چقدر زیباست
به شوق وصل تو سجاده ای زیر پرتو دلدادگی پهن ، و
از پنجره ی صبح تمام حواسم
معطوف به بارگاه تو باشد،
و چه آرامشی در من است، وقتی می خواهم با رود جاری عشقت وضو بگیرم،
و از فرش دلم تا عرش تو خورشید را نظاره و با زیبا ترین کلمات مدح تو کنم،
و از مناره های چشم تو اذان را پیگیر باشم ،
معبودم در تو نوری زندگی می کند، که سحر پر نگشوده، دلم را پرواز می دهد به سوی ات ،
و من چقدر خوشبختم تو در نقطه ای جا خوش کرده ای که دیر زمانیست دل بریده از هر نغمه ی عاشقانه ای،
باران بیا با هم بباریم برتنها حرمت قلبم زلال و بی الایش ،
#لیلا_قدم_یاری
(ملودی)
درودتاااان یاران جان پگاهتان پربرکت فرخنده👌🙏
🦋❄️☔️🫧💦💧⛄️🌧
گفـــت شمـــس الحــق که یار خامشم
چون خموشی پیشه کردی سر خوشم
گر ســـخن گویـــی؛ آن تـــیغِ سـکوت
از نیـــام بیـــرون کِــشم ؛ زارت کُشــم
#فرشته_امیری
132
بنویسید به دیوار سکوت
عشـــــق سرمایه هر انسان است
بنشانید به لب ، حرف قشــنگ
حرف بد وســـــــوسه شیطان است.
و بدانید که فردا دیـــــــــر است
و اگر غصه بیاید امــــــروز🌸🍂
تا همیشه دلتان درگیر است.
پس بسازید رهـــی را که کنون
تا ابــــد سوی صــــــــداقت برود
و بکارید به هر خانه گلــی
که فقط بوی محبــــــــــت بدهد🌸
ناهید دالایی ⚘
🍂🧡
تنظیم و اجرا: #سپیده_ضیایی
@sepidehamin54
#رادیودل 💖
#دانمارک 🇩🇰
با رادیو دل دانمارک، صدای خود را جهانی کنید.
برای حمایت از تنها رادیوی ایرانی در کشور دانمارک ، لطفا عضو صفحات رسمی رادیو دل شده و این رادیو رو به دوستان عزیز خودتون معرفی کنید
یوتیوب:
https://www.youtube.com/channel/UCFDtWz_PvGVLbftQr5aEGig
اینستاگرام:
www.instagram.com/del_radio
تلگرام:
/channel/DelRadio
تیک تاک:
www.tiktok.com/RadioDelDanmark
#denmark
مشتاقانه منتظر کارهای شما برای پخش در رادیو دل دانمارک هستيم.
لینک ارسال کار به رادیو دل دانمارک در تلگرام :
/channel/RadioDel_Danmark
منتظر حضور پر مهرتون هستیم 🙏😊
#رادیوایرانی #صدای_نو #صدای_ماندگار #صدای_خوش #صدای_خوب #شعرخوانی #شعرنو #خوانش #دکلماتور #چالش_گویندگی #گویندگی #اجرا #آواز #ترانه #موسیقی_ناب #زنده_خوانی #نوای_خوش #رادیو_پارسی #دکلمه #سخنران
☀️🍃🌸🍃🌸👋
درود و مهر بی پایان نیک اندیشان راستین پندار مهرآفرینان همراه و همیشگی رادیو دل💞💞💞
پگاه بهرام شید روز زمستونیتون مژده گر و شادی افزا و شورآفرین باد...
تنور دلتون گررررررررررم 🙏🙏🌸❤️🌸
@rssz99
لبخندی نوازشگر
دیدم میان مه و غبار که کوله بار سفر به دوش کشیده و شب را کنار می زد،،
چه ساده و بی ریاا قدم برمیداشتی
در پاکترین هوا می سرودی
برای من ، از نم باران ،از لمس ماه ،در انعکاس آب ،
و من نمی دانستم تا کجاها بر سر راهت نور بپاشم ،
در آن لحظه که محو تو و جمال و بودم،
و تو ای عشق:
ای خوش نشین دل
بوسه هایت کاری بود ، بر شاهرگ احساس
عمیق و جان بخش،
از کجا آمدی را نمی دانم ، اما به چشمانت قسم ، دیدار تو طلیعه ی صبح است،
#لیلا_قدم_یاری
(ملودی)
درودتااان همدلان همراه صبحتان مفرح دلپذیر مهربانان مهرآرا
🦋👌🙏❄️☔️🫧💦💧🌧☃️
من دوستت دارم دلبر!
قد قشنگی چشمات
قد عشقی که توی صداته
قد بزرگیِ دلت
قد حرفای توی نگاهات
من دوستت دارم
اونقدر که تموم واژه هایی که
مینویسم کنار هم
فقط واسه تو خلق جملههای قشنگ میکنه
من اونقدر دوستت دارم که
حاضرم بخاطرت از اینجا
با فرسنگ ها فاصله پیاده بدووم تا ببینمت
چون تو دلیل دوست داشتنی
تو خودِ خودِ دوست داشتنی دلبرِ منC᭄
ناهید دالایی ⚘
🍂🧡
🥀🥀
صدایت شبیه ترنم عشق است،
دلبرانه و عاشقانه،
مستم میکند ،وقتی می گویی جان دلم،
گویی آغاز رستاخیز دیگریست،
برای شروع زندگی ای،
که دوستت دارم را فریاد می زند....
✍کاظم حسن تبار
🎙سارگل
🥀🥀
چرا وقتی که آدم تنها میشه
غم و غصش قد یه دنیا میشه
میره یک گوشه پنهون میشینه
اونجا رو مثل یه زندون میبینه
غم تنهایی اسیرت میکنه تا بخوای بجنبی پیرت میکنه
وقتی که تنها میشم اشک تو چشام پر میزنه
غم میاد یواش یواش خونه دل در میزنه
یاد اون شب ها می افتم زیر مهتاب بهار
توی جنگل لب چشمه می نشستیم منو یار
غم تنهایی اسیرت میکنه تا بخوای بجنبی پیرت می کنه
میگن این دنیا دیگه مثل قدیما نمیشه
دل این آدما زشته دیگه زیبا نمیشه
اون بالا باد داره زاغه ابرا رو چوب میزنه
اشک این ابرا زیاده ولی دریا نمیشه
غم تنهایی اسیرت میکنه تا بخوای بجنبی پیرت می کنه
#فریدون_فروغی
#غم_تنهایی
@shabgard_barge_sabz
فرغون
چهارسال اول نابینایی را بیشتر اوقات در خانه بودم جایی نمیرفتم در واقع دوست نداشتم با شرایط جدید اینطرف و آنطرف بروم و با بچههای کوچه رو به رو شوم چون دیده بودم در مواقعیکه جایی مرا برای لحظهای تنها میدیدند سعی میکردند با نزدیک کردن انگشتهایشان به چشمهایم اندازهی بیناییام را بسنجند این را از برخورد نوک انگشتهایشان به مژههایم میفهمیدم بههمین خاطر علاقهای به کوچه و بچههایش نداشتم ، چه در معدن و چه در شوریجه .
در همهحال خودم را در چارجوب خانه زندانی میکردم . بیشتر اوقات رادیو ، انیس و مونس من بود البته در شوریجه کمی وضع فرق میکرد حیاط وسیع خانهی پدر بزرگ باعث میشد غیر از رادیو گِلبازی و فرغونبازی هم به سرگرمیهایم اضافه شود و بعد از مدتی که حوصلهام سر میرفت از آنها میخواستم مرا به خانهمان در معدن آقدربند برگردانند . آنها هم هرطور که بود اسب و الاغی فراهم میکردند تا خواستهام را اجابت کنند. عصر یکی از روزها که در حیاط خانه پدربزرگم ایستاده بودم عباس ، داییام که ۷ سالی از من کوچکتر بود از من خواست تا فرغون بازیکنیم . من هم که حوصلهام سر رفته بود از پیشنهادش استقبال کردم .عباس بهعنوان مسافر و من هم راننده فرغون بودم . او با راست راست و چپ چپ گفتن در امر خطیر رانندگی به من کمک میکرد .
دو سه دوری داخل حیاط که چرخیدیم کمکم از صدای رفت و آمد مردم و صدای مرغ و خروسها متوجه شدم که دیگر داخل حیاط نیستیم و عباس فرمان را به طرف کوچه هدایت کرده . بیتوجه به این موضوع در بزرگراههای خاکی روستا در حال حرکت بودیم . در این میان گاهی اهالی روستا که از کنارشان رد میشدم آهی میکشیدند و برایم زیر لب از خدا طلب شفا میکردند . که ناگهان عباس مثل گربهای از فرغون بیرون پرید و پا به فرار گذاشت . چند باری عباس را صدا زدم ولی از او خبری نبود که نبود . من بودم و فرغون و کوچه . کمکم صدای پایی را شنیدم که با شتاب به طرفم میآمد . دایی بزرگترم بود . عصبانی و برافروخته .دستم را گرفت و گفت : اینجا چکار میکنی ؟! کی گفته به کوچه بیایی ؟ همه دارند تو را نگاه میکنند و بعد در حالیکه زیر لب به عباس بد و بیراه میگفت مرا به خانه برگرداند .
موسی عصمتی
لینک کانال اشعار #موسی_عصمتی 👇
/channel/braillehayenagozir
تا کی بگو یکریز بنویسم
ازلحظه های سرد و وامانده
از زخم هایی که هزاران سال
در لابه لای سینه جا مانده
حس غریبی از همان آغاز
در قالب من شکل می گیرد
حسی شبیه طفل نا آرام
دارد که بی فریاد می میرد
تلفیقی از انسان و حیوانم
از پنجه ام مُردار می روید
دربیشه های زرد تقویمم
دارد دوباره خار می روید
بار خطا را می کشم بر دوش
در کوچه ی بن بست خود ماتم
در گیر تردید و دو راهی هام
مصلوب با مشتی خرافاتم
گاهی که پیدا می کنم خود را
گم می شوم در ازدحام شهر
دلگیرم از این جاده ی مسلول
دلتنگم امروز از تمام شهر
در ذهن من قد می کشد هر روز
حس جنون رفتن و ماندن
من خسته ام از این برادرها
بیگانه ام با بوی پیراهن
لبخند را از خاطرم بردم
این روزها لبریزم از کینه
مات است از بس روزگارمن
شک می کنم گاهی به آیینه
مانند سربازم که بی اسبش
در صفحه ی شطرنجی اش گنگ است
یا مثل ماهی . ماهی قرمز
که روز و شب درگیر یک تُنگ است
در باغ ها دیگر نمی چرخم
شب سایه ام را با خودش برده
مثل رُمانی هستم از آغاز
که قهرمان قصه اش مُرده
#قاسم_پهلوان #صومعهسرا
حضور تو
لحظه لحظه مهربانی و آغاز عشق است،
و خیال من،
واژه واژه درد است و غروب دلتنگی.....
✍کاظم حسن تبار🖋
#خوانش_آنلاین_لیدا🎤
دستهای تو
مهربانی خدا را به دل و جانم هدیه می دهد
و چشمهایت
گرمی آفتاب را به من تزریق
و صدایت آیه های نور است
که و اژه های شعر را به من یاد می دهد....
✍کاظم حسن تبار
✍️🌺✍️🌺درود صبح تان دلنشین همراه با امید وشادی روزتان سرشار از عشق وکامیابی.برتن خشونت، لباس تقدس زیبنده نیست و هرکجا که بیرحمی وخشونت را هاله ای از تقدس پوشانده است دستهای بوالهوس تزویر وریا را برای تسلیم عشق به بردگی پوشانده است.مهم نیست چه نامی بر خود می نهد،طالب،داعش،جیش العدل،صهیونیسم یا....صلیب شکسته ای که فاشیستها می خواستند نجات دهند جهانی را به آتش کشید ومزدورانش کوره های آدم سوزی به راه انداختند خاورمیانه در شرارت لباس تقدس می سوزد و عشق وصلح از خاورمیانه گریخته است.وبند بازان جهانی ان را میدان زور آزمایی خشونت خود کرده اند اخلاق گریزی وتحجر بلایی است که تا حیات دارد نه تنها خاورمیانه بلکه جهان روی آرامش را نخواهد دید
🖊️🌿زمستان است وسرما شانه بر برف
چه سوزی می دمد زین دره ی ژرف
به سوی قله ها در حال کوچیم
شگفت است این سکوت و قحطی حرف
🖊️🌿کلاه حرف آ به دست باد بود
وحرفهای بعدیش سیاه بود
کسی بروی حرفهای تیره
خط کشیده بود
و قحط آب بود
کسی نوشته بود داد را
و از نهاد جمله رفته بود
حرف حرف پیش
تا بگوید آنکه دل نداد
حذف می شود
اگرچه در میان واژه ها نماد بود
میان شعر تازه حرفها
بلند کرده دست خود
اشاره می کنند
وگاه می دهند تکان تکان اشاره را
به سمت آسمان وابر
شکوه ماه نیست
پشت ابر هم ستاره ها
گمان کنم که باد گفته
باز
راز را به گوش کوچه ها
که تار می زنند پشت پرده سارها
تکان تکان درخت شعر
می تکاند از میان دفترم
خیال رفته از حروف مسخ
در کشاکش پیاله ها
نسیم ترد لای پرده می برد
حواس را
بکنج حرفهای خفته
در نگاه قاب عکس
زل زده کتابها
کلاه حرف را کشیده روی سر
به پشت عینک
و دوباره می نویسمش
که داد آب را
و غنچه داد با امید
تازه های این سراب را
#ایرج_جمشیدی_بینا
✍️📔دروغگویان در زندگی خصوصیشان، برای رویارویی با مشکلات منابع محدودی دارند. آنها از پاسخدادن طفره میروند، از ملاقات با برخی خودداری میکنند و توضیحاتی را سرهمبندی میکنند. دروغگویی شخصی تا حدی با عدم اطمینان از امنیتِ این راهبردها محدود میشود. دروغگویانی که بر مسند قدرت نشستهاند آزادی عمل بیشتری دارند: حتی در نظام مردمسالار، آنها از تبلیغات استفاده میکنند ومیتوانند برای ممانعت از دسترسی عموم به اطلاعات، به «امنیت ملی» متوسل شوند. در جامعهٔ اقتدارگرا، زمامداران برای دفاع از دروغهای کوچک با تولید انبوهِ دروغهای بزرگتر، امکان بیشتری مییابند. این کار مثل چاپ اسکناس برای خروج از بحران مالی است. در این حالت زمامداران در کوتاهمدت سود میبرند و دروغشان آشکار نمیشود، ولی در بلندمدت، هزینهٔ تراکم تبلیغات این است که نظام باورهای رسمی ارتباطش را هرروز بیش از پیش با واقعیت از دست میدهد و بنابراین حمایت از آن بدون توسل به زور و دروغگویی دشوارتر میشود.
#جاناتان_گلاور
کتاب: تاریخ اخلاقی سده بیستم
✍️سحر کلام در کتابهای اجتماعی وآشنایی با تاریخ جهان راهگشای اندیشه ی ژرف ودری به ژرفای خرد جهانی هستند با کتابها بیشتر مانوس شویم وقدر توسعه ی کتابخانه ها در خرد جمعی رابدانیم
غزل شماره ۴۳۲ #حافظ
اجرا: #شهین_عبدی
#shahin_abdi1
#رادیودل 💖
#دانمارک 🇩🇰
با رادیو دل دانمارک، صدای خود را جهانی کنید.
برای حمایت از تنها رادیوی ایرانی در کشور دانمارک ، لطفا عضو صفحات رسمی رادیو دل شده و این رادیو رو به دوستان عزیز خودتون معرفی کنید
یوتیوب:
https://www.youtube.com/channel/UCFDtWz_PvGVLbftQr5aEGig
اینستاگرام:
www.instagram.com/del_radio
تلگرام:
/channel/DelRadio
تیک تاک:
www.tiktok.com/RadioDelDanmark
#denmark
مشتاقانه منتظر کارهای شما برای پخش در رادیو دل دانمارک هستيم.
لینک ارسال کار به رادیو دل دانمارک در تلگرام :
/channel/RadioDel_Danmark
منتظر حضور پر مهرتون هستیم 🙏😊
#رادیوایرانی #صدای_نو #صدای_ماندگار #صدای_خوش #صدای_خوب #شعرخوانی #شعرنو #خوانش #دکلماتور #چالش_گویندگی #گویندگی #اجرا #آواز #ترانه #موسیقی_ناب #زنده_خوانی #نوای_خوش #رادیو_پارسی #دکلمه #سخنران
آن رود که منتظر به راهش دریاست
وان موج که گه بلند و گاهی کوتاست
دانند که این به ساحل افتاده،دگر
نومید به خنده های شادش،دنیاست
📚به قلم #فرشته_امیری
به دیدنم که می آیی
هر روز با عشق بیا
گلی از لبخند روی صورتت
و نرگسی از با غچه دلت
و پنجره ای از دوست دارمهایت
و آغوشی که دست نوازشگرت
مستمکند..
چرا که من اولین بوسه عاشقانه را
.
از شهد شیرین لبانت
به ارث برده ام...
✍کاظم حسن تبار
چرخی میزنم به دامن
خاطرات
رادیو لم داده روی طاقچه و
گزارش میدهد باران را
جارو تکیه به دیوار
مست از عطر خوش کاه گل
ترکهای خشک
با انگشتان باد تنبور مینوازد
بر شیشه پنجره
نسیم تشنه مک میزند
برگهای سیراب را
مادر لباسهای رقصان را
دور میکند از هیاهو
سماور قل قل زنان
صدا میزند قوری را
فنجان ونعلبکی ها
ابتنی میکننددر انتهای آبهادر
طشت مس
و آوای زنگ در
روای زنیست
با نان سنگک گرم پشت در
ومن کتاب فروغ در دست
لم دادهام به متکاهای گلدوزی شده
دستان مادر
آرزو میکنم شاعر شوم
#فرشته_امیری
#چامه ی_سپید
#اوا:لیلا قدمیاری
شاعر: #احسان_محصوری
تنظیم و اجرا: #مرضیه_اسفندیاری
@s.avayenilofar.m
#رادیودل 💖
#دانمارک 🇩🇰
با رادیو دل دانمارک، صدای خود را جهانی کنید.
برای حمایت از تنها رادیوی ایرانی در کشور دانمارک ، لطفا عضو صفحات رسمی رادیو دل شده و این رادیو رو به دوستان عزیز خودتون معرفی کنید
یوتیوب:
https://www.youtube.com/channel/UCFDtWz_PvGVLbftQr5aEGig
اینستاگرام:
www.instagram.com/del_radio
تلگرام:
/channel/DelRadio
تیک تاک:
www.tiktok.com/RadioDelDanmark
#denmark
مشتاقانه منتظر کارهای شما برای پخش در رادیو دل دانمارک هستيم.
لینک ارسال کار به رادیو دل دانمارک در تلگرام :
/channel/RadioDel_Danmark
منتظر حضور پر مهرتون هستیم 🙏😊
#رادیوایرانی #صدای_نو #صدای_ماندگار #صدای_خوش #صدای_خوب #شعرخوانی #شعرنو #خوانش #دکلماتور #چالش_گویندگی #گویندگی #اجرا #آواز #ترانه #موسیقی_ناب #زنده_خوانی #نوای_خوش #رادیو_پارسی #دکلمه #سخنرانی
زیبای من
در این زندگی دلهره آور
وروزگاری که جان به لبمان رسیده است
بی بهانه به دیدنم بیا
تبسمی ،نگاهی ،حرفی و حتی واژه ای
که دلتنگترم کند
و مرا به زندگی عاشقتر
ای بهانه خوب زندگی ام
گاهی صدایم کن
و گاهی جمله زیبای دوستت دارم را
شلیک کن به دلم
تا از تو عاشقانه ای بسازم
که دوستت دارم
چرا که تو دوای دردم
و اعجاز آرزوهای محال منی
✍کاظم حسن تبار
🎙️#علی_خردمند
✾࿐༅🍃🌸🍃༅࿐✾
#ڪافه_دڪلمه_و_متن_علی_خردمند