cofsher | Unsorted

Telegram-канал cofsher - ☕️کافه شعر☕️

428

Telegram.me/cofsher @nahidashouri

Subscribe to a channel

☕️کافه شعر☕️


زخود بی‌خود شدن وقتی که بی‌اندازه می‌گردد ...
به زودی طعم مستی طعمه‌ی خمیازه می‌گردد

دلم دشت شقایق‌های دل‌خون است اما باز
نمی‌دانم چرا دنبال داغی تازه می گردد !

برای گردبادی مثل من حیران و سرگردان
فقط آوارگی، چون آشیان شیرازه می‌گردد

دل کم‌طاقتم همواره سر بر سینه می‌کوبد
دراین زندان جاویدان پیِ دروازه می‌گردد

فقط آتش خودش از غربت هیزم خبر دارد
که من می‌سوزم اما او بلند آوازه می گردد


#هادی_محمد_حسنی

Читать полностью…

☕️کافه شعر☕️

دکترانوشه خیلی قشنگ میگه؛

"وقتی هر کاری میکنی
بهش بفهمونی که
چقدر برات مهمه و نمیفهمه،
دیگه بحث نفهمیدن نیست،
بحثِ نخواستنه !"

پس احتیاجی نیست
بیخود برای کسی که نمیخواد بفهمه
توضیح بدی براش چیکار کردی،
گذر زمان بهش میفهمونه !

Читать полностью…

☕️کافه شعر☕️

مرا به بلبل تصویر
رحم می آید

که در هوای تو
بال و پری به هم نزده ست!

#صائب_تبریزی

۱۰ تیر ماه روز بزرگداشت شاعر بزرگ سبک هندی صائب تبریزی گرامی باد

Читать полностью…

☕️کافه شعر☕️

نیست بوی آشنا را
تاب غربت بیش ازین؛

از نسیم صبح
بوی یار می باید کشید...

#صائب تبریزی

درود دوستان
#صبح_دهم_تیرماه

Читать полностью…

☕️کافه شعر☕️

اجرای زنده آهنگ بسیار زیبای Those Were the days (یاد آن روزها بخیر) با صدای مری هاپکین
#mary_ hopkin خواننده مشهور اهل ولز
@cofsher

Читать полностью…

☕️کافه شعر☕️

منزل‌گَه دل‌ها همه کاشانه‌ی عشق است
هرجا که دلی گم شده در خانه‌ی عشق است

ویرانه‌ی جاوید بماند دل بی‌عشق
آن دل شود آباد که ویرانه‌ی عشق است

فرزانه در آید به پری‌خانه‌ی مقصود
هرکس که در این بادیه دیوانه‌ی عشق است

پیمانه‌ی زهر فلکم تلخ نسازد
این حوصله تلخی‌کِش پیمانه‌ی عشق است

هرکس به لبش گرم شود چشم تبسم
با او ننشینند که بیگانه‌ی عشق است

عرفی دل و دین باخته‌ای دلخوش او باش !
این‌ها ثمر کاشتن دانه‌ی عشق است

#عرفی_شیرازی

Читать полностью…

☕️کافه شعر☕️

یک دم ز بی‌وفایی عالم غمت مباد
یک عمر عاشقی کن و یک دم غمت مباد

مردم به هر که آینه شد سنگ می‌زنند
از طعنه‌های عالم و آدم غمت مباد

گفت: اولین نشانۀ عاشق شدن غم است؟
بوسیدمش به گریه و گفتم: غمت مباد

روزی اگر قرار شد از هم جدا شویم
من می‌روم ز یاد تو کم‌کم، غمت مباد

دلشوره‌ٔ وصال و پریشانی فراق
از این غمت نبود، از آن هم غمت مباد

#فاضل_نظری
#وجود
#مردم


/channel/fazelnazariii

Читать полностью…

☕️کافه شعر☕️

تمام سیاستمداران از صلح می‌گویند ..
آماده جنگ می‌شوند ..
و از صلح می‌گویند !

در واقع می‌گویند که:
«برای حفظ صلح ..
مجبور به جنگ هستیم ..!»
نهایت تمسخر را در می‌یابی؟؟؟

اگر برای جنگ آماده میشوی ..
صلح را چگونه محافظت خواهی کرد ..؟!

برای حفظ صلح ..
باید خودت را برای صلح آماده کنی ..
دستی که زیبایی گلی را بداند ..
به هیروشیما بمب نمی‌اندازد ..!

دستی که زیبایی محبت و دوست داشتن
و عشق را بداند، اسلحه مرگبار را
در آغوش نمی‌کشد!
به هر دلیلی که باشد ...

تمامی جنگ‌ها ..
از نبود عشق و دوست داشتن
در ابعاد بزرگتر رخ می‌دهند ...

#اشو

Читать полностью…

☕️کافه شعر☕️

من از اهالی ای کاش‌های بی‌ثمرم
اگر تو خسته‌ای از من، من از تو خسته‌ترم

سراغ از من تنها نمی‌گرفت کسی
غم تو آمد و هر شب گذاشت سر به سرم

تو خانه بودی و من جاده، این عدالت نیست
تو از چه می‌گذری و من از چه می‌گذرم؟

نگو که می‌گذرد، نه تو ساده می‌گذری
گذشتم از تو ولیکن شکسته شد کمرم

گذشتم از تو و از هر چه داشتم رفتم
وطن نمانده برایم، مدام در سفرم

تمام شد غزلم، ای غمِ همیشه ببخش
اگر به گوشه‌ی شالت گرفته است پرم…

#سید_تقی_سیدی

Читать полностью…

☕️کافه شعر☕️

مگو خود را کنار دیگران تنها نمی‌بینی
تو تنهایی! فقط تنهایی خود را نمی‌بینی

رفیقا! شادمانی‌های عالم جاودانی نیست
مگر اندوه را در خنده‌ی گل‌ها نمی‌بینی

اگر نامی ز خسرو ماند از افسون شیرین بود
به غیر از عشق اکسیری در این دنیا نمی‌بینی

کجا این حسن بی‌اندازه در تصویر می‌گنجد
تو از عکس خودت زیباتری اما نمی‌بینی

به جای دیدن آیینه‌ها در چشم ما بنگر
بدی از چشم خود می‌بینی و از ما نمی‌بینی

شدی در چشم‌هایش خیره، ای دل سادگی کردی
از این پس هیچ‌کس را غیر او زیبا نمی‌بینی

✍🏻#فاضل_نظری
📚#وجود
📝#چشم‌هایش

/channel/fazelnazariii

Читать полностью…

☕️کافه شعر☕️

وطن بسوزد و من در خروش و جوش نباشم؟! 
خدا کند که بمیرم، وطن‌فروش نباشم!

خدا کند که بیفتد سرم به دامن میهن
ولی به وقت خطر، بار روی دوش نباشم

مگر نه ریشه‌ی ما می‌رسد به شوکت دریا؟
چرا بمانم و چون موج در خروش نباشم؟!

چو مرگ می‌برد آخر به هر طریق تنم را
چرا چرا چو شهیدان لاله‌پوش نباشم؟

منیم جانیم سنه قوربان ده آی گوزل ایران!
به غیر از این چه بگویم اگر خموش نباشم؟!

#لیلا_حسین_نیا

Читать полностью…

☕️کافه شعر☕️

در پسِ پنجره از دردِ وطن پیر ‌شدیم
دیگر از‌ فاجعه یِ بودنمان سیر شدیم

رعد و برقی که جهیدن بگرفت از تنِ ابر
آن‌چنان بر سرمان زد که‌ زمین گیر شدیم

شبحی چنگ به ماه میزد و ما ازسرِ شوق
بی خبر از همه جا خیره به تصویر شدیم

مِثلِ سنگی که ندارد خبر از مقصدخویش
بارها بی هدف‌ از دره سرازیر شدیم

مُلک جم عرصه ی شمشیرجهالت شدوما
شاهد گسترشِ مرگ مشاهیر شدیم

حیله ی شیخِ ریا بر سر باور که نشست
همگی با تلی از توطئه تسخیر شدیم

سالها رفت و دراین ملک پر از غصه هنوز
کس نگوید که چرا این همه تحقیر شدیم

زندگی دستِ قضا و قَدَر افتاد که ما
کم کم‌ از راه‌ دعا تابعِ تقدیر شدیم

بذرِ امید بپاش از سبدِ ایده ی نو
شاید از نو عسلم شاهدِ تغییر شدیم

#علی_قیصری

Читать полностью…

☕️کافه شعر☕️

خدایا...
سرزمینم رو، مردمم رو، کودک‌هامون رو،
از شرّ شراره‌ها و سایه‌های جنگ، در امان نگه‌دار...
به ما صلح بده، امنیت بده، آرامش بده...
تو تنها پناه مایی، وقتی زمین از پناه خالیه...

خدایا...

نگذار سرزمینم بوی باروت بگیرد،
نگذار رنگ خون، جای رنگین‌کمان را بگیرد...
نگذار وطنم، گورستان آرزوهای جوانانش شود...
ما خسته‌ایم... ما زخمی‌ایم...
اما تا ابد به تو ایمان داریم...❤️

Читать полностью…

☕️کافه شعر☕️

دعا می‌کنم برای تو
برای خودم
برای همه‌مان
کسی چه می‌داند
شاید خدا دسته جمعی نگاهمان کرد
دعا می‌کنم
برای دل‌هایمان
برای چشم‌هایمان
برای گریه و خنده‌هایمان
دعا می‌کنم مهربان خدای من!!!
می‌دانم که تا آسمان راهی نیست
ولی تا آسمانی شدن راه بسیار است
این دست‌های خالی به سوی تو بلند می‌شود
ما بی‌سلیقه‌ایم
طلب آب و نان می‌کنیم
تو خود‌ای خزآنه دار بخشش‌ها
بهترین‌ها را برایمان مقدر کن…

.

Читать полностью…

☕️کافه شعر☕️

موجها خوابیده اند ، آرام و رام
طبل طوفان از نوا افتاده است
چشمه های شعله ور خشکیده اند
آبها از آسیاب افتاده است

در مزار آباد شهر بی تپش
وای جغدی هم نمی آید به گوش
دردمندان بی خروش و بی فغان
خشمناکان بی فغان و بی خروش

آهها در سینه ها گم کرده راه
مرغکان سرشان به زیر بالها
در سکوت جاودان مدفون شده است 
هر چه غوغا بود و قیل و قالها

خانه خالی بود و خوان بی آب و نان
و آنچه بود ، آش دهن سوزی نبود
این شب است ، آری ، شبی بس هولناک
لیک پشت تپه هم روزی نبود

باز ما ماندیم و شهر بی تپش 
و آنچه کفتار است و گرگ و روبَه ست
گاه می گویم فغانی بر کشم 
باز میبینم صدایم کوته است

آبها از آسیا افتاده ، لیک 
باز ما ماندیم و خوان این و آن 
میهمان باده و افیون و بنگ 
از عطای دشمنان و دوستان 

آبها از آسیا افتاده ، لیک
باز ما ماندیم و عدل ایزدی 
وآنچه گویی گویدم هر شب زنم
باز هم مست و تهی دست آمدی؟

در شگفت از این غبار بی سوار
خشمگین ، ما نا شریفان مانده ایم
آبها از آسیاافتاده ، لیک
باز ما با موج و توفان مانده ایم

هر که آمد بار خود را بست و رفت
ما همان بد بخت و خوار و بی نصیب
زآن چه حاصل، جز بادروغ و جز دروغ؟
زین چه حاصل، جز فریب و جز فریب ؟

باز می گویند : فردای دگر
صبر کن تا دیگری پیدا شود
کاوه ای پیدا نخواهد شد ، امید
کاشکی #اسکندری پیدا شود



🖋 #اخوان_ثالث

Читать полностью…

☕️کافه شعر☕️

تو می کشانی هر پلنگی را به دنبالت
ماهی و جذاب است در هرحال احوالت

در برکه ها تا با تو می‌رقصند ماهی‌ها
پولک به پولک می‌درخشد برق خلخالت

حتی منجم‌ها برایت خواب می‌بینند
چون طالع عشق است و افتاده است در فالت

درگیر شو با حاشیه،درگیر شو با متن
شوری ندارد شعر من بی جار و جنجالت

پلکی بزن! دستی بچرخان! پا بکوب! ای زن
باید غزل گفت این چنین بر وزن افعالت

ای چشم تو بیت المقدس! سرزمین شعر!
این روزها افتاده‌ام در فکر اشغالت

پرواز کن! پرواز کن! پرواز کن! هرچند
زخمی شده بال من و زخمی شده بالت

#حسین_جنت_مکان

Читать полностью…

☕️کافه شعر☕️

اگر نمی‌تپدم دل، ز آرمیدن نیست
که تنگنای جهان جای دل تپیدن نیست

#روزنگار، ۱۰ تیر، بزرگداشت
#صائب_تبريزی

Читать полностью…

☕️کافه شعر☕️

خاکی به لب گور فشاندیم و گذشتیم
ما مرکب ازین رخنه جهاندیم و گذشتیم

چون ابر بهار آنچه ازین بحر گرفتیم
در جیب صدف پاک فشاندیم و گذشتیم

چون سایهٔ مرغان هوا در سفر خاک
آزار به موری نرساندیم و گذشتیم

گر قسمت ما باده، و گر خون جگر بود
ما نوبت خود را گذراندیم و گذشتیم

کردیم عنانداری دل تا دم آخر
گلگون هوس را ندواندیم و گذشتیم

هر چند که در دیدهٔ ما خار شکستند
خاری به دل کس نخلاندیم و گذشتیم

فریاد که از کوتهی بازوی اقبال
دستی به دو عالم نفشاندیم و گذشتیم

صد تلخ چشیدیم زهر بی مزه صائب
تلخی به حریفان نچشاندیم و گذشتیم


#صائب_تبریزی

Читать полностью…

☕️کافه شعر☕️

جنگ پایان خواهد یافت
و رهبران با هم گرم خواهند گرفت

و باقى می‌ماند آن مادر پیرى که چشم به راه فرزند شهیدش است
و آن دختر جوانى که منتظر معشوق خویش است و فرزندانى که به انتظار پدر قهرمان‌شان نشسته‌اند
نمی‌دانم چه کسى وطن را فروخت اما دیدم چه کسى بهاى آن را پرداخت...

#محمود_درویش

.

Читать полностью…

☕️کافه شعر☕️

تا بفهمم چیست صدبار از خودم پرسیدمش
عشق آسان بود، اما من نمی‌فهمیدمش

دست او در دست من بود و دلش با این و آن
باز اگر یک جو پشیمان بود، می‌بخشیدمش

از تب غیرت ندیدم آتشی جانسوزتر
در کنارم بود و من با دیگران می‌دیدمش

هیچ عشقی از خیانت نیست ایمن، این بلا
تا نیامد بر سرم افسانه می‌نامیدمش

با دلم گفتم ببوسش تا فراموشش کنی
گفت اگر می‌خواستم آن روز می‌بوسیدمش

✍🏻#فاضل_نظری
📚#وجود
📝#خیانت

/channel/fazelnazariii

Читать полностью…

☕️کافه شعر☕️

ما تشنهٔ یک قطره، تو سیلاب محیطی
ساقی قدحِ نیمه ز لطف تو بعیدست!

#کلیم_کاشانی


اگر زنده ماندم و یک روزی باهم چای خوردیم،
برایت تعریف می‌کنم
که این روزها چقدر سخت و
دیر و دور گذشت...


درود دوستان صبحتان عالی

Читать полностью…

☕️کافه شعر☕️

اگر روزى در اين كشور غم تمام شود،
شادى كردن بلدى؟


حسين پناهى

سلام دوستان روزتان عالی

به ۴/۴/۴ خوش آمدید

Читать полностью…

☕️کافه شعر☕️

نه آوار و نه پیکار و نه خون دیگر نمی‌خواهیم
جهانی خسته از تیغِ جنون، دیگر نمی‌خواهیم

جهانی خسته از جنگ است و از آوارِ قانون‌ها
به خاک خویش، سرو سرنگون دیگر نمی‌خواهیم

در این تقویم چیزی نیست غیر از فصل پژمردن
ولی ما لاله‌های واژگون دیگر نمی‌خواهیم

صدای مادری پیچید در گهواره‌ای خالی
نوای هق‌هقِ تلخ درون دیگر نمی‌خواهیم

کدامین سقف امن است و کدامین خانه جای ماست؟!
در این آشوب، سقف بی‌ستون دیگر نمی‌خواهیم

#اسماعیل_خوشنویس

Читать полностью…

☕️کافه شعر☕️

طوفان آروم می‌گیره،
  شب تموم می‌شه،
   درد و رنج محو می‌شن،
   و امید هیچ‌وقت اون‌قدر گم نمی‌شه
   که نشه دوباره پیداش کرد.
  امیدت رو از دست نده و نگران نباش ...
😊


   امید و آرامش
  قرین لحظات شما عزیزان 🙏

Читать полностью…

☕️کافه شعر☕️

دراولین روز تابستان به زندگیمان
سرسبزے وخرمی ببخش
از نعمتهای بیڪرانت سیرابماڹ ڪن
به قلبمان مهربانی
به روحمان آرامش
به زندگیمان محبت
و آغاز فصل تابستان را
برای همه پُر برکت و رحمت بگردان

Читать полностью…

☕️کافه شعر☕️

چگونه بگویم صبح بخیر
درادامه ی شبی بدون آرامش،
لبریز اضطراب
صدای رگبارضد هوایی،
موج های انفجار...!!
چگونه بخیر می شود
وقتی نبض زندگی
دردستان جنگ طلب هاست.
گروگان مغزهای توخالی شده ایم.
در جنگ قدرت ها...!!
ای صاحب زندگی
ای که تقدیرمان در دستان پر مهر
توست
سایه ی بدخواهان را ازسر این
میهن و ما ڪوتاه گردان.
آرامش رابه این وطن و
خانه های ما بازگردان
پناهمان باش در عین بی پناهی
ای امید همه ی امیدواران.

#مریم_الـنگـــے

Читать полностью…

☕️کافه شعر☕️

🇮🇷سرزمینم صبوری کن؛
دوباره خواهی درخشید،
حتی از دل خاکستر !

Читать полностью…

☕️کافه شعر☕️

هر زن در اینجا نامش ایران است
رودابه‌ایم آبستن رستم در اینجاییم

ما را هراسی از تن بی‌سر نمی‌باشد
چون ریشه‌های محکمی در خاک ایرانیم

ما را ز مردن در وطن اصلا نترسانید
می‌‌روید از خاکستر هر زن یک ایرانی

باران_خانی
.

Читать полностью…

☕️کافه شعر☕️

یک کهکشان فانوس از سوسویمان برخاست
بوی خدا از سینه‌ی یاهویمان برخاست

یک روز در دامان غیرت شیر نوشیدیم
یک روز صدها شیر از زانویمان برخاست

هرکس که قهر و اخممان را دیده، می‌داند
صد تیغ بران از خم ابرویمان برخاست

از برج‌ها تا خانه‌های خشتی کوچک
بوی حماسه از دل پستویمان برخاست

در هر هزار و یک شب این قصه‌ی پرشور
فریادهای سرخ از نه‌تویمان برخاست

ستارخان بودیم و با هر باد تازنده
تبریز تبریز از تب برنویمان برخاست

آن روی سکه تازه دیدن دارد از امروز
شاید هزاران رستم از آن رویمان برخاست

#حسنا_محمدزاده
#وطنم_پاره_تنم

Читать полностью…

☕️کافه شعر☕️

هر که آمد بار خود را بست و رفت
ما همان بدبخت و خوار و بی نصیب

زآن چه حاصل ، جز دروغ و جز دروغ ؟
زین چه حاصل ،
جز فریب و جز فریب ؟

باز می گویند : فردای دگر
صبر کن تا دیگری پیدا شود

کاوه ای پیدا نخواهد شد ، امید
کاشکی اسکندری پیدا شود!

#مهدی_اخوان_ثالث

@cofsher

Читать полностью…
Subscribe to a channel