴۵.
#واژه_شناسی
/channel/cheshmocheragh
⚫️ به مناسبت درگذشت دکتر محمود مدبری، ادیب، پژوهشگر، و مصحح
📗عجائباللغة، فرهنگ لغت فارسی به فارسی، ویراست دوم، تصحیح دکتر #محمود_مدبری، تهران: کتاب بهار، ۱۴۰۰.
از نویسندۀ این کتاب تنها شهرت «ادیبی» برجای ماندهاست... در لغتنامۀ دهخدا، بدون سند و منبع، چنین آمدهاست: «شاعر و قاضی تُرک متوفی به سال ۱۰۲۸، او راست دیوانی به ترکی».
نویسنده، پس از توضیح در چگونگی و سبب نوشتن کتاب، گوید: «که بدین وسیله از این بندۀ حقیر که ندارد از جهان جز بینصیبی /غریبی دردکش مسکین «ادیبی»، به ذکرخیری یاد کنند. ادیبی در مقدمۀ کتاب خود سخنی از تاریخ تألیف نیاوردهاست؛ اما، با توجه به قرائن تاریخی، باید آن را مصادف با عصر سلیمان عثمانی و قدرت داشتن اسکندر چلبی دفتردار، یعنی سالهای ۹۲۶–۹۴۱، دانست. علامه دهخدا سال وفات نویسنده را ۱۰۲۸ ه.ق ذکر کردهاست، که پذیرش آن جای تردید دارد و احتمال دارد این دو «ادیبی» فرد واحدی نباشند.
تنها کتابی که از ادیبی ماندهاست همین کتاب است که بیش از ۱۷۰۰ لغت فارسی را شامل میشود. نویسنده این کتاب را در یک مقدمۀ دوصفحهای و در بیستویک باب، بهترتیب حروف تهجیِ پایانی، همراه با شواهد شعری، بهویژه شواهد کهن، آوردهاست. او دستی هم در شعر داشته و ۲۶ بیت از سرودههای خود را نیز نقل کردهاست. طبیعتاً برخی بابها، مانند بابالثاء یا بابالضاء و مانند آن، در کتاب نیستند، زیرا توجه نویسنده به واژههای فارسی و غیرعربی بودهاست. نویسنده نامی از منبع یا منابع خود نیاوردهاست، اما بهنظر میرسد از روی یک یا چند فرهنگ فارسی به رونویسی پرداخته، که دستکم یکی از آن نسخهها لغت فُرس اسدی طوسی بودهاست.
اشتباههای گوناگون در کتاب تا جای ممکن بررسی و تصحیح شده و نقدی نیز به قلم دکتر معصومه امینیان دربارۀ این کتاب (در برگزیدۀ مقالات دانشنامۀ زبان و ادب فارسی، ج ۸، «فرهنگها و لغتنامهها»، تهران: فرهنگستان زبان و ادب فارسی، «عجائباللغة»، ص ۲۱۱) بهچاپ رسیده که به بررسی مواردی که از چشم مصحح بهدور مانده پرداختهاست.
در فرستۀ آینده نمونههایی از واژههای کتاب عجائباللغة را خواهیم دید.
✍🏻 سمانه ملکخانی
#معرفی_کتاب
#فکر_کردن_از_کتاب_خواندن_هم_مهمتر_است
@cheshmocheragh
✍🏼 بزرگداشت حکیم #عطار نیشابوری
عطار از دانش پزشکی روز بهره داشته و بهعنوان شغل از آن ارتزاق میکردهاست؛ بنابراین، در آثارش با کثرت واژگان پزشکی و دارویی مواجهیم. برای نمونه:
عسلدرمانی و غلبه بر سردمزاجی؛ عطار با ترکیب «آتشبسیار افتادن» بر نهایت گرمی و خشکی طبعِ عسل اشاره میکند: از بس که عسل بخوردم از بیخبری/ در من افتاد آتش و بسیار افتاد
ایجاد خنده با خوردن زعفران؛ زعفران مفرح است و مصرف آن باعث شادابی و تسکین مغز و اعصاب میشود: گُل میخندد که زعفران خورد بسی/ شک نیست در آن که زعفران دارد گُل
پالایش مغز با گریه؛ ریزش اشک باعث «بلغمزداییِ» سر و تخلیهٔ آب اضافی و برآمده از اندوه میشود و آرامشبخش روان است: پدر گفتش که ای چشم و چراغم/ چو از گریه بپالودی روانم
همچنین، واژههای بیماردار، بیمار، و بیمارستان در اشعار او بهکار رفتهاند:
بدان بیمارداران گفت: زنهار/ مگردانید از شاهش خبردار
و:
بیمارستانِ چشمِ بیمارِ تو را/ در زلفِ چو زنجیرِ تو بس دیوانهست
برگرفته از: یدالله بهمنی مطلق و محمدرضا تونی، واژههای دارویی و درونمایههای پزشکی در آثار عطار، در کهن نامهٔ ادب پارسی، سال چهارم، پاییز ۱۳۹۲، ش ۳ (ش پیاپی: ۹)، ص ۳۶–۴۸.
#پرسه_در_متون
#پزشکی
/channel/cheshmocheragh
✍🏼#حسن_شهید_نورایی (۲۶ فروردین ۱۲۹۱- ۱۹ فروردین ۱۳۳۰)
میگفت: «وقتی انسان به یاد انگلیسیها میافتد، بلافاصله اسم شکسپیر به نظرش میآید؛ ایتالیاییها: دانت؛ اسپانْی: سروانتس؛ ما خودمان: فوراً گوته، بعد باید رفت و جستوجو کرد تا نامهای دیگری پیدا شود. اما، اگر بگوییم فرانسه، که در نظر مجسم میشود؟ مولیر؟ راسین؟ هوگو؟ ولتر؟ رابله؟ یا دیگری؟ ناگهان همه هجوم میآورند مثل جمعیتی که جلوِ درِ تئاتری منتظر باشند! انسان نمیداند کدامیک را اول وارد کند.» بعد برگشت و، با لحن موقر و جدی، گفت: «اما در موسیقی، ما، باخ، هندل، بتهوون، واگنر، و مُزار را داریم... کدامیک اول به یاد میآید؟» سپس آهسته سری تکان داد: «و با این احوال، باز ما با هم جنگیدیم!»
(ورکور، خاموشی دریا، ترجمهٔ حسن شهید نورایی، تهران: شرکت سهامی چاپ، ۱۳۲۳، ص ۴۴ و ۴۵)
#پرسه_در_متون
/channel/cheshmocheragh
🗣 تبادل زبانی
انسانها در ارتباط با یکدیگر به تبادل فرهنگ و رسوم و اندیشههای خود میپردازند. جامعهشناسان این مبادله را موجب پیشرفت تمدنها میدانند. زبانها هم از این قاعده مستثنا نیستند؛ بنابراین، زبان خالص، مانند نژاد خالص، وجود ندارد. اما اگر نفوذ پیاپی زبانها بنیان یک زبان را دستخوش دگرگونی کند، هم ارتباط میان افراد آن جامعهٔ زبانی مختل میشود و هم نوشتههای هر دوره برای دورههای بعد بهسختی قابلدرک خواهد بود. به همین دلیل است که زبانشناسان و فرهنگدوستان میکوشند برای تبادلهای زبانی حدومرزهایی قائل شوند.
(تهیهشده در گروه واژهگزینی فرهنگستان زبان و ادب فارسی)
@cheshmocheragh
✍🏻#سیزده_بدر
انسانِ دورههای کهن معتقد بود آنچه در کیهان بزرگ (هستی) رخ میدهد، در کیهان خُرد (جهان انسانی) نیز صورت میگیرد. براساس اساطیر نجومی در ایران، عمر جهان دوازدههزار سال است، و احتمالاً تحت تأثیر همین تصور، سال را به دوازده ماه تقسیم کردند. دوازده روزِ آغاز سال را نیز نماد همهٔ سال میدانستند و آنچه را در این دوازده روز پیش میآمد، سرنوشت سالِ خود میانگاشتند. براساس این اساطیر، در پایان دوازدههزار سال عمر جهان، آشفتگی آغازین بازمیگردد و جهان فرومیریزد. احتمال میرود نحسیِ روز سیزدهم فروردین هم از همین تصور برآمده باشد و نشان فروریختن واپسین جهان و نظام آن باشد.
(برگرفته از: نوروز، زمان مقدس. دکتر #مهرداد_بهار. نوروز. بهکوشش علی دهباشی. تهران: نشر افکار. چاپ سوم. ۱۳۹۱)
#نوروزانه
/channel/cheshmocheragh