-
دغدغه های اجتماعی ، رسانه ای و سیاسی
✅ حکمرانی خوب
برای حکمرانی خوب تعاریف گوناگونی ارائه شده است. البته روح حاکم بر همه آنها تفاوت چندانی با هم ندارد. به عبارت دیگر هر کدام از تعاریفی که از این مفهوم بیان شده، بعد با ابعاد خاصی از آن را مورد توجه خود قرار داده و بر مبنای آن به تعریف این مفهوم پرداخته اند. در ادامه به چند تعریف از تعاریف ارائه شده در باب حکمرانی خوب اشاره خواهیم کرد:
1- نظامی از ارزش‌ها، سیاست‌ها و نهادها که جامعه به وسیله آن، اقتصاد، سیاست و مسائل اجتماعی خود را از طریق سه بخش دولت، خصوصی و مدنی مدیریت میکند.(قلی پور، 1387: 4)
2- حکمرانی خوب کوششی است در جهت حاکمیت قانون شفافیت، مسئولیت پذیری، مشارکت، برابری، کارایی، اثربخشی، پاسخگویی و دیدگاه استراتژیک در اعمال اقتدار سیاسی، اقتصادی و اداری(میدری، 1383: 6)
3- راهکارها و فرایندها و نهادهایی که به واسطه آنها شهروندان، گروه‌ها و نهادهای مدنی منافع خود را دنبال، حقوق قانونی خود را استیفا، تعهداتشان را برآورده و تفاوتشان را تعدیل میکنند.(شریف زاده، 1382: 4)
4- بانک جهانی حکمرانی خوب را بر اساس شش ویژگی تعریف می کند:"صدا و پاسخگویی، کیفیت مقررا ت، اثربخشی دولتی، ثبات سیاسی ، حاکمیت قانون و کنترل فساد(دباغ،1388: 5)
5- در تعریف دیگری تمرکز اصلی بر شیوه عمل بازیگران رسمی و غیر رسمی است که بر فرایند تصمیم گیری و اجرای آن دخالت دارند.(شریف زاده،1382: 5)
6- تعریف بعدی به مهم ترین و کلی ترین خصلت نظریه حکمرانی خوب می پردازد. در واقع این تعریف بر مبنای همکاری، مشارکت و تعامل سه بخش اصلی جامعه یعنی دولت، بخش خصوصی اقتصاد و جامعه مدنی در تصمیم گیری ها و اجرا تاکید دارد. در واقع در حکمرانی خوب این سه رکن به عنوان عناصر اصلی محسوب می شود.(رزمی، 1391: 2)
بر این اساس حکمرانی خوب ایجاد نوعی تعادل ساختاری میان بخش های جامعه است.
/channel/darvishane49
✳️دلخوشی به سراب عدالت طلبی
جامعه ی ایران در حال گذار است و هیچکس نمیتواند مقابل آگاهی مردم که منجر به تحولی خواهد شد را بگیرد.تحولی که از مشروطه شروع شد و به ۵۷ رسید و امروز مردم متوجه شده اند که از آرمانهایی که برایش جنگیده اند,فاصله گرفته اند.
انقلاب ایران شباهت زیادی به انقلاب بلشویکی روسها داشت چون از بطن جامعه برخواست .اما پس از لنین,انقلابی که قرار بود برای ملتش عدالت به ارمغان آوَرد . دیکتاتوری استالین ، مرگبارترین و خوفناکترین دیکتاتوری معاصر جهان را رقم زد.
استالین,تقریبا همه ی مخالفان خود را یا تبعید کرد و یا کشت . گرچه پس از لنین افرادی بودند که به مراتب بیشترین زحمات را برای انقلاب روسیه متحمل شده بودند و "توسکی" شاید مستحق ترین فرد برای رهبری بلشویکها بود . اما مقهور استالینِ خودخواه شد و تنها کسی بود که توانست از زنجیرِ شورائی ها فرار کند و به مکزیک بگریزد.
سبک مقابله ی استالین با مخالفانش بسیار ماهرانه و زیرکانه و در عین حال ناجوانمردانه و بیرحمانه بود.
او ترور فیزیکی و اعدام را در مرحله ی آخر گذاشته بود بدست مردم و هواداران و کمتر خود دستور به اعدام می داد.
شیوه ی او,ترور شخصیتی بود.با برنامه ریزی و طراحی نقشه برای مخالفان,آنها را بدنام میکرد,آنها را مخالف با منافع مردم و کشور جلوه میداد و با تبلیغات رسانه ای وحشتناک خود, وفادارترین و دلسوزترین افراد برای منافع کشور و ملت را یک خیانتکار و جاسوس غرب و ضد انقلاب معرفی میکرد و سپس مسیری فراهم کرده بود تا آتش به اختیاران و تندروهایی که به حلقه ی نزدیکانش وصل بودند .به جان مخالفانش بیفتند و سرانجام مردمِ از همه جا بی خبر, خواهانِ محاکمه و زندانی و اعدامِ عدالتخواهان واقعی شوند.
او مردم کشورش را از خدا پرستی منع و افکارِ لنین را بشدت تبلیغ میکرد و تا جایی رسید که جامعه ی بلشویکی,آرمانهای خود را فراموش کرده بود و آرمان های رهبرِ انقلاب که بیشتر,افکاری تمامیت خواهی و خودخواهی گرایانه بود جایگزین کردند و یادشان رفته بود که قرار بود دست از پرستش بردارند . خدای را نمیپرستیدند اما در مسیری افتاده بودند که,بجای خدا, شخص را میپرستیدند . همه ی کشور پرشده بود از عکس ها و مجسمه های لنین و استالین و مردم باید در حد خدا ,این دو را میپرستیدند.
دیگر خبری از انقلابیون اولیه نبود و هر کدام یا در حصر بودند و یا زیر خاک بودند,توسکی هم که چنان وانمود کردند که به جانب "دشمن" رفته است و خیانتکاری است که قتلش واجب است . توسکی که در باغچه خانه اش در ناامیدی محض از سیاست کاملا کنده بود نیز نتوانست,از شر دیکتاتور خلاص شود چون او تنها کسی بود که یادش مانده بود "هدف از انقلاب,چه بود"لذا او را نیز به طرز مشکوکی در مکزیک کشت.
برای اینکه مردم از وضعیتی که در آن گرفتار بودند غافل شوند و به ناکارآمدی انقلاب و بی لیاقتی رهبرشان نپردازند دشمن سازی شروع شد . جنگ بهترین نعمتی بود که به کمک دیکتاتور آمد پس از جنگ دوم جهانی,موهبتی دیگر به کمک او آمد . موهبتی که مردم دیگر به هر چیزی فکر میکردند,جز اوضاع اسفناک زندگی شان,جنگ سرد و
و ساخت مهمات و پرکردنِ انبارهایی که هیچوقت بکار برده نشد اما یک کاربرد اساسی داشت .فروپاشی کشوری که ادعای ابرقدرتی را داشت.در دوران جنگ سرد,ملت اتحادیه سوسیالیستی,گرایش شدید غربی داشتند,چون رفاه آنان را می دیدند . رهبران به هر نحوی سعی میکردند تا درهای دنیا بروی مردمانش بسته بماند تا نبینند دنیا به کجا رسیده است . مردم دیگر انقلاب بلشویکی را یک آرمان نمیدانستند و میل به انقلابی گری ، کاملا کمرنگ شده بود . از دین نیز زده شده بودند. این بی میلی ها از جانب روئسای حاکمیت به گردن "دشمن " می انداختند اما با فروپاشی سوسیالیست ها,میل به دین و خداپرستی رواج پیدا کرد. مردم دیگر غرب پرستی را رها کرده اند و حس میهن پرستی و ماندن در وطن را در خود و فرزندانشان تقویت میکنند.
مدتها گذشت تا زمان ثابت کند,دین گریزی,بیگانه پرستی و ضدیت با حاکمیت و میل به مهاجرت یک ملت,بزرگترین دلیلش میتواند سیاست های غلط هیات حاکمه ی یک کشور باشد و نه بیگانگان.
دشمن انقلاب شوروی رهبرانی بودند که,سعی داشتند یک فرهنگ و بینشِ تازه متولد شده را کل ماهیت وجودی یک ملت هزارساله جلوه دهند و سعی در حذف همه ی آن دستاوردهای هزاران ساله ی ملت خود داشتند و بیش از آنچه که واقعیت داشت بر تفکرات و فرهنگ سوسیالیستی پافشاری میکردند و در واقع با حذف تاریخ هزارساله ی تزاری,دستاوردهای تفکرات لنین استالینی را در مقابله با هم قرار دادند.ملت نیز گرچه از ترس اعدام ها و خونریزی های استالینیسمی,جرات دم زدن و اعتراض نداشتند,اما این دلیل قبول کردنِ این فرهنگ و سبک جدید نبود.اینگونه بود که خورشچف بلافاصله توانست,همه ی دستاوردهای نزدیک به ۴ دهه ای استالین را به کلی محو کند.
چقدر این تاریخچه ی بلشویکی آشناست
ک . ج 9/
@darvishane49
✅ دکان خرافه فروشی تعطیل
وقتی چنگیز خان بخارا را فتح کرد ، هیچ حرمتی برای مسلمانان قائل نشد و با اسب به مسجد جامع شهر وارد شد .
دیگر مغولان ، به دنبال او با اسب و یراق در مسجد منزل کردند و در آنجا بساط میگساری و عیش و طرب فراهم آوردند .
صندوقهای قرآن را نیز از کتاب خالی کرده ، قرآنها را بر زمین ریختند و صندوق ها را آخور اسبان کردند .
صفحات قرآن ، زیر سم اسبها پاره پاره میشد و ستوران بر آن مدفوع می کردند .
مشاهیر شهر از ائمه و مشایخ و قضات گرفته تا سادات و علما و مجتهدان ، با تحقیر شاهد این ماجراها بودند زیرا آنها را به مسجد آورده و محافظت از اسبها را به آنها سپرده بودند .
در این میان یکی از سادات که از این نادیده ها در عجب شده بود از خردمندی پرسید : این چه حالی است ؟
خردمند پاسخ داد :
خاموش باش ، باد بی نیازی خداوند است که می وزد .
احتمالا این سخن بدین معنا هست که خداوند نه به این جماعت علما و سادات و قضات و ائمه نیاز دارد و نه به قرآن هایی که در صندوق ها بود .
این حکایت تاریخی را گفتم که کنایه ای به وضعیت امروز جهان و به ویژه جامعه غرق در خرافات ایران زده باشم ، گویی دوباره باد بی نیازی خداوند وزیدن گرفته است تا چهره واقعی دین فروشان برملا بشود .
@darvishane49
🔺از امام موسی صدر تا مصباح یزدی
مجید مرادی ✍
فاصله کمی نیست میان این دو، خاصه اگر لبنانی باشی و چند دهه پس از تجربه درخشان امام موسی صدر در عرصه ملی و مذهبی لبنان ببینی که آیت الله مصباح یزدی پای به لبنان نهاده و برای اعضای حزب الله کلاس درس عقیدتی گذاشته است.
سال 1377 در سوق الحمیدی دمشق آیت الله مصباح یزدی را دیدم که با لباس شخصی در حال گشت و گذار بود. او مدتی در لبنان مشغول تدریس برای نیروهای حزب الله بود و اکنون از راه دمشق به تهران باز می گشت.. چند روز بعد در بیروت به دیدار علامه سیدمحمدحسین فضل الله رفتم. از من در باره آقای مصباح یزدی پرسید و من هم نظرم را گفتم. گفت او اخیرا مدتی این جا بود و به دیدن من نیامد. برای نیروهای حزب الله درس گفتارهایی ارائه کرد و چیزهایی گفت که برخی از نیروهای حزب الله می آیند و به ما می گویند این شیخ چه می گوید؟! ما اگر حرف های ایشان را باور کنیم در این جا هر روز باید با همه بجنگیم.
سال ها پس از آن این موضوع را با یکی از مسوولان حزب الله مطرح کردم. گفت بله. همین طور است. ما طاقت اسلام به قرائت مصباح یزدی را نداریم. ( نقل به مضمون)
علامه فضل الله رابطه دوستانه ای با امام صدر داشت و از میزان رواداری و گشودگی فکری او آگاه بود و می دانست که امام صدر لنگر آرامش لبنان و وحدت ملی آن بوده است. تعجب او از این بود که صدور اندیشه مصباح یزدی به لبنان چه گرهی از کار فروبسته آن خواهد گشود؟! هر دو از ایران و قم به بیروت آمده اند اما جهان فکری اشان چقدر با هم متفاوت است. امام صدر حتی مسیحیان را جذب اسلام خود کرده بود و مصباح یزدی حتی شیعیان را از اسلام خود ترسانده است.
@darvishane49
✔️ تفکر امداد غیبی
درویشی ✍
« از پدر برادران بویه که حکومت آل بویه را پایه گذاشتند نقل می کنند که شبی خواب دید در حال بول کردن است واز « احلیلش » دودی بیرون آمد که همه جهان را فرا گرفت .
در تعبیر خواب گفتند که فرزندان تو جهان را خواهند گرفت .
سبکتکین در شبی که از صاحب خود به خاطر فروش نرفتنش کتک خورده بود در خواب حضرت خضر را دید که به او وعده ولایت جهان را می دهد .وی سلسله غزنویان را بنا نهاد .
شاه اسماعیل شبی خواب دیده بود که از طرف حضرت علی (ع) و حضرت مهدی (ع) تایید شد که مذهب شیعه را در ایران بگستراند .
چنگیز خان پیش از حمله به ایران سه روز به بتکده شد و به اعتکاف و بدین باور بود که از طریق نیروهای غیبی امداد شده است تا ایران و ایرانی را از ریشه بخشکاند .» ( جامعه شناسی خودکامگی - ص۱۳۴ )
نمونه های از اعتقاد و دخالت دادن امور غیبی و ماورایی در سرنوشت جامعه ایرانی را ملاحظه کردید .
چشم داشتن به یک قهرمان و یا یک نیروی ماورایی برای تغییر شرایط سیاسی و اجتماعی جامعه در طول تاریخ این سرزمین نهادینه است .
این مفهوم که تغییر در هر جامعه ای بایست توسط مردم همان جامعه صورت گیرد ۱۴۰۰ سال پیش از زبان قرآن بیان شده است .
اما به لحاظ عدم انتفاع حاکمان همواره مانند بسیاری دیگر از پیام های رهایی بخش عامدانه. به فراموشی سپرده شده است . بیشتر منبریون و مداحین که سر در توبره حاکمیت داشته اند نیز بر حقوق اجتماعی و سیاسی مردم سر پوش گذارده اند . واستدلالهای جبری آنها آب به آسیاب حاکمیت هر زمان بوده‌است و شاید یکی از دلایل اصلی پیوند حاکمیت با موبدان و روحانیون در طول تاریخ وابستگی حیات این دو نهاد به هم بوده است .
که اعمال حاکمیت توسط روحانیون و موبدان توجیه می شده که در پست پیشین در رابطه با مشروعیت سازی به کرات اشاره شده است .
بنابراین جامعه ایرانی بجای گذاردن دست بر زانوان خود و تکیه بر اراده جمعی همواره چشم به آسمان یا قدرت ماورایی و یک قهرمان برای رهایی از ظلم و ستم موجود بوده است.
این روند هم همینک نیز در جامعه مشهود است. عده ای به دول خارجی چشم دوخته اند و عده ای به امام زمان و عده ای هم به یک قهرمان کاریزماتیک که جامعه را به خروش آورد .
اما اصلاح جز به دست افراد جامعه مقدور و در تمامی ابعاد و روابط اجتماعی امکان پذیر نخواهد بود . در هر صورت جامعه هر اندازه هم که فاسد باشد برای بقای خود روزی باید اصلاح شود و این اصلاح با آگاهی و خواست جمعی مقدور خواهد بود .
/channel/darvishane49
✔️ بخشی ازعوامل ناکارآمدی و فساد در سیستم جمهوری اسلامی
درویشی ✍🏻
1-حذف مدیران ارشد فعال درقبل انقلاب و گسست سیستماتیک مدیریت بین قبل و بعد انقلاب ؛
2-از هم پاشیدگی انسجام و انضباط اجتماعی (ادارات و سازمانها )؛
3-تاسیس نهادها و سازمانهای موازی با سازمانهای موجود ( گسترش و بزرگ شدن دولت ، ازدیاد حقوق بگیر و هزینه ساز )؛
4 - ورود روحانیت ( نهادی که پیشتر مدافع حقوق مردم به حساب می آمد )در عرصه مدیریت کلان بدون تخصص و در نتیجه عدم پاسخگویی به خود و مردم ؛
5-تضعیف احزاب ( نهادهای معرف کارشناسان و متخصصین برنامه سازوپشتیبانی کننده دولت )و حذف آنها؛
6-تضعیف استقلال مجلس شورای اسلامی و قوه قضاییه ؛
7-بومی سازی کارکنان وکاهش گردش مشاغل درشهرها و مناطق دیگر ؛
8- نشستن فرزند جای پدربازنشسته درسازمانها و ادارات ( موروثی )؛
9-استخدام و تسهیل ورود وابستگان فکری و جناحی به بخش مدیریت بدون توجه به شایستگی ؛
10-استخدام افراد با توجه به تسبیح و سجاده و وابستگی جناحی نه شایستگی و تخصص وکارآمدی ؛
11-اختصاص 40 درصد قبولی کنکور به ایثارگران ( درنتیجه حذف افراد با استعداد تر وتوزیع مناصب به افراد زیرمتوسط )؛
12-تجمیع بودجه و منابع در شهرهای بزرگ (اولویت بخشی به زیبایی وکم توجهی به زیر ساخت اقتصادی واجتماعی )؛
13-عدم اجرای قانون وبی خاصیت نمودن آیین نامه ها به پیروی ازقاعده مصلحت اندیشی وسلیقه شخصی ؛
14-اجرای نظارت استصوابی شورای نگهبان ، درنتیجه حذف اندیشه ها و تفکرات نوین و ممانعت از ورود افراد کارآمدتر ؛
15-انحصارطلبی وعدم انتقال مدیریت کلان به نسل دوم و سوم انقلاب ؛
16-عدم پاسخگویی نهادهایی چون صدا و سیما ، شورای نگهبان ، شورای خبرگان و... به هیچ مرجع ذی صلاحی ؛
17-حکومتی شدن حوزه ها و عدم مطالبه حقوق مردم توسط حوزه های علمیه ؛
18-اختلاط وعدول از انجام وظایف توسط سازمانها و نهادهای غیر دولتی ؛
19-بی رغبتی به هم اندیشی وبهره گیری از اندیشمندان متخصص ؛
20-پندار غلط در احاطه بر همه امور ( خود دانا پنداری )
21-عدم شفافیت در ارائه خدمات ، درآمدها و هزینه ها ؛
22-رشد و نمو مدیران ضعیف وچاپلوس در سایه استبداد فردی و جلوگیری از در پرورش مدیران شجاع و کارآمد ؛
/channel/darvishane49
ادامه مشروعیت سازی
© زندیه ، هم به ناچار جهت ایجاد مشروعیت خود را به صفویان منسوب می کردند زیرا اگر چه نزدیک به شصت سال از انقراض صفویه گذشته بود اما در بین مردم محبوبیت گذشته را داشتند .
© قاجاریه نیز برای مشروعیت حکومت خود انتساب و پیوند با روحانیت را برگزیدند. شیخ جعفر کاشف الغطا در اثر خود کشف الغطاء ، زبان به مدح و ستایش فتحعلی شاه قاجار گشوده و شاه را دارای شمشیری کشنده و نیزه ای فروزنده در دل کافران دانسته و نیز او را پیشگام علما و آموزگار وزیرانش خوانده بود .
فتحعلی شاه در آغاز حکومت خود ، از شیخ جعفر نجفی اذن سلطنت گرفت و شیخ جعفر او را نایب خود قرار داد
پس از برخورداری از مشروعیت مذهبی ، شاهان قاجار سعی داشتند که تنها به عنصر مذهب به عنوان تنها منبع مشروعیت خود همیشه تکیه نکنند به همین جهت آن ها سعی کردند که از مشروعیت ملی هم برخوردار شوند در تأیید این ادعا می توان گفت که نام های پسران فتحعلی شاه تا پسر بیستم ، کلاً ترکی و عربی است در حالی که اسامی چهل پسر بعدی وی غالباً فارسی است .
© پهلوی ، رضا شاه و محمدرضا شاه برای کسب مشروعیت ملی ، بی اندازه به تاریخ باستان و قبل از اسلام توجه کردند .
البته انتظار می رفت با نهضت مشروطیت که نقطه عطف تاریخ سیاسی و اجتماعی ایران به حساب می آید. اتکا به مردم ( جمهوریت ). جای مشروعیت سازی های گذشته را بگیرد .
که شرایط خاص ابتدای قرن چهاردهم گونه ای رقم خورد که مشروعیت بخشی به حکومت همان روال گذشته را طی کرد .
محمد رضا شاه در سال ۱۹۷۱ م برابر با۱۳۵۰ خورشیدی ، این منطق باستان گرایی را به اوج رساند و در سخن رانی خود در جشن های تخت جمشید ، به سَلَف خود کوروش تا مرحله نامربوط گویی پیش رفت و خودش را وارث مستقیم هخامنشیان معرفی کرد و گفت : آسوده بخواب که ما بیداریم .
یکی از تفاوت های عمیق حکومت های دموکراتیک و غیر دموکراتیک در مشروعیت بخشی است که در اولی مردم و در دومی نسب ودین مورد توجه است .
نیکولا ماکیاولی وژان بدن دو سیاستمدار اروپایی ، تنها راه کسب مشروعیت برای رژیم های تمامیت خواه در کشورهای شان توجه به نهاد دین برای اخذ وجاهت و مشروعیت سیاسی با اهمیت دانسته اند .
✍ درویشی
/channel/darvishane49
👇👇👇👇👇👇👇
فقیه زاده ای پدر را گفت : هیچ از این سخنان رنگین دلاویز متکلمان در من اثر نمی کند ، به حکم آنکه نمی بینم مر ایشان را فعلی موافق گفتار
ترک دنیا به مردم آموزند
خویشتن سیم و غله اندوزند
عالمی را که گفت باشد و بس
هرچه گوید نگیرد اندر کس
عالم آنکس بود که بد نکند
نه بگوید به خلق و خود بکند
" اتامرون الناس بالبر و تنسون انفسکم "
عالم که کامرانی و تن پروری کند
او خویشتن گم است که را رهبری کند؟
سعدی ( ره )
@darvishane49
✔️ آیا وقت شنیدن فرا نرسیده است ؟!
میتوان به مردم خشم گرفت و به ضرب و زور انها را به خانه فرستاد.
اما ایا به خانه ماندن مشکلات معیشت و نان و کار و هزار مطالبه دیگر را حل می کند!؟
اقایان درب دیگ بخار را بسته اید و با اینکار تمام منافذ را مسدود می کنید و حاصل کار انفجار است!
حرف مردم را بشنوید.منافذ تازه ایجاد کنید تا این بغض های فرو خورده راه خروجی پیدا کنند.
صدا و سیما را در مقابل مردم قرار ندهید تا جایی که به اندازه چند کانال تلگرامی هم کارایی نداشته باشد.
راه رفته درست نیست بر ادامه ان اصرار نکنید. شما بخواهید هم نمیتوانید به سرعت شرایط اقتصادی را تغییر دهید. تمام دنیا بر علیه شما است. یک همسایه بی طمع نمانده که دوست شما باشد. فشار جهانی روز به روز بیشتر خواهد شد. وضعیت اقتصادی بدتر، لشگر بیکاران انبوه تر، نیروهای بریده از شما بیشتر و به سرنوشت قذافی ها نزدیک تر می شوید!
تیغ و درفش و دشنه و گلوله اگر کار میکرد خیلی ها در بهار عربی خزانشان نمی رسید که در کشتن و به زندان افکندن از شما ناتوان تر نبودند!
در ها را باز کنید. گفتگو کنید. وعده های بچگانه ندهید.ملت ایران بزرگ و بالغ است. امار دروغ ندهید. صدا و سیما چشم در چشم مردم نشود مثل وزیر تبلیغات صدام که تا ثانیه اخر رجز پیروزی میخواند!
ادم های مفت خوار و ریا کار را حذف کنید. همین ادم ها اوضاع اقتصاد و سیاست را به اینجا کشانده اند. همین ها که نظرشان به نظر شما نزدیک تر است و بعد میشوند مثل استخوان در گلوی ملت و حاکمیت.
اقایان برای راه خود چهل سال فرصت داشته اید. اگر نشده دیگر نمی شود!
فکر میکند طی یک سال اینده ، ده سال اینده، چهل سال اینده می شود!؟
فکر میکند چهل سال دیگر می شود مردم را به زور به خانه فرستاد؟ اینترنت را قطع کرد؟ شعار داد و شعور را به حاشیه راند!؟
اگر می شود بسم الله و اگر نمیشود که هر عقل سلیمی با بررسی شرایط میدانی ، ، منطقه ای، جهانی میگوید نمی شود پس فکر دیگری کنید پیش از آن که کار از کار گذشته باشد.
شاه روزی گفت صدای رعد انقلاب ملت را شنیده است که برق آن پیشتر خرمن حاکمیت را سوزانده بود.
کمر به ویرانی این کشور را نبندید دلخوش به جنگجویان حزب الله لبنان و حشد الشبعی عراق و حامیان روسی و چینی نباشید.
اینجا ایران است. سوریه نیست.
اینجا سرزمین آرش و بابک و ابومسلم است. اینجا غرور ملی بیداد میکند و وقتی ملت رگ غیرت اش بجنبد دماوند را جا به جا میکند!
جنگل ها را بیابان رودخانه ها را خشک و دریاچه ها را کویر کردید!
دایره ی خودی و غیر خودی را چنان تنگ کردید که کسی کنارتان نمانده ( مرکز افتاده برون بس که شد این دایره تنگ! ) رفیقان ریا کارتان پینه ی مهر به پیشانی هر روز به چند هزار میلیارد بیشتر رکورد های اختلاس را به سطوح بالاتری می بردند.
کارخانه ها ورشکسته کفگیر ها همه به ته دیگ خورده و ترامپ همین روزها برجامتان را که به نرمش و کرشمه قهرمانانه بدست امده بود ، بی سرانجام خواهد کرد!
اقایان محض نجات خودتان هم که شده ریل عوض کنید!
این راه بن بست است .این به خیابان امدن ها واکسن نیست. ایمن نمیشوید . اوضاع خراب است.
سال ۸۸ نیست که مردم بروند ده سال بعد بیایند. میلیون میلیون جوان تحصیلکرده بیکار را در پستوی خانه ها محبوس نمی توان کرد!
نسل اینترنت و ماهواره را نمیتوان با زناکار خواندن نارنگی و ولایی بودن بادمجان توجیه کرد!
چهل سال فرصت سوزاندید. دکل دزدیدید، موی مردم را مشکل لاینحل کردید . رابطه با دنیا را معضل ناموسی کردید که خودتان هم نتوانید حل کنید، ریا کاری را رواج داده و راد مردی خراج سنگین نهادید دست به دامن جن گیر و رمال و ساحر تا اینجا تاختید اما دیگر بس است!
کارد به استخوان رسیده است!
@darvishane49
✔️ خدایا روا مدار گدا معتبر شود
اینکه مسئولان قبل انقلاب در شهرستان یا پایین شهر یا روستا زندگی می کردند و به قول احمدی نژاد : « دوهزار نداشتند امروز به برکت انقلاب. از سفره انقلاب بهره مند شدند و اینک در بالای شهر و در منازل میلیاردی زندگی می کنند » جای تعجب ندارد این رویه از دیرباز در این سرزمین رایج بوده است .
بسیاری از سر سلسله های ایرانی خود اعتراف کرده اند که قبلاً گرسنه و درمانده بوده اند ازجمله اسب سبکتکین بی جو مانده بود یا یعغوب لیث صفاری نان و پیاز وتره می خورد
معزالدوله دیلمی برای یک گرده نان مجبور به آوردن یک پشته هیزم بود .
سبکتکین پس از رسیدن به امارت حکایت می کند که چگونه او را به همراه دوازده برده از جیحون عبور می دهند
یا احمد ابن عبدالله خجستانی خربنده ( خرکچی ) بود که به امیری خراسان دست یافت .
و بسیار حاکمان دیگر که به زور شمشیر و غارت اموال مردم ، عافیت طلبان را به طمع اموال غارتی گرد خود جمع می کردند .
و پس از نشستن بر کرسی سلطنت و تثبیت قدرت ، تمجید وشکمبارگی ( خوردن و نوشیدن وخفتن با کنیزان )... را پیشه خود می کردند تا کشور را به مرز انفجار برسانند .
آری این رویه در دربار صفوی ، ایلخانی ، سلجوقی ، غزنوی ، قاجاری و.... مشهود است .
بنابراین قصه تازه و نویی نیست که هرگاه خربندگان و تهی دستان به مقام و منصبی برسند دست به غارت و چپاول و زراندوزی دراز می کنند .
امیرالمومنین علی (ع) در نامه ای که به مالک اشتر می نویسد او را به انتخاب فرماندهان و امرا از بین خانواده های با اصالت توصیه می کند .
زیرا تازه به دوران رسیده ها شکم و‌جیب خود و اطرافیان را پر نکنند از پای ننشینند تا ملک را به ویرانی کشانند .
درویشی ✍
/channel/darvishane49
✅ نقش بی اثر مردم در پیدایش حکومت های مستبد
- طاهریان با زور شمشیر به حکومت رسیدند.
- صفاریان هم با زور شمشیر به حکومت رسیدند.
- غزنویان نیز هم چنین ؛
- سلجوقیان هم با زور شمشیر وسپاهی گری به قدرت رسیدند .
- خوارزمشاهیان نیز از این قاعده مستثنی نیستند .
- ایلخانان همراه سپاهی گری و زور به حکومت رسیدند .
- تیموریان نیز راه پیشینیان خود را پیمودند .
- صفویان هم با زور شمشیر به قدرت رسیدند .
- افشاریه نیز از در زور و شمشیر و یورش به حکومت رسیدند .
- زندیه نیز همچنین ؛
- قاجاریه نیز همان رویه حکومت های پیش از خود را پیش گرفتند .
- پهلوی نیز با کودتا و زور تفنگ قدرت را تصاحب کرد .
اگرچه حکومت های محلی نیز همچون دیلمیان ، آل بویه ، سربداران و.... نیز از این رویه مستثنی نبوده اند الا سربداران که توسط مردم بر علیه تاتارها قیام کردند و حکومتی محلی تشکیل دادند .
و اما سامانیان بر خلاف سایر سلسله حکومت های پادشاهی نام برده شده از زور وسپاهی گری بهره نبرد بلکه پیدایش و قوام این حکومت بر اساس پایگاه اجتماعی و طبقاتی حاکم در جامعه موجب رشد و قوام این حکومت شد اگر چه در نهایت با روی آوردن به سپاهی گری آن نیز سقوط کرد.
حال حکومت پادشاهی در فرانسه را دقیقا با تاریخ پیدایش حکومت های پادشاهی پس از حمله اعراب در ایران را مقایسه بفرمایید .
پادشاهی فرانسه در سال ۸۴۳ آغاز شد و تا انقلاب فرانسه (۱۷۹۳) ادامه یافت .
طاهریان هم حدودا در همین تاریخ ( ۸۲۱) به حکومت دست یافتند .
یا پادشاهی انگلستان در قرن دهم آغاز و تا ۱۷۰۷ ادامه یافت .
در همین یک قرن ایران بیش از ۱۲ حکومت پادشاهی را تجربه می کند اما در اروپا یک دوره پادشاهی ؛
نمی خواهیم علت قوام و ماندگاری و دست به دست نشدن حکومت ها در اروپا را واکاوی کنیم
اما شایسته است در برشماری دلایل دست به دست شدن حکومت ها در ایران و عدم حضور مردم در نقل و انتقال قدرت را در سه عامل بسنده کنیم .
۱- پس از حمله اعراب نظام اجتماعی ( طبقاتی دوره ساسانی ) و اقتصادی از هم پاشیده شد
و خربندگان و بردگان ، تنها عامل را برای کسب قدرت ، سپاهی گری و نبردهای خونین می دانستند .
۲- در جامعه سنتی و قبیله گرا مردم همواره دست نامرئی قدرتی را بر زندگی خود صاحب نفوذ می دانند . و در طول تاریخ پس از ظلم و ستم هابی که توسط حکومت به آنها می شده است همواره خواهان ظهور و ورود یک نیروی برتر برای سقوط نظام حاکم می شده اند .
و همین تفکر موجب می شود که پس از توفیق چنگیز در شکست خوارزمشاهیان آنرا خواست خدا بشمار آورد.
یا پیروزی محمود غزنوی در مرو بر امرای خراسان را خواست خدا قلمداد کند . ( مردم هم به راحتی پذیرا می شدند )
شوربختانه اعتقاد به نیروهای نامرئی نه تنها در نظام های اجتماعی جامعه سنتی ایران رونق داشته ودارد بلکه در بخش اقتصادی هم حضور دارد. مثلاً آفت به مزارع کشاورزی را خواست عناصر غیر انسانی و خارج از اراده انسانی میدانند. یا خسارت سیل و زلزله و...دیگر را
۳- هر یک از حکومت های پادشاهی پیشین ایران برای ایجاد مشروعیت یا به دین و مذهب متمسک می شدند یا به شجره نامه و ملیت ؛
مثلا سامانیان یا پهلوی نیای خود را به شاهان ساسانی و هخامنشی گره می زدند و یا صفویان به مذهب و دین اسلام تکیه می کردند و یا غزنوی ها ، سلجوقی ها و خوارزمشاهی ها خود را به خلیفه عباسی منصوب می کردند .
اینگونه مشروعیت سازی حکومت ها برای جوامع سنتی ایران شمشیر برنده ای برای وادار کردن مردم به سکوت و اطاعت محض بود .
در تاریخ قبل حمله اعراب اینگونه مشروعیت سازی ها به واسطه ادیان نیز صورت می گرفته است ، شاهان نیز خود را منصوب شده خدا قلمداد می کردند .
در طول هزارساله پیشین فاقد رشد اقتصادی و به عبارتی توسعه اقتصادی چشمکیر بوده ایم. زیرا یا حکومت‌ها با غارت و جنگ در پی کسب غنایم بوده اند یا بر اساسی قوانین وتوصیه های دینی وقف وقانون ارث و قناعت و...رشد نیافته ایم .
حضور ملت بزرگ ایران در سال ۵۷ موجب تغییر حکومت برای اولین بار در طول تاریخ شد .
اما این حضور و تغییر به دلایل سه گانه بالا به مرور به چرخه پادشاهی باز گشته است .
که گاهی بخشی از مردم ظهور یک موجود نامرئی را برای خلاصی از وضع موجود آرزو می کنند و یا آرزوی به کرسی نشستن ترامپ برای فشار بیشتر و حتی هجوم به ایران را آرزو داشتند . و یا حاکمیت خود را نایب امام زمان قلمداد می کند .
وضعیت اوضاع اقتصادی و توسعه همه جانبه هم که روشن است .
درویشی ✍
/channel/darvishane49
450سال پیش وقتی کپرنیک گفت:
« زمین زیر پای ما حرکت میکند »
همه گفتند:
« چگونه حرکت میکند وقتی ما روی آن ایستاده ایم ؟!»
هنجارهای کنونی جامعه، هر آنچه را که خلاف باورش باشد،
ناهنجاری میخواند.....
گالیله نیز یک ناهنجاری برای جامعه عصر خویش بود
چرا که میگفت:
«زمین گرد است »
@darvishane49
🔴 شاه چگونه رفت ؟
🔹سران چهار قدرت بزرگ غرب به پيشنهاد فرانسه، در جزاير #گوادلوپ در شرق #دريای_كارائيب در آمريكای مركزی گرد هم آمدند. در اين كنفرانس، #جيمی_كارتر رييس جمهور وقت آمريكا، #هلموت_اشميت، صدراعظم اسبق آلمان غربی، #جيمزكالاهان، نخست وزير انگلستان و #ژيسكاردستن، رييس جمهور وقت فرانسه، با هدف حفظ منافع خود در ايران، به تبادل نظر پرداختند. گسترش خیزش های ضد حکومت شاه و از سوی دیگر پیکار نیروهای مترقی و چپ بخصوص #چریکهای_فدایی_خلق_ایران، علیه حکومت شاه نقش به سزایی داشتند. آمریکا و متحدانش از قدرت گیری نیروهای چپ در این کشور سخت در هراس بودند و زمینه را برای روی کار آوردن نیروهای مذهبی (حکومت ارتجاعی به رهبری خمینی) مساعد ساختند، تا توانسته باشند جلو قدرت گرفتن نیروهای انقلابی و چپ، تداوم #صادرات_نفت، مقابله با گسترش نفوذ #اتحاد_شوروی و... را بگیرند.
🔹 #مایک_ایوانز، در بخشی از کتاب خود تحت عنوان #ایران_اتمی"(چاپ شده در سال ۲۰۰۹)، مختصر نگاهی به شرایط ایران در سال ۱۹۷۹، سقوط شاه و #کنفرانس_گوادلوپ کرده است. متن زیر بخشی از #فصل_هفدهم کتاب وی است:
" حوادث در ایران نشان میداد که کشور در سراشیبی سقوط قرار گرفته‌است. #ویلیام_هیلی_سولیوان (آخرین سفیر آمریکا در ایران در سالهای ۱۹۷۷ تا ۱۹۷۹)، بدون هیچ اختیار و مجوزی از کاخ سفید، اعلام کرده بود که حکومت شاه باید هر چه سریعتر پایان یابد. #سولیوان برای دستیابی به این هدف، شروع به مذاکره با رهبران مخالفان در ایران کرده بود. سفیر آمریکا در تهران کاملا احساس کرده بود که شاه ایران قادر به کنترل امور داخلی کشور نیست. همین موضوع او را بر آن داشته بود تا علاوه بر در پیش گرفتن سیاست مذاکره با مخالفان در درون کشور، لیستی کامل متشکل از حدود یکصد نفر از نظامیان داخلی در ایران را تهیه کند تا زمان خروج شاه از ایران آنها نیز همراه با وی از ایران خارج شوند.
- تصمیم بر آن بود تا در نهایت بعد از خروج شاه، #نیروهای_انقلابی در کشور جایگزینی برای او انتخاب کنند. بیشتر عناصر میانه رو از سولیوان خواسته بودند که این اطمینان را به آنها بدهد تا در هنگام اجرای تصمیم سرنگونی شاه هیچ خطری از جانب #نظامیان آنها را تهدید نکند. زمانی که سولیوان مشغول انجام ماموریت در ایران بود، #جیمی_کارتر، رییس جمهور وقت ایالات متحده نیز با حضور در کنفرانس #گوادلوپ به میزبانی فرانسه و حضور متحدانی چون #آلمان و #انگلیس به روشی دیگر در تلاش برای خالی کردن جای پای شاه ایران بود. کارتر قصد داشت تا حمایت کامل رهبران سه کشور را برای خلع شاه از قدرت و حکومت بدست آورد و... "
🔹 #ژیسکاردستن، رییس جمهور فرانسه در کتاب خود تحت عنوان" #قدرت_و_زندگی" با اشاره به نشست #گوادلوپ نوشت:
" عدم حمایت ایالات متحده از ایران به منزله سقوط شاه بود. من در آن لحظه که کارتر این موضوع را مطرح کرد به گزارش میشل پونیاتوسکی (فرستاده ویژه فرانسه به ایران برای مذاکره با شاه) فکر میکردم. پونیاتوسکی در ۲۷ دسامبر ۱۹۷۹ با شاه ایران ملاقات کرده بود و میگفت که شاه کاملا غمگین و خسته بود.... او فکر میکرد که آمریکا تا آخر پشتش است..."
🔹 #دکترمایک_ایوانز، در کتابش با نام "جیمی کارتر، حزب چپ لیبرال و هرج و مرج در جهان"، مینویسد:
" جیمی کارتر برای حساب خمینی در پاریس چک هایی متنوع ۱۵۰ میلیون دلاری میفرستاد که وظیفه اش سرنگونی شاه ایران و از بین بردن ملت وی بود... همچنین مبلغ ۷.۹ میلیون دلار برای پس فرستادن گروگانهای آمریکایی پس از ۴۴۴ روز اسارت، به جمهوری اسلامی بخشید..."
🔹 #ابراهیم_یزدی در آستانه تغییر حکومت پهلوی، نماینده خمینی در مذاکرات پنهانی با آمریکا بود. وی در کتاب خاطراتش ✓شصت_سال_صبوری_و_شکوری"، از تماسها و مذاکرات پنهانی جهت انتقال قدرت از شاه به خمینی نگاشته است، که اولین دیدار وی در ۲۶ دی ماه ۱۳۵۷، با #وارن_زیمرمن، فرستاده معاون وزارت خارجه امریکا بوده... وی همچنان مینویسد که دو تن از جانب رییس جمهور فرانسه، پیام جیمی کارتر را به خمینی چنین فرستادند:
" هدف از دیدار با آقای خمینی پیغامی است که برای آیت‌الله دارند. این پیغام از طرف #پرزیدنت_کارتر برای آقای خمینی میباشد.… پرزیدنت کارتر آرزو دارد که این پیغام کاملا مخفی و محرمانه بماند. یک وسیله ارتباطی مستقیم با آیت‌الله باید امکانپذیر باشد تا مرتب در جریان حوادث گذاشته شوید و این به نفع کشور شما و خصوصا آیت‌الله میباشد "
🔹 #دکترعباس_میلانی، نیز در کتابش #نگاهی_به_شاه، مینویسد که خمینی در نامه ای که مستقیما برای کارتر فرستاد، نوشت:
" شما ارتش را خنثی کنید، دفاع ازبختیار را وا بگذارید، درمقابل ما کمونیزم را مهار میکنیم و نفت را میفروشیم "
@darvishane49
✳️ گذار از دولت عمیق به دولت نظامی
✒️ سعید مدنی
🔺حضور نظامیان در ساختار قدرت و تلاش آنها برای تصاحب قوای سه گانه به ویژه قوای مجریه و مقننه امری بدیع و جدید نیست. در اغلب دوره های انتخاباتی مجلس کم نبودند ژنرال هایی که با تعویض لباس و فرم وارد مجلس شدند. اساسا از زمان فعالیت کمیته های انقلاب تا امروز همیشه نقش و جایگاه نهاد های نظامی به ویژه سپاه در انتخابات مجالس شورا و خبرگان به طور جدی مطرح بوده است. درادوار انتخابات ریاست جمهوری هم ژنرال های نظامی از جمله رضایی، شمخانی و قالیباف بدون یونیفورم وارد رقابت ها شدند. فراتر از این، حضور نظامیان در مناصب رسمی از وزیر تا معاون وزیر و مدیرکل و از سفیر تا کاردار فرهنگی و امثال آن امری پوشیده و پنهان نیست. پس در صورت حضور نامزدهای نظامی در انتخابات آینده چه وضعیت متفاوت و جدیدی قرار است رخ دهد که اینچنین برخی را نگران کرده است؟
🔺شاید آنچه احتمالا باید در انتخابات پیش رو انتظار آن را داشته باشیم به سطح آمدن دولت عمیق است.
🔺مفهوم دولت عمیق از اواسط دهه ۱۹۹۰ پس از یک حادثه رانندگی در ترکیه وارد ادبیات سیاسی شد. در این حادثه رانندگی یک دستگاه خودرو بنز به حفاظ های حاشیه بزرگراهی در استانبول برخورد کرد و تمامی سرنشینان آن کشته شدند. تا اینجا ماجرا واقعه ای معمول محسوب میشد اما پس از فاش شدن هویت کشته شدگان معلوم شد یکی از مقامات ارشد پلیس، مقام ارشد قضایی استانبول و رئیس یک گروه شبه نظامی جنایتکار با عنوان «گرگ های خاکستری» که همان مقامات امنیتی ظاهرا در تعقیب وی بودند، همگی سر نشین این خودرو بودند. البته پیش از این حادثه نیز برای تبیین نقش سیاسی ارتش پاکستان در نظام حکمرانی آن از این مفهوم بهره گرفته شده بود. حتی پیش از این نیز اصطلاحاتی مثل «حکومت سایه»، «دولت موازی»، «دولت نامرئی» و « دولت در دولت» نیز برای اشاره به نیروهای نامرئی تاثیر گذار در تحولات سیاسی کشورها به کار میرفتند که به نقش نیروهای امنیتی و نظامی در نظام حکمرانی کشورها اشاره داشتند.
🔺دولت عمیق به کوه یخی تشبیه شده که تنها بخش کوچکی از آن بیرون از آب قابل مشاهده است. دولت عميق، ترکیبی از بخش هایی از نهادهای تاثیر گذار است که از چشم عموم دور بوده و خارج از نظام قضایی و سازمان های نظامی و امنیتی - اطلاعاتی اما صاحب نفوذ بر آنها محسوب می شود. کارگزاران دولت عمیق ناپیدا هستند. بخش بزرگی از این دولت در نهادهای نظامی، امنیتی و حتی بخش خصوصی فعالیت میکند. پس دولت عمیق مجموعه ای پنهان از بازیگران سیاسی و نهادها است که خود را ماهرانه در نظام حکمرانی مخفی کرده اند. این مجموعه از حامیان در نهادهای دفاعی، اطلاعاتی و پلیس رسمی هستند اما به میزان بالایی خود مختارمند و اقدامات خود را با بهانه جلوگیری از تهدیدات حیاتی و دفاع از ملت توجیه می کنند.
@darvishane49
ادامه 👇👇
✅ حکومت تابعیتی از مردم همان جامعه
دیدرو ، فیلسوف بزرگ فرانسوی وفردی موثر در انقلاب کبیر فرانسه به کاترین کبیر - تزار روسیه - برای انجام اصلاحاتی در روسیه نامه می‌نوشت و پیشنهادهایی می کرد .
کاترین در جواب دیدرو نوشت « این ایده ها برای روی کاغذ خوبند که تحمل همه چیز را می کنند ولی من در عمل با انسانها روبرو هستم ، انسانهایی که پوست حساس دارند و عکس العمل نشان می دهند »
درواقع اشاره کاترین به مردم روسیه بود که از نظر فرهنگی هنوز آمادگی پرداختن به پیشنهاد ها و نظرات اصحاب دایره المعارف فرانسه را نداشتند .
نامه نگاری این دو شخصیت از دوفرهنگ جداگانه با توجه به اینکه خواستار اصلاحات ساختاری بوده اند به دلیل عدم رشد متناسب امکان اجرا نداشته است .
همانگونه که امروز تعدادی از روشنفکران نسخه اروپا را برای ایران می پیچند غافل از آنکه مردم اروپا متشکل از نهادهای اجتماعی هستند که آموخته اند از درون و از پایین ، دولت و نهادهای حاکمیتی را به چالش بکشند.
ساختار فکری متناسب نخبگان هر جامعه با مردم همان جامعه موجب ساختار متناسب اعتراض سیاسی است .
چنانچه نخبه ای پیامی را القا کند که شکل و محتوای آن متعلق به نظام اجتماعی دیگری باشد این پیام مخاطب های خود را در جامعه غیر همساختار پیدا نخواهد کرد .
مخاطبان چون از نظر ذهنی ، فکری و مادی دارای فرهنگ دیگری هستند ،از درک و استقبال پیام محروم می مانند .
نمونه آنرا می توان در ایران معاصر به وضوح دید .
می توان عدم توفیق امیر کبیر در دوره قاجاریه و مصدق در دوره پهلوی و هم چنین بازرگان در دوره جمهوری اسلامی اشاره کرد .
وحتی اروپایی کردن ایران در عصر پهلوی با تقابل مواجه شد تا جایی که به انقلاب ۵۷ منتهی گردید .
مردم با چشم مسائل را تجزیه تحلیل نمی‌کنند بلکه با مغز آنها را می فهمند و ساختار فکری مغزی آنها نیز آموزشهایی است که از جامعه گرفته اند .
تحمیل آزادی های سیاسی و اجتماعی به ملتی که الگوهای رفتاری آنرا تجربه نکرده است امکان ندارد .
بنابراین تنها گزینه برای رسیدن به اصلاحات ساختاری اجتماعی و سیاسی ، از پایین به بالا مقدر خواهد شد و آن از راه آگاهی و دانش عمومی مردم قابل تحقق است .
✍ درویشی
/channel/darvishane49
🌸🌺🌸
همیشه برایم تعجب بر‌انگیز بود که چگونه ملتی برای پخش فیلم‌های مبتذل سینمای پهلوی انقلاب میکند ولی همان ملت مدتی بعد همان فیلم‌ها را قاچاقی و با هزاران ترفند با کیفیتی پایین‌تر در خانه‌های خود به تماشا بنشیند ، نخستین بیت از اولین سرود جمهوری اسلامی مفهومی داشت که به طور صریح ، مختصر و مفید ، هدف از شکل‌گیری جمهوری اسلامی را بیان میکرد :
شد جمهوری اسلامی بپا
که هم دین دهد هم دنیا به ما
واقعیت نیز همین است و انقلاب مردم ایران هم برای آبادانی دنیایشان بود و هم برای سعادت اُخروی نه فقط یکی از آنها ،
اگر مهم‌ترین وظیفۀ یک حکومت در تمام نقاط جهان پاسخگویی به نیازهای عامۀ مردم است جمهوری اسلامی تا چه حد در این زمینه موفق بوده است ؟؟ روزگاری در جامعه ما درگیری‌ها و بحث ها حول محور مسائل ایدئولوژیک بود ، جنگ بر سر تفکرات لیبرال و مارکسیست و از این جنس موضوعات ؛
ولی امروز دغدغۀ اصلی مردم نان شده است و تنها انقلاب خطرناک ، انقلاب گرسنگان است.
آنقدر درگیر بهبودی وضع ملت‌های مظلوم جهان شدیم که پاک ملت خودمان را فراموش کردیم که دردشان چیست !! برای چه حکومت در منطقه جولان می دهد؟ برای اینکه حال عربستان و اسراییل را بگیرد ... برای چه با بدحجابی مبارزه میکند ؟ برای اینکه بدحجاب‌ها عامل استکبار جهانی هستند ... برای چه حکومت با موسیقی مخالف است ؟ به خاطر اینکه موسیقی راه نفوذ غرب روی جوانان است ... برای چه حکومت با اصلاحات مخالف است ؟ به خاطر اینکه اصلاحات راه نفوذ غرب در ایران است ... برای چه حکومت به ظاهر با فقر مخالف است ؟ بخاطر اینکه فقر چهرۀ سیاهی از کشور را به استکبار جهانی نشان میدهد یعنی در حقیقت تنها چیزی که برای مامهم است سیلی و مشت زدن به استکبار جهانی‌ست !!
باور کنید روزانه حداقل شصت درصد بدبختی ملت ایران ناشی از آن است که می‌خواهند یک چیزهایی را به استکبار جهانی نشان دهند و روی مستکبرین را کم کنند در حالی که استکبار اصلا از این چیزها خبر ندارد.
یکی همین داستان اشغال سفارت آمریکا در سال ۱۳۵۸ یعنی اگر دقیق مطالعه کنیم می‌فهمیم که اگر دانشجویان پیرو خط امام برای کم کردن روی گروه‌های مارکسیست برای اینکه به آنها نشان بدهند بیشتر با آمریکا مخالفند سفارت آمریکا را تسخیر نمی‌کردند ما چهل سال بدبختی را تحمل نمی‌کردیم و در همۀ این چهل سال روابط ما با همۀ دنیا به هم نمی‌خورد فقط بخاطر اینکه میخواستیم جلوی استکبار کم نیاوریم ...
حال در این گذار زمان آنکه کم آورده است ایران است و ایرانی ؛ نه آنکه در برابر تنگدستی و فقر کمر خم کند. و یا در مقابل زورگویی. زور مداران تسلیم شده باشد خیر ' بلکه در رسیدن به دنیا و آخرتش کم آورده است . بلکه آنچه را در طول سالها آموخته بود را باخته است . مهربانی ، سخاوت ، مدارا ، کرامت و عزت نفس را باخته است .
/channel/darvishane49
✅ با رفتن و آمدن یک فرد انتظار دگرگونی در جامعه سنتی ، خوابی بیش نیست .
کولیندا گرابار-کیتاروویچ رئیس‌جمهور کشور جمهوری کرواسی را خاطرتان هست ؟ بله همانی که در جام جهانی ۲۰۱۸ در فینال با صمیمیت و مهربانی همه بازیکنان و داوران را در آغوش گرفت . همان که با هواپیمای عمومی به محل برگزاری فینال مسابقات رفت . ... حواشی زیادی را در محافل بین المللی به وجود آورد او همچون مردم عادی زندگی می کند ....
و بیشتر ما حسرت چنین رئیس جمهوری را می خوردیم و می خوریم و با روسای جمهور خود مقایسه می کنیم .
حال فرض بفرمایید همین خانم کیتاروویچ بیاید و رئیس جمهور ایران شود چه اتفاقی می افتد ؟!
آیا حال کشور خوب می شود ؟ آیا آرزوهای ما برآورده می شود ؟
هانری مندراس در یک تمثیلی می گوید: «
وقتی گروهی برای رفتن به تئاتر اقدام کنند ، یک نفر از بین آنها رهبری گروه را به عهده می گیرد و تهیه بلیط و ... را انجام می دهد ؛ این رهبر اگر خیلی در کار خودش رضایت دوستان را جلب کند در نهایت می تواند آنها را قانع کند که به تئاتر دیگری بروند اما نمی تواند آنها را به جای تئاتر به کوهنوردی ببرد. »
در یک مملکت نیز اینگونه است ؛ نمی توان یک رییس جمهور از کشور صنعتی و پیشرفته را به یک جامعه ی قبیله ای تحمیل کرد زیرا مردم افکار و رفتار او را تحمل نمی کنند.
ابتدا باید ساختار فرهنگی ، اجتماعی و افکار مردم اصلاح شود.
با آمدن و رفتن یک فرد و یا یک گروه نمی توان امیدی به تغییر و توسعه داشت .
✍ درویشی
/channel/darvishane49
اکثر انسانها حتی جسارت بخشیدن و دور ریختن لباس هایی که مدت هاست بدون استفاده در کمدهاشان آویخته شده را ندارند
بعد از آنها توقع داریم باورهای غلطی را که قرن هاست در ذهنشان زنجیر شده را براحتی کنار بگذارند و دور بریزند.
جهل نرمترین بالش برای خواب رفتن است...🌍🌍🌍
@darvishane49
✅ اصالت و بی اصالتی ؛
اصالت خریدنی نیست ویا کالا و روابطی نیست که بشود با رانت و وابستگی فکری و جناحی بدست آورد
اتفاق چند روز پیش نماینده مجلس شورای اسلامی و نوع برخورد او با مامور راهنمایی و رانندگی موجی از واکنش ها را در فضای عمومی جامعه و فضای مجازی در پی داشت، واکنش هایی که رفتار نماینده سبزوار را در یک سو و رفتار مامور و خانواده او از یک سوی دیگر قرار دادند و آن را قضاوت کردند .
شاید برای درک بهتر این موضوع و تفاوت فاحش بین فرد اصیل و غیر اصیل با یادآوری خاطره ای از شهید سرلشگر خلبان بابایی بهتر تمیز دهیم .
خاطره ای از شهید عباس بابایی نوع رفتار یک مقام نظامی عالی رتبه را در مواجهه با موضوعی مشابه آنچه برای نماینده سبزوار رخ داد و برخورد شهید بابایی را نشان می دهد.
« نگهبان درب فرودگاه اهواز از ورود او به داخل ممانعت کرد، او بدون اهانت به نگهبان برگشت و در آن گرمای سوزان حدود نیم ساعت روی جدول نشست.
به بنده حقیر، مسوول وقت فرودگاه، اطلاع دادند دم درب مهمان داری! رفتم و با کمال تعجب شهیدعباس بابایی را دیدم که راحت روی زمین نشسته، پس از سلام عرض کردم جناب بابایی چرا تو این گرما اینجا نشستی؟
خیلی آرام و متواضع پاسخ داد: این نگهبان بنده خدا گفت هواپیما روی باند است و شما نمی‌توانی وارد شوی، من هم منتظر ماندم، مانع پرواز نشوم. در صورتی که شهید بابایی فرمانده معاون عملیات وقت نهاجا بود، نه به نگهبان اهانت کرد و نه خواستار تنبیه او شد، بلکه از من خواست که نگهبان را مورد تشویق قرار دهم »
خود بخوان حدیث مفصل از این مجمل
✍درویشی
@darvishane49
🔸یک شباهت یک تراژدی
آقای باسط درازهی نماینده سراوان را خاطرتان هست ؟
یادتان هست پس از انتشار فیلم درگیری لفظی و توهین مبادله شده در گمرک وی پشت تریبون مجلس می رود و می گوید : " ... اگر امروز برخورد نکنید فردا نوبت شماست ..."
این سخن اگر چه ظاهرا ساده و از روی عصبانیت است اما کلیدی است .
کلید آن هم با دستان عنابستانی بر صورت یک مامور نواخته می شود .
نگاه ارباب رعیتی از نماینده مجلس و فرمانده گرفته تا شورای امنیت ملی و...تا رویه ایست که از حکومت های غیردموکراتیک بروز می کند .
دیری نیست که بنا بود مردم ولی نعمت باشند و خواست ، خواست آنها ؛
اما آن نگاه ارباب رعیتی همچنان در ذهن نمایندگان انقلابی وجود دارد و قصد پاک شدن ندارد .
هزینه های روی دست مانده کشور ، ناشی از همان دیدگاه آقای باسط درازهی وعنابستانی است .
که نه برای خدمت به مردم بلکه به قصد ارباب شدن بر مردم به قدرت چنگ زده اند .
✍درویشی
@darvishane49
✅ دوازده نکته مدیریتی ارسالی از امیر المومنین علی ( ع) به مسئولین مدعی پیرو آن حضرت ؛
۱- به جای ازدیاد کارها به تداوم صحیح آنها بیندیشید. «حکمت ۲۷۰»
۲- برای رسیدن به هدف ها و مقام های بلند، همّت بلند داشته باشید. «خطبه ۲۱۱»
۳- از تجارب و اندرزها پند بگیرید و از آنها بهره برداری کنید تا دچار نقص نشوید. «نامه ۳۱، خطبه ۱۷۵»
۴- از شدت سختی نهراسید، زیرا هراس، شکننده تر از خود کار است و به گشایش امور امیدوار باشید. «حکمت ۱۶۶ و ۲۴۶»
۵- اگر به انجام مسئولیتی گردن نهادید، به آن وفا کنید. «حکمت۳۲۷»
۶- هیچ وقت کارهای اهم را فدای امور مهم نکنید. «حکمت ۲۷۱»
۷- پیش از پذیرش هر کاری، به دانش آن مجهز شوید. «حکمت ۴۳۹»
۸- خویشتن را اصلاح کنید تا خداوند کارهای شما را اصلاح کند. «نهج البلاغه »
۹- پست ها، امانت و وسیله خدمتگزاری اند، نه منبع بهره برداری. «خطبه ۱۳۱»
۱۰- پست ها میزان آزمایش شمایند، بکوشید تا سربلند بیرون آیید. «خطبه ۳۳»
۱۱- مشورت پذیر باشید، اگر مشورت نکنید، تباه می شوید. «نامه ۶۹»
۱۲ – با زیردستان خود مانند پدری مهربان رفتار کنید. «نامه ۵۲»
@darvishane49
✔️ مشروعیت سازی
« ژان ژاک روسو در مورد اهمیت مسأله مشروعیت معتقد است هیچ فردی هر اندازه هم که زورمند باشد نمیتواند بر مردم فرمانروایی کند مگر اینکه زور و قدرت را تبدیل به اقتدار کند و اطاعت از خود را هم چون وظیفه‌ای بر عهده مردم قرار دهد »
مشروعیت سازی برای نهاد حکومت ، ضروری و اساسی به شمار می آمد که در نتیجه الف - ایجاد حق حکومت برای حاکمان ب - شناسایی و پذیرش این حق از سوی حکومت شوندگان را در پی داشت .
یعقوب لیث صفاری وقتی نیشابور را گرفت . مردم از او حکم امیرالمومنین را خواستند که از نظر شرعی آسایش خیالی داشته باشند .
و یا وقتی کوروش بابل را تصرف کرد و وارد آن شد چنان وانمود کرد که پسر محبوب مردوک خداوندگار بابل است و بدین ترتیب مقام میانجی میان رعایا و خدای بابلیان یافت.
حکومت های مختلف ایرانی در دوره ی باستان از دو عنصر : دین و نَسَب ، به عنوان مبانی مشروعیت و عوامل تحکیم قدرت خود بهره می بردند
© هخامنشیان ، در کتیبه بیستون که بزرگ ترین سنگ نبشته ی جهان است ، دیدگاه داریوش اول هخامنشی را منعکس کرده که می گوید : به خواست اهورا مزدا من شاهم ، اهورا مزدا شاهی را به من ارزانی فرمود .
© شاهان اشکانی مانند اخلاف ساسانی خود مدعی بودند که قدرت آنان بر پایه حسن نیت رعایشان نهاده نشده ، بلکه موهبت خداوند است که به عبارتی ایشان نماینده وی در زمین هستند آنان از سوی دیگر خود را از نسل هخامنشیان می شمردند و می گفتند که فری یا پیت پدر اشک و تیرداد ، پسر اردشیر دوم هخامنشی بوده است.
© ساسانیان هم مانند اشکانیان از هر دو عنصر برای کسب مشروعیت بهره بردند ساسانیان عقیده داشتند که وارثان امپراتوری پهناوری یعنی امپراتوری کیانیان هستند، که اسکندر آن را تجزیه و غارت کرد و اشکانیان آن را بد اداره می کردند.
و هم چنین در استفاده از عنصر دین هم برای اخذ مشروعیت بهره می بردند . اردشیر پسر خود شاپور اول را که به شاهی می گماشت بدو گفت : پسر من ! دین و شاهی ترین یکدیگرند و یکی از دیگری بی نیاز نیست دین اساس مُلک است و مُلک نگهبان دین است هرچه را اساس نباشد ، معدوم گردد و هرچه نگهبان نداشته باشد تباهی گیرد .
© طاهریان نسب خود را به منوچهر پادشاه داستانی ایران می رساندند .
© یعقوب لیث خود را از اولاد انوشیروان ـ خسرو اول ـ می دانست و می خواست نَسَب خود را زنده کند .
@darvishane49
© سامانیان خود را به بهرام چوبین و از او به منوچهر پادشاه پیشدادی می رساندند.
© آل بویه ظاهراً در اوج اقتدار و شهرت خود را به بهرام گور پادشاه ساسانی می رساندند
© سلطان محمود غزنوی هم ترتیبی داد که قوم او به یزد گرد سوم آخرین امپراتور ساسانی مرتبط شود
این حکومت های ایرانی ضمن آنکه مسلمان بودند ازخلیفه عباسی توقیع می گرفتند بر مشروعیت حکومت خود ؛
© سلجوقیان خود را از بازماندگان افراسیاب می دانستند و سلجوق را که این سلسله به او منسوب است با سی و چهار نسل به او می رساندند
© خوارزمشاهیان ، تنها به عنصر مذهب روی آوردند و این که آنان با نهاد خلافت عباسی در تقابل بودند کوشیدند تا خلیفه عباسی الناصرلدین الله را از قدرت برکنار ساخته و شخصی را از سادات ترمذ به نام علاء الملک علوی را به جای وی به خلافت منصوب کنند و مرکز نهاد خلافت را از بغداد به ماوراء النهر ـ فرارود ـ منتقل سازند .
© ایلخانیان ( جانشینان هولاکوخان مغول ) برای ایجاد فاصله بین خود و خاندان جغتائی که حاکمان ترکستان بودند به فکر حفظ استقلال و ایجاد هویت برای خود بر آمدند آنان وضع خود را با دولت کهنسال ایران که دارای حدود جغرافیائی و سوابق تاریخی و فرهنگی مشخصی بود ، تطبیق دادند خاندان هولاکو به خوی ، خصلت و سیرت ایرانیان در آمدند .
ایلخانان در جهت کسب مشروعیت دینی آن چنان کوشیدند که غازان به زیارت مرقد حضرت علی ( ع ) رفت به دستور او سکه هایی با عبارات مذهبی شیعیان زده شد الجاتیو ـ سلطان محمد خدابنده ـ برادر و جانشین غازان ، در این جهت بیشتر پیشروی کرد وی به راهنمایی تاج الدین آوجی و جمال الدین مطهر ، در زمره ی شیعیان اثنی عشری در آمد .
© تیموریان کوشیدند تا از مذهب شیعه به عنوان تنها مبانی مشروعیت حکومت خود استفــاده کند عملی که از سوی جانشین وی هم دنبال شد : تیمور به بعضی از لشکر کشی های خود عنوان جهاد می داد تا در شمارغازیان اسلام در آید و از این عنوان نیز نصیبی برد .
© صفویان تنها از مذهب به عنوان مبانی مشروعیت خود بهره گرفتند و نحوه ی استفاده ی آنان از عنصر دین با همه ی حکومت های پیشین که از مذهب به عنوان مبانی مشروعیت و عامل تحکیم قدرت خود استفاده کردند متفاوت بود .
© افشاریه که همواره در جنگ بسر می بردند چندان وقت نکردند که برای خود مشروعیتی بسازند الا به شمشیر اگر چه به ملیت ای آنی خود افتخار می کردند .
ادامه 👇👇👇
✔️ اندر حکایت دزدی ها و اختلاس ( برگرفته از مجله گل آقا )
خر ملّا را یک شب ز طویله بردند
صبح، بیچاره درافتاد به شور و تشویر
قصه با نظمیه و عدلیه و قاضی برد
صورت واقعه را کرد بر آنها تصویر
(سخن آهسته بگویم، چو تجسس کردند
دزد خر بود غلامی ز غلامان امیر!)
پس بگفتند به ملّا که گناه از تو بود
که: "در خانه خراب است و نکردی تعمیر"
آن یکی گفت گناه از زن ملّا باشد
که: "نبسته ست چرا گردن خر با زنجیر"
دیگری گفت: "اگر خر، دو سه عرعر می کرد
عرعرش داشت به رسوایی سارق تاثیر"
گفت ملّا که گناه از من و خر هست و زنم
دزد بیچاره در این بین ندارد تقصیر!
@darvishane49
✅ آسانترین راه ثروتمند شدن؛
هرکسی در تاریخ ایران به ویژه پس از حمله اعراب سودای پادشاهی داشته است یا سلسله ای را تأسیس می کرد .
با وعده هایی لشکریانی را گرد می آورد.
مردمی هم که به عنوان سپاهی پیرامون کسی جمع می شدند یک انگیزه بیشتر نداشتند آنهم با آسانترین راه. که غارت اموال مقهور شدگان در جنگ است ثروتمند شوند .
به همین دلیل کمک می کردند تا کسی پادشاه شود تا از پادشاهی او بهره ببرند .
توجه شما را به نمونه ای از حمایت مردم از دست یافتگان به قدرت جلب می کنم .
« آقای احمد ابن عبدالله خجستانی چند خر داشته خرکچی بوده هوس حکومت می کند خران را فروخته و اسب خریده و با بیست نفر از خرکچی ها به نزد علی ابن اللیث که با خودش فرق زیادی نداشته است رفته است ملکی را که خود بدان تسلط نداشته است به احمد ابن عبدالله بخشیده و او هم با یکصد و بیست نفر راه افتاده خیلی ساده ، یکصد و بیست نفر در کروخ از مردم مال زوری گرفته و میان خرکچی ها تقسیم کرده ، مردمان کروخ خوششان آمده و تعدادی به او پیوسته اند و تعدادشان به سیصد نفر رسیده است وقتی دید مردم علاقمند به غارت به این راحتی در اطراف او جمع می شوند خواف را غارت کرده است زمانی که خواف را غارت کرده وعایدات غارت را در بین لشکریان تقسیم کرده ، سیصد نفر او به دو هزار نفر افزایش یافته یعنی این مردم علاقمند به غارت که تعدادشان هم کم نبوده به همین راحتی مرد او جمع شده اند بعد بیهقی را گرفته ...وتا نیشابور رسیده است. »
( نقل از جامعه شناسی خودکامگی رضا قلی ص ۸۴)
اگر مردم منفعت طلب با این بیست نفر خرکچی همراهی نمی کردند اینان هوس حکومت نمی کردند .
دیگران هم به همین صورت به حکومت رسیده اند نادرشاه. آغامحمد خان کریم خان و....
وقتی تاریخ اجتماعی پر فراز و نشیب این سرزمین را می خوانیم .
ناخودآگاه اوضاع و احوال کنونی برای ما تداعی می شود . گویی تغییری در مکانیسم اجتماعی و اخلاقی ما رخ نداده است .
مردمی که به طمع آب و برق مجانی انقلاب می کنند
یا برای پنجاه هزار تومان یارانه رای عوض می کنند .
یا در آرزوی آمدن بشکه های نفت بر سر سفره خود هستند و یا با آرزوی ثروتمند شدن ، در لمکده بورس می لمند.
✍ درویشی
/channel/darvishane49
✅*شباهت واکنش خاخام و مذهبی‌های مسلمان پیرامون واکسن کورونا* *از تزریق جی‌پی‌اس تا انتقام ژنتیکی*
🟥آنها همه شبیه همند. چه در تهران چه در دیگر نقاط جهان. گویی که یک نفر در یکجا به یکباره همه را زائیده است. منظورم، مذهبیون هستند.
تفاوتی ندارد که از کجایند و خود را در قالب کدام دین تعریف میکنند. تاریخ بشر پر است از نهی مذهبیون در استفاده از داروهای نوین و واکسن.
در تاریخ ما، تمام واکسن‌ها از جمله سرخک، آبله، فلج اطفال و... همگی با مخالفت روحانیون روبرو شد و اغلب نیز می‌گفتند مقطوع‌النسل میکنند.
البته ممنوعیت به گوجه‌فرنگی و دوش حمام هم رسید، اما بحث ما اکنون پیرامون دارو و درمان است.
تردید‌افکنی مذهبی‌ها، حتی پیرامون آزمایش سنجش بینایی کودکان زیر پنج سال در همین سه چهار سال پیش هم مطرح شده بود.
اینجاست که مشاهده میکنیم این رشته میل ندارد به این زودی‌ها خاتمه یابد.
🟥دیروز "دانیل اُسور" که یک خاخام مشهور اسرائیلی و درنتیجه از رهبران کلیمیان است گفت:" واکسن کرونا افراد را «همجنسگرا» میکند!"
این حرف شباهت بسیاری به برخی گفته‌های ناپخته‌ای دارد که در داخل کشور می‌شنویم. ما هفته‌هاست که با چنین صدا‌هایی در داخل کشور آشنا هستیم.
هرکس که حتی سرسوزنی تخصص در زمینه چسباندن چسب‌زخم و مالاندن "دواگُلی" ندارد، اکنون متخصص واکسن کورونا شده و درباره آن داد سخت سر میدهد، چنان که گاه دود از سر آدم بلند می‌شود.
🟥واکشن این خاخام متوهم مرا برآن داشت که برخی از واکنش‌های خودمانی‌ها را در طول این چند روز مرور کنیم، کسانی که اکنون در تخصص و واکسن‌شناسی گوی رقابت را از همه ویروس‌شناسان جهان ربوده‌اند.
🟥فاطمه رحمانی نماینده مشهد: اگر واکسن فایزر آمریکایی خوب بود آن را نمی‌فروختند.
او بدون ذکر منبع افزود: طبق آمار سازمان جهانی بهداشت از 7 میلیارد فقط 24 میلیون نفر واکسن کرونا را دریافت کرده‌اند که این آمار نشان‌دهنده نخریدن واکسن است !
🟥حسین کنعانی مقدم فعال سیاسی اصولگرا گفت: اطلاعات بسیاری به دست آمده مبنی بر اینکه در برخی از واکسن‌ها اقدام به تزریق چیپ الکترونیکی میکنند و جی‌پی‌اسی را در بدن ما کار می‌گذارند تا به واسطه این واکسن کلیه واکنش‌ها و حرکات مارا تحت کنترل قرار دهند تا جایی که ما یک نوع آدم‌هایی آهنی خواهیم شد که کنترل‌مان در دست دیگران است.
🟥آیت‌الله موحدی‌کرمانی: بعید نیست آمریکایی ها با واکسن جعلی کرونا مردم ایران را بکشند.
🟥رضا حاجی‌پور نماینده آمل در گفت‌وگو با فارس گفت: اگر واکسن فایزر خوب بود آمریکایی‌ها هیچ وقت آن را در اختیار ما قرار نمی‌دادند.
🟥علی‌اصغر عنابستانی نماینده مجلس: واکسن‌هایی که بر اساس برخی گزارشات هم سرطان‌زا و هم عقیم‌کننده هستند و حتی 60 درصد نظام بهداشت و درمان خودشان هم حاضر به استفاده از آنها نیستند.
🟥عبدالحسین روح الامینی نماینده مجلس و رئیس سابف انستیتو پاستور: به بهانه ارتباط با آمریکا و واکسن می‌خواهند ما را مجبور کنند امنیت، منافع و ژنتیک نسلمان را به خطر بیاندازیم
🟥مالک شریعتی نیاسر نماینده مجلس : تزریق واکسن کرونای آلوده، به کل مردم ایران، بهترین فرصت برای انتقام آمریکا، انگلیس و فرانسه از ژن ایرانی بود که رهبرانقلاب راهش را بستند.
🟥محمد حسن قدیری ابیانه فعال سیاسی اصولگرا، در مخالفت با واردات واکسن کرونای آمریکایی و انگلیسی گفت: آمارها نشان میدهد افرادی که این واکسن‌ها را زدند مرده‌اند و صحنه‌هایی هم فاش شده که مقامات غربی تظاهر به تزریق واکسن میکنند.
🟥زهره الهیان، نماینده اصولگرای تهران گفت واکسن فایزر باعث مرگ تعدادی از افراد در آمریکا شده است.
🟥فرمانده ناجا: آمریکا انگلیس و فرانسه، اینها رسوا شدند؛ دیدیم که چگونه این واکسن‌ها موجب مرگ و میر شد.
🟥در این میان خبرگزاری فارس هم به عنوان جایی که آتش‌تهیه را برای چنین حرف‌هایی آماده میکند، همواره اخباری را منتشر میکند مبنی بر مرگ و میر و یا کج و معوج شدن چهره افرادی که واکسن فایزر دریافت کرده‌اند.
🟥در موردی دیگر طی دو سه روز گذشته یکی از کانال‌های منتسب به آیت‌الله مصباح یزدی، علت مرگ او را تزریق واکسن کورونای فایزر اعلام کرد. این کانال نوشته بود واکسن فایزر به برخی از علما و مراجع و... تزریق شده و درباره آیت‌الله مصباح یزدی نیز سبب پایان زندگی‌اش شد.
🟥این درحالی‌ست که اساسا واکسن کورونای فایزر، آلمانی است و نه آمریکایی. به این ترتیب که "اوگور شاهین" اهل ترکیه که یک مسلمان و بنیان‌گذار شرکت داروسازی بیوتک آلمان است. اوگور شاهین واکسن ساخت شرکت خودش را با همراهی شرکت فایزر به تولید انبوه رسانده است.
از این که بگذریم، جایزه مصطفی که نام نوبل اسلامی را هم بر آن نهاده‌اند، سال گذشته در تهران به همین آقای "اوگور مصطفی" اهدا شد.
✍فرشاد قربانپور
@darvishane49
آیا خدا اشتباه کرد؟
یک روز تلویزیون بخشی از پیشرفت های شگرف چین در سی چهل سال اخیر را نشان میداد؛ دود از مغزم بلند شد. یادم آمد روزهایی را که سجاده زیر بغل به نماز جمعه میرفتیم تا از خدا بخواهیم که کافران را نابود، کشورمان را آباد، زندگیمان را پربرکت، تنمان را سالم، دلمان را شاد و عمرمان را دراز گرداند؛ اما نمیدانم چه شد که سر از اینجا در آوردیم.
آیا خدا اشتباه کردو همه چیزهایی را که همه ما ملت ایران در مدت نزدیک به ۴۲ سال با اشک و آه و توسل به مقام کبریایی خودش، عزت و آبروی ۱۴ معصوم، پهلوی شکسته زهرا، فرق شکسته علی، سر بریده حسین، دست قطع شده عباس، علی اکبر جوان، علی اصغر خردسال و با گرو گذاشتن خون شهدا، امام شهدا، ناله و ضجه مادران، پدران و همسر شهدا، اشک یتیمان شهدا، حرمت میلیونها جلسه قرائت قرآن، مفاتیح‌الجنان، جلسات دعای ندبه، کمیل، سمات، ابوحمزه و غیره ما از خدا میخواستیم، همه را به چینی های کمونیست خدانشناس داده و در عوض همه ی درد و رنج روحی و جسمی، فقر، خرابی مملکت، بیکاری و فحشا، خرابی اعصاب و روان، خزانه خالی، خیل عظیم معتادین، ده ها میلیون پرونده قضایی، تهمت، افترا،دروغ، دزدی ها و اختلاس های میلیاردی، چپاول بیت المال توسط کسانی که خود را مرد خدا میخوانند،کسب برترین مقامها در منفی ترین موضوعات وپایین ترین مقام ها در موضوعات مثبت، خشکسالی های ممتد و غیره
همه را یکجا به ما داده.
اشکال کار کجا بود؟!
یادم میآید در خیابان منتهی به نماز جمعه، چادر و روسری و جانماز چینی به وفور دیده میشد و بعدها، قرآن چینی و مهرچینی نیز اضافه گردید.
شاید خدا به خاطر مهربانی چینی ها، تمام موهبت ها را به آنها داده، چرا که بازار مملکت را پر کرده‌اند از تمام وسایل زندگی، از سفیدی قند تا سیاهی زغال؛ تا ما، وقت گرانبهایمان را با خیال راحت برای کسب مجوز بهشت به دعا و عبادت بگذرانیم.
یا شاید رهبران چین، مدیران فرصت طلب و زیرکی بودند! یا شاید چراغ عقل ما و رهبرانمان خاموش شده بود و در بی خبری و توهم به سر میبردیم! شاید هم هردو!
آیا سجاده به دست شدیم، چراغ عقلمان خاموش شد؟! یا اول چراغ عقلمان خاموش شد که سجاده به دست شدیم؟!
آیا امید نجاتی باقیمانده است؟!
آیا رهبران ما از عالم توهم بیرون و به دنیای واقعیت ها پاخواهند گذاشت؟!
مگر اسلام ناب فقط مال ما نبود؟!
مگر دیگران کافر، نجس، گمراه، منحرف و در ضلالت نبودند ؟!
مگر ما تنها هدایت یافتگان راه حق نبودیم؟!
چرا کارمان به اینجا کشید؟!
مگر کافران هرروزه با بی حجابی،مشروبات الکلی، دنسینگ، شادی و خنده، اعصاب خدا را بهم نمیریزند؟؟؟؟
/channel/darvishane49
✔️ بیش از ۲۵۰۰ نفر از پزشکان، اساتید و اعضای هیئت علمی دانشگاه‌‌های علوم پزشکی کشور طی نامه‌‌ای سرگشاده به رئیس‌جمهور متذکر شدند "واکسن‌های mRNA تولید شرکت فایزر و مادرنا میتواند عوارض ناشناخته و گاه جبران‌‌‌ناپذیری به‌جای بگذارد.
پزشکانی که سیرت بگردانیدند تا در کنار قدرت چند سالی را به مکنت بگذرانند .
چنانچه خواهی بر مدار قدرت باقی بمانی همواره سخن به حق یا ناحق به میل رهبری گوی
اگر چه سخنت موافق تخصصت باشد چهار روز دنیا را غنیمت شمار
در چهار مقاله عروضی حکایتی به شرح زیر آمده است که ابوریحان بیرونی دانشمند ، منجم ، کارشناس و متخصص به علت رایی که مخالف طبع محمود غزنوی داده بود به زندان افتاد .
«...ابوریحان را به قلعه غزنین بازداشتند و شش ماه در آن حبس بماند.
آورده‌اند که در این شش ماه کس حدیث بوریحان پیش محمود نیارست کرد، و از غلامان او یک غلام نامزد[=گماشته] بود که او را خدمت همی کرد و به حاجت او بیرون همی شد و درمی‌آمد. روزی این غلام به سر مرغزار غزنین می‌گذشت، فالگویی او را بخواند و گفت: «در طالع تو چند سخنِ گفتنی همی بینم، هدیه‌ای ده تا تو را بگویم.» غلام درمی دو، بدو داد. فالگوی گفت: «عزیزی از تو در رنجی است، از امروز تا سه روز دیگر از آن رنج خلاص یابد و خلعت و تشریف پوشد و باز عزیز و مکرّم گردد.»
غلامک همی رفت تا به قلعه، و بر سبیل بشارت آن حادثه با خواجه بگفت؛ بوریحان را خنده آمد و گفت: «ای ابله! ندانی که به چنان جای‌ها نباید اِستاد، دو درم به باد دادی.»
گویند خواجه بزرگ احمدِ حسن میمندی درین شش ماه فرصت همی‌طلبید تا حدیث بوریحان بگوید. آخر در شکارگاه، سلطان را خوش‌طبع یافت، سخن را گردان گردان همی‌آورد تا به علم نجوم، آنگاه گفت: «بیچاره بوریحان که چنان دو حکم بدان نیکویی بکرد، و بَدَل خلعت و تشریف، بند و زندان یافت!»
محمود گفت: «خواجه بداند که من این دانسته‌ام و می‌گویند که این مرد را در عالم نظیر نیست مگر بوعلی سینا، لکن هر دو حکمش برخلاف رأی من بود و پادشاهان چون کودکِ خُرد باشند، سخن بر وفق رأی ایشان باید گفت تا از ایشان بهره‌مند باشند. آن روز که دو حکم بکرد، اگر از آن دو حکمِ او یکی خطا شدی، بهْ افتادی او را! فردا بفرمای تا او را بیرون آرند و اسب ساختِ زر و جُبّة مَلِکی و دستار[=عمامة] قصَب دهند و هزار دینار و غلامی و کنیزکی.»
پس همان روز که فالگوی گفته بود، بوریحان را بیرون آوردند و این تشریف بدین نسخت به وی رسید، و سلطان ازو عذر خواست و گفت: «یا بوریحان! اگر خواهی که از من برخوردار باشی، سخن بر مراد من گوی، نه بر سلطنت علم خویش.»
بوریحان از آن پس سیرت بگردانید، و این یکی از شرایط خدمت پادشاه است، در حق و باطل با او باید بودن، و بر وفق کار او تقریر باید کرد »
اعلام مواضع این پزشکان بعد از اعلام ممنوعیت خرید واکسن آمریکایی ، انگلیسی توسط رهبری حکایتی است تکراری
✍ درویشی
/channel/darvishane49
✳️ گذار از دولت عمیق به دولت نظامی (۲)
🔺 ویژگی های دولت عمیق عبارت است از :
▪️ از نظر سازمانی از میزان بالای خود مختاری در روابط با دیگر ارکان دولت و همچنین در روابط با دیگر بازیگران اعم از نیروهای مسلح و سازمانهای امنیتی برخوردار است.دولت های مستقر نیز عموما ناچاراند تسلط دولت عمیق را بر خود بپذیرند و هیچ تصمیمی را بر خلاف منافع دولت عمیق نگیرند.
▪️ اعضای دولت عميق خودشان را نگهبانان ارزش های نظام حکمرانی در برابر دشمنان داخلی و خارجی می دانند. به عبارت دیگر دولت عمیق به دیگر نهادها از جمله دولت و نهادهای رسمی اعتماد لازم را برای حفظ نظام مستقر و ارزش های آن ندارد؛ بنابراین، آنها اقدامات خود را علیه کسانی که «خائن» به ارزش های خود می خوانند، توجیه کرده و خود را هستنه نمادین نظام حکمرانی می دانند.
▪️ دولت های عمیق، برخورداری پارانویید بوده و توهم توطئه دارند یا تظاهر به آن میکنند؛ آنها وظیفه ذاتی خود را تلاش برای جلوگیری از افتادن کشور به دست دشمنان میدانند.
▪️ دولت عمیق برای تداوم سلطه خود، نیازمند حامی پروری و رانت دهي است و این توانایی را دارد که حلقه های گسترده ای از حامیان فراتر از دولت ایجاد کند، زیرا اصولا دولت های عمیق به سازوکارهای انتخاباتی و حمایت گسترده برای کسب مشروعیت اعتقادی ندارند.
🔺آنچه با انتخاب شدن یک نظامی به عنوان رییس جمهور رخ خواهد داد تلاشی است برای به سطح آمدن دولت عمیق. بنا براین تصور اینکه دولت نظامی یا شبه نظامی آینده ماهیتی متفاوت از ساختار کنونی داشته باشد همان قدر خطا است که تصور شود ان دولت قادر خواهد بود انبوه بحران های متراکم کنونی را کنار زند و با بهره گرفتن از نبوغ نظامی گشایشی در اوضاع ایجاد کند.
🔺در واقع وضعیت بحران زده کنونی حاصل تسلط دولت عمیقی است که قرار است در انتخابات رسمیت پیدا کند و از کلاه شعبده گری بیرون جهد. پس انگیزه نامزدهای نظامی آینده که هم اکنون در دولت عمیق سیاست ها و برنامه های خود را پیش میبرند برای به سطح آمدن چیست؟ به نظر میرسد این گزینه راه حلی است برای کاهش شکاف های فعلی و آینده در نظام حکمرانی و تجدید سازمان پروژه یکدست سازی نظام که تنها با حمایت دولت عمیق بر سر کار آمد. این سناریو میتواند سطح منازعات درون نظام حکمرانی را افزایش داده و ابعاد نظامی – امنیتی آن را بیش از گذشته گسترش دهد،مسئله ای که نباید از چشم کارگزاران دولت عمیق پنهان بماند. بر این اساس هنوز هم باید با نسبت به جدیت دولت عمیق در پیش برد این سیاست تردید جدی داشت. چرا سری که درد نمیکند را دستمال ببندند؟
@darvishane49
✅ اندر حکایت ریاکاری
ﺭﻭﺑﺮﺗﻮ ﭼﻮﻟﯽ، ﺳﺮﭘﺮﺳﺖ ﮔﺮﻭﻩ ﺑﺎﺯﯾﮕﺮﺍﻥ ﺗﺌﺎﺗﺮ ﺁﻟﻤﺎﻥ خاطره ای از سفر به ایران نقل میکند او میگوید :
« ﭼﻨﺪ ﺳﺎﻝ ﭘﯿﺶ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﺁﻣﺪﻩ ﺑﻮﺩﻡ ﻭ ﺑﻪ ﺍﺻﻔﻬﺎﻥ ﺭﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩﻡ ﺩﺭ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺭﻭﺯﻫﺎﯼ ﺗﻌﻄﯿﻞ ﻭ ﻋﺰﺍﺩﺍﺭﯼ ﺩﺳﺘﻪ ﺍﯼ ﺭﺍ ﺩﯾﺪﻡ.
ﻣﻄﻤﺌﻨﺎً ﺁﻥ ﺭﻭﺯ ﺩﺭ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﺍﺻﻔﻬﺎﻥ ﻣﻦ ﺗﻨﻬﺎ ﻓﺮﺩ ﺧﺎﺭﺟﯽ ﺑﻮﺩﻡ. ﺩﺭ ﺁﻥ ﺩﺳﺘﻪ ﺷﯿﻮﻥ ﻭ ﮔﺮﯾﻪ ﺯﺍﺭﯼ ﺯﯾﺎﺩﯼ ﻣﯽ ﺷﺪ ﻭ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻫﺎ ﺭﻧﺞ ﺯﯾﺎﺩﯼ ﻣﯽ ﺑﺮﺩﻧﺪ.
اﻣﺎ ﺍﺯ ﺁﻧﺠﺎ ﮐﻪ ﻣﻦ ﺷﯿﻌﻪ ﻧﯿﺴﺘﻢ ﻣﻮﻗﻌﯿﺖ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﻣﺸﮑﻠﯽ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﻭ ﺗﻨﻬﺎ ﮐﺴﯽ ﺑﻮﺩﻡ ﮐﻪ ﺩﺭﺁﻥ ﺩﺳﺘﻪ ﮔﺮﯾﻪ ﻧﻤﯽ ﮐﺮﺩﻡ.
ﻣﻦ ﺑﺎﺯﯾﮕﺮ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺧﻮﺑﯽ ﻫﺴﺘﻢ ﻭﻟﯽ ﺁﻧﺠﺎ ﺧﺠﺎﻟﺖ ﻣﯽ ﮐﺸﯿﺪﻡ ﮐﻪ ﮔﺮﯾﻪ ﮐﻨﻢ. ﮐﻨﺎﺭ ﻣﻦ ﭼﻨﺪ ﻣﺮﺩ ﺍﯾﺴﺘﺎﺩﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﺯﺍﺭ ﺯﺍﺭ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻧﺪ.
ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺁﻧﻬﺎ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻣﻦ ﻧﺰﺩﯾﮑﺘﺮ ﺑﻮﺩ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﻋﺰﺍﺩﺍﺭﯼ ﻭ ﻭﺳﻂ ﮔﺮﯾﻪ ﺯﺍﺭﯼ ﺭﻭ ﺑﻪ ﻣﻦ ﮐﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ:
ﺍﮔﻪ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﯼ ﻓﺮﺵ ﺑﺨﺮﯼ ﻣﻦ ﺩﺍﺭﻡ ﻭ ﺩﺭﻋﯿﻦ ﺣﺎﻝ ﺑﻪ ﺳﺨﺘﯽ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ. ﺍﻭ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮﯾﻦ ﺑﺎﺯﯾﮕﺮﯼ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﻣﻦ ﺩﯾﺪﻡ...» 😄😔
/channel/darvishane49
«فقر ، آفت آگاهی است...»
طرحی بسیار پرمعنا از پاول کوژینسکی کارتونیست بزرگ لهستانی که نشان میدهد انسان گرسنه در درجه نخست هدفی جز سیر شدن شکم ندارد و غم نان اجازه نمی‌دهد که انسان به تماشای جهان بنشیند، در زندگی عمیق شود، کتاب بخواند، یاد بگیرد و آگاهی‌اش را بالا برده و به جهان اطراف خود بیاندیشند.
آدمی در نتیجه زندگی فقیرانه پا را فراتر از جهل نمی‌گذارد. به همین دلیل است که گرسنه نگه داشتن اکثریت ملتی ، ضامن بقای طبقات حاکمه است.
شاید برای همین است که #حکومتهای_دیکتاتور، ضرورتی نمی‌بینند تا ریشه فقر را بخشکانند. حتی برخی طبقات حاکمه به منظور اطمینان یافتن از ادامه حاکمیت خود، اکثریت ملتشان را به عمد گرسنه نگه می‌دارند، آن را تمجید و برای آن پاداش‌های معنوی ایجاد میکنند.
هر کجا فقر تمجید و داشتن سرمایه و پول تقبیح شد، شکم‌ها را هدف نگرفته‌اند، تفکر و آگاهی و معزها را نشانه گرفته‌اند...
چیزی که با #فقر یکجا جمع نمیشود، آگاهی است.
@darvishane49