هر چیزی که دیرتر از زمان‌اش برسد
دیگر هیچ معنایی ندارد.
بعد از مرگ من
گل‌ها را دور بیاندازید؛
سنگ‌های قبر چیزی از دلتنگی نمی‌دانند.
- جمال ثریا؛ فارسیِ سیامک تقی‌زاده.
@monadchannel
منم خوکرده بر بوسش چنان چون باز بر مسته
چنان بانگ آرم از بوسش چنانچون بشکنی پسته
#رودکی
@kalamat_k
من دیگه نمی‌خوام قوی باشم،
من میخوام شرایط جوری باشه که اصلا نیازی نباشه قوی باشم.
هرچه درون تو هست زیباست
حتی تلاش های نا موفق برای پنهان کردن غم هایت.
ناشناس
ترجمه فاطمه بهارمست
گفت: اگر بروم چه؟
گفتم: آن‌گاه تو اولین وطنی هستی
که ساکنش را ترک می‌کند!
سعیدانصاریان
Listen to زن، زندگی، آزادی, a playlist by mona on #SoundCloud
https://on.soundcloud.com/kF6YD
روزهای خوبی نبود
امّا من
در همان روزهای سخت هم
تو را دوست داشتم.
- جاهد ظریف اوغلو؛ فارسیِ سیامک تقی‌زاده.
آخرین توصیه های نادر ابراهیمی به نوشته ی خودش در آخرین سال‌های زندگیش:
-آهسته حرف بزن، بسیار آهسته.
-کم حرف بزن، در حدِ ضروریات واقعی.
-مطلقا وقت کُشی نکن، مطلقا..
-در رفتار با افراد خانواده به خصوص عشقت،فوق العاده باش! فوق العاده مهربان و صبور.
-در حدی کامل محسوس صرفه جو باش.
-و تمیز.. تمیز یه حدِ افراط.
-و به حد کشنده یی بنویس..
و عشقِ تــو
به من آموخت:
غم غربت دو چندان می شود شبها
#نزار_قبانی
🍃
سلاما علی من وقعوا فی الحب مع اشخاص لا یمکنهم الوصول علیهم
سلام بر آن‌ها، که در عشق کسی فروافتاده‌اند، که هرگز نمی‌توانند به وصالش برسند.
از مجنون پرسیدن که چرا دست لیلی رو نگرفتی فرار کنی؟ گفت: مادرش خیلی ناراحت میشد، من قلبی که توش لیلی باشه رو نمیتونم بشکنم.
Читать полностью…
زیرا که رنج
داستان آن‌هایی نیست
که رفته‌اند
بلکه ماجرای آن‌هایی‌ست که مانده‌اند.
و آخر داستان‌ها را
همیشه کسانی می‌نویسند که مانده‌اند.
- جمال ثریا؛ فارسیِ سیامک تقی‌زاده.
@monadchannel
بهترین تعریف از چیزی که من اینجا می‌بینم «زندگی موقت»ه.
اکثر اطرافیانم یا کسایی که ازشون میشنوم، یا دارن زبان می‌خونن، یا اپلای میکنن، یا دنبال وکیلن که راه‌و‌چاه رفتنو نشونشون بده، یا گیر کردن تو پروسه‌ی رفتن، یا دارن پول جمع میکنن که برن. همه چمدوناشون، لااقل تو ذهنشون بسته‌س.
اورج جورول
ما درد را شکست خواهیم داد.
ما نخواهیم گذاشت که درد
بر ما غلبه کند.
- عدالت آقااُغلو؛ فارسیِ سیامک تقی‌زاده.
@monadchannel
دیگه نمی‌شه فهمید الان این حالِ بد، هورمونه، خاورميانه‌س، گرسنگیه، افسردگیه، تنهاییه، ملاله، دل‌تنگیه، چیه.
1991
«غمم پیش روست و شادی‌ام پشت سر.»
- غزلواره‌ها؛ ویلیام شکسپیر.
@monadchannel
«و سنَحیا بعد کُرباتنا ربیعا، کاننا لم نذق بالأمس مُرا»
و پس از اندوه‌هایمان همچون بهار زنده خواهیم شد،
انگار هرگز مزه‌ی تلخی را نچشیده ایم...
«جان ناقابلم قربان غیرتت.»
- از نامه‌ی تقی‌زاده به ستارخان.
#حسین_رونقی
«گمان مکن که کشتگان مرده‌اند! آن‌ها با غرور و جبروت برمی‌گردند!»
- ندبه؛ بهرام بیضایی.
#کتاب_بخوانیم
@monadchannel
پلک بر پلک می‌فشاری و
به خود می‌گویی
«اندوه نخور، که اندوه تمام می‌شود»
پلک بر پلک می‌فشاری و می‌دانی
آنچه تمام می‌شود تویی
و نه اندوه!
#علیرضا_روشن
پلک بر پلک می‌فشاری و
به خود می‌گویی
«اندوه نخور، که اندوه تمام می‌شود»
پلک بر پلک می‌فشاری و می‌دانی
آنچه تمام می‌شود تویی
و نه اندوه!
#علیرضا_روشن
أنني وجدتك لأضيعك و
أحببتك لأفقدك
یافتمت تا ازدستت دهم
و عاشقت شدم تا دلتنگت شوم...
#غاده_السمان
🍃
