daftareelm | Unsorted

Telegram-канал daftareelm - دفتر علم🪶📖

-

اینجا دفتری است برای نگاشتن «علم» با روایات اهل بیت علیهم السلام

Subscribe to a channel

دفتر علم🪶📖

هیچ بودن صیغه‌ی عقد در ازدواج! (در ۲ فرسته)

۱/۲

محمد بن اسماعیل گفت: از امام رضا علیه السلام درباره‌ی زنی پرسیدم که به نوشیدن نبیذ (شراب) دچار شد. پس مست شد و در حالت مستی‌ اش خود را به ازدواج مردی درآورد. سپس به هوش آمد (و از مستی خارج شد) و آن (ازدواج) را انکار کرد. سپس گمان کرد که آن (ازدواج) برای او «لازم» است پس از انکار آن پرهیز کرد و با آن مرد بر آن ازدواج باقی ماند. آیا این برای زن حلال است؟ یا اینکه به خاطر مستی، این ازدواج فاسد بوده و برای مرد، راهی بر زن نیست (یعنی بر او حلال نیست)؟
امام علیه السلام فرمود: «وقتی بعد از هوشیاری با آن مرد باقی ماند پس همین، رضایتِ اوست
گفتم: و این ازدواج بر زن جایز است؟
فرمود: «بله»!
....

(عیون أخبار الرضا علیه السلام ج ۲ ص ۱۹: حَدَّثَنَا اَلْحَاكِمُ أَبُو مُحَمَّدٍ جَعْفَرُ بنُ نُعَيْمِ بْنِ شَاذَانَ قَالَ حَدَّثَنِي عَمِّي أَبُو عَبدِ اَللَّهِ مُحَمَّدُ بنُ شَاذَانَ قَالَ حَدَّثَنَا اَلْفَضْلُ بْنُ شَاذَانَ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ إِسْمَاعِيلَ بنِ بَزِيعٍ عَنِ اَلرِّضَا عَلَيْهِ السَّلاَمُ قَالَ: سَأَلتُهُ عَنِ امرَأَةٍ ابْتُلِیَتْ بِشُرْبِ نَبِیذٍ فَسَكِرَتْ فَزَوَّجَتْ نَفْسَهَا مِنْ رَجُلٍ فِی سُكرِهَا ثُمَّ أَفَاقَتْ فَأنكَرَتْ ذَلِكَ ثُمَّ ظَنَّتْ أَنَّهُ یَلْزَمُهَا فَوَرِعَتْ مِنْهُ فَأَقَامَتْ مَعَ الرَّجُلِ عَلَی ذَلِكَ التَّزْوِیجِ أَ حَلَالٌ هُوَ لَهَا أَمِ التَّزْوِیجُ فَاسِدٌ لِمَكَانِ السُّكْرِ وَ لَا سَبِیلَ لِلزَّوْجِ عَلَیْهَا قَالَ إِذَا أَقَامَتْ مَعَهُ بَعْدَ مَا أَفَاقَتْ فَهُوَ رِضَاهَا قُلْتُ وَ یَجُوزُ ذَلِكَ التَّزْوِیجُ عَلَیْهَا قَالَ نَعَمْ؛ من لا يحضره الفقيه ج ۳، ص ۴۰۹؛ و رَوَاهُ مُحَمَّدُ بْنُ اَلْحَسَنِ بِإِسْنَادِهِ عَنِ اَلْحُسَيْنِ بْنِ سَعِيدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ إِسْمَاعِيلَ بْنِ بَزِيعٍ: تهذيب الأحکام ج ۷، ص ۳۹۲)

🪶بیان:
✓این حدیث از امام رضا علیه السلام هم صحیح السند است و هم صریح الدلالة. به وضوح دیده می‌شود که برای یک ازدواج و ایجاد زوجیت و برای حلال شدن زن بر مرد و مرد بر زن، صرف «قصد و نیتِ قلبیِ ازدواج و رضایت»، کافی است و اگر همین «رضایت و قصد ازدواج» باشد، دیگر خواندن صیغه‌ی عقد، واجب و لازم نیست؛ چون آن صیغه و آن عقد در زمان مستی، باطل بوده و در هنگام هوشیاری نیاز به عقد مجدد است و حتی آن زن، بعد از رفع مستی، آن عقد و ازدواج را انکار کرد! و بعداً (بعد از انکار) راضی شد که می‌بینید امام علیه السلام، همان «رضایت زن به بودن با آن مرد» را برای ازدواج و زوجیت کافی می‌داند با اینکه آن رضایت، بعد از انکار بوده است! پس همین، عقد جدید محسوب می‌شود. چون عقد قبلی که در حالت مستی‌ بوده و باطل است و نمی‌توان آن را تنفیذ کرد. زن هم که آن عقد قبلی اش را انکار کرد (یعنی تأکید بر بطلان آن عقد در مستی) پس نیاز به عقد جدید است؛ لذا اینکه امام، «رضایت زن به بودن با آن مرد» را کافی دانسته یعنی همین را یک «عقد جدید» می‌داند؛ پس ثابت می‌شود که در هر ازدواجی، صرف «رضایت زن به همسری با یک مرد» کافی است و همین، زوجیت را ایجاد می‌کند و نیاز به خواندن صیغه نیست وگرنه امام باید به خواندن صیغه در زمان هوشیاری، امر واجب می‌کردند و دستور به عقد مجدد می‌دادند.
✓ممکن است گفته شود: آن زن بالاخره صیغه‌‌ی عقد را خوانده بوده و برای همین، رضایتش در زمان هوشیاری، همان صیغه‌ی عقد را تأیید می‌کند. اما در پاسخ باید گفت: اولاً آن زن بعد از هوشیاری، آن عقد را انکار کرد پس حتی اگر به اصطلاح حوزوی، رضایت را «کاشفه» بدانیم اتفاقاً اینجا انکار زن، کاشف از عدم صحت عقد قبلی است و آن را باطل می‌کند پس نیاز به عقد جدید خواهد بود. از طرفی، همه‌ی مجتهدینی که خواندن صیغه‌ی عقد را برای ازدواج، شرط و واجب می‌دانند، خواندن صیغه در حالت مستی‌ را باطل دانسته و هوشیاری و صحت عقل را هم در حین خواندن صیغه، شرط و واجب می‌دانند و اگر کسی در حالت مستی‌ عقد کند آن عقد، هیچ و پوچ است و اگر بعد از رفع مستی و در زمان هوشیاری، عقدش را تأیید کند، آن عقد را صحیح نمی‌دانند حتی اگر هوشیاری بعد از دخول باشد! (و اعلم أنه لو أفاق السكران، فأجاز العقد الواقع في السكر، فالمشهور أنه لا يصح و إن كان بعد الدخول!: ملاذ الأخیار ج ۱۲ ص ۳۰۵) بماند که در اینجا حتی بعد از هوشیاری هم آن عقد در مستی را تأیید نکرده بلکه آن را انکار کرد و بعداً به آن راضی شد. پس ثابت می‌شود که همان «رضایت زن به بودن با آن مرد»، یک «عقد» است و همین کفایت می‌کند و چیز دیگری لازم نیست. در واقع، آنچه از عقد پیشین اعتبار داشته، صرف تصویر ذهنی و اراده ذهنی است؛ یعنی همان چیزی که قبلاً رخ داده را «الان» اراده می‌کند. پس همین الان عقد جدیدی را می‌بندد.

ادامه دارد...

#فقه #فروع_دین #احکام #ازدواج #نکاح #متعه

دفتر علم🪶📖:
@DaftareElm

Читать полностью…

دفتر علم🪶📖

/channel/DaftareElm/637

Читать полностью…

دفتر علم🪶📖

بررسی رجالی حسن بن علی عسکری اطروش، صاحب تفسیر عسکری، در منابع امامیه
.
(فایل مقاله به پیوست بالا تقدیم می‌شود)

چکیده:
حسن بن علی عسکری یا ناصر کبیر (م304ق)، جدای از مقام حکومتی خود در دولت علویان طبرستان، عالم و محدث نیز بوده است؛ و روایات محدودی از او در منابع امامیه وجود دارد. در پژوهش‌های جدید، مشخص شده که تفسیر منسوب به امام حسن عسکری(ع)، از آثار اوست. بنابراین، اکنون بیش از 420 روایت منقول از او در منابع امامیه، دستیاب می‌باشد. اطروش برخی از روایات  تفسیر عسکری را به نقل از دیگران نقل نموده، امّا بسیاری از آن روایات هم، نقل واحدی از شخص  وی هستند. بنابراین لازم است جدای از این که تفسیر عسکری از ابعاد گوناگون، مورد دقت قرار می‌گیرد، بررسی رجالی ناصر کبیر نیز، انجام شود؛ تا دانسته شود که: آیا هویت و شخصیت اطروش در منابع متقدم امامیه شناخته شده است؟ یا بررسی شود که: وضعیت رجالی ناصر کبیر از نظر توثیق و تضعیف در منابع رجالی متقدم و متأخر شیعه امامیه، چگونه است؟ و در آخر، روشن شود که: روایات تفسیری وی را از نظر اعتبار رجالی، چگونه می‌توان ارزیابی و اعتبارسنجی نمود؟ در پژوهش حاضر، ضمن بررسی رجالی حسن بن علی اطروش، مشخص شد که وی در منابع رجالی متقدم و متأخر شیعه، به نوعی ناشناخته است؛ و با توجه به عدم توثیق وی در این منابع، اطروش از نظر اعتبار رجالی، ضعیف ارزیابی می‌گردد.
.
کلیدواژه: حسن بن علی، اطروش، تفسیر عسکری، ناصر للحق، زیدیه.
.
/channel/TafsirHasanAskariUtrush

Читать полностью…

دفتر علم🪶📖

/channel/DaftareElm/583

Читать полностью…

دفتر علم🪶📖

در حرم حضرت سید الشهداء، امام حسین علیه السلام دعاگوی مؤمنین و مؤمنات بودم.

Читать полностью…

دفتر علم🪶📖

درباره‌ی تداخل عزاداری با صدای اذان عرض کنم:

روایاتی از ائمه علیهم السلام درباره‌ی «گلدسته» وارد شده که بلال در مسجد پیامبر صلی الله علیه و آله در داخل مسجد می‌ایستاد و اذان می‌گفت یعنی بر بلندی نمی‌رفت (که صدای اذانش را همه بشنوند) و در سنت پیامبر صلی الله علیه و آله گلدسته نبود بلکه بعدها این توسط عمر بن خطاب از ایرانی ها الهام گرفته شد؛ بنابراین اصلا بلند کردن صدای اذان نه تنها لزومی ندارد بلکه ظاهر این روایات نوعی از ناپسندی از این کار را نشان می‌دهد.
از طرفی بلند کردن صدای عزاداری هم لزومی ندارد ولی در هر صورت با توجه به این روایات نمی‌توان به عزاداران بابت تداخل با صدای اذان خرده گرفت.

دفتر علم🪶📖:
@DaftareElm

Читать полностью…

دفتر علم🪶📖

🖤از مهم‌ترین اعمال روز عاشورا، فرستادن سلام بر آن حضرت و لعن قاتلان ایشان و قاتلان اهل بیت و اصحابشان است که به همین منظور در روایات، خواندن زیارت عاشورا برای این روز وارد شده است.
✓بهترین حالت آن است که زیارت عاشورای معروفه را همانطور که هست با صد لعن و صد صلوات بخوانید و کم و زیادش نکنید (مثلا ذکر یا ابا عبدالله را چندبار نگویید) و بعضی اذکار (مثل: و علی العباس کاشف الکرب عن وجه الحسین) را به آن اضافه نکنید و نماز بعدش را هم به جای آورید که مجموعاً حدود ۹۰ دقیقه طول می‌کشد ولی اگر توان جسمی آن را ندارید زیارت عاشورای غیر معروفه را بخوانید که صد لعن و صد صلوات ندارد ولی سلام بر حضرت عباس علیه السلام دارد و حدود ۱۵ دقیقه طول می‌کشد.

◾️▪️پس به جای کم و زیاد کردن دستور امام، به دنبال جایگزین آن از خود امام بگردید.

📜متن زیارت عاشورای غیر معروفه اولین بار در کتاب «مزار قدیم» نقل شد و در مفاتیح شیخ عباس قمی هم پس از زیارت عاشورای معروفه آمده است.

🤲🏻التماس دعا

دفتر علم🪶📖:
@DaftareElm

Читать полностью…

دفتر علم🪶📖

پول گرفتن بابت قرائت قرآن

جراح مدائنی گفت: امام صادق علیه السلام از اُجرت قاری که قرائت نمی‌کند مگر با اجرتی مشروط (و معین)، نهی فرمود.

(التهذیب ۶- ۳۷۶- ۱۰۹۷: وَ عَنْهُ عَنِ النَّضْرِ عَنِ الْقَاسِمِ عَنْ جَرَّاحٍ الْمَدَائِنِیِّ قَالَ: نَهَی أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع عَنْ أَجْرِ الْقَارِئِ الَّذِی لَا یَقْرَأُ إِلَّا بِأَجْرٍ مَشْرُوطٍ.)


روایت شده که رسول خدا صلی الله علیه و آله از اجرت قاری که جز با اجر مشروط قرائت نمی‌کند نهی فرمود.

(الفقیه ۳- ۱۷۲- ۳۶۵۰: نَهَی رَسُولُ اللَّهِ ص عَنْ أُجْرَةِ الْقَارِئِ الَّذِی لَا یَقْرَأُ إِلَّا عَلَی أَجْرٍ مَشْرُوطٍ.)

#فقه #احکام #فروع_دین

دفتر علم🪶📖:
@DaftareElm

Читать полностью…

دفتر علم🪶📖

با توجه به آنکه رهبر انقلاب گفتند "اگر کسی رأی ندهد لزوماً مخالف نظام نیست و شاید کار و گرفتاری دارد که رأی نمی‌دهد" بنده صریحاً اعلام می‌کنم که رأی نمی‌دهم و در انتخابات جمعه شرکت نمی‌کنم چون کار دارم، مطالعه دارم، وقت ندارم رأی بدهم کسی هم حق ندارد برچسب مخالف نظام به من بزند!

Читать полностью…

دفتر علم🪶📖

🪶تقویم ١٤٤٦ ه.ق

همانطور که نشان داده شد (اینجا) اولین روز سال، یکم ماه رمضان است؛ لذا در این تقویم، یکم سال ١٤٤٦ از اولین روز ماه رمضان سال ١٤٤٥ رسمی حساب شده و سپس یکم واقعی و قراردادی هر ماه ثبت گردید.
برای اعمال شرعی همچون روزه، عید فطر، حج، عید قربان و … می‌بایست به ستون آبی در سمت چپ جدول عمل نمود ولی برای اعمالی همچون حجامت، سفر، انعقاد نطفه و … اوقات واقعی (آخرین ستون سبز) ملاک است.
همانطور که ملاحظه می‌کنید سال ١٤٤٦ ه.ق سال کبیسه بوده و مدت ایام آن ٣٥٥ روز است که با توجه به ۳۰ روزه شدن واقعیِ ماه ذوالحجة، بر طبق قواعد شرعی بر اساس منهج عددی، آن یک روزِ کبیسه در قرارداد و حساب تقویم به همین ماه اضافه شده و در این سال، ماه ذوالحجة ۳۰ روزه قرارداد می‌شود. ناگفته نماند که انجام قرعه نیز -که امام آن را در هنگام تردید در حکم، «جایز» و «مصیب» دانسته- ماه ذوالحجة را به عنوان ماه قراردادی کبیسه نشان داد.

پ.ن:
✓اطلاعات ماه و خورشید از نرم افزار LunaSolCal و بر اساس افق تهران است.

🪶سیّد‌ محمّد جواد‌ موسوے

#فقه #احکام #فروع_دین #اصول_فقه #تقیه #رؤیت_محوری #عدد_محوری #روزه #فطر

دفتر علم🪶📖:
@DaftareElm

Читать полностью…

دفتر علم🪶📖

چون چند نفر پیام دادن درباره‌ی اوقات ماه قمری و کبیسه‌ی امسال سؤال کردند، به علت مشغله و گرفتاری هایی که دارم فعلاً فقط در یک نوشتار، اوقات واقعی و قراردادی امسال رو می‌نویسم تا ان شاء الله بعداً تقویم رو طراحی و بارگذاری کنم.

با ما همراه باشید.

دفتر علم🪶📖:
@DaftareElm

Читать полностью…

دفتر علم🪶📖

نظر امام صادق علیه السلام درباره‌ی این ۶ نفر:

امام صادق علیه السلام فرمود: «منزلت افراد [از سوی ما] را به اندازه‌ی روایاتشان از ما بشناسید.»

(الکافي ج ۱، ص ۵۰: مُحَمَّدُ بْنُ اَلْحَسَنِ عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنِ اِبْنِ سِنَانٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مَرْوَانَ اَلْعِجْلِيِّ عَنْ عَلِيِّ بْنِ حَنْظَلَةَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ يَقُولُ: اِعْرِفُوا مَنَازِلَ اَلنَّاسِ عَلَى قَدْرِ رِوَايَتِهِمْ عَنَّا. رجال الکشي ج ۱ ص ۵: حَمْدَوَيْهِ بْنُ نُصَيْرٍ عَنِ اِبْنِ أَبِي اَلْخَطَّابِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ حُذَيْفَةَ بْنِ مَنْصُورٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ قَالَ: اِعْرِفُوا مَنَازِلَ اَلرِّجَالِ مِنَّا عَلَى قَدْرِ رِوَايَاتِهِمْ عَنَّا.)

#عقاید #اعتقادات #معارف #اصول_دین

دفتر علم🪶📖:
@DaftareElm

Читать полностью…

دفتر علم🪶📖

کارمون با این آقا تموم نشده ها!

Читать полностью…

دفتر علم🪶📖

اگر نمی‌دانید بدانید که طب اسلامیِ حضرت آیت‌الله‌تان، فقط یک جریان سیاسی است و هیچ ارتباطی با طب اصیل اسلام و قرآن و ائمه علیهم السلام ندارد جز در عناوین و ظواهر. حضرت استادتان صرفاً یک مهره‌ی‌ بازی خورده‌‌ی جریان‌هایی است که از کاسبی با عنوان اهل بیت علیهم السلام سود می‌برند و متأسفانه ساده‌لوحی ایشان و بازی خوردن در این جریانات، ضربات سهمگینی به پیکره‌ی طب اسلامی اصیل زده و حتی بسیاری از تلاش‌های قبلی‌شان در شرح احادیث را هم تباه کرده است.
بله خوشحال می‌شویم هرچه زودتر این لکه‌ی ننگین را از دامانمان بزدایید.
البته در این سه چهار سال هم اسممان الکی و سنبلیک در آن لیست بوده و من در این ایام به کلی طبابت و دارو فروشی را کنار گذاشتم و مشغول تحقیق و تألیف بودم و هستم و داروها را خودم می‌سازم و اینکه می‌بینید تاکنون فقط یکی دو قلم دارو ساختم چون هدفم عملی کردن کلام معصوم و پرهیز از دروغ بستن به ایشان است، چون برای یک مفرده حدود ۵۰ منبع اصیل و گلچین شده از منابع کهن طب و همچنین اطلاعات جدید از مفردات را زیر و رو می‌کنم تا همانی که امام فرموده و مد نظرش بوده است را بیابم.
خداوند شاهد است که ماه‌ها برای یک مفرده می‌گردم و تحقیق می‌کنم تا به دستش بیاورم. علی رغم صدها آداب و قانون و جزئیات در داروسازی که نه شما و امثال شما و نه حضرت استادتان هیچ بویی از آن نبردند و فقط راه به راه داروهای شکمی و اجتهادی از خودشان بیرون می‌دهند و از کل داروهای خوراکی فقط یاد گرفتند پودر کنند و قاطی کنند! البته همین را هم یاد نگرفتند، بلکه اجتهاد کردند! و اگر از ایشان بپرسید «این مدل دارو در کدام دسته بندی قرابادین و انواع داروها قرار می‌گیرد؟» هیچ چیزی برای گفتن نخواهند داشت.

با این وجود، زحمات علمی ایشان در جمع آوری احادیث طب و شرح و دسته بندی آن‌ها قابل قدردانی است و نسخه‌های موجود در کتاب‌هایشان (و نه داروهایشان) فعلاً از باب اکل میته برای بیچارگانی که در اضطرار می‌افتند، در حکم لحم خنزیر بی‌فایده نیست.

به شما هم توصیه می‌کنم به جای سینه زنی در زیر بیرق ایشان و یقه دریدن در زیر عبایش، بروید ابتدا عربی یاد بگیرید سپس زبان علم طب را بیاموزید و سپس به خواندن کتب اصیل طب بپردازید که ماه‌ها و بلکه سال‌ها زمان می‌برد تا به بخشی از این اقیانوس با عظمت دست یابید.

🪶سیّد‌ محمّد جواد‌ موسوے

دفتر علم🪶📖:
@DaftareElm

Читать полностью…

دفتر علم🪶📖

۶-سؤال: «آیا در قضا و قدر مسلم، در کنار بلا، دعا کردن هیچ اثر معنوی و اخروی برای دعاکننده و بلادیده یا دعا کنندگان‌ دیگر ندارد؟!»

پاسخ: وقتی بلا نازل شد و امر محقق شد، دعاء برای امری که محقق شده فایده ای ندارد. این نص کلام امام معصوم است که بسیار هم این را می‌فرمود. اما شما با مغالطه، طوری سوال می‌کنید که مدعای من را «از بی‌فایدگی دعا بعد از نزول بلا» به «بی‌فایدگی مطلق دعا» تحریف کنید. مگر گفتیم دعاء مطلقاً فایده و اثر معنوی و اخروی برای هیچ کسی ندارد؟!‌ لطفاً عین مدعایی که گفتیم را نقد کنید و از مغالطه‌ی پهلوان پنبه استفاده نکنید که پنبه‌هایتان رشته می‌شود پس مدعای طرف مقابل را تحریف نکنید.

۷-سؤال: «آیا در روایات، دعا کردن هنگام بلا نهی شده یا به فرموده قرآن کریم: (العنكبوت/۶۵)، غفلت از خداوند و دعا کردن فقط هنگام بلا دیدن مورد سرزنش قرار گرفته است؟!»

پاسخ: باز هم مغالطه‌ی پهلوان پنبه و تحریف مدعا، ما نگفتیم دعا کردن هنگام بلا نهی شده و آن حدیث هم این را نفرموده، بلکه گفتیم نفعی نمی‌رساند، دقیقاً همان چه در نص حدیث آمده همین است. ضمن اینکه عرض شد نزول بلاء اگر به مرحله‌ی نهایی خود برسد و امر محقق شود دیگر دعا سودی ندارد نه وقتی که هنوز نازل نشده است. نمی‌دانم چرا باید برای فهم این بدیهیات انقدر ما را به زحمت بیندازید؟

۸-سؤال: «و آیا با توجه به این روایت: «امام صادق عليه السلام :هرگاه ديدى مردى به بلايى دچار است و خداوند به تو نعمت ارزانى داشته، بگو: خدايا! مسخره نمى كنم و به خود نمى بالم امّا تو را به سبب نعمتهاى بزرگى كه به من داده اى سپاس مى گويم» اگر حادثه‌ای رخ داد، به جای شکر خداوند و پرهیز از غرور، باید به طور ضمنی دعا کنندگان را تمسخر کرد؟!»

پاسخ: غرور؟ تمسخر؟! تحریف مدعا بس نبود و اکنون دست به اتهامات اخلاقی می‌زنید؟!‌ اینکه گفته شد: «خودتان را خسته نکنید چون دعایتان سودی ندارد»، تمسخر و غرور است؟! لا اقل اگر فهم من اشتباه هم باشد مستند و متکی به حدیث است اما اتهام غرور و تمسخری که شما وارد کردید متکی به کدام حجت و دلیل شرعی است؟! ضمن اینکه از کجا می‌دانید و بر چه اساسی می‌گویید که ما بعد از شنیدن این خبر، بابت نعمت حیات خودمان شکر نکردیم؟!

۹-سؤال: «و آیا این امت مسلمان و شیعه، علیرغم همه نقائص و ایرادات کم و بیش خود، باید با این جملات نواخته شوند؟!»

پاسخ: و باز هم هوچی‌گری برای تحریک احساسات مخاطبانتان! چرا از لفظ «نواختن» استفاده می‌کنید؟! ضمناً فرض بگیریم که آنچه گفتم «نواختن» بود (که نبود)، خب چه قبحی دارد؟! اگر جماعتی مسلمان و شیعه باشند پس دیگر «نواخته شدن» و «توبیخ کردنشان» قبیح است؟! پس چه می‌کنید با حدیثی که در آن امیرالمومنین علیه السلام مردم عوام را «گوسفندان لاغر» و «حزب باد» نامیده (الخصال ج ۱، ص ۱۸۶) و قرآن در آیات متعدد، آنان را فاقد تعقل دانسته و فرموده (اکثرهم لا یعقلون) و در بعضی دیگر از آیات آنان را به خرانی تشبیه کرده است که کتاب دین خود را فقط حمل می‌کنند (مثلها کمثل الحمار حملوا التوراة)؟ و روایات متعدد دیگر در توبیخ اکثریت جمعیت مسلمان و حتی اکثریت جمعیت شیعه.

۱۰-سؤال: «و آیا این دعاگویان برای نجات رئیس جمهور و‌ همراهان که بسیاری از اوقات اهل نماز و دعا و زیارت و ذکر هستند، فقط در اینجور مواقع یاد ائمه می‌افتند؟ آیا لایق این تهمت هستند؟!»

پاسخ: مجددا گفتید «نجات»، در حالی که آن‌ها در هنگام دعا از دنیا رفته بودند و امر محقق شده بود. از کجا فهمیدید که این جمعیت دعاکننده بسیاری از اوقات اهل نماز و دعا زیارت و ذکر هستند؟! و از کجا فهمیدید که این دعا و ذکر و نماز و زیارتشان هم برای همان رفع حوائجشان نیست؟! قطعاً نه من و نه هیچکسی نمی‌تواند درباره‌ی دیگران، مطلق سخن بگوید. بلکه حرف از عموم این جماعت زدم که صد البته عقایدشان برایم کاملاً روشن و واضح است و می‌دانم در چه جایگاهی در نزد خداوند قرار دارند، بخشی از دلیلم همان روایات و آیاتی که اشاره کردم، و دلیل دیگر این روایت: اعرفوا منازل الناس علی قدر روایاتهم عنا (منزلت و جایگاه مردم را به اندازه‌ی روایاتشان از ما بشناسید)
بنابراین اولاً درباره‌ی مطلق افراد سخن نگفتم بلکه عموم آن‌ها را اراده کردم. ثانیاً برای همین عموم هم ادله‌ی متعدد شرعی از آیات و روایات دارم که بخشی از آن ذکر شد و بخشی هم به خاطر ملازمات تقیه قابل گفتن نیست. ثالثاً حتی اگر عموم این جماعت، «فقط اینجور مواقع یاد ائمه علیهم السلام» نمی‌افتند و همیشه دست به دعا هستند اما همین قیدی که آوردم نشان می‌دهد مورد خطاب بنده، آن‌هایی بود که دارای این صفت هستند و «فقط اینجور مواقع یاد ائمه علیهم السلام می‌افتند» نه همه‌ی آن جماعت، پس تهمتی هم نزدم و مد نظرم فقط این دسته از افراد بود که معتقدم عموم و اکثر آن‌ها را شامل می‌شود.

ادامه دارد…

دفتر علم🪶📖:
@DaftareElm

Читать полностью…

دفتر علم🪶📖

اتفاقی بی‌نظیر

شاید هیچ کدام از حاضران این جلسه به جز جناب پزشکیان تا به حال در هیچ جلسه‌ی رسمی تا این اندازه حدیث روایت نکردند.

ما شاء الله

امام صادق علیه السلام فرمود: «منزلت افراد [از سوی ما] را به اندازه‌ی روایاتشان از ما بشناسید.»

(الکافي ج ۱، ص ۵۰: مُحَمَّدُ بْنُ اَلْحَسَنِ عَنْ سَهْلِ بْنِ زِيَادٍ عَنِ اِبْنِ سِنَانٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ مَرْوَانَ اَلْعِجْلِيِّ عَنْ عَلِيِّ بْنِ حَنْظَلَةَ قَالَ سَمِعْتُ أَبَا عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ يَقُولُ: اِعْرِفُوا مَنَازِلَ اَلنَّاسِ عَلَى قَدْرِ رِوَايَتِهِمْ عَنَّا. رجال الکشي ج ۱ ص ۵: حَمْدَوَيْهِ بْنُ نُصَيْرٍ عَنِ اِبْنِ أَبِي اَلْخَطَّابِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ حُذَيْفَةَ بْنِ مَنْصُورٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ قَالَ: اِعْرِفُوا مَنَازِلَ اَلرِّجَالِ مِنَّا عَلَى قَدْرِ رِوَايَاتِهِمْ عَنَّا.)

Читать полностью…

دفتر علم🪶📖

علامت مؤمن و خصیبی
.

«زیارت اربعین»، زیارت امام حسین(ع) است در روز اربعین؛ که مشهور است «امام حسن عسکری(ع)»، آن را از نشانه‌های مؤمن برشمرده است:
قَالَ(ع): عَلاَمَاتُ اَلْمُؤْمِنِ خَمْسٌ؛ صَلاَةُ اَلْإِحْدَى وَ اَلْخَمْسِينَ وَ زِيَارَةُ اَلْأَرْبَعِينَ وَ اَلتَّخَتُّمُ فِي اَلْيَمِينِ وَ تَعْفِيرُ اَلْجَبِينِ وَ اَلْجَهْرُ بِ‍ بِسْمِ اَللّٰهِ اَلرَّحْمٰنِ اَلرَّحِيمِ.
.
پیرامون این روایت، تأملاتی، قابل ملاحظه است:

الف ـ قدیمی‌ترین منبعی، که حاوی این روایت است، کتاب هدایة الکبری (ص344) اثر حسین بن حمدان خُصَیْبی (متوفی ۳۴۶ق) می‌باشد؛ که روایتی داستان‌وار و بلند را، از شخصِ مجهول (بلکه مهملی) با نام «عيسى بن مهدي الجوهري» نقل نموده است.
چند نکته پیرامون این روایت وی، چشم‌گیر است:
1ـ شخص خصیبی، خودش فاسد المذهب است و کتابش نیز به همان نسبت، بی‌‌اعتبار.
2ـ در این روایت بلند، ده خصلت از شیعیان ذکر شده «... وَ شِيعَتَكُمْ بِعَشْرِ خِصَالٍ ...» که البته «زیارت اربعین» در این ده خصلتِ درج شده، وارد نشده است.
.
ب ـ قدیمی‌ترین منابعی، که عین روایتِ ابتدای مقاله، در آنها موجود است و عبارت «... وَ زِيَارَةُ اَلْأَرْبَعِينَ ...» را نیز دارا هستند؛ کتاب‌های المزار (ج۱، ص۵۳)  منسوب به شیخ مفید (م413ق) و تهذيب الأحكام (ج۶، ص۵۲) شیخ طوسی (م460ق) می‌باشند.
چند نکته پیرامون این روایت ایشان، قابل عرض است:
1ـ کتاب المزار، منسوب به شیخ مفید شده، ولی طبق قرائنی، ظاهراً تألیفی متأخر از او می‌باشد؛ یا لااقل اضافاتی از متأخرین در این کتاب، سرایت نموده است.
2ـ در این دو منبع، روایت بدون سند ذکر شده «رُوِيَ عَنْ أَبِي‌مُحَمَّدٍ اَلْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ اَلْعَسْكَرِيِّ(ع)».
علمای فرق اسلامی و مخصوصاً شیعی، در بسیاری موارد، وقتی سند روایتی مشکل‌دار بوده است، روایت را (با این که سند دارد) بدون سند درج کرده اند؛ تا فساد سند، گریبان‌گیر متن منقول ایشان نگردد.
بنابراین بعید نیست که مصدر المزار یا تهذیب، کتاب الهداية الکبری بوده است، اما فساد مؤلف و شهرت مذهب وی در محافل حدیثی شیعه، باعث شده تا این مؤلفین گرانقدر، سند خصیبی را ذکر ننمایند.
بر این اساس و جدای از مسأله سند، چون روایت خصیبی، طولانی است؛ و حاوی مطالب منحرف و مخالفِ «فقه» طوسی یا مفید بوده است، متن روایت توسط ایشان، تقطیع و کوتاه شده، نقل گشته است.
3ـ هر چند که، عبارت «... وَ زِيَارَةُ اَلْأَرْبَعِينَ ...» اضافه بر نقل کتاب خصیبی است؛ پس لازم است مشخص شود که آیا این عبارت اضافی، در نسخ متقدم تهذیب و المزار منسوب به مفید بوده است یا خیر؟ و اگر موجود بوده، این تفاوت با کتاب الهداية الکبری، چگونه تحلیل و تفسیر خواهد شد.
.
ج ـ چون برخی از نامه‌ها و کتب و نیز روایات «ابی‌محمد حسن بن علی» معروف به ناصر للحق اطروش، اشتباهاً به امام حسن عسکری(ع)، امام یازدهم ما شیعیان منسوب شده‌اند؛ اکنون لازم است دلایلی تبیین شود که اساساً آیا روایت «پنج نشانه مؤمن»، از ناصر کبیر زیدی است یا از امام یازدهم(ع) ما شیعیانِ امامیه.
ناصر اطروش در تفسیر عسکری، شبیه این رویه را در تبیین صفات شیعه، اتخاذ نموده است؛ پس بنابراین، بعید نیست که روایت مذکور بالا نیز، از امام زیدیه باشد نه از امام ما.
.
د ـ در برخی منابع متأخر، همانند کتاب اَلْمَزارُ الْکَبیر (ص352) اثر محمد بن جعفر مشهدی (م۶۱۰ق)، این روایت بالا، بدون اسناد از «عَنْ أَبِي‌هَاشِمٍ اَلْجَعْفَرِيِّ عَنْ أَبِي‌مُحَمَّدٍ اَلْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ اَلْعَسْكَرِيِّ عَلَيْهِمَا اَلسَّلاَمُ» نقل شده است.
همچنین در کتاب عَوالِی اللَّئالی العَزیزیة (ج4، ص37) اثر منسوب به ابن ابی‌جمهور (متوفای بعد از ۹۰۱ ق)، روایت مذکور، نه از امام حسن عسکری(ع)، بلکه از امام صادق(ع) عیناً نقل شده است «وَ رُوِيَ عَنِ اَلصَّادِقِ(ع) أَنَّهُ قَالَ: عَلاَمَاتُ اَلْمُؤْمِنِ خَمْسٌ ...».
.
/channel/TafsirHasanAskariUtrush

Читать полностью…

دفتر علم🪶📖

بازشناسایی مؤلف تفسیر منسوب به امام حسن عسکری(ع)
.
فایل مقاله👇
https://jquran.um.ac.ir/article_43144_25574e4d6c8a4b92b46ba23fc99144ea.pdf
.
*چکیده*
تفسیر منسوب به امام حسن‌بن‌علی عسکری(ع) از تفاسیر روایی متقدم شیعه در قرن سوم است که از جهات مختلفی مناقشه‌آمیز است و توسط برخی از اندیشمندان متقدم و متأخر امامیه نقد و گفت‌گوهای انتقادی شده است. باتوجه‌به برخی مطالب سست و نادرستِ موجود در این تفسیر و نیز مناقشات راجع به آن و مخصوصاً روشن‌شدن عدم‌انتساب تفسیر به امام یازدهم(ع)، اکنون این سؤال به وجود می‌آید که اگر تفسیر کنونی برای امام حسن عسکری(ع) یا پدر بزرگوارشان نیست، پس مؤلف کتاب کنونی تفسیر چه کسی است؟ چه دلایلی وجود دارد که نشان دهد تفسیر کنونی متعلق به شخص به‌خصوصی است؟ یا اینکه این کتاب با فرض عدم‌انتساب به امامین عسکریین(ع)، به‌نوعی مجهول‌المؤلف است؟
نوشتار حاضر طی مقدماتی به شناسایی مؤلف این تفسیر می‌پردازد و با دلایل و شواهدی از متن خودِ تفسیر و اسناد تاریخی دیگر نشان می‌دهد که مؤلف تفسیر کنونی در واقع حسن‌بن‌علی عسکری، ملقب به ناصر للحق اطروش، امام زیدیه و حاکم علوی طبرستان است.
.
‏/channel/TafsirHasanAskariUtrush

Читать полностью…

دفتر علم🪶📖

بالا سر امام و زیر قبة

Читать полностью…

دفتر علم🪶📖

🖤ترجمه مقتل أبى مخنف💔

💔این کتاب، معتبرترین مقتل و نخستین گزارش مستند از وقایع کربلا است.

💔خواندن آن را امروز از دست ندهید خصوصاً از صفحه ۱۴۷ به بعد

🏴أَعْظَمَ اللهُ أُجُورَنَا بِمُصَابِنَا بِالْحُسَیْنِ عَلَیْهِ السَّلامُ وَ جَعَلَنَا وَ إِیَّاکُمْ مِنَ الطَّالِبِینَ بِثَارِهِ مَعَ وَلِیِّهِ الْإِمَامِ الْمَهْدِیِّ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ عَلَیْهِمُ السَّلامُ🏴

دفتر علم🪶📖:
@DaftareElm

Читать полностью…

دفتر علم🪶📖

شیخ عباس قمی در مفاتیح الجنان در خصوص روز عاشورا، روایتی قابل تأمل از امام رضا علیه السلام نقل می‌کند.

از حضرت رضا علیه السّلام روایت شده: هرکه کوشیدن در حوائج خود را در روز عاشورا ترک کند، و به دنبال کارى نرود، حق تعالى حوائج دنیا و آخرت او را برآورد و هرکه روز عاشورا، روز مصیبت و اندوه و گریه او باشد، حق تعالى روز قیامت را روز شادى و سرور و خوشحالى او گرداند، و دیده‏اش در بهشت به ما روشن شود، هرکه روز عاشورا را روز برکت نامد، و در آن روز براى منزل خود چیزى ذخیره نماید خدا آن ذخیره را براى او مبارک نکند، و روز قیامت با یزید و عبید الله بن زیاد، و عمر بن سعید علیهم اللعنه محشور گردد....

احتیاط این است که امروز غذا هم اگر از هیأت‌ها می‌گیرید برای شب یا مواقع دیگر ذخیره نکنید. خوردن در امروز هم که نهی شده، حتی افطارِ هنگام عصر هم توصیه کردند با چیز سبک مثل شیر و ماست یا خرما و امثال آن (مثل شله زرد و شیر برنج و ...) که غذای ماتم زدگان است و مصیبت زدگان می‌خورند انجام شود. اگر مصیبت زده باشید آیا غذای لذیذ از گلویتان پایین می‌رود؟ باید همانطور بود.

🔥اللهم العن قتلة الحسین علیه السلام🔥

🤲🏻التماس دعا

دفتر علم🪶📖:
@DaftareElm

Читать полностью…

دفتر علم🪶📖

⁉️وقتی به ما می‌گویند «فلانی سلام رساند»، چگونه جواب سلامش را بدهیم؟!

یحیی بن ابراهیم گفت: به امام صادق علیه السلام گفتم: فلانی و فلانی به شما سلام رساندند. پس امام فرمود: «و سلام بر آن‌ها»...

(الکافی ۵- ۱۰۷- ۸: وَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ یَحْیَی عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدٍ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ یَحْیَی بْنِ إِبْرَاهِیمَ بْنِ مُهَاجِرٍ قَالَ: قُلْتُ لِأَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع فُلَانٌ یُقْرِئُکَ السَّلَامَ وَ فُلَانٌ وَ فُلَانٌ فَقَالَ وَ عَلَیْهِمُ السَّلَامُ قُلْتُ یَسْأَلُونَکَ الدُّعَاءَ قَالَ وَ مَا لَهُمْ قُلْتُ حَبَسَهُمْ أَبُو جَعْفَرٍ- فَقَالَ وَ مَا لَهُمْ وَ مَا لَهُ فَقُلْتُ اسْتَعْمَلَهُمْ فَحَبَسَهُمْ فَقَالَ وَ مَا لَهُمْ وَ مَا لَهُ أَ لَمْ أَنْهَهُمْ أَ لَمْ أَنْهَهُمْ أَ لَمْ أَنْهَهُمْ هُمُ النَّارُ هُمُ النَّارُ هُمُ النَّارُ ثُمَّ قَالَ اللَّهُمَّ اجْدَعْ عَنْهُمْ سُلْطَانَهُمْ- قَالَ فَانْصَرَفْنَا مِنْ مَکَّةَ فَسَأَلْنَا عَنْهُمْ فَإِذَا هُمْ قَدْ أُخْرِجُوا بَعْدَ الْکَلَامِ بِثَلَاثَةِ أَیَّامٍ.)

#فقه #احکام #فروع_دین

دفتر علم🪶📖:
@DaftareElm

Читать полностью…

دفتر علم🪶📖

آیا دقت کردید که مردم شیعه رو یه طوری بار آوردن که از هیأت نرفتن و توی مجلس عزا شرکت نکردن، بیشتر احساس گناه و شرم می‌کنن تا از ترک بعضی تکالیف شرعی واجب و انجام بعضی از گناهان؟!

الان مثلاً در نظر بگیرید طرف شب عاشورا یا روز عاشورا از خونه بیرون نره
آیا از این اتفاق، بیشتر احساس گناه می‌کنه یا از اینکه مثلاً فلان جا دروغ گفته یا اسراف کرده یا حکمی بدون حدیث از دین گفته و نسبتی بدون علم به خدا داده؟ یا فلان جا حق الناسی مرتکب شده؟ یا گمان بد به مؤمنی برده؟ یا نسبت بدون علمی به کسی داده و تهمت زده؟

واقعاً چرا عزاداری برای ما بسیار پررنگ‌تر از تکالیف و فرائض و محرمات هست؟
در کجای دین چنین چیزی مورد پسند و مورد تأیید و رضایت خدا و اهل بیت اعلام شده؟

دفتر علم🪶📖:
@DaftareElm

Читать полностью…

دفتر علم🪶📖

🪶تقویم ١٤٤٦ ه.ق (نوشتار زیر تقویم در داخل فایل خوانده شود)

بنا بر آنچه گفته شد (اینجا) اولین روز سال، یکم ماه رمضان است؛ لذا در این تقویم، یکم سال ١٤٤٦ از اولین روز ماه رمضان سال ١٤٤٥ رسمی حساب شده و سپس یکم واقعی و قراردادی هر ماه ثبت گردید.
برای اعمال شرعی همچون روزه، عید فطر، حج، عید قربان و … می‌بایست به ستون آبی در سمت چپ جدول عمل نمود ولی برای اعمالی همچون حجامت، سفر، انعقاد نطفه و … اوقات واقعی (آخرین ستون سبز) ملاک است.
همانطور که ملاحظه می‌کنید سال ١٤٤٦ ه.ق سال کبیسه بوده و مدت ایام آن ٣٥٥ روز است که بر طبق قواعد شرعی بر اساس منهج عددی، آن یک روزِ کبیسه در قرارداد و حساب تقویم به ماه ذوالحجة اضافه شده و در این سال، این ماه ۳۰ روزه قرارداد می‌شود.
ناگفته نماند که انجام قرعه نیز -که امام آن را در هنگام تردید در حکم، «جایز» و «مصیب» دانسته- ماه ذوالحجة را به عنوان ماه قراردادی کبیسه نشان داد.

پ.ن:
✓اطلاعات ماه و خورشید از نرم افزار LunaSolCal و بر اساس افق تهران است.

🪶سیّد‌ محمّد جواد‌ موسوے

#فقه #احکام #فروع_دین #اصول_فقه #تقیه #رؤیت_محوری #عدد_محوری #روزه #فطر

دفتر علم🪶📖:
@DaftareElm

Читать полностью…

دفتر علم🪶📖

خدا را شکر که در این شب عظیم، زائر قبر مطهر امام رضا علیه السلام بودم.

ان شاء الله قسمت همه تون

داشتم پست مربوط به اوقات رو می‌نوشتم که گرفتاری پیش اومد بعدش هم رفتیم حرم زیارت و نشد بنویسم.
ان شاء الله همین امشب می‌نویسم.

Читать полностью…

دفتر علم🪶📖

🌸🌺عید سعید غدیر، بزرگترین عید جهان، بر همه‌ی شیعیان مبارک باد🌺🌸

دفتر علم🪶📖:
@DaftareElm

Читать полностью…

دفتر علم🪶📖

خلاصه‌ای از اطلاعات مربوط به «حدیث» و «رجال» که دانستن آن برای همه‌ی کسانی که می‌خواهند دین و زندگی خود را از احادیث بگیرند واجب است. حتماً گوش کنید.

#فقه #تفقه

دفتر علم🪶📖:
@DaftareElm

Читать полностью…

دفتر علم🪶📖

⁉️چرا بعضی‌ها هر چقدر نشانه و حدیث و آیه می‌بینند دست از تعصب و لجاجت و تبعیت و پیروی از بت‌هایشان برنداشته حتی اگر خود آن بت‌ها اقرار به خطا و اشتباهشان کنند؟!

امام صادق علیه السّلام فرمودند: «مردی در گذشته دنبال مال حلال را گرفت ولی نتوانست به آن دست پیدا کند و بعد دنبال مال حرام رفت و به آن هم نرسید، در این هنگام شیطان رسید و به او گفت: ای مرد تو دنیا را از طریق حلال خواستی بدست آوری به آن نرسیدی و بعد در نظر گرفتی از طریق حرام به آن برسی آن را هم نیافتی.
اکنون تو را به چیزی راهنمائی می‌کنم اگر آن را انجام دهی مال زیاد بدست می‌آوری و پیروانت زیاد خواهند شد، گفت: آن چیست بگوئید تا به آن عمل کنم.
شیطان گفت: بیائید دین جدیدی درست کنید و مردم را بطرف آن دعوت نمائید.
او هم دستور شیطان را بکار گرفت و دین جدیدی را پایه افکند و مردم را بطرف آن فرا خواند گروهی دعوت او را قبول کردند و مال زیادی بدست آورد، بعد از آن روزی با خودش فکر کرد و گفت: این چه کاری بود که من کردم، دینی ساختم و مردم را به آن دعوت کردم.
کار بدی کردم فکر می‌کنم خداوند توبه مرا قبول نکند مگر اینکه من مردم را بار دیگر دعوت کنم و جریان را به آنها بگویم و از آن‌ها بخواهم دست از این دین بردارند او مرتب به یاران خود مراجعه می‌کرد و به آنان می‌گفت: دینی که من شما را بسوی آن دعوت کردم باطل است و من آن را پدید آورده ام.
مریدان او گفتند: تو دروغ می‌گوئی! آن دین حق می‌باشد تو در آن به شک و تردید گرفتار شده‌ای و از آن بازگشته‌ای.
او بعد از این زنجیری بدست آورد و آن را بر گردنش آویخت و سر دیگرش بر میخی بر زمین کوبید و گفت: این زنجیر را از گردن بیرون نخواهم کرد تا خداوند مرا بیامرزد.
در این هنگام خداوند به یکی از پیامبران وحی فرستاد و فرمود: به آن مرد بگو، سوگند به عزت و جلال خودم اگر مرا به اندازه ای بخوانی تا بند بند اندامت جدا شود تو را اجابت نخواهم کرد، تا آن گاه کسانی که بر این دین مرده اند از آن عقیده برگردند.»
 
(علل الشرائع ج ۲ ص ۱۷۸ و بحارالانوار، ج ۶۹، ص ۲۱۹: عَنْ أَبِیهِ عَنْ سَعْدٍ عَنْ أَیُّوبَ بْنِ نُوحٍ عَنِ ابْنِ أَبِی عُمَیْرٍ عَنْ هِشَامِ بْنِ الْحَكَمِ عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: كَانَ رَجُلٌ فِی الزَّمَنِ الْأَوَّلِ طَلَبَ الدُّنْیَا مِنْ حَلَالٍ فَلَمْ یَقْدِرْ عَلَیْهَا وَ طَلَبَهَا مِنْ حَرَامٍ فَلَمْ یَقْدِرْ عَلَیْهَا فَأَتَاهُ الشَّیْطَانُ فَقَالَ لَهُ یَا هَذَا إِنَّكَ قَدْ طَلَبْتَ الدُّنْیَا مِنْ حَلَالٍ فَلَمْ تَقْدِرْ عَلَیْهَا وَ طَلَبْتَهَا مِنْ حَرَامٍ فَلَمْ تَقْدِرْ عَلَیْهَا أَ فَلَا أَدُلُّكَ عَلَی شَیْ ءٍ تَكْثُرُ بِهِ دُنْیَاكَ وَ یَكْثُرُ بِهِ تَبَعُكَ قَالَ بَلَی قَالَ تَبْتَدِعُ دِیناً وَ تَدْعُو إِلَیْهِ النَّاسَ فَفَعَلَ فَاسْتَجَابَ لَهُ النَّاسُ وَ أَطَاعُوهُ وَ أَصَابَ مِنَ الدُّنْیَا ثُمَّ إِنَّهُ فَكَّرَ فَقَالَ مَا صَنَعْتُ ابْتَدَعْتُ دِیناً وَ دَعَوْتُ النَّاسَ مَا أَرَی لِی تَوْبَةً إِلَّا أَنْ آتِیَ مَنْ دَعَوْتُهُ إِلَیْهِ فَأَرُدَّهُ عَنْهُ فَجَعَلَ یَأْتِی أَصْحَابَهُ الَّذِینَ أَجَابُوهُ فَیَقُولُ لَهُمْ إِنَّ الَّذِی دَعَوْتُكُمْ إِلَیْهِ بَاطِلٌ وَ إِنَّمَا ابْتَدَعْتُهُ فَجَعَلُوا یَقُولُونَ كَذَبْتَ وَ هُوَ الْحَقُّ وَ لَكِنَّكَ شَكَكْتَ فِی دِینِكَ فَرَجَعْتَ عَنْهُ فَلَمَّا رَأَی ذَلِكَ عَمَدَ إِلَی سِلْسِلَةٍ فَوَتَدَ لَهَا وَتِداً ثُمَّ جَعَلَهَا فِی عُنُقِهِ وَ قَالَ لَا أَحُلُّهَا حَتَّی یَتُوبَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَیَّ فَأَوْحَی اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَی نَبِیٍّ مِنَ الْأَنْبِیَاءِ قُلْ لِفُلَانٍ وَ عِزَّتِی لَوْ دَعَوْتَنِی حَتَّی تَتَقَطَّعَ أَوْصَالُكَ مَا اسْتَجَبْتُ لَكَ حَتَّی تَرُدَّ مَنْ مَاتَ إلی [عَلَی] مَا دَعَوْتَهُ إِلَیْهِ فَیَرْجِعَ عَنْهُ.)

#بدعت #تعصب #ولیجه_پرستی #عقاید #اعتقادات #اصول_دین #ولایت #مرجعیت #تقلید #اجتهاد

دفتر علم🪶📖:
@DaftareElm

Читать полностью…

دفتر علم🪶📖

و اما پاسخ به حرف‌های کودکانه‌ای که در آخر متن فوق مطرح شد

نگارنده متن فوق گفته: «آیا چنین اظهار نظری از سوی جناب آقای موسوی، شایسته هیچ‌ تذکر و‌ عتابی از سوی دفتر آیت الله تبریزیان نیست؟!»

پاسخ:
ظاهراً هنوز در فضای کودکانه‌ی مقطع ابتدایی و دبستان و شاید مهد کودک قرار دارید که خیال می‌کنید وقتی می‌خواهید با کسی مقابله کنید باید به آقا معلم یا ناظم و مدیر مدرسه راپورت دهید و مخبری کنید تا آن‌ها هم گوشش را بپیچانند!😄 از آن رؤیاهای کودکانه خارج شوید. البته از قشر شما همیشه این اخلاق را دیده‌ام که به هیچ عنوان به اندازه‌ی سر سوزنی تحمل یک فرد دینی که بسیاری از باورهای دینی‌اش در تضاد با باورهایتان است را ندارید و می‌خواهید نیست و نابود شود و یا دهانش بسته شود. صد البته که این نوع عقده‌ها ریشه‌هایی در روان بیمار شخص دارد و شاید روزها و هفته‌ها روانکاوی و درمان آن زمان ببرد.
در ثانی، اظهار نظر من در کانال غیرطبی‌ام در یک موضوع غیر مرتبط با طب چه ربطی به شما -که کانالتان در موضوع طب است- و چه ربطی به آقای تبریزیان و دفتر کذایی‌اش دارد؟!

بنده در زیر چتر هیچ احد الناسی جز امام زمان علیه السلام نیستم که کسی بخواهد بابت یک اظهار نظر در یک موضوع اعتقادی عتابم کند. کاملاً مستقل و آزاده نظراتم را می‌گویم و نه تو و امثال تو و نه آن دفتری که سنگش را به سینه می‌زنید عددی نیستید که بخواهید این صدا را خاموش کنید. خودم هر زمان که بخواهم سکوت می‌کنم و هر زمان که بخواهم سخن می‌گویم.

نگارنده‌ی مذکور سپس گفته: «به راستی کسی که حرمت استاد خود را هم نگه نداشته است، چگونه هنوز نامش در بین نمایندگان طب اسلامی وجود دارد تا هرچند وقت یکبار، با نظرات ناقص خود، اسباب آسیب به کل مجموعه طب اسلامی را فراهم کند؟!»

پاسخ:
باز هم رفتار کودکانه و مضحک. اولاً کدام بی‌احترامی؟! از شما قشر بیمار کم ندیدم که کوچکترین نقد‌ها به بت‌های ذهنی‌تان را «توهین» و «بی‌احترامی» می‌نامید تا با هوچی‌گری‌هایتان، به جای پاسخ به اشکالات و انتقادات او، به خودش حمله کنید و او را شخصی موهن و بی‌ادب جلوه دهید تا زحمتتان برای پاسخ به نقدهایش کم شود.
ثانیاً: مجدداً می‌پرسم: اظهار نظرم در یک موضوع اعتقادی چه ارتباطی به مجموعه‌‌ی طب اسلامی دارد؟ آیا طب اسلامی فقط برای کسانی است که با شما در اعتقادات هم‌نظر باشند؟! بهتر است جهت اطلاعتان عرض کنم، قبل از آنکه نطفه‌ی تو و استادبزرگتان بسته شود طب اسلامی توسط کسانی در شیعه نوشته و تألیف و جمع می‌شد که صفر تا صدِ عقاید ریشه‌ای شما را قبول ندارند و اگر امروز زنده بودند و حرفهایتان را می‌شنیدند احتمالاً لبخندی می‌زدند و به رفتارهای کودکانه‌‌ی شما می‌خندیدند.

بنده هیچ شخص حقیقی و حقوقی و هیچ قشر و مجموعه‌ای را نمایندگی نمی‌کنم. من فقط نماینده‌ی خودم هستم و بس. اتفاقاً بگویید زودتر این لکه‌ی ننگ را بردارند تا دامانمان بیش از این به صدها دروغی که در همین مجموعه‌‌ی طبِ مثلاً اسلامی، به ائمه علیهم السلام بسته می‌شود آلوده نباشد.
نمایندگی ما برای همان ابتدای کار عملیِ آقای تبریزیان بود (اواسط سال ۹۵ و ۹۶) که در تهران کلا ۴ نماینده داشت و ما نفر پنجم بودیم و آن زمان، هم به خاطر ناپختگی‌مان و هم به خاطر کم تجربگی در این عرصه و عرصه‌های مشابه، خیال می‌کردیم ایشان «عالم طب» است و داروهای اهل بیت علیهم السلام را با علمی که به احادیث و به طب دارد می‌سازد و خالصانه پیش‌بُرد علوم اسلامی را دنبال می‌کند نه اکنون و نه از سه چهار سال قبل که به کل، داروهای ایشان را کنار گذاشتم و دیگر طبابت نمی‌کنم که اکثریتِ قریب به اتفاق این داروها شکمی و اجتهادی است و از هیچ اصول طبی، نه طب جدید و نه طب قدیم پیروی نمی‌کند.
و این، بعد از آن بود که از وضعیت نسخ خطیِ احادیثِ طب و خواندن کتب اصیل طب قدیم و علوم کیمیاء و قرابادین -که با توجه به روایات متعدد ائمه علیهم السلام، سر منشاء همه‌ی این‌ها به انبیاء می‌رسد- مطلع شدم و بعینه دیدم که طب اسلامی‌ تبریزیانی فرسنگ‌ها با اصل طب ائمه علیهم السلام فاصله دارد و دروغ‌های متعددی تاکنون در آن مطرح شده تا بعضی اهداف سیاسی و مالی را دنبال کند.

ادامه دارد...

@DaftareElm

Читать полностью…

دفتر علم🪶📖

و اما پاسخ به سوالاتی که نگارنده مطرح کرده:

۱-سؤال: «مدعای شما خودتان را با دعا برای نجات سرنشینان خسته نکنید مبتنی بر کدام روایت یا سیره عملی اوصیاء الهی می‌باشد؟!

پاسخ: کدام روایت؟! واقعاً ندیدید؟! یا خود را به ندیدن زدید (یجعلون اصابعهم فی آذانهم)؟! همان روایتی که در پستمان گذاشتیم اگر ندیدید دوباره بخوانید (اینجا) وقتی الان مشخص شد که سرنشینان در همان ابتدای امر درگذشتند و دار فانی را وداع گفتند پس پرواضح است که این دعاها بعد از مرگ آنان بوده و نمی‌توانسته موجب نجاتشان شود. این بدیهیات هم توضیح دهیم؟!
و اما سیره اوصیاء الهی: می‌دانیم که حضرت آدم علیه السلام بعد از آنکه از بهشت رانده شد هرچه دعا کرد خداوند هیچ وقت او را به بهشت بازنگرداند، چون بلاء نازل شد و امر محقق شد و ایشان بعد از اطلاع از اینکه بازگشتن به بهشت ممکن نیست دیگر تسلیم حکم الهی شدند و به دعا برای بازگشت به بهشت ادامه ندادند. می‌دانیم که امام صادق علیه السلام تا قبل از رحلت فرزندشان که در بستر بودند بی‌تابی می‌کردند و رنگ و رویشان دگرگون بود اما به محض اینکه خبر فوت ایشان را شنیدند رنگشان سرخ و نیکو شده و از دگرگونی خارج شدند و قضای الهی را پذیرفتند و تسلیم امر خداوند گشتند (الکافي ج ۳، ص ۲۲۵)، چون امر محقق شد و بلا به درجه‌ی نهایی نزول خود رسید. پس دیگر آه و ناله و دعا و بی‌تابی برای چیزی که محقق شده جایگاهی نداشت بلکه اگر دعایی باقی مانده برای غفران و آمرزش او خواهد بود. این مسأله آنقدر بدیهی است که به ذکر همین دو نمونه اکتفا می‌کنم.

۲-سؤال: «آیا دعا کردن برای دیگر مومنان، در سختی ها و بلایا از آن جلوگیری نمی‌کند؟ و یا حداقل در تخفیف شدت آن و رفع گره‌های نجات، اثر نخواهد داشت؟!»

پاسخ: خودتان می‌گویید «جلوگیری»، خب این یعنی قبل از نزول بلاء و تحقق امر، یا بعد از آن؟! واضح نیست؟! بله! دعاء برای دیگر مؤمنان، «قبل از نزول بلاء» از آن بلاها جلوگیری می‌کند و یا موجب تخفیف شدت آن می‌شود، اما این چه ربطی به دعاهایی دارد که «بعد از نزول بلاء و تحقق امر» انجام شد آن هم زمانی که سرنشینان بالگرد ساعات ابتدایی جهان پس از مرگشان را تجربه می‌کردند و تمام شواهد اخباری که به دست می‌رسید هم حکایت از وفاتشان داشت؟!

۳-سؤال: «آیا در هنگام بلا، اگر دوستداران فرد بلادیده دست به دعا بردارند که بلا دور شود یا اتفاق بهتری بیفتد، کار اشتباهی کرده‌ اند؟»

پاسخ: اصلا صحبت سر این نیست که کار اشتباهی می‌کنند و ما هم ادعا نکردیم این دعا کردن بعد از نزول بلا «اشتباه» است، بلکه گفتیم «فایده ندارد» و در حدیث هم نگفته این کار «اشتباه» است اما گفته شده «لا ینتفع به» یعنی «به سبب آن، نفعی نمی‌رسد»، خب الان بعد از اعلامات رسمی هنوز برای شما مشخص نشد که آن دعاها سودی رساند یا نه و به سبب آن‌ها نفعی رسید یا نه؟! یا هنوز می‌خواهید به خاطر مشکل شخصی با بنده به علت برخی موضع گیری‌هایم، همچنان بر جهل و تعصبتان پافشاری کنید؟! بابا تمام شد و سرنشینان در همان لحظه از دنیا رفتند و ساعت‌ها از اعلام رسمی درگذشتشان هم می‌گذرد و شما هنوز با بنده بحث می‌کنید که آیا آن دعاها نتیجه بخش بوده و فایده داشته یا نه؟!

۴-سؤال: «آیا تذکر تنبیهی در یک روایت برای فردی که فقط هنگام بلا یاد خدا افتاده، معنایش این است که وی ناامید باشد تا به کفر یا شرک خود بمیرد و نباید دعا کند؟»

پاسخ: مگر گفتیم چنین کسی کافر یا مشرک است؟! به چه جرأتی و با کدام حجت شرعی، آن دعاکنندگان را «کافر» و «مشرک» می‌نامید یا بدتر از آن، تهمت نسبت دادن کفر و شرک به آنان را به ما می‌زنید؟! در ثانی: ظاهراً هنوز متوجه حدیث نشدید. امری که محقق شده و بلایی که به نهایت خود رسیده بود دیگر هیچ امکان عقلی هم برای استجابت دعا وجود ندارد چه برسد به اینکه صحبت از امید یا ناامیدی دعاکنندگان کنیم.

۵-سؤال: «آیا در بلایا، فریادرسی جز خداوند وجود دارد؟»

پاسخ: خیر. فریادرسی جز خداوند وجود ندارد. خب که چه؟ با این چه چیزی ثابت می‌شود؟ آیا ثابت می‌شود که استجابت دعا هیچ شرط و قیدی نداشته باشد؟! چون فریادرس خداست؟! لطفاً قبل از سخن گفتن کمی بیشتر فکر کنید.

ادامه دارد…

دفتر علم🪶📖:
@DaftareElm

Читать полностью…
Subscribe to a channel