پیروز، توله یوز ایرانی جدای از اهمیت زیست محیطی و موضوعات مربوط به گونه حیات وحش، یک کارکرد سمبلیک بسیار مهم داشت.
تولد تا مرگ پیروز، تولد امید در یک ناباوری تا مرگ آن امید بود. دوران 10 ماهه زندگی پیروز چیزی شبیه دوران 40 سال زندگی نسل دهه 60 است. تولد بعد از آغاز تاریکی که شاید روزنه ای از امید باشد. تلاش برای بقاء و زنده ماندن و امیدوار بودن و در انتها تسلیم ناکارآمدی محض شدن.
دوران زندگی پیروز نشان داد هر میزان تلاش در "تاریکی" ، حتی به مدت بیش از 40 سال ، بازهم در انتها سرنوشتی جز مرگ امید ندارد.
تنها در "روشنایی" میتوان به دیدار خورشید امیدوار بود.
باید دیوارهای تاریکی فرو ریزد.
سروش سارابی
@daneshagahi
خیلی تلاش کردم که
پدیده دلار 60 هزار تومبانی
و همزمان تلاش مردم در کوچه و خیابان برای روتین شب عید رو بتونم باهم توصیف کنم که تنها به یک نتیجه علمی رسیدم.
به شکل خاصی ترکیبی از لیدوکائین به مغز اکثریت جامعه تزریق شده و مغز در حال استفاده از لیدوکائین به عنوان منبع انرژی هست.
اینترنت ندارید، آزادی های مدنی ندارید، آب و هوا و طبیعت ندارید اوکی اینا هیچ کدوم برای ادامه حیاتتون نیاز نیست، غذا هم نمیخورید؟ اجاره هم نمیدین، لباس هم نمی پوشید؟
تنها راه توصیف علمی پدیده فعلی در جامعه ما، فقط لیدوکائین هستش.
@daneshagahi
مشارکت اجتماعی هانا آرانت و نقش آفرینی به عنوان حیوان غیر اقتصادی به کنار، همون خوراک و سرپناه اولیه حیوانی هم که نمیشه تهیه کرد براتون مشکلی نیست؟
کلا از ۵۰۰۰ به ۵۶۰۰۰ اثری در زندگیتون نداره؟؟ فوتوسنتز میکنید و تو غار زندگی میکنید؟
متأسفانه همراهان من اینجا همه از نسلی هستیم که برامون این وضع رو انتخاب کردن، کاش یه تعداد از اون انتخاب کنندهها اینجا بودن فقط یک کلمه به من جواب میدادن که نمیخواهید تلاشی برای اصلاح انتخابتون انجام بدین؟
@daneshagahi
هانا آرنت - قشر خاکستری و عادی سازی شر
توصیه می کنم حتما این 20 دقیقه کوتاه رو ببینید، به اندازه 2 سال دانشگاه مطلب زیرساختی دارد.
آوای فلسفه
@daneshagahi
داشتم یک مقاله در مورد کاربردهای هوش مصنوعی در علوم شناختی مینوشتم که دوستی این خبر رو برام ارسال کرد
خطیب جمعه اهواز: به فرموده قرآن، بیشتر «ساکنان کره مریخ» مشرک هستند.
@daneshagahi
یک دستاورد جدید در استفاده از هوش مصنوعی نشان داده است که یک مدل هوش مصنوعی که شبیه به GPT3 به جای استفاده از متن بر روی داده های 280 میلیون ساختار پروتئینی آموزش داده شده است، توانسته است پروتئینهای جدیدی را از ابتدا طراحی کند که خواص ضد میکروبی دارند. این پروتئینها ساخته شده و درستی عملکرد آنها نشان داده شده است.
Ali Madani at Profluent, a biotechnology start-up in California, and his colleagues used an AI to design millions of new proteins.
خب پروتئین های مهندسی شده و بسیار دقیق که مزاحمتی برای بقیه ایجاد نمی کنند هم تولید شد.
برخلاف فرگشت در طبیعت که نیاز به زمان بسیار زیادی برای سعی و خطا و یادگیری دارد، ماشین ها از همان تجارب فرگشتی استفاده می کنند و در زمانی بسیار کوتاه و بسیار دقیق تر می توانند دستاوردهای مهمی داشته باشند.
طبیعت یک آزمایشگاه بزرگ، کند ولی پر از پارامتر است که نتیجه تمام سعی و خطاهای آن پیدایش موجودات زنده از تعداد محدودی بلوکهای شیمیایی بوده است.
ما به عنوان یک ماشین زیستی یک نمونه پر خطا و غیر مهندسی از خروجی این سعی و خطاها هستیم.
سروش سارابی
https://bit.ly/3wDjFvv
@daneshagahi
مسیر فرگشت قابل پیشبینی نیست و یک مسیر آشوبناک است، ممکن است روزی قارچ Cordyceps برای گونه ما نیز خطرناک شود.
(The Last of Us)
@daneshagahi
کابوس ها هم پایانی دارند
اما این بار زمان، در کابوس پرواز 752 متوقف شد.
شاید تنها نور خورشید پیروزی
بتواند ما را از این کابوس بیدار کند.
برای تمام فرشتگان کشته شده پرواز 752
Generate and edited by AI solutions in Raderon AI Lab.
@daneshagahi
یک گوریل ماده دوساله و یک انسان ماده دوساله
کدام یک می توانند به تنهایی در محیط زندگی خود بقا پیدا کنند؟
آیا انسان دوساله می تواند با کمک ابزار برای خود غذا تهیه کند؟
آیا صرفا به خاطر تعداد ارتباطات بیشتر در شبکه عصبی و نقاط اتصال، ما گونه برتری هستیم؟
ما که می توانیم به مریخ سفر کنیم چرا از یک گوریل برتر نباشیم؟
چون هیچ نمونه ای از انسان به شکل فردی نمی تواند به مریخ سفر کند که هیچ، حتی در تامین نیاز حیاتی اولیه هم به تنهایی دچار مشکل خواهد شد.
آنچه که مریخ را کشف می کند انسان نیست، جمع تجربه های تکرار شده در طی هزاران سال است که تکامل یافته و توسط ما صرفا حمل می شود.
ما اصلا گونه خاصی نیستیم حتی در حدی که اگر تنها یک انسان و یک گوریل وجود داشته باشند بدون هیچ تمدنی احتمال بقای ما بسیار کمتر از گوریل خواهد بود.
ما برای بقا در تمدن، نیازمند تجربیات گذشته هستیم که در حافظه دیگران در حال نگهداری است.
به اندازه یک کرم پهن کف اقیانوس هم توانایی بقا به شکل فردی نداریم، آنگاه ادعای نمایندگی خدایان ساخت خود را داریم و ظلم میکنیم که چرا با ما به سرزمین ابدی در آسمانها نمیآیید.
سروش سارابی
@daneshagahi
روح من کجاست؟
دوستان زیادی اصرار داشتند که روح وجود دارد. بر اساس روشمندی علمی، من فرض را بر وجود آن گذاشته و از دوستان میخواهم که من را در یافتن آن یاری کنند.
ابتدا باید مشخص کنیم که به دنبال چه چیزی میگردیم. بر اساس جمعبندی سخنان مستند دوستان:
الف) روح پدیدهای است که از منبعی لایزال و ازلی و ابدی و کامل سرچشمه میگیرد. یعنی 《خاستگاه》 آن از ماورا است.
ب) روح در بدن قرار دارد و از ماه چهارم جنینی وارد بدن میگردد. یعنی 《جایگاه》 آن در کالبد انسان است.
ج) بعد از مرگ از بدن جدا می شود، قابلیتِ جابجایی و سفر یا پرواز دارد، قابلیت انتقال اطلاعات را دارد، رفتارهای ما را تنظیم می کند، با احتمال بسیار بالا فقط گونه هوموساپینس واجد آن است. همهی اینها یعنی 《عملکرد》 روح بر روی کالبد فیزیکی انسان بوده و 《خروجی عملکردش》 قابل مشاهده و ثبت و آزمون میباشد.
بر اساس گفتهی تعداد بسیار زیادی از دوستان، این موارد به هیچ عنوان قابل شک و تردید نیستند پس در گام اول در مورد خواص روح جمعبندی اولیهای انجام میدهیم تا بتوانیم به دنبال آن بگردیم.
میدانیم که در جایی از بدن قرار دارد، با بدن در ارتباط است. میتواند از مغز اطلاعات را دریافت کرده و همچنین فرمانهایی را به مغز صادر نماید. یعنی با مغز در ارتباط کامل و لحظهای است. همچنین توانایی بقاء بعد از مرگِ کالبد فیزیکی را دارد.
پس باید دنبال چیزی بگردیم که در جایی از بدن قرار گرفته باشد، از جایی بتواند وارد اعضای بدن شده و از آن خارج گردد، منبع انرژی مستقل داشته باشد، مکانیزم ذخیرهسازی اطلاعات و توانایی جابهجا شدن داشته باشد.
اکنون که میدانیم به دنبال چه چیزی باید بگردیم، به دنبال محل احتمالی آن میرویم. سه گروه نظرات متفاوتی برای بنده ارسال کردهاند؛ گروه اکثریت معتقدند که جایگاه روح در مغز است. گروه کوچکتری معتقد هستند که روح در قلب است و گروه اقلیت معتقد بودند که روح از نوک انگشتانِ پا تا بالاترین نقطهی سر یعنی در همه جای کالبد حضور دارد.
با توجه به نیازمندیهای مطرح شده دربارهی کیفیت وجودی روح به ویژه ارتباط بسیار نزدیک و همیشگی آن با مغز، به نظر میرسد جایگاه آن در مغز باشد و یا حداقل باید جستجو را از آنجا آغاز نماییم. اتفاقاً با توجه به اندازهی جمجمه و طیفِ گستردهای از نیازمندیهای وجودی روح، به نظر مغز بهترین جا برای استقرار آن است.
در بخش بعد جستجو را آغاز خواهیم کرد.
سروش سارابی
پ.ن: دوستان نظرات خود را تنها در قالب یک پیام در تاپیک مربوطه در گروه ارائه نمایند.
@daneshagahi
https://bit.ly/3gUWuIW
این حجم از شادی مردم در شب گذشته جدا از پارادوکس توصیف ناپذیر آن یک نکته بنیادی داشت.
کسی نگران بازی فوتبال، صعود، پیروزی یا حتی باخت نبود. کسی بابت باخت و له نکردن آمریکا، صعود نکردن خوشحالی نکرد، در واقع در این شرایط اینها اصلا مهم نبودند.
تمام شادی ما از این است که چیزی که شما را خوشحال میکرد رخ نداد.
@daneshagahi
توتالیتاریسم - دشمن سازی و قشر خاکستری
این توضیحات کوتاه رو ببینید که بسیار درخشان است.
آوای فلسفه
@daneshagahi
هفته پیش که خیلی سخت بود پذیرفتن دلار ۴۵ تومبانی و خیلیها پیراهن ها دریدند که چنین و چونان میشود.
امروز از ۶۰ عبور کرد.
فردا ۴۵ خواهد شد و چه شور و شعفی در جامعه و شب عید که برقرار نخواهد شد، تریبونها برافراشته و آی نفسکشها بیدار خواهند شد.
و دلار ۴۵ تومبان و جامعه خوشحال.
این است توضیح دقیق
«ایران، جامعه کوتاه مدت»
@daneshagahi
اون دوستان عزیزی که دیسلایک کردی میشه لطفاً سبک زندگیتون رو که خیلی خوب و آروم و موفق هست رو برای من توضیح بدین، ببینم این سوراخش کجاست که ما پیداش نمیکنیم
Читать полностью…اعتبار ما در جهان...
البته نه اینکه این اعتبار واقعی ما باشد، این نتیجه دکترینی است که دریافته است:
«آنتنهایی که هست. صداها را از ریشههای درخت که در آبجوش بگذارند. صدای هیاهو است.»
و ما چه نقشی در انتخاب این سطح از علم و دانش داشتهایم که اکنون به اجبار در این جایگاه از اعتبار ایستاده ایم؟
@daneshagahi
فضای تونل به او آرامش میداد.
مدتی بود متوجه شده بود فردی که در آن تونل زندگی می کند، بر خلاف آدمهای بیرون حس بدی به او نمیدهد.
بیرون از تونل، او همیشه یک همراه بود، در کنار خانم رئیس، خیلی سفرها رفته بود و خیلی چیزها دیده بود اما همیشه یک همراه ساده بود.
در این سالهای اخیر بیشتر از مردم می ترسید ولی در تونل احساس امنیت می کرد. یک روز که در تونل داشت به خاطرات سفر آن شهر باستانی فکر می کرد، برای اولین بار آن مرد غریبهی تونل به او نزدیک شد.
ترسید، اما کمی بعد که مرد شروع به صحبت کرد احساس بهتری داشت. تونل خیلی تاریک بود و چهره مرد را فقط به شکل یک هاله کم نور میتوانست ببیند.
برای اولین بار بود که در میان یک جمع داشت نصحیتهای مرد تونلی را تعریف می کرد، و چقدر صحبتهای مرد تونلی شبیه تجربیات سفرهایش بود.
حالا بیشتر به تونل می رفت و بیشتر با مرد مهربان صحبت می کرد و هر بار با هیجان بیشتری برای دیگران داستانهای مرد تونلی را تعریف می کرد.
در جایی که او زندگی می کرد افراد خیلی کم می توانستند سفر کنند و هنوز پاسخ خیلی از سوالهای زندگی خود را نمیدانستند، اما او میدانست. به همه میگفت آنها را مرد دانای تونلی به او گفته است.
و هر بار که پاسخی برای یک سوال داشت تصاویر مبهمی از یک سفر و شنیدههایش در سرش نقش میبست. اما او مطمئن بود که همه آنها را مرد تونلی به او آموخته است.
حالا دیگر دوستان بیشتری داشت که آنها هم داستانهای مرد تونلی را برای دیگران تعریف می کردند.
سالها از آن روزگار گذشته و هرچند اکنون افرادی چون او با تشخیص بیماریهای شناختی تحت درمان قرار میگیرند، اما طرفداران داستانهای مرد تونلی، هرچند که هرگز نه در آن تونل و نه در هیچ تونل دیگری آن مرد را پیدا نکردهاند، اما بدون هیچ شکی به وجود او باور دارند.
@daneshagahi
https://bit.ly/3Idg8cu
یک پوستر کامل از حیات، این تصویر بزرگترین عکس موجود در اینترنت است چون اصل پوستر چاپی بوده و در ایران نیست، ما با روشی تقریبا 95% درصد این پوستر رو قابل چاپ کردیم. فایل با کیفیت در کانال: @daneshagahi
Читать полностью…جیمز وب، ملکولهای سازنده مواد اولیه حیات را در اعماق فضا در یک ناحیه از ابرهای یخی در دما -270 درجه سانتیگراد در فاصله 500 سال نوری، شناسایی کرد.
این موضوع یکی از دستاوردهای بسیار مهم جیمز وب در بحث پیدایش حیات خواهد بود، جیمز وب پاشنه آشیل همه موهومات خواهد شد.
https://www.nature.com/articles/s41550-022-01875-w
@daneshagahi
چرا در زمان بیداری خواب نمیبینیم؟
دوستان لطفا پاسخ خودتون رو در گروه و در تاپیک مشخص شده بفرمایید.
When Midjourney A.I. can generate my mind.
@daneshagahi
وقتی مبحث بنیادیِ تکامل (فرگشتِ) زیستی را از کتابهای زیستشناسیِ دبیرستان حذف میکنند، طبیعی است شاهد ترجمهی چنین کتابی هم باشیم.
کتابی سراسر مغلطه که فقط میتواند برای کسانی جذاب باشد که هیچ پایه و مایهی اولیه از زیستشناسی تکاملی نداشته باشند.
دنتون بهنوعی جدِ اعلای شبهعلمی است بهنام "طراحیِ هوشمندانه" (intelligent design) که در محافل جدی زیستشناسی مطلقاً جایگاهی ندارد و البته نقدهای فراوان و ویرانگری نیز بر آن وارد کردهاند.
این نقدهای کوبنده سبب شدند نقاب علمینماییِ که دنتون و پیروانش بر این شبهعلم زده بودند فرو بیفتد، آفرینشگراییِ زیر آن عیان و این اسب تروا دستش رو شود.
این کتاب مسلماً برای تکاملگریزان و تکاملستیزان جاذبه دارد و آن را علمی(!) مییابند، آن هم دقیقاً به این دلیل که دانشی حداقلی در زیستشناسی تکاملی ندارند.
در زمانهای که در ایران بهشدت نیاز داریم آگاهی درست علمی گسترش یابد، آن هم در اوج گرانی کاغذ و ملزومات چاپ، شاهد چاپ چنین کتاب علمستیزی هستیم آن هم از سوی نشری مثل هرمس!
حیف کاغذ
حیف مرکب
- عبدالرضا شهبازی
@dirinenegar
اینگونه به نظر می رسد که در زندان مغز،
پر از سلولهای ذهن،
ساخته شده از روابط و بلوکهای شیمیایی،
می توانیم سلولی را انتخاب کنیم.
سروش سارابی
@daneshagahi
پست موقت
وب سایت خبرگزاری فارس توسط تیم بلک ریواردز هک شده و بنا بر ادعا ایشان تمامی داده ها از دیتابیس پاک شده.
توضیح: قطعا بک آپ دارند ولی این هک به شکل کامل رخ داده و در آرشیو اینترنت ثبت و قابل انکار نخواهد بود.
@daneshagahi
چه چیزی میتواند جایگزین روحباوری، دوباوری، رازباوری و نیروهای جنی شود؟
میدانم [جرالد ادلمن] که بعضیها معتقدند که از توضیح علمی آگاهی پیامدهای چندانی حاصل نمیشود. اظهارات من در اینجا، بالاخص خطاب به این ناباوران نیست، اما امیدوارم کسانی را ترغیب کند، که دستکم موضع مخالف را مورد توجه قرار دهند.
من [جرالد ادلمن] کار را با یک فرض بزرگ شروع میکنم:
«ما به یک نظریه علمیِ قابل قبول [در تبیین چیستی] آگاهی مجهزیم که بر فعالیت مغز مبتنی است»
اهمیت این فرض در چیست؟
نخست آن که رابطه میان رویدادهای ذهنی و جسمی را روشن میکند و چند معضل فلسفی برجسته را میگشاید.
دیگر ناچار نخواهیم بود که «دوباوری» ، «روح انگاری» ، «رازباوری» و «نیروهای جنی» را شایسته تجسس و پیگیری بدانیم.
با روشن کردن این مسائل به دید بهتری نسبت به جایگاه خود در طبیعت دست مییابیم.
میتوانیم بر اعتبار این نظر داروین بیافزاییم که ذهن انسان پیامد انتخاب طبیعی است و از این رهگذر برنامه او را کامل کنیم.
همچنین تصویر بهتری از بنیادهای تصورات باطل آدمی خواهیم داشت. یکی از تصورهای باطلی که امیدوارم بزداییم این است که مغزهای ما رایانهاند و آگاهی ممکن است از محاسبه سر برآورد.
مهمتر از همه، دستیابی به این هدفها، ممکن است در تدوین یک «معرفتشناسی مبتنی بر زیستشناسی» سهیم و موثر باشد - روایتی از دانش که با گنجاندن ویژگیهای «ذهنی مغزبنیاد» در تحلیل دانش بشر، حقیقت را به نظر و اندیشه را به هیجان مربوط می کند.
چشمگیرترین پیامد یک نظریه قابل قبول مغزبنیاد، پدید آوردن یک «دست ساخته آگاه» است.
سروش سارابی
برگرفته از کتاب طبیعت ثانوی، جرالد م. اِدِلمن
@daneshagahi
https://bit.ly/3EItGv9
تا روزیکه که منتظر خداوند رنگینکمان هستید، گروهی خواهند رفت و گروهی دیگر بر شما خواهند تاخت.
آنروز که فهمیدید کسی در جایی منتظر شما نیست، بعد از آن، دیگر هر چیزی ممکن خواهد بود؛ همین دنیا را بهشت خواهید کرد و بدون وعدهی صدای دور دست دُهل، از آرامش و شادی این بهشت لذت خواهید برد.
بزرگترین ترس امروز فهمیدن داستان خداوند رنگینکمان است.
سروش سارابی
@daneshagahi