به راستی باورهای دینی و سیاسی فروید چه بودند؟ در مورد باورهای دینی او، پاسخ سوال ساده است، زیرا او اعتقادات خود را به وضوح در آثارش، مخصوصا آینده یک پندار، بیان کرده است. او ایمان به خدا را تثبیتی از آرزوی حفاظت و حمایت کامل توسط وجودی پدرگونه میداند؛ بیان میلی برای کمک گرفتن و نجات پیدا کردن، در حالی که بشر با رهایی از پندارهای کودکان و به کارگیری نیروی خرد و مهارت خود، اگر هم نتواند خود را نجات بدهد، دستکم میتواند به خود کمک کند.
توصیف باورهای سیاسی فروید دشوارتر است، زیرا او هرگز در این باره به طور آشکار و منظم اظهار نظر نکرده است و باور سیاسیاش پیچیدهتر و متناقضتر از باورهای دینی اوست. از سوی دیگر، خیلی ساده میشود تمایلات رادیکالی را در فروید تشخیص داد. احتمالا او در دوران دوستی با هاینریش براون در مدرسه، تحت تاثیر افکار سوسیالیستی وی بود.
او در دوره پیشدانشگاهی تصمیم داشت در دانشگاه حقوق بخواند تا از این طریق بتواند به شغل سیاسی بپردازد و قطعا شوق او به افکار لیبرالیسم سیاسی، او را به این کار برانگیخت. همین اشتیاق او را میتوان در توجه او به افکار جان استوارت میل، که آثارش را ترجمه کرده بود، مشاهده کرد.
این تمایل احتمالا تا سال ۱۹۱۰ وجود داشت و این زمانی بود که او به فکر افتاد با سایر روانکاوانْ انجمن بینالمللی برادری اخلاق و فرهنگ را راهاندازی کند، ولی با وجود توجه اولیه فروید به لیبرالیسم و حتی سوسياليسم، تصویر او از انسان هرگز از تصویر طبقه متوسط (بورژوا) قرن نوزدهم فراتر نرفت. نظام روانشناسی شخصی فروید را بدون بررسی فلسفه اجتماعیای که زاده آن بود، نمیتوان درک کرد. ابتدا باید برداشت فروید را از والایش بررسی کنیم.
فرويد معتقد بود که نخبگان، برخلاف توده مردم، با ارضا نکردن غرایز و کف نفس، سرمایه روحی خود را پسانداز میکنند تا به پیشرفتهای فرهنگی نائل شوند. راز مفهوم والایش که فروید هرگز آن را به شکلی رسا بیان نکرد را از تشکیل سرمایه، بنا به افسانه طبقه متوسط (بورژوا) قرن نوزدهم است. همان طور که ثروت محصول پسانداز است، فرهنگ نیز محصول محرومیت غریزی است.
بخش دیگری از تصویر انسان در قرن نوزدهم کاملا توسط فروید قبول و به نظریه روانشناسی او ضمیمه شد. منظور من تصویر انسان به مثابه موجودی اساسا متجاوز و صاحب تمایلات رقابتآمیز است. فروید این آرا را با صراحت در اثری به نام تمدن و ناخشنودیهایش نوشته و در آن فرهنگ را تجزیه و تحلیل کرده است:
انسانْ گرگ انسان است. چه کسی جرات دارد با وجود این همه شواهد در زندگی خود و در تاریخ، درباره این مسئله چون و چرا کند؟ این شقاوت پرخاشگرانه انسان معمولا در انتظار یک انگیزه است، وگرنه برای منظور دیگری به حرکت درمیآید؛ منظوری که میتوانست از راههای ابتدایی دیگری هم تامین شود. در شرایط مساعد، هنگامی که نیروهای روانی که معمولا سرکوب میشوند، نتوانند عمل کنند به صورت پرخاشگری و بدون اراده فرد بروز میکنند و او را به صورت حیوانی وحشی درمیآورد که با تجاوز نکردن به همنوعانش بیگانه است.
پرخاشگری طبیعی انسان به ویژگی دیگری منجر میشود و آن حس رقابت ذاتی است که در تصویر رایج از انسان در آن دوره جایگاه خاصی داشت. «جامعه متمدن بر اثر همین دشمنی بدوی انسانها به یکدیگر دائما در معرض جدایی و از هم پاشیدگی است». این دشمنی فقط ظاهرا در نابرابری اقتصادی جلوه کرده است: «با از بین بردن مالکیت خصوصی، اشتیاق انسان به تجاوز یکی از ابزارهای خود را از دست میدهد. بیشک این وسیلهای نیرومند است، ولی مطمئنا قویترین وسیله نیست».
پس قویترین منشا رقابت انسان با جنس مذکر چیست؟ این منشا میل نرها برای وصول نامحدود و نامشروط به همه مادههایی است که آرزوی تصاحب آنها را دارند. اساسا این رقابت ابتدا بین پدر و فرزندان برای تصاحب مادر و از آن پس، بین فرزندان برای تصاحب همه زنان دستیافتنی وجود دارد: «تصور کنید که همه حقوق مالکیت شخصی در مورد اشیا لغو شده باشد، ولی باز هم در زمینه روابط جنسی، برای عدهای، امتیازاتی باقی میماند؛ امتیازاتی که شدیدترین دشمنیها را در میان زنان و مردانی که در غیر این مورد، همگی یکسان هستند، برمیانگیزد».
اریک فروم
از کتاب رسالت زیگموند فروید
ترجمه فرید جواهرکلام
🔴مثلث سازی در نظریه بوئن
▫️ طبق نظریه بوئن مثلث ها کوچک ترین و پایدارترین واحد ارتباط هستند
▫️فهم فرایند مثلث سازی در شناخت نظریه بوئن بسیار مهم است
▫️ مثلث سازی اغلب زمانی اتفاق می افتد که دو نفر با سطح اضطراب بالا و گریز ناپذیری دست و پنجه نرم می کنند و نیاز به ورود شخص سوم آسیب پذیر برای تسکین اضطراب خود دارند.
▫️شخص سوم یا جانب یکی از طرفین رابطه را میگیرد و یا تا حدی باعث کاهش تنش و تسکین اضطراب سیستم میشود.
▫️برای مثال وقتی که مرد با نزدیکی بیش از حد و همسرش احساس ناراحتی می کند و این احساس را نشانه ضعف مردانه میداند ممکن است شروع به پس کشیدن و پرداختن به فعالیت دیگری مانند رفتن به خانه مادرش بکند و وقت بیشتری را با مادرش صرف کند(بخش سوم مثلث)
▫️به گفته بوئن زمانی که همه چیز خوب و آرام است به سختی می توانیم مثلث ها را پیدا کنیم اما در زمانهای استرس آنها همیشه بر الگوهای تعاملی خانواده ها تاثیر می گذارد.
▫️مثلث سازی اساساً ناکارآمد است اما این مفهوم این ایده را به تصویر میکشد که در زمان وجود اضطراب در سیستم، تنش اولیه ایجاد شده می تواند سیستم را مجبور کند تا در جای دیگر خود را درگیر کند.
/channel/DRBarahimi
✅گشتالت درمانی کودکان
🔰خانم دکتر ویولت اوکلندر (Violet Oaklander) شناخته شده ترین متخصص گشتالت درمانی در کار با کودکان است ، هر چند شاگرد مستقیم پرز نبوده ولی گشتالت درمانی را در دهه ۷۰ میلادی کمی پس از فوت پرز ، زیر نظر جیم سیمکین یکی از نخبه ترین شاگردان پرز آموزش دیده است .او علاوه بر داشتن دکتری در روانشناسی دو مدرک کارشناسی ارشد در رشته ی کودکان استثنایی و آموزش و پرورش افراد خاص دارد . او در کتاب اصلی خود با عنوان
« پنجره ای به فرزندانمان » روش کاری خود را بطور کامل توضیح داده است.همچنین کتاب مهم دیگر مهم
« گنج پنهان » است .
🔰او معتقد است ، تکنیکهای خاصی برای کمک به کودکان برای بیان احساساتشان از طریق نقاشی وجود دارد.هدف او کمک به کودک است تا از خودش و وجودش در جهان آگاهتر شود.
اوکلندر هنگام کار با نقاشی کودکان توصیه های
زیر را می کند :
۱-از کودک بخواهید تجربه نقاشی کردن خود را با شما در میان بگذارد ، احساسش را از نقاشی که کشیده به شما بگوید ، هنگام نقاشی کردن به فرایند کار کودک دقت کنید و ببینید چگونه نقاشی کرده و کارش را انجام می دهد.
۲-از کودک بخواهید تا خودش را نقاشی کند و سپس جزئیات نقاشی را با زبان و برداشت خود به شما بگوید.
۳-در یک سطح عمیق تر اکتشاف خود کودک را از طریق پرسیدن معنای هر قسمت نقاشی از او ارتقاء دهید ، از او بخواهید قسمتهای نقاشی را واضحتر بکشد یا اشکال ، رنگها ، خطوط ، بازنمایی ها ، اشیاء و افرادی را که کشیده با دقت توصیف کند.
فرا رسيدن نوروز باستاني رو به همه ي شما عزيزانم تبريك ميگم 🌷، سالي همراه با بهروزي ، شادكامي، تندرستي و نويد روزهاي خوب براتون آرزو مي كنم. 🌾🍀🌷
نسترن براهيمي
کمی ﺩﯾﮕﺮ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﭘﺎﺭﺳﺎﻝ ﻣﯽﺷﻮﺩ
ﻭ ﻣﺎ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﭼﺸﻤﻤﺎﻥ ﭘﯽِ ﻓﺮﺩﺍﺳﺖ
با ﺍﻓﺴﻮﺱ ﻓﮑﺮِ ﭘﺎﯾﯿﺰ، ﺗﺎﺑﺴﺘﺎﻥ ﺭﺍ
ﻭ ﺑﻪ ﻓﮑﺮ ﺑﻬﺎﺭ، ﺯﻣﺴﺘﺎﻥ ﺭﺍ ﻓﺪﺍ میکنیم
عید را ﺟﺸﻦ ﻣﯽﮔﯿﺮﯾﻢ
ﻭ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﻫﻤﺎﻧﯽ میشويم ﮐﻪ ﺑﻮﺩﯾﻢ
ﺑﺎ ﺍﺧﺘﻼف چند تارِ مو سپیدتر
🌻🌻 نوروزتان مبارکــ
👈در تکاپوی دانایی
از فروید تا یونگ
🍃🍃🍃
فروید از توهم بیزار بود. به نظرش آدم عاقل و بالغ نباید توهم داشته باشد. تنها چیزی که تو این دنیا ارزش دارد، این است که آدم دنبال حقیقت باشد و سعی کند در پرتو حقیقت زندگی کند، و چون اعتقادی به خدا و زندگی پس از مرگ هم نداشت، آدم بدبینی شده بود. رواقی شده بود. معتقد بود وضع بشر فاجعه است.
ولی یونگ، برعکس. معتقد بود مهمترین چیز برای بشر این است که از زندگی لذت ببرد. شادمانی و تندرستی و خشنودی.
بنابراین فروید در مواجهه با اعتقادات دینی یا هر قسم اعتقادات دیگری از این قبیل، اولین سوالش این بود که: اینها حقیقت دارد؟ چون اگر حقیقت ندارد، باید بیندازیمشان دور.
ولی یونگ میپرسید: آیا اینها کیفیت زندگی مرا بهتر میکند؟ باعث میشود عملکرد انسانی بهتری داشته باشم؟ با دنیای اطراف خودم سازگاری بیشتری داشته باشم؟ از ترس و دلهره و اضطراب نجات پیدا کنم؟ اگر جواب مثبت است، پس بهتر است اینها را داشته باشم.
حالا عقیدهی من این است: بیشتر آدمها در جوانی فرویدی هستند. ولی بعد که پا به سن میگذارند، یونگی میشوند.
📚مواجهه با مرگ
براین مگی
⬅️صفحه ۲۰۵
بارها به تجربه دریافتهام آنچه بیمار را به فرایند تغییر در روانکاوی امیدوار میکند، احساس فهمیدن شدن در سطح خودآگاه و هم در سطح ناخودآگاه است. ایجاد این حس در بیمار در جلسات آغازین همعرض با تعبیر دادن نیست چون خیلی وقتها فهمیدن بیمار به معنای تعبیر دادن به او یا زیاد دانستن درباره او نیست.
برعکسِ کسی که سعی میکند فهمیدنش را در قالب تعبیر به بیمار منتقل کند، من سعی میکنم به بیمار کمک کنم تا درباره ترس حال حاضرش از بودن با درمانگر و در اتاق درمان صحبت کند. غالبا جلسه اول درمان، اولین تجربه زندگی بیمار از صحبت با فرد دیگری است که در آن احساسات و فانتزیهای او (شامل اضطراب او درباره قدرت تخریبگریِ خشم و عشقش) به طور دقیق مورد خطاب قرار گرفته و به طور ساده و سرراستی درباره آن صحبت میشود. قدرت تاثیر این تجربه بر امیدواری بیمار به توانایی ایجاد تغییر در زندگیاش که تا آن لحظه غیرممکن مینمود، کمنظیر است.
به تجربه دریافتهام رویکردهای روانکاوی که از اشاره به اضطراب بیمار اجتناب میکنند (به خصوص وقتی در ارتباط با انتقال منفی است) این حس را به بیمار منتقل میکنند که روانکاو قادر نیست یا مایل نیست با خشم و ترسی که بیمار در حال حاضر تجربه میکند، گلاویز شود.
در نتیجه بیمار از توانایی تحمل روانکاو در برابر جنبههایی از او که به طور ناخودآگاه میخواهد در جلسه تحلیلش مورد خطاب قرار گیرند، ناامید میشود. بیمار در جلسه اول در میان چیزهای بیشماری که وجود دارند، به طور ناخودآگاه در تلاش است تا ارزیابی کند کدام بخشهای او توسط روانکاو لمس نشده باقی میماند. البته فرض بیمار درست است که به احتمال زیاد محدودیت ظرفیت روانکاو برای تحلیل انتقال متقابل است که اثرمندی پروسه روانکاوی تازه شروع شده را تعیین میکند.
توماس اوگدن
از کتاب یک فنجان چای با بزرگان روانکاوی جهان
ترجمه عباس کیوانلو
@DrBarahimi
#خلاصههایی_از_کتاب The body keeps the score
«تروما و از دست دادن خود»
روبرو شدن با دردهایی که از گذشته باقی موندن خودش کار بسیار سختیه. ولی برای خیلی از افرادی که دچار تروما هستن، سختتر از اون اینه که با شرمشون روبرو بشن؛ شرم از اینکه در اون زمانهای دردناک خودشون چطور رفتار میکردن.
مثلا افرادی که مورد آزار قرار گرفتن از اینکه چنین رفتاری رو تحمل کردن احساس شرم میکنن. یا قربانیهای کودکآزاری در خیلی از موارد مجبور میشدن رابطهشون رو با آزارگر حفظ کنن. همین امر باعث سردرگمیشون میشه؛ که آیا واقعا قربانی بودن یا به اختیار خودشون مشارکت میکردن.
فشار روانی تروما به حدی روی افراد اثر میذاره که میتونه باعث بیحسی اونها بشه. به قول کتاب، انگار از پشت یک «دیوار شیشهای» به همهچی نگاه میکنن. اونها میخوان به دیگران نزدیک بشن، عشق بورزن و دوست داشته بشن، ولی توان عاطفی این کار رو ندارن.
تروما روی طرز نگاه آدمها و تصورات اونها هم اثر میذاره. هجوم گاه و بیگاه خاطرات ناگوار باعث میشه تا قوهی تخیل و تصویرپردازی ذهن مختل بشه، یا در خیلی از موارد، به کلی از کار بیافته.
قوه تخیل، توانِ تصویرسازی و رویا بافی نقش کلیدی در کیفیت زندگی ما دارن. یک عامل اصلی برای لذت بردن از زندگی مربوط به توان تصویر سازیه؛ تصویر سازی از سفرِ پیشرو، غذا، عشق، و… بدون اون تصور فرصتهای آینده ممکن نیست. فرد در ناامیدی گیر میکنه.
تروما ذهن فرد رو دچار تغییرات اساسی میکنه. اون به دنیا طور دیگهای نگاه خواهد کرد. همیشه آمادهی یک اتفاق بده و در یک حالت آمادهباش و استرس دائمی به سر میبره. برای رهایی از تروما، فرد باید یاد بگیره خطر گذشته و خیلی از استرسها و شرمهاش ریشه در واقعیت ندارن.
کنترل خشم
دکتر میرسبحان سادات
✅صوت کارگاه های روانشناسی را رایگان دریافت کنید.
🌺🌺🌺🌺
@DrBarahimi
سايكوپاتولوژي
دكتر حاجبي
جلسه هشتم
✅صوت کارگاه های روانشناسی را رایگان دریافت کنید.
🌺🌺🌺🌺
@DrBarahimi
❄️كارگاه تخصصي❄️
⭕️خانواده درماني سيستمي⭕️
📆روزهاي سه شنبه
⏰ساعت ١٦ تا ٢٠
💻⌨️🏢 آنلاين، آفلاين و حضوري
٤٤ ساعت كل دوره
📚سرفصل ها
مفاهيم و تكنيك ها
مثلث و تكنيك هاي مثلث شكني
آموزش و تفسير ژنوگرام
تحليل ژنوگرام هاي واقعي در چند
نسل
ارزيابي ژنوگرام فردي
✅به همراه كيس واقعي و تحليل
✅تحليل فيلم
☎️ ارسال پيام به شماره ٠٩٣٩٧٩٤٠٠٤١
سايكوپاتولوژي
دكتر حاجبي
جلسه پنجم
✅صوت کارگاه های روانشناسی را رایگان دریافت کنید.
🌺🌺🌺🌺
@DrBarahimi
سايكوپاتولوژي
دكتر حاجبي
جلسه سوم
✅صوت کارگاه های روانشناسی را رایگان دریافت کنید.
🌺🌺🌺🌺
@DrBarahimi
نقش پر رنگ دوپامین در روابط شخصی و کاری
دنیل لیبرمن ، روانپزشک و استاد دانشگاه جورج واشنگتن کتاب مشهور و خوندنیای داره به اسم "دوپامین، مولکولی با خواص شگفت انگیز"
تو بخشی از کتاب میپرسه:
چرا اون شور، حرارت، گرمی و علاقه و عشقی که اوائل رابطه داریم با گذر زمان سست میشه و رنگ میبازه!؟
و جواب میده: این مغز لاکِردار در طول تکامل طوری شکل گرفته که شیفته و عاشق امورغیرمنتظره و کنجکاو و چشم به راه اتفاقات مهیج آیندهست؛ آیندهای که آبستن رویدادهای هیجان انگیزه و با هربار کشف و فهم یه ماجرای جدید کلی دوپامین ترشح میکنه.
از دید دوپامین، داشتن مهم نیست!
به دست آوردن مهمه.
اگه مثل یک آواره زیر یک پل زندگی میکنید دوپامین کاری میکنه که هوس داشتن یک خیمه به سرتون بزنه.
اما اگه تو گرونترین عمارت جهان زندگی میکنید، دوپامین کاری میکنه آرزو کنید که قصری روی ماه داشته باشید .
دوپامین استانداردی برای خوب نداره و دنبال رسیدن به هیچ خط پایانی نیست.
مدارهای دوپامینی مغز رو فقط با احتمال بروز پیشامدهای جدید، مهیج و دلپذیر میشه تحریک کرد.حتی اگر اوضاع فعلی خوب و بر وفق مراد باشه دوپامین شعار «بیشتر» رو سر میده.
اما وقتی همه چیز عادی و روزمره و عاری از هیجان میشه، مغز به مسائل جدیدتر گرایش پیدا میکنه.
اصطلاحا بیکارش بذاری سرکارت میذاره.
با توجه به این جریان میشه گفت؛ رابطهای محکوم به شکسته که تو مسیر تکرار ویکنواختی و روزمرگی و حالا ببینیم چی میشه،قرار گرفته.
طرفین اهداف جدید و مشترکی ندارن و تو یه مسیر روتین و تکراری افتادن و حرف جدید، کار جدید و برنامه جدید مشترکی برای خودشون تعریف نکردن.
هرکی رفته پی هیجانات و امور لذت بخش فردی زندگی خودش! و یکی از کارش! یکی از خانوادهش! یکی از دوستاش! یکی اتفاقات مربوط به حوزه علاقهی فردیش و دیگری....داره دوپامین لازم رو میگیره.
در نهایت این روزمرگی و یکنواختی و تعریف نکردن اهداف و علائق مشترک و جدید دو نفره (مثل اونایی که اوائل بود!) مثل آب راکده که کشتی زندگی مشترک رو به گل مینشونه و طرفین روز به روز از هم دور و دورتر میکنه.
💬 /channel/DRBarahimi
درود به شما عزيزان🌹
پست جديد اينستاگرام رو ببينيد
منتظر كامنت هاي شما 💖همراهان هميشگي مهربونم هستم
👇👇👇
https://www.instagram.com/nastaranbarahimi/
ما را به دعا کاش نسازند فراموش
رندان سحرخیز که صاحب نفسانند...
فرا رسیدن ماه مبارک رمضان بر شما همراهان گرامی مبارکباد!
#ماه_رمضان
🆔 @DrBarahimi
#فروید گفته بود این هدف که انسان باید خوشحال باشد در برنامه آفرینش نیست.
فروید اعتقاد داشت ما نمیتوانیم از تعارضهایمان فراتر برویم. ولی میتوانیم در میانه تعارض معنایی در زندگی بیابیم.
فروید این معنا را در عشق و کار میجست و کار را بهترین مجاری جامعه برای والایش بخشیدن به غرایز ما میدانست.
از نظر فروید عشق واضحترین منبع معنی است. حال و هوایی که به دو نفر امکان میدهد به هم نزدیک شوند، یعنی متمدنانهترین شکل ابراز امیال جنسی و امنترین و ارضاکنندهترین حالت آن.
تأمل وسواسی درباره معنای زندگی نیز تنها در ذهن کسی شکل میگیرد که در عشق ورزیدن و کار کردن بسیار ناپخته است.
🎧 تشویق و تقویت یادگیری
«نکات اساسی در تشویق و تقویت یادگیری» کتابی برای والدین و مربیان است تا یادگیری دروس مختلف را در فرزندان خود تقویت کنند:
«تحقیقات نشان میدهد که محیط خانه- و نه مدرسه- قدرتمندترین عامل در موفقیت تحصیلی دانشآموز است. اما وقتی که بچهها وارد دنیای درس و مدرسه میشوند، والدین بعضاً حس میکنند که در روند یادگیری و علمآموزی فرزندشان جایی ندارند. آنها از صمیم قلب مایلند که فرزند خود را برای عملکرد هرچه بهتر در تحصیل کمک کنند اما اکثر اوقات مطمئن نیستند که برای تحقق این خواستهی قلبی چه کاری میتوانند انجام دهند.
مطالعات انجام شده ثابت کرده وقتی بچهها والدین خود را درگیر فعالیتهای تحصیلی خود میبینند، بهتر میتوانند چالشهایی را که در مدرسه پیش رویشان است، مدیریت کنند. وقتی شما برای یادگیریِ هرچه بهتر و پیشرفت درسی فرزند خود در مدرسه، وقت و انرژی صرف میکنید، او تمایل بیشتری پیدا میکند تا:
-نمرات بهتری بگیرد
- نمرات امتحانی خود را بالا ببرد
- با مدرسه سازگاری بهتری پیدا کند»
✍🏽 نویسنده : کریستین_جی_آمانسون
🎙راوی: شیرین هاشمی (ایران صدا)
نمونه دیگری از این که فروید تحمل نظر مخالف را نداشت میتوان در برخورد او با اعضای اتحادیه بینالمللی روانکاوان مشاهده کرد که آنها به روش اولیه فروید، وفاداری کامل و مطلقی نداشتند. فروید در ۱۸ فوریه ۱۹۱۹ نامهای به جونز نوشت و در خلال آن آورد: «قصد شما برای پاک کردن انجمن روانکاوان لندن از پیروان یونگ عالی است.»
این روحیه خاص فروید که دوستان جدا شده از خود را هرگز نمیبخشید، در واکنش او به مرگ آلفرد آدلر چشمگیر است. او در پاسخ به آرنولد زوایگ که گفته بود به شدت از شنیدن خبر مرگ آدلر منقلب شده است، نوشت: «من از دلسوزی شما به آدلر سر در نمیآورم. مرگ یک پسربچه یهودی اهل یکی از نواحی حومه وین در ابردین خود به خود عاقبت عجیبی است و در عین حال، نشان میدهد که او چقدر از هدف دور شده است. به راستی دنیا رفتار او را در مخالفت با روانکاوی، سخت نیکو پاداش داد».
با وجود همه این شواهد، باز هم ستایشگران متعصب فروید هر نوع قدرتطلبی را در او انکار میکنند. جونز بارها درباره این موضوع داد سخن میدهد و مثلا در جایی مینویسد: «مردم از شخصیت ظالم فروید و اصرار جزمی او برای این که همه پیروانش باید حرفهای او را بپذیرند، سخن میگویند. نادرست بودن این اتهامات مسخره و غیرواقعی را به خوبی میتوان از نامهها، نوشتهها و از خاطرات کسانی که با او کار کردهاند، استنباط کرد». یا در جای دیگری مینویسد: «مشکل بتوانم کسی را تصور کنم که گهگاه او را به صورت دیکتاتور نشان دادهاند، در حالی که باطن او شباهتی به دیکتاتور نداشت».
اریک فروم
از کتاب رسالت زیگموند فروید
ترجمه فرید جواهرکلام
#فروید
#همسرانه
🎧 #بشنوید 🎧
از 🔰🔰🔰
#خانم_دکتر_براهیمی
عنوان:
🔳 #جذابیت_زوجین
👫 چگونه در سالهای زندگی مشترک،جذابیتم برای همسرم حفظ شود؟! 💑
#مخصوص_زوجین
3⃣7⃣
📻رادیو فولاد
فروید از همان آغاز میان احساساتی که در طول دوران کودکیاش داشت و داستان ادیپ شهریار سوفوکل پیوندی برقرار میکند. من در اینجا افسانه را آنطور که بر ادیپ، قهرمان تراژدی، گذشت از خلال مجموعهای از کشفیات بعدی که داستان را سر و شکل دادند، خلاصه میکنم. بیایید نگاه تازهای به آن بیاندازیم.
در پی یک پیشگویی مهیب، پادشاه تبس، لایوس و همسرش یوکاسته، از به دنیا آوردن پسری به نام ادیپ احساس خطر کرده و او را در کوه رها میکنند تا بمیرد. اما کسی نوزاد را پیدا میکند و آن را نزد، پولیبوس، پادشاهِ کرینت، و همسرش، ملکه مروپ میآورد.
پیشگویی نشان میداد که ادیپ پدر خود را میکشد و با مادرش وصلت میکند. ادیپ وقتی بزرگ میشود از این امر باخبر میشود و از کرینت میگریزد تا از کشتن پولیبوس و مروپ اجتناب کند، اما نمیداند که آنها تنها او را بزرگ کردهاند و پدر و مادر واقعیاش نیستند.
در راه، با پیرمردی درگیر میشود و او را میکشد و نمیداند که او خودِ لایوس است به راه ادامه میدهد و ابوالهل را شکست میدهد و به عنوان پاداش، پادشاه تبس میشود و بیوه لایوس، یوکاسته را به زنی میگیرد.
در جریان بررسیهایش برای پیدا کردن قاتل لایوس، درمییابد که خودش پیشگویی را رقم زده است زیرا او پسر لایوس و یوکاسته بود، نه پسر حاکمان کرینت، و از بخت بد پدر را کشته و با مادر وصلت کرده است. یوکاسته خودکشی میکند و ادیپ برای مجازاتِ پدرکشی و زنای با محارم خود را کور میکند.
در تراژدی سوفوکل، ادیپ نمیداند که فرزند لایوس و یوکاسته است. به همین ترتیب، در عقده ادیپ نیز کودک از انگیزههای پدرکشی و زنای با محارم نسبت به والدیناش چیزی نمیداند. هم در مورد افسانه و هم در مورد عقده، این حکایت تمهیدی است برای معرفیِ ناخودآگاه.
ژانمیشل کینودُز
از کتاب درآمدی بر زیگموند فروید
ترجمه مهرداد پارسا
سایکوپاتولوژی
دكتر حاجبي
جلسه نهم و آخر
✅صوت کارگاه های روانشناسی را رایگان دریافت کنید.
🌺🌺🌺🌺
@DrBarahimi
سايكوپاتولوژي
دكتر حاجبي
جلسه هفتم
✅صوت کارگاه های روانشناسی را رایگان دریافت کنید.
🌺🌺🌺🌺
@DrBarahimi
سايكوپاتولوژي
دكتر حاجبي
جلسه ششم
✅صوت کارگاه های روانشناسی را رایگان دریافت کنید.
🌺🌺🌺🌺
@DrBarahimi
سايكوپاتولوژي
دكتر حاجبي
جلسه چهارم
✅صوت کارگاه های روانشناسی را رایگان دریافت کنید.
🌺🌺🌺🌺
@DrBarahimi
جلسه دوم
سايكوپاتولوژي
دكتر حاجبي
✅صوت کارگاه های روانشناسی را رایگان دریافت کنید.
🌺🌺🌺🌺
@DrBarahimi