دو کلام حرف حساب ادبیات / شعر / فلسفه /داستان کوتاه /معرفی کتاب اینستاگرام: @2kaloomharfehesab
حس میکنم که وقت گذشته ست
حس میکنم که "لحظه" سهم من از برگهای تاریخ ست...
فروغ فرخزاد
ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد
از شعرِ پنجره
@dokaloomharfehesab2
من
به تنهایی قدم میزنم
و زیر پایم
خیابانهای نیمهشب
جا خالی میکنند.
چشم که میبندم
میان هوسهای من
این خانههای رویایی خاموش میشوند
و پیاز آسمانی ماه
بر بلندای سراشیبیها
آویخته است.
من
خانهها را منقبض میکنم
و درختان را میکاهم
دور که میشوم
قلاده نگاهم میافتد
به گردن آدمهای عروسکی
که بیخبر از کم شدن
میخندند، میبوسند، مست میشوند
و با یک چشمک من خواهند مرد،
حتی حدس هم نمیزنند.
من
حالم که خوب باشد
به سبزه
سبزیاش را میدهم
و به آسمان سپید
آبیاش را
و طلا را وقف خورشید میکنم.
با این وجود در زمستانی ترین حالتها
باز هم میتوانم
رنگ را تحریم کنم
و گل را منع کنم از بودن.
من
میدانم روزی خواهی آمد
شانه به شانهی من،
پرشور و زنده
و میگویی که رویا نیستی
و ادعا میکنی
گرمای عشق، تن را ثابت میکند.
اگرچه روشن است عزیزم،
همهی زیباییات،
همهی لطافتات
هدیهای است
که من به تو دادهام.
|#سیلویا_پلات
@dokaloomharfehesab2
-هیچوقت نشده
که برای من
غمهایم تمام شوند..
#فروغ_فرخزاد
سالروز آسمانی شدن پری غمگین شعر فارسی یادش گرامی ♡
@dokaloomharfehesab2
چرا بعضی روزها غمگین هستیم، اما دلیلش را نمیدانیم؟ بر اساس ِیکی از افسانههای خیالانگیز، دلیلش این است: «انسانهایی هستند که میمیرند، اما کسی را ندارند که برایشان سوگواری کند؛ وظیفهٔ سوگواری برای این افراد، هر روز به صورت اتفاقی بر دوش یک نفر گذاشته میشود.» امروز نوبت شماست.
@dokaloomharfehesab2
عشق یک تله تمام عیار، یک فریب بزرگ و یک نیرنگ کامل است، در لحظه خودنمایی، جرقه یی زده و چشم را خیره میکند، با درخشش خود همهجا را روشن می کند، آنچنان تلولویی دارد که به ما مجال نمیدهد تا به تاریکیها فکر کنیم یا سایههایی را که با نور عشق نیست و محو شدهاند ببینیم...
کنار رودخانه پیدرا نشستم و گریه کردم
#پائولو_کوئلیو
@dokaloomharfehesab2
مسیر اشتباه
انگار از یکجا به بعد مسیر را اشتباه رفتیم.
آنچه که در نقشه ها میدیدیم رسیدن به ساحلی امن و سرسبز و مطمئن بود اما هر چه که میرویم تنها همان تکرار مکرر موجهاییست که بر دیوار کشتی پوسیده ای میخورد که بزودی تار و پودش از هم جدا میشود...
انگار گم شده ایم !!!
نمیدانم هر چه که مینگرم نشانی از امید نمیابم.
کجای کارمان اشتباه بود که در این دریا سردرگم شدیم.
به سنتهایمان پشت کردیم و آنها را لگد مال کردیم؟
ویا میپنداشتیم که پاروی مدرنیته را تمام و کمال در دست گرفته ایم.؟
یا شاید سعادت را سهولت زندگی یافتیم و پیچیدگیهای آنرا با الکل فراموش کردیم... نمیدانم اما اوضاع اساسی خراب شده و همچنان در حیرانی و سردرگمی بزک میکنند خود را آنها که فکر میکنند کشتی همان ساحل هست.
جای شعر و شعور خالیست و ما غافل از ظلمت این شب های بدون مهتاب دلخوشیم به آخرین زور زدن های شمع روبرویمان...
.
.
.
.
@dokaloomharfehesab2
مرا به خانهام ببر
كه شهر، شهرِ يار نيست...
👤ايرج جنتیعطايی
@dokaloomharfehesab2
شادمانی از کجا آید به سوی ما،
وقتی که رنگ مورد علاقهمان سیاه است؟
وقتی که جانهامان سیاه؛
اندیشههامان سیاه
و درونمان، سیاه است؟
در نزد ما حتی سپیدی هم
مایل به سیاهی است!
نزار قبانی
@dokaloomharfehesab2
قرار بود «من» در #حافظیه ی #شیراز باشم
تو با قطاری از #مسکو بیایی!
شبی خوش از #بهار و #باد و #باران!
شاید ساقدوشی #مست...
از #پاریس برایمان #شرابی گس...، #عطری دلاویز...
کمی هم #لبخند زیتون بیاورد.
باز یادم میآید ، قرار بود
انگشتری از #غزل های #حافظ به دستت کنم و با فالی سرخ...
#شعر زندگی را با هم آغازکنیم.
چه کنیم!
در هر سه #کشور انقلاب شد!
بر #روسیه...
#سرخ ها حاکم شدند.
در #فرانسه...
عاشقان، سر بر گیوتین دادند.
و
در ایران؟؟؟
البته که می دانی چه شد!
سالهاست که تو در #کلیسای #سن_پترزبورگ
هر #یکشنبه...
شمعی از دلتنگیهایت را به #آتش میکِشی...
و من...
در #سقاخانه ی محلّمان
#نان و ماستی، نذر ِعاشقان ِ#گمنام میکنم!
#عزیزم!
به هم برسیم یا نه...
مهمّ نیست.
#خدا کند...
دوباره در هیچ کشوری...
انقلاب نشود!
#حجت_فرهنگدوست
@dokaloomharfehesab2
خورشید مردّد است، کمرنگ شده
هر چیز که دست میزنم سنگ شده
انگار که حال و روز دنیا خوش نیست
شاید که دلت برای من تنگ شده!
سید مهدی موسوی
@dokaloomharfehesab2
-برای از بین بردن دیگری یا دستِکم کشتن روح او راههای گوناگونی وجود دارد و در سراسر دنیا پلیسی نیست که از اینجور قتلها سر دربیاورد. برای اینطور قتلها یک کلمه کافیست، فقط کافیست بهموقع صراحت کلام داشته باشی یا لبخند بزنی، کسی نیست که نشود با لبخند یا با سکوت نابودش کرد..
اشتیلر
#ماکس_فریش
@dokaloomharfehesab2
-خوشیهای عالم را قیمت کردهاند که هر یکی به چند است. ای جان این ناخوشی به چند است؟..
مقالات شمس
#شمس_تبریزی
@dokaloomharfehesab2
امروز یک نفر برایم اشتباهی فرستاد:
«کجایی؟!»
.
دلم هُری فرو ریخت،
مدتها بود منتظر شنیدن همین یک کلمه بودم...
چه فرقی میکند کجای دنیا نشسته باشی؟! مهم این است که یک نفر هست که کجا بودنِ تو برایش مهم است!
شاید آن یک نفر رویش نشود بگوید دلم برایت تنگ شده و به جانم نق میزند بیا دیگر... و همه ی این حرف را خلاصه کند در «کجایی؟!»
.
داشتم به همین چیزها فکر میکردم که دوباره برایم فرستاد:
ببخشید اشتباه فرستادم!
برایش نوشتم:
میدانم، من در ایستگاه اتوبوس، خیابان ولیعصر نشسته ام.
میشود اشتباهی حال مرا بپرسید؟!
.
اما او دیگر حالم را نپرسید...
.
آدم غریبهها برایشان مهم نیست که دیگران چگونهاند و کجای شهر نشستهاند،
تو که غریبه نیستی...
بپرس حال مرا ؛ بگو کجایی؟!
.
#سیده_فاطمه_حسینیان
@dokaloomharfehesab2
سال ها بعد
مردی کنار تو جدول حل می کند
و زنی کنار من کاموا می بافد
و ما هر دو
پشت پنجره ای رو به پاییز
دلتنگ خواهیم بود
برای امروز
برای حالا
برای اینجا...
@dokaloomharfehesab2
اولش رنج میکشی یه خورده بیشتر یا یه خورده کمتر، بعد جداییها برات عادی میشن. زندگی همینه دیگه جدایی پشت جدایی. زندگی جمع شدن نیست، جداشدنه!
آب سوخته | #کارلوس_فوئنتس
@dokaloomharfehesab2
«امّا بههرحال همیشه تنها هستی و تنهایی تو را میخورد و خُرد میکند. من قیافهام خیلی شکسته شده و موهایم سفید شده و فکرِ آینده خفهام میکند، ولی بگذریم... بگذریم... بگذریم!»
از نامههای فروغ فرّخزاد به ابراهیم گلستان
@dokaloomharfehesab2
با یه آهنگِ گریهدار برقص!
جیغ شو توی کوچههای عبوس
واسه تنهاییا بغل وا کن
همهی عابرای شهرو ببوس
سرتو خم نکن، بگو که: «نه!»
مث سروی که مونده توو باده
توو خیابون بزن زیرِ آواز
واسه تو هرچی هست آزاده
روی دنیا بریز بنزینو
چارهی شب، همیشه آتیشه
اگه این شیشه رو زمین بزنی
آخر قصّهمون عوض میشه
برو توو شهر و عشقو داد بزن
دل بِکَن از سکوت این خونه
وقتی اون رفته... واقعاً رفته!
چی مهمّه برات دیوونه؟!
ساکتو از کتاب و گل پُر کن
برو سمتی که اوّلِ سَفَره
تنتو جا بده توو دست نسیم
بذار هرجا میخواد تو رو ببره
حرفاتو به یه ناشناس بگو
نصفهشب پشتِ گوشیِ تلفن
رد شو از هر چی خطّ قرمز هست
کلّ ممنوعهها رو تجربه کن
نذار این عقل لعنتیت یه عمر
قلبتو رام فلسفهت بکنه
مست کن، عربده بکش توو اشک
نذار این زندگی خفهت بکنه
برو توو شهر و عشقو داد بزن
دل بِکَن از سکوت این خونه
وقتی اون رفته... واقعا رفته!
چی مهمّه برات دیوونه؟!
سید مهدی موسوی
@dokaloomharfehesab2
-گفت: هیچکس
از دوری و نبود هیچکسی نمرده!
مرده؟
تو دلم گفتم:
اونایی که مردن، زبان گفتن ندارن..
#سیدمحمد_مرکبیان
@dokaloomharfehesab2
رفتن، برگشتن!
تمام حسهای #لعنتی #زندگی از همین دوکلمه میآیند.
کسی میآید در #بهار، در #عطر خوب #بهارنارنج، در پیادهرویهای #تجریش -راه آهن، در خندههای پهن شده روی کوههای #توچال، در طعم #آشِ ميدان #انقلاب، كسي ميآید در #مستی، در خوشی و کسی می رود در زمستان، در شعرهای #شبانه،
در #سیگار پشت سیگار، در #کافههای دودگرفتهی تنهایی، در #باران، در #گریه، کسی میرود در تنهاترین لحظههای آدمی.
همه چیز از همین آمدنها و رفتنها میآید.
از این دو کلمهی ساده اما سنگین...
.
.
#سیمین_کشاورز
@dokaloomharfehesab2
-دل زِ ما گوشه گرفت..
#حافظ
@dokaloomharfehesab2
چگونه گریه سر کنم که یار غمگسار نیست
مرا به خانه ام ببر که شهر،شهر یار نیست
#داریوش_اقبالی
@dokaloomharfehesab2
انسانها میتوانند تبسم کنند،
تبسم کنند در حالی که در بدترین شکل ممکن
در حال خیانت به شما هستند!
حیوانها تبسم نمیکنند ولی یکدیگر را میدرند،
کدام منصفانهتر است!؟
|#روبر_مرل
@dokaloomharfehesab2
کلماتی هستند
به همان کُشندگی اتاق گاز
#سیمون_دوبووار
@dokaloomharfehesab2
صبح که خانه را ترک میکنم
جوانم و شب پیر به خانه باز میگردم
با اندوهی هزارساله،
چهار دیواری خانهام آرام و صبور
پذیرای پیرمردی است
که سحرگاهان جوان برمیخیزد ...!
|#عباس_کیارستمی
@dokaloomharfehesab2
که اگر بنویسم: تو
شعر را به شعر افزودهام.
#بیژن_الهی
@dokaloomharfehesab2
-قلبِ تو دیگر ترانهی قلبِ مرا
در شادی و اندوه نخواهد شنید،
آنگونه که میشنید.
دیگر پایانِ راه است...
ترانهی من در دوردستها
در دلِ شب سفر میکند -
جایی که دیگر تو در آن نیستی.
خاطرهای در درونم است
#آنا_آخماتووا
#احمد_پوری
📚 چشمه
@dokaloomharfehesab2
اگر نتوانم با تو قهوه بنوشم
قهوهخانهها به چهکار میآیند؟
و اگر نتوانم بی هدف با تو پرسه بزنم
خیابانها به چه کار میآیند؟
و اگر نتوانم
بیهراس نامات را در گلو بگردانام
کلمات به چهکار میآیند؟
و اگر نتوانم فریاد بزنم
«دوستات دارم»
دهانام به چهکار میآید...؟
سعاد الصباح
@dokaloomharfehesab2
و قلبهای کوچک بازيگوش
از حس گريه میترکند..
#تولدی دیگر
#فروغ_فرخزاد
@dokaloomharfehesab2
-روزها و شب ها ؛
مثل کلیشه هایی
که از قبل تهیه شده باشند، می گذرند.
بسیار گند...
بسیار احمقانه...
#صادق_هدایت
@dokaloomharfehesab2
شتاب کردم که آفتاب بیاید
نیامد
دویدم از پیِ دیوانهای که گیسوانِ بلوطش را به سِحرِ گرمِ مرمرِ لُمبرهایش میریخت
که آفتاب بیاید
نیامد
به روی کاغذ و دیوار و سنگ و خاک نوشتم که تا نوشته بخوانند
که آفتاب بیاید
نیامد
چو گرگ زوزه کشیدم، چو پوزه در شکمِ روزگارِ خویش دویدم
شبانه روز دریدم، دریدم
که آفتاب بیاید
نیامد
چه عهدِ شومِ غریبی! زمانه صاحبِ سگ؛ من سگش
چو راندم از درِ خانه ز پشت بامِ وفاداری درون خانه پریدم که آفتاب بیاید
نیامد
کشیدهها به رُخانم زدم به خلوتِ پستو
چو آمدم به خیابان
دو گونه را چُنان گدازهی پولاد سوی خلق گرفتم که آفتاب بیاید
نیامد
اگرچه هق هقم از خواب، خوابِ تلخ برآشفت خوابِ خسته و شیرین بچههای جهان را
ولی گریستن نتوانستم
نه پیشِ دوست نه در حضور غریبه نه کنجِ خلوتِ خود گریستن نتوانستم
که آفتاب بیاید
نیامد
#رضابراهنی,
خطاب به پروانه ها و چرا من دیگر شاعر
#زادروز
@dokaloomharfehesab2