#درباباحوالاتآدمی 🪨🩶
دیگه نه آدم سمی مونده حذف کنم،
نه موضوعی مونده که رها کنم!
به قول #عباس_کیارستمی:
«من ماندم و من؛
من از من رنجیده و
هیچکس نیست پادرمیانی کند...»
👤#خانم_پرگرین❣
@Del_chnnel
#شبتبهخیروغمتنیز 🌗✨
نگران نباش
یلدا رفت!
دیگر شبهای نبودن
کوتاه میشود عزیز...
👤#افشین_صالحی❣
@Del_chnnel
-بمان! انار برایت شکستهام که غمم را
به این بهانه برای تو دانهدانه بگویم🍒❄️
@Del_chnnel
#دربابفرهنگ🩵❄️
چله، مخفف «چهله»، اغلب بهمعنی دوره چهلروزه از یک رویداد و همچنین روز چهلم وقوع آن است. اما همیشه اینگونه نیست؛ مثلاً چهل روز اول زمستان «چلهی بزرگ» نام دارد و دورهی بیستروزه از دهم تا سیام بهمن را «چلهی کوچک» مینامند.
برخی هم آغاز چلهی بزرگ را از دهم دیماه میدانند.
چلهی بزرگ با «جشن یلدا» شروع میشود و پایان آن «جشن سده» است. به برخورد دو چله (چهار روز آخر یکی و چهار روز اول دیگری) «چارچار» گفته شده و روایتها و نامهای دیگری نیز دارد. پایان چلهی کوچک را «جشن مادر زمین» دانستهاند که احتمالاً همان «اسفندارمذ» و مقارن با پنجم اسفندماه بودهاست.
چلهی بزرگ و کوچک را «اَهْمَن» و «بهمن» نیز نامیدهاند. برای روزهای باقیمانده تا نوروز نیز دورههایی همچون «سرماپیرزن» داشتهاند که در برخی روایتها این پیرزن مادرِ اَهْمَن و بهمن بودهاست.
👤#غلامحسین_مصاحب❣
👤 #علی_بلوکباشی❣
📚دایرةالمعارف فارسی / شب یلدا
از @cheshmocheragh.
@Del_chnnel
-دو قدم مانده که پاییز به یغما برود
این همه رنگ قشنگ از کف دنیا برود
هرکه معشوق برانگیخت گوارایش باد
دل تنها به چه شوقی پی یلدا برود؟
@Del_chnnel
#افسانهها 💫🤴
طبق افسانههای ایرانی، ننه سرما یه پیرزن خیلی مهربونه که تووی آسمونا زندگی میکنه و هرسال روز اول زمستون به آسمون سرزمینهایی کوچ میکنه، که نوبتشونه زمستون باشه.
ننه سرما دوتا پسر به اسمهای چله بزرگه و چله کوچیکه داشت، چله بزرگه، از روز اول زمستون و بعد از شب یلدا به تخت فرمانروایی مینشست و تا چهل روز با مهربونی سلطنت میکرد. بعد از اون چله کوچیکه به تخت مینشست و بیست روز، برعکس برادرش، به جای مهربونی کردن به مردم ظلم میکرد و براشون سرمای شدید و یخ بندون میفرستاد.
ننه سرما از عاقبت چله کوچیکه میترسید و میدونست بالاخره یه روز یه حاکمی از راه میرسه و جای اونو میگیره... همینم شد، یهروزی یه حاکم دیگه اومد و چلهکوچیکه رو اسیر کرد و برد توی یه غاری زندانی کرد، ننه سرما خیلی ناراحت شد و دست برد به گردنبند مرواریدش و بند اونو پاره کرد، دونههای مروارید(همون برف خودمون) روی سر مردم میریختن و باعث شادی اونا بودن :)))
عمو نوروز این شرایطو دید و عاشق ننه سرما شد، به خاطر همین، رفت به کوههای بلند و چله کوچیکه رو با نفس گرمش آزاد کرد. ننه سرما فهمید، رفت تو خونش، خونه تکونی انجام داد و منتظر موند تا عمو نوروز برسه از راه.
این وسطا از خستگی خوابش برد☹️
عمو نوروز اومد، یه کمی شیرینی خورد و چندتا شاخه گل به یادگار برای ننه سرما گذاشت و رفت. ننه سرما که بیدار شد، فهمید که دیدن عمو نوروز رو از دست داده.
از اون سال به بعد، هر سال همون موقع، خونه رو مرتب میکنه و منتظر عمو نوروز میشینه.
بعضیا میگن بعضی وقتا موفق میشه که عمو نوروزو ببینه، دیدار اون دوتا یه نشونه داره، همیشه طوفان میآد
👤#باران_گودرزی❣
#ملل
@Del_chnnel
-آخ انار خوشدونهی من
پستهی خندوندونهی من
خندههات به خوشرنگی چای
این شب طولانی با تو زیباست🙂↔️
#Meshkat🪴
@Del_chnnel
#افسانهها🌕🌑
یه شب خیلی طولانی و تاریک، خورشید اسیر تاریکی شده بود و دیگه رمقی نداشت. میترا، ایزد روشنایی، تصمیم گرفت جلوی تاریکی وایسه و خورشید رو آزاد کنه.
توی یه جنگ سخت و پرماجرا، میترا بالاخره تاریکی رو شکست داد و خورشید رو نجات داد. وقتی خورشید طلوع کرد، دنیا دوباره روشن و گرم شد. از اون به بعد، مردم هر سال #شب_یلدا رو دور هم جمع میشن تا این پیروزی رو جشن بگیرن.🌹
@Del_chnnel
تجربه ازدواج سنتی:
سلام وقت همگی بخیر من یک دختر ۲۳ سالم که تو سن ۲۱ سالگی بصورت سنتی ازدواج کردم( عقد)
برای اشنایی یه هفتهای با هم در ارتباط بودیمو با هم یه چند بازی بیرون رفتیم و نمیدونم چرا خیلی یهویی عقد کردیم، همه چی مثل رویا بود همه چیز بهترین بود انگار خواب بودم زیر لفظی کلی طلا، ایفون... همشمیگفتم خداروشکر اما یروزی
(ادامه داستان)
#دربابمنعزیزم🌸🌈کاش میدونستی که
"تو"
چقدر برام مهمی،
یعنی بودنت تو زندگیم،
یه رابطه مستقیمی
با حال و احوالم ایجاد کرده.
یعنی؛
خندیدنم،
گریه کردنم،
عصبانی بودنم،
آروم بودنم فقط و فقط
به "تو" بستگی داره.
دیگه دست خودته که روزمو چطوری به شب برسونی...
👤#محمد_مهدی_عظیمی❣
@Del_chnnel
#دربابغمعزیز💙🌧
#میشل_مونتنی میگفت:
«غمهای کوچک پُر حرفند و غمهای بزرگ لال»
و من این روزها چقدر لال شدهام!
@Del_chnnel
#دربابدلتنگی🧶💞
دلتنگی رو توصیف کنم؟
خب اینطوریه که انگار وقتی یکی رو داشتی و پیشت بوده، بهش یه تیکه از کاموا تو دادی و حالا که داره میره و دور میشه داره با خودش کلشو نخکش میکنه و با هر بار کشیدن نخ دلت میریزه!
👤#ناشناس❣
@Del_chnnel
#کتابخوانی❄️☃️
لیست کتابای زمستونیای که باید حتما بخونیشون:
۱) کتاب ماجراهای نارنیا اثر سی اس لوئیس
۲) کتاب سرود کریسمس اثر چارلز دیکنز
۳) کتاب پری دریایی اثر کیارا کاس
۴) مجموعه ۱۱جلدی داستانهای شکسپیر
۵) کتاب کوچک هوگا: شاد زیستن دانمارکی اثر مایک وایکینگ
۶) کتاب هزارتوی پن اثر کورنلیا فونکه
@Del_chnnel
باز هم از تو نوشتم بدنم میلرزد
من نفس میزنم و پیرهنم میلرزد
آمدم فال بگیرم مثلا یلدا بود
شعری آمد که همه جان و تنم میلرزد 🩶🔗
-دختری از شهر پاییز و انار
قلب ما را وقت یلدا برد و رفت
از خزان غارتگری آموخت او
آمد و دل را به یغما برد و رفت♥️🌿
@Del_chnnel
#دلنوشته 🍁🍂
یادت هست...؟
چند ماه پیش را میگویم
انتظار پاییز را میکشیدیم
برایش ذوق داشتیم
اکنون پاییز نفسهای آخرش را میکشد
به همین زودی تمام شد
خیلی فکرها برایش داشتیم نه؟
خیلی خاطرهها خواستیم بسازیم که نشد...
خب تمام عمر همین است
فصلهای مختلف زندگی میگذرد
تمام میشود
در آخر این تویی که خودت را تنها مییابی
تنهای تنها میان اتفاقاتی که نیفتاد!
پس بخند
با تمام نداشتههایت برقص
در همین لحظه، در همین حالا
به حال خوبت وعدهی فلان فصل و فلان روز و فلان شخص را نده...
👤#علی_سلطانی❣
@Del_chnnel
#دربابخوشبختی✨🌸گاهی یک خلوتِ دنج و بیواسطه،
یک لیوان چای
و چند صفحه کتاب،
برایِ خوشبختیِ آدم کفایت میکند...
همین که قدم زدن چارهی دردهایت باشد و
دلخوشیهایِ کوچک، دلیلِ لبخندهایت،
یعنی تو خوشبختی!
👤#نرگس_صرافیان_طوفان❣
#دلنوشته
@Del_chnnel
#به_وقت_ابتهاج🖤🌱
-میبینم،
میبینم آن شکفتن شادی را
پروآز بلند آدمیزادی را
آن جشن بزرگ روز آزادی را....(:
👤#هوشنگ_ابتهاج❣
@Del_chnnel
#دربابکلمات❤️🩹🐈
کلمه فرانسویِ Mon espoir یعنی کسی که موقع مشکلاتت بهش فکر میکنی آروم میشی و هرچیزی برات قابل تحمل تر میشه کسی که باعث میشه همه چی قشنگ شه،بتونی ادامه بدی،کسی که امیدته دلیلِ انگیزته:)!
@Del_chnnel