292
كانال عاشقانه هاي فرهاد وفايي @Farhadvafaei 💙
سیصد گل سرخ، یک گل نصرانی
ما را ز سر بریده می ترسانی
ما گر زسر بریده می ترسیدیم
در محفل عاشقان نمی رقصیدیم
در محفل عاشقان خوشا رقصیدن
دامن زبساط عافیت برچیدن
در دست سر بریدهٔ خود بردن
در یک یک کوچه کوچهها گردیدن
امروز با تاريخچه اين شعر آشنا شدم. منبع اين اطلاعات آقاي حميد اسماعيلي و مهدي معلمي هستند .
ترانه ای به نام " سیصد گل سرخ و یک گل نصرانی "که متن این ترانه ، برای واقعه ای تاریخی سروده شده،شعر این ترانه در اصل به شکل زیر بود كه کمی با ترانه خوانده شده متفاوت است :
آفتاب به سر درخت ناربندان است ..........عاشق به میان کوچه سرگردان است
سیصد گل سرخ و یک گل نصرانی ....................ما را زِ سرِ بریده می ترسانی؟
گر ما زِ سرِ بریده می ترسیدیم.......................در کوچه عاشقان نمی گردیدیم
کنجکاوی برای دونستن جریان۳۰۰ گل سرخ و یک گل نصرانی ( مسیحی ) ، ما را با قسمتی از تاریخ مشروطه ایران آشنا کرد که تا امروز ، ازش اطلاعی نداشتیم ...
گل نصرانی شعر ، اشاره به " هاوارد باسکرویل " ، معلم مسیحی مدرسه مموریال تبریز دارد که برای شکستن محاصره تبریز در دوران استبداد صغیر محمد علی شاه ، جانش را فدا می كند.
بهتره خلاصه داستان رو به نقل از ویکیپدیا بخونیم :
هوارد کانکلین باسکرویل غریبهی آشنا
هوارد کانکلین بسکرویل (Howard Conklin Baskerville) باسکرویل در ۱۰ آوریل ۱۸۸۵ م. در شهر نورث پلات در ایالت نبراسکا آمریکا متولد شد، و در ایالت نیوجرزی تحصیل نمود. هاوارد باسکرویل در سال ۱۹۰۷ پس از فارغ التحصیلی از مدرسه علوم دینی-الهی پرینستون خاصهی کشیشان کاتولیک برای تدریس در مدرسهٔ آمریکایی مموریال تبریز ( American Memorial School in Tabriz) تاسیس ۱۸۸۱، از مدارس قدیم شهر تبریز بود که توسط مبلغین مذهبی آمریکایی اداره میشد.) ، در پاییز ۱۹۰۸ به تبریزآمد.
ورود هاوارد باسکرویل به ایران مقارن با دورهای بود که محمد علی شاه قاجار در تهران مجلس را به توپ بست و اساس مشروطه را برچید و دوره استبداد صغیر را در ایران حاکم کرد. باسکرویل در مدرسه تاریخ عمومی درس میداد، اما به خواست شاگردان مدرسه و معلمان مدرسه مانند مرحوم شریفزاده تدریس حقوق بینالملل را نیز بر عهده گرفت. در همان دوران مردم تبریز به رهبری ستارخان و باقرخان برای اعاده مشروطیت به پاخاستند و به دنبال این حوادث خونین دستهای نیز در تبریز به نام فوج نجات تشکیل شد. باسکرویل که دوره سربازی را در آمریکا دیده بود، به قول خودش به جای نقالی تاریخ مردگان تصمیم گرفت تمرین نظامی به جوانان فوج نجات بیاموزد. در همین ایام مرگ سید حسن شریفزاده دوست و یار نزدیک باسکرویل چنان او را منقلب کرد که در جواب همسر کنسول آمریکا که از او خواسته بود از صف مشروطهخواهان جدا شود، ضمن پس دادن پاسپورتش گفت: تنها فرق من با این مردم، زادگاهم است و این فرق بزرگی نیست.
در سال ۱۹۰۸، در هنگام انقلاب مشروطه ایران، باسکرویل تصمیم به پیوستن به مشروطه خواهان و نبرد علیه سلطان مستبد قاجار، محمد علی شاه ظالم و سلطنت طلبان گرفت. درحالیکه ستارخان سردار ملی و باقرخان سالار ملی رضایت قلبی به این کار نداشتند.
نیروی استبداد با محاصره شهر تبریز آنرا به قحطی کشانده بود، هاوارد باسکرویل در روز ۱۹ آوریل ۱۹۰۹ م. (۳۰ فروردین ۱۲۸۸ شمسی)، یگانی ۳۰۰ نفری از مجاهدان فوج نجات را در پیکار علیه نیروهای سلطنتی و شکستن محاصرهٔ تبریز رهبری میکرد. اما ضربت یک گلوله از جانب استبداد قلب وی را در هم شکافت و در همان دم جان باخت و شهید شد. تنها درحالی که ۹ روز از جشن تولد ۲۴ سالگی او میگذشت.
مرگ باسکرویل برای تبریزیها سخت گران و ناگوار افتاد، تشیع جنازه باشکوهی برای او در تبریز به راه انداختند و او را در گورستان ارمنیهای تبریز دفن کردند. بعدها تفنگ هاوارد باسکرویل بهمراه فرشی منقش به صورت او توسط بافندگان تبریزی بافته شد و برای مادر باسکرویل در آمریکا به نشان تقدیر از شجاعت و ایثار او فرستاده شد که البته هیچ گاه به مادرش نرسید. هاوارد باسکرویل در گورستان مسیحیان ارمنی تبریز به خاک سپرده شدهاست آلبوم، مجسمه و تابلویی از هاوارد باسکرویل در خانه مشروطه تبریز وجود دارد.
يادش بخير
از صفحه ی فیس بوک #احمد_پوری
@Donafarii
شعر بسیار زیبای #هفت_سالگی
از #فروغ جان فرخزاد
دکلمه : #فرهاد_وفايي
#هشتم دی ماه ۱۳۹۶
سالروز زمینی شدن فروغ
💙
@Donafarii
حارصه یک کلمه عربی است از خانواده حرص، حارص، احتراص.
میدانی که شتر آنقدر صبور و پر طاقت است که میتواند سه هفته بدون آب و غذا در بیابان راه برود و راه برود.
در بیابان خارهایی هست که شترها بسیار دوست دارند. هر جا این خار را ببینند با دندان آن را می کَنند و شروع به جویدن میکنند.
وقتی این خار با مزه شور خون آغشته میشود، شترها لذت بیشتری میبرند.
هر چه بیشتر میخورند، خون بیشتری میریزد و هر چه خون بیشتر میشود، شتر بیشتر و بیشتر از این خار میخورد.
گویی که دیگر از خون خود سیر نمیشود. اگر مانعش نشوند شتر از شدت خونریزی خواهد مرد... این یعنی حارصه!
این رسم تمام خاورمیانه است پسرم.
انسانهایش در طول تاریخ یکدیگر را کشتهاند و کشتهاند بی آنکه متوجه باشند که در حال ریختن خون خود هستند.
از طعم خون خود مست میشوند.
بی قراری/ زولفو_لیوانلی
_Oldtiger_
@uttweet
🔴 کتاب " نقش سینما در انقلاب ایران "
🔵 نوشته "امیر شفقی"
🔹 فایل این کتاب، اهدایی یکی از اعضای فرهیخته به کانال کتابهای ممنوعه میباشد.
🌷🌸🌹 کانال کتابهای ممنوعه
🆔 @ketab_mamnouee
🥺
#ابی
حالا بگو بهم بدونم
#کی_اشکاتو_پاک_میکنه
💙
@Donafarii
" به زن سخت نگیرید ،
مگر به هنگامِ در آغوش کشیدنش ! "
👤 محمود درویش
@Donafarii
خیلی سال ها دور تر
مادرم وسط حیات خانه مان
شعر شد
و به آسمان رفت
سالهاست که غم می بارد
از آسمان کوچک حیاط مان
;
باران
همیشه مرا
شعر می کند
،
شعر ارثیه مادری من است
مادرم شعر بود
خودش
چشمهایش
دست هایش
دست آخر هم
شعر شد
و از وسط حیاط مان به آسمان رفت
خواهرم
چشمهایش غنی تر از شعرهای من است
و هر سال که می گذرد
بیشتر شعر می شود
ارث برده ایم خانوادگی
شعر شدن را
شعر ارثیه ی مادری من است
و چه سخت است برای من
نوشتن از این همه شعر
تنها روی چند ورق کاغذ ...
با کلماتی که برای شعر های مادرم
خیلی ناقصند
خیلی کم اند
خیلی ی ی ی
#فرهاد_وفايي
@Donafarii
مادر من ، مادر من
تو ياري و ياور من
#خسرو_شكيبايي
💙
🕙شبی حداقل #یک_دقیقه_کتاب بخوانیم📚
خاصیت پول این است که خودش را جذب میکند و آنقدر رویهم انباشته میشود که پشته سیاهرنگی میسازد به نام ثروت. این انباشت ثروت اشتباه انسانها نیست. اگر از یک اسکناس هم سؤال کنید به شما خواهد گفت که دلش میخواهد در حساب بانکی فرد میلیاردری باشد تا یک اسکناس کثیف در جیب پاره یک معتاد.
📖پیش از سقوط
✍️ نوآهالی
❄️ شب بخیر
@Donafarii
#۵۲
(تنهاترین نهنگ دنیا)
شعر و دکلمه : #فرهاد_وفايي
موزیک : #سهند_نیک_نژاد
تدوین : #افشین_زارعی
💙
به تمام کسانی که دوستشان می داشته ایم و #تمام_شدیم
💙
@Donafarii
📚 شبی حداقل #یک_دقیقه_کتاب بخوانیم 📚
باید یک بار به خاطر همه چیز گریه کرد ، آنقدر که اشکها خشک شوند !
باید این تنِ اندوهگین را چلاند و بعد دفتر زندگی را ورق زد، به چیز دیگری فکر کرد، باید پاها را حرکت داد و همه چیز را از نو شروع کرد ...
👤 آنا گاوالدا
📚 من او را دوست داشتم
@Donafarii
بوی زلف تو
همان مونسِ جان است که بود ...
👤 حافظ
@Donafarii
#سیصد_گل_سرخ
شعر: #سروش_اصفهانی
دکلمه : #فرهاد_وفايي
🌹🌹🌹
@Donafarii
چشم های من
این جزیره ها که در تصرفِ غم است
این جزیره ها که از
چهارسو محاصره است
در هوای گریه های نم نم است ،
گرچه گریه های گاه گاه من
آب می دهد درخت درد را
برق آه بی گناه من ،
ذوب می کند
سدِ صخره های سختِ درد را
فکر میکنم
عاقبت هجوم ناگهان عشق
فتح میکند
پایتخت درد را
#قیصر_امین_پور
فال حافظ دیشب:
نذر کردم گر از این غم به درآیم روزی
تا درِ مِیکده شادان و غزلخوان بروم
یلدای ۱۴۰۱
پادکست دکتر مجتبی شکوری- تنهایی
ما در شبکه های اجتماعی با وجود بیش ارتباطی ، تنهاییم
@peaceradio1 💌
🎥 خیالپردازی از منظر علم عصبشناسی
#فیلم_کوتاه
فیلم_روانشناسی
پس چه خبره توی مغز من!
📚 شبی حداقل #یک_دقیقه_کتاب بخوانیم 📚
از آنجا که در روزگار ما، دوستی از محتوای اصیل پیشین خود تهی شده است، هرگز نباید "از دوست چیزی بخواهیم که او را به زحمت بیندازد یا برایش ناخوشایند باشد"
امروزه دوستی "مبدل به قرارداد و احترام متقابل" شده است و نمیتوان و نباید از دوست بیش از ادب انتظار داشت ...
👤 میلان کوندرا
📚 هویت
@Donafarii
🕙شبی حداقل #یک_دقیقه_کتاب بخوانیم📚
آری ریشه همه بیچارگیها درونی ما در خود ما است، ما تصور میکنیم بدبختی از بیرون به ما هجوم میآورد ولی این درون ماست که سرچشمه اصلی تلخیها و خوشیهای زندگی است...
📖آدمک حصیری
✍️ آناتول فرانس
❄️ شب بخیر
@Donafarii
شعر ارثیه ی مادری من است ...
💙
شعر و دکلمه : #فرهاد_وفایی
موسیقی و تنظیم: #سجاد_رنجبران
💙
@Donafarii
جان سپاری به وصالِ تو بِجا بود بِجا
#فروغی_بسطامی
@Donafarii
دوستترت دارم از هر چه دوست
ای تو به من از خودِ من خویشتر
دوستتر از آنکه بگویم چقدر
بیشتر از
بیشتر از
بیشتر ...
👤 قیصر امین پور
@Donafarii
🕙شبی حداقل #یک_دقیقه_کتاب بخوانیم📚
حال که انسان اشرف مخلوقات است، باید در هر گام به خاطر داشته باشد که خلیفه ی خدا بر زمین است و طوری رفتار کند که شایسته ی این مقام باشد. انسان اگر فقیر شود، به زندان افتد، آماج افترا شود، حتی به اسارت رود، باز هم باید مانند خلیفه ای سرافراز، چشم و دل سیر و با قلبی مطمئن رفتار کند.
📖ملت عشق
✍️ الیف شافاک
@Donafarii
عملی اگر كاشتید، عادتی درو خواهید كرد. عادتی اگر كاشتید، اخلاقی درو خواهید كرد...
اخلاقی اگر كاشتید، سرنوشتی درو خواهید كرد.
#فرانسوا_ولتر
@Donafarii
دوست داشتم
خزه باشم
و چنان به ريشه
سنگ تو را به جان بكشم
كه همگان
تو را من
و مرا تو ببينند
كه توامان ما سبز باشد
دوست داشتم
خزه باشم
و در زخم هاي تنت
سبز بدوم
كه
زخم هايت ، تنها سهم من باشد
و نفس كشيدنم ، تنها براي تو
دوست داشتم
خزه باشم
و چنان تنگ دوست داشتنت را زندگي كنم
كه
تو را به من
و مرا به تو بشناسند
#فرهاد_وفايي
@Donafarii
📚 شبی حداقل #یک_دقیقه_کتاب بخوانیم 📚
ضرب المثلی تقریبا در همه فرهنگهای دنیا وجود دارد که میگوید:
" زمانی که چشم نمیبیند، قلب هم احساس نمیکند... "
ولی من تاکید میکنم که این گفته اشتباه است!
هرکس هرچه دورتر برود، به قلب نزدیکتر خواهد بود؛
حتی اگر بکوشیم او را به فراموشی بسپاریم!
حتی اگر در غربت زندگی کنیم، باز هم کوچکترین خاطرات مربوط به اصل و نَسَبِ خود را به یاد داریم!
اگر از کسی که دوست داریم دور باشیم، حتی عبورِ رهگذران نیز ما را به یاد او میاندازد...!
👤پائولو کوئلیو
📚یازده دقیقه
@Donafarii