البته مشاوره فردی و مشاوره تحصیلی این دو مشاوره ها
Читать полностью…دورود آموزش زبان برلی مشاوران رو هم بزارید لطفا
Читать полностью…👆👆👆 آموزش های جدید رو از این پست میتونید ببینید 👆👆👆
Читать полностью…🚀آغاز ثبت نام کد ۱ کلاس های جامع وبیناری 🚀
💢 ویژه داوطلبین ارشد ۱۴۰۵ و داوطلبین دکتری ۱۴۰۴💢
✅ تک رقمی ها از الان شروع میکنند ✅
🔺کلاس جامع وبیناری هماتولوژی دکتر یزدان دوست
🔻کلاس جامع وبیناری ایمونولوژی دکتر یزدان دوست
🔺 کلاس جامع وبیناری ژنتیک انسانی دکتر فراهانی
🔻 کلاس جامع وبیناری سلولی مولکولی دکتر ابرقویی
🔺 کلاس جامع بیوشیمی بالینی دکتر کاظم زاده
🔻 کلاس جامع زبان تخصصی وزارت بهداشت دکتر سیادت
📍 جهت دریافت مشاوره ی رایگان فقط کافیه اسم رشته تو بهمون بگی
✔️ ارتباط با مشاور مجموعه:
@yasaman_saadat
✅ در این ویدئو به سوالات رایچ شما درباره درس زبان در کنکور دکترا پاسخ داده شده
مشاوره و تهیه جزوات
@yasaman_saadat
بفرمایید
همراه جزوههای کلاس✨
🧨🧨 نمونه تدریس استاد سیادت
🔴 اکثرا برای لغت inhibition یک معنی بلد هستیم:
inhibit: ممانعت کردن، جلوگیری کردن ➡️➡️ inhibition: ممانعت ، جلوگیری
✅ اما inhibition می تواند به معنی -خجالت و شرمساری- نیز باشد.
📌 After a few minutes, her inhibition faded and she started laughing openly.
پس از چند دقیقه ، خجالت اش از بین رفت و آشکارا شروع به خندیدن کرد.
حالا که با هر دو معنی این لغت آشنا شدیم بزن بریم دو تا تست با هر دو معنی اش بزنیم.
❓ The.........of abnormal cellular growth resulted in improved recovery rates among patients.
a) acceleration
b) sophistication
c) proliferation
d) inhibition
پاسخ ) گزینه د
ممانعت کردن از رشد غیرطبیعی سلولی منجر به افزایش بهبودی بیماران شد.
❓ I was amazed at Sam's lack of .............about singing in public.
a) inhibition
b) simulation
c) manipulation
d) contradiction
پاسخ گزینه الف
از اینکه سام هیچگونه خجالتی برای آواز خواندن در جمع نداشت، شگفت زده شدم.
🧨 نکته گرامری: وقتی inhibition به معنی خجالت و شرمساری است، قابل شمارش بوده و می تواند جمع شود اما وقتی به معنی ممانعت و جلوگیری است ، غیرقابل شمارش بوده و جمع نمی شود.
🔴 برای مشاوره یا تهیه جزوات ارشد و دکترا به آیدی زیر پیام دهید
@yasaman_saadat
✅ knock-on effect
اثر سلسله وار (زنجیره ای)
✏️ The rise in oil prices had a knock-on effect on the cost of groceries.
افزایش قیمت نفت اثر زنجیره وار روی قیمت خواربار داشت.
✏️ Increasing screen time in children has a knock-on effect on their sleep patterns and attention spans.
افزایش زمان نگاه کردن به مانیتور در بچه ها اثر زنجیره ای روی الگوهای خواب و طیف توجه آنها دارد
🔴 برای مشاوره یا تهیه جزوات ارشد و دکترا به آیدی زیر پیام دهید
@yasaman_saadat
🔴 نمونه تدریس استاد سیادت
✅ نکات گرامری و مهم دو لغت undertake و commit
👉 undertake
1. انجام دادن، برعهده گرفتن
معمولا با لغاتی مانند task، project و expriment
2. قول دادن
در این معنی خود به دو شکل مورد استفاده قرار می گیرد
📌 undertake to do something
و
📌 undertake that جمله بعدی
👉 commit
1. مرتکب شدن
commit a crime: مرتکب جرم شدن
2. متعهد شدن
در این معنی به صورت زیر استفاده می شود
commit to (doing) something
👈 دقت: بعد از commit به معنی متعهد شدن از that و فاعل و فعل استفاده نمی شود.
🔴 برای مشاوره یا تهیه جزوات و کلاس های ارشد و دکترا به آیدی زیر پیام دهید:
@yasaman_saadat
🔴 نمونه آموزش های استاد سیادت
1. Nosocomial
🔹 معنی: بیمارستانی (مربوط به عفونتهای کسبشده در بیمارستان)
🔸 مثال
Nosocomial infections are a major concern in intensive care units.
ترجمه: عفونتهای بیمارستانی یکی از نگرانیهای اصلی در بخش مراقبتهای ویژه هستند.
2. Iatrogenic
🔸معنی: ناشی از مداخلات پزشکی
🔹مثال
The patient developed an iatrogenic complication after surgery.
ترجمه: بیمار پس از عمل دچار عارضهای ناشی از مداخلات پزشکی شد.
3. Prophylaxis
🔹معنی: پیشگیری (مانند دارو یا اقدام پزشکی قبل از بروز بیماری)
🔸مثال
Antibiotic prophylaxis is recommended before dental procedures in some patients.
ترجمه: در برخی بیماران، پیشگیری با آنتیبیوتیک قبل از درمانهای دندانپزشکی توصیه میشود.
4. Homeostasis
🔹معنی: همایستایی، تعادل درونی بدن
🔸مثال
The body maintains homeostasis through various mechanisms.
ترجمه: بدن از طریق مکانیسمهای مختلف، همایستایی را حفظ میکند.
5. Comorbidity
🔹معنی: همابتلایی (وجود همزمان دو یا چند بیماری در یک بیمار)
🔸مثال
Diabetes and hypertension are common comorbidities in elderly patients.
ترجمه: دیابت و فشار خون بالا همابتلاییهای رایج در بیماران سالمند هستند.
6. Triage
🔹معنی: اولویتبندی درمان بیماران بر اساس شدت وضعیت
🔸مثال
Triage is essential during mass casualty incidents.
ترجمه: اولویتبندی بیماران در حوادث با تلفات زیاد ضروری است.
7. Infarction
🔹معنی: انفارکتوس؛ مرگ بافت به دلیل قطع جریان خون
🔸مثال
Myocardial infarction is commonly known as a heart attack.
ترجمه: انفارکتوس میوکارد بهطور رایج به عنوان حمله قلبی شناخته میشود.
8. Health Disparities
🔸تعریف: نابرابری (تفاوت های ناعادلانه) در بهداشت بین گروههای مختلف
🔹مثال
Health disparities persist between urban and rural populations.
ترجمه: نابرابری بهداشتی بین جمعیتهای شهری و روستایی همچنان باقی است.
9.Health System Resilience
🔹تعریف: تاب آوری (انعطاف پذیری) سیستم بهداشتی
🔸مثال
COVID-19 exposed weaknesses in health system resilience worldwide.
ترجمه: کووید-۱۹ ضعفهای تابآوری نظام سلامت را در سطح جهانی نمایان کرد.
10. Nosology
🔸معنی: نووسولوژی؛ علم طبقهبندی بیماریها
🔹مثال
Nosology is essential for accurate diagnosis and treatment planning.
ترجمه: نووسولوژی برای تشخیص دقیق و برنامهریزی درمان ضروری است.
اگه هنوز جمع بندی نکردی و هنوز تو تست زدن ضعیفی ؛ آخرین فرصت رو از دست نده 🏃♂️🏃♂️🏃♂️
✅ ** هنوز جهت ثبت نام در کد ۲ مهلت دارید ✅
🧨 مشاوره و ثبت نام:
@yasaman_saadat
۱۰ اصطلاح رایج (idioms) در زمینه پزشکی
1. Under the weather
🔹 معنی: بیمار بودن / حال خوشی نداشتن
🔹 مثال:
I'm feeling under the weather, so I won't go to work today.
(حس خوبی ندارم / مریضم، امروز سر کار نمیروم.)
2. As fit as a fiddle
🔹 معنی: کاملاً سالم و سرحال
🔹 مثال:
After the surgery, he is now as fit as a fiddle.
(بعد از عمل جراحی، الان کاملاً سالم و سرحال است.)
3. On the mend
🔹 معنی: در حال بهبودی
🔹 مثال:
She caught a cold, but she's on the mend now.
(سرما خورد، اما الان در حال بهبود است.)
4. A clean bill of health
🔹 معنی: تاییدیهی سلامتی کامل از پزشک
🔹 مثال:
After the checkup, the doctor gave me a clean bill of health.
(بعد از معاینه، دکتر تأیید کرد که کاملاً سالمم.)
5. Break out in a cold sweat
🔹 معنی: از ترس یا درد شدید عرق سرد کردن
🔹 مثال:
I broke out in a cold sweat when I heard the bad news.
(وقتی خبر بد را شنیدم عرق سرد زدم.)
6. At death’s door
🔹 معنی: در آستانهی مرگ بودن (خیلی مریض بودن)
🔹 مثال:
Last week he was at death’s door, but now he's recovering.
(هفتهی پیش تا مرز مرگ رفته بود، اما حالا داره بهبود پیدا میکنه.)
7. Under the knife
🔹 معنی: رفتن زیر عمل جراحی
🔹 مثال:
She's going under the knife for a heart surgery next week.
(هفته آینده برای جراحی قلب میرود زیر عمل.)
8. Take a turn for the worse
🔹 معنی: بدتر شدن وضعیت سلامتی
🔹 مثال:
After a few days, his condition took a turn for the worse.
(بعد از چند روز، وضعیت سلامتش بدتر شد.)
9. Feel blue
🔹 معنی: احساس غم و افسردگی داشتن
🔹 مثال:
I've been feeling blue since I caught the flu.
(از وقتی آنفلوآنزا گرفتم، احساس افسردگی دارم.)
10. Alive and kicking
🔹 معنی: سالم و پرانرژی بودن (برخلاف انتظار)
🔹 مثال:
Despite the accident, he's still alive and kicking.
(با وجود تصادف، او هنوز هم سالم و پرانرژی است.)
📌 اگر هنوز جمع بندی نکردید با شرکت در کد 2 کلاس نکته و تست ، در فرصت پیش رو زبان را به بهترین شکل جمع بندی کنید.
🔴 مشاوره و ثبت نام:
@yasaman_saadat
🔴 💢 نمونه تدریس استاد سیادت 👇👇👇
🧨 Unscathed
تلفظ: آنْسکِیْذ
سالم، آسیب ندیده
Not injured, undamaged
مثال ها
✅ The soldier miraculously survived the battle unscathed.
سرباز به شکل معجزه آسایی سالم از جنگ جان به دربرد.
✅ The house remained unscathed after the powerful storm.
خانه پس از طوفان قدرمند سالم و بدون آسیب باقی ماند.
✅ اگه هنوز جمع بندی نکردی و هنوز تو تست زدن ضعیفی ؛ آخرین فرصت رو از دست نده 🏃♂️🏃♂️🏃♂️
✅ مهلت ثبت نام در کد ۲ تا آخرهفته تمدید شد ✅
🧨 مشاوره و ثبت نام:
@yasaman_saadat
🔴 آموزش لغات کنکوری
Recruit
✅ برای یادگیری نکات آن ویدئو را تماشا نمایید
🔗 @medicallanguage
💢 نمونه تدریس استاد سیادت 👆👆👆
✅ اگه هنوز جمع بندی نکردی و هنوز تو تست زدن ضعیفی ؛ آخرین فرصت رو از دست نده 🏃♂️🏃♂️🏃♂️
✅ مهلت ثبت نام در کد ۲ تا فردا شب تمدید شد ✅
🧨 مشاوره و ثبت نام:
@yasaman_saadat
⭕️⭕️ تمدید مهلت ثبت نام کد ۲ کلاس نکته و تست زبان دکتر سیادت ⭕️⭕️⭕️
🔴 پوشش ۱۰۰ درصدی تست لغات
🟠 پیشرفت عالی و سریع در کمترین زمان ممکن
#️⃣ خدمات دوره :
✅ ارسال جزوه خلاصه درب منزل
✅ تمرین و تثبیت لغات ضروری
✅ تمرین و تثبیت کالوکیشن های فوق کاربردی
✅ارائه استراتژیها و تکنیک های حل تست ها
✅ حل تست های کنکورهای اخیر
✅تمرین و تثبیت ویژه درک مطلب
✅حل متون پراهمیت اهمیت و نکته دار سال های اخیر
✅پیش بینی سوالات
✅ ارائه بخش مطالعه rapid لغات مهم
✅💐 هدیه : ۶ مرحله آزمون
⭕️شروع دوره : ۲۳ فروردین
⌨️ مشاوره و ثبت نام:
@yasaman_saadat
لیست مرسولات امروز 👆👆👆
۵۰ روز باقی مانده را به بهترین شکل جمع بندی کنید 🏃♂🏃♂
قبولی تون رو بیمه کنید 💢💢💢
✅ مشاوره و ثبت نام:
@yasaman_saadat
اگر هم دارید پیجش رو بفرستید
Читать полностью…❤️ کالوکیشن های مربوط به بیماری👇👇
❤️Catch a cold, the flu, a chill, pneumonia
💚ابتلا به سرماخوردگی ، آنفولانزا، لرز، ذات الریه
❤️Contract a disease, malaria, typhoid
💚ابتلا به بیماری، مالاریا، تیفوئید
❤️Develop cancer, diabetes, AIDS, arthritis, Alzheimer’s disease
💚ابتلا به سرطان، دیابت، ایدز، آرتریت، بیماری آلزایمر
❤️Suffer from asthma, hay fever, backache
💚مبتلا به آسم، تب یونجه، کمردرد
❤️ Insidious disease
💚بیماری پنهان (آهسته پیشرونده)
❤️Suffer/sustain + major, minor, serious, head injuries
💚ابتلا به + صدمات عمده، صدمات جزئی، صدمات جدی، صدمات سر
❤️Terminally ill
💚بیمار در حال مرگ
❤️Unbearable pain
💚درد غیر قابل تحمل
❤️Incurable illness
💚بیماری صعب العلاج
❤️Serious illness
💚بیماری جدی
❤️Life- threatening disease
💚بیماری مرگبار
❤️ Acute illness
💚بیماری حاد
❤️Acutely/intensely painful
💚به شدت دردناک
❤️ Underlying disease
💚 بیماری زمینه ای
❤️ debilitating disease
💚 بیماری ناتوان کننده
❤️ Congenital disease
💚 بیماری مادرزادی
❤️ Contagious disease
💚 بیماری مسری
❤️ Fatal/lethal disease
💚 بیماری کشنده
❤️ برای شرکت در کلاس ها یا تهیه جزوات به آیدی زیر پیام دهید
@yasaman_saadat
✅✅ آغاز ثبت نام همایش جمع بندی زبان ارشد وزارت بهداشت ✅✅
همایش جمع بندی زبان شامل خدمات زیر می باشد:
📌با محوریت تدریس لغات مهم و ضروری
📌 بررسی کالوکیشن های پرتکرار
📌 بررسی تست های لغت
📌تکنیک های حل تست لغت
📌 بررسی متون و ارائه تکنیک های حل درک مطلب
✅ بررسی سوالات سال های اخیر
👩💻 مشاوره و ثبت نام:
@yasaman_saadat
🔴 لغاتی که به معنی تزریق هستند
✅ Injection
✅ Shot
✅ Jab
🔴 The nurse gave me a quick jab in the arm.
پرستار یک تزریق سریع به بازویم انجام داد
🔴 I have to get a tetanus shot after stepping on a rusty nail.
من پس از پا گذاشتن روی میخ زنگ زده بایستی یک تزریق واکسن کزاز دریافت کنم
🔴 It requires weekly shots for about six months, followed by years of less-frequent maintenance shots.
آن احتیاج به تزریق های هفتگی برای شش ماه و بدنبال آن تزریق های نگهدارنده با فواصل زمانی بیشتر است.
🔴 The doctor gave me an injection to relieve the pain.
دکتر برای تسکین دادن درد به من یک تزریق انجام داد.
🔴 برای تهیه جزوات، کلاس ها و یا مشاوره به آیدی زیر پیام دهید
@yasaman_saadat
عکس ارسالی از دانشجوی عزیزمان که جزوه و کلاس جامع را قبلا تهیه نموده بودند
و
الان برای جمع بندی جزوه و کلاس جمع بندی را ثبت نام کردند😍😍😍👆👆👆
🔴 آموزش مترادف ها- نمونه تدریس استاد سیادت
✅ مطلوب ، مفید، کمک کننده، سودمند
📌 advantageous to
📌 conducive to
📌 favorable to
📌 beneficial for
📌 productive for
📌 helpful for
✅ مضر، آسیب زا، نامطلوب، ناخوشایند
📌 detrimental to
📌 harmful to
📌 damaging to
📌 destructive to
📌 toxic to
📌 injurious to
📌 counterproductive
📌 has negative impacts on
📌 has adverse effects on
🔴 حالا بریم چند جمله بخونیم:
✅ A balanced diet rich in vegetables is conducive to heart health.
رژیم غذایی متعادل سرشار از سبزیجات برای سلامتی قلب مفید (سودمند، کمک کننده) است.
✅ Consuming foods rich in antioxidants is beneficial for fighting free radical damage.
مصرف غذاهای سرشار از آنتی اکسیدان برای مبارزه با آسیب های ناشی از رادیکال های آزاد سودمند است.
✅ Skipping meals may seem like a good way to lose weight, but it’s actually counterproductive.
صرف نظر کردن (پریدن) از وعده های غذایی ممکنه به نظر برسه که راه خوبی برای کاهش دادن وزن است اما در واقع مضر ( آسیب زا) است.
✅ The overuse of antibiotics can have an adverse effect on the body's natural gut bacteria.
استفاده بیش از حد از آنتی بیوتیک ها می تواند اثر مضر روی باکترهای طبیعی روده داشته باشد.
🔴 برای مشاوره یا تهیه جزوات ارشد و دکترا به آیدی زیر پیام دهید
@yasaman_saadat
🔴🔴
🔴 اصطلاحات شک داشتن، دو دل بودن
✅ Have doubts about
👉 I have doubts about moving to another city.
من شک دارم در مورد رفتن به یک شهر دیگر.
✅ Have second thoughts about
👉 I have second thoughts about quitting my job.
دربارهی استعفا دادن از شغلم دو دل هستم.
✅ In two minds about
👉 I’m in two minds about buying that car.
در مورد خریدن اون ماشین دو دلم.
✅ I am torn between....and....
👉 I'm torn between staying at my current job and accepting the new offer.
بین موندن توی شغل فعلیم و قبول کردن پیشنهاد جدید گیر کردم.
✅ I am on the fence about
👉 I'm on the fence about going to the party tonight.
در مورد رفتن به مهمونی امشب دو دلم.
✅ Be hesitant about
👉 They were hesitant about investing their money in the project.
آنها دربارهی سرمایهگذاری در این پروژه دو دل بودند.
🔴 برای مشاوره یا تهیه جزوات ارشد و دکترا به آیدی زیر پیام دهید
@yasaman_saadat
گپ قدیمی خریدارم حتی یه نفر عضو داشته باشه
به قیمت به شدت بالا خریداریم
🎉✨ تبریک به مناسبت روز علوم آزمایشگاهی ✨🎉
به نام خداوندی که علم و دانش را آفرید و به ما آموخت تا در مسیر خدمت به بشریت گام برداریم.
امروز، روزی است که باید از زحمات و تلاشهای بیوقفه تمامی عزیزان فعال در حوزه علوم آزمایشگاهی تقدیر کنیم. شما با دقت و پشتکار خود، نقش بسزایی در تشخیص بیماریها و ارتقاء سلامت جامعه ایفا میکنید.
این روز را به همه شما عزیزان تبریک میگویم و امیدوارم همیشه در مسیر علم و خدمت به بشریت موفق باشید.
🩸با احترام دکتر احسان یزدان دوست
دوستای آزمایشگاهیت رو برای عرض تبریک زیر این پست تگ کن! 👇
https://www.instagram.com/p/DImBbDDoiuG/?igsh=MTFtNnZyZm1qdmUxcQ==
#روز_علوم_آزمایشگاهی
#روز_علوم_آزمایشگاهی_مبارک
#روز_علوم
#علوم_آزمایشگاهی
لغاتی که معنی فارسی نزدیک به یکدیگر دارند اما کاربردهای آنها در زبان انگلیسی متفاوت است.
transport
transfer
🔗 @medicallanguage
💢 نمونه تدریس استاد سیادت 👆👆👆
✅ اگه هنوز جمع بندی نکردی و هنوز تو تست زدن ضعیفی ؛ آخرین فرصت رو از دست نده 🏃♂️🏃♂️🏃♂️
✅ ** هنوز جهت ثبت نام در کد ۲ مهلت دارید ✅
🧨 مشاوره و ثبت نام:
@yasaman_saadat
🔴 نمونه تدریس استاد سیادت
🎯 در این پست چند کالوکیشن مهم با لغت undermine را با یکدیگر مرور می کنیم.
👉 undermine confidence
👉 undermine credibility
👉 undermine authority
🎯 در کلاس های نکته و تست ، تمامی کالوکیشن های پراهمیت کنکوری کار میشه.
📌 اگر هنوز جمع بندی نکردید با شرکت در کد 2 کلاس نکته و تست ، در فرصت پیش رو زبان را به بهترین شکل جمع بندی کنید.
🔴 مشاوره و ثبت نام:
@yasaman_saadat
🔴 💢 نمونه تدریس استاد سیادت 👇👇👇
🧨 Preclude
جلوگیری کردن، پیشگیری کردن، مانع شدن
To prevent something from happening.
مثال ها
✅ Bad weather precluded her from traveling.
هوای بد مانع سفر او شد
✅ Lack of time precludes any further discussion.
نبود زمان مانع هرگونه بحث بیشتر شد.
✅ My lack of interest in the subject precluded me from gaining much enjoyment out of it.
علاقه نداشتنم به موضوع مانع لذت بردنم از آن شد.
🧨 نکته ! لغت prelude به معنی مقدمه و سرآغاز است و نبایستی با preclude اشتباه گرفته شود.
The dark clouds were a prelude to the storm
ابرهای تاریک سرآغازی برای طوفان بودند.
✅ اگه هنوز جمع بندی نکردی و هنوز تو تست زدن ضعیفی ؛ آخرین فرصت رو از دست نده 🏃♂️🏃♂️🏃♂️
✅ مهلت ثبت نام در کد ۲ تا فردا شب تمدید شد ✅
🧨 مشاوره و ثبت نام:
@yasaman_saadat
🔴 💢 نمونه تدریس استاد سیادت 👇👇👇
🧨 Tailor to
متناسب کردن، تنظیم کردن بر طبق شرایط یا نیاز
to adjust something to fit a specific person, need, situation, or purpose.
مثال ها
✅ The doctor tailored the treatment to the patient's needs.
پزشک درمان ها را منطبق بر نیازهای بیمار تنظیم کرد.
✅ Our services are tailored to support pregnant women in low-income communities.
خدمات ما به گونه ای تنظیم شده اند که از زنان باردار در جوامع کم درآمد حمایت کنند.
✅ The rehabilitation program was tailored to the patient's age, condition, and mobility.
برنامه توان بخشی متناسب با سن، شرایط و تحرک بیمار تنظیم شده بود.
✅ Treatment plans should be tailored to each patient's individual needs.
برنامه های درمانی بایستی بر اساس نیازهای بیمار تنظیم شود.
🧨 **نکته ! معنی دیگر لغت tailor - دوختن، خیاطی کردن- می باشد.
✅ اگه هنوز جمع بندی نکردی و هنوز تو تست زدن ضعیفی ؛ آخرین فرصت رو از دست نده 🏃♂️🏃♂️🏃♂️
✅ مهلت ثبت نام در کد ۲ تا فردا شب تمدید شد ✅
🧨 مشاوره و ثبت نام:
@yasaman_saadat
لغاتی که معنی فارسی نزدیک به یکدیگر دارند اما کاربردهای آنها در زبان انگلیسی متفاوت است.
dispense
distribute
🔗 @medicallanguage
💢 نمونه تدریس استاد سیادت 👆👆👆
✅ اگه هنوز جمع بندی نکردی و هنوز تو تست زدن ضعیفی ؛ آخرین فرصت رو از دست نده 🏃♂🏃♂🏃♂
✅ مهلت ثبت نام در کد ۲ تا فردا شب تمدید شد ✅
🧨 مشاوره و ثبت نام:
@yasaman_saadat
✅ نمونه آموزش لغت subject ( ویدئو را تماشا نمایید)
📌 لغت subject معنی های بسیار گوناگونی داره که همشون هم کاربردی هستند.
subject
1- موضوع
2- نمونه ( آزمایش شونده)
3- فاعل
4- سوژه
5- شهروند ( تبعه)
6- در معرض قرار دادن
7- تحت سلطه درآوردن
8- در معرض
9- منوط به
10- مشمول
💯🎯 برای شرکت در کلاس های نکته و تست با آیدی زیر در ارتباط باشید:
@yasaman_saadat