644
پاکسازی انرژیها، چاکراها آموزش انرژی درمانی و ریکی ارتباط با ادمین جهت آموزش ریکی @Light108
رقص گرجی
یکی از ده ها رقص قفقازی
۱۲مرداد:ریسک کردن
خداوندا بمن کمک کن تا ریسک های سالم بکنم.بمن کمک کن تا از شر ترس از شکست نجات پیدا کنم.بمن کمک کن تا از موفق شدن نهراسم.بمن کمک کن تا به مفهوم واقعی کلمه زندگی کنم.
ریسک کنید.اقبالتان را بیازمایید.نباید تحت تاثیر ترس از شکست یا ارتکاب اشتباه، دست به سیاه وسفید نزنیم.کاملا طبیعی است که گهگاه اشتباه کنیم و شکست بخوریم.این بخشی از زنده بودن است.جزئی از زندگی است.تضمین صد در صدی درکار نیست.اگر بخواهیم تنها به تضمین صد در صد بیندیشیم چه بسا بخش مهمی از زندگیمان را در انتظار بگذرانیم.تن به خطر بدهید،منتظر تضمین نباشید.
بیشتر کشور ها بعد از فرو پاشی امپراطوری عثمانی به وجود اومده با تاریخ های جعلی برای رد گم کنی
حقیقت تلخه ولی باید همه بدونن
به پرچم های کشور های تجزیه شده از امپراطوری عثمانی نگاه کنید اکثرا با رنگ ها و شکل و شمایل شبیه به همه از جمله ایران
و کشور های عربی و...
تاتار = مغول
عثمانی ادامه امپراطوری تارتاریا بود
امپراطوری مغول که می‌شنوید که مثلا چنگیز خان فلان کرد اروپا رو گرفت همه کشکه
در واقع اون امپراطوری تارتاریا بوده
شاعران فارسی گوی همه بودن ولی نه در ایران
نمیگم اصلا نبودن
ولی برای تاریخ سازی قشنگ همه رو انتقال دادن
میتونید تحقیق کنید البته نه از روی کتاب ها 🤕
۱۳تیر:ارتباط
امروز در صحبت با دیگران صراحت به خرج می دهم.از سلطه جویی و یا از طرح صحبتهای غیر مستقیم یا حرفهایی که در طرف مقابل من احساس گناه بکند خودداری می ورزم.در هر حال و تا جایی که امکان دارد راعی ادب می شوم.می توانم اگر نیاز بود ابراز وجود کنم و از خود قاطعیت به خرج دهم.
احساسات از گونه ی نومیدی یا خشم را صریحا با طرف گفتگوی خود در میان بگذارید.نیازی به این نیست که دیگران درباره ی احساسات ما به حدس و گمان متوسل شوند.اگر مطمئن نیستید که چه می خواهید بگوئید موضوع را با طرف مقابل در میان بگذارید.دیگران نمی توانند ذهن مارا بخوانند و چه بسا از نداشتن صراحت لهجه ی ما ناراحت شوند.پس مستقیما خواسته مان را مطرح سازیم.
- برعكس عمل كن! دَه روز، بجاى اينكه احساسِ يك آدم ضعيف و غمگين را داشته باشى
احساسِ يك انسانِ با اقتدار و قوى را داشته باش و از تهِ دل اقتدار و شادى را حس كن.
+ يعنى به خودم دروغ بگويم؟!
- چه فكر كنى ضعيف هستى و چه قوى، در هر دو صورت دارى به خودت دروغ ميگويى، پس چه بهتر كه دروغِ باارزشى باشد.
+ اين كار چه سودى دارد؟!
- جهانت را به سمتِ آنچه كه رفتار ميكنى سوق ميدهد.
📚 سفر به دیگر سو
👤 #کارلوس_کاستاندا
صبح بخیر ❤️
🫀رابطه ی شهود و شریان های قلبی با منیت و خودبینی
زمانی که منیت‌های خود و خواهش‌های آن را رها می‌کنید، به منبع دیگری اجازه می‌دهید که شما را هدایت کند و آن منبع الوهیت است
تعیین کنید که نفسانیات شما چه زمانی، بیشترین نفوذ را بر زندگی شما اعمال میکند. از خود بپرسید "آیا به ندای وجود کاذب خودم گوش می‌کنم و با سخن، خویش برترم را کانون توجه قرار می‌دهم؟" هر چه درباره حضور منیت در وجودتان و شیوه اعمال نفوذ آن، آگاهی بیشتری کسب کنید؛ کمتر آلت دست آن قرار می‌گیرید
به‌عنوان مثال اگر درباره مقام و موقعیت خود به کسی فخر می‌فروشید و به‌خاطر صورت ظاهر، توانایی‌ها، مال و دارایی و سایر دستاوردهای مادی به خود می‌بالید؛ تردید نکنید که منیت شما از این طریق سرگرم است که شما را متقاعد کند که از خدا جدا هستید و نسبت به دیگران برتری دارید
به محض اینکه که احساس کردید کنترل افکار و رفتارتان را به منیت واگذار کرده‌اید، بی‌درنگ جامه خودخواهی و خودشیفتگی را از تن به در کنید و در مسیر هشیاری برتر گام بردارید.
وقتی آدم کسی را دوست دارد همیشه چیزی برای گفتن یا نوشتن به او پیدا میکند تا آخر عمر...♥️
👤 #کریستین_بوبن
ارواح آییسیت ayısıt
بنا بر باور ترکان یاکوت (سکا) روحی وجود دارد بنام ogo ımıta این ımı در شکل یک پرنده در بالای سر کودکان با خواندن آواز از پر برکت بودن نسل کودک خبر میدهد. به گفته pekarski معنای ımı سلاح حفاظت،طلسم و (کیف) دعا میباشد (نوع خاصی از دعا که در کیف مانندی مینهند و بر گردن می آویزند) این ımı که در میتولوژی یاکوتها بدان اشاره شده است بطور مسلم همان اومای باستانی است و جایگاه اومای باستانی را در نزد یاکوتها ayısıt گرفته است.ayısıt به گروهی از ارواح مونث نگهبان اطلاق میشود که خلق کننده و تامین کننده برکت و رفاه باشند. برخی از این ارواح حفاظت از نوزادان و زنان انسان را بر عهده دارند و برخی دیگر حفاظت از نوزادان حیوانات و حیوانات مونث را مسئول اند. ارواح ayısıt عناصر پراکنده حیات را جمع آوری کرده یکپارچه مینمایند و پس از آن تبدیل به kut میکنند(کوت:روح،روحی که تقدیس شده است) و این کوت را به کودکی که در رحم مادر است میدمند و به این شکل به کودک جان و زندگی میدهند. زنان حامله همیشه در حمایت ارواح ayısıt هستند. برخی از پرندگان موسوم به kuşu بدلیل تمثیل کردن ayısıt ها محترم به حساب میایند.(کوشو دسته ای خاص از پرندگان هستند که مرغ عشق نیز جزوی از آنان است) ارواح ayısıt حامی انسان در روزهای تابستان در محل طلوع خورشید و ayısıt های حافظ حیوان در روزهای زمستان در محل طلوع خورشید حضور مییابند.
دختران یاکوت برای ayısıt تانقارا (بت،برگرفته از تانری) ساخته و در زیر تخت خوابهایشان پنهان میکنند. زنان نازا جهت بچه دار شدن به درگاه ayısıt دعا میکنند. زنان حامله به هنگام نزدیک شدن زایمان،اتاقها و اطراف منزلشان را بسیار تمیز نگه میدارند و نسبت به کودکان همسایه و بچگان حیوانات بسیار مهربانی نموده و آنان را سیر میکنند چرا که به هنگام آمدن ayısıt هرکس باید خنده رو بوده و سیر باشد.
هیچ کس نمی تواند آتش فیض و رحمت پخت شدن توسط خدا را درک کند و یا کسی آن شعله ی شدید در ژرفای درون را درک نمی کند.
اجازه دهید درک ، خودش سو خته شود “اکنون” .
این آتش‌ِ خداست و هیچ چیز نمی تواند
آن را خاموش کند.
#موجی
صبح بخیر ❤️
نقش آغ آنا (Ağ Ana ) بر روی نقوش باقی مانده از تمدن قبوستان (آذربایجان) و یک فرش عتیقه ی آذربایجانی
Читать полностью…
۹تیر:هدف های مالی
امروز برای تقبل مسئولیت در زمینه های مالی خود به قدر کافی وقت صرف می کنم.اگر زمان پرداخت قبوض بانکی فرا رسیده به این کار اقدام می کنم.با صاحبان اعتبار تماس می گیرم.اگر زمان هدف گذاری است،هدف گذاری می کنم.وقتی نقش خود را ایفا کردم آرام می گیرم و به زندگی ادامه می دهم.
⚜شکل اژدها-اسب بالدار و باله دار⚜
آب،یکی از پنج عنصر مقدس(خاک،آب،آتش،آهن و درخت) در اساطیر ترک می باشد؛همانگونه که زندگی های بیشماری را در داخل خود جای داده،انسان و موجوداتی را هم به روی زمین فرستاده است.بر اساس افسانه ی رایج بین ترکان آناتولی انسانی که نصف بدنش بدن انسان و نصفش ماهی (Oannes،اونس) است از آبهای خلیج فارس خارج شده است.سر و پشت این موجود ماهی بوده،روزها به خشکی آمده و بدون خوردن و آشامیدن،سعی در آگاه ساختن انسانهای روی زمین دارد.هنگام عصر نیز دوباره به آبها برمیگردد و شب را زیر آبها میگذراند(ریشه در اساطیر بین النهرین).آغ آنا الهه ای است که از آبهای بی نهایت بیرون آمده و به اولگن دستور آفرینش داده است و دوباره به آبها برگشته است.بنا به اعتقاد ترکان باستان آغ آنا پیش از آنکه زمین و آسمان خلق شود در آسمان خیالی پرسه میزده و در ابتدای آفرینش با روح دادن به هر آنچه بوده چرخه زندگی را آغاز نموده است.
آغ آنا با جمع نمودن قدرت طبیعت در خود، اسرار خارج از فهم را نیز تمثیل میکند.در باور ترکان آلتایی آغ آنا زنی با بدنی از نور است که به تانری اولگن قدرت خلقت داده و خلقت را بر او الهام نموده است.در آفرینش کائنات فقط قایراخان آبها وجود دارند.آبهای شیرین با یئرسو ها و آبهای شور با تیامات تمثیل می شوند.این ها باهم یکی شده و دو مار بزرگ به اسم های لاخهومو(Lakhumu ) و لاخهامو( Lakhamu ) به وجود آمد.
خدای بزرگ کوماربی( Kumarbi ) پسری به اسم اوللیکوممی(Ullikummi) دارد.بر اساس توصیه پدر او را بر روی شانه ی راست دیوی به اسم اوپللوری (Upelluri) قرار دادند.این فرزند از سنگ دیوریت ساخته شده است.از روی شانه اوپللوری در اعماق دریا و از داخل آبها شروع به بالا آمدن کرده و در زمان کوتاهی بالا آمده و به آسمانها رسیده است.
برای با ارزشترین اسبها نیز افسانه ی آیقیری که از آب خارج شده وجود دارد.بر اساس افسانه ای که در بین ترک ها وجود دارد هر سال در فصل بهار صدای آب شدن یخ ها،صدای شیهه آیقیر(aygır) بیرون آمده از دریاچه می باشد.آیقیر دریاچه با یکی از اسبهای منطقه جفت گیری کرده و دوباره در آب های جوشان دریاچه غیب می شود.دراساطیر ترک،گفته هایی در ارتباط حضرت خضر و آیقیر اژدها وجود دارد.حضرت خضر در دریاچه "سوت آکلی گول"اسبهای بالدار و باله دار در حال پرواز و شنا کردن میبیند.و بالها و باله های آنها را شکسته و با اسبان روی زمین جفتشان میدهد.که همین اسبها اسبهایی هستند که به دست حضرت خضر به وجود آمده اند.به آنها اسم آیقیر اژدها داده میشود.اسبهای آلاجا-بنکلی از نژاد این اسبها هستند.اسبهای آلاجا را در آسیای مرکزی فقط ترکان پرورش میدهند.قوم آلایونت لوی اوغوز،به خاطر پرورش این اسبها"آلایونتلو"در معنی آلاجا اسب اژدها را گرفته است.یونت به معنای اسب و لو به معنای اژدها میباشد.کلمه ی اولو به معنای بزرگ درزبان ترکی هم از کلمه لو ریشه گرفته است.اسبان آلاجا را فقط ترکان آلتای پرورش میدهند.به آنها در اساطیر ترک اسبان مقدس آسمانی گفته میشود.بر اساس نظر برخی اسطوره شناسان ،افسانه آیقیر اژدهای خارج شده از آب با اسب آلاجا ارتباط دارد.افسانه آیقیر اژدها با حضرت خضر هم در ارتباط است.اسب بامسی بیرک نیز از اسب خارج شده از آب زاده شده است.هندی ها از تعبیر "آسپاواتی"یعنی سلطان اسب و "مردان اسب سوار شمالی"برای خاقان های ترک استفاده میکردند.کاشغری برای سوار شدن بر اسب از فعل قاناتلانماق در معنی بالگیری استفاده میکند.به نظر امل اسین (emel esin) الهه ی راهها با اسب آلاجا آتلی(اسب سفید با لکه های سیاه) سمبل زمان میباشد و با ماه آمیخته میشود ...ماه، مثل اسب های آلاجا آتلار سمبله روشنایی و با نیمه دیگر تاریکی سمبل و نمایانگر شب و روز هست که همگی زمان را سمبولیزه میکنند .به دیده کشقاری اسب یک از حیوانات نزولی ازماه و لکه سفید در پیشانی اسب به منزله و ترسیم ماه میباشد
.
فعال کردن چاکراها با استفاده از لذت بردن از طبیعت
#چاکرای_اول : بیداربودن به هنگام صبح و تابش طلوع و غروب خورشید ، چاکرای اول را احیا و هماهنگ می کند . برای تماس با انرژی آرام بخش متعادل کننده و حیات بخش سیاره مان از راه چاکرای اول برروی زمین به حالت لوتوس بنشینید و آگاهانه دررایحه ی آن نفس بکشید اگر بتوانید این دو تجربه را با هم تلفیق کنید بهترین تاثیر کل نگرانه را برروی چاکرای اول تان خواهد داشت .
#چاکرای_دوم : مهتاب و تماشا یا لمس آبهای زلال خارج از شهر چاکرای دوم را فعال می کند . ماه بخصوص درزمان بدر کامل احساسات شما را زنده می کند و باعث می شود تا پیام های روحتان را از راه تجسم و رویاهایتان بگیرید . مشاهده آبهای زلال طبیعی یا غوطه ورشدن درآن یا نوشیدن جرعه ای از آب چشمه درپاکسازی و تزکیه روح به شما کمک می کند و باعث آزاد شدن احساسات تان از گرفتگیها و گره ها می شود . به این معنا که نیروی حیات مجددا می تواند دردرونتان جاری شود . اگر بتوانید مشاهده ی ماه و لمس آب را همزمان تلفیق کنید اثر آن برروی چاکرای دوم چشمگیر خواهد بود .
#چاکرای_سوم : رنگ طلایی نور خورشید با نور ، گرماوانرژی چاکرای شبکه ی خورشیدی هم خوانی دارد . اگر آگاهانه تحت تاثیر آن قرار گیرید. این خصوصیات را درشما تقویت می کند . تماشای مزرعه ایی از گندم رسیده درزیرنورخورشید نشانی است از برکت و فراوانی ، برکتی که مکملی است از گرمای خورشید و قدرت تابش . اگر به گل آفتاب گردانی نگاه کنید ، نقش و نگار پیچ و تاب خورده ایی را می بینید که در پیچیدگی یشان وحدتی نهفته است . درحالی که گلبرگ های آن نور طلایی را از قلب آن به بیرون جاری می سازند با غرق شدن درتماشای این ماندلای طبیعی درمی یابید که دراین یگانگی نهفته نظم و حرکت رقص گونه ای وجود دارد که تعشعشات آن با انرژی و شعف به نحوی ملایم و دلپذیر به بیرون ساطع می شود
#چاکرای_چهارم : پیاده روی آرام درفضاهای سبز ، کل وجودتانرا از راه چاکرای قلب هماهنگ می کند . هردانه شکوفه حامل پیامی از عشق و شعف و پاکی است . بگذارید تا این چنین شکفتن درقلب شما نیز جاری شود . به خصوص گل های صورتی رنگ در حیات بخشیدن و سلامتی انژری های چاکرای چهارم موثر است . آسمان صورتی رنگ با ابرهای لطیف به قلب مان روشنایی می دهد بگذارید تا زیبایی و لطافت این رنگ های این تابلوی نقاشی درآسمان ، شمارا دربرگیرد و با خود ببرد .
چاکرای_پنجم : نور آبی شفاف صاف واکنشی دردرون چاکرای پنجم ایجاد می کند . برای جذب کامل رنگ آبی آسمانی روی زمین دراز بکشید و رلکس کنید . وجود درونی تان راروبه گستردگی لایتناهی باز کنید . احساس خواهید کرد که چگونه ذهن تان باز و پاک می شود و چگونه انقباض و گرفتگی چاکرای گلو و فضای تحت تاثیر آن به تدریج از بین می رود و حالا قلب شما آماده پذیرفتن پیام الهی است . انعکاس آسمان آبی در ،کش و قوس شفاف آب اثر وسعت دهنده و آزاد کننده ایی براحساسات تان دارد و صدای آرام امواج شما را از عواطف و احساسات نهفته تان و این که به شما چه می خواهند بگویند آگاه می سازد و اگر اجازه دهید که امواج انرژی های آسمان و آب درشما نفوذ کنند به ذهن و احساسات تان ،یکدیگر را کاملا بهبود می بخشید
#چاکرای_ششم : چشم سوم با تماشای آسمان آبی پررنگ و پرستاره ی شب فعال می شود . این تجربه ی طبیعت ذهن شما را برروی پهنه ی بی حد و مرز همه ی آنچه درفرم های مختلف متجلی شده است باز می کند . از مرزی های لطیف ، ساختارهای آنها و قوانین شان که درپس دنیای قابل رویت حیات وجود دارد که رقص بدنهای ملکوتی درفضای لاینتاهی را نشان می دهد آگاهتان می سازد
چاکرای_هفتم : زمانی را تنها درقله کوهی بلند گذراندن بهترین راه حل برای کمک به باز کردن چاکرای هفتم است . بدلیل اینکه دراینجا از دغدغه های زمینی دور هستید و می توانید از رویدادهای زندگی شخصی تان راحت تر رها شوید و همین طور نزدیک تر شدن به آسمان کمک می کند تا فضا و بی کرانگی را حس کنید
وقتی از طبیعت لذت می برید ، بهتر است که این کار با آرامش درونی و آزاد اندیشی و حق شناسی انجام دهید . این باعث می شود که پذیرای تاثیرات سلامتی کامل ، انبساط خاطر و حمایت باشید . این روش ها اثرات پاک کننده و فعال کننده درچاکرای مورد نظر دارد.
میلیون‌ها نفر دوستت داشتند،
من یکی از آنها بودم.
اگر یک نفر دوستت داشت، من او بودم.
و اگر هیچکس دوستت نداشت،
من مرده‌ام.
👤 #فرانتس_کافکا
امیداورم قبل از قضاوت کاملا تحقیق کنید
چون خودم هنوز تو شوکم ولی باید پذیرفت 😐
و عشق، هرکسی را به خود راه ندهد و به همه جایی مأوا نکند و به هر دیده روی ننماید.
📚 مونس العشاق
👤 #شهاب_الدین_سهروردی
صبح بخیر ❤️
تحمل طی طریق برای کسب معرفت تنها از عهده یک سالک بر می آید و سالک نباید پشیمان شود یا از چیزی شکایت کند. زیرا سراسر زندگیِ او مبارزه ای بی پایان است و مبارزه خوب و بد ندارد. مبارزه فقط مبارزه است.
📘کتاب افسانه های قدرت
صبح بخیر ❤️
۱۲تیر:کمال طلبی
امروز صبروشکیبایی،پذیرش و مهر به دیگران و مهر به خود به همان شکلی که هستند و هستیم را تمرین می کنم.سعی می کنم میان انتظار بیش از حد و کمتر از اندازه از خود و از دیگران تعادلی برقرار سازم.
۱۱تیر:لذت بردن
امروز از زندگی لذت می برم.
بسیاری از ما رنج بردن را نوعی تقدس محسوب کرده ایم.وحالا آن را با وابستگی ناسالم در هم می آمیزیم.روز خود را با احساسی از اضطراب،تشویش،احساس گناه و رنج و محرومیت طی می کنیم.و این در حالی است که روز ما می تواند با احساس وحال خوب همراه باشد.همه روزه چیزهای زیادی هست که می توانیم از آن لذت ببریم.می توانیم از کارمان لذت ببریم.می توانیم بیاموزیم که به دور از احساس گناه آرام بگیریم و از زندگی لذت ببریم.
"هرگز نباید خود را با هیچ کس دیگری مقایسه کنید. اهمیتی ندارد که دیگران چه دستاوردهایی دارند، خود را همانگونه که هستید ببینید. در خویش بمانید، خویش را دوست داشته باشید، خویشتان را بشناسید. هرگز خود را تحقیر نکنید، هرگز خود را محکوم نکنید.
مهم نیست چقدر اشتباه می کنید ، خودتان را محکوم نکنید.این همان کفر است وقتی خودتان را محکوم می کنید.زیرا خویش شما واقعاً خداست. بنابراین متوجه می‌شوید که این نفس است که اشتباه میکند، نه خدا.»
#رابرت_آدامز
صبح بخیر ❤️
رنگهای جهات جغرافیای در تاریخ تورک
رنگها در بین ترکان قدیم نشان دهنده جهات جغرافیایی نیز بوده است .
بطوری که شرق با رنگ آبی
غرب با رنگ سفید
شمال بارنگ سیاه
و جنوب با رنگ قرمز نمایش داده میشد. مثلا دریایی که در شمال ترکیه است "کارا دنیز" یا دریای سیاه
دریای جنوبی کیزیل دنیز یا دریای قرمز
دریایی که در غرب قرار داشت دریای آک دنیز یا دریای سفید
و در مشرق دریاچه ای که بین آزربایجان و ارمنستان قرار داشت را گوکچه دنیز یا گوکچه گولو یا دریاچه آبی مینامیدند😊
⚜الهه آییست ( Ayısıt)⚜
در ادعیه شامان آیزیت( Ayzıt )، اینگونه توصیف می شود.
بر سرش کلاهی سفید از آسمان، ردایی سفید از آسمان بر شانه های عریانش،
تا ساق پایش چکمه هایی سیاه. با این شکل و شمایل بر روی صخره سنگی دراز کشیده است و یا در جنگل گردش میکند.
ادامه👇👇👇👇
۱۰تیر:رهایی از هراس
امروز آرام می گیرم،تنفس می کنم و هم جریان زندگی می شوم.
وحشت بزرگترین دشمن ماست.نیازی به این نیست که مایوس شویم.اگر مسائل کلافه کننده ای به زندگیمان رسوخ کردند،کافی است که از تقلا دست بکشیم.می توانیم دقایقی به حالت شناور در آییم تا کنترل از دست رفته را باز یابیم.بعد دوباره می توانیم هم جریان آب شناور شویم.این جریان زندگی ماست.جریانی امن و امان.همه چیز به خوبی پیش می رود
⚜آغ آنا⚜
وقتی زمین و آسمانی در میان نبود آبهای بیکران دنیا را در بر گرفته بود .اولگن در این دنیای بیکران بدون توقف در حال پرواز بود .صدایی از آسمان بر او گفت تا سنگی که از دریا بیرون میآید را بگیرد .به امری که از آسمان بر او وحی شده بود مکانی برای نشستن خود ایجاد کرده و با تامل چنین گفت :
یک دنیایی میخواهم ، با ریشه بیافرینم این دنیا چگونه باشد ، با چه اندازه ای بیافرینم چاره آن چیست ، به چه طریقی بیافرینم .آغ آنا درون آب ، بر بالای آب آمد و به اولگن چنین گفت :
اولگن اگر میخواهی بیافرینی،به عنوان یک خالق این جمله مقدس را درک و یاد بگیر و تکرار کن "انجام دادم شد " و سخن دیگری به زبان نیاور ، وقتی می آفرینی هرگز "درست کردم نشد "را تکرار نکن . آغ آنا این سخنان را گفت و ناپدید شد . آغ آنا در اساطیر ترک فرشته و یک روح محافظ است. با این اعتقاد که « آغ آنا» حتی قبل از آفرینش زمین و آسمان وجود داشته و در آسمانی تخیلی سیر می کرده است و به هر چیزی که زندگی اش را شروع می کرده روح می داده و فکر می کردند که به عنوان کسی است که حلقه های زندگی را در شانه هایش حمل می کند. او در آغاز با جمع کردن نیروی آفرینش در خودش ، به عبارتی دیگر نماد راز ناهشیار و ازلی نیز می باشد.
بنا به اعتقاد ترکان آلتای ، آغ آنا به شکل زنی از جنس نور ( وجودش با نور سرشته شده است) به تانری اولگن نیرو و الهام آفرینش داده است.
« اولو آغ آنا» به معنای مادر بزرگ سفید لقبی برای « اومای آنا» که با نامهای « پای آیس » ، « مای آیس» و « ایمای آیس» هم شناخته می شود و به عنوان روح طرفدار خیر و نیکی رد پای باوری خیلی دیرین است. تا قبل از مسلمان شدن تاتارها ، در میان اعتقاداتشان ، باور « مادر بزرگ آفریننده » ( اولو ژاراتان آنا ) وجود دارد که گمان می رود ارتباطی با اولو آنا دارد.
در میان کوموکها نیز « آغ کادین»( زن سفید) نامیده شدن موجودی که رد پای موتیف « آل باستی» را در خود دارد . واژه « آغ» در نام « آغ آنا » دلالت بر مقدس بودن این موجود است. در متون شمنی آلتای و در دیگر متون مشابهی نظیر این ، کلمه « رخ فرخنده ، مقدس » نیز ترجمه شده است. در بین تِله اوت ها نام این مادر مقدس ، « آک اینه» ( مادر سفید ) می باشد. در عین حال ، آن نام « ائنه – یایاچی » یعنی ( مادر آفریننده ) را نیز با خود دارد .
سخنان آغ آنا از گوش اولگن هرگز دور نشد که "هست را نیست نگویید ، هستی را نیستی نگویید ، تا مانند نیستی از میان نروید " .
اولگن به زمین نگاه کرده و گفت " آفریده شو زمین "! به آسمان نگاه کرده و گفت :" آفریده شو آسمان " با گفتن این جملات زمین و آسمان آفریده شد .
⚜رد اسطوره شناسی ترک در باور اسلامی⚜
پورا/براق/بوراک/_ اولین آیه از سوره اسرا چنین آیه ای است:پاک و منزه است خدایى که بنده اش را در یک شب از مسجد الحرام به مسجد اقصى که گرداگردش را پر برکت ساختیم برد، تا آیات خود را به او نشان دهیم او شنوا و بیناست. بوراک(عربی:براق)،بر اساس منابع اسلامی مرکبی است که حضرت محمد در معراج از آن استفاده کرده.بوراک در عربی به معنا های رعد و برق،صاعقه،برق زدن،درخشیدن بوده و از ریشه کلمه برق(کلمه ای با ریشه ی التصاقی سومری) ساخته شده است.اما از رد این کلمه در میتولوژی ترک اصلا بحث نمیشود.در کنار وجود چنین کلمه ای در قران،در کتب حدیث به عنوان منبع،وجود چنین چیزی با جزییات آورده شده است.از طرفی در باور اسلامی،گفته میشود حضرت ابراهیم که با خواهر خود ساره زندگی میکرد در راه رفتن به مکه برای زیارت همسر دیگرش هاجر و پسرش اسماعیل،از بوراک استفاده کرده و در همان روز به وقت عصر باز بوسیله بوراک برگشته است.
...........................................................
پورا/بوراک در اسطوره شناسی ترک:
آق اوغلانلار-خدایان خوبی در میتولوژی ترک که آق ارلر هم گفته میشود.پسران اولگن خان که به اسم کیاتلار(کیات ها) هم خوانده میشود و در کل هفت برادرند.بنیانگذار هفت قوم آلتایی هستند.هفت مرتبه زیر زمین را سمبولیزه میکنند.واژه کیات قومی مغولی به همان اسم را نشان میدهد.در بین مغولان دو قوم اقربا به اسم کیات و کیان وجود دارد.اسامی آق اوغلانها به شرح زیر است:
کاراغوش خان:خدای پرندگان
کارشیت خان:خدای تمیزی
پورا خان(بوراک خان):خدای اسب
این همان اسبی است که پیغمبر اسلام در شب معراج برآن سوار شده است.بر اساس باور ترکان قدیمی روح ترکها دارای اسب هستند.برای ترکان بلند پایه نیز در زمان مرگشان،برایشان اسب قربانی میکرده اند که روحشان دارای اسب یدک نیز باشند.
این عقیده وجود داشته که این اسب بعد مرگ ترک در مسافرت وی به سوی پروردگارش همراهش است.به این اسب روح،پورا و یا پوورا گفته میشود.
بورچا خان:خدای ثروت
یشیل خان:خدای طبیعت
کانیم خان:خدای اعتماد
باکتی خان:خدای لطف.
۸تیر:استفاده از دیگران برای کاستن از آلام خویش
پروردگارا بمن کمک کن تا بدانم کلید خوشبختی خود را در اختیار دارم.بمن شجاعتی بده تا آرام بگیرم وبا احساساتم روبرو شوم.بمن بینشی بده تا روابطم را با دیگران بهبود بخشم.بمن کمک کن تا از شر وابستگی ناسالم نجات پیدا کنم و به التیام برسم.
در آن مواقعی که دست به جانب دیگران دراز می کنیم وبه زور از آنها می خواهیم شادی و نشاط را به ما بدهند،اگر بتوانیم شجاعت آن را داشته باشیم که روی پای خود بایستیم و با مشکلات خود برخورد کنیم،به سعادتی که در جستجوی آن هستیم دست خواهیم یافت.
سعادت و خوشبختی ما در دستهای خود ماست.
هرگاه به تماشایِ ذهن‌تان می‌نشینید،
آگاهی را از اَشکال ذهن بیرون می‌کشید و سپس
این آگاهی به تماشاگر یا شاهد ذهن تبدیل میشود
و به تدریج آگاهی ناب در ورای شکل نیرومند‌تر میشود.
اکهارت_تول
صبح بخیر ❤️
⚜تولپارها ، اسب های پرنده در اساطیر ترک ⚜
در داستان ها ، افسانه ها و اساطیر ترک ، اسب ها نیز به اندازه ی صاحبانشان دارای خصوصیات خارق العاده بوده اند. اسب هایی که زبان آدمیزاد میدانستند و به زبان آدمیان می توانستند سخن بگویند. خیلی وقت ها صاحبانشان را از خطرات حفظ می کردند. در این افسانه ها و داستان ها به اسب هایی که قابلیت پرواز را داشتند «تولپار» (Tulpar) میگفتند. میگویند تولپار از یک مرغ صیاد و یک اسب متولد شده است.
بر اساس عقاید «باشقورد»ها کسی نمی تواند بال های تولپار را ببیند؛ تولپار بال هایش را فقط در تاریکی، موقع رو در رویی با موانع بزرگ و طی نمودن مسافت های طولانی باز میکند. آنها همچنین معتقد بودند اگر بال های تولپار از سوی کسی دیده میشد،تولپار غیب می شد! این مضمون را می توان در بسیاری از داستان های قدیمی ترکی در شمال غرب ترکستان و همچنین اویغور ها مشاهده کرد. در داستان های نارت قاراچای مالکار ، قهرمان اصلی داستان آهنگری به اسم «دبت» (Debet) هست ؛ «گنجه تای(gence tay)» اسب دبِت نیز مثل خودش دارای ویژگی های خارق العاده بوده است. بنا بر شرح داستان اسب دبت،کوههای قفقاز را با یک جهش پشت سر نهاده است؛کوهها در زیر شکم گنجه تای مانند تپه هایی کوچک بودند . به هنگام رسیدن به رودخانه ها دریاچه ها و دریاها با باد منجمدکننده ای که از بینی اش بیرون می آمد رودخانه ، دریاچه و یا دریا را منجمد می ساخت و برای گذر دبت پلی فراهم می ساخت. و با سوراخ دیگر بینی اش می توانست مه سوزناک ایجاد کند ، یخ ها را ذوب کند ، باران بباراند و بهار را بیاورد ! یک مثل در میان ترکان «قاراچای-مالکار» وجود دارد که می گوید :
Tulpar at callıdan qalmaz
Tulpar at, qurda yem olmaz
اسب تولپار از دعوت باز نمی ماند
اسب تولپار خوراک گرگ نمی شود